مطالب
نحوه‌ی صحیح کار کردن با بوت استرپ
DOM در حالت عادی بسیار نامرتب است. همچنین با افزودن کلاس‌های CSS، کد HTML به مراتب نامرتب‌تر از قبل می‌شود. بوت استرپ نیز شامل تعداد زیادی از کلاس‌های CSS می‌باشد که برای انجام وظایف خاصی به HTML اضافه می‌شوند.

روش متداول استفاده از بوت‌استرپ 

Embedd کردن کلاس‌های CSS بوت‌استرپ به صورت مستقیم درون HTML

 اغلب فریم‌ورک‌ها، از لحاظ معنایی یا semantic، دارای مشکل هستند. اگر به سورس HTML صفحاتی که با این نوع از فریم‌ورک‌ها ساخته شده باشند نگاهی بیندازید با حجم زیادی از کلاس‌هایی مانند <"div class="row> و یا <"div class="col-sm> مواجه خواهید شد. نوشتن کد‌های HTML به این صورت از لحاظ معنایی اشتباه است. مثلاً اگر بنا به دلایلی سازندگان بوت استرپ تصمیم بگیرند نام کلاس‌های را در نسخه بعدی این فریم‌ورک تغییر دهند (مانند تغییر نام کلاس‌ها در نسخه‌ی 3 بوت استرپ)، و یا اگر در آینده بخواهید از یک فریم‌ورک دیگر در سایت‌تان استفاده کنید. باید این تغییرات را در تمام صفحات سایت‌تان اعمال کنید؛ در نتیجه اینکار زمان زیادی را از شما صرف میکند.

راه‌حل؟

استفاده از CSS preprocessors

بوت‌استرپ، از Less برای اینکار استفاده می‌کند. Less در واقع یک CSS preprocessor نوشته شده با جاوا اسکریپت است که قابلیت اجرا در مرورگر را دارد. Less امکانات زیادی، از قبیل استفاده از توابع، متغیرها، Mixins و ... را در اختیار شما قرار می‌دهد. در واقع هدف از Less، نگهداری آسان و قابلیت توسعه فایل‌های CSS می‌باشد. در این حالت شما کدهای CSS خود را درون فایل‌هایی با پسوند Less می‌نویسید. در این حالت بجای پیوست کردن کلاس‌های بوت‌استرپ در کد HTML، آن را درون استایل‌شیت پیوست خواهید کرد. همانطور که عنوان شد، بوت‌استرپ با Less نوشته شده است. فایل‌های Less بوت‌استرپ را می‌توانید از مخرن کد گیت‌هاب آن دانلود نمائید یا اینکه از طریق نیوگت می‌توانید آن را نصب کنید: 
PM> Install-Package Twitter.Bootstrap.Less
کار با Less خیلی ساده است. به عنوان مثال در کد زیر یک کلاس با نام loud داریم که استایل‌هایی را به آن اعمال کرده‌ایم. اکنون جهت استفاده مجدد از این استایل‌ها برای کلاسی دیگر، نیاز به نوشتن مجدد آن نیست. کافی همانند یک تابع در هر کلاسی آن را فراخوانی کنیم:
.loud {
  color: red;
}

// Make all H1 elements loud
h1 {
  .loud;
}

نکته: در Visual Studio 2012 Update 2 به بعد به صورت توکار از فایل‌های Less پشتیبانی می‌شود. (توسط پلاگین Web Essentials)

استفاده از Mixins

با استفاده از Mixins می‌توانیم عناصر داخل صفحات‌مان را به صورت Semantic تعریف نمائیم. به عنوان مثال می‌خواهیم با استفاده از سیستم گرید بوت‌استرپ، ساختاری مانند تصویر زیر را داشته باشیم:

در حالت معمول با استفاده از کلاس‌های CSS بوت‌استرپ می‌توانیم اینکار را انجام دهیم:
<div class="container">
    <div class="row">
        <div class="col-md-8">
            Content - Main
        </div>
        <div class="col-md-4">
            Content - Secondary
        </div>
    </div>
</div>
کد فوق را بهتر است به این صورت بنویسیم: 
<div class="wrapper">
    <div class="content-main">
         Content - Main
    </div>
    <div class="content-secondary">
        Content - Secondary
    </div>
</div>

در بوت استرپ از Less Mixins جهت اعمال استایل هایی مانند row و column می‌توانیم استفاده کنیم. به طور مثال برای اعمال استایل به کلاس‌های فوق می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
// Core variables and mixins
@import "variables.less";
@import "mixins.less";
.wrapper {
  .make-row();
}
.content-main {
  .make-lg-column(8);
}
.content-secondary {
  .make-lg-column(3);
  .make-lg-column-offset(1);
}
کد فوق بعد از کامپایل به کد زیر تبدیل خواهد شد:
.wrapper {
  margin-left: -15px;
  margin-right: -15px;
}
.content-main {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-main {
    float: left;
    width: 66.66666666666666%;
  }
}
.content-secondary {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    float: left;
    width: 25%;
  }
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    margin-left: 8.333333333333332%;
  }
}
همانطور که قبلاً عنوان شد ویژوال استودیو به راحتی توسط افزونه Web Essentials از فایل‌های Less پشتیبانی می‌کند. در نتیجه کامپایل فایل‌های Less داخل ویژوال استودیو توسط این افزونه به راحتی قابل انجام می‌باشد. 
یک قابلیت جالب دیگر در رابطه با فایل‌هایی Less، تولید نسخه‌های CSS عادی و فشرده نهایی توسط افزونه Web Essentials می‌باشد. به طور مثال شما می‌توانید نسخه minified شده را به Layout تان اضافه کنید. بعد از هربار تغییر در فایل Less این فایل نیز به روز خواهد شد:

 همچنین برای دیگر اجزای بوت‌استرپ نیز می‌توانید به این صورت عمل کنید:  
<!-- Before -->
<a href="#" class="btn danger large">Click me!</a>

<!-- After -->
<a href="#" class="annoying">Click me!</a>

a.annoying {
  .btn;
  .btn-danger;
  .btn-large;
}

خب، با استفاده از این حالت، کد‌های HTML به‌صورت مرتب‌تر، قابل‌انعطاف‌تر و همچنین از لحاظ معنایی(Semantic) استاندارد خواهند بود. بنابراین با آمدن یک فریم‌ورک جدید، به راحتی امکان سوئیچ‌کردن برای ما میسر و آسان‌تر از قبل خواهد شد. 

اشتراک‌ها
چرا لینک های درون صفحه ای (Anchor Tags) در Blazor عمل نمی کند و چگونه این مشکل را برطرف کنیم

اگر در درون یک کامپوننت بخواهیم لینکی تعریف کنیم که کاربر با کلیک بر روی آن به بخش دیگری از همان صفحه برود (کاری که به راحتی در Html با تعریف یک آنکور <a> میسر است) در Blazor میسر نیست.

در این مقاله روش برطرف کردن این مشکل به همراه سورس توضیح داده شده است.

چرا لینک های درون صفحه ای (Anchor Tags) در Blazor عمل نمی کند و چگونه این مشکل را برطرف کنیم
مطالب
خلاصه‌ای از روش‌های ارسال داده‌های سمت سرور به کدهای جاوا اسکریپتی در ASP.NET MVC
روش‌های زیادی برای ارسال داده‌های سمت سرور تهیه شده در یک برنامه‌ی ASP.NET به کدهای سمت کاربر JavaScript ایی وجود دارند که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.

روش اول: دریافت اطلاعات سمت سرور به کمک درخواست‌های Ajax

استفاده از Ajax یکی از روش‌های کلاسیک دریافت اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی است.
<script type="text/javascript">
var products = [];
$(function() {
    $.getJSON("/home/products", function(response) {
        products = response.products;
    });
});
</script>
برای نمونه در اینجا با استفاده از امکانات jQuery، درخواست Ajax ایی به سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی دریافتی، به آرایه‌ی جاوا اسکریپتی products نسبت داده شده‌است.
- مزایا: استفاده از Ajax، روشی بسیار متداول و شناخته شده‌است و به کمک انواع و اقسام روش‌های بازگشت JSON از سرور، می‌توان با آن کار کرد.
- معایب: درخواست Ajax، صرفا پس از بارگذاری اولیه‌ی صفحه به سمت سرور ارسال خواهد شد و در این بین، کاربر وقفه‌ای را مشاهده خواهد کرد. همچنین در اینجا بجای یک درخواست از سرور، حداقل دو درخواست باید ارسال شوند؛ یکی برای بارگذاری صفحه‌ی اصلی و دیگری برای دریافت اطلاعات Ajax ایی از سرور به صورت غیرهمزمان.


روش دوم: دریافت اطلاعات از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی

اطلاعات سمت کاربر را از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی الحاق شده‌ی به صفحه‌ی جاری نیز می‌توان تهیه کرد:
 <script src="/file.js"></script>
یک چنین فایلی را می‌توان توسط کدهای سمت سرور نیز بازگشت داد و اطلاعات آن‌را تهیه و پر کرد. در این حالت فقط کافی است که ContentType شیء Response را از نوع application/javascript مشخص کنیم و سپس یک خروجی متنی جاوا اسکریپتی را از سمت سرور بازگشت دهیم.
این روش نیز تقریبا مانند حالت یک درخواست Ajax ایی کار می‌کند و اطلاعات مورد نیاز را در طی یک درخواست جداگانه، پس از بارگذاری صفحه‌ی اصلی، از سرور دریافت خواهد کرد. البته در حالت کار با Ajax، می‌توان در طی یک callback، نتیجه را دریافت کرد و سپس عکس العمل نشان داد؛ اما در اینجا callback ایی وجود ندارد.


روش سوم: استفاده از SignalR

در SignalR ابتدا سعی می‌شود تا با استفاده از Web Sockets ارتباطی ماندگار بین کلاینت و سرور برقرار شود و سپس در این حالت، سرور می‌تواند مدام اطلاعاتی، مانند تغییرات داده‌های خود را به سمت کاربر، جهت نمایش و یا محاسبات خاص خود ارسال کند. اگر حالت Web Socket میسر نباشد (توسط سرور یا کلاینت پشتیبانی نشود)، به حالت‌های دیگری مانند server events, forever frames, long polling سوئیچ خواهد کرد. اطلاعات بیشتر


روش چهارم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای HTML صفحه

روش متداول دیگری جهت تامین اطلاعات جاوا اسکریپتی سمت کاربر، قرار دادن آن‌ها در ویژگی‌های data-* ارائه شده در HTML5 است.
<ul>
@foreach (var product in products)
{
  <li id="product@product.Id" data-rank="@product.Rank">@product.Name</li>
}
</ul>
در اینجا لیستی از محصولات، به صورت متداولی از کنترلر دریافت گردیده و سپس ویژگی data-rank هر ردیف نمایش داده شده نیز توسط این اطلاعات سمت سرور مقدار دهی شده‌اند.
اکنون برای دسترسی به مقدار data-rank سطری مانند product1، در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه می‌توان نوشت:
<script type="text/javascript">
var product1Rank = $("#product1").data("rank");
</script>
این روش برای قرار دادن اطلاعات ثابت اشیاء، روش مرسومی است.


روش پنجم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه

این روش همانند روش چهارم است، با این تفاوت که اینبار اطلاعات مورد نیاز، مستقیما به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب داده شده‌است:
 <script type="text/javascript">
var product1Name = "@product1.Name";
</script>
مزیت این روش، عدم ارسال درخواست اضافه‌تری به سرور برای دریافت اطلاعات مورد نیاز است. مقدار product1Name در همان بار اول رندر صفحه از سمت سرور، مشخص می‌گردد.


روش ششم: انتساب یک شیء دات نتی به یک متغیر جاوا اسکریپتی

این روش همانند روش پنجم است، با این تفاوت که اینبار قصد داریم بجای یک مقدار ثابت رشته‌ای یا عددی، برای مثال، آرایه‌ای از اشیاء را به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب دهیم. در اینجا ابتدا اطلاعات مورد نظر را به فرمت JSON تبدیل می‌کنیم:
//سمت سرور
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
    var array = new[]
    {
        "Afghanistan",
        "Albania",
        "Algeria",
        "American Samoa",
        "Andorra",
        "Angola",
        "Anguilla",
        "Antarctica",
        "Antigua and/or Barbuda"
     };
     ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
     return View();
}
سپس توسط متد Html.Raw می‌توان این رشته‌ی JSON را که اکنون حاوی آرایه جاوا اسکریپتی سمت سرور است، به یک متغیر جاوا اسکریپتی نسبت داد:
 //سمت کلاینت
<script type="text/javascript">
var jsonArray = @Html.Raw(@ViewBag.JsonString);
</script>
استفاده از Html.Raw در این حالت از این جهت ضروری است که اطلاعاتی مانند [] به صورت encode شده در سمت کاربر نمایش داده نشوند؛ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را Encode می‌کند.
و یا اینکار را به صورت خلاصه به شکل زیر نیز می‌توان در سمت کاربر انجام داد:
 <script type="text/javascript">
  var model = @Html.Raw(Json.Encode(Model));
  // your js code here
</script>
در اینجا کار تبدیل اطلاعات مدل به JSON، در همان سمت RazorView انجام شده‌است.
مطالب
آغاز کار با الکترون
در مقاله «آشنایی با الکترون» با نحوه نصب و راه اندازی آن آشنا شدیم. در این مقاله با تعدادی اصطلاح، آشنا شده و یک برنامه ساده را برای نوشتن و خواندن فایل‌ها، می‌نویسیم.
فرآیندها (Processes) در الکترون به دو بخش تقسیم می‌شوند:

یک. فرآیند اصلی (Main Process) که همان فایل جاوااسکریپتی است و توسط main، در فایل package.json مشخص شده‌است .فرآیند اصلی تنها فرآیندی است که قابلیت دسترسی به امکانات گرافیکی سیستم عامل را از قبیل نوتیفیکشن ها، دیالوگ‌ها ،Tray و ... دارد. فرآیند اصلی می‌تواند با استفاده از شیء BrowserWindow که در قسمت قبلی کاربرد آن را مشاهده کردیم، render process را ایجاد کند. با هر بار ایجاد یک نمونه از این شیء، یک Render Process ایجاد می‌شود.

دو. فرآیند رندر (Render Process): از آنجا که الکترون از کرومیوم استفاده می‌کند و کرومیوم شامل معماری چند پردازشی است، هر صفحه‌ی وب می‌تواند پردازش خود را داشته باشد که به آن Render Process می‌گویند. به طور معمول در مرورگرها، صفحات وب در محیطی به نام SandBox اجرا می‌شوندکه اجازه دسترسی به منابع بومی را ندارند. ولی از آنجا که الکترون می‌تواند از Node.js استفاده کند، قابلیت دسترسی به تعاملات سطح پایین سیستم عامل را نیز داراست.

در فرآیند اصلی، پنجره‌ها توسط BrowserWindow ایجاد می‌شوند و هر پنجره‌ای که صفحه وبی را برای خودش باز می‌کند، شامل Render Process خودش است و هر پنجره‌ای که کارش خاتمه یابد، فرآیند مربوط به خودش به اتمام می‌رسد. فرآیند اصلی، همه صفحات وب به همراه Render Process مربوط به خودشان را مدیریت می‌کند و هر فرآیند رندر، از دیگری مجزا و محافظت شده است و تنها تمرکزش بر روی صفحه وبی است که متعلق به خودش است.


در ابتدا قصد داریم یک منو برای برنامه‌ی خود درست کنیم. برای ساخت منو، راه‌های متفاوتی وجود دارند که فعلا ما راه استفاده از template را بر می‌گزینیم که به صورت یک آرایه نوشته می‌شود. کدهای زیر را در فایل index.js یا هر اسمی که برای آن انتخاب کرده‌اید بنویسید:
const electron = require('electron');
const {app,dialog,BrowserWindow,Menu,shell} = electron;

let win;

app.on('ready', function () {
  win = new BrowserWindow({width: 800, height: 600});
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);

var app_menu=[
  {
    label:'پرونده',
    submenu:[
      {
        label:'باز کردن',
        accelerator:'CmdOrCtrl+O',
        click:()=>{
        }
      },
      {
        label:'ذخیره',
        accelerator:'CmdOrCtrl+S',
        click:()=>{
        }
      }
    ]
  },
  {
    label:'سیستم',
    submenu:[
        {
        label:'درباره ما',
        click:()=>
        {
                   shell.openExternal('https://www.dntips.ir');
        }
      },
      {
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        click:()=>
        {
          win=null;
          app.quit();
        }
      }
    ]
  }
];
تا به اینجای کار، بیشتر کدها برای شما آشناست و فقط تغییرات اندکی در آن‌ها ایجاد شده‌است. مثلا شیء app و سایر اشیاء به طور خلاصه‌تری نوشته شده‌اند. در اینجا دو شیء menu و dialogو shell برای شما جدید هستند. بعد از آن ما یک آرایه را برای منو تدارک دیده‌ایم که نحوه ساخت آن و تعاریفی مثل عنوان، کلید میانبر یا ترکیبی و نحوه انتساب رویدادها را می‌بینید.
 
در خطوط بعدی، یک کار اضافه‌تر را جهت آشنایی بیشتر انجام می‌دهیم. قصد داریم اگر سیستم عامل مکینتاش بود، نام برنامه هم در ابتدای نوار منو نمایش داده شود. به همین جهت در ادامه خطوط زیر را اضافه می‌کنیم:
  if(process.platform=="darwin")
  {
    const app_name=app.getName();
    app_menu.unshift({
      label:app_name
    })
  }
با استفاده از process.platform در node.js می‌توانیم نوع پلتفرم جاری را دریافت کنیم. مقادیر زیر، مقادیری هستند که بازگردانده می‌شوند:

ویندوز
win32 حتی اگر 64 بیتی باشد.
 لینوکس  linux
 مک  darwin
 فری بی اس دی
 freebsd
سولاریس
 sunos
سپس نام برنامه را از شیء app دریافت می‌کنیم و با استفاده از متد unshift، مقادیر داده شده را به ابتدای آرایه اضافه می‌کنیم.

دستو shell در بالا به شما اجازه می‌دهد با محیط دسکتاپ، یکپارچگی خود را حفظ کنید و دستوراتی از قبیل باز کردن url، باز کردن یک مسیر دایرکتوری، باز کردن یک فایل، انتقال فایل به سطل آشغال یا بازیافت و صدای بوق سیستم (بیپ) را به شما می‌دهد. مستندات این شیء را در اینجا مطالعه فرمایید.

دستور app.quit همانطور که از نامش پیداست، باعث خاتمه برنامه می‌شود. ولی یک نکته در اینجا وجود دارد که الزامی به نوشتن کدی برای اینکار نیست. می‌توانید زیرمنوی بالا را به شکل زیر هم بنویسید:
{
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        role:'close'
 }
خصوصیت role شامل چندین نوع اکشن مانند minimize,close,undo,redo و... می‌باشد که لیست کاملتر آن در اینجا قرار دارد. اگر خصوصیت کلیک و role را همزمان استفاده کنید، خصوصیت role نادیده گرفته خواهد شد.

در انتها با اجرای دو دستور زیر، منو ساخته می‌شود:
  var menu=Menu.buildFromTemplate(app_menu);
  Menu.setApplicationMenu(menu);
در خط اول، منو توسط قالبی که با آرایه‌ها ایجاد کردیم ساخته می‌شود و در خط دوم، منو به برنامه ست می‌شود.
حال قصد داریم برای زیرمنوی «باز کردن فایل» یک دیالوگ open درخواست کنیم. برای این کار از شیء dialog استفاده می‌کنیم. پس خطوط زیر را به رویداد کلیک این زیرمنو اضافه می‌کنیم:
 dialog.showOpenDialog({
             title:'باز کردن فایل متنی',
              properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
             ,filters:[
             {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
             {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
              ]
           },
             (filename)=>{
               if(filename===undefined)
                  return;
               dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
            });
این متد سه پارامتر دارد که اولین و آخرین پارامتر آن اختیاری می‌باشد. اولین پارامتر آن شیء پنجره است. دومین پارامتر آن، تنظیم یک سری خصوصیات که شامل (پسوند‌های قابل قبول، عنوان، مسیر پیش فرض، قابلیت انتخاب چندگانه، قابلیت باز کردن دایرکتوری و...) می‌شود که لیست کامل آن را می‌توانید در این صفحه ببینید. سومین پارامتر هم که در کد بالا ذکر شده است، callback می‌باشد که خروجی آن، مسیر فایل مورد نظر است و اگر انتخاب چندگانه باشد، آرایه‌ای با نام فایل‌هاست، که همگی آن‌ها به همراه مسیرشان می‌باشند. در صورتیکه کاربر از دیالوگ انصراف بدهد، پارامتر دریافتی با خروجی undefined همراه است.  آخرین دیالوگ هم نمایش یک پیام ساده است که نام فایل جاری را بر میگرداند. اگر خصوصیت buttons را با آرایه خالی مقداردهی کنید، دکمه Ok نمایش داده می‌شود و اگر هم مقداردهی نکنید با خطا روبرو خواهید شد.
برای قسمت ذخیره هم کد زیر را می‌نویسیم:
    dialog.showSaveDialog({
            title:'باز کردن فایل متنی',
             properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
            ,filters:[
            {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
             ]
          },
            (filename)=>{
              if(filename===undefined)
                 return;

           });

حال بهتر است این دیالوگ‌های جاری را هدفمند کنیم و بتوانیم فایل‌های متنی را به کاربر نمایش دهیم، یا آن‌ها را ذخیره کنیم. به همین علت فایل html زیر را نوشته و طبق دستوری که در مقاله «آشنایی با الکترون» فرا گرفتیم، آن را نمایش می‌دهیم:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
  </head>
  <body>
    Fie Content:<br/>
    <textarea id="TextFile" cols="100" rows="50"></textarea>
 
  </body>
</html>
برای تشکیل ساختار HTML می‌توانید عبارت HTML را تایپ نمایید تا بعد از زدن Enter، ساختار آن به طور خودکار تشکیل شود. سپس محتوا را مثل بالا به شکل دلخواه تغییر می‌دهیم.

کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که فایل متنی را باز کرده و محتوای آن را در کادر متنی نشان دهیم و موقع ذخیره نیز محتوای نوشته شده در کادر متنی را در فایلی ذخیره کنیم. از آنجا که main Process به المان‌های DOM یا Render Process دسترسی ندارد، باید از طریقی، ارتباط آن را برقرار کنیم. یکی از راه‌های برقراری این ارتباط، IPC است. IPC در واقع یک فرستنده و یک شنونده است که هر کدام در یک سمت قرار گرفته اند. فرستنده پیام را تحت یک عنوان ارسال می‌کند و شنونده منتظر دریافت پیامی تحت همان عنوان میماند و پیام دریافتی را پاسخ می‌دهد. در این مقاله، ما فقط قسمتی از این نوع ارتباطات را بررسی میکنیم.

در نتیجه محتوای callback کدهای دیالوگ open و save را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
Open
 dialog.showOpenDialog({
                 title:'باز کردن فایل متنی',
                  properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                 ,filters:[
                 {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
                 {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
                  ]
               },
                 (filename)=>{
                   if(filename===undefined)
                      return;

                      win.webContents.send('openFile',filename);
                  // dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
                });
Save
  dialog.showSaveDialog({
                title:'باز کردن فایل متنی',
                 properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                ,filters:[
                {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
                 ]
              },
                (filename)=>{
                  if(filename===undefined)
                     return;
                       win.webContents.send('saveFile',filename);
               });
دستور win.webContents.send یک پیام را به صورت Async به سمت RenderProcess مربوطه ارسال میکند. پارامتر اول، عنوان IPC است و پارامتر دوم، پیام IPC است.
برای ایجاد شنونده هم کد زیر را به فایل index.html اضافه می‌کنیم:
  <script>
    const {ipcRenderer} = require('electron');
    var fs=require('fs');

    ipcRenderer.on('openFile', (event, arg) => {
      var content=  fs.readFileSync(String(arg),'utf8');
      document.getElementById("TextFile").value=content;
    });

    ipcRenderer.on('saveFile', (event, arg) =>{
      var content=document.getElementById("TextFile").value;
      fs.writeFileSync(String(arg),content,'utf8');
      alert('ذخیره شد');
    });
    </script>

در اینجا شونده‌هایی را از نوع ipcRenderer ایجاد می‌کنیم و با استفاده از متد on، به پیام‌هایی تحت عنوان‌های مشخص شده گوش فرا می‌دهیم. پیام‌های ارسالی را که حاوی آدرس فایل می‌باشند، به شیءای که از نوع fs می‌باشد، می‌دهند و آن‌ها را می‌خوانند یا می‌نویسند. خواندن و نوشتن فایل، به صورت همزمان صورت میگیرد. ولی اگر دوست دارید که به صورت غیر همزمان پیامی را بخوانید یا بنویسید، باید عبارت Sync را از نام متدها حذف کنید و یک callback را به عنوان پارامتر دوم قرار دهید و محتوای آن را از طریق نوشتن یک پارامتر در سازنده دریافت کنید.

فایل‌های پروژه
 

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
یک نکته‌ی تکمیلی: جایگزین کردن if/elseهای بررسی نال بودن با یک کامپوننت
در کدهای Razor، داشتن چنین قطعه کدی بسیار مرسوم هست:
@if(someValue is null) 
{
  <p>Loading..</p>
} 
else 
{
 // show actual content
}
@code {
  SomeClass someValue;
}
در ابتدای دریافت اطلاعات از سرویسی، مقداری که قرار است رندر شود، نال است و پس از پایان کار بارگذاری اطلاعات، قسمت else اجرا خواهد شد. می‌توان این if/else را توسط یک RenderFragment، تبدیل به کامپوننت Loading.razor با قابلیت استفاده‌ی مجدد کرد:
/* shows a loading gif/text if a value is null */
@if (Value == null)
{
    <div><img src="/img/SmallLoader.gif" alt="loading" /> Loading</div>
}
else
{
    @ChildContent
}
@code {

    [Parameter] public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter] public object Value { get; set; }
}
در این حالت اگر مقدار در حال بررسی نال بود، یک متن یا تصویر منتظر بمانید نمایش داده می‌شود و اگر خیر، استفاده کننده‌ی از این کامپوننت می‌تواند محتوای بدنه else را تامین کند؛ یک مثال از نحوه‌ی استفاده از کامپوننت فوق و جایگزین کردن if/else نوشته شده‌ی در ابتدای مطلب:
<Loading Value="someValue">
  <p>Content goes here</p>
</Loading>
اشتراک‌ها
قسمت سوم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony

تو این ویدیو در مورد استک‌های هر ترد، پروگرم کانتر، و کانتکس سوییچ بین ترد‌ها و همچنین استیت‌های لوکال و گلوبال صحبت کردیم و در انتهای به بررسی اولویت در ترد‌ها پرداختیم 

0.50 New Example of Concurrency 

05:00 Shared / local state 

07:00 stack thread 

11:39 Program Counter 

24:40 Thread Priority 

قسمت سوم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
دلیل دوبار فراخوانی کدهای Razor در هنگام استفاده  از متدهای async سرویس‌های EF چیست ؟آیا راهی برای جلوگیری از تکرار آن وجود دارد؟
در تکه کد زیر کلمه Code دوبار در خروجی چاپ میشود و این برای کار با حلقه ها  باعث کاهش کارایی میشود
@page "/counter"  
@{ Debug.WriteLine("Code"); } @code { protected override async Task OnInitializedAsync() { var _dbContext = new ApplicationDbContext(); await _dbContext.Question.ToListAsync(); } }
اشتراک‌ها
استفاده از jspm در ویژوال استدیو 2015

In a nutshell: jspm combines package management with module loading infrastructure and transpilers to provide a magical experience. You can write code using today’s JavaScript, or tomorrow’s JavaScript (ES6), and use any type of module system you like (ES6, AMD, or CommonJS). jspm figures everything out. By integrating package management with a smart script loader, jspm means less work for us. 

استفاده از jspm در ویژوال استدیو 2015
مطالب
Angular CLI - قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی
«انجام تنظیمات مسیریابی پیش فرض پروژه جدید توسط Angular CLI» را در قسمت دوم این سری بررسی کردیم. در ادامه با قابلیت‌های بیشتری از امکانات تنظیمات مسیریابی موجود در Angular CLI، آشنا خواهیم شد.

یک مثال: در ادامه یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
> ng new angular-routing --routing
همانطور که در قسمت دوم نیز ذکر شد، پرچم routing در اینجا، سبب ایجاد فایل app-routing.module.ts نیز خواهد گردید:


 و تنظیمات مرتبط با آن به صورت خودکار به قسمت imports فایل app.module.ts اضافه می‌شوند و آماده‌ی استفاده هستند.
همچنین اگر به فایل src\app\app.component.html مراجعه کنیم، router-outlet نیز به آن افزوده شده‌است و مدیریت نمایش مسیریابی‌ها در این قسمت انجام خواهد شد.

در ادامه‌ی این مثال، دو کامپوننت جدید را به نام‌های dashboard و customer ایجاد می‌کنیم:
>ng g c dashboard
>ng g c customer


هدف این است که مسیریابی‌هایی را جهت کار و نمایش این کامپوننت‌ها ایجاد کنیم. به همین جهت به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال کنید:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

import { DashboardComponent } from './dashboard/dashboard.component';
import { CustomerComponent } from './customer/customer.component';

const routes: Routes = [
  { path: '', pathMatch: 'full', redirectTo: 'dashboard' },
  { path: 'dashboard', component: DashboardComponent },
  { path: 'customer', component: CustomerComponent }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا ابتدا کامپوننت‌های جدید، import شده و سپس یک مسیریابی پیش فرض به کامپوننت dashboard و دو مسیریابی جدید دیگر به کامپوننت‌های dashboard و customer ایجاد شده‌اند.
البته باید دقت داشت که چون پیشتر با اجرای دستورات ng g c، این کامپوننت‌ها به صورت خودکار به تعاریف فایل app.module.ts اضافه شده‌اند، امکان استفاده‌ی از آن‌ها در اینجا میسر است:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    DashboardComponent,
    CustomerComponent
  ],

پس از تعریف مسیریابی‌ها، به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و لینک‌هایی را به این مسیریابی‌های جدید ایجاد می‌کنیم:
<h1>
  {{title}}
</h1>
<nav>
  <ul>
    <li><a href="" [routerLink]="['/dashboard']">Dashboard</a></li>
    <li><a href="" [routerLink]="['/customer']">Customer</a></li>
  </ul>
</nav>
<router-outlet></router-outlet>

اکنون اگر دستور کامپایل و گشودن برنامه را در مرورگر پیش فرض سیستم صادر کنیم:
> ng serve -o
یک چنین تصویری حاصل خواهد شد:


با توجه به تنظیمات مسیریابی پیش فرض انجام شده، ابتدا مسیر http://localhost:4200/dashboard بارگذاری شده‌است.


ایجاد ماژول‌های جدید به همراه تنظیمات مسیریابی آن‌ها

در قسمت قبل با نحوه‌ی ایجاد ماژول‌های جدید توسط Angular CLI آشنا شدیم:
> ng g module admin
این فرمان، فایل admin.module.ts را تولید می‌کند. در اینجا می‌توان پرچم مسیریابی را نیز ذکر کرد (برای اینکار یک پنجره‌ی خط فرمان دیگر را باز کنید و اجازه دهید تا پنجره‌ی خط فرمان ng serve -o باز باقی بماند و مدام مشغول بررسی تغییرات و کامپایل پشت صحنه‌ی کار باشد):
> ng g m admin --routing
در این حالت دو فایل admin.module.ts و همچنین admin-routing.module.ts تولید می‌شوند.


سپس داخل این ماژول یک کامپوننت جدید را به نام admin ایجاد می‌کنیم:
> ng g c admin
در اینجا چون این کامپوننت، هم نام پوشه‌ی admin است، داخل همان پوشه ایجاد خواهد شد.
برای مثال اگر نیاز به ایجاد کامپوننت دیگری به نام emails داخل این پوشه بود، باید به نحو ذیل عمل کرد:
> ng g c admin/email
installing component
  create src\app\admin\email\email.component.css
  create src\app\admin\email\email.component.html
  create src\app\admin\email\email.component.spec.ts
  create src\app\admin\email\email.component.ts
  update src\app\admin\admin.module.ts
در این حالت پوشه‌ی جدید email داخل پوشه‌ی admin ایجاد شده و فایل‌های کامپوننت جدید email به آن اضافه می‌شوند. همچنین اگر دقت کنید، اینبار سطر update آخری، فایل admin.module.ts را به روز رسانی کرده‌است و در قسمت declarations آن، دو کامپوننت ایجاد شده را تعریف کرده‌است:
@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    AdminRoutingModule
  ],
  declarations: [AdminComponent, EmailComponent]
})
export class AdminModule { }

تا اینجا ماژول جدید admin را ایجاد کرده‌ایم؛ اما برنامه‌ی اصلی از آن اطلاعی ندارد. به همین جهت به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و این ماژول جدید را به آن معرفی می‌کنیم:
import { AdminModule } from './admin/admin.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,
 
    AdminModule,

    AppRoutingModule
  ],
ابتدا کلاس این ماژول import شده و سپس آن‌را پیش از AppRoutingModule تعریف می‌کنیم.

در ادامه برای تعریف مسیریابی‌های این ماژول جدید، به فایل src\app\admin\admin-routing.module.ts آن مراجعه کرده و ثابت routes آن‌را مقدار دهی می‌کنیم:
import { AdminComponent } from './admin.component';
import { EmailComponent } from './email/email.component';

const routes: Routes = [
    { 
      path: 'admin', 
      component: AdminComponent,
      children:[
        { path:'', component:EmailComponent },
        { path:'email', component:EmailComponent }
      ]
    }
];
در اینجا مسیریابی admin، دارای فرزند email نیز می‌باشد و پیش فرض آن نیز به email تنظیم شده‌است.
سپس به فایل app\admin\admin.component.html نیز مراجعه کرده و router-outlet آن‌را به آن اضافه می‌کنیم:
<p>
  admin works!
</p>
<router-outlet></router-outlet>
تا اینجا هرچند لینک جدیدی را به ناحیه‌ی ادمین تعریف نکرده‌ایم، اما مسیریابی تعریف شده‌ی آن کار می‌کند:


یک نکته: امکان تولید route guards نیز توسط Angular CLI برای محافظت از مسیریابی خاصی وجود دارد. برای این منظور می‌توان دستور ذیل را صادر کرد:
>ng g guard auth
که سبب تولید فایل auth.guard.ts می‌شود.