مطالب
بررسی چند نکته در مورد ارث بری کلاس‌ها در #C
مقدمه
وراثت، بین کلاس‌های والد (Parent) و فرزند (Child) ارتباط ایجاد می‌کند. در این مطلب، با یک مثال ساده، نکات مختلفی را بررسی خواهیم کرد.

در ابتدا کلاس‌هایی را با نام parent و child، به شکل زیر ایجاد می‌کنیم:
public class Parent
{
  public Parent()
  {
            Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }
  public void Print()
  {
            Console.WriteLine("Parent Print");
  }
} public class Child : Parent { public Child() { Console.WriteLine("Child Constructor"); } public void Print() { Console.WriteLine("Child Print"); } }
با کامپایل کد فوق، هشدار (نه خطا) زیر توسط ویژوال استودیو صادر خواهد شد:

هشدارفوق این نکته را تذکر می‌دهد که متد Print تعریف شده در کلاس Child، پیاده سازی متد Print را در کلاس والد، مخفی (Hide) می‌کند. به همین خاطر پیشنهاد می‌کند که اگر واقعا قصد چنین کاری را داریم (نادیده گرفتن پیاده سازی print کلاس والد) از کلمه کلیدی (keyword) new استفاده کنیم. بدین شکل:
 public new void Print()
  {
     Console.WriteLine("Child Print");
  }
حال با نمونه سازی کلاس‌های فوق، رفتار سازنده و متد Print را بررسی می‌کنیم:
Console.WriteLine("====Parent====");
Parent parent = new Parent();
parent.Print();

Console.WriteLine("====Child====");
Child child = new Child();
child.Print();

Console.WriteLine("====Parent Via Child====");
Parent pc = new Child();
pc.Print();
در قسمت اول نمونه سازی از والد، نکته خاصی وجود ندارد. در ابتدا سازنده و سپس فراخوانی متد Print اتفاق خواهد افتاد.
در قسمت دوم نمونه سازی از فرزند، ابتدا سازنده والد و سپس سازنده فرزند فراخوانی خواهند.
در بخش سوم، یک نمونه فرزند را از نوع والد، ایجاد کرد‌هایم .( () Parent pc=new Child). در این بخش ابتدا سازنده والد و بعد از آن سازنده فرزند، فراخوانی می‌شود و با فراخوانی متد Print، متد والد اجرا خواهد شد.


استفاده از Virtual  و Override
اگر بدنبال این باشیم که در قسمت سوم متد Print فرزند فراخوانی شود، مفاهیم virtual و override به کمک ما خواهند آمد:
  public class Parent
{
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
}
با تعریف متد از نوع virtual، امکان تحریف رفتار پیش فرض متد را توسط فرزند‌ها، مهیا خواهیم کرد. فرزندان نیز با override کردن متد والد، پیاده سازی خود را اعمال می‌کنند.
اگر خروجی کد بالا را با قسمت قبل مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که در قسمت سوم فرزند، رفتار متد والد را تحریف/بازنویسی (override) کرده است ( پیاده سازی فرزند اجرا شده است).


سازنده‌های استاتیک (Static Constructor)
سازنده‌های استاتیک برای مقدار دهی به داده‌های استاتیک و یا انجام عملیاتی که تنها قرار است یکبار انجام شوند مورد استفاده قرار میگیرند. این سازنده‌ها بصورت اتوماتیک قبل از ساخت نمونه و مقداردهی اعضای استاتیک و قبل از سازنده‌های غیر استاتیک اجرا می‌شوند.
   public class Parent
{
  static Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent static Constructor");
  }
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  static Child()
  {
Console.WriteLine("Child static Constructor");
  }
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
در بخش سوم در ابتدا سازنده استاتیک فرزند و سپس سازنده استاتیک والد فراخوانی خواهند شد و ترتیب اجرای سایر متد‌ها و سازنده‌ها مثل قبل است.




  جمع بندی
* اگر نمونه‌ای از یک فرزند را ایجاد کنیم، ابتدا سازنده‌ی والد فراخوانی خواهد شد و پس از آن سازنده‌ی کلاس فرزند.
* اگر قصد تحریف رفتار متد والد را در فرزندان داریم، می‌توانیم این متد‌ها را در کلاس والد بصورت virtual تعریف کنیم.
مطالب دوره‌ها
استفاده از IL Code Weaving برای تولید ویژگی‌های تکراری مورد نیاز در WCF
با استفاده از IL Code Weaving علاوه بر مدیریت اعمال تکراری پراکنده در سراسر برنامه مانند ثبت وقایع، مدیریت استثناءها، کش کردن داده‌ها و غیره، می‌توان قابلیتی را به کدهای موجود نیز افزود. برای مثال یک برنامه معمول WCF را درنظر بگیرید.
using System.Runtime.Serialization;

namespace AOP03.DataContracts
{
    [DataContract]
    public class User
    {
        [DataMember]
        public int Id { set; get; }

        [DataMember]
        public string Name { set; get; }
    }
}
نیاز است کلاس‌ها و خواص آن توسط ویژگی‌های DataContract و DataMember مزین شوند. در این بین نیز اگر یکی فراموش گردد، کار دیباگ برنامه مشکل خواهد شد و در کل حجم بالایی از کدهای تکراری در اینجا باید در مورد تمام کلاس‌های مورد نیاز انجام شود. در ادامه قصد داریم تولید این ویژگی‌ها را توسط PostSharp انجام دهیم. به عبارتی یک پوشه خاص به نام DataContracts را ایجاد کرده و کلاس‌های خود را به نحوی متداول و بدون اعمال ویژگی خاصی تعریف کنیم. در ادامه پس از کامپایل آن، به صورت خودکار با ویرایش کدهای IL توسط PostSharp، ویژگی‌های لازم را به اسمبلی نهایی اضافه نمائیم.


تهیه DataContractAspect جهت اعمال خودکار ویژگی‌های DataContract و DataMember

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.Runtime.Serialization;
using PostSharp.Aspects;
using PostSharp.Extensibility;
using PostSharp.Reflection;

namespace AOP03
{
    [Serializable]
    //این ویژگی تنها نیاز است به کلاس‌ها اعمال شود
    [MulticastAttributeUsage(MulticastTargets.Class)]
    public class DataContractAspect : TypeLevelAspect, IAspectProvider
    {
        public IEnumerable<AspectInstance> ProvideAspects(object targetElement)
        {
            var targetType = (Type)targetElement; //همان نوعی است که ویژگی جاری به آن اعمال خواهد شد

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاکانترکت
            var introduceDataContractAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataContractAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاممبر
            var introduceDataMemberAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataMemberAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //در اینجا کار اعمال ویژگی دیتاکانترکت به کلاسی که به عنوان پارامتر متد جاری
            //دریافت شده انجام خواهد شد
            yield return new AspectInstance(targetType, introduceDataContractAspect);

            //مرحله بعد کار اعمال ویژگی دیتاممبر به خواص کلاس است
            foreach (var property in targetType.GetProperties(BindingFlags.Public |
                                                          BindingFlags.DeclaredOnly |
                                                          BindingFlags.Instance))
            {
                if (property.CanWrite)
                    yield return new AspectInstance(property, introduceDataMemberAspect);
            }
        }
    }
}
توضیحات مرتبط با قسمت‌های مختلف این Aspect سفارشی، به صورت کامنت در کدهای فوق ارائه شده‌اند.
برای اعمال آن به سراسر برنامه تنها کافی است به فایل AssemblyInfo.cs پروژه مراجعه و سپس سطر زیر را به آن اضافه کنیم:
 [assembly: DataContractAspect(AttributeTargetTypes = "AOP03.DataContracts.*")]
به این ترتیب در زمان کامپایل پروژه، Aspect تعریف شده به تمام کلاس‌های موجود در فضای نام AOP03.DataContracts اعمال خواهند شد.

در این حالت اگر کلیه ویژگی‌های کلاس User فوق را حذف و برنامه را کامپایل کنیم، با مراجعه به برنامه ILSpy می‌توان صحت اعمال ویژگی‌ها را به کمک PostSharp بررسی کرد:
 

نظرات مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی سمت کلاینت
پیاده سازی جستجوی بر روی این گرید، شامل موارد زیر است:
اضافه کردن دو خاصیت جدید به کلاس PagedQueryModel سمت کلاینت جهت مشخص سازی ستونی که قرار است بر روی آن جستجو انجام شود و همچنین مقدار آن:
export class PagedQueryModel {
  constructor(
    // ...
    public filterByColumn: string,
    public filterByValue: string,
  ) { }
}
سپس به ProductsListComponent دو متد زیر را اضافه می‌کنیم:
  doFilter() {
    this.queryModel.page = 1;
    this.getPagedProductsList();
  }

  resetFilter() {
    this.queryModel.page = 1;
    this.queryModel.filterByColumn = "";
    this.queryModel.filterByValue = "";
    this.getPagedProductsList();
  }
اولی کار جستجو را انجام می‌دهد و دومی بازگشت حالت گرید به وضعیت اول آن است. متد getPagedProductsList قابلیت واکشی خودکار اطلاعات دو خاصیت جدیدی را که اضافه کردیم دارد و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. یعنی filterByColumn و filterByValue را به صورت خودکار به سمت سرور ارسال می‌کند.

پس از آن، قالب این گرید (products-list.component.html) جهت افزودن جستجو، به صورت زیر تغییر می‌کند:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-body">
    <div class="form-group">
      <input type="text" [(ngModel)]="queryModel.filterByValue" placeholder="Search For ..."
        class="form-control" />
    </div>
    <div class="form-group">
      <select class="form-control" name="filterColumn" [(ngModel)]="queryModel.filterByColumn">
        <option value="">Filter by ...</option>
        <option *ngFor="let column of columns" [value]="column.propertyName">
          {{ column.title }}
        </option>
      </select>
    </div>
    <button class="btn btn-primary" type="button" (click)="doFilter()">Search</button>
    <button class="btn btn-default" type="button" (click)="resetFilter()">Reset</button>
  </div>
</div>
که در آن queryModel.filterByColumn و queryModel.filterByValue از کاربر دریافت می‌شوند. همچنین دو متد doFilter و resetFilter را نیز فراخوانی می‌کند.
با این شکل:


تغییرات سمت سرور آن نیز به صورت ذیل است:
ابتدا IPagedQueryModel را با همان دو خاصیت جدید ستون فیلتر شونده و مقدار آن، تکمیل می‌کنیم:
    public interface IPagedQueryModel
    {
    // ....
        string FilterByColumn { get; set; }
        string FilterByValue { get; set; }
    }

    public class ProductQueryViewModel : IPagedQueryModel
    {
        // ... other properties ...

// ...
        public string FilterByColumn { get; set; }
        public string FilterByValue { get; set; }
    }
از این دو خاصیت جدید، جهت افزودن متد اعمال جستجو، همانند متد ApplyOrdering که پیشتر تعریف شد، استفاده می‌کنیم:
    public static class IQueryableExtensions
    {
        public static IQueryable<T> ApplyFiltering<T>(
          this IQueryable<T> query,
          IPagedQueryModel model,
          IDictionary<string, Expression<Func<T, object>>> columnsMap)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(model.FilterByValue) || !columnsMap.ContainsKey(model.FilterByColumn))
            {
                return query;
            }

            var func = columnsMap[model.FilterByColumn].Compile();
            return query.Where(x => func(x).ToString() == model.FilterByValue);
        }
در اینجا همان columnsMap مورد استفاده در متد ApplyOrdering جهت نگاشت نام‌های رشته‌ای ستون‌ها به معادل Expression آن‌ها استفاده شده‌است.

در آخر، به کنترلر ProductController و اکشن متد GetPagedProducts آن مراجعه کرده و پیش از ApplyOrdering، متد جدید ApplyFiltering فوق را اضافه می‌کنیم:
var columnsMap = new Dictionary<string, Expression<Func<Product, object>>>()
            {
                ["productId"] = p => p.ProductId,
                ["productName"] = p => p.ProductName,
                ["isAvailable"] = p => p.IsAvailable,
                ["price"] = p => p.Price
            };
query = query.ApplyFiltering(queryModel, columnsMap);
query = query.ApplyOrdering(queryModel, columnsMap);

کدهای کامل این تغییرات را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
EF Code First #8

ادامه بحث بررسی جزئیات نحوه نگاشت کلاس‌ها به جداول، توسط EF Code first


استفاده از Viewهای SQL Server در EF Code first

از Viewها عموما همانند یک جدول فقط خواندنی استفاده می‌شود. بنابراین نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک View دقیقا همانند نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک جدول است و تمام نکاتی که تا کنون بررسی شدند، در اینجا نیز صادق است. اما ...
الف) بر اساس تنظیمات توکار EF Code first، نام مفرد کلاس‌ها، حین نگاشت به جداول، تبدیل به اسم جمع می‌شوند. بنابراین اگر View ما در سمت بانک اطلاعاتی چنین تعریفی دارد:
Create VIEW EmployeesView
AS
SELECT id,
FirstName
FROM Employees

در سمت کدهای برنامه نیاز است به این شکل تعریف شود:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample04.Models
{
[Table("EmployeesView")]
public class EmployeesView
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی Table، نام دقیق این View را در بانک اطلاعاتی مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب تنظیمات توکار EF بازنویسی خواهد شد و دیگر به دنبال EmployeesViews نخواهد گشت؛ یا جدول متناظر با آن‌را به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
ب) View شما نیاز است دارای یک فیلد Primary key نیز باشد.
ج) اگر از مهاجرت خودکار توسط MigrateDatabaseToLatestVersion استفاده کنیم، پیغام خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

There is already an object named 'EmployeesView' in the database.

علت این است که هنوز جدول dbo.__MigrationHistory از وجود آن مطلع نشده است، زیرا یک View، خارج از برنامه و در سمت بانک اطلاعاتی اضافه می‌شود.
برای حل این مشکل می‌توان همانطور که در قسمت‌های قبل نیز عنوان شد، EF را طوری تنظیم کرد تا کاری با بانک اطلاعاتی نداشته باشد:

Database.SetInitializer<Sample04Context>(null);

به این ترتیب EmployeesView در همین لحظه قابل استفاده است.
و یا به حالت امن مهاجرت دستی سوئیچ کنید:
Add-Migration Init -IgnoreChanges
Update-Database

پارامتر IgnoreChanges سبب می‌شود تا متدهای Up و Down کلاس مهاجرت تولید شده، خالی باشد. یعنی زمانیکه دستور Update-Database انجام می‌شود، نه Viewایی دراپ خواهد شد و نه جدول اضافه‌ای ایجاد می‌گردد. فقط جدول dbo.__MigrationHistory به روز می‌شود که هدف اصلی ما نیز همین است.
همچنین در این حالت کنترل کاملی بر روی کلاس‌های Up و Down وجود دارد. می‌توان CreateTable اضافی را به سادگی از این کلاس‌ها حذف کرد.

ضمن اینکه باید دقت داشت یکی از اهداف کار با ORMs، فراهم شدن امکان استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مختلف، بدون اعمال تغییری در کدهای برنامه می‌باشد (فقط تغییر کانکشن استرینگ، به علاوه تعیین Provider جدید، باید جهت این مهاجرت کفایت کند). بنابراین اگر از View استفاده می‌کنید، این برنامه به SQL Server گره خواهد خورد و دیگر از سایر بانک‌های اطلاعاتی که از این مفهوم پشتیبانی نمی‌کنند، نمی‌توان به سادگی استفاده کرد.



استفاده از فیلدهای XML اس کیوال سرور

در حال حاضر پشتیبانی توکاری توسط EF Code first از فیلدهای ویژه XML اس کیوال سرور وجود ندارد؛ اما استفاده از آن‌ها با رعایت چند نکته ساده، به نحو زیر است:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Xml.Linq;

namespace EF_Sample04.Models
{
public class MyXMLTable
{
public int Id { get; set; }

[Column(TypeName = "xml")]
public string XmlValue { get; set; }

[NotMapped]
public XElement XmlValueWrapper
{
get { return XElement.Parse(XmlValue); }
set { XmlValue = value.ToString(); }
}
}
}


در اینجا توسط TypeName ویژگی Column، نوع توکار xml مشخص شده است. این فیلد در طرف کدهای کلاس‌های برنامه، به صورت string تعریف می‌شود. سپس اگر نیاز بود به این خاصیت توسط LINQ to XML دسترسی یافت، می‌توان یک فیلد محاسباتی را همانند خاصیت XmlValueWrapper فوق تعریف کرد. نکته‌ دیگری را که باید به آن دقت داشت، استفاده از ویژگی NotMapped می‌باشد، تا EF سعی نکند خاصیتی از نوع XElement را (یک CLR Property) به بانک اطلاعاتی نگاشت کند.

و همچنین اگر علاقمند هستید که این قابلیت به صورت توکار اضافه شود، می‌توانید اینجا رای دهید!



نحوه تعریف Composite keys در EF Code first

کلاس نوع فعالیت زیر را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample04.Models
{
public class ActivityType
{
public int UserId { set; get; }
public int ActivityID { get; set; }
}
}

در جدول متناظر با این کلاس، نباید دو رکورد تکراری حاوی شماره کاربری و شماره فعالیت یکسانی باهم وجود داشته باشند. بنابراین بهتر است بر روی این دو فیلد، یک کلید ترکیبی تعریف کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;

namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class ActivityTypeConfig : EntityTypeConfiguration<ActivityType>
{
public ActivityTypeConfig()
{
this.HasKey(x => new { x.ActivityID, x.UserId });
}
}
}

در اینجا نحوه معرفی بیش از یک کلید را در متد HasKey ملاحظه می‌کنید.

یک نکته:
اینبار اگر سعی کنیم مثلا از متد db.ActivityTypes.Find با یک پارامتر استفاده کنیم، پیغام خطای «The number of primary key values passed must match number of primary key values defined on the entity» را دریافت خواهیم کرد. برای رفع آن باید هر دو کلید، در این متد قید شوند:

var activity1 = db.ActivityTypes.Find(4, 1);

ترتیب آن‌ها هم بر اساس ترتیبی که در کلاس ActivityTypeConfig، ذکر شده است، مشخص می‌گردد. بنابراین در این مثال، اولین پارامتر متد Find، به ActivityID اشاره می‌کند و دومین پارامتر به UserId.


بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)

سناریوهای کاربردی بسیاری را جهت جداول خود ارجاع دهنده می‌توان متصور شد و عموما تمام آن‌ها برای مدل سازی اطلاعات چند سطحی کاربرد دارند. برای مثال یک کارمند را درنظر بگیرید. مدیر این شخص هم یک کارمند است. مسئول این مدیر هم یک کارمند است و الی آخر. نمونه دیگر آن، طراحی منوهای چند سطحی هستند و یا یک مشتری را درنظر بگیرید. مشتری دیگری که توسط این مشتری معرفی شده است نیز یک مشتری است. این مشتری نیز می‌تواند یک مشتری دیگر را به شما معرفی کند و این سلسله مراتب به همین ترتیب می‌تواند ادامه پیدا کند.
در طراحی بانک‌های اطلاعاتی، برای ایجاد یک چنین جداولی، یک کلید خارجی را که به کلید اصلی همان جدول اشاره می‌کند، ایجاد خواهند کرد؛ اما در EF Code first چطور؟

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample04.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//public int? ManagerID { get; set; }
public virtual Employee Manager { get; set; }
}
}

در این کلاس، خاصیت Manager دارای ارجاعی است به همان کلاس؛ یعنی یک کارمند می‌تواند مسئول کارمند دیگری باشد. برای تعریف نگاشت‌ این کلاس به بانک اطلاعاتی می‌توان از روش زیر استفاده کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;

namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class EmployeeConfig : EntityTypeConfiguration<Employee>
{
public EmployeeConfig()
{
this.HasOptional(x => x.Manager)
.WithMany()
//.HasForeignKey(x => x.ManagerID)
.WillCascadeOnDelete(false);
}
}
}

با توجه به اینکه یک کارمند می‌تواند مسئولی نداشته باشد (خودش مدیر ارشد است)، به کمک متد HasOptional مشخص کرده‌ایم که فیلد Manager_Id را که می‌خواهی به این کلاس اضافه کنی باید نال پذیر باشد. توسط متد WithMany طرف دیگر رابطه مشخص شده است.
اگر نیاز بود فیلد Manager_Id اضافه شده نام دیگری داشته باشد، یک خاصیت nullable مانند ManagerID را که در کلاس Employee مشاهده می‌کنید،‌ اضافه نمائید. سپس در طرف تعاریف نگاشت‌ها به کمک متد HasForeignKey، باید صریحا عنوان کرد که این خاصیت، همان کلید خارجی است. از این نکته در سایر حالات تعاریف نگاشت‌ها نیز می‌توان استفاده کرد، خصوصا اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود قرار است استفاده شود و از نام‌های دیگری بجز نام‌های پیش فرض EF استفاده کرده است.




مثال‌های این سری رو از این آدرس هم می‌تونید دریافت کنید: (^)

نظرات مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
با چند تغییر زیر می‌توانید این کار را انجام دهید:
1. اضافه کردن multiple به input file.
<input type="file" name="Image1" id="Image1" multiple />
2. تغییر پارمترهای ورودی image1 به آرایه‌ای از نوع HttpPostedFileBase در اکشن UploadFiles:
 [HttpPost]
 public ActionResult UploadFiles(HttpPostedFileBase[] image1, int id)
 {
       var isAjax = this.Request.IsAjaxRequest();
       Thread.Sleep(3000);
       return Json(new { FileName = "/Uploads/filename.ext" }, "text/html",   JsonRequestBehavior.AllowGet);
 }
و سپس

multiple ajaxFileUpload

مطالب
حذف محدودیت‌های فایل‌های PDF توسط iTextSharp
پیشنیاز
«رمزنگاری فایل‌های PDF با استفاده از کلید عمومی توسط iTextSharp»

در مطلب فوق در مورد رمزنگاری اطلاعات فایل‌های PDF به کمک iTextSharp بحث شد. در مطلب جاری به نحوه رفع این محدودیت‌ها خواهیم پرداخت.

الف) رمزگشایی با استفاده از کلمه عبور
using System.IO;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfDecryptor.Core
{
    public class PasswordDecryptor
    {
        public string ReadPassword { set; get; }
        public string PdfPath { set; get; }
        public string OutputPdf { set; get; }

        public void DecryptPdf()
        {
            PdfReader.unethicalreading = true;

            PdfReader reader;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(ReadPassword))
                reader = new PdfReader(PdfPath);
            else
                reader = new PdfReader(PdfPath, System.Text.Encoding.UTF8.GetBytes(ReadPassword));

            using (var stamper = new PdfStamper(reader, new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create)))
            {
                stamper.Close();
            }
        }
    }
}
کلاس فوق دوکاربرد را می‌تواند به همراه داشته باشد:
- اگر PDF ایی صرفا دارای محدودیت چاپ بوده و این قابلیت ویژه آن غیرفعال شده است، فقط کافی است مسیر فایل PDF موجود (PdfPath) و مسیر فایل جدیدی که قرار است تولید شود (OutputPdf) ذکر گردد. خروجی فایلی خواهد بود که هیچگونه محدودیتی ندارد. این مساله هم صرفا توسط PdfReader.unethicalreading میسر شده است. به عبارتی ذکر و تنظیم edit password در فایل‌های PDF فاقد امنیت است. همین اندازه که PdfReader می‌تواند فایلی را بخواند، امکان تهیه یک کپی بدون محدودیت از آن توسط PdfStamper وجود خواهد داشت.
در مورد ReadPassword در پیشنیاز ذکر شده، توضیحات کافی به همراه تصویر وجود دارد؛ حالت خاصی که کاربران برای مشاهده محتویات فایل نیاز خواهند داشت تا کلمه‌ی عبور مرتبط را وارد نمایند. در اینجا ذکر ReadPassword الزامی  است. خروجی نهایی کلاس فوق رفع کامل این محدودیت است.


ب) رمزگشایی توسط کلید عمومی
using System.IO;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfDecryptor.Core
{
    public class Decryptor
    {
        public string PfxPath { set; get; }
        public string PfxPassword { set; get; }
        public string InputPdf { set; get; }
        public string OutputPdf { set; get; }

        public void DecryptPdf()
        {
            var certs = new PfxReader().ReadCertificate(PfxPath, PfxPassword);
            var reader = new PdfReader(InputPdf, certs.X509Certificates[0], certs.PrivateKey);
            using (var stamper = new PdfStamper(reader, new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create)))
            {
                stamper.Close();
            }
        }
    }
}
در اینجا کدهای کامل رمزگشایی فایل PDF ایی که توسط فایل‌های مخصوص PFX رمزنگاری شده است را مشاهده می‌کنید. کلاس PfxReader آن در پیشنیاز بحث موجود است.
در این حالت مسیر فایل PFX به همراه کلمه عبور آن (PfxPassword) باید مشخص شود. خروجی فایلی است بدون محدودیت خاصی.


پ.ن.
این مثال را به صورت یک فایل اجرایی از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
کاهش پیچیدگی؛ قسمت اول: الگوی مورد خاص (Special Case Pattern)
مهمترین دستاورد  الگوی شیء نال ( Null Object Pattern ) این است که جریان کنترل (branch ) برای شاخه مثبت و منفی یکسان است و هیچگونه انشعاب شرطی بر اساس آزمون‌های null وجود ندارد. شی‌ءهای حقیقی دارای یک سری از رفتار‌ها هستند؛ ولی Null Object معمولا هیچ کاری را انجام نمی‌دهد. 

Null Object دارای هیچگونه اطلاعاتی نیست. اگر ما یک برنامه تجارت داشتیم که در آن درخواست خرید، Null Object را برگرداند، در واقع تمام سر نخ‌هایی را که چرا عملیات با شکست مواجه شد‌ه‌است، کنار می‌گذاریم. آیا این مبلغ در حساب کاربری کاربر کافی نیست و یا آیا آیتمی موجود نیست؟ 

در این مقاله حالت‌هایی را که الگوی طراحی Null Object، قادر به تشخیص آنها نیست را به وسیله الگوی طراحی Special case رفع می‌کنیم.


 الگوی طراحی Special Case 

گاهی از اوقات پیش خواهد آمد که ما تسلیم شده و شیءای را برمی‌گردانیم که خودش نشان دهنده خطاست. اما همه شکست‌ها یکسان نیستند. در ابتدا، کاربر ممکن است واجد شرایط انجام خرید نباشد. اما اگر واجد شرایط باشد، آیتم مورد نظر ممکن است در انبار نباشد. در صورت موجود بودن در انبار، حساب کاربر ممکن است مبلغ کافی نداشته باشد.

بجای برگشت دادن شیء Null در تمام این موارد، ما می‌توانیم نتیجه را اصلاح کنیم و اساسا هر بار یک شیء مختلف را بازگردانیم. اینها هنوز هم نوعی از اشیاء Null هستند؛ ولی اینبار دارای معانی هستند. یکی از انها برای «حساب کاربری ناکافی» است، یکی دیگر برای «سایت در دست تعمیر و نگهداری» است و یا یکی دیگر از آنها «موجود نبودن در انبار» خواهد بود. 

چنین اشیائی به موارد خاص ( Special Case ) اشاره می‌کنند. ما می‌توانیم اشیاء مورد خاص ( Special Case ) را به عنوان نتایج واقعی عملیات بسازیم. فقط اگر تمام بررسی‌های کسب و کار به پایان برسند و عملیات موفقیت آمیز باشد، آنگاه شیء واقعی نتیجه را باز می‌گردانیم.


نمونه‌ای از پیاده سازی موارد خاص

این بخشی از رابط کاربری است که توسط سرویس‌های برنامه کاربردی اجرا می‌شود:

public interface IApplicationServices
{
    ...
    IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName);
}

لایه نمایش انتظار دارد که لایه نرم افزار یک ویو مدل به خصوصی را برای آن تولید کند. در حال حاضر ما یک سناریوی موفقیت آمیز را داریم که در آن ویو مدل شامل اطلاعات واقعی از خرید است و چندین سناریوی شکست. 

 اگرعملیات خرید با هر کدام از شرایط زیر مواجه شود به شکست می‌انجامد:

       1)  سایت در دست تعمیر و نگهداری باشد.

       2)  کاربر ثبت نشده و یا فعال نیست.

       3) آیتمی موجود نیست و یا وجود ندارد.

       4)  موجودی کاربر کم باشد.

 برای هر یک از این موارد یک کلاس خاص را ایجاد می‌کنیم که رابط کاربری IReceiptViewModel را پیاده سازی خواهد کرد. 
public class DownForMaintenance: IReceiptViewModel
{
}
این ویو مدل نشان دهنده این می‌باشد که سایت در دست تعمیر و نگهداری است. در حال حاضر هیچ اطلاعات اضافی همراه آن نیست؛ اما بعدها می‌توانیم بعضی از ویژگی‌های آن را اضافه کنیم. برای مثال زمان برآورد که سایت چه زمانی دوباره باز می‌شود. 
public class InvalidUser: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }

    public InvalidUser(string userName)
    {
        this.UserName = userName;
    }
}
این کلاس برای مواقعی که کاربر وجود نداشته باشد و یا غیر فعال باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینبار شیء مورد خاص (Special case) دارای اطلاعات اضافی مانند نام کاربری که خرید آن شکست خورده است، می‌باشد. 
توجه داشته باشید موارد خاص InvalidUser زمانی تولید می‌شوند که حالت DownForMaintenance را با موفقیت گذرانده باشیم. این دقیقا همان لحظه‌ای است که برنامه ما می‌داند کاربر وارد سیستم شده‌است. 
این قاعده کلی در الگوی طراحی مورد خاص ( Special case ) است. همانطور که از طریق منطق دامنه ( Domain Logic ) پیشرفت می‌کنید، اطلاعات بیشتری جمع آوری می‌شود که هر کدام از آنها برای تولید یک مورد مورد خاص با ارزش‌تر، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
public class OutOfStock: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public OutOfStock(string userName, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
این ویو مدل نشان دهنده این است که آیتمی موجود نیست. اینبار ما نام کاربری و نام آیتم (معتبر) را می‌دانیم. این شیء شامل اطلاعاتی است که آیتم مشخص شده توسط کاربر ثبت شده موجود در انبار موجود نیست. 
public class InsufficientFunds: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public decimal Amount { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public InsufficientFunds(string userName, decimal amount, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.Amount = amount;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
در نهایت، این مدل اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که کاربری خاص، موجودی کافی برای پرداخت اقلام درخواستی را ندارد. بازگشت یک مورد خاص ( Special case) بجای Null Object ساده که حاوی اطلاعات اضافی نیست، به ما اجازه می‌دهد که اطلاعات قابل تامل‌تری را به کاربر بازگشت دهیم.

مثال استفاده از موارد خاص ( Special case)
با این حال ما تعدادی از کلاس‌های مورد خاص را پیاده سازی کرده‌ایم که هر کدام برای سناریوهای منفی در برنامه است. در هر موردی که ما شیء null یا Null را استفاده می‌کردیم وآن را بازگشت می‌دادیم، اکنون دیگر فقط مورد خاص را ایجاد و باز می‌گردانیم.
public class ApplicationServices: IApplicationServices
{
    ...
    public IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName)
    {
        if (IsDownForMaintenance())
            return new DownForMaintenance();
        return this.domain.Purchase(Session.LoggedInUserName, itemName);
    }

    private bool IsDownForMaintenance()
    {
        return File.Exists("maintenance.lock");
    }
}
این پیاده سازی سرویس نرم افزاری است که می‌تواند برای موارد تعمیر و نگهداری در مواردی که برنامه در دست نیست، بازگرداننده شود. در غیر این صورت سرویس برنامه، سرویس  دامین را فراخوانی کرده و شیءای را که آنجا تولید می‌شود، بازگشت می‌دهد. 
در داخل سرویس دامنه، مسائل ممکن است بسیار پیچیده‌تر باشند که در اینجا پیاده سازی شده است:
public class DomainServices: IDomainServices
{
    public IReceiptViewModel Purchase(string userName, string itemName)
    {
        User user = this.userRepository.Find(userName);
        if (user == null)
            return new InvalidUser(userName);

        Account account = this.accountRepository.FindByUser(user);
        return this.Purchase(user, account, itemName);
    }

    private IReceiptViewModel Purchase(User user, Account account, string itemName)
    {
        Product item = this.productRepository.Find(itemName);
        if (item == null)
            return new OutOfStock(user.UserName, itemName);

        ReceiptDto receipt = user.Purchase(item);
        MoneyTransaction transaction = account.Withdraw(receipt.Price);
        if (transaction == null)
            return new InsufficientFunds(user.UserName, receipt.Price, itemName);

        return receipt;
    }
}
در این مورد، اگر در سرویس‌های دامنه، چیزی اشتباه برآورده شود، موارد خاصی را باز می‌گردانند. فقط در پایان اجرا، اگر همه چیز خوب پیش رود، سرویس دامنه یک شیء واقعی را بازگشت خواهد داد.
به این ترتیب زمانیکه کاربر درخواست خریدی را می‌کند، خدمات برنامه و دامنه، اطلاعات و اتفاقات لازم را به لایه نمایش ارسال می‌کنند. اگر خرید با خطا رو به رو شد، لایه نمایش یک شیء را که حاوی تمام داده‌های موجود در مورد دلایل شکست است، دریافت می‌کند. اگر خرید با موفقیت باشد، لایه نمایش یک شیء را دریافت خواهد کرد که قادر به نمایش آن به کاربر خواهد بود.

نتیجه گیری
الگوی طراحی مورد خاص، مکمل ایده الگوی Null Object است. در بسیاری از موارد، Null Object واقعا قابل اجرا نیست؛ زیرا اطلاعاتی را درباره آنکه چرا هیچ خاصیت خاصی تولید نمی‌شود، ارائه نمی‌دهد. special case شیء خاصی است که اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهد.
نتیجه این پیچیدگی در کد این است که تماس گیرنده مجبور به انجام if-then-else بر اساس اینکه آیا شیء null یا غیر null است، دیگر نیست. رفرنس‌ها همیشه غیر Null خواهند بود. تنها تفاوت قابل ملاحظه‌ای که بین الگوهای Null Object و Special case وجود دارد این است که الگوی خاص ( Special Case) رفتارهای پیچیده‌تری را از خود نشان می‌دهد. از این رو، الگوی مورد خاص را می‌توان به سناریوهای پیچیده‌تری اعمال کرد که تماس گیرنده را از منطق if-then-else محافظت می‌کند. 
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
سلام با کد ذیل _userStore واسه من نال بر میگردونه
using System.Data.Entity;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using SmartMarket.Core.Domain.Members;
using SmartMarket.Data;

namespace SmartMarket.Services.Members
{
    /// <summary>
    /// The ApplicationUserStore Class 
    /// </summary>
    public class ApplicationUserStore : UserStore<User, Role, int, UserLogin, UserRole, UserClaim>, IApplicationUserStore
    {
#region Fields (1) 

        private readonly IDbSet<User> _userStore;

#endregion Fields 

#region Constructors (2) 

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="ApplicationUserStore" /> class.
        /// </summary>
        /// <param name="dbContext">The database context.</param>
        public ApplicationUserStore(DbContext dbContext) : base(dbContext) { }

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="ApplicationUserStore"/> class.
        /// </summary>
        /// <param name="context">The context.</param>
        public ApplicationUserStore(IdentityDbContext context)
            : base(context)
        {
            _userStore = context.Set<User>();
 
        }

#endregion Constructors 

#region Methods (2) 

// Public Methods (2) 

        /// <summary>
        /// Adds to previous passwords asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="user">The user.</param>
        /// <param name="password">The password.</param>
        /// <returns></returns>
        public Task AddToPreviousPasswordsAsync(User user, string password)
        {
            user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
            return UpdateAsync(user);
        }

        /// <summary>
        /// Finds the by identifier asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="userId">The user identifier.</param>
        /// <returns></returns>
        public override Task<User> FindByIdAsync(int userId)
        {
            return Task.FromResult(_userStore.Find(userId));
        }

#endregion Methods 

        /// <summary>
        /// Creates the asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="user">The user.</param>
        /// <returns></returns>
        public override async Task CreateAsync(User user)
        {
            await base.CreateAsync(user);
            await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
        }
    }
}
مطالب
طراحی جدول فایل‌های پیوستی پایگاه داده
سناریو‌ی زیر را در نظر بگیرید:
می‌خواهید پروژه‌ای را انجام دهید که شامل جداول زیر است:
مقالات، اخبار، گالری تصاویر، گالری ویدیو، اسلایدشو، تبلیغات و ... و تمامی این جداول حداقل شامل یک فایل پیوست (عکس، فیلم، ...) می‌باشند. به طور مثال جدول مقالات دارای یک عکس نیز می‌باشد. قصد داریم تمام فایل‌ها را بر روی هاست ذخیره کرده و فقط آدرس و نام فایل را در دیتابیس ذخیره نمایم.

روش اول : استفاده از یک فیلد در هر جدول برای نگه دارای اسم فایل

مثال:
    public class Article
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public string RegisterDate { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
    }
معایب:
این روش فقط در صورتی پاسخگو می‌باشد که هر رکورد فقط شامل یک فایل باشد. به طور مثال ممکن است برای یک مقاله، چندین عکس و فایل را ضمیمه‌ی آن کنیم. در این حالت این روش پاسخ گو نمی‌باشد؛ ولی می‌توانیم به صورت زیر نیز عمل کنیم:
ایجاد جدولی برای نگهداری فایل‌های هر رکورد از مقاله :


public class ArticleFiles
{
        public int Id { get; set; }
        public string FielName { get; set; }
        public string FileExtension { get; set; } 
        public Article Article { get; set; }
        public int FileSize { get; set; }
}
 
روش دوم : ایجاد جدولی پایه برای نگهدارای تمام فایل‌های آپلود شده

می‌توانیم جدولی را به نام Attachment ایجاد کرده و هر فایلی را که آپلود می‌کنیم، مشخصات آن را در این جدول ذخیره کنیم و هر جدول هم که نیازی به فایل داشت، رابطه‌ای با این جدول برقرار کند. در این حالت خواهیم داشت:


public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public ICollection<Article> ArticleFiles { get; set; }
        public ICollection<News> NewsFiles { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }
    }
در این حالت باید بین تمام جداولی که نیاز به فایل دارند، رابطه ای با جدول Attachment داشته باشد. به طور مثال بین جدول مقالات و جدول Attachment یک رابطه‌ی یک به چند برای لیست فایل‌ها وجود خواهد داشت.


روش سوم : جدولی برای نگه داری اسم فایل‌ها، بدون رابطه

جدول Attachment در این روش، همانند روش دوم می‌باشد؛ با دو تفاوت:
1- با هیچ جدولی رابطه‌ای ندارد.
2- دو فیلد به عنوان نام جدول و Id رکورد به آن اضافه شده است.
تفاوت نسبت به روش دوم:
در روش دوم، ثبت یک رکورد، وابسته‌ی به ثبت رکورد در جدول Attachment بود و ابتدا می‌بایستی فایل در Attachment ذخیره می‌شد و بعد از بدست آوردن Id آن، رکورد مورد نظر (مقاله) را درج می‌کردیم. ولی در این روش ابتدا مقاله درج شده و بعد از آن فایل را با اسم جدول و ID رکورد مورد نظر ذخیره می‌کنیم:
public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public string TableName { get; set; }
        public int RowId { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }        
    }

حالت پنجم :

ایجاد یک کلاس پایه و ارث بری سایر کلاس‌ها از کلاس پایه و ایجاد رابطه‌ای بین کلاس پایه و کلاس‌های مشتق شده.

نظراتی پیرامون حالت‌های مختلف:

1- داشتن یک جدول الحاقات برای هر جدول
  • اضافه کردن یک فیلد: بعضی‌ها این روش را ترجیح می‌دهند. به این دلیل که هر جدول، یک جدول attachment مختص به خود دارد؛ با توجه به فیلدهایی که لازم است. به طور مثال ممکن است بعد از گذشت مدتی، نیاز باشد تا دو فیلد برای فایل‌های هر مقاله اضافه شوند که در این حالت فقط به جدول attachment مقاله اضافه خواهند شد.

2- داشتن یک جدول پایه که کل فایل‌ها در آن ذخیره شوند (روش‌های دوم و سوم)

  • متمرکز شدن کل فایل‌ها در یک جدول: بیشتر پروژه‌ها و یا برنامه نویسان (طبق تجربه‌ی بنده) یک جدول پایه را برای این منظور دوست دارند. به دلیل اینکه تمام اطلاعات یکجا باشد.
  • عدم آپلود چندین باره‌ی یک فایل: در این حالت می‌توان از یک فایل چندین بار در چند جای مختلف استفاده نمود و در فضای هاست صرفه جویی می‌شود. این روش مدیریت سختی دارد و نیازمند کوئری‌های بیشتری می‌باشد.
  • وجود فیلد‌های زیاد null در جدول: در این حالت ممکن است ردیف‌هایی با ستون‌های مقدار null در جدول زیاد شوند. فرض کنید دو فیلد در جدول attachment وجود دارند که فقط توسط جدول مقالات مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بقیه‌ی جداول بدون استفاده می‌باشند.


از کدام روش استفاده کنیم؟

نمی توان پیشنهاد کرد که الزاما از کدامیک از روش‌های بالا باید استفاده کنیم؛ چون نیازمندهای‌های هر پروژه با هم متفات است و نمی‌توان نسخه‌ای خاص را برای همه تجویز کرد.

مطالب
آشنایی و استفاده از WCF Data Services در Visualstudio 2012
مقدمه:

WCF Data Services جزئی از NET Framework است که امکان ایجاد سرویس دهنده‌های با قرارداد OData را به روی وب یا Intranet با استفاده از REST مهیا می‌سازد. OData از داده هایی که با Url آدرس پذیر هستند استفاده می‌نماید. دسترسی و تغییر داده‌ها با استفاده از استاندارد HTTP و کلمات GET، PUT، POST و DELETE صورت می‌پذیرد. برای اینکه درک بهتری داشته باشید به یک مثال می‌پردازیم.

ایجاد یک برنامه سرویس دهنده WCF Data Service در 2012 VisualStudio
  1. یک ASP.NET Web Application با نام NorthwindService ایجاد نمایید و بر روی پروژه راست کلیک کنید و از منوی Add گزینه New Item را انتخاب نمایید  از پنجره باز شده از دسته Data گزینه ADO.NET Entity Data Model  را انتخاب و نام ان را Northwind بگذارید.
  2. از پنجره باز شده Generate from Databaseرا انتخاب و با انتخاب کانکشن از نوع Sql Server Compact 4  اتصال به فایل Northwind.sdf را انتخاب تا کلاس‌های لازم تولید شود.
  3. برای تولید data service بر روی پروژه راست کلیک کنید و از منوی Add گزینه New Item را انتخاب نمایید از پنجره باز شده گزینه  WCF Data Service را انتخاب و نام آن را Northwind.svc بگذارید. کد زیر خودکار تولید می‌شود
     public class Northwind : DataService< /* TODO: put your data source class name here */ >
        {
            // This method is called only once to initialize service-wide policies.
            public static void InitializeService(DataServiceConfiguration config)
            {
                // TODO: set rules to indicate which entity sets and service operations are visible, updatable, etc.
                // Examples:
                // config.SetEntitySetAccessRule("MyEntityset", EntitySetRights.AllRead);
                // config.SetServiceOperationAccessRule("MyServiceOperation", ServiceOperationRights.All);
                config.DataServiceBehavior.MaxProtocolVersion = DataServiceProtocolVersion.V3;
            }
        }
  4. برای دسترسی به موجودیت‌های Northwind بجای عبارت put your data source نام مدل را تایپ کنید
    public class Northwind : DataService<NorthwindEntities>
  5. برای فعال کردن دسترسی به منابع data source متغیر config کلاس DataServiceConfiguration را بصورت زیر تنظیم نمایید. تابع SetEntitySetAccessRule با گرفتن نام موجودیت و نحوه دسترسی امکان استفاده از این موجودیت را با استفاده از WCF Data Service فزاهم می‌نمایید. مثلا در زیر امکان دسترسی به موجودیت Orders را با امکان خواندن همه، نوشتن ادقامی و جایگزین فراهم نموده است.
    config.SetEntitySetAccessRule("Orders", EntitySetRights.AllRead 
         | EntitySetRights.WriteMerge 
         | EntitySetRights.WriteReplace );
    config.SetEntitySetAccessRule("Customers", EntitySetRights.AllRead);
  6. اگر بخواهیم امکان خواندن همه موجودیت‌ها را فراهم کنیم از کد زیر می‌توانیم استفاده نمایید که * به معنای همه موجودیت‌های data model می‌باشد
    config.SetEntitySetAccessRule("*", EntitySetRights.AllRead);

دسترسی به WCF Data Service بوسیله مرورگر وب
برای دسترسی به وب سرویس برنامه را اجرا نمایید تا آدرس http://localhost:8358/Northwind.svc مشخصات وب سرویس را نمایش دهد
<service xmlns="http://www.w3.org/2007/app" xmlns:atom="http://www.w3.org/2005/Atom" xml:base="http://localhost:8358/Northwind.svc/">
<workspace>
<atom:title>Default</atom:title>
<collection href="Categories">
<atom:title>Categories</atom:title>
</collection>
<collection href="Customers">
<atom:title>Customers</atom:title>
</collection>
<collection href="Employees">
<atom:title>Employees</atom:title>
</collection>
<collection href="Order_Details">
<atom:title>Order_Details</atom:title>
</collection>
<collection href="Orders">
<atom:title>Orders</atom:title>
</collection>
<collection href="Products">
<atom:title>Products</atom:title>
</collection>
<collection href="Shippers">
<atom:title>Shippers</atom:title>
</collection>
<collection href="Suppliers">
<atom:title>Suppliers</atom:title>
</collection>
</workspace>
</service>
 حال اگر آدرس را به http://localhost:8358/Northwind.svc/Products وارد نمایید لیست کالا‌ها بصورت Atom xml قابل دسترس می‌باشد.
ایجاد یک برنامه گیرنده WCF Data Service در Visual Studio 2012
  1. بر روی Solution پروژه جاری راست کلیک و از منوی Add گزینه New Project را انتخاب و یک پروژه از نوع WPF Application با نام NorthwindClient ایجاد نمایید.
  2. در پنجره MainWindow مانند کد زیر از یک Combobox و DataGrid برای نمایش اطلاعات استفاده نمایید
        <Window x:Class="MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="Northwind Orders" Height="335" Width="425" 
            Name="OrdersWindow" Loaded="Window1_Loaded">
        <Grid Name="orderItemsGrid">
            <ComboBox DisplayMemberPath="Order_ID" ItemsSource="{Binding}"
                      IsSynchronizedWithCurrentItem="true" 
                      Height="23" Margin="92,12,198,0" Name="comboBoxOrder" VerticalAlignment="Top"/>
            <DataGrid ItemsSource="{Binding Path=Order_Details}"  
                      CanUserAddRows="False" CanUserDeleteRows="False"  
                      Name="orderItemsDataGrid" Margin="34,46,34,50"
                      AutoGenerateColumns="False">
                <DataGrid.Columns>
                    <DataGridTextColumn  Header="Product" Binding="{Binding Product_ID, Mode=OneWay}" />
                    <DataGridTextColumn  Header="Quantity" Binding="{Binding Quantity, Mode=TwoWay}" />
                    <DataGridTextColumn  Header="Price" Binding="{Binding UnitPrice, Mode=TwoWay}" />
                    <DataGridTextColumn  Header="Discount" Binding="{Binding Discount, Mode=TwoWay}" />                
                </DataGrid.Columns>     
            </DataGrid>
            <Label Height="28" Margin="34,12,0,0" Name="orderLabel" VerticalAlignment="Top" 
                   HorizontalAlignment="Left" Width="65">Order:</Label>
            <StackPanel Name="Buttons" Orientation="Horizontal" HorizontalAlignment="Right" 
                        Height="40" Margin="0,257,22,0">
                <Button Height="23" HorizontalAlignment="Right" Margin="0,0,12,12" 
                    Name="buttonSave" VerticalAlignment="Bottom" Width="75" 
                        Click="buttonSaveChanges_Click">Save Changes
                </Button>
                <Button Height="23" Margin="0,0,12,12" 
                    Name="buttonClose" VerticalAlignment="Bottom" Width="75" 
                        Click="buttonClose_Click">Close</Button>
            </StackPanel>
        </Grid>
    </Window>

  3. برای ارجاع به wcf data service بر روی پروژه راست کلیک و گزینه Add Service Reference را انتخاب نمایید در پنجره باز شده گزینه Discover را انتخاب تا سرویس را یافته و نام Namespase را Northwind بگذارید.
  4. حال مانند کد زیر یک شی از مدل NorthwindEntities با آدرس وب سرویس ایجاد نموده ایم و نتیحه کوئری با استفاده از کلاس DataServiceCollection به DataContext گرید انتصاب داده ایم که البته پیش فرض آن آشنایی با DataBinding در WPF است.
            private NorthwindEntities context;
            private string customerId = "ALFKI";
            private Uri svcUri = new Uri("http://localhost:8358/Northwind.svc");
    
            private void Window1_Loaded(object sender, RoutedEventArgs e)
            {
                try
                {
                    context = new NorthwindEntities(svcUri);
                    var ordersQuery = from o in context.Orders.Expand("Order_Details")
                                      where o.Customers.Customer_ID == customerId
                                      select o;
                    DataServiceCollection<Orders> customerOrders = new DataServiceCollection<Orders>(ordersQuery);
                    this.orderItemsGrid.DataContext = customerOrders;
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    MessageBox.Show(ex.ToString());
                }
            }
    
  5. با صدا زدن تابع SaveChanges مدل می‌توانید تغییرات را در پایگاه داده ذخیره نمایید.
    private void buttonSaveChanges_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
    {
        try
        {
            context.SaveChanges();
        }
        catch (DataServiceRequestException ex)
        {
            MessageBox.Show(ex.ToString());
    
        }
    }

  1. برنامه را اجرا نمایید تا خروجی کار را مشاهده نمایید. مقادیر Quantity را تغییر دهید و دکمه Save Changes را انتخاب تا تغییرات دخیره شود.
در اینجا در یک برنامه ویندوزی استفاده از WCF Data Service را تست نمودیم اما براحتی به همین شیوه در یک برنامه وب نیز قابل استفاده است.