مطالب دوره‌ها
تبدیل روش‌های قدیمی کدنویسی غیرهمزمان به async سی شارپ 5
در قسمت اول این سری، با مدل برنامه نویسی Event based asynchronous pattern ارائه شده از دات نت 2 و همچنین APM یا Asynchronous programming model موجود از نگارش یک دات نت، آشنا شدیم (به آن الگوی IAsyncResult هم گفته می‌شود). نکته‌ی مهم این الگوها، استفاده‌ی گسترده از آن‌ها در کدهای کلاس‌های مختلف دات نت فریم ورک است و برای بسیاری از آن‌ها هنوز async API سازگار با نگارش مبتنی بر Taskهای سی‌شارپ 5 ارائه نشده‌است. هرچند دات نت 4.5 سعی کرده‌است این خلاء را پوشش دهد، برای مثال متد الحاقی DownloadStringTaskAsync را به کلاس WebClient اضافه کرده‌است و امثال آن، اما هنوز بسیاری از کلاس‌های دیگر دات نتی هستند که معادل Task based API ایی برای آن‌ها طراحی نشده‌است. در ادامه قصد داریم بررسی کنیم چگونه می‌توان این الگوهای مختلف قدیمی برنامه نویسی غیرهمزمان را با استفاده از روش‌های جدیدتر ارائه شده بکار برد.



نگاشت APM به یک Task

در قسمت اول، نمونه مثالی را از APM، که در آن کار با BeginGetResponse آغاز شده و سپس در callback نهایی توسط EndGetResponse، نتیجه‌ی عملیات به دست می‌آید، مشاهده کردید. در ادامه می‌خواهیم یک محصور کننده‌ی جدید را برای این نوع API قدیمی تهیه کنیم، تا آن‌را به صورت یک Task ارائه دهد.
    public static class ApmWrapper
    {
        public static Task<int> ReadAsync(this Stream stream, byte[] data, int offset, int count)
        {
            return Task<int>.Factory.FromAsync(stream.BeginRead, stream.EndRead, data, offset, count, null);
        }
    }
همانطور که در این مثال مشاهده می‌کنید، یک چنین سناریوهایی در TPL یا کتابخانه‌ی Task parallel library پیش بینی شده‌اند. در اینجا یک محصور کننده برای متدهای BeginRead و EndRead کلاس Stream دات نت ارائه شده‌است. به عمد نیز به صورت یک متد الحاقی تهیه شده‌است تا در حین استفاده از آن اینطور به نظر برسد که واقعا کلاس Stream دارای یک چنین متد Async ایی است. مابقی کار توسط متد Task.Factory.FromAsync انجام می‌شود. متد FromAsync دارای امضاهای متعددی است تا اکثر حالات APM را پوشش دهد.
در مثال فوق BeginRead و EndRead استفاده شده از نوع delegate هستند. چون خروجی EndRead از نوع int است، خروجی متد نیز از نوع Task of int تعیین شده‌است. همچنین سه پارامتر ابتدایی BeginRead ، دقیقا data، offset و count هستند. دو پارامتر آخر آن callback و state نام دارند. پارامتر callback توسط متد FromAsync فراهم می‌شود و state نیز در اینجا null درنظر گرفته شده‌است.
یک مثال استفاده از آن‌را در ادامه مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async06
{
    public static class ApmWrapper
    {
        public static Task<int> ReadAsync(this Stream stream, byte[] data, int offset, int count)
        {
            return Task<int>.Factory.FromAsync(stream.BeginRead, stream.EndRead, data, offset, count, null);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var stream = File.OpenRead(@"..\..\program.cs"))
            {
                var data = new byte[10000];
                var task = stream.ReadAsync(data, 0, data.Length);
                Console.WriteLine("Read bytes: {0}", task.Result);
            }
        }
    }
}
File.OpenRead، خروجی از نوع استریم دارد. سپس متد الحاقی ReadAsync بر روی آن فراخوانی شده‌است و نهایتا تعداد بایت خوانده شده نمایش داده می‌شود.
البته همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، استفاده از خاصیت Result، اجرای کد را بجای غیرهمزمان بودن، به حالت همزمان تبدیل می‌کند.
در اینجا چون خروجی متد ReadAsync یک Task است، می‌توان از متد ContinueWith نیز بر روی آن جهت دریافت نتیجه استفاده کرد:
using (var stream = File.OpenRead(@"..\..\program.cs"))
{
    var data = new byte[10000];
    var task = stream.ReadAsync(data, 0, data.Length);
    task.ContinueWith(t => Console.WriteLine("Read bytes: {0}", t.Result)).Wait();
}


یک نکته
پروژه‌ی سورس بازی به نام Async Generator در GitHub، سعی کرده‌است برای ساده سازی نوشتن محصور کننده‌های مبتنی بر Task روش APM، یک Code generator تولید کند. فایل‌های آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:

نگاشت EAP به یک Task

نمونه‌ای از Event based asynchronous pattern یا EAP را در قسمت اول، زمانیکه روال رخدادگردان webClient.DownloadStringCompleted را بررسی کردیم، مشاهده نمودید. کار کردن با آن نسبت به APM بسیار ساده‌تر است و نتیجه‌ی نهایی عملیات غیرهمزمان را در یک روال رخدادگران، در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. همچنین در روش EAP، اطلاعات در همان Synchronization Context ایی که عملیات شروع شده‌است، بازگشت داده می‌شود. به این ترتیب اگر آغاز کار در ترد UI باشد، نتیجه نیز در همان ترد دریافت خواهد شد. به این ترتیب دیگر نگران دسترسی به مقدار آن در کارهای UI نخواهیم بود؛ اما در APM چنین ضمانتی وجود ندارد.
متاسفانه TPL همانند روش FromAsync معرفی شده در ابتدای بحث، راه حل توکاری را برای محصور سازی متدهای روش EAP ارائه نداده‌است. اما با استفاده از امکانات TaskCompletionSource آن می‌توان چنین کاری را انجام داد. در ادامه سعی خواهیم کرد همان متد الحاقی توکار DownloadStringTaskAsync ارائه شده در دات نت 4.5 را از صفر بازنویسی کنیم.
    public static class WebClientExtensions
    {
        public static Task<string> DownloadTextTaskAsync(this WebClient web, string url)
        {
            var tcs = new TaskCompletionSource<string>();

            DownloadStringCompletedEventHandler handler = null;
            handler = (sender, args) =>
            {
                web.DownloadStringCompleted -= handler;

                if (args.Cancelled)
                {
                    tcs.SetCanceled();
                }
                else if(args.Error!=null)
                {
                    tcs.SetException(args.Error);
                }
                else
                {
                    tcs.SetResult(args.Result);
                }
            };

            web.DownloadStringCompleted += handler;
            web.DownloadStringAsync(new Uri(url));

            return tcs.Task;
        }
    }
روش انجام کار را در اینجا ملاحظه می‌کنید. ابتدا باید تعاریف delaget مرتبط با رخدادگردان Completed اضافه شوند. یکبار += را ملاحظه می‌کنید و بار دوم -= را. مورد دوم جهت آزاد سازی منابع و جلوگیری از نشتی حافظه‌ی ‌روال رخدادگردان هنوز متصل، ضروری است.
سپس از TaskCompletionSource برای تبدیل این عملیات به یک Task کمک می‌گیریم. اگر args.Cancelled مساوی true باشد، یعنی عملیات دریافت فایل لغو شده‌است. بنابراین متد SetCanceled منبع Task ایجاد شده را فراخوانی خواهیم کرد. این مورد استثنایی را در کدهای فراخوان سبب می‌شود. به همین دلیل بررسی خطا با یک if else پس از آن انجام شده‌است. برای بازگشت خطای دریافت شده از متد SetException و برای بازگشت نتیجه‌ی واقعی دریافتی، از متد SetResult می‌توان استفاده کرد.
به این ترتیب متد الحاقی غیرهمزمان جدیدی را به نام DownloadTextTaskAsync برای محصور سازی متد EAP ایی به نام DownloadStringAsync و همچنین رخدادگران آن تهیه کردیم.
نظرات مطالب
C# 6 - The nameof Operator
یک نکته‌ی تکمیلی: بهبود عملگر nameof در C# 11

عملگر nameof در C# 11، اندکی بهبود یافته‌است و اینبار می‌تواند در ویژگی‌ها (attributes) نیز به نام پارامترهای متدها، دسترسی پیدا کند. چند مثال:
الف) امکان دسترسی به نام پارامتر متد، در حالت اعمال به متد
[MyAttr(nameof(parameter))]
void Method(string parameter)
{
}

ب) امکان دسترسی به نام نوع پارامتر جنریک متد، در حالت اعمال به متد
[MyAttr(nameof(T))]
void Method<T>()
{
}

ج) امکان دسترسی به نام پارامتر متد، در حالت اعمال به پارامتر
void Method([MyAttr(nameof(parameter))] int parameter)
{
}

یکی از کاربردهای آن، بهبود تعاریف متادیتای nullable reference types و عدم نیاز به کار با رشته‌ها به صورت مستقیم است:
[return: NotNullIfNotNull(nameof(path))]
public static string? GetUrl(string? path)
        => !string.IsNullOrEmpty(path) ? $"https://localhost/api/{path}" : null;
مطالب
فیلدهای پویا در NHibernate

یکی از قابلیت‌های جالب NHibernate امکان تعریف فیلدها به صورت پویا هستند. به این معنا که زیرساخت طراحی یک برنامه "فرم ساز" هم اکنون در اختیار شما است! سیستمی که امکان افزودن فیلدهای سفارشی را دارا است که توسط برنامه نویس در زمان طراحی اولیه آن ایجاد نشده‌اند. در ادامه نحوه‌ی تعریف و استفاده از این قابلیت را توسط Fluent NHibernate بررسی خواهیم کرد.

در اینجا کلاسی که قرار است توانایی افزودن فیلدهای سفارشی را داشته باشد به صورت زیر تعریف می‌شود:
using System.Collections;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntity
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual IDictionary Attributes { set; get; }
}
}

Attributes در عمل همان فیلدهای سفارشی مورد نظر خواهند بود. جهت معرفی صحیح این قابلیت نیاز است تا نگاشت آن‌را از نوع dynamic component تعریف کنیم:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntityMapping : IAutoMappingOverride<DynamicEntity>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicEntity> mapping)
{
mapping.Table("tblDynamicEntity");
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.IgnoreProperty(x => x.Attributes);
mapping.DynamicComponent(x => x.Attributes,
c =>
{
c.Map(x => (string)x["field1"]);
c.Map(x => (string)x["field2"]).Length(300);
c.Map(x => (int)x["field3"]);
c.Map(x => (double)x["field4"]);
});
}
}
}
و مهم‌ترین نکته‌ی این بحث هم همین نگاشت فوق است.
ابتدا از IgnoreProperty جهت ندید گرفتن Attributes استفاده کردیم. زیرا درغیراینصورت در حالت Auto mapping ، یک رابطه چند به یک به علت وجود IDictionary به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که نیازی به آن نیست (یافتن این نکته نصف روز کار برد ....! چون مرتبا خطای An association from the table DynamicEntity refers to an unmapped class: System.Collections.Idictionary ظاهر می‌شد و مشخص نبود که مشکل از کجاست).
سپس Attributes به عنوان یک DynamicComponent معرفی شده است. در اینجا چهار فیلد سفارشی را اضافه کرده‌ایم. به این معنا که اگر نیاز باشد تا فیلد سفارشی دیگری به سیستم اضافه شود باید یکبار Session factory ساخته شود و SchemaUpdate فراخوانی گردد و خوشبختانه با وجود Fluent NHibernate ، تمام این تغییرات در کدهای برنامه قابل انجام است (بدون نیاز به سر و کار داشتن با فایل‌های XML نگاشت‌ها و ویرایش دستی آن‌ها). از تغییر نام جدول که برای مثال در اینجا tblDynamicEntity در نظر گرفته شده تا افزودن فیلدهای دیگر در قسمت DynamicComponent فوق.
همچنین باتوجه به اینکه این نوع تغییرات (ساخت دوبار سشن فکتوری) مواردی نیستند که قرار باشد هر ساعت انجام شوند، بنابراین سربار آنچنانی را به سیستم تحمیل نمی‌کنند.
   drop table tblDynamicEntity

create table tblDynamicEntity (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
field1 NVARCHAR(255) null,
field2 NVARCHAR(300) null,
field3 INT null,
field4 FLOAT null,
primary key (Id)
)

اگر با SchemaExport، اسکریپت خروجی معادل با نگاشت فوق را تهیه کنیم به جدول فوق خواهیم رسید. نوع و طول این فیلدهای سفارشی بر اساس نوعی که برای اشیاء دیکشنری مشخص می‌کنید، تعیین خواهند شد.

چند مثال جهت کار با این فیلدهای سفارشی یا پویا :

نحوه‌ی افزودن رکوردهای جدید بر اساس خاصیت‌های سفارشی:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicEntity();
obj.Attributes = new Hashtable();
obj.Attributes["field1"] = "test1";
obj.Attributes["field2"] = "test2";
obj.Attributes["field3"] = 1;
obj.Attributes["field4"] = 1.1;

savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

با خروجی
INSERT
INTO
tblDynamicEntity
(field1, field2, field3, field4)
VALUES
(@p0, @p1, @p2, @p3);
@p0 = 'test1' [Type: String (0)], @p1 = 'test2' [Type: String (0)], @p2 = 1
[Type: Int32 (0)], @p3 = 1.1 [Type: Double (0)]

نحوه‌ی کوئری گرفتن از این اطلاعات (فعلا پایدارترین روشی را که برای آن یافته‌ام استفاده از HQL می‌باشد ...):
//query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
//using HQL
var list = session
.CreateQuery("from DynamicEntity d where d.Attributes.field1=:p0")
.SetString("p0", "test1")
.List<DynamicEntity>();

if (list != null && list.Any())
{
Console.WriteLine(list[0].Attributes["field2"]);
}
tx.Commit();
}
}
با خروجی:
    select
dynamicent0_.Id as Id1_,
dynamicent0_.field1 as field2_1_,
dynamicent0_.field2 as field3_1_,
dynamicent0_.field3 as field4_1_,
dynamicent0_.field4 as field5_1_
from
tblDynamicEntity dynamicent0_
where
dynamicent0_.field1=@p0;
@p0 = 'test1' [Type: String (0)]

استفاده از HQL هم یک مزیت مهم دارد: چون به صورت رشته قابل تعریف است، به سادگی می‌توان آن‌را داخل دیتابیس ذخیره کرد. برای مثال یک سیستم گزارش ساز پویا هم در این کنار طراحی کرد ....

نحوه‌ی به روز رسانی و حذف اطلاعات بر اساس فیلدهای پویا:
//update
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
entity.Attributes["field2"] = "new-val";
tx.Commit(); // Persist modification
}
}
}

//delete
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
session.Delete(entity);
tx.Commit();
}
}
}

مطالب
بررسی تفاوت بین DTO و POCO
در ابتدا اجازه بدهید تعریف درستی از این دو واژه، ارائه کنیم.

DTO (Data Transfer Object)
به بیان خیلی ساده، DTO‌ها برای انتقال اطلاعات استفاده می‌شوند؛ پس هیچ منطق و رفتاری در این اشیاء تعریف نمی‌شود .اگر در DTO منطقی پیاده سازی شود، دیگر به آن DTO گفته نمی‌شود. اجازه بدید منظورمان را از منطق یا رفتار مشخص کنیم. منطق یا رفتار، همان متدهایی هستند که در نوع داده خود تعریف میکنیم. در #C، یک DTO تنها از خصوصیت‌ها (Properties) که از بلوک‌های Get و Set تشکیل شده‌اند، ساخته می‌شود. البته بدون کدهایی جهت اعتبار سنجی (Validation) مقادیر.

سؤال: وضعیت attribute ‌ها و Metadata‌ها چه می‌شود؟
خیلی غیر معمول نیست که از metadata‌ها در DTO، به‌منظور اعتبار سنجی یا اهداف خاص، استفاده کنیم. بعضی از attribute‌ها هیچ رفتاری را به DTO‌ها اضافه نمی‌کنند؛ ولی استفاده از DTO‌ها را در بخش‌های دیگر سیستم، ساده‌تر می‌کنند. در نتیجه هیچکدام از attribute ‌ها و metadata‌ها، شرایط DTO بودن را نقض نمی‌کنند.

مدل‌های دیگری مثل ViewModels‌ها و API Model‌ها چه می‌شوند؟
واژه DTO خیلی مبهم است. تنها چیزی که بیان می‌کند این است که شیء است و فقط و فقط شامل اطلاعات است و رفتاری ندارد. در این تعریف درباره‌ی کاربرد مورد نظر یک DTO چیزی گفته نشده. در بسیاری از معماری‌ها، DTO نقش خاصی را ایفا می‌کند. بطور مثال در معماری MVC، از DTO‌ها برای انقیاد داده (Binding) و ارسال اطلاعات به یک View استفاده میکنند. به همین خاطر این DTO‌ها بعنوان ViewModel، در معماری MVC شناخته می‌شوند که رفتاری را در خود تعریف نمی‌کنند و تنها فرمت اطلاعات مورد انتظار یک View را مهیا می‌کنند.
پس در این سناریوی خاص، ViewModel نوعی DTO می‌باشد. اما باید دقت داشته باشید، همه ViewModel‌‌ها را نمی‌توان DTO محسوب کرد؛ مثلا در معماری MVVM، ویوو مدل‌های تعریف شده، شامل رفتار هم می‌باشند. حتی در معماری MVC نیز گاهی اوقات منطقی به  ViewModel‌‌ها اضافه می‌شود که دیگر به آنها DTO نمی‌گوییم.

 
در صورت امکان، نام DTO‌ها را بر اساس استفاده‌ی آنها تعیین کنید. بطور مثال کلاسی با نام FoodDTO، مشخص نمی‌کند که این نوع، کجا و چگونه قرار است در معماری برنامه شما مورد استفاده قرار  بگیرید؛ برعکس نامگذاری به صورت FoodViewModels کاربرد آن را صراحتا بیان می‌کند.
مثالی از DTO در زبان سی شارپ :
public class ProductViewModel
{
  public int ProductId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Description { get; set; }
  public string ImageUrl { get; set; }
  public decimal UnitPrice { get; set; }
}

کپسوله سازی و DTO ها 
کپسوله سازی، یکی از اصول برنامه نویسی شیءگرا می‌باشد. اما این کپسوله سازی به DTO‌ها اعمال نمی‌شوند. به این علت که هدف کپسوله سازی، پنهان کردن فرآیند پشت صحنه‌ی ذخیره سازی اطلاعات است؛ اما در DTO هیچ فرآیندی پیاده سازی نشده و نباید هیچ State پنهانی وجود داشته باشد. پس بحث Encapsulation در DTO منتفی است. پس کار را برای خودتان سخت نکنید؛ با تعریف private setter ‌ها یا تبدیل کردن DTO به یک شیء غیرقابل تغییر (immutable). شما باید به‌راحتی بتوانید عملیات ایجاد، نوشتن و خواندن DTO‌‌ها را انجام دهید؛ همچنین باید بتوانید عملیات سریالایز کردن بر روی DTO‌‌ها را بدون فرآیند سفارشی اضافه‌ای، انجام دهید.

Field ها  یا Property ها 
سؤالی که مطرح می‌شود این است که وقتی کپسوله سازی در DTO مفهومی ندارد، چرا باید همیشه از property ‌ها استفاده کنیم؟ چرا از فیلد‌ها استفاده نکنیم (فیلد‌های public )؟
ما می‌توانیم هم از property استفاده کنیم و هم از field‌ها؛ اما بعضی از فریم ورک‌ها که کار Serialization را انجام می‌دهند، فقط با property ‌ها کار می‌کنند. بنابراین بسته به نیاز خودتان، از field‌های عمومی یا property‌ها استفاده کنید. اما عموما از Property استفاده میکنند. البته در این پیوند، پرسش و پاسخ مفصلی در این رابطه وجود دارد.

غیرقابل تغییر بودن (Immutability) و نوع رکورد ( Record Type )
غیرقابل تغییر بودن، یکی از مزیت‌های مهم در توسعه نرم افزار است. اما همانطور که در مثل بالا بیان شد، نیازی به غیرقابل تغییر کردن DTO‌‌ها نیست. با ارائه رکورد در سی شارپ 9  شرایط کمی تغییر کرد. شاید عبارت مخفف دیگری که اضافه شده Data transfer Records یا (DTRs) است. یکی از روش‌های تعریف DTR در سی شارپ 9، به شکل زیر است:
public record ProductDTO(int Id, string Name, string Description);

البته روش دیگری هم وجود دارد که شما property‌ها را تعریف کنید و از طریق سازنده، مقدار دهی شوند. ویژگی جدید init-only این امکان را فراهم می‌کند که فقط در زمان مقدار دهی اولیه (initialization)، خصوصیات مقداردهی شوند و در ادامه‌ی چرخه حیات شیء، property ‌ها فقط خواندنی هستند. این ویژگی، record‌ها را غیر قابل تغییر می‌کند.
مثال:
public record ProductDTO
{
  public int Id { get; init; }
  public string Name { get; init; }
}
var dto = new ProductDTO { Id = 1, Name = "some name" };

کلاس‌های POCO یا همان Plain Old CLR/C# Object
شی Plain Old چیست؟ هر شیءای که Plain Old باشد، می‌تواند در هر جایی از برنامه‌ی ما مورد استفاده قرار بگیرد؛ حتی در کلاس‌های Test برنامه. این اشیاء هیچگونه وابستگی برای اجرا وظایف خود، به بانک‌های اطلاعاتی و کتابخانه‌های ثالت ندارند.
برای درک بهتر این نوع کلاس‌ها، به مثال زیر دقت کنید:
public class Product : DataObject<Product>
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
    InitializeFromDatabase();
  }
  private void InitializeFromDatabase()
  {
    DataHelpers.LoadFromDatabase(this);
  }
  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
همانطور که مشاهده میکنید، این کلاس به متد استاتیکی برای کار با دیتابیس وابسته است؛ در نتیجه باعث میشود که کل کلاس، به وجود بانک اطلاعاتی وابسته شود. همچنین با ارث بری از کلاس پایه‌ی دیگری، وابستگی به یک کتابخانه‌ی ثالث ایجاد شده‌است. اجرای آزمون واحد برای چنین کلاسی، سبب fail شدن عملیات می‌شود. به این علت که ارتباط با بانک اطلاعاتی مورد نیاز متد DataHelpers، تامین نشده‌است. این شرایط، مثالی از الگوی Active Record Pattern می‌باشند. همچنین این کلاس دسترسی به منبع داده را در درون خود گنجانده است که این به معنای نقض اصل Persistence Ignorant (اصل Persistence Ignorance به طور خلاصه بیان می‌کند که در تحلیل و طراحی Business Logic به موضوع ذخیره‌سازی (Persistence) فکر نکنید (تا جای ممکن) یا به عبارت دیگر، ذهن خود را درگیر پیچیدگی‌های ذخیره سازی نکنید. برگرفته شده از breakpoint.blog.ir : روح الله دلپاک)می باشد. یکی از ویژگی‌های POCO عدم نقض الگوی فوق است.

مثالی از POCO : 
public class Product
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
  }

  private Product()
  {
    // required for EF
  }

  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
این کلاس یک POCO است:
  • برای اجرای وظایف خود به فریم ورک ثالثی وابسته نیست.
  • به کلاس پایه‌ای ( Base class) نیاز ندارد.
  • وابستگی به متد استاتیکی ندارد.
  • می تواند در هر جایی از پروژه، نمونه سازی شود.
  • اصل Persistence Ignorant را بیشتر رعایت کرده، نه بطور کامل؛ چون یک سازنده دارد که به کتابخانه‌ی ثالثی نیازمند است (سازنده‌ی بدون پارامتر که مورد نیاز EF می‌باشد).

POCO و DTO :

شاید این دو مفهموم گیج کننده باشند، ولی DTO همان POCO هست. اگر یک کلاس، DTO باشد، حتما POCO نیز هست. (مرور ویژگی‌های دو مورد در بخش‌های قبلی) ولی برعکس این وضعیت ممکن است صادق نباشد؛ مثال قبلی که در آن وابستگی به کتابخانه‌ی ثالثی در سازنده‌ی بدون پارامتر وجود داشت، DTO بودن را نقض می‌کرد. پس اگر هر دو حالت صادق بود، میتوان گفت این دو مفهوم یکی است.
نظرات مطالب
EF Code First #12
من همین پیاده سازی رو انجام دادم و در متد Seed هم دیتای اولیه رو قرار دادم ولی هر دفعه حین اجرای برنامه این متد فراخوانی میشه و دیتای تکراری وارد بانک میکنه، میشه جلوی این کار رو گرفت یا نه، مگر این تنظیم
void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>());
برای بروز کردن بانک نیست
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers
یکی دیگر از تغییرات مهم Razor در ASP.NET Core، معرفی Tag Helpers است که همانند HTML Helpers نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، کار رندر کردن HTML را انجام می‌دهند و در اغلب موارد می‌توان آن‌ها را جایگزین HTML Helpers کرد. مزیت استفاده‌ی از Tag helpers، شبیه بودن آن‌ها به المان‌ها و ویژگی‌های HTML است. در کل اینکه باید از HTML Helpers استفاده کرد و یا از Tag Helpers، بیشتر یک انتخاب شخصی و سلیقه‌ای است.


فعال سازی استفاده‌ی از Tag Helpers برای تمام Viewهای برنامه

برای اینکه تمام Viewهای سایت بتوانند به امکانات Tag Helpers دسترسی پیدا کنند، باید یک سطر ذیل را به فایل ViewImports.cshtml_ اضافه کرد:
 @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
در اینجا * به معنای استفاده‌ی از تمام Tag Helpers موجود در اسمبلی ذکر شده‌است.

Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers به همراه افزودن وابستگی Microsoft.AspNetCore.Mvc در حین فعال سازی ASP.NET MVC، به پروژه اضافه می‌شود:



فعال سازی Intellisense مربوط به Tag Helpers در ویژوال استودیو

هرچند فعال سازی ASP.NET MVC، تنها وابستگی است که برای کار با Tag Helpers نیاز است، اما برای فعال سازی Intellisense آن‌ها باید بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools را نیز به فایل prject.json برنامه، جهت نصب معرفی کرد:
{
    "dependencies": {
         //same as before
         "Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Runtime": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        }
    },
 
    "tools": {
         //same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
    } 
}
ضمنا اگر از ReSharper استفاده می‌کنید (تا نگارش resharper-2016.1)، فعلا مجبور هستید که آن‌را غیرفعال کنید. اطلاعات بیشتر


یک مثال: ایجاد لینکی به یک اکشن متد
 <a asp-controller="Home" asp-action="Index" asp-route-id="123">Home</a>
در اینجا نحوه‌ی ایجاد لینکی را مشاهده می‌کنید که به کنترلر Home و اکشن متد Index آن اشاره می‌کند. این syntax جدید، جایگزین ActionLink مربوط به HTML Helperها است. در اینجا asp-route-id را نیز مشاهده می‌کنید. قسمت asp-route آن جهت مقدار دهی پارامترهای مسیریابی است و قسمت id- بنابر نام پارامتری که قرار است مقدار دهی شود، متغیر خواهد بود.
اگر نیاز به اشاره‌ی به مسیریابی خاصی از طریق نام آن وجود دارد (همان نام‌هایی که در حین تعریف یک مسیریابی ذکر می‌شوند) می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <a asp-route="login">Login</a>
و یا برای مشخص سازی پروتکل خاصی و یا ذکر دقیق نام هاست، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
 <a asp-controller="Account"
   asp-action="Register"
   asp-protocol="https"
   asp-host="asepecificdomain.com"
   asp-fragment="fragment">Register</a>


راهنمای تبدیل HTML Helpers به Tag Helpers

در جدول ذیل، مثال‌هایی را از HTML Helpers متداول و معادل‌های Tag Helper آن‌ها مشاهده می‌کنید:

Tag Helper
HTML Helper
<label asp-for="Email" class="col-md-2 control-label"></label>
@Html.LabelFor(m => m.Email, new { @class = "col-md-2 control-label" })
<a asp-controller="MyController" asp-action="MyAction" 
class="my-css-classname" my-attr="my-attribute">Click me</a>
@Html.ActionLink("Click me", "MyController", "MyAction", 
{ @class="my-css-classname", data_my_attr="my-attribute"})
<input asp-for="FirstName" style="width:100px;"/>
@Html.TextBox("FirstName", Model.FirstName, new { style = "width: 100px;" })
<input asp-for="Email" class="form-control" />
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="Password" class="form-control" />
@Html.PasswordFor(m => m.Password, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="UserName" class="form-control" />
@Html.EditorFor(l => l.UserName,
 new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
<form asp-controller="Account" asp-action="Register" 
method="post" class="form-horizontal" role="form">
@using (Html.BeginForm("Register", "Account",
 FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
<span asp-validation-for="UserName" class="text-danger"></span>
@Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName, "",
 new { @class = "text-danger" })
<div asp-validation-summary="ValidationSummary.All" class="text-danger"></div>
@Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })


نکات تکمیلی کار با فرم‌ها توسط Tag Helpers

نمونه‌ای از مثال Tag helper کار با فرم‌ها را در جدول فوق ملاحظه می‌کنید. چند نکته‌ی تکمیلی ذیل را می‌توان به آن اضافه کرد:
- در حین کار با Tag Helpers، درج anti forgery token به صورت خودکار صورت می‌گیرد. اگر می‌خواهید که این توکن ذکر نشود، آن‌را توسط ویژگی "asp-anti-forgery="false خاموش کنید.
- برای درج پارامترهای مسیریابی خاص، از asp-route به همراه نام پارامتر مدنظر استفاده کنید:
 <form asp-controller="Account"
      asp-action="Login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>
که در نهایت به یک چنین حالتی رندر می‌شود
 <form action="/Account/Login?returnurl=%2FHome%2FAbout" method="post">
- همانند action linkها در اینجا نیز برای اشاره‌ی به یک مسیریابی از طریق نام آن می‌توان از ویژگی asp-route استفاده کرد
 <form asp-route="login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>


Tag helpers مخصوص تعریف اسکریپت‌ها و CSSها

 در اینجا Tag Helpers صرفا به عنوان جایگزین‌های HTML Helpers مطرح نیستند. توسط آن‌ها قابلیت‌های جدیدی نیز ارائه شده‌است. برای مثال اگر تگ اسکریپت را به صورت ذیل تعریف کنیم:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"></script>
یک چنین خروجی فرضی را تولید می‌کند:
 <script src="/app/app.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller1.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller2.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller3.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller4.js"></script>
<script src="/app/services/service1.js"></script>
<script src="/app/services/service2.js"></script>
به این معنا که یک سطر asp-src-include، بر اساس الگویی که دریافت می‌کند، تمام فایل‌های اسکریپت موجود در یک پوشه را یافته و برای آن‌ها، تگ اسکریپت تولید می‌کند. دراینجا ذکر ** به معنای بررسی تمام زیرپوشه‌های app است. اگر تنها پوشه‌ی خاصی مدنظر است، باید ** را حذف کرد.
در این بین اگر می‌خواهید از پوشه‌ی خاصی صرفنظر کنید، از asp-src-exclude استفاده کنید:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"
        asp-src-exclude="~/app/services/**/*.js">
</script>
همچنین در اینجا امکان تعریف CDN و fallback هم وجود دارد. استفاده‌ی از CDNها جهت کاهش ترافیک سرور و بهبود کارآیی برنامه با ارائه‌ی نمونه‌های کش شده‌ی فریم ورک‌های معروف، متداول هستند که در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف آن‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین تعریف fallback در اینجا به این معنا است که اگر CDN در دسترس نبود، به نمونه‌ی محلی موجود بر روی سرور مراجعه شود.
 <link rel="stylesheet" href="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-href="~/lib/bootstrap/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-test-class="hidden"
      asp-fallback-test-property="visibility"
      asp-fallback-test-value="hidden" />
 
<script src="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-src="~/lib/bootstrap/js/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-test="window.jQuery">
</script>

به علاوه اگر ویژگی asp-file-version را نیز ذکر کنید:
 <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
یک چنین لینکی تولید می‌شود:
 <link rel="stylesheet" href="/css/site.min.css?v=UdxKHVNJA5vb1EsG9O9uURFDfEE3j1E3DgwL6NiDGMc" />
هدف آن نیز اصطلاحا cache busting است. به این معنا که با تغییر محتوای این فایل‌ها، کوئری استرینگ تولید شده، مجددا محاسبه شده و مرورگر همواره آخرین نگارش موجود را دریافت خواهد کرد و دیگر از نمونه‌ی کش شده‌ی قدیمی استفاده نمی‌کند.

یک نکته: ویژگی asp-file-version را برای تصاویر هم می‌توان بکار برد:
 <img src="~/images/logo.png"
     alt="company logo"
     asp-file-version="true" />
که یک چنین خروجی را تولید می‌کند و هدف آن نیز جلوگیری از کش شدن تصویر، با تغییر محتوای آن است:
 <img src="/images/logo.png?v=W2F5D366_nQ2fQqUk3URdgWy2ZekXjHzHJaY5yaiOOk"
     alt="company logo"/>


بررسی Environment Tag Helper

با متغیرهای محیطی و نحوه‌ی تعریف آن‌ها در قسمت‌های قبل آشنا شدیم. در اینجا tag helper سفارشی خاصی برای کار با آن‌ها ارائه شده‌است که شیبه به if/else عمل می‌کنند:
<environment names="Development">    
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site1.css" />
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site2.css" />
</environment>

<environment names="Staging,Production">
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
</environment>
هدف این است که اگر متغیر محیطی به Development تنظیم شده بود، لینک‌های ساده و اصلی فایل‌های css یا اسکریپت در HTML نهایی درج شوند و اگر حالت توسعه تنظیم شده بود، لینک‌های min یا فشرده شده‌ی آن‌ها ارائه شوند؛ به همراه asp-file-version که cache busting را فعال می‌کند.


کار با دراپ داون‌ها توسط Tag helpers

فرض کنید ViewModel یک view جهت نمایش یک دراپ داون به این صورت تنظیم شده‌است:
public class CustomerViewModel
{
   public string Vehicle { get; set; }  
   public List<SelectListItem> Vehicles { get; set; }
برای نمایش SelectListItem توسط tag helpers می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <select asp-for="Vehicle" asp-items="Model.Vehicles">
</select>
asp-for به نام خاصیتی اشاره می‌کند که در نهایت مقدار انتخاب شده را دریافت می‌کند و asp-items لیست آیتم‌های دراپ داون را رندر می‌کند.
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 4 - پیاده‌سازی CRUD API موجودیت‌ها
پس از معرفی DNTFrameworkCore، طراحی موجودیت‌های سیستم و پیاده‌سازی DTOها، اعتبارسنج‌ها و سرویس‌های متناظر آنها، در این مطلب روش پیاده سازی CRUD API یکسری موجودیت فرضی را با استفاده از امکانات این زیرساخت بررسی خواهیم کرد.

برای شروع لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web

همچنین برای اعمال خودکار مهاجرت‌های بانک اطلاعاتی، بسته نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.EntityFramework

سپس با استفاده از متد الحاقی MigrateDbContext به شکل زیر می‌توان فرآیند مذکور را خودکار کرد:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        CreateWebHostBuilder(args).Build()
            .MigrateDbContext<ProjectDbContext>()
            .Run();
    }

//...
}

مثال اول: پیاده سازی CRUD API یک موجودیت ساده
[Route("api/[controller]")]
public class BlogsController : CrudController<IBlogService, int, BlogModel>
{
    public BlogsController(IBlogService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Blogs_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Blogs_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Blogs_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Blogs_Delete;
}
کار با ارث‌بری از CrudController جنریک شروع می‌شود؛ سپس نیاز است نوع سرویس، نوع مدل و همچنین نوع شناسه مرتبط با موجودیت مورد‎‌نظر را از طریق Type Parameter مشخص کنید. این کنترلر پایه تعاریف مختلفی دارد که برحسب نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. در ادامه نیز برای اعمال دسترسی خاصی برای عملیات CRUD، نیاز است نام دسترسی‌ها را مشخص کنید. کار تمام است؛ برای استفاده از آن می‌توانید با اجرای پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI به شکل زیر عمل کنید:
ابتدا نیاز است با استفاده از افزونه‌ی Postman یک Environment جدید ایجاد کنید.

در اینجا دو متغیر endpoint و token ‌برای سرعت بخشیدن به فرآیند تست API تولیدی ایجاد شده‌اند. مقدار endpoint آن از ابتدا مشخص می‌باشد؛ ولی برای مقداردهی token، از ترفند زیر می‌توان استفاده کرد:

در برگه Tests آن می‌توان متغیر تعریف شده در Environment ایجاد شده را با قطعه کد زیر مقداردهی کرد:
 var data = JSON.parse(responseBody)
pm.environment.set("token", data.token);
و برای استفاده از این متغیر به شکل زیر عمل کنید:

حال برای ارسال درخواست‌های HTTP به BlogsController به شکل زیر عمل کنید:

پشت صحنه اکشن GET مربوط به BlogsController از متد سرویس ReadPagedListAsync استفاده می‌شود که خروجی آن در صورت مشخص نکردن TReadModel، برای یک موجودیت ساده مانند واحد سنجش، از همان TModel استفاده خواهد شد. در تصویر بالا لیست صفحه بندی شده موجودیت Blog را مشاهده می‌کنید. برای درخواست صفحه دیگر و جستجوی پویا می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
query={"page":1,"pageSize":100,"filter":{"logic":"and","filters":[{"field":"title","value":"Blog1","operator":"startswith"}]}}
همانطور که در مطالب گذشته اشاره شد، ورودی متدهای Read موجود در سرویس‌ها از نوع IFilteredPagedQueryModel می‌باشد. یک ModelBinder سفارشی هم برای بایند خودکار این کوئری استرینک با محتوای یک شیء JSON، در زیرساخت طراحی شده است.

در پشت صحنه اکشن POST از متد CreateAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود و همانطور که در قسمت قبلی عنوان شد، Id و RowVersion مدل ارسالی، مقداردهی خواهد شد. 

در پشت صحنه اکشن ‎‎‎‎‎‎GET/{id}‎ از متد FindAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود و خروجی آن از نوع TModel می‌باشد. 

در پشت صحنه اکشن PUT از متد EditAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود که ورودی آن نوع TModel می‌باشد. همانطور که قبلا اشاره شده بود و در خروجی حاصل از درخواست ویرایش بالا مشخص می‎‌باشد، مکانیزم مدیریت استثناهای حاصل از مباحث همزمانی نیز به درستی انجام شده است.
برای حذف یک Blog می‌توان با ارسال درخواست DELETE به آدرس زیر به این هدف رسید:
{{endpoint}}/blogs/10
در پشت صحنه این اکشن نیز از متد DeleteAsync سرویس مرتبط استفاده می‌شود.
‌‌‌
مثال دوم: پیاده سازی و استفاده از CRUD API در سناریوهای Master-Detail
[Route("api/[controller]")]
public class UsersController : CrudController<IUserService, long, UserReadModel, UserModel>
{
    private readonly ILookupService _lookupService;

    public UsersController(IUserService service, ILookupService lookupService) : base(service)
    {
        _lookupService = lookupService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(lookupService));
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Users_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Users_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Users_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Users_Delete;

    [HttpGet("[action]")]
    [PermissionAuthorize(PermissionNames.Users_Create, PermissionNames.Users_Edit)]
    public async Task<IActionResult> RoleList()
    {
        var result = await _lookupService.ReadRolesAsync();
        return Ok(result);
    }
}
‌‌
موجودیت User از جمله موجودیت‌هایی می‌باشد که نیاز است ReadModel مجزایی برای آن درنظر گرفت؛ چرا که در زمان نمایش لیستی کاربران، نیاز به واکشی گروه‌های کاربری متصل و دسترسی‌های خاص آن، نمی‌باشد. همچنین اکشن متد RoleList برای دریافت لیست گروه‌های کاربری موجود در سیستم نیز پیاده‌سازی شده است. باتوجه به اینکه نیاز است از این اکشن متد در عملیات ثبت و ویرایش استفاده کرد، بر روی آن با استفاده از فیلتر سفارشی PermissionAuthorize، بررسی شده است که کاربر جاری یکی از دسترسی‌های Users_Create یا Users_Edit را داشته باشد.
‎‎‎‎‎
درخواست‌های GET و DELETE مشابه مثال اول می‌باشد؛ برای درخواست‌های POST و PUT آن می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

باتوجه به اینکه UserRole به عنوان یکی از وابستگی‌های موجودیت User محسوب می‌شود، در پاسخ درخواست GET مرتبط با کاربری با شناسه 2، roles آن، لیستی از UserRoleModel هستند که به عنوان یک DetailModel طراحی شده است. به عنوان مثال برای حذف اتصال یک گروه کاربری باید درخواست PUT را به شکل زیر ارسال کنید:

این‌بار اگر برای درخواست GET کاربر با شناسه 2 اقدام کنیم، به خروجی زیر خواهم رسید:

{
    "userName": "rabbal",
    "displayName": "غلامرضا ربال",
    "password": null,
    "isActive": false,
    "roles": [],
    "permissions": [],
    "ignoredPermissions": [],
    "rowVersion": "AAAAAAACGxI=",
    "id": 2
}


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه  DNTFrameworkCore.TestAPI  موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید.  
مطالب
Blazor 5x - قسمت دهم - مبانی Blazor - بخش 7 - مسیریابی
تا اینجا به صورت بسیار مختصری با نحوه‌ی مسیریابی برنامه‌های مبتنی بر Blazor توسط دایرکتیو page@ آشنا شدیم. برای مثال با داشتن تعریف زیر در ابتدای یک کامپوننت:
@page "/LearnRouting"

<h3>Learn Routing</h3>
این کامپوننت جدید، صرفنظر از محل قرارگیری فایل آن که برای مثال در پوشه‌ی Pages\LearnBlazor\LearnRouting.razor است، در مسیر https://localhost:5001/LearnRouting قابل دسترسی خواهد شد و برای تعریف مدخل منوی جدید آن، به کامپوننت Shared\NavMenu.razor مراجعه کرده و NavLink جدیدی را برای آن تعریف می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="LearnRouting">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Learn Routing
    </NavLink>
</li>
در اینجا برچسب مدخل جدید تعریف شده، Learn Routing است و href لینک به آن، دقیقا به مسیریابی تعریف شده اشاره می‌کند.

یک نکته: مسیریابی‌های تعریف شده‌ی در Blazor، حساس به حروف کوچک و بزرگ نیستند.


امکان تعریف بیش از یک مسیریابی برای یک کامپوننت نیز وجود دارد

در کامپوننت‌های Blazor، محدودیتی از لحاظ تعداد بار تعریف دایرکتیو page@ وجود ندارد:
@page "/LearnRouting"
@page "/NewRouting"

<h3>Learn Routing</h3>
در این حالت می‌توان در حین تعریف یک مسیریابی جدید، مسیریابی قبلی را نیز حفظ کرد. در اینجا کامپوننت فوق، از طریق هر دو آدرس https://localhost:5001/LearnRouting و https://localhost:5001/NewRouting تعریف شده، قابل دسترسی‌است.


روش تعریف پارامترهای مسیریابی

تا اینجا اگر مسیر جدید https://localhost:5001/NewRouting/1/2 را درخواست کنیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟


در مورد نحوه‌ی تعریف قالب «یافت نشد» فوق، در قسمت دوم بیشتر بحث شد.
برای تعریف پارامترهای مسیریابی، می‌توان مسیریابی سومی را با پارامترهای مدنظر تعریف کرد که در مثال زیر، ذکر پارامتر دوم اختیاری است؛ چون سومین مسیریابی تعریف شده، امکان پردازش مسیرهایی با یک پارامتر را هم ممکن می‌کند:
@page "/LearnRouting"
@page "/NewRouting"
@page "/LearnRouting/{parameter1}"
@page "/LearnRouting/{parameter1}/{parameter2}"

<h3>Learn Routing</h3>

<p>Parameter1: @Parameter1</p>
<p>Parameter2: @Parameter2</p>

@code
{
    [Parameter]
    public string Parameter1 { set; get; }

    [Parameter]
    public string Parameter2 { set; get; }
}
سپس جهت دست‌یابی به مقادیر این پارامترها می‌توان در قسمت کدهای کامپوننت، از خواص عمومی مزین شده‌ی با ویژگی Parameter استفاده کرد. در اینجا هر خاصیت تعریف شده، باید هم نام پارامتر تعریف شده باشد (و این مورد نیز غیر حساس به حروف بزرگ و کوچک است).
پس از این تعاریف، مسیریابی مانند https://localhost:5001/LearnRouting/1 با یک پارامتر و یا https://localhost:5001/LearnRouting/1/2 که به همراه دو پارامتر است، قابل فراخوانی می‌شود.





روش تعریف لینک به سایر کامپوننت‌های Blazor

در ادامه کامپوننت جدید Pages\LearnBlazor\LearnAdvancedRouting.razor را اضافه می‌کنیم؛ با این محتوای آغازین:
@page "/LearnAdvancedRouting"

<h3>Learn Advanced Routing</h3>
در اینجا قصد نداریم لینک به این کامپوننت را به منوی اصلی برنامه اضافه کنیم؛ بلکه می‌خواهیم از طریق همان کامپوننت LearnRouting.razor ابتدای بحث، این مسیریابی را برقرار کنیم. برای اینکار یا می‌توان از یک anchor tag استاندارد استفاده کرد و یا همانند کامپوننت Shared\NavMenu.razor، از کامپوننت NavLink استفاده نمود. NavLink‌ها نیز همانند anchor tag‌های استاندارد HTML هستند، با این تفاوت که این کامپوننت، افزودن کلاس active مخصوص بوت استرپ را هم بر اساس فعال بودن مسیریابی مرتبط به آن، انجام می‌دهد ("class="nav-link active). به همین علت است که اگر گزینه‌ی منوی خاصی را انتخاب کنیم، این گزینه با رنگ متمایزی نشان داده می‌شود:


بنابراین یک روش تعریف لینک به کامپوننتی دیگر، استفاده از کامپوننت NavLink است که href آن به مسیریابی مقصد اشاره می‌کند:
<NavLink class="btn btn-secondary" href="LearnAdvancedRouting">
    <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Learn Advanced Routing
</NavLink>


ارسال کوئری استرینگ‌ها به کامپوننت‌های مختلف

پس از تعریف لینکی به کامپوننتی دیگر از درون یک کامپوننت، اکنون می‌خواهیم دو کوئری استرینگ param1 و param2 را نیز به آن ارسال کنیم:
<NavLink class="btn btn-secondary" href="LearnAdvancedRouting?param1=value1&param2=value2">
    <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Learn Advanced Routing
</NavLink>
در کامپوننت LearnAdvancedRouting برای دریافت این پارامترها، نیاز است آن‌ها را از URL جاری استخراج کرد:
@page "/LearnAdvancedRouting"
@inject NavigationManager NavigationManager

<h3>Learn Advanced Routing</h3>

<h4>Parameter 1 : @Param1</h4>
<h4>Parameter 2 : @Param2</h4>

@code
{
    string Param1;
    string Param2;

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        var absoluteUri = new Uri(NavigationManager.Uri);
        var queryParam = System.Web.HttpUtility.ParseQueryString(absoluteUri.Query);
        Param1 = queryParam["Param1"];
        Param2 = queryParam["Param2"];
    }
}
ابتدا سرویس توکار NavigationManager توسط دایرکتیو inject@ به کامپوننت جاری تزریق شده‌است که برای کار و دسترسی به آن، نیاز به تنظیمات ابتدایی خاصی نیست و پیشتر به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه افزوده شده‌است. برای نمونه توسط آن می‌توان به Uri در حال پردازش، دسترسی یافت. اکنون که این Uri را داریم، با استفاده از متد HttpUtility.ParseQueryString می‌توان به مجموعه‌ی کوئری استرینگ‌های ارسالی، به صورت key/value دسترسی یافت و برای مثال آن‌ها را در روال رویدادگردان OnInitialized، دریافت و با انتساب آن‌ها به دو فیلد تعریف شده، سبب نمایش مقادیر دریافتی شد:



هدایت به یک کامپوننت دیگر با کد نویسی

فرض کنید می‌خواهیم دکمه‌ای را اضافه کنیم که با کلیک بر روی آن، ما را به کامپوننت LearnRouting هدایت می‌کند:
@page "/LearnAdvancedRouting"
@inject NavigationManager NavigationManager

@*<NavLink href="/learnrouting" class="btn btn-secondary">Back to Routing</NavLink>*@
@*<a href="/learnrouting" class="btn btn-secondary">Back to Routing</a>*@
<button class="btn btn-secondary" @onclick="BackToRouting">Back to Routing</button>

@code
{
    private void BackToRouting()
    {
        NavigationManager.NavigateTo("learnrouting");
    }
}
در اینجا روش‌های مختلف تعریف لینک به کامپوننتی دیگر را مشاهده می‌کنید. یا می‌توان از کامپوننت NavLink استفاده کرد و یا از یک anchor tag استاندارد، که href هر دوی آن‌ها به مسیریابی مقصد اشاره می‌کنند و یا می‌توان با استفاده از سرویس NavigationManager و متد NavigateTo آن مانند کدهای فوق، سبب هدایت کاربر به صفحه‌ای دیگر شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-10.zip
پرسش‌ها
جستجو Contains روی کلید های ترکیبی

اگر یک لیست رشته ایی داشته باشیم به راحتی میتونیم روی پایگاه داده جستجو کنیم:

var eyeColors = new List<string>
{
    "Black", "Green", "Brown"
};
var specificUsers = _context.Users.Where(x => eyeColors.Contains(x.EyeColor)).ToList();

حالا اگه لیست ما ترکیبی باشه این سرچ باید به چه صورت انجام بشه:

public class User
{
    public string FullName { get; set; }

    public string EyeColor { get; set; }
}
var customUsers = new List<User>
{
    new User{FullName = "Ali Ahmadi", EyeColor = "Brown"},
    new User{FullName = "Milad Rezaei", EyeColor = "Green"}
};

var specificUsers = _context.Users.Where(x => customUsers.Contains(new User(){EyeColor = x.EyeColor, FullName = x.FullName})).ToList();

روش فوق و روش های زیادی رو سرچ کردم ولی به جواب نرسیدم. آیا میشه از EF استفاده کرد یا راه حل دیگری دارد ؟

نظرات مطالب
نوشتن Middleware سفارشی در ASP.NET Core
یکی از روش‌های مقابله با مشکل فوق استفاده از کلاس SemaphoreSlim می باشد که در NET Framework 4.0 معرفی شده و در فضای نام  System.Threading در دسترس می‌باشد.
اگر اکشن متد‌های شما به صورت async await ایجاد کرده اید بهتر هست  ابتدا کلاس زیر را ایجاد نمایید:
using System;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
 
namespace MyApp
{
    public class AsyncLock : IDisposable
    {
        private SemaphoreSlim _semaphoreSlim = new SemaphoreSlim(1, 1);
 
        public async Task<AsyncLock> LockAsync()
        {
            await _semaphoreSlim.WaitAsync();
            return this;
        }
 
        public void Dispose()
        {
            _semaphoreSlim.Release();
        }
    }
}
سپس به صورت زیر از آن استفاده کنید:
private static readonly AsyncLock _mutex = new AsyncLock();
 
using(await _mutex.LockAsync())
{
    // Critical section... You can await here!
}
در این صورت تمامی درخواست‌های به سمت سرور به ترتیب اجرا خواهند شد و دیگر مشکل فوق را نخواهیم داشت.