مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت اول - نصب پیشنیازها
AngularJS یک فریم ورک جاوا اسکریپتی، برای ساخت برنامه‌های تک صفحه‌ای سمت کاربر، توسط HTML ،CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک، حاوی اجزایی برای data binding، طراحی ماژولار، کار با سرویس‌های سمت سرور وب و امثال آن است. Angular 2 بازنویسی کامل نگارش 1 آن است و اهداف زیر را دنبال می‌کند:
- سرعت بالاتر بارگذاری و اجرای کدها
- استفاده از آخرین فناوری‌های وب مانند ES 6 و وب کامپوننت‌ها با پشتیبانی تا IE 9.
- سطح API آن با طراحی جدید آن، به شدت کاهش یافته و خلاصه شده‌است. همین امر یادگیری آن‌را نیز ساده‌تر می‌کند.

برای یادگیری Angular 2 نیازی به فراگیری Angular 1 نیست. در اینجا با آشنایی با TypeScript، به این نتیجه خواهید رسید که برنامه‌های Angular 2 چیزی بیشتر از یک مثال عملی TypeScript نیستند. زبان TypeScript، زبان اول و توصیه شده‌ی کار با Angular 2 است و مزیت آن دسترسی به تمام قابلیت‌های ES 6 است؛ با این تفاوت که کامپایلر TypeScript قادر است آن‌ها را به ES 5 یا نگارش فعلی جاوا اسکریپت که توسط تمام مرورگرها پشتیبانی می‌شود، ترجمه و تبدیل کند. به این نحو به یک طراحی شیءگرا، مدرن و با قابلیت نگهداری بالا خواهید رسید که با تمام مرورگرهای جدید نیز سازگار است.
بنابراین پیشنیاز‌های اصلی کار با Angular 2، فراگیری ES 6 و TypeScript هستند که دو سری ویژه و مختص به آن‌ها در سایت جاری تهیه شده‌اند:
«مبانی ES 6»
«مبانی TypeScript»

در این قسمت قصد داریم پیشنیازهای دریافت و نصب اجزاء و وابستگی‌های AngularJS 2 را به همراه TypeScript، در ویژوال استودیو 2015 بررسی کنیم. البته استفاده از ویژوال استودیو در اینجا ضروری نیست و اساسا AngularJS وابستگی به ویژوال استودیو ندارد. اگر به دنبال پشتیبانی بهتری از TypeScript هستید، VSCode رایگان، سورس باز و چند سکویی، گزینه‌ی بسیار بهتری است نسبت به ویژوال استودیوی کامل. البته این مورد تعجبی هم ندارد؛ از این جهت که VSCode با TypeScript نوشته شده‌است.


اهمیت آشنایی با npm

اگر در طی سال‌های اخیر با ویژوال استودیو کار کرده باشید، به طور قطع با NuGet نیز آشنا هستید. NuGet به عنوان یک package manager دات نتی شناخته می‌شود و کار آن دریافت وابستگی‌های یک پروژه، از مخزنی مشخص و نصب و به روز رسانی خودکار آن‌ها است. اما این روزها خارج از محیط توسعه‌ی مایکروسافت، مدیرهای بسته‌های دیگری مانند Bower نیز برای نصب و به روز رسانی بسته‌های front end مانند کتابخانه‌های CSS ایی و جاوا اسکریپتی، بسیار رواج پیدا کرده‌اند. Bower یکی از ابزارهای NodeJS است که توسط NPM یا NodeJS Package Manager نصب می‌شود. به این معنا که استفاده از Bower به معنای استفاده از NPM است. پیش از این از NPM صرفا جهت نصب بسته‌های مرتبط با NodeJS استفاده می‌شد، اما در طی یکسال اخیر، استفاده از NPM نیز برای مدیریت بسته‌های front end رواج پیدا کرده‌است و در صدر مدیر بسته‌های نصب کتابخانه‌های front end قرار دارد. همچنین در این حالت شما تنها نیاز به یک ابزار و یک فایل تنظیمات آن خواهید داشت، بجای استفاده از چندین ابزار و چندین فایل تنظیمات جداگانه. به علاوه این روزها انجام کارهای جدی جاوا اسکریپتی بدون دانش NPM دیگر میسر نیست. بهترین ابزارها، کامپایلرها، فشرده کننده‌های front end و امثال آن‌ها، تحت NodeJS اجرا می‌شوند. برای کار با AngularJS 2.0 و دریافت وابستگی‌های آن نیز استفاده از npm، روش پیش فرض و توصیه شده‌است.


کار با npm جهت دریافت وابستگی‌های کتابخانه‌های front end

برای کار با npm یا می‌توان از دستورات خط فرمان آن به صورت مستقیم استفاده کرد و یا از امکانات یکپارچگی آن با ویژوال استودیو نیز بهره گرفت که ما در ادامه از این روش استفاده خواهیم کرد. البته توانمندی‌های خط فرمان npm فراتر است از امکانات توکار VS.NET، اما در اینجا نیازی به آن‌ها نیست و هدف صرفا دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های مرتبط است.
ویژوال استودیوی 2015 به همراه ابزارهای NodeJS ارائه می‌شود. اما مشکل اینجا است که این ابزارها هم اکنون قدیمی شده‌اند و تطابقی با آخرین نگارش ابزارهای NodeJS ندارند. برای نمونه حین نصب وابستگی‌‌های AngularJS 2.0 که یکی از آن‌ها RxJS است، یک چنین خروجی را در پنجره‌ی output ویژوال استودیو مشاهده می‌کنید:
 npm WARN engine rxjs@5.0.0-beta.6: wanted: {"npm":">=2.0.0"} (current: {"node":"v0.10.31","npm":"1.4.9"})
به این معنا که نگارش‌های اخیر RxJS نیاز به npm با نگارشی بیشتر از 2 را دارند؛ اما نگارش npm پیش فرض ویژوال استودیو 1.4.9 است (البته باید دقت داشت که من به روز رسانی دوم VS 2015 را هم نصب کرده‌ام). برای رهایی از این مشکل، تنها کافی است تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم از نسخه‌ی اصلی خط فرمان npm، بجای نسخه‌ی پیش فرض خودش استفاده کند:


همانطور که در تصویر نیز ملاحظه می‌کنید، به مسیر Tools->Options->Projects and Solutions->External Web Tools مراجعه کرده و متغیر محیطی PATH ویندوز را به ابتدای لیست منتقل کنید. به این صورت ابزارهای به روز شده‌ی خط فرمان، مقدم خواهند شد بر ابزارهای قدیمی به همراه نگارش فعلی ویژوال استودیو.

البته فرض بر این است که آخرین نگارش nodejs را از آدرس https://nodejs.org/en دریافت و نصب کرده‌اید. با نصب آن، برنامه npm، در خط فرمان ویندوز به صورت مستقیم قابل استفاده خواهد بود؛ از این جهت که مسیر آن به PATH ویندوز اضافه شده‌است:



افزودن فایل project.json به پروژه

تا اینجا فرض بر این است که nodejs را از سایت آن دریافت و نصب کرده‌اید. همچنین متغیر PATH را در External Web Tools ویژوال استودیو به ابتدای لیست آن منتقل کرده‌اید تا همواره از آخرین نگارش npm نصب شده‌ی در سیستم، استفاده شود.
پس از آن همانند نیوگت که از فایل xml ایی به نام packages.config برای ثبت آخرین تغییرات خودش استفاده می‌کند، npm نیز از فایلی به نام package.json برای ذکر وابستگی‌های مورد نیاز پروژه بهره می‌برد. برای افزودن آن، از منوی Project گزینه‌ی Add new item را انتخاب کرده و سپس npm را در آن جستجو کنید:


در اینجا نام پیش فرض package.json را پذیرفته و این فایل را به پروژه و ریشه‌ی آن اضافه کنید.
اگر گزینه‌ی فوق را در لیست Add new item مشاهده نمی‌کنید، مهم نیست. یک فایل متنی را به نام package.json به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری اضافه کنید.
در ادامه محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
{
    "name": "asp-net-mvc5x-angular2x",
    "version": "1.0.0",
    "author": "DNT",
    "description": "",
    "scripts": {},
    "license": "Apache-2.0",
    "dependencies": {
        "jquery": "2.2.3",
        "angular2": "2.0.0-beta.15",
        "systemjs": "^0.19.26",
        "es6-promise": "^3.1.2",
        "es6-shim": "^0.35.0",
        "reflect-metadata": "0.1.2",
        "rxjs": "5.0.0-beta.2",
        "zone.js": "^0.6.12",
        "bootstrap": "^3.3.6"
    },
    "devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.9",
        "typings": "^0.8.1"
    },
    "repository": {
    }
}
این فایل تنظیمات، سبب بارگذاری خودکار وابستگی‌های مورد نیاز AngularJS 2.0 در ویژوال استودیو می‌شود.

چند نکته:
- هر زمانیکه این فایل را ذخیره کنید، بلافاصله کار دریافت این بسته‌ها از اینترنت آغاز خواهد شد. جزئیات آن‌را می‌توان در پنجره‌ی output ویژوال استودیو مشاهده کرد (و حتما این‌کار را جهت دیباگ کار انجام دهید. بسیاری از مشکلات و خطاها، در اینجا لاگ می‌شوند). بنابراین اگر قصد دارید کار همگام سازی تغییرات را انجام دهید، فقط کافی است دکمه‌های ctrl+s یا save را بر روی این فایل اعمال کنید.
- کاری که دکمه‌ی ctrl+s در این فایل انجام می‌دهد، اعمال خودکار دستور npm install بر روی پوشه‌ای است که package.json در آن قرار دارد. بنابراین برای دریافت این بسته‌ها، روش خط فرمان آن، ابتدا وارد شدن به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری و سپس صدور دستور npm install است (که نیازی به آن نیست و ویژوال استودیو این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد).
- بسته‌های دریافت شده، در پوشه‌ای به نام node_modules در ریشه‌ی پروژه ذخیره می‌شوند:


برای مشاهده‌ی آن‌ها می‌توان بر روی دکمه‌ی show all files در solution explorer کلیک نمائید.

- درون فایل package.json، پشتیبانی کاملی از intellisense وجود دارد. برای مثال اگر علاقمند بودید تا آخرین نگارش AngularJS را مشاهده کنید، پس از خاصیت angular2 در تنظیمات فوق، " را تایپ کنید تا منوی تکمیل کننده‌ای ظاهر شود:


بدیهی است این منو جهت دریافت آخرین اطلاعات، نیاز به اتصال به اینترنت را دارد.

البته همیشه آخرین شماره نگارش AngularJS 2.0 را در این آدرس نیز می‌توانید مشاهده کنید: CHANGELOG.md

- در این فایل شماره نگارش آغاز شده‌ای با ^ مانند "3.1.2^" به این معنا است که اجازه‌ی نصب نگارش‌های جدیدتری از 3.1.2 نیز داده شده‌است.


به روز رسانی کامپایلر TypeScript

نیاز است یکبار مطلب «مبانی TypeScript؛ تنظیمات TypeScript در ویژوال استودیو» را جهت آشنایی با نحوه‌ی به روز رسانی اجزای مرتبط با TypeScript مطالعه کنید.


افزودن فایل tsconfig.json به پروژه

مرحله‌ی بعد شروع به کار با AngularJS و TypeScript، انجام تنظیمات کامپایلر TypeScript است. برای این منظور از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item، عبارت typescript را جستجو کرده و در لیست ظاهر شده، گزینه‌ی TypeScript JSON Configuration File را با نام پیش فرض آن انتخاب کنید:


اگر این گزینه‌ی ویژه را در لیست add new items ندارید، مهم نیست. یک فایل متنی را به نام tsconfig.json به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری اضافه کنید.
پس از افزودن فایل tsconfig.json به ریشه‌ی سایت، تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
{
    "compileOnSave": true,
    "compilerOptions": {
        "target": "es5",
        "module": "system",
        "moduleResolution": "node",
        "noImplicitAny": false,
        "noEmitOnError": true,
        "removeComments": false,
        "sourceMap": true,
        "emitDecoratorMetadata": true,
        "experimentalDecorators": true
    },
    "exclude": [
        "node_modules",
        "wwwroot",
        "typings/main",
        "typings/main.d.ts"
    ]
}
در مورد جزئیات این تنظیمات در سری «مبانی TypeScript» و «تنظیمات کامپایلر TypeScript» بیشتر بحث شده‌است. فایل ویژه‌ی tsconfig.json تنظیمات پیش فرض ویژوال استودیو را جهت کار با TypeScript بازنویسی می‌کند. بنابراین زمانیکه از این فایل استفاده می‌شود، دیگر نیازی نیست به گزینه‌ی مختلف پروژه، جهت تنظیم TypeScript مراجعه کرد.
برای نمونه خاصیت compileOnSave سبب خواهد شد تا پس از ذخیره سازی یک فایل ts، بلافاصله فایل js معادل آْن تولید شود. نوع ماژول‌ها در اینجا به system.js تنظیم شده‌است و خروجی کدهای js آن از نوع ES 5 درنظر گرفته شده‌است. همچنین فعال سازی decorators نیز در اینجا صورت گرفته‌است. از این جهت که AngularJS2 استفاده‌ی گسترده‌ای را از این مفهوم، انجام می‌دهد.
در قسمت excludes به کامپایلر TypeScript اعلام شده‌است تا از یک سری از مسیرها مانند پوشه‌ی node_modules که پیشتر آن‌را تنظیم و دریافت کردیم، صرفنظر کند.


خلاصه‌ی بحث

تا اینجا با نحوه‌ی نصب پیشنیازهای AngularJS 2 و همچنین TypeScript آشنا شدیم. به صورت خلاصه:
- nmp اصلی را از سایت nodejs دریافت و نصب کنید.
- متغیر PATH را در ویژوال استودیو، به ابتدای لیست ابزارهای خارجی وب آن منتقل کنید تا از npm اصلی استفاده کند.
- فایل project.json را با محتوای ذکر شده، به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید. سپس یکبار آن‌را save کنید تا وابستگی‌ها را از اینترنت دریافت کند.
- اطمینان حاصل کنید که آخرین کامپایلر TypeScript را نصب کرده‌اید.
- فایل tsconfig.json را با محتوای ذکر شده، به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید.
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش نهم)
سال‌های مدیدی است که به طراحی پایگاه‌های sql پرداخته و تجاربی آموخته‌ایم. کتاب‌ها و مقالات زیادی در اینباره منتشر شده‌اند. از این‌رو در نحوه طراحی دیتابیس‌های رابطه‌ای اطلاعات زیادی کسب و مسائل زیادی را از این راه حل نموده‌ایم؛ ولی با ورود دیتابیس‌های NoSql و تنوع زیاد آن‌ها و روش‌های متنوعی که هر کدام از آن‌ها به طور جداگانه دارند باعث شد تجربه سال‌ها فعالیت و مدل ذهنی که داشتیم به یکباره تغییر کند و گاها بیشتر باعث گیج شدن می‌گردد. از این‌رو در این مقاله سعی داریم تکنیک‌ها مدل سازی اسناد را در دیتابیس مونگو، بررسی کنیم و مزایا و معایب هر یک را برشماریم.
در دیتابیس‌های قدیم، تمرکز بر روی نوشتن بود تا با کمترین افزونگی و تکرار و رعایت اصول ACID، اطلاعات را ذخیره نماییم. ولی در حال حاضر به دلیل دسترسی به فضاهای ذخیره سازی بزرگتر و همچنین افزایش ترافیک شبکه در واکشی دیتاها، قضیه عکس شده و تمرکز دیتابیس‌های NoSql بر روی خواندن میباشد. پس باید فاکتورهای مدل سازی طوری باشد تا خواندن در سریعترین حد امکان قرار بگیرد. البته مواردی چون حذف و به روزرسانی هم باید در این مورد بررسی شوند.
ارتباط اسناد با یکدیگر:
ارتباط اسناد از دو طریق امکان پذیر است:
  • حالت ارجاع  : شماره سند یا Object Id را شامل شده و در صورتیکه به اطلاعاتی نیاز داشتید، باید اطلاعات آن را در یک درخواست جداگانه واکشی نمایید. چون مونگو شامل جوین نبوده و جوین‌ها باید در سطح اپلیکیشن مدیریت شوند.
{
fname:'ali',
lname:'yeganeh',
accounts:[454354353,3455435]
}

  • حالت جاسازی سند (یا اسناد تو در تو) Embed :  در این حالت سند مورد نظر اطلاعات سند دیگری را در درون خود نگه میدارد. در این حالت به هیچ جوینی نیازی نیست و اطلاعات وابسته، به همراه خود سند اصلی واکشی می‌شوند. این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که مونگو یک دیتابیس غیر اتمیک هست و در صورتیکه اصل دیتا تغییر کند، تغییر یا به روزرسانی در سندهای Embed انجام نخواهد شد و در صورت نیاز باید خودتان به طور دستی آن را کنترل نمایید.
{
fname:'ali',
lname:'yeganeh',
accounts:[
{
  username:"ali",
  password:"123"
},
{
  username:"reza",
  password:"456"
}
]
}

مدل هایی با ارتباط یک به یک : 
در این نوع مدل سازی، دو سند داریم که یکی از آن‌ها Principle و دیگری Dependent محسوب می‌شود. برای ذخیره سازی آن‌ها عموما از حالت Embed استفاده میشود. در این حالت چون ارتباط بین دو سند به صورت یک به یک میباشد، در واقع این امکان وجود دارد تا سند مادری به طور جداگانه وجود نداشته باشد و همان سند به صورت Embed ذخیره میشود. در این حالت مشکلی از لحاظ اتمیک نبودن مونگو پیش نمیاید و  ویرایش راحت‌تری خواهد داشت.
مدل‌هایی با ارتباط یک به چند:
این اسناد را می‌توان به دو حالت بالا بر حسب نیازمندی سیستم ذخیره کرد. فرض کنید مثال زیر را که در سایت مونگو هم عنوان شده‌‌است، داریم:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...
}

publisher
{
   name : "Orielly",
   ...

}
در این حالت هر کتاب باید ارتباطی با ناشر خود داشته باشد. در صورتیکه به صورت Embed داخل سند قرار بگیرد و هر کتابی شامل اطلاعات ناشر خود باشد، نکات زیر مورد بررسی قرار میگیرند:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...,
publisher:
{
   name : "Orielly",
   ...

}
}

نکات مثبت:
  1. در این حالت در صورتیکه واکشی هر کتاب به همراه اطلاعات ناشر را نیاز داشته باشیم و یا پرس وجوهای ترکیبی نیاز باشد، در سریعترین زمان ممکن واکشی انجام خواهد شد.
  2. درج و مدیریت آن راحت‌تر خواهد بود.
نکات منفی:
  1. در صورتیکه اطلاعات ناشر نیاز به تغییرات اساسی داشته باشد و باید در تمامی سندها اصلاح گردد، باید تمامی اسناد مربوط به اطلاعات کتاب به روزرسانی شوند که هزینه سنگین‌تری را خواهد داشت.
  2. دیتای تکراری زیادی ذخیره خواهد شد و در نتیجه حافظه بیشتری را میطلبد.
  3. در صورتیکه تنها به اطلاعات ناشر نیاز باشد و اطلاعات ناشر در سند دیگری وجود نداشته باشد و فقط در سند کتاب وجود داشته باشد، واکشی آن هزینه سنگین‌تری را خواهد طلبید. به همین جهت توصیه میشود در صورتیکه دیتای شما می‌تواند به صورت یک موجودیت مستقل هم عمل کند، اطلاعات آن در سند دیگری که من به آن سند اصلی میگویم ذخیره شوند تا نمونه‌ها از روی آخرین ویرایش آن ساخته شوند و موقعی‌که تنها به واکشی آن اطلاعات نیاز است، همان‌ها بیرون کشیده شوند.
در روشی دیگری میتوان ارجاعی از ناشر را به شکل زیر در کتاب نگهداری کرد:
book
{
     name:'Scarlet Letter",
     Language:"English",
     Pages:124,
...,
publisher:1212121
}
نکات مثبت:
  1. عدم وجود تکرار اطلاعات
  2. چون تنها یک سند برای ویرایش وجود دارد، نیازی به اصلاح اسناد توکار نیست و ویرایش، هزینه کمتری خواهد داشت.
نکات منفی:
  1. عدم وجود جوین: در صورتیکه نیاز به جوین بزرگی باشد، این نوع جوین باید در سطح برنامه شما انجام شود و هزینه بر خواهد بود.

نگهداری نام کتاب‌ها در ناشر
انعطاف مونگو برای ایجاد مدل، گزینه‌های زیادی را پیش رو میگذارد و واقعا مدلسازی را بیشتر از قبل، چالش برانگیز میکند. در حالت دیگر میتوان اطلاعات کتاب را به صورت ارجاع، در سند ناشر نگهداری کرد. به عنوان مثال زمانیکه نیاز داریم کتب منتشرشده یک ناشر را ببینیم، شاید این گزینه بهتر باشد. البته در این حالت باید بتوان ارجاعات به کتاب را در تعداد محدودی نگهداری کرد؛ در غیر این صورت با تعداد زیادی ارجاع که شاید هیچگاه نیازی هم به آن‌ها نیست، خواهیم رسید و در این حالت شاید ارجاع به ناشر در سند کتاب بسیار بهتر به نظر برسد. البته میتوان در این حالت ناشر تنها به تعداد معدودی از آخرین کتابهایش دسترسی داشته باشد تا کاربر بتواند آخرین کتاب‌های منتشر شده‌ی ناشر را ببیند. 
حال با اطلاعات بالا چگونه مدلسازی کنیم؟
همانطور که گفتیم ابتدا تمرکز شما باید برای خواندن اطلاعات باشد و سپس معیارهایی چون به روزرسانی نیز بررسی گردند. به عنوان نمونه اطلاعات یک پست در وبلاگ را در نظر بگیرید. این سند شامل سندهای توکاری چون دسته بندی، اطلاعات نویسنده، معیارهایی چون امتیازدهی و بخش نظرات میباشد. در این حالت چون همه عناصر قرار است با یکدیگر بیرون کشیده شوند و در واقع تنها با یک سند سروکار داریم، کار بسیار سریعتر و راحت‌تر است. پس این ساختار گزینه مناسبی برای نمایش است:
Post
{
title:"C#",
body:"About C#",
tags:['C#','.Net','microsoft'],
Categories:[{name:'Programming'}],
votes:[{rate:3,user:42342},{rate:5,user:423445},...],
comments:[
{
text:"my comment1",
time:"10/2/1396",...},
...

]
}

حال این تصور را داشته باشید که ما تنها یک پست را نشان نمیدهیم و بلکه پست‌ها به صورت یک لیست قرار است نمایش داده شوند و با گزینه‌ی مشاهده‌ی مطلب می‌توانیم یک پست را به صورت کامل ببینیم. در این صورت همه اطلاعات همانند قبل هستند، بجز بخش نظرات که دیگر در این حالت کاربردی ندارد و دیتای اضافی است که به ناچار باید خوانده شود. پس در این حالت میگوییم این مدل برای خواندن مناسب نیست، چون باید تمام نظرات اسنادی که در لیست قرار دارند هم خوانده شوند. پس باید بخش نظرات را از سند پست وبلاگ جدا کنیم.
{
POST:45453,
count:35,
comments:[...]
}
سپس میگوییم هر سند نهایتا 16 مگابایت اطلاعات را نگهداری میکند و هم اینکه تعداد نظرات ممکن است بسیار زیاد باشند. پس هر سند را به تعدادی نظر محدود میکنیم به این حالت میگویند داریم یک Bucket میسازیم و مثلا هر باکت را به 100 کامنت محدود میکنیم. تا به الان وضعیت طراحی بهتری نسبت به قبل پیدا کردیم:
{
post:345345,
capacity:100,
count:35,
bucket:2,
comments:[...]
}
در این حالت حتی میتوانیم کامنتها را صفحه بندی کرده و در هر صفحه یک باکت را بخوانیم. برای نمایش این دو مورد آخری برای جداسازی دیتا بسیار خوب است. حتی میتوان یک کامنت را به همراه پاسخ‌های آن که به صورت درخت واره قرار گرفته اند نیز در یک سند جداگانه ذخیره کرد.
نکاتی که باید در حین طراحی در نظر بگیرید:
  1. همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نباید بگذارید تعداد آرایه‌های یک سند خیلی بزرگ شوند. در غیر اینصورت کارآیی مونگو به خصوص در حین ویرایش سند پایین خواهد آمد. در حین ویرایش، اگر سندی از اندازه‌ی خود بزرگتر نشود، مشکلی پیش نمیاید ولی اگر فضایی بیش از آنچه که  قبلا داشته به آن اضافه شود، سند نیاز به جابجایی و گسترش فضا خواهد داشت. در این حالت باید مونگو سند را به جای دیگری که فضای کافی برای آن وجود دارد، انتقال بدهد و میزان Disk Fragment به طبع بالا خواهد رفت. همچنین اندیس‌های آرایه‌ای هم با جابجا شدن دیتا نیاز به، به روزرسانی خواهند داشت و زمانی هم صرف به روزرسانی اندیس‌ها خواهد شد.
  2. مدیر محصول مونگو اظهار نظر صریحی در این مورد نکرد‌ه‌است، ولی به نظر می‌رسد نوع فرمت BSON از یک اسکن خطی در حافظه استفاده میکند و زمان بیشتری صرف پیدا کردن المان‌های انتهایی در آرایه خواهد شد؛ پس بیشتر عملیات در این نوع سند، با کندی مواجه خواهند شد. با توجه به کامنت‌هایی که در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی یافت شده‌است، آرایه ای با بیش از صدهزار آیتم ساده میتواند آسیب زا باشد؛ به همین دلیل توصیه میشود که اگر بیش از صدهزار آیتم نیاز است، از همان حالت Bucket استفاده شود.
  3. استفاده از اندیس‌ها هم سابقه‌ی دیرینه‌ای داشته و سعی کنید کوئری هایی بزنید که بر اساس اندیس‌های تعریف شده باشند تا واکشی دیتا سریعتر شود. پس نحوه کوئری نویسی و انتخاب فیلدی که اندیس میشود بسیار مهم است.
  4. استفاده از Projection تاثیری بر خواندن اسناد ندارد و هر سند به طور کامل واکشی می‌شود. projection تنها در بار‌ه‌ی ترافیک یا انتقال حجم کمتری از اطلاعات به سمت کلاینت تاثیرگذار میباشد. پس استفاده از projection بجای جدا سازی اسناد را دنبال نکنید.
مطالب
قیود مسیریابی در ASP.NET Core
Route Constraints قابلیتی است در ASP.NET Core که با استفاده از آن میتوانید از رسیدن مقادیر نامعتبر به پارامترهای Action متد یک Controller جلوگیری کنید.
بعنوان مثال میتوانید محدودیتی قرار دهید که Routing فقط زمانی انجام شود که پارامتر وارد شده توسط کاربر، از جنس int باشد:
[Route("api/[controller]")]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [HttpGet("{id:int}")]
    public IActionResult Get(int id)
    {
        return Ok(id);
    }
}
با قرار دادن یک Break-point در ابتدای اکشن متد، اگر سعی کنید این اکشن متد را با یک alpha string فراخوانی کنید، خواهید دید که به Break-point نرسیده و عمل Routing انجام نمیشود. اما اگر با یک عدد فراخوانی شود، Routing با موفقیت انجام شده و عدد ورودی در نتیجه، به شما بازگردانده میشود که نشان میدهد Constraint به درستی عمل کرده است.
  api/values/hi
✓    api/values/7
شاید بپرسید تفاوت این روش، با کد زیر چیست:
[Route("api/[controller]")]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [HttpGet("{id}")]
    public IActionResult Get(int id)
    {
        // id is 0 here if you pass string.
        return Ok(id);
    }
}  
در اینجا اگر بعنوان پارامتر ورودی، یک alpha string دهید، Routing انجام میشود، اما چون ورودی int نیست، مقدار id با 0 پر خواهد شد.
 api/values/hi
✓  api/values/7

2 روش برای اعمال Route Constraint‌ها بر روی URL Parameter‌ها وجود دارند که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.


1- Inline Constraints

این نوع Constraint‌ها بعد از URL Parameter قرار گرفته و با استفاده از Colon از هم جدا میشوند:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute("Values",
        "api/values/{id:int}",
        new { controller = "Values", action = "Get" });
});
همچنین میتوانید چندین Constraint را باهم ترکیب کنید و محدود به یک Constraint نیستید:
[Route("api/[controller]")]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [HttpGet("{name:minlength(2):maxlength(10):alpha}")]
    public IActionResult Get(string name)
    {
        return Ok(name);
    }
}
✖  api/values/M
✖  api/values/1234
✖  api/values/abcdefghijk
✓  api/values/Moien

2- MapRoute's Constraints Argument

همه‌ی Constraint‌ها کلاسی هستند که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی کرده‌اند. داخل MapRoute میتوانید بطور مستقیم این کلاس‌ها را بعنوان Constraint معرفی کنید:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute(
        name: "Values",
        template: "api/values/{name}",
        defaults: new { controller = "Values", action = "Get" },
        constraints: new
        {
            name = new CompositeRouteConstraint(new List<IRouteConstraint>
            {
                new AlphaRouteConstraint(),
                new MinLengthRouteConstraint(2),
                new MaxLengthRouteConstraint(10)
            })
        });
});
* این روش در Attribute Routing قابل پیاده سازی نیست.


ایجاد یک Constraint سفارشی

همانطور که قبل‌تر گفتیم، همه‌ی Constraint‌ها کلاسی هستند که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی کرده‌اند. بنابراین میتوانیم با پیاده سازی این اینترفیس، یک Constraint سفارشی را ایجاد کنیم.
در اینجا قصد داریم Constraint ای را ایجاد کنیم که یک string را به عنوان ورودی دریافت و متد StartsWith را بر روی آن انجام دهد و در صورت true بودن، Routing انجام شود:
public class StartsWithConstraint : IRouteConstraint
{
    public StartsWithConstraint(string startsWith)
    {
        if (string.IsNullOrWhiteSpace(startsWith))
            throw new ArgumentNullException(nameof(StartsWith));
        StartsWith = startsWith;
    }

    private string StartsWith { get; }

    public bool Match(HttpContext httpContext,
        IRouter route,
        string parameterName,
        RouteValueDictionary values,
        RouteDirection routeDirection)
    {
        if (parameterName == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(parameterName));

        if (values == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(values));

        if (!values.TryGetValue(parameterName, out var value) || value == null) 
            return false;

        string valueString = Convert.ToString(value, CultureInfo.InvariantCulture);
        return valueString.StartsWith(StartsWith);
    }
}
همانطور که می‌بینید، به راحتی با پیاده سازی متد Match میتوانید شرط مورد نظر خود را اعمال کنید. بعد از ایجاد Constraint سفارشی خود، باید آن را داخل ConfigureServices برنامه Register کنید:
services.Configure<RouteOptions>(opt =>
opt.ConstraintMap.Add("startsWith", typeof(StartsWithConstraint)));
و در نهایت با نامی که هنگام Register کردن دادید ( در اینجا startsWith )، از آن استفاده کنید:
[Route("api/[controller]")]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [HttpGet("{name:minlength(2):maxlength(10):alpha:startsWith(Mo)}")]
    public IActionResult Get(string name)
    {
        return Ok(name);
    }
}
api/values/Ali
api/values/Moien
✓ api/values/Morteza

در اینجا می‌توانید لیستی از Constraint‌های پیشفرض پیاده سازی شده در ASP.NET Core را مشاهده کنید.
مطالب
ایجاد پنجره های Bootstrap با HtmlHelper
چند وقت پیش لینکی را معرفی کردم که در آن به طراحی پنجره‌های بوت استرپ 3 با استفاده از جی کوئری پرداخته بود و از آنجا که من دوست دارم انعطاف بیشتری در استفاده از این مدل کتابخانه‌ها داشته باشم و مستندات آن را حفظ نکنم، آن‌ها را به HtmlHelper تبدیل می‌کنم.
ابتدا از این آدرس فایل‌های مورد نظر را دریافت کنید. دو عدد از آن‌ها فایل استایل و دیگری فایل جی کوئری آن است که به ترتیب زیر صدا بزنید:
<script src="//code.jquery.com/jquery-1.11.3.min.js"></script>
    <link rel="stylesheet" href="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/css/bootstrap.min.css">
    <script src="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/js/bootstrap.min.js"></script> 
 <link href="~/content/css/bootstrap-dialog.min.css" rel=stylesheet"></link>
<script src="~/Scripts/bootstrap-dialog.min.js"></script>

پروژه اصلی شامل دو فایل اصلی است؛ یکی که درفضای نام models جهت قرار دادن مدل‌ها قرار گرفته و دیگری در فضای نام Controls جهت ایجاد متدهای Helper یا اجرایی قرار گرفته است.
ابتدا نیاز است که یک کلاس از نوع BootstrapDialog ایجاد کنید تا خصوصیات پنجره مشخص گردند. این خصوصیات به شرح زیر هستند:
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog.Title="عنوان دیالوگ";
dialog.Message="متن پنجره";


//فعال سازی این خصوصیت باعث میشود یک دکمه بستن به   
//پنجره اضافه شده و همچنین توسط کلیک کاربر در خارج از صفحه
//باعث بسته شدن پنجره شود یا استفاده از کلید
//ESC
dialog.Closable=false;


//تغییر اندازه دیالوگ
Dialog.Size=BootstrapDialogSize.SizeNormal;


//رنگ بندی دیالوگ را تغییر میدهد.مقدار زیر باعث میشود
//دیالوگ با رنگبندی قرمز نمایش داده شود تا برای نمایش خطاها مناسب باشد
Dialog.Type=BootstrapDialogType.Danger;


//برای اعمال کردن یک کلاس استابل دلخواه
Dialog.CssClass="";


//آیکن برای دیالوگ-استفاده از نام کلاس آیکن‌های بوت استراپ
Dialog.SpinIcon="";


//یک توصیف است که فقط در کد صفحه نمایش داده میشود
//استفاده خاصی ندارد
Dialog.Description="";


//بعد از بستن دیالوگ ، کدهای آن در صفحه حذف خواهند شد
//اگر میخواهید کد را بارها و بارها نمایش دهید
//آن را با مقدار ناصحیح مقدار دهی کنید
dialog.AutoDestory=false;



//========== رویدادها =============

//این رویدا قبل از نمایش دیالوگ نمایش داده می‌شود
dialog.OnShow="function(){alert('before Dialog');}";


//این رویداد بعد از نمایش دیالوگ اجرا می‌شود
dialog.OnShown="function(){alert('after Dialog shown');}";


//موقع درخواست بستن دیالوگ قبل از بسته شدن اجرا میگردد
dialog.OnHide="function(){alert('before Dialog close');}";


//بعد از بسته شدن دیالوگ اجرا میشود
dialog.OnHidden="function(){alert('after Dialog close');}";
تا اینجا خصوصیات پنجره معرفی شده است. در حال حاضر نیاز است که کدهای آن در قسمت View درج شوند برای اینکار از یک Helper کمک میگیریم:
@{
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog....
// ........
}
@HTML.BootstrapDialog("example1",dialog)
 
در کد، اولین پارامتر نام پنجره است: از این اسم بعدا می‌توانید جهت اجرای متدها، چه دستی توسط خود شما یا ایجاد متدهای ساده توسط خود کلاس استفاده کنید. دومین پارامتر هم دریافت خصوصیات پنجره است که در بالا توضیح دادیم.

دکمه ها
در صورتیکه قصد دارید دکمه‌ای را روی پنجره ایجاد نمایید، با شیوه زیر اینکار صورت می‌گیرد:
var dialog=new BootstrapDialog();
var cancelButton=new BootstrapDialogButton("cancelButton");
//cancelButton.id="cancelButton";
cancelButton.label="Cancel";
cancelButton.Key=65;
cancelButton.Action="function(){alert('You Clicked!');}";
dialog.AddButton(cancelButton);
برای حذف آن هم می‌توانید به صورت زیر اقدام کنید:
dialog.RemoveButton("cancelButton");

داده ها
در صورتیکه قصد دارید داده‌هایی را به این پنجره نسبت دهید تا بعدا در کدهای سمت کلاینت از آن استفاده کنید می‌توانید از کد زیر استفاده کنید:
dialog.AddData("key","value");
جهت حذف:
dialog.RemoveData("key");

متدها
متدها را به دو صورت می‌توانید اعمال کنید:
  1. دستی: که می‌توانید اطلاعات متدها را در همان صفحه مثال و مستندات ببینید و از نامی که به دکمه‌ها و پنجره‌ها می‌دهید آن‌ها را اعمال کنید.
  2. با استفاده از کلاس: کلاس ما شامل دو متد دیگر برای کنترل متدها می‌باشد. حدود 13 متد در آن پشتیبانی می‌شود که باعث می‌شود در بسیاری از اوقات دیگری نیازی به دانستن نام متدها نداشته باشید. یکی از متدها برای استفاده در Helper طراحی شده است که خروجی آن از نوع MvcHtmlString است و متد دیگر خروجی string دارند که می‌توانید در صورتیکه خواستید، در رویدادها و خارج از Html Helper از آن استفاده کنید.
نحوه‌ی استفاده از helper به شکل زیر است؛ فرض شده است که پنجره  را تشکیل داده‌اید و الان قصد دارید با کلیک بر روی یک دکمه آن را نمایش دهید:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Open)
});
البته بعضی از متدها شامل ورودی یا آرگومان هستند که در کامنت مربوط به آن، تعداد پارامترها و ترتیب آن‌ها ذکر شده است. یک نمونه از آن:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.SetData,new{"key","value"})
});
برای استفاده از متد دوم که خروجی آن از نوع string است، می‌توان از آن در بین کد رویدادها استفاده کرد. مثال زیر ایجاد یک رویداد، برای یکی از دکمه‌های پنجره است که با کلیک بر روی آن، پنجره بسته می‌شود:
cancelButton.Action="function(){{{0}}}";
cancelButton.Action=string.format(cancelButton.Action,RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Close));

به عنوان یک مثال نهایی کد زیر را نوشته که نتیجه آن را در تصویر زیر می‌بینم:
    @{
                const string dialogName = "errorDialog";
                var cancelButton = new BootstrapDialogButton();
                cancelButton.Id = "btncancel";
                cancelButton.Label = "بستن";
                cancelButton.Action = "function(){{{0}}}";
                cancelButton.Action = String.Format(cancelButton.Action, Dialogs.RunBootstrapDialogMethod(dialogName, BootstrapDialogMethods.Close));
                            

                var dialog = new BootstrapDialog();
                dialog.AddButton(cancelButton);
                dialog.Title = "عنوان";
                dialog.Message = "پیام هشدار";
                dialog.DialogType=BootstrapDialogType.Warning;
                dialog.DialogSize=BootstrapDialogSize.SizeNormal;
                dialog.Closable = false;
                dialog.AddData("data1","5");
            }

                        @Html.BootstrapDialog(dialogName, dialog)
                        @Html.RunBootstrapDialogMethod(dialogName,BootstrapDialogMethods.Open);



نکته مهم: برای ایجاد پنجره از طریق توابع عمل کنید و خط تعریف پنجره را داخل یک تابع قرار داده و از همانجا آن را باز کنید. در حال حاضر به نظر میرسد در صورتی که تعریف پنجره به طور عمومی باشد، این کتابخانه برای بار دوم به بعد مشکلاتی دارد که مشکل آن بسته نشدن پنجره  است. در حال حاضر در گیت هاب این مسئله را عنوان کردیم، در صورتی که پاسخی ارائه شود همینجا به اطلاع شما می‌رسانم.
مطالب
SQL Indexing

دلیل استفاده از ایندکس چیست؟

این سوالی است که ممکن است هر توسعه دهنده‌ای به آن در ابتدا پاسخ دهد: «جهت بالابردن سرعت و کارآیی!» حال اگر بپرسیم چگونه؟ توضیحات چندان دقیقی ارائه نمی‌شود.

ایندکس چیست؟

ایندکس شیءای از دیتابیس است می‌تواند برروی یک یا چند ستون ایجاد شود (تا 16 ستون). هنگامیکه ایندکسی ایجاد می‌گردد، ساختار داده‌ای (BTree) جهت بهینه سازی عملیات مقایسه نیز ایجاد می‌شود. اس کیو ال سرور بدون داشتن ایندکس، برای دریافت اطلاعات درخواستی مجبور است کل ردیف‌های جدول را جستجو نماید. این کار مانند این است که شما بدون اطلاع از شماره صفحه (محل) عنوان درخواستی، به دنبال آن در صفحات یک کتاب باشید. حال اگر به ایندکس (فهرست) کتاب مراجعه کنید به سرعت و حداقل اتلاف وقت می‌توانید محل یا شماره صفحه‌ی عنوان مورد نظر را، بدون جستجوی کلیه‌ی صفحات کتاب، پیدا کنید و به آن مراجعه کنید. ایندکس جدول نیز اجازه می‌دهد بدون جستجوی کلیه رکوردها، رکورد مورد نظر را دریافت نمایید.
مثال:
SELECT [computer_id],[nic_device_id],[nic_vendor_id],[nic_desc]
FROM [eXpress].[dbo].[nics]

فرض کنید در جدول بالا ایندکس گذاری انجام نشده باشد و قصد داشته باشید رکوردهایی را دریافت نمایید که در آن‌ها computer_id>5100 باشد. اس کیو ال سرور مجبور است کلیه رکوردهای جدول را جهت اعمال شرط بررسی نماید.

حال، برروی ستون computer_id ایندکسی را اعمال می‌نماییم و شرط computer_id>5100 را مجدد بررسی می‌کنیم. اس کیو ال از محل رکوردهای با مقادیر بزرگتر از 5100 اطلاع دارد و از جستجوی کل جدول اجتناب می‌کند. چرا؟ بدلیل اینکه براساس این ستون مرتب شده است.

انواع ایندکس

دو نوع ایندکس اصلی وجود دارد: ایندکس خوشه‌ای و ایندکس غیرخوشه‌ای

ایندکس خوشه‌ای

نحوه‌ی ذخیره سازی فیزیکی رکوردها را تغییر می‌دهد. هنگامیکه یک ایندکس خوشه‌ای را ایجاد می‌کنید، بر روی یک ستون (یا ترکیبی از چند ستون)، اس کیو ال سرور رکوردها را براساس ستون/ها بصورت صعودی مرتب شده (مانند یک دیکشنری که کلیه کلمات بصورت الفبایی قرار گرفته‌اند) ذخیره می‌نماید.

بوسیله ایندکس زیر تمام رکوردها براساس ستون computer_id مرتب شده ذخیره می‌گردند.
CREATE CLUSTERED INDEX [IX_CLUSTERED_COMPUTER_ID] 
ON [dbo].[nics] ([computer_id] ASC)

همانطور که اشاره شد، رکوردها بصورت مرتب شده براساس ستون انتخاب شده‌ی در جدول نگهداری می‌شوند. اما این مرتب سازی توسط ساختار BTree به‌شرح زیر انجام خواهد شد. جدول زیر را در نظر داشته باشید:

فرض کنید بعد ایندکس گذاری ستون StudId جدول فوق، درخت BTree زیر ایجاد می‌گردد که این ساختار به‌صورت جداگانه‌ای بر روی دیسک ذخیره می‌گردد. در این درخت، مقدار گره سمت چپ ریشه از آن کمتر و مقدار گره سمت راست ریشه از آن بیشتر است (البته عکس این فرض نیز امکان پذیر است).

و سپس کوئری‌های زیر را صادر می‌کنید:

Select * from student where studid = 103;
Select * from student where studid = 107;
بدون ایندکس گذاری، کوئری اول، بعد از 3 عمل مقایسه و کوئری دوم بعد از 8 عمل مقایسه پیدا می‌شود.
با ایندکس گذاری، کوئری اول، بعد از اولین عمل مقایسه و کوئری دوم بعد از 3 عمل مقایسه پیدا می‌شود؛ به‌شرح زیر:
  1. مقایسه 107 با 103 و انتقال به گره سمت راست
  2. مقایسه 107 با 106 و انتقال به گره سمت راست
  3. مقایسه 107 با 107 و یافتن مقدار درخواستی و بازگشت رکورد

در صورتیکه تعداد رکوردها کم باشند، تفاوت کارآیی جداول دارای ایندکس و بدون ایندکس قابل لمس نخواهد بود. 

ایندکس غیرخوشه‌ای

این نوع ایندکس، تغییری در نحوه‌ی ذخیره سازی رکوردها انجام نمی‌دهند. ولی شیء دیگری را که شامل ستون/هایی که قرار است ایندکس شوند و اشاره‌گر به رکورد (RID) هستند، در جدول ایجاد می‌کند. برای مثالی از ایندکس غیرخوشه‌ای در دنیای واقعی، می‌توان به فهرست انتهای کتاب‌ها که شامل عناوین و شماره صفحه‌ی مربوطه می‌باشد، اشاره کرد.

نکته: RID به موقعیت فیزیکی رکورد اشاره خواهد کرد و شامل شناسه، شماره صفحه و تعداد رکوردهای در یک صفحه می‌باشد.

برای درک بهتر به سناریوی زیر دقت کنید:

کتابی داریم که شامل 1200 صفحه می‌باشد و فهرست مطالب آن شامل عناوین و شماره صفحات عناوین می‌باشد. حال اگر عنوان درخواستی A در صفحات 700، 300، 800 قرار داشته باشد، برای رفتن به این صفحات، مراحل زیر را برای هر یک طی خواهید کرد:

  1. یافتن شماره صفحه عنوان درخواستی با مراجعه به فهرست انتهای کتاب.
  2. در ادامه شما صفحه‌ای را در میانه‌ی کتاب، باز می‌کنید؛ چون عدد 700 مقداری از نصف 1200 برزگتر است.
  3. چند صفحه به جلو رفته، شماره صفحه 750 خواهد بود و هنوز به شرط مورد نظر نرسیده‌اید.
  4. پس مجددا چند صفحه به عقب بازگشته تا به صفحه‌ی مورد نظر، 700، برسید.

مراحل فوق برای یافتن عنوان A واقع شده‌ی در صفحه 700 انجام شد که همین مراحل نیز برای سایر صفحات می‌تواند انجام شود. در این مثال، صفحه فهرست مطالب کتاب،  به ایندکس غیرخوشه‌ای تعبیر خواهد شد.

این نوع ایندکس‌ها جهت ستون هایی مفید هستند که مقادیر آن تکرار خواهد شد؛ مانند جدولی با بیش از چند میلیون رکورد که دارای ستون نوع حساب است، ولی تعداد نوع حساب منحصر بفرد محدودی را خواهد داشت. فرض کنید مقادیر منحصر بفرد، ستون نوع حساب A، B، C باشد. زمانیکه برروی این ستون ایندکس گذاری غیرخوشه‌ای انجام می‌شود، فهرست ما دارای سه عنوان خواهد بود که هر عنوان به صفحات مربوط به همان عنوان اشاره خواهد کرد. به این ترتیب هنگامیکه برروی نوع حساب عملیات جستجو انجام شود، اس کیو ال می‌داند رکوردهای نوع حساب مثلا A در کدام صفحات قرار دارد و به‌سرعت رکوردهای متناظر را پیدا می‌نماید.

A: 300, 700, 800
B: 100, 110
C: 600, 1200

ایندکس غیرخوشه ای توسط دستور زیر ایجاد می‌گردد:

CREATE NONCLUSTERED INDEX [IX_NONCLUSTERED_COMPUTER_ID] 
ON [dbo].[nics] ([computer_id] ASC)

نکته: یک جدول می‌تواند بیش از یک ایندکس غیرخوشهای و فقط و فقط یک ایندکس خوشهای داشته باشد.

ارتباط ایندکس خوشه‌ای و غیر خوشه‌ای

اشاره‌گر به رکورد (RID) در یک جدول دارای ایندکس خوشه‌ای، کلید ایندکس خوشه‌ای خواهد بود.

مزایا و معایب ایندکس

مزایا:
جدولی بدون ایندکس خوشه‌ای، heap table شناخته می‌شود. یک جدول هیپ، داده‌ی مرتب شده نخواهد داشت و به منظور دریافت اطلاعات، اس کیو ال سرور مجبور است کل ردیف‌های جدول را بررسی نماید که این عملیات Scan نامیده می‌شود. ولی در صورت استفاده از ایندکس خوشه‌ای برروی یک ستون، اس کیو ال، جهت یافتن اطلاعات مورد جستجو با توجه به BTree عملیات جستجو را از ریشه شروع، از شاخه‌ها عبور کرده و به برگ که همان اطلاعات درخواستی است می‌رسد که این عملیات Seek نامیده می‌شود. عملیات Seek طبیعتا از Scan سریعتر است.
ایندکس غیرخوشه‌ای، شامل مجموعه‌ای از ستون‌ها و ارجاعاتی به رکوردها یا کلید ایندکس خوشه‌ای است (ارتباط بین ایندکس غیر خوشه‌ای با خوشه‌ای). به‌دلیل حجم کم این نوع ایندکس، می‌تواند ردیف‌ها یا کلیدهای ایندکس خوشه ای بیشتری در صفحه‌ی ایندکس وجود داشته باشد که باعث افزایش کارآیی I/O می‌گردد.

معایب:
ایندکس گذاری، در طی عملیات درج، ویرایش و حذف، باعث سربار می‌گردد. هنگامیکه تغییری بر روی رکوردهای جدول انجام می‌شود، سبب تغییراتی نیز بر روی ایندکس‌ها می‌گردد (هنگامیکه برگه‌ای از کتابی جدا شود، نیاز است شماره صفحات و فهرست انتهایی کتاب مجددا به‌روز گردد) که این تغییرات باعث ایجاد هزینه می‌شود. بنابراین خیلی اهمیت دارد که هنگام طراحی ایندکس گذاری به سربارها نیز توجه کنید. به‌عنوان مثال هنگامیکه توسط دستور Delete رکوردی را از جدولی حذف نمایید، نیاز است رکوردها مجددا مرتب شوند که این یک سربار است.
ایندکس گذاری ، سرباری بنام bookmark lookup دارد. bookmark lookup فرآیندی جهت یافتن سایر ستون‌هایی است که در ایندکس گذاری وجود ندارند و براساس RID هستند.
مطالب
EF Code First #7

مدیریت روابط بین جداول در EF Code first به کمک Fluent API

EF Code first بجای اتلاف وقت شما با نوشتن فایل‌های XML تهیه نگاشت‌ها یا تنظیم آن‌ها با کد، رویه Convention over configuration را پیشنهاد می‌دهد. همین رویه، جهت مدیریت روابط بین جداول نیز برقرار است. روابط one-to-one، one-to-many، many-to-many و موارد دیگر را بدون یک سطر تنظیم اضافی، صرفا بر اساس یک سری قراردادهای توکار می‌تواند تشخیص داده و اعمال کند. عموما زمانی نیاز به تنظیمات دستی وجود خواهد داشت که قراردادهای توکار رعایت نشوند و یا برای مثال قرار است با یک بانک اطلاعاتی قدیمی از پیش موجود کار کنیم.


مفاهیمی به نام‌های Principal و Dependent

در EF Code first از یک سری واژه‌های خاص جهت بیان ابتدا و انتهای روابط استفاده شده است که عدم آشنایی با آن‌ها درک خطاهای حاصل را مشکل می‌کند:
الف) Principal : طرفی از رابطه است که ابتدا در بانک اطلاعاتی ذخیره خواهد شد.
ب) Dependent : طرفی از رابطه است که پس از ثبت Principal در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود.
Principal می‌تواند بدون نیاز به Dependent وجود داشته باشد. وجود Dependent بدون Principal ممکن نیست زیرا ارتباط بین این دو توسط یک کلید خارجی تعریف می‌شود.


کدهای مثال مدیریت روابط بین جداول

در دنیای واقعی، همه‌ی مثال‌ها به مدل بلاگ و مطالب آن ختم نمی‌شوند. به همین جهت نیاز است یک مدل نسبتا پیچیده‌تر را در اینجا بررسی کنیم. در ادامه کدهای کامل مثال جاری را مشاهده خواهید کرد:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
public string LastName { set; get; }

public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
public int Id { get; set; }
public string Aka { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
public int Id { get; set; }
public bool LikesPasta { get; set; }
public bool LikesPizza { get; set; }
public int AverageDailyCalories { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}



همچنین تعاریف نگاشت‌های برنامه نیز مطابق کد‌های زیر است:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();

// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});

// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


به همراه Context زیر:

using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample35.Mappings;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.DataLayer
{
public class Sample35Context : DbContext
{
public DbSet<AlimentaryHabits> AlimentaryHabits { set; get; }
public DbSet<Customer> Customers { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerAliasConfig());

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}

public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample35Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample35Context context)
{
base.Seed(context);
}
}
}


که نهایتا منجر به تولید چنین ساختاری در بانک اطلاعاتی می‌گردد:



توضیحات کامل کدهای فوق:

تنظیمات روابط one-to-one و یا one-to-zero

زمانیکه رابطه‌ای 0..1 و یا 1..1 است، مطابق قراردادهای توکار EF Code first تنها کافی است یک navigation property را که بیانگر ارجاعی است به شیء دیگر، تعریف کنیم (در هر دو طرف رابطه).
برای مثال در مدل‌های فوق یک مشتری که در حین ثبت اطلاعات اصلی او، «ممکن است» اطلاعات جانبی دیگری (AlimentaryHabits) نیز از او تنها در طی یک رکورد، دریافت شود. قصد هم نداریم یک ComplexType را تعریف کنیم. نیاز است جدول AlimentaryHabits جداگانه وجود داشته باشد.

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

در اینجا خواص virtual تعریف شده در دو طرف رابطه، به EF خواهد گفت که رابطه‌ای، 1:1 برقرار است. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خطای زیر برخواهیم خورد:

Unable to determine the principal end of an association between 
the types 'EF_Sample35.Models.Customer' and 'EF_Sample35.Models.AlimentaryHabits'.
The principal end of this association must be explicitly configured using either
the relationship fluent API or data annotations.

EF تشخیص داده است که رابطه 1:1 برقرار است؛ اما با قاطعیت نمی‌تواند طرف Principal را تعیین کند. بنابراین باید اندکی به او کمک کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا توسط متد WithRequired طرف Principal و توسط متد HasOptional، طرف Dependent تعیین شده است. به این ترتیب EF می‌توان یک رابطه 1:1 را تشکیل دهید.
توسط متد WillCascadeOnDelete هم مشخص می‌کنیم که اگر Principal حذف شد، لطفا Dependent را به صورت خودکار حذف کن.

توضیحات ساختار جداول تشکیل شده:
هر دو جدول با همان خواص اصلی که در دو کلاس وجود دارند، تشکیل شده‌اند.
فیلد Id جدول AlimentaryHabits اینبار دیگر Identity نیست. اگر به تعریف قید FK_AlimentaryHabits_Customers_Id دقت کنیم، در اینجا مشخص است که فیلد Id جدول AlimentaryHabits، به فیلد Id جدول مشتری‌ها متصل شده است (یعنی در آن واحد هم primary key است و هم foreign key). به همین جهت به این روش one-to-one association with shared primary key هم گفته می‌شود (کلید اصلی جدول مشتری با جدول AlimentaryHabits به اشتراک گذاشته شده است).


تنظیمات روابط one-to-many

برای مثال همان مشتری فوق را درنظر بگیرید که دارای تعدادی نام مستعار است:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

همین میزان تنظیم کفایت می‌کند و نیازی به استفاده از Fluent API برای معرفی روابط نیست.
در طرف Principal، یک مجموعه یا لیستی از Dependent وجود دارد. در Dependent هم یک navigation property معرف طرف Principal اضافه شده است.
جدول CustomerAlias اضافه شده، توسط یک کلید خارجی به جدول مشتری مرتبط می‌شود.

سؤال: اگر در اینجا نیز بخواهیم CascadeOnDelete را اعمال کنیم، چه باید کرد؟
پاسخ: جهت سفارشی سازی نحوه تعاریف روابط حتما نیاز به استفاده از Fluent API به نحو زیر می‌باشد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

اینکار را باید در کلاس تنظیمات CustomerAlias انجام داد تا بتوان Principal را توسط متد HasRequired به Customer و سپس dependent را به کمک متد WithMany مشخص کرد. در ادامه می‌توان متد WillCascadeOnDelete یا هر تنظیم سفارشی دیگری را نیز اعمال نمود.
متد HasRequired سبب خواهد شد فیلد Customer_Id، به صورت not null در سمت بانک اطلاعاتی تعریف شود؛ متد HasOptional عکس آن است.


تنظیمات روابط many-to-many

برای تنظیم روابط many-to-many تنها کافی است دو سر رابطه ارجاعاتی را به یکدیگر توسط یک لیست یا مجموعه داشته باشند:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
// ...
public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
}
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، یک مشتری می‌تواند چندین نقش داشته باشد و هر نقش می‌تواند به چندین مشتری منتسب شود.
اگر برنامه را به این ترتیب اجرا کنیم، به صورت خودکار یک رابطه many-to-many تشکیل خواهد شد (بدون نیاز به تنظیمات نگاشت‌های آن). نکته جالب آن تشکیل خودکار جدول ارتباط دهنده واسط یا اصطلاحا join-table می‌باشد:

CREATE TABLE [dbo].[RolesJoinCustomers](
[RoleId] [int] NOT NULL,
[CustomerId] [int] NOT NULL,
)

سؤال: نام‌های خودکار استفاده شده را می‌خواهیم تغییر دهیم. چکار باید کرد؟
پاسخ: اگر بانک اطلاعاتی برای بار اول است که توسط این روش تولید می‌شود شاید این پیش فرض‌ها اهمیتی نداشته باشد و نسبتا هم مناسب هستند. اما اگر قرار باشد از یک بانک اطلاعاتی موجود که امکان تغییر نام فیلدها و جداول آن وجود ندارد استفاده کنیم، نیاز به سفارشی سازی تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API خواهیم داشت:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});
}
}
}


تنظیمات روابط many-to-one

در تکمیل مدل‌های مثال جاری، به دو کلاس زیر خواهیم رسید. در اینجا تنها در کلاس مشتری است که ارجاعی به کلاس آدرس او وجود دارد. در کلاس آدرس، یک navigation property همانند حالت 1:1 تعریف نشده است:

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// …
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

این رابطه توسط EF Code first به صورت خودکار به یک رابطه many-to-one تفسیر خواهد شد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
زمانیکه جداول برنامه تشکیل شوند، جدول Addresses موجودیتی مستقل خواهد داشت و جدول مشتری با یک فیلد به نام Address_Id به جدول آدرس‌ها متصل می‌گردد. این فیلد نال پذیر است؛ به عبارتی ذکر آدرس مشتری الزامی نیست.
اگر نیاز بود این تعاریف نیز توسط Fluent API سفارشی شوند، باید خاصیت public virtual ICollection<Customer> Customers به کلاس Address نیز اضافه شود تا بتوان رابطه زیر را توسط کدهای برنامه تعریف کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

متد HasOptional سبب می‌شود تا فیلد Address_Id اضافه شده به جدول مشتری‌ها، null پذیر شود.

نظرات مطالب
نمایش ساختارهای درختی توسط jqGrid
- مدل توضیح داده شده در اینجا Adjacency model است و شباهت زیادی به «مدل‌های خود ارجاع دهنده» دارد. طراحی خودتان را بر اساس مطلب یاد شده انجام دهید و یا نگاشت نهایی اطلاعات خودتان را تبدیل کنید به این حالت. مهم نیست ساختار اصلی بانک اطلاعاتی شما به چه صورتی است. همینقدر که خروجی کوئری آن Adjacency model باشد (شبیه به ساختار کلاس BlogComment مطلب فوق)، با توضیحات فوق سازگار خواهد بود. اگر مستقیما SQL می‌نویسید، در مطلب «SQL Antipattern #2» کوئری‌های آن موجود است. اگر با LINQ و EF کار می‌کنید، توضیحات مطلب «مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first» را پیگیری کنید.
 
+ امکان اتصال دو جدول با کلید خارجی نیز در اینجا وجود دارد:
public ActionResult GetComments(JqGridRequest request, int? nodeid, int? parentid, int? n_level)
در امضای متد فوق که در بحث مطرح شده، node id تعیین کننده‌ی واکشی از parent id است. اگر node id نال بود، یعنی نمایش بار اول لیست (نمایش لیست استان‌ها):
if (nodeid == null)
{
     productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == null);
}
 اگر نال نبود (درخواست واکشی اطلاعات استان بر اساس node id آن)، یعنی روی یک نود کلیک شده‌است. در اینجا فیلد parent id می‌تواند به عنوان کلید خارجی که به جدولی دیگر اشاره می‌کند نیز تفسیر و جایگزین شود:
else
{
   // آی دی یک گره می‌تواند کلید خارجی یک جدول دیگر باشد
   productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == nodeid.Value);
}
برای این متد نهایتا مهم نیست که productsQuery به چه نحوی تهیه می‌شود. مهم نیست که از چند جدول مختلف حاصل می‌شود. فقط مقادیر نهایی آن مهم است.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular
عموما تزریق وابستگی‌های کلاس‌ها، در برنامه‌های Angular صورت می‌گیرند. برای مثال در یک NgModule در قسمت providers آن نام کلاسی را معرفی می‌کنیم و سپس می‌توان این کلاس را به سازنده‌ی کامپوننت‌ها تزریق کرد و از امکانات آن استفاده کرد. اما سیستم تزریق وابستگی‌های Angular محدود به تزریق وهله‌های کلاس‌ها نیست و می‌توان قسمت providers را با یک سری شیء تعریف شده‌ی با {} نیز مقدار دهی کرد. در اینجا می‌توان یک token را به یک وابستگی انتساب داد.


انواع providers در Angular

سیستم تزریق وابستگی‌های Angular، تامین کننده‌های ذیل را نیز به همراه دارد:
 - تامین کننده‌ی مقادیر که با useValue مشخص می‌شود.
 - تامین کننده‌ی Factory‌ها که با useFactory تعریف خواهد شد.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌ها که با useClass تعریف می‌شود.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار که توسط useExisting مشخص می‌شود.

یک تامین کننده مشخص می‌کند که سیستم تزریق کننده‌ی وابستگی‌ها، با درخواست توکن/کلیدی مشخص، چه وابستگی را باید وهله سازی کند.


تزریق وابستگی‌هایی از نوع ثوابت در برنامه‌های Angular

فرض کنید برنامه‌ی Angular شما در مسیر دیگری نسبت به Web API سمت سرور آن قرار دارد. به همین جهت در تمام سرویس‌های برنامه نیاز به تعریف مسیر پایه‌ی Web API مانند API_BASE_HREF را خواهید داشت. یک روش حل این مساله، تعریف این ثابت به صورت یک وابستگی و سپس تزریق آن به کلاس‌های سرویس‌ها و یا کامپوننت‌های برنامه است:
@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    InjectionBeyondClassesRoutingModule
  ],
  declarations: [TestProvidersComponent],
  providers: [
    { provide: "API_BASE_HREF", useValue: "http://localhost:5000" },
    { provide: "APP_BASE_HREF", useValue: document.location.pathname },
    { provide: "IS_PROD", useValue: true },
    { provide: "APIKey", useValue: "XYZ1234ABC" },
    { provide: "Random", useValue: Math.random() },
    {
      provide: "emailApiConfig", useValue: Object.freeze({
        apiKey: "email-key",
        context: "registration"
      })
    },
    { provide: "languages", useValue: "en", multi: true },
    { provide: "languages", useValue: "fa", multi: true }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
- در اینجا چندین مثال از تکمیل قسمت providers یک ماژول را با شیء‌های token دار provide مشاهده می‌کنید. هر provide یک token را مشخص می‌کند که از آن جهت دریافت مقدار وابستگی منتسب به آن استفاده خواهد شد.
- در این مثال، حالت‌های مختلفی از تامین کننده‌ی useValue را نیز مشاهده می‌کنید. انتساب یک رشته، یک مقدار boolean و یا یک مقدار که در زمان انتساب محاسبه خواهد شد مانند Math.random.
- همچنین در اینجا می‌توان در قسمت useValue مانند emailApiConfig، یک شیء را نیز تعریف کرد. علت استفاده‌ی از Object.freeze، تعریف این شیء به صورت read only است.
- در حین تعریف provideها اگر کلید توکن بکار رفته یکی باشد، آخرین مقدار، مابقی را بازنویسی می‌کند؛ مانند حالت languages که در اینجا دوبار تعریف شده‌است. اما با ذکر خاصیت multi، می‌توان به کلید languages به صورت یک آرایه دسترسی یافت و در این حالت مقادیر آن بازنویسی نمی‌شوند.

اکنون برای استفاده‌ی از این توکن‌های تعریف شده توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
import { Component, OnInit, Inject } from "@angular/core";
import { inject } from "@angular/core/testing";

@Component({
  selector: "app-test-providers",
  templateUrl: "./test-providers.component.html",
  styleUrls: ["./test-providers.component.css"]
})
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("API_BASE_HREF") public apiBaseHref: string,
    @Inject("APP_BASE_HREF") public appBaseHref: string,
    @Inject("IS_PROD") public isProd: boolean,
    @Inject("APIKey") public apiKey: string,
    @Inject("Random") public random: string,
    @Inject("emailApiConfig") public emailApiConfig: any,
    @Inject("languages") public languages: string[]
  ) { }

  ngOnInit() {
  }
}
در اینجا هر توکن توسط ویژگی Inject به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. از این جهت آن‌ها را public تعریف کرده‌ایم که بتوان در قالب این کامپوننت، به مقادیر تزریق شده، دسترسی یافت:
<h1>
  Injection Beyond Classes
</h1>
<div class="alert alert-info">
  <ul>
    <li>API_BASE_HREF: {{apiBaseHref}}</li>
    <li>APP_BASE_HREF: {{appBaseHref}}</li>
    <li>IS_PROD: {{isProd}}</li>
    <li>APIKey: {{apiKey}}</li>
    <li>Random-1: {{random}}</li>
    <li>Random-2: {{random}}</li>
    <li>emailApiConfig {{emailApiConfig | json}}</li>
    <li>languages: {{languages | json}}</li>
  </ul>
</div>
با این خروجی:


در اینجا همانطور که مشاهده می‌کنید، languages از نوع multi: true به یک آرایه تبدیل شده‌است و یا emailApiConfig نیز یک شیء است که توسط کلیدهای آن می‌توان به مقادیر متناظر آن دسترسی یافت. Random نیز تنها یکبار دریافت شده‌است و مهم نیست که چندبار صدا زده شود؛ همواره مقدار آن مساوی اولین مقداری است که در زمان انتساب دریافت می‌کند.


تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر

یک نمونه از تزریق شیء emailApiConfig: any را در مثال فوق ملاحظه کردید. روش بهتر و نوع دار آن به صورت ذیل است. ابتدا یک فایل جدید thismodule.config.ts یا app.config.ts را ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("this.module.config");

export interface IThisModuleConfig {
  apiEndpoint: string;
}

export const ThisModuleConfig: IThisModuleConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:45043/api/"
};
تاکنون توکن‌های تعریف شده را توسط یک رشته‌ی ثابت مانند "API_BASE_HREF" تعریف کردیم. مشکل این روش، امکان تداخل آن‌ها در یک برنامه‌ی بزرگ است. به همین جهت روش توصیه شده، قرار دادن این کلید داخل یک InjectionToken است تا همواره بتوان به یک توکن منحصربفرد در طول عمر برنامه دست یافت که نمونه‌ی آن‌را در تعریف APP_CONFIG مشاهده می‌کنید. در برنامه اگر دو new InjectionToken، با یک سازنده‌ی یکسان تعریف شوند، با هم مساوی نخواهند بود و توکن نهایی آن منحصربفرد است:
import { InjectionToken } from '@angular/core';
export const EmailService1 = new InjectionToken<string>("EmailService");
export const EmailService2 = new InjectionToken<string>("EmailService");
console.log(EmailService1 === EmailService2); // false

سپس نوع تنظیمات را توسط اینترفیس IThisModuleConfig تعریف کرده‌ایم (که نسبت به استفاده‌ی از any یک پیشرفت محسوب می‌شود). در آخر وهله‌ای از این اینترفیس را به نحوی که مشاهده می‌کنید export کرده‌ایم.

اکنون نحوه‌ی تعریف تزریق وابستگی از نوع IThisModuleConfig در یک NgModule به صورت ذیل است:
import { ThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./thismodule.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: ThisModuleConfig }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
اینبار توکن تعریف شده توسط InjectionToken مشخص شده‌است و مقدار آن توسط ThisModuleConfig تامین خواهد شد.

در آخر، تزریق آن به سازنده‌ی یک کامپوننت بر اساس توکن APP_CONFIG و از نوع مشخص اینترفیس آن خواهد بود:
import { IThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./../thismodule.config";
@Component()
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) public config: IThisModuleConfig
  ) { }

  ngOnInit() {
  }

}


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی Factory ها

تا اینجا useValue را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useFactory هستند:
@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "BASE_URL", useFactory: getBaseUrl },
    { provide: "RandomFactory", useFactory: randomFactory }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function getBaseUrl() {
  return document.getElementsByTagName("base")[0].href;
}

export function randomFactory() {
  return Math.random();
}
در اینجا روش استفاده‌ی از useFactory را مشاهده می‌کنید. کار کرد آن با useValue دقیقا یکی است؛ یک توکن را مشخص می‌کنیم و سپس مقداری به آن نسبت داده می‌شود. اما در اینجا می‌توان یک متد را که بیانگر نحوه‌ی تامین این مقدار است نیز مشخص کرد و نسبت به حالت useValue که تنها یک مقدار ثابت و مشخص را دریافت می‌کند، انعطاف پذیری بیشتر دارد و می‌توان منطق سفارشی خاصی را نیز در اینجا پیاده سازی کرد.

روش استفاده‌ی از آن نیز همانند توکن‌های useValue است که توسط ویژگی Inject مشخص می‌شوند:
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("BASE_URL") public baseUrl: string,
    @Inject("RandomFactory") public randomFactory: string
  ) { }

حالت useFactory علاوه بر امکان دریافت یک منطق سفارشی توسط یک function، امکان دریافت یک سری وابستگی را نیز دارد. فرض کنید کلاس سرویس خودرو به صورت زیر تعریف شده‌است که دارای وابستگی از نوع HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن است:
import { HttpClient } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable()
export class CarService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

}
در این حالت useFactory آن جهت تامین پارامتر سازنده‌ی  new CarService، به همراه متدی خواهد بود که پارامتری از نوع HttpClient را دریافت می‌کند:
import { CarService } from "./car.service";
import { HttpClient } from "@angular/common/http";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "Car_Service", useFactory: carServiceFactory, deps: [HttpClient] }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function carServiceFactory(http: HttpClient) {
  return new CarService(http);
}
در اینجا برای تامین این پارامتر سازنده، خاصیت دیگری به نام deps قابل تعریف است که می‌تواند یک یا چند سرویس و وابستگی را تزریق و تامین کند. برای مثال سرویس HttpClient در اینجا توسط deps: [HttpClient] تزریق شده‌است.


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌ها

تا اینجا useValue و useFactory را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useClass هستند. در حالت استفاده‌ی useClass، نام یک نوع مشخص می‌شود و سپس Angular وهله‌ای از آن‌را تامین خواهد کرد. در این حالت اگر این وابستگی دارای پارامترهای تزریق شده‌ای در سازنده‌ی آن باشد، آن‌ها نیز به صورت خودکار وهله سازی می‌شوند.
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
این حالت دقیقا معادل تعریف متداول سرویس ذیل است؛ با این تفاوت که توکن آن مساوی مقدار سفارشی Car_Service_Name1 است:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
        CarService
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار

چگونه می‌توان دو تامین کننده را برای کلاسی مشابه، با توکن‌هایی متفاوت ایجاد کرد؟ در این حالت از useExisting استفاده می‌شود:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
    // ------ useExisting
    { provide: "Car_Service_Token2", useExisting: "Car_Service_Name1" },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
در اینجا CarService توسط دو توکن مختلف در معرض دید قرار گرفته‌است. باید دقت داشت که درخواست "Car_Service_Token2" دقیقا همان وهله‌ی ایجاد شده‌ی توسط توکن "Car_Service_Name1" را بازگشت می‌دهد و وهله‌ی جدیدی در این حالت ایجاد نخواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 3
لطفا قسمت دوم را در اینجا مطالعه بفرمایید

خدمت دوستان عزیز مطلبی را عرض کنم که البته باید در ابتدای این سری مقالات متذکر می‌شدم. این سری مقالات Dart مرجع کاملی برای یادگیری Dart نمی‌باشد. فقط یک Quick Start یا Get Started محسوب می‌شود برای آشنایی مقدماتی با ساختار Dart. از عنوان مقاله هم این موضوع قابل درک و تشخیص می‌باشد. همچنین فرض شده است که دوستان آشنایی مقدماتی با جاوااسکریپت و مباحث شی گرایی را نیز دارند. البته اگر مشغله کاری به بنده این اجازه را بدهد، مطالب جامع‌تری را در این زمینه آماده و منتشر می‌کنم.

گام پنجم: ذخیره سازی اطلاعات در فضای محلی یا Local
در این گام، تغییرات badge را در فضای ذخیره سازی سیستم Local نگهداری می‌نماییم؛ بطوری که اگر دوباره برنامه را راه اندازی نمودید، badge با داده‌های ذخیره شده در سیستم Local مقداردهی اولیه می‌گردد.
کتابخانه dart:convert را به منظور استفاده از کلاس مبدل JSON به فایل piratebadge.dart اضافه نمایید.
import 'dart:html';
import 'dart:math' show Random;

import 'dart:convert' show JSON;
همچنین یک Named Constructor یا سازنده‌ی با نام را به کلاس PirateName بصورت زیر اضافه کنید.
class PirateName {
  ...
  PirateName.fromJSON(String jsonString) {
    Map storedName = JSON.decode(jsonString);
    _firstName = storedName['f'];
    _appellation = storedName['a'];
  }
}
توضیحات
- جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد Json به این لینک مراجعه نمایید
- کلاس JSON جهت کار با داده هایی به فرمت Json استفاده می‌شود که امکاناتی را جهت دسترسی سریعتر و راحت‌تر به این داده‌ها فراهم می‌کند.
- سازنده‌ی PirateName.fromJSON، از یک رشته حاوی داده‌ی Json، یک نمونه از کلاس PirateName ایجاد می‌کند.
- سازنده‌ی PirateName.fromJSON، یک Named Constructor می‌باشد. این نوع سازنده‌ها دارای نامی متفاوت از نام سازنده‌های معمول هستند و بصورت خودکار نمونه ای از کلاس مورد نظر را ایجاد نموده و به عنوان خروجی بر می‌گردانند.
- تابع JSON.decode یک رشته‌ی حاوی داده‌ی Json را تفسیر نموده و اشیاء Dart را از آن ایجاد می‌کند.
یک Getter به کلاس PirateName اضافه کنید که مقادیر ویژگی‌های آن را به یک رشته Json تبدیل می‌کند
class PirateName {
  ...
  String get jsonString => JSON.encode({"f": _firstName, "a": _appellation});
}
جهت ذخیره سازی آخرین تغییرات کلاس PirateName در فضای ذخیره سازی Local، از یک کلید استفاده می‌کنیم که مقدار آن محتوای PirateName می‌باشد. در واقع فضای ذخیره سازی Local داده‌ها را به صورت جفت کلید-مقدار یا Key-Value Pairs نگهداری می‌نماید. جهت تعریف کلید، یک متغیر رشته ای را بصورت top-level و به شکل زیر تعریف کنید.
final String TREASURE_KEY = 'pirateName';

void main() {
  ...
}
زمانیکه تغییری در badge name صورت گرفت، این تغییرات را در فضای ذخیره سازی Local، توسط ویژگی window.localStorage ذخیره می‌نماییم. تغییرات زیر را در تابع setBadgeName اعمال نمایید
void setBadgeName(PirateName newName) {
  if (newName == null) {
    return;
  }
  querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName;
  window.localStorage[TREASURE_KEY] = newName.jsonString;
}
تابع getBadgeNameFromStorage را بصورت top-level تعریف نمایید. این تابع داده‌های ذخیره شده را از Local Storage بازیابی نموده و یک شی از نوع کلاس PirateName ایجاد می‌نماید.
void setBadgeName(PirateName newName) {
  ...
}

PirateName getBadgeNameFromStorage() {
  String storedName = window.localStorage[TREASURE_KEY];
  if (storedName != null) {
    return new PirateName.fromJSON(storedName);
  } else {
    return null;
  }
}
در پایان نیز تابع setBadgeName را به منظور مقدار دهی اولیه به badge name، در تابع main، فراخوانی می‌نماییم.
void main() {
  ...
  setBadgeName(getBadgeNameFromStorage());
}
حال به مانند گامهای قبل برنامه را اجرا و بررسی نمایید.

گام ششم: خواندن نام‌ها از فایل‌های ذخیره شده به فرمت Json
در این گام کلاس PirateName را به گونه‌ای تغییر می‌دهیم که نام‌ها را از فایل Json بخواند. این عمل موجب می‌شود تا به راحتی اسامی مورد نظر را به فایل اضافه نمایید تا توسط کلاس خوانده شوند، بدون آنکه نیاز باشد کد کلاس را مجددا دستکاری کنید.
به منوی File > New File... مراجعه نموده و فایل piratenames.json را با محتوای زیر ایجاد نمایید. این فایل را در پوشه 1-blankbadge و در کنار فایلهای HTML و Dart ایجاد کنید.
{ "names": [ "Anne", "Bette", "Cate", "Dawn",
        "Elise", "Faye", "Ginger", "Harriot",
        "Izzy", "Jane", "Kaye", "Liz",
        "Maria", "Nell", "Olive", "Pat",
        "Queenie", "Rae", "Sal", "Tam",
        "Uma", "Violet", "Wilma", "Xana",
        "Yvonne", "Zelda",
        "Abe", "Billy", "Caleb", "Davie",
        "Eb", "Frank", "Gabe", "House",
        "Icarus", "Jack", "Kurt", "Larry",
        "Mike", "Nolan", "Oliver", "Pat",
        "Quib", "Roy", "Sal", "Tom",
        "Ube", "Val", "Walt", "Xavier",
        "Yvan", "Zeb"],
  "appellations": [ "Awesome", "Captain",
        "Even", "Fighter", "Great", "Hearty",
        "Jackal", "King", "Lord",
        "Mighty", "Noble", "Old", "Powerful",
        "Quick", "Red", "Stalwart", "Tank",
        "Ultimate", "Vicious", "Wily", "aXe", "Young",
        "Brave", "Eager",
        "Kind", "Sandy",
        "Xeric", "Yellow", "Zesty"]}
این فایل شامل یک شی Json با دو لیست رشته ای می‌باشد.
به فایل piratebadge.html مراجعه نمایید و فیلد input و المنت button را غیر فعال نمایید.
...
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15" disabled>
  </div>
  <div>
    <button id="generateButton" disabled>Aye! Gimme a name!</button>
  </div>
...
این دو المنت پس از اینکه تمامی نام‌ها از فایل Json با موفقیت خوانده شدند فعال می‌گردند.
کتابخانه dart:async را در ابتدای فایل دارت import نمایید
import 'dart:html';
import 'dart:math' show Random;
import 'dart:convert' show JSON;

import 'dart:async' show Future;
توضیحات
- کتابخانه dart:async برنامه نویسی غیر همزمان یا asynchronous را فراهم می‌کند
- کلاس Future روشی را ارئه می‌کند که در آن مقادیر مورد نیاز در آینده ای نزدیک و به صورت غیر همزمان واکشی خواهند شد.
در مرحله بعد لیست‌های names و appellations را با کد زیر بصورت یک لیست خالی جایگزین نمایید.
class PirateName {
  ...
  static List<String> names = [];
  static List<String> appellations = [];
  ...
}
توضیحات
- مطمئن شوید که کلمه کلیدی final را از تعاریف فوق حذف نموده اید
- [] معادل new List() می‌باشد
- کلاس List یک نوع Generic می‌باشد که می‌تواند شامل هر نوع شی ای باشد. اگر می‌خواهید که لیست شما فقط شامل داده هایی از نوع String باشد، آن را بصورت List<String> تعریف نمایید.
دو تابع static را بصورت زیر به کلاس PirateName اضافه نمایید
class PirateName {
  ...

  static Future readyThePirates() {
    var path = 'piratenames.json';
    return HttpRequest.getString(path)
        .then(_parsePirateNamesFromJSON);
  }
  
  static _parsePirateNamesFromJSON(String jsonString) {
    Map pirateNames = JSON.decode(jsonString);
    names = pirateNames['names'];
    appellations = pirateNames['appellations'];
  }
}
توضیحات
- کلاس HttpRequest یک Utility می‌باشد که داده‌ها را از یک آدرس یا URL خاص واکشی می‌نماید.
- تابع getString یک درخواست را به صورت GET ارسال می‌نماید و رشته ای را بر می‌گرداند
- در کد فوق از کلاس Future استفاده شده است که موجب می‌شود درخواست GET بصورت غیر همزمان ارسال گردد.
- زمانیکه Future با موفقیت خاتمه یافت، تابع then فراخوانی می‌شود. پارامتر ورودی این تابع، یک تابع می‌باشد که پس از خاتمه درخواست GET اجرا خواهد شد. به این نوع توابع که پس از انجام یک عملیات خاص بصورت خودکار اجرا می‌شوند توابع CallBack می‌گویند.
- زمانیکه Future با موفقیت خاتمه یافت، اسامی از فایل Json خوانده خواهند شد
- تابع readyThePirates دارای نوع خروجی Future می‌باشد بطوری که برنامه اصلی در زمانی که فایلها در حال خوانده شدن هستند، به کار خود ادامه میدهد و متوقف نخواهد شد
یک متغیر top-level از نوع SpanElement در کلاس PirateName ایجاد کنید.
SpanElement badgeNameElement;

void main() {
  ...
}
تغییرات زیر را در تابع main ایجاد کنید.
void main() {
  InputElement inputField = querySelector('#inputName');
  inputField.onInput.listen(updateBadge);
  genButton = querySelector('#generateButton');
  genButton.onClick.listen(generateBadge);
  
  badgeNameElement = querySelector('#badgeName');
  ...
}
کد زیر را نیز به منظور خواندن نام‌ها از فایل Json اضافه کنید. در این کد اجرای موفقیت آمیز درخواست و عدم اجرای درخواست، هر دو به شکلی مناسب مدیریت شده اند. 
void main() {
  ...
  
  PirateName.readyThePirates()
    .then((_) {
      //on success
      inputField.disabled = false; //enable
      genButton.disabled = false;  //enable
      setBadgeName(getBadgeNameFromStorage());
    })
    .catchError((arrr) {
      print('Error initializing pirate names: $arrr');
      badgeNameElement.text = 'Arrr! No names.';
    });
}
توضیحات
- تابع readyThePirates فراخوانی شده است که یک Future بر می‌گرداند.
- زمانی که Future با موفقیت خاتمه یافت تابع CallBack موجود در تابع then فراخوانی می‌شود.
- (_) به عنوان پارامتر ورودی تابع then ارسال شده است، به این معنا که از پارامتر ورودی صرف نظر شود.
- تابع then المنت‌های صفحه را فعال می‌کند و داده‌های ذخیره شده را بازیابی می‌نماید
- اگر Future با خطا مواجه شود، توسط تابع catchError که یک تابع CallBack می‌باشد، پیغام خطایی را نمایش می‌دهیم.
برنامه را به مانند گامهای قبل اجرا نموده و نتیجه را مشاهده نمایید
مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).