مطالب
ساختار داده‌های خطی Linear Data Structure قسمت دوم
در قسمت قبلی به مقدمات و ساخت لیست‌های ایستا و پویا به صورت دستی پرداختیم و در این قسمت (مبحث پایانی) لیست‌های آماده در دات نت را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

کلاس ArrayList
این کلاس همان پیاده سازی لیست‌های ایستایی را دارد که در مطلب پیشین در مورد آن صحبت کردیم و نحوه کدنویسی آن نیز بیان شد و امکاناتی بیشتر از آنچه که در جدول مطلب پیشین گفته بودیم در دسترس ما قرار می‌دهد. از این کلاس با اسم untyped dynamically-extendable array به معنی آرایه پویا قابل توسعه بدون نوع هم اسم می‌برند چرا که به هیچ نوع داده‌ای مقید نیست و می‌توانید یکبار به آن رشته بدهید، یکبار عدد صحیح، یکبار اعشاری و یکبار زمان و تاریخ، کد زیر به خوبی نشان دهنده‌ی این موضوع است و نحوه استفاده‌ی از این آرایه‌ها را نشان می‌دهد.
using System;
using System.Collections;
 
class ProgrArrayListExample
{
    static void Main()
    {
        ArrayList list = new ArrayList();
        list.Add("Hello");
        list.Add(5);
        list.Add(3.14159);
        list.Add(DateTime.Now);
 
        for (int i = 0; i < list.Count; i++)
        {
            object value = list[i];
            Console.WriteLine("Index={0}; Value={1}", i, value);
        }
    }
}
نتیجه کد بالا:
Index=0; Value=Hello
Index=1; Value=5
Index=2; Value=3.14159
Index=3; Value=29.02.2015 23:17:01
البته برای خواندن و قرار دادن متغیرها از آنجا که فقط نوع Object را برمی‌گرداند، باید یک تبدیل هم انجام داد یا اینکه از کلمه‌ی کلیدی dynamic استفاده کنید:
ArrayList list = new ArrayList();
list.Add(2);
list.Add(3.5f);
list.Add(25u);
list.Add(" ریال");
dynamic sum = 0;
for (int i = 0; i < list.Count; i++)
{
    dynamic value = list[i];
    sum = sum + value;
}
Console.WriteLine("Sum = " + sum);
// Output: Sum = 30.5ریال

مجموعه‌های جنریک Generic Collections
مشکل ما در حین کار با کلاس arrayList و همه کلاس‌های مشتق شده از system.collection.IList این است که نوع داده‌ی ما تبدیل به Object می‌شود و موقعی‌که آن را به ما بر می‌گرداند باید آن را به صورت دستی تبدیل کرده یا از کلمه‌ی کلیدی dynamic استفاده کنیم. در نتیجه در یک شرایط خاص، هیچ تضمینی برای ما وجود نخواهد داشت که بتوانیم کنترلی بر روی نوع داده‌های خود داشته باشیم و به علاوه عمل تبدیل یا casting هم یک عمل زمان بر هست.
برای حل این مشکل، از جنریک‌ها استفاده می‌کنیم. جنریک‌ها می‌توانند با هر نوع داده‌ای کار کنند. در حین تعریف یک کلاس جنریک نوع آن را مشخص می‌کنیم و مقادیری که از آن به بعد خواهد پذیرفت، از نوعی هستند که ابتدا تعریف کرده‌ایم.
یک ساختار جنریک به صورت زیر تعریف می‌شود:
GenericType<T> instance = new GenericType<T>();
نام کلاس و به جای T نوع داده از قبیل int,bool,string را می‌نویسیم. مثال‌های زیر را ببینید:
List<int> intList = new List<int>();
List<bool> boolList = new List<bool>();
List<double> realNumbersList = new List<double>();

کلاس جنریک <List<T
این کلاس مشابه همان کلاس ArrayList است و فقط به صورت جنریک پیاده سازی شده است.
List<int> intList = new List<int>();
تعریف بالا سبب ایجاد ArrayList ـی می‌باشد که تنها مقادیر int را دریافت می‌کند و دیگر نوع Object ـی در کار نیست. یک آرایه از نوع int ایجاد می‌کند و مقدار خانه‌های پیش فرضی را نیز در ابتدا، برای آن در نظر می‌گیرد و با افزودن هر مقدار جدید می‌بیند که آیا خانه‌ی خالی وجود دارد یا خیر. اگر وجود داشته باشد مقدار جدید، به خانه‌ی بعدی آخرین خانه‌ی پر شده انتقال می‌یابد و اگر هم نباشد، مقدار خانه از آن چه هست 2 برابر می‌شود. درست است عملیات resizing یا افزایش طول آرایه عملی زمان بر محسوب میشود ولی همیشه این اتفاق نمی‌افتد و با زیاد شدن مقادیر خانه‌ها این عمل کمتر هم می‌شود. هر چند با زیاد شدن خانه‌ها حافظه مصرفی ممکن است به خاطر زیاد شدن خانه‌های خالی بدتر هم بشود. فرض کنید بار اول خانه‌ها 16 تایی باشند که بعد می‌شوند 32 تایی و بعدا 64 تایی. حالا فرض کنید به خاطر یک عنصر، خانه‌ها یا ظرفیت بشود 128 تایی در حالی که طول آرایه (خانه‌های پر شده) 65 تاست و حال این وضعیت را برای موارد بزرگتر پیش بینی کنید. در این نوع داده اگر منظور زمان باشد نتجه خوبی را در بر دارد ولی اگر مراعات حافظه را هم در نظر بگیرید و داده‌ها زیاد باشند، باید تا حدامکان به روش‌های دیگر هم فکر کنید.

چه موقع از <List<T استفاده کنیم؟
استفاده از این روش مزایا و معایبی دارد که باید در توضیحات بالا متوجه شده باشید ولی به طور خلاصه:
  • استفاده از index برای دسترسی به یک مقدار، صرف نظر از اینکه چه میزان داده‌ای در آن وجود دارد، بسیار سریع انجام میگیرد.
  • جست و جوی یک عنصر بر اساس مقدار: جست و جو خطی است در نتیجه اگر مقدار مورد نظر در آخرین خانه‌ها باشد بدترین وضعیت ممکن رخ می‌دهد و بسیار کند عمل می‌کند. داده هر چی کمتر بهتر و هر چه بیشتر بدتر. البته اگر بخواهید مجموعه‌ای از مقدارهای برابر را برگردانید هم در بدترین وضعیت ممکن خواهد بود.
  • حذف و درج (منظور insert) المان‌ها به خصوص موقعی که انتهای آرایه نباشید، شیفت پیدا کردن در آرایه عملی کاملا کند و زمانبر است.
  • موقعی که عنصری را بخواهید اضافه کنید اگر ظرفیت آرایه تکمیل شده باشد، نیاز به عمل زمانبر افزایش ظرفیت خواهد بود که البته این عمل به ندرت رخ می‌دهد و عملیات افزودن Add هم هیچ وابستگی به تعداد المان‌ها ندارد و عملی سریع است.
با توجه به موارد خلاصه شده بالا، موقعی از لیست اضافه می‌کنیم که عملیات درج و حذف زیادی نداریم و بیشتر برای افزودن مقدار به انتها و دسترسی به المان‌ها بر اساس اندیس باشد.

<LinkedList<T
یک کلاس از پیش آماده در دات نت که لیست‌های پیوندی دو طرفه را پیاده سازی می‌کند. هر المان یا گره یک متغیر جهت ذخیره مقدار دارد و یک اشاره گر به گره قبل و بعد.
چه موقع باید از این ساختار استفاده کنیم؟
از مزایا و معایب آن :
  • افزودن به انتهای لیست به خاطر این که همیشه گره آخر در tail وجود دارد بسیار سریع است.
  • عملیات درج insert در هر موقعیتی که باشد اگر یک اشاره گر به آن محل باشد یک عملیات سریع است یا اینکه درج در ابتدا یاانتهای لیست باشد.
  • جست و جوی یک مقدار چه بر اساس اندیس باشد و چه مقدار، کار جست و جو کند خواهد بود. چرا که باید تمامی المان‌ها از اول به آخر اسکن بشن.
  • عملیات حذف هم به خاطر اینکه یک عمل جست و جو در ابتدای خود دارد، یک عمل کند است.
استفاده از این کلاس موقعی خوب است که عملیات‌های درج و حذف ما در یکی از دو طرف لیست باشد یا اشاره‌گری به گره مورد نظر وجود داشته باشد. از لحاظ مصرف حافظه به خاطر داشتن فیلدهای اشاره‌گر به جز مقدار، زیاد‌تر از نوع List می‌باشد. در صورتی که دسترسی سریع به داده‌ها برایتان مهم باشد استفاده از List باز هم به صرفه‌تر است.

پشته Stack
یک سری مکعب را تصور کنید که روی هم قرار گرفته اند و برای اینکه به یکی از مکعب‌های پایینی بخواهید دسترسی داشته باشید باید تعدادی از مکعب‌ها را از بالا بردارید تا به آن برسید. یعنی بر خلاف موقعی که آن‌ها روی هم می‌گذاشتید و آخرین مکعب روی همه قرار گرفته است. حالا همان مکعب‌ها به صورت مخالف و معکوس باید برداشته شوند.
یک مثال واقعی‌تر و ملموس‌تر، یک کمد لباس را تصور کنید که مجبورید برای آن که به لباس خاصی برسید، باید آخرین لباس‌هایی را که در داخل کمد قرار داده‌اید را اول از همه از کمد در بیاورید تا به آن لباس برسید.
در واقع  پشته چنین ساختاری را پیاده می‌کند که اولین عنصری که از پشته بیرون می‌آید، آخرین عنصری است که از آن درج شده است و به آن LIFO گویند که مخفف عبارت Last Input First Output آخرین ورودی اولین خروجی است. این ساختار از قدیمی‌ترین ساختارهای موجود است. حتی این ساختار در سیستم‌های داخل دات نت CLR هم به عنوان نگهدارنده متغیرها و پارامتر متدها استفاده می‌شود که به آن Program Execution Stack می‌گویند.
پشته سه عملیات اصلی را پیاده سازی می‌کند: Push جهت قرار دادن مقدار جدید در پشته، POP جهت بیرون کشیدن مقداری که آخرین بار در پشته اضافه شده و Peek جهت برگرداندن آخرین مقدار اضافه شده به پشته ولی آن مقدار از پشته حذف نمی‌شود.
این ساختار میتواند پیاده سازی‌های متفاوتی را داشته باشد ولی دو نوع اصلی که ما بررسی می‌کنیم، ایستا و پویا بودن آن است. ایستا بر اساس آرایه است و پویا بر اساس لیست‌های پیوندی. شکل زیر پشته‌ای را به صورت استفاده از پیاده‌سازی ایستا با آرایه‌ها نشان می‌دهد و کلمه Top به بالای پشته یعنی آخرین عنصر اضافه شده اشاره می‌کند.

استفاده از لیست پیوندی برای پیاده سازی پشته:

لیست پیوندی لازم نیست دو طرفه باشد و یک طرف برای کار با پشته مناسب است و دیگر لازم نیست که به انتهای لیست پیوندی عمل درج انجام شود؛ بلکه مقدار جدید به ابتدای آن اضافه شده و برای حذف گره هم اولین گره باید حذف شود و گره دوم به عنوان head شناخته می‌شود. همچنین لیست پیوندی نیازی به افزایش ظرفیت مانند آرایه‌ها ندارد.
ساختار پشته در دات نت توسط کلاس Stack از قبل آماده است:
Stack<string> stack = new Stack<string>();
stack.Push("A");
stack.Push("B");
stack.Push("C");
 while (stack.Count > 0)
    {
        string letter= stack.Pop();
        Console.WriteLine(letter);
    }
//خروجی
//C
//B
//A

صف Queue
ساختار صف هم از قدیمی‌ترین ساختارهاست و مثال آن در همه جا و در همه اطراف ما دیده می‌شود؛ مثل صف نانوایی، صف چاپ پرینتر، دسترسی به منابع مشترک توسط سیستمها. در این ساختار ما عنصر جدید را به انتهای صف اضافه می‌کنیم و برای دریافت مقدار، عنصر را از ابتدا حذف می‌کنیم. به این ساختار FIFO مخفف First Input First Output به معنی اولین ورودی و اولین خروجی هم می‌گویند.
ساختار ایستا که توسط آرایه‌ها پیاده سازی شده است:

ابتدای آرایه مکانی است که عنصر از آنجا برداشته می‌شود و Head به آن اشاره می‌کند و tail هم به انتهای آرایه که جهت درج عنصر جدید مفید است. با برداشتن هر خانه‌ای که head به آن اشاره می‌کند، head یک خانه به سمت جلو حرکت می‌کند و زمانی که Head از tail بیشتر شود، یعنی اینکه دیگر عنصری یا المانی در صف وجود ندارد و head و Tail به ابتدای صف حرکت می‌کنند. در این حالت موقعی که المان جدیدی قصد اضافه شدن داشته باشد، افزودن، مجددا از اول صف آغاز می‌شود و به این صف‌ها، صف حلقوی می‌گویند.

عملیات اصلی صف دو مورد هستند enqueue که المان جدید را در انتهای صف قرار می‌دهد و dequeue اولین المان صف را بیرون می‌کشد.


پیاده سازی صف به صورت پویا با لیست‌های پیوندی

برای پیاده سازی صف، لیست‌های پیوندی یک طرفه کافی هستند:

در این حالت عنصر جدید مثل سابق به انتهای لیست اضافه می‌شود و برای حذف هم که از اول لیست کمک می‌گیریم و با حذف عنصر اول، متغیر Head به عنصر یا المان دوم اشاره خواهد کرد.

کلاس از پیش آمده صف در دات نت <Queue<T است و نحوه‌ی استفاده آن بدین شکل است:

static void Main()
{
    Queue<string> queue = new Queue<string>();
    queue.Enqueue("Message One");
    queue.Enqueue("Message Two");
    queue.Enqueue("Message Three");
    queue.Enqueue("Message Four");
 
    while (queue.Count > 0)
    {
        string msg = queue.Dequeue();
        Console.WriteLine(msg);
    }
}
//خروجی
//Message One
//Message Two
//Message Thre
//Message Four


بازخوردهای پروژه‌ها
تشخیص بات یا سایر خزنده‌ها
ضمن تشکر از شما بابت به اشتراک گذاشتن پروژه، به نظرم تنها استفاده از context.Request.Browser.Crawler برای تشخیص اینکه آیا درخواست رسیده، خزنده هست یا خیر، کافی نیست. شاید بتوان در کنار و علاوه بر این کنترل، یک شرط دیگر هم به نحو زیر اضافه کرد و در نظر گرفت:
private static readonly List<string> KnownCrawlers = new List<string>
{
    "bot","crawler","baiduspider","80legs","ia_archiver","ahrefsBot","twitterbot",
    "yoozbot","yandexBot","bitlybot","other", "sogou web spider", "python requests",
    "voyager","curl","wget","yahoo! slurp","mediapartners-google", "mj12bot",
    "seznamBot", "Sogou web spider", "360Spider", "sogouwebspider"
};
public static bool IsBotOrCrawler(string agent)
{
    agent = agent.ToLower();
    return KnownCrawlers.Any(crawler => agent.Contains(crawler) || agent.Equals(crawler));
}
می‌توان به مرور، لیست خزنده‌ها را تکمیل کرد.
نظرات مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
قسمت Find متد Update شما در حالت detached اضافی است. یعنی اگر می‌دونید که این Id در دیتابیس وجود داره نیازی به Findاش نیست. فقط State اون رو تغییر بدید کار می‌کنه. 
آیا این قسمت از کد برای تشخیص objectهای تکراری در گراف object‌های ما نیست؟ ونبایستی uncomment شود؟ طبق این لینک .
اشتراک‌ها
یک گرید ساده با قابلیت راست به چپ و پیجینگ در ری اکت
در این مقاله قصد دارم شمارو را با امکانات لایبرری "ری اکت انگرید " برای ری اکت جی اس آشنا کنم. این لایبرری شامل یک کامپوننت گرید با قابلیت‌های زیر هست:

1-ساپورت راست به چپ
2- نمایش پیجینگ
3-  نمایش لودر
4- امکان تغییر کلمات
5- امکان جاگذاری کامپوننت در هر سل

نحوه استفاده از این کامپوننت به این شکل هست:

1- تعریف ستونها:
const columns = [
    {
      field: "fullname",
      headerName: "First & last Name",
      description: "name of user",
      width: 50,
    },
    {
      field: "age",
      headerName: "Age",
      description: "age of user",
      width: 50,
      renderCell:(info)=><strong>Age is : {info.data.age}</strong>
    }
]

2- تعریف استیت‌های لازم برا ست کردن سطر ها، لودر، تعداد کل, شماره صفحه و بزرگی هر صفحه(دقت شود که امکان استفاده بدون پیجینگ هم وجود دارد و امکانات کامل را در لینک لایبرری میتوانید مطالعه نمایید) 
...
const [rows,setRows] = useState([]);
const [loading,setLoading] = useState(false);
const [totalCount,setTotalCount] = useState(0);
const [filter,setFilter] = useState({ pageSize:10, pageNumber:1 });
const _fetchData = async () => { if (!active) return; //mock api, you can call your api then set data to table like commented line below return new Promise((resolve) => { setLoading(true); setTimeout(() => { setRows(data);// SetRows, note that data comes from api and must be array of objects setTotalCount(7);//=== set total page size for pagination part resolve(); setLoading(false); }, 2000); }); }
3- در نهایت کامپوننت مورد نظر:
import Angrid from "rect-angrid";
...
_handlePageChange = (newPage)=>{
    setFilter(p=>({...p,pageNumber:newPage}))
}
...
      <AnGrid
        loading={loading}
        columns={columns}
        rows={rows}
        showRowNumber={true}
        pageSize={filter.pageSize}
        pageNumber={filter.pageNumber}
        totalCount={totalCount}
        onPageChange={_handlePageChange}
        theme="dark"
        minHeight={300}
        emptyList={<strong>There Is No Info</strong>}
      />
نمایی از گرید:



یک گرید ساده با قابلیت راست به چپ و پیجینگ در ری اکت
مطالب دوره‌ها
آشنایی با نحوه ایجاد یک IoC Container
قبل از اینکه وارد بحث استفاده از کتابخانه‌های بسیار غنی IoC Container موجود شویم، بهتر است یک نمونه ساده آن‌ها را طراحی کنیم تا بهتر بتوان با عملکرد و ساختار درونی آن‌ها آشنا شد.


IoC Container چیست؟

IoC Container، فریم ورکی است برای انجام تزریق وابستگی‌ها. در این فریم ورک امکان تنظیم اولیه وابستگی‌های سیستم وجود دارد. برای مثال زمانیکه برنامه از یک IoC Container، نوع اینترفیس خاصی را درخواست می‌کند، این فریم ورک با توجه به تنظیمات اولیه‌اش، کلاسی مشخص را بازگشت خواهد داد.
IoC Containerهای قدیمی‌تر، برای انجام تنظیمات اولیه خود از فایل‌های کانفیگ استفاده می‌کردند. نمونه‌های جدیدتر آن‌ها از روش‌های Fluent interfaces برای مشخص سازی تنظیمات خود بهره می‌برند.

زمانیکه از یک IOC Container در کدهای خود استفاده می‌کنید، مراحلی چند رخ خواهند داد:
الف) کد فراخوان، از IOC Container، یک شیء مشخص را درخواست می‌کند. عموما اینکار با درخواست یک اینترفیس صورت می‌گیرد؛ هرچند محدودیتی نیز نداشته و امکان درخواست یک کلاس از نوعی مشخص نیز وجود دارد.
ب) در ادامه IOC Container به لیست اشیاء قابل ارائه توسط خود نگاه کرده و در صورت وجود، وهله سازی شیء درخواست شده را انجام و نهایتا شیء مطلوب را بازگشت خواهد داد.
در این بین زنجیره‌ی وابستگی‌های مورد نیاز نیز وهله سازی خواهند شد. برای مثال اگر وابستگی اول به وابستگی دوم برای وهله سازی نیاز دارد، کار وهله سازی وابستگی‌های وابستگی دوم نیز به صورت خودکار انجام خواهند شد. (این موردی است که بسیاری از تازه واردان به این بحث تا یکبار آن‌را امتحان نکنند باور نخواهند کرد!)
ج) سپس کد فراخوان وهله دریافتی را مورد پردازش قرار داده و سپس شروع به استفاده از متدها و خواص آن خواهد نمود.


در تصویر فوق محل قرارگیری یک IOC Container را مشاهده می‌کنید. یک IOC Container در مورد تمام وابستگی‌های مورد نیاز، اطلاعات لازم را دارد. همچنین این فریم ورک در مورد کلاسی که قرار است از وابستگی‌های سیستم استفاده نماید نیز مطلع است؛ به این ترتیب می‌تواند به صورت خودکار در زمان وهله سازی آن، نوع‌های وابستگی‌های مورد نیاز آن‌را در اختیارش قرار دهد.
برای مثال در اینجا MyClass، وابستگی مشخص شده در سازنده خود را به نام IDependency از IOC Container درخواست می‌کند. سپس این IOC Container بر اساس تنظیمات اولیه خود، یکی از وابستگی‌های A یا B را بازگشت خواهد داد.


آغاز به کار ساخت یک IOC Container نمونه

در ابتدا کدهای آغازین مثال بحث جاری را در نظر بگیرید:
using System;

namespace DI01
{
    public interface ICreditCard
    {
        string Charge();
    }

    public class Visa : ICreditCard
    {
        public string Charge()
        {
            return "Charging with the Visa!";
        }
    }

    public class MasterCard : ICreditCard
    {
        public string Charge()
        {
            return "Swiping the MasterCard!";
        }
    }

    public class Shopper
    {
        private readonly ICreditCard creditCard;

        public Shopper(ICreditCard creditCard)
        {
            this.creditCard = creditCard;
        }

        public void Charge()
        {
            var chargeMessage = creditCard.Charge();
            Console.WriteLine(chargeMessage);
        }
    }    
}
در اینجا وابستگی‌های کلاس خریدار از طریق سازنده آن که متداول‌ترین روش تزریق وابستگی‌ها است، در اختیار آن قرار خواهد گرفت. یک اینترفیس کردیت کارت تعریف شده‌است به همراه دو پیاده سازی نمونه آن مانند مسترکارت و ویزا کارت. ساده‌ترین نوع فراخوانی آن نیز می‌تواند مانند کدهای ذیل باشد (تزریق وابستگی‌های دستی):
 var shopper = new Shopper(new Visa());
shopper.Charge();
در ادامه قصد داریم این فراخوانی‌ها را اندکی هوشمندتر کنیم تا بتوان بر اساس تنظیمات برنامه، کار تزریق وابستگی‌ها صورت گیرد و به سادگی بتوان اینترفیس‌های متفاوتی را در اینجا درخواست و مورد استفاده قرار داد. اینجا است که به اولین IoC Container خود خواهیم رسید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace DI01
{
    public class Resolver
    {
        //کار ذخیره سازی و نگاشت از یک نوع به نوعی دیگر در اینجا توسط این دیکشنری انجام خواهد شد
        private Dictionary<Type, Type> dependencyMap = new Dictionary<Type, Type>();

        /// <summary>
        /// یک نوع خاص از آن درخواست شده و سپس بر اساس تنظیمات برنامه، کار وهله سازی
        /// نمونه معادل آن صورت خواهد گرفت
        /// </summary>
        public T Resolve<T>()
        {
            return (T)Resolve(typeof(T));
        }

        private object Resolve(Type typeToResolve)
        {
            Type resolvedType;

            // ابتدا بررسی می‌شود که آیا در تنظیمات برنامه نگاشت متناظری برای نوع درخواستی وجود دارد؟
            if (!dependencyMap.TryGetValue(typeToResolve, out resolvedType))
            {
                //اگر خیر، کار متوقف خواهد شد
                throw new Exception(string.Format("Could not resolve type {0}", typeToResolve.FullName));
            }

            var firstConstructor = resolvedType.GetConstructors().First();
            var constructorParameters = firstConstructor.GetParameters();
            // در ادامه اگر این نوع، دارای سازنده‌ی بدون پارامتری است
            // بلافاصله وهله سازی خواهد شد
            if (!constructorParameters.Any())
                return Activator.CreateInstance(resolvedType);


            var parameters = new List<object>();
            foreach (var parameterToResolve in constructorParameters)
            {
                // در اینجا یک فراخوانی بازگشتی صورت گرفته است برای وهله سازی
                // خودکار پارامترهای مختلف سازنده یک کلاس
                parameters.Add(Resolve(parameterToResolve.ParameterType));
            }            
            return firstConstructor.Invoke(parameters.ToArray());
        }

        public void Register<TFrom, TTo>()
        {
            dependencyMap.Add(typeof(TFrom), typeof(TTo));
        }
    }
}
در اینجا کدهای کلاس Resolver یا همان IoC Container ابتدایی بحث را مشاهده می‌کنید. توضیحات قسمت‌های مختلف آن به صورت کامنت ارائه شده‌اند.
 var resolver = new Resolver();
//تنظیمات اولیه
resolver.Register<Shopper, Shopper>();
resolver.Register<ICreditCard, Visa>();
//تزریق وابستگی‌ها و وهله سازی
var shopper = resolver.Resolve<Shopper>();
shopper.Charge();
در ادامه نحوه استفاده از IoC Container ایجاد شده را مشاهده می‌کنید.
ابتدا کار تعاریف نگاشت‌های اولیه انجام می‌شود. در این صورت زمانیکه متد Resolve فراخوانی می‌گردد، نوع درخواستی آن به همراه سازنده دارای آرگومانی از نوع ICreditCard وهله سازی شده و بازگشت داده خواهد شد. سپس با در دست داشتن یک وهله آماده، متد Charge آن‌را فراخوانی خواهیم کرد.


بررسی نحوه استفاده از Microsoft Unity به عنوان یک IoC Container

Unity چیست؟

Unity یک فریم ورک IoC Container تهیه شده توسط مایکروسافت می‌باشد که آن‌را به عنوان جزئی از Enterprise Library خود قرار داده است. بنابراین برای دریافت آن یا می‌توان کل مجموعه Enterprise Library را دریافت کرد و یا به صورت مجزا به عنوان یک بسته نیوگت نیز قابل تهیه است.
برای این منظور در خط فرمان پاورشل نیوگت در VS.NET دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package Unity

پیاده سازی مثال خریدار توسط Unity

همان مثال قسمت قبل را درنظر بگیرید. قصد داریم اینبار بجای IoC Container دست سازی که تهیه شد، پیاده سازی آن‌را به کمک MS Unity انجام دهیم.
using Microsoft.Practices.Unity;

namespace DI02
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var container = new UnityContainer();

            container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>();

            var shopper = container.Resolve<Shopper>();
            shopper.Charge();
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، API آن بسیار شبیه به کلاس دست سازی است که در قسمت قبل تهیه کردیم.
مطابق کدهای فوق، ابتدا تنظیمات IoC Container انجام شده است. به آن اعلام کرده‌ایم که در صورت نیاز به ICreditCard، نوع MasterCard را یافته و وهله سازی کن. با این تفاوت که Unity هوشمند‌تر بوده و سطر مربوط به ثبت کلاس Shoper ایی را که در قسمت قبل انجام دادیم، در اینجا حذف شده است.
سپس به این IoC Container اعلام کرده‌ایم که نیاز به یک وهله از کلاس خریدار داریم. در اینجا Unity کار وهله سازی‌های خودکار وابستگی‌ها و تزریق آن‌ها را در سازنده کلاس خریدار انجام داده و نهایتا یک وهله قابل استفاده را در اختیار ادامه برنامه قرار خواهد داد.

یک نکته:
به صورت پیش فرض کار تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس‌ها به صورت خودکار انجام می‌شود. اگر نیاز به Setter injection و مقدار دهی خواص کلاس وجود داشت می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new InjectionProperty("propertyName", 5));
نام خاصیت و مقدار مورد نظر به عنوان پارامتر متد RegisterType باید تعریف شوند.


مدیریت طول عمر اشیاء در Unity

توسط یک IoC Container می‌توان یک وهله معمولی از شیءایی را درخواست کرد و یا حتی طول عمر این وهله را به صورت Singleton معرفی نمود (یک وهله در طول عمر کل برنامه). در Unity اگر تنظیم خاصی اعمال نشود، هربار که متد Resolve فراخوانی می‌گردد، یک وهله جدید را در اختیار ما قرار خواهد داد. اما اگر پارامتر متد RegisterType را با وهله‌ای از ContainerControlledLifetimeManager مقدار دهی کنیم:
 container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new ContainerControlledLifetimeManager());
از این پس با هربار فراخوانی متد Resolve، در صورت نیاز به وابستگی از نوع ICreditCard، تنها یک وهله مشترک از MasterCard ارائه خواهد شد.
حالت پیش فرض مورد استفاده، بدون ذکر پارامتر متد RegisterType، مقدار TransientLifetimeManager می‌باشد.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ارسال داده‌ها به RenderFragmentها

در مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت Blazor در قسمت‌های بعدی، به قطعه کد context@ داری در داخل یک RenderFragment خواهیم رسید:
<AuthorizeView>
    <Authorized>
                Hello, @context.User.Identity.Name!
    </Authorized>
</AuthorizeView>
اکنون این سؤال مطرح است که این context@ از کجا آمده‌است و چه مفهومی را دارد؟
برای پاسخ به این سؤال نیاز است با مفهوم «Templated components» در برنامه‌های Blazor آشنا شد. تا اینجا از RenderFragmentها صرفا جهت فراهم آوردن قسمت ثابتی از قالب کامپوننت جاری، توسط استفاده کننده‌ی از آن، کمک گرفتیم. اما در همان سمت استفاده کننده، امکان دسترسی به اطلاعات مهیای داخل آن فرگمنت نیز وجود دارد. برای نمونه به کدهای کامپوننت TableTemplate.razor دقت کنید:
@typeparam Titem

<table class="table">
    <thead>
        <tr>@TableHeader</tr>
    </thead>
    <tbody>
        @foreach (var item in Items)
        {
            <tr>@RowTemplate(item)</tr>
        }
    </tbody>
</table>

@code {
    [Parameter]
    public RenderFragment TableHeader { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment<TItem> RowTemplate { get; set; }

    [Parameter]
    public IReadOnlyList<TItem> Items { get; set; }
}
- این کامپوننت، قالب سفارشی ثابت هدر جدول را توسط یک RenderFragment، از بکارگیرنده‌ی خود دریافت می‌کند.
- همچنین یک RenderFragment جنریک را نیز مشاهده می‌کنید که قالب ردیف‌های جدول را تامین می‌کند. نوع جنریک قابل دسترسی در این کامپوننت، توسط دایرکتیو typeparam Titem@ تعریف شده‌ی در ابتدای آن، مشخص شده‌است.
- بنابراین هربار که ردیفی از بدنه‌ی جدول در حال رندر است، یک شیء item از نوع TItem را به قالب سفارشی تامین شده‌ی توسط بکارگیرنده‌ی خود ارسال می‌کند.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان به شیء item، در سمت والد یا بکارگیرنده‌ی کامپوننت TableTemplate فوق دسترسی یافت؟
برای اینکار می‌توان از پارامتر ویژه‌ای به نام context که یک implicit parameter است و به صورت پیش‌فرض تعریف شده و مهیا است، در سمت کدهای بکارگیرند‌ه‌ی کامپوننت، استفاده کرد:
@page "/pets"
<h1>Pets</h1>
<TableTemplate Items="pets">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate>
        <td>@context.PetId</td>
        <td>@context.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>

@code {
    private List<Pet> pets = new()
    {
        new Pet { PetId = 2, Name = "Mr. Bigglesworth" },
        new Pet { PetId = 4, Name = "Salem Saberhagen" },
        new Pet { PetId = 7, Name = "K-9" }
    };

    private class Pet
    {
        public int PetId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}
- در اینجا روش بکارگیری کامپوننت TableTemplate را در کامپوننتی دیگر مشاهده می‌کنید. توسط فرگمنت TableHeader، قالب ثابت هدر این جدول تامین شده‌است. توسط فرگمنت RowTemplate قالب پویای ردیف‌های جدول ارائه شده‌است.
- همچنین در اینجا پارامتر ویژه‌ای به نام context@ را نیز مشاهده می‌کنید. این پارامتر همان شیء item ای است که در حین رندر هر ردیف جدول، به فرگمنت RowTemplate ارسال می‌شود. به این ترتیب کامپوننت والد می‌تواند از اطلاعات در حال رندر توسط کامپوننت فرگمنت دار، مطلع شود و از آن استفاده کند. در این مثال، نوع context@، از نوع کلاس Pet است که سعی شده بر اساس نوع پارامتر Items ارسالی به آن، توسط کامپایلر تشخیص داده شود. حتی می‌توان این نوع را به صورت صریحی نیز مشخص کرد:
<TableTemplate Items="pets" TItem="Pet">
این مورد زمانی مفید است که چندین پارامتر جنریک را در کامپوننت تعریف کرده باشیم:
<SomeGenericComponent TParam1="Person" TParam2="Supplier" TItem=etc/>
و یا می‌توان نام پارامتر ویژه‌ی context@ را در تمام RenderFragmentهای جنریک، با ذکر ویژگی Context برای مثال به pet تغییر داد:
<TableTemplate Items="pets" Context="pet">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate>
        <td>@pet.PetId</td>
        <td>@pet.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>
و یا حتی می‌توان این نام را به صورت اختصاصی به ازای هر RenderFragment جنریک، مشخص کرد. برای اینکار ویژگی Context را دقیقا بر روی RenderFragment مدنظر قرار می‌دهیم:
<TableTemplate Items="pets">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate Context="pet">
        <td>@pet.PetId</td>
        <td>@pet.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>
این تغییرنام بهتر است زمانی صورت گیرد که نام پیش‌فرض context، با نام مشابه دیگری در کامپوننت جاری، تداخل پیدا کرده‌است.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


مطالب دوره‌ها
انتقال خودکار Data Annotations از مدل‌ها به ViewModelهای ASP.NET MVC به کمک AutoMapper
عموما مدل‌های ASP.NET MVC یک چنین شکلی را دارند:
public class UserModel
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام خانوادگی")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام خانوادگی باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string LastName { get; set; }
}
 و ViewModel مورد استفاده برای نمونه چنین ساختاری را دارد:
public class UserViewModel
{
      public string FirstName { get; set; }
      public string LastName { get; set; }
}
مشکلی که در اینجا وجود دارد، نیاز به کپی و تکرار تک تک ویژگی‌های (Data Annotations/Attributes) خاصیت‌های مدل، به خواص مشابه آن‌ها در ViewModel است؛ از این جهت که می‌خواهیم برچسب خواص ViewModel، از ویژگی Display دریافت شوند و همچنین اعتبارسنجی‌های فیلدهای اجباری و بررسی حداقل و حداکثر طول فیلدها نیز حتما اعمال شوند (هم در سمت کاربر و هم در سمت سرور).
در ادامه قصد داریم راه حلی را به کمک جایگزین سازی Provider‌های توکار ASP.NET MVC با نمونه‌ی سازگار با AutoMapper، ارائه دهیم، به نحوی که دیگر نیازی نباشد تا این ویژگی‌ها را در ViewModelها تکرار کرد.


قسمت‌هایی از ASP.NET MVC که باید جهت انتقال خودکار ویژگی‌ها تعویض شوند

ASP.NET MVC به صورت توکار دارای یک ModelMetadataProviders.Current است که از آن جهت دریافت ویژگی‌های هر خاصیت استفاده می‌کند. می‌توان این تامین کننده‌ی ویژگی‌ها را به نحو ذیل سفارشی سازی نمود.
در اینجا IConfigurationProvider همان Mapper.Engine.ConfigurationProvider مربوط به AutoMapper است. از آن جهت استخراج اطلاعات نگاشت‌های AutoMapper استفاده می‌کنیم. برای مثال کدام خاصیت Model به کدام خاصیت ViewModel نگاشت شده‌است. این‌کارها توسط متد الحاقی GetMappedAttributes انجام می‌شوند که در ادامه‌ی مطلب معرفی خواهد شد.
public class MappedMetadataProvider : DataAnnotationsModelMetadataProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedMetadataProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override ModelMetadata CreateMetadata(
        IEnumerable<Attribute> attributes,
        Type containerType,
        Func<object> modelAccessor,
        Type modelType,
        string propertyName)
    {
        var mappedAttributes =
            containerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(containerType, propertyName, attributes.ToList());
        return base.CreateMetadata(mappedAttributes, containerType, modelAccessor, modelType, propertyName);
    }
}

شبیه به همین کار را باید برای ModelValidatorProviders.Providers نیز انجام داد. در اینجا یکی از تامین کننده‌های ModelValidator، از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider است که حتما نیاز است این مورد را نیز به نحو ذیل سفارشی سازی نمود. در غیراینصورت error messages موجود در ویژگی‌های تعریف شده، به صورت خودکار منتقل نخواهند شد.
public class MappedValidatorProvider : DataAnnotationsModelValidatorProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedValidatorProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override IEnumerable<ModelValidator> GetValidators(
        ModelMetadata metadata,
        ControllerContext context,
        IEnumerable<Attribute> attributes)
    {
 
        var mappedAttributes =
            metadata.ContainerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(metadata.ContainerType, metadata.PropertyName, attributes.ToList());
        return base.GetValidators(metadata, context, mappedAttributes);
    }
}

و در اینجا پیاده سازی متد GetMappedAttributes را ملاحظه می‌کنید.
ASP.NET MVC هر زمانیکه قرار است توسط متدهای توکار خود مانند Html.TextBoxFor, Html.ValidationMessageFor، اطلاعات خاصیت‌ها را تبدیل به المان‌های HTML کند، از تامین کننده‌های فوق جهت دریافت اطلاعات ویژگی‌های مرتبط با هر خاصیت استفاده می‌کند. در اینجا فرصت داریم تا ویژگی‌های مدل را از تنظیمات AutoMapper دریافت کرده و سپس بجای ویژگی‌های خاصیت معادل ViewModel درخواست شده، بازگشت دهیم. به این ترتیب ASP.NET MVC تصور خواهد کرد که ViewModel ما نیز دقیقا دارای همان ویژگی‌های Model است.
public static class AutoMapperExtensions
{
    public static IEnumerable<Attribute> GetMappedAttributes(
        this IConfigurationProvider mapper,
        Type viewModelType,
        string viewModelPropertyName,
        IList<Attribute> existingAttributes)
    {
        if (viewModelType != null)
        {
            foreach (var typeMap in mapper.GetAllTypeMaps().Where(i => i.DestinationType == viewModelType))
            {
                var propertyMaps = typeMap.GetPropertyMaps()
                    .Where(propertyMap => !propertyMap.IsIgnored() && propertyMap.SourceMember != null)
                    .Where(propertyMap => propertyMap.DestinationProperty.Name == viewModelPropertyName);
 
                foreach (var propertyMap in propertyMaps)
                {
                    foreach (Attribute attribute in propertyMap.SourceMember.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        if (existingAttributes.All(i => i.GetType() != attribute.GetType()))
                        {
                            yield return attribute;
                        }
                    }
                }
            }
        }
 
        if (existingAttributes == null)
        {
            yield break;
        }
 
        foreach (var attribute in existingAttributes)
        {
            yield return attribute;
        }
    }
}


ثبت تامین کننده‌های سفارشی سازی شده توسط AutoMapper

پس از تهیه‌ی تامین کننده‌های انتقال ویژگی‌ها، اکنون نیاز است آن‌ها را به ASP.NET MVC معرفی کنیم:
protected void Application_Start()
{
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();
    WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
    FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
    RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); 
 
    Mappings.RegisterMappings();
    ModelMetadataProviders.Current = new MappedMetadataProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider);
 
    var modelValidatorProvider = ModelValidatorProviders.Providers
        .Single(provider => provider is DataAnnotationsModelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Remove(modelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Add(new MappedValidatorProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider));
}
در اینجا ModelMetadataProviders.Current با MappedMetadataProvider جایگزین شده‌است.
در قسمت کار با ModelValidatorProviders.Providers، ابتدا صرفا همان تامین کننده‌ی از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider پیش فرض، یافت شده و حذف می‌شود. سپس تامین کننده‌ی سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی می‌کنیم تا جایگزین آن شود.


مثالی جهت آزمایش انتقال خودکار ویژگی‌های مدل به ViewModel

کنترلر مثال برنامه به شرح زیر است. در اینجا از متد Mapper.Map جهت تبدیل خودکار مدل کاربر به ViewModel آن استفاده شده‌است:
public class HomeController : Controller
{
    public ActionResult Index()
    {
        var model = new UserModel { FirstName = "و", Id = 1, LastName = "ن" };
        var viewModel = Mapper.Map<UserViewModel>(model);
        return View(viewModel);
    }
 
    [HttpPost]
    public ActionResult Index(UserViewModel data)
    {
        return View(data);
    }
}
با این View که جهت ثبت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این View، اطلاعات مدل خود را از ViewModel معرفی شده‌ی در ابتدای بحث دریافت می‌کند:
@model Sample12.ViewModels.UserViewModel
 
@using (Html.BeginForm("Index", "Home", FormMethod.Post, htmlAttributes: new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    <div class="row">
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.FirstName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.FirstName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.FirstName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.LastName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.LastName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.LastName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
                <input type="submit" value="ارسال" class="btn btn-default" />
            </div>
        </div>
    </div>
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به شکل زیر خواهیم رسید:


در این شکل هر چند نوع مدل View مورد استفاده از ViewModel ایی تامین شده‌است که دارای هیچ ویژگی و Data Annotations/Attributes نیست، اما برچسب هر فیلد از ویژگی Display دریافت شده‌‌است. همچنین اعتبارسنجی سمت کاربر فعال بوده و برچسب‌های آن‌ها نیز به درستی دریافت شده‌اند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
نمایش ساختارهای درختی توسط jqGrid
jqGrid از نمایش دو ساختار درختی Nested Set model و Adjacency model پشتیبانی می‌کند. توضیحات تکمیلی و پایه‌ای را در مورد این دو روش مدل سازی اطلاعات، در مطلب «SQL Antipattern #2» می‌توانید مطالعه کنید.
در اینجا روش Adjacency model را به علت بیشتر مرسوم بودن آن و شباهت بسیار زیاد آن به «مدل‌های خود ارجاع دهنده» بررسی خواهیم کرد.


مدل داده‌ای Adjacency

در حالت ساختار درختی از نوع مجاورت، علاوه بر خواص اصلی یک کلاس، سه خاصیت دیگر نیز باید تعریف شوند:
using System;

namespace jqGrid13.Models
{
    public class BlogComment
    {
        // Other properties 
        public int Id { set; get; }
        public string Body { set; get; }
        public DateTime AddDateTime { set; get; }

        // for treeGridModel: 'adjacency'
        public int? ParentId { get; set; }
        public bool IsNotExpandable { get; set; }
        public bool IsExpanded { get; set; }
    }
}
ParentId که سبب تولید یک مدل خود ارجاع دهنده می‌شود.
IsNotExpandable به این معنا است که نود جاری آیا قرار است باز شود و فرزندی دارد یا خیر؟ اگر فرزندی ندارد باید مساوی True قرار گیرد.
IsExpanded حالت پیش فرض باز بودن یا نبودن یک نود را مشخص می‌کند.


نحوه‌ی بازگشت اطلاعات درختی از سمت سرور

در نگارش فعلی jqGrid، در حالت نمایش درختی، مباحث صفحه بندی و مرتب سازی غیرفعال هستند و کدهای مرتبط با آن که در اینجا ذکر شده‌اند، فعلا تاثیری ندارند (البته با کمی تغییر در کدهای آن، می‌توان این قابلیت را هم فعال کرد. اطلاعات بیشتر).
نکته‌ی مهم treeGrid، سه پارامتر دیگر هستند که از سمت کلاینت به سرور ارسال می‌شوند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using jqGrid13.Models;
using JqGridHelper.DynamicSearch; // for dynamic OrderBy
using JqGridHelper.Models;
using JqGridHelper.Utils;

namespace jqGrid13.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult GetComments(JqGridRequest request, int? nodeid, int? parentid, int? n_level)
        {
            var list = BlogCommentsDataSource.LatestBlogComments;

            // در این حالت خاص فعلا در نگارش جای جی‌کیو‌گرید صفحه بندی کار نمی‌کند و فعال نیست و محاسبات ذیل اهمیتی ندارند
            var pageIndex = request.page - 1;
            var pageSize = request.rows;
            var totalRecords = list.Count;
            var totalPages = (int)Math.Ceiling(totalRecords / (float)pageSize);

            var productsQuery = list.AsQueryable();
            
            if (nodeid == null)
            {
                productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == null);
            }
            else
            {
                productsQuery = productsQuery.Where(x => x.ParentId == nodeid.Value);
            }

            var products = productsQuery.OrderBy(request.sidx + " " + request.sord)
                                        .Skip(pageIndex * pageSize)
                                        .Take(pageSize)
                                        .ToList();


            var newLevel = n_level == null ? 0 : n_level.Value + 1;
            var productsData = new JqGridData
            {
                Total = totalPages,
                Page = request.page,
                Records = totalRecords,
                Rows = (products.Select(comment => new JqGridRowData
                {
                    Id = comment.Id,
                    RowCells = new List<object> 
                               {
                                   comment.Id,
                                   comment.Body,
                                   comment.AddDateTime.ToPersianDate(),
                                   // اطلاعات خاص نمایش درختی به ترتیب
           newLevel,
           comment.ParentId == null ? "" : comment.ParentId.Value.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
           comment.IsNotExpandable,
           comment.IsExpanded
                               }
                })).ToList()
            };
            return Json(productsData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
nodeid اگر نال بود، یعنی کل اطلاعات ریشه‌ها (مواردی که parentId مساوی نال دارند)، باید واکشی شوند. اگر nodeid مقدار داشت، یعنی فرزند نود جاری قرار است بازگشت داده شود.
n_level مقدار جلو رفتگی نمایش اطلاعات یک نود را مشخص می‌کند. در اینجا چون با کلیک بر روی هر نود، فرزند آن از سرور واکشی می‌شود و lazy loading برقرار است، بازگشت مقدار n_level دریافتی از کلاینت به علاوه یک، کافی است. اگر نیاز است تمام نودها باز شده نمایش داده شوند، این مورد را باید به صورت دستی محاسبه کرده و در مدل BlogComment پیش بینی کنید.
در نهایت آرایه‌ای از خواص مدنظر به همراه 4 خاصیت ساختار درختی باید به ترتیب بازگشت داده شوند.




فعال سازی سمت کاربر treeGrid

برای فعال سازی سمت کاربر نمایش درختی اطلاعات، باید سه خاصیت ذیل تنظیم شوند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش سیزدهم",
                // .... مانند قبل
                treeGrid: true,
                treeGridModel: 'adjacency',
                ExpandColumn: '@(StronglyTyped.PropertyName<BlogComment>(x => x.Body))'
            }).jqGrid('gridResize', { minWidth: 400 });
        });
تنظیم treeGrid: true سبب فعال سازی treeGrid می‌شود. توسط treeGridModel حالات Nested Set model و Adjacency model قابل تنظیم هستند و ExpandColumn نام ستونی را مشخص می‌کند که قرار است فرزندان آن نمایش داده شوند.


یک نکته‌ی تکمیلی

اگر می‌خواهید دقیقا به شکل زیر برسید:

تنظیم rownumbers: true گرید را حذف کنید. همچنین ستون Id را نیز با تنظیم‌های hidden:true, key: true مخفی نمائید (در تعاریف colModel).


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid13.zip


برای مطالعه بیشتر
Tree Grid
Nested Set Model
Adjacency Model
مطالب
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت چهارم

در این قسمت مدل‌های مربوط به بخش انجمن را تکمیل کرده و همچنین سیستم نظرسنجی را نیز بررسی خواهیم کرد.
همکاران این قسمت: 
سلمان معروفی
سید مجبتی حسینی

مدل پست‌های انجمن

 /// <summary>
    /// Represents The Post of Forum
    /// </summary>
    public class ForumPost : AuditBaseEntity
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="ForumPost"/>
        /// </summary>
        public ForumPost()
        {
            CreatedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets body of this post
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Count of this post's reports
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of User-Agent
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets rating values 
        /// <remarks>is a complex type</remarks>
        /// </summary>
        public virtual Rating Rating { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets author's ip address
        /// </summary>
        public virtual string CreatorIp { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets status of this post
        /// </summary>
        public virtual ForumPostStatus Status { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets ParentPost of this post
        /// </summary>
        public virtual ForumPost Reply { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets ParentPost's Id of this post
        /// </summary>
        public virtual long? ReplyId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets 
        /// </summary>
        public virtual ICollection<ForumPost> Children { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Topic That Associated with this Post
        /// </summary>
        public virtual ForumTopic Topic { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of Topic That Associated with this Post
        /// </summary>
        public virtual long TopicId { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or sets  Histories of this Post's Updates
        /// </summary>
        public virtual ICollection<ForumPostHistory> Histories { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Forum that this post created in it . used for retrive posts count 
        /// </summary>
        public virtual Forum Forum { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets id of Forum that this post created in it . used for retrive posts count 
        /// </summary>
        public virtual long ForumId { get; set; }
        #endregion
    }

 public enum ForumPostStatus 
    {
        /* 0 - approved, 1 - pending, 2 - spam, -1 - trash */
        [Display(Name = "تأیید شده")]
        Approved = 0,
        [Display(Name = "در انتظار بررسی")]
        Pending = 1,
        [Display(Name = "جفنگ")]
        Spam = 2,
        [Display(Name = "زباله دان")]
        Trash = -1
    }

مدل بالا مشخص کننده‌ی پست‌هایی که در پاسخ به تاپیک‌ها ارسال می‌شوند، می‌باشد. ساختار درختی آن به منظور امکان پاسخ به پست‌ها در نظر گرفته شده است. در هر تاپیک چندین پست ارسال می‌شود که اولین پست ارسال شده، همان محتوای اصلی تاپیک می‌باشد. بدین منظور خصوصیت Topic را در مدل بالا تعریف کرده‌ایم. برای این پست‌های ارسالی امکان امتیاز دهی و اخطار دادن نیز خواهیم داشت که به ترتیب خصوصیات Rating و ReportsCount  (بحث شده در مقالات قبل) را در مدل بالا تعریف کرده‌ایم. خصوصیت Status به منظور اعمال مدیریتی در نظر گرفته شده است که از نوع ForumPostStatus می‌باشد و در بالا تعریف آن نیز آمده است.

نکته : خصوصیتی از نوع مدل Forum نیز در مدل بالا تعریف شده است. هدف از آن افزایش سرعت ویرایش خصوصیات ApprovedPostsCount و UnApprovedPostsCount موجود در مدل Forum می‌باشد. در واقع هنگام درج پست جدید یا حذف پستی و یا ... ، لازم است خصوصیات مذکور به روز شوند.

علاوه بر این موارد ، لازم است تاریخچه‌ی تغییرات پست‌های ارسالی را هم نگهداری کرد تا در صورت نیاز به آنها استناد کنیم. از طرفی پست‌های ارسالی را می‌توان چندین بار ویرایش کرد. به همین دلیل خصوصیت Histories را که لیستی از مدل ForumPostHistory می‌باشد، در مدل بالا تعریف کرده‌ایم.

مدل تاریخچه‌ی تغییرات پست

 /// <summary>
    /// Represents History Of Post's Updates
    /// </summary>
    public class ForumPostHistory 
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="ForumPostHistory"/>
        /// </summary>
        public ForumPostHistory()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
            CreatedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Identifier of this history
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Reason of  update
        /// </summary>
        public virtual string Reason { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets DateTime that this record added
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of this post
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        #endregion
        
        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Post
        /// </summary>
        public virtual ForumPost Post { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id Of Post
        /// </summary>
        public virtual long PostId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets User that modified this Record
        /// </summary>
        public virtual User Modifier { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets if of User that modified this Record
        /// </summary>
        public virtual long ModifierId { get; set; }
        #endregion
    }

اگر خصوصیت ModifyLocked مربوط به مدل ForumPost که آن را از کلاس پایه AuditBaseEntity به ارث برده است، دارای مقدار true باشد، این امکان وجود خواهد داشت تا بتوان پست مورد نظر را ویرایش کرده و اطلاعات قبلی، در قالب یک رکورد در جدول حاصل از مدل بالا ثبت شوند.

  • Reason : دلیل این ویرایش به عمل آماده 
  • Body : محتوای پست یا تاپیک
  • Modifier : کاربر انجام دهنده‌ی این ویرایش 
  • CreatedOn : زمانی که این ویرایش انجام شده است

مدل ردیابی انجمن ها

در خیلی از انجمن‌ها حتما متوجه شده‌اید که لینک برخی از انجمن‌ها یا تاپیک‌های درج شده‌ی در آنها برای شما bold شده نشان داده می‌شود. در واقع، هدف مطلع کردن شما از اینکه در حال حاضر یکسری تاپیک یا پست در انجمن ثبت شده است که شما آنها را مشاهده نکرده‌اید.
 public class ForumTracker
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="ForumTracker"/>
        /// </summary>
        public ForumTracker()
        {
            LastMarkedOn = DateTime.Now;
        }

        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets DateTime Of Las Visit by User
        /// </summary>
        public virtual DateTime LastMarkedOn { get; set; }

        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Forum that Tracked
        /// </summary>
        public virtual Forum Forum { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of Forum tath Tracked
        /// </summary>
        public virtual long ForumId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets User that tracked The forum
        /// </summary>
        public virtual User Tracker { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id Of User that Tracked the forum
        /// </summary>
        public virtual long TrackerId { get; set; }
        #endregion
    }


   public class ForumTopicTracker
      {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="ForumTopicTracker"/>
        /// </summary>
        public ForumTopicTracker()
        {
            LastVisitedOn = DateTime.Now;
        }

        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets DateTime Of Las Visit by User
        /// </summary>
        public virtual DateTime LastVisitedOn { get; set; }

        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets topc that Tracked
        /// </summary>
        public virtual ForumTopic Topic { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of topic that Tracked
        /// </summary>
        public virtual long TopicId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets User that tracked The topic
        /// </summary>
        public virtual User Tracker { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id Of User that Tracked the topic
        /// </summary>
        public virtual long TrackerId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Forum 
        /// </summary>
        public virtual Forum Forum { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Identifier of Forum . used for delete 
        /// </summary>
        public virtual long ForumId { get; set; }

        #endregion
      }
در سیستم، برای کاربران احراز هویت شده، این امکان را مهیا ساخته‌ایم تا انجمن‌ها و تایپک‌هایی که پست جدید ارسال شده دارند و توسط کاربر خوانده نشده است، به نحوی متمایز نشان داده شوند. 
برای این منظور از دو مدل پیاده سازی شده‌ی در بالا و یک خصوصیت از نوع تاریخ تحت عنوان LastMarkedOn در مدل User، استفاده خواهیم کرد. در واقع از LastMarkedOn مدل User، برای نگه داری آخرین تاریخی استفاده می‌شود که کاربر تمام انجمن‌ها را خوانده شده علامت گذاری کرده است. در این صورت می‌توان تمام رکورد‌های ذخیره شده‌ی در جداول ForumTrackers و ForumTopicTrackers را که قبل از این تاریخ هستند، حذف کرد. از LastMarkedOn مدل ForumTracker هم برای نگهداری تاریخی استفاده می‌شود که یک انجمن خاص را خوانده شده علامت گذاری کرده است و همچنین می‌توان تمام رکورد‌های مربوط به آن انجمن را در جدول ForumTopicTrackers حذف کرد.

از مدل ForumTopicTracker هم برای مشخص کردن اینکه کاربر کدام تاپیک را و در چه تاریخی آخرین بار مشاهده کرده است، کمک می‌گیریم. برای این منظور از خصوصیت LastVisitedOn استفاده می‌شود.

البته نیاز است هنگام واکشی انجمن‌ها و تاپیک‌ها، یکسری بررسی‌هایی را بر اساس این جداول انجام داد که تشریح این بررسی‌ها را  قصد دارم هنگام پیاده سازی سیستم انجام دهم. 

این قسمت از کار کمی پیچیده است و برای خودم نیز چالش داشت. سعی کردم انجمن‌های سورس باز PHP را بررسی کنم تا در نهایت به تحلیل بالا دست یافتم. مدل‌های ارائه شده انجمن تا این قسمت، نیازهای مورد نظر ما را برآورده خواهند کرد.

مدل سیستم نظرسنجی

public class Poll : BaseContent
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="Poll"/>
        /// </summary>
        public Poll()
        {
            Rating = new Rating();
            PublishedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or set Date that this Poll will Expire
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ExpireOn { get; set; }
        /// <summary>
        ///indicating this poll allow to select multi item
        /// </summary>
        public virtual bool IsMultiSelect { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Count of this poll's votes 
        /// </summary>
        public virtual long VotesCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate this Poll is approved by admin if Poll.Moderate==true
        /// </summary>
        public virtual bool IsApproved { get; set; }

        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// get or set comments of this poll
        /// </summary>
        public virtual ICollection<PollComment> Comments { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set Options Of Poll For selection
        /// </summary>
        public virtual ICollection<PollOption> Options { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set Users List That vote for this poll
        /// </summary>
        public virtual ICollection<User> Voters { get; set; }
        #endregion
    }
مدل بالا مشخص کننده‌ی نظرسنجی‌های سیستم ما می‌باشد. این مدل نیز از کلاس پایه مطرح شده در مقاله اول ارث بری کرده است و علاوه بر آن یکسری خصوصیت دیگر را به شرح زیر دارد:
  • ExpireOn : زمان اتمام فرصت رای دهی که اگر نال باشد در آن صورت زمان انقضا نخواهد داشت.
  • IsMultiSelect : اگر انتخاب چندگزینه‌ای مجاز باشد، این خصوصیت، با مقدار true مقدار دهی می‌شود.
  • VotesCount : به منظور افزایش کارآیی در نظر گرفته شده است و تعداد کل رای‌های داده شده‌ی به نظرسنجی را در بر می‌گیرد.
  • Voters : برای جلوگیری از رای دهی چند باره‌ی کاربر به یک نظرسنجی، یک ارتباط چند به چند بین کاربر و نظرسنجی برقرار کرده‌ایم. هر کاربر به چند نظر سنجی می‌تواند پاسخ دهد و به هر نظرسنجی توسط چندین کاربر رای داده می‌شود.
  • PollOptions : هر نظر سنجی تعدادی گزینه‌ی انتخابی هم خواهد داشت که برای همین منظور و اعمال ارتباط یک به چند بین نظرسنجی و گزینه‌های انتخابی، لیستی از PollOption را در مدل بالا تعریف کرده‌ایم.

مدل گزینه‌های نظرسنجی

 public class PollOption
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets identifier of this polloption
        /// </summary>
        public virtual long Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Title of this polloption
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets count of votes 
        /// </summary>
        public virtual long VotesCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Description of this Option for more details
        /// </summary>
        public virtual string Description { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets the poll that assosiated with this Polloption
        /// </summary>
        public virtual Poll Poll { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the id of poll that assosiated with this Polloption
        /// </summary>
        public virtual long PollId { get; set; }
        #endregion
    }
مدل بالا نشان دهنده‌ی گزینه‌های انتخابی در هر نظر سنجی می‌باشد. خصوصیت Poll و به دنبال آن PollId به منظور اعمال ارتباط یک به چند بین نظرسنجی و گزینه‌ها در نظر گرفته شده‌اند. 
  • Title: عنوان گزینه‌ی مورد نظر
  • Description: توضیح بیشتر برای گزینه‌ی مورد نظر
  • VotesCount: تعداد باری که یک گزینه در نظر سنجی انتخاب شده است.
در این سیستم نیازی نیست که بدانیم چه کاربرانی در یک نظر سنجی کدام گزینه را انتخاب کرده‌اند و لذا مدل بالا برای کار ما کافی است.

مدل نظرات سیستم نظرسنجی

 public class PollComment : BaseComment
    {
        #region Ctor
        public PollComment()
        {
            CreatedOn = DateTime.Now;
            Rating = new Rating();
        }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog poll's comment
        /// </summary>
        public virtual long? ReplyId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog poll's comment
        /// </summary>
        public virtual PollComment Reply { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog poll's comment
        /// </summary>
        public virtual ICollection<PollComment> Children { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets poll that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual Poll Poll { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets poll'Id that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual long PollId { get; set; }
        #endregion
    }
مدل بالا نیز از کلاس پایه‌ی BaseComment مورد بحث در مقاله‌ی اول  ارث بری کرده است و ساختار درختی آن نیز مشخص است و همچنین یک ارتباط یک به چند بین نظرسنجی‌ها و نظرات وجود خواهد داشت که برای این منظور خصوصیت Poll را در مدل بالا تعریف کرده‌ایم.

در مقاله‌ی بعد به بررسی سیستم پیام رسانی و همچنین بخشی از سیستم تحت عنوان Collections (امکان ساخت گروه‌های شخصی برای انتشار مطالب خود (توسط کاربران) با اعمال دسترسی‌های مختلف) خواهیم پرداخت.

نتیجه تا این قسمت