نظرات مطالب
MVC vs 3-Tier Pattern
همون لایه UI هم نیاز به جداسازی کدهای نمایشی از کدهای مدیریت کننده آن برای بالابردن امکان آزمایش کردن و یا حتی استفاده مجدد قسمت‌های مختلف اون داره. در این حالت شما راحت نمی‌تونید MVC و Web forms رو در یک سطح قرار بدی (که اگر اینطور بود اصلا نیازی به MVC نبود؛ نیازی به MVVM برای سیلورلایت یا WPF نبود و یا نیازی به MVP برای WinForms یا Web forms نبود).
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت هشتم
تا اینجا می‌دانیم که View که با Xaml نوشته می‌شود؛ مسئولیت ظاهر صفحات را به عهده داشته و View Model که با CSharp نوشته می‌شود نیز منطق هر صفحه را مدیریت می‌کند.
حال اگر بخواهیم در مثال Login، در صورتی که UserName و یا Password خالی بودند، به کاربر هشدار دهیم چه؟ برای این کار شما می‌توانید با توجه به دسترسی کد CSharp به صد در صد امکانات هر سیستم عامل، مثلا در Android از MakeToast استفاده کنید، ولی این کار باعث می‌شود مجبور شوید برای Android - iOS - Windows کدی متفاوت بنویسید که البته همه CSharp ای هستند، ولی به هر حال سه بار نوشتن یک چیز اصلا جالب نیست!
توجه: اگر پروژه XamApp را ندارید، آن را Clone کنید و اگر دارید، آخرین تغییرات را Pull کنید. مواردی که در ادامه گفته شده‌اند، در آخرین سورس‌های پروژه XamApp وجود دارند.
یک کتابخانه که این کار را برای ما ساده سازی می‌کند Acr User Dialogs است که قابلیت نمایش دادن Toast - Alert - Confirm - Action Sheet - Loading و ... را با یک کد و برای هر سه پلتفرم دارد. برای استفاده از این کتابخانه، ابتدا روی پروژه XamApp راست کلیک کرده و در Manage Nuget Packages پکیج Acr User Dialogs را نصب کنید.
برای نصب Package مربوطه، دقت کنید که Package Source در گوشه سمت راست-بالا روی All قرار گرفته باشد:

سپس در پروژه XamApp.Android، در کلاس Main Activity، کد زیر را قرار دهید:
 UserDialogs.Init(this); // Before Forms.Init
ممکن است ویژوال استودیو کلاس UserDialogs را نشناسد و کمکی برای افزودن using مربوطه در بالای کلاس MainActivity نکند. در این صورت ویژوال استودیو را باز و بسته کنید تا روال Restore کردن Nuget Package‌ها این بار به صورت کامل انجام شود و بتوانید این کلاس را ببینید و استفاده کنید.
نکته مهم: در آموزش خیلی از کتابخانه‌های Xamarin Forms، به شما گفته می‌شود که Nuget مربوطه را در پروژه Android-iOS-UWP نیز نصب کنید. در نسخه‌های اخیر Visual Studio نیازی به این کار نیست و بیهوده پروژه را شلوغ نکنید!

بعد از نصب، می‌توانیم از UserDialogs.Instance و متدهای آن برای نمایش هشدار و ... در هر جای پروژه استفاده کنیم؛ چون که اینها  static هستند. اما اگر اهل استفاده از Dependency injection و تست خودکار و سایر موارد ایده آل باشید، می‌دانید که استفاده از هر آنچه که static باشد، در اکثر مواقع ایده خوبی نیست.
کانفیگ کردن Dependency injection برای این کتابخانه کار ساده‌ای است. فقط کافی است کد زیر را در فایل App.xaml.cs در پروژه XamApp، به متد RegisterTypes اضافه کنید:
containerBuilder.RegisterInstance(UserDialogs.Instance);
RegisterInstance یکی از متدهای کتابخانه معروف و محبوب Autofac است که برای Dependency injection ساخته شده است.
در متد Login در LoginViewModel برای هشدار دادن خالی بودن نام کاربری یا رمز عبور، به جای استفاده مستقیم از UserDialogs.Instance می‌توانیم IUserDialogs را به صورت یک Property تعریف نموده و از آن استفاده کنیم. وظیفه پر کردن آن Property به عهده Autofac است و ما کار بیشتری نداریم!
public IUserDialogs UserDialogs { get; set; }

public async Task Login()
{
      if (string.IsNullOrWhiteSpace(UserName) || string.IsNullOrWhiteSpace(Password))
           await UserDialogs.AlertAsync(message: "Please provide UserName and Password!", title: ")-:", okText: "Ok!");
}
به سادگی نصب یک Nuget Package در پروژه XamApp، فراخوانی یک متد Init در پروژه XamApp.Android و یک خط کانفیگ برای Autofac، می‌توانید از IUserDialogs در تمامی View Model‌های خود استفاده کنید.
فرض کنید بعد از این که مطمئن شدید نام کاربری و رمز عبور خالی نیستند، می‌خواهید یک Request به سرور بفرستید و نام کاربری و رمز عبور را اعتبار سنجی کنید. ممکن است به خاطر کندی اینترنت یا سرور یا هر چیز دیگری، این پروسه کمی طول بکشد و نشان دادن یک Loading ایده خوبی است. چون فعلا نمی‌خواهیم درگیر فراخوانی سرور شویم، این طول کشیدن را من با Task.Delay شبیه سازی می‌کنم و Loading مربوطه را نمایش می‌دهم:
using (UserDialogs.Loading("Logging in...", maskType: MaskType.Black))
{
     // Login implementation ...
     await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(3));
}

بررسی Navigation در Xamarin Forms
اگر در متد OnInitializedAsync در App.xaml.cs کد
await NavigationService.NavigateAsync("/Login", animated: false);
را داشته باشیم، وقتی برنامه اجرا می‌شود، ما به صفحه لاگین می‌رویم؛ این از تکلیف اولین صفحه برنامه! حال اگر در LoginViewModel بخواهیم در صورت موفقیت آمیز بودن فرآیند لاگین، مثلا به صفحه HelloWorld برویم چه؟ در این صورت در متد Login داریم:
await NavigationService.NavigateAsync("/Nav/HelloWorld");
چون کلاس LoginViewModel از BitViewModelBase ارث بری کرده است، به صورت پیش فرض دارای NavigationService هست. در رشته (string) استفاده شده، یعنی "/Nav/HelloWorld" چند نکته وجود دارد:
1- آن / اول اگر وجود داشته باشد، یعنی اینکه بعد از باز کردن صفحه HelloWorld، صفحه یا صفحات قبلی (در این مثال یعنی صفحه Login) از بین برده می‌شوند و امکان برگشت به آنها وجود ندارد. طبیعی است که بعد از لاگین موفق، فرد انتظار ندارد با زدن Back به صفحه لاگین باز گردد! ولی مثالی را فرض کنید که در یک صفحه، لیست محصولات فروشگاه را نمایش داده‌ایم و روی هر محصول که کلیک کنیم، به صفحه نمایش جزئیات آن محصول می‌رویم. در این صورت انتظار داریم با زدن Back، به صفحه لیست محصولات برگردیم، در این مثال از / در ابتدا استفاده نمی‌کنیم.

2- آن Nav/ به معنی این است که ابتدا Navigation Page را ایجاد و HelloWorld را درون Navigation Page باز کن. Navigation Page خود دارای امکانات زیادی است. عموما در برنامه‌ها، Title صفحه و دکمه Back نرم افزاری و Search bar را در Nav Bar مربوط به Navigation Page قرار می‌دهند. در Xamarin Forms حتی می‌توانید با Xaml، کل Nav Bar را خودتان Customize کنید و یا اینکه از امکان Large titles در iOS 11 استفاده کنید! درخواست بودن Nav Bar لازم است فقط یک بار انجام شود. لازم نیست و نباید ابتدای رفتن به هر صفحه از Nav/ استفاده کنید.


3- ممکن است بخواهید هنگام رفتن از صفحه‌ای به صفحه دیگر، پارامتر نیز ارسال کنید. اگر برای مثال صفحه اول لیست محصولات را نمایش می‌دهد و با زدن روی هر محصول قرار است به صفحه‌ای برویم که جزئیات آن محصول را ببینیم، بهتر است Id آن محصول به صورت پارامتر به صفحه دوم ارسال شود. برای این کار داریم:

await NavigationService.NavigateAsync("ProductDetail", new NavigationParameters
{
      { "productId", productId }
});

حال سؤال این است که در صفحه جزئیات یک محصول، چگونه productId را بگیریم؟ فرض کنید دو صفحه ProductsList و ProductDetail را داریم. هر صفحه دارای View و View Model است. در ViewModel مربوط به ProductDetail، یعنی ProductDetailViewModel که از BitViewModelBase ارث بری کرده‌است، می‌توانیم متد OnNavigatedToAsync را override کنیم. در آنجا به پارامترهای ارسال شده دسترسی داریم:

public async override Task OnNavigatedToAsync(INavigationParameters parameters)
{
      await base.OnNavigatedToAsync(parameters);
      Guid productId = parameters.GetValue<Guid>("productId");
}

هر ViewModel علاوه بر OnNavigatedTo می تواند دارای OnNavigatedFrom هم باشد که زمانیکه داریم از صفحه مربوطه خارج می‌شویم، فراخوانی می‌شود.


4- برای نمایش صفحه به صورت Popup کافی است بجای اینکه View ما یک Content Page باشد، یک PopupPage باشد (برای درک بهتر، فایل IntroView.xaml را در فولدر Views باز کنید).

حتی می‌توانید Animation مربوط به باز شدن پاپ آپ را هم کاملا Customize کنید. مثلا زمان باز شدن، از سمت راست صفحه وارد شود و زمان خارج شدن، Fade out شود. باز کردن Popup در Navigation Page معنی نمی‌دهد، پس با Nav/ در اینجا کاری نداریم. در مثال ما، بعد از لاگین می‌خواهیم یک صفحه Intro شامل هشدارها و راهنمایی‌های اولیه را در قالب Popup به کاربر نمایش دهیم. Popup‌ها می‌توانند همچون Content Page‌ها، دارای View Model باشند و مواردی چون OnNavigatedTo، ارسال پارامتر و هر آنچه که گفته شد، در مورد آنها نیز صدق می‌کند.


5- برای Master/Detail کافی است بجای Nav/HelloWorld/ از MasterDetail/Nav/HelloWorld/ استفاده کنید. این عمل باعث می‌شود HelloWorld در داخل Navigation Page و Navigation Page داخل Master Detail باز شود. از این ساده‌تر امکان ندارد!

برای تغییر UI مربوط به Master که از سمت چپ باز می‌شود، فایل XamAppMasterDetailView.xaml را تغییر دهید.


در قسمت بعدی به جزئیات Binding خواهیم پرداخت.

مطالب
ASP.NET MVC #19

مروری بر امکانات Caching اطلاعات در ASP.NET MVC

در برنامه‌های وب، بالاترین حد کارآیی برنامه‌ها از طریق بهینه سازی الگوریتم‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه با بکارگیری امکانات Caching سبب خواهیم شد تا اصلا کدی اجرا نشود. در ASP.NET MVC این هدف از طریق بکارگیری فیلتری به نام OutputCache میسر می‌گردد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، OutputCache را به یک اکشن متد یا حتی به یک کنترلر نیز می‌توان اعمال کرد. به این ترتیب HTML نهایی حاصل از View متناظر با اکشن متد جاری فراخوانی شده، Cache خواهد شد. سپس زمانیکه درخواست بعدی به سرور ارسال می‌شود، نتیجه دریافت شده، همان اطلاعات Cache شده قبلی است و عملا در سمت سرور کدی اجرا نخواهد شد. در اینجا توسط پارامتر Duration، مدت زمان معتبر بودن کش حاصل، برحسب ثانیه مشخص می‌شود. VaryByParam مشخص می‌کند که اگر متدی پارامتری را دریافت می‌کند، آیا باید به ازای هر مقدار دریافتی، مقادیر کش شده متفاوتی ذخیره شوند یا خیر. در اینجا چون متد Index پارامتری ندارد، از مقدار none استفاده شده است.


مثال یک
یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر جدید Home را نیز به آن اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}

همچنین کدهای View متد Index را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

در اینجا نمایش دو زمان دریافتی از کنترلر و زمان محاسبه شده در View را مشاهده می‌کنید. هدف این است که بررسی کنیم آیا فیلتر OutputCache بر روی این دو مقدار تاثیری دارد یا خیر.
برنامه را اجرا نمائید. سپس چند بار صفحه را Refresh کنید. مشاهده خواهید کرد که هر دو زمان یاد شده تا 60 ثانیه، تغییری نخواهند کرد و حاصل نهایی از Cache خواهنده می‌شود.
کاربرد یک چنین حالتی برای مثال نمایش اطلاعات بازدیدهای یک سایت است. نباید به ازای هر کاربر وارد شده به سایت، یکبار به بانک اطلاعاتی مراجعه کرد و آمار جدیدی را تهیه نمود. یا برای نمونه اگر جایی قرار است اطلاعات وضعیت آب و هوا نمایش داده شود، بهتر است این اطلاعات، مثلا هر نیم ساعت یکبار به روز شود و نه به ازای هر بازدید جدید از سایت، توسط صدها بازدید کننده همزمان. یا برای مثال کش کردن خروجی فید RSS یک بلاگ به مدت چند ساعت نیز ایده خوبی است. از این لحاظ که اگر اطلاعات بلاگ شما روزی یکبار به روز می‌شود، نیازی نیست تا به ازای هر برنامه فیدخوان، یکبار اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و پروسه رندر نهایی فید صورت گیرد. منوهای پویای یک سایت نیز در همین رده قرار می‌گیرند. دریافت اطلاعات منوهای پویای سایت به ازای هر درخواست رسیده کاربری جدید، کار اشتباهی است. این اطلاعات نیز باید کش شوند تا بار سرور کاهش یابد. البته تمام این‌ها زمانی میسر خواهند شد که اطلاعات سمت سرور کش شوند.


مثال دو
همان مثال قبلی را در اینجا جهت بررسی پارامتر VaryByParam به نحو زیر تغییر می‌دهیم:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index(string parameter)
{
ViewBag.Msg = parameter ?? string.Empty;
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}


در اینجا یک پارامتر به متد Index اضافه شده است. مقدار آن به ViewBag.Msg انتساب داده شده و سپس در View ، در بین تگ‌های h2 نمایش داده خواهد شد. همچنین یک فرم ساده هم جهت ارسال parameter به متد Index اضافه شده است:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>@ViewBag.Msg</h2>

<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

@using (Html.BeginForm())
{
@Html.TextBox("parameter")
<input type="submit" />
}

اکنون برنامه را اجرا کنید. در TextBox نمایش داده شده یکبار مثلا بنویسید Test1 و فرم را به سرور ارسال نمائید. سپس مقدار Test2 را وارد کرده و ارسال نمائید. در بار دوم، خروجی صفحه همانند زمانی است که مقدار Test1 ارسال شده است. علت این است که مقدار VaryByParam به none تنظیم شده است و صرفنظر از ورودی کاربر، همان اطلاعات کش شده قبلی بازگشت داده خواهد شد. برای رفع این مشکل، متد Index را به نحو زیر تغییر دهید، به طوریکه مقدار VaryByParam به نام پارامتر متد جاری اشاره کند:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)

در ادامه مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون یکبار مقدار Test1 را به سرور ارسال کنید. سپس مقدار Test2 را ارسال نمائید. مجددا همین دو مرحله را با مقادیر Test1 و Test2 تکرار کنید. مشاهده خواهید کرد که اینبار اطلاعات بر اساس مقدار پارامتر ارسالی کش شده است.



تنظیمات متفاوت OutputCache

الف) VaryByParam : اگر مساوی none قرار گیرد، همواره همان مقدار کش شده قبلی نمایش داده می‌شود. اگر مقدار آن به نام پارامتر خاصی تنظیم شود، اطلاعات کش شده بر اساس مقادیر متفاوت پارامتر دریافتی، متفاوت خواهند بود. در اینجا پارامترهای متفاوت را با یک «,» می‌توان از هم جدا ساخت. اگر تعداد پارامترها زیاد است می‌توان مقدار VaryByParam را مساوی با * قرار داد. در این حالت به ازای مقادیر متفاوت دریافتی پارامترهای مختلف، اطلاعات مجزایی در کش قرار خواهد گرفت. این روش آخر آنچنان توصیه نمی‌شود چون سربار بالایی دارد و حجم بالایی از اطلاعات بر اساس پارامترهای مختلف، باید در کش قرار گیرند.
ب) Location : مکان قرارگیری اطلاعات کش شده را مشخص می‌کند. مقدار آن نیز بر اساس یک enum به نام OutputCacheLocation مشخص می‌گردد. در این حالت برای مثال می‌توان مکان‌های Server، Client و ServerAndClient را مقدار دهی نمود. مقدار Downstream به معنای کش شدن اطلاعات بر روی پروکسی سرورهای بین راه و یا مرورگرها است. پیش فرض آن Any است که ترکیبی از Server و Downstream می‌باشد.
اگر قرار است اطلاعات یکسانی به تمام کاربران نمایش داده شود، مثلا محتوای لیست یک منوی پویا،‌ محل قرارگیری اطلاعات کش باید سمت سرور باشد. اگر نیاز است به ازای هر کاربر محتوای اطلاعات کش شده متفاوت باشد، بهتر است محل سمت کلاینت را مقدار دهی نمود.
ج) VaryByHeader : اطلاعات، بر اساس هدرهای مشخص شده، کش می‌شوند. برای مثال مرسوم است که از Accept-Language در اینجا استفاده شود تا اطلاعات مثلا فرانسوی کش شده، به کاربر آلمانی تحویل داده نشود.
د) VaryByCustom :‌ در این حالت نام یک متد استاتیک تعریف شده در فایل global.asax.cs باید مشخص گردد. توسط این متد کلید رشته‌ای اطلاعاتی که قرار است کش شود، بازگشت داده خواهد شد.
ه) SqlDependency : در این حالت اطلاعات تا زمانیکه تغییری در جداول بانک اطلاعاتی SQL Server صورت نگیرد، کش خواهد شد.
و) Nostore : به پروکسی سرورهای بین راه و همچنین مرورگرها اطلاع می‌دهد که اطلاعات را نباید کش کنند. اگر قسمت اعتبار سنجی این سری را به خاطر داشته باشید، چنین تعریفی در قسمت Remote validation بکارگرفته شد:

[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]  

و یا می‌توان برای اینکار یک فیلتر سفارشی را نیز تهیه کرد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Helper
{
/// <summary>
/// Adds "Cache-Control: private, max-age=0" header,
/// ensuring that the responses are not cached by the user's browser.
/// </summary>
public class NoCachingAttribute : ActionFilterAttribute
{
public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
{
base.OnActionExecuted(filterContext);
filterContext.HttpContext.Response.CacheControl = "private";
filterContext.HttpContext.Response.Cache.SetMaxAge(TimeSpan.FromSeconds(0));
}
}
}

کار این فیلتر اضافه کردن هدر «Cache-Control: private, max-age=0» به Response است.


استفاده از فایل Web.Config برای معرفی تنظیمات Caching

یکی دیگر از تنظیمات ویژگی OutputCache، پارامتر CacheProfile است که امکان تنظیم آن در فایل web.config نیز وجود دارد. برای نمونه تنظیمات زیر را به قسمت system.web فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید:


<system.web>
<caching>
<outputCacheSettings>
<outputCacheProfiles>
<add name="Aggressive" location="ServerAndClient" duration="300"/>
<add name="Mild" duration="100" location="Server" />
</outputCacheProfiles>
</outputCacheSettings>
</caching>

سپس مثلا برای استفاده از پروفایلی به نام Aggressive، خواهیم داشت:

[OutputCache(CacheProfile = "Aggressive", VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)


استفاده از ویژگی به نام donut caching

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که OutputCache، کل خروجی یک View را بر اساس پارامترهای مختلفی که دریافت می‌کند، کش خواهد کرد. در این بین اگر بخواهیم تنها قسمت کوچکی از صفحه کش نشود چه باید کرد؟ برای حل این مشکل قابلیتی به نام cache substitution که به donut caching هم معروف است (چون آن‌را می‌توان به شکل یک donut تصور کرد!) در ASP.NET MVC قابل استفاده است.

@{ Response.WriteSubstitution(ctx => DateTime.Now.ToShortTimeString()); }

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای تعریف یک چنین اطلاعاتی باید از متد Response.WriteSubstitution در یک view استفاده کرد. در این مثال، نمایش زمان جاری معرفی شده، صرف نظر از وضعیت کش صفحه جاری، کش نخواهد شد.

عکس آن هم ممکن است. فرض کنید که صفحه جاری شما از سه partial view تشکیل شده است. هر کدام از این partial viewها نیز مزین به OutpuCache هستند. اما صفحه اصلی درج کننده اطلاعات این سه partial view فاقد ویژگی Output کش است. در این حالت تنها اطلاعات این partial viewها کش خواهند شد و سایر قسمت‌های صفحه با هر بار درخواست از سرور، مجددا بر اساس اطلاعات جدید به روز خواهند شد. حالت توصیه شده نیز همین مورد است و متد Response.WriteSubstitution را صرفا جهت اطلاعات عمومی درنظر داشته باشید.


استفاده از امکانات Data Caching به صورت مستقیم

مطالبی که تا اینجا عنوان شدند به کش کردن اطلاعات Response اختصاص داشتند. اما امکانات Caching موجود، به این مورد خلاصه نشده و می‌توان اطلاعات و اشیاء را نیز کش کرد. برای مثال اطلاعات «با سطح دسترسی عمومی» دریافتی از بانک اطلاعاتی توسط یک کوئری را نیز می‌توان کش کرد. جهت انجام اینکار می‌توان از متدهای HttpRuntime.Cache.Insert و یا HttpContext.Cache.Insert استفاده کرد. استفاده از HttpContext.Cache.Insert حین نوشتن Unit tests دردسر کمتری دارد و mocking آن ساده است؛ از این جهت که بر اساس HttpContextBase تعریف شده‌است.
در ادامه یک کلاس کمکی نوشتن اطلاعات در cache و سپس بازیابی آن‌را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace MvcApplication16.Helper
{
public static class CacheManager
{
public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
{
if (data == null) return;
httpContext.Cache.Add(
key,
data,
null,
DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
TimeSpan.Zero,
CacheItemPriority.AboveNormal,
null);
}

public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
var data = httpContext.Cache[key];
if (data != null)
return (T)data;
return default(T);
}

public static void InvalidateCache(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
httpContext.Cache.Remove(key);
}
}
}

و برای استفاده از آن در یک اکشن متد، ابتدا نیاز است فضای نام این کلاس تعریف شود و سپس برای نمونه متد HttpContext.CacheInsert در دسترس خواهد بود. HttpContext یکی از خواص تعریف شده در شیء کنترلر است که با ارث بری کنترلرها از آن، همواره در دسترس می‌باشد.
در اینجا برای نمونه اطلاعات یک لیست جنریک دریافتی از بانک اطلاعاتی را مثلا 10 دقیقه (بسته به پارامتر durationMinutes آن) می‌توان کش کرد و سپس توسط متد CacheRead آن‌را دریافت نمود. اگر متد CacheRead نال برگرداند به معنای خالی بودن کش است. بنابراین یکبار اطلاعات را از بانک اطلاعاتی دریافت نموده و سپس آن‌را کش خواهیم کردیم.
البته هستند ORMهایی که یک چنین کارهایی را به صورت توکار پشتیبانی کنند. به مکانیزم آن، Second level cache هم گفته می‌شود؛ به علاوه امکان استفاده از پروایدرهای دیگری را بجز کش IIS برای ذخیره سازی موقتی اطلاعات نیز فراهم می‌کنند.
همچنین باید دقت داشت این اعداد مدت زمان، هیچگونه ضمانتی ندارند. اگر IIS احساس کند که با کمبود منابع مواجه شده است، به سادگی شروع به حذف اطلاعات موجود در کش خواهد کرد.


نکته امنیتی مهم!
به هیچ عنوان از OutputCache در صفحاتی که نیاز به اعتبار سنجی دارند، استفاده نکنید و به همین جهت در قسمت کش کردن اطلاعات، بر روی «اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی» تاکید شد.
فرض کنید کارمندی به صفحه مشاهده فیش حقوقی خودش مراجعه کرده است. این ماه هم اضافه حقوق آنچنانی داشته است. شما هم این صفحه را به مدت سه ساعت کش کرده‌اید. آیا می‌توانید تصور کنید اگر همین گزارش کش شده با این اطلاعات، به سایر کارمندان نمایش داده شود چه قشقرقی به پا خواهد شد؟!
بنابراین هیچگاه اطلاعات مخصوص به یک کاربر اعتبار سنجی شده را کش نکنید و «تنها» اطلاعاتی نیاز به کش شدن دارند که عمومی باشند. برای مثال لیست آخرین اخبار سایت؛ لیست آخرین مدخل‌های فید RSS سایت؛ لیست اطلاعات منوی عمومی سایت؛ لیست تعداد کاربران مراجعه کننده به سایت در طول یک روز؛ گزارش آب و هوا و کلیه اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی که کش شدن آن‌ها مشکل ساز نباشد.
به صورت خلاصه هیچگاه در کدهای شما چنین تعریفی نباید مشاهده شود:
[Authorize]
[OutputCache(Duration = 60)]
public ActionResult Index()




مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی
فعال سازی تنظیمات مسیریابی

یکی دیگر از تغییرات عمده‌ی ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، نحوه‌ی مدیریت مسیریابی‌های سیستم است. در نگارش‌های قبلی مبتنی بر HTTP Moduleها، مسیریابی‌ها توسط یک HTTP Module مخصوص، با pipeline اصلی ASP.NET یکپارچه شده‌اند و زمانیکه مسیر درخواستی با تنظیمات سیستم تطابق داشته باشد، پردازش کار به HTTP Handler مخصوص ASP.NET MVC منتقل می‌شود:


اما در ASP.NET Core مبتنی بر میان افزارها، زیر ساخت مسیریابی به صورت زیر تغییر کرده‌است:


میان افزار ASP.NET MVC را که در قسمت قبل فعال کردیم، باید بتواند کنترلر و اکشن متد متناظر با URL درخواستی را مشخص کند. این تصمیم گیری نیز بر اساس تنظیماتی به نام Routing انجام می‌شود. در قسمت قبل، حالت ساده و پیش فرض این تنظیمات را مورد استفاده قرار دادیم
 app.UseMvcWithDefaultRoute();
که مطابق سورس ASP.NET Core، معادل است با فراخوانی متد app.UseMvc، با قالب پیش فرضی به صورت زیر:
    public static IApplicationBuilder UseMvcWithDefaultRoute(this IApplicationBuilder app)
    {
      if (app == null)
        throw new ArgumentNullException("app");
      return app.UseMvc((Action<IRouteBuilder>) (routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}")));
    }
قالب مشخص شده‌ی در اینجا به ASP.NET MVC می‌گوید که از کدام قسمت‌های URL باید نام کلاس کنترلر (کلاس ویژه‌ای که به کلمه‌ی Controller ختم می‌شود) و نام اکشن متد متناظر با آن‌را انتخاب کند (اکشن متد، متدی است عمومی در آن کلاس).
روش دیگر معرفی این تنظیمات، استفاده از Attribute routing است:
 [Route("[controller]/[action]")]


مسیریابی‌های قراردادی

در قسمت قبل، یک POCO Controller را به صورت ذیل تعریف کردیم و این کنترلر، بدون تعریف هیچ نوع مسیریابی خاصی در دسترس بود:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class HomeController
  {
   public string Index()
   {
    return "Running a POCO controller!";
   }
  }
}
علت کار کردن مسیریابی آن نیز به ذکر متد app.UseMvcWithDefaultRoute در کلاس آغازین برنامه بر می‌گردد و همانطور که عنوان شد، این فراخوانی را می‌توان با فراخوانی واضح‌تر ذیل جایگزین کرد:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
پارامتر این متد که جایگزین متد ConfigureRoutes، در نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC شده‌است، از نوع IRouteBuilder می‌باشد.
در این تعاریف، هر کدام از قسمت‌های قرارگرفته‌ی داخل {}، مشخص کننده‌ی قسمتی از URL دریافتی بوده و نام‌های controller و action در اینجا جزو نام‌های از پیش مشخص شده هستند و برای نگاشت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال اگر آدرس home/index/ درخواست شد، برنامه به کلاس HomeController و متد عمومی Index آن هدایت می‌شود. همچنین قسمت آخر این پردازش به ?id ختم شده‌است. وجود  ?، به معنای اختیاری بودن این پارامتر است و اگر در URL ذکر شود، به پارامتر id این اکشن متد، نگاشت خواهد شد. مواردی که پس از = ذکر شده‌اند، مقادیر پیش فرض مسیریابی هستند. برای مثال اگر صرفا آدرس home/ درخواست شود، مقدار اکشن متد آن با مقدار پیش فرض index جایگزین خواهد شد و اگر تنها مسیر / درخواست شود، کنترل Home و اکشن متد Index آن پردازش می‌شوند.
در اینجا به هر تعدادی که نیاز است می‌توان متدهای routes.MapRoute را فراخوانی و استفاده کرد؛ اما ترتیب تعریف آن‌ها حائز اهمیت است. هر مسیریابی که در ابتدای لیست اضافه شود، حق تقدم بالاتری خواهد داشت و هر تطابقی با یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، در همان سطح سبب خاتمه‌ی پردازش سایر مسیریابی‌ها می‌شود.


استفاده از Attributes برای تعریف مسیریابی‌ها

بجای تعریف قرار دادهای پیش فرض مسیریابی در کلاس آغازین برنامه، می‌توان از ویژگی Route نیز استفاده کرد. هرچند روش تعریف مسیریابی‌های قراردادی، از نگارش‌های آغازین ASP.NET MVC به همراه آن بوده‌اند، اما با زیاد شدن تعداد کنترلرها و مسیریابی‌های سفارشی هر کدام، اینبار با نگاه کردن به یک کنترلر، سریع نمی‌توان تشخیص داد که چه مسیریابی‌های خاصی به آن مرتبط هستند. برای ساده سازی مدیریت برنامه‌های بزرگ و ساده سازی تعاریف مسیریابی‌های خاص آن‌ها، استفاده از ویژگی Route نیز به ASP.NET MVC اضافه شده‌است.
یک مثال: کنترلر About را درنظر بگیرید:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class AboutController : Controller
  {
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
این کلاس و کنترلر، به صورت پیش فرض نیاز به تعریف هیچ نوع مسیریابی جدیدی ندارد. همان مسیریابی پیش فرض ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، تمام متدهای عمومی آن یا همان اکشن متدهای آن‌را پوشش می‌دهد. برای مثال جهت رسیدن به اکشن متد SiteName آن، می‌توان آدرس /About/SiteName/ را درخواست داد.
اما اگر آدرس /About/ را درخواست دهیم چطور؟ چون در مسیریابی پیش فرض، تعریف {action=Index} را داریم، یعنی هر زمانیکه در URL درخواستی، قسمت action آن ذکر نشد، آن‌را با index جایگزین کن و این کنترلر دارای متد Index نیست. در ادامه اگر بخواهیم متد Hello را تبدیل به متد پیش فرض این کنترلر کنیم، می‌توان با استفاده از ویژگی Route به صورت ذیل عمل کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("About")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("SiteName")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
در اینجا با اولین Route تعریف شده، مشخص کرده‌ایم که اگر قسمت اول URL درخواستی معادل about بود، پردازش برنامه باید به این کنترلر هدایت شود. بدیهی است الزامی به یکی بودن نام Route، با نام کنترلر، وجود ندارد. همچنین Route تعریف شده‌ی با رشته‌ی خالی، به معنای مسیریابی پیش فرض است. یعنی اگر آدرس /about/ درخواست داده شد، اکشن متد پیش فرض آن، متد Hello خواهد بود. در این حالت، ذکر Route بعدی برای اکشن متد SiteName الزامی است و اگر این‌کار صورت نگیرد، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 AmbiguousActionException: Multiple actions matched. The following actions matched route data and had all constraints satisfied:

Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.Hello (Core1RtmEmptyTest)
Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.SiteName (Core1RtmEmptyTest)
که عنوان کرده‌است در این حالت مشخص نیست که اکشن متد پیش فرض، کدام است.

روش بهتر و refactoring friendly آن نیز به صورت ذیل است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("[controller]")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("[action]")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
عموما مرسوم است که نام مسیریابی کنترلر همان نام کنترلر باشد و نام مسیریابی اکشن متد، همان نام اکشن متد مربوطه. به همین جهت می‌توان از توکن‌های ویژه‌ی [controller] و [action] نیز در اینجا استفاده کرد که دقیقا به همان نام کنترلر و اکشن متد متناظر با آن‌ها تفسیر خواهند شد. مزیت این‌کار این است که در صورت تغییر نام متدها یا کنترلرها، دیگر نیازی نیست تا نام‌های تعریف شده‌ی در ویژگی‌های Route را نیز تغییر داد.

یک نکته: در حین تعریف مسیریابی یک کنترلر می‌توان پیشوندهایی را نیز ذکر کرد؛ برای مثال:
 [Route("api/[controller]")]
وجود api در اینجا به این معنا است که از این پس تنها آدرس /api/about/ پردازش خواهد شد و اگر صرفا آدرس /about/ درخواست شود، با خطای 404 و یا یافت نشد، کار خاتمه می‌یابد.


تعریف قیود، برای مسیریابی‌های تعریف شده

فرض کنید به کنترلر About فوق، اکشن متد ذیل را که یک خروجی JSON را بازگشت می‌دهد، اضافه کرده‌ایم:
//[Route("/Users/{userid}")]
[Route("Users/{userid}")]
public IActionResult GetUsers(int userId)
{
    return Json(new { userId = userId });
}
در اینجا تعریف مسیریابی آن با users/ و user معانی کاملا متفاوتی را دارند. اگر مسیریابی Users/{userid}/ را تعریف کنیم، یعنی مسیر ذیل از ریشه‌ی سایت باید درخواست شود: http://localhost:7742/users/1
و اگر مسیریابی Users/{userid} را تعریف کنیم، یعنی این مسیریابی پس از ذکر کنترلر about، به عنوان یک اکشن متد آن مفهوم پیدا می‌کند:
http://localhost:7742/about/users/1
در هر دو حالت، ذکر پارامتر userid الزامی است (چون با ? مشخص نشده‌است)؛ مانند:
[Route("/Users/{userid:int?}")]
در اینجا اگر بخواهیم نوع پارامتر درخواستی را نیز دقیقا مشخص و مقید کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 [Route("Users/{userid:int}")]
اگر این کار را انجام ندهیم، با درخواست مسیر http://localhost:7742/dnt/about/users/test مقدار صفر به userId ارسال می‌شود (چون پارامتر test عددی نیست). اگر تنظیم فوق را انجام دهیم، کاربر خطای 404 را دریافت می‌کند.

قیودی را که در اینجا می‌توان ذکر کرد به شرح زیر هستند:
• alpha - معادل است با  (a-z, A-Z).
• bool - برای تطابق با مقادیر بولی.
• datetime - برای تطابق با تاریخ میلادی.
• decimal - برای تطابق با ورودی‌های اعشاری.
• double - برای تطابق با اعداد اعشاری 64 بیتی.
• float - برای تطابق با اعداد اعشاری 32 بیتی.
• guid - برای تطابق با GUID ها
• int - برای تطابق با اعداد صحیح 32 بیتی.
• length - برای تعیین طول رشته.
• long - برای تطابق با اعداد صحیح 64 بیتی.
• max - برای ذکر حداکثر مقدار یک عدد صحیح.
• maxlength - جهت ذکر حداکثر طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• min - برای ذکر حداقل مقدار یک عدد صحیح.
• minlength - جهت ذکر حداقل طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• range - ذکر بازه‌ی اعداد صحیح مجاز.
• regex - ذکر یک عبارت با قاعده جهت مشخص سازی الگوی قابل پذیرش.

برای ترکیب چندین قید مختلف نیز می‌توان از : استفاده کرد:
 [Route("/Users/{userid:int:max(1000):min(10)}")]


ذکر نام Route برای ساده سازی تعریف آدرسی به آن

در حین تعریف یک Route می‌توان نام دلخواهی را نیز به آن انتساب داد (همانند نام default مسیریابی ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name="GetUserById")]
مزیت آن این است که اکنون برای اشاره‌ی به این مسیریابی خاص می‌توان از این نام تعریف شده استفاده کرد:
 string uri = Url.Link("GetUserById", new { userid = 1 });
پارامتر اول ذکر شده، نام مسیریابی و پارامتر دوم، پارامترهای مرتبط با این مسیریابی هستند.


مشخص سازی ترتیب پردازش مسیریابی‌ها

ترتیب مسیریابی‌های ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، همان ترتیب افزوده شدن و ذکر آن‌ها است.
در اینجا می‌توان از خاصیت order نیز استفاده کرد و اعداد کوچکتر، ابتدا پردازش می‌شوند (مقدار پیش فرض آن نیز صفر است):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name = "GetUserById", Order = 1)]


امکان تعریف قیود سفارشی

اگر قیودی که تا اینجا ذکر شدند، برای کار شما مناسب نبودند و نیاز بود تا الگوریتم خاصی را جهت محدود سازی دسترسی به یک مسیریابی خاص پیاده سازی کنید، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
  public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
  {
   public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values,
    RouteDirection routeDirection)
   {
    object value;
    if (!values.TryGetValue(routeKey, out value) || value == null)
    {
      return false;
    }
 
    long longValue;
    if (value is long)
    {
      longValue = (long)value;
      return longValue != 10;
    }
 
    var valueString = Convert.ToString(value, CultureInfo.InvariantCulture);
    if (long.TryParse(valueString, NumberStyles.Integer,
      CultureInfo.InvariantCulture, out longValue))
    {
      return longValue != 10;
    }
    return false;
   }
  }
}
در اینجا یک کلاس جدید را که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی می‌کند تعریف کرده‌ایم:
public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
سپس در متد match آن بررسی کرده‌ایم که اگر userid=10 بود، خطای 404 صادر شود.
در آخر برای ثبت و معرفی آن باید به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مراجعه کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRouting(options =>options.ConstraintMap.Add("Custom", typeof(CustomRouteConstraint)));
پس از آن، این نام جدید ثبت شده‌ی در اینجا، به نحو ذیل قابل استفاده است:
 [Route("/Users/{userid:int:custom}")]
به این ترتیب userid باید از نوع int بوده و همچنین قید custom را نیز پوشش دهد (یعنی userid=10 نباشد).

یک نکته:  اگر به سورس ASP.NET Core مراجعه کنید ، تمام قیودی را که پیشتر نام بردیم (مانند int، guid و امثال آن) نیز به همین روش تعریف و پیشتر ثبت شده‌اند.


معرفی بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.SpaServices

مسیریابی‌های پیش فرض ASP.NET Core با مسیریابی‌های برنامه‌های SPA مانند AngularJS (و امثال آن) تداخل دارند؛ از این جهت که درخواست‌های رسیده‌ی به سرور، ابتدا به موتور پردازشی ASP.NET وارد می‌شوند و اگر یافت نشدند، کاربر با پیام 404 مواجه خواهد شد و دیگر در اینجا برنامه به مسیریابی خاص مثلا AngularJS 2.0 هدایت نمی‌شود.
برای این موارد مرسوم است که یک fallback route را در انتهای مسیریابی‌های موجود اضافه کنند (به آن catch all هم می‌گویند)
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapRoute(
   name: "spa-fallback",
   template: "{*url}",
   defaults: new { controller = "Home", action = "Index" });
});
در اینجا هر درخواستی که با مسیریابی default تطابق نداشت، توسط الگوی عمومی {url*} پردازش می‌شود و این پردازش در نهایت سبب راه اندازی برنامه‌ی SPA می‌گردد. اما مشکل اینجا است که برای فایل‌های استاتیک غیرموجود مانند تصاویر، فایل‌های js و css نیز خروجی HTML ایی خواهیم داشت؛ بجای خروجی 404 و یافت نشد.
برای حل این مشکل مایکروسافت بسته‌ای را به نام Microsoft.AspNetCore.SpaServices ارائه داده است.
برای افزودن آن بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.SpaServices را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
       //same as before  
       "Microsoft.AspNetCore.SpaServices": "1.0.0-beta-000007"
 },
پس از بازیابی و نصب آن، اکنون catch all را حذف کرده و با یک سطر routes.MapSpaFallbackRoute ذیل جایگزین کنید:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapSpaFallbackRoute("spa-fallback", new { controller = "Home", action = "Index" });
});
و برای یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» در AngularJS 2.0، علاوه بر عمومی کردن پوشه‌ی wwwroot توسط UseFileServer نیاز است پوشه‌ی node_modules را هم با تنظیمات ذیل عمومی کرد و در معرض دید عموم قرار داد (جایی که بسته‌های node.js نصب می‌شوند):
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /node_modules as a separate root (for packages that use other npm modules client side)
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
  // Set root of file server
  FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "node_modules")),
  // Only react to requests that match this path
  RequestPath = "/node_modules",
  // Don't expose file system
  EnableDirectoryBrowsing = false
});
مطالب
آموزش Knockout.Js #1
اگر از برنامه نویس‌های پروژه‌های WPF درباره ویژگی‌های مهم الگوی MVVM بپرسید به احتمال زیاد اولین مطلبی که عنوان می‌شود این است که هنگام کار با الگوی MVVM در WPF باید از مباحث data-binding استفاده شود. به صورت خلاصه، data-binding مکانیزمی است که عناصر موجود در Xaml را به آبجکت‌های موجود در ViewModel یا سایر عناصر Xaml مقید می‌کند به طوری که با تغییر مقدار در آبجکت‌های ViewModel، عناصر View نیز خود را به روز می‌کنند یا با تغییر در مقادیر عناصر Xaml، آبجکت‌های متناظر در ViewModel نیز تغییر خواهند کرد(در صورت تنظیم Mode = TwoWay).
Knockout.Js  چیست؟
در یک جمله Knockout.Js یک فریم ورک جاوا اسکریپ است که امکان پیاده سازی الگوی MVVM و مکانیزم data-binding را در پروژه‌های تحت وب به راحتی میسر می‌کند. به عبارت دیگر عناصر DOM را به data-model و آبجکت‌های data-model را به عناصر DOM مقید می‌کند، به طوری که با هر تغییر در مقدار یا وضعیت این عناصر یا آبجکت ها، تغییرات به موارد مقید شده نیز اعمال می‌گردد. به تصاویر زیر دقت کنید!
به روز رسانی data-model بدون استفاده از KO

به روز رسانی data-model با استفاده از KO

ویژگی‌های مهم KO
»ارائه یک راه حل بسیار ساده و واضح برای اتصال بخش‌های مختلف UI به data-model
»به روز رسانی خودکار عناصر و بخش‌های مختلف UI بر اساس تغییرات صورت گرفته در data-model
»به صورت کامل با کتابخانه و توابع javascript پیاده سازی شده است.
»حجم بسیار کم(سیزده کیلو بایت) بعد از فشرده سازی
»سازگار با تمام مروگرهای جدید(... ,IE 6+, Firefox 2+, Chrome, Safari )
»امکان استفاده راحت بدون اعمال تغییرات اساسی در معماری پروژه هایی که در فاز توسعه هستند و بخشی از مسیر توسعه را طی کرده اند
»و...
آیا KO برای تکمیل JQuery در نظر گرفته شده است یا جایگزین؟
در اینکه JQuery بسیار محبوب است و در اکثر پروژه‌های تحت وب مورد استفاده است شکی وجود ندارد ولی این بدان معنی نیست که با توجه به وجود JQuery و محبوبیت آن دیگر نیازی به KO احساس نمی‌شود. به عنوان یک مثال ساده : فرض کنید در یک قسمت از پروژه قصد داریم یک لیست از داده‌ها را نمایش دهیم. در پایین لیست تعداد آیتم‌های موجود در لیست مورد نظر نمایش داده میشود. یک دکمه Add داریم که امکان اضافه شدن آیتم جدید را در اختیار ما قرار می‌دهد. بعد از اضافه شدن یک مقدار، باید عددی که تعداد آیتم‌های لیست را نمایش می‌دهد به روز کنیم. خب اگر قصد داشته باشیم این کار را با JQuery انجام دهیم راه حل‌های زیر پیش رو است :
» به دست آوردن تعداد tr‌های جدول موجود؛
»به دست آوردن تعداد div‌های موجود با استفاده از یک کلاس مشخص css؛
» یا حتی به دست آوردن تعداد آیتم‌های نمایشی در  span  هایی مشخص.
و البته سایر راه حل ها...
حال فرض کنید دکمه‌های دیگر نظیر Delete نیز مد نظر باشد که مراحل بالا تکرار خواهند شد. اما با استفاده از KO به راحتی می‌توانیم تعداد آیتم‌های موجود در یک آرایه را به یک عنصر مشخص bind کنیم به طور با هر تغییر در این مقدار، عنصر مورد نظر نیز به روز می‌شود یا به بیانی دیگر همواره تغییرات observe خواهند شد. برای مثال:
 Number of items :<span data-bind="text: myList().count"></span>
در نتیجه برای کار با KO وابستگی مستقیم به استفاده از JQeury وجود ندارد ولی این امکان هست که بتوانیم هم از JQuery و هم از KO در کنار هم به راحتی استفاده کنیم و از قدرت‌های هر دو فریم ورک بهره ببریم و البته KO جایگزینی برای JQuery نخواهد بود.
در پست بعد، شروع به کار با KO آموزش داده خواهد شد.
ادامه دارد...

 
مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }
     
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 26 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 1 - ثبت نام و ورود به سیستم
آیا زمان ثبت نام در سمت سرور نباید هم access_token و هم refresh_token رو تولید و به سمت کلاینت ارسال کرد؟
با بررسی کدهای مربوط به backend این سری و مبحث مربوط به اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity  عملیات ثبت نام رو به صورت زیر پیاده سازی کردم.
//do register action and send sms message to client
//then call activateRegisterCode action from client to server
//In the following run operation authentication for user
 [AllowAnonymous]
        [HttpPost("[action]")]
        [IgnoreAntiforgeryToken]
        public async Task<IActionResult> ActivateRegisterCode([FromBody] ActiveCodeModel model)
        {
            if (model == null)
            { return BadRequest("درخواست نامعتبر"); }

            var user = await _userService.FindUserByKeyCodeAsync(model.Keycode);
            if (user == null)
            {
                return BadRequest("کد امنیتی معتبر نیست لطفا مجددا درخواست کد امنیتی کنید");
            }

            user.IsActive = true;
            var userUpdated = await _userService.UpdateAsync(user, CancellationToken.None);
            var jwt = await _tokenFactoryService.CreateJwtTokensAsync(userUpdated);

            this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt.AccessToken);
            this.Response.Headers.Add("access-control-expose-headers", "x-auth-token");
            _antiforgery.RegeneratedAntiForgeryCookie(jwt.Claims);
            return Ok();


        }
در ادامه پیاده سازی action logout  برای حذف توکن‌ها از دیتابیس
 [AllowAnonymous]
        [HttpGet("[action]"), HttpPost("[action]")]
        public async Task<bool> Logout(string refreshtoken)
        {
            var claimsIdentity = this.User.Identity as ClaimsIdentity;
            var userIdValue = claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.UserData)?.Value;

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(userIdValue) && Guid.TryParse(userIdValue, out Guid userId))
            {
                await _tokenStoreService.InvalidateUserTokensAsync(userId).ConfigureAwait(false);
            }
            await _tokenStoreService.DeleteExpiredTokensAsync().ConfigureAwait(false);
            await _uow.SaveChangesAsync().ConfigureAwait(false);
            _antiforgery.DeleteAntiForgeryCookie();
            return true;
        }
مشکلی که هست تو اکشن logout شی userIdValue خالیه و بنظر میرسه که کوکی مقدار نداره!
آیا باید زمان فراخوانی این اکشن refreshtoken رو هم بهش ارسال کنیم؟
تو اکشن لاگین هم کوکی‌ها مقدار نمیگیره یا اینکه اصلا با کوکی‌ها کار نداریم و بر اساس refreshtoken باید مقادیر claim‌های داخلش رو decode و بررسی کرد و سپس بر اساس اون در بانک اطلاعاتی عملیات خذف توکن‌های صادر شده در زمان ثبت نام و یا لاگین رو انجام داد.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای data binding
AxAcroPdf توسط VS.NET ساخته می‌شود و مهم نیست. یکبار که ارجاع به active-x یاد شده مطابق مقالات فوق اضافه شود، فایل AxAcroPdf به صورت خودکار تولید خواهد شد.
مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
مطالب دوره‌ها
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
SignalR تنها از Context.ConnectionId خود با خبر است و بس. کاربران واقعی سیستم، پس از اعتبارسنجی می‌توانند با چندین و چند ConnectionId به سیستم متصل شوند؛ برای مثال گشودن چندین مرورگر یا باز کردن برگه‌های مختلف یک مرورگر و یا حتی استفاده از سایر کلاینت‌هایی که SignalR قابلیت کار کردن با آن‌ها را دارد. بنابراین باید بتوان بین ConnectionIdها و کاربران واقعی سیستم، تناظری را برقرار کرد و همچنین نباید تصور کرد که الزاما یک کاربر مساوی است با یک ConnectionId.


اعتبار سنجی کاربران در SignalR

تمام مباحث عنوان شده در مورد نحوه‌ی کار با Forms Authentication استاندارد یک برنامه وب، در SignalR نیز قابل دسترسی است. پس از اینکه کاربری به سایت وارد شد (با استفاده از روش‌های متداول؛ مانند یک صفحه‌ی لاگین)، اطلاعات او در یک Hub نیز قابل استفاده است. برای مثال می‌توان به خاصیت this.Context.User.Identity.IsAuthenticated دسترسی داشت.
به علاوه در این حالت برای محدود کردن دسترسی کاربران اعتبار سنجی نشده به یک هاب فقط کافی است فیلتر Authorize را به هاب اعمال کنیم. باید دقت داشت که این فیلتر در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR تعریف شده است.
[Authorize]
public class ChatHub : Hub
{
  //...
}


نگاشت اتصالات، به کاربران واقعی سیستم

public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر
        

        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }
با توجه به توضیحات ابتدای بحث، هر کاربر با چندین ConnectionId می‌تواند به سیستم متصل شود. بنابراین کلاس کاربران، دارای یک خاصیت اضافی که نیازی هم نیست تا به بانک اطلاعاتی نگاشت شود، به نام ConnectionIds همانند کلاس فوق خواهد بود.
سپس باید لیست اتصالات کاربر را در هربار اتصال و قطع اتصال او به روز کرد:
using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر


        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    public class ChatHubHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();

        public override Task OnConnected()
        {
            connect();
            return base.OnConnected();
        }

        private void connect()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            var user = Users.GetOrAdd(userName,
                _ => new User
                {
                    Name = userName,
                    ConnectionIds = new HashSet<string>()
                });
            lock (user.ConnectionIds)
            {
                user.ConnectionIds.Add(connectionId);
            }
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            connect();
            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            User user;
            Users.TryGetValue(userName, out user);
            if (user != null)
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));

                    if (!user.ConnectionIds.Any())
                    {
                        User removedUser;
                        Users.TryRemove(userName, out removedUser);

                        ///Clients.Others.userDisconnected(userName);
                    }
                }
            }

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
در این مثال با بازنویسی متدهای اتصال، اتصال مجدد و قطع اتصال یک کاربر، توانسته‌ایم:
الف) نگاشتی را بین یک Id اتصال و یک User واقعی سیستم برقرار کنیم.
ب) لیست اتصالات یک کاربر را نیز در اختیار داشته و در زمان قطع اتصال یکی از برگه‌های مرورگر او، تنها یکی از این Idهای اتصال را از لیست حذف خواهیم کرد.

اگر این لیست دیگر Id متصلی نداشت، با فراخوانی متد فرضی Clients.Others.userDisconnected، می‌توان به سایر کاربران مثلا یک Chat، خروج کامل این کاربر را اطلاع رسانی کرد.
با داشتن لیست اتصالات یک کاربر، می‌توان به سایر کاربران اطلاع داد که مثلا کاربر جدیدی به Chat room وارد شده است:
  Clients.AllExcept(user.ConnectionIds.ToArray()).userConnected(userName);
AllExcept در اینجا یعنی سایر کاربران منهای کاربرانی که Id اتصالات آن‌ها ذکر می‌شود. چون این Idها تمامی متعلق به یک کاربر هستند، فراخوانی فوق به معنای اطلاع رسانی به همه، منهای کاربر جاری متصل است.