نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
سلام؛ من میخواستم تو این حالت "تایید دو مرحله ای" رو در نظر بگیرم. سناریویی که به دهنم میرسه اینه که وقتی کاربر User و Password رو وارد میکنه و لاگین میزنه، من بیام اول صحتش رو بررسی کنم و بعد از تنظیماتش وضعیت "تایید دو مرحله ای" رو بخونم.
اگر وضعیت تایید غیر فعال باشه توکن صادر کنم و اگر فعال باشه یه فلگ به همراه اینکه نوع تایید دو مرحله ایش رو چی انتخاب کرده برگردونم. چون User و Password رو سمت کلاینت دارم بعد از وارد کردن کد تایید دوباره موارد اطلاعات لاگین رو به همراه کد ارسال کنم به سرور. سمت سرور اول صحت کد رو بررسی کنم و بعدش مجددا اطلاعات لاگین رو، در صورت درست بودن توکن رو صادر کنم. به نظر شما ایده مناسب و امنی میتونه باشه؟ یا میشه بهتر و اصولی‌تر هم پیاده سازی کرد؟
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت اول
 آشنایی

این قسمت از مقاله به ایده اصلی برنامه نویسی تابعی و دلیل وجودی آن خواهد پرداخت. هیچ شکی نیست که بزرگترین چالش در توسعه نرم افزار‌های بزرگ، پیچیدگی آن است. تغییرات همیش اجتناب ناپذیر هستند. به خصوص زمانی که صحبت از پیاده سازی امکان جدیدی باشد، پیچیدگی اضافه خواهد شد. در نتیجه منجر به سخت شدن فهمیدن کد می‌شود، زمان توسعه را بالاتر می‌برد و باگ‌های ناخواسته را به وجود خواهد آورد. همچنین تغییر هر چیزی در دنیای نرم افزار بدون به وجود آوردن رفتار‌های ناخواسته و یا اثرات جانبی، تقریبا غیر ممکن است. در نهایت همه این موارد می‌توانند سرعت توسعه را پایین برده و حتی باعث شکست پروژه‌های نرم افزاری شوند. سبک‌های کد نویسی دستوری (Imperative) مانند برنامه نویسی شیء گرا، میتوانند به کاهش این پیچیدگی‌ها تا حد خوبی کمک کنند. البته در صورتیکه به طور صحیحی پیاده شوند. در واقع با ایجاد Abstraction در این مدل برنامه نویسی، پیچیدگی‌ها را مخفی میکنیم.


سیر تکاملی الگو‌های برنامه نویسی


برنامه نویسی شیء گرا در خون برنامه نویس‌های سی شارپ جاری است؛ ما معمولا ساعت‌ها درباره اینکه چگونه میتوانیم با استفاده از ارث بری و ترتیب پیاده کلاس‌ها، یک هدف خاص برسیم، بر روی کپسوله سازی تمرکز میکنیم و انتزاع (Abstraction) و چند ریختی ( Polymorphism ) را برای تغییر وضعیت برنامه استفاده میکنیم. در این مدل همیشه احتمال این وجود دارد که چند ترد به صورت همزمان به یک ناحیه از حافظه دسترسی داشته باشند و تغییری در آن به وجود بیاورند و باعث به وجود آمدن شرایط Race Condition شوند. البته همگی به خوبی میدانیم که میتوانیم یک برنامه‌ی کاملا Thread-Safe هم داشته باشیم که به خوبی مباحث همزمانی و همروندی را مدیریت کند؛ اما یک مساله اساسی در مورد کارآیی باقی می‌ماند. گرچه Parallelism به ما کمک میکند که کارآیی برنامه خود را افزایش دهیم، اما refactor کردن کد‌های موجود، به حالت موازی، کاری سخت و پردردسر خواهد بود.


راهکار چیست؟

برنامه نویسی تابعی، یک الگوی برنامه نویسی است که از یک ایده قدیمی (قبل از اولین کامپیوتر‌ها !) برگرفته شده‌است؛ زمانیکه دو ریاضیدان، یک تئوری به نام  lambda calculus را معرفی کردند، که یک چارچوب محاسباتی می‌باشد؛ عملیاتی ریاضی را انجام می‌دهد و نتیجه را محاسبه میکند، بدون اینکه تغییری را در وضعیت داده‌ها و وضعیت، به وجود بیاورد. با این کار، فهمیدن کد‌ها آسانتر خواهد بود و اثرات جانبی را کمتر خواهد کرد، همچین نوشتن تست‌ها ساده‌تر خواهند شد.


زبان‌های تابعی

جالب است اگر زبان‌های برنامه نویسی را که از برنامه نویسی تابعی پشتیبانی میکنند، بررسی کنیم، مانند Lisp , Clojure, Erlang, Haskel، هر کدام از این زبان‌ها جنبه‌های مختلفی از برنامه نویسی تابعی را پوشش میدهند. #F یک عضو از خانواده ML می‌باشد که بر روی دات نت فریمورک در سال 2002 پیاده سازی شده. ولی جالب است بدانید بیشتر زبان‌های همه کاره مانند #C به اندازه کافی انعطاف پذیر هستند تا بتوان الگوهای مختلفی را توسط آن‌ها پیاده کرد. از آنجایی که اکثرا ما از #C برای توسعه نرم افزارهایمان استفاده میکنیم، ترکیب ایده‌های برنامه نویسی تابعی میتواند راهکار جالبی برای حل مشکلات ما باشد.


مفاهیم پایه ای

قبلا درباره توابع ریاضی صحت کردیم. در زبان‌های برنامه نویسی هم ایده همان است؛ ورودی‌های مشخص و خروجی مورد انتظار، بدون تغییری در حالت برنامه. به این مفاهیم شفافیت و صداقت توابع میگوییم که در ادامه با آن بیشتر آشنا میشویم. به این نکته توجه داشته باشید که منظور از تابع در #C فقط Method نیست؛ Func , Action , Delegate هم نوعی تابع هستند.


شفافیت توابع (Referential Transparency)

به طور ساده با نگاه کردن به ورودی‌های تابع و نام آن‌ها باید بتوانیم کاری را که انجام میدهد، حدس بزنیم. یعنی یک تابع باید بر اساس ورودی‌های آن کاری را انجام دهد و نباید یک پارامتر Global آن را تحت تاثیر قرار دهد. پارامتر‌های Global میتوانند یک Property در سطح یک کلاس باشند، یا یک شیء که وضعیت آن تحت کنترل تابع نیست؛ مانند شی DateTime. به مثال زیر توجه کنید:
public int CalculateElapsedDays(DateTime from)
{
   DateTime now = DateTime.Now;
   return (now - from).Days;
}
این تابع شفاف نیست. چرا؟ چون امروز، یک خروجی را میدهد و فردا یک خروجی دیگر را! به بیان دیگر وابسته به یک شیء سراسری DateTime.Now است.
آیا میتوانید این تابع را شفاف کنیم؟ بله!
چطور؟ به سادگی! با تغییر پارامتر‌های ورودی:
 public static int CalculateElapsedDays(DateTime from, DateTime now) => (now - from).Days;
در مثال بالا، ما وابستگی به یک شیء سراسری را از بین بردیم.


صداقت توابع (Function Honesty)

صداقت یک تابع یعنی یک تابع باید همه اطلاعات مربوط به ورودی‌ها و خروجی‌ها را پوشش دهد. به این مثال دقت کنید:
public int Divide(int numerator, int denominator)
{
   return numerator / denominator;
}
آیا این تابع شفاف است؟ بله.
آیا این همه مواردی را که از آن انتظار داریم پوشش میدهد؟ احتمالا خیر!

اگر دو عدد صحیح را به این تابع بفرستیم، احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد. اما همانطور که حدس میزنید اگر پارامتر دوم 0 باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
var result = Divide(1,0);
قطعا خطای Divide By Zero را خواهیم گرفت. امضای این تابع به ما اطلاعاتی درباره خطاهای احتمالی نمی‌دهد.

چگونه مشکل را حل کنیم؟ تایپ ورودی را به شکل زیر تغییر دهیم:
public static int Divide(int numerator, NonZeroInt denominator)
{
   return numerator / denominator.Value;
}
NonZeroInt یک نوع ورودی اختصاصی است که خودمان طراحی کرده‌ایم که تمام مقادیر را به جز صفر، قبول میکند.

به طور کلی تمرین زیادی لازم داریم تا بتوانیم با این مفاهیم به طور عمیق آشنا شویم. در این مقاله قصد دارم جنبه‌های ابتدایی برنامه نویسی تابعی مانند  Functions as first class values ، High Order Functions و Pure Functions را مورد بررسی قرار دهم.

Functions as first-class values

ترجمه فارسی این کلمه ما را از معنی اصلی آن خیلی دور می‌کند؛ احتمالا یک ترجمه ساد‌ه‌ی آم میتواند «تابع، ارزش اولیه کلاس» باشد!
وقتی توابع first-class values باشند، یعنی می‌توانند به عنوان ورودی سایر توابع استفاده شوند، می‌توانند به یک متغیر انتساب داده شوند، دقیقا مثل یک مقدار. برای مثال:
Func<int, bool> isMod2 = x => x % 2 == 0;
var list = Enumerable.Range(1, 10);
var evenNumbers = list.Where(isMod2);
در این مثال، تابع، First-class value می‌باشد؛ چون شما می‌توانید آن را به یک متغیر نسبت دهید و به عنوان ورودی به تابع بعدی بدهید. در مدل برنامه نویسی تابعی، تلقی شدن توابع به عنوان مقدار، ضروری است. چون به ما امکان تعریف توابع High-Order را میدهد.


High-Order Functions (HOF)

توابع مرتبه بالا! یک یا چند تابع را به عنوان ورودی می‌گیرند و یک تابع را به عنوان نتیجه بر میگرداند. در مثال بالا Extension Method ، Where یک تابع High-Order می‌باشد.
پیاده سازی Where احتمالا به شکل زیر می‌باشد:
public static IEnumerable<T> Where<T>(this IEnumerable<T> ts, Func<T, bool> predicate)
{
   foreach (T t in ts)
      if (predicate(t))
         yield return t;
}
1. وظیفه چرخیدن روی آیتم‌های لیست، مربوط به Where می‌باشد.
2. ملاک تشخیص اینکه چه آیتم‌هایی در لیست باید وجود داشته باشند، به عهده متدی می‌باشد که آن را فراخوانی میکند.

در این مثال، تابع Where، تابع ورودی را به ازای هر المان، در لیست فراخوانی میکند. این تابع می‌تواند طوری طراحی شود که تابع ورودی را به صورت شرطی اعمال کند. آزمایش این حالت به عهده شما می‌باشد. اما به صورت کلی انتظار می‌رود که قدرت توابع High-Order را درک کرده باشید.


Pure Functions

توابع خالص در واقع توابع ریاضی هستند که دو مفهوم ابتدایی که قبلا درباره آن‌ها صحبت کردیم را دنبال می‌کنند؛ شفافیت و صداقت توابع. توابع خالص نباید هیچوقت اثر جانبی (side effect) ای داشته باشند. این یعنی نباید یک global state را تغییر دهند و یا از آن‌ها به عنوان پارامتر ورودی استفاده کنند. توابع خالص به راحتی قابل تست شدن هستند. چون به ازای یک ورودی، یک خروجی ثابت را بر میگردانند. ترتیب محاسبات اهمیتی ندارد! این‌ها بازیگران اصلی یک برنامه تابعی می‌باشد که می‌توانند برای اجرای موازی، محاسبه متاخر ( Lazy Evaluation ) و کش کردن ( memoization ) استفاده شوند.

در ادامه این سری مقالات، به پیاده سازی‌ها و الگوهای رایج برنامه نویسی تابعی با #C بیشتر خواهیم پرداخت.
نظرات مطالب
حذف هدرهای مربوط به وب سرور از طریق برنامه نویسی
- برای فایل‌های جاوا اسکریپت توصیه من این است:
الف) اگر از Web forms استفاده می‌کنید: استفاده از Script manager (^ و ^)
ب) اگر از MVC استفاده می‌کنید: استفاده از Bundling & minification
در هر دو حالت نحوه ارائه اسکریپت‌ها تحت کنترل برنامه ASP.NET در خواهد آمد و مستقیما و بدون دخالت ASP.NET، توسط IIS توزیع نمی‌شوند.
- برای مپ کردن فایل‌های استاتیک به موتور ASP.NET می‌شود از StaticFileHandler استفاده کرد. اگر کش کردن اطلاعات استاتیک در سمت سرور فعال شود، این مساله بار اضافه‌ای را به سرور تحمیل نخواهد کرد.
<system.web>
   <httpHandlers>
      <add path="*.js" verb="*" type="System.Web.StaticFileHandler" />
   </httpHandlers>
مطالب
تبدیل تاریخ میلادی به شمسی در SSIS به کمک سی شارپ
برای تبدیل تاریخ میلادی به تاریخ شمسی در package‌های SSIS می‌توان از زبان سی شارپ استفاده کرد . بدین طریق می‌توان در طی عملیات ETL و هنگام transform کردن داده‌ها ، عملیات تبدیل از میلادی به شمسی را انجام داد . عملیات تبدیل داده در این مثال به کمک Script Component انجام می‌شود. 

برای این کار از داده‌های موجود در پایگاه داده [AdventureWorksLT2008R2].[SalesLT].[Address] استفاده می‌کنم . 
برای این کار یک package تعریف می‌کنم و برای استخراج داده‌ها یک OLEDB تعریف می‌کنم . برای تبدیل داده‌ها از Script Component و برای گرفتن خروجی آزمایشی از union استفاده می‌کنم : 

دایره‌های قرمز رنگ مشخص شده در تصویر ، بیانگر data viewerهای تعریف شده است. 

در تنظیمات dataSource مانند زیر عمل می‌کنیم :
دستور زیر فقط برای نمایش یک نمونه از کارکرد عملیات مورد نظر در این مثال می‌باشد 


نمونه خروجی مانند زیر می‌باشد : 




سپس برای تنظیمات Script Component به ترتیب زیر عمل می‌کنیم :

در قسمت Input column ستون هایی را که به عنوان پارامتر می‌توانیم با آنها کار کنیم ، تعریف می‌کنیم : (دقت شود که تغییر نام متغیر‌ها ، در کد‌ها اعمال می‌شوند .) 




حال می‌خواهم ستون‌های تاریخ میلادی و شمسی را برای خروجی تعریف کنم :

 


همانطور که مشاهده می‌کنید ، نوع داده ای برای خروجی را رشته تعریف کردم.

سپس به قسمت script بر می‌گردیم (سمت چپ پنجره ) و روی Edit Script کلیک می‌کنیم : (در صورتی که تمایل به کد نویسی با VB را دارید در همین قسمت می‌توانید آن را تنظیم کنید) 



پنجره ای مانند زیر برای ویرایش کد‌ها ، باز می‌شود 


همانطور که مشاهده می‌کنید درون این کلاس 4 متد تبدیل تاریخ را پیاده کردم و از آنها در متد input0_processInputRow استفاده کردم . این کار نیازی به پیاده سازی حلقه ندارد و به راحتی می‌توان آنها را روی سطر‌های دلخواه تعریف کرد . خروجی نمایش داده شده در data viewer‌ها مانند زیر می‌باشند : 


قبل از اعمال تبدیلات : 



بعد از اعمال تبدیلات : 


موفق باشید 

مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش سوم
در این بخش به دو Function از Analytic Function‌ها (توابع تحلیلی)، یعنی Lead Function و  LAG Function می پردازیم.
قبل از اینکه به توابع ذکرشده بپردازیم، باید عرض کنم، شرح عملکرد اینگونه توابع کمی مشکل می‌باشد، بنابراین با ذکر مثال و توضیح آنها،سعی می‌کنیم،قابلیت هریک را بررسی و درک نماییم. 
  • Lead Function:
       این فانکشن در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر بعدی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،   
       Syntax تابع فوق بصورت زیر است:
LEAD ( scalar_expression [ ,offset ] , [ default ] ) 
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
شرح Syntax:
  1. Scalar_expression: در Scalar_expression، نام یک فیلد یا ستون درج می‌شود، و مقدار برگشتی فیلد مورد نظر، به مقدار تعیین شده offset نیز بستگی دارد. خروجی Scalar_expression فقط یک مقدار است.
  2. offset: منظور از Offset در این Syntax همانند عملکرد Offset در Syntax مربوط به Over می‌باشد. یعنی هر عددی برای offset در نظر گرفته شود، بیانگر نقطه آغازین سطر بعدی یا قبلی نسبت به سطر جاری است. به بیان دیگر، عدد تعیین شده در Offset به Sql server می‌فهماند چه تعداد سطر را در محاسبه در نظر نگیرد.
  3. Default: زمانی که برای Offset مقداری را تعیین می‌نمایید، SQL Server به تعداد تعیین شده در Offset، سطر‌ها را در نظر نمی‌گیرد، بنابراین مقدار خروجی Scalar_expression بطور پیش فرض Null در نظر گرفته می‌شود، چنانچه بخواهید، مقداری غیر از Null درج نمایید، می‌توانید مقدار دلخواه را در قسمت Default وارد کنید.
  4. (OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause : در بخش اول بطور کامل توضیح داده شده است.
     برای درک بهتر Lead Function چند مثال را بررسی می‌نماییم:
     ابتدا Script زیر را اجرا می‌نماییم، که شامل ایجاد یک جدول و درج 18 رکورد در آن:
Create Table TestLead_LAG
(SalesOrderID int not null,
 SalesOrderDetailID int not null ,
 OrderQty smallint not null);
 GO
Insert Into TestLead_LAG 
       Values (43662,49,1),(43662,50,3),(43662,51,1),
          (43663,52,1),(43664,53,1),(43664,54,1),
  (43667,77,3),(43667,78,1),(43667,79,1),
  (43667,80,1),(43668,81,3),(43669,110,1),
  (43670,111,1),(43670,112,2),(43670,113,2),
  (43670,114,1),(43671,115,1),(43671,116,2)
مثال:قصد داریم در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد دیگری به نام LeadValue نمایش دهیم، بنابراین Script زیر را ایجاد می‌کنیم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

     مطابق شکل، براحتی واضح است، که در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد LeadValue درج و نمایش داده می‌شود. فقط در سطر 10، چون مقدار بعدی برای فیلد SalesOrderDetailID وجود ندارد، SQL Server مقدار فیلد LeadValue را، Null در نظر می‌گیرد.
در این مثال فقط از آرگومان Scalar_expression، استفاده کردیم، و Offset و Default را مقدار دهی ننمودیم، بنابراین SQL Server بطور پیش فرض هیچ سطری را حذف نمی‌کند و مقدار Default را Null در نظر می‌گیرد.
مثال دوم: قصد داریم در هر سطر مقدار دو سطر بعدی فیلد SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue نمایش دهیم، و در صورت وجود نداشتن مقدار فیلد SalesOrderDetailID، مقدار پیش فرض صفر ،در فیلد LeadValue قرار دهیم،بنابراین Script آن بصورت زیر خواهد شد:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی:

    در صورت مسئله بیان کرده بودیم، در هر سطر،مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعدی، را نمایش دهیم، بنابراین مقداری که برای Offset در نظر می‌گیریم، برابر دو خواهد بود، سپس گفته بودیم، چنانچه در هر سطر مقدار  فیلد SalesOrderDetailID وجود نداشت،بجای مقدار پیش فرض Null،از مقدار صفر استفاده شود، بنابراین به Default مقدار صفر را نسبت دادیم.
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0)
در شکل، مطابق صورت مسئله، مقدار فیلد LeadValue سطر اول برابر است با 78،  
به بیان ساده‌تر برای بدست آوردن مقدار فیلد LaedValue هر سطر، می‌بایست هر سطر را به علاوه 2 (Offset) نماییم، تا سطر بعدی بدست آید، سپس مقدار SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue قرار می‌دهیم.
به سطر 9 و 10 توجه نمایید، که مقدار فیلد LeadValue آنها برابر با صفر است، واضح است، سطر 10 + 2 برابر است با 12( 10+2=12 )، چنین سطری در خروجی نداریم، بنابراین بطور پیش فرض مقدار LeadVaule توسط Sql Server برابر Null در نظر گرفته می‌شود، اما نمی‌خواستیم، که این مقدار Null باشد، بنابراین به آرگومان Default مقدار صفر را نسبت دادیم، تا SQL Server ، به جای استفاده از Null، مقدار در نظر گرفته شده صفر را استفاده نماید.
اگر چنین فانکشنی وجود نداشت، برای شبیه سازی آن می‌بایست از Join روی خود جدول استفاده می‌نمودیم، و یکسری محاسابت دیگر، که کار را سخت می‌نمود، مثال دوم را با Script زیر می‌توان شبیه سازی نمود:
WITH cteLead
AS
(
SELECT SalesOrderID,SalesOrderDetailID,OrderQty,
       ROW_NUMBER() OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) AS sn
FROM TestLead_LAG
WHERE
SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
)
SELECT m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty,
       case  when sLead.SalesOrderDetailID is null Then 0 Else sLead.SalesOrderDetailID END as leadvalue
FROM cteLead AS m
LEFT OUTER JOIN cteLead AS sLead ON sLead.sn = m.sn+2
ORDER BY m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty
       جدول موقتی ایجاد نمودیم، که ROW_Number را در آن اضافه کردیم، سپس جدول ایجاد شده را با خود Join کردیم، و گفتیم، که مقدار فیلدLeadValue  هر سطر برابر است با مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعد از آن. و با Case نیز مقدار پیش فرض را صفر در نظر گرفتیم.

  • LAG Function:
       این فانکشن نیز در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر قبلی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،  
Syntax آن شبیه به فانکشن Lead میباشد و بصورت زیر است:
LAG (scalar_expression [,offset] [,default])
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
Syntax مربوط به فانکشن LAG را شرح نمی‌دهم، بدلیل آنکه شبیه به فانکشن Lead می‌باشد، فقط تفاوت آن در Offset است، Offset در فانکشن LAG روی سطرهای ماقبل سطر جاری اعمال می‌گردد.
مثال دوم را برای حالت LAG Function شبیه سازی می‌نماییم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LAG(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی :

همانطور که گفتیم، LAG Function عکس LEAD Function میباشد. یعنی مقدار فیلد LAGValue سطر جاری برابر است با مقدار SalesOrderDetailID دو سطر ما قبل خود. 
مقدار فیلد LAGValue دو سطر اول و دوم نیز برابر صفر است، چون دو سطر ماقبل آنها وجود ندارد، و مقدار صفر نیز بدلیل این است که Default را برابر صفر در نظر گرفته بودیم.
مثال: در این مثال از Laed Function و LAG Function بطور همزمان استفاده می‌کنیم، با این تفاوت، که از گروه بندی نیز استفاده شده است:
Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
       Lead(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue,
       LAG(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی:

با بررسی هایی که در مثالهای قبل نمودیم،خروجی زیر را می‌توان براحتی تشخیص داد، و توضیح بیشتری نمی‌دهم.
موفق باشید.
مطالب
نمایش خطاهای اعتبارسنجی سمت سرور ASP.NET Core در برنامه‌های Angular
در مطلب «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت چهارم - اعتبارسنجی ورودی‌ها» با نحوه‌ی تنظیمات اعتبارسنجی سمت کلاینت برنامه‌های Angular آشنا شدیم. اما اگر مدل سمت سرور ما یک چنین شکلی را داشته باشد که به همراه خطاهای اعتبارسنجی سفارشی نیز هست:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Movie
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Movie Title is Required")]
        [MinLength(3, ErrorMessage = "Movie Title must be at least 3 characters")]
        public string Title { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Movie Director is Required.")]
        public string Director { get; set; }

        [Range(0, 100, ErrorMessage = "Ticket price must be between 0 and 100.")]
        public decimal TicketPrice { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Movie Release Date is required")]
        public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    }
}
و همچنین کنترلر و اکشن متد دریافت کننده‌ی آن نیز به صورت ذیل تعریف شده باشد:
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class MoviesController : Controller
    {
        [HttpPost]
        public IActionResult Post([FromBody]Movie movie)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                // TODO: save ...
                return Ok(movie);
            }

            ModelState.AddModelError("", "This record already exists."); // a cross field validation
            return BadRequest(ModelState);
        }
    }
}
دو نوع خطای اعتبارسنجی سمت سرور را به سمت کلاینت ارسال خواهیم کرد:
الف) خطاهای اعتبارسنجی در سطح فیلدها
زمانیکه return BadRequest(ModelState) صورت می‌گیرد، محتویات شیء ModelState به همراه status code مساوی 400 به سمت کلاینت ارسال خواهد شد. در شیء ModelState یک دیکشنری که کلیدهای آن، نام خواص و مقادیر متناظر با آن‌ها، خطاهای اعتبارسنجی تنظیم شده‌ی در مدل است، قرار دارند.
ب) خطاهای اعتبارسنجی عمومی
در این بین می‌توان دیکشنری ModelState را توسط متد AddModelError نیز تغییر داد و برای مثال کلید آن‌را مساوی "" تعریف کرد. در این حالت یک چنین خطایی به کل فرم اشاره می‌کند و نه به یک خاصیت خاص.

نمونه‌ای از خروجی نهایی ارسالی به سمت کاربر:
 {"":["This record already exists."],"TicketPrice":["Ticket price must be between 0 and 100."]}

به همین جهت نیاز است بتوان خطاهای حالت (الف) را دقیقا در ذیل هر فیلد و خطاهای حالت (ب) را در بالای فرم به صورت عمومی به کاربر نمایش داد:



پردازش و دریافت خطاهای اعتبارسنجی سمت سرور در یک برنامه‌ی Angular

با توجه به اینکه سرور، شیء ModelState را توسط return BadRequest به سمت کلاینت ارسال می‌کند، برای پردازش دیکشنری دریافتی از سمت آن، تنها کافی است قسمت بروز خطای عملیات ارسال اطلاعات را بررسی کنیم:


در این HttpErrorResponse دریافتی، دو خاصیت error که همان آرایه‌ی دیکشنری نام خواص و پیام‌های خطای مرتبط با هر کدام و status code دریافتی مهم هستند:
  errors: string[] = [];

  processModelStateErrors(form: NgForm, responseError: HttpErrorResponse) {
    if (responseError.status === 400) {
      const modelStateErrors = responseError.error;
      for (const fieldName in modelStateErrors) {
        if (modelStateErrors.hasOwnProperty(fieldName)) {
          const modelStateError = modelStateErrors[fieldName];
          const control = form.controls[fieldName] || form.controls[this.lowerCaseFirstLetter(fieldName)];
          if (control) {
            // integrate into Angular's validation
            control.setErrors({
              modelStateError: { error: modelStateError }
            });
          } else {
            // for cross field validations -> show the validation error at the top of the screen
            this.errors.push(modelStateError);
          }
        }
      }
    } else {
      this.errors.push("something went wrong!");
    }
  }

  lowerCaseFirstLetter(data: string): string {
    return data.charAt(0).toLowerCase() + data.slice(1);
  }
توضیحات:
در اینجا از آرایه‌ی errors برای نمایش خطاهای عمومی در سطح فرم استفاده می‌کنیم. این خطاها در ModelState، دارای کلید مساوی "" هستند. به همین جهت حلقه‌ای را بر روی شیء responseError.error تشکیل می‌دهیم. به این ترتیب می‌توان به نام خواص و همچنین خطاهای متناظر با آن‌ها رسید.
 const control = form.controls[fieldName] || form.controls[this.lowerCaseFirstLetter(fieldName)];
از نام خاصیت یا فیلد، جهت یافتن کنترل متناظر با آن، در فرم جاری استفاده می‌کنیم. ممکن است کنترل تعریف شده camel case و یا pascal case باشد. به همین جهت دو حالت بررسی را در اینجا مشاهده می‌کنید.
در ادامه اگر control ایی یافت شد، توسط متد setErrors، کلید جدید modelStateError را که دارای خاصیت سفارشی error است، تنظیم می‌کنیم. با اینکار سبب خواهیم شد تا خطای اعتبارسنجی دریافتی از سمت سرور، با سیستم اعتبارسنجی Angular یکی شود. به این ترتیب می‌توان این خطا را دقیقا ذیل همین کنترل در فرم نمایش داد. اگر کنترلی یافت نشد (کلید آن "" بود و یا جزو نام کنترل‌های موجود در آرایه‌ی form.controls نبود)، این خطا را به آرایه‌ی errors اضافه می‌کنیم تا در بالاترین سطح فرم قابل نمایش شود.

نحوه‌ی استفاده‌ی از متد processModelStateErrors فوق را در متد submitForm، در قسمت شکست عملیات ارسال اطلاعات، مشاهده می‌کنید:
  model = new Movie("", "", 0, "");
  successfulSave: boolean;
  errors: string[] = [];

  constructor(private movieService: MovieService) { }

  ngOnInit() {
  }

  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(form);

    this.errors = [];
    this.movieService.postMovieForm(this.model).subscribe(
      (data: Movie) => {
        console.log("Saved data", data);
        this.successfulSave = true;
      },
      (responseError: HttpErrorResponse) => {
        this.successfulSave = false;
        console.log("Response Error", responseError);
        this.processModelStateErrors(form, responseError);
      });
  }


نمایش خطاهای اعتبارسنجی عمومی فرم

اکنون که کار مقدار دهی آرایه‌ی errors انجام شده‌است، می‌توان حلقه‌ای را بر روی آن تشکیل داد و عناصر آن‌را در بالای فرم، به صورت عمومی و مستقل از تمام فیلدهای آن نمایش داد:
<form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
  <div class="alert alert-danger" role="alert" *ngIf="errors.length > 0">
    <ul>
      <li *ngFor="let error of errors">
        {{ error }}
      </li>
    </ul>
  </div>
  <div class="alert alert-success" role="alert" *ngIf="successfulSave">
    Movie saved successfully!
  </div>



نمایش خطاهای اعتبارسنجی در سطح فیلدهای فرم

با توجه به تنظیم خطاهای اعتبارسنجی کنترل‌های Angular در متد processModelStateErrors و داشتن کلید جدید modelStateError
control.setErrors({
  modelStateError: { error: modelStateError }
});
اکنون می‌توان از این کلید جدید (ctrl.errors.modelStateError)، به صورت ذیل جهت نمایش خطای متناظر با آن (ctrl.errors.modelStateError.error) استفاده کرد:


<ng-template #validationErrorsTemplate let-ctrl="control">
  <div *ngIf="ctrl.invalid && ctrl.touched">
    <div class="alert alert-danger"  *ngIf="ctrl.errors.required">
      This field is required.
    </div>
    <div class="alert alert-danger"  *ngIf="ctrl.errors.minlength">
      This field should be minimum {{ctrl.errors.minlength.requiredLength}} characters.
    </div>
    <div class="alert alert-danger"  *ngIf="ctrl.errors.maxlength">
      This field should be max {{ctrl.errors.maxlength.requiredLength}} characters.
    </div>
    <div class="alert alert-danger"  *ngIf="ctrl.errors.pattern">
      This field's pattern: {{ctrl.errors.pattern.requiredPattern}}
    </div>
    <div class="alert alert-danger"  *ngIf="ctrl.errors.modelStateError">
      {{ctrl.errors.modelStateError.error}}
    </div>
  </div>
</ng-template>
چون تکرار خطاهای اعتبارسنجی در ذیل هر فیلد، فرم را بیش از اندازه شلوغ می‌کند، می‌توان توسط یک ng-template این کدهای تکراری را تبدیل به یک قالب کرد و اکنون استفاده‌ی از این قالب، به سادگی فراخوانی یک ng-container است:
  <div class="form-group" [class.has-error]="releaseDate.invalid && releaseDate.touched">
    <label class="control-label" for="releaseDate">Release Date</label>
    <input type="text" name="releaseDate" #releaseDate="ngModel"  class="form-control"
      required [(ngModel)]="model.releaseDate" />
    <ng-container *ngTemplateOutlet="validationErrorsTemplate; context:{ control: releaseDate }"></ng-container>
  </div>
در اینجا در ngTemplateOutlet، ابتدا نام قالب متناظر ذکر می‌شود و سپس در context آن، نام خاصیت control را که توسط قالب دریافت می‌شود، به template reference variable متناظری تنظیم می‌کنیم، تا به کنترل جاری اشاره کند. به این ترتیب می‌توان به فرم‌هایی خلوت‌تر و با قابلیت مدیریت بهتری رسید.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
قالب‌های سفارشی برای HtmlHelperها

در ابتدای بحث، برای آشنایی بیشتر با HTML Helperها به مطالعه این مقاله بپردازین.
در این مقاله قرار است برای یک HTML Helper خاص، قالب نمایشی اختصاصی خودمان را طراحی کنیم و به نحوی HTML Helper موجود را سفارشی سازی کنیم. به عنوان مثال می‌خواهیم خروجی یک EditorFor() برای یک نوع خاص، به حالت دلخواهی باشد که ما خودمان آن را تولیدش کردیم؛ یا اصلا نه. حتی می‌شود برای خروجی یک EditorFor() که خصوصیتی از جنس string را می‌خواهیم به آن انتساب دهیم، به جای تولید input، یک مقدار متنی را برگردانیم. به این حالت:

        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Name, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Name, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Genre, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Genre, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Genre, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

در ادامه یک پروژه‌ی عملی را شروع کرده و در آن کاری را که می‌خواهیم، انجام می‌دهیم. پروژه‌ی ما به این شکل می‌باشد که قرار است در آن به ثبت کتاب بپردازیم و برای هر کتاب هم یک سبک داریم و قسمت سبک کتاب‌های ما یک Enum است که از قبل می‌خواهیم مقدارهایش را تعریف کنیم. 

مدل برنامه

    public class Books
    {
        public int Id { get; set; }
        [Required]
        [StringLength(255)]
        public string Name { get; set; }
        public Genre Genre { get; set; }
    }
    public enum Genre
    {
        [Display(Name = "Non Fiction")]
        NonFiction,
        Romance,
        Action,
        [Display(Name = "Science Fiction")]
        ScienceFiction
    }

در داخل کلاس Books یک خصوصیت از جنس Genre برای سبک کتاب‌ها داریم و در داخل نوع شمارشی Genre، سبک‌های ما تعریف شده‌اند. همچنین هر کدام از سبک‌ها هم به ویژگی Display مزین شده‌اند تا بتونیم بعدا از مقدار آنها استفاده کنیم. 


کنترلر برنامه

    public class BookController : Controller
    {
        // GET: Book
        public ActionResult Index()
        {
            return View(DataAccess.DataContext.Book.ToList());
        }

        public ActionResult Create()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Books model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            try
            {
                DataAccess.DataContext.Book.Add(model);
                DataAccess.DataContext.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                ModelState.AddModelError("", ex.Message);
                return View(model);
            }
        }

        public ActionResult Edit(int id)
        {
            try
            {
                var book = DataAccess.DataContext.Book.Find(id);
                return View(book);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                return View("Error");
            }
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Edit(Books model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            try
            {
                DataAccess.DataContext.Book.AddOrUpdate(model);
                DataAccess.DataContext.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                ModelState.AddModelError("", ex.Message);
                return View(model);
            }
        }

        public ActionResult Details(int id)
        {
            try
            {
                var book = DataAccess.DataContext.Book.Find(id);
                return View(book);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                return View("Error");
            }
        }
    }

در قسمت کنترلر هم کار خاصی جز عملیات اصلی نوشته نشده‌است. لیست کتاب‌ها را از پایگاه داده بیرون آوردیم و از طریق اکشن Index به نمایش گذاشتیم. با اکشن‌های Create، Edit و Details هم کارهای روتین مربوط به خودشان را انجام دادیم. نکته‌ی قابل تذکر، DataAccess می‌باشد که کلاسی است که با آن ارتباط برقرار شده با EF و سپس اطلاعات واکشی و تزریق می‌شوند.

View مربوط به اکشن Create برنامه

@using Book.Entities
@model Book.Entities.Books

@{
    ViewBag.Title = "Create";
}
<h2>New Book</h2>
@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <h4>Books</h4>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Name, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Name, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>
        
        <div>
            @Html.LabelFor(model => model.Genre, htmlAttributes: new { @class = "control-label col-md-2" })
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Genre, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Genre, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="Create" />
                <input type="reset" value="Reset" />
                @Html.ActionLink("Back to List", "Index", null, new {@class="btn btn-default"})
            </div>
        </div>
    </div>
}

@section Scripts {
    @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
}

View برنامه هم همان ویویی است که خود Visual Studio برای ما ساخته‌است. به جز یک سری دست‌کاری‌هایی داخل سی‌اس‌اس، هدف از گذاشتن View مربوط به Create این بود که قرار است بر روی این قسمت کار کنیم. اگر پروژه رو اجرا کنید و به قسمت Create بروید، مشاهده خواهید کرد که برای Genre یک input ساخته شده‌است که کاربر باید در آن مقدار وارد کند. ولی اگر یادتان باشد، ما سبک‌های نگارشی خودمان را در نوع شمارشی Genre ایجاد کرده بودیم. پس عملا باید یک لیست به کاربر نشان داده شود که تا از آن لیست، نوع را انتخاب کند. می‌توانیم بیایم همینجا در داخل View مربوطه، به‌جای استفاده از HTML Helper پیش‌فرض، از DropDownList یا EnumFor استفاده کنیم و به طریقی این لیست را ایجاد کنیم. ولی چون قرار است در این مثال به شرح موضوع مقاله خودمان بپردازیم، این کار را انجام نمی‌دهیم.

در حقیقیت می‌خوایم متد EditorFor را طوری سفارشی سازی کنیم که برای نوع شمارشی Genre، به صورت خودکار یک لیست ایجاد کرده و برگرداند. از نسخه‌ی سوم ASP.NET MVC به بعد این امکان برای توسعه دهنده‌ها فراهم شده‌است. شما می‌توانید در پوشه‌ی Shared داخل پوشه Views برنامه، پوشه‌ای را به اسم EditorTemplates ایجاد کنید؛ همینطور DisplayTemplates و برای نوع خاصی که می‌خواهید سفارشی‌سازی را برای آن انجام دهید، یک PartialView بسازید. 

Views/Shared/DisplayTemplates/<type>.cshtml
یک PartialView در داخل پوشه EditorTemplates به نام Genre.cshtml ایجاد کنید. برای اینکه مشاهده کنید چطور کار می‌کند، کافی‌است یک فایل متنی اینجا تهیه کرده و بعد پروژه را اجرا کرده و به قسمت Create روید تا تغییرات را مشاهده کنید. بله! به‌جای inputی که از قبل وجود داشت، فقط متن شما آنجا نوشته شده‌است. (به عکسی که در بالا قرار دارد هم می‌تونید نگاه کنید)

کاری که الان میخواهیم انجام دهیم این است که یک SelectListItem ایجاد کرده تا مقدارهای نوع Genreمان داخلش باشد و بتوانیم به راحتی برای ساختن DropDownList از آن استفاده کنیم. برای این کار Helper مخصوص خودمان را ایجاد می‌کنیم. پوشه‌ای به اسم Helpers در کنار پوشه‌های Controllers، Models ایجاد می‌کنیم و در داخل آن کلاسی به اسم EnumHelpers می‌سازیم.

    public static class EnumHelpers
    {
        public static IEnumerable<SelectListItem> GetItems(
            this Type enumType, int? selectedValue)
        {
            if (!typeof(Enum).IsAssignableFrom(enumType))
            {
                throw new ArgumentException("Type must be an enum");
            }

            var names = Enum.GetNames(enumType);
            var values = Enum.GetValues(enumType).Cast<int>();

            var items = names.Zip(values, (name, value) =>
                    new SelectListItem
                    {
                        Text = GetName(enumType, name),
                        Value = value.ToString(),
                        Selected = value == selectedValue
                    }
                );
            return items;
        }

        static string GetName(Type enumType, string name)
        {
            var result = name;

            var attribute = enumType
                .GetField(name)
                .GetCustomAttributes(inherit: false)
                .OfType<DisplayAttribute>()
                .FirstOrDefault();

            if (attribute != null)
            {
                result = attribute.GetName();
            }

            return result;
        }
    }

در توضیح کد بالا عنوان کرد که متدها به‌صورت متدهای الحاقی به نوع Type نوشته شدند. کار خاصی در بدنه‌ی متدها انجام نشده‌است. در بدنه‌ی متد اول لیست آیتم‌ها را تولید کردیم. در هنگام ساخت SelectListItem برای گرفتن Text، متد GetName را صدا زدیم. برای اینکه بتوانیم مقدار ویژگی Display که در هنگام تعریف نوع شمارشی استفاده کردیم را بدست بیاریم، باید چک کنیم ببینیم که آیا این آیتم به این ویژگی مزین شده‌است یا نه. اگر شده بود مقدار را می‌گیریم و به خصوصیت Text متد اول انتساب می‌دهیم.

@using Book.Entities
@using Book.Web.Helpers
@{
    var items = typeof(Genre).GetItems((int?)Model);
}

@Html.DropDownList("", items, new {@class="form-control"})

کدهایی که در بالا مشاهده می‌کنید کدهایی می‌باشند که قرار است داخل PartialViewی Genre قرار دهیم که در پوشه‌ی EditorTemplates ساختیم. ابتدا آمدیم آیتم‌ها را گرفتیم و بعد به DropDownList دادیم تا لیست نوع را برای ما بسازد. حالا اگه برنامه را اجرا کنید می‌بینید که EditorFor برای شما یه لیست از نوع شمارشی ساخته و حالا قابل استفاده هست.

 

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید  

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
روش انتقال منابع مرتبط با کلاس‌ها و کنترلرها به یک اسمبلی دیگر
- فرض کنید یک class library مخصوص NET Core. را به نام Core1RtmTestResources.ExternalResources جهت درج منابع تهیه کرده‌اید و پوشه‌ی Resources را از پروژه‌ی اصلی به آن انتقال داده‌اید (بدون هیچ تغییر نامی).
- نیازی نیست تا قسمت options.ResourcesPath کلاس آغازین برنامه را تغییر دهید و همان مقدار Resources در این حالت هم کار می‌کند.
- فقط نکته‌ی مهم اینجا است:
public TestLocalController(
            IStringLocalizer<TestLocalController> stringLocalizer,
            IHtmlLocalizer<TestLocalController> htmlLocalizer)
زمانیکه این آرگومان‌های جنریک مشخص می‌شوند، دو کاربرد «تعیین نام نوع» و «تعیین محل اسمبلی» واقع شدن آن‌را به یکباره به همراه دارند.
الان چون این اسمبلی دیگر اسمبلی جاری نیست، باید به نحو زیر عمل کرد:
private readonly IStringLocalizer _stringLocalizer;
private readonly IHtmlLocalizer _htmlLocalizer;
 
public TestLocalController(
    IStringLocalizerFactory stringLocalizerFactory,
    IHtmlLocalizerFactory htmlLocalizerFactory)
{
    _stringLocalizer = stringLocalizerFactory.Create(
        baseName: "Controllers.TestLocalController" /*مشخصات کنترلر جاری*/,
        location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/);
    _htmlLocalizer = htmlLocalizerFactory.Create(
        baseName: "Controllers.TestLocalController" /*مشخصات کنترلر جاری*/,
        location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/);
}
یعنی باید کاری را که در پشت صحنه به صورت خودکار انجام می‌شود، اینبار دستی انجام داد و با کلاس‌های Factory شروع کرد. در اینجا پارامتر location دقیقا به نام اسمبلی ثالث دربرگیرنده‌ی منابع اشاره می‌کند. به این صورت است که اینبار اسمبلی مرتبط، به درستی یافت شده و از آن استفاده می‌شود.
مطالب
معرفی System.Text.Json در NET Core 3.0.
معروفترین کتابخانه‌ی کار با JSON در دات نت، Json.NET است که این روزها، جزء جدایی ناپذیر حداقل، تمام برنامه‌های وب مبتنی بر دات نت می‌باشد. برای مثال ASP.NET Core 2x/1x و همچنین ASP.NET Web API پیش از NET Core.، به صورت پیش‌فرض از این کتابخانه برای کار با JSON استفاده می‌کنند. این کتابخانه 10 سال پیش ایجاد شد و در طول زمان، قابلیت‌های زیادی به آن اضافه شده‌است. همین حجم بالای کار صورت گرفته سبب شده‌است که برای مثال شروع به استفاده‌ی از <Span<T در آن برای بالابردن کارآیی، بسیار مشکل شده و نیاز به تغییرات اساسی در آن داشته باشد. به همین جهت خود تیم CoreFX دات نت Core گزینه‌ی دیگری را برای کار با JSON در فضای نام جدید System.Text.Json ارائه داده‌است که برای کار با آن نیاز به نصب وابستگی ثالثی نیست و همچنین کارآیی آن به علت استفاده‌ی از ویژگی‌های جدید زبان، مانند ref struct و Span، به طور میانگین دو برابر کتابخانه‌ی Json.NET است. برای مثال استفاده‌ی از string (حالت پیش‌فرض کتابخانه‌ی Json.NET) یعنی کار با رشته‌هایی از نوع UTF-16؛ اما کار با Span، امکان دسترسی مستقیم به رشته‌هایی از نوع UTF-8 را میسر می‌کند که نیازی به تبدیل به رشته‌هایی از نوع UTF-16 را ندارند.


ASP.NET Core 3x دیگر به صورت پیش‌فرض به همراه Json.NET ارائه نمی‌شود

در برنامه‌های ASP.NET Core 3x، وابستگی ثالث Json.NET حذف شده‌است و از این پس هر نوع خروجی JSON آن، مانند بازگشت مقادیر مختلف از اکشن متدهای کنترلرها، به صورت خودکار در پشت صحنه از امکانات ارائه شده‌ی در System.Text.Json استفاده می‌کند و دیگر Json.NET، کتابخانه‌ی پیش‌فرض کار با JSON آن نیست. بنابراین برای کار با آن نیاز به تنظیم خاصی نیست. همینقدر که یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 3x را ایجاد کنید، یعنی در حال استفاده‌ی از System.Text.Json هستید.


روش بازگشت به Json.NET در ASP.NET Core 3x

اگر به هر دلیلی هنوز نیاز به استفاده‌ی از کتابخانه‌ی Json.NET را دارید، آداپتور ویژه‌ی آن نیز تدارک دیده شده‌است. برای اینکار:
الف) ابتدا باید بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Mvc.NewtonsoftJson را نصب کنید.
ب) سپس در کلاس Startup، باید این کتابخانه را به صورت یک سرویس جدید، با فراخوانی متد AddNewtonsoftJson، معرفی کرد:
 public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
 {
     services.AddControllers()
            .AddNewtonsoftJson()
     // ...
}
یکی از دلایل بازگشت به Json.NET می‌تواند عدم پشتیبانی از OpenAPI / Swagger در حین کار با System.Text.Json باشد و این مورد قرار نیست در نگارش نهایی 3.0، حضور داشته باشد و انطباق با آن به نگارش‌های بعدی موکول شده‌است.


روش کار مستقیم با System.Text.Json

اگر در قسمتی از برنامه‌ی خود نیاز به کار مستقیم با اشیاء JSON را داشته باشید و یا حتی بخواهید از این قابلیت در برنامه‌های کنسول و یا کتابخانه‌ها نیز استفاده کنید، روش انتقال کدهایی که از Json.NET استفاده می‌کنند به System.Text.Json، به صورت زیر است:
public class Person
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
   public DateTime? BirthDay { get; set; }
}
تبدیل رشته‌ی JSON حاوی اطلاعات شخص، به شیء متناظر با آن و یا حالت عکس آن:
using System;
using System.Text.Json.Serialization;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Person person = JsonSerializer.Parse<Person>(...);
            string json = JsonSerializer.ToString(person);
        }
    }
}
در اینجا از کلاس System.Text.Json.Serialization.JsonSerializer، روش کار با دو متد Parse را برای Deserialization و ToString را برای Serialization مشاهده می‌کنید.
کلاس JsonSerializer دارای overloadهای زیر برای کار با متدهای Parse و ToString است:
namespace System.Text.Json.Serialization
{
    public static class JsonSerializer
    {
        public static object Parse(ReadOnlySpan<byte> utf8Json, Type returnType, JsonSerializerOptions options = null);
        public static object Parse(string json, Type returnType, JsonSerializerOptions options = null);
        public static TValue Parse<TValue>(ReadOnlySpan<byte> utf8Json, JsonSerializerOptions options = null);
        public static TValue Parse<TValue>(string json, JsonSerializerOptions options = null);

        public static string ToString(object value, Type type, JsonSerializerOptions options = null);
        public static string ToString<TValue>(TValue value, JsonSerializerOptions options = null);
    }
}
یک نکته: کارآیی متد Parse با امضای ReadOnlySpan<byte> utf8Json، بیشتر است از نمونه‌ای که string json را می‌پذیرد. از این جهت که چون با آرایه‌ای از بایت‌های رشته‌ای از نوع UTF-8 کار می‌کند، نیاز به تبدیل به UTF-16 را مانند متدی که string را می‌پذیرد، ندارد. برای تولید آرایه‌ی بایت‌های utf8Json از روی یک شیء، می‌توانید از متد JsonSerializer.ToUtf8Bytes استفاده کنید و یا برای تولید آن از روی یک رشته، از متد Encoding.UTF8.GetBytes استفاده کنید.


سفارشی سازی JsonSerializer جدید

اگر به امضای متدهای Parse و ToString کلاس JsonSerializer دقت کنید، دارای یک پارامتر اختیاری از نوع JsonSerializerOptions نیز هستند که به صورت زیر تعریف شده‌است:
public sealed class JsonSerializerOptions
{
   public bool AllowTrailingCommas { get; set; }
   public int DefaultBufferSize { get; set; }
   public JsonNamingPolicy DictionaryKeyPolicy { get; set; }
   public bool IgnoreNullValues { get; set; }
   public bool IgnoreReadOnlyProperties { get; set; }
   public int MaxDepth { get; set; }
   public bool PropertyNameCaseInsensitive { get; set; }
   public JsonNamingPolicy PropertyNamingPolicy { get; set; }
   public JsonCommentHandling ReadCommentHandling { get; set; }
   public bool WriteIndented { get; set; }
}
برای نمونه معادل تنظیم NullValueHandling در Json.NET:
// Json.NET:
var settings = new JsonSerializerSettings
{
    NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore
};
string json = JsonConvert.SerializeObject(person, settings);
اینبار توسط خاصیت IgnoreNullValues صورت می‌گیرد:
// JsonSerializer:
var options = new JsonSerializerOptions
{
    IgnoreNullValues = true
};
string json = JsonSerializer.ToString(person, options);

در برنامه‌های ASP.NET Core که این نوع متدها در پشت صحنه فراخوانی می‌شوند، روش تنظیم JsonSerializerOptions به صورت زیر است:
services.AddControllers()
   .AddJsonOptions(options => options.JsonSerializerOptions.WriteIndented = true);


نگاشت نام ویژه‌ی خواص در حین عملیات deserialization

در مثال فوق، فرض شده‌است که نام خاصیت BirthDay، دقیقا با اطلاعاتی که از رشته‌ی JSON دریافتی پردازش می‌شود، تطابق دارد. اگر این نام در اطلاعات دریافتی متفاوت است، می‌توان از ویژگی JsonPropertyName برای تعریف این نگاشت استفاده کرد:
[JsonPropertyName("birthdate")]
public DateTime? BirthDay { get; set; }
روش دیگر اینکار، برای نمونه تنظیم PropertyNamingPolicy به حالت CamelCase است:
var options = new JsonSerializerOptions
{
   PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase
};
string json = JsonSerializer.ToString(person, options);
و یا اگر می‌خواهید حساسیت به بزرگی و کوچکی حروف را ندید بگیرید (مانند حالت پیش‌فرض JSON.NET) از تنظیم JsonSerializerOptions.PropertyNameCaseInsensitive استفاده کنید.

در این بین اگر نمی‌خواهید خاصیتی در عملیات serialization و یا برعکس آن پردازش شود، می‌توان از تعریف ویژگی [JsonIgnore] بر روی آن استفاده کرد.
مطالب
WebStorage: قسمت دوم
در این مقاله قصد داریم نحوه‌ی کدنویسی webstorage را با کتابخانه‌هایی که در مقاله قبل معرفی کردیم بررسی کنیم.
ابتدا روش ذخیره سازی و بازیابی متداول آن را بررسی میکنیم که تنها توسط دو تابع صورت می‌گیرد. مطلب زیر برگرفته از w3Schools است:
دسترسی به شیء webstorage به صورت زیر امکان پذیر است:
window.localStorage
window.sessionStorage
ولی بهتر است قبل از ذخیره و بازیابی، از پشتیبانی مرورگر از webstorage اطمینان حاصل نمایید:
if(typeof(Storage) !== "undefined") {
    // Code for localStorage/sessionStorage.
} else {
    // Sorry! No Web Storage support..
}
برای ذخیره سازی و سپس خواندن به شکل زیر عمل می‌کنیم:
localStorage.setItem("lastname", "Smith");

//========================
localStorage.getItem("lastname");
خواندن می‌تواند حتی به شکل زیر هم صورت بگیرد:
var a=localStorage.lastname;
استفاده از store.js برای مرورگرهایی که از webstorage پشتیبانی نمی‌کنند به شکل زیر است:
//ذخیره مقدار
store.set('username', 'marcus')

//بازیابی مقدار
store.get('username')

//حذف مقدار
store.remove('username')

//حذف تمامی مقادیر ذخیره شده
store.clear()

//ذخیره ساختار
store.set('user', { name: 'marcus', likes: 'javascript' })

//بازیابی ساختار به شکل قبلی
var user = store.get('user')
alert(user.name + ' likes ' + user.likes)

//تغییر مستقیم مقدار قبلی
store.getAll().user.name == 'marcus'

//بازخوانی تمام مقادیر ذخیر شده توسط یک حلقه
store.forEach(function(key, val) {
    console.log(key, '==', val)
})
همچنین بهتر هست از یک فلگ برای بررسی فعال بودن storage استفاده نمایید. به این دلیل که گاهی کاربرها از پنجره‌های private استفاده می‌کنند که ردگیری اطلاعات آن ممکن نیست و موجب خطا می‌شود.
<script src="store.min.js"></script>
<script>
    init()
    function init() {
        if (!store.enabled) {
            alert('Local storage is not supported by your browser. Please disable "Private Mode", or upgrade to a modern browser.')
            return
        }
        var user = store.get('user')
        // ... and so on ...
    }
</script>
در صورتیکه بخشی از داده‌ها را توسط localstorage ذخیره نمایید و بخواهید از طریق storage به آن دسترسی داشته باشید، خروجی string خواهد بود؛ صرف نظر از اینکه شما عدد، شیء یا آرایه‌ای را ذخیره کرده‌اید.
در صورتیکه ساختار JSON را ذخیره کرده باشید، می‌توانید رشته برگردانده شده را با json.stringify و json.parse بازیابی و به روز رسانی کنید.
در حالت cross browser تهیه‌ی یک sessionStorage امکان پذیر نیست. ولی می‌توان به روش ذیل و تعیین یک زمان انقضاء آن را محدود کرد:
var storeWithExpiration = {
// دریافت کلید و مقدار و زمان انقضا به میلی ثانیه
    set: function(key, val, exp) {
//ایجاد زمان فعلی جهت ثبت تاریخ ایجاد
        store.set(key, { val:val, exp:exp, time:new Date().getTime() })
    },
    get: function(key) {
        var info = store.get(key)
//در صورتی که کلید داده شده مقداری نداشته باشد نال را بر میگردانیم
        if (!info) { return null }
//تاریخ فعلی را منهای تاریخ ثبت شده کرده و در صورتی که
//از مقدار میلی ثاینه بیشتر باشد یعنی منقضی شده و نال بر میگرداند
        if (new Date().getTime() - info.time > info.exp) { return null }
        return info.val
    }
}

// استفاده عملی از کد بالا
// استفاده از تایمر جهت نمایش واکشی داده‌ها قبل از نقضا و بعد از انقضا
storeWithExpiration.set('foo', 'bar', 1000)
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 500) // -> "bar"
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 1500) // -> null

مورد بعدی استفاده از سورس  cross-storage  است. اگر به یاد داشته باشید گفتیم یکی از احتمالاتی که برای ما ایجاد مشکل می‌کند، ساب دومین هاست که ممکن است دسترسی ما به یک webstorage را از ساب دومین دیگر از ما بگیرد.
این کتابخانه به دو جز تقسیم شده است یکی هاب Hub و دیگری Client .
ابتدا نیاز است که هاب را آماده سازی و با ارائه یک الگو از آدرس وب، مجوز عملیات را دریافت کنیم. در صورتیکه این مرحله به فراموشی سپرده شود، انجام هر نوع عمل روی دیتاها در نظر گرفته نخواهد شد.
CrossStorageHub.init([
  {origin: /\.example.com$/,            allow: ['get']},
  {origin: /:\/\/(www\.)?example.com$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
]);
حرف $ در انتهای عبارت باعث مشود که دامنه‌ها با دقت بیشتری در Regex بررسی شوند و دامنه زیر را معتبر اعلام کند:
valid.example.com
ولی دامنه زیر را نامعتبر اعلام می‌کند:
invalid.example.com.malicious.com
همچنین می‌توانید تنظیماتی را جهت هدر‌های CSP و CORS، نیز اعمال نمایید:
{
  'Access-Control-Allow-Origin':  '*',
  'Access-Control-Allow-Methods': 'GET,PUT,POST,DELETE',
  'Access-Control-Allow-Headers': 'X-Requested-With',
  'Content-Security-Policy':      "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-Content-Security-Policy':    "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-WebKit-CSP':                 "default-src 'unsafe-inline' *",
}
پس کار را بدین صورت آغاز می‌کنیم، یک فایل به نام hub.htm درست کنید و هاب را آماده سازید:
hub.htm
<script type="text/javascript" src="~/Scripts/cross-storage/hub.js"></script>
<script>
 CrossStorageHub.init([
      {origin: /.*localhost:300\d$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
    ]);
  </script>
کد بالا فقط درخواست‌های هاست لوکال را از پورتی که ابتدای آن با 300 آغاز می‌شود، پاسخ می‌دهد و مابقی درخواست‌ها را رد می‌کند. متدهای ایجاد، ویرایش و حذف برای این آدرس معتبر اعلام شده است. 
در فایل دیگر که کلاینت شناخته می‌شود باید فایل hub معرفی شود تا تنظیمات هاب خوانده شود:
var storage = new CrossStorageClient('http://localhost:3000/example/hub.html');

var setKeys = function () {
      
return storage.set('key1', 'foo').then(function() {
return storage.set('key2', 'bar');
      });
};
در خط اول، فایل هاب معرفی شده و تنظیمات روی این صفحه اعمال می‌شود. سپس در خطوط بعدی داده‌ها ذخیره می‌شوند. از آنجا که با هر یکبار ذخیره، return صورت می‌گیرد و تنها اجازه‌ی ورود یک داده را داریم، برای حل این مشکل متد then پیاده سازی شده است. متغیر setKeys شامل یک آرایه از کلیدها خواهد بود.
نحوه‌ی ذخیره سازی بدین شکل هم طبق مستندات صحیح است:
storage.onConnect().then(function() {

  return storage.set('key', {foo: 'bar'});

}).then(function() {

  return storage.set('expiringKey', 'foobar', 10000);

});
در کد بالا ابتدا یک داده دائم ذخیره شده است و در کد بعد یک داده موقت که بعد از 10 ثانیه اعتبار خود را از دست می‌دهد.
برای خواندن داده‌های ذخیره شده به نحوه زیر عمل می‌کنیم:
storage.onConnect().then(function() {
  return storage.get('key1');
}).then(function(res) {
  return storage.get('key1', 'key2', 'key3');
}).then(function(res) {
  // ...
});
کد بالا نحوه‌ی خواندن مقادیر را به شکل‌های مختلفی نشان میدهد و مقدار بازگشتی آن‌ها یک آرایه از مقادیر است؛ مگر اینکه تنها یک مقدار برگشت داده شود. مقدار بازگشتی در تابع بعدی به عنوان یک آرگومان در دسترس است. در صورتی که خطایی رخ دهد، قابلیت هندل آن نیز وجود دارد:
storage.onConnect()
    .then(function() {
      return storage.get('key1', 'key2');
    })

.then(function(res) {
      console.log(res); // ['foo', 'bar']
    })['catch'](function(err) {
      console.log(err);
    });
برای باقی مسائل چون به دست آوردن لیست کلیدهای ذخیره شده، حذف کلید‌های مشخص شده، پاکسازی کامل داده‌ها و ... به مستندات رجوع کنید.
در اینجا جهت سازگاری با مرورگرهای قدیمی خط زیر را به صفحه اضافه کنید:
<script src="https://s3.amazonaws.com/es6-promises/promise-1.0.0.min.js"></script>
ذخیره‌ی اطلاعات به شکل یونیکد، فضایی دو برابر کدهای اسکی میبرد و با توجه به محدود بودن حجم webstorage به 5 مگابایت ممکن است با کمبود فضا مواجه شوید. در صورتیکه قصد فشرده سازی اطلاعات را دارید می‌توانید از کتابخانه lz-string استفاده کنید. ولی توجه به این نکته ضروری است که در صورت نیاز، عمل فشرده سازی را انجام دهید و همینطوری از آن استفاده نکنید.

IndexedDB API
آخرین موردی که بررسی می‌شود استفاده از IndexedDB API است که با استفاده از آن میتوان با webstorage همانند یک دیتابیس رفتار کرد و به سمت آن کوئری ارسال کرد. 
var request = indexedDB.open("library");

request.onupgradeneeded = function() {
  // The database did not previously exist, so create object stores and indexes.
  var db = request.result;
  var store = db.createObjectStore("books", {keyPath: "isbn"});
  var titleIndex = store.createIndex("by_title", "title", {unique: true});
  var authorIndex = store.createIndex("by_author", "author");

  // Populate with initial data.
  store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
  store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
  store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});
};

request.onsuccess = function() {
  db = request.result;
};
کد بالا ابتدا به دیتابیس library متصل می‌شود و اگر وجود نداشته باشد، آن را می‌سازد. رویداد onupgradeneeded برای اولین بار اجرا شده و در آن می‌توانید به ایجاد جداول و اضافه کردن داده‌های اولیه بپردازید؛ یا اینکه از آن جهت به ارتقاء ورژن دیتابیس استفاده کنید. خصوصیت result، دیتابیس باز شده یا ایجاد شده را باز می‌گرداند. در خط بعدی جدولی با کلید کد ISBN کتاب تعریف شده است. در ادامه هم دو ستون اندیس شده برای عنوان کتاب و نویسنده معرفی شده است که عنوان کتاب را یکتا و بدون تکرار در نظر گرفته است. سپس در جدولی که متغیر store به آن اشاره می‌کند، با استفاده از متد put، رکوردها داخل آن درج می‌شوند. در صورتیکه کار با موفقیت انجام شود رویداد onSuccess فراخوانی می‌گردد.
برای انجام عملیات خواندن و نوشتن باید از تراکنش‌ها استفاده کرد:
var tx = db.transaction("books", "readwrite");
var store = tx.objectStore("books");

store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});

tx.oncomplete = function() {
  // All requests have succeeded and the transaction has committed.
};
در خط  اول ابتدا یک خط تراکنشی بین ما و جدول books با مجوز خواندن و نوشتن باز می‌شود و در خط بعدی جدول books را در اختیار می‌گیریم و همانند کد قبلی به درج داده‌ها می‌پردازیم. در صورتیکه عملیات با موفقیت به اتمام برسد، متغیر تراکنش رویدادی به نام oncomplete فراخوانی می‌گردد. در صورتیکه قصد دارید تنها مجوز خواندن داشته باشید، عبارت readonly را به کار ببرید.
var tx = db.transaction("books", "readonly");
var store = tx.objectStore("books");
var index = store.index("by_author");

var request = index.openCursor(IDBKeyRange.only("Fred"));
request.onsuccess = function() {
  var cursor = request.result;
  if (cursor) {
    // Called for each matching record.
    report(cursor.value.isbn, cursor.value.title, cursor.value.author);
    cursor.continue();
  } else {
    // No more matching records.
    report(null);
  }
};
در دو خط اول مثل قبل، تراکنش را دریافت می‌کنیم و از آنجا که می‌خواهیم داده را بر اساس نام نویسنده واکشی کنیم، ستون اندیس شده نام نویسنده را دریافت کرده و با استفاده از متد opencursor درخواست خود را مبنی بر واکشی رکوردهایی که نام نویسنده fred است، ارسال میداریم. در صورتیکه عملیات با موفقیت انجام گردد و خطایی دریافت نکنیم رویداد onsuccess فراخوانی می‌گردد. در این رویداد با دو حالت برخورد خواهیم داشت؛ یا داده‌ها یافت می‌شوند و رکوردها برگشت داده می‌شوند یا هیچ رکوردی یافت نشده و مقدار نال برگشت خواهد خورد. با استفاده از cursor.continue می‌توان داده‌ها را به ترتیب واکشی کرده و مقادیر رکورد را با استفاده خصوصیت value  به سمت تابع report ارسال کرد.
کدهای بالا همه در مستندات معرفی شده وجود دارند و ما پیشتر توضیح ابتدایی در مورد آن دادیم و برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به همان مستندات معرفی شده رجوع کنید. برای idexedDB هم می‌توانید از این منابع +  +  +  استفاده کنید که خود w3c منبع فوق العاده‌تری است.