مطالب
ASP.NET MVC #13

اعتبار سنجی اطلاعات ورودی در فرم‌های ASP.NET MVC

زمانیکه شروع به دریافت اطلاعات از کاربران کردیم، نیاز خواهد بود تا اعتبار اطلاعات ورودی را نیز ارزیابی کنیم. در ASP.NET MVC، به کمک یک سری متادیتا، نحوه‌ی اعتبار سنجی، تعریف شده و سپس فریم ورک بر اساس این ویژگی‌ها، به صورت خودکار اعتبار اطلاعات انتساب داده شده به خواص یک مدل را در سمت کلاینت و همچنین در سمت سرور بررسی می‌نماید.
این ویژگی‌ها در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند که به صورت پیش فرض در هر پروژه جدید ASP.NET MVC لحاظ می‌شود.

یک مثال کاربردی

مدل زیر را به پوشه مدل‌های یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC اضافه کنید:

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "Email address")]
[Required(ErrorMessage = "Email address is required.")]
[RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
ErrorMessage = "Please enter a valid email address.")]
public string Email { set; get; }

[Range(0, 10)]
[Required(ErrorMessage = "Rating is required.")]
public double Rating { set; get; }

[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
}
}

سپس کنترلر جدید زیر را نیز به برنامه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication9.Models;

namespace MvcApplication9.Controllers
{
public class CustomerController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var customer = new Customer();
return View(customer);
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(Customer customer)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
//todo: save data
return Redirect("/");
}
return View(customer);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را Customer انتخاب کنید. همچنین قالب Scaffolding را نیز بر روی Create قرار دهید.

توضیحات تکمیلی

همانطور که در مدل برنامه ملاحظه می‌نمائید، به کمک یک سری متادیتا یا اصطلاحا data annotations، تعاریف اعتبار سنجی، به همراه عبارات خطایی که باید به کاربر نمایش داده شوند، مشخص شده است. ویژگی Required مشخص می‌کند که کاربر مجبور است این فیلد را تکمیل کند. به کمک ویژگی StringLength، حداکثر تعداد حروف قابل قبول مشخص می‌شود. با استفاده از ویژگی RegularExpression، مقدار وارد شده با الگوی عبارت باقاعده مشخص گردیده، مقایسه شده و در صورت عدم تطابق، پیغام خطایی به کاربر نمایش داده خواهد شد. به کمک ویژگی Range، بازه اطلاعات قابل قبول، مشخص می‌گردد.
ویژگی دیگری نیز به نام System.Web.Mvc.Compare مهیا است که برای مقایسه بین مقادیر دو خاصیت کاربرد دارد. برای مثال در یک فرم ثبت نام، عموما از کاربر درخواست می‌شود که کلمه عبورش را دوبار وارد کند. ویژگی Compare در یک چنین مثالی کاربرد خواهد داشت.
در مورد جزئیات کنترلر تعریف شده در قسمت 11 مفصل توضیح داده شد. برای مثال خاصیت this.ModelState.IsValid مشخص می‌کند که آیا کارmodel binding موفق بوده یا خیر و همچنین اعتبار سنجی‌های تعریف شده نیز در اینجا تاثیر داده می‌شوند. بنابراین بررسی آن پیش از ذخیره سازی اطلاعات ضروری است.
در حالت HttpGet صفحه ورود اطلاعات به کاربر نمایش داده خواهد شد و در حالت HttpPost، اطلاعات وارد شده دریافت می‌گردد. اگر دست آخر، ModelState معتبر نبود، همان اطلاعات نادرست وارد شده به کاربر مجددا نمایش داده خواهد شد تا فرم پاک نشود و بتواند آن‌ها را اصلاح کند.
برنامه را اجرا کنید. با مراجعه به مسیر http://localhost/customer/create، صفحه ورود اطلاعات کاربر نمایش داده خواهد شد. در اینجا برای مثال در قسمت ورود اطلاعات آدرس ایمیل، مقدار abc را وارد کنید. بلافاصله خطای اعتبار سنجی عدم اعتبار مقدار ورودی نمایش داده می‌شود. یعنی فریم ورک، اعتبار سنجی سمت کاربر را نیز به صورت خودکار مهیا کرده است.
اگر علاقمند باشید که صرفا جهت آزمایش، اعتبار سنجی سمت کاربر را غیرفعال کنید، به فایل web.config برنامه مراجعه کرده و تنظیم زیر را تغییر دهید:

<appSettings>
<add key="ClientValidationEnabled" value="true"/>

البته این تنظیم تاثیر سراسری دارد. اگر قصد داشته باشیم که این تنظیم را تنها به یک view خاص اعمال کنیم، می‌توان از متد زیر کمک گرفت:

@{ Html.EnableClientValidation(false); }

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کرده و اطلاعات نادرستی را وارد کنیم، باز هم همان خطاهای تعریف شده، به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما اینبار یکبار رفت و برگشت اجباری به سرور صورت خواهد گرفت، زیرا اعتبار سنجی سمت کاربر (که درون مرورگر و توسط کدهای جاوا اسکریپتی اجرا می‌شود)، غیرفعال شده است. البته امکان غیرفعال کردن جاوا اسکریپت توسط کاربر نیز وجود دارد. به همین جهت بررسی خودکار سمت سرور، امنیت سیستم را بهبود خواهد بخشید.

نحوه تعریف عناصر مرتبط با اعتبار سنجی در Viewهای برنامه نیز به شکل زیر است:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.ValidationSummary(true)
<fieldset>
<legend>Customer</legend>

<div class="editor-label">
@Html.LabelFor(model => model.Name)
</div>
<div class="editor-field">
@Html.EditorFor(model => model.Name)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
</div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید به صورت پیش فرض از jQuery validator در سمت کلاینت استفاده شده است. فایل jquery.validate.unobtrusive متعلق به تیم ASP.NET MVC است و کار آن وفق دادن سیستم موجود، با jQuery validator می‌باشد (validation adapter). در نگارش‌های قبلی، از کتابخانه‌های اعتبار سنجی مایکروسافت استفاده شده بود، اما از نگارش سه به بعد، jQuery به عنوان کتابخانه برگزیده مطرح است.
Unobtrusive همچنین در اینجا به معنای مجزا سازی کدهای جاوا اسکریپتی، از سورس HTML صفحه و استفاده از ویژگی‌های data-* مرتبط با HTML5 برای معرفی اطلاعات مورد نیاز اعتبار سنجی است:
<input data-val="true" data-val-required="The Birthday field is required." id="Birthday" name="Birthday" type="text" value="" />

اگر خواستید این مساله را بررسی کنید، فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در آنجا مقدار UnobtrusiveJavaScriptEnabled را false کرده و بار دیگر برنامه را اجرا کنید. در این حالت کلیه کدهای اعتبار سنجی، به داخل سورس View رندر شده، تزریق می‌شوند و مجزا از آن نخواهند بود.
نحوه‌ی تعریف این اسکریپت‌ها نیز جالب توجه است. متد Url.Content، یک متد سمت سرور می‌باشد که در زمان اجرای برنامه، مسیر نسبی وارد شده را بر اساس ساختار سایت اصلاح می‌کند. حرف ~ بکارگرفته شده، در ASP.NET به معنای ریشه سایت است. بنابراین مسیر نسبی تعریف شده از ریشه سایت شروع و تفسیر می‌شود.
اگر از این متد استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد که مسیرهای نسبی را به شکل زیر تعریف کنیم:

<script src="../../Scripts/customvaildation.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت بسته به محل قرارگیری صفحات و همچنین برنامه در سایت، ممکن است آدرس فوق صحیح باشد یا خیر. اما استفاده از متد Url.Content، کار مسیریابی نهایی را خودکار می‌کند.
البته اگر به فایل Views/Shared/_Layout.cshtml، مراجعه کنید، تعریف و الحاق کتابخانه اصلی jQuery در آنجا انجام شده است. بنابراین می‌توان این دو تعریف دیگر مرتبط با اعتبار سنجی را به آن فایل هم منتقل کرد تا همه‌جا در دسترس باشند.
توسط متد Html.ValidationSummary، خطاهای اعتبار سنجی مدل که به صورت دستی اضافه شده باشند نمایش داده می‌شود. این مورد در قسمت 11 توضیح داده شد (چون پارامتر آن true وارد شده، فقط خطاهای سطح مدل را نمایش می‌دهد).
متد Html.ValidationMessageFor، با توجه به متادیتای یک خاصیت و همچنین استثناهای صادر شده حین model binding خطایی را به کاربر نمایش خواهد داد.



اعتبار سنجی سفارشی

ویژگی‌های اعتبار سنجی از پیش تعریف شده، پر کاربردترین‌ها هستند؛ اما کافی نیستند. برای مثال در مدل فوق، StartDate نباید کمتر از سال 2000 وارد شود و همچنین در آینده هم نباید باشد. این موارد اعتبار سنجی سفارشی را چگونه باید با فریم ورک، یکپارچه کرد؟
حداقل دو روش برای حل این مساله وجود دارد:
الف) نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
ب) پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject


تعریف یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute
{
public int MinYear { set; get; }

public override bool IsValid(object value)
{
if (value == null) return false;

var date = (DateTime)value;
if (date > DateTime.Now || date < new DateTime(MinYear, 1, 1))
return false;

return true;
}
}
}

برای نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی، با ارث بری از کلاس ValidationAttribute شروع می‌کنیم. سپس باید متد IsValid آن‌را تحریف کنیم. اگر این متد false برگرداند به معنای شکست اعتبار سنجی می‌باشد.
در ادامه برای بکارگیری آن خواهیم داشت:
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
[MyDateValidator(MinYear = 2000,
ErrorMessage = "Please enter a valid date.")]
public DateTime StartDate { set; get; }

اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. اگر تاریخ غیرمعتبری وارد شود، اعتبار سنجی سمت سرور رخ داده و سپس نتیجه به کاربر نمایش داده می‌شود.


اعتبار سنجی سفارشی به کمک پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject

یک سؤال: اگر اعتبار سنجی ما پیچیده‌تر باشد چطور؟ مثلا نیاز باشد مقادیر دریافتی چندین خاصیت با هم مقایسه شده و سپس بر این اساس تصمیم گیری شود. برای حل این مشکل می‌توان از اینترفیس IValidatableObject کمک گرفت. در این حالت مدل تعریف شده باید اینترفیس یاد شده را پیاده سازی نماید. برای مثال:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using MvcApplication9.CustomValidators;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer : IValidatableObject
{
//... same as before

public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
{
var fields = new[] { "StartDate" };
if (StartDate > DateTime.Now || StartDate < new DateTime(2000, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Please enter a valid date.", fields);

if (Rating > 4 && StartDate < new DateTime(2003, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Accepted date should be greater than 2003", fields);
}
}
}

در اینجا در متد Validate، فرصت خواهیم داشت تا به مقادیر کلیه خواص تعریف شده در مدل دسترسی پیدا کرده و بر این اساس اعتبار سنجی بهتری را انجام دهیم. اگر اطلاعات وارد شده مطابق منطق مورد نظر نباشند، کافی است توسط yield return new ValidationResult، یک پیغام را به همراه فیلدهایی که باید این پیغام را نمایش دهند، بازگردانیم.
به این نوع مدل‌ها، self validating models هم گفته می‌شود.


یک نکته:

از MVC3 به بعد، حین کار با ValidationAttribute، امکان تحریف متد IsValid به همراه پارامتری از نوع ValidationContext نیز وجود دارد. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات سایر خواص نیز دست یافت. البته در این حالت نیاز به استفاده از Reflection خواهد بود و پیاده سازی IValidatableObject، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد:

protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
{
var info = validationContext.ObjectType.GetProperty("Rating");
//...
return ValidationResult.Success;
}




فعال سازی سمت کلاینت اعتبار سنجی‌های سفارشی

اعتبار سنجی‌های سفارشی تولید شده تا به اینجا، تنها سمت سرور است که فعال می‌شوند. به عبارتی باید یکبار اطلاعات به سرور ارسال شده و در بازگشت، نتیجه عملیات به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما ویژگی‌های توکاری مانند Required و Range و امثال آن، علاوه بر سمت سرور، سمت کاربر هم فعال هستند و اگر جاوا اسکریپت در مرورگر کاربر غیرفعال نشده باشد، نیازی به ارسال اطلاعات یک فرم به سرور جهت اعتبار سنجی اولیه، نخواهد بود.
در اینجا باید سه مرحله برای پیاده سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت طی شود:
الف) ویژگی سفارشی اعتبار سنجی تعریف شده باید اینترفیس IClientValidatable را پیاده سازی کند.
ب) سپس باید متد jQuery validation متناظر را پیاده سازی کرد.
ج) و همچنین مانند تیم ASP.NET MVC، باید unobtrusive adapter خود را نیز پیاده سازی کنیم. به این ترتیب متادیتای ASP.NET MVC به فرمتی که افزونه jQuery validator آن‌را درک می‌کند، وفق داده خواهد شد.

در ادامه، تکمیل کلاس سفارشی MyDateValidator را ادامه خواهیم داد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute, IClientValidatable
{
// ... same as before

public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(
ModelMetadata metadata,
ControllerContext context)
{
var rule = new ModelClientValidationRule
{
ValidationType = "mydatevalidator",
ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
};
yield return rule;
}
}
}

در اینجا نحوه پیاده سازی اینترفیس IClientValidatable را ملاحظه می‌نمائید. ValidationType، نام متدی خواهد بود که در سمت کلاینت، کار بررسی اعتبار داده‌ها را به عهده خواهد گرفت.
سپس برای مثال یک فایل جدید به نام customvaildation.js به پوشه اسکریپت‌های برنامه با محتوای زیر اضافه خواهیم کرد:

/// <reference path="jquery-1.5.1-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate.unobtrusive.js" />

jQuery.validator.addMethod("mydatevalidator",
function (value, element, param) {
return Date.parse(value) < new Date();
});

jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("mydatevalidator");

توسط referenceهایی که مشاهده می‌کنید، intellisense جی‌کوئری در VS.NET فعال می‌شود.
سپس به کمک متد jQuery.validator.addMethod، همان مقدار ValidationType پیشین را معرفی و در ادامه بر اساس مقدار value دریافتی، تصمیم گیری خواهیم کرد. اگر خروجی false باشد، به معنای شکست اعتبار سنجی است.
همچنین توسط متد jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool، این متد جدید را به مجموعه وفق دهنده‌ها اضافه می‌کنیم.
و در آخر این فایل جدید باید به View مورد نظر یا فایل master page سیستم اضافه شود:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/customvaildation.js")" type="text/javascript"></script>




تغییر رنگ و ظاهر پیغام‌های اعتبار سنجی

اگر از رنگ پیش فرض قرمز پیغام‌های اعتبار سنجی خرسند نیستید، باید اندکی CSS سایت را ویرایش کرد که شامل اعمال تغییرات به موارد ذیل خواهد شد:

1. .field-validation-error
2. .field-validation-valid
3. .input-validation-error
4. .input-validation-valid
5. .validation-summary-errors
6. .validation-summary-valid




نحوه جدا سازی تعاریف متادیتا از کلاس‌های مدل برنامه

فرض کنید مدل‌های برنامه شما به کمک یک code generator تولید می‌شوند. در این حالت هرگونه ویژگی اضافی تعریف شده در این کلاس‌ها پس از تولید مجدد کدها از دست خواهند رفت. به همین منظور امکان تعریف مجزای متادیتاها نیز پیش بینی شده است:

[MetadataType(typeof(CustomerMetadata))]
public partial class Customer
{
class CustomerMetadata
{

}
}

public partial class Customer : IValidatableObject
{


حالت کلی روش انجام آن هم به شکلی است که ملاحظه می‌کنید. کلاس اصلی، به صورت partial معرفی خواهد شد. سپس کلاس partial دیگری نیز به همین نام که در برگیرنده یک کلاس داخلی دیگر برای تعاریف متادیتا است، به پروژه اضافه می‌گردد. به کمک ویژگی MetadataType، کلاسی که قرار است ویژگی‌های خواص از آن خوانده شود، معرفی می‌گردد. موارد عنوان شده، شکل کلی این پیاده سازی است. برای نمونه اگر با WCF RIA Services کار کرده باشید، از این روش زیاد استفاده می‌شود. کلاس خصوصی تو در توی تعریف شده صرفا وظیفه ارائه متادیتاهای تعریف شده را به فریم ورک خواهد داشت و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
در ادامه کلیه خواص کلاس Customer به همراه متادیتای آن‌ها باید به کلاس CustomerMetadata منتقل شوند. اکنون می‌توان تمام متادیتای کلاس اصلی Customer را حذف کرد.



اعتبار سنجی از راه دور (remote validation)

فرض کنید شخصی مشغول به پر کردن فرم ثبت نام، در سایت شما است. پس از اینکه نام کاربری دلخواه خود را وارد کرد و مثلا به فیلد ورود کلمه عبور رسید، در همین حال و بدون ارسال کل صفحه به سرور، به او پیغام دهیم که نام کاربری وارد شده، هم اکنون توسط شخص دیگری در حال استفاده است. این مکانیزم از ASP.NET MVC3 به بعد تحت عنوان Remote validation در دسترس است و یک درخواست Ajaxایی خودکار را به سرور ارسال خواهد کرد و نتیجه نهایی را به کاربر نمایش می‌دهد؛ کارهایی که به سادگی توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل مدیریت نیستند و نیاز به تعامل با سرور، در این بین وجود دارد. پیاده سازی آن هم به نحو زیر است:
برای مثال خاصیت Name را در مدل برنامه به نحو زیر تغییر دهید:

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
[System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserNameAndEmail",
controller: "Customer",
AdditionalFields = "Email",
HttpMethod = "POST",
ErrorMessage = "Username is not available.")]
public string Name { set; get; }

سپس متد زیر را نیز به کنترلر Customer اضافه کنید:

[HttpPost]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
public ActionResult CheckUserNameAndEmail(string name, string email)
{
if (name.ToLowerInvariant() == "vahid") return Json(false);
if (email.ToLowerInvariant() == "name@site.com") return Json(false);
//...
return Json(true);
}


توضیحات:
توسط ویژگی System.Web.Mvc.Remote، نام کنترلر و متدی که در آن قرار است به صورت خودکار توسط jQuery Ajax فراخوانی شود، مشخص خواهند شد. همچنین اگر نیاز بود فیلدهای دیگری نیز به این متد کنترلر ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را توسط خاصیت AdditionalFields، مشخص کرد.
سپس در کدهای کنترلر مشخص شده، متدی با پارامترهای خاصیت مورد نظر و فیلدهای اضافی دیگر، تعریف می‌شود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا برای مثال پس از بررسی بانک اطلاعاتی، خروجی Json ایی را بازگردانیم. return Json false به معنای شکست اعتبار سنجی است.
توسط ویژگی OutputCache، از کش شدن نتیجه درخواست‌های Ajaxایی جلوگیری کرده‌ایم. همچنین نوع درخواست هم جهت امنیت بیشتر، به HttpPost محدود شده است.
تمام کاری که باید انجام شود همین مقدار است و مابقی مسایل مرتبط با اعمال و پیاده سازی آن خودکار است.


استفاده از مکانیزم اعتبار سنجی مبتنی برمتادیتا در خارج از ASP.Net MVC

مباحثی را که در این قسمت ملاحظه نمودید، منحصر به ASP.NET MVC نیستند. برای نمونه توسط متد الحاقی زیر نیز می‌توان یک مدل را مثلا در یک برنامه کنسول هم اعتبار سنجی کرد. بدیهی است در این حالت نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations، به برنامه اضافه کنیم و تمام عملیات هم دستی است و فریم ورک ویژه‌ای هم وجود ندارد تا یک سری از کارها را به صورت خودکار انجام دهد.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Helper
{
public static class ValidationHelper
{
public static bool TryValidateObject(this object instance)
{
return Validator.TryValidateObject(instance, new ValidationContext(instance, null, null), null);
}
}
}



نظرات مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
در حالت نه آنچنان Detached ! (دریافت یک لیست از Context ایی که ردیابی نداره) 
....
در متن هم گفته شد وقتی همه چیز رو خاموش کردیم ما باید وضعیت موجودیت رو مشخص کنیم. مثلا لیستی از اشیا رو می‌سازیم کاربر یکی رو انتخاب می‌کنه تغییر می‌ده و ما در لحظه ذخیره سازی وضعیت اونو به "تغییر داده شده" تغییر می‌دیم.
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Modified;
در حقیقت همه اشیا CLR ساده  هستند و در موقع درخواست ثبت تغییرات از ef  کمک می‌گیریم. 
مطالب
ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js - قسمت سوم استفاده از تزریق وابستگی‌ها
در قسمت‌های قبلی( ^ و ^) نحوه‌ی ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js بررسی و مزایا و معایب آنها بیان شد. روش دیگری هم برای ارسال اطلاعات از کامپوننتِ Parent به فرزندانش وجود دارد که با استفاده از Dependency Injection یا به اختصار DI مقدور می‌باشد و در ورژن +2.2 معرفی شد که نحوه‌ی ارتباط بین کامپوننتِ Parent و فرزندانش را آسان نمود. پیش‌تر برای ارتباط از Parent به Child، از Props استفاده میکردیم، ولی اگر قرار بود در چند سطح این ارتباط عمیق باشد، باز هم مدیریت کردن Props مشکل و سخت بود. اکنون با استفاده از provide و inject قادر خواهیم بود تا آبجکت، فانکشن و یا دیتایِ یک کامپوننتِ Parent را در فرزندانش فراخوانی و استفاده کنیم. اگر در حالت عادی نیاز بود تا در دو سطح، یا بیشتر (مانند تصویر زیر) دیتایِ کامپوننت پدر را به فرزند، نوه و ... انتقال دهیم، می‌بایست اطلاعات را بصورت Props به هر Level انتقال دهیم.



روش جاری شباهت زیادی به استفاده از Context در React دارد:

Context provides a way to pass data through the component tree without having to pass props down manually at every level


جهت به اشتراک گذاری دیتا یا تابعی در کامپوننت Parent با Children، به شکل زیر عمل میکنیم. در اینجا با استفاده از provide، دیتای foo به اشتراک گذاشته شده‌است:
// parent component providing 'foo'
var Provider = {
  provide: {
    foo: 'bar'
  },
  // ...
}
و در کامپوننت‌های فرزند به شکل زیر میتوانیم مقدار foo را دریافت کنیم:
// child component injecting 'foo'
var Child = {
  inject: ['foo'],
  created () {
    console.log(this.foo) // => "bar"
  }
  // ...
}

میتوانیم مقدار پیش فرض دیتایِ ارسالی از کامپوننت Parent را در قسمت data و props در کامپوننت Child دریافت نماییم:
Using an injected value as the default for a prop
//دریافت میکنیم props در قسمت  child را در کامپوننت  foo مقدار
const Child = {
  inject: ['foo'],
  props: {
    bar: {
      default () {
        return this.foo
      }
    }
  }
}

Using an injected value as data entry
//دریافت میکنیم data در قسمت  child را در کامپوننت  foo مقدار
const Child = {
  inject: ['foo'],
  data () {
    return {
      bar: this.foo
    }
  }
}

نکته: در این روش در صورتیکه دیتایِ به اشتراک گذاشته شده در کامپوننتِ Parent تغییر کند، مقدار آن در کامپوننت Child تغییری نخواهد کرد و مانند روش‌های قبلی (^ و ^) نیست و نیاز به نوشتن کدی برای تعامل داشتن و به‌روز رسانی مقادیر، در کامپوننت Child می‌باشد.
کد زیر  را در نظر بگیرید؛ با زدن دکمه‌ی Increment counter  مقدار counter در کامپوننتِParent تغییر میکند، ولی در کامپوننت Child، مقدار counter_in_child  تغییری حاصل نمی‌کند.
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
  <meta http-equiv="content-type" content="text/html; charset=UTF-8">
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
  <title>Dependency injection</title>
</head>

<body>
  <div id="app">
    <button @click="counter++">Increment counter</button>
    <h2>Parent</h2>
    <p>{{counter}}</p>
    <div>
      <h3>Child</h3>
      <child></child>
    </div>
  </div>
  
<script>
const Child = {
  inject: ['counter_in_child'],
  template: `<div>Counter Child is:{{ counter_in_child }}</div>`
};

new Vue ({
  el: "#app",
  components: { Child },
  provide() {
    return {
      counter_in_child: this.counter
    };
  },
  data() {
    return {
      counter: 0
    };
  }
});
</script>

</body>
</html>
       
برای اینکه بتوان تغییرات ایجاد شده‌ی بر روی دیتا را در کامپوننتِChild، مشاهده کرد، نیاز داریم کد زیر را در قسمت provide به ازای آن دیتا اضافه کنیم: 
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
  <meta http-equiv="content-type" content="text/html; charset=UTF-8">
  <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
  <title>Dependency injection</title>
</head>

<body>
  <div id="app">
    <button @click="counter++">Increment counter</button>
    <h2>Parent</h2>
    <p>{{counter}}</p>
    <div>
      <h3>Child</h3>
      <child></child>
    </div>
  </div>
  
<script>
const Child = {
  inject: ['counter_in_child'],
  template: `<div>Counter Child is:{{ counter_in_child.counter }}</div>`
};

new Vue ({
  el: "#app",
  components: { Child },
  provide() {
    const counter_in_child={};
Object.defineProperty(counter_in_child,'counter',{
enumerable:true,
get:()=>this.counter
})
    return {
      counter_in_child
    };
  },
  data() {
    return {
      counter: 0
    };
  }
});
</script>

</body>
</html>

مثالی از نحوه به اشتراک گذاری متد بین Parent و Child.

نتیجه گیری:
A) استفاده از این روش مرسوم نیست و بیشتر برای ساخت پلاگین در Vuejs مورد استفاده قرار میگیرد:
provide  and  inject  are primarily provided for advanced plugin / component library use cases. It is NOT recommended to use them in generic application code
B) برای استفاده از این روش کتابخانه‌هایی جهت ساده‌تر کردن بکارگیری ایجاد شده‌است.
C) این روش برای ارتباط  Sibling Component مناسب نیست.
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت سوم - روش اتصال Redux به برنامه‌های React
پس از بررسی ساختار کتابخانه‌ی Redux به صورت مستقل و متکی به خود، اکنون در این قسمت، نحوه‌ی اتصال آن‌را به برنامه‌های React بررسی می‌کنیم.


نصب پیشنیازها

می‌توان همانند قسمت قبل، تمام کارها را با کتابخانه‌ی redux انجام داد و یا می‌توان قسمت به روز رسانی UI آن‌را و همچنین مدیریت state را به کتابخانه‌ی ساده کننده‌ی دیگری به نام react-redux واگذار کرد. به همین جهت در ادامه‌ی همان برنامه‌ی قسمت قبل، دو کتابخانه‌ی redux و همچنین react-redux را به همراه types آن نصب می‌کنیم (نصب types، سبب ارائه‌ی intellisense بهتری در VSCode می‌شود؛ حتی اگر نخواهیم با TypeScript کار کنیم).
برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux react-redux
> npm install --save-dev @types/react-redux
به علاوه در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


معرفی ساختار ابتدایی برنامه

برنامه‌ای را که در این قسمت بررسی می‌کنیم، ساختار بسیار ساده‌ای را داشته و به همراه دو دکمه‌ی افزایش و کاهش مقدار یک شمارشگر است؛ به همراه دکمه‌ی برای به حالت اول در آوردن آن. هدف اصلی دنبال شده‌ی در اینجا نیز نحوه‌ی برپایی redux و همچنین react-redux و اتصال آن‌ها به برنامه‌ی React جاری است:


به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید src\components\counter.jsx را به نحو زیر تشکیل می‌دهیم تا markup ابتدایی فوق را به همراه سه دکمه و یک span، برای نمایش مقدار شمارشگر، رندر کند:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">0</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm">+</button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
سپس المان آن‌را جهت نمایش در برنامه، به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import Counter from "./components/counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Counter />
    </main>
  );
}

export default App;


پوشه بندی مخصوص برنامه‌های مبتنی بر Redux


هدف ما در ادامه ایجاد یک store مخصوص redux است و سپس اتصال آن به کامپوننت شمارشگر برنامه. به همین جهت نیاز به 4 پوشه‌ی جدید، برای مدیریت بهتر برنامه خواهیم داشت:
- پوشه constants: برای اینکه نام رشته‌ای نوع اکشن‌های مختلف را بتوانیم در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، بهتر است فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و این ثوابت را داخل آن export کنیم.
- پوشه‌ی actions: در فایل جدید src\actions\index.js، تمام متدهای ایجاد کننده‌ی شیء خاص action، که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، قرار می‌گیرند. نمونه‌ی آن، متد createAddAction قسمت قبل است.
- پوشه‌ی reducers: تمام توابع reducer برنامه را در فایل‌های مجزایی در پوشه‌ی reducers قرار می‌دهیم. سپس در فایل src\reducers\index.js با استفاده از متد combineReducer آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال می‌کنیم.
- پوشه‌ی containers: این پوشه جائی است که کار فراخوانی متد connect کتابخانه‌ی react-redux به ازای هر کامپوننت استفاده کننده‌ی از redux store، صورت می‌گیرد.

این موارد را با جزئیات بیشتری در ادامه بررسی می‌کنیم.



ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی افزودن مقدار

می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ی +، مقدار شمارشگر افزایش یابد. به همین جهت نیاز به یک نام وجود دارد تا در تابع Reducer متناظر و قسمت‌های دیگر برنامه، بتوان بر اساس آن، این اکشن خاص را شناسایی کرد و سپس عکس العمل نشان داد. به همین جهت فایل جدید src\constants\ActionTypes.js را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
export const Increment = "Increment";
البته هرچند مرسوم است نام و مقدار این نوع ثوابت را تشکیل شده‌ی از حروف بزرگ، معرفی کنند ولی این موضوع اختیاری است.


ایجاد متد Action Creator

در قسمت قبل مشاهده کردیم که شیء ارسالی به یک reducer از طریق dispatch یک action خاص، دارای فرمت ویژه‌ی زیر است:
{
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
}
به همین جهت برای نظم بخشیدن به تعریف این نوع اشیاء و یک‌دست سازی آن‌ها، فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

export const incrementValue = () => ({ type: types.Increment });
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد، فعلا فقط نام رشته‌ای نوع این اکشن، بیشتر مدنظر است تا بر اساس action.type رسیده در reducer متناظر با آن، عملی رخ دهد. بنابراین فقط قسمت type آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment نیز از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js که پیشتر تعریف کردیم، تامین شده‌است.


ایجاد تابع reducer مخصوص افزودن مقدار

ابتدا فایل جدید src\reducers\counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

const initialState = {
  count: 0
};

export default function counterReducer(state = initialState, action) {
  if (action.type === types.Increment) {
    return {
      count: state.count + 1
    };
  }
  return state;
}
- اگر دقت کرده باشید، کامپوننت شمارشگر این قسمت، دارای state نیست و همچنین نمی‌خواهیم هم که دارای state باشد؛ چون قرار است توسط redux مدیریت شود. به همین جهت state اولیه را به صورت initialState که محتوای یک شیء با خاصیت count با مقدار اولیه‌ی صفر است، خارج از کلاس کامپوننت، ایجاد کرده‌ایم.
- سپس می‌خواهیم رویداد کلیک بر روی دکمه + را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به یک اکشن جدید به نام Increment داریم که توسط مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment، از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js، تامین می‌شود.
- پس از مشخص کردن نوع action ای که قرار است مدیریت شود و همچنین ایجاد متدی برای تولید شیء حاوی اطلاعات آن که در فایل src\actions\index.js قرار دارد، اکنون می‌توان متد reducer را که state و action را دریافت می‌کند و سپس state جدیدی را بر اساس action.type دریافتی و در صورت نیاز بازگشت می‌دهد، ایجاد کرد. این متد بررسی می‌کند که آیا action.type رسیده همان ثابت Increment است؟ اگر بله، بجای تغییر مستقیم state.count، یک شیء جدید را بازگشت می‌دهد. البته روش صحیح‌تر اینکار را در قسمت اول این سری با معرفی روش‌هایی برای کپی اشیاء و آرایه‌ها، بررسی کردیم. در اینجا جهت سادگی بیشتر، یک شیء کاملا جدید را دستی ایجاد می‌کنیم. در آخر اگر action.type رسیده قابل پردازش نبود، همان state ابتدایی دریافتی را بازگشت می‌دهیم تا در صورت وجود چندین reducer تعریف شده‌ی در سیستم، زنجیره‌ی آن‌ها قابل پردازش باشد. این مورد را در قسمت قبل، ذیل عنوان «بررسی تابع combineReducers با یک مثال» بیشتر بررسی کردیم.

پس از ایجاد reducer اختصاصی عمل افزودن مقدار شمارشگر، فایل جدید src\reducers\index.js را نیز با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { combineReducers } from "redux";

import counterReducer from "./counter";

const rootReducer = combineReducers({
  counterReducer
});

export default rootReducer;
کار این فایل، مدیریت مرکزی تمام reducerهای سفارشی تعریف شده‌ی در برنامه‌است. لیست آن‌ها را به متد combineReducers ارسال کرده و در نهایت یک rootReducer ترکیب شده‌ی از تمام آن‌ها را دریافت می‌کنیم.


ایجاد store مخصوص Redux

تا اینجا رسیدیم به یک rootReducer متشکل از تمام reducerهای سفارشی برنامه. اکنون بر اساس آن در فایل src\index.js، یک store جدید را ایجاد می‌کنیم:
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

//...

const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

//...
نکته 1: چون شیء rootReducer در فایل src\reducers\index.js واقع شده‌است، دیگر در حین import، نیازی به ذکر نام فایل index آن نیست.
نکته 2: در اینجا روش فعالسازی افزونه‌ی redux-devtools را نیز ملاحظه می‌کنید. ابتدا بررسی می‌شود که آیا متد ویژه‌ی فراخوانی این افزونه وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، فراخوانی می‌شود. بدون این پارامتر دوم، افزونه‌ی redex dev tools، هیچ خروجی را نمایش نخواهد داد.


اتصال React به Redux

کتابخانه‌ی react-redux تنها به همراه دو شیء مهم connect و Provider است. شیء Provider آن شبیه به Context API خود React است و هدف آن، ارسال ارجاعی از store ایجاد شده، به برنامه‌ی React است. پس از ایجاد store در فایل src\index.js، اکنون نوبت به اتصال آن به برنامه‌ی React ای جاری است. به همین جهت در بالاترین سطح برنامه، ابتدا شیء کامپوننت App را با شیء Provider محصور می‌کنیم:
import { Provider } from "react-redux";
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

// ...
const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

ReactDOM.render(
  <Provider store={store}>
    <App />
  </Provider>,
  document.getElementById("root")
);
کامپوننت Provider، از طریق props خود نیاز به دریافت store تعریف شده را دارد. به این ترتیب هر کامپوننتی که در درخت کامپوننت‌های App قرار می‌گیرد، می‌تواند با redux store کار کند.


تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props

همانطور که عنوان شد، کامپوننت Counter به همراه state نیست و ما قصد نداریم در آن از state خود React استفاده کنیم؛ البته فلسفه‌ی آن‌را در قسمت اول این سری بررسی کردیم و همچنین اگر کامپوننتی نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات خودش را با لایه‌های زیرین یا بالاتر از خود ندارد، شاید اصلا نیازی به Redux نداشته باشد و همان state استاندارد React برای آن کافی است. بنابراین می‌توان برنامه‌ای را داشت که ترکیبی از state استاندارد React، در کامپوننت‌های متکی به خود و Redux، در کامپوننت‌هایی که باید اطلاعاتی را با هم به اشتراک بگذارند، باشد. برای مثال، کامپوننت مثال جاری، واقعا نیازی را به Redux، برای مدیریت حالت خود، ندارد؛ هدف ما در اینجا بررسی نحوه‌ی برقراری ارتباطات یک سیستم مبتنی بر Redux، در برنامه‌های React است.
بنابراین در اینجا و کامپوننتی که قرار است از Redux برای مدیریت حالت خود استفاده کند، هر اطلاعاتی که به آن از طریق react-redux store وارد می‌شود، از طریق props به آن ارسال خواهد شد. برای مثال در اینجا مقدار count، از طریق props خوانده می‌شود و همچنین امکان ارسال action ای خاص به متد reducer تعریف شده نیز باید تعریف شود. بنابراین در ادامه نیاز داریم تا یک کامپوننت React را به redux store متصل کنیم. برای این منظور فایل جدید src\containers\Counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import { incrementValue } from "../actions";
import Counter from "../components/counter";

const mapStateToProps = state => {
  return state;
};

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    }
  };
};

export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
ابتدا متد connect را از react-redux دریافت می‌کنیم. connect خود متدی است که منتظر یک کامپوننت React است؛ مانند Counter. همچنین به عنوان پارامتر، توابعی را دریافت می‌کند که اطلاعات redux store را به کامپوننت، نگاشت می‌کنند؛ مانند props و actions. در اینجا دو تابع نگاشت state به props و همچنین dispatch به props را ملاحظه می‌کنید (توابع mapStateToProps و mapDispatchToProps)؛ هرچند الزامی نیست، ولی بهتر است از همین روش نامگذاری استفاده شود.

زمانیکه در مورد store در redux صحبت می‌شود، داخل آن یک شیء بزرگ state قرار گرفته‌است که حاوی کل state برنامه‌است. اما شاید هر کامپوننت به تمام آن نیازی نداشته باشد. برای مثال شاید کامپوننت شمارشگر، اهمیتی به اطلاعات خطاهای سیستم و یا کاربر وارد شده‌ی به سیستم که در شیء کلی state موجود در store وجود دارند، ندهد. به همین جهت متد mapStateToProps، کل state برنامه را دریافت کرده و به ما اجازه می‌دهد تا تنها اطلاعاتی را که از آن نیاز داریم، به صورت props دریافت کنیم. به این ترتیب از رندر مجدد این کامپوننت نیز جلوگیری خواهد شد؛ چون این کامپوننت دیگر وابسته‌ی به تغییرات سایر اجزای کل state برنامه، نخواهد بود و اگر آن‌ها تغییر کردند، این کامپوننت رندر مجدد نخواهد شد.
بنابراین می‌توان متد mapStateToProps را به صورت کلی زیر نیز تعریف کرد:
const mapStateToProps = (state) => { return state };
هرچند این روش در مثال ما بدون مشکل کار می‌کند، اما چون کل state را دریافت می‌کند، مشکل رندر مجدد کامپوننت را به ازای هر تغییری در state کلی برنامه به همراه خواهد داشت.

یک نکته: اگر کامپوننتی نیاز به تامین state خود را از طریق props نداشت و فقط کارش صدور رخ‌دادها است، می‌توان پارامتر اول متد connect را نال وارد کرد.

پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، به متد store.dispatch اشاره می‌کند. بنابراین توسط آن امکان ارسال actions را میسر کرده و می‌توان state را توسط reducerهای تعریف شده، تغییر داد که در نتیجه‌ی آن props جدیدی به کامپوننت منتقل می‌شوند. این تابع نیز یک شیء را باز می‌گرداند. این شیء را فعلا با یک متد دلخواه مقدار دهی می‌کنیم که توسط پارامتر dispatch رسیده‌ی به آن، متد action creator تعریف شده‌ی در فایل src\actions\index.js را به نام incrementValue، فراخوانی می‌کند؛ دقیقا عملی شبیه به فراخوانی store.dispatch(createAddAction(2)) در قسمت قبل که از آن برای ارسال یک اکشن، به reducer متناظری استفاده شد.

یک نکته: اگر کامپوننتی کار صدور رخ‌دادها را انجام نمی‌دهد، می‌توان پارامتر دوم متد connect را بطور کامل حذف کرد و قید نکرد.


استفاده از کامپوننت جدید خروجی متد connect، جهت تامین props کامپوننت شمارشگر

در انتهای فایل src\components\counter.jsx، چنین سطری درج شده‌است:
export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
این شیء حاصل، به خودی خود، سبب بروز تغییری در کامپوننت شمارشگر نمی‌شود. بلکه یک کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter را ایجاد می‌کند (به همین جهت آن‌را در پوشه‌ی containers یا دربرگیرنده‌ها قرار دادیم). بنابراین برای استفاده‌ی از آن، به کامپوننت src\App.js مراجعه کرده و جائیکه المان کامپوننت Counter قبلی درج شده، آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import CounterContainer from "./containers/Counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer />
    </main>
  );
}

export default App;
ابتدا کامپوننت جدید CounterContainer را که تبادل اطلاعات بین کامپوننت Counter اصلی و state و action مخزن redux را برقرار می‌کند، import کرده و سپس المان جدید آن‌را جایگزین المان کامپوننت شمارشگر اصلی می‌کنیم.

اکنون کامپوننت شمارشگر src\components\counter.jsx، دو شیء را از طریق props دریافت می‌کند؛ یکی کل state است که خاصیت count داخل آن قرار دارد و از طریق mapStateToProps تامین می‌شود. دیگری متد increment ای است که در متد mapDispatchToProps تعریف کردیم و کار صدور رخ‌دادی را به reducer متناظر، انجام می‌دهد. به همین جهت تغییرات ذیل را در کامپوننت Counter اعمال می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("props", this.props);
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">{count}</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm" onClick={increment}>
              +
            </button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
لاگ اولین بار دریافت this.pros این کامپوننت که اکنون توسط دربرگیرنده‌ی آن ارائه می‌شود، به صورت زیر است:


به همین جهت، خاصیت تو در توی this.props.counterReducer.count و همچنین اشاره‌گر به متد increment، توسط Object Destructuring به صورت زیر از this.props دریافتی، تجزیه شده‌اند:
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
سپس مقدار count، توسط span نمایش داده و همچنین دکمه +  را به صورت onClick={increment} تکمیل کرده‌ایم تا با کلیک بر روی آن، متد increment که در حقیقت معادل فراخوانی store.dispatch(incrementValue()) است، اجرا شود. حاصل آن، افزایش مقدار شمارشگر است:


جزئیات کار با Redux store را نیز می‌توان در افزونه‌ی redux dev tools مشاهده کرد:


این افزونه در نوار ابزار پایین آن، امکان export کل state و سپس import و بازیابی آن‌را نیز به همراه دارد.


دریافت props از طریق کامپوننت دربرگیرنده و ارسال آن به کامپوننت اصلی

فرض کنید نیاز باشد تا اطلاعاتی را به صورت متداول React از طریق props، به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر ارسال کرد:
function App() {
  const prop1 = 123
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer prop1={prop1} />
    </main>
  );
}
برای دسترسی به آن، پارامتر دومی به متد mapStateToProps به نام ownProps اضافه می‌شود که حاوی props ارسالی به کامپوننت container است:
const mapStateToProps = (state, ownProps) => {
  console.log("mapStateToProps", { state, ownProps });
  return state;
};
در این حالت اگر نیاز به انتقال آن به کامپوننت اصلی بود، می‌توان شیء بازگشت داده شده‌ی از mapStateToProps را به همراه یک سری خواص سفارشی دریافتی از ownProps، تعریف کرد.


پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر

پس از آشنایی با روش کلی برقراری اتصالات سیستم react-redux، پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر بسیار ساده‌است و شامل مراحل زیر است:
1)  ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی کاهش مقدار
به فایل src\constants\ActionTypes.js، نوع جدید کاهشی را اضافه می‌کنیم:
export const Decrement = "Decrement";
2) ایجاد متد Action Creator
در فایل src\actions\index.js، متد ایجاد کننده‌ی شیء اکشن ارسالی به reducer متناظری را تعریف می‌کنیم تا بتوان بر اساس نوع آن در reducer کاهشی، منطق کاهش را پیاده سازی کرد:
export const decrementValue = () => ({ type: types.Decrement });
3) ایجاد تابع reducer مخصوص کاهش مقدار
اکنون در فایل src\reducers\counter.js، بر اساس نوع شیء رسیده، تصمیم به کاهش یا افزایش مقدار موجود در state گرفته می‌شود:
export default function counterReducer(state = initialState, action) {

  // ...

  if (action.type === types.Decrement) {
    return {
      count: state.count - 1
    };
  }

  return state;
}
4) تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props
در ادامه نیاز است بتوان اکشن کاهش را به این reducer ارسال کرد. به همین جهت به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر در فایل src\containers\Counter.js مراجعه کرده و به شیء خروجی متد mapDispatchToProps، متد کاهش را اضافه می‌کنیم:
import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";
// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    // ...
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
5) استفاده از نتایج دریافتی از props
در آخر به فایل src\components\counter.jsx مراجعه کرده و اشاره‌گر به متد decrement را از طریق this.props دریافت می‌کنیم:
const {
      // ...
      decrement
    } = this.props;
 سپس آن‌را به onClick دکمه‌ی کاهش، انتساب خواهیم داد:
<button
  className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
  onClick={decrement}
>
  -
</button>

به عنوان تمرین، پیاده سازی دکمه‌ی Reset را نیز انجام دهید که جزئیات آن بسیار شبیه به دو مثال قبلی افزودن و کاهش مقدار شمارشگر است.


بهبود کیفیت کدهای کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter

متد mapDispatchToProps فایل src\containers\Counter.js اکنون چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    },
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
می‌توان با استفاده از تابع bindActionCreators که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، تعریف آن‌را به صورت زیر خلاصه کرد:
import { bindActionCreators } from "redux";

// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return bindActionCreators(
    {
      incrementValue,
      decrementValue
    },
    dispatch
  );
};
با استفاده از تابع bindActionCreators کتابخانه‌ی redux، می‌توان تمام action creators واقع در فایل src\actions\index.js را به صورت یک شیء به آن ارسال کرد و پارامتر دوم آن‌را نیز به store.dispatch یا در اینجا به همان dispatch دریافتی توسط پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، تنظیم کرد. البته در این حالت props دریافتی در کامپوننت شمارشگر به صورت زیر تغییر می‌کنند:


به همین جهت نیاز است در متد رندر کامپوننت src\components\counter.jsx، نام‌هایی را که به متدهای action creator اشاره می‌کنند، به صورت زیر تغییر داد:
const {
      counterReducer: { count },
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;
و همچنین نام‌های منتسب به onClickها را نیز بر این اساس، اصلاح کرد.

روش دوم: در نگارش‌های اخیر react-redux می‌توان متد mapDispatchToProps را به صورت زیر نیز خلاصه و تعریف کرد که بسیار ساده‌تر است:
const mapDispatchToProps = {
  incrementValue,
  decrementValue
};
البته در این حالت نیز مابقی آن که شامل تغییر نام‌ها می‌شود، یکسان است.

همچنین بجای بازگشت کل state در متد mapStateToProps، می‌توان تنها خواص مدنظر را بازگشت داد:
const mapStateToProps = state => {
  //return state;
  return {
    count: state.counterReducer.count
  };
};
در این حالت props ارسالی به کامپوننت یک چنین شکلی را پیدا می‌کنند:


بنابراین باید در متد رندر کامپوننت شمارشگر، خاصیت count را به صورت معمولی دریافت کرد:
const {
      //counterReducer: { count },
      count,
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part03.zip
مطالب
آشنایی با SASS یا Syntactically Awesome Stylesheets و روش نصب و استفاده از آن

استفاده از CSS علاوه بر جذابیت و قابلیت‌های مفید آن، پیچیدگی هایی دارد و کدهای شما معمولا طولانی می‌شود و هرچه کدها طولانی‌تر شوند، مدیریت آن نیز سخت‌تر می‌گردد. اما با استفاده از SASS ، قابلیت هایی به Css اضافه می‌شود که قبلا وجود نداشت، از جمله استفاده از varible ها، نوشتن کدهای تو در تو ( nesting ) و . با استفاده از SASS کدهای CSS کوتاه‌تر شده و در نتیجه سریعتر اجرا شوند. SASS   با CSS3 سازگار است. همچنین امکان مشاهده فایلهای آن (با پسوند .scss ) توسط افزونه Firesass For Firebug وجود دارد.

دو syntax برای SASS وجود دارد: یکی SCSS (Sassy CSS) که شکل توسعه یافته CSS3 می باشدو دیگری که قدیمی‌تر است، Indented syntax می‌باشد که در آن به جای استفاده از براکت، از تورفتگی خطهای کد استفاده می‌شود و همچنین از به جای استفاده از سمی کولن ، باید به خط جدید بروید.

 

قابلیتهای موجود در SASS :

1- Variables

متغیرها امکان ایجاد تغییرات در کدهای CSS را بسیار راحتتر می‌سازند. به عنوان مثال یک متغیر برای یک کد رنگ دلخواه تعریف می‌کنید، از این به بعد به جای استفاده از کد رنگ در کدهای CSS ، از متغیر تعریف شده  برای آن بهره می‌گیرید، به این ترتیب ، چنانچه در آینده نیاز به تغییر این کد رنگ داشته باشید، تنها با تغییر آن در متغیر ، در کل فایل CSS تغییر ایجاد خواهد شد . برای تعریف متغیر ، در ابتدای اسم دلخواه خود از علامت $ استفاده کنید:

$myColor:   #ff0000;
 
body {
    color: $myColor;
}
.box{
Border-color:$myColor;
}

Nesting -2 یا selector ‌های تو در تو:  

می توانید selector ‌ها را مانند کدهای html به صورت hirearchy تعریف کنید:

nav {
     ul {
          list-style: none;
         }
      li { display: inline-block; }
      a {
          text-decoration: none;
         }
}
کدهای بالا بعد از تولید شدن در مرورگر به شکل زیر دیده  می‌شود:

nav ul {
  list-style: none;
}
nav li {
  display: inline-block;
}
nav a {
  text-decoration: none;
}

3- Partials
:

می توانید قطعاتی از کدهای CSS را به صورت Partial SASS تعریف کنید و سپس آن را در فایلهای SASS دیگر استفاده نمایید.همانند Partialview در MVC ، هنگام نام گذاری آن از _ در ابتدای نام استفاده نمایید. فایل partial SASS دارای پسوند   .SCSS می باشد : " "_myPartial.scss

برای استفاده از _myPartial.scss در فایل sass دیگر ، از دایرکتیو @import استفاده کنید:

@import "myPartial"
همچنین می‌توانید نام چندین partial را پشت هم بنویسید:
@import "mypartial1","myPartial2"
نمونه کد:
/*_myPartial1.scss  codes…*/
html,body,ul,ol {
  margin:  0;
  padding: 0;
}
 
/*_myPartial2.scss  codes…*/
 
@import "myPartial1"
 
body, {
 background-color: #efefef;
}
 کدها بعد از تولید در مرورگر:

html, body, ul, ol {
  margin: 0;
  padding: 0;
}
body {
  background-color: #efefef;
  }

4- Mixins :

از آنجایی که استفاده و نوشتن بعضی property ‌های CSS سخت می‌باشد، می‌توانید از روش mixin استفاده کرده و قطعه کدهایی را ایجاد کنید که بتوانید در کدهایتان از آنها بارها و بارها استفاده کنید. به عنوان مثال قطع کدی برای border-radius ایجاد کنید ، (همانطور که میدانید border-radius برای مرورگرهای مختلف ، حالتهای مختلفی تعریف می‌شود.). برای ایجاد mixin ، در ابتدای قطع کد از @mixin استفاده نمایید و برای استفاده ازآن ، از @include استفاده نمایید:  

@mixin cssProperty $yourCustomName{
…
Your css properties…
}

نمونه کد:
ایجاد mixin:

@mixin border-radius($radius) {
  -webkit-border-radius: $radius;
     -moz-border-radius: $radius;
      -ms-border-radius: $radius;
       -o-border-radius: $radius;
          border-radius: $radius;
}

استفاده از mixin:

.box { @include border-radius(10px); }

Extend/Inheritance -5 :

@XETEND به شما این امکان را می‌دهد تا بخشی از Property ‌های یک selector را برای استفاده در selector ‌های دیگر به اشتراک بگذارید:

.message {
  border: 1px solid #ccc;
  padding: 10px;
  color: #333;
}
.success {
  @extend .message;
  border-color: green;
}

کدها بعد از تولید شدن به صورت زیر دیده می‌شوند:

.message, .success {
  border: 1px solid #cccccc;
  padding: 10px;
  color: #333;
}
 
 .success {
  border-color: green;
}

6- Operators :

می توانید از عملگرهای ضرب و تقسیم و جمع و تفریق در کدهای CSS خود استفاده نمایید:

article[role="main"] {
  float: left;
  width: 600px / 960px * 100%;
}

 
نصب SASS :

حال که با SASS آشنا شدید ، انگیزه کافی برای دانستن روش نصب و استفاده آن خواهید داشت. برای استفاده از SASS می توانید از نرم افزارهایی که برای ویندوز ، مک و لینوکس وجود دارند، استفاده کنید از جمله این نرم افزارها :

CodeKit , Compass.app , Hammer , Koala , LiveReload , Mixture , Prepros , Prepros Pro , Scout


روش دیگر استفاده از command line می‌باشد:

چنانچه سیستم عامل شما ویندوز می‌باشد، برای استفاده از sass ابتدا باید  rubby را نصب نمایید. سپس در Cmd خط زیر را اجرا کنید:

gem install sass

چنانچه به خطایی برخوردید، ابتدا gem توسط sudo را نصب کنید:

sudo gem install sass

 سپس توسط خط زیر چک کنید که SASS نصب شده است یا خیر:

sass -v
خط فوق، ورژن SASS نصب شده را برای شما می‌گرداند که نشان می‌دهد نصب SASS با موفقیت صورت گرفته است:  
 
Sass 3.2.12 (Media Mark)

برای کسب اطلاعات بیشتر و روش نصب در سایر سیستم عاملها به این  لینک مراجعه نمایید.

SassScript :

فایل SASS اسکریپتی برای اجرای یک سری از فانکشنها دارد، از جمله :

- rgb($red, $green, $blue)   /* برای ایجاد کد رنگ rgb */

برای مشاهده لیست کامل این فانکشنها به این لینک مراجعه کنید.

 
 منبع
مطالب
ذخیره TreeView ساخته شده توسط KendoUI در Asp.net MVC
همانطور که از نمونه مثال‌های خود Kendo UI مشاهده میشود ، نحوه استفاده از TreeView آن به صورت زیر است :
<div>
@(Html.Kendo().TreeView()
        .Name("treeview")
        .TemplateId("treeview-template")
        .HtmlAttributes(new { @class = "demo-section" })
        .DragAndDrop(true)
        .BindTo(Model.Where(e=>e.ParentFolderID==null).OrderBy(e=>e.Order), mappings => 
        {
            mappings.For<DAL.Folder>(binding => binding
                    .ItemDataBound((item, folder) =>
                    {
                        item.Text = folder.FolderName;
                        item.SpriteCssClasses = "folder";
                        item.Expanded=true;
                        item.Id = folder.FolderID.ToString();
                    })
                    .Children(folder => folder.Folder1));
            mappings.For<DAL.Folder>(binding => binding
                    .ItemDataBound((item, folder) =>
                    {
                        item.Text = folder.FolderName;
                        item.SpriteCssClasses = " folder";
                        item.Expanded = true;
                        item.Id = folder.FolderID.ToString();
                    }));
        })
)
</div>

<style type="text/css" scoped>
    .demo-section {
        width: 200px;
    }
    
    #treeview  .k-sprite ,#treeview2 .k-sprite {
        background-image: url("@Url.Content("/Content/kendo/images/coloricons-sprite.png")");
    }
    .rootfolder { background-position: 0 0; }
    .folder { background-position: 0 -16px; }
    .pdf { background-position: 0 -32px; }
    .html { background-position: 0 -48px; }
    .image { background-position: 0 -64px; }
    .delete-link,.edit-link {
        width: 12px;
        height: 12px;
        overflow: hidden;
        display: inline-block;
        vertical-align: top;
        margin: 2px 0 0 3px;
        -webkit-border-radius: 5px;
        -mox-border-radius: 5px;
        border-radius: 5px;
    }
    .delete-link{
        background: transparent url("@Url.Content("/Content/kendo/images/close.png")") no-repeat 50% 50%;
    }
    .edit-link{
        background: transparent url("@Url.Content("/Content/kendo/images/edit.png")") no-repeat 50% 50%;
    }
</style>
استفاده از این TreeView ساده است ولی اگر احتیاج داشته باشیم که پس از drag&drop کردن گره‌ها آن را ذخیره کنیم چگونه باید عمل کنیم؟ این ریالسمت در خود Kendo تعبیه نشده است ، پس به صورت زیر عمل میکنیم :
پس از ساختن TreeView و اصلاح آن به شکل دلخواه لینک زیر را در ادامه اش می‌آوریم :
<a href="#" id="serialize">ذخیره</a>
سپس در تگ اسکریپت‌های خود این کد جاوا اسکریپت را برای serialize کردن تمام گره‌های TreeView مینویسیم :
$('#serialize').click(function () {
            serialized = serialize();
            window.location.href = "Folder/SaveMenu?serial=" + serialized + "!";
        });

        function serialize() {
            var tree = $("#treeview").data("kendoTreeView");
            var json = treeToJson(tree.dataSource.view());
            return JSON.stringify(json);
        }

        function treeToJson(nodes) {

            return $.map(nodes, function (n, i) {

                var result = { id: n.id};
                //var result = { text: n.text, id: n.id, expanded: n.expanded, checked: n.checked };
                if (n.hasChildren)
                    result.items = treeToJson(n.children.view());

                return result;
            });
        }
حال به تشریح کدها میپردازیم :
تابع serialize  درخط اول تمام عناصر داخلی treeview را گرفته ، به صورت یک datasource قابل انقیاد درآورده وسپس datasource آن را به یک نمایش قابل تجزیه تبدیل میکند و به متد treeToJSON میفرستد.
var tree = $("#treeview").data("kendoTreeView");
var json = treeToJson(tree.dataSource.view());

تابع  treeToJSON درخت را به عنوان یکسری گره گرفته و تمام عناصر آن را به فرمت json میبرد . (قسمتی که به صورت توضیحی درآمده میتواند برای بدست آوردن تمام اطلاعات گره از جمله متن و انتخاب شدن checkbox آن و غیره مورد استفاده قرار بگیرد) در ادامه این تابع اگر گره درحال استفاده فرزندی داشته باشد به صورت بازگشتی همین تابع برای آن فراخوانده میشود.
var result = { id: n.id};
 //var result = { text: n.text, id: n.id, expanded: n.expanded, checked: n.checked };
 if (n.hasChildren)
 result.items = treeToJson(n.children.view());

سپس اطلاعات برگشتی که در فرمت json هستند در خط آخر serialaize به رشته تبدیل میشوند و به رویداد کلیک که از آن فراخوانده شده بود بازمیگردند. 
return JSON.stringify(json);
خط آخر رویداد نیز یک Action در Controller مورد نظر را هدف قرار میدهد و رشته بدست آمده را به آن ارسال میکند و صفحه redirect میشود.
window.location.href = "Folder/SaveMenu?serial=" + serialized + "!";
رشته ای که با عنوان serialize به کنترلر ارسال میشود مانند زیر است :
"[{\"id\":\"2\"},{\"id\":\"5\",\"items\":[{\"id\":\"3\"},{\"id\":\"6\"},{\"id\":\"7\"}]}]!"
این رشته مربوط به درختی به شکل زیر است :

همانطور که میبینید گره دوم که "پوشه چهارم45" نام دارد شامل سه فرزند است که در رشته داده شده با عنوان item شناخته شده است. حال باید این رشته با برنامه نویسی سی شارپ جداسازی کرد :

string serialized;
Dictionary<int, int> numbers = new Dictionary<int, int>();   
public ActionResult SaveMenu(string serial)
        {
            var newfolders = new List<Folder>();
            serialized = serial;
            calculte_serialized(0);
            return RedirectToAction("Index");
        }
void calculte_serialized(int parent)
        {
            while (serialized.Length > 0)
            {
                var id_index=serialized.IndexOf("id");
                if (id_index == -1)
                {
                    return;
                }
                serialized = serialized.Substring(id_index + 5);
                var quote_index = serialized.IndexOf("\"");
                var id=serialized.Substring(0, quote_index);
                numbers.Add(int.Parse(id), parent);
                serialized = serialized.Substring(quote_index);
                var condition = serialized.Substring(0,3);
                switch (condition)
                {
                    case "\"},":
                        break;
                    case "\",\"":
                        calculte_serialized(int.Parse(id));
                        break;
                    case "\"}]":
                        return;
                        break;
                    default:
                        break;
                }
            }
        }

calculte_serialized با گرفتن 0 کار خود را شروع میکند یعنی از گره هایی که پدر ندارند و تمام id‌ها را همراه با پدرشان در یک دیکشنری میریزد و هرکجا که به فرزندی برخورد به صورت بازگشتی فراخوانی میشود. پس از اجرای کامل آن ما درخت را در یک دیکشنری به صورت عنصرهای مجزا در اختیار داریم که میتوانیم در پایگاه داده ذخیره کنیم.

مطالب
Blazor 5x - قسمت 29 - برنامه‌ی Blazor WASM - یک تمرین: رزرو کردن یک اتاق انتخابی


در قسمت قبل که لیست اتاق‌های دریافتی از Web API را نمایش دادیم، هرکدام از آن‌ها، به همراه یک دکمه‌ی Book هم هستند (تصویر فوق) که هدف از آن، فراهم آوردن امکان رزرو کردن آن اتاق، توسط کاربران سایت است. این قسمت را می‌توان به عنوان تمرینی جهت یادآوری مراحل مختلف تهیه‌ی یک Web API و قسمت‌های سمت کلاینت آن، تکمیل کرد.



تهیه موجودیت و مدل متناظر با صفحه‌ی ثبت رزرو یک اتاق

تا اینجا در برنامه‌ی سمت کلاینت، زمانیکه بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول کلیک می‌کنیم، تاریخ شروع رزرو و تعداد روز مدنظر، به صفحه‌ی مشاهده‌ی لیست اتاق‌ها ارسال می‌شود. اکنون می‌خواهیم در این لیست اتاق‌های نمایش داده شده، اگر بر روی لینک Book اتاقی کلیک شد، به صفحه‌ی اختصاصی رزرو آن اتاق هدایت شویم (مانند تصویر فوق). به همین جهت نیاز است موجودیت متناظر با اطلاعاتی را که قرار است از کاربر دریافت کنیم، به صورت زیر به پروژه‌ی BlazorServer.Entities اضافه کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class RoomOrderDetail
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string UserId { get; set; }

        [Required]
        public string StripeSessionId { get; set; }

        public DateTime CheckInDate { get; set; }

        public DateTime CheckOutDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckInDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckOutDate { get; set; }

        public long TotalCost { get; set; }

        public int RoomId { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }

        public string Phone { get; set; }

        [ForeignKey("RoomId")]
        public HotelRoom HotelRoom { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
در اینجا مشخصات شروع و پایان رزرو یک اتاق مشخص و مشخصات کاربری که قرار است این فرم را پر کند، مشاهده می‌کنید که Status یا وضعیت آن، در پروژه‌ی مشترک BlazorServer.Common به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class BookingStatus
    {
        public const string Pending = "Pending";
        public const string Booked = "Booked";
        public const string CheckedIn = "CheckedIn";
        public const string CheckedOutCompleted = "CheckedOut";
        public const string NoShow = "NoShow";
        public const string Cancelled = "Cancelled";
    }
}
پس از این تعاریف، DbSet آن‌را نیز به ApplicationDbContext اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public DbSet<RoomOrderDetail> RoomOrderDetails { get; set; }

        // ...
    }
}
بنابراین مرحله‌ی بعدی، ایجاد و اجرای Migrations متناظر با این جدول جدید است. برای این منظور با استفاده از خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شده و دستورات زیر را اجرا می‌کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddRoomOrderDetails --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext
این دستورات به پروژه‌ی آغازین WebApi اشاره می‌کنند که قرار است از طریق سرویسی، با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار کند.

پس از تعریف یک موجودیت، یک DTO متناظر با آن‌را که جهت مدلسازی UI از آن استفاده خواهیم کرد، در پروژه‌ی BlazorServer.Models ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class RoomOrderDetailsDTO
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string UserId { get; set; }

        [Required]
        public string StripeSessionId { get; set; }

        [Required]
        public DateTime CheckInDate { get; set; }

        [Required]
        public DateTime CheckOutDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckInDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckOutDate { get; set; }

        [Required]
        public long TotalCost { get; set; }

        [Required]
        public int RoomId { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }

        public string Phone { get; set; }

        public HotelRoomDTO HotelRoomDTO { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
و همچنین در پروژه‌ی BlazorServer.Models.Mappings، نگاشت دوطرفه‌ی AutoMapper آن‌را نیز برقرار می‌کنیم؛ تا در حین تبدیل اطلاعات بین این دو، نیازی به تکرار سطرهای مقدار دهی اطلاعات خواص، نباشد:
namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            // ... 
            CreateMap<RoomOrderDetail, RoomOrderDetailsDTO>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}


ایجاد سرویسی برای کار با جدول RoomOrderDetails

در برنامه‌ی سمت کلاینت برای کار با بانک اطلاعاتی، دیگر نمی‌توان از سرویس‌های سمت سرور به صورت مستقیم استفاده کرد. به همین جهت آن‌ها را از طریق یک Web API endpoint، در معرض دید استفاده کننده قرار می‌دهیم. اما پیش از اینکار، سرویس سمت سرور Web API باید بتواند با سرویس دسترسی به اطلاعات جدول RoomOrderDetails، کار کند. بنابراین در ادامه این سرویس را تهیه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details);

        Task<List<RoomOrderDetailsDTO>> GetAllRoomOrderDetailsAsync();

        Task<RoomOrderDetailsDTO> GetRoomOrderDetailAsync(int roomOrderId);

        Task<bool> IsRoomBookedAsync(int RoomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);

        Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(int id);

        Task<bool> UpdateOrderStatusAsync(int RoomOrderId, string status);
    }
}
که به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public RoomOrderDetailsService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var roomOrder = _mapper.Map<RoomOrderDetail>(details);
            roomOrder.Status = BookingStatus.Pending;
            var result = await _dbContext.RoomOrderDetails.AddAsync(roomOrder);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(result.Entity);
        }

        public Task<List<RoomOrderDetailsDTO>> GetAllRoomOrderDetailsAsync()
        {
            return _dbContext.RoomOrderDetails
                            .Include(roomOrderDetail => roomOrderDetail.HotelRoom)
                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                            .ToListAsync();
        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetRoomOrderDetailAsync(int roomOrderId)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.Id == roomOrderId);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }

        public Task<bool> IsRoomBookedAsync(int RoomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            return _dbContext.RoomOrderDetails
                .AnyAsync(
                    roomOrderDetail =>
                        roomOrderDetail.RoomId == RoomId &&
                        roomOrderDetail.IsPaymentSuccessful &&
                        (
                            (checkInDate < roomOrderDetail.CheckOutDate && checkInDate > roomOrderDetail.CheckInDate) ||
                            (checkOutDate > roomOrderDetail.CheckInDate && checkInDate < roomOrderDetail.CheckInDate)
                        )
                );
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(int id)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<bool> UpdateOrderStatusAsync(int RoomOrderId, string status)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
توضیحات:
- از متد CreateAsync برای تبدیل مدل فرم ثبت اطلاعات، به یک رکورد جدول RoomOrderDetails، استفاده می‌کنیم.
- متد GetAllRoomOrderDetailsAsync، لیست تمام سفارش‌های ثبت شده را بازگشت می‌دهد.
- متد GetRoomOrderDetailAsync بر اساس شماره اتاقی که دریافت می‌کند، لیست سفارشات آن اتاق خاص را بازگشت می‌دهد. این لیست به علت استفاده از Include‌های تعریف شده، به همراه مشخصات اتاق و همچنین تصاویر مرتبط با آن اتاق نیز هست.
- متد IsRoomBookedAsync بر اساس شماره اتاق و بازه‌ی زمانی درخواستی توسط یک کاربر مشخص می‌کند که آیا اتاق خالی شده‌است یا خیر؟

پس از تعریف این سرویس، به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌ها، معرفی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IRoomOrderDetailsService, RoomOrderDetailsService>();
            // ...
 
 
تشکیل سرویس ابتدایی کار با RoomOrderDetails در پروژه‌ی WASM

در ادامه، تعاریف خالی سرویس سمت کلاینت کار با RoomOrderDetails  را به پروژه‌ی WASM اضافه می‌کنیم. تکمیل این سرویس را به قسمت بعدی واگذار خواهیم کرد:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
        Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
    }
}
با این پیاده سازی ابتدایی:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientRoomOrderDetailsService : IClientRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientRoomOrderDetailsService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
که این مورد نیز باید به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی سمت کلاینت در فایل Program.cs آن اضافه شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientRoomOrderDetailsService, ClientRoomOrderDetailsService>();
            // ...
        }
    }
}


تعریف مدل فرم ثبت اطلاعات سفارش

پس از تدارک مقدمات فوق، اکنون می‌توانیم کار تکمیل فرم ثبت اطلاعات سفارش را شروع کنیم. به همین جهت مدل مخصوص آن‌را در برنامه‌ی سمت کلاینت به صورت زیر تشکیل می‌دهیم:
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HotelRoomBookingVM
    {
        public RoomOrderDetailsDTO OrderDetails { get; set; }
    }
}


تعریف کامپوننت جدید RoomDetails و مقدار دهی اولیه‌ی مدل آن

در ادامه فایل جدید BlazorWasm.Client\Pages\HotelRooms\RoomDetails.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر مقدار دهی اولیه می‌کنیم:
@page "/hotel/room-details/{Id:int}"

@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{

}

@code {
    [Parameter]
    public int? Id { get; set; }

    HotelRoomBookingVM HotelBooking  = new HotelRoomBookingVM();
    int NoOfNights = 1;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails = new RoomOrderDetailsDTO();
            if (Id != null)
            {
                if (await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking) != null)
                {
                    var roomInitialInfo = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
                        Id.Value, roomInitialInfo.StartDate, roomInitialInfo.EndDate);
                    NoOfNights = roomInitialInfo.NoOfNights;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate = roomInitialInfo.StartDate;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = roomInitialInfo.EndDate;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = roomInitialInfo.NoOfNights;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                        roomInitialInfo.NoOfNights * HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
                }
                else
                {
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
                        Id.Value, DateTime.Now, DateTime.Now.AddDays(1));
                    NoOfNights = 1;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate = DateTime.Now;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = DateTime.Now.AddDays(1);
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = 1;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
                }
            }
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
- در ابتدا مسیریابی کامپوننت جدید RoomDetails را مشخص کرد‌ه‌ایم که یک Id را می‌پذیرد که همان Id اتاق انتخاب شده‌ی توسط کاربر است. به همین جهت پارامتر عمومی متناظری با آن هم در قسمت کدهای کامپوننت تعریف شده‌است.
- سپس سرویس توکار IJSRuntime به کامپوننت تزریق شده‌است تا توسط آن و Toastr، بتوان خطاهایی را به کاربر نمایش داد.
- از سرویس ILocalStorageService برای دسترسی به اطلاعات شروع به رزرو شخص و تعداد روز مدنظر او استفاده می‌کنیم که در قسمت قبل آن‌را مقدار دهی کردیم.
- همچنین از سرویس IClientHotelRoomService که آن‌را نیز در قسمت قبل افزودیم، برای فراخوانی متد GetHotelRoomDetailsAsync آن استفاده کرده‌ایم.

در روال آغازین OnInitializedAsync، اگر Id تنظیم شده بود، یعنی کاربر به درستی وارد این صفحه شده‌است. سپس بررسی می‌کنیم که آیا اطلاعاتی از درخواست ابتدایی او در Local Storage مرورگر وجود دارد یا خیر؟ اگر این اطلاعات وجود داشته باشد، بر اساس آن، بازه‌ی تاریخی دقیقی را می‌توان تشکیل داد و اگر خیر، این بازه را از امروز، به مدت 1 روز درنظر می‌گیریم.
پس از پایان کار متد OnInitializedAsync، چون اجزای HotelBooking مقدار دهی کامل شده‌اند، نمایش loading ابتدای کامپوننت، متوقف شده و قسمت else شرط نوشته شده اجرا می‌شود؛ یعنی اصل UI فرم نمایان خواهد شد.

در قسمت قبل، متد GetHotelRoomDetailsAsync را تکمیل نکردیم؛ چون به آن نیازی نداشتیم و فقط قصد داشتیم تا لیست تمام اتاق‌ها را نمایش دهیم. اما در اینجا برای تکمیل کدهای آغازین کامپوننت RoomDetails، متد دریافت اطلاعات یک اتاق را نیز تکمیل می‌کنیم تا توسط آن بتوان در این کامپوننت نیز جزئیات اتاق انتخابی را نمایش داد:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, $"/api/hotelroom/{roomId}"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<HotelRoomDTO>(uri);
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}

اتصال مدل کامپوننت RoomDetails به فرم ثبت سفارش آن

تا اینجا مدل فرم را مقدار دهی اولیه کردیم. اکنون می‌توانیم قسمت else شرط نوشته شده را تکمیل کرده و در قسمتی از آن، مشخصات اتاق جاری را نمایش دهیم و در قسمتی دیگر، فرم ثبت سفارش را تکمیل کنیم.
الف) نمایش مشخصات اتاق جاری
در کامپوننت جاری با استفاده از خواص مقدار دهی اولیه شده‌ی شیء HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO، می‌توان جزئیات اتاق انتخابی را نمایش داد که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل هم مشاهده کردید:
@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{
    <div class="mt-4 mx-4 px-0 px-md-5 mx-md-5">
        <div class="row p-2 my-3 " style="border-radius:20px; ">
            <div class="col-12 col-lg-7 p-4" style="border: 1px solid gray">
                <div class="row px-2 text-success border-bottom">
                    <div class="col-8 py-1"><p style="font-size:x-large;margin:0px;">Selected Room</p></div>
                    <div class="col-4 p-0"><a href="hotel/rooms" class="btn btn-secondary btn-block">Back to Room's</a></div>
                </div>
                <div class="row">
                    <div class="col-6">
                        <div id="" class="carousel slide mb-4 m-md-3 m-0 pt-3 pt-md-0" data-ride="carousel">
                            <div id="carouselExampleIndicators" class="carousel slide" data-ride="carousel">
                                <ol class="carousel-indicators">
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators" data-slide-to="0" class="active"></li>
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators" data-slide-to="1"></li>
                                </ol>
                                <div class="carousel-inner">
                                    <div class="carousel-item active">
                                        <img class="d-block w-100" src="images/slide1.jpg" alt="First slide">
                                    </div>
                                </div>
                                <a class="carousel-control-prev" href="#carouselExampleIndicators" role="button" data-slide="prev">
                                    <span class="carousel-control-prev-icon" aria-hidden="true"></span>
                                    <span class="sr-only">Previous</span>
                                </a>
                                <a class="carousel-control-next" href="#carouselExampleIndicators" role="button" data-slide="next">
                                    <span class="carousel-control-next-icon" aria-hidden="true"></span>
                                    <span class="sr-only">Next</span>
                                </a>
                            </div>
                        </div>
                    </div>
                    <div class="col-6">
                        <span class="float-right pt-4">
                            <span class="float-right">Occupancy : @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Occupancy adults </span><br />
                            <span class="float-right pt-1">Size : @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.SqFt sqft</span><br />
                            <h4 class="text-warning font-weight-bold pt-5">
                                <span style="border-bottom:1px solid #ff6a00">
                                    @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount.ToString("#,#.00#;(#,#.00#)")
                                </span>
                            </h4>
                            <span class="float-right">Cost for @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays nights</span>
                        </span>
                    </div>
                </div>
                <div class="row p-2">
                    <div class="col-12">
                        <p class="card-title text-warning" style="font-size:xx-large">@HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Name</p>
                        <p class="card-text" style="font-size:large">
                            @((MarkupString)@HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Details)
                        </p>
                    </div>

                </div>
            </div>
}
ب) نمایش فرم متصل به مدل کامپوننت
قسمت دوم UI کامپوننت جاری، نمایش فرم زیر است که اجزای مختلف آن به فیلد HotelBooking متصل شده‌اند:
@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{
  // ...
             
            <div class="col-12 col-lg-5 p-4 2 mt-4 mt-md-0" style="border: 1px solid gray;">
                <EditForm Model="HotelBooking" class="container" OnValidSubmit="HandleCheckout">
                    <div class="row px-2 text-success border-bottom"><div class="col-7 py-1"><p style="font-size:x-large;margin:0px;">Enter Details</p></div></div>

                    <div class="form-group pt-2">
                        <label class="text-warning">Name</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Name" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group pt-2">
                        <label class="text-warning">Phone</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Phone" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Email</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Email" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check in Date</label>
                        <InputDate @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate" type="date" disabled class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check Out Date</label>
                        <InputDate @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate" type="date" disabled class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">No. of nights</label>
                        <select class="form-control" value="@NoOfNights" @onchange="HandleNoOfNightsChange">
                            @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                            {
                                if (i == NoOfNights)
                                {
                                    <option value="@i" selected="selected">@i</option>
                                }
                                else
                                {
                                    <option value="@i">@i</option>
                                }
                            }
                        </select>
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <button type="submit" class="btn btn-success form-control">Checkout Now</button>
                    </div>
                </EditForm>
            </div>
        </div>
    </div>
}
در این فرم دو روال رویدادگردان زیر نیز مورد استفاده هستند:
@code {
    // ...

    private async Task HandleNoOfNightsChange(ChangeEventArgs e)
    {
        NoOfNights = Convert.ToInt32(e.Value.ToString());
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
            Id.Value,
            HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate,
            HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate.AddDays(NoOfNights));

        HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate.AddDays(NoOfNights);
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = NoOfNights;
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                NoOfNights * HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
    }

    private async Task HandleCheckout()
    {
        if (!await HandleValidation())
        {
            return;
        }
    }

    private async Task<bool> HandleValidation()
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Name))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Name cannot be empty");
            return false;
        }

        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Phone))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Phone cannot be empty");
            return false;
        }

        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Email))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Email cannot be empty");
            return false;
        }
        return true;
    }
}
- کاربر اگر تعداد شب‌های اقامت را از طریق دارپ‌داون فرم تغییر داد، در روال رویدادگردان HandleNoOfNightsChange، محاسبات جدیدی را بر این اساس انجام می‌دهیم؛ چون هزینه و سایر مشخصات جزئیات اتاق نمایش داده شده، باید تغییر کنند.
- همچنین کدهای ابتدایی HandleCheckout را که برای ثبت نهایی اطلاعات فرم است، تهیه کرده‌ایم. البته در این قسمت این مورد را فقط محدود به اعتبارسنجی دستی و سفارشی که در متد HandleValidation مشاهده می‌کنید، کرده‌ایم. این روش دستی را نیز می‌توان برای تعریف منطق اعتبارسنجی یک فرم بکار برد و آن‌را توسط کدهای #C تکمیل کرد. البته باید درنظر داشت که data annotation validator توکار، هنوز از اعتبارسنجی خواص تو در تو، پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت است که در اینجا خودمان این اعتبارسنجی را به صورت دستی تعریف کرده‌ایم.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-29.zip
نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
لطفا دلیل این که الزامی است رو بفرمایید.
این که Guard‌ها جز اصول پیاده سازی State Machine‌ها میباشد شکی در آن نیست ولی واقعا در این سناریو استفاده از State Machine فقط کار را اضافه کرده. بنده چند مدت است دنبال این موضوع هستم که خودم را متقاعد کنم تا در همچین سناریو هایی از State Machine‌ها استفاده کنم ولی... 
مطالب
مقدمه‌ای بر Docker
Docker به صورت ساده، پلتفرمی است که به سادگی قابلیت ساخت، انتقال و اجرا کردن Image‌ها را در اختیار دارد و همچنین به صورت native درون سرور‌های لینوکسی و ویندوزی اجرا میشود؛ به علاوه اینکه در محیط محلی، برای تست نیز بر روی ماشین‌های ویندوزی و مک از طریق virtual machine قابل اجراست.

دو مفهوم اساسی در محیط Docker وجود دارند که دانستن آن‌ها ضروری است: Image و Container
image عملا چیزی است که از آن برای Build یک Container استفاده می‌شود. image دارای یک سری فایل‌های لازم و اساسی است که باعث می‌شود بر روی یک Operation System اجرا شود؛ مثل Ubuntu یا Windows. بنابراین شما Application Framework خود را خواهید داشت و همچنین Databaseی که با آن کار میکند. بنابراین قابلیت استفاده از زبان‌ها و فریم ورک‌های مختلف چون Asp.net Core, Nodejs, Python و غیره را خواهد داشت. یک image به خودی خود غیر قابل استفاده است تا زمانیکه بر روی یک Container توزیع شده باشد، تا قابلیت اجرا پیدا کند. بنابراین نقطه‌ی شروع اصلی اجرایی یک برنامه با Container مربوط به آن میباشد.
به صورت خلاصه Image یک template از نوع Readonly است که ترکیبی از لایه‌های File System می‌باشد، به همراه فایل‌های share شده‌ی دیگر (از قبیل فریم ورک‌ها و ...) که میتوانند یک Docker Container Instance را تولید نمایند.
Container یک محیط امن و ایزوله است که به وسیله‌ی image ساخته شده است و میتواند اجرا، متوقف، منتقل و یا حذف شود (بطور قابل ملاحظه‌ای اجرا کردن و متوقف کردن آن سریع میباشد).


تفاوت Docker Containers و Virtual Machines

Virtual Machines همیشه بر روی Host Operation System اجرا میشوند (که می‌تواند بر روی ویندوز یا لینوکس باشد) و بعد از آن اجرای Guest OS بر روی سطحی به نام Hypervisor. پس میتوان گفت یک کپی کامل از سیستم عامل است که که بر روی hypervisor اجرا میشود و خودش نیز بر روی سخت افزار اجرا میشود. بنابراین میتوان مثل شکل زیر، یک App داشت که عملا یک سری باینری و کتابخانه است و اگر قرار باشد بر روی سیستم عامل‌های مختلفی کار کند، احتیاج به کپی کردن کل آن می‌باشد و بطور واضحی زمان و هزینه‌ی بیشتری برای بالا آوردن آن لازم است.
اما بر خلاف آن، داکر با استفاده از ابزاری به نام Docker Engine کار میکند که میتواند Container‌های مختلفی از OS‌های مختلف را اجرا نماید و نیازی به کپی گرفتن از کل سیستم عامل برای اجرای هر container نخواهد بود.


بنابراین با استفاده از ابزار‌های مجازی سازی چون Vmware، نسخه‌ی کاملی را از سیستم عامل مطبوع خود میتوان نصب و اجرا نمود؛ اما برخلاف آن با استفاده از داکر، یک نسخه‌ی کوچک از سیستم عامل، بدون وابستگی‌ها و پیچیدگی‌های نسخه‌ی اصلی در اختیار خواهد بود.
با این وجود، بوسیله داکر به راحتی میتوان تعداد زیادی از Container‌ها را به راحتی و با سرعت بالا اجرا نموده و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


چطور Docker میتواند سریعتر از Virtual Machine‌ها عمل کند ؟

داکر از چیزی به نام Copy On Write استفاده میکند؛ به معنای کپی کردن همزمان با نوشتن. همانطور که گفته شد هر Container از یک Image ساخته میشود و عملا Imageها همان FileSystem‌های از قبل تولید شده هستند و هر کدام از لایه‌ای از کتابخانه‌ها استفاده میکنند که برای اجرای برنامه‌های کاربردی مورد استفاده قرار می‌گیرند. سرور آپاچی را در نظر بگیرید، به عنوان یک فایل image که FileSystem بر روی آن ذخیره شده‌است. با نصب Php یک لایه بر روی لایه دیگر ایجاد شده و فقط تغییرات جدید به آن اضافه خواهند شد و حال اگر بخواهید تغییری را بر روی source code خود بدهید، عملا فقط آن تغییر به Image و FileSystem اضافه خواهد شد. این معماری لایه لایه باعث تولید یک FileSystem بصورت read-only میشود که شامل لایه‌های متفاوتی است و سبب کم حجم شدن آن، بالا رفتن سرعت آن می‌شود و همچنین با استفاده از Caching، قدرت زیادی را بدان می‌بخشد.


پس همانطور که در شکل فوق مشاهده میکنید، هر image از لایه‌های مختلفی تشکیل شده است و توانایی به اشتراک گذاشتن این لایه‌های متمایز از یکدیگر در Container‌ها وجود دارد.


بنابراین طبق شکل فوق، بحث را اینگونه خلاصه میکنیم که هر Image از ترکیبی از لایه‌هایی از نوع read-only تشکیل شده است و با اضافه شدن Container، عملا یک لایه‌ی دیگری که قابلیت read/write را دارد بر روی آن اضافه میشود و درون آن source code میتواند قرار گیرد و اینکه بر مبنای شکل زیر میبینید که قابلیت به اشتراک گذاری Image layer‌ها به Container‌های مختلف تعبیه شده است که باعث میشود لایه‌ی نصب شده بر روی سیستم، بصورت اشتراکی قابل استفاده‌ی مجدد باشد و فضای دیسک کمتری، به علاوه سرعت اجرای بالاتری را داشته باشد. هر لایه یک مقدار هش شده‌ی یکتایی را در اختیار دارد تا از لایه‌های دیگر تمیز داده شود و قابل شناسایی باشد.




داکر در شبکه چگونه کار میکند؟

ضمنا نکته‌ی قابل توجه که در مقاله‌های بعدی به صورت عملی به آن میپردازیم این است که با استفاده از داکر میتوانیم وب سرورهایی را بر روی Container‌های مختلفی داشته باشیم که همگی بر روی پورت بطور مثال 80 هستند؛ طوری که درون هر Container بدلیل ایزوله بودن پروسس‌های مخصوص Container مربوط به خود، به پورت‌های باز داخل آن شبکه دسترسی دارند و میتوانند پورت در نظر گرفته شده‌ی درون Container را با پورت دیگری بیرون Container به اصطلاح Expose نمایند.
ضمن اینکه نکته‌ی دیگری که وجود دارد، ارتباط Container‌ها با یکدیگر است. برای مثال یک Container برای Database و دیگری برای WebApp میباشد که باید به همدیگر link شده تا قابل استفاده گردند و عملا نیازی به نوشتن ip یکدیگر در این حالت وجود ندارد. البته راه‌های دیگری از قبیل Compose کردن نیز وجود دارد که در ادامه بیشتر با آن‌ها آشنا خواهیم شد.


Docker Volume چیست؟

بحث دیگری که وجود دارد، Volumeها هستند که قسمتی از FileSystem‌ها میباشند و بصورت ساده، مثال کاربردی‌اش میتواند قسمتی از یک سیستم و دایرکتوری خاصی را بر روی Container خاصی Map کردن باشد و عملا داخل آن دایرکتوری میتواند source code بوده باشد (یکی از راه‌های ممکن برای map کردن source code به container) و بر روی Container ایجاد شود.
فوایدی که با استفاده از Volume‌ها میتوان به آن رسید از قبیل موارد زیر میباشند:
قابلیت به اشتراک گذاری یک Volume بین Container‌های مختلف که به شدت میتواند قابل استفاده باشد.
Data Volume‌ها ماندگار هستند. یعنی حتی بعد از اینکه Container مربوطه را حذف نمایید، volume مربوط به آن بطور اتوماتیک حذف نمیشود (مگر اینکه خودتان دستور حذف کردن آن را وارد نمایید). پس عملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را نیز خواهد داشت.

طبق شکل فوق ما میتوانیم درون یک container یک volume داشته باشیم. وقتی ما چیزی را درون آن مینویسیم عملا داریم در قسمت خاصی به نام Docker Host عمل write کردن را انجام میدهیم که باعث میشود داکر متوجه آن شود. وقتی اسمی را به یک Volume انتساب میدهیم همانند /var/www، در واقع یک اسم مستعار (alias) میباشد که اشاره میکند به این Docker host موجود. در ادامه بیشتر با Volume‌ها آشنا خواهیم شد. 


DockerFile و ساخت image‌ها چگونه است؟

روش دیگر برای اجرای source code در داکر، ساخت یک image اختصاصی از آن و اجرا کردن آن بر روی یک container مجزا است.  با استفاده از DockerFile میتوانید image‌های خود را build کرده که عملا هر image در آخر باید به یک سیستم عامل برسد و همانطور که گفته شد به صورت لایه‌ای کار میکنند و مراتب اجرای آن از قبیل working directory و expose کردن بر روی پورتی خاص، همچنین استفاده از Environment Variable‌ها میباشد و همچنین با استفاده از DockerHub (که نسخه‌ی enterprise نیز دارد) میتوان image‌های ساخته شده را بر روی cloud نگه داشت و همه‌ی اعضای تیم از یک image بخصوص استفاده کنند؛ برای مثال همه‌ی اعضای تیم از یک نسخه‌ی Nodejs استفاده کنند و اشتباها بر روی ماشین‌های توسعه‌ی مختلف برنامه نویسان، از نسخه‌های مختلفی استفاده نشود و همچنین روند به‌روز رسانی به سادگی انجام گیرد.


مزایای Docker برای برنامه نویسان

فرض کنید که یک App Service از Azure تهیه کرده باشید. تست‌های unit, integration, acceptance را انجام داده و با خیال راحت Container خود را از طریق برای مثال Visual studio team service بر روی App service به صورت انتشار از طریق مدل Continuous Integration و  Continuous Deployment داشته باشید. پس عملا داکر به Devops بودن محیط و چابک بودن تیم توسعه کمک شایانی کرده و فرآیند‌های سخت و زمانبر انتقال Codeها از محیط توسعه به محیط انتشار را تسریع میبخشد.
بنابراین از داکر به راحتی میتوان در محیط Production نیز استفاده کرد و مزایای فوق العاده ای را برای برنامه نویسان ارائه کرده است. بطور مثال فرض کنید در تولید نرم‌افزار یک Web server ، تعدادی Database و یک Caching server که کانفیگ کردن، اجرا و ... به صورت عادی بسیار صعب و مشکل ساز بوده را به راحتی میتوان اجرا نمود. ضمن اینکه ممکن است هر کدام از ابزارهایی که استفاده شده، فقط مخصوص سیستم عاملی خاص باشد که قاعدتا احتیاج به بالا آوردن Virtual Machine خواهید بود و در سناریو‌های خاصی مثل سیستم هایی با معماری Microservice که هر کدام از این ریز سرویس‌ها ممکن است زبان، فریم ورک، دیتابیس و ... مخصوص به خود را داشته باشند، عملا کار بسیار سخت و پر هزینه خواهد بود (ضمن اینکه استفاده‌ی همزمان از چند Virtual Machine در کنار هم در محیط توسعه، حجم زیادی از memory و disk سیستم شما را خواهد گرفت و شما را مجبور به ارتقای سیستم خود خواهد کرد!).

مشکل دیگری که Docker آن را حل کرده، Conflict‌های ورژن‌های مختلف ابزار‌های مورد استفاده است. به راحتی میتوان Containerی از Image‌ها را به صورت ایزوله با ورژن‌های مختلفی ایجاد کرد تا بطور کامل برنامه نویسان را از مشکل همیشگی به‌روزرسانی‌ها و Role-back کردن‌ها آسوده خاطر نماید. 

از آنجایی که داکر قابلیت اجرای در محیط production را نیز دارد، عملا محیط Development با محیط Production تفاوتی ندارد و این جمله‌ی معروف که «در سیستم من کار میکند اما در نسخه‌ی انتشار داده شده خیر» دیگر اتفاق نخواهد افتاد.

به راحتی میتوانید از یک Image خاص، Containerهای ایزوله‌ی متفاوتی را ساخته و همگی آنها را در کنار هم اجرا نمود و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


Dokcer hub

مخرنی است از هزاران Image آماده از قبیل سیستم عامل، فریم ورک و... که قابلیت استفاده‌ی مجدد خواهد داشت. همچنین شما میتوانید Image‌های خود را نیز بدان اضافه نموده تا دیگران از آن استفاده نمایند. استفاده از مخزن‌های public آن رایگان میباشد. از آنجایی که Docker یک محصول متن باز و رایگان است، یک بخش از درآمد‌های آن از فروش اختصاصی مخزن‌ها در DokcerHub میباشد (چیزی شبیه به Private Repository در Github).
بیشتر از این به مفاهیم نمیپردازیم. برای مطالعه‌ی بیشتر، کتاب فوق العاده‌ی Mastering Docker را پیشنهاد میکنم. 


شروع به کار با Docker

بعد از نصب کردن نسخه‌ی رسمی Docker و باز کردن ترمینال مربوطه، اولین دستوراتی را که باید با آن آشنا باشیم، شامل موارد زیر میباشد:

لیست Image‌های کش شده‌ی بر روی سیستم:
 docker images
لیست container‌های در حال اجرای بر روی ماشین محلی:
 docker ps
بعد از تست کردن دو دستور فوق مشاهده میکنید که هیچ image و containerی بر روی سیستم شما وجود ندارد.

برای آزمایش کردن و نصب اولین image، دستور زیر را وارد میکنیم (میتوانید اطلاعات بیشتری از imageها را در dockerHub پیدا کنید). من در اینجا  kitematic/hello-world-nginx را به عنوان image از مخزن dokcerhub، بر روی سیستم خود pull کرده‌ام (این یک نسخه‌ی بسیار سبک از کانتینر nginx میباشد).
 docker pull kitematic/hello-world-nginx
بعد از اجرای دوباره‌ی دستور docker images مشاهده میکنید که image مربوطه بر روی سیستم شما نصب شده است.
حال وقت اجرای این image و توزیع آن بر روی container میباشد که با استفاده از دستور زیر است:
 docker run -p 80:80 kitematic/hello-world-nginx
پرچم p- برای مقدار دهی پورت خارجی و داخلی میباشد و بعد از آن هم که نام image مربوطه برای اجرای container میباشد (فلگ‌های خیلی بیشتر و تخصصی‌تری در رابطه با اجرا وجود دارند که در ادامه بیشتر مورد بحث قرار می‌گیرند) .

بعد از اجرای این دستور میتوانید با وارد کردن ip مربوط به virtual machine ساخته شده بر روی سیستم خود (اگر از مک یا ویندوز استفاده میکنید احتمالا 192.168.99.100 خواهد بود) که البته با دستور docker-machine ip میتوانید آن را پیدا کنید و وارد کردن آن بر روی مرورگر خود، تصویری مثل زیر را مشاهده کنید:

بدین معناست که container شما اجرا شده و قابلیت مورد استفاده قرار گرفتن را خواهد داشت. حال اگر دستور docker ps را مجددا وارد نمایید، اطلاعات این container را از نوع id, status port و غیره، مشاهده خواهید کرد.
مطالب
ایجاد BootstrapSwitch در MVC
در  مقاله‌ی قبلی ما بخشی از BootstrapDialog را با استفاده از Reflection  پیاده سازی کردیم. دلیل اینکه پیاده سازی کاملی از آن نداشتیم، متغیر بودن مقادیر و پیچیده‌تر شدن و طولانی تر شدن کد نویسی آن بود که برای آن کد ارزش زیادی نداشت تا وقت بیشتری صرف شود. ولی در اینجا بخاطر پیچیدگی کمتر، به طور کامل از Reflection استفاده شده است.
شیء BootstrapSwitch یک چک باکس است که با استفاده از جی کوئری و استایل‌ها به یک سوئیچ انیمیشنی زیبا تبدیل شده است که خودم به شخصه علاقه زیادی به استفاده‌ی از آن در پروژه‌های شخصی پیدا کرده‌ام. غیر از زیبایی، حس خوبی از کارکرد برنامه میدهد.
فایل‌های موردنیاز را دانلود کرده و آن‌ها را در ابتدای صفحه و با رعایت ترتیب صدا بزنید:
<script src="//code.jquery.com/jquery-1.11.3.min.js"></script>
<link rel="stylesheet" href="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/css/bootstrap.min.css">
<script src="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/js/bootstrap.min.js"></script> 
  <link href="~/content/css/bootstrap-switch.min.css" rel=stylesheet"></link>
<script src="~/Scripts/bootstrap-switch.min.js"></script>
نکته مهم: فایل css شامل دو نسخه هست که یکی از آن برای Bootstrap2 و دیگری برای نسخه 3 آن است که نسبت به آن نسخه، استایل مناسب را انتخاب کنید.
پروژه‌ی اصلی را دریافت کنید و آن را به solution خود اضافه کنید. پروژه به دو بخش اصلی Controls و Models تقسیم می‌شود که بخش مدل آن، برای ایجاد ساختارهای آن و در بخش کنترل، برای ترسیم آن به صورت HtmlHelper به کار می‌رود.
ابتدا قبل از هر چیزی یک شیء از کلاس BootstrapSwitchModel ایجاد کنید و مقادیر دلخواه خود را به خصوصیت‌های آن نسبت دهید:
var model=BootstrapSwitchModel();

//وضعیت فعال بودن و غیرفعال بودن سوئیچ
model.Checked=true;

//اندازه آن
model.Size=BootstrapSize..normal;

//یک انیمیشن ساده موقع سوئیچ کردن دارد
model.Animate=true;

//به چک باکس عادی تبدیل میشود
model.Disabled=true;

//غیرفعال شده و به صورت فقط خواندنی قابل دسترس است
model.Readonly=true;

//رنگ قعال بودن
model.OnColor=BootstrapColor.Success;

//رنگ غیرفعال بودن
model.OffColor=BootstrapColor.Danger;

//متن نمایشی در هنگام فعال بودن
model.OnText="On";

//متن نمایشی در حالت عدم انتخاب
model.OffText="Off";

//بین دو حالت روشن و خاموش نمایش داده میشود
model.label="Public Display";

//تعیین میزان اندازه برچسب  بالا
model.LabelWidth=100;

//سوئیچ به صورت آینه ای معکوس میشود
model.Inverse=false;

//کلاسی جهت تغییر استایل سوئیچ
model.BaseClass="myclass";

//تعیین کلاس برای تگ اصلی پدر
model.WrapperClass="wclass";

//فقط یکی از چند سوئیچ میتواند فعال باشد
model.RadioAllOff=false;

//یک سوئیچ در حالت عادی فقط یکی از
//وضعیت‌ها را نمایش میده ولی در این حالت
//سوئیچ در ابتدا بین این دو وضعیت گیر کرده است
model.Indeterminate=true;

//اندازه سمت چپ و راست سوئیچ
model.HandleWidth=25;
برای ترسیم آن در یک ویو هم به صورت زیر عمل کنید:
@{
var model=BootstrapSwitchModel();
....}

@HTML.BootstrapSwitch("id",model);
برای اطلاع از رویدادهای این کنترل، مستندات آن را مطالعه کنید و از id برای ارتباط با آن استفاده می‌کنند.