مطالب
Angular Material 6x - قسمت سوم - طرحبندی برنامه
پس از نصب بسته‌ی Angular Material و آشنایی با سیستم Angular Flex Layout برای پوشش کمبود سیستم طرحبندی آن، در این قسمت طرح ابتدایی دفترچه تلفن این سری را پیگیری می‌کنیم تا به طراحی زیر برای حالت‌های دسکتاپ و موبایل برسیم:



در اینجا توسط کامپوننت sidenav، کار نمایش لیست تماس‌ها صورت می‌گیرد و نمایش این کامپوننت واکنشگرا است. به این معنا که در اندازه‌های صفحات نمایشی بزرگ، نمایان است و در صفحات نمایشی کوچک، مخفی خواهد شد. در بالای صفحه یک Toolbar قرار دارد که همیشه نمایان است و از آن برای نمایش گزینه‌های منوی برنامه استفاده می‌کنیم. همچنین ناحیه‌ی main content را هم مشاهده می‌کنید که با انتخاب هر شخص از لیست تماس‌ها، جزئیات او در این قسمت نمایش داده خواهد شد.


ایجاد ماژول مدیریت تماس‌ها

در قسمت اول، برنامه را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد کردیم که نتیجه‌ی آن تولید فایل src\app\app-routing.module.ts می‌باشد:
 ng new MaterialAngularClient --routing
در ادامه ماژول مخصوص مدیریت تماس‌ها را ایجاد می‌کنیم که به آن feature module هم گفته می‌شود. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
 ng g m ContactManager -m app.module --routing


این دستور ماژول جدید contact-manager را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی و همچنین به روز رسانی app.module، برای درج آن، ایجاد می‌کند. البته در این حالت نیاز است به app.module.ts مراجعه کرد و محل درج آن‌را تغییر داد:
import { ContactManagerModule } from "./contact-manager/contact-manager.module";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    BrowserAnimationsModule,
    CoreModule,
    SharedModule.forRoot(),
    ContactManagerModule,
    AppRoutingModule
  ],
})
export class AppModule { }
به صورت پیش‌فرض ContactManagerModule، پس از AppRoutingModule ذکر می‌شود و چون مسیر catch all را در ادامه در AppRoutingModule قرار می‌دهیم، دیگر هیچگاه مسیریابی‌های ContactManagerModule پردازش نخواهند شد. به همین جهت باید آن‌را پیش از AppRoutingModule قرار داد.
سپس دستور زیر را اجرا می‌کنیم تا کامپوننت contact-manager-app در ماژول contact-manager ایجاد شود:
 ng g c contact-manager/ContactManagerApp --no-spec
با این خروجی:
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.html (38 bytes)
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.ts (319 bytes)
CREATE src/app/contact-manager/contact-manager-app/contact-manager-app.component.css (0 bytes)
UPDATE src/app/contact-manager/contact-manager.module.ts (436 bytes)
همانطور که ملاحظه می‌کنید این دستور کار به روز رسانی contact-manager.module را نیز جهت معرفی این کامپوننت جدید انجام داده‌است.
این کامپوننت به عنوان میزبان سایر کامپوننت‌هایی که در مقدمه‌ی بحث عنوان شدند، عمل می‌کند. این کامپوننت‌ها را به صورت زیر در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم:
ng g c contact-manager/components/toolbar --no-spec
ng g c contact-manager/components/main-content --no-spec
ng g c contact-manager/components/sidenav --no-spec
با این خروجی:



تنظیمات مسیریابی برنامه

در ادامه به src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و این ماژول جدید را به صورت lazy load معرفی می‌کنیم:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { RouterModule, Routes } from "@angular/router";

const routes: Routes = [
  { path: "contactmanager", loadChildren: "./contact-manager/contact-manager.module#ContactManagerModule" },
  { path: "", redirectTo: "contactmanager", pathMatch: "full" },
  { path: "**", redirectTo: "contactmanager" }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا تنظیمات صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه و همچنین not found و یا catch all را نیز مشاهده می‌کنید که هر دو به contactmanager تنظیم شده‌اند.

سپس تنظیمات مسیریابی ماژول مدیریت تماس‌ها را در فایل src\app\contact-manager\contact-manager-routing.module.ts به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { RouterModule, Routes } from "@angular/router";

import { MainContentComponent } from "./components/main-content/main-content.component";
import { ContactManagerAppComponent } from "./contact-manager-app/contact-manager-app.component";

const routes: Routes = [
  {
    path: "", component: ContactManagerAppComponent,
    children: [
      { path: "", component: MainContentComponent }
    ]
  },
  { path: "**", redirectTo: "" }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forChild(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class ContactManagerRoutingModule { }
در اولین بار بارگذاری این ماژول، کامپوننت ContactManagerApp بارگذاری می‌شود. همچنین مسیر not found نیز به همان مسیر ریشه‌ی این کامپوننت تنظیم شده‌است.
کامپوننت ContactManagerApp که کار هاست سایر کامپوننت‌های این ماژول را بر عهده دارد، دارای router-outlet خاص خود خواهد بود. به همین جهت برای آن children تعریف شده‌است که مسیر پیش‌فرض آن، بارگذاری کامپوننت MainContent است.
بنابراین نیاز است به فایل contact-manager-app\contact-manager-app.component.html مراجعه و ابتدا منوی کنار صفحه را به آن افزود:
 <app-sidenav></app-sidenav>
app-sidenav همان selector کامپوننت sidenav است که در فایل sidenav\sidenav.component.ts قابل مشاهده‌است.
سپس در قالب sidenav\sidenav.component.html، کار تعریف toolbar و همچنین router-outlet را انجام می‌دهیم:
<app-toolbar></app-toolbar>
<router-outlet></router-outlet>
بر اساس مسیریابی که تعریف کردیم، router-outlet کار نمایش Main Content را انجام می‌دهد.


معرفی Angular Material به ماژول جدید مدیریت تماس‌ها

در قسمت اول، یک فایل material.module.ts را ایجاد کردیم که به همراه تعریف تمامی کامپوننت‌های Angular Material بود. سپس آن‌را به shared.module.ts افزودیم که حاوی تعریف ماژول فرم‌ها و همچنین Flex Layout نیز هست. به همین جهت برای معرفی این‌ها به این ماژول جدید تنها کافی است در فایل src\app\contact-manager\contact-manager.module.ts در قسمت imports، کار معرفی SharedModule صورت گیرد:
import { SharedModule } from "../shared/shared.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    SharedModule,
    ContactManagerRoutingModule
  ]
})
export class ContactManagerModule { }
تا اینجا پیش از ادامه‌ی کار، فرمان ng serve -o را صادر کنید تا مطمئن شویم همه چیز به درستی قابل دریافت و کامپایل است.


پس از اجرای برنامه مشاهده می‌کنید که ابتدا ماژول مدیریت تماس‌ها بارگذاری شده‌است و سپس contact-manager-app عمل و sidenav را بارگذاری کرده و آن نیز سبب نمایش کامپوننت toolbar و سپس main-content شده‌است.


تنظیم طرحبندی برنامه توسط کامپوننت‌های Angular Material و همچنین Flex Layout


پس از این تنظیمات اکنون نوبت به تنظیم طرحبندی برنامه‌است و آن‌را با قراردادن کامپوننت Sidenav بسته‌ی Angular Material شروع می‌کنیم:
<mat-sidenav-container *ngIf="shouldRun">
   <mat-sidenav mode="side" opened>
      Sidenav content
   </mat-sidenav>
   Primary content
</mat-sidenav-container>
از کامپوننت Sidenav عموما برای طراحی منوی راهبری سایت استفاده می‌شود. این کامپوننت در سه حالت قابل تنظیم است که بر روی نحوه‌ی نمایش Sidenav content و Primary content تاثیرگذار است:
- Over: قسمت Sidenav content بر روی Primary content قرار می‌گیرد.
- Push: قسمت Sidenav content قسمت Primary content را از سر راه خود بر می‌دارد.
- Side:  قسمت Sidenav content در کنار Primary content قرار می‌گیرد.

در اینجا از حالت Side، در صفحات نمایشی بزرگ (اولین تصویر این قسمت) و از حالت Over، در صفحات نمایشی موبایل (مانند تصویر زیر) استفاده خواهیم کرد.



در ابتدا کدهای کامل هر سه کامپوننت و سپس توضیحات آن‌ها را مشاهده خواهید کرد:


تنظیم margin در CSS اصلی برنامه

زمانیکه sidenav و toolbar را بر روی صفحه قرار می‌دهیم، فاصله‌ای بین آن‌ها و لبه‌های صفحه مشاهده می‌شود. برای اینکه این فاصله را به صفر برسانیم، به فایل src\styles.css مراجعه کرده و margin بدنه‌ی صفحه را به صفر تنظیم می‌کنیم:
@import "~@angular/material/prebuilt-themes/indigo-pink.css";

body {
  margin: 0;
}


طراحی قالب main content

<mat-card>
  <h1>Main content</h1>
</mat-card>
برای نمایش main-content از کامپوننت ساده‌ی card استفاده شده‌است که به فایل main-content\main-content.component.html اضافه خواهد شد. این قسمت در نهایت توسط router-outlet نمایش داده می‌شود.


طرای منوی راهبری واکنشگرا

sidenav\sidenav.component.css 
 sidenav\sidenav.component.html 
.app-sidenav-container {
  position: fixed;
}

.app-sidenav {
  width: 240px;
}

.wrapper {
  margin: 50px;
}
<mat-sidenav-container fxLayout="row"
         fxFill>
  <mat-sidenav #sidenav 
    fxFlex="1 1 100%" [opened]="!isScreenSmall"
    [mode]="isScreenSmall ? 'over' : 'side'">
    <mat-toolbar color="primary">
      Contacts
    </mat-toolbar>
    <mat-list>
      <mat-list-item>Item 1</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 2</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 3</mat-list-item>
    </mat-list>
  </mat-sidenav>

  <mat-sidenav-content fxLayout="column" fxFlex="1 1 100%" fxFill>
    <app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
    <div>
      <router-outlet></router-outlet>
    </div>
  </mat-sidenav-content>
</mat-sidenav-container>

- نمای کلی صفحه در این قسمت طراحی شده‌است. sidenav-container که در برگیرنده‌ی اصلی است، به fxLayout از نوع row تنظیم شده‌است. یعنی mat-sidenav و mat-sidenav-content دو ستون آن‌را از چپ به راست تشکیل می‌دهند و درون یک ردیف، سیلان خواهند یافت. همچنین می‌خواهیم این container کل صفحه را پر کند، به همین جهت از fxFill استفاده شده‌است. این fxFill اعمال شده‌ی به container، زمانی عمل خواهد کرد که position آن در css، به fixed تنظیم شود که اینکار در css این قالب و در کلاس app-sidenav-container آن انجام شده‌است.
- سپس toolbar و همچنین router-outlet که main content را نمایش می‌دهند، داخل sidenav-content قرار گرفته‌اند و هر دو با هم، ستون دوم این طرحبندی را تشکیل می‌دهند. به همین جهت fxLayout آن به column تنظیم شده‌است (ستون اول آن، لیست تماس‌ها است و ستون دوم آن، از دو ردیف toolbar و main-content تشکیل می‌شود).
- اگر دقت کنید یک template reference variable به نام sidenav# به container اعمال شده‌است. از آن، جهت باز و بسته کردن sidenav استفاده می‌شود:
<app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
زمانیکه در toolbar بر روی دکمه‌ی منوی همبرگری کلیک شود، متد sidenav.toggle فراخوانی شده و این مورد سبب نمایان شدن مجدد sidenav خواهد شد. در این مورد در ادامه بیشتر بحث می‌کنیم.
- mat-sidenav از دو قسمت تشکیل شده‌است. بالای آن توسط mat-toolbar صرفا کلمه‌ی Contacts نمایش داده می‌شود و سپس ذیل آن، لیست فرضی تماس‌ها توسط کامپوننت mat-list قرار گرفته‌اند (تا فعلا خالی نباشد. در قسمت‌های بعدی آن‌را پویا خواهیم کرد). رنگ تولبار آن‌را ("color="primary) نیز به primary تنظیم کرده‌ایم تا خاکستری پیش‌فرض آن نباشد.
- کار کلاس mat-elevation-z10 این است که بین sidenav و main-content یک سایه‌ی سه بعدی را ایجاد کند که آن‌را در تصاویر مشاهده می‌کنید. عددی که پس از z قرار می‌گیرد، میزان عمق سایه را مشخص می‌کند.
- این قسمت از sidenav به همراه دو خاصیت opened و همچنین mode است که به مقدار isScreenSmall عکس العمل نشان می‌دهند:
<mat-sidenav  [opened]="!isScreenSmall" [mode]="isScreenSmall ? 'over' : 'side'">
در اینجا می‌خواهیم اگر اندازه‌ی صفحه xs شد، حالت over بجای حالت پیش‌فرض side تنظیم شود. یعنی در حالت موبایل و اندازه‌ی صفحه‌ی کوچک، sidenav در صورت فراخوانی متد sidenav.toggle در toolbar، بر روی قسمتی از صفحه ظاهر شود و نه در کنار آن که مخصوص حالت تمام صفحه است. همچنین می‌خواهیم اگر اندازه‌ی صفحه کوچک بود، sidenav بسته شود و نمایان نباشد. به همین جهت خاصیت opened آن به isScreenSmall تنظیم شده‌است. مدیریت خاصیت isScreenSmall در کدهای این کامپوننت به صورت زیر انجام می‌شود:

محتویات فایل sidenav\sidenav.component.ts:
import { Component, OnDestroy, OnInit } from "@angular/core";
import { MediaChange, ObservableMedia } from "@angular/flex-layout";
import { Subscription } from "rxjs";

@Component({
  selector: "app-sidenav",
  templateUrl: "./sidenav.component.html",
  styleUrls: ["./sidenav.component.css"]
})
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  isScreenSmall = false;
  watcher: Subscription;

  constructor(private media: ObservableMedia) {
    this.watcher = media.subscribe((change: MediaChange) => {
      this.isScreenSmall = change.mqAlias === "xs";
    });
  }

  ngOnInit() {
  }

  ngOnDestroy() {
    this.watcher.unsubscribe();
  }
}
ObservableMedia را در انتهای قسمت دوم این سری بررسی کردیم. کار آن گوش فرادادن به تغییرات اندازه‌ی صفحه‌است. زمانیکه mqAlias آن برای مثال مساوی xs شد، یعنی در حالت موبایل قرار داریم. در این حالت مقدار خاصیت isScreenSmall به true تنظیم می‌شود و برعکس. با توجه به اینکه این media یک Observable است، نیاز است کار unsubscribe از آن نیز همواره در کدها وجود داشته باشد که نمونه‌ای از آن در متد ngOnDestroy صورت گرفته‌است.
تاثیر خاصیت isScreenSmall بر روی دو خاصیت opened و mode کامپوننت sidenav را در دو تصویر زیر مشاهده می‌کنید. اگر اندازه‌ی صفحه کوچک شود، ابتدا sidenav مخفی می‌شود. اگر کاربر بر روی دکمه‌ی منوی همبرگری کلیک کند، سبب نمایش مجدد sidenav، اینبار با حالت over و بر روی محتوای زیرین آن خواهد شد:




طراحی نوار ابزار واکنشگرا

کدهای قالب و css تولبار (ستون دوم طرحبندی کلی صفحه) را در ادامه مشاهده می‌کنید:
  toolbar\toolbar.component.css    toolbar\toolbar.component.html 
 
.sidenav-toggle {
  padding: 0;
  margin: 8px;
  min-width:56px;
}
 
<mat-toolbar color="primary">
  <button mat-button fxHide fxHide.xs="false" 
              class="sidenav-toggle" (click)="toggleSidenav.emit()">
    <mat-icon>menu</mat-icon>
  </button>

  <span>Contact Manager</span>
</mat-toolbar>

با توجه به استفاده‌ی از fxHide، یعنی دکمه‌ی نمایش منوی همبرگری در تمام حالات مخفی خواهد بود. برای لغو آن و نمایش آن در حالت موبایل، از حالت واکنشگرای آن یعنی fxHide.xs استفاده می‌کنیم (قسمت «کار با API واکنشگرای Angular Flex layout» در مطلب قبلی این سری). به این ترتیب زمانیکه کاربر اندازه‌ی صفحه را کوچک می‌کند و یا اندازه‌ی واقعی صفحه‌ی نمایش او کوچک است، این دکمه نمایان خواهد شد.
همچنین در sidenav یک چنین تعریفی را داریم:
 <app-toolbar (toggleSidenav)="sidenav.toggle()"></app-toolbar>
بروز رخ‌داد toggleSidenav سبب خواهد شد که متد sidenav.toggle فراخوانی شود و سبب نمایش sidenav در اندازه‌های کوچک صفحه‌ی نمایشی گردد. این رخ‌داد سفارشی را نیز به رخ‌داد click دکمه‌ی همبرگری تولبار متصل کرده‌ایم که با کلیک بر روی آن، کار emit آن صورت می‌گیرد. این emit نیز سبب خواهد شد تا sidenav.toggle متصل به سمتی دیگر، فعال شود. نحوه‌ی تعریف این رخ‌داد سفارشی را در کدهای کامپوننت تولبار، در ادامه مشاهده می‌کنید:

محتویات فایل toolbar\toolbar.component.ts:
import { Component, EventEmitter, OnInit, Output } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-toolbar",
  templateUrl: "./toolbar.component.html",
  styleUrls: ["./toolbar.component.css"]
})
export class ToolbarComponent implements OnInit {

  @Output() toggleSidenav = new EventEmitter<void>();

  constructor() { }

  ngOnInit() {
  }
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-02.zip
برای اجرای آن نیز ابتدا فایل restore.bat و سپس فایل ng-serve.bat را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، یکبار آن‌را در حالت تمام صفحه و بار دیگر با کوچک‌تر کردن اندازه‌ی مرورگر آزمایش کنید. در حالتیکه به اندازه‌ی موبایل رسیدید، بر روی دکمه‌ی همبرگری نمایان شده کلیک کنید تا عکس العمل آن و نمایش مجدد sidenav را در حالت over، مشاهده نمائید.
نظرات مطالب
معماری میکروسرویس‌ها
من در مورد همه مشکلات میکرو سرویس زیاد با شما موافق نیستم 
  • از آنجایی که ارتباط بین سرویس‌ها در بستر شبکه انجام می‌شود، انتظار کندی عملکرد سرویس‌ها دور از ذهن نیست. (اتفاقا بخاطر توزیع برنامه بر روی چند سیستم در زمانی که بار زیادی بر روی سیستم هست پاسخ گویی به کاربر می‌تونه خیلی بسرعت انجام بپذیره و اتفاقا یکی از مزایای اون هست)
  • به دلیل ارتباطات شبکه‌ای، احتمال آسیب پذیری‌های امنیتی در این نوع برنامه‌ها بیشتر است. (البته بیشتر این توزیع در server farm  انجام می‌شه ،یعنی پشت فایروال و کسی جز سرورها در این شبکه خصوصی وجود ندارد، نمی‌گم نیست ولی خیلی نیست)
  • نوشتن سرویس‌هایی که در بستر شبکه با سایر سرویس‌ها در ارتباط هستند سختی و مشکلات خود را دارد. برنامه‌نویس در این شرایط، درگیر برقراری ارتباط، رمزگذاری داده‌ها در صورت نیاز و تبدیل آنها می‌شود.(همان موارد بالا)
  • به دلیل مجزا بودن بخش‌های مختلف برنامه، مانیتور کردن و ردیابی عملکرد سرویس‌ها، یکی از کارهای اصلی توسعه دهنده یا استفاده کننده از برنامه است. (اینم خودش یک فایده است و طبق اصل SRP  و تفاوت MicroServic با SOA  بیشتر بر همین نکته تاکید داره که یک میکرو سرویس کاملا مستقل می‌باشد و راحت‌تر قابل مانیتور کردن و ردیابی عملکرد سرویس می‌باشد
  • در مجموع سرعت برنامه‌های نوشته شده با معماری Microservices کندتر از برنامه‌های نوشته شده با معماری Monolithic است. دلیل آن محیط اجرایی برنامه‌ها است. برنامه‌هایی با معماری Monolithic بر روی حافظه سرور پردازش می‌شوند. (باز تاکید که اصل استفاده از میکرو سرویس برای سیستم هایی با تراکنش بالا می‌باشد ،هدف توسعه راحتر و بدون تاثیر بر بقیه سرویس‌ها و حتی بدون توقف آنها می‌باشد، همچنین امکان  horizontal Scalability   نرم افزار و بالا بردن تعداد سرور‌های ارائه دهنده سرویس براحتی بوجود خواهد امد ، پس می‌تونه سرعت رو خیلی بالا ببره و مشکل توقف سرویس که در خیلی از سامانه‌های ایرانی می‌بینیم رو از بین میبره )
نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از ایجاد کلاس‌های Singleton از دات نت 4 به بعد
- مبحثی که در اینجا مطرح شده، مرتبط با حالت‌های عدم استفاده‌ی از سیستم تزریق وابستگی‌ها است. البته می‌توان این نوع Container‌ها را در حالت «service locator»، در همه‌جا استفاده کرد و محدودیتی هم ندارند.
- اگر از یک سیستم تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنید، مطلب جاری را فراموش کنید. یک کلاس معمولی را ایجاد کرده و یک اینترفیس را از آن استخراج کنید (مانند همیشه و بسیار عادی). سپس این اینترفیس و کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن‌را با «طول عمر» singleton به این IoC Container معرفی کنید (مهم نیست نام آن IoC Container چیست. این روش همه جا کار می‌کند). اکنون چون مدیریت طول عمر این سرویس توسط IoC container مورد استفاده کنترل می‌شود، می‌توانید در سازنده‌ی آن تمام سرویس‌های دیگر را هم تزریق کرده (مانند تمام سرویس‌های دیگر تعریف شده) و استفاده کنید؛ چون وهله سازی و مدیریت طول عمر آن توسط خود Container مدیریت می‌شود.
- استفاده و یا تعریف متدهای Async در اینجا هیچ تفاوتی با قبل ندارد. همان امضای متدهای Task دار و در صورت نیاز async دار را ارائه دهید.

یک نکته: تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌هایی با طول عمر singleton یکسری نکات خاص خودشان را دارند.
مطالب دوره‌ها
متدهای الحاقی و ترکیب کننده‌های اعمال غیرهمزمان
تعدادی متد جدید در دات نت 4.5 جهت ترکیب و کار با Taskها اضافه شده‌اند. نمونه‌ای از آن‌را در قسمت‌های قبل با معرفی متد WhenAll مشاهده کردید. در ادامه قصد داریم این متدها را  بیشتر بررسی کنیم.


متد WhenAll
کار آن ترکیب تعدادی Task است و اجرای آن‌ها. تنها زمانی خاتمه می‌یابد که کلیه‌ی Taskهای معرفی شده به آن خاتمه یافته باشند. هدف از آن اجرای همزمان و مستقل چندین Task است. برای مثال دریافت چندین فایل به صورت همزمان از اینترنت.
همچنین باید دقت داشت که در اینجا، هر Task کاری به نتایج Taskهای دیگر ندارد و کاملا مستقل اجرا می‌شود. اگر نیاز است Taskها مستقل اجرا شوند، از همان روش سریالی اجرای Taskها، توسط معرفی هر کدام به کمک await استفاده کنید.
به علاوه اگر در این بین استثنایی وجود داشته باشد، تنها پس از پایان عملیات تمام Taskها بازگشت داده می‌شود. این استثناء نیز از نوع Aggregate Exception است.
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async07
{
    public class EggBoiler
    {
        private const int BoilingTimeMs = 200;

        private static Task boilEgg()
        {
            var bolingTask = Task.Run(() =>
            {
                Task.Delay(BoilingTimeMs);
            });
            return bolingTask;
        }

        public async Task BoilEggsSequentialAsync(int count)
        {
            for (var i = 0; i < count; i++)
            {
                await boilEgg();
            }
        }

        public async Task BoilEggsSimultaneousAsync(int count)
        {
            var tasksList = from egg in new[] { 1, 2, 3, 4, 5 }
                            select boilEgg();
            await Task.WhenAll(tasksList);
            // ...
        }
    }
}
در این مثال عمل پختن تخم مرغ را در یک مدت زمان مشخصی ملاحظه می‌کنید. در متد BoilEggsSequentialAsync، پختن تخم مرغ‌ها، ترتیبی است. ابتدا مورد اول انجام می‌شود و پس از پایان آن، مورد دوم و الی آخر. در اینجا اگر نیاز باشد، می‌توان از نتیجه‌ی عملیات قبلی، در عملیات بعدی استفاده کرد.
 اما در متد BoilEggsSimultaneousAsync به علت بکارگیری Task.WhenAll پختن تمام تخم مرغ‌های مدنظر همزمان آغاز می‌شود و تا پایان عملیات (پخته شدن تمام تخم مرغ‌ها) صبر خواهد شد.


متد WhenAny

در حالت استفاده از متد WhenAny، هر کدام از Taskهای در حال پردازش که خاتمه یابند، کل عملیات خاتمه خواهد یافت. فرض کنید نیاز دارید تا دمای کنونی هوای منطقه‌ی خاصی را از چند وب سرویس مختلف دریافت کنید. می‌توان در این حالت تمام این‌ها را توسط WhenAny ترکیب کرد و هر کدام که زودتر خاتمه یابد، عملیات را پایان خواهد داد.
    public class Downloader
    {
        private Task<string> downloadTask(string url)
        {
            return new WebClient().DownloadStringTaskAsync(url);
        }

        public async Task<int> GetTemperature()
        {
            var sites = new[]
            {
                "http://www.site1.com/svc",
                "http://www.site2.com/svc",
                "http://www.site3.com/svc",
            };
            var tasksList = from site in sites
                            select downloadTask(site);
            try
            {
                var finishedTask = await Task.WhenAny(tasksList);
                var result = await finishedTask;

            }
            catch (Exception ex)
            {

            }

            // todo: process result, get temperature
            return 10; // for example.
        }
    }
در اینجا نحوه‌ی استفاده از WhenAny را مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم این مثال، استفاده از await دوم بر روی Task بازگشت داده شده‌است. این مساله از این لحاظ مهم است که Task بازگشت داده شده الزامی ندارد که حتما با موفقیت پایان یافته باشد. فراخوانی await بر روی نتیجه‌ی آن سبب خواهد شد تا اگر استثنایی در این بین رخ داده باشد، قابل دریافت و پردازش شود.
در این حالت اگر نیاز بود وضعیت سایر Taskها، مثلا در صورت شکست آن‌ها، بررسی شوند، می‌توان از یکی از دو قطعه کد زیر استفاده کرد:
            foreach (var task in tasksList)
            {
                var ignored = task.ContinueWith(
                    t => Console.WriteLine(t.Exception), TaskContinuationOptions.OnlyOnFaulted);
            }

            // or
            foreach (var task in tasksList)
            {
                var ignored = task.ContinueWith(
                    t =>
                    {
                        if (t.IsFaulted)
                            Console.WriteLine(t.Exception);
                    });
            }

کاربرد دیگر WhenAny زمانی است که برای مثال می‌خواهید تعداد زیادی Url را پردازش کنید، اما نمی‌خواهید برای نمایش اطلاعات، تا پایان عملیات تمامی آن‌ها مانند WhenAll صبر کنید. می‌خواهید به محض پایان کار یکی از Taskها، عملیات نمایش نتیجه‌ی آن‌را انجام دهید:
        public async Task ShowTemperatures()
        {
            var sites = new[]
            {
                "http://www.site1.com/svc",
                "http://www.site2.com/svc",
                "http://www.site3.com/svc",
            };
            var tasksList = sites.Select(site => downloadTask(site)).ToList();

            while (tasksList.Any())
            {
                try
                {
                    var tempTask = await Task.WhenAny(tasksList);
                    tasksList.Remove(tempTask);

                    var result = await tempTask;
                    //todo: show result
                }
                catch(Exception ex) { }
            }
        }
در اینجا در یک حلقه، هر Taskایی که زودتر پایان یابد، نمایش داده شده و سپس از لیست وظایف حذف می‌شود. در ادامه مجددا یک await روی آن انجام خواهد شد تا استثنای احتمالی آن بروز کند. سپس اگر مشکلی نبود، می‌توان نتیجه را نمایش داد.

کاربرد سوم WhenAny کنترل تعداد وظایف همزمان است. برای مثال اگر قرار است هزاران تصویر از اینترنت دریافت شوند، نباید تمام وظایف را یکجا راه اندازی کرد. شاید نیاز باشد هربار فقط 15 وظیفه‌ی همزمان عمل کنند و نه بیشتر. در این حالت، مثال قبلی دارای یک حلقه‌ی کنترل کننده tasksList ارائه شده خواهد شد. هر بار تعداد معینی وظیفه به tasksList اضافه و پردازش می‌شوند و این روند تا پایان کار تعداد Urlها ادامه خواهد یافت (یک Take و Skip است؛ مانند صفحه بندی اطلاعات).


متدهای Run و FromResult

متد Task.Run اضافه شده در دات نت 4.5 به این معنا است که می‌خواهید Task ایجاد شده بر روی Thread pool اجرا شود. پارامتر آن می‌تواند یک delegate یا عبارت lambda و یا حتی یک Task باشد. خروجی آن نیز یک Task است و به همین جهت با async و await سی شارپ 5 سازگاری بهتری دارد.
استفاده از Task.Run نسبت به عملیات Threading متداول کارآیی بهتری دارد، زیرا ایجاد Threadهای جدید زمانبر بوده و زمانیکه به صورت خودکار از Thread pool استفاده می‌شود، تا حد امکان، استفاده‌ی مجدد از تردهای بیکار در حال حاضر، مدنظر است.

متد Task.FromResult کار بازگشت یک Task را از نتایج متدهای مختلف فراهم می‌کند. فرض کنید یک متد async تعریف کرده‌اید که خروجی آن Task of T است. در اینجا اگر داخل متد، از یک متد معمولی که یک عدد int را ارائه می‌دهد استفاده کنیم، با استفاده از Task.FromResult بلافاصله می‌توان یک Task of int را بازگشت داد.


متد Delay

پیشتر برای به خواب فرو بردن یک ترد از متد Thread.Sleep استفاده می‌شد. کار Thread.Sleep بلاک کردن ترد جاری است. در دات نت 4.5، بجای آن باید از Task.Delay استفاده شود که یک مکانیزم غیر قفل کننده را جهت صبر کردن به همراه بازگشت یک Task، ارائه می‌دهد.
یکی از کاربردهای Delay منهای صبر کردن تا مدت زمانی مشخص، ایجاد مکانیزم timeout است. برای مثال حالت Task.WhenAny را درنظر بگیرید. اگر در اینجا timeout مدنظر ما 3 ثانیه باشد، می‌توان یکی از Taskها را Task.Delay با آرگومان مساوی 3000 معرفی کرد. اگر هر کدام از taskهای تعریف شده زودتر از 3 ثانیه پایان یافتند که بسیار خوب؛ در غیر اینصورت Task.Delay معرفی شده کار را تمام می‌کند.


متد Yield
متد Task.Yield بسیار شبیه به متد قدیمی DoEvents است که از آن برای اجازه دادن به سایر اعمال جهت اجرا، در بین یک عمل طولانی، استفاده می‌شد.


متد ConfigureAwait

به صورت پیش فرض ادامه یک عملیات همزمان، بر روی ترد ایجاد کننده‌ی آن اجرا می‌شود. برای نمونه اگر یک عملیات async در ترد UI آغاز شود، نتیجه‌ی آن نیز در همان ترد UI بازگشت داده می‌شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا نگرانی در مورد نحوه‌ی دسترسی به مقدار آن توسط عناصر UI داشته باشیم.
اگر به این مساله اهمیت نمی‌دهید، برای مثال اگر اعمال در حال انجام، کاری به عناصر UI ندارند، از متد ConfigureAwait با پارامتر false بر روی یک task پیش از فراخوانی await بر روی آن، استفاده کنید.
 byte [] buffer = new byte[0x1000];
int numRead;
while((numRead = await source.ReadAsync(buffer, 0, buffer.Length).ConfigureAwait(false)) > 0)
{
  await source.WriteAsync(buffer, 0, numRead).ConfigureAwait(false);
}
این مثال در طی یک حلقه، هر بار مقدار کوچکی از منبع ارائه شده به آن را می‌خواند. در اینجا تعداد await cycles قابل توجهی وجود دارند. در هر سیکل نیز از دو فراخوانی async استفاده می‌شود؛ یکی برای انجام عملیات و دیگری برای بازگشت نتیجه به Synchronization Context آغاز کننده آن. با استفاده از ConfigureAwait false زمان اجرای این حلقه به شدت بهبود خواهد یافت و کوتاه‌تر خواهد شد؛ زیرا فاز هماهنگی آن با Synchronization Context حذف می‌شود.



به صورت خلاصه در سی شارپ 5

- بجای task.Wait قدیمی، از await task برای صبر کردن تا پایان یک task استفاده کنید.
- بجای task.Result جهت دریافت یک نتیجه‌ی یک task از await task کمک بگیرید.
- بجای Task.WaitAll از await Task.WhenAll و بجای Task.WaitAny از await Task.WhenAny استفاده نمائید.
- همچنین Thread.Sleep در اعمال async با await Task.Delay جایگزین شده‌است.
- در اعمال غیرهمزمان همیشه متد ConfigureAwait false را بکار بگیرید، مگر اینکه به Context نهایی آن واقعا نیاز داشته باشید.
و برای ایجاد یک Task جدید از Task.Run یا TaskFactory.StartNew استفاده نمائید.
مطالب
نگاهی به تاریخچه‌ی زبان #C
این قهرمان ما از سال ۲۰۰۲ سفر خودش را همراه با Visual Studio 2002 شروع کرد و تا الان (۲۰۲۳) حدود ۱۱ بار آپدیت‌های جدید و عالی‌ای را ارائه داده‌است. در اوایل کار، زبانی شبیه به Java بود و صرفا نسبت به زبان‌های سطح پایین، تنها چیزی که اضافه داشت، بحث شی‌ءگرایی بود، اما در ادامه وارد عصر‌های مختلفی شد که بد نیست نگاهی به آن‌ها داشته باشیم. 

عصر نخستین: تبدیل شدن به یک زبان قابل قبول
C# 1.0, C# 1.2, C# 2.0
در این عصر، زبانی را مشاهده می‌کنیم که تقریبا مانند بقیه‌ی زبان‌های C-Base هست و تفاوت چندانی نمی‌کند. می‌شود گفت اینجا کار کردن با انواع داده‌ها نسبت به بقیه زبان‌ها آسان‌تر است. با قابلیت‌های شی‌ءگرایی شروع کرده و در ادامه ویژگی‌های دیگری را هم در ورژن‌های بعدی خود ارائه داد.

عصر دوم: اضافه شدن امکانات منحصر بفرد
C# 3.0 , C# 4.0, C# 5.0
حدود سال ۲۰۰۷، قهرمان ما تصمیم گرفت امکانات منحصر بفردی را ارائه دهد که این زبان را نسبت به بقیه‌ی هم ردیف‌های خودش متمایز کند. این امکانات همراه با NET Framework version 3.5 و Visual Studio 2008 وارد بازار شدند. امکانات نام آشنایی از قبیل Lambda expression ها،Object and collection initializer‌ها و ... در این ورژن به سی‌شارپ اضافه شدند.

عصر سوم: باز نویسی کامل کامپایلر با سی‌شارپ (Roslyn)
سال ۲۰۱۵ سی‌شارپ ۶ همراه با Visual Studio 2015 وارد بازار شد. اینبار سی‌شارپ شروع به اعمال تغییراتی کرد که عمدتا با ذهنیت کد تمیز و ساده همراه بود. از جمله‌ی این تغییرات مهم، بازنویسی کامل کامپایلر، با خود زبان سی‌شارپ بود.

عصر چهارم: رضایت طرفداران کد تمیز و ساده
C# 7.0  , C# 7.1 , C# 7.2, C# 7.3
شروع تغییرات کوچک، در ورژن ۶ سی‌شارپ بود؛ ولی از ورژن ۷ به بعد، مایکروسافت تمرکز خیلی بیشتری را بر روی این کار گذاشت و تغییراتش همگی دارای یک هدف مهم بودند. آسان و تمیز بودن کدها؛ امکاناتی از قبلی tuple,out,ref و ... از جمله این تغییرات بودند.

عصر پنجم: دنیای Cross-Platform، خداحافظی با NullReferenceException و تلاش برای شبیه شدن به زبان‌های اسکریپت نویسی
سال‌ها برنامه نویس‌ها با خطای NullReferenceException دست و پنجه نرم میکردند، ولی حالا با استفاده‌ی درست از قابلیت Nullable reference type‌ها میشد تا حد قابل قبولی جلوی این اتفاق را گرفت. در ادامه تغییرات به سمتی می‌رفت که زبان سی‌شارپ را شبیه به یک زبان اسکریپت نویسی کرده بود. حالا میشد بدون تعریف کلاس و متد خاصی، دستور ساده‌ای را اجرا کرد. همچنین قابلیت‌هایی که در pattern matching به سی‌شارپ اضافه شد، باعث ساده‌تر و قابل فهم‌تر شدن سی‌شارپ میشد. 


نقشه‌ی راه تصویری پیشرفت سی‌شارپ

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
پیشنیازها (الزامی)

«بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن»
«اصول طراحی SOLID»
«مطالعه‌ی بیشتر»


تزریق وابستگی‌ها (یا Dependency injection = DI) به معنای ارسال نمونه‌ای/وهله‌ای از وابستگی (یک سرویس) به شیء وابسته‌ی به آن (یک کلاینت) است. در فرآیند تزریق وابستگی‌ها، یک کلاس، وهله‌های کلاس‌های دیگر مورد نیاز خودش را بجای وهله سازی مستقیم، از یک تزریق کننده دریافت می‌کند. بنابراین بجای نوشتن newها در کلاس جاری، آن‌ها را به صورت وابستگی‌هایی در سازنده‌ی کلاس تعریف می‌کنیم تا توسط یک IoC Container تامین شوند. در اینجا به فریم ورک‌هایی که کار وهله سازی این وابستگی‌ها را انجام می‌دهند، IoC Container و یا DI container می‌گوییم (IoC =  inversion of control ).
چندین نوع تزریق وابستگی‌ها وجود دارند که دو حالت زیر، عمومی‌ترین آن‌ها است:
الف) تزریق در سازنده‌ی کلاس: لیست وابستگی‌های یک کلاس، به عنوان پارامترهای سازنده‌ی آن ذکر می‌شوند.
ب) تزریق در خواص یا Setter injection: کلاینت خواصی get و set را به صورت public معرفی می‌کند و سپس IoC Container با وهله سازی آن‌ها، وابستگی‌های مورد نیاز را تامین خواهد کرد.


تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core

برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET، این نگارش جدید از ابتدا با دید پشتیبانی کامل از DI طراحی شده‌است و این مفهوم، در سراسر اجزای آن به صورت یکپارچه‌ای پشتیبانی می‌شود. همچنین به همراه یک minimalistic DI container توکار نیز هست .
این IoC Container توکار از 4 حالت طول عمر ذیل پشتیبانی می‌کند:
- instance: در هربار نیاز به یک وابستگی خاص، تنها یک وهله از آن در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و در اینجا شما هستید که مسئول تعریف نحوه‌ی وهله سازی این شیء خواهید بود (برای بار اول).
- transient: هربار که نیاز به وابستگی خاصی بود، یک وهله‌ی جدید از آن توسط IoC Container تولید و ارائه می‌شود.
- singleton: در این حالت تنها یک وهله از وابستگی درخواست شده در طول عمر برنامه تامین می‌شود.
- scoped: در طول عمر یک scope خاص، تنها یک وهله از وابستگی درخواست شده، در اختیار مصرف کننده‌ها قرار می‌گیرد. برای مثال مرسوم است که به ازای یک درخواست وب، تنها یک وهله از شیء‌ایی خاص در اختیار تمام مصرف کننده‌های آن قرار گیرد (single instance per web request).

طول عمر singleton، برای سرویس‌ها و کلاس‌های config مناسب هستند. به این ترتیب به کارآیی بالاتری خواهیم رسید و دیگر نیازی نخواهد بود تا هر بار این اطلاعات خوانده شوند. حالت scoped برای وهله سازی الگوی واحد کار و پیاده سازی تراکنش‌ها مناسب است. برای مثال در طی یک درخواست وب، یک تراکنش باید صورت گیرد.
حالت scoped در حقیقت نوع خاصی از حالت transient است. در حالت transient صرفنظر از هر حالتی، هربار که وابستگی ویژه‌ای درخواست شود، یک وهله‌ی جدید از آن تولید خواهد شد. اما در حالت scoped فقط یک وهله‌ی از وابستگی مورد نظر، در بین تمام اشیاء وابسته‌ی به آن، در طول عمر آن scope تولید می‌شود.
بنابراین در برنامه‌های وب دو نوع singleton برای معرفی کلاس‌های config و نوع scoped برای پیاده سازی تراکنش‌ها و همچنین بالابردن کارآیی برنامه در طی یک درخواست وب (با عدم وهله سازی بیش از اندازه‌ی از کلاس‌های مختلف مورد نیاز)، بیشتر از همه به کار برده می‌شوند.


یک مثال کاربردی: بررسی نحوه‌ی تزریق یک سرویس سفارشی به کمک IoC Container توکار ASP.NET Core


مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src، کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن، با نام Core1RtmEmptyTest.Services اضافه کنید (تصویر فوق).
در ادامه کلاس نمونه‌ی سرویس پیام‌ها را به همراه اینترفیس آن، با محتوای زیر به آن اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IMessagesService
    {
        string GetSiteName();
    }
 
    public class MessagesService : IMessagesService
    {
        public string GetSiteName()
        {
            return "DNT";
        }
    }
}
در ادامه به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.Services را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.


انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before
        "Core1RtmEmptyTest.Services": "1.0.0-*"
    },
در ادامه قصد داریم این سرویس را به متد Configure کلاس Startup تزریق کرده و سپس خروجی رشته‌ای آن‌را توسط میان افزار Run آن نمایش دهیم. برای این منظور فایل Startup.cs را گشوده و امضای متد Configure را به نحو ذیل تغییر دهید:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، متد Configure دارای امضای ثابتی نیست و هر تعداد سرویسی را که نیاز است، می‌توان در اینجا اضافه کرد. یک سری از سرویس‌ها مانند IApplicationBuilder و IHostingEnvironment پیشتر توسط IoC Container توکار ASP.NET Core معرفی و ثبت شده‌اند. به همین جهت، همینقدر که در اینجا ذکر شوند، کار می‌کنند و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارند. اما سرویس IMessagesService ما هنوز به این IoC Container معرفی نشده‌است. بنابراین نمی‌داند که چگونه باید این اینترفیس را وهله سازی کند.
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به این خطا برخواهیم خورد:
 System.InvalidOperationException
No service for type 'Core1RtmEmptyTest.Services.IMessagesService' has been registered.
at Microsoft.Extensions.DependencyInjection.ServiceProviderServiceExtensions.GetRequiredService(IServiceProvider provider, Type serviceType)
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.ConfigureBuilder.Invoke(object instance, IApplicationBuilder builder)

System.Exception
Could not resolve a service of type 'Core1RtmEmptyTest.Services.IMessagesService' for the parameter 'messagesService' of method 'Configure' on type 'Core1RtmEmptyTest.Startup'.
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.ConfigureBuilder.Invoke(object instance, IApplicationBuilder builder)
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.WebHost.BuildApplication()
برای رفع این مشکل، به متد ConfigureServices کلاس Startup مراجعه کرده و سیم کشی‌های مرتبط را انجام می‌دهیم. در اینجا باید اعلام کنیم که «هر زمانیکه به IMessagesService رسیدی، یک وهله‌ی جدید (transient) از کلاس MessagesService را به صورت خودکار تولید کن و سپس در اختیار مصرف کننده قرار بده»:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddTransient<IMessagesService, MessagesService>();
    }
در اینجا نحوه‌ی ثبت یک سرویس را در IoC Containser توکار ASP.NET Core ملاحظه می‌کنید. تمام حالت‌های طول عمری که در ابتدای بحث عنوان شدند، یک متد ویژه‌ی خاص خود را در اینجا دارند. برای مثال حالت transient دارای متد ویژه‌ی AddTransient است و همینطور برای سایر حالت‌ها. این متدها به صورت جنریک تعریف شده‌اند و آرگومان اول آن‌ها، اینترفیس سرویس و آرگومان دوم، پیاده سازی آن‌ها است (سیم کشی اینترفیس، به کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن).

پس از اینکار، مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون این خروجی باید مشاهده شود:


و به این معنا است که اکنون IoC Cotanier توکار ASP.NET Core، می‌داند زمانیکه به IMessagesService رسید، چگونه باید آن‌را وهله سازی کند.


چه سرویس‌هایی به صورت پیش فرض در IoC Container توکار ASP.NET Core ثبت شده‌اند؟

در ابتدای متد ConfigureServices یک break point را قرار داده و برنامه را در حالت دیباگ اجرا کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، به صورت پیش فرض 16 سرویس در اینجا ثبت شده‌اند که تاکنون با دو مورد از آن‌ها کار کرده‌ایم.


امکان تزریق وابستگی‌ها در همه جا!

در مثال فوق، سرویس سفارشی خود را در متد Configure کلاس آغازین برنامه تزریق کردیم. نکته‌ی مهم اینجا است که برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC (یعنی بدون نیاز به تنظیمات خاصی برای قسمت‌های مختلف برنامه)، می‌توان این تزریق‌ها را در کنترلرها، در میان افزارها، در فیلترها در ... همه جا و تمام اجزای ASP.NET Core 1.0 انجام داد و دیگر اینبار نیازی نیست تا نکته‌ی ویژه‌ی نحوه‌ی تزریق وابستگی‌ها در فیلترها یا کنترلرهای ASP.NET MVC را یافته و سپس اعمال کنید. تمام این‌ها از روز اول کار می‌کنند. همینقدر که کار ثبت سرویس خود را در متد ConfigureServices انجام دادید، این سرویس در سراسر اکوسیستم ASP.NET Core، قابل دسترسی است.


نیاز به تعویض IoC Container توکار ASP.NET Core

قابلیت تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core صرفا جهت برآورده کردن نیازمندی‌های اصلی آن طراحی شده‌است و نه بیشتر. بنابراین توسط آن قابلیت‌های پیشرفته‌ای را که سایر IoC Containers ارائه می‌دهند، نخواهید یافت. برای مثال تعویض امکانات تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core با StructureMap این مزایا را به همراه خواهد داشت:
 • امکان ایجاد child/nested containers (پشتیبانی از سناریوهای چند مستاجری)
 • پشتیبانی از Setter Injection
 • امکان انتخاب سازنده‌ای خاص (اگر چندین سازنده تعریف شده باشند)
 • سیم کشی خودکار یا Conventional "Auto" Registration (برای مثال اتصال اینترفیس IName به کلاس Name به صورت خودکار و کاهش تعداد تعاریف ابتدای برنامه)
 • پشتیبانی توکار از Lazy و Func
 • امکان وهله سازی از نوع‌های concrete (یا همان کلاس‌های معمولی)
 • پشتیبانی از مفاهیمی مانند Interception و AOP
 • امکان اسکن اسمبلی‌های مختلف جهت یافتن اینترفیس‌ها و اتصال خودکار آن‌ها (طراحی‌های افزونه پذیر)


روش تعویض IoC Container توکار ASP.NET Core با StructureMap

جزئیات این جایگزین کردن را در مطلب «جایگزین کردن StructureMap با سیستم توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core 1.0» می‌توانید مطالعه کنید.
یا می‌توانید از روش فوق استفاده کنید و یا اکنون قسمتی از پروژه‌ی رسمی استراکچرمپ در آدرس https://github.com/structuremap/structuremap.dnx جهت کار با NET Core. طراحی شده‌است. برای کار با آن نیاز است این مراحل طی شوند:
الف) دریافت بسته‌ی نیوگت StructureMap.Dnx
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن، StructureMap.Dnx را جستجو کرده و نصب نمائید (تیک مربوط به انتخاب pre releases هم باید انتخاب شده باشد):


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
        // same as before  
        "StructureMap.Dnx": "0.5.1-rc2-final"
    },
ب) جایگزین کردن Container استراکچرمپ با Container توکار ASP.NET Core
پس از نصب بسته‌ی StructureMap.Dnx، به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و این تغییرات را اعمال کنید:
public class Startup
{
    public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddDirectoryBrowser();
 
        var container = new Container();
        container.Configure(config =>
        {
            config.Scan(_ =>
            {
                _.AssemblyContainingType<IMessagesService>();
                _.WithDefaultConventions();
            });
            //config.For<IMessagesService>().Use<MessagesService>();
 
            config.Populate(services);
        });
        container.Populate(services);
 
        return container.GetInstance<IServiceProvider>();
    }
در اینجا ابتدا خروجی متد ConfigureServices، به IServiceProvider تغییر کرده‌است تا استراکچرمپ این تامین کننده‌ی سرویس‌ها را ارائه دهد. سپس Container مربوط به استراکچرمپ، وهله سازی شده و همانند روال متداول آن، یک سرویس و کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن معرفی شده‌اند (و یا هر تنظیم دیگری را که لازم بود باید در اینجا اضافه کنید). در پایان کار متد Configure آن و پس از این متد، نیاز است متدهای Populate فراخوانی شوند (اولی تعاریف را اضافه می‌کند و دومی کار تنظیمات را نهایی خواهد کرد).
سپس وهله‌ای از IServiceProvider، توسط استراکچرمپ تامین شده و بازگشت داده می‌شود تا بجای IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده شود.
در این مثال چون در متد Scan، کار بررسی اسمبلی لایه سرویس برنامه با قراردادهای پیش فرض استراکچرمپ انجام شده‌است، دیگر نیازی به سطر تعریف config.For نیست. در اینجا هرگاه IName ایی یافت شد، به کلاس Name متصل می‌شود (name هر نامی می‌تواند باشد).