مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
State machine چیست؟

State machine مدلی است بیانگر نحوه واکنش سیستم به وقایع مختلف. یک ماشین حالت وضعیت جاری قسمتی از سیستم را نگهداری کرده و به ورودی‌های مختلف پاسخ می‌دهد. این ورودی‌ها در نهایت وضعیت سیستم را تغییر خواهند داد.
نحوه پاسخگویی یک ماشین حالت (State machine) را به رویدادی خاص، انتقال (Transition) می‌نامند. در یک انتقال مشخص می‌شود که ماشین حالت بر اساس وضعیت جاری خود، با دریافت یک رویداد، چه عکس العملی را باید بروز دهد. عموما (و نه همیشه) در حین پاسخگویی ماشین حالت به رویدادهای رسیده، وضعیت آن نیز تغییر خواهد کرد. در اینجا گاهی از اوقات پیش از انجام عملیاتی، نیاز است شرطی بررسی شده و سپس انتقالی رخ دهد. به این شرط، guard گفته می‌شود.
بنابراین به صورت خلاصه، یک ماشین حالت، مدلی است از رفتاری خاص، تشکیل شده از حالات، رویدادها، انتقالات، اعمال (actions) و شرط‌ها (Guards). در اینجا:
- یک حالت (State)، شرطی منحصربفرد در طول عمر ماشین حالت است. در هر زمان مشخصی، ماشین حالت در یکی از حالات از پیش تعریف شده خود قرار خواهد داشت.
- یک رویداد (Event)، اتفاقی است که به ماشین حالت اعمال می‌شود؛ یا همان ورودی‌های سیستم.
- یک انتقال (Transition)، بیانگر نحوه رفتار ماشین حالت جهت پاسخگویی به رویداد وارده بر اساس وضعیت جاری خود می‌باشد. در طی یک انتقال، سیستم از یک حالت به حالتی دیگر منتقل خواهد شد.
- برای انجام یک انتقال، نیاز است یک شرط (Guard/Conditional Logic) بررسی شده و در صورت true بودن آن، انتقال صورت گیرد.
- یک عمل (Action)، بیانگر نحوه پاسخگویی ماشین حالت در طول دوره انتقال است.


چگونه می‌توان الگوی ماشین حالت را تشخیص داد؟

اکثر برنامه‌های وب، متشکل از پیاده سازی چندین ماشین حالت می‌باشند؛ مانند ثبت نام در سایت، درخواست یک کتاب از کتابخانه، ارسال درخواست‌ها و پاسخگویی به آن‌ها و یا حتی ارسال یک مطلب در سایت، تائید و انتشار آن.
البته عموما در حین طراحی برنامه‌ها، کمتر به این نوع مسایل به شکل یک ماشین حالت نگاه می‌شود. به همین جهت بهتر است معیارهایی را برای شناخت زود هنگام آن‌ها مدنظر داشته باشیم:
- آیا در جدول بانک اطلاعاتی خود فیلدهایی مانند State (حالت) یا Status (وضعیت)دارید؟ اگر بله، به این معنا است که در حال کار با یک ماشین حالت هستید.
- عموما فیلدهای Bit و Boolean، بیانگر حضور ماشین‌های حالت هستند. مانند IsPublished ، IsPaid و یا حتی داشتن یک فیلد timeStamp که می‌تواند NULL بپذیرد نیز بیانگر استفاده از ماشین حالت است؛ مانند فیلدهای published_at، paid_at و یا confirmed_at.
- داشتن رکوردهایی که تنها در طول یک بازه زمانی خاص، معتبر هستند. برای مثال آبونه شدن در یک سایت در طول یک بازه زمانی مشخص.
- اعمال چند مرحله‌ای؛ مانند ثبت نام در سایت و دریافت ایمیل فعال سازی. سپس فعال سازی اکانت از طریق ایمیل.


مثالی ساده از یک ماشین حالت

یک کلید برق را در نظر بگیرید. این کلید دارای دو حالت (states) روشن و خاموش است. زمانی که خاموش است، با دریافت رخدادی (event)، به وضعیت (state/status) روشن، منتقل خواهد شد (Transition) و برعکس.


در اینجا حالات با مستطیل‌های گوشه گرد نمایش داده شده‌اند. انتقالات توسط فلش‌هایی انحناء دار که حالات را به یکدیگر متصل می‌کنند، مشخص گردیده‌اند. برچسب‌های هر فلش، مشخص کننده نام رویدادی است که سبب انتقال و تغییر حالت می‌گردد. با شروع یک ماشین حالت، این ماشین در یکی از وضعیت‌های از پیش تعیین شده‌اش قرار خواهد گرفت (initial state)؛ که در اینجا حالت خاموش است.
این نوع نمودارها می‌توانند شامل جزئیات بیشتری نیز باشند؛ مانند برچسب‌هایی که نمایانگر اعمال قابل انجام در طی یک انتقال هستند.


رسم ماشین‌های حالت در برنامه‌های وب، به کمک کتابخانه jsPlumb

کتابخانه‌های زیادی برای رسم فلوچارت، گردش‌های کاری، ماشین‌های حالت و امثال آن جهت برنامه‌های وب وجود دارند و یکی از معروف‌ترین‌های آن‌ها کتابخانه jsPlumb است. این کتابخانه به صورت یک افزونه jQuery طراحی شده است؛ اما به عنوان افزونه‌ای برای کتابخانه‌های MooTools و یا YUI3/Yahoo User Interface 3 نیز قابل استفاده می‌باشد. کتابخانه jsPlumb در مرورگرهای جدید از امکانات ترسیم SVG و یا HTML5 Canvas استفاده می‌کند. برای سازگاری با مرورگرهای قدیمی‌تر مانند IE8 به صورت خودکار به VML سوئیچ خواهد کرد. همچنین این کتابخانه امکانات ترسیم تعاملی قطعات به هم متصل شونده را نیز دارا است (شبیه به طراح یک گردش کاری). البته برای اضافه شدن امکاناتی مانند کشیدن و رها کردن در آن نیاز به jQuery-UI نیز خواهد داشت.
برای نمونه اگر بخواهیم مثال فوق را توسط jsPlumb ترسیم کنیم، روش کار به صورت زیر خواهد بود:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <title>State Machine Demonstration</title>
    <style type="text/css">
        #opened
        {
            left: 10em;
            top: 5em;
        }
        
        #off
        {
            left: 12em;
            top: 15em;
        }
        
        #on
        {
            left: 28em;
            top: 15em;
        }
        
        .w
        {
            width: 5em;
            padding: 1em;
            position: absolute;
            border: 1px solid black;
            z-index: 4;
            border-radius: 1em;
            border: 1px solid #346789;
            box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -o-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -webkit-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-border-radius: 0.5em;
            border-radius: 0.5em;
            opacity: 0.8;
            filter: alpha(opacity=80);
            cursor: move;
        }
        
        .ep
        {
            float: right;
            width: 1em;
            height: 1em;
            background-color: #994466;
            cursor: pointer;
        }
        
        .labelClass
        {
            font-size: 20pt;
        }
    </style>
    <script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery-ui.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.jsPlumb-all-min.js"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            jsPlumb.importDefaults({
                Endpoint: ["Dot", { radius: 5}],
                HoverPaintStyle: { strokeStyle: "blue", lineWidth: 2 },
                ConnectionOverlays: [
["Arrow", { location: 1, id: "arrow", length: 14, foldback: 0.8}]
]
            });

            jsPlumb.makeTarget($(".w"), {
                dropOptions: { hoverClass: "dragHover" },
                anchor: "Continuous"
            });

            $(".ep").each(function (i, e) {
                var p = $(e).parent();
                jsPlumb.makeSource($(e), {
                    parent: p,
                    anchor: "Continuous",
                    connector: ["StateMachine", { curviness: 20}],
                    connectorStyle: { strokeStyle: '#42a62c', lineWidth: 2 },
                    maxConnections: 2,
                    onMaxConnections: function (info, e) {
                        alert("Maximum connections (" + info.maxConnections + ") reached");
                    }
                });
            });

            jsPlumb.bind("connection", function (info) {
            });

            jsPlumb.draggable($(".w"));

            jsPlumb.connect({ source: "opened", target: "off" });
            jsPlumb.connect({ source: "off", target: "on", label: "Turn On" });
            jsPlumb.connect({ source: "on", target: "off", label: "Turn Off" });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div class="w" id="opened">
        Begin
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="off">
        Off
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="on">
        On
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
</body>
</html>
مستندات کامل jsPlumb را در سایت آن می‌توان ملاحظه نمود.
در مثال فوق، ابتدا css و فایل‌های js مورد نیاز ذکر شده‌اند. توسط css، مکان قرارگیری اولیه المان‌های متناظر با حالات، مشخص می‌شوند.
سپس زمانیکه اشیاء صفحه در دسترس هستند، تنظیمات jsPlumb انجام خواهد شد. برای مثال در اینجا نوع نمایشی Endpoint‌ها به نقطه تنظیم شده است. موارد دیگری مانند مستطیل نیز قابل تنظیم است. سپس نیاز است منبع و مقصدها به کتابخانه jsPlumb معرفی شوند. به کمک متد jsPlumb.makeTarget، تمام المان‌های دارای کلاس w به عنوان منبع و با شمارش divهایی با class=ep، مقصدهای قابل اتصال تعیین شده‌اند (jsPlumb.makeSource). متد jsPlumb.bind یک callback function است و هربار که اتصالی برقرار می‌شود، فراخوانی خواهد شد. متد jsPlumb.draggable تمام عناصر دارای کلاس w را قابل کشیدن و رها کردن می‌کند و در آخر توسط متدهای jsPlumb.connect، مقصد و منبع‌های مشخصی را هم متصل خواهیم کرد. نمونه نهایی تهیه شده برای بررسی بیشتر.


برای مطالعه بیشتر
Finite-state machine
UML state machine
UML 2 State Machine Diagrams
مثال‌هایی در این مورد

مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
معرفی کتابخانه stateless به عنوان جایگزین سبک وزنی برای Windows workflow foundation

کتابخانه سورس باز Stateless، برای طراحی و پیاده سازی «ماشین‌های حالت گردش کاری مانند» تهیه شده و مزایای زیر را نسبت به Windows workflow foundation دارا است:
- جمعا  30 کیلوبایت است!
- تمام اجزای آن سورس باز است.
- دارای API روان و ساده‌ای است.
- امکان تبدیل UML state diagrams، به نمونه معادل Stateless بسیار ساده و سریع است.
- به دلیل code first بودن، کار کردن با آن برای برنامه نویس‌ها ساده‌تر بوده و افزودن یا تغییر اجزای آن با کدنویسی به سادگی میسر است.

دریافت کتابخانه Stateless از Google code و یا از NuGet


پیاده سازی مثال کلید برق با Stateless

در ادامه همان مثال ساده  کلید برق قسمت قبل را با Stateless پیاده سازی خواهیم کرد:
using System;
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                string on = "On", off = "Off";
                var space = ' ';

                var onOffSwitch = new StateMachine<string, char>(initialState: off);

                onOffSwitch.Configure(state: off).Permit(trigger: space, destinationState: on);
                onOffSwitch.Configure(state: on).Permit(trigger: space, destinationState: off);

                Console.WriteLine("Press <space> to toggle the switch. Any other key will raise an error.");

                while (true)
                {
                    Console.WriteLine("Switch is in state: " + onOffSwitch.State);
                    var pressed = Console.ReadKey(true).KeyChar;
                    onOffSwitch.Fire(trigger: pressed);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine("Exception: " + ex.Message);
                Console.WriteLine("Press any key to continue...");
                Console.ReadKey(true);
            }
        }
    }
}
کار با ایجاد یک وهله از ماشین حالت (new StateMachine) آغاز می‌شود. حالت آغازین آن (initialState) مطابق مثال قسمت قبل، مساوی off است.
امضای کلاس StateMachine را در ذیل مشاهده می‌کنید؛ جهت توضیح آرگومان‌های جنریک string و char معرفی شده در مثال:
public class StateMachine<TState, TTrigger>
که اولی بیانگر نوع حالات قابل تعریف است و دومی نوع رویداد قابل دریافت را مشخص می‌کند.
برای مثال در اینجا حالات روشن و خاموش، با رشته‌های on و off مشخص شده‌اند و رویداد قابل قبول دریافتی، کاراکتر فاصله است.
سپس نیاز است این ماشین حالت را برای معرفی رویدادهایی (trigger در اینجا) که سبب تغییر حالت آن می‌شوند، تنظیم کنیم. اینکار توسط متدهای Configure و Permit انجام خواهد شد. متد Configure، یکی از حالات از پیش تعیین شده را جهت تنظیم، مشخص می‌کند و سپس در متد Permit تعیین خواهیم کرد که بر اساس رخدادی مشخص (برای مثال در اینجا فشرده شدن کلید space) وضعیت حالت جاری، به وضعیت جدیدی (destinationState) منتقل شود.
نهایتا این ماشین حالت در یک حلقه بی‌نهایت مشغول به کار خواهد شد. برای نمونه یک Thread پس زمینه (BackgroundWorker) نیز می‌تواند همین کار را در برنامه‌های ویندوزی انجام دهد.


یک نکته
علاوه بر روش‌های یاد شده‌ی تشخیص الگوی ماشین حالت که در قسمت قبل بررسی شدند، مورد refactoring انبوهی از if و elseها و یا switchهای بسیار طولانی را نیز می‌توان به این لیست افزود.



استفاده از Stateless Designer برای تولید کدهای ماشین حالت

کتابخانه Stateless دارای یک طراح و Code generator بصری سورس باز است که آن‌را به شکل افزونه‌ای برای VS.NET می‌توانید در سایت Codeplex دریافت کنید. این طراح از کتابخانه GLEE برای رسم گراف استفاده می‌کند.

کار مقدماتی با آن به نحو زیر است:
الف) فایل StatelessDesignerPackage.vsix را از سایت کدپلکس دریافت و نصب کنید. البته نگارش فعلی آن فقط با VS 2012 سازگار است.
ب) ارجاعی را به اسمبلی stateless به پروژه خود اضافه نمائید (به یک پروژه جدید یا از پیش موجود).
ج) از منوی پروژه، گزینه Add new item را انتخاب کرده و سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه جدید Stateless state machine را انتخاب و به پروژه اضافه نمائید.
کار با این طراح، با ادیت XML آن شروع می‌شود. برای مثال گردش کاری ارسال و تائید یک مطلب جدید را در بلاگی فرضی، به نحو زیر وارد نمائید:
<statemachine xmlns="http://statelessdesigner.codeplex.com/Schema">
  <settings>
    <itemname>BlogPostStateMachine</itemname>
    <namespace>StatelessTests</namespace>
    <class>public</class>
  </settings>
  <triggers>     
    <trigger>Save</trigger>
    <trigger>RequireEdit</trigger>
    <trigger>Accept</trigger>
    <trigger>Reject</trigger>
  </triggers>
  <states>     
    <state start="yes">Begin</state>
    <state>InProgress</state>     
    <state>Published</state>      
    <state>Rejected</state>      
  </states>
  <transitions>
    <transition trigger="Save" from="Begin" to="InProgress" />

    <transition trigger="Accept" from="InProgress" to="Published" />
    <transition trigger="Reject" from="InProgress" to="Rejected" />

    <transition trigger="Save" from="InProgress" to="InProgress" />

    <transition trigger="RequireEdit" from="Published" to="InProgress" />
    <transition trigger="RequireEdit" from="Rejected" to="InProgress" />
  </transitions>
</statemachine>
حاصل آن گراف زیر خواهد بود:


به علاوه کدهای زیر که به صورت خودکار تولید شده‌اند:
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
  public class BlogPostStateMachine
  {
    public delegate void UnhandledTriggerDelegate(State state, Trigger trigger);
    public delegate void EntryExitDelegate();
    public delegate bool GuardClauseDelegate();

    public enum Trigger
    {
      Save,
      RequireEdit,
      Accept,
      Reject,
    }

    public enum State
    {
      Begin,
      InProgress,
      Published,
      Rejected,
    }

    private readonly StateMachine<State, Trigger> stateMachine = null;

    public EntryExitDelegate OnBeginEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnBeginExit = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressExit = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedExit = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedExit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public UnhandledTriggerDelegate OnUnhandledTrigger = null;

    public BlogPost()
    {
      stateMachine = new StateMachine<State, Trigger>(State.Begin);
      stateMachine.Configure(State.Begin)
        .OnEntry(() => { if (OnBeginEntry != null) OnBeginEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnBeginExit != null) OnBeginExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Save, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.InProgress)
        .OnEntry(() => { if (OnInProgressEntry != null) OnInProgressEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnInProgressExit != null) OnInProgressExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Accept, State.Published , () => { if (GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept != null) return GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept(); return true; } )
        .PermitIf(Trigger.Reject, State.Rejected , () => { if (GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject != null) return GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject(); return true; } )
        .PermitReentryIf(Trigger.Save , () => { if (GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Published)
        .OnEntry(() => { if (OnPublishedEntry != null) OnPublishedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnPublishedExit != null) OnPublishedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Rejected)
        .OnEntry(() => { if (OnRejectedEntry != null) OnRejectedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnRejectedExit != null) OnRejectedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.OnUnhandledTrigger((state, trigger) => { if (OnUnhandledTrigger != null) OnUnhandledTrigger(state, trigger); });
    }

    public bool TryFireTrigger(Trigger trigger)
    {
      if (!stateMachine.CanFire(trigger))
      {
        return false;
      }
      stateMachine.Fire(trigger);
      return true;
    }

    public State GetState
    {
      get
      {
        return stateMachine.State;
      }
    }
  }
}
توضیحات:

ماشین حالت فوق دارای چهار حالت شروع، در حال بررسی، منتشر شده و رد شده است. معمول است که این چهار حالت را به شکل یک enum معرفی کنند که در کدهای تولیدی فوق نیز به همین نحو عمل گردیده و public enum State معرف چهار حالت ذکر شده است. همچنین رویدادهای ذخیره، نیاز به ویرایش، ویرایش، تائید و رد نیز توسط public enum Trigger معرفی شده‌اند.
در قسمت Transitions، بر اساس یک رویداد (Trigger در اینجا)، انتقال از یک حالت به حالتی دیگر را سبب خواهیم شد.
تعاریف اصلی تنظیمات ماشین حالت، در سازنده کلاس BlogPostStateMachine انجام شده است. این تعاریف نیز بسیار ساده هستند. به ازای هر حالت، یک Configure داریم. در متدهای OnEntry و OnExit هر حالت، یک سری callback function فراخوانی خواهند شد. برای مثال در حالت Rejected یا Approved می‌توان ایمیلی را به ارسال کننده مطلب جهت یادآوری وضعیت رخ داده، ارسال نمود.
متدهای PermitIf سبب انتقال شرطی، به حالتی دیگر خواهند شد. برای مثال رد یا تائید یک مطلب نیاز به دسترسی مدیریتی خواهد داشت. این نوع موارد را توسط delgateهای Guard ایی که برای مدیریت شرط‌ها ایجاد کرده است، می‌توان تنظیم کرد. PermitReentryIf سبب بازگشت مجدد به همان حالت می‌گردد. برای مثال ویرایش و ذخیره یک مطلب در حال انتشار، سبب تائید یا رد آن نخواهد شد؛ صرفا عملیات ذخیره صورت گرفته و ماشین حالت مجددا در همان مرحله باقی خواهد ماند.

نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی:
همانطور که عنوان شد، حداقل استفاده از ماشین‌های حالت، refactoing انبوهی از if و else‌ها است که در حالت مدیریت یک چنین گردش‌های کاری باید تدارک دید.
namespace StatelessTests
{
    public class BlogPostManager
    {
        private BlogPostStateMachine _stateMachine;
        public BlogPostManager()
        {
            configureWorkflow();
        }

        private void configureWorkflow()
        {
            _stateMachine = new BlogPostStateMachine();

            _stateMachine.GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserCanPost; };
            _stateMachine.OnBeginExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };

            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserHasEditRights; };
            _stateMachine.OnInProgressExit = () => { /* save data + save state + send an email to user */ };

            _stateMachine.OnPublishedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };

            _stateMachine.OnRejectedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };
        }

        public bool UserIsAdmin
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is an admin.
            }
        }

        public bool UserCanPost
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is authenticated
            }
        }

        public bool UserHasEditRights
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is owner or admin
            }
        }

        // User actions
        public void Save() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Save); }
        public void RequireEdit() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.RequireEdit); }

        // Admin actions        
        public void Accept() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Accept); }
        public void Reject() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Reject); }
    }
}
در کلاس فوق، نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی را مشاهده می‌کنید. در delegateهای Guard، سطوح دسترسی انجام عملیات بررسی خواهند شد. برای مثال، از بانک اطلاعاتی بر اساس اطلاعات کاربر جاری وارد شده به سیستم اخذ می‌گردند. در متدهای Exit هر مرحله، کارهای ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، ذخیره سازی حالت (مثلا در یک فیلد که بعدا قابل بازیابی باشد) صورت می‌گیرد و در صورت نیاز ایمیلی به اشخاص مختلف ارسال خواهد شد.
برای به حرکت درآوردن این ماشین، نیاز به یک سری اکشن متد نیز می‌باشد. تعدادی از این موارد را در انتهای کلاس فوق ملاحظه می‌کنید. کد نویسی آن‌ها در حد فراخوانی متد TryFireTrigger ماشین حالت است.

یک نکته:
ماشین حالت تولیدی به صورت پیش فرض در حالت State.Begin قرار دارد. می‌توان این مورد را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس مقدار دهی نمود تا با هر بار وهله سازی ماشین حالت دقیقا مشخص باشد که در چه مرحله‌ای قرار داریم و TryFireTrigger بتواند بر این اساس تصمیم‌گیری کند که آیا مجاز است عملیاتی را انجام دهد یا خیر.
مطالب
ایجاد حالت‌های مختلف سایه با استفاده از CSS3
در CSS3 امکان ایجاد سایه توسط خصوصیت box-shadow ایجاد شده‌است که یکی از خصوصیت‌های محبوب در بین برنامه نویسان وب می‌باشد. در ادامه طریقه ایجاد چند نمونه از آن را توضیح خواهیم داد.
box-shadow به شما امکان تعریف چندین سایه را بر روی یک عنصر، با تعیین مقادیر رنگ، اندازه، میزان تیرگی (بلور) و میزان جابجایی (افست) آن، می‌دهد.
box-shadow: inset horizontal vertical blur spread color;
برای مثال:
box-shadow: 10px 10px;
box-shadow: 10px 10px 5px #888;
box-shadow: inset 2px 2px 2px 2px black;
box-shadow: 10px 10px #888, -10px -10px #f4f4f4, 0px 0px 5px 5px #cc6600;

Browser Support

می‌توان گفت تمام مرورگرها، خصوصیت box-shadow را پشتیبانی می‌کنند.
  • Internet Explorer 9.0 و بالاتر
  • Firefox 3.5 و بالاتر
  • Chrome 1.0 و بالاتر
  • Safari 3 و بالاتر
  • Opera 10.5 و بالاتر

برای استفاده از box-shadow در مرورگرهای نسخه پایین‌تر (بدون تغییر در نحوه تعریف)، باید از پیشوندهای هر مرورگر استفاده کنید. برای Firefox از moz-، برای Chrome و Safari از webkit- و Opera نیاز به پیشوند ندارد.

CSS مشترک برای افکت‌های زیر

.box {
     width:70%;
     height:200px;
     background:#FFF;
     margin:40px auto;
}

.box h3{
     text-align:center;
     position:relative;
     top:80px;
}

Effect 1

با انتساب افکت سایه استاندارد به این المنت، ظاهری شبیه به یک جعبه برجسته را پیدا می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect1">
<h3>Effect 1</h3>
</div>

کد CSS

.effect1{
     box-shadow: 0 10px 6px -6px #777;
}

Effect 2

این افکت بر روی گوشه‌های المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه‌های جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از دو خصوصیت before: و after: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect2">
<h3>Effect 2</h3>
</div>

کد CSS

.effect2
{
  position: relative;
}
.effect2:before, .effect2:after
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  left: 10px;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(-3deg);
}
.effect2:after
{
  transform: rotate(3deg);
  right: 10px;
  left: auto;
}
توجه: برای افزایش میزان زاویه سایه با جعبه، مقدار transform را افزایش دهید. 
transform: rotate(8deg);

Effect 3

این افکت بر روی گوشه‌ی پایین چپ المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از خصوصیت before: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect3">
<h3>Effect 3</h3>
</div>

کد CSS

.effect3
{
  position: relative;
}
.effect3:before
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  left: 10px;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(-3deg);
}

Effect 4

این افکت بر روی گوشه‌ی پایین راست المنت اثر خواهد گذاشت و ظاهر بلند کردن گوشه جعبه را نمایش می‌دهد. با استفاده از خصوصیت before: این افکت پیاده سازی می‌شود.

کد HTML

<div class="box effect4">
<h3>Effect 4</h3>
</div>

کد CSS

.effect4
{
  position: relative;
}
.effect4:after
{
  z-index: -1;
  position: absolute;
  content: "";
  bottom: 15px;
  right: 10px;
  left: auto;
  width: 50%;
  top: 80%;
  max-width:300px;
  background: #777;
  box-shadow: 0 15px 10px #777;
  transform: rotate(3deg);
}

Effect 5

این افکت یک سایه منحنی شکل را ایجاد می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect5">
<h3>Effect 5</h3>
</div>

کد CSS

.effect5
{
    position:relative;       
    box-shadow:0 1px 4px rgba(0, 0, 0, 0.3), 0 0 40px rgba(0, 0, 0, 0.1) inset;
}
.effect5:before, .effect5:after
{
    content:"";
    position:absolute; 
    z-index:-1;
    box-shadow:0 0 20px rgba(0,0,0,0.8);
    top:50%;
    bottom:0;
    left:10px;
    right:10px;
    border-radius:100px / 10px;
}
توجه: برای اضافه کردن سایه به بالای جعبه، می‌توان تغییرات زیر را در افکت بالا ایجاد کرد.
.effect5:before, .effect5:after
{
    top:0;
} 
.effect5:after
{
    right:10px; 
    left:auto; 
    transform:skew(8deg) rotate(3deg);
}

Effect 6

این افکت سایه را در دو طرف جعبه ایجاد می‌کند.

کد HTML

<div class="box effect6">
<h3>Effect 6</h3>
</div>

کد CSS

.effect6
{
    position:relative;
    box-shadow:0 1px 4px rgba(0, 0, 0, 0.3), 0 0 40px rgba(0, 0, 0, 0.1) inset;
}
.effect6:before, .effect6:after
{
    content:"";
    position:absolute; 
    z-index:-1;
    box-shadow:0 0 20px rgba(0,0,0,0.8);
    top:10px;
    bottom:10px;
    left:0;
    right:0;
    border-radius:100px / 10px;
} 
.effect6:after
{
    right:10px; 
    left:auto; 
    transform:skew(8deg) rotate(3deg);
}

نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
سلام؛ یک سوال برای من ایجاد شده، برای مواقعی که نیاز هست تا وضعیت state machine از دیتابیس خوانده شود، پراپرتی _stateMachine.State فقط‌خواندنی هست و  امکان اینکه از این طریق حالت جاری را اعلام کنیم وجود ندارد، آیا حالت جاری را از طریق سازنده کلاس state machine اعلام می‌کنیم؟
بازخوردهای دوره
آشنایی با مدل برنامه نویسی TAP
خیر. در پشت صحنه از یک ماشین حالت (state machine) برای پیاده سازی async استفاده می‌کند. کل سطرهای بعدی تبدیل به یک IEnumerator می‌شوند که هر دستور آن شامل یک yield return است. هر مرحله که تمام شد، MoveNext این IEnumerator فراخوانی می‌شود تا به مرحله‌ی بعدی برسد. به این روش استفاده از coroutines هم گفته می‌شود که در سی شارپ 5، کامپایلر کار تولید کدهای آن‌را انجام می‌دهد. برای مطالعه بیشتر:
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت اول  
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت دوم  
بازخوردهای دوره
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
با سلام.
اطلاعات کنترلر من بصورت زیر است:
using MvcApplication3.Models;
...

namespace MvcApplication3.Controllers
{
    public class StudentController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            //var data = new StudentsList();
            return View();
        }
        public ActionResult DataList()
        {
            var data = new StudentsList();
            return PartialView("Pv_DataList", data);
        }

        #region Edit 

        [HttpGet]
        public ActionResult Edit(int? id)
        {
            var data = new StudentsList().FirstOrDefault(p => p.Id == id);
            return PartialView("Pv_Edit", data);
        }
        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Edit(StudentModel model)
        { 
            Thread.Sleep(1000);
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                return Json("ok", JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
            return Json("error");
        }
        
        #endregion
    }
}
اطلاعات ویو :
@using MvcApplication3.Models
@{
    ViewBag.Title = "Student Index";
}
<style>
    #div_StudentEditDialogContainer {
        padding: 15px;
        background-color: silver;
        border: 1px solid gray;
        -webkit-border-radius: pxpx;
        -moz-border-radius: pxpx;
        border-radius: 10px;
        display: none;
        position: absolute;
        -webkit-box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.3);
        -moz-box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.4);
        box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.5);
    }
</style>
<h2>Student Index</h2>
<div id="div_StudentListViewContainer">
    @{ Html.RenderAction("DataList", "Student");}
</div>
<div id="div_StudentEditDialogContainer">
    @{ Html.RenderAction("Edit", "Student");}
</div>
<div id="div_StudentAddDialogContainer">
</div>
<div id="div_StudentRemoveDialogContainer">
</div>
<div id="div_StudentSearchDialogContainer">
</div>

@section JavaScript{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#div_StudentListViewContainer table input[type='submit']").click(function (e) {
                //show edit dialog
                e.preventDefault();
                var id = $(this).parent().parent().attr('data-studentid');
                var url = '@Url.Action("Edit", "Student")';
                $.ajax({
                    type: "GET",
                    url: url,
                    data: { id: id },
                    beforeSend: function () {
                        //$(waitingPanel).css("display", "block");
                    },
                    success: function (html) {
                        if (html == "nodata") {
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").html("دانشجویی با این مشخصات یافت نشد!");
                        } else {
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").css("display", "block");
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").html("").append(html);
                        }
                    },
                    complete: function () {
                        //$(waitingPanel).css("display", "none");
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}

و یک دیالوگ برای ویرایش را بصورت داینامیک در صفحه ظاهر میکنم، اما اعتبارسنجی سمت کاربر برای آن کار نمیکند:
@using MvcApplication3.Models
@model StudentModel
@{
    var postUrl = Url.Action(actionName: "Edit", controllerName: "Student");
}

@using (Html.BeginForm(actionName: "Edit", controllerName: "Student",
                       method: FormMethod.Post,
                       htmlAttributes: new { id = "frm_studentEdit" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true)
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.Id)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.Id)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.Id)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.Code)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.Code)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.Code)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.FullName)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.FullName)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.FullName)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.BirthDate)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.BirthDate)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.BirthDate)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.IsMale)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.IsMale)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.IsMale)
    </div>

    <p>
        <input type="submit" id="btn_Save" value="ذخیره" />
        <input type="submit" id="btn_Cancel" value="انصراف" />
    </p>
}

<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $("#btn_Save").click(function (e) {
            e.preventDefault();
            var button = $(this);
            $("#frm_studentEdit").PostMvcFormAjax({
                postUrl: '@postUrl',
                loginUrl: '/login',
                beforePostHandler: function () {
                    //غیرفعال سازی دکمه ارسال
                    button.attr('disabled', 'disabled');
                    button.val("...");
                },
                completeHandler: function (data) {
                    //فعال سازی مجدد دکمه ارسال
                    button.removeAttr('disabled');
                    button.val("ذخیره");
                },
                errorHandler: function () {
                    alert('خطایی رخ داده است');
                }
            });
        });
        $("#btn_Cancel").click(function (e) {
            e.preventDefault();
            var button = $(this);
            $(".editDialog").parent("div").css("display", "none");
        });
    });
</script>
با تشکر.
مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
ایجاد alert,confirm,prompt هایی متفاوت با jQuery Impromptu
alert,confirm,prompt سه متد توکار JavaScript هستند که برای نمایش پیغام ، دریافت تایید و دریافت مقدار از کاربر هستند .
گرافیک این پیغام‌ها هم وابسته به مرورگر هستند و قابل تغییر نیستند . متن عنوان و دکمه‌ها هم با توجه به زبان سیستم عامل تعیین می‌شوند و قابل تغییر توسط برنامه نویس نیستند.



حال مواقعی پیش می‌آید که نیاز داریم پیغام هایی با گرافیک و عبارات متفاوت نمایش دهیم . برای رفع این نیاز می‌توانیم از پلاگین jQuery Impromptu استفاده کنیم . البته این پلاگین قابلیت‌های دیگری هم دارد که در این مقاله با آنها آشنا می‌شویم .




از ویژگی‌های این پلاگین می‌توان حجم کم (حدود 11 کیلوبایت) و قدرت شخصی سازی بالا اشاره کرد .

طرز استفاده به این شکل است :

$.prompt( msg , options )


msg می‌تواند یک string یا یک شئ از states باشد . string ارسال شده می‌تواند شامل کدهای html باشد .

یک شئ states هم شامل مجموعه ای از وضعیت‌های prompt است . برای مثال می‌توان یک prompt ایجاد کرد که مثل یک Wizard شامل چند مرحله باشد .

options هم تنظیماتی است که می‌توان مشخص کرد . تنظیماتی مثل : prefix,classes,persistent,timeout,...


msg :


گفتیم شئ states شامل وضعیت‌های مختلف prompt است . هر وضعیت ( state ) می‌تواند شامل بخش‌های زیر باشد :

  • html : مقدار Html وضعیت

  • buttons : یک شئ شامل متن و مقدار دکمه هایی که کاربر می‌تواند کلیک کند

  • focus : ایندکس دکمه‌ی focus شده در وضعیت

  • submit : تابعی که زمانی که یکی از دکمه‌های وضعیت انتخاب شود فراخوانی می‌شود .

    اگر در این تابع false بازگشت داده شود یا متد preventDefault از event فراخوانی شود ، prompt باز می‌ماند . ( روشی برای جلوگیری از بسته شدن prompt هنگام تغییر state یا اعتبار سنجی فرم )
    همچنین شئ event شامل state ( المنت state ) و stateName ( نام state ) می‌باشد .

    پیشفرض :
    function(event, value, message, formVals){}
    value مقدار دکمه ای است که بروی آن کلیک شده ، message مقدار html تعریف شده برای state است ، formVals هم در صورتی که در html تعریف شده برای state ، المنت‌های فرم وجود داشته باشد ، شامل نام/مقادیر آنها می‌باشد . ( برای دریافت مقادیر فرم ، باید از نام المنت استفاده نمایید . )

  • position : مشخص کننده‌ی موقعیت state که شامل موارد زیر است :

    position: { container: '#container', x: 0, y: 0, width: 0, arrow: 'lm' }

    container : ‫selector المنتی است که state باید در آن مکان قرار بگیرد .
    x/y : موقعیت نسبی prompt نسبت به container
    arrow : جهت نمایش فلش prompt است که می‌تواند یکی از این مقادیر باشد : tl, tc, tr, rt, tm, tb, br, bc, bl, lb, lm, lt.



نحوه تعریف یک wizard ساده با شئ states :
var tourSubmitFunc = function (e, v, m, f) {
    if (v === -1) {
        $.prompt.prevState();
        return false;
    } else if (v === 1) {
        $.prompt.nextState();
        return false;
    }
};

var states =
    {
        state0:
            {
                html: "State1",
                buttons: { Next: 1 },
                //position: { container: '#container', x: 10, y: 0, width: 350, arrow: 'lm' },
                submit: tourSubmitFunc
            },
        state1:
            {
                html: "State2",
                buttons: { Prev: -1, Next: 1 },
                submit: tourSubmitFunc
            },
        state2:
            {
                html: "State3",
                buttons: { Prev: -1, Done: 0 },
                submit: tourSubmitFunc
            }
    };

$.prompt(states);


تا به اینجا با پارامتر اول prompt آشنا شدیم و فهمیدیم که می‌توانیم یک رشته یا یک شئ states به عنوان message به prompt ارسال کنیم .

options :

اکنون با optionهای prompt ( پارامتر دوم ) آشنا خواهیم شد .

توجه کنید که زمانی که یک رشته به prompt ارسال کنید ، مقادیر buttons,focus,submit از این تنظیمات دریافت می‌شود .
به عبارت دیگر ، زمانی که یک شئ states به prompt ارسال کنید ، از مقادیر فوق که در تنظیمات است ، استفاده نمی‌شود .


  • loaded
    یک تابع که زمانی که prompt کامل بارگزاری شده فراخوانی می‌شود .
    $.prompt("Message",
        {
            loaded: function() {
                alert("Prompt Loaded !");
            }
        });
  • submit
    یک تابع که زمانی که یکی از دکمه‌های state کلیک شود ، فراخوانی می‌شود .
    ( زمانی اتفاق میوفتد که یک رشته به عنوان متن به prompt  ارسال کرده باشید و زمانی که یک شئ از states ارسال می‌کنید ، هنگام کلیک دکمه‌های آنها ، این تابع فراخوانی نمی‌شود . )
    پیشفرض :
    function(event){}
  • statechanging
    یک تابع که زمانی که یک state در حال تعویض شدن هست فراخوانی می‌شود .
    پیشفرض :
    function(event, fromStateName, toStateName){}
    برای لغو تغییر state ، مقدار return false کنید یا متد preventDefault از event را فراخوانی کنید .

  • statechanged
    یک تابع که زمانی که یک state در حال تعویض شدن هست فراخوانی می‌شود .
    پیشفرض :
    function(event, toStateName){}
  • callback
    یک تابع که زمانی که ( یکی از دکمه‌های prompt کلیک شود و ) prompt بسته شود ، فراخوانی می‌شود .
    پیشفرض :
    function(event[, value, message, formVals]){}
    سه پارامتر آخر تنها زمانی که یک دکمه‌ی prompt کلیک شده باشد موجود هستند .

  • buttons
    یک شئ شامل مجموعه ای از دکمه‌ها .
    پیشفرض :
    { Ok : true }
    شکل دیگر تعریف دکمه به این شکل است :
    [
        {title: 'Hello World',value:true},
        {title: 'Good Bye',value:false}
    ]
  • prefix
    یک پیشوند برای همه css class‌ها و id‌های المنت‌های html که توسط prompt ایجاد می‌شود .
    پیشفرض : jqi

  • classes
    یک css class که به بالاترین سطح prompt داده می‌شود .
    در حالت پیشفرض مقداری ندارد .

  • focus
    ایندکس دکمه‌ی focus شده
    پیشفرض : 0

  • zIndex
    zIndex اعمال شده بروی prompt .
    پیشفرض : 999

  • useiframe
    استفاده از یک iframe برای overlay در IE6
    پیشفرض : false

  • top
    فاصله‌ی prompt از بالای صفحه
    پیشفرض : ‭15%

  • opacity
    میزان شفافیت لایه‌ی ای که صفحه را پوشانده است .
    پیشفرض : 0.6

  • overlayspeed
    سرعت نمایش افکت fadeIn , fadeOut لایه‌ی پوشاننده .
    مقادیر قابل قبول : ‭"slow", "fast", number(milliseconds)
    پیشفرض : "slow"

  • promptspeed
    سرعت نمایش prompt .
    مقادیر قابل قبول : ‭"slow", "fast", number(milliseconds)
    پیشفرض : "fast"

  • show
    نام یک متد jQuery برای animate کردن نمایش prompt .
    مقادیر قابل قبول : "show","fadeIn","slideDown", ...
    پیشفرض : "promptDropIn"

  • persistent
    بسته شدن prompt زمانی که بروی لایه‌ی fade کلیک شود .
    false : بسته شدن
    پیشفرض : true

  • timeout
    مدت زمانی که پس از آن ، prompt بصورت خودکار بسته می‌شود . ( milliseconds )
    پیشفرض : 0


returns
:

مقدار بازگشتی متد prompt ، یک شئ jQuery ، شامل همه‌ی محتویات تولید شده توسط prompt است .


Events using Bind
:
استفاده از Eventها با بایند کردن

  • promptloaded
    معادل loaded در optionها .

  • promptsubmit
    هنگام submit شدن ( کلیک شدن یکی از دکمه‌های ) state فعال می‌شود .

  • promptclose
    معادل callback در optionها .

  • promptstatechanging
    معادل statechanging در optionها .

  • promptstatechanged
    معادل statechanged در optionها .

ظرز بایند کردن یک event به شئ prompt :
var myPrompt = $.prompt( msg , options );
myPrompt.bind('promptloaded', function(e){});


Helper Functions :

  • ‪jQuery.prompt.setDefaults(options)
    تعیین مقادیر پیشفرض برای همه‌ی prompt‌ها .
    jQuery.prompt.setDefaults({
    prefix: 'myPrompt',
    show: 'slideDown'
    });
  • ‪jQuery.prompt.setStateDefaults(options)
    تعیین مقادیر پیشفرض برای stateها .
    jQuery.prompt.setStateDefaults({
    buttons: { Ok:true, Cancel:false },
    focus: 1
    });
  • ‪jQuery.prompt.getCurrentState()
    یک شئ jQuery از state جاری برمی‌گرداند .

  • ‪jQuery.prompt.getCurrentStateName()
    نام state جاری را برمی‌گرداند .

  • ‪jQuery.prompt.getStateContent(stateName)
    یک شئ jQuery از state مشخص شده برمی‌گرداند .

  • ‪jQuery.prompt.goToState(stateName, callback)
    state مشخص شده را در prompt نمایش می‌دهد .
    callback تابعی است که بعد از تغییر state فراخوانی می‌شود .

  • ‪jQuery.prompt.nextState(callback)
    prompt را به state بعدی منتقل می‌کند .

  • ‪jQuery.prompt.prevState(callback)
    prompt را به state قبلی منتقل می‌کند .

  • ‪jQuery.prompt.close()
    prompt را می‌بندد .


حال که با این پلاگین آشنا شدیم ، سه دستور جاوا اسکریپتی که در ابتدای مقاله ذکر کردیم را با این پلاگین پیاده سازی می‌کنیم .

  • alert
    $.prompt("یک پیام تستی",
        {
            prefix: 'dnt',
            buttons: { 'تایید': true }
        });

    نتیجه :



  • confirm
    $.prompt("درخواست تایید - موافقید ؟",
        {
            prefix: 'dnt',
            buttons: { 'تایید': true, 'انصراف': false }
        });

    نتیجه :



  • prompt
    یک فرم html مخفی برای نمایش در prompt :

    <div class="prompt-content" style="display: none;">
        <span>نام خود را وارد نمایید : </span>
        <span>
            <input type="text" name="name" />
        </span>
    </div>

       
    نمایش prompt :

    $.prompt(
        $(".prompt-content").html(),
        {
            prefix: 'dnt',
            buttons: { 'تایید': true, 'انصراف': false }
        });

    نتیجه :



در این سه مثال آخر ، از یک css متفاوت استفاده کردیم . این پلاگین یک سری کلاس دارد که نام این کلاس‌ها از ترکیب مقدار prefix که در option مشخص کردیم حاصل می‌شود .
برای مثال اگر مقدار prefix را برابر با dnt قرار بدهیم ، برای استایل دهی متن پیام باید از کلاس div.dnt .dntmessage استفاده کنید .
همانطور که در سه مثال آخر مشاهده کردید ، تغییری در استایل prompt داشتیم که با تغییر دادن استایل‌های مورد نظر انجام شد .
برای تهیه‌ی یک قالب سفارشی باید selector المنت هایی که نیاز به تغییر دارند را از قالب پیشفرض پیدا کنید ، سپس قسمت prefix از selector را به نام قالب خودتان تغییر بدید و استایل را ویرایش کنید . سپس هنگام ایجاد prompt ، مقدار prefix را برابر نام قالب قرار دهید .

مثلا می‌خواهید یک قالب به نام dnt داشته باشید . می‌خواهید متن قالب راست به چپ باشد .

div.dnt .dntmessage {
     color: #444444;
     line-height: 20px;
     padding: 10px;
/*       Edited      */
     direction:rtl;
     text-align:right;
}


البته راه بهتری هم هست که نیاز به آشنایی با فایرباگ دارد . در این روش ابتدا کل قالب jqi ( موجود در قالب پیشفرض ) را در برنامه خود کپی می‌کنیم ، مقادیر jqi را با نام قالب جایگزین می‌کنیم ، مقدار prefix را در prompt برابر با نام قالب قرار می‌هیم .
اکنون در FireFox یک prompt ایجاد می‌کنیم و توسط فایرباگ استایل هایی که با نام قالب بروی prompt اعمال شده‌اند را مطابق سلیقه تغییر می‌دهیم . در مرحله آخر به تب CSS در فایرباگ می‌رویم و کل استایل‌های مربوط به قالب را کپی و جایگزین استایل قبلی در برنامه می‌کنیم .

قالبی که بنده برای سه دستور فوق استفاده کردم ( dnt ) ، به این شکل است :
/*    Start : DotNetTips Theme     */

.dntfade {
     background-color: #AAAAAA;
     position: absolute;
}

div.dnt {
     background-color: #FFFFFF;
     border-radius: 10px 10px 10px 10px;
     border: 1px solid #FFFFFF;
     box-shadow: 0px 0px 10px 1px #6D6D6C;
     font-family: tahoma;
     font-size: 11px;
     padding: 7px;
     position: absolute;
     text-align: left;
     width: 400px;
}

div.dnt .dntcontainer {
     font-size: small;
}

div.dnt .dntclose {
     color: #BBBBBB;
     cursor: pointer;
     font-weight: bold;
     position: absolute;
     top: 4px;
     width: 18px;
}

div.dnt .dntmessage {
     color: #444444;
     line-height: 20px;
     padding: 10px;
}

div.dnt .dntbuttons {
     background-color: #F4F4F4;
     border: 1px solid #EEEEEE;
     padding: 5px 0px;
     text-align: right;
}

div.dnt button {
     background-color: #2F6073;
     border: 1px solid #F4F4F4;
     color: #FFFFFF;
     font-size: 12px;
     font-weight: bold;
     margin: 0px 10px;
     padding: 3px 10px;
}

div.dnt button:hover {
     background-color: #728A8C;
}

div.dnt button.dntdefaultbutton {
     background-color: #0099CC;
}

.dnt_state {
     direction: rtl;
     text-align: right;
}

.dnt_state button {
     font-family: tahoma;
}

.dntwarning .dnt .dntbuttons {
     background-color: #CCDDFF;
}

.dnt .dntarrow {
     border: 10px solid transparent;
     font-size: 0px;
     height: 0px;
     line-height: 0;
     position: absolute;
     width: 0px;
}

.dnt .dntarrowtl {
     border-bottom-color: #FFFFFF;
     left: 10px;
     top: -20px;
}

.dnt .dntarrowtc {
     border-bottom-color: #FFFFFF;
     left: 50%;
     margin-left: -10px;
     top: -20px;
}

.dnt .dntarrowtr {
     border-bottom-color: #FFFFFF;
     right: 10px;
     top: -20px;
}

.dnt .dntarrowbl {
     border-top-color: #FFFFFF;
     bottom: -20px;
     left: 10px;
}

.dnt .dntarrowbc {
     border-top-color: #FFFFFF;
     bottom: -20px;
     left: 50%;
     margin-left: -10px;
}

.dnt .dntarrowbr {
     border-top-color: #FFFFFF;
     bottom: -20px;
     right: 10px;
}

.dnt .dntarrowlt {
     border-right-color: #FFFFFF;
     left: -20px;
     top: 10px;
}

.dnt .dntarrowlm {
     border-right-color: #FFFFFF;
     left: -20px;
     margin-top: -10px;
     top: 50%;
}

.dnt .dntarrowlb {
     border-right-color: #FFFFFF;
     bottom: 10px;
     left: -20px;
}

.dnt .dntarrowrt {
     border-left-color: #FFFFFF;
     right: -20px;
     top: 10px;
}

.dnt .dntarrowrm {
     border-left-color: #FFFFFF;
     margin-top: -10px;
     right: -20px;
     top: 50%;
}

.dnt .dntarrowrb {
     border-left-color: #FFFFFF;
     bottom: 10px;
     right: -20px;
}

/*    End : DotNetTips Theme     */


برای مشاهده‌ی مثال‌های بیشتر به صفحه‌ی اصلی jQuery Impromptu مراجعه نمایید .