مطالب
سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها
یک برنامه‌ی Angular، از گروهی از کامپوننت‌ها تشکیل می‌شود؛ برای مثال یک کامپوننت App وجود دارد که آن نیز از تعدادی کامپوننت مختلف تشکیل می‌شود. ماژول‌ها کار سازماندهی و بسته بندی این کامپوننت‌ها را انجام می‌دهند و با بزرگتر شدن برنامه می‌توان قسمت‌های مختلف را در ماژول‌های متفاوتی قرار داد. مزایای این روش به شرح زیر هستند:
- بهبود کپسوله سازی قسمت‌های مختلف برنامه با بسته بندی آن‌ها در ماژول‌های متفاوت
- فراهم آوردن امکان lazy loading و بهبود کارآیی برنامه


انواع ماژول‌های توصیه شده‌ی در برنامه‌های Angular

منهای App Module پیش‌فرض یک برنامه‌های Angular، ایجاد سه نوع ماژول دیگر نیز در جهت سازماندهی اینگونه برنامه‌ها توصیه می‌شوند:
- Core Module
هدف از آن فراهم آوردن سرویس‌های Singleton اشتراکی بین کامپوننت‌ها و ماژول‌های مختلف برنامه است. علت این‌جا است که سیستم تزریق وابستگی‌های Angular، به ازای هر ماژولی که Lazy loaded باشد، سرویس تزریقی در آن‌ها را مجددا وهله سازی می‌کند. به همین جهت نیاز است تک ماژول اختصاصی را برای مدیریت سرویس‌هایی که نیازی است تنها یکبار در طول عمر برنامه وهله سازی شوند، تدارک ببینیم و Core Module مکان مناسبی برای این‌کار است.
همچنین Code Module باید شامل کامپوننت‌هایی در سطح برنامه باشد. دراینجا منظور از «در سطح برنامه»، کامپوننت‌هایی که قرار است در بین تمام ماژول‌ها به اشتراک گذاشته شوند، نیست. منظور تنها کامپوننت‌هایی هستند که در App Component اصلی برنامه قرار است استفاده شوند؛ مانند منوی راهبری بالای سایت.

- Shared Module
هدف از آن مدیریت و بسته بندی کامپوننت‌ها، دایرکتیوها و Pipes اشتراکی بین تمام اجزای برنامه است. برای مثال کامپوننت «لطفا منتظر بمانید ...» اگر قرار است در تمام قسمت‌های برنامه استفاده شود، نیاز است در Shared Module تعریف شود. از این جهت که در یک برنامه‌ی Angular نمی‌توان یک کامپوننت را بین دو ماژول مختلف به اشتراک گذاشت. به همین جهت نیاز است یک مکان مرکزی برای تعریف این کامپوننت‌های اشتراکی ایجاد شود و سپس این تک ماژول را در قسمت‌های مختلف برنامه، بدون مشکل مورد استفاده قرار داد.

- Feature Module
این ماژول‌ها به ازای هر ویژگی برنامه ایجاد شده و کامپوننت‌ها، سرویس‌ها، دایرکتیوها و Pipes اختصاصی آن ویژگی را بسته بندی می‌کنند.


ایجاد Core Module

فرض کنید می‌خواهید اطلاعات کاربر جاری لاگین شده را در طول عمر برنامه نگهداری کنید و از آن در تمام قسمت‌های برنامه استفاده نمائید. یک چنین سرویسی نیاز است دارای طول عمر Singleton باشد و تنها یکبار وهله سازی شود تا اطلاعات کاربر جاری از دست نرود. به همین جهت بهترین مکان تعریف این سرویس، در Core Module است.
برای این منظور در ساختار برنامه‌ی خود، پوشه‌ی جدید src\app\core را ایجاد می‌کنیم. سپس فایل core.module.ts را به صورت ذیل در آن تعریف خواهیم کرد:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';
import { RouterModule } from '@angular/router';

import { UserRepositoryService } from './user-repository.service';
import { NavBarComponent } from './nav-bar.component';
import { AccountMenuComponent } from './account-menu.component';

@NgModule({
  imports: [ CommonModule, RouterModule ],
  exports: [ NavBarComponent, AccountMenuComponent ],
  declarations: [ NavBarComponent, AccountMenuComponent ],
  providers: [ UserRepositoryService ]
})
export class CoreModule { };
 - CoreModule در ابتدا تنها CommonModule و RouterModule را در صورت نیاز import می‌کند.
 - سپس سرویس‌های اشتراکی و Singleton برنامه در قسمت providers آن قرار می‌گیرند.
 - در اینجا همچنین دو کامپوننت منو که توسط app.component.ts مورد استفاده قرار می‌گیرند نیز import شده‌اند.
 - فایل‌های account-menu.component.ts، nav-bar.component.ts و user-repository.service.ts نیز به درون پوشه‌ی src\app\core منتقل خواهند شد (به همراه تمام فایل‌های html و css متناظر با آن‌ها).
 - اگر دقت کنید، قسمت exports این ماژول نیز مقدار دهی شده‌است. چون این کامپوننت‌ها قرار است خارج از این ماژول و در AppModule استفاده شوند، نیاز است آن‌ها را به صورت خروجی نیز معرفی کنیم.

اکنون جهت استفاده‌ی از این قابلیت‌ها، تنها کافی است تعریف CoreModule را به AppModule در فایل app.module.ts اضافه کنیم:
import { CoreModule } from "./core/core.module";

@NgModule({
  imports:      [
//...
    CoreModule,
//...
    RouterModule.forRoot(appRoutes)
  ],
//...
})
export class AppModule { }


ایجاد Shared Modules

در Shared Module اجزایی را قرار خواهیم داد که قرار است در بیش از یک ماژول مورد استفاده قرار گیرند. به همین جهت در ساختار برنامه‌ی خود، پوشه‌ی جدید src\app\shared را ایجاد می‌کنیم. سپس در آن، ماژول جدید shared.module.ts را ایجاد خواهیم کرد:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';

import { LoadingSpinnerComponent } from './loading-spinner.component';

@NgModule({
  imports: [ CommonModule ],
  declarations: [ LoadingSpinnerComponent ],
  exports: [ LoadingSpinnerComponent, CommonModule ],
  providers: [ ]
})
export class SharedModule { };
ساختار این ماژول نیز شبیه به Core Module است. ابتدای CommonModule به آن import شده‌است. سپس کامپوننت‌هایی که قرار است در بین سایر ماژول‌های سایت به اشتراک گذاشته شوند (برای مثال یک کامپوننت Loading Spinner فرضی)، در هر دو قسمت declarations و exports این ماژول اشتراکی قرار می‌گیرند. همچنین فایل loading-spinner.component.ts و تمام اجزای وابسته‌ی به آن نیز به پوشه‌ی src\app\shared منتقل می‌شوند.
از این جهت که اجزای خروجی این ماژول قرار است در Feature Moduleها استفاده شوند، CommonModule مورد استفاده‌ی در آن‌ها نیز در قسمت exports ذکر شده‌است.

اکنون جهت استفاده‌ی از این قابلیت‌ها، تنها کافی است تعریف SharedModule را به AppModule در فایل app.module.ts اضافه کنیم:
import { CoreModule } from "./core/core.module";
import { SharedModule } from "./shared/shared.module";

@NgModule({
  imports:      [
//...
    CoreModule,
    SharedModule,
//...
    RouterModule.forRoot(appRoutes)
  ],
//...
})
export class AppModule { }


ایجاد Feature Modules

این مورد نکته‌ی ویژه‌ای را به همراه ندارد و همانند ایجاد سایر ماژول‌های برنامه‌است. برای مثال ویژگی مدیریت کاربران، به همراه تمام اجزای آن درون ماژول کاربران قرار می‌گیرد و به همین ترتیب برای سایر ویژگی‌های دیگر برنامه. ایجاد و مدیریت اینگونه ماژول‌ها توسط Angular CLI بسیار ساده‌است:
> ng g m users -m app.module --routing
> ng g c users/users-list
دستور اول ایجاد ماژول جدید users، پوشه‌ی مرتبط با آن و همچنین به روز رسانی فایل app.module را به صورت خودکار انجام می‌دهد.
دستور دوم نیز کامپوننتی را به این ماژول اضافه می‌کند؛ به همراه به روز رسانی تعاریف این ماژول.

فقط در اینجا SharedModule ایی را که پیشتر اضافه کردیم، به قسمت imports آن اضافه می‌کنیم:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { RouterModule } from '@angular/router';

import { SharedModule } from '../shared/shared.module';
import { UsersListComponent } from './users-list.component';

@NgModule({
  imports: [ RouterModule, SharedModule ],
  declarations: [ UsersListComponent ],
  exports: [  ],
  providers: [ ]
})
export class UsersModule { };
مطالب
چگونه کدها را مستند سازی کنیم؟
یکی از مهمترین مسائل، به خصوص در کارهای تیمی یا پروژه‌های اشتراکی، قرار دادن کامنت‌ها یا اصطلاحا مستند نویسی است که بسیاری از برنامه نویسان با اینکه نظریه آن‌را به شدت قبول دارند، ولی از انجام آن سرباز می‌زنند که به دو عامل تنبلی و عدم دانش نحوه‌ی مستند نویسی بر می‌گردد. در این مقاله قصد داریم به سوالات زیر پاسخ دهیم:
  • چرا به کامنت گذاری یا مستند نویسی نیاز داریم؟
  • چگونه کامنت بنویسیم؟
  • انواع کامنت‌ها چیست؟
  • چه کامنت‌هایی اشتباه هستند؟

همانطور که بیان کردیم، کامنت گذاری یکی از مهم‌ترین کارهایی است که یک برنامه نویس انجام می‌دهد. به خصوص زمانیکه به صورت تیمی کار می‌کنید، این امر مهم‌تر از قبل خود را نشان می‌دهد. بسیاری از برنامه نویسان که بیشتر دلیل آن تنبلی است، از این کار سرباز می‌زنند و ممکن است آن را اتلاف وقت بدانند. ولی با کامنت گذاری فهم و درک کد، در آینده بالا‌تر می‌رود. در مقاله‌ی تخصصی «هنر کامنت نویسی» نوشته‌ی «برنهارد اسپویدا» بهانه‌های جالبی از برنامه نویسان را برای سرباز زدن از اینکار، ذکر شده است؛ به عنوان نمونه:
من کدم را به خوبی متوجه می‌شوم.
کد خوب، خودش گویای همه چیز هست.
وقتی برای کامنت نویسی وجود ندارد. باید چسبید به کد.


سوالات زیر نیز دلیل این را که چرا باید کامنت گذاری کرد، مشخص می‌کنند:
  • شاید امروز معنای یک کد را متوجه شوید، ولی آیا در آینده، مثلا یک سال بعد هم چنین خواهد بود؟
  •  آیا می‌توانید هر سیستمی را که طراحی می‌کنید، به خاطر بسپارید که فعالیت‌هایش را به چه نحوی انجام می‌دهد؟
  • اگر در یک کار تیمی باشید، شاید شما متوجه کدتان می‌شوید، ولی آیا تضمینی وجود دارد که دیگران هم متوجه روش شما شوند؟
  • آیا کدی که شما بر روی آن فکر کرده‌اید و در ذهن خود روش انجام آن را ترسیم کرده‌اید، می‌تواند برای برنامه نویسی که کد شما را می‌بیند هم رخ دهد؟ 
  • اگر شما به صورت تیمی کاری را انجام دهید و یکی از برنامه نویس‌های شما از تیم جدا شود، چگونه می‌توانید کار او را دنبال کنید؟
  • اگر برای برنامه نویسی اتفاق یا حادثه‌ای پیش بیاید که دسترسی شما به او ممکن نباشد چه؟
کدی که مستند نشود، یا خوب مستند نشود، در اولین مرحله وقت شما یا هر فردی را که روی این کد کار می‌کند، برای مدتی طولانی می‌گیرد. در مرحله‌ی بعدی احتمالا مجبور هستید، کد را خط به خط دنبال کرده تا تاثیر آن را بر ورودی‌ها و خروجی‌ها ببینید. تمام این‌ها باعث هدر رفتن وقت شما شده و ممکن است این اتفاق برای هر تکه کدی رخ بدهد.


سطوح کامنت نویسی بر سه نوع هستند:

Documentary Comments:
این مستند سازی در سطح یک سند مثل فایل یا به خصوص یک پروژه رخ می‌دهد که شامل اطلاعات و تاریخچه‌ی آن سند است که این اطلاعات به شرح زیر هستند:

 File Name   نام سند
 File Number/Version Number   شماره نسخه آن سند
 Creation Date   تاریخ ایجاد آن
 Last Modification Date
 تاریخ آخرین تغییر سند
 Author's Name
 سازنده‌ی سند
 Copyright Notice
 اطلاعاتی در مورد کپی رایت سند
 Purpose Of Program
 هدف کاری برنامه. یک خلاصه از آن چه برنامه انجام می‌دهد.
 Change History
 لیستی از تغییرات مهمی که در جریان ایجاد آن رخ داده است.
 Dependencies  وابستگی‌های سند. بیشتر در سطح پروژه معنا پیدا می‌کند؛ مانند نمونه‌ی آن برای سایت جاری که به صورت عمومی منتشر شده است.
 Special Hardware Requirements
 سخت افزار مورد نیاز برای اجرای برنامه. حتی قسمتی می‌تواند شامل نیازمندی‌های نرم افزاری هم باشد.
نمونه ای از این مستند سازی برای برنامه ای که به زبان پاسکال نوشته شده است:
PCMBOAT5.PAS*************************************************************
**
File: PCMBOAT5.PAS
Author: B. Spuida
Date: 1.5.1999
Revision: 
1.1 
PCM-DAS08 and -16S/12 are supported.
Sorting routine inserted.
Set-files are read in and card as well as
amplification factor are parsed.

1.1.1
Standard deviation is calculated.

1.1.2
Median is output. Modal value is output.

1.1.4
Sign in Set-file is evaluated.
Individual values are no longer output.
(For tests with raw data use PCMRAW.EXE)

To do:
outliers routine to be revised.
Statistics routines need reworking.
Existing Datafile is backed up.

Purpose: 
Used for measurement of profiles using the
Water-SP-probes using the amplifier andthe PCM-DAS08-card, values are acquired
with n = 3000. Measurements are taken in 1
second intervals. The values are sorted using
Quicksort and are stacked "raw" as well as after
dismissing the highest and lowest 200 values as
'outliers'.


Requirements:
The Card must have an A/D-converter.
Amplifier and probes must be connected.
Analog Signal must be present.
CB.CFG must be in the directory specified by the
env-Variable "CBDIREC" or in present directory.

در بالا، خصوصیت کپی رایت حذف شده است. دلیل این امر این است که این برنامه برای استفاده در سطح داخلی یک شرکت استفاده می‌شود.


Functional Comments: کامنت نویسی در سطح کاربردی به این معنی نیست که شما اتفاقاتی را که در یک متد یا کلاس یا هر بخشی روی می‌دهد، خط به خط توضیح دهید؛ بلکه چرخه‌ی کاری آن شی را هم توضیح بدهید کفایت می‌کند. این مورد می‌تواند شامل این موارد باشد:
  • توضیحی در مورد باگ‌های این قسمت
  • یادداشت گذاری برای دیگر افراد تیم
  • احتمالاتی که برای بهبود ویژگی‌ها و کارایی کد وجود دارد.


Explanatory Comment: کامنت گذاری توصیفی در سطح کدنویسی رخ می‌دهد و شامل توضیح در مورد کارکرد یک شیء و توضیح کدهای شیء مربوطه می‌گردد. برای قرار دادن کامنت الزامی نیست که کدها را خط به خط توضیح دهید یا اینکه خطوط ساده را هم تشریح کنید؛ بلکه کامنت شما همینقدر که بتواند نحوه‌ی کارکرد هر چند خط کد مرتبط به هم را هم توضیح دهد، کافی است. این توضیح‌ها بیشتر شامل موارد زیر می‌شوند:

  • کدهای آغازین
  • کدهای خروجی
  • توضیح کوتاه از آنچه که این شیء ، متد یا ... انجام می‌دهد. 
  • حلقه‌های طولانی یا پیچیده
  • کدهای منطقی عجیب و پیچیده
  • Regular Expression

کدهای آغازین شروع خوبی برای تمرین خواهند بود. به عنوان نمونه اینکه توضیحی در مورد ورودی و خروجی یک متد بدهید که آرگومان‌های ورودی چه چیزهایی هستند و چه کاربری داردند و در آغاز برنامه، برنامه چگونه آماده سازی و اجرا می‌شود. مقادیر پیش فرض چه چیزهایی هستند و پروژه چگونه تنظیم و مقداردهی می‌شود.

کدهای خروجی هم به همین منوال است. خروجی‌های نرمال و غیرنرمال آن چیست؟ کدهای خطایی که ممکن است برگرداند و ... که باید به درستی توضیح داده شوند.

توضیح اشیاء و متدها و ... شامل مواردی چون: هدف از ایجاد آن، آرگومان هایی که به آن پاس می‌شوند و خروجی که می‌دهد و اینکه قالب یا فرمت آن‌ها چگونه است و چه محدودیت‌هایی در مقادیر قابل انتظار وجود دارند. ذکر محدودیت‌ها، مورد بسیاری مهمی است و دلیل بسیاری از باگ‌ها، عدم توجه یا اطلاع نداشتن از وجود این محدودیت هاست. مثلا محدوده‌ی خاصی برای آرگومان‌های ورودی وجود دارد؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر به یک بافر 128 کاراکتری، 1024 کاراکتر را ارسال کنیم؟

کدهای منطقی عجیب، یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های کامنت گذاری برای نگه داری یک برنامه در آینده است. به عنوان نمونه استفاده از عبارات با قاعده، اغلب اوقات باعث سردرگمی کاربران شده است. پس توضیح دادن در مورد این نوع کدها، توصیه زیادی می‌شود. اگر عبارات با قاعده شما طولانی هستند، سعی کنید از هم جدایشان کنید یا خطوط آن را بشکنید و هر خط آن را توضیح دهید.

سیستم کامنت گذاری
هر زبانی از یک سیستم خاص برای کامنت گذاری استفاده می‌کند. به عنوان مثال پرل از سیستم (POD (Plain Old Documentation استفاده می‌کند یا برای Java سیستم JavaDoc یا برای PHP از سیستم PHPDoc  (+ ) که پیاده سازی از JavaDoc می‌باشد استفاده می‌کنند. این سیستم برای سی شارپ استفاده از قالب XML است. کد زیر نمونه‌ای از استفاده از این سیستم است:
// XMLsample.cs
// compile with: /doc:XMLsample.xml
using System;
/// <summary>
/// Class level summary documentation goes here.</summary>
/// <remarks>
/// Longer comments can be associated with a type or member
/// through the remarks tag</remarks>
public class SomeClass
{
    /// <summary>
    /// Store for the name property</summary>
    private string myName = null;

    /// <summary>
    /// The class constructor. </summary>
    public SomeClass()
    {
        // TODO: Add Constructor Logic here
    }

    /// <summary>
    /// Name property </summary>
    /// <value>
    /// A value tag is used to describe the property value</value>
    public string Name
    {
        get
        {
            if (myName == null)
            {
                throw new Exception("Name is null");
            }
            return myName;
        }
    }

    /// <summary>
    /// Description for SomeMethod.</summary>
    /// <param name="s"> Parameter description for s goes here</param>
    /// <seealso cref="String">
    /// You can use the cref attribute on any tag to reference a type or member
    /// and the compiler will check that the reference exists. </seealso>
    public void SomeMethod(string s)
    {
    }
}

دستورات سیستم کامنت گذاری سی شارپ

در سایت جاری، دو مقاله زیر اطلاعاتی در رابطه با نحوه‌ی کامنت گذاری ارئه داده‌اند.
- در مقاله «زیباتر کد بنویسیم» چند مورد آن به این موضوع اختصاص دارد.
- مقاله «وادار کردن خود به کامنت نوشتن» گزینه‌ی کامنت گذاری اجباری در ویژوال استودیو را معرفی می‌کند.
مطالب
آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
ستون دیگر stream_id نام دارد که از نوع uniqueidentifier ROWGUIDCOL است. همان‌گونه که در یاد دارید، در FileStream نیز ناگزیر به تعریف چنین ستونی بودیم. بنابراین FileTable استثناء نیست و در این‌جا نیست چنین فیلدی توسط SQL Server تعریف می‌شود. اگر فایل‌ها و پوشه‌ها جابه‌جا نمی‌شدند می‌توانستید از هر دو ستون path_locator یا stream_id برای شناسایی یک رکورد از جدول بهره ببرید. ولی با جابه‌جایی یک فایل و یا به عبارت دیگر تغییر پدر آن در ساختار سلسله‌مراتبی، مقدار path_locator نیز تغییر می‌کند، پس ناگزیر به استفاده از این ستون برای ارجاع به یک ردیف در جدول هستیم.
هر ردیف از جدول نمایان‌گر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره می‌بریم که 1 بودن آن نشان‌دهنده‌ی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگه‌داری می‌شود که رشته‌ای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستون‌های دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگی‌های یک فایل مانند پنهان‏‌بودن، فقط‏‌خواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست می‏آید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشه‌ها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگه‌داری می‌شود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگی‌های fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره می‌شود. مدیریت پشت صحنه‌ی این ستون برعهده‌ی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:

ستون parent_path_locator نتیجه‏‌ی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشه‏‌ی پدر یک فایل و پوشه استفاده می‏‌شود. ستون file_type که از مقدار رشته‏‌ای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمی‏‌گرداند. و ستون cached_file_size اندازه‌ی بایت ذخیره‏‌شده ستون file_stream  را برمی‏‌گرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آن‏چه از File System نیاز دارید در یک پوشه‏ی اشتراکی به شما می‏‌دهد.

این یعنی نمایش بی‏‌واسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا به‏‌روزرسانی جدول می‌توانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامه‏‌نویسی با  System.IO.FileStream  و API‌های ویندوز استفاده کنید. این‏‌چنین:

- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل  -> افزودن یک ردیف به جدول

- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل 

با کپی فایل‌ها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاه‌داده‌ها افزوده می‌شود: 

به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد می‌کند. استفاده از File System در این روش FileStream  به طور خودکار پر می‌شود. 

پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایل‏‌ها و پوشه‏‌ها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمی‌شود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده می‌شود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیف‏‌های FileTable به صورت یک پوشه‏‌ی اشتراکی نشان می‌دهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاه‏‌داده‏‌ها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواری‏‌ها و چالش‏‌های نگه‏داری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود. 

ایجاد یک  FileTable

پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server  را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')

FileTable  به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاه‌داده‌ها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام می‌شود. 

برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعال‌کردن FileTable روی یک پایگاه‌داده‌ی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE  بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نام‌گذاری یک پوشه برای پایگاه‌داده‌ها استفاده می‌کنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL  است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال می‌کند.  با این کار برای هر FileTable  در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشه‌ای که به نام DIRECTORY_NAME  نام‌گذاری شده است؛ ساخته می‌شود. 

با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاه‌داده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید: 

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
WITH FILESTREAM
(DIRECTORY_NAME='FilesLibrary',
NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
اکنون برای ساخت یک FileTable درون این پایگاه‌داده‌ها از دستور زیر استفاده کنید:
USE MyFileArchive
GO
CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable
GO
توجه داشته باشید که چون ستون‌های FileTable از پیش تعریف شده است؛ ایجاد آن فقط با نوشتن دستور امکان پذیر است و مانند یک Table عادی از محیط کاربری SQL Server نمی‌توان بهره برد. 
در Object Explorer از گره‏‌ی Tables، گره‏‌ی FileTables را باز کنید و روی جدولی که هم‌‏اکنون ساختیم راست‏‌کلیک کنید. با انتخاب گزینه‏‌ی Explore FileTable Directory پنجره‏‌ی زیر بازمی‏‌شود:

دنباله دارد ...

نظرات مطالب
Lazy Loading در AngularJS
سلام.
یک لینک به index.html اضافه کنید:
<div style="direction: rtl">
        <a href="#/state1">حالت 1</a> |
        <a href="#/state2">حالت 2</a> | 
        <a href="#/state3">حالت 3</a>
        <div ui-view style="font-weight:bold; text-align:center;"></div>
    </div>
فرض کنید محتویات مورد نظر برای این حالت که در فایل app/state3.html قرار دارد، شامل یک دایرکتیو است:
state3.html:
تگ زیر یک دایرکتیو دارد:
<br/>
<div ng-hello-directive></div>
ng-hello-directive در فایل app/helloDirective.js به این صورت تعریف شده است:
angular.module('app').lazy.directive('ngHelloDirective', function () {
    return function (scope, elem, attr) {
        elem.html('سلام دایرکتیو تنبل!');
    };
});
و در نهایت حالت sate3 را با آدرس state3/ در app.js تعریف کنید:
.state('state3', {
            url: '/state3',
            templateUrl: 'app/state3.html',
            resolve: {
                fileDeps: ['$q', '$rootScope', function ($q, $rootScope) {
                    var deferred = $q.defer();
                    var deps = ['app/helloDirective.js'];
                    $script(deps, function () {
                        $rootScope.$apply(function () {
                            deferred.resolve();
                        });
                    });
                    return deferred.promise;
                }]
            }
        });
از اینجا  می‌توانید پروژه مثال را که این دایرکتیو به آن افزوده شده دانلود کنید.
دقت کنید که در این حالت، این دایرکتیو تنها در ماژولی با نام app که خصوصیتی به نام lazy به صورت توضیح داده شده دارد ثبت می‌شود.
اگر تابحال دایرکتیو آماده‌ای را دریافت کرده باشید، دیده‌اید که این دایرکتیوها به این صورت تعریف می‌شوند:
angular.module('moduleOfDirective', []).directive('ngDirectiveName', ...
همانطور که می‌بینید یک ماژول جدید تعریف شده و دایرکتیو در آن ثبت شده است. برای استفاده از چنین دایرکتیوی باید ماژول ِ دایرکتیو را به وابستگی‌های ماژول خودتان اضافه کنید:
app = angular.module("app", ['ui.router', 'moduleOfDirective']);
در این حالت حتما باید فایل دایرکتیو را پیش از فایل app خود بارگذاری کرده باشید. یا اینکه تعریف دایرکتیو را تغییر دهید و بجای تعریف ماژول جدید، آن را به همان ماژول خودتان اضافه کنید. یعنی تعریف دایرکتیو را به این شکل تغییر دهید:
angular.module('app', []).lazy.directive('ngDirectiveName', ...
حالا این دایرکتیو را هم می‌توانید تنبلانه! بارگذاری کنید.
مطالب
ذخیره سازی SQL تولیدی در NH3

همانطور که در مطلب "NHibernate 3.0 و عدم وابستگی مستقیم به Log4Net" عنوان شد، از اینترفیس جدید IInternalLogger آن می‌توان جهت ثبت وقایع داخلی NHibernate استفاده کرد. اگر در این بین صرفا بخواهیم SQL های تولیدی را لاگ کنیم، خلاصه‌ی آن به صورت زیر خواهد بود:
public class LoggerFactory : ILoggerFactory
{
public IInternalLogger LoggerFor(System.Type type)
{
if (type == typeof(NHibernate.Tool.hbm2ddl.SchemaExport))
//log it
}

public IInternalLogger LoggerFor(string keyName)
{
if (keyName == "NHibernate.SQL")
//log it
}
}
یا کلید NHibernate.SQL باید پردازش شود (جهت ثبت SQL های کوئری‌ها) یا نوع NHibernate.Tool.hbm2ddl.SchemaExport جهت ثبت SQL ساخت ساختار جداول بانک اطلاعاتی باید بررسی گردد.
سورس کامل این کتابخانه‌ی کوچک را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. جهت استفاده از آن تنها کافی است چند سطر زیر به فایل app.config یا web.config برنامه‌ی شما اضافه شوند:

<appSettings>
<add key="nhibernate-logger" value="NH3SQLLogger.LoggerFactory, NH3SQLLogger" />
</appSettings>

کلید nhibernate-logger ، به صورت مستقیم توسط NHibernate بررسی می‌شود و صرف نظر از اینکه از کدامیک از مشتقات NHibernate استفاده می‌کنید، با تمام آن‌ها کار خواهد کرد.
لازم به ذکر است که اگر برنامه‌ی شما از نوع ASP.NET است، این کتابخانه اطلاعات را در پوشه‌ی استاندارد App_Data ثبت خواهد کرد؛ در غیراینصورت فایل‌ها در کنار فایل اجرایی برنامه تشکیل خواهند شد.

نظرات مطالب
ایجاد پروژه‌ی «کتابخانه» توسط Angular CLI 6.0
حق با شماست . مساله این است که در زمان تنظیم Path  در tsconfig.json   برای مسیر‌های مطلق باید مقدار baseUrl  را به src  تنظیم کنیم ( همانطور که در متن و بخش نظرات هم عنوان شده است ) در این حالت همه چیز به درستی کار می‌کند .  
    "paths": {
      "@app/*": [
        "app/*"
      ],
      "@app/core/*": [
        "app/core/*"
      ],
      "@app/shared/*": [
        "app/shared/*"
      ],
      "@env/*": [
        "environments/*"
      ]
    }

حالا یک کتابخانه را طبق مراحل گفته شده در متن ایجاد می‌کنیم سپس آن را در app.module  ایمپورت کنیم .  اکنون با این خطا روبرو می‌شویم :  


در فایل tsconfig  مقدارbaseUrl  را از src  به /. تغیر می‌دهیم حالا اگر  به فایل app.module  مراجعه کنیم خطای  پیدا نشدن ماژول برطرف شده است 
    "baseUrl": "./",
    "paths": {
      "@app/*": [
        "app/*"
      ],
      "@app/core/*": [
        "app/core/*"
      ],
      "@app/shared/*": [
        "app/shared/*"
      ],
      "@env/*": [
        "environments/*"
      ],
      "my-lib": [
        "dist/my-lib"
      ],
      "my-lib/*": [
        "dist/my-lib/*"
      ]
    }
 ولی مشکل اینجاست که جاهای دیگری که آدرس ماژول یا کلاس یا .. که با app@  یا app/shared@  یا app/core@  شروع شده اند با خطا روبرو می‌شوند .  مثلا تا قبل از تغیر baseUrl  به ( /.)  در زمان import  کردن کلاس FormErrorModel خطای وجود نداشت ! 

مطالب
ASP.NET MVC #24

مروری بر نمونه سؤالات ASP.NET MVC امتحانات مایکروسافت در چند سال اخیر

در قسمت آخر سری ASP.NET MVC بد نیست مروری داشته باشیم بر نمونه سؤالات امتحانات مایکروسافت؛ امتحانات 70-515 و 70-519 که در آن‌ها تعدادی از سؤالات به ASP.NET MVC اختصاص دارند. در این سؤالات امکان انتخاب بیش از یک گزینه نیز وجود دارد.


1) شما در حال توسعه یک برنامه‌ی ASP.NET MVC ‌هستید. باید درخواست Ajax ایی از صفحه‌ای صادر شده و خروجی زیر را از اکشن متدی دریافت کند:
["Adventure Works","Contoso"] 

کدام نوع خروجی اکشن متد زیر را برای اینکار مناسب می‌دانید؟
a) AjaxHelper 
b) XDocument
c) JsonResult
d) DataContractJsonSerializer



2) شما در حال طراحی یک برنامه ASP.NET MVC ‌هستید. محتوای یک View باید بر اساس نیازمندی‌های زیر تشکیل شود:
الف) ارائه محتوای رندر شده user controls/partial views به مرورگر
ب) کار انتخاب user controls/partial views مناسب در اکشن متد کنترلر باید انجام شود
استفاده از کدام روش زیر را توصیه می‌کنید؟
a) Use the Html.RenderPartial extension method
b) Use the Html.RenderAction extension method
c) Use the PartialViewResult class
d) Use the ContentResult class


3) در حین طراحی یک برنامه ASP.NET MVC، نیاز است منطق مدیریت استثناهای رخ داده و همچنین ثبت وقایع مرتبط را در یک مکان یا کلاس مرکزی مدیریت کنید. کدام روش زیر را پیشنهاد می‌دهید؟
a) استفاده از try/catch در تمام متدها
b) تحریف متد OnException در کنترلرها
c) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError سفارشی شده
d) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError پیش فرض


4) شما در حال توزیع برنامه‌ی ASP.NET MVC خود جهت اجرا بر روی IIS 6.x هستید. چه ملاحظاتی را باید مدنظر داشته باشید تا برنامه به درستی کار کند؟
a) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_isapi.dll هدایت کند.
b) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_wp.exe هدایت کند.
c) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpHandler خاص هدایت کند.
d) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpModule خاص هدایت کند.


5) شما در حال توسعه برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates آن، فایلی به نام score.cshtml به عنوان یک templated helper نمایش سفارشی اعداد صحیح تعریف شده است. مدل برنامه هم مطابق تعاریف زیر است:
public class Player
{
public String Name { get; set; }
public int LastScore { get; set; }
public int HighScore { get; set; }
}

در اینجا اگر نیاز باشد تا فایل score.cshtml یاد شده به صورت خودکار به خاصیت LastScore در حین فراخوانی متد HtmlHelper.DisplayForModel اعمال شود، چه روشی را پیشنهاد می‌دهید؟
a) فایل score.cshtml باید به LastScore.cshtml تغییر نام یابد.
b) فایل یاد شده باید از پوشه Views/Shared/DisplayTemplates به پوشه Views/Player/DisplayTemplates منتقل شود.
c) باید از ویژگی UIHint به همراه مقدار score جهت مزین سازی خاصیت LastScore استفاده کرد.
[UIHint("Score")]
d) باید از ویژگی زیر برای مزین سازی خاصیت مورد نظر استفاده کرد:
[Display(Name="LastScore", ShortName="Score")]


6) شما در حال طراحی برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در آن متد Edit کنترلری باید تنها توسط کاربران اعتبارسنجی شده قابل دسترسی باشد. استفاده از کدام دو گزینه زیر را برای این منظور توصیه می‌کنید؟
a) [Authorize(Users = "")]
b) [Authorize(Roles = "")]
c) [Authorize(Users = "*")]
d) [Authorize(Roles = "*")]

7) قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
<span id="ref">
<a name=Reference>Check out</a>
the FAQ on
<a href="http://www.contoso.com">
Contoso</a>'s web site for more information:
<a href="http://www.contoso.com/faq">FAQ</a>.
</span>
<a href="http://www.contoso.com/home">Home</a>

قصد داریم به کمک jQuery در span ایی با id مساوی ref، متن تمام لینک‌ها را ضخیم کنیم. کدام گزینه زیر را پیشنهاد می‌دهید؟

a) $("#ref").filter("a[href]").bold();
b) $("ref").filter("a").css("bold");
c) $("a").css({fontWeight:"bold"});
d) $("#ref a[href]").css({fontWeight:"bold"});


مطالب
بررسی خطاهای متداول عملیات Migration در حین به روز رسانی پروژه‌های EF Code First

1. شاید یکی از آزاردهنده‌ترین مشکلات، برخورد با پیغام‌های خطا، هنگام عملیات migration باشد. یکی از ده‌ها نوع خطا، زمانی رخ می‌دهد که متد seed در حال اجراست. در این حالت هیچ نوع break-point ایی به کمک ما نخواهد آمد.

سوال ایجاست که آیا می‌توان این بخش را دیباگ نمود؟ بهترین راه حل، اجرای آپدیت از طریق متدها(یا اکشن ها) است.

فراخوانی migration بسیار ساده است. باید یک نمونه از کلاس Configuration را ساخته و در جایی از پروژه قرار دهیم و صد البته مطمئن باشیم که migration  فعال است. 

var configuration = new Configuration();
var migrator = new DbMigrator(configuration);
migrator.Update();

اگر بخواهید این تغییرات بر روی دیتابیسی با اسم و رسم انجام شود، از کد زیر بهره بگیرید: 

var configuration = new Configuration();
configuration.TargetDatabase = new DbConnectionInfo(
    "Server=MyServer;Database=MyDatabase;Trusted_Connection=True;", 
    "System.Data.SqlClient");
var migrator = new DbMigrator(configuration);
migrator.Update();
می‌توانید این کد را در ابتدای اکشن index در کنترلر Home قرار دهید و با قرار دادن Break-Point در بخش‌های مختلف متد Seed ، آن را بررسی کنید. 

2. خطای :

Duplicate type name within an assembly.

 معمولا بخاطر وجود break-point این مشکل رخ میدهد. یا break-pointهای درون seed را حذف کنید یا جای آنها را تغییر دهید.  [اینجا]

3. خطای : 

Validation failed for one or more entities. See 'EntityValidationErrors' property for more details.

این مشکل میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. کد درون متد seed را داخلtry/catch قرا ر دهید و علت آن را بررسی کنید:

                try
                {
                    var user = new ApplicationUser { UserName = "Admin", Phone = "09120000000", Email = "m@gmail.com" };
                    usermanager.Create(user, "09120000000");                                
                    usermanager.AddToRole(user.Id, "admin");
                }
                catch (DbEntityValidationException dbEx)
                {
                    foreach (var validationErrors in dbEx.EntityValidationErrors)
                    {
                        foreach (var validationError in validationErrors.ValidationErrors)
                        {
                            Trace.TraceInformation("Property: {0} Error: {1}", validationError.PropertyName, validationError.ErrorMessage);
                        }
                    }
                }

فراموش نکنید، seed را به کمک حالتی که در شماره 1 گفته شد اجرا کنید تا بتوانید از BreakPoint استفاده کنید.

4.خطای : 

More than one context type was found in the assembly 'Ex1_CodeFirst'

این خطا وقتی ظاهر میشود که چندین Context برای پروژه جاری داشته باشیم و ویژوال استودیو نتواند Context مورد نظر ما را تشخیص دهد. بهتر است هنگام اجرای migration نام context مورد نظر را بنویسیم (مثلا MyConfiguration نام کانتکست شماست) :

Update-Database -ConfigurationTypeName MyConfiguration
5.خطای : 

There is already an object named 'UserProfile' in the database.

یعنی مدل شما پس از اینکه جدولی با همین نام (در این جا به عنوان مثال UserProfile) از پیش موجود بوده، تغییر کرده است؛ پس migration آپدیت شدنی نیست. ابتدا این دستور را می‌نویسیم (پیش از آنکه تغییراتمان را روی کلاس مربوط به جدول UserProfile اعمال کنیم): 

Add-Migration Initial –IgnoreChanges
اینکار باعث می‌شود یک فایل خالی به نام InitialMigration ایجاد شود. حالا تنظیمات مورد نظر، اعم از تغییر نام یا اضافه کردن ستون خاص را به کلاس UserProfile اعمال کرده و دیتابیس را آپدیت میکنیم :
update-database –verbose

گاهی این مشکل زمانی پیش می‌آید که واقعا تغییری در جدول نامبرده انجام نداده‌ایم. در این حالت روش پله‌ای زیر را به کار می‌بریم: 
        • پاک کردن یا ریست کردن migration (در شماره 9 همین مقاله این کار در چند مرحله توضیح داده شده است. در مرحله سوم حتما از Add-Migration Initial –IgnoreChanges استفاده کنید)  
        • بعد از آپدیت دیتابیس باید فایل زیر دارای محتویات باشد  

محتویات این فایل دقیقا شرایط فعلی جدول شماست.
        • اگر این فایل ایجاد نشده است مراحل را تکرار کنید تا محتویات درون آن را ببینید.
        • حالا تغییری را در یکی از مدل‌های خود انجام دهید. احتمالا با مشکل آپدیت شدن مواجه میشوید و پیغام زیر را دوباره خواهید دید: 
There is already an object named 'UserProfile' in the database
        • جدولی را که پیغام خطا به آن اشاره کرده، در فایل فوق بیابید و محدوده create آن را کامنت کنید تا ساخته نشود. 
        • دیتابیس را آپدیت کنید، احتمالا پیغام خطای فوق برای جدول دیگری نمایش داده می‌شود. آن را هم کامنت کنید و دیتابیس را آپدیت کنید و اگر باز هم خطا بود مکانیزم بالا را تا جایی تکرار کنید که خطایی نبینید .
        • حالا جدولی را که تغییراتی در آن داده بودید، در دیتابیس چک کنید که تغییرات اعمال شده باشد.
        • هر آنچه را در فایل initial کامنت کرده بودید، از کامنت خارج کنید و دیتابیس را آپدیت کنید .
        • برای آزمایش، یک آیتم به یکی از مدل‌ها اضافه کنید و ببینید که migration درست کار می‌کند یا خیر.
6.  خطای : 

Unable to update database to match the current model because there are pending changes 
and automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based 
migration or enable automatic migration. 
Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true to enable automatic migration.
You can use the Add-Migration command to write the pending model changes to a code-based migration.
همانطور که از متن این پیغام پیداست، یعنی شما AutomaticMigration را true  نکرده‌اید و اینکار را باید در فایل  Configuration.cs  در فولدر Migration انجام داد. 

7.خطای : 
Automatic migration was not applied because it would result in data loss.
این خط را در سازنده‌ی کلاس Configuration اضافه میکنیم :

   AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
8.خطای : 

Introducing FOREIGN KEY constraint 'FK_dbo.ProductProductGroups_dbo.ProductGroups_ProductGroupId' on table 
'ProductProductGroups' may cause cycles or multiple cascade paths. 
Specify ON DELETE NO ACTION or ON UPDATE NO ACTION, or modify other FOREIGN KEY constraints.
Could not create constraint or index. See previous errors.
خطای فوق وقتی رخ میدهد که دو جدول از یک طرف به هم وصل باشند و از طرف دیگر مشخصات ذکر نشده باشد.
9. راه حل برای خطاهای عجیبی که شاید نیاز به صرف زمان بیشتر برای کشف و برطرف کردن داشته باشند : 
بهتر نیست مایگریشن خود را از نو بسازید؟
روش به روز رسانی و بازسازی migration [اینجا ]:
- پاک کردن فولدر Migrations در پروژه
- پاک کردن جدولی به نام MigrationHistory_  در دیتابیس (ممکن است زیر مجموعه جدول‌های system باشد)
- اجرای دستور زیر کنسول پکیچ منیجر ویژوال استودیو :
 Enable-Migrations -EnableAutomaticMigrations -Force
- اجرای دستور زیر :
 Add-Migration Initial


مطالب
inject$ در AngularJs
همان طور که در پست‌های قبلی ذکر شده بود در angular تزریق وابستگی به صورت پیش فرض وجود دارد. کافیست نام سرویس مورد نظر با نام‌های پیش فرض تعبیه شده در  angular یا با نام سرویس‌های ساخته شده توسط خودتان مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال برای تزریق سرویس scope$ در توابع سازنده کنترلر کافیست یک پارامتر به همین نام را به عنوان آرگومان در این توابع در نظر بگیرید. همچنین برای استفاده از سرویس http$ باید یک پارامتر دیگر به همین نام در این توابع در نظر داشته باشید و همچنین برای location$. در مورد سرویس‌های ساخته شده توسط خودتان نیز باید همین قانون را پیاده کنید. در این پست قصد دارم از injector تعبیه شده در angular برای تغییر رفتار فریم ورک در هنگام شناسایی پارامتر‌های توابع استفاده کنم.
ابتدا مثال زیر را به روش‌های قبلی پیاده سازی می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('bookService', function () {
    var books = [
        { name: 'A' },
        { name: 'B' },
        { name: 'C' }
    ];
    return books;
});
app.controller('bookCtrl', function ($scope, bookService) {
    $scope.books = bookService;
})
view مورد نظر نیز به صورت زیر خواهد بود:
<script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module5.js"></script>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="bookCtrl">
        <table>
            <tr ng-repeat="book in books">
                <td>
                    {{book.name}}
                </td>
            </tr>
        </table>
    </div>
</div>
نیاز به توضیح نیست که در هنگام تعریف تابع سازنده کنترلر bookCtrl باید نام پارارمتر‌های وروردی تابع در هنگام تزریق وابستگی دقیقا مانند مثال بالا باشد. (بعنی scope$ برای دسترسی به سرویس scope و bookService برای دسترسی به سرویس ساخته شده توسط factory - ترتیب پارامترها در اینجا اهمیتی ندارد ). حال مثال بالا را با استفاده از injector موجود در angular برای تزریق وابستگی‌ها پیاده سازی می‌کنم. ابتدا تابع کنترلر bookCtrl را به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
var bookCtrl = function (sc,bs) {
    sc.books = bs;
};
از پارامتر sc به جای scope$ و از bs به عنوان bookService در این تابع استفاده شده است. سپس کنترلر موجود را به ماژول مورد نظر نسبت می‌دهیم:
app.controller('bookCtrl',bookCtrl);
اگر برنامه را به همین صورت اجرا کنید خروجی مورد نظر حاصل نخواهد شد. زیرا آرگومان‌های sc و bs برای angular تعریف نشده است. کافیست وابستگی‌های تابع کنترلر را به صورت زیر برای angular مشخص نماییم:
bookCtrl.$inject = ['$scope','bookService'];
در نتیجه تعریف کنترلر بالا به صورت کامل زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('bookService', function () {
    var books = [
        { name: 'A' },
        { name: 'B' },
        { name: 'C' }
    ];
    return books;
});

var bookCtrl = function (sc,bs) {
    sc.books = bs;
};

bookCtrl.$inject = ['$scope','bookService'];

app.controller('bookCtrl',bookCtrl);

از این پس در هنگام فراخوانی تابع کنترلر bookCtrl سرویس‌های scope$ و bookService به ترتیب به عنوان آرگومان‌های اول و دوم در اختیار کنترلر قرار می‌گیرند. می‌توان به جای فراخوانی مستقیم inject$، تزریق وابستگی‌ها را در هنگام تعریف توابع سازنده به صورت زیر نیز فراهم ساخت:
app.controller('bookCtrl', ['$scope', 'bookService', function (sc, bs) {
    sc.books = bs;
}])
 
نظرات مطالب
مراحل تنظیم Let's Encrypt در IIS
اگر از MVC استفاده می‌کنید، روش آن‌را در قسمت تعریف مسیریابی مطلب فوق (آماده سازی برنامه‌ی ASP.NET جهت دریافت مجوزهای Let’s Encrypt) توضیح دادم و تست شده. اگر خیر، این تنظیمات را به فایل web.config اضافه کنید:
    <system.webServer>
        <staticContent>
            <clear/>
            <mimeMap fileExtension = ".*" mimeType="text/json" />
        </staticContent>
        <handlers>
            <clear />
            <add name="StaticFile" path="*" verb="*" type="" modules="StaticFileModule,DefaultDocumentModule,DirectoryListingModule" scriptProcessor="" resourceType="Either" requireAccess="Read" allowPathInfo="false" preCondition="" responseBufferLimit="4194304" />
        </handlers>
    </system.webServer>