اشتراک‌ها
استفاده از فایل‌های JSON بجای XML برای بومی سازی برنامه‌های ASP.NET Core

Elemental.JsonResource

Json Resource file support in C# projects.

This provides an alternative to using resx files to defined resources in C# projects. The benefits over resx are:

  • human readable file format (try writing resx xml from scratch without documentation)
  • generated C# code doesn't get included in project/source control
  • Doesn't require modifying the .csproj (adding a single resx file will add ~12 lines to your csproj file)
  • Doesn't require Visual Studio to function. (resx files don't work in VS Code for example) 
استفاده از فایل‌های JSON بجای XML برای بومی سازی برنامه‌های ASP.NET Core
مطالب
هاست سرویس های Asp.Net Web Api با استفاده از OWIN و TopShelf
زمانیکه از Template‌های پیش فرض تدارک دیده شده در VS.Net برای اپلیکیشن‌های وب خود استفاده می‌کنید، وب اپلیکیشن و سرور با هم یکپارچه هستند و تحت IIS  اجرا می‌شوند. به وسیله Owin می‌توان این دو مورد را بدون وابستگی به IIS به صورت مجزا اجرا کرد. در این پست قصد داریم سرویس‌های Web Api را در قالب یک Windows Service با استفاده از کتابخانه‌ی TopShelf هاست نماییم.
پیش نیاز ها:
»Owin چیست
»تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی

  برای شروع یک برنامه Console Application ایجاد کرده و اقدام به نصب پکیج‌های زیر نمایید:
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
Install-Package TopShelf

حال یک کلاس Startup برای پیاده سازی Configuration‌های مورد نیاز ایجاد می‌کنیم
در این قسمت می‌توانید تنظیمات زیر را پیاده سازی نمایید:
»سیستم Routing؛
»تنظیم  Dependency Resolver برای تزریق وابستگی کنترلر‌های Web Api؛
»تنظیمات hub‌های SignalR(در حال حاضر SignalR به صورت پیش فرض نیاز به Owin برای اجرا دارد)؛
»رجیستر کردن Owin Middleware‌های نوشته شده؛
»تغییر در Asp.Net PipeLine؛
»و...

public class Startup 
    {       
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder) 
        {          
            HttpConfiguration config = new HttpConfiguration(); 
            config.Routes.MapHttpRoute( 
                name: "DefaultApi", 
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}", 
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional } 
            ); 

            appBuilder.UseWebApi(config); 
        } 
    }
* به صورت پیش فرض نام این کلاس باید Startup و نام متد آن نیز باید Configuration باشد.

در این مرحله یک کنترلر Api به صورت زیر به پروژه اضافه نمایید:
public class ValuesController : ApiController 
    {        
        public IEnumerable<string> Get() 
        { 
            return new string[] { "value1", "value2" }; 
        } 
      
        public string Get(int id) 
        { 
            return "value"; 
        } 

        public void Post([FromBody]string value) 
        { 
        } 

        public void Put(int id, [FromBody]string value) 
        { 
        }        
    }
کلاسی به نام ServiceHost ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
public class ServiceHost
    {     
        private IDisposable webApp;             

        public static string BaseAddress 
        {
            get
            {
                return "http://localhost:8000/";
            }
        }

        public void Start()
        {           
            webApp = WebApp.Start<Startup>(BaseAddress);          
        }

        public void Stop()
        {           
            webApp.Dispose();          
        }
    }
واضح است که متد Start در کلاس بالا با استفاده از متد Start کلاس WebApp، سرویس‌های Web Api را در آدرس مورد نظر هاست خواهد کرد. با فراخوانی متد Stop این سرویس‌ها نیز dispose خواهند شد.
در مرحله آخر باید شروع و توقف سرویس‌ها را تحت کنترل کلاس HostFactory کتابخانه TopShelf در آوریم. برای این کار کافیست کلاسی به نام ServiceHostFactory ایجاد کرده و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class ServiceHostFactory
    {
        public static void Run()
        {
            HostFactory.Run( config =>
            {
                config.SetServiceName( "ApiServices" );
                config.SetDisplayName( "Api Services ]" );
                config.SetDescription( "No Description" );

                config.RunAsLocalService();

                config.Service<ServiceHost>( cfg =>
                {
                    cfg.ConstructUsing( builder => new ServiceHost() );

                    cfg.WhenStarted( service => service.Start() );
                    cfg.WhenStopped( service => service.Stop());
                } );
            } );
        }
    }
توضیح کد‌های بالا:
ابتدا با فراخوانی متد Run سرویس مورد نظر اجرا خواهد شد. تنظیمات نام سرویس و نام مورد نظر جهت نمایش  و همچنین توضیحات در این قسمت انجام می‌گیرد.
با استفاده از متد ConstructUsing عملیات وهله سازی از سرویس انجام خواهد گرفت. در پایان نیز متد Start  و Stop کلاس ServiceHost، به عنوان عملیات شروع و پایان سرویس ویندوز مورد نظر تعیین شد.

حال اگر در فایل Program پروژه، دستور زیر را فراخوانی کرده و برنامه را ایجاد کنید خروجی زیر قابل مشاهده است.
ServiceHostFactory.Run();

در حالیکه سرویس مورد نظر در حال اجراست، Browser را گشوده و آدرس http://localhost:8000/api/values/get را در AddressBar وارد کنید. خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

مطالب
الگوی شیء نال Null Object Pattern
این الگو شاید به نظر ساده برسد، ولی در بعضی موارد می‌تواند در سطوح بالاتر، کدهای تمیزتر و خلوت‌تری را در اختیار شما بگذارد. در مورد این الگو، در کتاب توسعه چابک عمو باب نیز آمده است. بسیاری ممکن است نسبت به این الگو جبهه بگیرند و بگویند که بررسی نال بودن یک شیء بهتر است و یا حتی رخ دادن خطای Null Pointer Exception در برنامه باعث می‌شود بتوانیم باگ‌ها را پیدا کنیم. در جواب باید گفت که این الگو قرار نیست در همه جا مورد استفاده قرار گیرد. در مثال زیر می‌توانید تا حدی به جایگاه استفاده از این الگو برسید. اینکه چگونه و در کجا از یک الگو استفاده کنید، به عهده برنامه نویس است.
کار این الگو در یک جمله این است که اگر متدی نتواند خروجی مناسبی را بدهد و به جای آن قرار باشد نال را برگشت دهد، به جای برگشت دادن نال، از یک شیء که هیچ رفتاری ندارد استفاده می‌کند و آن شیء را برمی‌گرداند تا در ادامه کد، بررسی نال بودن، یا خطای NPE رخ ندهد.

به عنوان مثال فرض کنید قرار است یک کاربر با نام کاربری Ali به سیستم وارد شود؛ در اینجا سه حالت وجود دارد:
  1. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی دارد.
  2. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی ندارد.
  3. این کاربر یافت نمی‌شود.

اگر در حالتیکه کاربر یافت نشود، بخواهیم نال برگردانیم، در ادامه‌ی کد باید بررسی نال بودن و یا گاها انتظار خطای NPE را داشته باشیم؛ یا اینکه در عوض از الگوی شیء نال بهره ببریم.

بدون استفاده از الگو
در این مثال ابتدا کلاس یوزر را می‌سازیم:
 public class User
    {
        public String Usernam { get; set; }
        public bool Authenticated { get; set; }
    }
در لایه سرویس هم خروجی را برمی‌گردانیم:
 public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
            else
            {
                return null;
            }
        }
در این حالت کد بعدی شما باید اینگونه باشد:
 var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("Ali");
            if (user != null && user.Authenticated)
            {
                Console.WriteLine("You are Authorized");
            }
همانطور که می‌بینید یک خط کد شرطی به سیستم اضافه شد و در یک سیستم بزرگتر این بررسی‌ها بیشتر شده و حتی در بعضی نقاط ممکن است با یک عدم بررسی، وقوع خطای NPE را افزایش دهید. حالا همین مثال بالا را با همین الگو جلو می‌بریم.

استفاده از الگو

ابتدا یک کلاس جدید را با ارث بری از کلاس یوزر می‌سازیم:
public class NullUser:User
    {
        public NullUser()
        {
            Authenticated = false;
        }
    }
این کلاس همان شیء نالی است که قرار است به جای خود عبارت Null برگشت دهیم:
  public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
                return new NullUser();
        }
بدین ترتیب در ادامه کد الزامی به بررسی نال نیست:
var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("xxx");
            if (user.Authenticated)
                Console.WriteLine("You are Authorized");

یک نکته اضافه تر اینکه، در صورتی که قصد دارید متدی را در کلاس پدر تحریف کنید، بهتر است یک اینترفیس یا کلاس انتزاعی را تعریف و هر دو کلاس را از آن ارث بری کنید که برای مثال بالا می‌شود اینترفیس IUser و  دو کلاس User و NullUser هم مشتقات آن.
مطالب
تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp
پیشنیاز
«تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp»

هرچند کلاس HTMLWorker دیگر توسعه نخواهد یافت (با کتابخانه XML Worker جایگزین شده‌است)، اما برای تبدیل یک سری از کارهای ابتدایی بسیار مناسب است. در این بین اگر تگ خاصی توسط کلاس HTMLWorker پشتیبانی نشود یا پیاده سازی آن ناقص باشد، امکان جایگزین کردن کامل آن با پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor وجود دارد. در کدهای ذیل نحوه جایگزین کردن پردازش کننده تصاویر آن‌را ملاحظه می‌کنید. در اینجا پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات html به آن اضافه شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.html;
using iTextSharp.text.html.simpleparser;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace CustomHtmlWorkerTag
{
    /// <summary>
    /// Our custom HTML Tag to add an IElement.
    /// </summary>
    public class CustomImageHTMLTagProcessor : IHTMLTagProcessor
    {
        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when a close tag is encountered.
        /// </summary>
        public void EndElement(HTMLWorker worker, string tag)
        {
        }

        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when an open tag is encountered.
        /// </summary>
        public void StartElement(HTMLWorker worker, string tag, IDictionary<string, string> attrs)
        {
            Image image;
            var src = attrs["src"];

            if (src.StartsWith("data:image/"))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                image = Image.GetInstance(imagedata);
            }
            else
            {
                image = Image.GetInstance(src);
            }

            worker.UpdateChain(tag, attrs);
            worker.ProcessImage(image, attrs);
            worker.UpdateChain(tag);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
            {
                PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
                pdfDoc.Open();

                FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");

                var tags = new HTMLTagProcessors();
                // Replace the built-in image processor
                tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();

                var html = "<img alt='' src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAABAAAAAQCAYAAAAf8/9hAAAAGXRFWHRTb2Z0d2FyZQBBZG9iZSBJbWFnZVJlYWR5ccllPAAAAodJREFUeNpsk0tME1EUhv87UwlCREhRFpi4cGMMRrTE4MaoxBhAsDyMssFHfCQu3BlXGuNKNy5NmqALoqEEMJWCgEUjYojllSpofIUNBNqmIKU6OnQennunUxvgJF86957z/+d27hkGigMlDJfOAmV7AcYsKGqIZljRSvhNE+CMTwEtXmBy2gQb7mCQJUBKkTIQYtfJYCNMAxO9hzq5CYmFiWFY6ISE9VFLRedc1SONeqwf+uJLuKreNPI9nltbLG0orhpqUCM90DRVoEbJ5MSLho1MMg1O0bHOuyoD9crCcxL+xa0HqwL+rEQHsb/CW89reO1aAyEuq+yp+zXvg66rgng8LrDXSmwYpUc8dZkmDsJNL+NCeVVXbWK+O32cpJ7E6OgkwuEwrl8phaHrVsfYD+x03XTPjN3nzZnD0HGxvPppTSLcLwo0I4lldRFK8jdCoZBlJquAbBnr0BD9GUTRvubahclW5qDukqkpIqlodGQ1At3UxZXaIUvauqsyjBV+jZJEJ3s83HO5j+UWI7E6C4mp2EQCTixyV2CvbbKzNmN2zNfHtbzPM3p4FOy/M5CXtwsOKZmmsOi2IHMvyyFhJhgY4BqutQ/aRRstocEngZzswnQnO+x1lqTjy8hIgNdyDc+x5nomxrKJhpcSp2lSrx48WlZhGArynG5hsLLoE7/jQ59f0aR7ZBkdbf7U6Ge+mKYaBvdx8wwZXjtWvfswfTrp3Over29J8NAXYO1t/v/7csZA5U5/Q35nH+aKt8OMR2POPSUFOyRmorvje3BiCt4b9zBANTmwGvP/aMoZRluJbURB8APmnPlQliNLzk8flxbeh9Du8eId5bYQ2SnxH36b/wQYABNFRsIaESsTAAAAAElFTkSuQmCC' />";

                var styles = new StyleSheet();
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.FONTFAMILY, "tahoma");
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.ENCODING, "Identity-H");

                PdfPCell pdfCell = new PdfPCell { Border = 0 };
                pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_LTR;

                using (var reader = new StringReader(html))
                {
                    var parsedHtmlElements = HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null);

                    foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)
                    {
                        pdfCell.AddElement(htmlElement);
                    }
                }

                var table1 = new PdfPTable(1);
                table1.AddCell(pdfCell);
                pdfDoc.Add(table1);
            }

            Process.Start("Test.pdf");
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، پس از پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor و تهیه یک پردازش کننده جدید که اینبار می‌تواند تصاویر شروع شده با data:image را مورد استفاده قرار دهد، برای معرفی آن به کتابخانه HTMLWorker فقط کافی است وهله‌ای از HTMLTagProcessors موجود را ایجاد نمائیم و سپس در این Dictionary، نمونه قدیمی را جایگزین کنیم:
var tags = new HTMLTagProcessors();
// Replace the built-in image processor
tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();
در ادامه فقط کافی است لیست جدید پردازنده‌ها را به متد ParseToList ارسال نمائیم تا مورد استفاده قرار گیرد:
HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null)

بازخوردهای دوره
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
من از structure در پروژه م به صورتی که توضیح دادین استفاده کردم.
در یه مورد خاص null هست. وقتی نیاز به پارشال اکشنی دارم که در کنترل دیگری قرار داره، درست کار میکنه سیم کشی‌ها و هیچ چیزی نال نیست.، اما وقتی نیاز دارم که پارشالی از اکشن کنترل جاری که در حال رندر هست ، استفاده کنم، نال هست همه‌ی اینترفیس ها. سازنده کنترلر هم فراخونی نمیشه.
ساختار کنترلر به این صورت هست:
 public partial class ContactController : Controller
    {
        private IGroupsBusiness _groupsBusiness;
        private IContactsBusiness _contactsBusiness;

        public ContactController(IContactsBusiness contactsBusiness, IGroupsBusiness groupsBusiness)
        {
            _groupsBusiness = groupsBusiness;
            _contactsBusiness = contactsBusiness;
        }

     

        public virtual ActionResult View(int id)
        {
            var model = _contactsBusiness.Select(id);
            return View(model);
        }

        public virtual ActionResult ViewGroups(int contactId)
        {
            var model = _groupsBusiness.SelectByContactId(contactId);
            return PartialView(model);
        }
}
ابتدا view اجرا میشه و سیم کشی برقرار هست. داخل ویو ارجاعی به اکشن viewgroups داره.  اما این بار نال هست و به مشکل برمیخورم. 
من توی ویو نوشتم 
 @{ Html.RenderAction(MVC.Contact.ViewGroups(Model.Id)); }
اگر این اکشن رو بذارم داخل کنترلر دیگه و صداش بزنم کار میکنه. 
آیا نباید کد بالا درست کار بکنه؟
مطالب
Repository ها روی UnitOfWork ایده خوبی نیستند
در دنیای دات نت گرایشی برای تجزیه (abstract) کردن EF پشت الگوی Repository وجود دارد. این تمایل اساسا بد است و در ادامه سعی می‌کنم چرای آن را توضیح دهم.


پایه و اساس

عموما این باور وجود دارد که با استفاده از الگوی Repository می‌توانید (در مجموع) دسترسی به داده‌ها را از لایه دامنه (Domain) تفکیک کنید و "داده‌ها را بصورت سازگار و استوار عرضه کنید".

اگر به هر کدام از پیاده سازی‌های الگوی Repository در کنار (UnitOfWork (EF دقت کنید خواهید دید که تفکیک (decoupling) قابل ملاحظه ای وجود ندارد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Data;
using ContosoUniversity.Models;

namespace ContosoUniversity.DAL
{
    public class StudentRepository : IStudentRepository, IDisposable
    {
        private SchoolContext context;

        public StudentRepository(SchoolContext context)
        {
            this.context = context;
        }

        public IEnumerable<Student> GetStudents()
        {
            return context.Students.ToList();
        }

        public Student GetStudentByID(int id)
        {
            return context.Students.Find(id);
        }

        //<snip>
        public void Save()
        {
            context.SaveChanges();
        }
    }
}

این کلاس بدون SchoolContext نمی‌تواند وجود داشته باشد، پس دقیقا چه چیزی را در اینجا decouple کردیم؟ هیچ چیز را!

در این قطعه کد - از MSDN - چیزی که داریم یک پیاده سازی مجدد از LINQ است که مشکل کلاسیک Repository API‌های بی انتها را بدست می‌دهد. منظور از Repository API‌های بی انتها، متدهای جالبی مانند GetStudentById, GetStudentByBirthday, GetStudentByOrderNumber و غیره است.

اما این مشکل اساسی نیست. مشکل اصلی روتین ()Save است. این متد یک دانش آموز (Student) را ذخیره می‌کند .. اینطور بنظر می‌رسد. دیگر چه چیزی را ذخیره می‌کند؟ آیا می‌توانید حدس بزنید؟ من که نمی‌توانم .. بیشتر در ادامه.


UnitOfWork تراکنشی است

یک UnitOfWork همانطور که از نامش بر می‌آید برای انجام کاری وجود دارد. این کار می‌تواند به سادگی واکشی اطلاعات و نمایش آنها، و یا به پیچیدگی پردازش یک سفارش جدید باشد. هنگامی که شما از EntityFramework استفاده می‌کنید و یک DbContext را وهله سازی می‌کنید، در واقع یک UnitOfWork می‌سازید.

در EF می‌توانید با فراخوانی ()SubmitChanges تمام تغییرات را فلاش کرده و بازنشانی کنید (flush and reset). این کار بیت‌های مقایسه change tracker را تغییر می‌دهد. افزودن رکوردهای جدید، بروز رسانی و حذف آنها. هر چیزی که تعیین کرده باشید. و تمام این دستورات در یک تراکنش یا Transaction انجام می‌شوند.


یک Repository مطلقا یک UnitOfWork نیست
هر متد در یک Repository قرار است فرمانی اتمی (Atomic) باشد - چه واکشی اطلاعات و چه ذخیره آنها. مثلا می‌توانید یک Repository داشته باشید با نام SalesRepository که اطلاعات کاتالوگ شما را واکشی می‌کند، و یا یک سفارش جدید را ثبت می‌کند. منظور از فرمان‌های اتمیک این است، که هر متد تنها یک دستور را باید اجرا کند. تراکنشی وجود ندارد و امکاناتی مانند ردیابی تغییرات و غیره هم جایی ندارند.

یکی دیگر از مشکلات استفاده از Repository‌ها این است که بزودی و به آسانی از کنترل خارج می‌شوند و نیاز به ارجاع دیگر مخازن پیدا می‌کنند. به دلیل اینکه مثلا نمی‌دانستید که SalesRepository نیاز به ارجاع ReportRepository داشته است (یا چیزی مانند این).

این مشکل به سرعت مشکل ساز می‌شود، و نیز به همین دلیل است که به UnitOfWork تمایل پیدا می‌کنیم.


بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید: <Repository<T

این الگو دیوانه وار است. این کار عملا انتزاعی از یک انتزاع دیگر است (abstraction of an abstraction). به قطعه کد زیر دقت کنید، که به دلیلی نامشخص بسیار هم محبوب است.

public class CustomerRepository : Repository < Customer > {
  public CustomerRepository(DbContext context){
    //a property on the base class
    this.DB = context;
  }

  //base class has Add/Save/Remove/Get/Fetch
}

در نگاه اول شاید بگویید مشکل این کلاس چیست؟ همه چیز را کپسوله می‌کند و کلاس پایه Repository هم به کانتکست دسترسی دارد. پس مشکل کجاست؟

مشکلات عدیده اند .. بگذارید نگاهی بیاندازیم.

آیا می‌دانید این DbContext از کجا آمده است؟
خیر، نمی‌دانید. این آبجکت به کلاس تزریق (Inject) می‌شود، و نمی‌دانید که چه متدی آن را باز کرده و به چه دلیلی. ایده اصلی پشت الگوی Repository استفاده مجدد از کد است. بدین منظور که مثلا برای عملیات CRUD از کلاسی پایه استفاده کنید تا برای هر موجودیت و فرمی نیاز به کدنویسی مجدد نباشد. برگ برنده این الگو نیز دقیقا همین است. مثلا اگر بخواهید از کدی در چند فرم مختلف استفاده کنید از این الگو استفاده میشد.

الگوی UnitOfWork همه چیز در نامش مشخص است. اگر قرار باشد آنرا بدین شکل تزریق کنید، نمی‌توانید بدانید که از کجا آمده است.


شناسه مشتری جدید را نیاز داشتم
کد بالا در CustomerRepository را در نظر بگیرید - که یک مشتری جدید را به دیتابیس اضافه می‌کند. اما CustomerID جدید چه می‌شود؟ مثلا به این شناسه نیاز دارید تا یک log بسازید. چه می‌کنید؟ گزینه‌های شما اینها هستند:

  • متد ()SubmitChanges را صدا بزنید تا تغییرات ثبت شوند و بتوانید به CustomerID جدید دسترسی پیدا کنید
  • CustomerRepository خود را باز کنید و متد پایه Add را بازنویسی (override) کنید. بدین منظور که پیش از بازگشت دادن، متد ()SubmitChanges را فراخوانی کند. این راه حلی است که MSDN به آن تشویق می‌کند، و بمبی ساعتی است که در انتظار انفجار است
  • تصمیم بگیرید که تمام متدهای Add/Remove/Save در مخازن شما باید ()SubmitChanges را فراخوانی کنند

مشکل را می‌بینید؟ مشکل در خود پیاده سازی است. در نظر بگیرید که چرا New Customer ID را نیاز دارید؟ احتمالا برای استفاده از آن در ثبت یک سفارش جدید، و یا ثبت یک ActivityLog.

اگر بخواهیم از StudentRepository بالا برای ایجاد دانش آموزان جدید پس از خرید آنها از فروشگاه کتاب مان استفاده کنیم چه؟ اگر DbContext خود را به مخزن تزریق کنید و دانش آموز جدید را ذخیره کنید .. اوه .. تمام تراکنش شما فلاش شده و از بین رفته!

حالا گزینه‌های شما اینها هستند: 1) از StudentRepository استفاده نکنید (از OrderRepository یا چیز دیگری استفاده کنید). و یا 2) فراخوانی ()SubmitChanges را حذف کنید و به باگ‌های متعددی اجازه ورود به کد تان را بدهید.

اگر تصمیم بگیرید که از StudentRepository استفاده نکنید، حالا کدهای تکراری (duplicate) خواهید داشت.

شاید بگویید که برای دستیابی به شناسه رکورد جدید نیازی به ()SubmitChanges نیست، چرا که خود EF این عملیات را در قالب یک تراکنش انجام می‌دهد!

دقیقا درست است، و نکته من نیز همین است. در ادامه به این قسمت باز خواهیم گشت.

متدهای Repositories قرار است اتمیک باشند

به هر حال تئوری اش که چنین است. چیزی که در Repository‌ها داریم حتی اصلا Repository هم نیست. بلکه یک abstraction برای عملیات CRUD است که هیچ کاری مربوط به منطق تجاری اپلیکیشن را هم انجام نمی‌دهد. مخازن قرار است روی دستورات مشخصی تمرکز کنند (مثلا ثبت یک رکورد یا واکشی لیستی از اطلاعات)، اما این مثال‌ها چنین نیستند.

همانطور که گفته شده استفاده از چنین رویکردهایی به سرعت مشکل ساز می‌شوند و با رشد اپلیکیشن شما نیز مشکلات عدیده ای برایتان بوجود می‌آروند.

خوب، راه حل چیست؟

برای جلوگیری از این abstraction‌های غیر منطقی دو راه وجود دارد. اولین راه استفاده از Command/Query Separation است که ممکن است در ابتدا کمی عجیب و بنظر برسند اما لازم نیست کاملا CQRS را دنبال کنید. تنها از سادگی انجام کاری که مورد نیاز است لذت ببرید، و نه بیشتر.

آبجکت‌های Command/Query

Jimmy Bogard مطلب خوبی در اینباره نوشته است و با تغییراتی جزئی برای بکارگیری Properties کدی مانند لیست زیر خواهیم داشت. مثلا برای مطالعه بیشتر درباره آبجکت‌های Command/Query به این لینک سری بزنید.

public class TransactOrderCommand {
  public Customer NewCustomer {get;set;}
  public Customer ExistingCustomer {get;set;}
  public List<Product> Cart {get;set;}
  //all the parameters we need, as properties...
  //...

  //our UnitOfWork
  StoreContext _context;
  public TransactOrderCommand(StoreContext context){
    //allow it to be injected - though that's only for testing
    _context = context;
  }

  public Order Execute(){
    //allow for mocking and passing in... otherwise new it up
    _context = _context ?? new StoreContext();

    //add products to a new order, assign the customer, etc
    //then...
    _context.SubmitChanges();

    return newOrder;
  }
}
همین کار را با یک آبجکت Query نیز می‌توانید انجام دهید. می‌توانید پست Jimmy را بیشتر مطالعه کنید، اما ایده اصلی این است که آبجکت‌های Query و Command برای دلیل مشخصی وجود دارند. می‌توانید آبجکت‌ها را در صورت نیاز تغییر دهید و یا mock کنید.


DataContext خود را در آغوش بگیرید

ایده ای که در ادامه خواهید دید را شخصا بسیار می‌پسندم (که توسط Ayende معرفی شد). چیزهایی که به آنها نیاز دارید را در قالب یک فیلتر wrap کنید و یا از یک کلاس کنترلر پایه استفاده کنید (با این فرض که از اپلیکیشن‌های وب استفاده می‌کنید).

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace Web.Controllers
{
  public class DataController : Controller
  {
    protected StoreContext _context;

    protected override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      //make sure your DB context is globally accessible
      MyApp.StoreDB = new StoreDB();
    }

    protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
    {
      MyApp.StoreDB.SubmitChanges();
    }
  }
}

این کار به شما اجازه می‌دهد که از DataContext خود در خلال یک درخواست واحد (request) استفاده کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که از این کلاس پایه ارث بری کنید. این بدین معنا است که هر درخواست به اپلیکیشن شما یک UnitOfWork خواهد بود. که بسیار هم منطقی و قابل قبول است. در برخی موارد هم شاید این فرض درست یا کارآمد نباشد، که در این هنگام می‌توانید از آبجکت‌های Command/Query استفاده کنید.


ایده‌های بعدی: چه چیزی بدست آوردیم؟

چیزهای متعددی بدست آوردیم.

  • تراکنش‌های روشن و صریح: دقیقا می‌دانیم که DbContext ما از کجا آمده و در هر مرحله روی چه UnitOfWork ای کار می‌کنیم. این امر هم الان، و هم در آینده بسیار مفید خواهد بود
  • انتزاع کمتر == شفافیت بیشتر: ما Repository‌ها را از دست دادیم، که دلیلی برای وجود داشتن نداشتند. به جز اینکه یک abstraction از abstraction دیگر باشند. رویکرد آبجکت‌های Command/Query تمیز‌تر است و دلیل وجود هرکدام و مسئولیت آنها نیز روشن‌تر است
  • شانس کمتر برای باگ ها: رویکردهای مبتنی بر Repository باعث می‌شوند که با تراکنش‌های ناموفق یا پاره ای (partially-executed) مواجه شویم که نهایتا به یکپارچگی و صحت داده‌ها صدمه می‌زند. لازم به ذکر نیست که خطایابی و رفع چنین مشکلاتی شدیدا زمان بر و دردسر ساز است

برای مطالعه بیشتر 

ایجاد Repositories بر روی UnitOfWork
به الگوی Repository در لایه DAL خود نه بگویید!
پیاده سازی generic repository یک ضد الگو است 
نگاهی به generic repositories
بدون معکوس سازی وابستگی‌ها، طراحی چند لایه شما ایراد دارد  

بازخوردهای دوره
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
واقعا سپاسگذارم . ولی مشکلم و حل نمیکنه این موارد.
یکم گیج و سردرگم شدم.
ببینید من یه هاب ایجاد کردم به شکل زیر
 public class User
    {
        public string UserName { get; set; }
        public bool IsRole { get; set; }
        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    [Authorize]
    [HubName("userActivityHub")]
    public class UserActivityHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();
     

        public void AdminJoin()
        {
            Groups.Add(Context.ConnectionId, "admins");
        }

        public void Join()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;
            var isAdmin = Context.User.IsInRole("Admin");

            var user = Users.GetOrAdd(userName, _ => new User
            {
                UserName = userName,
                IsRole = isAdmin,
                ConnectionIds = new HashSet<string>()
            });

            if (user.IsRole == true)
            {
                Groups.Add(user.ConnectionIds.ToString(), "admins");
            }
            else
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.Add(connectionId);
                }
                Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
            }

        }

        public void GetUserCount()
        {
            Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
        }

        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected(bool stopCalled)
        {
            if (stopCalled)
            {
                var userName = Context.User.Identity.Name;
                var connectionId = Context.ConnectionId;

                User user;
                Users.TryGetValue(userName, out user);
                if (user != null)
                {
                    lock (user.ConnectionIds)
                    {
                        user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));
                        if (!user.ConnectionIds.Any())
                        {
                            User removeUser;
                            Users.TryRemove(userName, out removeUser);
                        }
                    }
                }
                return Clients.Group("admins").showUserCount(Users.Count(a => a.Value.IsRole != true));
            }
            else
            {
                return base.OnDisconnected(false);
            }
        }
    }

اینک کد ویو Index
 <script type="text/javascript">
        var userHub = $.connection.userActivityHub;
        $.connection.hub.logging = true;
        $.connection.hub.start().done(function() {
            userHub.server.join();
        });

        $(function() {
            window.onbeforeunload = function() {
                $.connection.hub.stop();
            };
        });
    </script>

اینم ویو Index مربوط به Area Admin 
    <script type="text/javascript">
        var userHub = $.connection.userActivityHub;
        userHub.client.showUserCount = function (message) {
            $('#userOnlineCount').html(message);
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            userHub.server.adminJoin().done(function() {
                userHub.server.getUserCount();
            });
        });
    </script>
وقتی کاربر لاگین میکنه یه کانتر تو ویو ادمین دارم که بهش اضافه میشه و برای لاگین کاربران درست کار میکنه.
مشکلم اینه که وقتی کاربر دکمه خروج و میزنه یا مرورگر رو میبنده رویداد OnDisconnected اجرا نمیشه! در نتیجه کانتر موجود در ویو ادمین هم کم نمیشه.
اینم کد دکمه خروج که البته تو یه پارشال ویو وجود داره
<script>
    $('a.btn.btn-danger.btn-block').click(function(e) {
        e.preventDefault();
        $('#logoutForm').submit();
        $.connection.userActivityHub.connection.stop();
    });
    $(function() {
        window.onbeforeunload = function(e) {
            $.connection.hub.stop();
        };
    });

</script>
نمیدونم مشکل کجاست! آیا باید برای دکمه خروج هم یه متد تو هاب ایجاد کنم یا همون Ondisconnected کافیه!
واقعا ممنون از زحمات شما.
مطالب
1# آموزش سیستم مدیریت کد Git
ضرورت استفاده از یک سیستم کنترل نسخه:


در طول روند تولید یک برنامه، چه به صورت تیمی و یا حتی انفرادی، بارها برای برنامه نویسان این نیاز پیش می‌آید که به نسخه‌های قدیمی‌تر فایل‌های خود دسترسی داشته باشند تا بتوانند آنچه را که در قبل نوشته‌اند مورد بازبینی قرار دهند. شاید کسانی که با سیستم‌های مدیریت نسخه آشنایی ندارند، این کار را با استفاده از copy و paste کردن فایل‌ها در پوشه‌های جداگانه انجام دهند؛ اما روند توسعه یک برنامه در محیط عملی، امکان استفاده از چنین روشی را به ما نمی‌دهد. زیرا مدیریت این فایل‌ها علی الخصوص در پروژه‌های تیمی، بعد از مدتی بسیار دشوار خواهد شد. بنابراین نیاز به سیستمی احساس می‌شود که بتواند این کار را به صورت خودکار انجام دهد.
وظیفه اصلی یک سیستم مدیریت کد، ایجاد یک رویه خودکار جهت دنبال کردن تغییرات فایل‌های ما است به طوری که بگوید هر فایل در چه زمانی، توسط چه کسی، به چه دلیل، چه تغییراتی کرده است.

آشنایی با Git:

Git توسط سازنده سیستم عامل لینوکس یعنی آقای Linus Torvalds و برای مدیریت کد‌های آن ساخته شد که بعدها توسط Linux-BitKeeper ارتقا  یافت. BitKeeper یک سیستم مدیریت کد توزیع شده است که البته رایگان نیست. تیم BitKeeper در ابتدا پروژه لینوکس را به صورت رایگان پشتیبانی می‌کرد اما در سال 2005 این حمایت را قطع کرد. در این هنگام تیم توسعه لینوکس تصمیم گرفت که خود یک سیستم مدیریت کد توزیع شده ایجاد کند. آن‌ها این سیستم را با Perl و C نوشتند و آن را برای اجرا شدن بر روی انواع سیستم عامل‌ها نظیر لینوکس ویندوز و حتی مک آماده کردند اهداف اصلی Git عبارتند از:
1) سرعت بالا
2) سادگی
3) قدرت پشتیبانی بالا از Merge/Branching
4) یک سیستم کاملا توزیع شده
5) قابلیت توسعه برای پروژه‌های بزرگ

تفاوت سیستم‌های متمرکز و توزیع شده:

سیستم‌های کنترل نسخه را می‌توان بر اساس خصوصیات مختلف در دسته‌های متفاوتی قرار داد اما از نظر معماری سیستم, به دو دسته‌ی زیر تقسیم می‌شوند :
۱) (VCS (Version Control System –سیستم‌های مدیریت نسخه متمرکز
۲) (DVCS (Distributed Version Control System- سیستم‌های مدیریت نسخه توزیع شده
در ادامه مقاله تفاوت این دو روش را بیان خواهیم نمود و به بررسی مزایا و معایب آن‌ها خواهیم پرداخت

تعریف Repository:

مخزن یا همان Repository محلی است که یک سیستم مدیریت نسخه از آن برای نگهداری تغییرات فایل‌ها استفاده می‌کند. در سیستم‌های VCS این مخزن به صورت متمرکز یا اصطلاحا Centralized Repository می‌باشد. به این معنا که یک Repository بر روی یک ماشین، خواه سیستم خود برنامه نویس(در پروژه‌های انفرادی) و خواه یک سرور قرار دارد (در پروژه‌های تیمی) و برنامه نویسان تغییرات فایل‌های خود را به سمت این سرور می‌فرستند و این سرور وظیفه نگهداری تمامی نسخه‌ها و اطلاعات مربوطه از برنامه نویسان مختلف را به عهده دارد. اشکال این روش در این است که برنامه نویس تنها به نسخه جاری که بر روی سیستم خود است دسترسی دارد و اگر بنا به دلیلی بخواهد از نسخه‌های پیشین استفاده کند باید آن را از سرور بخواهد که این کار مشکل دیگری ایجاد می‌کند و آن این است که ممکن است برنامه نویس همیشه در موقعیتی نباشد که بتواند به سرور دسترسی داشته باشد. به همین دلیل این روش وابستگی زیادی برای برنامه نویس ایجاد می‌کند اما پیاده سازی این روش آسان‌تر از مدل توزیع شده است.
در مدل توزیع شده  علاوه بر یک مخزن که بر روی یک سرور قرار داد و تمامی نسخه‌ها در آن جا نگهداری می‌شود، هر برنامه نویس یک نسخه محلی مخزن را نیز در اختیار دارد. به این ترتیب وابستگی برنامه نویس به سرور کاهش می‌یابد؛ همچنین می‌توان با ایجاد SubRepository‌ها یک ساختار درختی ایجاد نمود که هر کدام از این زیر سیستم‌ها در نهایت اطلاعات را در سرور اصلی قرار می‌دهند. علاوه بر این به دلیل ساختار توزیع شده، امکان بک آپ گیری در این روش مطمئن‌تر است. زیرا تنها وابسته به یک سرور نیست و می‌تواند بر روی سیستم‌های مختلف توزیع شده باشد. البته از اشکالات این روش پیچیدگی پیاده سازی بیشتر آن نسبت به سیستم‌های متمرکز است.

اما سوال این جا است که ما حقیقتا چه چیزی را باید ذخیره کنیم ؟

پاسخ به این سوال بسیار ساده است: هر آنچه برای ما مهم است که این شامل فایل‌های کد, فایل‌های پیکربندی,  خروجی‌های نظیر dll و غیره است. البته در این بین استثنائاتی نظیر فایل‌های EXE و یا پکیج‌های نصب شده  وجود دارد که در بسیاری از موارد نیازی به پیگیری نسخه‌های آن‌ها نیست اما تمامی این‌ها وابسته به نظر برنامه نویس است.

در ادامه مقالات ما به تعاریف مورد نیاز در سیستم‌های مدیرت کد, ساختار Git و چگونگی نصب و استفاده آن خواهیم پرداخت.


 
مطالب
تاثیر تعداد فونت‌های نصب شده در سیستم بر روی سرعت بارگذاری اولیه برنامه‌ها
مدتی بود که سرعت آغاز ویژوال استودیو و همچنین تمام برنامه‌های دات نتی موجود، به نحو عجیبی کاهش پیدا کرده بودند. آغاز ویژوال استودیو گاهی تا 3 دقیقه هم طول می‌کشید. تا اینکه آغاز یک برنامه ساده‌ی دات نتی را توسط برنامه‌ی معروف Procmon بررسی کردم:


بله. همانطور که مشاهده می‌کنید، چون تعداد فونت‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم من بیش از اندازه است (1800 فونت)، این مشکل رخ می‌دهد. هر بار آغاز برنامه‌های دات نت، به همراه بررسی تمام فونت‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم هم هست و اگر تعداد آن‌ها زیاد باشد، شاید چند دقیقه‌ای این بررسی طول بکشد.

راه حل‌ها

الف) حذف فونت‌های اضافی سیستم
این مورد به طور قطع بر روی سایر برنامه‌های غیردات نتی هم تاثیر مثبت خواهد گذاشت. برای نمونه، این مورد بارگذاری فونت‌ها، در مرورگرها هم صادق است. به علاوه مصرف RAM سیستم را هم کاهش خواهد داد.
برای حذف فونت‌های اضافی:
- ابتدا به مسیر C:\Windows\Fonts مراجعه کنید. در لیست فونت‌ها، ابتدا ctrl+a و سپس delete. بله! حذف تمام فونت‌ها، تا جایی که ممکن است.
- در ادامه ویندوز به صورت توکار، قابلیت بازگشت به لیست ابتدایی سیستمی خود را دارد (جهت ترمیم مواردی که نباید حذف می‌شدند). برای این منظور باید مراحل ذیل را طی کنید:
 Start > Control Panel -> Appearance and Personalization -> Fonts -> Font Settings -> Restore Default Font Settings
و یا مراجعه‌ی مستقیم به پوشه‌ی C:\Windows\Fonts نیز معادل طی مسیر فوق است:



با کلیک بر روی دکمه‌ی «Restore Default Font Settings» قلم‌های اصلی ویندوز مجددا نصب خواهند شد و سیستم به حالت اول باز می‌گردد.


ب) تنظیم سرویس Font Cache ویندوز
سرویس ویژه‌ای به نام «Windows Presentation Foundation Font Cache 3.0.0.0» در ویندوزهایی که دات نت فریم ورک بر روی آن‌ها نصب است، وجود دارد:


کار آن کش کردن و به اشتراک گذاشتن اطلاعات قلم‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم، بین تمام برنامه‌های WPF در حال اجرا است.
حالت آغاز این سرویس بر روی manual است. به این معنا که تا یک برنامه‌ی WPF ایی بر روی سیستم اجرا نشود، این سرویس فعال نخواهد شد. می‌توان این حالت آغاز را بر روی automatic قرار داد تا به تمام برنامه‌های WPF سیستم به صورت یکسانی، پیش از اجرای آن‌ها اعمال شود.
این تغییر توسط مایکروسافت هم توصیه شده‌است: «12. Understand the PresentationFontCache service »


نتیجه گیری
اگر آغاز برنامه‌ی دات نتی شما آنچنان سریع نیست، الزاما مشکل از Entity framework نیست. چه تعدادی فونت را نصب کرده‌اید؟!
مطالب
خواندنی‌های 12 تیر

اس کیوال سرور

امنیت

توسعه وب

دات نت فریم ورک

دبلیو سی اف

دبلیو پی اف و سیلور لایت

سایت‌های ایرانی

شیرپوینت

لینوکس

متفرقه

محیط‌های مجتمع توسعه

مرورگرها

مسایل انسانی، اجتماعی و مدیریتی برنامه نویسی

پی اچ پی