مطالب
استفاده از چندین Context در EF 6 Code first
در نگارش قبلی EF Code first به ازای یک پروژه تنها یک سیستم Migration قابل تعریف بود و این سیستم مهاجرت، تنها با یک DbContext کار می‌کرد. در نگارش ششم این کتابخانه، سیستم مهاجرت Code first آن از چندین DbContext، به ازای یک پروژه که به یک بانک اطلاعاتی اشاره می‌کنند، پشتیبانی می‌کند. مزیت اینکار اندکی بهبود در نگهداری تنها کلاس DbContext تعریف شده است. برای مثال می‌توان یک کلاس DbContext مخصوص قسمت ثبت نام را ایجاد کرد. یک کلاس DbContext مخصوص کلیه جداول مرتبط با مقالات را و همینطور الی آخر. نهایتا تمام این Contextها سبب ایجاد یک بانک اطلاعاتی واحد خواهند شد.
اگر در یک پروژه EF Code first چندین Context وجود داشته باشد و دستور enable-migrations را بدون پارامتری فراخوانی کنیم، پیغام خطای More than one context type was found in the assmbly xyz را دریافت خواهیم کرد.
الف) اما در EF 6 می‌توان با بکار بردن سوئیچ جدید ContextTypeName، به ازای هر Context، مهاجرت مرتبط با آن‌را تنظیم نمود:
 enable-migrations -ContextTypeName dbContextName1 -MigrationDirectory DataContexts\Name1Migrations
همچنین در اینجا نیز می‌توان با استفاده از سوئیچ MigrationDirectory، فایل‌های تولید شده را در پوشه‌های مجزایی ذخیره کرد.

ب) در مرحله بعد، نیاز به فراخوانی دستور add-migration است:
 add-migration -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration "InitialCreate"
با اجرای دستور enable-migrations یک کلاس Configuration جهت DbContext مشخص شده، ایجاد می‌شود. سپس آدرس کامل این کلاس را به همراه ذکر دقیق فضای نام آن در اختیار دستور add-migration قرار می‌دهیم.
ذکر کامل فضای نام، از این جهت مهم است که کلاس Configuration به ازای Contextهای مختلف ایجاد شده، یک نام را خواهد داشت؛ اما در فضاهای نام متفاوتی قرار می‌گیرد.
با اجرای دستور add-migration، کدهای سی شارپ مورد نیاز جهت اعمال تغییرات بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند. در مرحله بعد، این کدها تبدیل به دستورات SQL متناظری شده و بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهند شد.
بدیهی است اگر دو Context در برنامه تعریف کرده باشید، دوبار باید دستور enable-migrations و دوبار دستور add-migration را با پارامترهای اشاره کننده به Conetxtهای مدنظر اجرا کرد.

ج) سپس برای اعمال این تغییرات، باید دستور update-database را اجرا کرد.
 update-database  -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration
اینبار دستور update-database نیز بر اساس نام کامل کلاس Configuration مدنظر باید اجرا گردد و به ازای هر Context موجود، یکبار نیاز است اجرا گردد.
نهایتا اگر به بانک اطلاعاتی مراجعه کنید، تمام جداول و تعاریف را یکجا در همان بانک اطلاعاتی می‌توانید مشاهده نمائید.


داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت تراکنش‌ها

در EF، هر DbContext معرف یک واحد کار است. یعنی تراکنش‌ها و چندین عمل متوالی مرتبط انجام شده، درون یک DbContext معنا پیدا می‌کنند. متد SaveChanges نیز بر همین اساس است که کلیه اعمال ردیابی شده در طی یک واحد کار را در طی یک تراکنش به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند. همچنین مباحثی مانند lazy loading نیز در طی یک Context مفهوم دارند. به علاوه دیگر امکان join نویسی بین دو Context وجود نخواهد داشت. باید اطلاعات را از یکی واکشی و سپس این اطلاعات درون حافظه‌ای را به دیگری ارسال کنید.

یک نکته
می‌توان یک DbSet را در چندین ‍Context تعریف کرد. یعنی اگر بحث join نویسی مطرح است، با تکرار تعریف DbSetها اینکار قابل انجام است اما این مساله اساس جداسازی Contextها را نیز زیر سؤال می‌برد.
 

داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت رشته‌های اتصالی

در EF Code first روش‌های مختلفی برای تعریف رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی وجود دارند. اگر تغییر خاصی در کلاس مشتق شده از DbContext ایجاد نکنیم، نام کلید رشته اتصالی تعریف شده در فایل کانفیگ باید به نام کامل کلاس Context برنامه اشاره کند. اما با داشتن چندین Context به ازای یک دیتابیس می‌توان از روش ذیل استفاده کرد:

  public class Ctx1 : DbContext
    {
        public Ctx1()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

  <connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" connectionString="…." providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
در اینجا در سازنده کلاس‌های Context تعریف شده، نام کلید رشته اتصالی موجود در فایل کانفیگ برنامه ذکر شده است. به این ترتیب این دو Context به یک بانک اطلاعاتی اشاره خواهند کرد.


چه زمانی بهتر است از چندین Context در برنامه استفاده کرد؟
عموما در طراحی‌های سازمانی SQL Server، تمام جداول از schema مدیریتی به نام dbo استفاده نمی‌کنند. جداول فروش از schema خاص خود و جداول کاربران از schema دیگری استفاده خواهند کرد. با استفاده از چندین Context می‌توان به ازای هر کدام از schemaهای متفاوت موجود، «یک ناحیه ایزوله» را ایجاد و مدیریت کرد.
  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }

         protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDefaultSchema("sales");
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }
در این حالت در EF 6 می‌توان DefaultSchema کلی یک Context را در متد بازنویسی شده OnModelCreating به نحو فوق تعریف و مدیریت کرد. در این مثال به صورت خودکار کلیه DbSetهای Ctx2 از schema ایی به نام sales استفاده می‌کنند.
مطالب
سشن صفر

یکی از تفاوت‌های مهم امنیتی ویندوزهای جدید (از سرویس پک 2 ویندوز 2003 به بعد)، اجرای سرویس‌های ویندوز در جلسه‌ای کاری (سشنی) جدا از جسله کاری برنامه‌های عادی است که توسط کاربران وارد شده به سیستم اجرا می‌شوند. در این ویندوزها، تنها سرویس‌ها هستند که در سشن صفر اجرا می‌شوند و مابقی برنامه‌های سایر کاربران در سشن‌های دیگر.



این برخلاف چیزی است که برای مثال در ویندوز XP وجود دارد؛ یعنی اجرای دوستانه‌ی تمام برنامه‌ها در یک سشن (چون کاربر وارد شده به سیستم نیز در سشن صفر قرار می‌گیرد).



در این حالت برنامه‌های عادی می‌توانند سرویس‌های ویندوز را به راحتی مورد حمله قرار دهند. اطلاعات بیشتر:


مهم‌ترین معنای اجرای ایزوله سرویس‌ها در سشن صفر، به خاطره سپرده شدن سرویس‌هایی است که امکان تعامل با کاربر را داشتند؛ برای مثال سرویس‌هایی که یک رابط کاربری را نمایش می‌دادند (به کمک همان تیک معروف Allow Service to Interact with Desktop در صفحه تنظیمات یک سرویس). زیرا اکنون اولین کاربر وارد شده به سیستم، در سشن یک قرار می‌گیرد (و نه همانند قبل در سشن صفر). به این صورت دیگر به رابط کاربری نمایش داده شده در سشن صفر دسترسی نداشته و چیزی را مشاهده نخواهد کرد.




البته شاید سؤال بپرسید که چه سرویس‌هایی نیاز به نمایش رابط کاربری دارند؟ چون عموما سرویسی که صحیح طراحی شده باشد نیاز به تعامل مستقیم با کاربر را از طریق رابط کاربری ندارد.
و پاسخ این است که خیلی از سرویس‌ها! در بسیاری از برنامه‌های متداول، امکان اجرای به صورت سرویس ویندوز NT پیش بینی نشده است. اگر نیاز باشد تا این نوع برنامه‌ها را به صورت سرویس، برای مثال در یک ویندوز سرور اجرا کرد (تا همیشه در حال اجرا باشند و همچنین با ری استارت شدن سیستم نیز مجددا بدون دخالت کاربر شروع به کار کنند)، در این حالت نیاز خواهد بود تا رابط کاربری آن‌ها نیز نمایش داده شوند.

سؤال: در ویندوزهای جدید برای تعامل با سشن صفر چه باید کرد؟
در ویندوز 2003 (به همراه تمام به روز رسانی‌ها) برای اتصال به سشن صفر می‌توان دستور زیر را در خط فرمان صادر کرد:
Mstsc /console

به این ترتیب امکان اتصال به سشن کنسول یا همان سشن صفر میسر می‌شود.
این پارامتر در ویندوز سرور 2008 ندید گرفته خواهد شد زیرا در این ویندوز امکان نصب یک سرویس در سشن‌هایی بجز سشن صفر نیز پیش بینی شده است؛ هر چند پیش فرض نصب همان سشن صفر است. اما به جهت سازگاری با نگارش‌های قبل این‌بار بجای پارامتر console از پارامتر admin استفاده کنید.

با استفاده از برنامه نویسی چطور؟
روش کار در این مقاله توضیح داده شده است اما سطر اول آن به این نکته تاکید دارد که ... این‌کار را نکنید! سرویسی که درست طراحی شده باشد نیازی به رابط کاربری تعاملی عموما جهت اعمال تنظیمات آن، ندارد.

نظرات مطالب
React 16x - قسمت 4 - کامپوننت‌ها - بخش 1 - کار با عبارات JSX
سلام؛ می‌خوام که از بوت استرپ راست به چپ استفاده کنم؛ با این لینک bootstrap-v4-rtl. در فایل index برنامه هم این قسمت را اضافه کردم:
import 'bootstrap-v4-rtl/dist/css/bootstrap-rtl.css'
و برای تست در فایل App، این قسمت را اضافه کردم:
<div class="row">
        <div className="col-md-3">۱</div>
        <div className="col-md-6">2</div>
        <div className="col-md-3">3</div>
    </div>
ولی نتایج نشون داده شده، از چپ به راست هست. نسخه صحیح bootstrap-rtl را از کجا می‌تونم بدست بیارم. مرسی
نظرات مطالب
شرح حال ابزارهای گزارشگیری موجود
در مورد این iTextSharp نمی دونم اما با ابزارهای کزارش سازی زیادی کار کردم، منجمله CrystalReport, FastReport, Telerik Reporting, QuickReport و چند تا دیگه
اما هیچ کدوم به پای DevExpress XtraReports نمی رسند! این رو بدون اغراق می گم. تنها مشکلش عدم پشتیبانی از راست به چپ هست که چون مشتریش کمه برا راست به چپ پیاده سازی نمی کنند.

واقعا اگر امکانش بود قیمت یک میلیونیش رو هم می دادیم.
با استفاده از این کامپوننت یک برنامه گزارش سازی پویا تهیه کردم، امکاناتی که اون می داد فراتر از اونی هستند که تا حالا دیده بودم.

اما ابزارهای گزارش گیری اوپن سورس شاید زمان زیادی لازم باشه تا به قدرت ابزارهای تجاری برسند. البته این نظر منه.
مطالب
پردازش توالی توالی‌ها در Reactive extensions
به صورت پیش فرض، Rx هر بار تنها یک مقدار را بررسی می‌کند. اما گاهی از اوقات نیاز است تا در هربار، بیشتر از یک مقدار دریافت و پردازش شوند. برای این منظور Rx متدهای الحاقی ویژه‌ای را به نام‌های Buffer ،Scan و Window تدارک دیده‌است تا بتواند از یک توالی، چندین توالی را تولید کند (توالی توالی‌ها = Sequence of sequences).


متد Scan

فرض کنید قصد دارید تعدادی عدد را با هم جمع بزنید. برای اینکار عموما عدد اول با عدد دوم جمع زده شده و سپس حاصل آن با عدد سوم جمع زده خواهد شد و به همین ترتیب تا آخر توالی. کار متد Scan نیز دقیقا به همین نحو است. هربار که قرار است توالی پردازش شود، حاصل عملیات مرحله‌ی قبل را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
در مثال ذیل، قصد داریم حاصل جمع اعداد موجود در آرایه‌ای را بدست بیاوریم:
var sequence = new[] { 12, 3, -4, 7 }.ToObservable();
var runningSum = sequence.Scan((accumulator, value) =>
{
    Console.WriteLine("accumulator {0}", accumulator);
    Console.WriteLine("value {0}", value);
    return accumulator + value;
});
runningSum.Subscribe(result => Console.WriteLine("result {0}\n", result));
با این خروجی
result 12

accumulator 12
value 3
result 15

accumulator 15
value -4
result 11

accumulator 11
value 7
result 18
در اولین بار اجرای متد Subscribe، کار مقدار دهی accumulator با اولین عنصر آرایه صورت می‌گیرد.
در دفعات بعدی، مقدار این accumulator با عدد جاری جمع زده شده و حاصل این عملیات در تکرار آتی، مجددا توسط accumulator قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: اگر علاقمند باشیم که مقدار اولیه‌ی accumulator، اولین عنصر توالی نباشد، می‌توان آن‌را توسط پارامتر seed متد Scan مقدار دهی کرد:
 var runningSum = sequence.Scan(seed: 10, accumulator: (accumulator, value) =>


متد Buffer

متد بافر، کار تقسیم یک توالی را به توالی‌های کوچکتر، بر اساس زمان، یا تعداد عنصر مشخص شده، انجام می‌دهد. برای مثال در برنامه‌های دسکتاپ شاید نیازی نباشد تا به ازای هر عنصر توالی، یکبار رابط کاربری را به روز کرد. عموما بهتر است تا تعداد مشخصی از عناصر یکجا پردازش شده و نتیجه‌ی این پردازش به تدریج نمایش داده شود.
var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                 .ToObservable()
                 .Buffer(count: 10);

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
   Console.WriteLine(numbers.Sum());
});
در اینجا نحوه‌ی استفاده از متد بافر را به همراه مشخص کردن تعداد اعضای بافر ملاحظه می‌کنید. هربار که onNext متد Subscribe فراخوانی شود، 10 عنصر از توالی را در اختیار خواهیم داشت (بجای یک عنصر حالت متداول بافر نشده).
به این ترتیب می‌توان فشار حجم اطلاعات ورودی با فرکانس بالا را کنترل کرد و در نتیجه از منابع موجود بهتر استفاده نمود. برای مثال اگر می‌خواهید عملیات bulk insert را انجام دهید، می‌توان بر اساس یک batch size مشخص، گروه گروه اطلاعات را به بانک اطلاعاتی اضافه کرد تا فشار کار کاهش یابد.

همینکار را بر اساس زمان نیز می‌توان انجام داد:
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                   .ToObservable()
                   .Buffer(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2));
در مثال فوق هر 2 ثانیه یکبار، مجموعه‌ای از عناصر به متد onNext ارسال خواهند شد.


متد Window

متد Window نیز دقیقا همان پارامترهای متد بافر را قبول می‌کند. با این تفاوت که هربار، یک توالی obsevable را به متد onNext ارسال می‌کند.
نوع numbers پارامتر onNext، در حین بکارگیری متد بافر در مثال‌های فوق، IList of int است. اما اگر متدهای Buffer را تبدیل به متد Window کنیم، اینبار نوع numbers، معادل IObservable of int خواهد شد.
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                           .ToObservable()
                           .Window(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2));

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
       numbers.Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number));
});


چه زمانی باید از Buffer استفاده کرد و چه زمانی از Window؟

در متد بافر، به ازای هر توالی که به پارامتر onNext ارسال می‌شود، یکبار وهله‌ی جدیدی از توالی مدنظر در حافظه ایجاد و ارسال خواهد شد. در متد Window صرفا اشاره‌گرهایی به این توالی را در اختیار داریم؛ بنابراین مصرف حافظه‌ی کمتری را شاهد خواهیم بود. متد Window بسیار مناسب است برای اعمال aggregation. مثلا اگر نیاز است جمع، میانگین، حداقل و حداکثر عناصر دریافتی محاسبه شوند، بهتر است از متد Window استفاده شود که نهایتا قابلیت استفاده از متدهای الحاقی Sum و Max و Min را به همراه دارد. با این تفاوت که حاصل این‌ها نیز یک IObservable است که باید Subscribe آن‌را برای دریافت نتیجه فراخوانی کرد:
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                          .ToObservable()
                          .Window(10);

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
     numbers.Sum().Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number));
});
در این حالت متد Window، برخلاف متد Buffer، توالی numbers را هربار کش نمی‌کند و به این ترتیب می‌توان به مصرف حافظه‌ی کمتری رسید.


کاربردهای دنیای واقعی

در اینجا دو مثال از بکارگیری متد Buffer را جهت پردازش مجموعه‌های عظیمی از اطلاعات و نمایش همزمان آن‌ها در رابط کاربری ملاحظه می‌کنید.
مثال اول: فرض کنید قصد دارید تمام فایل‌های درایو C خود را توسط یک TreeView نمایش دهید. در این حالت نباید رابط کاربری برنامه در حالت هنگ به نظر برسد. همچنین به علت زیاد بودن تعداد فایل‌ها و نمایش همزمان آن‌ها در UI، نباید CPU Usage برنامه تا حدی باشد که در کار سایر برنامه‌ها اخلال ایجاد کند. در این مثال‌ها با استفاده از Rx و متد بافر آن، هربار مثلا 1000 آیتم را بافر کرده و سپس یکجا در TreeView نمایش می‌دهند. به این ترتیب دو شرط یاد شده محقق می‌شوند.
The Rx Framework By Example

مثال دوم: خواندن تعداد زیادی رکورد از بانک اطلاعاتی به همراه نمایش همزمان آن‌ها در UI بدون اخلالی در کار سیستم و همچنین هنگ کردن برنامه.
Using Reactive Extensions for Streaming Data from Database
مطالب
دنیای چابک-قسمت اول
داخل وبلاگها و وب سایتهای فارسی زبان(مربوط به برنامه نویسی) که جستجو میکنیم شاهد  کلمه ای هستیم که تازه به چشممان میخورد:Agile(چابک). البته لازم به ذکر است این کلمه چیز جدیدی نیست و سابقه ای در حدود 10 سال دارد(February 2001 ).که جمعی از برنامه نویسان بیانیه ای را تحت عنوان چابک (Agile ) تهیه کردند که متن آن به شرح زیر است:

 ما با توسعه نرم افزار و کمک به دیگران در انجام آن . در حال کشف راه‌های بهتری برای توسعه نرم افزار هستیم. از این طریق باید دست یابیم به ارزش :
  1. افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها 
  2. نرم افزار کارکننده بالاتر از مستندات جامع
  3. مشارکت مشتری در انجام کار بالاتر از قرارداد کار
  4. پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی یک طرح
با وجود اینکه موارد سمت چپ نیز ارزشمند هستند ولی ما برای موارد سمت راست ارزش بیشتری قائل هستیم .
که این بیانیه بر پایه 12 اصل(Agile  principles)
  1. بالاترین اولویت ما جلب رضایت مشتری با تحویل زود و مداوم نرم افزاری ارزشمند می‌باشد 
  2. استقبال از تغییر نیازمندی ها، حتی در اواخر فرآیند توسعه. فرآیند‌های چابک، تغییر را در جهت مزیتِ رقابتی مشتری مهار میکنند
  3. تحویل زود به زود نرم‌افزار قابل استفاده دو، سه هفته یک بار تا دو ، سه ماه یک بار با ترجیح بر فاصله‌های زمانی کوتاه‌تر
  4. ذی نفعان کسب و کار و توسعه دهنده‌ها می‌بایست به صورت روزانه در طول پروژه با هم کار کنند
  5. پروژه‌ها را بر دوش افراد با انگیزه بنا کنید. فضای لازم رابه آنها بدهید و از نیازهای آن‌ها پشتیبانی کنید وبه آنها اعتماد کنید تا کارها را انجام دهند
  6. کارآمدترین و موثرترین روش انتقال اطلاعات به تیم توسعه و تبادل آن در میان اعضای تیم ، گفتگوی چهره به چهره است
  7. نرم افزار قابل استفاده اصلی‌ترین معیار سنجش پیشرفت است 
  8. فرآیند‌های چابک توسعه پایدار را ترویج می‌دهندحامیان مالی , توسعه دهندگان و کاربران باید بتوانند سرعت پیشرفت ثابتی را برای مدت نامحدودی حفظ کنند
  9. توجه مداوم به برتری فنی و طراحی خوب باعث افزایش چابکی می‌شود
  10. سادگی -- هنر به حداکثر رساندن مقدار کار انجام نشده -- ضروری است
  11. بهترین معماری‌ها , نیاز مندی‌ها و طراحی‌ها از تیم‌های خود سازمانده پدید آور می‌شود
  12. در فواصل منظم , تیم برچگونگی موثرتر شدن تامل وتفکر می‌نماید و سپس تیم رفتار خود را بر اساس بازتاب این تفکر تنظیم و هم سو می‌نماید
متاسفانه در ایران حالا یا به علت سواد کم و یا به هر علتی از این بیانیه برداشتهایی متفاوت و غلط عده ای اونو به بازی تشبیه کردن و عده ای هم با اون کار میکنن ولی هیچکدوم از اصل‌های اونو رعایت نمیکنن و بعد که پروژه شکست خورد میگن:متدولوژی خوب نبود و ... .
وقتی کتاب Agile Principles, Patterns, and Practices in C# رو مطالعه میکنید به این نتیجه میرسید که بیشترین چیزی که تاکید داره روی ارتباطات هستش.
قصد دارم در قالب چند پست به شما این اصول رو معرفی کنم.
مطالب
روش‌هایی برای بهبود سرعت برنامه‌های مبتنی بر Entity framework
در این مطلب تعدادی از شایع‌ترین مشکلات حین کار با Entity framework که نهایتا به تولید برنامه‌هایی کند منجر می‌شوند، بررسی خواهند شد.

مدل مورد بررسی

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }

    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
کوئری‌هایی که در ادامه بررسی خواهند شد، بر روی رابطه‌ی one-to-many فوق تعریف شده‌اند؛ یک کاربر به همراه تعدادی مطلب منتشر شده.


مشکل 1: بارگذاری تعداد زیادی ردیف
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در بسیاری از اوقات، در برنامه‌های خود تنها نیاز به مشاهده‌ی قسمت خاصی از یک سری از اطلاعات، وجود دارند. به همین جهت بکارگیری متد ToList بدون محدود سازی تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی سرور و همچنین بالا رفتن میزان داده‌ای که هر بار باید بین سرور و کلاینت منتقل شوند، خواهد شد. یک چنین برنامه‌هایی بسیار مستعد به استثناهایی از نوع out of memory هستند.
راه حل:  با استفاده از Skip و Take، مباحث صفحه‌ی بندی را اعمال کنید.


مشکل 2: بازگرداندن تعداد زیادی ستون
 var data = context.BlogPosts.ToList();
فرض کنید View برنامه، در حال نمایش عناوین مطالب ارسالی است. کوئری فوق، علاوه بر عناوین، شامل تمام خواص تعریف شده‌ی دیگر نیز هست. یک چنین کوئری‌هایی نیز هربار سبب هدر رفتن منابع سرور می‌شوند.
راه حل: اگر تنها نیاز به خاصیت Content است، از Select و سپس ToList استفاده کنید؛ البته به همراه نکته 1.
 var list = context.BlogPosts.Select(x => x.Content).Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 3: گزارشگیری‌هایی که بی‌شباهت به حمله‌ی به دیتابیس نیستند
 foreach (var post in context.BlogPosts)
{
     Console.WriteLine(post.User.Name);
}
فرض کنید قرار است رکوردهای مطالب را نمایش دهید. در حین نمایش این مطالب، در قسمتی از آن باید نام نویسنده نیز درج شود. با توجه به رابطه‌ی تعریف شده، نوشتن post.User.Name به ازای هر مطلب، بسیار ساده به نظر می‌رسد و بدون مشکل هم کار می‌کند. اما ... اگر خروجی SQL این گزارش را مشاهده کنیم، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی، جهت دریافت نام نویسنده یک مطلب وجود دارد.
این مورد به lazy loading مشهور است و در مواردی که قرار است با یک مطلب و یک نویسنده کار شود، شاید اهمیتی نداشته باشد. اما در حین نمایش لیستی از اطلاعات، بی‌شباهت به یک حمله‌ی شدید به بانک اطلاعاتی نیست.
راه حل: در گزارشگیری‌ها اگر نیاز به نمایش اطلاعات روابط یک موجودیت وجود دارد، از متد Include استفاده کنید تا Lazy loading لغو شود.
 foreach (var post in context.BlogPosts.Include(x=>x.User))


مشکل 4:  فعال بودن بی‌جهت مباحث ردیابی اطلاعات
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در اینجا ما فقط قصد داریم که لیستی از اطلاعات را دریافت و سپس نمایش دهیم. در این بین، هدف، ویرایش یا حذف اطلاعات این لیست نیست. یک چنین کوئری‌هایی مساوی هستند با تشکیل dynamic proxies مخصوص EF جهت ردیابی تغییرات اطلاعات (مباحث AOP توکار). EF توسط این dynamic proxies، محصور کننده‌هایی را برای تک تک آیتم‌های بازگشت داده شده از لیست تهیه می‌کند. در این حالت اگر خاصیتی را تغییر دهید، ابتدا وارد این محصور کننده (غشاء نامرئی) می‌شود، در سیستم ردیابی EF ذخیره شده و سپس به شیء اصلی اعمال می‌گردد. به عبارتی شیء در حال استفاده، هر چند به ظاهر post.User است اما در واقعیت یک User دارای روکشی نامرئی از جنس dynamic proxy‌های EF است. تهیه این روکش‌ها، هزینه‌بر هستند؛ چه از لحاظ میزان مصرف حافظه و چه از نظر سرعت کار.
راه حل: در گزاشگیری‌ها، dynamic proxies را توسط متد AsNoTracking غیرفعال کنید:
 var data = context.BlogPosts.AsNoTracking().Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 5: باز کردن  تعداد اتصالات زیاد به بانک اطلاعاتی در طول یک درخواست

هر Context دارای اتصال منحصربفرد خود به بانک اطلاعاتی است. اگر در طول یک درخواست، بیش از یک Context مورد استفاده قرار گیرد، بدیهی است به همین تعداد اتصال باز شده به بانک اطلاعاتی، خواهیم داشت. نتیجه‌ی آن فشار بیشتر بر بانک اطلاعاتی و همچنین کاهش سرعت برنامه است؛ از این لحاظ که اتصالات TCP برقرار شده، هزینه‌ی بالایی را به همراه دارند.
روش تشخیص:
        private void problem5MoreThan1ConnectionPerRequest() 
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var count = context.BlogPosts.ToList();
            }
        }
داشتن متدهایی که در آن‌ها کار وهله سازی و dispose زمینه‌ی EF انجام می‌شود (متدهایی که در آن‌ها new Context وجود دارد).
راه حل: برای حل این مساله باید از روش‌های تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. یک Context وهله سازی شده‌ی در طول عمر یک درخواست، باید بین وهله‌های مختلف اشیایی که نیاز به Context دارند، زنده نگه داشته شده و به اشتراک گذاشته شود.


مشکل 6: فرق است بین IList و IEnumerable
DataContext = from user in context.Users
                      where user.Id>10
                      select user;
خروجی کوئری LINQ نوشته شده از نوع IEnumerable است. در EF، هربار مراجعه‌ی مجدد به یک کوئری که خروجی IEnumerable دارد، مساوی است با ارزیابی مجدد آن کوئری. به عبارتی، یکبار دیگر این کوئری بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهد شد و رفت و برگشت مجددی صورت می‌گیرد.
زمانیکه در حال تهیه‌ی گزارشی هستید، ابزارهای گزارشگیر ممکن است چندین بار از نتیجه‌ی کوئری شما در حین تهیه‌ی گزارش استفاده کنند. بنابراین برخلاف تصور، data binding انجام شده، تنها یکبار سبب اجرای این کوئری نمی‌شود؛ بسته به ساز و کار درونی گزارشگیر، چندین بار ممکن است این کوئری فراخوانی شود.
راه حل: یک ToList را به انتهای این کوئری اضافه کنید. به این ترتیب از نتیجه‌ی کوئری، بجای اصل کوئری استفاده خواهد شد و در این حالت تنها یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد خواهید بود.


مشکل 7: فرق است بین IQueryable و IEnumerable

خروجی IEnumerable، یعنی این عبارت را محاسبه کن. خروجی IQueryable یعنی این عبارت را درنظر داشته باش. اگر نیاز است نتایج کوئری‌ها با هم ترکیب شوند، مثلا بر اساس رابط کاربری برنامه، کاربر بتواند شرط‌های مختلف را با هم ترکیب کند، باید از ترکیب IQueryableها استفاده کرد تا سبب رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی نشویم.


مشکل 8: استفاده از کوئری‌های Like دار
 var list = context.BlogPosts.Where(x => x.Content.Contains("test"))
این نوع کوئری‌ها که در نهایت به Like در SQL ترجمه می‌شوند، سبب full table scan خواهند شد که کارآیی بسیار پایینی دارند. در این نوع موارد توصیه شده‌است که از روش‌های full text search استفاده کنید.


مشکل 9: استفاده از Count بجای Any

اگر نیاز است بررسی کنید مجموعه‌ای دارای مقداری است یا خیر، از Count>0 استفاده نکنید. کارآیی Any و کوئری SQL ایی که تولید می‌کند، به مراتب بیشتر و بهینه‌تر است از Count>0.


مشکل 10: سرعت insert پایین است

ردیابی تغییرات را خاموش کرده و از متد جدید AddRange استفاده کنید. همچنین افزونه‌هایی برای Bulk insert نیز موجود هستند.


مشکل 11: شروع برنامه کند است

می‌توان تمام مباحث نگاشت‌های پویای کلاس‌های برنامه به جداول و روابط بانک اطلاعاتی را به صورت کامپایل شده در برنامه ذخیره کرد. این مورد سبب بالا رفتن سرعت شروع برنامه خصوصا در حالتیکه تعداد جداول بالا است می‌شود.
اشتراک‌ها
سایت UI Movement

سایتی جهت معرفی طراحی‌های رابط کاربری الهام بخش

سایت UI Movement
اشتراک‌ها
طراحی متریال - 4 : ساختار
در این مطلب می‌خواهیم در مورد ساختار کلی و عناصر رابط کاربری (Structure) صحبت کنیم . 
طراحی متریال - 4 : ساختار