مطالب
اتریبیوت اختصاصی برای قفل کردن یک اکشن جهت جلوگیری از تداخلات درخواست‌های همزمان

در کتابخانه‌ی Microsoft AspNetCore Identity میتوان با این کد، فیلد Email را منحصر به‌فرد کرد:

//Program.cs file
builder.Services.AddIdentity<User, Role>(options =>
{
    options.User.RequireUniqueEmail = true;
}).AddEntityFrameworkStores<DatabaseContext>();

برنامه را اجرا و درخواست‌ها را یکی یکی به سمت سرور ارسال میکنیم و اگر ایمیل تکراری باشد به ما خطا میده و میگه: "ایمیل تکراری است".

ولی مشکل اینجاست که کد بالا فیلد Email رو داخل دیتابیس منحصر به‌فرد نمیکنه و فقط از سمت نرم افزار بررسی تکراری بودن ایمیل رو انجام میده. حالا اگه ما با استفاده از نرم افزارهای "تست برنامه‌های وب" مثل Apache JMeter تعداد زیادی درخواست را به سمت برنامه‌مان ارسال کنیم و بعد رکوردهای داخل جدول کاربران را نگاه کنیم، با وجود اینکه داخل نرم افزارمان پراپرتی Email را منحصر به‌فرد کرده‌ایم، ولی چندین رکورد، با یک ایمیل مشابه در داخل جدول User وجود خواهد داشت.

برای تست این سناریو، برنامه Apache JMeter را از این لینک دانلود می‌کنیم (در بخش Binaries فایل zip رو دانلود می کنیم).

نکته: داشتن jdk ورژن 8 به بالا پیش نیاز است. برای اینکه بدونید ورژن جاوای سیستمتون چنده، داخل cmd دستور java -version رو صادر کنید.

اگه تمایل به نصب، یا به روز رسانی jdk را داشتید، میتونید از این لینک استفاده کنید و بسته به سیستم عاملتون، یکی از تب‌های Windows, macOS یا Linux رو انتخاب کنید و فایل مورد نظر رو دانلود کنید (برای Windows فایل x64 Compressed Archive رو دانلود و نصب میکنیم).

حالا فایل دانلود شده JMeter رو استخراج میکنیم، وارد پوشه‌ی bin میشیم و فایل jmeter.bat رو اجرا میکنیم تا برنامه‌ی JMeter اجرا بشه.

قبل از اینکه وارد برنامه JMeter بشیم، کدهای برنامه رو بررسی می‌کنیم.

موجودیت کاربر:

public class User : IdentityUser<int>;

ویوو مدل ساخت کاربر:

public class UserViewModel
{
    public string UserName { get; set; } = null!;

    public string Email { get; set; } = null!;

    public string Password { get; set; } = null!;
}

کنترلر ساخت کاربر:

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class UserController(UserManager<User> userManager) : Controller
{
    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
    {
        var user = new User
        {
            UserName = model.UserName,
            Email = model.Email
        };
        var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            return Ok();
        }
        return BadRequest(result.Errors);
    }
}

حالا وارد برنامه JMeter میشیم و اولین کاری که باید انجام بدیم این است که مشخص کنیم چند درخواست را در چند ثانیه قرار است ارسال کنیم. برای اینکار در برنامه JMeter روی TestPlan کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Threads (Users) -> Thread Group

حالا باید بر روی Thread Group کلیک کنیم و بعد در بخش Number of threads (users) تعداد درخواست‌هایی را که قرار است به سمت سرور ارسال کنیم، مشخص کنیم؛ برای مثال عدد 100.

گزینه Ramp-up period (seconds) برای اینه که مشخص کنیم این 100 درخواست قرار است در چند ثانیه ارسال شوند که آن را روی 0.1 ثانیه قرار می‌دهیم تا درخواست‌ها را با سرعت بسیار زیاد ارسال کند.

الان باید مشخص کنیم چه دیتایی قرار است به سمت سرور ارسال شود:

برای اینکار باید یک Http Request اضافه کنیم. برای این منظور روی Thread Group که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Sampler -> Http Request

حالا روی Http Request کلیک میکنیم و متد ارسال درخواست رو که روی Get هست، به Post تغییر میدیم و بعد Path رو هم به آدرسی که قراره دیتا رو بهش ارسال کنیم، تغییر میدهیم:

https://localhost:7091/api/User

حالا پایینتر Body Data رو انتخاب میکنیم و دیتایی رو که قراره به سمت سرور ارسال کنیم، در قالب Json وارد میکنیم:

{
  "UserName": "payam${__Random(1000, 9999999)}",
  "Email": "payam@gmail.com",
  "Password": "123456aA@"
}

چون بخش UserName در پایگاه داده منحصر به‌فرد است، با این دستور:

${__Random(1000, 9999999)}

یک عدد Random رو به UserName اضافه میکنیم که دچار خطا نشیم.

حالا فقط باید یک Header رو هم به درخواستمون اضافه کنیم، برای اینکار روی Http Request که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Config Element -> Http Header Manager

حالا روی دکمه‌ی Add در پایین صفحه کلیک میکنیم و این Header رو اضافه میکنیم:

Name: Content-Type
Value: application/json

همچنین میتونیم یک View result رو هم اضافه کنیم تا وضعیت تمامی درخواست‌های ارسال شده رو مشاهده کنیم. برای اینکار روی Http Request که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Listener -> View Results Tree

فایل Backup، برای اینکه مراحل بالا رو سریعتر انجام بدید:

File -> Open

حالا بر روی دکمه‌ی سبز رنگ Play در Toolbar بالا کلیک میکنیم تا تمامی درخواست ها را به سمت سرور ارسال کنه و همچنین میتونیم از طریق View result tree ببینیم که چند درخواست موفقیت آمیز و چند درخواست ناموفق انجام شده‌است.

حالا اگر وارد پایگاه داده بشیم، میبینیم که چندین رکورد، با Email یکسان، در جدول User وجود داره:

در حالیکه ایمیل رو در تنظیمات کتابخانه Microsoft AspNetCore Identity به صورت Unique تعریف کرده‌ایم:

//Program.cs file
builder.Services.AddIdentity<User, Role>(options =>
{
    options.User.RequireUniqueEmail = true;
}).AddEntityFrameworkStores<DatabaseContext>();

دلیل این مشکل این است که درخواست‌ها در قالب یک صف، یک به یک اجرا نمیشوند؛ بلکه به صورت همزمان فریم ورک ASP.NET Core برای بالا بردن سرعت اجرای درخواست‌ها از تمامی Thread هایی که در اختیارش هست استفاده می‌کند و در چندین Thread جداگانه، درخواست‌هایی رو به کنترلر User میفرسته و در نتیجه، در یک زمان مشابه، چندین درخواست ارسال میشه که آیا یک ایمیل برای مثال با مقدار payam@yahoo.com وجود داره یا خیر و در تمامی درخواست‌ها چون همزمان انجام شده، جواب خیر است. یعنی ایمیل تکراری با آن مقدار، در پایگاه داده وجود ندارد و تمامی درخواست‌هایی که همزمان به سرور رسیده‌اند، کاربر جدید را با ایمیل مشابهی ایجاد می‌کنند.

این مشکل را میتوان حتی در سایت‌های فروش بلیط نیز پیدا کرد؛ یعنی چند نفر یک صندلی را رزرو کرده‌اند و همزمان وارد درگاه پرداخت شده و هزینه‌ایی را برای آن پرداخت میکنند. اگر آن درخواست‌ها را وارد صف نکنیم، امکان دارد که یک صندلی را به چند نفر بفروشیم. این سناریو برای زمانی است که در پایگاه داده، فیلد‌ها را Unique تعریف نکرده باشیم. هر چند که اگر فیلدها را نیز Unique تعریف کرده باشیم تا یک صندلی را به چند نفر نفروشیم، در آن صورت هم برنامه دچار خطای 500 خواهد شد. پس بهتر است که حتی در زمان‌هایی هم که فیلدها را Unique تعریف میکنیم، باز هم از ورود چند درخواست همزمان به اکشن رزرو صندلی جلوگیری کنیم.

راه حل

برای حل این مشکل میتوان از Lock statement استفاده کرد که این راه حل نیز یک مشکل دارد که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

Lock statement به ما این امکان رو میده تا اگر بخشی از کد ما در یک Thread در حال اجرا شدن است، Thread دیگری به آن بخش از کد، دسترسی نداشته باشد و منتظر بماند تا آن Thread کارش با کد ما تموم شود و بعد Thread جدید بتونه کد مارو اجرا کنه.

نحوه استفاده از Lock statement هم بسیار ساده‌است:

public class TestClass
{
    private static readonly object _lock1 = new();

    public void Method1()
    {
        lock (_lock1)
        {
            // Body
        }
    }
}

حالا باید کدهای خودمون رو در بخش Body اضافه کنیم تا دیگر چندین Thread به صورت همزمان، کدهای ما رو اجرا نکنند.

اما یک مشکل وجود داره و آن این است که ما نمیتوانیم در Lock statement، از کلمه کلیدی await استفاده کنیم؛ در حالیکه برای ساخت User جدید باید از await استفاده کنیم:

var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);

برای حل این مشکل میتوان از کلاس SemaphoreSlim بجای کلمه‌ی کلیدی lock استفاده کرد:

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class UserController(UserManager<User> userManager) : Controller
{
    private static readonly SemaphoreSlim Semaphore = new (initialCount: 1, maxCount: 1);

    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
    {
        var user = new User
        {
            UserName = model.UserName,
            Email = model.Email
        };

        // Acquire the semaphore
        await Semaphore.WaitAsync();
        try
        {
            // Perform user creation
            var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
            if (result.Succeeded)
            {
                return Ok();
            }
            return BadRequest(result.Errors);
        }
        finally
        {
            // Release the semaphore
            Semaphore.Release();
        }
    }
}

این کلاس نیز مانند lock عمل میکند، ولی توانایی‌های بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد؛ برای مثال میتوان تعیین کرد که همزمان چند ترد میتوانند به این کد دسترسی داشته باشند؛ در حالیکه در lock statement فقط یک Thread میتوانست به کد دسترسی داشته باشد. مزیت دیگر کلاس SemaphoreSlim این است که میتوان برای اجرای کدمان Timeout در نظر گرفت تا از بلاک شدن نامحدود Thread جلوگیری کنیم.

با فراخوانی await semaphore.WaitAsync، دسترسی کد ما توسط سایر Thread ها محدود و با فراخوانی Release، کد ما توسط سایر Thread ها قابل دسترسی می‌شود.

مشکل قفل کردن Thread ها

هنگام قفل کردن Thread ها، مشکلی وجود دارد و آن این است که اگر برنامه‌ی ما روی چندین سرور مختلف اجرا شود، این روش جوابگو نخواهد بود؛ چون قفل کردن Thread روی یک سرور تاثیری در سایر سرورها جهت محدود کردن دسترسی به کد ما ندارد. اما به صورت کلی میتوان از این روش برای بخش‌هایی خاص از برنامه‌هایمان استفاده کنیم.

پیاده سازی با کمک الگوی AOP

برای اینکه کارمون راحت تر بشه، میتونیم کدهای بالا رو به یک Attribute انتقال بدیم و از اون Attribute در بالای اکشن‌هامون استفاده کنیم تا کل عملیات اکشن‌هامونو رو در یک Thread قفل کنیم:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Method)]
public class SemaphoreLockAttribute : Attribute, IAsyncActionFilter
{
    private static readonly SemaphoreSlim Semaphore = new (1, 1);

    public async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
    {
        // Acquire the semaphore
        await Semaphore.WaitAsync();
        try
        {
            // Proceed with the action
            await next();
        }
        finally
        {
            // Release the semaphore
            Semaphore.Release();
        }
    }
}

حالا میتونیم این Attribute را برای هر اکشنی استفاده کنیم:

[HttpPost]
[SemaphoreLock]
public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
{
    var user = new User
    {
        UserName = model.UserName,
        Email = model.Email
    };

    var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
    if (result.Succeeded)
    {
        return Ok();
    }
    return BadRequest(result.Errors);
}
مطالب
نصب و راه اندازی SQL Server بر روی لینوکس با استفاده از Docker
 چند وقتی است مایکروسافت تعدادی از محصولات خود را به صورت سورس باز در اختیار برنامه نویسان قرار داده‌است. برای مثال شما می‌توانید در لینوکس یا مک، از نسخه‌ی net core. آن استفاده کنید. در این مقاله روش اجرای sql server را در لینوکس، با استفاده از docker؛ تشریح خواهیم کرد. همچنین با یک پروژه ساده net core.، بر روی دیتابیس add-migration را اجرا کرده و همچنین چند رکورد را در جدولی ثبت می‌کنیم. البته می‌توان نسخه‌ی نصبی sql server را بدون نیاز به docker نیز دانلود و آن را بر روی لینوکس نصب کرد.  


در این مقاله چه چیزی را پوشش خواهیم داد:‌

· راه اندازی داکر
· پیکره‌بندی container image
· وصل شدن به sql
· ساخت یک پروژه ساده net core.
· ایجاد دیتابیس
· ثبت رکورد در دیتابیس

 قبل از هرچیز باید داکر را بر روی سیستم عامل خود (لینوکس) نصب نماید. چون نصب داکر بر روی لینوکس از حوصله‌ی این مقاله خارج می‌باشد، می‌توانید با مراجعه به این لینک docker را نصب کنید. پس از نصب docker، برای اطمینان حاصل نمودن از نصب، با دستور docker version می‌توان کانفیگ داکر را مشاهده کرد:
 


بعد از اینکه docker را بر روی سیستم خود نصب کردید، می‌توانید از دستورات داکر استفاده کنید. در این مقاله می‌خواهیم sql server را بر روی داکر نصب و راه اندازی کنیم.
 

دانلود و نصب sql server بر روی داکر

ابتدا وارد این لینک شوید. همانطور که مشاهده میکنید، SQL Server در 3 نسخه‌ی ویندوز، لینوکس و docker قابل دانلود می‌باشد. چون میخواهیم sql server را بر روی docker نصب کنیم، پس گزینه‌ی docker را انتخاب کنید.


قبل از هرچیز باید Image اس‌‌کیوال سرور را بر روی داکر دانلود نمائید. برای این کار وارد سایت dockerhub شوید و عبارت microsoft/mssql-server-linux را جستجو کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشاهد می‌کنید، این بسته 10 میلیون بار دریافت شده‌است! در ادامه دستور زیر را در ترمینال خود Paste کنید و منتظر بمانید تا دانلود شود:
docker pull microsoft/mssql-server-linux:2017-latest
همچنین با اسکرول کردن در این صفحه می‌توانید آموزش نصب و راه ندازی این image را ببینید. بعد از دانلود image مخصوص داکر، با دستور docker images all می‌توانید images دانلود شده را مشاهده کنید. ولی image‌ها به خودی خود  کاربردی ندارند و باید آن‌ها را اجرا کنیم.
برای اجرای image sql از دستور زیر استفاده میکنیم:
 sudo docker run -e 'ACCEPT_EULA=Y' -e 'SA_PASSWORD=<YourStrong!Passw0rd>' \
-p 1433:1433 --name sql1 \
-d mcr.microsoft.com/mssql/server:2017-latest
در این دستور:
docker run –name sql : کار ساخت و اجرای Docker container ای به نام sql را انجام می‌دهد.
'e 'ACCEPT_EULA=Y- : سبب قرار دادن مقدار yes در ACCEPT_EULA که در قسمت environment variables تعریف شده‌است، می‌شود.
Set the  SA_PASSWORD : پسورد  environment variable ای که شما انتخاب می‌کنید.
p 1433:1433- : شماره پورتی که Docker container بر روی آن اجرا میشود.
-d microsoft/mssql-server-linux:2017-latest : نام Image ای که می‌خواهیم اجرا کنیم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، Docker container بر روی پورت 1433 اجرا می‌شود. برای مشاهده جزئیات بیشتر، با وارد کردن دستو docker ps a می‌توان لیست containerها و وضعیت آن‌ها را مشاهده کرد.


همانطور که ملاحظه میکنید، در قسمت status، عبارت up به معنای در حال اجرا بودن container است. اگر عبارت دیگری را مشاهده کردید، با دستور dockr start id و وارد کردن شماره image خود می‌توانید آن را اجرا کنید.

تا اینجا توانستیم sql server  را اجرا کنیم. برای توضیحات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
 

وصل شدن به sql
برای وصل شدن به دیتابیس باید connection string دیتابیس مربوطه را داشته باشیم. با توجه به کانفیگ‌هایی که در بالا انجام دادیم، connection string ما به شکل زیر خواهد بود:
Server Host: localhost
Port: 1433
Authentication: SQL Server Authentication
Login: SA
Password: <StrongPasswordYouSet>
اگر کانکشن را به درستی کانفیگ کرده باشید، باید یک دیتابیس به نام انتخابی شما ایجاد شده باشد. در ادامه همین کار را بر روی یک پروژه‌ی  ساده netcore. انجام خواهیم داد. اما برای وصل شدن از طریق docker باید ابتدا bash (دستورات sqlcmd) را بارگذاری کنیم، تا بتوانیم به sqlcmd بر روی container در حال اجرا، دسترسی پیدا کنیم:
sudo docker exec -it sql1 "bash"
پس از آن باید sqlcmd  را به صورت مستقیم و از آدرس فیزیکی سیستم، درون container بارگذاری کنید:
/opt/mssql-tools/bin/sqlcmd -S localhost -U SA -P '<YourNewStrong!Passw0rd>'
اگر دستور فوق با موفقیت اجرا شود ، عبارت 1> در ترمینال به نمایش در می‌آید. یعنی هم اکنون می‌توانید با تایپ دستوارت، آن‌ها را در sqlcmd اجرا کنید:


تا اینجای کار sql server  آماده‌ی اجرا دستورات شما می‌باشد. در ادامه می‌خواهیم چند دستور ساده‌ی sql را بر روی آن اجرا کنیم.


ساخت دیتابیس
با دستور sqlcmd زیر، ابتدا یک دیتابیس را میسازیم:
 CREATE DATABASE TestDB

ساخت جدول
در ادامه، دستور زیر را برای ساخت جدول مینویسیم:
 CREATE TABLE Inventory (id INT, name NVARCHAR(50), quantity INT)

ایجاد رکورد
مرحله بعدی، ایجاد یک رکورد جدید در دیتابیس میباشد:
 INSERT INTO Inventory VALUES (1, 'banana', 150); INSERT INTO Inventory VALUES (2, 'orange', 154);

در آخر با استفاده از دستور go، کوئری‌های بالا را اجرا می‌کنیم. اکنون باید یک دیتابیس جدید به نام TestDB و یک جدول جدید نیز به نام Inventory همچنین یک رکورد جدید در آن ثبت شده باشد. برای مشاهده‌ی تغییرات بالا، از دستورات زیر استفاده میکنیم:
- با دستور زیر لیست دیتابیس‌های موجود را می‌توان دید:
 SELECT Name from sys.Databases
- کو ئری select از دیتابیس:
 SELECT * FROM Inventory WHERE quantity > 152;

و با استفاده از دستور quit میتوانید از cmd خارج شوید.

تا اینجا توانستیم docker را بر روی سیستم راه ندازی و همچنین sql server  را بر روی آن نصب و اجرا کنیم. همچنین با دستورات sqlcmd توانستیم بر روی sql کوئری بزنیم.


ساخت و وصل شدن یک پروژه‌ی net core. و وصل شدن به sql server

حال میخواهیم با یک پروژه‌ی ساده‌ی net core. به sql server فوق وصل شده و یک جدول را به دیتابیس مذکور اضافه کرده و یک کوئری اضافه کردن رکوردی را به آن جدول بنویسیم. برای شروع، یک پروژه‌ی خالی net core. را ایجاد می‌کنیم. برای مثال یک پروژه‌ی api را ایجاد میکنیم:
dotnet new webapi -o dockerapi
سپس دو پکیج زیر را به آن اضافه میکنیم:
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
در این مثال می‌خواهیم جدول Students را ایجاد و یک رکورد را در آن ثبت نماییم. پس یک کلاس را به نام Students ساخته و property‌های زیر را در آن مینویسیم:
public class Students
{
       public int Id { get; set; }
       public string Name { get; set; }
       public string Phone { get; set; }
}
مرحله‌ی بعد، ساخت context میباشد. برای اینکه وارد جزئیات نشویم، از قابلیت Scaffold استفاده می‌کنیم و context را تولید میکنیم:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Server=localhost,1433\\Catalog=tutorial_database;Database=<YOUR_DATABASE_NAME>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
پس از اجرای دستور بالا، context ساخته میشود. حال دورن context، یک DbSet را از students ایجاد میکنیم. بعد نوبت به تنظیم کردن connection string می‌رسد. داخل کانتکست، connection string را تنظیم کنید. همچنین connection string داخل appsettings.json  را نیز تنظیم کنید:
"ConnectionStrings": {
  "TestingDatabase": "Server=localhost:1433\\Database=<YourDatabaseName>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;"
}
بعد از تنظیم کردن connection string، باید migration را بزنیم تا تغییرات context را مشاهده کنیم. با دستور زیر migration خود را اضافه کنید:
 dotnet ef migrations add <NAME_OF_MIGRATION>


همانطور که مشاهده می‌کنید، migrations اضافه شده و موجودیت هم اضافه شده‌است. حال باید بر روی migrations خود آپدیت بزنیم:
ef database update

همانطور که در شکل بالا نیز مشاهده می‌کنید، دیتابیس ما ایجاد شده‌است. حال به docker برمی‌گردیم و با دستور زیر، لیست تمام دیتابیس‌های موجود را نمایش میدهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتابیس برای ما ایجاد شده. با دستور زیر می‌توان جدول دیتابیس را مشاهده کرد:
 SELECT TABLE_NAME FROM dockerdb.INFORMATION_SCHEMA.TABLES WHERE TABLE_TYPE = 'BASE TABLE'
مطالب
مشکل همزمانی خواندن و به روز رسانی اطلاعات در برنامه‌های وب
فرض کنید در برنامه‌ی خود «کیف پولی» را طراحی کرده‌اید که بر اساس آن، کاربر می‌تواند خرید کند. این کیف پول، از Id کاربر و موجودی فعلی او تشکیل می‌شود:
CREATE TABLE accounts (
user_id INTEGER PRIMARY KEY,
balance INTEGER NOT NULL
);
و برای مثال موجودی فعلی کاربر 1، مقدار 300 است:
INSERT INTO accounts(user_id, balance)
VALUES (1, 300);
اکنون کوئری‌های متداول زیر را که از یک read و سپس update تشکیل شده‌اند، درنظر بگیرید:
DECLARE @amount INT;

SET @amount = (
SELECT balance
FROM accounts
WHERE user_id = 1
);

SELECT @amount as 'balance'

UPDATE accounts
SET balance =  @amount - 100
WHERE user_id = 1;

SELECT balance as 'balance after shopping'
FROM accounts
WHERE user_id = 1
- دو عمل read و سپس update صورت گرفته‌ی فوق، مربوط به یک درخواست خرید است.
- در اینجا مقدار متغیر amount در ابتدای کار، مساوی 300 است که مربوط به همان insert ابتدایی است.
- سپس از این مقدار در کوئری دومی (برای مثال حاصل از خرید شماره یک)، 100 واحد کم می‌شود (برای مثال قیمت کل خرید است).
- در این حالت نتیجه‌ی آن یا همان موجودی جدید کاربر، 200 خواهد بود.

معادل این عملیات در EF-Core چنین دستورات متداولی است:
var account1 =  context.Accounts.First(x => x.UserId == 1);
account1.Balance -= 100;
context.SaveChanges();

سؤال: اگر کوئری‌های فوق را در یک برنامه‌ی ذاتا چند ریسمانی وب، دوبار به صورت همزمان اجرا کنیم، یعنی دو عمل خرید موازی را شبیه سازی کنیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ آیا موجودی نهایی اینبار برای مثال 100 می‌شود (با فرض 300 بودن موجودی ابتدایی)؟
پاسخ خیر است! و آن‌را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده کنید:



در اینجا برای شبیه سازی اجرای موازی دو کوئری، از دستور WAITFOR TIME استفاده شده‌است که برای برای آزمایش آن می‌توانید مقدار آن‌را به یک دقیقه بعد تنظیم کرده و سپس آن‌را در دو پنجره‌ی SQL server management studio اجرا کنید.
همانطور که مشاهده می‌کنید، با اجرای موازی این دو کوئری، یعنی دوبار خرید کردن همزمان، 100 واحد گم شده‌است ! به این مشکل همزمانی read و سپس update رخ داده، یک «race condition» گفته می‌شود و این روزها که مطالب منتشر شده‌ی از آسیب پذیری‌های برنامه‌های وب ایرانی را بررسی می‌کنم، این مورد در صدر آن‌ها قرار دارد!
علت اینجا است که عموما برنامه نویس‌ها، برنامه‌های وب را در یک تک سشن باز شده‌ی توسط مرورگر خود آزمایش می‌کنند و در این حالت، همه چیز خوب است و اعمال آن به ترتیب پیش می‌روند. اما فراموش می‌کنند که می‌توان قسمت‌های مختلف برنامه‌های وب را به صورت همزمان، موازی و چندباره نیز اجرا کرد؛ حتی اگر آن قسمت متعلق به یک کاربر باشد.


سؤال: آیا استفاده تراکنش‌ها این مشکل را حل نمی‌کنند؟!

عموما برنامه نویس‌ها تصور می‌کنند که می‌توانند تمام اینگونه مشکلات را با تراکنش‌ها حل کنند:



همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار هرچند هر دو عملیات خرید داخل BEGIN TRAN و COMMIT TRAN قرار گرفته‌اند، اما ... مشکل همزمانی هنوز پابرجا است! چون نوع پیش‌فرض تراکنش مورد استفاده، READ COMMITTED isolation level است و عدم دقت به آن ممکن است این تصور را ایجاد کند که با تعریف تراکنش‌ها، تمام مشکلات همزمانی برطرف می‌شوند.


راه‌حل‌های پیشنهادی جهت حل مشکل همزمانی عملیات read/update

برای حل مشکلات مرتبط با race condition و همزمانی درخواست‌های read/update، می‌توان از یکی از روش‌های زیر استفاده کرد:
الف) بجای اینکه یکبار کوئری read و یکبار کوئری update به صورت جداگانه صادر شوند، فقط یکبار کوئری update داشته باشیم.
ب) پیاده سازی Row level locking؛ در صورت پشتیبانی بانک اطلاعاتی مورد استفاده از آن
ج) استفاده از تراکنش‌هایی از نوع SERIALIZABLE
د) پیاده سازی optimistic locking

این موارد را در ادامه با توضیحات بیشتری بررسی می‌کنیم.


الف) پرهیز از خواندن و به روز رسانی جداگانه

بجای اینکه مانند اعمال فوق، یکبار select داشته باشیم و یکبار  update، بهتر است فقط یک دستور update بکارگرفته شود:
UPDATE accounts
SET balance =  balance - 100
WHERE user_id = 1;


اینبار با خلاصه شدن دو دستور select و update به یک دستور update، دیگر پس از دو خرید همزمان، 100 واحد گم شده مشاهده نمی‌شود (!) و موجودی نهایی صحیح است.


ب) پیاده سازی Row level locking

همیشه امکان تغییر عملیات مورد نیاز، به سادگی حالت الف نیست. در یک چنین حالت‌هایی جهت حداقل شدن تغییرات مورد نیاز، می‌توان از row level locking استفاده کرد:
WAITFOR TIME '13:47:00';

SET NOCOUNT, XACT_ABORT ON;

BEGIN TRAN;

DECLARE @amount INT;

SET @amount = (
 SELECT balance
 FROM accounts WITH (UPDLOCK, HOLDLOCK)
 WHERE user_id = 1
 );

SELECT @amount as 'initial user''s balance'

UPDATE accounts
SET balance =  @amount - 100
WHERE user_id = 1;

SELECT balance as 'user''s balance after shopping 1'
FROM accounts
WHERE user_id = 1;

COMMIT TRAN;



در اینجا اضافه شدن WITH (UPDLOCK, HOLDLOCK) را به Select تعریف شده، مشاهده می‌کنید که به آن‌ها locking hints هم گفته می‌شود و داخل BEGIN TRAN و COMMIT TRAN عمل می‌کنند (که نوع پیش‌فرض آن READ COMMITTED isolation level است). کار UPDLOCK، تبدیل shared lock پیش‌فرض، به update lock است و کار HOLDLOCK، نگه داشتن قفل صورت گرفته تا پایان کار تراکنش تعریف شده‌است.
با این تغییرات، هر تراکنش همزمان دیگری، تا زمانیکه قفل صورت گرفته‌ی بر روی ردیف select، رها نشود (یعنی تا زمانیکه تراکنش قفل کننده، به COMMIT TRAN برسد)، نمی‌تواند آن‌را تغییر دهد. به همین جهت است که در تصویر فوق، هرچند هر دو عملیات همزمان اجرا شده‌اند، اما یکی موجودی ابتدایی 300 را می‌بیند و دیگری پس از صبر کردن تا پایان تراکنش و رها شدن قفل، موجودی تغییر یافته‌ی جدیدی را مشاهده کرده و از آن استفاده می‌کند. به این ترتیب دیگر 100 واحدی که در اولین تصویر این مطلب مشاهده کردید، گم نشده‌است.


ج) استفاده از تراکنش‌هایی از نوع SERIALIZABLE

بجای استفاده از روش row level locking یاد شده، روش دیگری را که می‌توان استفاده کرد، تغییر نوع پیش‌فرض تراکنش مورد استفاده‌است. برای مثال اگر از یک SERIALIZABLE transaction استفاده کنیم؛ یعنی SET TRANSACTION ISOLATION LEVEL SERIALIZABLE  را در ابتدای کار ذکر کنیم و برای مثال دو تراکنش همزمان را اجرا کنیم، اگر در تراکنش اول اطلاعاتی خوانده شود، در هیچ تراکنش دیگری نمی‌توان این اطلاعات خوانده شده را تا پایان کار تراکنش اول، تغییر داد:




د) پیاده سازی optimistic locking

پیاده سازی optimistic locking و یا Optimistic concurrency control عموما در سمت برنامه رخ می‌دهد و توسط ORMها زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مانند اضافه کردن ستون اضافی version و یا timestamp به جداول تعریف شده. در این حالت تمام updateها به همراه یک where اضافی هستند تا بررسی کنند که آیا version دریافتی در حین خواندن ردیف در حال به روز رسانی، تغییر کرده‌است یا خیر؟ اگر تغییر کرده‌است، تراکنش را با خطایی خاتمه خواهند داد. این روش برخلاف حالت‌های ب و ج، حتی خارج از یک تراکنش نیز کار می‌کند و مشکلات قفل کردن طولانی مدت رکوردها توسط آن‌ها را به همراه ندارد.
مطالب دوره‌ها
نصب و راه اندازی مقدماتی Full Text Search
با استفاده از امکانات ابتدایی T-SQL مانند like می‌توان جستجوهایی را برای یافتن موارد مشابه با عبارتی خاص انجام داد، اما این جستجوها بسیار هزینه‌بر و کند هستند. در SQL Server برای مدیریت جستجوهای سریع و پیشرفته بر روی متون، افزونه‌های توکاری مانند Full text search، Semantic search، Term extraction و Term lookup تدارک دیده شده‌اند. Semantic search از نگارش 2012 آن افزوده شده‌است و مابقی در نگارش‌های پیشین آن نیز وجود داشته‌اند.


بررسی‌های مقدماتی

ابتدای کار نیاز است بررسی کنیم آیا افزونه‌ی Full Text Search، به همراه SQL Server نصب شده‌است یا خیر. برای این منظور کوئری ذیل را اجرا کنید:
 select SERVERPROPERTY('IsFullTextInstalled');
اگر خروجی این کوئری عدد 1 بود، یعنی FTS نصب شده‌است؛ اگر خیر، مجددا برنامه‌ی نصاب SQL Server را اجرا کرده و زمانیکه به قسمت feature selection رسیدید، گزینه‌ی ذیل را باید انتخاب کنید:
 instance features -> database engine services -> Full Text



راه اندازی سرویس Full Text Search

پیش از ادامه‌ی بحث، به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرده و مطمئن شوید که سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER نیز در حال اجرا است. در غیراینصورت با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
 SQL Server encountered error 0x80070422 while communicating with full-text filter daemon host (FDHost) process.
اگر این سرویس در حال اجرا است و باز هم خطای فوق ظاهر شد، مجددا به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرد، در برگه‌ی  خواص سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER، گزینه‌ی logon را یافته و آن‌را به local system account تغییر دهید. سپس سرویس را ری استارت کنید. پس از آن نیاز است دستور ذیل را نیز اجرا کنید:
 sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'



چه نوع داده‌هایی را می‌توان توسط FTS ایندکس کرد؟

با استفاده از امکانات FTS می‌توان کلیه ستون‌هایی را که دارای نوع‌های ذیل باشند، ایندکس کرد:
 char, nchar, varchar, nvarchar, text, ntext, image, xml, varbinary(max)
البته نوع باینری را که ملاحظه می‌کنید مانند image و varbinary max، نیاز به یک ستون اضافی، برای ذخیره سازی پسوند فایل‌های ذخیره شده در آن‌ها مانند docx، pdf ، xlsx و امثال آن نیز دارند. برای مثال ابتدا یک فایل word را در ستونی از نوع varbinary max ذخیره می‌کنید و سپس نیاز است در همانجا در ستونی دیگر، پسوند این فایل را نیز قید نمائید.
همچنین FTS برای پردازش این فایل‌های باینری و ایندکس کردن اطلاعات آن‌ها، نیاز به افزونه‌هایی به نام IFilters دارد. کار این فیلترها استخراج متن بدون فرمت، از فایل‌های باینری مرتبط و ارائه‌ی آن‌ها به موتور FTS می‌باشد.


نصب فیلترهای مخصوص FTS آفیس

اگر علاقمند هستید که بدانید در حال حاضر چه تعداد فیلترهای FTS بر روی سیستم شما نصب شده‌است، کوئری ذیل را اجرا نمائید:
 exec sys.sp_help_fulltext_system_components 'filter';
برای نمونه اگر آفیس بر روی سیستم شما نصب باشد، در حاصل کوئری فوق، فیلتری مانند offfilt.dll را نیز مشاهده خواهید کرد که به پسوندهایی مانند doc، ppt، xls و امثال آن انتساب داده شده‌است.
فیلترهای آفیس را جداگانه نیز می‌توانید دریافت و نصب کنید (بدون نیاز به نصب کامل آفیس بر روی سرور):
این فیلترها تا نگارش 2013 آفیس را نیز پشتیبانی می‌کنند و آگر آپدیت ویندوز نیز روشن باشد، سرویس پک 2 آن را نیز دریافت خواهید کرد.

پس از اینکه فیلترها را نصب کردید، باید آن‌ها را در وهله‌ی جاری SQL Server ثبت کرد:
 exec sys.sp_fulltext_service 'load_os_resources', 1;
EXEC sp_fulltext_service 'update_languages';
EXEC sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts';
اکنون اگر مجددا کوئری sys.sp_help_fulltext_system_components یاد شده را اجرا کنید. خروجی آن حدودا 50 سطر خواهد بود؛ این اطلاعات را از کوئری ذیل نیز می‌توان بدست آورد:
 select * from sys.fulltext_document_types;
اگر پس از نصب و همچنین ثبت و معرفی فیلترهای آفیس 2010 به بعد، هنوز تعداد 50 ردیف را ملاحظه می‌کنید (اکنون باید بیشتر از 160 مورد باشند)، نیاز است یکبار وهله‌ی جاری SQL Server را ری استارت کنید. برای اینکار در management studio بر روی وهله‌ی جاری، کلیک راست کرده و گزینه‌ی Restart را انتخاب کنید.

فیلترهای فوق علاوه بر اینکه امکان FTS را بر روی کلیه فایل‌های مجموعه آفیس میسر می‌کنند، امکان جستجو FTS را بر روی خواص ویژه اضافی آن‌ها، مانند نام نویسنده، واژه‌های کلیدی، تاریخ ایجاد و امثال آن نیز به همراه دارند.


FTS چگونه کار می‌کند؟

زبان‌های پشتیبانی شده توسط FTS را توسط کوئری ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
 select lcid, name from sys.fulltext_languages order by name;
کار FTS با word-breakers و stemmers شروع می‌شود. این‌ها کار آنالیز متن را بر اساس زبانی مشخص انجام می‌دهند. اگر زبان مدنظر توسط FTS پشتیبانی نمی‌شود، می‌توان از زبان انگلیسی و یا همچنین Neutral نیز برای آنالیز آن استفاده کرد. زبان Neutral جزو خروجی کوئری فوق با شماره آی دی صفر است.
word-breakers تک تک کلمات را (که به آن‌ها token نیز گفته می‌شود) تشخیص داده و سپس FTS آن‌ها را با فرمتی فشرده شده، درون ایندکس‌های مخصوص خود ذخیره می‌کند.کار stemmers تولید حالات inflectional (صرفی) یک کلمه بر اساس دستور زبانی مشخص است.
اهمیت آنالیز inflectional، در اینجا است که برای مثال اگر در متنی واژه‌ی jumps وجود داشت و کاربر در حین جستجو، jumped را وارد کرد، FTS بر اساس دستور زبان مورد استفاده، پیشتر، حالات مختلف صرفی jump را ذخیره کرده‌است و امکان انجام یک چنین کوئری پیشرفته‌ای را پیدا می‌کند.


نصب و فعال سازی Semantic Language Database

کار TFS تنها به خرد کردن واژه‌ها و آنالیز صرفی آن‌ها خلاصه نمی‌شود. در مرحله‌ی بعد، انجام Statistical semantic search میسر می‌شود. در اینجا SQL Server بر اساس آمار واژه‌های کلیدی استخراج شده، توانایی یافتن متونی مشابه و یا مرتبط را پیدا می‌کند. Semantic Search جزو تازه‌های SQL Server 2012 است.

برای اینکار نیاز است بانک اطلاعاتی Semantic language statistics نیز نصب شود. برای اطمینان از نصب بودن آن، کوئری ذیل را اجرا کنید:
 select * from sys.fulltext_semantic_language_statistics_database;
اگر حاصل آن خالی بود، نیاز است مستقلا نصب شود. این بانک اطلاعاتی ویژه را در یکی از دو مسیر ذیل
 x64\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
x86\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
در DVD یا فایل ISO نصب SQL Server 2012 می‌توانید پیدا کنید. فایل نصاب msi آن‌را اجرا کنید، دو فایل mdf و ldf را در مسیری که مشخص می‌کنید، کپی می‌کند.
پس از آن نیاز است این بانک اطلاعاتی را Attach و همچنین ثبت کرد:
CREATE DATABASE semanticsdb
    ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb.mdf' )
    LOG ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb_log.ldf' )
    FOR ATTACH
GO

EXEC sp_fulltext_semantic_register_language_statistics_db @dbname = N'semanticsdb'
GO
زمانیکه این بانک اطلاعاتی کپی می‌شود، دسترسی Write کاربر وارد شده به سیستم را در برگه‌ی Security فایل‌های mdf و ldf آن ندارد. به همین جهت ممکن است در حین Attach، پیام عدم دسترسی را دریافت کنید که با مراجعه به خواص فایل‌ها و تنظیم دسترسی Write کاربر جاری، مشکل برطرف می‌شود.
پس از مراحل فوق، اگر مجددا کوئری یاد شده بر روی sys.fulltext_semantic_language_statistics_database را اجرا کنید، یک سطر خروجی خواهد داشت.
مطالب
نوشتن یک بات تلگرامی با استفاده از webhookها
با رشد روز افزون شبکه‌های اجتماعی و نیاز روزمره مردم به این شبکه‌ها ،اکثر شبکه‌های اجتماعی با در اختیار قرار دادن کتاب خانه‌ها و apiها، توسعه و طراحی یک برنامه‌ی مبتنی بر آن‌ها را فراهم کرده‌اند. تلگرام نیز یکی  از این شبکه‌ها است و با طراحی بات‌ها میتوان یک نرم افزار کوچک و پر کاربرد را جهت آن طراحی کرد.
در این مقاله قصد دارم نحوه ساخت یک بات تلگرامی را با استفاده از webhook که پیشنهاد خود تلگرام میباشد و همچنین کار با سایر apiهای مانند گرفتن عکس پروفایل و ... به اشتراک بگذارم. ما آموزش را بنا بر یک مثال کاربردی، در قالب یک بات تلگرامی قرار می‌دهیم که بعد از start شدن، پیغام خوش آمد گویی را نمایش میدهد و سپس جملات فارسی را از کاربر دریافت و معادل انگلیسی آن‌ها را با استفاده از از google translate به کاربر نشان میدهد.


شروع به ساخت بات

 به طور کلی دو روش برای ساخت یک بات تلگرامی وجود دارد:
1- استفاده از کتابخانه‌های آماده
2 - استفاده webhook

در روش 1، از یک سری از کتابخانه‌های آماده و تعریف شده، استفاده میکنیم.

مزایا:
 بدون زحمت زیادی و فقط با فراخوانی توابع آماده، قادر خواهیم بود یک بات خیلی ساده را شبیه سازی کنیم.
هزینه آن نسبت به webhook کمتر است و شما میتوانید با یک vps، بات را اجرا کنید.

معایب:
1- این روش ازpolling استفاد میکند. یعنی دستور دریافت شده در یک حلقه‌ی بی نهایت قرا میگیرد و هر بار چک میشود که آیا درخواستی رسیده است یا خیر؟ که سربار بالایی را بر روی سرور ما خواهد داشت.
2- بعد از مدتی down میشود.
3- اگر شمار درخواست‌ها بالا رود، Down میشود.

روش  دیگر استفاده از webhook است که اصولی‌ترین روش و روشی است که خود سایت تلگرام آن را پیشنهاد داده‌است. اگر بخواهم توضیح کوتاهی درباره webhook بدهم، با استفاده از آن میتوانید تعیین کنید وقتی یک event، رخ‌داد، api ایی فرخوانی شود؛ یا مثلا شما یک سایت را با api نوشته‌اید (ASP.NET Web API) و آن را پابلیش کرده‌اید و الان میخواهید یک api جدید را بنویسید. در این حالت با استفاده از webhook، دیگر نیازی نیست تا کل پروژه را پابلیش کنید. یک پروژه api را می‌نویسید و آن را آپلود می‌کنید و درقسمت تنظیم وب هوک، آدرس دامین خودتون را می‌دهید. حتی میتوانید آن را با php  یا هر زبانی که میتوانید بنویسید.

 معایب:
1- هزینه آن. شما علاوه بر تهیه‌ی هاست و دامین، باید ssl را هم فعال کنید که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد. البته نگرانی برای پیاده سازی ssl نیست. چون سایت‌هایی هستند که این سرویس‌ها را به صورت رایگان در اختیار شما میگذارند (مانند Lets encrypt).
2- تنظیم آن به مراتب سخت‌تر از روش قبل است.

مزایا:
1- سرعت آن بیشتر است.
2- درخواست‌های با تعداد بالا را می‌توان به راحتی پاسخ داد.
3- وابستگی ثالثی ندارد.


اولین مرحله ساخت بات

تا اینجای کار به مباحث تئوری بات‌ها پرداختیم. حال وارد اولین مرحله‌ی ساخت بات‌ها میشویم. قبل از شروع، شما باید در بات BotFather@ عضو شوید و سپس یک بات جدید را بسازید. برای آموزش ساخت بات در BotFather، میتوانید از این مبحث استفاده کنید. بعد از ساخت بات در BotFather، شما داری یک token خواهید شد که یک رشته‌ی کد شده‌است.


ایجاد پروژه‌ی جدید بات

- در ادامه سراغ ویژوال استودیو رفته و یک پروژه‌ی Web api Empty را ایجاد کنید.
- سپس وارد سایت تلگرام شوید و کتابخانه‌ی مربوطه را دریافت کنیدو یا میتوانید با استفاده از دستور زیر، این کتابخانه را نصب کنید:
 Install-Package Telegram.Bot
پس از آن، اولین کار، ایجاد یک controller جدید به نام Webhook میباشد. درون این کنترلر، یکaction متد جدید را به نام UpdateMsg ایجاد می‌کنیم:
[HttpPost]
public async Task<IHttpActionResult> UpdateMsg(Update update)
{
  //......
}
تمام درخواست‌های تلگرام (وقایع رسیده‌ی از آن) ،به این action متد ارسال خواهند شد. اگر دقت کنید این متد دارای یک آرگومان از نوع update میباشد که شامل تمام پراپرتی‌های یک درخواست، اعم از نام کاربری، نوع درخواست، پیام و ... است.


تنظیم کردن WebHook

- حال به قسمت تنظیم کردن webhook می‌رسیم. وارد فایل Global.asax.cs برنامه شوید و با دستور زیر، وب هوک را تنظیم کنید:
var bot = new Telegram.Bot.TelegramBotClient("Token");
bot.SetWebhookAsync("https://Domian/api/webhook").Wait();
- در قسمت token ،token خود را که از BotFather دریافت کردید، وارد کنید و در قسمت setwebhook، باید ادرس دامنه‌ی خود را وارد نمائید. البته برای آزمایش برنامه، ما دامنه‌ای نداریم و  قصد خرید هاستی را هم نداریم. بنابراین با استفاده از ابزار ngrok می‌توان به سادگی یک دامنه‌ی آزمایشی SSL را تهیه کرد و از آن استفاده نمود.
- در این حالت بعد از اجرای ngrok، آدرس https آن را کپی کرده و در قسمت بالا، بجای Domain ذکر شده قرار دهید.
- برای آزمایش انجام کار، یک break-point را در قسمت action متد یاد شده قرار دهید و سپس برنامه را اجرا کنید.
- اکنون از طریق تلگرام وارد بات شوید و یک درخواست را ارسال کنید.
- اگر کار را به درستی انجام داده باشید، در صفحه ngrok  پیغام 200 مبتنی بر ارسال صحیح درخواست را دریافت خواهید کرد و همچنین در قسمت breakpoints برنامه بر روی آرگومان update، میتوانید پراپرتی‌های یک درخواست را به صورت کامل دریافت کنید.
- ارسال اولین درخواست ما از طریق بات start/ میباشد. در این حالت میتوان دریافت که کاربر برای بار اول است که از بات استفاده میکند.
- در اکشن متد از طریق خاصیت update.Message.Text میتوان به متن فرستاده شده دسترسی داشت.
- همچین اطلاعات کاربر در update.Message.From، همراه با درخواست، فرستاده می‌شود.


کار با ابزار ترجمه‌ی گوگل و تکمیل پروژه‌ی Web API

اکنون طبق مثال بالا می‌خواهیم وقتی کاربر برای اولین بار وارد شد، پیغام خوش آمد گویی به او نمایش داده شود. بعد از آن هر متنی را که فرستاد، معنای آن را از گوگل ترنسلیت گرفته و مجددا به کاربر ارسال میکنیم. برای اینکار کلاس WebhookController را به شکل زیر تکمیل خواهیم کرد: 
namespace Telegrambot.Controllers
{
    public class WebhookController : ApiController
    {
        Telegram.Bot.TelegramBotClient _bot = new Telegram.Bot.TelegramBotClient("number");
        Translator _translator = new Translator();

        [HttpPost]
        public async Task<IHttpActionResult> UpdateMsg(Update update)
        {
            if (update.Message.Text == "/start")
            {
                await _bot.SendTextMessageAsync(update.Message.From.Id, "Welcome To My Bot");
            }
            else
            {
                var translatedRequest = _translator.Translate(update.Message.Text, "Persian", "English");
                await _bot.SendTextMessageAsync(update.Message.From.Id, translatedRequest);
            }
            return Ok(update);
        }
    }
}
توضیحات:
- با استفاده از update.Message.From.Id میتوان پیغام را به شخصی که درخواست داده‌است فرستاد.
- دقت کنید هنگام ارسال درخواست، در ngrok آیا درخواستی فرستاده می‌شود یا خطایی وجود دارد.

نکته! برای استفاده از بات باید حتما از ssl استفاده کنید. اگر نیاز به خرید این سرویس را ندارید، از این لینک نیز می‌توانید سرویس مورد نظر را بعد از 24 ساعت بر روی دامین خود تنظیم کنید.


توضیحات بیشتر در این مورد را مثلا دکمه‌های پویا و گرفتن عکس پروفایل و ....، در مقاله‌ی بعدی قرار خواهم داد.

شما میتوانید از این لینک پروژه بالا را دریافت و اجرا کنید .
مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی سمت کلاینت
در قسمت قبل، کار پیاده سازی سمت سرور نمایش اطلاعات یک گرید، به پایان رسید. در این قسمت می‌خواهیم از سمت کلاینت، اطلاعات صفحه بندی و مرتب سازی را به سمت سرور ارسال کرده و همچنین نتیجه‌ی دریافتی از سرور را نمایش دهیم.



پیشنیازهای نمایش اطلاعات گرید به همراه صفحه بندی اطلاعات

در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» نحوه‌ی نصب و معرفی کتابخانه‌ی ngx-bootstrap را بررسی کردیم. دقیقا همان مراحل، در اینجا نیز باید طی شوند و از این مجموعه تنها به کامپوننت Pagination آن نیاز داریم. همان قسمت ذیل گرید تصویر فوق که شماره صفحات را جهت انتخاب، نمایش داده‌است.
بنابراین ابتدا فرض بر این است که دو بسته‌ی بوت استرپ و ngx-bootstrap را نصب کرده‌اید:
> npm install bootstrap --save
> npm install ngx-bootstrap --save
در فایل angular-cli.json. شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را نیز افزوده‌اید:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
پس از آن باید به‌خاطر داشت که کامپوننت نمایش صفحه بندی این مجموعه PaginationModule نام دارد و باید در نزدیک‌ترین ماژول مورد نیاز، ثبت و معرفی شود:
import { PaginationModule } from "ngx-bootstrap";

@NgModule({
  imports: [
    PaginationModule.forRoot()
  ]
برای نمونه در این مثال، ماژولی به نام simple-grid.module.ts دربرگیرنده‌ی گرید مطلب جاری است و به صورت ذیل به برنامه اضافه شده‌است:
 >ng g m SimpleGrid -m app.module --routing
بنابراین تعریف PaginationModule باید به قسمت imports این ماژول اضافه شود و تعریف آن در app.module.ts تاثیری بر روی این قسمت نخواهد داشت.

کامپوننتی هم که مثال جاری را نمایش می‌دهد به صورت ذیل به ماژول SimpleGrid فوق اضافه شده‌است:
 >ng g c SimpleGrid/products-list


تهیه معادل‌های قراردادهای سمت سرور در سمت Angular

در قسمت قبل، تعدادی قرارداد مانند پارامترهای دریافتی از سمت کلاینت و ساختار اطلاعات ارسالی به سمت کلاینت را تعریف کردیم. اکنون جهت کار strongly typed با آن‌ها در سمت یک برنامه‌ی تایپ اسکریپتی Angular، کلاس‌های معادل آن‌ها را تهیه می‌کنیم.

ساختار شیء محصول دریافتی از سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/app-product
با این محتوا
export class AppProduct {
  constructor(
    public productId: number,
    public productName: string,
    public price: number,
    public isAvailable: boolean
  ) {}
}
که در اینجا هر کدام از خواص ذکر شده، معادل camel case نمونه‌ی سمت سرور خود هستند (چون JSON.NET در ASP.NET Core، به صورت پیش فرض یک چنین خروجی را تولید می‌کند).

ساختار معادل پارامترهای صفحه بندی و مرتب سازی ارسالی به سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/PagedQueryModel
با این محتوا
export class PagedQueryModel {
  constructor(
    public sortBy: string,
    public isAscending: boolean,
    public page: number,
    public pageSize: number
  ) {}
}
در اینجا همان ساختار IPagedQueryModel سمت سرور را مشاهده می‌کنید. از آن جهت مشخص سازی جزئیات صفحه بندی و نحوه‌ی مرتب سازی اطلاعات، استفاده می‌شود.

ساختار معادل اطلاعات صفحه بندی شده‌ی دریافتی از سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/PagedQueryResult
با این محتوا
export class PagedQueryResult<T> {
  constructor(public totalItems: number, public items: T[]) {}
}
این ساختار جنریک نیز دقیقا معادل همان PagedQueryResult سمت سرور است و حاوی تعداد کل ردیف‌های یک کوئری و تنها قسمتی از اطلاعات صفحه بندی شده‌ی آن می‌باشد.

ساختار ستون‌های گرید نمایشی
 >ng g cl SimpleGrid/GridColumn
با این محتوا
export class GridColumn {
  constructor(
    public title: string,
    public propertyName: string,
    public isSortable: boolean
  ) {}
}
هر ستون نمایش داده شده، دارای یک برچسب، خاصیتی مشخص در سمت سرور و بیانگر قابلیت مرتب سازی آن می‌باشد. اگر isSortable به true تنظیم شود، با کلیک بر روی سرستون‌ها می‌توان اطلاعات را بر اساس آن ستون، مرتب سازی کرد.


تهیه سرویس ارسال اطلاعات صفحه بندی به سرور و دریافت اطلاعات از آن

پس از تدارک این مقدمات، اکنون کار تعریف سرویسی که این اطلاعات را به سمت سرور ارسال می‌کند و نتیجه را باز می‌گرداند، به صورت ذیل خواهد بود:
 >ng g s SimpleGrid/products-list -m simple-grid.module
این دستور سبب ایجاد کلاس ProductsListService شده و همچنین قسمت providers ماژول simple-grid را نیز بر این اساس به روز رسانی می‌کند.
پیش از تکمیل این سرویس، نیاز است متدی را جهت تبدیل یک شیء، به معادل کوئری استرینگ آن تهیه کنیم:
  toQueryString(obj: any): string {
    const parts = [];
    for (const key in obj) {
      if (obj.hasOwnProperty(key)) {
        const value = obj[key];
        if (value !== null && value !== undefined) {
          parts.push(encodeURIComponent(key) + "=" + encodeURIComponent(value));
        }
      }
    }
    return parts.join("&");
  }
در قسمت قبل امضای متد GetPagedProducts دارای ویژگی HttpGet است. بنابراین، نیاز است اطلاعات را به صورت کوئری استرینگ از سمت کلاینت دریافت کند و متد toQueryString فوق به صورت خودکار بر روی تمام خواص یک شیء دلخواه حرکت کرده و آن‌ها را تبدیل به یک رشته‌ی حاوی کوئری استرینگ‌ها می‌کند.
[HttpGet("[action]")]
public PagedQueryResult<Product> GetPagedProducts(ProductQueryViewModel queryModel)
برای نمونه متد toQueryString فوق است که سبب ارسال یک چنین درخواستی به سمت سرور می‌شود:
 http://localhost:5000/api/Product/GetPagedProducts?sortBy=productId&isAscending=true&page=2&pageSize=7

پس از این تعریف، سرویس ProductsListService  به صورت ذیل تکمیل خواهد شد:
@Injectable()
export class ProductsListService {
  private baseUrl = "api/Product";

  constructor(private http: Http) {}

  getPagedProductsList(
    queryModel: PagedQueryModel
  ): Observable<PagedQueryResult<AppProduct>> {
    return this.http
      .get(`${this.baseUrl}/GetPagedProducts?${this.toQueryString(queryModel)}`)
      .map(res => {
        const result = res.json();
        return new PagedQueryResult<AppProduct>(
          result.totalItems,
          result.items
        );
      });
  }
در اینجا از متد toQueryString، جهت تکمیل متد get ارسالی به سمت سرور استفاده شده‌است تا پارامترها را به صورت کوئری استرینگ‌ها تبدیل کرده و ارسال کند.
سپس در متد map آن، res.json دقیقا همان ساختار PagedQueryResult سمت سرور را به همراه دارد. اینجا است که فرصت خواهیم داشت نمونه‌ی سمت کلاینت آن‌را که در ابتدای بحث تهیه کردیم، وهله سازی کرده و بازگشت دهیم (نگاشت فیلدهای دریافتی از سمت سرور به سمت کلاینت).


تکمیل کامپوننت نمایش گرید

قسمت آخر این مطلب، استفاده‌ی از این ساختارها و سرویس‌ها و نمایش اطلاعات دریافتی از آن‌ها است. برای این منظور ابتدا نیاز است سرستون‌های این گرید را تهیه کرد:


  <table class="table table-striped table-hover table-bordered table-condensed">
    <thead>
      <tr>
        <th class="text-center" style="width:3%">#</th>
        <th *ngFor="let column of columns" class="text-center">
          <div *ngIf="column.isSortable" (click)="sortBy(column.propertyName)" style="cursor: pointer">
            {{ column.title }}
            <i *ngIf="queryModel.sortBy === column.propertyName" class="glyphicon"
              [class.glyphicon-sort-by-order]="queryModel.isAscending" [class.glyphicon-sort-by-order-alt]="!queryModel.isAscending"></i>
          </div>
          <div *ngIf="!column.isSortable" style="cursor: pointer">
            {{ column.title }}
          </div>
        </th>
      </tr>
    </thead>
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا یک ستون قابلیت مرتب سازی را دارد، یا خیر؟ اگر اینطور است، در کنار آن یک گلیف آیکن مرتب سازی درج می‌شود. اگر خیر، صرفا متن عنوان آن نمایش داده خواهد شد. می‌شد تمام این موارد را به ازای هر ستون به صورت مجزایی ارائه داد، اما در این حالت به کدهای تکراری زیادی می‌رسیدیم. به همین جهت از یک حلقه بر روی تعریف ستون‌های این گرید استفاده شده‌است. آرایه‌ی این ستون‌ها نیز به صورت ذیل تعریف می‌شود:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  columns: GridColumn[] = [
    new GridColumn("Id", "productId", true),
    new GridColumn("Name", "productName", true),
    new GridColumn("Price", "price", true),
    new GridColumn("Available", "isAvailable", true)
  ];

همچنین در کدهای قالب این کامپوننت، مدیریت کلیک بر روی یک سر ستون را نیز مشاهده می‌کنید:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  queryModel = new PagedQueryModel("productId", true, 1, this.itemsPerPage);

  sortBy(columnName) {
    if (this.queryModel.sortBy === columnName) {
      this.queryModel.isAscending = !this.queryModel.isAscending;
    } else {
      this.queryModel.sortBy = columnName;
      this.queryModel.isAscending = true;
    }
    this.getPagedProductsList();
  }
}
در این‌حالت اگر ستونی که بر روی آن کلیک شده، پیشتر مرتب سازی شده‌است، صرفا خاصیت صعودی بودن آن برعکس خواهد شد. در غیراینصورت، نام خاصیت درخواستی مرتب سازی و جهت آن نیز مشخص می‌شود. سپس مجددا این گرید توسط متد getPagedProductsList رندر خواهد شد.

کار رندر بدنه‌ی اصلی گرید توسط همین چند سطر در قالب آن مدیریت می‌شود:
    <tbody>
      <tr *ngFor="let item of queryResult.items; let i = index">
        <td class="text-center">{{ itemsPerPage * (currentPage - 1) + i + 1 }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.productId }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.productName }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.price | number:'.0' }}</td>
        <td class="text-center">
          <input id="item-{{ item.productId }}" type="checkbox" [checked]="item.isAvailable"
            disabled="disabled" />
        </td>
      </tr>
    </tbody>
  </table>
اولین ستون آن، اندکی ابتکاری است. در اینجا شماره ردیف‌های خودکاری در هر صفحه درج خواهند شد. این شماره ردیف نیز جزو ستون‌های منبع داده‌ی فرضی برنامه نیست. به همین جهت برای درج آن، توسط let i = index در ngFor، به شماره ایندکس ردیف جاری دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس توسط محاسباتی بر اساس تعداد ردیف‌های هر صفحه و شماره‌ی صفحه‌ی جاری، می‌توان شماره ردیف فعلی را محاسبه کرد.

در اینجا حلقه‌ای بر روی queryResult.items تشکیل شده‌است. این منبع داده به صورت ذیل در کامپوننت متناظر مقدار دهی می‌شود:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  currentPage: number;
  numberOfPages: number;
  isLoading = false;
  queryModel = new PagedQueryModel("productId", true, 1, this.itemsPerPage);
  queryResult = new PagedQueryResult<AppProduct>(0, []);

  constructor(private productsListService: ProductsListService) {}

  ngOnInit() {
    this.getPagedProductsList();
  }

  private getPagedProductsList() {
    this.isLoading = true;
    this.productsListService
      .getPagedProductsList(this.queryModel)
      .subscribe(result => {
        this.queryResult = result;
        this.isLoading = false;
      });
  }
}
ابتدا سرویس ProductsListService را که در ابتدای بحث تکمیل شد، به سازنده‌ی این کامپوننت تزریق می‌کنیم. به کمک آن می‌توان در متد getPagedProductsList، ابتدا queryModel جاری را که شامل اطلاعات مرتب سازی و صفحه بندی است، به سرور ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی نهایی را به queryResult انتساب دهیم. به این ترتیب تعداد کل رکوردها و همچنین آیتم‌های صفحه‌ی جاری دریافت می‌شوند. اکنون حلقه‌ی ngFor نمایش بدنه‌ی گرید، کار تکمیل صفحه‌ی جاری را انجام خواهد داد.

قسمت آخر کار، افزودن کامپوننت نمایش شماره صفحات است:


  <div align="center">
    <pagination [maxSize]="8" [boundaryLinks]="true" [totalItems]="queryResult.totalItems"
      [rotate]="false" previousText="&lsaquo;" nextText="&rsaquo;" firstText="&laquo;"
      lastText="&raquo;" (numPages)="numberOfPages = $event" [(ngModel)]="currentPage"
      (pageChanged)="onPageChange($event)"></pagination>
  </div>
  <pre class="card card-block card-header">Page: {{currentPage}} / {{numberOfPages}}</pre>
در اینجا از کامپوننت pagination مجموعه‌ی ngx-bootstarp استفاده شده‌است و یک سری از خواص مستند شده‌ی آن‌، مقدار دهی شده‌اند؛ مانند متن‌های صفحه‌ی بعد و قبل و امثال آن. مدیریت کلیک بر روی شماره‌های آن، در کامپوننت جاری به صورت ذیل است:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  currentPage: number;
  numberOfPages: number;

  onPageChange(event: any) {
    this.queryModel.page = event.page;
    this.getPagedProductsList();
  }
}
علت تعریف دو خاصیت اضافه‌ی currentPage و numberOfPages، استفاده‌ی از آن‌ها در قسمت ذیل این شماره‌ها (خارج از کامپوننت نمایش شماره صفحات) جهت نمایش page 1/x است.
هر زمانیکه کاربر بر روی شما‌ره‌ای کلیک می‌کند، رخ‌داد onPageChange فراخوانی شده و در این‌حالت تنها کافی است شماره صفحه‌ی درخواستی queryModel جاری را به روزرسانی کرده و سپس آن‌را در اختیار متد getPagedProductsList جهت دریافت اطلاعات این صفحه‌ی درخواستی قرار دهیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
در ادامه، مراحل ارتقاء پروژه‌های قدیمی MVC3 را به ساختار جدید پروژه‌های MVC4 مرور خواهیم کرد.

1) نصب پیشنیاز
الف) نصب VS 2012
و یا
ب) نصب بسته MVC4 مخصوص VS 2010 (این مورد جهت سرورهای وب نیز توصیه می‌شود)

پس از نصب باید به این نکته دقت داشت که پوشه‌های زیر حاوی اسمبلی‌های جدید MVC4 هستند و نیازی نیست الزاما این موارد را از NuGet دریافت و نصب کرد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies
پس از نصب پیشنیازها
2) نیاز است نوع پروژه ارتقاء یابد
به پوشه پروژه MVC3 خود مراجعه کرده و تمام فایل‌های csproj و web.config موجود را با یک ادیتور متنی باز کنید (از خود ویژوال استودیو استفاده نکنید، زیرا نیاز است محتوای فایل‌های پروژه نیز دستی ویرایش شوند).
در فایل‌های csproj (یا همان فایل پروژه؛ که vbproj هم می‌تواند باشد) عبارت
{E53F8FEA-EAE0-44A6-8774-FFD645390401}
را جستجو کرده و با
{E3E379DF-F4C6-4180-9B81-6769533ABE47}
جایگزین کنید. به این ترتیب نوع پروژه به MVC4 تبدیل می‌شود.

3) به روز رسانی شماره نگارش‌های قدیمی
سپس تعاریف اسمبلی‌های قدیمی نگارش سه MVC و نگارش یک Razor را یافته (در تمام فایل‌ها، چه فایل‌های پروژه و چه تنظیمات):
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=1.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=1.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=1.0.0.0
و این‌ها را با نگارش چهار MVC و نگارش دو Razor جایگزین کنید:
System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=2.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=2.0.0.0
این کارها را با replace in all open documents توسط notepad plus-plus به سادگی می‌توان انجام داد.

4) به روز رسانی مسیرهای قدیمی
به علاوه اگر در پروژه‌های خود از اسمبلی‌های قدیمی به صورت مستقیم استفاده شده:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 3\Assemblies
این‌ها را یافته و به نگارش MVC4 و Razor2 تغییر دهید:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies

5) به روز رسانی قسمت appSettings فایل‌های کانفیگ
در کلیه فایل‌های web.config برنامه، webpages:Version را یافته و شماره نگارش آن‌را از یک به دو تغییر دهید:
<appSettings>
  <add key="webpages:Version" value="2.0.0.0" />
  <add key="PreserveLoginUrl" value="true" />
</appSettings>
همچنین یک سطر جدید PreserveLoginUrl را نیز مطابق تنظیم فوق اضافه نمائید.

6) رسیدگی به وضعیت اسمبلی‌های شرکت‌های ثالث
ممکن است در این زمان از تعدادی کامپوننت و اسمبلی MVC3 تهیه شده توسط شرکت‌های ثالث نیز استفاده نمائید. برای اینکه این اسمبلی‌ها را وادار نمائید تا از نگارش‌های MVC4 و Razor2 استفاده کنند، نیاز است bindingRedirect‌های زیر را به فایل‌های web.config برنامه اضافه کنید (در فایل کانفیگ ریشه پروژه):
<configuration>
  <!--... elements deleted for clarity ...-->
 
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
</configuration>
اکنون فایل solution را در VS.NET گشوده و یکبار گزینه rebuild را انتخاب کنید تا پروژه مجددا بر اساس اسمبلی‌های جدید معرفی شده ساخته شود.

7) استفاده از NuGet برای به روز رسانی بسته‌های نصب شده
یک سری از بسته‌های تشکیل دهنده MVC3 مانند موارد ذیل نیز به روز شده‌اند که لازم است از طریق NuGet دریافت و جایگزین شوند:
Unobtrusive.Ajax.2
Unobtrusive.Validation.2
Web.Optimization.1.0.0
و ....

برای اینکار در solution explorer روی references کلیک راست کرده و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در صفحه باز شده گزینه updates/all را انتخاب کرده و مواردی را که لیست می‌کند به روز نمائید (شامل جی کوئری، EF، structureMap و غیره خواهد بود).


8) اضافه کردن یک فضای نام جدید
بسته Web Optimization را از طریق NuGet دریافت کنید (برای یافتن آن bundling را جستجو کنید؛ نام کامل آن Microsoft ASP.NET Web Optimization Framework 1.0.0 است). این مورد به همراه پوشه MVC4 نیست و باید از طریق NuGet دریافت و نصب شود. (البته پروژه‌های جدید MVC4 شامل این مورد هستند)
در فایل وب کانفیگ، فضای نام System.Web.Optimization را نیز اضافه نمائید:
    <pages>
      <namespaces>
        <add namespace="System.Web.Optimization" />
      </namespaces>
    </pages>

پس از ارتقاء
اولین مشکلی که مشاهده شد:
بعد از rebuild به مقدار پارامتر salt که به نحو زیر در MVC3 تعریف شده بود، ایراد خواهد گرفت:
[ValidateAntiForgeryToken(Salt = "data123")]
Salt را در MVC4 منسوخ شده معرفی کرده‌اند: (^)
علت هم این است که salt را اینبار به نحو صحیحی خودشان در پشت صحنه تولید و اعمال می‌کنند. بنابراین این یک مورد را کلا از کدهای خود حذف کنید که نیازی نیست.


مشکل بعدی:
در EF 5 جای یک سری از کلاس‌ها تغییر کرده. مثلا ویژگی‌های ForeignKey، ComplexType و ... به فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema منتقل شده‌اند. در همین حد تغییر جهت کامپایل مجدد کدها کفایت می‌کند.
همچنین فایل‌های پروژه موجود را باز کرده و EntityFramework, Version=4.1.0.0 را جستجو کنید. نگارش جدید 4.4.0.0 است که باید اصلاح شود (این موارد را بهتر است توسط یک ادیتور معمولی خارج از VS.NET ویرایش کنید).
در زمان نگارش این مطلب EF Mini Profiler با EF 5 سازگار نیست. بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید نیاز است غیرفعالش کنید.


اولین استفاده از امکانات جدید MVC4:
استفاده از امکانات System.Web.Optimization که ذکر گردید، می‌تواند اولین تغییر مفید محسوب شود.
برای اینکه با نحوه کار آن بهتر آشنا شوید، یک پروژه جدید MVC4 را در VS.NET (از نوع basic) آغاز کنید. به صورت خودکار یک پوشه جدید را به نام App_Start به ریشه پروژه اضافه می‌کند. داخل آن فایل مثال BundleConfig قرار دارد. این کلاس در فایل global.asax برنامه نیز ثبت شده‌است. باید دقت داشت در حالت دیباگ (compilation debug=true در وب کانفیگ) تغییر خاصی را ملاحظه نخواهید کرد.
تمام این‌ها خوب؛ اما من به نحو زیر از این امکان جدید استفاده می‌کنم:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Common.WebToolkit
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            var newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
کلاس BundleConfig فوق را به مجموعه کلاس‌های کمکی خود اضافه کنید.
چند نکته مهم در این کلاس وجود دارد:
الف) توسط AsIsBundleOrderer فایل‌ها به همان ترتیبی که به سیستم اضافه می‌شوند، در حاصل نهایی ظاهر خواهند شد. حالت پیش فرض مرتب سازی، بر اساس حروف الفباء است و ... خصوصا برای اسکریپت‌هایی که ترتیب معرفی آن‌ها مهم است، مساله ساز خواهد بود.
ب)BundleTable.EnableOptimizations سبب می‌شود تا حتی در حالت debug نیز فشرده سازی را مشاهده کنید.
ج) متدهای کمکی تعریف شده این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه، به سادگی در کدهای Razor بتوانید اسکریپت‌ها را اضافه کنید.

 سپس نحوه جایگزینی تعاریف قبلی موجود در فایل‌های Razor با سیستم جدید، به نحو زیر است:
@using Common.WebToolkit

<link href="@BundleConfig.AddStyleUrl("~/Content/blueprint/print", "~/Content/blueprint/print.css")" rel="stylesheet" type="text/css" media="print"/>

@BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.8.0.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js")

@BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/Site.css",
                            "~/Content/buttons.css")
پارامتر اول این متدها، سبب تعریف خودکار routing می‌شود. برای مثال اولین تعریف، آدرس خودکار زیر را تولید می‌کند:
http://site/Content/blueprint/print?v=hash
بنابراین تعریف دقیق آن مهم است. خصوصا اگر فایل‌های شما در پوشه‌ها و زیرپوشه‌های متعددی قرار گرفته نمی‌توان تمام آن‌ها را در طی یک مرحله معرفی نمود. هر سطح را باید از طریق یک بار معرفی به سیستم اضافه کرد. مثلا اگر یک زیر پوشه به نام noty دارید (Content/noty)، چون در یک سطح و زیرپوشه مجزا قرار دارد، باید نحوه تعریف آن به صورت زیر باشد:
@BundleConfig.AddStyles("~/Content/noty/css",
                                "~/Content/noty/jquery.noty.css",
                                "~/Content/noty/noty_theme_default.css")
این مورد خصوصا در مسیریابی تصاویر مرتبط با اسکریپت‌ها و شیوه نامه‌ها مؤثر است؛ وگرنه این تصاویر تعریف شده در فایل‌های CSS یافت نخواهند شد (تمام مثال‌های موجود در وب با این مساله مشکل دارند و فرض آن‌ها بر این است که کلیه فایل‌های خود را در یک پوشه، بدون هیچگونه زیرپوشه‌ای تعریف کرده‌اید).
پارامترهای بعدی، محل قرارگیری اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه هستند و همانطور که عنوان شد اینبار با خیال راحت می‌توانید ترتیب معرفی خاصی را مدنظر داشته باشید؛ زیرا توسط AsIsBundleOrderer به صورت پیش فرض لحاظ خواهد شد.

 
مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />



مطالب
معرفی Reactive extensions
Reactive extensions یا به صورت خلاصه Rx ،کتابخانه‌ی سورس باز تهیه شده‌ای توسط مایکروسافت است که اگر بخواهیم آن‌را به ساده‌ترین شکل ممکن تعریف کنیم، معنای Linq to events را می‌دهد و امکان مدیریت تعامل‌های پیچیده‌ی async را به صورت declaratively فراهم می‌کند. هدف آن بسط فضای نام System.Linq و تبدیل نتایج یک کوئری LINQ به یک مجموعه‌ی Observable است؛ به همراه مدیریت مسایل همزمانی آن.
این افزونه جزو موفق‌ترین کتابخانه‌های دات نتی مایکروسافت در سال‌های اخیر به شما می‌رود؛ تا حدی که معادل‌های بسیاری از آن برای زبان‌های دیگر مانند Java، JavaScript، Python، ‍CPP و غیره نیز تهیه شده‌اند.


استفاده از Rx به همراه یک کوئری LINQ

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کنید. سپس برای نصب کتابخانه‌ی Rx، دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا نمائید:
 PM> Install-Package Rx-Main
نصب آن از طریق نیوگت، به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مرتبط با آن‌را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه می‌کند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
  <package id="Rx-Core" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Interfaces" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Linq" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Main" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-PlatformServices" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
</packages>
سپس متد Main این برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.Linq;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            foreach (var number in query)
            {
                Console.WriteLine(number);
            }
            finished();
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
در اینجا یک سری عملیات متداول را مشاهده می‌کنید. بازه‌ای از اعداد توسط متد Enumerable.Range ایجاد شده و سپس به کمک یک حلقه‌، تمام آیتم‌های آن نمایش داده می‌شوند. همچنین در پایان کار نیز یک متد دیگر فراخوانی شده‌است.
اکنون اگر بخواهیم همین عملیات را توسط Rx انجام دهیم، به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Linq;
using System.Reactive.Linq;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            var observableQuery = query.ToObservable();
            observableQuery.Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number), onCompleted: () => finished());
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
ابتدا نیاز است تا کوئری متداول LINQ را تبدیل به نمونه‌ی Observable آن کرد. اینکار را توسط متد الحاقی ToObservable که در فضای نام System.Reactive.Linq تعریف شده‌است، انجام می‌دهیم. به این ترتیب، هر زمانیکه که عددی به query اضافه می‌شود، با استفاده از متد Subscribe می‌توان تغییرات آن‌را تحت کنترل قرار داد. برای مثال در اینجا هربار که عددی در بازه‌ی 1 تا 5 تولید می‌شود، یکبار پارامتر onNext اجرا خواهد شد. برای نمونه در مثال فوق، از نتیجه‌ی آن برای نمایش مقدار دریافتی، استفاده شده‌است. سپس توسط پارامتر اختیاری onCompleted، در پایان کار، یک متد خاص را می‌توان فراخوانی کرد. خروجی برنامه در این حالت نیز به صورت ذیل است:
1
2
3
4
5
Done!
البته اگر قصد خلاصه نویسی داشته باشیم، سطر آخر متد Main، با سطر ذیل یکی است:
 observableQuery.Subscribe(Console.WriteLine, finished);

در این مثال ساده صرفا یک Syntax دیگر را نسبت به حلقه‌ی foreach متداول مشاهده کردیم که اندکی فشرده‌تر است. در هر دو حالت نیز عملیات انجام شده در تردجاری صورت گرفته‌اند. اما قابلیت‌ها و ارزش‌های واقعی Rx زمانی آشکار خواهند شد که پردازش موازی و پردازش در تردهای دیگر را در آن فعال کنیم.


الگوی Observer

Rx پیاده سازی کننده‌ی الگوی طراحی شیءگرایی به نام Observer است. برای توضیح آن یک لامپ و سوئیچ برق را درنظر بگیرید. زمانیکه لامپ مشاهده می‌کند سوئیچ برق در حالت روشن قرار گرفته‌است، روشن خواهد شد و برعکس. در اینجا به سوئیچ، subject و به لامپ، observer گفته می‌شود. هر زمان که حالت سوئیچ تغییر می‌کند، از طریق یک callback، وضعیت خود را به observer اعلام خواهد کرد. علت استفاده از callbackها، ارائه راه‌حل‌های عمومی است تا بتواند با انواع و اقسام اشیاء کار کند. به این ترتیب هر بار که شیء observer از نوع متفاوتی تعریف می‌شود (مثلا بجای لامپ یک خودرو قرار گیرد)، نیازی نخواهد بود تا subject را تغییر داد.
در Rx دو اینترفیس معادل observer و subject تعریف شده‌اند. در اینجا اینترفیس IObserver معادل observer است و اینترفیس IObservable معادل subject می‌باشد:
    class Subject : IObservable<int>
    {
        public IDisposable Subscribe(IObserver<int> observer)
        {
        }
    }
کار متد Subscribe، اتصال به Observer است و برای این حالت نیاز به کلاسی دارد که اینترفیس IObserver را پیاده سازی کند.
    class Observer : IObserver<int>
    {
        public void OnCompleted()
        {
        }

        public void OnError(Exception error)
        {
        }

        public void OnNext(int value)
        {
        }
    }
در اینجا OnCompleted زمانی اجرا می‌شود که پردازش مجموعه‌ای از اعداد int پایان یافته باشد. OnError در زمان وقوع استثنایی اجرا می‌شود و OnNext به ازای هر عدد موجود در مجموعه‌ی در حال پردازش، یکبار اجرا می‌شود. البته نیازی به پیاده سازی صریح این اینترفیس نیست و توسط متد توکار Observer.Create می‌توان به همین نتیجه رسید.
مجموعه‌های Observable کلید کار با Rx هستند. در مثال قبل ملاحظه کردیم که با استفاده از متد الحاقی ToObservable بر روی یک کوئری LINQ و یا هر نوع IEnumerable ایی،  می‌توان یک مجموعه‌ی Observable را ایجاد کرد. خروجی کوئری حاصل از آن به صورت خودکار اینترفیس IObservable را پیاده سازی می‌کند که دارای یک متد به نام Subscribe است.
در متد Subscribe کاری که به صورت خودکار صورت خواهد گرفت، ایجاد یک حلقه‌ی foreach بر روی مجموعه‌ی مورد آنالیز و سپس فراخوانی متد OnNext کلاس پیاده سازی کننده‌ی IObserver به ازای هر آیتم موجود در مجموعه است (فراخوانی observer.OnNext). در پایان کار هم فقط return this در اینجا صورت خواهد گرفت. در حین پردازش حلقه، اگر خطایی رخ دهد، متد observer.OnError انجام می‌شود.

در مثال قبل،کوئری LINQ نوشته شده، خروجی از نوع IObservable ندارد. به کمک متد الحاقی ToObservable:
public static System.IObservable<TSource> ToObservable<TSource>(
    this System.Collections.Generic.IEnumerable<TSource> source,
    System.Reactive.Concurrency.IScheduler scheduler)
به صورت خودکار، IEnumerable حاصل از کوئری LINQ را تبدیل به یک IObservable کرده‌ایم. به این ترتیب اکنون کوئری LINQ ما همانند سوئیچ برق عمل می‌کند و با تغییر آیتم‌های موجود در آن، مشاهده‌گرهایی که به آن متصل شده‌اند (از طریق فراخوانی متد Subscribe)، امکان دریافت سیگنال‌های تغییر وضعیت آن‌را خواهند داشت.
البته استفاده از متد Subscribe به نحوی که در مثال قبل ذکر شد، خلاصه شده‌ی الگوی Observer است. اگر بخواهیم دقیقا مانند الگو عمل کنیم، چنین شکلی را خواهد داشت:
 var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
var observableQuery = query.ToObservable();
var observer = Observer.Create<int>(onNext: number => Console.WriteLine(number));
observableQuery.Subscribe(observer);
ابتدا توسط متد ToObservable یک IObservable (سوئیچ) را ایجاد کرده‌ایم. سپس توسط کلاس Observer موجود در فضای نام System.Reactive، یک IObserver (لامپ) را ایجاد کرده‌ایم. کار اتصال سوئیچ به لامپ در متد Subscribe انجام می‌شود. اکنون هر زمانیکه تغییری در وضعیت observableQuery حاصل شود، سیگنالی را به observer ارسال می‌کند. در اینجا callbacks کار مدیریت observer را انجام می‌دهند.


پردازش نتایج یک کوئری LINQ در تردی دیگر توسط Rx

برای اجرای نتایج متد Subscribe در یک ترد جدید، می‌توان پارامتر scheduler متد ToObservable را مقدار دهی کرد:
using System;
using System.Linq;
using System.Reactive.Concurrency;
using System.Reactive.Linq;
using System.Threading;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("Thread-Id: {0}", Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            var observableQuery = query.ToObservable(scheduler: NewThreadScheduler.Default);
            observableQuery.Subscribe(onNext: number =>
            {
                Console.WriteLine("number: {0}, on Thread-id: {1}", number, Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
            }, onCompleted: () => finished());
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
خروجی این مثال به نحو ذیل است:
 Thread-Id: 1
number: 1, on Thread-id: 3
number: 2, on Thread-id: 3
number: 3, on Thread-id: 3
number: 4, on Thread-id: 3
number: 5, on Thread-id: 3
Done!
پیش از آغاز کار و در متد Main، ترد آی دی ثبت شده مساوی 1 است. سپس هربار که callback متد Subscribe فراخوانی شده‌است، ملاحظه می‌کنید که ترد آی دی آن مساوی عدد 3 است. به این معنا که کلیه نتایج در یک ترد مشخص دیگر پردازش شده‌اند.
NewThreadScheduler.Default در فضای نام System.Reactive.Concurrency واقع شده‌است.


یک نکته
در نگارش‌های آغازین Rx، مقدار scheduler را می‌شد معادل Scheduler.NewThread نیز قرار داد که در نگارش‌های جدید منسوخ شده درنظر گرفته شده و به زودی حذف خواهد شد. معادل‌های جدید آن اکنون NewThreadScheduler.Default، ThreadPoolScheduler.Default و امثال آن هستند.


مدیریت خاتمه‌ی اعمال انجام شده‌ی در تردهای دیگر توسط Rx

یکی از مواردی که حین اجرای نتیجه‌ی callbackهای پردازش شده‌ی در تردهای دیگر نیاز است بدانیم، زمان خاتمه‌ی کار آن‌ها است. برای نمونه در مثال قبل، نمایش Done پس از پایان تمام callbacks انجام شده‌است. فرض کنید، callback پایان عملیات را حذف کرده و متد finished را پس از فراخوانی متد observableQuery.Subscribe قرار دهیم:
observableQuery.Subscribe(onNext: number =>
{
   Console.WriteLine("number: {0}, on Thread-id: {1}", number,     
                              Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
}/*, onCompleted: () => finished()*/);
finished();
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 Thread-Id: 1
number: 1, on Thread-id: 3
Done!
number: 2, on Thread-id: 3
number: 3, on Thread-id: 3
number: 4, on Thread-id: 3
number: 5, on Thread-id: 3
این خروجی بدین معنا است که متد  observableQuery.Subscribeدر حین اجرا شدن در تردی دیگر، صبر نخواهد کرد تا عملیات مرتبط با آن خاتمه یابد و سپس سطر بعدی را اجرا کند. بنابراین برای حل این مشکل، تنها کافی است به آن اعلام کنیم که پس از پایان عملیات، onCompleted را اجرا کن.


مدیریت استثناهای رخ داده در حین پردازش مجموعه‌های واکنشگرا

متد Subscribe دارای چندین overload است. تا اینجا نمونه‌ای که دارای پارامترهای onNext و onCompleted بودند را بررسی کردیم. اگر بخواهیم مدیریت استثناءها را نیز در اینجا اضافه کنیم، فقط کافی است از overload دیگر آن که دارای پارامتر onError است، استفاده نمائیم:
observableQuery.Subscribe(
  onNext: number => Console.WriteLine(number),
  onError: exception => Console.WriteLine(exception.Message),
  onCompleted: () => finished());
اگر callback پارامتر onError اجرا شود، دیگر به onCompleted نخواهیم رسید. همچنین دیگر onNext ایی نیز اجرا نخواهد شد.


مدیریت ترد اجرای نتایج حاصل از Rx در یک برنامه‌ی دسکتاپ WPF یا WinForms

تا اینجا مشاهده کردیم که اجرای callbackهای observer در یک ترد دیگر، به سادگی تنظیم پارامتر scheduler متد ToObservable است. اما در برنامه‌های دسکتاپ برای به روز رسانی عناصر رابط کاربری، حتما باید در تردی قرار داشته باشیم که آن رابط کاربری در آن ایجاد شده‌است یا به عبارتی در ترد اصلی برنامه؛ در غیر اینصورت برنامه کرش خواهد کرد. مدیریت این مساله نیز در Rx بسیار ساده‌است. ابتدا نیاز است بسته‌ی Rx-WPF را نصب کرد:
 PM> Install-Package Rx-WPF
سپس توسط متد ObserveOn می‌توان مشخص کرد که نتیجه‌ی عملیات باید بر روی کدام ترد اجرا شود:
 observableQuery.ObserveOn(DispatcherScheduler.Current).Subscribe(...)
روش دیگر آن استفاده از متد ObserveOnDispatcher می‌باشد:
 observableQuery.ObserveOnDispatcher().Subscribe(...)
بنابراین مشخص سازی پارامتر scheduler متد ToObservable، به معنای اجرای query آن در یک ترد دیگر و استفاده از متد ObserveOn، به معنای مشخص سازی ترد اجرای callbackهای مشاهده‌گر است.

و یا اگر از WinForms استفاده می‌کنید، ابتدا بسته‌ی Rx خاص آن‌را نصب کنید:
 PM> Install-Package Rx-WinForms
و سپس ترد اجرای callbackها را SynchronizationContext.Current مشخص نمائید:
 observableQuery.ObserveOn(SynchronizationContext.Current).Subscribe(...)

یک نکته‌
در Rx فرض می‌شود که کوئری شما زمانبر است و callbackهای مشاهده‌گر سریع عمل می‌کنند. بنابراین هدف از callbackهای آن، پردازش‌های سنگین نیست. جهت آزمایش این مساله، اینبار query ابتدایی برنامه را به شکل ذیل تغییر دهید که در آن بازگشت زمانبر یک سری داده شبیه سازی شده‌اند.
 var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number =>
{
   Thread.Sleep(250);
   return number;
});
سپس با استفاده از متد ToObservable، ترد دیگری را برای اجرای واقعی آن مشخص کنید تا در حین اجرای آن برنامه در حالت هنگ به نظر نرسد و سپس نمایش آن‌را به کمک متد ObserveOn، بر روی ترد اصلی برنامه انجام دهید.
بازخوردهای دوره
نکته‌ای در مورد مدیریت طول عمر اشیاء در حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped در برنامه‌های دسکتاپ
هنگام به روز رسانی اجزاء یک موجودیت چه با کتابخانه ثالث (مثلا GraphDiff) یا روش شخصی خودتان حتما این نکته رو باید در نظر داشته باشید؛ چند ساعتی صرف خطایابی خطای زیر شد که خوشبختانه با این نکته بیان شده در اینجا مشکل حل شد.
An item with the same key has already been added.
نحوه شناسایی خطا هم به این صورت بود که تکه کد زیر در وب بدون خطا اجرا می‌شد ولی در محیط دسک تاپ خطای اشاره شده در بالا صادر می‌شد.
_uow.Update(employee, x => x.OwnedCollection(y => y.RemainingLessons));