مطالب
به اشتراک گذاری داده ها بین کنترلرها در AngularJs
در پست قبلی با مفاهیم کنترلر و مدل در AngularJs آشنا شدید. قصد دارم روشی را بررسی کنم که یک منبع داده را بین کنترل‌های تعریف شده در یک ماژول را به اشتراک بگذاریم.
ابتدا یک فایل جاوااسکریپ به نام module1 ایجاد می‌کنیم . در این فایل ابتدا ماژول خود را به Angular معرفی کرده و سپس با استفاده از دستور factory سرویس مورد نظر برای به اشتراک گذاری داده را می‌سازیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('BookData', function () {
    var books = [
        { code: 1, name: 'book1', },
        { code: 2, name: 'book2', },
        { code: 3, name: 'book3', },
        { code: 4, name: 'book4', },
        { code: 5, name: 'book5', }
    ];
    return books;    
});
همان طور که در پست قبلی شرح داده شده برای تعریف ماژول از دستور angular.module استفاده می‌کنیم. در خط بعدی یک سرویس به نام BookData را با استفاده از دستور factory در ماژول مربوطه ساخته می‌شود. تابع مورد نظر بک آرایه از کتاب‌ها را که هر کدام از آن‌ها شامل کد و نام است برگشت می‌دهد. قصد داریم کنترل‌های تعریف شده در ماژول myApp بتوانند به این لیست این کتاب‌ها دسترسی داشته باشند. در این مرحله ابتدا یک کنترلر به نام  به controller1 به صورت زیر می‌سازیم:
app.controller('controller1', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
تنها نکته قابل ذکر، تزریق مقادیر scope$ و BookData به تابع سازنده کنترلر مربوطه است. از scope$ برای مقید سازی مقادیر مدل به عناصر dom در view استفاده می‌شود و BookData در این جا دقیقا به مقدار برگشت داده شده از سرویس BookData اشاره می‌کند(نام سرویس مورد نظر دقیقا باید با مقداری که به عنوان آرگومان اول در تابع factory پاس می‌دهید یکی باشد). در نتیجه این مقدار را به متغیر books در scope$ نسبت می‌دهیم. برای کنترلر دوم نیز همین مراحل را تکرار می‌کنیم:
app.controller('controller2', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
در View مورد نظر نیز یک ارجاع به فایل ساخته شده بالا خواهیم داشت و سپس کدهای مربوط به نمایش را به صورت زیر می‌نویسیم(البته ارجاع به فایل اصلی angular.js فراموش نشود):

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/controller1.js"></script>  
<div ng-app="myApp"> <div ng-controller="controller1"> <p>Data from controller1</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> <div ng-controller="controller2"> <p>Data from controller2</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> </div>
ابتدا در تگ div اول با استفاده از ng-app محدوده ماژول مورد نظر در صفحه را تعیین کرده سپس با استفاده از تگ‌های div جداگانه  هر کدام از نواحی تحت کنترل مربوط به کنترلر‌های تعریف شده را مشخص می‌کنیم.
با استفاده از ng-repeat به راحتی در بین آرایه کتاب‌ها پیمایش کرده و لیست مورد نظر در صفحه نمایش داده می‌شود. (توضیحات مربوط به ng-repeat و {{}} در پست قبلی شرح داده شده است). خروجی به صورت زیر خواهد بود. واضح است که اطلاعات نمایش داده شده توسط هر دو کنترلر به دلیل استفاده از منبع داده ای یکسان، به یک شکل خواهد بود.

مطالب
ASP.NET Web API - قسمت پنجم
مدیریت کدهای وضعیت در Web API
تمامی پاسخ‌های دریافتی از Web API توسط Client، باید در قالب کدهای وضعیت HTTP باشند. دو کلاس جدید با نام‌های HttpResponseMessage و HttpResponseException همراه با ASP.NET MVC 4 معرفی شده اند که ارسال کدهای وضعیت پردازش درخواست به Client را آسان می‌سازند. به عنوان مثال، ارسال وضعیت برای چهار عمل اصلی بازیابی، ایجاد، آپدیت و حذف رکورد را بررسی می‌کنیم.

بازیابی رکورد
بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، در صورتی که منبع درخواستی Client پیدا نشد، باید کد وضعیت 404 برگشت داده شود. این حالت را در متد ذیل پیاده سازی کرده ایم.
public Product GetProduct(int id)
{
    Product item = repository.Get(id);
    if (item == null)
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound)); 
    }
    return item;
}
در صورتی که رکوردی با مشخصه‌ی درخواستی پیدا نشد، با استفاده از کلاس HttpResponseException، خطایی به Client ارسال خواهد شد. پارامتر سازنده‌ی این کلاس، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage است. سازنده‌ی کلاس HttpResponseMessage، مقداری از یک enum با نام HttpStatusCode را می‌پذیرد. مقدار NotFound، نشان از خطای 404 است و زمانی به کار می‌رود که منبع درخواستی وجود نداشته باشد. اگر محصول درخواست شده یافت شد، در قالب JSON برگشت داده می‌شود. در شکل ذیل، پاسخ دریافتی در زمان درخواست محصولی که وجود ندارد را ملاحظه می‌کنید.

ایجاد رکورد
برای ایجاد رکورد، Client درخواستی از نوع POST را همراه با داده‌های رکورد در بدنه‌ی درخواست به Server ارسال می‌کند. در ذیل، پیاده سازی ساده ای از این حالت را مشاهده می‌کنید.
public Product PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    return item;
}
 این پیاده سازی کار می‌کند اما کمبودهایی دارد:
  • کد وضعیت پردازش درخواست: به طور پیش فرض، Web API، کد 200 را در پاسخ ارسال می‌کند، اما بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که یک درخواست از نوع POST منجر به تولید منبعی می-شود، Server باید کد وضعیت 201 را به Client برگشت بدهد.
  • آدرس منبع جدید ایجاد شده: بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که منبعی بر روی Server ایجاد می‌شود، باید آدرس منبع جدید ایجاد شده از طریق هدر Location به Client ارسال شود.
با توجه به این توضیحات، متد قبل به صورت ذیل در خواهد آمد.
public HttpResponseMessage PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, item);

    string uri = Url.Link("DefaultApi", new { id = item.Id });
    response.Headers.Location = new Uri(uri);
    return response;
}
همان طور که ملاحظه می‌کنید، خروجی متد از نوع کلاس HttpResponseMessage است، چون با استفاده از این نوع می‌توانیم جزئیات مورد نیاز را در مورد نتیجه‌ی پردازش درخواست به مرورگر ارسال کنیم. همچنین، داده‌های رکورد جدید نیز در بدنه‌ی پاسخ، با یک فرمت مناسب مانند XML یا JSON برگشت داده می‌شوند. با استفاده از متد CreateResponse کلاس Request و پاس دادن کد وضعیت و شی ای که قصد داریم به Client ارسال شود به این متد، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage ایجاد می‌کنیم. آدرس منبع جدید نیز با استفاده از response.Headers.Location مشخص شده است. نمونه ای از پاسخ دریافت شده در سمت Client به صورت ذیل است.


آپدیت رکورد
آپدیت با استفاده از درخواست‌های از نوع PUT انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.

public void PutProduct(int id, Product product)
{
    product.Id = id;
    if (!repository.Update(product))
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound));
    }
}
نام متد با عبارت Put آغاز شده است. بنابراین توسط Web API برای پردازش درخواست‌های از نوع PUT در نظر گرفته می‌شود. متد قبل، دو پارامتر ورودی دارد. id برای مشخصه‌ی محصول، و محصول آپدیت شده که در پارامتر دوم قرار می‌گیرد. مقدار پارامتر id از آدرس دریافت می‌شود و مقدار پارامتر product از بدنه‌ی درخواست. به طور پیش فرض، Web API، مقدار داده هایی با نوع ساده مانند int، string و bool را از طریق route، و مقدار نوع‌های پیچیده‌تر مانند داده‌های یک کلاس را از بدنه‌ی درخواست می‌خواند.

حذف یک رکورد
حذف یک رکورد، با استفاده از درخواست‌های از نوع DELETE انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.
public HttpResponseMessage DeleteProduct(int id)
{
    repository.Remove(id);
    return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NoContent);
}
بر اساس مستندات پروتکل HTTP، اگر منبعی که Client قصد حذف آن را دارد از پیش حذف شده است، نباید خطایی به وی گزارش شود. معمولاً در متدهایی که وظیفه‌ی حذف منبع را بر عهده دارند، کد 204 مبنی بر پردازش کامل درخواست و پاسخ خالی برگشت داده می‌شود. این کد با استفاد از مقدار NoContent برای HttpStatusCode مشخص می‌شود.

فراخوانی متدها و مدیریت کدهای وضعیت HTTP در سمت Client
حال ببینیم چگونه می‌توان از متدهای قبل در سمت Client استفاده و خطاهای احتمالی آنها را مدیریت کرد.
بهتر است مثال را برای حالتی که در آن رکوردی آپدیت می‌شود بررسی کنیم. کدهای مورد نیاز برای فراخوانی متد PutProduct در سمت Client به صورت ذیل است.
var id = $("#myTextBox").val();

$.ajax({
  url: "/api/Test/" + id,
   type: 'PUT',
   data: { Id: "1", Name: "Tomato Soup", Category: "Groceries", Price: "1.39M" },
   cache: false,
   statusCode: {
       200: function (data) {
           alert("آپدیت انجام شد");
        },
       404:
            function () {
                alert("خطا در آپدیت");
            }
      }
});
از متدهای get، getJson یا post در jQuery نمی‌توان برای عمل آپدیت استفاده نمود، چون Web API انتظار دارد تا نام فعل درخواستی، PUT باشد. اما با استفاده از متد ajax و ذکر نام فعل در پارامتر type آن می‌توان نوع درخواست را PUT تعریف کرد. خط 5 بدین منظور است. از طریق خصیصه‌ی statusCode نیز می‌توان کدهای وضعیت مختلف HTTP را بررسی کرد. دو کد 200 و 404 که به ترتیب نشان از موفقیت و عدم موفقیت در آپدیت رکورد هستند تعریف شده و پیغام مناسب به کاربر نمایش داده می‌شود.
در حالتی که آپدیت با موفقیت همراه باشد، بدنه‌ی پاسخ به شکل ذیل است.


  و در صورتی که خطایی رخ دهد، بدنه‌ی پاسخ دریافتی به صورت ذیل خواهد بود.


نظرات مطالب
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC
با تشکر از شما. حالت پیشرفته‌تر این مساله، کار با مدل‌های تو در تو هست. برای مثال:
    public class CompanyModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string CompanyName { get; set; }
        public string CompanyAbbr { get; set; }

        public Product Product { set; get; }
    }

    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
    }
در اینجا اگر بخواهیم Product.Id را بررسی کنیم:
var data = PropertyExtensions.PropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
فقط Id آن دریافت می‌شود.
راه حلی که از کدهای EF برای این مساله استخراج شده به صورت زیر است (نمونه‌اش متد Include تو در تو بر روی چند خاصیت):
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace PropertyExtensionsApp
{
    public class PropertyHelper : ExpressionVisitor
    {
        private Stack<string> _stack;
        public string GetNestedPropertyPath(Expression expression)
        {
            _stack = new Stack<string>();
            Visit(expression);
            return _stack.Aggregate((s1, s2) => s1 + "." + s2);
        }

        protected override Expression VisitMember(MemberExpression expression)
        {
            if (_stack != null)
                _stack.Push(expression.Member.Name);
            return base.VisitMember(expression);
        }

        public string GetNestedPropertyName<TEntity>(Expression<Func<TEntity, object>> expression)
        {
            return GetNestedPropertyPath(expression);
        }
    }
}
در این حالت خواهیم داشت:
var name = new PropertyHelper().GetNestedPropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
که خروجی Product.Id را بر می‌گرداند.
نظرات مطالب
ایجاد نقشه سایت (Site Map) داینامیک
نیاز به کمی اصلاح دارد. جنریک هندلرها برای معرفی به سیستم مسیریابی باید از طریق یک IRouteHandler معرفی شوند:
// نحوه‌ی معرفی جنریک هندلر به سیستم مسیریابی
public class RouteHandler : System.Web.Routing.IRouteHandler
{
    public IHttpHandler GetHttpHandler(System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
    {
        return new Sitemap();
    }
}

// Global.asax file
void Application_Start(object sender, EventArgs e)
{
    RouteTable.Routes.Add(new Route("sitemap.xml", new RouteHandler()));
}
خلاصه آن به صورت یک متد الحاقی
مطالب
تشخیص باز و مشاهده شدن ایمیل‌های ارسالی از یک برنامه وب توسط کاربران
شاید برای شما به عنوان برنامه نویس، پیش آمده باشد که بخواهید از برنامه خود یک یا چند ایمیل به کابران ارسال کنید. آیا تا به حال نیاز داشته‌اید بدانید آیا ایمیل ارسالی، توسط کاربر باز شده‌است یا خیر؟ چند نفر ایمیل شما را خوانده‌اند؟ چه زمانی ایمیل را باز کرده‌اند؟ و ...

برای این کار روش استاندارد و مستقیمی وجود ندارد؛ اما  با استفاده از بعضی از روشها مانند ارسال عکس مخفی، برخی تگ‌هایی که یک آدرس را فراخوانی می‌کنند (مانند bgsound)، کلیک روی لینک و یا ترکیبی از چند روش می‌توان تا حدود زیادی به اهداف فوق رسید.

روشی که بررسی خواهیم کرد، مبتنی بر ارسال عکس بوده و برای شروع، به یک عکس بسیار کوچک (1X1) با حجم کم و غیرقابل دید (Transparent) نیاز داریم که می‌توانید یکی از آنها را از این آدرس انتخاب کنید. در این روش به همراه ایمیل، این عکس را ارسال خواهیم کرد (در تگ img). عکس باید بگونه‌ای باشد که ظاهر ایمیل را تحت تأثیر قرار ندهد و آدرس عکس باید طوری تنظیم شود که به برنامه ما یک درخواست را ارسال کند و برنامه با توجه به درخواست ارسال شده، عملیات لازم را انجام دهد. 

مثالی از عکسی که باید ارسال شود: 

<img src='http://www.example.com/1x1.gif' style='width:1px;height:1px;'>

برای شروع یک برنامه‌ی ASP.NET Core را ایجاد کرده و مراحل ارسال ایمیل را طی نمایید:
private bool SendEmail(string mail_to, string mail_subject, string mail_body)
{
    bool result = false;
    try
    {
      SmtpClient client = new SmtpClient("smtp.gmail.com");
      client.UseDefaultCredentials = false;
      client.EnableSsl = true;
      client.Port = 587;
      client.Credentials = new NetworkCredential("from@mail.com", "your_gmail_password");
      MailMessage mailMessage = new MailMessage();       mailMessage.From = new MailAddress("from@mail.com");       mailMessage.To.Add(mail_to);       mailMessage.Body = mail_body;       mailMessage.Subject = mail_subject;       client.Send(mailMessage);       result = true;      }      catch (Exception ex)      {       result = false;      }      return result; }
public IActionResult SendEmailWithTransparentImage()
{
   var email_body = "your_email_body";            
   var imageUrl = Url.Action("ImageRequestFromEmail", "Home", new {user_id=12345}, protocol: Url.ActionContext.HttpContext.Request.Scheme);            
   var imageTag = $"<img src='{imageUrl}' style='width:1px;height:1px;'>";            
   email_body += imageTag;
   var result = SendEmail("to@email.com", "test image", email_body);
   return View(result);
}

سپس اکشن متد پاسخ به درخواست عکس از طرف سرویس دهنده ایمیل را ایجاد نمایید:
[Route("1x1.gif")]
public IActionResult ImageResponse()
{
   //درخواست عکس ارسال شده و اینجا باید عملیات دلخواه را انجام دهیم
   var emailOpenDate = DateTime.Now;
            
   //سپس عکس را در جواب درخواست ارسال میکنیم
   byte[] imagegBytes = Convert.FromBase64String("R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAI=");
   return File(imagegBytes, "image/gif");
}
اگر اکشن SendEmailWithTransparentImage فراخوانی شود، یک ایمیل که حاوی عکس مورد نظر است، ارسال می‌شود. کاربر با باز کردن ایمیل باعث می‌شود سرویس دهنده ایمیل، درخواست خواندن عکس را به برنامه شما داده و اکشنی را که برای پاسخ به درخواست ارسال عکس نوشته شده، فراخوانی کند. از این طریق متوجه خواهیم شد که ایمیل توسط کاربر باز و مشاهده شده‌است.
بدیهی است می‌توان یک سری کوئری استرینگ را برای بهتر شدن فرآیند، به آدرس عکس مورد نظر اضافه کرد:
<img src='http://www.example.com/1x1.gif?user_id=12345' style='width:1px;height:1px;'>

در این صورت باید تغییراتی را در کدها لحاظ کنیم:
در اکشن SendEmailWithTransparentImage  :
var imageUrl = Url.Action("ImageResponse, "Home", new {user_id=12345},protocol: Url.ActionContext.HttpContext.Request.Scheme);
و امضای اکشن ImageResponse را به‌صورت زیر تغییر می‌دهیم:
public IActionResult ImageResponse(int user_id)

استفاده از عکس‌های کوچک به علت سربار کم و پشتیبانی مرورگرها، بسیار مرسوم بوده و بسیاری از آنالیزورهای سایت مانند google analytics، سایت‌های ارسال انبوه ایمیل و ...  برای رهگیری رفتار کاربران از این روش استفاده می‌کنند. 
برای مثال اگر در همین سایت Developer Tools مرورگر را باز کنید و صفحه را رفرش کنید در تب Network، با کمی دقت عکسی با کوئری استرینگ پیچیده خواهید یافت که مربوط به google analytics است و تقریبا تمام اطلاعات مورد نیاز خود در رابطه با رفتار کاربران در سایت جاری را با استفاده از این روش جمع آوری می‌کند.
مطالب
تزریق وابستگی (Dependency Injection) و توسعه پذیری
دانستن اینکه چگونه یک نرم افزار با قابلیت نگهداری بالا بنویسیم مهم است ، برای اکثر سیستم‌های سازمانی زمانی که در فاز نگهداری صرف می‌شود بیشتر از زمان فاز توسعه می‌باشد. به عنوان مثال تصور کنید در حال توسعه یک سیستم مالی هستید ، این سیستم احتمالا بین شش ماه تا یک زمان برای توسعه نیاز دارد و بقیه‌ی دوره‌ی پنج ساله صرف نگهداری سیستم خواهد شد. در فاز نگهداری زمان صرف رفع باگ ، افزودن امکانات جدید و یا تغییر عملکرد ویژگی‌های فعلی می‌شود. مهم است که این تغییرات راحت و سریع صورت پذیرد.
 اطمینان از اینکه کدها قابلیت نگهداری دارند به توسعه دهندگان احتمالی که در آینده به پروژه اضافه می‌شوند کمک می‌کند سریع کد‌های فعلی را درک کنند و مشغول کار شوند. روش‌های زیادی برای افزایش قابلیت نگهداری کد‌ها وجود دارد ، مانند نوشتن آزمون‌های واحد ، شکستن قسمت‌های بزرگ سیستم به قسمت‌های کوچک‌تر و ... در این مورد که ما از یکی از زبان‌های شئ گرا مانند C# استفاده می‌کنیم در حالت معمول کلاس‌ها باید با مسئولیت‌های مستقل و منحصر به فرد طراحی شوند به جای آنکه تمام مسئولیت‌ها از قبیل پردازش ورودی‌های کاربر ، رندر کردن HTML و حتی Query زدن به دیتابیس را به یک کلاس سپرد (مثلا Controller در MVC ) باید برای هر مقصود کلاسی مجزا طراحی کرد. با این روش نتیجه اینگونه خواهد بود که می‌توان هر قسمت از عملکرد را بدون نیاز به تغییر بقیه‌ی قسمت‌های Codebase تغییر داد.
در این مطلب قصد داریم به کمک تزریق وابستگی (ِDependency Injection) قسمت‌های مستقلتری توسعه دهیم. تکنیک تزریق وابستگی را نمی‌توان در یک مطلب وبلاگ و حتی یک فصل کامل از یک کتاب کامل تشریح کرد ، اگر جستجو کنید کتاب‌ها و آموزش‌های ویدویی زیادی هستند که فقط روی این تکنیک بحث و آموزش دارند. برای بیان مفهوم DI مثالی از یک سیستم ساده‌ی "چاپ اسناد" ارائه می‌کنیم ، این سیستم ممکن است کار‌های متفاوتی انجام دهد :
 این سیستم ابتدا باید یک سند را تحویل بگیرد ، سپس باید آن را به فرمت قابل چاپ در آورد و در انتها باید عمل اصلی چاپ را انجام دهد. برای اینکه سیستم ما ساختار خوبی داشته باشد می‌توان هر وظیفه را به کلاسی مجزا سپرد :
 کلاس Document : این کلاس اطلاعات سندی که قرار است چاپ شود را نگه می‌دارد.
کلاس DocumentRepository : این کلاس وظیفه‌ی بازیابی سند از فایل سیستم (یا هر منبع دیگری) را دارد.
 کلاس DocumentFormatter : یک وهله از سند را جهت چاپ آماده می‌کند.
کلاس Printer : مسئولیت ارتباط با سخت افزار Printer را دارد.
کلاس DocumentPrinter : مسئولیت سازماندهی اجزا سیستم را بر عهده دارد.
 در این مطلب پیاده سازی بدنه‌ی کلاس‌های بالا اهمیتی ندارد :
public class DocumentPrinter
{
  public void PrintDocument(string documentName)
  {
    var repository = new DocumentRepository();
    var formatter = new DocumentFormatter();         
    var printer = new Printer();              
    var document = repository                        
      .GetDocumentByName(documentName);               
    var formattedDocument = formatter.Format(document);    
    printer.Print(formattedDocument); 
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید در بدنه‌ی کلاس DocumentPrinter ابتدا وابستگی‌ها نمونه سازی شده اند ، سپس یک سند بر اساس نام دریافت شده و سند پس از آماده شدن به فرمت چاپ به چاپگر ارسال شده است.  کلاس DocumentPrinter به تنهایی قادر به چاپ سند نیست و برای انجام این کار نیاز به نمونه سازی همه‌ی وابستگی‌ها دارد .
 استفاده از این API اینگونه خواهد بود :
var documentPrinter = new DocumentPrinter();
documentPrinter.PrintDocument(@"c:\doc.doc");
در حال حاضر کلاس DocumentPrinter از DI استفاده نمی‌کند این کلاس Loosely coupled نیست. به طور مثال لازم است که API سیستم به گونه ای تغییر پیدا کند که سند به جای فایل سیستم از دیتابیس بازیابی شود ، باید کلاس جدیدی به نام DatabaseDocumentRepository تعریف شود و به جای DocumentRepository اصلی در بدنه‌ی DocumentPrinter استفاده شود ، در نتیجه با تغییر با تغییر دادن یک قسمت از برنامه مجبور به تغییر در قسمت دیگر شده ایم.(tightly coupled است یعنی به دیگر قسمت‌ها چفت شده است.)
  DI به ما کمک می‌کند که این چفت شدگی (coupling) را از بین ببریم.
استفاده از constructor injection:
 اولین قدم برای از بین بردن این چفت شدگی Refactor کردن کلاس DocumentPrinter هست ، پس از این Refactoring وظیفه‌ی وهله سازی مستقیم اشیاء از این کلاس گرفته می‌شود و نیازمندی‌های این کلاس از طریق سازنده به این کلاس تزریق می‌شود و فیلد‌های کلاس نگهداری می‌شود . به کد زیر توجه کنید :
public class DocumentPrinter
{
  private DocumentRepository _repository;
  private DocumentFormatter _formatter;       
  private Printer _printer;              
  public DocumentPrinter(             
    DocumentRepository repository,               
    DocumentFormatter formatter,      
    Printer printer)                  
  {                                   
    _repository = repository;         
    _formatter = formatter;           
    _printer = printer;               
  }
  public void PrintDocument(string documentName)
  {
    var document = _repository.GetDocumentByName(documentName);
    var formattedDocument = _formatter.Format(document);
    _printer.Print(formattedDocument);
  }
}
 اکنون برای استفاده از این کلاس باید نیازمندی هایش را قبل از ارسال به سازنده نمونه سازی کرد :
var repository = new DocumentRepository();
var formatter = new DocumentFormatter();
var printer = new Printer();
var documentPrinter = new DocumentPrinter(repository, formatter, printer);
documentPrinter.PrintDocument(@"c:\doc.doc");
بله هنوز طراحی خوبی نیست اما این یک مثال ساده از DI می‌باشد. هنوز مشکلاتی در این طراحی هست ، به طور مثال کلاس DocumentPrinter به یک پیاده سازی مشخص از وابستگی هایش چفت شده است. (هنوز برای استفاده از  DatabaseDocumentRepository باید DocumentPrinter را تغییر داد) پس این طراحی هنوز انعطاف پذیر نیست و نمی‌توان به سادگی برای آن آزمون واحد نوشت.
برای حل این مشکلات از Interface‌ها کمک می‌گیریم. اگر به مثال قبلی بازگردیم نگرانی هر دو کلاس DocumentRepository و DatabaseDocumentRepository دریافت سند می‌باشد ، تنها پیاده سازی تفاوت دارد ، پس می‌توان یک Interface تعریف کرد
public interface IDocumentRepository
{
  Document GetDocumentByName(string documentName);
}
 حال ما 2 کلاس داریم که هر دو یک Interface را پیاده سازی کرده اند می‌توان این کار را برای بقیه‌ی وابستگی‌های کلاس DocumentPrinter نیز انجام داد ، حالا باید DocumentPrinter را به گونه ای Refactor کنیم که وابستگی‌ها را بر اساس Interface دریافت کند :
public class DocumentPrinter
{
  private IDocumentRepository _repository;                        
  private IDocumentFormatter _formatter;                          
  private IPrinter _printer;                                      
  public DocumentPrinter(
    IDocumentRepository repository,
    IDocumentFormatter formatter,
    IPrinter printer)
  {
    _repository = repository;
    _formatter = formatter;
    _printer = printer;
  }
  public void PrintDocument(string documentName)
  {
    var document = _repository.GetDocumentByName(documentName);
    var formattedDocument = _formatter.Format(document);
    _printer.Print(formattedDocument);
  }
}
حالا به سادگی می‌توان پیاده سازی‌های متفاوتی را از وابستگی‌های DocumentPrinter انجام داد و به آن تزریق کرد. همچنین اکنون نوشتن آزمون واحد هم ممکن شده است ، می‌توان یک پیاده سازی جعلی از هر کدام از Interface‌ها انجام داد و جهت اهداف Unit testing از آن استفاده کرد. به طور مثال می‌توان یک پیاده سازی جعلی از IPrinter انجام داد و بدون نیاز به ارسال صفحه به پرینتر عملکرد سیستم را تست کرد.
با وجودی که موفق شدیم چفت شدگی میان DocumentPrinter و وابستگی هایش را از بین ببریم اما اکنون استفاده از آن پیچیده شده است ، هربار که قصد نمونه سازی شیء را داریم باید به یاد آوریم کدام پیاده سازی از Interface مورد نیاز است ؟ این پروسه را می‌توان به کمک یک DI Container اتوماسیون کرد.
DI Container یک Factory هوشمند است ، مانند بقیه‌ی کلاس‌های Factory وظیفه‌ی نمونه سازی اشیاء را بر عهده دارد. هوشمندی آن در اینجا هست که می‌داند چطور وابستگی‌ها را نمونه سازی کند . DI Container‌های زیادی برای .NET وجود دارند یکی از محبوب‌ترین آنها StructureMap می‌باشد که قبلا در سایت درباره آن صحبت شده است .
برای مثال جاری پس از افزودن StructureMap به پروژه کافی است در ابتدای شروع برنامه به آن بگوییم برای هر Interface کدام شیء را وهله سازی کند : 
ObjectFactory.Configure(cfg =>
{
  cfg.For<IDocumentRepository>().Use<FilesystemDocumentRepository>();
  cfg.For<IDocumentFormatter>().Use<DocumentFormatter>();
  cfg.For<IPrinter>().Use<Printer>();
});
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در پروفایل‌های AutoMapper در برنامه‌های ASP.NET Core
Profileهای AutoMapper، قابلیت تزریق وابستگی‌ها را در سازنده‌ی خود ندارند؛ به همین جهت در این مطلب، دو راه حل را جهت رفع این محدودیت بررسی می‌کنیم.


مثال: نیاز به نگاشت کلمه‌ی عبور، به کلمه‌ی عبور هش شده

فرض کنید موجودیت کاربری که قرار است در بانک اطلاعاتی ذخیره شود، چنین ساختاری را دارد:
namespace AutoMapperInjection.Entities
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }

        public string HashedPassword { set; get; }
    }
}
در اینجا کلمه‌ی عبور، به صورت معمولی ذخیره نمی‌شود و معادل هش شده‌ی آن ذخیره خواهد شد. اما اطلاعاتی را که از کاربر دریافت می‌کنیم:
namespace AutoMapperInjection.Models
{
    public class UserDto
    {
        public string Password { set; get; }
    }
}
حاوی کلمه‌ی عبور معمولی است که باید در حین نگاشت UserDto به User، هش شود. این اطلاعات نیز به صورت زیر توسط اکشن متد RegisterUser دریافت می‌شوند که توسط متد mapper.Map، قرار است به یک نمونه از شیء User تبدیل شود:
namespace AutoMapperInjection.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class HomeController : ControllerBase
    {
        private readonly IMapper _mapper;

        public HomeController(IMapper mapper)
        {
            _mapper = mapper ?? throw new NullReferenceException(nameof(mapper));
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public IActionResult RegisterUser(UserDto model)
        {
            var user = _mapper.Map<User>(model);

            // TODO: Save user

            return Ok();
        }
    }
}
کار این هش شدن نیز برای مثال توسط سرویس زیر انجام می‌شود:
using System;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;

namespace AutoMapperInjection.Services
{
    public interface IPasswordHasherService
    {
        string GetSha256Hash(string input);
    }

    public class PasswordHasherService : IPasswordHasherService
    {
        public string GetSha256Hash(string input)
        {
            using var hashAlgorithm = new SHA256CryptoServiceProvider();
            var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(input);
            var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
            return Convert.ToBase64String(byteHash);
        }
    }
}
به همین جهت در حین تعریف نگاشت‌های AutoMaper، نیاز خواهیم داشت تا بتوانیم از این سرویس استفاده کنیم.


روش اول: IValueResolver‌ها قابلیت تزریق وابستگی را در سازنده‌ی خود دارند

توسط یک IValueResolver سفارشی، می‌توانیم مشخص کنیم که برای مثال اطلاعات یک خاصیت خاص، چگونه باید از منبع دریافتی تامین شود:
        public class HashedPasswordResolver : IValueResolver<UserDto, User, string>
        {
            private readonly IPasswordHasherService _hasher;

            public HashedPasswordResolver(IPasswordHasherService hasher)
            {
                _hasher = hasher ?? throw new ArgumentNullException(nameof(hasher));
            }

            public string Resolve(UserDto source, User destination, string destMember, ResolutionContext context)
            {
                return _hasher.GetSha256Hash(source.Password);
            }
        }
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا می‌توان سرویس مدنظر را به سازنده‌ی این کلاس تزریق کرد و سپس از آن جهت تامین مقدار هش شده‌ی کلمه‌ی عبور استفاده کرد. IValueResolverها تنها تامین کننده‌ی مقدار یک خاصیت، در حین نگاشت هستند.

پس از آن، روش استفاده‌ی از این تامین کننده‌ی مقدار سفارشی، به صورت زیر است:
    public class UserDtoMappingsProfile : Profile
    {
        public UserDtoMappingsProfile()
        {
            // Map from User (entity) to UserDto, and back
            this.CreateMap<User, UserDto>()
                .ReverseMap()
                .ForMember(user => user.HashedPassword, exp => exp.MapFrom<HashedPasswordResolver>());
        }
    }
با این تعاریف، هر زمانیکه قرار است کار var user = _mapper.Map<User>(model) انجام شود، مقدار خاصیت HashedPassword، از طریق HashedPasswordResolver تامین می‌شود که در اینجا کار تزریق وابستگی‌های آن نیز به صورت خودکار توسط AutoMapper مدیریت می‌شود. البته بدیهی است که سرویس IPasswordHasherService باید به نحو زیر پیشتر به سیستم معرفی شده باشد:
namespace AutoMapperInjection
{
    public class Startup
    {
        public Startup(IConfiguration configuration)
        {
            Configuration = configuration;
        }

        public IConfiguration Configuration { get; }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IPasswordHasherService, PasswordHasherService>();
            services.AddAutoMapper(typeof(UserDtoMappingsProfile).Assembly);
            services.AddControllers();
        }


روش دوم: IMappingAction‌ها قابلیت تزریق وابستگی را در سازنده‌ی خود دارند

می‌توان پیش و یا پس از عملیات نگاشت، منطقی را توسط یک IMappingAction سفارشی بر روی آن اجرا کرد که در اینجا نیز امکان تزریق وابستگی در سازنده‌ی IMappingActionهای پیاده سازی شده، وجود دارد:
        public class UserDtoMappingsAction : IMappingAction<UserDto, User>
        {
            private readonly IPasswordHasherService _hasher;

            public UserDtoMappingsAction(IPasswordHasherService hasher)
            {
                _hasher = hasher ?? throw new ArgumentNullException(nameof(hasher));
            }

            public void Process(UserDto source, User destination, ResolutionContext context)
            {
                destination.HashedPassword = _hasher.GetSha256Hash(source.Password);
            }
        }
در اینجا می‌خواهیم مقدار یک یا چندین خاصیت از مقصد نگاشت را (شیء User در اینجا) پس از نگاشت ابتدایی از طریق مقدار دریافتی از کاربر، با منطق خاصی تغییر دهیم. برای مثال کلمه‌ی عبور ساده‌ی دریافتی را هش کنیم و به خاصیت خاصی نسبت دهیم (و یا حتی مقدار خواص دیگری را نیز پس از نگاشت، تغییر دهیم).

در این حالت روش استفاده‌ی از کلاس UserDtoMappingsAction به صورت زیر است:
    public class UserDtoMappingsProfile : Profile
    {
        public UserDtoMappingsProfile()
        {
            // Map from User (entity) to UserDto, and back
            this.CreateMap<User, UserDto>()
                .ReverseMap()
                .AfterMap<UserDtoMappingsAction>();
        }
    }


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: AutoMapperInjection.zip
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت دوم

آزمون واحد کلاس نگاشت تهیه شده

در مورد آشنایی با آزمون‌های واحد لطفا به برچسب مربوطه در سمت راست سایت مراجعه بفرمائید. همچنین در مورد اینکه چرا به این نوع API کلمه Fluent اطلاق می‌شود، می‌توان به تعریف آن جهت مطالعه بیشتر مراجعه نمود.

در این قسمت قصد داریم برای بررسی وضعیت کلاس نگاشت تهیه شده یک آزمون واحد تهیه کنیم. برای این منظور ارجاعی را به اسمبلی nunit.framework.dll به پروژه UnitTests که در ابتدای کار به solution جاری در VS.Net افزوده بودیم، اضافه نمائید (همچنین ارجاع‌هایی به اسمبلی‌های پروژه NHSample1 ، FluentNHibernate ، System.Data.SQLite ، NHibernate.ByteCode.Castle و Nhibernate نیز نیاز هستند). تمام اسمبلی‌های این فریم ورک‌ها از پروژه FluentNHibernate قابل استخراج هستند.

سپس سه کلاس زیر را به پروژه آزمون واحد اضافه خواهیم کرد.
کلاس TestModel : (جهت مشخص سازی محل دریافت اطلاعات نگاشت)

using FluentNHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class TestModel : PersistenceModel
{
public TestModel()
{
AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
}
}
}

کلاس FixtureBase : (جهت ایجاد سشن NHibernate در ابتدای آزمون واحد و سپس پاکسازی اشیاء در پایان کار)

using NUnit.Framework;
using NHibernate;
using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;

namespace UnitTests
{
public class FixtureBase
{
protected SessionSource SessionSource { get; set; }
protected ISession Session { get; private set; }

[SetUp]
public void SetupContext()
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.InMemory);

SessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
new TestModel());

Session = SessionSource.CreateSession();
SessionSource.BuildSchema(Session);
}

[TearDown]
public void TearDownContext()
{
Session.Close();
Session.Dispose();
}
}
}

و کلاس CustomerMapping_Fixture.cs : (جهت بررسی صحت نگاشت تهیه شده با کمک دو کلاس قبل)

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class CustomerMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_customer()
{
new PersistenceSpecification<Customer>(Session)
.CheckProperty(c => c.Id, 1001)
.CheckProperty(c => c.FirstName, "Vahid")
.CheckProperty(c => c.LastName, "Nasiri")
.CheckProperty(c => c.AddressLine1, "Addr1")
.CheckProperty(c => c.AddressLine2, "Addr2")
.CheckProperty(c => c.PostalCode, "1234")
.CheckProperty(c => c.City, "Tehran")
.CheckProperty(c => c.CountryCode, "IR")
.VerifyTheMappings();
}
}
}

توضیحات:
اکنون به عنوان یک برنامه نویس متعهد نیاز است تا کار صورت گرفته در قسمت قبل را آزمایش کنیم.
کار بررسی صحت نگاشت تعریف شده در قسمت قبل توسط کلاس استاندارد PersistenceSpecification فریم ورک FluentNHibernate انجام خواهد شد (در کلاس CustomerMapping_Fixture). این کلاس برای انجام عملیات آزمون واحد نیاز به کلاس پایه دیگری به نام FixtureBase دارد که در آن کار ایجاد سشن NHibernate (در قسمت استاندارد SetUp آزمون واحد) و سپس آزاد سازی آن را در هنگام خاتمه کار ، انجام می‌دهد (در قسمت TearDown آزمون واحد).
این ویژگی‌ها که در مباحث آزمون واحد نیز به آن‌ها اشاره شده است، سبب اجرای متدهایی پیش از اجرا و بررسی هر آزمون واحد و سپس آزاد سازی خودکار منابع خواهند شد.
برای ایجاد یک سشن NHibernate نیاز است تا نوع دیتابیس و همچنین رشته اتصالی به آن (کانکشن استرینگ) مشخص شوند. فریم ورک Fluent NHibernate با ایجاد کلاس‌های کمکی برای این امر، به شدت سبب ساده‌ سازی انجام آن شده است. در این مثال، نوع دیتابیس به SQLite و در حالت دیتابیس در حافظه (in memory)، تنظیم شده است (برای انجام امور آزمون واحد با سرعت بالا).
جهت اجرای هر دستوری در NHibernate نیاز به یک سشن می‌باشد. برای تعریف شیء سشن، نه تنها نیاز به مشخص سازی نوع و حالت دیتابیس مورد استفاده داریم، بلکه نیاز است تا وهله‌ای از کلاس استاندارد PersistanceModel را نیز جهت مشخص سازی کلاس نگاشت مورد استفاده مشخص نمائیم. برای این منظور کلاس TestModel فوق تعریف شده است تا این نگاشت را از اسمبلی مربوطه بخواند و مورد استفاده قرار دهد (بر پایی اولیه این مراحل شاید در ابتدای امر کمی زمانبر باشد اما در نهایت یک پروسه استاندارد است). توسط این کلاس به سیستم اعلام خواهیم کرد که اطلاعات نگاشت را باید از کدام کلاس دریافت کند.
تا اینجای کار شیء SessionSource را با معرفی نوع دیتابیس و همچنین محل دریافت اطلاعات نگاشت اشیاء معرفی کردیم. در دو سطر بعدی متد SetupContext کلاس FixtureBase ، ابتدا یک سشن را از این منبع سشن تهیه می‌کنیم. شیء منبع سشن در این فریم ورک در حقیقت یک factory object است (الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا) که امکان دسترسی به انواع و اقسام دیتابیس‌ها را فراهم می‌سازد. برای مثال اگر روزی نیاز بود از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده شود، می‌توان از کلاس MsSqlConfiguration بجای SQLiteConfiguration استفاده کرد و همینطور الی آخر.
در ادامه توسط شیء SessionSource کار ساخت database schema را نیز به صورت پویا انجام خواهیم داد. بله، همانطور که متوجه شده‌اید، کار ساخت database schema نیز به صورت پویا توسط فریم ورک NHibernate با توجه به اطلاعات کلاس‌های نگاشت، صورت خواهد گرفت.

این مراحل، نحوه ایجاد و بر پایی یک آزمایشگاه آزمون واحد فریم ورک Fluent NHibernate را مشخص ساخته و در پروژه‌های شما می‌توانند به کرات مورد استفاده قرار گیرند.

در ادامه اگر آزمون واحد را اجرا نمائیم (متد can_correctly_map_customer در کلاس CustomerMapping_Fixture)، نتیجه باید شبیه به شکل زیر باشد:



توسط متد CheckProperty کلاس PersistenceSpecification ، امکان بررسی نگاشت تهیه شده میسر است. اولین پارامتر آن، یک lambda expression خاصیت مورد نظر جهت بررسی است و دومین آرگومان آن، مقداری است که در حین آزمون به خاصیت تعریف شده انتساب داده می‌شود.

نکته:
شاید سؤال بپرسید که در تابع can_correctly_map_customer عملا چه اتفاقاتی رخ داده است؟ برای بررسی آن در متد SetupContext کلاس FixtureBase ، اولین سطر آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا عبارات SQL نهایی تولید شده را نیز بتوانیم در حین عملیات تست مشاهده نمائیم:

var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory);




مطابق متد تست فوق، عبارات تولید شده به شرح زیر هستند:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 1001
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id0_0_, customer0_.FirstName as FirstName0_0_, customer0_.LastName as LastName0_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_0_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_0_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode0_0_, customer0_.City as City0_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_0_0_ FROM "Customer" customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 1001

نکته جالب این عبارات، استفاده از کوئری‌های پارامتری است به صورت پیش فرض که در نهایت سبب بالا رفتن امنیت بیشتر برنامه (یکی از راه‌های جلوگیری از تزریق اس کیوال در ADO.Net که در نهایت توسط تمامی این فریم ورک‌ها در پشت صحنه مورد استفاده قرار خواهند گرفت) و همچنین سبب بکار افتادن سیستم‌های کش دیتابیس‌های پیشرفته مانند اس کیوال سرور می‌شوند (execution plan کوئری‌های پارامتری در اس کیوال سرور جهت بالا رفتن کارآیی سیستم کش می‌شوند و اهمیتی هم ندارد که حتما رویه ذخیره شده باشند یا خیر).

ادامه دارد ...

مطالب
ساخت یک اپلیکیشن ساده ToDo با ASP.NET Identity
یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم IdentityDbContext و دیگر DbContext‌های اپلیکیشن را ادغام کنیم چه باید کرد؟ مثلا یک سیستم وبلاگ که برخی کاربران می‌توانند پست جدید ثبت کنند، برخی تنها می‌توانند کامنت بگذارند و تمامی کاربران هم اختیارات مشخص دیگری دارند. در چنین سیستمی شناسه کاربران (User ID) در بسیاری از مدل‌ها (موجودیت‌ها و مدل‌های اپلیکیشن) وجود خواهد داشت تا مشخص شود هر رکورد به کدام کاربر متعلق است. در این مقاله چنین سناریو هایی را بررسی می‌کنیم و best practice‌های مربوطه را مرور می‌کنیم.
در این پست یک اپلیکیشن ساده ToDo خواهیم ساخت که امکان تخصیص to-do‌ها به کاربران را نیز فراهم می‌کند. در این مثال خواهیم دید که چگونه می‌توان مدل‌های مختص به سیستم عضویت (IdentityDbContext) را با مدل‌های دیگر اپلیکیشن مخلوط و استفاده کنیم.


تعریف نیازمندی‌های اپلیکیشن

  • تنها کاربران احراز هویت شده قادر خواهند بود تا لیست ToDo‌های خود را ببینند، آیتم‌های جدید ثبت کنند یا داده‌های قبلی را ویرایش و حذف کنند.
  • کاربران نباید آیتم‌های ایجاد شده توسط دیگر کاربران را ببینند.
  • تنها کاربرانی که به نقش Admin تعلق دارند باید بتوانند تمام ToDo‌های ایجاد شده را ببینند.
پس بگذارید ببینیم چگونه می‌شود اپلیکیشنی با ASP.NET Identity ساخت که پاسخگوی این نیازمندی‌ها باشد.
ابتدا یک پروژه ASP.NET MVC جدید با مدل احراز هویت Individual User Accounts بسازید. در این اپلیکیشن کاربران قادر خواهند بود تا بصورت محلی در وب سایت ثبت نام کنند و یا با تامین کنندگان دیگری مانند گوگل و فیسبوک وارد سایت شوند. برای ساده نگاه داشتن این پست ما از حساب‌های کاربری محلی استفاده می‌کنیم.
در مرحله بعد ASP.NET Identity را راه اندازی کنید تا بتوانیم نقش مدیر و یک کاربر جدید بسازیم. می‌توانید با اجرای اپلیکیشن راه اندازی اولیه را انجام دهید. از آنجا که سیستم ASP.NET Identity توسط Entity Framework مدیریت می‌شود می‌توانید از تنظیمات پیکربندی Code First برای راه اندازی دیتابیس خود استفاده کنید.
در قدم بعدی راه انداز دیتابیس را در Global.asax تعریف کنید.
Database.SetInitializer<MyDbContext>(new MyDbInitializer());


ایجاد نقش مدیر و کاربر جدیدی که به این نقش تعلق دارد

اگر به قطعه کد زیر دقت کنید، می‌بینید که در خط شماره 5 متغیری از نوع UserManager ساخته ایم که امکان اجرای عملیات گوناگونی روی کاربران را فراهم می‌کند. مانند ایجاد، ویرایش، حذف و اعتبارسنجی کاربران. این کلاس که متعلق به سیستم ASP.NET Identity است همتای SQLMembershipProvider در ASP.NET 2.0 است.
در خط 6 یک RoleManager می‌سازیم که امکان کار با نقش‌ها را فراهم می‌کند. این کلاس همتای SQLRoleMembershipProvider در ASP.NET 2.0 است.
در این مثال نام کلاس کاربران (موجودیت کاربر در IdentityDbContext) برابر با "MyUser" است، اما نام پیش فرض در قالب‌های پروژه VS 2013 برابر با "ApplicationUser" می‌باشد.
public class MyDbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<MyDbContext>
     {
          protected override void Seed(MyDbContext context)
          {
              var UserManager = new UserManager<MyUser>(new 

                                                UserStore<MyUser>(context)); 

              var RoleManager = new RoleManager<IdentityRole>(new 
                                          RoleStore<IdentityRole>(context));
   
              string name = "Admin";
              string password = "123456";
 
   
              //Create Role Admin if it does not exist
              if (!RoleManager.RoleExists(name))
              {
                  var roleresult = RoleManager.Create(new IdentityRole(name));
              }
   
              //Create User=Admin with password=123456
              var user = new MyUser();
              user.UserName = name;
              var adminresult = UserManager.Create(user, password);
   
              //Add User Admin to Role Admin
              if (adminresult.Succeeded)
              {
                  var result = UserManager.AddToRole(user.Id, name);
              }
              base.Seed(context);
          }
      }


حال فایلی با نام Models/AppModels.cs بسازید و مدل EF Code First اپلیکیشن را تعریف کنید. از آنجا که از EF استفاده می‌کنیم، روابط کلید‌ها بین کاربران و ToDo‌ها بصورت خودکار برقرار می‌شود.
public class MyUser : IdentityUser
      {
          public string HomeTown { get; set; }
          public virtual ICollection<ToDo>
                               ToDoes { get; set; }
      }
   
      public class ToDo
      {
          public int Id { get; set; }
          public string Description { get; set; }
          public bool IsDone { get; set; }
          public virtual MyUser User { get; set; }
      }

در قدم بعدی با استفاده از مکانیزم Scaffolding کنترلر جدیدی بهمراه تمام View‌ها و متدهای لازم برای عملیات CRUD بسازید. برای اطلاعات بیشتر درباره  نحوه استفاده از مکانیزم Scaffolding به این لینک مراجعه کنید.
لطفا دقت کنید که از DbContext فعلی استفاده کنید. این کار مدیریت داده‌های Identity و اپلیکیشن شما را یکپارچه‌تر می‌کند. DbContext شما باید چیزی شبیه به کد زیر باشد.
     public class MyDbContext : IdentityDbContext<MyUser>
      {
          public MyDbContext()
              : base("DefaultConnection")
          {
           }
    
           protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
           {
          public System.Data.Entity.DbSet<AspnetIdentitySample.Models.ToDo> 
                     ToDoes { get; set; }
      }

تنها کاربران احراز هویت شده باید قادر به اجرای عملیات CRUD باشند

برای این مورد از خاصیت Authorize استفاده خواهیم کرد که در MVC 4 هم وجود داشت. برای اطلاعات بیشتر لطفا به این لینک مراجعه کنید.
[Authorize]
public class ToDoController : Controller

کنترلر ایجاد شده را ویرایش کنید تا کاربران را به ToDo‌ها اختصاص دهد. در این مثال تنها اکشن متدهای Create و List را بررسی خواهیم کرد. با دنبال کردن همین روش می‌توانید متدهای Edit و Delete را هم بسادگی تکمیل کنید.
یک متد constructor جدید بنویسید که آبجکتی از نوع UserManager می‌پذیرد. با استفاده از این کلاس می‌توانید کاربران را در ASP.NET Identity مدیریت کنید.
 private MyDbContext db;
          private UserManager<MyUser> manager;
          public ToDoController()
          {
              db = new MyDbContext();
              manager = new UserManager<MyUser>(new UserStore<MyUser>(db));
          }

اکشن متد Create را بروز رسانی کنید

هنگامی که یک ToDo جدید ایجاد می‌کنید، کاربر جاری را در ASP.NET Identity پیدا می‌کنیم و او را به ToDo‌ها اختصاص می‌دهیم.
    public async Task<ActionResult> Create
          ([Bind(Include="Id,Description,IsDone")] ToDo todo)
          {
              var currentUser = await manager.FindByIdAsync
                                                 (User.Identity.GetUserId()); 
              if (ModelState.IsValid)
              {
                  todo.User = currentUser;
                  db.ToDoes.Add(todo);
                  await db.SaveChangesAsync();
                  return RedirectToAction("Index");
              }
   
              return View(todo);
          }

اکشن متد List را بروز رسانی کنید

در این متد تنها ToDo‌های کاربر جاری را باید بگیریم.
          public ActionResult Index()
          {
              var currentUser = manager.FindById(User.Identity.GetUserId());

               return View(db.ToDoes.ToList().Where(
                                   todo => todo.User.Id == currentUser.Id));
          }

تنها مدیران سایت باید بتوانند تمام ToDo‌ها را ببینند

بدین منظور ما یک اکشن متد جدید به کنترل مربوطه اضافه می‌کنیم که تمام ToDo‌ها را لیست می‌کند. اما دسترسی به این متد را تنها برای کاربرانی که در نقش مدیر وجود دارند میسر می‌کنیم.
     [Authorize(Roles="Admin")]
          public async Task<ActionResult> All()
          {
              return View(await db.ToDoes.ToListAsync());
          }

نمایش جزئیات کاربران از جدول ToDo ها

از آنجا که ما کاربران را به ToDo هایشان مرتبط می‌کنیم، دسترسی به داده‌های کاربر ساده است. مثلا در متدی که مدیر سایت تمام آیتم‌ها را لیست می‌کند می‌توانیم به اطلاعات پروفایل تک تک کاربران دسترسی داشته باشیم و آنها را در نمای خود بگنجانیم. در این مثال تنها یک فیلد بنام HomeTown اضافه شده است، که آن را در کنار اطلاعات ToDo نمایش می‌دهیم.
 @model IEnumerable<AspnetIdentitySample.Models.ToDo>
   
  @{
    ViewBag.Title = "Index";
  }
   
  <h2>List of ToDoes for all Users</h2>
  <p>
      Notice that we can see the User info (UserName) and profile info such as HomeTown for the user as well.
      This was possible because we associated the User object with a ToDo object and hence
      we can get this rich behavior.
  12:  </p>
   
  <table class="table">
      <tr>
          <th>
              @Html.DisplayNameFor(model => model.Description)
          </th>
          <th>
              @Html.DisplayNameFor(model => model.IsDone)
          </th>
          <th>@Html.DisplayNameFor(model => model.User.UserName)</th>
          <th>@Html.DisplayNameFor(model => model.User.HomeTown)</th>
      </tr>
  25:   
  26:      @foreach (var item in Model)
  27:      {
  28:          <tr>
  29:              <td>
  30:                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.Description)
  31:              </td>
  32:              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.IsDone)
              </td>
              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.User.UserName)
              </td>
              <td>
                  @Html.DisplayFor(modelItem => item.User.HomeTown)
              </td>
          </tr>
      }
   
  </table>

صفحه Layout را بروز رسانی کنید تا به ToDo‌ها لینک شود

<li>@Html.ActionLink("ToDo", "Index", "ToDo")</li>
 <li>@Html.ActionLink("ToDo for User In Role Admin", "All", "ToDo")</li>

حال اپلیکیشن را اجرا کنید. همانطور که مشاهده می‌کنید دو لینک جدید به منوی سایت اضافه شده اند.


ساخت یک ToDo بعنوان کاربر عادی

روی لینک ToDo کلیک کنید، باید به صفحه ورود هدایت شوید چرا که دسترسی تنها برای کاربران احراز هویت شده تعریف وجود دارد. می‌توانید یک حساب کاربری محلی ساخته، با آن وارد سایت شوید و یک ToDo بسازید.

پس از ساختن یک ToDo می‌توانید لیست رکوردهای خود را مشاهده کنید. دقت داشته باشید که رکوردهایی که کاربران دیگر ثبت کرده اند برای شما نمایش داده نخواهند شد.


مشاهده تمام ToDo‌ها بعنوان مدیر سایت

روی لینک ToDoes for User in Role Admin کلیک کنید. در این مرحله باید مجددا به صفحه ورود هدایت شوید چرا که شما در نقش مدیر نیستید و دسترسی کافی برای مشاهده صفحه مورد نظر را ندارید. از سایت خارج شوید و توسط حساب کاربری مدیری که هنگام راه اندازی اولیه دیتابیس ساخته اید وارد سایت شوید.
User = Admin
Password = 123456
پس از ورود به سایت بعنوان یک مدیر، می‌توانید ToDo‌های ثبت شده توسط تمام کاربران را مشاهده کنید.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #8
همان اصول زبان سی شارپ اینجا هم برقرار است. آیا در حالت متداول می‌توانید برای صدا زدن یک متد و ارسال پارامتر به آن بنویسید؟
ProductsList.GetProductsList(List<MvcApplication4.Models.Product>)
خیر. تعریف فوق در زبان سی شارپ معتبر نیست. برای تعریف یک متد به این شکل عمل می‌شود:
public static void GetProductsList(List<Product> list)
{
  // ...
}
اما برای صدا زدن این متد استاتیک، اصول سی‌شارپ باید رعایت شود:
ClassName.GetProductsList(...instance...)
در اینجا وهله یا instance ایی باید به آن پاس شود نه syntax آن و ... Model@ یک وهله است.