<system.net> <mailSettings> <smtp deliveryMethod="Network" from="armin.zia@gmail.com"> <network host="smtp.gmail.com" port="587" defaultCredentials="false" enableSsl="true" userName="YOUR-EMAIL" password="YOUR-PASSWORD" /> </smtp> </mailSettings> </system.net>
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
دریافت StructureMap
برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
PM> Install-Package structuremap
آشنایی با ساختار برنامه
ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاسها و اینترفیسهای زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آنرا نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services { public interface IUsersService { string GetUserEmail(int userId); } } namespace DI03.Services { public interface IEmailsService { void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body); } } using System; namespace DI03.Services { public class UsersService : IUsersService { public UsersService() { //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است Console.WriteLine("UsersService ctor."); } public string GetUserEmail(int userId) { //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه return "name@site.com"; } } } using System; namespace DI03.Services { public class EmailsService: IEmailsService { private readonly IUsersService _usersService; public EmailsService(IUsersService usersService) { Console.WriteLine("EmailsService ctor."); _usersService = usersService; } public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body) { var email = _usersService.GetUserEmail(userId); Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email); } } }
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت میدهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگیها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت میکند.
در سازندههای هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شدهاست تا زمان وهله سازی خودکار آنها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بیخبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.
استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگیها به کمک StructureMap
using DI03.Services; using StructureMap; namespace DI03 { class Program { static void Main(string[] args) { // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>(); x.For<IUsersService>().Use<UsersService>(); }); //نمونهای از نحوه استفاده از تزریق وابستگیهای خودکار var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>(); emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!"); } } }
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازندهی کلاس EmailsService میرسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگیهای آنرا نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه میداند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگیها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor. EmailsService ctor. SendEmailTo(name@site.com)
ابتداییترین مزیت استفاده از تزریق وابستگیها امکان تعویض آنها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، میتوان پیاده سازی آنرا با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجهی کار را بازگشت داد. کلاسهای لایه سرویس ما تنها با اینترفیسها کار میکنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص میکنند چه کلاسهایی باید در سازندههای کلاسها تزریق شوند.
تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap
برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System; namespace DI03.Services { public class UsersService : IUsersService { private int _i; public UsersService() { //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است Console.WriteLine("UsersService ctor."); } public string GetUserEmail(int userId) { _i++; Console.WriteLine("i:{0}", _i); //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه return "name@site.com"; } } }
//نمونهای از نحوه استفاده از تزریق وابستگیهای خودکار var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>(); emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!"); var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>(); emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
UsersService ctor. EmailsService ctor. i:1 SendEmailTo(name@site.com) UsersService ctor. EmailsService ctor. i:1 SendEmailTo(name@site.com)
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، میتوان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>(); x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>(); });
UsersService ctor. EmailsService ctor. i:1 SendEmailTo(name@site.com) EmailsService ctor. i:2 SendEmailTo(name@site.com)
حالتهای دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
Singleton() HttpContextScoped() HybridHttpOrThreadLocalScoped()
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهلهای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالتهای HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ میکند.
شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاسهای مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمیگیرد، هربار هم اتصال جداگانهای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه میشود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graphهای تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); }
تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap
اگر نام اینترفیسهای شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاسهای متناظر با آنها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود ObjectFactory.Initialize(x => { //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>(); //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>(); x.Scan(scan => { scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>(); scan.WithDefaultConventions(); }); });
دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip
به روز شدهی این مثالها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگیهای آنها از مخزن کد ذیل میتوانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایلها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه دادههای دیگر از طریق jQuery Ajax »
- در مطلب اول، روش دریافت فایلها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آنها در یک برنامهی ASP.NET Core بررسی شدهاست که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شدهاست. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمیشود، اما نکات نحوهی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.
برپایی پروژههای مورد نیاز
ابتدا یک پوشهی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا میکنیم:
dotnet new react
سپس در این پوشه، پوشهی ClientApp پیشفرض آنرا حذف میکنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایلهای کنترلر و سرویس آب و هوای پیشفرض آنرا به همراه پوشهی صفحات Razor آن، حذف و پوشهی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه میکنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
اکنون در ریشهی پروژهی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر میکنیم تا پروژهی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
> cd clientapp > npm install --save bootstrap axios react-toastify
- برای استفاده از شیوهنامههای بوت استرپ، بستهی bootstrap نیز در اینجا نصب میشود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژهی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
- برای نمایش پیامهای برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده میکنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آنرا اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify"; import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
render() { return ( <React.Fragment> <ToastContainer />
ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایلها به سمت سرور
پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل میکنیم:
import React, { useState } from "react"; import axios from "axios"; import { toast } from "react-toastify"; export default function UploadFileSimple() { const [description, setDescription] = useState(""); const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState(); const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState(); return ( <form> <fieldset className="form-group"> <legend>Support Form</legend> <div className="form-group row"> <label className="form-control-label" htmlFor="description"> Description </label> <input type="text" className="form-control" name="description" onChange={event => setDescription(event.target.value)} value={description} /> </div> <div className="form-group row"> <label className="form-control-label" htmlFor="file1"> File 1 </label> <input type="file" className="form-control" name="file1" onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])} /> </div> <div className="form-group row"> <label className="form-control-label" htmlFor="file2"> File 2 </label> <input type="file" className="form-control" name="file2" onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])} /> </div> <div className="form-group row"> <button className="btn btn-primary" type="submit" > Submit </button> </div> </fieldset> </form> ); }
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شدهاند.
- مرحلهی بعد، دسترسی به فایلهای انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شدهاست. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کردهایم:
const [description, setDescription] = useState(""); const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState(); const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
- پس از طراحی state این فرم، مرحلهی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، میتوان آنرا به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخداد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
<input type="text" className="form-control" name="description" onChange={event => setDescription(event.target.value)} value={description} />
<input type="file" className="form-control" name="file1" onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])} />
تشکیل مدل ارسال دادهها به سمت سرور
در فرمهای معمولی، عموما دادهها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال میشوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرمهایی که به همراه المانهای دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه میشود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا میکند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post"> <input id="file-input" type="file" /> </form>
let file = document.getElementById("file-input").files[0]; let formData = new FormData(); formData.append("file", file); fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
در یک برنامهی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام دادهایم. در مرحلهی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
// ... export default function UploadFileSimple() { // ... const handleSubmit = async event => { event.preventDefault(); const formData = new FormData(); formData.append("description", description); formData.append("file1", selectedFile1); formData.append("file2", selectedFile2); toast.success("Form has been submitted successfully!"); setDescription(""); }; return ( <form onSubmit={handleSubmit}> </form> ); }
ارسال مدل دادههای فرم React به سمت سرور
پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کنندهی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانهی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
// ... export default function UploadFileSimple() { const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket"; // ... const [isUploading, setIsUploading] = useState(false); const handleSubmit = async event => { event.preventDefault(); const formData = new FormData(); formData.append("description", description); formData.append("file1", selectedFile1); formData.append("file2", selectedFile2); try { setIsUploading(true); const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, { headers: { "Content-Type": "multipart/form-data" }} }); toast.success("Form has been submitted successfully!"); console.log("uploadResult", data); setIsUploading(false); setDescription(""); } catch (error) { setIsUploading(false); toast.error(error); } }; return ( // ... ); }
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده میکنید. از آن میتوان برای فعال و غیرفعال کردن دکمهی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button disabled={ isUploading } className="btn btn-primary" type="submit" > Submit </button>
اعتبارسنجی سمت کلاینت فایلهای ارسالی به سمت سرور
در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازهی فایلهای انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه میکنیم:
const isFileValid = selectedFile => { if (!selectedFile) { // toast.error("Please select a file."); return false; } const allowedMimeTypes = [ "image/png", "image/jpeg", "image/gif", "image/svg+xml" ]; if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) { toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`); return false; } const maxFileSize = 1024 * 500; const fileSize = selectedFile.size; if (fileSize > maxFileSize) { toast.error( `File size ${(fileSize / 1024).toFixed( 2 )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB` ); return false; } return true; };
اکنون برای استفادهی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کنندهی submit اطلاعات:
const handleSubmit = async event => { event.preventDefault(); if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) { return; }
ب) استفادهی از آن جهت غیرفعال کردن دکمهی submit:
<button disabled={ isUploading || !isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2) } className="btn btn-primary" type="submit" > Submit </button>
نمایش درصد پیشرفت آپلود فایلها
کتابخانهی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شدهی به سمت سرور را به صورت یک رخداد فراهم کردهاست که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایلها استفاده میکنیم:
const startTime = Date.now(); const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, { headers: { "Content-Type": "multipart/form-data" }, onUploadProgress: progressEvent => { const { loaded, total } = progressEvent; const timeElapsed = Date.now() - startTime; const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000); setUploadProgress({ queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100), uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed), uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000), uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2) }); } });
const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({ queueProgress: 0, uploadTimeRemaining: 0, uploadTimeElapsed: 0, uploadSpeed: 0 });
const showUploadProgress = () => { const { queueProgress, uploadTimeRemaining, uploadTimeElapsed, uploadSpeed } = uploadProgress; if (queueProgress <= 0) { return <></>; } return ( <table className="table"> <thead> <tr> <th width="15%">Event</th> <th>Status</th> </tr> </thead> <tbody> <tr> <td> <strong>Elapsed time</strong> </td> <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td> </tr> <tr> <td> <strong>Remaining time</strong> </td> <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td> </tr> <tr> <td> <strong>Upload speed</strong> </td> <td>{uploadSpeed} KB/s</td> </tr> <tr> <td> <strong>Queue progress</strong> </td> <td> <div className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped" role="progressbar" aria-valuemin="0" aria-valuemax="100" aria-valuenow={queueProgress} style={{ width: queueProgress + "%" }} > {queueProgress}% </div> </td> </tr> </tbody> </table> ); };
{showUploadProgress()}
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایلها استفاده شدهاست. اگر style آنرا هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.
یک نکته: اگر میخواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگهی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایلها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.
دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیرهی فایلهای آن
بر اساس نحوهی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData(); formData.append("description", description); formData.append("file1", selectedFile1); formData.append("file2", selectedFile2);
using Microsoft.AspNetCore.Http; namespace UploadFilesSample.Models { public class Ticket { public int Id { set; get; } public string Description { set; get; } public IFormFile File1 { set; get; } public IFormFile File2 { set; get; } } }
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده میکنید:
using System.IO; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.AspNetCore.Hosting; using Microsoft.AspNetCore.Http; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; using UploadFilesSample.Models; namespace UploadFilesSample.Controllers { [Route("api/[controller]")] [ApiController] public class SimpleUploadController : Controller { private readonly IWebHostEnvironment _environment; public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment) { _environment = environment; } [HttpPost("[action]")] public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket) { var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1); var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2); //TODO: save the ticket ... get id return Created("", new { id = 1001 }); } private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file) { const string uploadsFolder = "uploads"; var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads"); if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder)) { Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder); } //TODO: Do security checks ...! if (file == null || file.Length == 0) { return string.Empty; } var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName); using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create)) { await file.CopyToAsync(fileStream); } return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}"; } } }
- تزریق IWebHostEnvironment در سازندهی کلاس کنترلر، سبب میشود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایلهای نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه میکنید، هنوز هم model binding کار کرده و میتوان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, { headers: { "Content-Type": "multipart/form-data" }} });
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگیهای سمت کلاینت نیز میشود، ابتدا به پوشهی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار میکند. سپس به پوشهی اصلی برنامهی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائهی برنامهی React بر روی پورت 5001 میشود.
در این مقاله قصد داریم یک Api تحت وب را با استفاده از فریمورک ASP.NET Core توسعه دهیم تا عملیات CRUD را بر روی دیتابیس MongoDb که یکی از محبوبترین دیتابیسهای NoSql است، انجام دهد. قبل از شروع کار باید ویژوال استودیو نسخهی 2019 را نصب داشته باشید؛ بهطوریکه ورک لود ASP.NET and web development را هم حتما همراه آن نصب کرده باشید. علاوه بر آن باید .Net Core SDK 3.0+ و دیتابیس MongoDb را هم نصب کنید که میتوانید آنها را از آدرسهای زیر دانلود کنید. نگران نصب MongoDb هم نباشید چون نکته خاصی ندارد.
https://docs.mongodb.com/manual/tutorial/install-mongodb-on-windows/
https://dotnet.microsoft.com/download/dotnet-core
نسخهی جاری MongoDb، 4.4 است که پس از نصب، به صورت پیشفرض در آدرس C:\Program Files\MongoDB قرار میگیرد. در مسیر C:\Program Files\MongoDB\Server\4.4\bin فایلهای اصلی MongoDb قرار دارند و برای تعامل با MongoDb، به این فایلها نیاز خواهیم داشت. پس برای اینکه به راحتی بتوان در هر جای سیستم از طریق پاورشل به این فایلها دسترسی داشته باشید، این مسیر را به Path environment variable ویندوز اضافه کنید.
MongoDb دارای یک بخش اصلی یا اصطلاحا یکdaemon است که وظیفهی آن، پردازش درخواستهایی است که برای کار با دادهها صادر میشود. در حقیقت همه کارهایی که ما با دادهها انجام میدهیم مثلا دسترسی به دادهها و دستکاری آنها، از طریق این daemon انجام میگیرد و پشت صحنهی این daemon، با Storage Engine کار خواهد کرد. برای اجرای daemon، پاور شل را باز کنید و دستور mongod را وارد کنید. اگر با تنظیمات پیشفرض اجرا کنید، بر روی پورت 27017 بالا آمده و فایلهای دیتابیس را هم در مسیر C:\data\db قرار میدهد. اگر این مسیر را نداشته باشید، با خطا مواجه میشوید. یا باید این مسیر را تعریف کنید و یا از سوئیچ dbpath -- استفاده کنید تا مسیر فایل دیتابیس را تغییر دهید. پس پاور شل را باز کنید و دستور زیر را وارد کنید.
>> mongod --dbpath C:\BooksData
>> mongo
>> use BookstoreDb
بعد از ساختن دیتابیس، باید یک کالکشن بسازید. کالکشنها را میتوان معادل جداول، در دیتابیسهای رابطهای تصور کرد. با دستور createCollection می توان اینکار را انجام داد. برای اینکار دستور زیر را وارد کنید.
>> db.createCollection('Books')
بعد از ساختن کالکشن، میخواهیم مقداری دیتا را در آن قرار دهیم. معادل رکورد در دیتابیسهای رابطهای، در دیتابیس مونگو دیبی، Document نام دارد که مانند رکوردهای دیتابیسهای رابطهای نیست و ساختار و اسکیمای خاصی ندارد؛ یعنی میتوان هر دیتایی را با هر ساختاری در آن ذخیره کرد. میخواهیم دو Document را به کالکشن Books اضافه کنیم. پس دستور زیر را وارد میکنیم. توجه کنید دادهها با ساختار json وارد میشوند.
>> db.Books.insertMany([{'Name':'Design Patterns','Price':54.93,'Category':'Computers','Author':'Ralph Johnson'}, {'Name':'Clean Code','Price':43.15,'Category':'Computers','Author':'Robert C. Martin'}])
{ "acknowledged" : true, "insertedIds" : [ ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215d"), ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215e") ] }
>> db.Books.find().pretty()
{ "_id" : ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215d"), "Name" : "Design Patterns", "Price" : 54.93, "Category" : "Computers", "Author" : "Ralph Johnson" }, { "_id" : ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215e"), "Name" : "Clean Code", "Price" : 43.15, "Category" : "Computers", "Author" : "Robert C. Martin" }
برای آغاز به کار با این دیتابیس ابتدا باید آن را از سایت اصلی دریافت و بر روی سیستم نصب نمایید. متاسفانه سایت مونگو برای کشور ایران محدودیتی قرار داده است و باید از روشهای دیگری آن را دریافت نمایید و بر روی سیستم خود نصب نمایید. نحوه نصب این دیتابیس را میتوانید در مقاله MongoDb#3 مشاهده نمایید.
شاید نیاز باشد بجای کار کردن با محیط کنسول این دیتابیس، با یک محیط گرافیکی شبیه آن چیزی که Raven دارد کار کنید وتغییرات را مشاهده نمایید؛ برای همین به این آدرس رفته و محیط دلخواه خود را انتخاب نمایید.
یک پروژه از نوع کنسول را در ویژوال استادیو ایجاد کنید و سپس درایور رسمی مونگو را از این آدرس یا از طریق nuget نصب نمایید:
Install-Package mongocsharpdriver
ابتدا سه مدل را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
public class Author { public ObjectId Id { get; set; } public string Name { get; set; } }
public class Language { public ObjectId Id { get; set; } public string Name { get; set; } }
public class Book { public ObjectId Id { get; set; } public string Title { get; set; } public string ISBN { get; set; } public int Price { get; set; } public List<Author> Authors { get; set; } public Language Language { get; set; } }
نوع ObjectId، نوعی است که توسط مونگو برای مشخص کردن کلید یکتای سند معرفی میشود.
در خطوط اولیه کد زیر، یک شیء از مدل بالا را ساخته و آن را مقداردهی میکنیم:
var book =new Book() { Title = "Gone With Wind", ISBN = "43442424", Price = 50000, Language = new Language() { Name = "Persian" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Margaret Mitchell" }, new Author() { Name = "Ali Mahboobi (Translator)" }, } };
بعد از آن یک شیء کلاینت از نوع mongoClient میسازیم که نوع خروجی آن یک اینترفیس میباشد که توسط کلاسی از جنس آن مقداردهی شده است. بیشتر خروجیهای مونگو در این کتابخانه از نوع اینترفیس هستند. شیء کلاینت وظیفه دارد تا ارتباط شما را با سرور مونگو برقرار کند:
var client = new MongoClient();
string connectionString = "mongodb://localhost:27017"; MongoClientSettings settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString)); var client = new MongoClient(settings);
در قسمت بعد لازم است که از سرور جاری، دیتابیس خود را دریافت کنیم. در صورتیکه دیتابیس درخواستی وجود نداشته باشد، یک دیتابیس جدید با آن نام ساخته خواهد شد:
var db = client.GetDatabase("publisher");
در مونگو اصطلاحی به نام collection وجود دارد که اسناد در آن قرار گرفته و ارتباط با اسناد از طریق آنها انجام میپذیرد. پس در اینجا قبل از هر کاری باید یک collection را ایجاد کرد و در صورتیکه کالکشن درخواستی وجود نداشته باشد، آن را تولید و ارتباط با آن را برخواهد گرداند.
var collection = db.GetCollection<Book>("books");
در اینجا کالکشنی با نام books با تبدیلاتی بر اساس مدل Book ایجاد میشود. در مرحله بعد لازم است که شیء ایجاد شده بر اساس کلاس مدل را با استفاده از متدهای insert شیء کالکشن، در دیتابیس ارسال کنیم.
شیءهای درج یک سند جدید به دیتابیس حالات مختلفی را دارد: افزودن تک سند، افزودن چند سند و دو مورد قبلی به صورت غیر همزمان میباشند:
collection.InsertOneAsync(book);
فعلا موجودیتهای مؤلفان و زبان به دلیل اینکه سند اختصاصی برای خود ندارند، با صفر پر شدهاند؛ ولی شناسه یکتای سند، مقدار خود را گرفته است.
عملیات خواندن
قبل از هر چیزی برای اینکه در مانور دادن بر روی دادهها راحت باشیم و اطلاعات را با فیلترهای متفاوتی واکشی کنیم، 7 عدد کتاب را با مشخصات زیر اضافه میکنیم. دو فیلد سال و تاریخ آخرین موجودی انبار را هم اضافه میکنیم.
var client = new MongoClient(); var db = client.GetDatabase("publisher"); db.DropCollection("books"); var collection = db.GetCollection<Book>("books"); var book =new Book() { Title = "Gone With Wind", ISBN = "43442424", Price = 50000, Year = 1936, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13), Language = new Language() { Name = "Persian" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Margaret Mitchell" }, new Author() { Name = "Ali Mahboobi (Translator)" }, } }; var book2 = new Book() { Title = "Jane Eyre", ISBN = "87897897", Price = 60000, Year = 1847, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-5), Language = new Language() { Name = "English" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Charlotte Brontë" }, } }; var book3 = new Book() { Title = "White Fang", ISBN = "43442424", Price = 50000, Year = 1936, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13), Language = new Language() { Name = "English" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Jack London" }, new Author() { Name = "Philippe Mignon" }, } }; var book4 = new Book() { Title = "The Lost Symbol", ISBN = "43442424", Price = 3500000, Year = 2009, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-17), Language = new Language() { Name = "Persian" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Dan Brown" }, new Author() { Name = "Mehrdad" }, } }; var book7 = new Book() { Title = "The Lost Symbol", ISBN = "43442424", Price = 47000000, Year = 2009, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-56), Language = new Language() { Name = "Persian" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Dan Brown" }, new Author() { Name = "Mehrdad" }, } }; var book5= new Book() { Title = "The Help", ISBN = "45345e3er3", Price = 9000000, Year = 2009, LastStock = DateTime.Now.AddDays(-2), Language = new Language() { Name = "Enlish" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Kathryn Stockett" }, } }; var book6 = new Book() { Title = "City of Glass", ISBN = "454534545", Price = 500000, Year = 2009, LastStock = DateTime.Now, Language = new Language() { Name = "Persian" }, Authors = new List<Author>() { new Author() { Name = "Cassandra Clare" }, new Author() { Name = "Ali" }, } }; var books = new List<Book> {book, book2, book3, book4, book5, book6,book7}; collection.InsertManyAsync(books);
برای واکشی دیتاها کالکشنی از آن نوع را همانند قبل درخواست میکنیم. بعد از آن نیاز است که فیلتری برای واکشی اطلاعات تعریف کنیم که این فیلتر در قالب یک کلاس به نام BsonDocument ایجاد میشود که ما در اینجا، به دلیل اینکه میخواهیم همه اسناد را واکشی کنیم ، این سند Bson را مقداردهی نمیکنیم و توسط متد Find آن را در واکشی دیتاها شرکت میدهیم و سپس با صدا زدن متد ToList، عملیات واکشی را انجام میدهیم، برای اینکار میتوانیم از عملیات غیرهمزمان هم استفاده کنیم.
var client = new MongoClient(); var db = client.GetDatabase("publisher"); var collection = db.GetCollection<Book>("books"); var filter=new BsonDocument(); var docs = collection.Find(filter).ToList(); foreach (var book in docs) { Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name); }
با اجرای کد بالا به نتایج زیر میرسیم:
Gone With Wind By Margaret Mitchell Jane Eyre By Charlotte Brontë White Fang By Jack London The Lost Symbol By Dan Brown The Help By Kathryn Stockett City of Glass By Cassandra Clare The Lost Symbol By Dan Brown
اگر بخواهید فیلتری را بر روی این واکشی قرار دهید و مثلا بخواهید کتابهای منتشر شده در سال 2009 را واکشی نمایید، باید این سند Bson را مقداردهی نمایید. ولی برای راحتی اینکار، این کتابخانه شامل یک بیلدر Builder بوده که میتوان از طریق آن فیلترهای متنوعی را به صورت سادهتر طراحی کنید:
در خطوط بالا ابتدا یک بیلدر را برای کلاس مورد نظر ایجاد کرده و از خصوصیت Filter آن استفاده میکنیم و این خصوصیت شامل متدهای فراوانی است که میتوانید برای ایجاد شرط یا فیلتر استفاده کنید. تعدادی از متدهای پر استفاده آن همانند eq (برابری) ، gt (برزگتر از ...) ، gte (بزرگتر مساوی ...) و طبیعتا خانواده lt و ... موجود هستند.
var filter = Builders<Book>.Filter.Eq("Year", 2009); var docs = collection.Find(filter).ToList(); foreach (var book in docs) { Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name); }
The Lost Symbol By Dan Brown The Help By Kathryn Stockett City of Glass By Cassandra Clare The Lost Symbol By Dan Brown
// var filter=new BsonDocument(); var filterBuilder = Builders<Book>.Filter; var filter= filterBuilder.Eq("Year", 2009) | filterBuilder.Gte("Price",700000); var docs = collection.Find(filter).ToList(); foreach (var book in docs) { Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name); }
Gone With Wind By Margaret Mitchell White Fang By Jack London The Lost Symbol By Dan Brown The Help By Kathryn Stockett City of Glass By Cassandra Clare The Lost Symbol By Dan Brown
برای اینکه بتوانید از linq به جای queryBuilder استفاده کنید، میتوانید از خصوصیت AsQueryable استفاده کنید. خط زیر همان شرط یا فیلتر بالا را توسط Linq اعمال میکند
var docs = collection.AsQueryable().Where(x => x.Year == 2009 || x.Price <= 50000).ToList();
Sort کردن دادهها
برای مرتب سازی اطلاعات به شیوه کوئری بیلدر، همانند فیلتر که از کلاس Builder استفاده میکردیم، از همین شیء استفاده میکنیم؛ با این تفاوت که بجای استفاده از خصوصیت Filter، از Sort استفاده میکنیم و شیء ایجاد شده را به متد Sort میدهیم:
var sort = Builders<Book>.Sort.Ascending("Title").Descending("Price"); var docs = collection.Find(filter).Sort(sort).ToList(); foreach (var book in docs) { Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name); }
City of Glass By Cassandra Clare Gone With Wind By Margaret Mitchell The Help By Kathryn Stockett The Lost Symbol By Dan Brown The Lost Symbol By Dan Brown White Fang By Jack London
توجه داشته باشید که متد sort بعد از فیلتر گذاری، یعنی عمل Find در دسترس میباشد.
در قسمت بعدی به روزرسانی، حذف و ایندکس گذاری را مورد بررسی قرار میدهیم.
آشنایی با نحوه ایجاد یک IoC Container
IoC Container چیست؟
IoC Container، فریم ورکی است برای انجام تزریق وابستگیها. در این فریم ورک امکان تنظیم اولیه وابستگیهای سیستم وجود دارد. برای مثال زمانیکه برنامه از یک IoC Container، نوع اینترفیس خاصی را درخواست میکند، این فریم ورک با توجه به تنظیمات اولیهاش، کلاسی مشخص را بازگشت خواهد داد.
IoC Containerهای قدیمیتر، برای انجام تنظیمات اولیه خود از فایلهای کانفیگ استفاده میکردند. نمونههای جدیدتر آنها از روشهای Fluent interfaces برای مشخص سازی تنظیمات خود بهره میبرند.
زمانیکه از یک IOC Container در کدهای خود استفاده میکنید، مراحلی چند رخ خواهند داد:
الف) کد فراخوان، از IOC Container، یک شیء مشخص را درخواست میکند. عموما اینکار با درخواست یک اینترفیس صورت میگیرد؛ هرچند محدودیتی نیز نداشته و امکان درخواست یک کلاس از نوعی مشخص نیز وجود دارد.
ب) در ادامه IOC Container به لیست اشیاء قابل ارائه توسط خود نگاه کرده و در صورت وجود، وهله سازی شیء درخواست شده را انجام و نهایتا شیء مطلوب را بازگشت خواهد داد.
در این بین زنجیرهی وابستگیهای مورد نیاز نیز وهله سازی خواهند شد. برای مثال اگر وابستگی اول به وابستگی دوم برای وهله سازی نیاز دارد، کار وهله سازی وابستگیهای وابستگی دوم نیز به صورت خودکار انجام خواهند شد. (این موردی است که بسیاری از تازه واردان به این بحث تا یکبار آنرا امتحان نکنند باور نخواهند کرد!)
ج) سپس کد فراخوان وهله دریافتی را مورد پردازش قرار داده و سپس شروع به استفاده از متدها و خواص آن خواهد نمود.
در تصویر فوق محل قرارگیری یک IOC Container را مشاهده میکنید. یک IOC Container در مورد تمام وابستگیهای مورد نیاز، اطلاعات لازم را دارد. همچنین این فریم ورک در مورد کلاسی که قرار است از وابستگیهای سیستم استفاده نماید نیز مطلع است؛ به این ترتیب میتواند به صورت خودکار در زمان وهله سازی آن، نوعهای وابستگیهای مورد نیاز آنرا در اختیارش قرار دهد.
برای مثال در اینجا MyClass، وابستگی مشخص شده در سازنده خود را به نام IDependency از IOC Container درخواست میکند. سپس این IOC Container بر اساس تنظیمات اولیه خود، یکی از وابستگیهای A یا B را بازگشت خواهد داد.
آغاز به کار ساخت یک IOC Container نمونه
در ابتدا کدهای آغازین مثال بحث جاری را در نظر بگیرید:
using System; namespace DI01 { public interface ICreditCard { string Charge(); } public class Visa : ICreditCard { public string Charge() { return "Charging with the Visa!"; } } public class MasterCard : ICreditCard { public string Charge() { return "Swiping the MasterCard!"; } } public class Shopper { private readonly ICreditCard creditCard; public Shopper(ICreditCard creditCard) { this.creditCard = creditCard; } public void Charge() { var chargeMessage = creditCard.Charge(); Console.WriteLine(chargeMessage); } } }
var shopper = new Shopper(new Visa()); shopper.Charge();
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; namespace DI01 { public class Resolver { //کار ذخیره سازی و نگاشت از یک نوع به نوعی دیگر در اینجا توسط این دیکشنری انجام خواهد شد private Dictionary<Type, Type> dependencyMap = new Dictionary<Type, Type>(); /// <summary> /// یک نوع خاص از آن درخواست شده و سپس بر اساس تنظیمات برنامه، کار وهله سازی /// نمونه معادل آن صورت خواهد گرفت /// </summary> public T Resolve<T>() { return (T)Resolve(typeof(T)); } private object Resolve(Type typeToResolve) { Type resolvedType; // ابتدا بررسی میشود که آیا در تنظیمات برنامه نگاشت متناظری برای نوع درخواستی وجود دارد؟ if (!dependencyMap.TryGetValue(typeToResolve, out resolvedType)) { //اگر خیر، کار متوقف خواهد شد throw new Exception(string.Format("Could not resolve type {0}", typeToResolve.FullName)); } var firstConstructor = resolvedType.GetConstructors().First(); var constructorParameters = firstConstructor.GetParameters(); // در ادامه اگر این نوع، دارای سازندهی بدون پارامتری است // بلافاصله وهله سازی خواهد شد if (!constructorParameters.Any()) return Activator.CreateInstance(resolvedType); var parameters = new List<object>(); foreach (var parameterToResolve in constructorParameters) { // در اینجا یک فراخوانی بازگشتی صورت گرفته است برای وهله سازی // خودکار پارامترهای مختلف سازنده یک کلاس parameters.Add(Resolve(parameterToResolve.ParameterType)); } return firstConstructor.Invoke(parameters.ToArray()); } public void Register<TFrom, TTo>() { dependencyMap.Add(typeof(TFrom), typeof(TTo)); } } }
var resolver = new Resolver(); //تنظیمات اولیه resolver.Register<Shopper, Shopper>(); resolver.Register<ICreditCard, Visa>(); //تزریق وابستگیها و وهله سازی var shopper = resolver.Resolve<Shopper>(); shopper.Charge();
ابتدا کار تعاریف نگاشتهای اولیه انجام میشود. در این صورت زمانیکه متد Resolve فراخوانی میگردد، نوع درخواستی آن به همراه سازنده دارای آرگومانی از نوع ICreditCard وهله سازی شده و بازگشت داده خواهد شد. سپس با در دست داشتن یک وهله آماده، متد Charge آنرا فراخوانی خواهیم کرد.
بررسی نحوه استفاده از Microsoft Unity به عنوان یک IoC Container
Unity چیست؟
Unity یک فریم ورک IoC Container تهیه شده توسط مایکروسافت میباشد که آنرا به عنوان جزئی از Enterprise Library خود قرار داده است. بنابراین برای دریافت آن یا میتوان کل مجموعه Enterprise Library را دریافت کرد و یا به صورت مجزا به عنوان یک بسته نیوگت نیز قابل تهیه است.
برای این منظور در خط فرمان پاورشل نیوگت در VS.NET دستور ذیل را اجرا کنید:
PM> Install-Package Unity
پیاده سازی مثال خریدار توسط Unity
همان مثال قسمت قبل را درنظر بگیرید. قصد داریم اینبار بجای IoC Container دست سازی که تهیه شد، پیاده سازی آنرا به کمک MS Unity انجام دهیم.
using Microsoft.Practices.Unity; namespace DI02 { class Program { static void Main(string[] args) { var container = new UnityContainer(); container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(); var shopper = container.Resolve<Shopper>(); shopper.Charge(); } } }
مطابق کدهای فوق، ابتدا تنظیمات IoC Container انجام شده است. به آن اعلام کردهایم که در صورت نیاز به ICreditCard، نوع MasterCard را یافته و وهله سازی کن. با این تفاوت که Unity هوشمندتر بوده و سطر مربوط به ثبت کلاس Shoper ایی را که در قسمت قبل انجام دادیم، در اینجا حذف شده است.
سپس به این IoC Container اعلام کردهایم که نیاز به یک وهله از کلاس خریدار داریم. در اینجا Unity کار وهله سازیهای خودکار وابستگیها و تزریق آنها را در سازنده کلاس خریدار انجام داده و نهایتا یک وهله قابل استفاده را در اختیار ادامه برنامه قرار خواهد داد.
یک نکته:
به صورت پیش فرض کار تزریق وابستگیها در سازنده کلاسها به صورت خودکار انجام میشود. اگر نیاز به Setter injection و مقدار دهی خواص کلاس وجود داشت میتوان به نحو ذیل عمل کرد:
container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new InjectionProperty("propertyName", 5));
مدیریت طول عمر اشیاء در Unity
توسط یک IoC Container میتوان یک وهله معمولی از شیءایی را درخواست کرد و یا حتی طول عمر این وهله را به صورت Singleton معرفی نمود (یک وهله در طول عمر کل برنامه). در Unity اگر تنظیم خاصی اعمال نشود، هربار که متد Resolve فراخوانی میگردد، یک وهله جدید را در اختیار ما قرار خواهد داد. اما اگر پارامتر متد RegisterType را با وهلهای از ContainerControlledLifetimeManager مقدار دهی کنیم:
container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new ContainerControlledLifetimeManager());
حالت پیش فرض مورد استفاده، بدون ذکر پارامتر متد RegisterType، مقدار TransientLifetimeManager میباشد.
دریافت اطلاعات از سرور، توسط Axios
- ابتدا به پوشهی sample-22-backend ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat آنرا اجرا کنید، تا endpointهای REST Api آن، قابل دسترسی شوند. برای مثال باید بتوان به مسیر https://localhost:5001/api/posts در مرورگر دسترسی یافت (و یا همانطور که عنوان شد، از آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts نیز میتوانید استفاده کنید؛ چون ساختار یکسانی دارند).
-سپس در برنامهی React ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، فایل app.js آنرا گشوده و ابتدا کتابخانهی Axios را import میکنیم:
import axios from "axios";
componentDidMount() { const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts"); console.log(promise); }
تنظیمات CORS مخصوص React در برنامههای ASP.NET Core 3x
همانطور که مشاهده میکنید، پس از ذخیره سازی تغییرات، با اجرای برنامه، این Promise در حالت pending قرار گرفته و همچنین پس از پایان آن، حاوی نتیجهی عملیات نیز میباشد که در اینجا rejected است. علت شکست عملیات را در سطر بعدی آن ملاحظه میکنید که عنوان کردهاست «CORS policy» مناسبی در سمت سرور، برای این درخواست وجود ندارد؛ چرا؟ چون برنامهی React ما در مسیر http://localhost:3000/ اجرا میشود و برنامهی Web API در مسیر دیگری https://localhost:5001/ که شمارهی پورت ایندو یکی نیست. به همین جهت عنوان میکند که نیاز است در سمت سرور، هدرهای خاصی برای پردازش این نوع درخواستهای با Origin متفاوت وجود داشته باشد، تا مرورگر اجازهی دسترسی به آنرا بدهد. برای رفع این مشکل، برنامهی sample-22-backend را گشوده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
ابتدا تنظیمات AddCors را با تعریف یک CORS policy جدید مخصوص آدرس http://localhost:3000، به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه اضافه میکنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddCors(options => { options.AddPolicy("ReactCorsPolicy", builder => builder .AllowAnyMethod() .AllowAnyHeader() .WithOrigins("http://localhost:3000") .AllowCredentials() .Build()); }); services.AddSingleton<IPostsDataSource, PostsDataSource>(); services.AddControllers(); }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env) { if (env.IsDevelopment()) { app.UseDeveloperExceptionPage(); } app.UseHttpsRedirection(); app.UseRouting(); //app.UseAuthentication(); //app.UseAuthorization(); app.UseCors("ReactCorsPolicy"); app.UseAuthorization(); app.UseEndpoints(endpoints => { endpoints.MapControllers(); }); }
اینبار Promise بازگشت داده شده، در حالت resolved قرار گرفتهاست که به معنای موفقیت آمیز بودن عملیات async است. وجود [[PromiseStatus]] به معنای یک internal property است که توسط dot notation قابل دسترسی نیست. در اینجا [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است که نتیجهی عملیات (response دریافتی از سرور) در آن قرار میگیرد. برای مثال در data آن، آرایهی مطالب دریافتی از سرور، قابل مشاهدهاست و یا status=200 به معنای موفقیت آمیز بودن پردازش درخواست، از سمت سرور است.
البته زمانیکه درخواست افزودن رکورد جدیدی را به سمت سرور ارسال میکنیم، میتوان دو درخواست را در برگهی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده کرد:
در اولین درخواست، Request Method: OPTIONS را داریم که دقیقا مرتبط است با بررسی CORS توسط مرورگر.
دریافت اطلاعات شیء response از یک Promise و نمایش آن
همانطور که عنوان شد، [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است. بنابراین اکنون این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان به اطلاعات آن دسترسی یافت؟
این شیء Promise، دارای متدی است به نام then است که نتیجهی عملیات async را بازگشت میدهد. البته این روش قدیمی کار کردن با Promiseها است و ما از آن در اینجا استفاده نخواهیم کرد. در جاوا اسکریپت مدرن، میتوان از واژهی کلیدی await برای دسترسی به شیء response دریافتی از سرور، استفاده کرد:
async componentDidMount() { const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts"); console.log(promise); const response = await promise; console.log(response); }
البته قطعه کد نوشته شده، صرفا جهت توضیح مراحل مختلف عملیات، به این صورت چند مرحلهای نوشته شد، وگرنه میتوان واژهی کلیدی await را پیش از فراخوانی متدهای Axios نیز قرار داد:
async componentDidMount() { const response = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts"); console.log(response); }
class App extends Component { state = { posts: [] }; async componentDidMount() { const { data: posts } = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts"); this.setState({ posts }); // = { posts: posts } }
ایجاد یک مطلب جدید توسط Axios
در برنامهی React ای ایجاد شده، یک دکمهی Add نیز برای افزودن مطلبی جدید درنظر گرفته شدهاست. در یک برنامهی واقعیتر، معمولا فرمی وجود دارد و نتیجهی آن در حین submit، به سمت سرور ارسال میشود. در اینجا این سناریو را شبیه سازی خواهیم کرد:
const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts"; class App extends Component { state = { posts: [] }; async componentDidMount() { const { data: posts } = await axios.get(apiEndpoint); this.setState({ posts }); } handleAdd = async () => { const newPost = { title: "new Title ...", body: "new Body ...", userId: 1 }; const { data: post } = await axios.post(apiEndpoint, newPost); console.log(post); const posts = [post, ...this.state.posts]; this.setState({ posts }); };
- چون قرار است از آدرس https://localhost:5001/api/posts در قسمتهای مختلف برنامه استفاده کنیم، فعلا آنرا به صورت یک ثابت تعریف کرده و در متدهای get و post استفاده کردیم.
- در متد منتسب به خاصیت handleAdd، یک شیء جدید post را با ساختاری مشابه آن ایجاد کردهایم. این شیء جدید، دارای Id نیست؛ چون قرار است از سمت سرور پس از ثبت در بانک اطلاعاتی دریافت شود.
- سپس این شیء جدید را توسط متد post کتابخانهی Axios، به سمت سرور ارسال کردهایم. این متد نیز یک Promise را باز میگرداند. به همین جهت از واژهی کلیدی await برای دریافت نتیجهی واقعی آن استفاده شدهاست. همچنین هر زمانیکه await داریم، نیاز به ذکر واژهی کلیدی async نیز هست. اینبار این واژه باید پیش از قسمت تعریف پارامتر متد قرار گیرد و نه پیش از نام handleAdd؛ چون handleAdd در واقع یک خاصیت است که متدی به آن انتساب داده شدهاست.
- نتیجهی دریافتی از متد axios.post را اینبار به post، بجای posts تغییر نام دادهایم و همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خاصیت id آن در سمت سرور مقدار دهی شدهاست:
- در آخر برای افزودن این رکورد، به مجموعهی رکوردهای موجود، از روش spread operator استفاده کردهایم تا ابتدا شیء post دریافتی از سمت سرور درج شود و سپس مابقی اعضای آرایهی posts موجود در state، در این آرایه گسترده شده و یک آرایهی جدید را تشکیل دهند. سپس این آرایهی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجهی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کردهایم، که نتیجهی آن درج این رکورد جدید، در ابتدای لیست است:
به روز رسانی اطلاعات در سمت سرور
در اینجا پیاده سازی متد put را مشاهده میکنید:
handleUpdate = async post => { post.title = "Updated"; const { data: updatedPost } = await axios.put( `${apiEndpoint}/${post.id}`, post ); console.log(updatedPost); const posts = [...this.state.posts]; const index = posts.indexOf(post); posts[index] = { ...post }; this.setState({ posts }); };
- اکنون امضای متد axios.put هرچند مانند متد post است، اما متد Update تعریف شدهی در سمت API سرور، یک چنین مسیری را نیاز دارد api/Posts/{id}. به همین جهت ذکر id مطلب، در URL نهایی نیز ضروری است.
- در اینجا نیز از واژههای await و async برای دریافت نتیجهی واقعی عملیات put و همچنین عملیات گذاری این متد به صورت async، استفاده شدهاست.
- در آخر، ابتدا آرایهی posts موجود در state را clone میکنیم. چون میخواهیم در آن، در ایندکسی که شیء post جاری قرار دارد، مقدار به روز رسانی شدهی آنرا قرار دهیم. سپس این آرایهی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجهی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کردهایم:
حذف اطلاعات در سمت سرور
برای حذف اطلاعات در سمت سرور، نیاز است یک HTTP Delete را به آن ارسال کنیم که اینکار را میتوان توسط متد axios.delete انجام داد. URL ای را که دریافت میکند، شبیه به URL ای است که برای حالت put ایجاد کردیم:
handleDelete = async post => { await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`); const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id); this.setState({ posts }); };
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-02.zip و sample-22-frontend-part-02.zip