نظرات مطالب
معرفی DNTProfiler
- لطفا برای طرح سؤالات و ارائه‌ی پیشنهادات خود در زمینه‌ی این پروژه، به قسمت اختصاصی آن در سایت مراجعه نمائید: https://www.dntips.ir/projects/details/21
- استثناءها را با تصویر ارائه ندهید. اصل متنی استثناء، بهتر قابلیت پیگیری دارد.
خطاهای برنامه در فایل متنی به نام ErrorsLog.Log در کنار فایل اجرایی برنامه ثبت می‌شوند.  
- سورس را اجرا کردید یا اصل برنامه‌ی توزیع شده را؟ به نظر سورس را اجرا کرده‌اید. آیا بسته‌های نیوگت آن‌را به درستی بازیابی کرده‌اید؟ آیا از فایل Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom با شماره نگارش صحیحی استفاده می‌کنید که پیام داده‌است متدهای آن یافت نشدند؟
<package id="Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom" version="12.0.1" targetFramework="net40" />
این فایل‌ها به همراه بسته‌ی توزیع شده وجود دارند.
مطالب
مقایسه value type و reference type
در سی شارپ دو نوع class و struct وجود دارد که تقریباً مشابه یکدیگرند در حالیکه یکی از آنها-value type و دیگری reference-type است.

struct چیست؟
structها مشابه classها هستند با این تفاوت که structها finalizer ندارند و از ارث بری پشتیبانی نمی‌کنند. structها کاملا مشابه classها تعریف می‌شوند و در تعریف آنها از کلمه کلیدی struct استفاده می‌شود. آنها شامل فیلدها، متدها، خصوصیت‌ها نیز می‌شوند. در زیر نحوه تعریف آن را مشاهده می‌کنید: 

struct Point
{
   private int x, y;             // private fields
 
   public Point (int x, int y)   // constructor
   {
         this.x = x;
         this.y = y;
   }

   public int X                  // property
   {
         get {return x;}
         set {x = value;}
   }

   public int Y
   {
         get {return y;}
         set {y = value;}
   }
}

value type و reference type
تفاوت دیگری که بین class و struct، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است  آن است که classها reference-type و structها value-type هستند و در زمان اجرا با آنها متفاوت رفتار می‌شود و در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم.
وقتی یک وهله از value-type ایجاد شود، یک فضای خالی از حافظه‌ی اصلی (RAM) برای ذخیره سازی مقدار آن تخصیص داده می‌شود. نوع‌های اصلی مانند int, float, bool و char از نوع value type هستند. در ضمن سرعت دسترسی به آنها بسیار بالاست.
ولی وقتی یک وهله از reference-type ایجاد شود، یک فضا برای object و فضایی دیگر برای اشاره‌گر به آن شیء در حافظه اصلی ذخیره می‌شود. در واقع دو فضا از حافظه برای ذخیره سازی آنها اشغال می‌شود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point p1 = new Point();         // Point is a *struct*
Form f1 = new Form();           // Form is a *class*
نکته: Point از نوع struct و Form از نوع reference است. در مورد اول، یک فضا از حافظه برای p1 تخصیص داده می‌شود و در مورد دوم، دو فضا از حافظه اصلی یکی برای ذخیره کردن اشاره‌گر f1 برای اشاره به Form object و دیگری برای ذخیره کردن Form object تخصیص داده می‌شود.
Form f1;                        // Allocate the reference
f1 = new Form();                // Allocate the object
به قطعه کد زیر دقت کنید:
Point p2 = p1;
Form f2 = f1;
همانطور که قبلاً گفته شد p2، یک نوع struct است بنابراین در مورد اول مقدار p2 یک کپی از مقدار p1 خواهد بود ولی در مورد دوم، آدرس f1 را درون f2 کپی می‌کنیم در واقع f1 و f2 به یک شیء اشاره خواهند کرد. (یک شیء با 2 اشاره گر)
در سی شارپ، پارامترها (بصورت پیش فرض) بصورت یک کپی از آنها به متدها ارسال می‌شوند، یعنی اگر پارامتر از نوع value-type باشد یک کپی از آن وهله و اگر پارامتر reference-type یک کپی از آدرس ارسال خواهد شد. برای توضیح بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (myPoint, myForm);                // Test is a method defined below
 
void Test (Point p, Form f)
{
      p.X = 100;                       // No effect on MyPoint since p is a copy
      f.Text = "Hello, World!";        // This will change myForm’s caption since
                                       // myForm and f point to the same object
      f = null;                        // No effect on myForm
}
انتساب null به f درون متد Test هیچی اثری بر روی آدرس myForm ندارد چون f، یک کپی از آدرس myForm است.
حال می‌توانیم روش پیش فرض را با افزودن کلمه کلید ref تغییر دهیم.  وقتی از ref استفاده کنیم متد با پارامترهای فراخوانی کننده (caller's arguments) بصورت مستقیم در تعامل است در کد زیر می‌توانیم تصور کنیم که پارامترهای p و f متد Test همان متغیرهای myPoint و myForm است.
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (ref myPoint, ref myForm);        // pass myPoint and myForm by reference
 
void Test (ref Point p, ref Form f)
{
      p.X = 100;                       // This will change myPoint’s position
      f.Text = “Hello, World!”;        // This will change MyForm’s caption
      f = null;                        // This will nuke the myForm variable!
}
در کد بالا انتساب null به f باعث تهی شدن myForm می‌شود بدلیل اینکه متد مستقیماً به آن دسترسی داشته است.

تخصیص حافظه
CLR اشیاء را در دو قسمت ذخیره می‌کند:
  1. stack یا پشته
  2. heap
ساختار stack یا پشته first-in last-out است که دسترسی به آن سریع است. زمانی که متدی فراخوانی می‌شود، CLR پشته را نشانه گذاری می‌کند. سپس متد data را به پشته جهت اجرا push می‌کند و زمانی که اجرایش به اتمام رسید، CLR پشته را تا محل نشانه گذاری شده مرحله قبل، پاک می‌کند (pop).
ولی ساختار heap بصورت تصادفی است. یعنی اشیاء در محل‌های تصادفی قرار داده می‌شوند بهمین دلیل آنها دارای 2 سربار memory manager و garbage-collector هستند.
برای آشنایی با نحوه استفاده پشته و heap به کد زیر توجه کنید:
void CreateNewTextBox()
{
      TextBox myTextBox = new TextBox();             // TextBox is a class
}
در این متد، ما یک متغیر محلی ایجاد کرده ایم که به یک شیء اشاره می‌کند.

پشته همیشه برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • قسمت reference متغیرهای محلی و پارامترهای از نوع reference-typed (مانند myTextBox)
  • متغیرهای محلی و پارامترهای متد از نوع value-typed (مانند integer, bool, char, DateTime و ...)
همچنین از heap برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • محتویات شیء از نوع reference-typed
  • هر چیزی که قرار است در شیء از نوع reference-typed ذخیره شود.

آزادسازی حافظه در heap

در کد بالا وقتی اجرای متد CreateNewTextBox به اتمام برسد متغیر myTextBox از دید (Scope) خارج می‌شود. بنابراین از پشته نیز خارج می‌شود ولی با خارج شدن myTextBox از پشته چه اتفاقی برای TextBox object رخ خواهد داد؟! پاسخ در garbage-collector نهفته است. garbage-collector بصورت خودکار عملیات پاکسازی heap را انجام می‌دهد و اشیائی که اشاره گر معتبر ندارند را حذف می‌نماید. در حالت کلی اگر شیء از حافظه خارج شد باید منابع سایر قسمت‌های اشغال شده توسط آن هم آزاد شود، که این آزاد سازی بعهده garbage-collector است.

حال آزاد سازی برای کلاسهایی که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کنند به دو صورت انجام می‌شود:

  1. دستی: با فراخوانی متد Dispose میسر است.
  2. خودکار: افزودن شیء به Net Container. مانند Form, Panel, TabPage یا UserControl. این نگهدارندها این اطمینان را به ما می‌دهند در صورتیکه آنها از حافظه خارج شدند کلیه عضوهای آن هم از حافظه خارج شوند.

برای آزادسازی دستی می‌توانیم مانند کدهای زیر عمل کنیم:

using (Stream s = File.Create ("myfile.txt"))

{
   ...
}
یا
Stream s = File.Create ("myfile.txt");

try
{
   ...
}

finally
{
   if (s != null) s.Dispose();
}


مثالی از Windows Forms
فرض کنید قصد داریم فونت و اندازه یک ویندوز فرم را تغییر دهیم.

Size s = new Size (100, 100);          // struct = value type
Font f = new Font (“Arial”,10);        // class = reference type

Form myForm = new Form();

myForm.Size = s;
myForm.Font = f;
توجه کنید که ما در کد بالا از اعضای myForm استفاده کردیم نه از کلاسهای Font و Size که این دو گانگی قابل قبول است. حال به تصویر زیر که به پیاده سازی کد بالا اشاره دارد توجه کنید.

همانطور که مشاهد می‌کنید محتویات s و آدرس f را در Form object ذخیره کرده ایم که نشان می‌دهد تغییر در s برروی فرم تغییر ایجاد نمی‌کند ولی تغییر در f باعث ایجاد تغییر فرم می‌شود. Form object دو اشاره گر به Font object دارد.

In-Line Allocation (تخصیص درجا)
در قبل گفته شد برای ذخیره متغیرهای محلی از نوع value-typed از پشته استفاده می‌شود آیا شیء Size جدید هم در پشته ذخیره می‌شود؟ خیر، بدلیل اینکه آن متغیر محلی نیست و در شیء دیگر ذخیره می‌شود (در مثال بالا در یک فرم ذخیره شده است) که آن شیء هم در heap ذخیره شده است پس شیء جدید Size هم در heap ذخیر می‌شود که به این نوع ذخیره سازی In-Line گفته می‌شود.

تله (Trap)
فرض کنید کلاس Form بشکل زیر تعریف شده است:
class Form
{
      // Private field members
      Size size;
      Font font;

      // Public property definitions
      public Size Size
      {
            get    { return size; }
            set    { size = value; fire resizing events }
      }

      public Font Font
      {
            get    { return font;  }
            set    { font = value; }
      }
}
حال ما قصد داریم ارتفاع آن را دو برابر کنیم، بنابراین از کد زیر استفاده می‌کنیم:
myForm.ClientSize.Height = myForm.ClientSize.Height * 2;
ولی با خطای کامپایلر زیر روبرو می‌شویم:
Cannot modify the return value of 'System.Windows.Forms.Form.ClientSize' because it is not a variable
علت چیست؟ بدلیل اینکه myForm.ClientSize شیء Size که از نوع Struct است را بر می‌گرداند و این Struct از نوع value-typed است و این شیء یک کپی از اندازه فرم است و ما همزمان قصد دو برابر نمودن آن کپی را داریم که کامپایلر خطای بالا را نمایش می‌دهد.

برای توضیح بیشتر می‌توانید به این سوال مراجعه کنید و در تکمیل آن این لینک را هم بررسی کنید.

پس بنابراین کد بالا را به کد زیر اصلاح می‌کنیم:
myForm.ClientSize = new Size (myForm.ClientSize.Width, myForm.ClientSize.Height * 2);
برای اصلاح خطای کامپایلر، ما باید یک شیء جدیدی را برای اندازه فرم تخصیص بدهیم.
مطالب
دریافت اطلاعات بیشتر از Social Provider ها در VS 2013
هنگامی که یک پروژه جدید ASP.NET را در VS 2013 می‌سازید و متد احراز هویت آن را Individual User Accounts انتخاب می‌کنید، قالب پروژه، امکانات لازم را برای استفاده از تامین کنندگان ثالث، فراهم می‌کند، مثلا مایکروسافت، گوگل، توییتر و فیسبوک. هنگامی که توسط یکی از این تامین کننده‌ها کاربری را احراز هویت کردید، می‌توانید اطلاعات بیشتری درخواست کنید. مثلا عکس پروفایل کاربر یا لیست دوستان او. سپس اگر کاربر به اپلیکیشن شما سطح دسترسی کافی داده باشد می‌توانید این اطلاعات را دریافت کنید و تجربه کاربری قوی‌تر و بهتری ارائه کنید.

در این پست خواهید دید که چطور می‌شود از تامین کننده Facebook اطلاعات بیشتری درخواست کرد. پیش فرض این پست بر این است که شما با احراز هویت فیسبوک و سیستم کلی تامین کننده‌ها آشنایی دارید. برای اطلاعات بیشتر درباره راه اندازی احراز هویت فیسبوک به  این لینک  مراجعه کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر از فیسبوک مراحل زیر را دنبال کنید.

  • یک اپلیکیشن جدید ASP.NET MVC با تنظیمات Individual User Accounts بسازید.
  • احراز هویت فیسبوک را توسط کلید هایی که از Facebook دریافت کرده اید فعال کنید. برای اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.
  • برای درخواست اطلاعات بیشتر از فیسبوک، فایل Startup.Auth.cs را مطابق لیست زیر ویرایش کنید.
 List<string> scope = newList<string>() { "email", "user_about_me", "user_hometown", "friends_about_me", "friends_photos" };
 var x = newFacebookAuthenticationOptions();
 x.Scope.Add("email");
 x.Scope.Add("friends_about_me");
 x.Scope.Add("friends_photos");
 x.AppId = "636919159681109";
 x.AppSecret = "f3c16511fe95e854cf5885c10f83f26f";
 x.Provider = newFacebookAuthenticationProvider()
{
    OnAuthenticated = async context =>
    {
         //Get the access token from FB and store it in the database and
        //use FacebookC# SDK to get more information about the user
        context.Identity.AddClaim(
        new System.Security.Claims.Claim("FacebookAccessToken",
                                             context.AccessToken));
    }
};
 x.SignInAsAuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie;
 app.UseFacebookAuthentication(x);

در خط 1 مشخص می‌کنیم که چه scope هایی از داده را می‌خواهیم درخواست کنیم.
از خط 10 تا 17 رویداد OnAuthenticated را مدیریت می‌کنیم که از طرف Facebook OWIN authentication اجرا می‌شود. این متد هر بار که کاربری با فیسبوک خودش را احراز هویت می‌کند فراخوانی می‌شود. پس از آنکه کاربر احراز هویت شد و به اپلیکیشن سطح دسترسی لازم را اعطا کرد، تمام داده‌ها در FacebookContext ذخیره می‌شوند. 
خط 14 شناسه FacebookAccessToken را ذخیره می‌کند. ما این آبجکت را از فیسبوک دریافت کرده و از آن برای دریافت لیست دوستان کاربر استفاده می‌کنیم.
نکته: در این مثال تمام داده‌ها بصورت Claims ذخیره می‌شوند، اما اگر بخواهید می‌توانید از ASP.NET Identity برای ذخیره آنها در دیتابیس استفاده کنید.
در قدم بعدی لیست دوستان کاربر را از فیسبوک درخواست می‌کنیم. ابتدا فایل Views/Shared/_LoginPartial.cshtml را باز کنید و لینک زیر را به آن بیافزایید.
 <li>
      @Html.ActionLink("FacebookInfo", "FacebookInfo","Account")
</li>

 هنگامی که کاربری وارد سایت می‌شود و این لینک را کلیک می‌کند، ما لیست دوستان او را از فیسبوک درخواست می‌کنیم و بهمراه عکس‌های پروفایل شان آنها را لیست می‌کنیم.
تمام Claim‌ها را از UserIdentity بگیرید و آنها را در دیتابیس ذخیره کنید. در این قطعه کد ما تمام Claim هایی که توسط OWIN دریافت کرده ایم را می‌خوانیم، و شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس عضویت ASP.NET Identity ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/LinkLoginCallback
        publicasyncTask<ActionResult> LinkLoginCallback()
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync(XsrfKey, User.Identity.GetUserId());
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
            }
            var result = await UserManager.AddLoginAsync(User.Identity.GetUserId(), loginInfo.Login);
            if (result.Succeeded)
            {
                var currentUser = await UserManager.FindByIdAsync(User.Identity.GetUserId());
                //Add the Facebook Claim
                await StoreFacebookAuthToken(currentUser);
                return RedirectToAction("Manage");
            }
            return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
        }
خط 14-15 شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ذخیره می‌کند.
StoreFacebookAuthToken تمام اختیارات (claim)‌های کاربر را از UserIdentity می‌گیرد و Access Token را در قالب یک User Claim در دیتابیس ذخیره می‌کند. اکشن LinkLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که کاربر وارد سایت شده و یک تامین کننده دیگر را می‌خواهد تنظیم کند.
اکشن ExternalLoginConfirmation هنگام اولین ورود شما توسط تامین کنندگان اجتماعی مانند فیسبوک فراخوانی می‌شود.
در خط 26 پس از آنکه کاربر ایجاد شد ما یک FacebookAccessToken را بعنوان یک Claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> ExternalLoginConfirmation(ExternalLoginConfirmationViewModel model, string returnUrl)
        {
            if (User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return RedirectToAction("Manage");
            }
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                // Get the information about the user from the external login provider
                var info = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
                if (info == null)
                {
                    return View("ExternalLoginFailure");
                }
                var user = newApplicationUser() { UserName = model.Email };
                var result = await UserManager.CreateAsync(user);
                if (result.Succeeded)
                {
                    result = await UserManager.AddLoginAsync(user.Id, info.Login);
                    if (result.Succeeded)
                    {
                        await StoreFacebookAuthToken(user);
                        await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                        return RedirectToLocal(returnUrl);
                    }
                }
                AddErrors(result);
            }
 
            ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
            return View(model);
        }


اکشن ExternalLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که شما برای اولین بار یک کاربر را به یک تامین کننده اجتماعی اختصاص می‌دهید. در خط 17 شناسه دسترسی فیسبوک را بصورت یک claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/ExternalLoginCallback
        [AllowAnonymous]
        publicasyncTask<ActionResult> ExternalLoginCallback(string returnUrl)
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Login");
            }
 
            // Sign in the user with this external login provider if the user already has a login
            var user = await UserManager.FindAsync(loginInfo.Login);
            if (user != null)
            {
                //Save the FacebookToken in the database if not already there
                await StoreFacebookAuthToken(user);
                await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                return RedirectToLocal(returnUrl);
            }
            else
            {
                // If the user does not have an account, then prompt the user to create an account
                ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
                ViewBag.LoginProvider = loginInfo.Login.LoginProvider;
                return View("ExternalLoginConfirmation", newExternalLoginConfirmationViewModel { Email = loginInfo.Email });
            }
        }
در آخر شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ASP.NET Identity ذخیره کنید.
privateasyncTask StoreFacebookAuthToken(ApplicationUser user)
        {
            var claimsIdentity = await AuthenticationManager.GetExternalIdentityAsync(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);
            if (claimsIdentity != null)
            {
                // Retrieve the existing claims for the user and add the FacebookAccessTokenClaim
                var currentClaims = await UserManager.GetClaimsAsync(user.Id);
                var facebookAccessToken = claimsIdentity.FindAll("FacebookAccessToken").First();
                if (currentClaims.Count() <=0 )
                {
                    await UserManager.AddClaimAsync(user.Id, facebookAccessToken);
                }

پکیج Facebook C#SDK را نصب کنید. http://nuget.org/packages/Facebook
فایل AccountViewModel.cs را باز کنید و کد زیر را اضافه کنید.
    public class FacebookViewModel
     {
         [Required]
         [Display(Name = "Friend's name")]
         public string Name { get; set; }
  
        public string ImageURL { get; set; }
    }

کد زیر را به کنترلر Account اضافه کنید تا عکس‌های دوستان تان را دریافت کنید.
//GET: Account/FacebookInfo
[Authorize]
publicasyncTask<ActionResult> FacebookInfo()
{
    var claimsforUser = await UserManager.GetClaimsAsync(User.Identity.GetUserId());
    var access_token = claimsforUser.FirstOrDefault(x => x.Type == "FacebookAccessToken").Value;
    var fb = newFacebookClient(access_token);
    dynamic myInfo = fb.Get("/me/friends");
    var friendsList = newList<FacebookViewModel>();
    foreach (dynamic friend in myInfo.data)
    {
        friendsList.Add(newFacebookViewModel()
           {
               Name = friend.name,
               ImageURL = @"https://graph.facebook.com/" + friend.id + "/picture?type=large"
           });
    }
 
    return View(friendsList);
}

در پوشه Views/Account یک نمای جدید با نام FacebookInfo.cshtml بسازید و کد Markup آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
@model IList<WebApplication96.Models.FacebookViewModel>
 @if (Model.Count > 0)
 {
     <h3>List of friends</h3>
     <div class="row">
             @foreach (var friend in Model)
             {
               <div class="col-md-3">
                <a href="#" class="thumbnail">
                  <img src=@friend.ImageURL alt=@friend.Name />
                 </a>
               </div>
              }
     </div>
 }
در این مرحله، شما می‌توانید لیست دوستان خود را بهمراه عکس‌های پروفایل شان دریافت کنید.
پروژه را اجرا کنید و توسط Facebook وارد سایت شوید. باید به سایت فیسبوک هدایت شوید تا احراز هویت کنید و دسترسی لازم را به اپلیکیشن اعطا کنید. پس از آن مجددا به سایت خودتان باید هدایت شوید.
حال هنگامی که روی لینک FacebookInfo کلیک می‌کنید باید صفحه ای مشابه تصویر زیر ببینید.

این یک مثال ساده از کار کردن با تامین کنندگان اجتماعی بود. همانطور که مشاهده می‌کنید، براحتی می‌توانید داده‌های بیشتری برای کاربر جاری درخواست کنید و تجربه کاربری و امکانات بسیار بهتری را در اپلیکیشن خود فراهم کنید.

مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
مطالب
روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core
یک روش کار کردن با پروژه‌های SPA، توسعه‌ی مجزای قسمت‌های front-end و back-end است. برای مثال پروژه‌ی React را به صورت جداگانه‌ای توسعه می‌دهیم، پروژه‌ی ASP.NET Core را نیز به همین صورت. هنگام آزمایش برنامه، در یکی دستور npm start را اجرا می‌کنیم تا وب سرور آزمایشی React، آن‌را در آدرس http://localhost:3000 قابل دسترسی کند و در دیگری دستور dotnet watch run را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی وب ASP.NET Core را بر روی آدرس https://localhost:5001 مهیا کند. سپس برای اینکه از پورت 3000 بتوان با پورت 5001 کار کرد، نیاز خواهد بود تا CORS را در برنامه‌ی ASP.NET Core فعالسازی کنیم. در حین ارائه‌ی نهایی برنامه نیز هر کدام را به صورت مجزا publish کرده و بعد هم خروجی نهایی پروژه‌ی SPA را در پوشه‌ی wwwroot برنامه‌ی وب کپی می‌کنیم تا قابل دسترسی و استفاده شود. روش دیگری نیز برای یکی/ساده سازی این تجربه وجود دارد که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیاز: ایجاد یک برنامه‌ی خالی React و ASP.NET Core

یک پوشه‌ی خالی را ایجاد کرده و در آن دستور dotnet new react را صادر کنید، تا قالب خاص پروژه‌های React یکی سازی شده‌ی با پروژه‌های ASP.NET Core، یک پروژه‌ی جدید را ایجاد کند.


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، این پروژه از دو برنامه تشکیل شده‌است:
الف) برنامه‌ی SPA که در پوشه‌ی ClientApp قرار گرفته‌است و شامل کدهای کامل یک برنامه‌ی React است.
ب) برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core که یک برنامه‌ی متداول وب، به همراه فایل Startup.cs و سایر فایل‌های مورد نیاز آن است.

در ادامه نکات ویژه‌ی ساختار این پروژه را بررسی خواهیم کرد.


تجربه‌ی توسعه‌ی برنامه‌ها توسط این قالب ویژه

اکنون اگر این پروژه‌ی وب را برای مثال با فشردن دکمه‌ی F5 و یا اجرای دستور dotnet run، اجرا کنیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
- به صورت خلاصه برنامه‌ی ASP.NET Core شروع به کار کرده و سبب ارائه همزمان برنامه‌ی SPA نیز خواهد شد.
- پورتی که برنامه‌ی وب بر روی آن قرار دارد، با پورتی که برنامه‌ی React بر روی روی آن ارائه می‌شود، یکی است. یعنی نیازی به تنظیمات CORS را ندارد.
- در این حالت اگر در برنامه‌ی React تغییری را ایجاد کنیم (در هر قسمتی از آن)، hot reloading آن هنوز هم برقرار است و سبب بارگذاری مجدد برنامه‌ی SPA در مرورگر خواهد شد و برای اینکار نیازی به توقف و راه اندازی مجدد برنامه‌ی ASP.NET Core نیست.

اما این تجربه‌ی روان کاربری و توسعه، چگونه حاصل شده‌است؟


بررسی ساختار فایل Startup.cs یک پروژه‌ی مبتنی بر dotnet new react

برای درک نحوه‌ی عملکرد این قالب ویژه، نیاز است از فایل Startup.cs آن شروع کرد.
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {

            services.AddControllersWithViews();

            // In production, the React files will be served from this directory
            services.AddSpaStaticFiles(configuration =>
            {
                configuration.RootPath = "ClientApp/build";
            });
        }
در ابتدا تعریف فضای نام SpaServices را مشاهده می‌کنید. بسته‌ی متناظر با آن در فایل csproj برنامه به صورت زیر ثبت شده‌است:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SpaServices.Extensions" Version="3.1.2" />
</ItemGroup>
این بسته، همان بسته‌ی جدید SpaServices است و در NET 5x. نیز پشتیبانی خواهد شد .

در متد ConfigureServices، ثبت سرویس‌های مرتبط با فایل‌های استاتیک پروژه‌ی SPA، توسط متد AddSpaStaticFiles صورت گرفته‌است. در اینجا RootPath آن، به پوشه‌ی ClientApp/build اشاره می‌کند. البته این پوشه هنوز در این ساختار، قابل مشاهده نیست؛ اما زمانیکه پروژه‌ی ASP.NET Core را برای ارائه‌ی نهایی، publish کردیم، به صورت خودکار ایجاد شده و حاوی فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React نیز خواهد بود.

قسمت مهم دیگر کلاس آغازین برنامه، متد Configure آن است:
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ...
            app.UseStaticFiles();
            app.UseSpaStaticFiles();

            app.UseRouting();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllerRoute(
                    name: "default",
                    pattern: "{controller}/{action=Index}/{id?}");
            });

            app.UseSpa(spa =>
            {
                spa.Options.SourcePath = "ClientApp";

                if (env.IsDevelopment())
                {
                    spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
                }
            });
        }
    }
}
در اینجا ثبت سه میان افزار جدید را مشاهده می‌کنید:
- متد UseSpaStaticFiles، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که امکان دسترسی به فایل‌های استاتیک پوشه‌ی ClientApp حاوی برنامه‌ی React را میسر می‌کند؛ مسیر این پوشه را در متد ConfigureServices تنظیم کردیم.
- متد UseSpa، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که دو کار مهم را انجام می‌دهد:
1- کار اصلی آن، ثبت مسیریابی معروف catch all است تا مسیریابی‌هایی را که توسط کنترلرهای برنامه‌ی ASP.NET Core مدیریت نمی‌شوند، به سمت برنامه‌ی React هدایت کند. برای مثال مسیر https://localhost:5001/api/users به یک کنترلر API برنامه‌ی سمت سرور ختم می‌شود، اما سایر مسیرها مانند https://localhost:5001/login قرار است صفحه‌ی login برنامه‌ی سمت کلاینت SPA را نمایش دهند و متناظر با اکشن متد خاصی در کنترلرهای برنامه‌ی وب ما نیستند. در این حالت، کار این مسیریابی catch all، نمایش صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه‌ی SPA است.
2- بررسی می‌کند که آیا شرایط IsDevelopment برقرار است؟ آیا در حال توسعه‌ی برنامه هستیم؟ اگر بله، میان‌افزار دیگری را به نام UseReactDevelopmentServer، اجرا و ثبت می‌کند.

برای درک عملکرد میان‌افزار ReactDevelopmentServer نیاز است به سورس آن مراجعه کرد. این میان‌افزار بر اساس پارامتر start ای که دریافت می‌کند، سبب اجرای npm run start خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به اجرای جداگانه‌ی این دستور نخواهد بود و همچنین این اجرا، به همراه تنظیمات proxy مخصوصی نیز هست تا پورت اجرایی برنامه‌ی React و برنامه‌ی ASP.NET Core یکی شده و دیگر نیازی به تنظیمات CORS مخصوص برنامه‌های React نباشد. بنابراین hot reloading ای که از آن صحبت شد، توسط ASP.NET Core مدیریت نمی‌شود. در پشت صحنه همان npm run start اصلی برنامه‌های React، در حال اجرای وب سرور آزمایشی React است که از hot reloading پشتیبانی می‌کند.

یک مشکل: با این تنظیم، هربار که برنامه‌ی ASP.NET Core اجرا می‌شود (به علت تغییرات در کدها و فایل‌های پروژه)، سبب اجرای مجدد و پشت صحنه‌ی react development server نیز خواهد شد که ... آغاز برنامه را در حالت توسعه، کند می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان این وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React را به صورت جداگانه‌ای اجرا کرد و فقط تنظیمات پروکسی آن‌را در اینجا ذکر نمود:
// replace
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
// with
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
در اینجا فقط کافی است سطر UseReactDevelopmentServer را با تنظیم UseProxyToSpaDevelopmentServer که به آدرس وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React اشاره می‌کند، تنظیم کنیم. بدیهی است در اینجا حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور، راه اندازی شود.


تغییرات ویژه‌ی فایل csproj برنامه

اگر به فایل csproj برنامه دقت کنیم، دو تغییر جدید نیز در آن قابل مشاهده هستند:
الف) نصب خودکار وابستگی‌های برنامه‌ی client
  <Target Name="DebugEnsureNodeEnv"
     BeforeTargets="Build" 
     Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' And !Exists('$(SpaRoot)node_modules') ">
    <!-- Ensure Node.js is installed -->
    <Exec Command="node --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="Node.js is required to build and run this project. To continue, please install Node.js from https://nodejs.org/, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'npm'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
  </Target>
در این تنظیم، در حالت build و debug، ابتدا بررسی می‌کند که آیا پوشه‌ی node_modules برنامه‌ی SPA وجود دارد؟ اگر خیر، ابتدا مطمئن می‌شود که node.js بر روی سیستم نصب است و سپس دستور npm install را صادر می‌کند تا تمام وابستگی‌های برنامه‌ی client، دریافت و نصب شوند.

ب) یکی کردن تجربه‌ی publish برنامه‌ی ASP.NET Core با publish پروژه‌های React
  <Target Name="PublishRunWebpack" AfterTargets="ComputeFilesToPublish">
    <!-- As part of publishing, ensure the JS resources are freshly built in production mode -->
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm run build" />

    <!-- Include the newly-built files in the publish output -->
    <ItemGroup>
      <DistFiles Include="$(SpaRoot)build\**" />
      <ResolvedFileToPublish Include="@(DistFiles->'%(FullPath)')" Exclude="@(ResolvedFileToPublish)">
        <RelativePath>%(DistFiles.Identity)</RelativePath>
        <CopyToPublishDirectory>PreserveNewest</CopyToPublishDirectory>
        <ExcludeFromSingleFile>true</ExcludeFromSingleFile>
      </ResolvedFileToPublish>
    </ItemGroup>
  </Target>
میان‌افزار ReactDevelopmentServer کار اجرا و پروکسی دستور npm run start را در حالت توسعه انجام می‌دهد. اما در حالت ارائه‌ی نهایی چطور؟ در اینجا نیاز است دستور npm run build اجرا شده و فایل‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی برنامه‌ی React تولید و سپس به پوشه‌ی wwwroot، کپی شوند. تنظیم فوق، دقیقا همین کار را در حین publish برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت خودکار انجام می‌دهد و شامل این مراحل است:
-  ابتدا npm install را جهت اطمینان از به روز بودن وابستگی‌های برنامه مجددا اجرا می‌کند.
- سپس npm run build را برای تولید فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React اجرا می‌کند.
- در آخر تمام فایل‌های پوشه‌ی ClientApp/build تولیدی را به بسته‌ی نهایی توزیعی برنامه‌ی ASP.NET Core، اضافه می‌کند.
مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت چهارم - به روز رسانی خودکار توکن‌ها
در قسمت قبل، عملیات ورود به سیستم و خروج از آن‌را تکمیل کردیم. پس از ورود شخص به سیستم، هربار انقضای توکن دسترسی او، سبب خواهد شد تا وقفه‌ای در کار جاری کاربر، جهت لاگین مجدد صورت گیرد. برای این منظور، قسمتی از مطالب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity»  و یا «پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x» به تولید refresh_token در سمت سرور اختصاص دارد که از نتیجه‌ی آن در اینجا استفاده خواهیم کرد. عملیات به روز رسانی خودکار توکن دسترسی (access_token در اینجا) سبب خواهد شد تا کاربر پس از انقضای آن، نیازی به لاگین دستی مجدد نداشته باشد. این به روز رسانی در پشت صحنه و به صورت خودکار صورت می‌گیرد. refresh_token یک guid است که به سمت سرور ارسال می‌شود و برنامه‌ی سمت سرور، پس از تائید آن (بررسی صحت وجود آن در بانک اطلاعاتی و سپس واکشی اطلاعات کاربر متناظر با آن)، یک access_token جدید را صادر می‌کند.


ایجاد یک تایمر برای مدیریت دریافت و به روز رسانی توکن دسترسی

در مطلب «ایجاد تایمرها در برنامه‌های Angular» با روش کار با تایمرهای reactive آشنا شدیم. در اینجا قصد داریم از این امکانات جهت پیاده سازی به روز کننده‌ی خودکار access_token استفاده کنیم. در مطلب «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی»، زمان انقضای توکن را به کمک کتابخانه‌ی jwt-decode، از آن استخراج کردیم:
  getAccessTokenExpirationDateUtc(): Date {
    const decoded = this.getDecodedAccessToken();
    if (decoded.exp === undefined) {
      return null;
    }
    const date = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
    date.setUTCSeconds(decoded.exp);
    return date;
  }
اکنون از این زمان در جهت تعریف یک تایمر خود متوقف شونده استفاده می‌کنیم:
  private refreshTokenSubscription: Subscription;

  scheduleRefreshToken() {
    if (!this.isLoggedIn()) {
      return;
    }

    this.unscheduleRefreshToken();

    const expiresAtUtc = this.getAccessTokenExpirationDateUtc().valueOf();
    const nowUtc = new Date().valueOf();
    const initialDelay = Math.max(1, expiresAtUtc - nowUtc);
    console.log("Initial scheduleRefreshToken Delay(ms)", initialDelay);
    const timerSource$ = Observable.timer(initialDelay);
    this.refreshTokenSubscription = timerSource$.subscribe(() => {
      this.refreshToken();      
    });
  }

  unscheduleRefreshToken() {
    if (this.refreshTokenSubscription) {
      this.refreshTokenSubscription.unsubscribe();
    }
  }
کار متد scheduleRefreshToken، شروع تایمر درخواست توکن جدید است.
- در ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا کاربر لاگین کرده‌است یا خیر؟ آیا اصلا دارای توکنی هست یا خیر؟ اگر خیر، نیازی به شروع این تایمر نیست.
-  سپس تایمر قبلی را در صورت وجود، خاتمه می‌دهیم.
- در مرحله‌ی بعد، کار محاسبه‌ی میزان زمان تاخیر شروع تایمر Observable.timer را انجام می‌دهیم. پیشتر زمان انقضای توکن موجود را استخراج کرده‌ایم. اکنون این زمان را از زمان جاری سیستم برحسب UTC کسر می‌کنیم. مقدار حاصل، initialDelay این تایمر خواهد بود. یعنی این تایمر به مدت initialDelay صبر خواهد کرد و سپس تنها یکبار اجرا می‌شود. پس از اجرا، ابتدا متد refreshToken ذیل را فراخوانی می‌کند تا توکن جدیدی را دریافت کند.

در متد unscheduleRefreshToken کار لغو تایمر جاری در صورت وجود انجام می‌شود.

متد درخواست یک توکن جدید بر اساس refreshToken موجود نیز به صورت ذیل است:
  refreshToken() {
    const headers = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
    const model = { refreshToken: this.getRawAuthToken(AuthTokenType.RefreshToken) };
    return this.http
      .post(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.refreshTokenPath}`, model, { headers: headers })
      .finally(() => {
        this.scheduleRefreshToken();
      })
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        console.log("RefreshToken Result", result);
        this.setLoginSession(result);
      });
  }
در اینجا هرزمانیکه تایمر اجرا شود، این متد فراخوانی شده و مقدار refreshToken فعلی را به سمت سرور ارسال می‌کند. سپس سرور این مقدار را بررسی کرده و در صورت تعیین اعتبار، یک access_token و refresh_token جدید را به سمت کلاینت ارسال می‌کند که نتیجه‌ی آن به متد setLoginSession جهت ذخیره سازی ارسال خواهد شد.
در آخر چون این تایمر، خود متوقف شونده‌است (متد Observable.timer بدون پارامتر دوم آن فراخوانی شده‌است)، یکبار دیگر کار زمانبندی دریافت توکن جدید بعدی را در متد finally انجام می‌دهیم (متد scheduleRefreshToken را مجددا فراخوانی می‌کنیم).


تغییرات مورد نیاز در سرویس Auth جهت زمانبندی دریافت توکن دسترسی جدید

تا اینجا متدهای مورد نیاز شروع زمانبندی دریافت توکن جدید، خاتمه‌ی زمانبندی و دریافت و به روز رسانی توکن جدید را پیاده سازی کردیم. محل قرارگیری و فراخوانی این متدها در سرویس Auth، به صورت ذیل هستند:
الف) در سازنده‌ی کلاس:
  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private browserStorageService: BrowserStorageService,
    private http: HttpClient,
    private router: Router
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
    this.scheduleRefreshToken();
  }
این مورد برای مدیریت حالتی که کاربر صفحه را refresh کرده‌است و یا پس از مدتی مجددا از ابتدا برنامه را بارگذاری کرده‌است، مفید است.

ب) پس از لاگین موفقیت آمیز
در متد لاگین، پس از دریافت یک response موفقیت آمیز و تنظیم و ذخیره سازی توکن‌های دریافتی، کار زمانبندی دریافت توکن دسترسی بعدی بر اساس refresh_token فعلی انجام می‌شود:
this.setLoginSession(response);
this.scheduleRefreshToken();

ج) پس از خروج از سیستم
در متد logout، پس از حذف توکن‌های کاربر از کش مرورگر، کار لغو تایمر زمانبندی دریافت توکن بعدی نیز صورت خواهد گرفت:
this.deleteAuthTokens();
this.unscheduleRefreshToken();

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را که بیانگر دریافت خودکار توکن‌های جدید است، پس از مدتی در کنسول developer مرورگر مشاهده خواهید کرد:


ابتدا متد scheduleRefreshToken اجرا شده و تاخیر آغازین تایمر محاسبه شده‌است. پس از مدتی متد refreshToken توسط تایمر فراخوانی شده‌است. در آخر مجددا متد scheduleRefreshToken جهت شروع یک زمانبندی جدید، اجرا شده‌است.

اعداد initialDelay محاسبه شده‌ای را هم که ملاحظه می‌کنید، نزدیک به همان 2 دقیقه‌ی تنظیمات سمت سرور در فایل appsettings.json هستند:
  "BearerTokens": {
    "Key": "This is my shared key, not so secret, secret!",
    "Issuer": "http://localhost/",
    "Audience": "Any",
    "AccessTokenExpirationMinutes": 2,
    "RefreshTokenExpirationMinutes": 60
  }


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.