مطالب
اصول طراحی شی گرا SOLID - #بخش سوم اصل LSP
بخش‌های پیشین :

اصل 3 ) L – LSP – Liskov substitution principle
اصل LSP میگوید : "زیر کلاس‌ها باید بتوانند جایگزین نوع پایه‌ی خود باشند".
مقایسه با جهان واقعی : 

شغل یک پدر تجارت املاک است درحالی که پسرش دوست دارد فوتبالیست شود.
یک پسر هیچگاه نمیتواند جایگزین پدرش شود، با اینکه که آنها به یک سلسله مراتب خانوادگی تعلق دارند.
در یک مثال عمومی‌تر بررسی میکنیم :
به طور معمول زمانی که ما در مورد اشکال هندسی صحبت میکنیم ، مستطیل را یک کلاس پایه برای مربع میدانیم. به کد زیر توجه کنید :
public class Rectangle
{
    public int Width { get; set; }
    public int Height { get; set; }
}

public class Square:Rectangle
{
    //codes specific to
    //square will be added
}
و میتوان گفت :
Rectangle o = new Rectangle();
o.Width = 5;
o.Height = 6;
بسیار خوب، اما با توجه به LSP باید قادر باشیم مستطیل را با مربع جایگزین کنیم. سعی میکنیم این کار را انجام دهیم :
Rectangle o = new Square();
o.Width = 5;
o.Height = 6;
موضوع چیست؟ مگر مربع می‌تواند طول و عرض نا برابر داشته باشد؟! امکان ندارد.
خوب این به چه معنی است؟ به این معنی که ما نمیتوانیم کلاس پایه را با کلاس مشتق شده جایگزین کنیم و باز هم این معنی را میدهد که ما داریم اصل LSP را نقض میکنیم.
آیا ما میتوانیم طول و عرض را در کلاس Square طبق کد زیر دوباره نویسی کنیم؟
public class Square : Rectangle 
{
    public override int Width
    {
        get{return base.Width;}
        set
        {
            base.Height = value;
            base.Width = value;
        }
    }
    public override int Height
    {
        get{return base.Height;}
        set
        {
            base.Height = value;
            base.Width = value;
        }
    }        
}
باز هم اصل LSP نقض میشود چون ما داریم رفتار خاصیت‌های طول و عرض در کلاس مشتق شده را تغییر میدهیم. ولی با توجه به کد بالا یک مستطیل نمیتواند طول و عرض برابر داشته باشد چون در صورت برابری دیگر مستطیل نیست.
اما راه حل چیست؟
یک کلاس انتزاعی (abstract) را به شکل زیر ایجاد و سپس دوکلاس Square و Rectangle  را از آن مشتق میکنیم :
public abstract class Shape
{
    public virtual int Width { get; set; }
    public virtual int Height { get; set; }
}
همکنون ما دو کلاس مستقل از هم داریم. یکی Square و دیگری Rectangle که هر دو از کلاس Shape مشتق شده اند.
حالا میتوانیم بنویسیم :
Shape o = new Rectangle();
o.Width = 5;
o.Height = 6;

Shape o = new Square();
o.Width = 5; //both height and width become 5
o.Height = 6; //both height and width become 6
زمانی که ما در مورد اشکال هندسی صحبت میکنیم ، هیچ قاعده‌ی خاصی جهت اندازه‌ی طول و عرض نیست. ممکن است برابر باشند یا نباشند.
در قسمت بعدی اصل ISP را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
  
مطالب
کاهش پیچیدگی؛ قسمت اول: الگوی مورد خاص (Special Case Pattern)
مهمترین دستاورد  الگوی شیء نال ( Null Object Pattern ) این است که جریان کنترل (branch ) برای شاخه مثبت و منفی یکسان است و هیچگونه انشعاب شرطی بر اساس آزمون‌های null وجود ندارد. شی‌ءهای حقیقی دارای یک سری از رفتار‌ها هستند؛ ولی Null Object معمولا هیچ کاری را انجام نمی‌دهد. 

Null Object دارای هیچگونه اطلاعاتی نیست. اگر ما یک برنامه تجارت داشتیم که در آن درخواست خرید، Null Object را برگرداند، در واقع تمام سر نخ‌هایی را که چرا عملیات با شکست مواجه شد‌ه‌است، کنار می‌گذاریم. آیا این مبلغ در حساب کاربری کاربر کافی نیست و یا آیا آیتمی موجود نیست؟ 

در این مقاله حالت‌هایی را که الگوی طراحی Null Object، قادر به تشخیص آنها نیست را به وسیله الگوی طراحی Special case رفع می‌کنیم.


 الگوی طراحی Special Case 

گاهی از اوقات پیش خواهد آمد که ما تسلیم شده و شیءای را برمی‌گردانیم که خودش نشان دهنده خطاست. اما همه شکست‌ها یکسان نیستند. در ابتدا، کاربر ممکن است واجد شرایط انجام خرید نباشد. اما اگر واجد شرایط باشد، آیتم مورد نظر ممکن است در انبار نباشد. در صورت موجود بودن در انبار، حساب کاربر ممکن است مبلغ کافی نداشته باشد.

بجای برگشت دادن شیء Null در تمام این موارد، ما می‌توانیم نتیجه را اصلاح کنیم و اساسا هر بار یک شیء مختلف را بازگردانیم. اینها هنوز هم نوعی از اشیاء Null هستند؛ ولی اینبار دارای معانی هستند. یکی از انها برای «حساب کاربری ناکافی» است، یکی دیگر برای «سایت در دست تعمیر و نگهداری» است و یا یکی دیگر از آنها «موجود نبودن در انبار» خواهد بود. 

چنین اشیائی به موارد خاص ( Special Case ) اشاره می‌کنند. ما می‌توانیم اشیاء مورد خاص ( Special Case ) را به عنوان نتایج واقعی عملیات بسازیم. فقط اگر تمام بررسی‌های کسب و کار به پایان برسند و عملیات موفقیت آمیز باشد، آنگاه شیء واقعی نتیجه را باز می‌گردانیم.


نمونه‌ای از پیاده سازی موارد خاص

این بخشی از رابط کاربری است که توسط سرویس‌های برنامه کاربردی اجرا می‌شود:

public interface IApplicationServices
{
    ...
    IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName);
}

لایه نمایش انتظار دارد که لایه نرم افزار یک ویو مدل به خصوصی را برای آن تولید کند. در حال حاضر ما یک سناریوی موفقیت آمیز را داریم که در آن ویو مدل شامل اطلاعات واقعی از خرید است و چندین سناریوی شکست. 

 اگرعملیات خرید با هر کدام از شرایط زیر مواجه شود به شکست می‌انجامد:

       1)  سایت در دست تعمیر و نگهداری باشد.

       2)  کاربر ثبت نشده و یا فعال نیست.

       3) آیتمی موجود نیست و یا وجود ندارد.

       4)  موجودی کاربر کم باشد.

 برای هر یک از این موارد یک کلاس خاص را ایجاد می‌کنیم که رابط کاربری IReceiptViewModel را پیاده سازی خواهد کرد. 
public class DownForMaintenance: IReceiptViewModel
{
}
این ویو مدل نشان دهنده این می‌باشد که سایت در دست تعمیر و نگهداری است. در حال حاضر هیچ اطلاعات اضافی همراه آن نیست؛ اما بعدها می‌توانیم بعضی از ویژگی‌های آن را اضافه کنیم. برای مثال زمان برآورد که سایت چه زمانی دوباره باز می‌شود. 
public class InvalidUser: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }

    public InvalidUser(string userName)
    {
        this.UserName = userName;
    }
}
این کلاس برای مواقعی که کاربر وجود نداشته باشد و یا غیر فعال باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینبار شیء مورد خاص (Special case) دارای اطلاعات اضافی مانند نام کاربری که خرید آن شکست خورده است، می‌باشد. 
توجه داشته باشید موارد خاص InvalidUser زمانی تولید می‌شوند که حالت DownForMaintenance را با موفقیت گذرانده باشیم. این دقیقا همان لحظه‌ای است که برنامه ما می‌داند کاربر وارد سیستم شده‌است. 
این قاعده کلی در الگوی طراحی مورد خاص ( Special case ) است. همانطور که از طریق منطق دامنه ( Domain Logic ) پیشرفت می‌کنید، اطلاعات بیشتری جمع آوری می‌شود که هر کدام از آنها برای تولید یک مورد مورد خاص با ارزش‌تر، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
public class OutOfStock: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public OutOfStock(string userName, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
این ویو مدل نشان دهنده این است که آیتمی موجود نیست. اینبار ما نام کاربری و نام آیتم (معتبر) را می‌دانیم. این شیء شامل اطلاعاتی است که آیتم مشخص شده توسط کاربر ثبت شده موجود در انبار موجود نیست. 
public class InsufficientFunds: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public decimal Amount { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public InsufficientFunds(string userName, decimal amount, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.Amount = amount;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
در نهایت، این مدل اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که کاربری خاص، موجودی کافی برای پرداخت اقلام درخواستی را ندارد. بازگشت یک مورد خاص ( Special case) بجای Null Object ساده که حاوی اطلاعات اضافی نیست، به ما اجازه می‌دهد که اطلاعات قابل تامل‌تری را به کاربر بازگشت دهیم.

مثال استفاده از موارد خاص ( Special case)
با این حال ما تعدادی از کلاس‌های مورد خاص را پیاده سازی کرده‌ایم که هر کدام برای سناریوهای منفی در برنامه است. در هر موردی که ما شیء null یا Null را استفاده می‌کردیم وآن را بازگشت می‌دادیم، اکنون دیگر فقط مورد خاص را ایجاد و باز می‌گردانیم.
public class ApplicationServices: IApplicationServices
{
    ...
    public IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName)
    {
        if (IsDownForMaintenance())
            return new DownForMaintenance();
        return this.domain.Purchase(Session.LoggedInUserName, itemName);
    }

    private bool IsDownForMaintenance()
    {
        return File.Exists("maintenance.lock");
    }
}
این پیاده سازی سرویس نرم افزاری است که می‌تواند برای موارد تعمیر و نگهداری در مواردی که برنامه در دست نیست، بازگرداننده شود. در غیر این صورت سرویس برنامه، سرویس  دامین را فراخوانی کرده و شیءای را که آنجا تولید می‌شود، بازگشت می‌دهد. 
در داخل سرویس دامنه، مسائل ممکن است بسیار پیچیده‌تر باشند که در اینجا پیاده سازی شده است:
public class DomainServices: IDomainServices
{
    public IReceiptViewModel Purchase(string userName, string itemName)
    {
        User user = this.userRepository.Find(userName);
        if (user == null)
            return new InvalidUser(userName);

        Account account = this.accountRepository.FindByUser(user);
        return this.Purchase(user, account, itemName);
    }

    private IReceiptViewModel Purchase(User user, Account account, string itemName)
    {
        Product item = this.productRepository.Find(itemName);
        if (item == null)
            return new OutOfStock(user.UserName, itemName);

        ReceiptDto receipt = user.Purchase(item);
        MoneyTransaction transaction = account.Withdraw(receipt.Price);
        if (transaction == null)
            return new InsufficientFunds(user.UserName, receipt.Price, itemName);

        return receipt;
    }
}
در این مورد، اگر در سرویس‌های دامنه، چیزی اشتباه برآورده شود، موارد خاصی را باز می‌گردانند. فقط در پایان اجرا، اگر همه چیز خوب پیش رود، سرویس دامنه یک شیء واقعی را بازگشت خواهد داد.
به این ترتیب زمانیکه کاربر درخواست خریدی را می‌کند، خدمات برنامه و دامنه، اطلاعات و اتفاقات لازم را به لایه نمایش ارسال می‌کنند. اگر خرید با خطا رو به رو شد، لایه نمایش یک شیء را که حاوی تمام داده‌های موجود در مورد دلایل شکست است، دریافت می‌کند. اگر خرید با موفقیت باشد، لایه نمایش یک شیء را دریافت خواهد کرد که قادر به نمایش آن به کاربر خواهد بود.

نتیجه گیری
الگوی طراحی مورد خاص، مکمل ایده الگوی Null Object است. در بسیاری از موارد، Null Object واقعا قابل اجرا نیست؛ زیرا اطلاعاتی را درباره آنکه چرا هیچ خاصیت خاصی تولید نمی‌شود، ارائه نمی‌دهد. special case شیء خاصی است که اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهد.
نتیجه این پیچیدگی در کد این است که تماس گیرنده مجبور به انجام if-then-else بر اساس اینکه آیا شیء null یا غیر null است، دیگر نیست. رفرنس‌ها همیشه غیر Null خواهند بود. تنها تفاوت قابل ملاحظه‌ای که بین الگوهای Null Object و Special case وجود دارد این است که الگوی خاص ( Special Case) رفتارهای پیچیده‌تری را از خود نشان می‌دهد. از این رو، الگوی مورد خاص را می‌توان به سناریوهای پیچیده‌تری اعمال کرد که تماس گیرنده را از منطق if-then-else محافظت می‌کند. 
مطالب
استفاده از قالب ویژوال استودیو 2013 برای برنامه‌های ویندوز فرم
در این نوشتار قصد داریم تا Theme ویژوال استودیو 2013 را برای برنامه‌های ویندوز شبیه سازی کنیم. در مرحله اول یک پروژه از نوع ClassLibrary می‌سازیم و پس از آن یک کلاس که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کند را ایجاد می‌کنیم. در اینجا ما نام کلاس را BlueMenuStrip انتخاب می‌کنیم. از این کلاس برای تغییر رنگ منوها استفاده می‌شود. سپس متد OnRenderMenuItemBackground آن‌را Override می‌کنیم. 
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueMenuStrip:ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderMenuItemBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//Menu Item Border
            var selectedMenuBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");//Menu Item Background
            var menuOpenedBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            var borderPen = new Pen(borderColor);   

            if (e.Item.Selected)//اگر آیتمی از منوها انتخاب شد
            {
                var selectedMenuBrush = new SolidBrush(selectedMenuBackColor);
                var selectedItemBounds = new Rectangle(Point.Empty, e.Item.Size);//اقدام به پر کردن یک مستطیل به اندازه ابعاد آیتم انتخاب شده می‌کند
                e.Graphics.FillRectangle(selectedMenuBrush,selectedItemBounds);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,selectedItemBounds.Width-1,selectedItemBounds.Height-1);// بوردر آیتم را رسم میکند
                e.Item.BackColor = menuOpenedBackColor;
            }
            else
            {
                base.OnRenderMenuItemBackground(e);
                e.ToolStrip.BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            }           
        }     
    }
}
تکه کد بالا فقط برای تغییر رنگ زمینه‌ی منوها بکار می‌رود. اما برای تغییر رنگ ToolStrip‌ها یک کلاس جدید ایجاد می‌کنیم که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کرده باشد و متدهای OnRenderToolStripBackground و OnRenderButtonBackground  آن‌را Override میکنیم.
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueToolStrip : ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderToolStripBackground(ToolStripRenderEventArgs e)
        {
            var toolStripBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#D6DBE9");
            var toolStripBrush = new SolidBrush(toolStripBackColor);
            e.Graphics.FillRectangle(toolStripBrush,0,0,e.AffectedBounds.Width + 10,e.AffectedBounds.Height);
        }

        protected override void OnRenderButtonBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//For border
            var selectedToolItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");
            var selectedItemBrush = new SolidBrush(selectedToolItemBackColor);
            var pressedItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FFF29D");
            var pressedItemBrush = new SolidBrush(pressedItemBackColor);
            var borderPen = new Pen(borderColor);            

            if (e.Item.Selected)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(selectedItemBrush,0,0,e.Item.Width,e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,e.Item.Width-1,e.Item.Height-1);
            }

            if (e.Item.Pressed)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(pressedItemBrush, 0, 0, e.Item.Width, e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen, 0, 0, e.Item.Width - 1, e.Item.Height - 1);
            }
        }
    }
}
سپس Dll ایجاد شده را در برنامه خود Reference دهید و از Themeهای ایجاد شده استفاده نمایید. نتیجه‌ی کدهای بالا به شکل زیر است:


 همچنین می‌توانید برای انتخاب رنگ‌های دلخواه خودتان از ابزار ColorSchemer Studio استفاده کنید.

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر
جهت ایجاد رفرنس در محیط VsCode توسط Cli ابتدا یک پروژه به عنوان مثال یک class Library ایجاد کرده:
dotnet new classlib c1
و سپس آن را توسط کامند زیر رفرنس میدهیم:
dotnet add reference ../c1/c1.csproj
 و در فایل Proj پروژه اصلی چنین مدخلی اضافه خواهد شد؛ سپس vscode از شما خواهد خواست که بسته‌های خود را به روز کنید:
<ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\c1\c1.csproj" />
  </ItemGroup>

 
نظرات مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت هفتم - سفارشی سازی ظاهر مستندات API
ابتدا باید آن‌ها را گروه بندی کنید:
[HttpPost]
[ApiExplorerSettings(GroupName = "v2")]
public void Post([FromBody]Product product)
و بعد endpointهای متفاوتی را تعریف کنید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
// ....

   services.AddSwaggerGen(c =>
   {
     c.SwaggerDoc("v1", new Info { Title = "My API - V1", Version = "v1" });
     c.SwaggerDoc("v2", new Info { Title = "My API - V2", Version = "v2" });
   });

   // ....
}

public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   // ....

   app.UseSwaggerUI(options =>
   {
     options.SwaggerEndpoint("/swagger/v1/swagger.json", "AbpProjectName API V1");
     options.SwaggerEndpoint("/swagger/v2/swagger.json", "AbpProjectName API V2");
   }

  // ....
}
نظرات مطالب
بررسی ویجت Kendo UI File Upload
سلام و با تشکر؛ یک سوال:
آیا امکان دسترسی به لیست فایل‌ها در حالت عدم استفاده از batch وجود دارد؟ به عنوان مثال حالتی را در نظر بگیرید که کاربر قرار است یک فرم را تکمیل کرده در این فرم یکی از فیلدها تصاویر می‌باشد (تصاویر درون جدول دیگری ذخیره خواهند شد) یعنی اکشن متد به اینصورت باشد:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult Create(MyModel model, IEnumerable<HttpPostedFileBase> files)
{
            // code
            return View();
}
در اینحالت مقدار دریافتی files نال خواهد بود.
به عنوان راه‌حل جایگزین از روش "فعال سازی ارسال batch " استفاده کردم یعنی به این صورت:
[HttpPost]
        public ActionResult Save(MyModel model, IEnumerable<HttpPostedFileBase> files)
        {
            
                var sModel = new MyViewModel
                {
                    MainPhoto = model.MainPhoto,
                    Phone = model.Phone,
                    Title = model.Title,
                    WebSiteUrl = model.WebSiteUrl,
    // ....
                };
                if (files != null)
                {
                    var images = files.Select(file => new Image
                    {
                        FileName = Helpers.Helper.UploadFile(file)
                    }).ToList();
                    sModel.Images = images;
                }
                _locationService.AddLocation(sModel);
                _uow.SaveAllChanges();
            
            return RedirectToAction("List");
        }

   حالت فوق به خوبی کار میکند اما مشکل آن عدم نمایش قسمت لیست فایل‌ها و همچنین قسمت درصد پیشرفت فایل است. 
مطالب دوره‌ها
آشنایی با AOP Interceptors
در حین استفاده از Interceptors، کار مداخله و تحت نظر قرار دادن قسمت‌های مختلف کدها، توسط کامپوننت‌های خارجی صورت خواهد گرفت. این کامپوننت‌های خارجی، به صورت پویا، تزئین کننده‌هایی را جهت محصور سازی قسمت‌های مختلف کدهای شما تولید می‌کنند. این‌ها، بسته به توانایی‌هایی که دارند، در زمان اجرا و یا حتی در زمان کامپایل نیز قابل تنظیم می‌باشند.


ابزارهایی جهت تولید AOP Interceptors

متداول‌ترین کامپوننت‌های خارجی که جهت تولید AOP Interceptors مورد استفاده قرار می‌گیرند، همان IOC Containers معروف هستند مانند StructureMap، Ninject، MS Unity و غیره.
سایر ابزارهای تولید AOP Interceptors، از روش تولید Dynamic proxies بهره می‌گیرند. به این ترتیب مزین کننده‌هایی پویا، در زمان اجرا، کدهای شما را محصور خواهند کرد. (نمونه‌ای از آن‌را شاید در حین کار با ORMهای مختلف دیده باشید).


نگاهی به فرآیند Interception

زمانیکه از یک IOC Container در کدهای خود استفاده می‌کنید، مراحلی چند رخ خواهند داد:
الف) کد فراخوان، از IOC Container، یک شیء مشخص را درخواست می‌کند. عموما اینکار با درخواست یک اینترفیس صورت می‌گیرد؛ هرچند محدودیتی نیز وجود نداشته و امکان درخواست یک کلاس از نوعی مشخص نیز وجود دارد.
ب) در ادامه IOC Container به لیست اشیاء قابل ارائه توسط خود نگاه کرده و در صورت وجود، وهله سازی شیء درخواست شده را انجام و نهایتا شیء مطلوب را بازگشت خواهد داد.
ج) سپس، کد فراخوان، وهله دریافتی را مورد پردازش قرار داده و شروع به استفاده از متدها و خواص آن خواهد نمود.

اکنون با اضافه کردن Interception به این پروسه، چند مرحله دیگر نیز در این بین به آن اضافه خواهند شد:
الف) در اینجا نیز در ابتدا کد فراخوان، درخواست وهله‌ای را بر اساس اینترفیسی خاص به IOC Container ارائه می‌دهد.
ب) IOC Container نیز سعی در وهله سازی درخواست رسیده بر اساس تنظیمات اولیه خود می‌کند.
ج) اما در این حالت IOC Container تشخیص می‌دهد، نوعی که باید بازگشت دهد، علاوه بر وهله سازی، نیاز به مزین سازی توسط  Aspects و پیاده سازی Interceptors را نیز دارد. بنابراین نوع مورد انتظار را در صورت وجود، به یک Dynamic Proxy، بجای بازگشت مستقیم به فراخوان ارائه می‌دهد.
د) در  ادامه Dynamic Proxy، نوع مورد انتظار را توسط Interceptors محصور کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد.
ه) اکنون فراخوان، در حین استفاده از امکانات شیء وهله سازی شده، به صورت خودکار مراحل مختلف اجرای یک Aspect را که در قسمت قبل بررسی شدند، سبب خواهد شد.


نحوه ایجاد Interceptors

برای ایجاد یک Interceptor دو مرحله باید انجام شود:
الف) پیاده سازی یک اینترفیس
ب) اتصال آن به کدهای اصلی برنامه

در ادامه قصد داریم از یک IOC Container معروف به نام StructureMap در یک برنامه کنسول استفاده کنیم. برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
پس از آن یک برنامه کنسول جدید را ایجاد کنید. (هدف از استفاده از این نوع پروژه خاص، توضیح جزئیات یک فناوری، بدون درگیر شدن با لایه UI است)
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد.
using System;
using StructureMap;

namespace AOP00
{
    public interface IMyType
    {
        void DoSomething(string data, int i);
    }

    public class MyType : IMyType
    {
        public void DoSomething(string data, int i)
        {
            Console.WriteLine("DoSomething({0}, {1});", data, i);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IMyType>().Use<MyType>();
            });

            var myType = ObjectFactory.GetInstance<IMyType>();
            myType.DoSomething("Test", 1);
        }
    }
}
اکنون کدهای این برنامه را به نحو فوق تغییر دهید.
در اینجا یک اینترفیس نمونه و پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌کنید. همچنین نحوه آغاز تنظیمات StructureMap و نحوه دریافت یک وهله متناظر با IMyType نیز بیان شده‌اند.
نکته‌ی مهمی که در اینجا باید به آن دقت داشت، وضعیت شیء myType حین فراخوانی متد myType.DoSomething است. شیء myType در اینجا، دقیقا یک وهله‌ی متداول از کلاس myType است و هیچگونه دخل و تصرفی در نحوه اجرای آن صورت نگرفته است.
خوب! تا اینجای کار را احتمالا پیشتر نیز دیده بودید. در ادامه قصد داریم یک Interceptor را طراحی و مراحل چهارگانه اجرای یک Aspect را در اینجا بررسی کنیم.

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا یک Dynamic proxy را نیز مورد استفاده قرار دهیم؛ از این جهت که StructureMap تنها دارای Interceptorهای وهله سازی اطلاعات است و نه Method Interceptor. برای دسترسی به Method Interceptors نیاز به یک Dynamic proxy نیز می‌باشد. در اینجا از Castle.Core استفاده خواهیم کرد:
 PM> Install-Package Castle.Core
برای دریافت آن تنها کافی است دستور پاور شل فوق را در خط فرمان کنسول پاورشل نوگت در VS.NET اجرا کنید.
سپس کلاس ذیل را به پروژه جاری اضافه کنید:
using System;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP00
{
    public class LoggingInterceptor : IInterceptor
    {
        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            try
            {
                Console.WriteLine("Logging On Start.");

                invocation.Proceed(); //فراخوانی متد اصلی در اینجا صورت می‌گیرد

                Console.WriteLine("Logging On Success.");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine("Logging On Error.");
                throw;
            }
            finally
            {
                Console.WriteLine("Logging On Exit.");
            }
        }
    }
}
در کلاس فوق کار Method Interception توسط امکانات Castle.Core انجام شده است. این کلاس باید اینترفیس IInterceptor را پیاده سازی کند. در این متد سطر invocation.Proceed دقیقا معادل فراخوانی متد مورد نظر است. مراحل چهارگانه شروع، پایان، خطا و موفقیت نیز توسط try/catch/finally پیاده سازی شده‌اند.

اکنون برای معرفی این کلاس به برنامه کافی است سطرهای ذیل را اندکی ویرایش کنیم:
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyType>().Use<MyType>();
                x.For<IMyType>().EnrichAllWith(myTypeInterface => dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new LoggingInterceptor()));
            });

            var myType = ObjectFactory.GetInstance<IMyType>();
            myType.DoSomething("Test", 1);
        }
در اینجا تنها سطر EnrichAllWith آن جدید است. ابتدا یک پروکسی پویا تولید شده است. سپس این پروکسی پویا کار دخالت و تحت نظر قرار دادن اجرای متدهای اینترفیس IMyType را عهده دار خواهد شد.
برای مثال اکنون با فراخوانی متد myType.DoSomething، ابتدا کنترل برنامه به پروکسی پویای تشکیل شده توسط Castle.Core منتقل می‌شود. در اینجا هنوز هم متد DoSomething فراخوانی نشده است. ابتدا وارد بدنه متد public void Intercept خواهیم شد. سپس سطر invocation.Proceed، فراخوانی واقعی متد DoSomething اصلی را انجام می‌دهد. در ادامه باز هم فرصت داریم تا مراحل موفقیت، خطا یا خروج را لاگ کنیم.
تنها زمانیکه کار متد public void Intercept به پایان می‌رسد، سطر پس از فراخوانی متد  myType.DoSomething اجرا خواهد شد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی را نمایش می‌دهد:
 Logging On Start.
DoSomething(Test, 1);
Logging On Success.
Logging On Exit.
بنابراین در اینجا نحوه دخالت و تحت نظر قرار دادن اجرای متدهای یک کلاس عمومی خاص را ملاحظه می‌کنید. برای اینکه کنترل کامل را در دست بگیریم، کلاس پروکسی پویا وارد عمل شده و اینجا است که این کلاس پروکسی تصمیم می‌گیرد چه زمانی باید فراخوانی واقعی متد مورد نظر انجام شود.
برای اینکه فراخوانی قسمت On Error را نیز ملاحظه کنید، یک استثنای عمدی را در متد DoSomething قرار داده و مجددا برنامه را اجرا کنید.
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت دوم - سرویس‌های پایه
اگر در داخل موجودیتون، همیشه به یکی از پراپرتی‌های موجود در Shadow properties نیاز دارید برای مثال به CreatedDateTime، همون پراپرتی (ها) رو در داخل موجودیت تعریف کنید و به راحتی در هر کوئری به اون دسترسی پیدا کنید.
public class Category : IAuditableEntity
{
    public int Id { get; set; }

    public Category()
    {
        Products = new HashSet<Product>();
    }
        
    public DateTime? CreatedDateTime { get; set; } //Here

    public string Name { get; set; }

    public string Title { get; set; }

    public virtual ICollection<Product> Products { get; set; }
}
اما اگر فقط یکبار به اون نیاز دارید، از متود های GetShadowPropertyValue و نوع جنریک اون استفاده کنید. 
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 3


قسمت سوم آشنایی با Refactoring در حقیقت به تکمیل قسمت قبل که در مورد «استخراج متدها» بود اختصاص دارد و به مبحث «استخراج یک یا چند کلاس از متدها» یا Extract Method Object اختصاص دارد.
زمانیکه کار «استخراج متدها» را شروع می‌کنیم، پس از مدتی به علت بالا رفتن تعداد متدهای کلاس جاری، به آنچنان شکل و شمایل خوشایند و زیبایی دست پیدا نخواهیم کرد. همچنین اینبار بجای متدی طولانی، با کلاسی طولانی سروکار خواهیم داشت. در این حالت بهتر است از متدهای استخراج شده مرتبط، یک یا چند کلاس جدید تهیه کنیم. به همین جهت به آن Extract Method Object می‌گویند.
بنابراین مرحله‌ی اول کار با یک قطعه کد با کیفیت پایین، استخراج متدهایی کوچک‌تر و مشخص‌تر، از متدهای طولانی آن است. مرحله بعد، کپسوله کردن این متدها در کلاس‌های مجزا و مرتبط با آن‌ها می‌باشد (logic segregation). بر این اساس که یکی از اصول ابتدایی شیء گرایی این مورد است: هر کلاس باید یک کار را انجام دهد (Single Responsibility Principle).
بنابراین اینبار از نتیجه‌ی حاصل از مرحله‌ی قبل شروع می‌کنیم و عملیات Refactoring را ادامه خواهیم داد:

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day2.ExtractMethod.After
{
public class Receipt
{
private IList<decimal> _discounts;
private IList<decimal> _itemTotals;

public decimal CalculateGrandTotal()
{
_discounts = new List<decimal> { 0.1m };
_itemTotals = new List<decimal> { 100m, 200m };

decimal subTotal = CalculateSubTotal();
subTotal = CalculateDiscounts(subTotal);
subTotal = CalculateTax(subTotal);
return subTotal;
}

private decimal CalculateTax(decimal subTotal)
{
decimal tax = subTotal * 0.065m;
subTotal += tax;
return subTotal;
}

private decimal CalculateDiscounts(decimal subTotal)
{
if (_discounts.Count > 0)
{
foreach (decimal discount in _discounts)
subTotal -= discount;
}
return subTotal;
}

private decimal CalculateSubTotal()
{
decimal subTotal = 0m;
foreach (decimal itemTotal in _itemTotals)
subTotal += itemTotal;
return subTotal;
}
}
}

این مثال، همان نمونه‌ی کامل شده‌ی کد نهایی قسمت قبل است. چند اصلاح هم در آن انجام شده است تا قابل استفاده و مفهوم‌تر شود. عموما متغیرهای خصوصی یک کلاس را به صورت فیلد تعریف می‌کنند؛ نه خاصیت‌های set و get دار. همچنین مثال قبل نیاز به مقدار دهی این فیلدها را هم داشت که در اینجا انجام شده.
اکنون می‌خواهیم وضعیت این کلاس را بهبود ببخشیم و آن‌را از این حالت بسته خارج کنیم:

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day3.ExtractMethodObject.After
{
public class Receipt
{
public IList<decimal> Discounts { get; set; }
public decimal Tax { get; set; }
public IList<decimal> ItemTotals { get; set; }

public decimal CalculateGrandTotal()
{
return new ReceiptCalculator(this).CalculateGrandTotal();
}
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day3.ExtractMethodObject.After
{
public class ReceiptCalculator
{
Receipt _receipt;

public ReceiptCalculator(Receipt receipt)
{
_receipt = receipt;
}

public decimal CalculateGrandTotal()
{
decimal subTotal = CalculateSubTotal();
subTotal = CalculateDiscounts(subTotal);
subTotal = CalculateTax(subTotal);
return subTotal;
}

private decimal CalculateTax(decimal subTotal)
{
decimal tax = subTotal * _receipt.Tax;
subTotal += tax;
return subTotal;
}

private decimal CalculateDiscounts(decimal subTotal)
{
if (_receipt.Discounts.Count > 0)
{
foreach (decimal discount in _receipt.Discounts)
subTotal -= discount;
}
return subTotal;
}

private decimal CalculateSubTotal()
{
decimal subTotal = 0m;
foreach (decimal itemTotal in _receipt.ItemTotals)
subTotal += itemTotal;
return subTotal;
}
}
}

بهبودهای حاصل شده نسبت به نگارش قبلی آن:
در این مثال کل عملیات محاسباتی به یک کلاس دیگر منتقل شده است. کلاس ReceiptCalculator شیء‌ایی از نوع Receipt را در سازنده خود دریافت کرده و سپس محاسبات لازم را بر روی آن انجام می‌دهد. همچنین فیلدهای محلی آن تبدیل به خواصی عمومی و قابل تغییر شده‌اند. در نگارش قبلی، تخفیف‌ها و مالیات و نحوه‌ی محاسبات به صورت محلی و در همان کلاس تعریف شده بودند. به عبارت دیگر با کدی سروکار داشتیم که قابلیت استفاده مجدد نداشت. نمی‌توانست نوع‌های مختلفی از Receipt را بپذیرد. نمی‌شد از آن در برنامه‌ای دیگر هم استفاده کرد. تازه شروع کرده بودیم به جدا سازی منطق‌های قسمت‌های مختلف محاسبات یک متد اولیه طولانی. همچنین اکنون کلاس ReceiptCalculator تنها عهده دار انجام یک عملیات مشخص است.
البته اگر به کلاس ReceiptCalculator قسمت سوم و کلاس Receipt قسمت دوم دقت کنیم، شاید آنچنان تفاوتی را نتوان حس کرد. اما واقعیت این است که کلاس Receipt قسمت دوم، تنها یک پیش نمایش مختصری از صدها متد موجود در آن است.


نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
تکمیل نکته‌ی «نکته‌ای مهم در مورد تزریق وابستگی‌ها در کلاس ویژه‌ی آغازین برنامه » که در بالا عنوان شد

در ASP.NET Core 2.0 در صورت عدم رعایت این نکته و عدم ایجاد یک scope جدید، ممکن است خطای ذیل را دریافت کنید:
Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Cannot resolve scoped service from root provider.
تنظیم این بررسی در فایل program.cs صورت می‌گیرد:
namespace ASPNETCoreIdentitySample
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
               // ...
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                {
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                })
               // ...

            host.Run();
        }
    }
}
در اینجا اگر ValidateScopes را false کنید این استثناء را دریافت نخواهید کرد. اما بهتر است این تنظیم وجود داشته باشد تا مشکلاتی از این دست پیش از ارائه‌ی نهایی برنامه مشخص شوند. راه حل صحیح آن هم ایجاد یک scope جدید توسط scopeFactory.CreateScope است که به آن اشاره شد.