مطالب
هاست سرویس های Asp.Net Web Api با استفاده از OWIN و TopShelf
زمانیکه از Template‌های پیش فرض تدارک دیده شده در VS.Net برای اپلیکیشن‌های وب خود استفاده می‌کنید، وب اپلیکیشن و سرور با هم یکپارچه هستند و تحت IIS  اجرا می‌شوند. به وسیله Owin می‌توان این دو مورد را بدون وابستگی به IIS به صورت مجزا اجرا کرد. در این پست قصد داریم سرویس‌های Web Api را در قالب یک Windows Service با استفاده از کتابخانه‌ی TopShelf هاست نماییم.
پیش نیاز ها:
»Owin چیست
»تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی

  برای شروع یک برنامه Console Application ایجاد کرده و اقدام به نصب پکیج‌های زیر نمایید:
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
Install-Package TopShelf

حال یک کلاس Startup برای پیاده سازی Configuration‌های مورد نیاز ایجاد می‌کنیم
در این قسمت می‌توانید تنظیمات زیر را پیاده سازی نمایید:
»سیستم Routing؛
»تنظیم  Dependency Resolver برای تزریق وابستگی کنترلر‌های Web Api؛
»تنظیمات hub‌های SignalR(در حال حاضر SignalR به صورت پیش فرض نیاز به Owin برای اجرا دارد)؛
»رجیستر کردن Owin Middleware‌های نوشته شده؛
»تغییر در Asp.Net PipeLine؛
»و...

public class Startup 
    {       
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder) 
        {          
            HttpConfiguration config = new HttpConfiguration(); 
            config.Routes.MapHttpRoute( 
                name: "DefaultApi", 
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}", 
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional } 
            ); 

            appBuilder.UseWebApi(config); 
        } 
    }
* به صورت پیش فرض نام این کلاس باید Startup و نام متد آن نیز باید Configuration باشد.

در این مرحله یک کنترلر Api به صورت زیر به پروژه اضافه نمایید:
public class ValuesController : ApiController 
    {        
        public IEnumerable<string> Get() 
        { 
            return new string[] { "value1", "value2" }; 
        } 
      
        public string Get(int id) 
        { 
            return "value"; 
        } 

        public void Post([FromBody]string value) 
        { 
        } 

        public void Put(int id, [FromBody]string value) 
        { 
        }        
    }
کلاسی به نام ServiceHost ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
public class ServiceHost
    {     
        private IDisposable webApp;             

        public static string BaseAddress 
        {
            get
            {
                return "http://localhost:8000/";
            }
        }

        public void Start()
        {           
            webApp = WebApp.Start<Startup>(BaseAddress);          
        }

        public void Stop()
        {           
            webApp.Dispose();          
        }
    }
واضح است که متد Start در کلاس بالا با استفاده از متد Start کلاس WebApp، سرویس‌های Web Api را در آدرس مورد نظر هاست خواهد کرد. با فراخوانی متد Stop این سرویس‌ها نیز dispose خواهند شد.
در مرحله آخر باید شروع و توقف سرویس‌ها را تحت کنترل کلاس HostFactory کتابخانه TopShelf در آوریم. برای این کار کافیست کلاسی به نام ServiceHostFactory ایجاد کرده و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class ServiceHostFactory
    {
        public static void Run()
        {
            HostFactory.Run( config =>
            {
                config.SetServiceName( "ApiServices" );
                config.SetDisplayName( "Api Services ]" );
                config.SetDescription( "No Description" );

                config.RunAsLocalService();

                config.Service<ServiceHost>( cfg =>
                {
                    cfg.ConstructUsing( builder => new ServiceHost() );

                    cfg.WhenStarted( service => service.Start() );
                    cfg.WhenStopped( service => service.Stop());
                } );
            } );
        }
    }
توضیح کد‌های بالا:
ابتدا با فراخوانی متد Run سرویس مورد نظر اجرا خواهد شد. تنظیمات نام سرویس و نام مورد نظر جهت نمایش  و همچنین توضیحات در این قسمت انجام می‌گیرد.
با استفاده از متد ConstructUsing عملیات وهله سازی از سرویس انجام خواهد گرفت. در پایان نیز متد Start  و Stop کلاس ServiceHost، به عنوان عملیات شروع و پایان سرویس ویندوز مورد نظر تعیین شد.

حال اگر در فایل Program پروژه، دستور زیر را فراخوانی کرده و برنامه را ایجاد کنید خروجی زیر قابل مشاهده است.
ServiceHostFactory.Run();

در حالیکه سرویس مورد نظر در حال اجراست، Browser را گشوده و آدرس http://localhost:8000/api/values/get را در AddressBar وارد کنید. خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌ها در حالتی‌که از یک اینترفیس چندین کلاس مشتق شده‌اند
- کلاس UsersManagerService اطلاعی از نحوه‌ی پیاده سازی IMessageService ندارد. بنابراین تغییر پیاده سازی IMessageService تاثیری در کدهای فعلی این کلاس نخواهد داشت. فقط تنظیمات IoC Container ابتدای بحث اندکی تغییر خواهد کرد و نه کدهای اصلی برنامه. بنابراین بسته‌است برای تغییر (کدهای فعلی آن نیازی به تغییر ندارند) و باز است برای توسعه (می‌توان انواع پیاده سازی‌ها را جهت این اینترفیس‌ها ارائه داد).
- همچنین اگر برنامه نیاز به سرویس‌های بیشتری از نوع IMessageService داشته باشد، بدیهی است باید کدهای متناظری هم از آن به کلاس UsersManagerService اضافه شوند و طراحی این کلاس تغییر کند. مانند این است که کنترلری امروز نیاز به لیست کاربران و سرویس کاربران دارد. روز بعد شاید نیاز به سرویس ارسال ایمیل به آن‌ها را هم پیدا کند. در این حالت طراحی این کنترلر باید تغییر کند و این تغییر ناقض اصلی نیست. صرفا برآورده کردن نیاز کاری است. حتی این تغییر هم ناقض Open Closed Principle نیست؛ چون باز است جهت تعویض پیاده سازی سرویس ایمیل و بسته‌است جهت تغییرات آتی، از این جهت که اطلاعی از جزئیات پیاده سازی اینترفیس و سرویس ایمیل ندارد.
- این مثال صرفا جهت حل مساله‌ی ASP.NET Identity ارائه شد و استفاده‌ی از یک اینترفیس برای تمام کارها. اگر قرار بود من آن‌را طراحی کنم، برای ارسال ایمیل یک اینترفیس و برای ارسال SMS یک اینترفیس دیگر ایجاد می‌کردم. یک طراحی خوب باید دارای حداقل ابهام باشد.
نظرات مطالب
افزودن خودکار کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌ها در EF Code first
در حالت اینکه از BaseEntity استفاده شه مشکلی نیست . ولی یه نوع وابستگی میشه... درسته؟
من در حالت BaseEntity جواب گرفتم. اما حالتی که فضای نام رو جستجو کنه خیلی منطقی‌تر و انعطاف پذیرتره.
ولی دقیقا شکل پیاده سازیش به مشکل برخوردم از Dbset خودکار که تو سایت هست استفاده کردم اما موفق نشدم.

امکان داره بگید زمانی که تمامی اسمبلی‌ها با دستور فوق در متغیر تعریف شده ذخیره شدن چطور در ModelBinder ست کنم؟
نظرات مطالب
راه اندازی وب سایت سریع و سبک با Nancy
همانطور که جناب نصیری گفتند، به این روش که آدرس‌ها را کاربر پسند می‌کنیم اصطلاحا Url rewriting می‌گویند. این نوع آدرس دهی باعت خوانا شدن، و همچنین بهتر ایندکس شدن در موتورهای جستجو می‌شود.
در دات نت پروژه MVC آدرس‌ها را طبق این اصول پیاده می‌کند و کاربر می‌تواند قاعده آدرس دهی خود را به صورت یک Route تعریف کند.
در Asp .net سنتی هم کتابخانه‌های Url Rewriting وجود دارند که برای شما این کار را انجام می‌دهند. ضمن اینکه خود شما هم با نوشتن HttpModule می‌توانید این کار را انجام دهید. 
مطالب
تعامل با پایگاه داده با استفاده از EntityFramework در پروژه های F# MVC 4
در پست‌های قبلی (^ و^) با  template و ساخت کنترلر و مدل در پروژه‌های F# MVC آشنا شدید. در این پست به طراحی Repository با استفاده از EntityFramework خواهم پرداخت. در ادامه مثال قبل، برای تامین داده‌های مورد نیاز کنترلر‌ها و نمایش آن‌ها در View نیاز به تعامل با پایگاه داده وجود دارد. در نتیجه با استفاده از الگوی Repository، داده‌های مورد نظر را تامین خواهیم کرد. به صورت پیش فرض با نصب Template جاری (F# MVC4) تمامی اسمبلی‌های مورد نیاز برای استفاده از  در EF در پروژه‌های #F نیز نصب می‌شود.

پیاده سازی DbContext مورد نیاز
برای ساخت DbContext می‌توان به صورت زیر عمل نمود:
namespace FsWeb.Repositories

open System.Data.Entity
open FsWeb.Models

type FsMvcAppEntities() = 
    inherit DbContext("FsMvcAppExample")

    do Database.SetInitializer(new CreateDatabaseIfNotExists<FsMvcAppEntities>())

    [<DefaultValue()>] val mutable books: IDbSet<Guitar>
    member x.Books with get() = x.books and set v = x.books <- v
همان طور که ملاحظه می‌کنید  با ارث بری از کلاس DbContext  و پاس دادن ConnectionString یا نام آن در فایل app.config، به راحتی FsMVCAppEntities ساخته می‌شود که معادل DbContext پروژه مورد نظر است. با استفاده از دستور do متد SetInitializer برای عملیات migration فراخوانی می‌شود. در پایان نیز یک DbSet به نام Books ایجاد کردیم. فقط از نظر syntax با حالت #C آن تفاوت دارد اما روش پیاده سازی مشابه است.

اگر syntax زبان #F برایتان نامفهوم است می‌توانید از این دوره کمک بگیرید.

پیاده سازی کلاس BookRepository
ابتدا به کد‌های زیر دقت کنید:
namespace FsWeb.Repositories

type BooksRepository() =
    member x.GetAll () = 
        use context = new FsMvcAppEntities() 
        query { for g in context.Books do
                select g }
        |> Seq.toList
در کد بالا ابتدا تابعی به نام GetAll داریم. در این تابع یک نمونه از DbContext پروژه وهله سازی می‌شود. نکته مهم این است به جای شناسه let از شناسه use استفاده کردم. شناسه use دقیقا معال دستور {}()using در #C است. بعد از اتمام عملیات شی مورد نظر Dispose خواهد شد.
در بخش بعدی بک کوئری از DbSet مورد نظر گرفته می‌شود. این روش Query گرفتن در F# 3.0 مطرح شده است. در نتیجه در نسخه‌های قبلی آن (F# 2.0) اجرای این کوئری باعث خطا می‌شود. اگر قصد دارید با استفاده از F# 2.0 کوئری‌های خود را ایجاد نماید باید به طریق زیر عمل نمایید:
ابتدا از طریق nuget اقدام به نصب package  ذیل نمایید:
FSPowerPack.Linq.Community
سپس در ابتدا Source File خود، فضای نام Microsoft.FSharp.Linq.Query را باز(استفاده از دستور open) کنید. سپس می‌توانید با اندکی تغییر در کوئری قبلی خود، آن را در F# 2.0 اجرا نمایید.
query <@ seq { for g in context.Books -> g } @> |> Seq.toList
حال باید Repository طراحی شده را در کنترلر مورد نظر فراخوانی کرد. اما اگر کمی سلیقه به خرج دهیم به راحتی می‌توان با استفاده از تزریق وابستگی ، BookRepository را در اختیار کنترلر قرار داد. همانند کد ذیل:
[<HandleError>]
type BooksController(repository : BooksRepository) =
    inherit Controller()
    new() = new BooksController(BooksRepository())
    member this.Index () =
        repository.GetAll()
        |> this.View
در کد‌های بالا ابتدا وابستگی به BookRepository در سازنده BookController تعیین شد. سپس با استفاده از سازنده پیش فرض، یک وهله از وابستگی مورد نظر ایجاد و در اختیار سازنده کنترلر قرار گرفت(همانند استفاده از کلمه this در سازنده کلاس‌های #C). با فراخوانی تابع GetAll  داده‌های مورد نظر از database تامین خواهد شد.

نکته : تنظیمات مروط به ConnectionString را فراموش نکنید:
<add name="FsMvcAppExample"
     connectionString="YOUR CONNECTION STRING"
     providerName="System.Data.SqlClient" />
موفق باشید.

مطالب
آشنایی با معماری فیزیکی یک بانک اطلاعاتی
یکی از مهمترین مسائلی که به مدیر پایگاه داده، در پیاده سازی صحیح و نگهداری و برطرف سازی مشکلات می‌تواند کمک کند، شناخت و درک مفاهیم صحیحی از معماری فیزیکی یک بانک اطلاعاتی است. در این مقاله قصد دارم به معرفی برخی از این موارد بپردازم.

1:data pages اساسی‌ترین واحد نگهداری داده در اس کیوال سرور، صفحه نام دارد. فضای دیسک اختصاص یافته به فایل داده بانک، برای یک بانک اطلاعاتی به صورت منطقی به صفحات پیوسته از صفر تا n تقسیم بندی می‌شود. همچنین لازم به ذکر است عملیات خواندن و یا نوشتن در دیسک، در سطح این صفحه‌ها صورت می‌گیرد که در تصویر زیر قابل مشاهده است:


 لازم به ذکر است در sql server هر صفحه، 8 کیلوبایت است. این مورد به این معنی است که هر بانک اطلاعاتی، دارای 128 صفحه به ازای هر یک مگابایت است. هر صفحه دارای 96 بایت با عنوان header یا سرصفحه است که شامل اطلاعات سیستمی در مورد صفحه است. این اطلاعات سیستمی شامل مواردی چون page number یا شماره صفحه و نوع صفحه یا page type و مقدار فضای خالی آن صفحه و شماره شناسایی یک واحد اختصاص یافته یا به اختصار allocation unit id و.... هستند می‌باشد. نکته جالب و قابل توجه این است که فایل‌های ثبت وقایع یا Log files از صفحه استفاده نمی‌کنند؛ بلکه شامل یکسری رکورد log هستند.
 برای بدست آوردن اطلاعات در مورد فایلهای دیتابیس می‌توانید از کد زیر استفاده نمایید SELECT * FROM sys.database_files که خروجی زیر را به شما نشان می‌دهد:


 extents: به ابتدایی‌ترین قسمتی که sql server امکان مدیریت بر آن را دارد extent گویند. هر extent شامل 8 صفحه‌ی به هم پیوسته است. لازم به ذکر است که sql server هر 1 مگابایت را به شانزده extent اختصاص می‌دهد. sql server شامل دونوع extent است که عبارتند از : uniform,mixed uniform extent متعلق به یک شیء است و هر هشت صفحه‌ی آن فقط توسط یک شیء قابل استفاده‌است. mixed extent می‌تواند حداکثر بین هشت شیء به اشتراک گذاشته شود؛ به نحوی که هر یک از هشت صفحه می‌توانند متعلق به یک شیء باشند. همانطور که در شکل زیر می‌بینید به طور پیش فرض با ایجاد یک جدول، یک mixed extent به آن اختصاص داده می‌شود. در صورتیکه این شیء به اندازه‌ی هشت صفحه رشد کند، به آن یک uniform extent اختصاص داده میشود.


فایلهای بانک اطلاعاتی
هر بانک اطلاعاتی در sql server دارای سه نوع فایل است
فایلهای داده اولیه یا به اختصار primary data files
فایلهای داده‌های ثانویه یا به اختصار secondary data files
فایلهای ثبت وقایع یا به اختصار log file
فایل ثبت وقایع برای نگهداری و ثبت وقایع که برای عملیات recovery مورد نیاز است. معمولا یک بانک اطلاعاتی یک log file دارد؛ ولی می‌تواند بیشتر هم داشته باشد. پسوند این نوع فایلها ldf است .

مطالب
یکدست کردن «ی» و «ک» در ASP.NET Core با پیاده‌سازی یک Model Binder سفارشی
معادل مطلب جاری را برای ASP.NET MVC 5.x در مطلب «یکدست کردن "ی" و "ک" در ASP.NET MVC با پیاده‌سازی یک Model Binder» می‌توانید مطالعه کنید. در اینجا قصد داریم یک چنین قابلیتی را با توجه به تغییرات ASP.NET Core نیز تهیه کنیم.


تهیه یک binder provider پردازش رشته‌ها

کار model binding، تطابق اطلاعات رسیده‌ی از درخواست جاری، با پارامترهای اکشن متد یک کنترلر است. هر مقدار رسیده، به یک binder متناسب ارسال می‌شود تا پردازش آن مدیریت گردد. به صورت پیش فرض در ASP.NET Core، تعدد 14 عدد binder providers که اینترفیس IModelBinderProvider را پیاده سازی می‌کنند، در این بین جهت یافتن یک binder مناسب، بررسی خواهند شد. برای مثال کار یک binder، پردازش نوع‌های پیچیده‌است (complex types) و دیگری نوع‌های ساده (simple types) مانند int و string را پردازش می‌کند.


public class CustomStringModelBinderProvider : IModelBinderProvider
{
    public IModelBinder GetBinder(ModelBinderProviderContext context)
    {
        if (context == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(context));
        }
 
        if (context.Metadata.IsComplexType)
        {
            return null;
        }
 
        var fallbackBinder = new SimpleTypeModelBinder(context.Metadata.ModelType);
        if (context.Metadata.ModelType == typeof(string))
        {
            return new CustomStringModelBinder(fallbackBinder);
        }
        return fallbackBinder;
    }
}
بنابراین اولین قدم تهیه‌ی یک model binder سفارشی، تهیه‌ی یک تامین کننده‌ی سفارشی است که با پیاده سازی اینترفیس IModelBinderProvider ارائه می‌شود. در اینجا چون می‌خواهیم نوع‌های ساده‌ی رشته‌ای را پردازش کنیم، اگر نوع جاری رسیده، یک نوع پیچیده بود (context.Metadata.IsComplexType) نال را بازگشت می‌دهیم تا model binder بعدی ثبت شده‌ی در لیست تامین کننده‌های مرتبط، مورد آزمایش قرار گیرد.
سپس اگر نوع مدل جاری رشته‌ای بود، وهله‌ای از CustomStringModelBinder را بازگشت می‌دهیم (کلاسی است که آن‌را در ادامه تهیه خواهیم کرد). درغیراینصورت همان SimpleTypeModelBinder توکار این فریم‌ورک را بازگشت خواهیم داد.


تهیه‌ی یک model binder سفارشی پردازش رشته‌ها

تا اینجا تامین کننده‌ای را که مشخص می‌کند چه model binder ایی قرار است بازگشت داده شود، تهیه کردیم. مرحله‌ی بعد، پیاده سازی CustomStringModelBinder با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder است:
public class CustomStringModelBinder : IModelBinder
{
    private readonly IModelBinder _fallbackBinder;
    public CustomStringModelBinder(IModelBinder fallbackBinder)
    {
        if (fallbackBinder == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(fallbackBinder));
        }
        _fallbackBinder = fallbackBinder;
    }
 
    public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
    {
        if (bindingContext == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
        }
 
        var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
        if (valueProviderResult != ValueProviderResult.None)
        {
            bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);
 
            var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(valueAsString))
            {
                return _fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }
 
            var model = valueAsString.Replace((char)1610, (char)1740).Replace((char)1603, (char)1705);
            bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(model);
            return Task.CompletedTask;
        }
 
        return _fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
    }
}
عملیات اصلی پردازشی یک Model binder در متد BindModelAsync آن صورت می‌گیرد. ابتدا مقداری را که در حال پردازش است دریافت می‌کنیم (توسط ValueProvider.GetValue). سپس ی و ک آن‌را یکدست کرده و به عنوان نتیجه‌ی عملیات تنظیم خواهیم کرد. این کار سبب خواهد شد تا هر مقداری را که کاربر وارد و ارسال کند، پیش از رسیدن به اکشن متد و پارامترهای آن، مورد پردازش و یکدست سازی قرار گیرد.
در اینجا تمام مواردی را که نمی‌خواهیم پردازش کنیم، به همان SimpleTypeModelBinder که از طریق سازنده‌ی کلاس دریافت می‌کنیم، واگذار خواهیم کرد.


معرفی به binder provider سفارشی به سیستم

مرحله‌ی آخر این عملیات، معرفی binder تهیه شده به سیستم است که روش آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:
public static class CustomStringModelBinderExtensions
{
    public static MvcOptions UseCustomStringModelBinder(this MvcOptions options)
    {
        if (options == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(options));
        }
 
        var simpleTypeModelBinder = options.ModelBinderProviders.FirstOrDefault(x => x.GetType() == typeof(SimpleTypeModelBinderProvider));
        if (simpleTypeModelBinder == null)
        {
            return options;
        }
 
        var simpleTypeModelBinderIndex = options.ModelBinderProviders.IndexOf(simpleTypeModelBinder);
        options.ModelBinderProviders.Insert(simpleTypeModelBinderIndex, new CustomStringModelBinderProvider());
        return options;
    }
}
در اینجا ابتدا به دنبال SimpleTypeModelBinderProvider توکار گشته و سپس آن‌را با CustomStringModelBinderProvider خود جایگزین می‌کنیم. اگر این model binder سفارشی ما در ایندکس نامناسبی در لیست options.ModelBinderProviders قرارگیرد، هیچگاه فراخوانی نخواهد شد؛ برای مثال اگر پس از SimpleTypeModelBinderProvider قرارگیرد.
در آخر تنها کافی است در کلاس آغازین برنامه، متد الحاقی UseCustomStringModelBinder فوق را به تنظیمات Mvc اضافه کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.UseCustomStringModelBinder(); 
    });
مطالب
مبانی TypeScript؛ جنریک‌ها
بخش عمده‌ای از مهندسی نرم افزار، مربوط به ساخت کامپوننت‌هایی است که نه تنها به خوبی و مستحکم توسعه داده شده‌اند، بلکه قابلیت استفاده دوباره را نیز دارند.
کامپوننت‌هایی که قادر هستند بر روی داده‌های فعلی و همچنین داده‌های آینده، کار کنند، قابلیت‌های انعطاف پذیری را برای ساخت سیستم‌های نرم افزاری بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
در زبان هایی نظیر جاوا و سی شارپ، یکی از ابزارهای اصلی برای ساخت کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد، "جنریک‌ها" میباشد که امکان ساخت کامپوننت‌هایی را می‌دهند که با انواع داده‌های متنوعی به جای یک نوع داده، کار میکنند.
برای شروع به تابع زیر توجه کنید:
function identity(arg: number): number {
    return arg;
}
تابع identity هر آنچه را که به عنوان پارامتر به آرگومان آن ارسال کنیم، بازگشت خواهد داد. میتوانید آن را به مانند دستور "echo" در نظر بگیرید.
بدون استفاده از جنریک ها، باید برای هر نوع داده، یک تابع جدید و یا تابعی را به صورت کلی زیر در نظر بگیریم:
function identity(arg: any): any {
    return arg;
}
در تابع بالا از نوع any استفاده شده است. با استفاده از any، قطعا تابع بالا به صورت عمومی خواهد بود و تمام نوع داده‌ها را به عنوان آرگومان خواهد پذیرفت. ولی در واقع ما اطلاعات مربوط به اینکه نوع داده بازگشتی توسط تابع چه چیزی است را از دست خواهیم داد.
برای مثال اگر یک عدد را به آن ارسال کنیم، تنها متوجه خواهیم شد که نوع آن any میباشد؛ بنابراین به روشی نیاز داریم تا بتوانیم نوع داده آرگومان‌های تابع مورد نظر را کنترل کنیم.
در پیاده سازی زیر، ما از یک type variable خاصی استفاده خواهیم کرد که به جای مقادیر برای انوع داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}
در تابع بالا با از T به عنوان یک type variable استفاده کرده‌ایم که امکان گرفتن انواع داده‌هایی را (برای مثال number) که توسط کاربر مهیا میشود، به ما خواهد داد.
این پیاده سازی از تابع identity، تحت عنوان تابع جنریک مطرح می‌شود که برای دامنه‌ی عظیمی از انواع داده‌ها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر خلاف پیاده سازی قبل که از any استفاده کرده‌ایم، در این حالت دیگر اطلاعات نوع داده را از دست نخواهیم داد.
برای استفاده از تابع فوق ما دو روش را پیش رو خواهیم داشت:
  • ارسال تمام آرگومان‌ها که شامل آرگومان نوع داده هم میباشد
let output = identity<string>("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا ما به صراحت T را با نوع داده string با استفاده از < > مقدار دهی کرده‌ایم.
  • روش دوم که شاید استفاده رایج از توابع جنریک هم هست، استفاده از امکان type argument inference میباشد.
let output = identity("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا اینبار به صورت صریح نوع T را مشخص نکرده‌ایم و کامپایلر باتوجه به "myString"، نوع T را تعیین خواهد کرد. درحالیکه استفاده از امکان type argument inference خیلی مفید میباشد و کد را خیلی کم حجم و خوانا در اختیار ما قرار میدهد، ولی در مثال‌های پیچیده، امکان این وجود دارد که کامپایلر در تشخیص نوع داده، با خطا مواجه شود. در این صورت استفاده از روش اول مفید خواهد بود.
در ادامه اگر قصد لاگ کردن Length مربوط به آرگومان arg را در هر بار فراخوانی تابع داشته باشیم، می‌بایستی به شکل زیر عمل کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Error: T doesn't have .length
    return arg;
}
همانطور که انتظار داشتیم، کامپایلر خطایی مبنی بر نداشتن عضوی تحت عنوان length برای آرگومان arg را نمایش خواهد داد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، T جانشینی برای تمام نوع داده‌ها خواهد بود؛ بنابراین در اینجا میتوانیم یک داده‌ی از نوع number را که عضوی بنام length ندارد، هم به این تابع  پاس دهیم.
حال بیایید بگوییم که ما قصد داریم این تابع، با آرایه ای از T کار کند. در این صورت اگر با آرایه‌ها کار کنیم، عضوی به نام length را خواهیم داشت. به پیاده سازی زیر توجه کنید:
function loggingIdentity<T>(arg: T[]): T[] {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
کد بالا را میتوانیم به این شکل تفسیر کنیم: تابع جنریک loggingIdentity یک type parameter را تحت عنوان T و یک آرگومان را تحت عنوان arg که آرایه ای از T هست، گرفته و آرایه‌ای از T را بازگشت خواهد داد. اگر ما آرایه‌ای از number را به آن پاس دهیم، آرایه‌ای از number‌ها را بازگشت خواهد داد.
در این حالت استفاده از T به عنوان type variable که بخشی از نوع داده‌هایی است که ما با آنها کار میکنیم، به جای پشتیبانی از تمام نوع داده‌ها، انعطاف پذیری بالایی را به ما خواهد داد.
حتی میتوانیم این مثال را به شکل زیر نیز پیاده سازی کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: Array<T>): Array<T> {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
پیاده سازی بالا خیلی شبیه به پیاده سازی در سایر زبان‌ها هم میباشد.

Generic Types
در این قسمت ما به دنبال یافتن نوع خود توابع بوده و سعی خواهیم کرد اینترفیس‌های جنریک را هم پیاده سازی کنیم. نوع توابع جنریک هم بمانند توابع غیر جنریک میباشند؛ به طوری که می‌توان لیستی از type parameters هایی را که در حالت function declarations موجود هستند، در ابتدا بنویسیم.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <T>(arg: T) => T = identity;
حتی می‌توانیم نام متفاوتی را هم برای type parameter در نظر بگیرم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <U>(arg: U) => U = identity;
یا حتی می‌توانیم به مانند امضای یک object literal هم کد بالا را بازنویسی کنیم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: {<T>(arg: T): T} = identity;
حال میتوانیم این object literal را به یک اینترفیس منتقل کنیم:
interface GenericIdentityFn {
    <T>(arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn = identity;
کد بالا خوانایی بالاتری را نسبت به حالت قبل دارد و با تعریف یک اینترفیس به نام GenericIdentityFn و انتقال object literal به داخل آن، میتوانیم از نام اینترفیس به جای استفاده مستقیم از object literal، بهره ببریم.
حتی میتوانیم type parameter تابع جنریک خود را هم به اینترفیس منتقل کنیم. 
interface GenericIdentityFn<T> {
    (arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn<number> = identity;
باید توجه داشت که پیاده سازی ما کمی متفاوت‌تر از قبل شده است.الان type parameter ما برای کل اعضای اینترفیس قابل رویت میباشد.فهم این مورد که چه زمانی type parameter را در امضای نامیدن داخل اینترفیس یا بر روی خود اینترفیس استفاده کنیم، خود میتوانید برای شرح اینکه کدام وجه‌های یک نوع داده جنریک هستند، مفید باشد.
نکته : امکان تعریف enum‌ها و namespace‌های جنریک وجود ندارد.
 
Generic Classes
تعریف کلاس‌های جنریک هم به مانند اینترفیس‌های جنریک میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
class GenericNumber<T> {
    zeroValue: T;
    add: (x: T, y: T) => T;
}
let myGenericNumber = new GenericNumber<number>();
myGenericNumber.zeroValue = 0;
myGenericNumber.add = function(x, y) { return x + y; };
در کد بالا، استفاده‌ای واقعی از کلاس GenericNumber قابل مشاهده است. شاید متوجه شده باشید که هیچ محدودیتی برای استفاده‌ی نوع‌ها برای مثال تنها از نوع number در آن نیست و میتوانید از نوع string هم به شکل زیر استفاده کنید:
let stringNumeric = new GenericNumber<string>();
stringNumeric.zeroValue = "";
stringNumeric.add = function(x, y) { return x + y; };

alert(stringNumeric.add(stringNumeric.zeroValue, "test"));
نکته : برای اعضای استاتیک کلاس نمیتوانید از type parameter کلاس استفاده کنید.
 
Generic Constraints
اگر مثال اخیر را به یاد داشته باشید، شاید بعضی اوقات لازم باشد که یک تابع جنریک را تعریف کنیم تا تنها با مجموعه‌ای از نوع داده‌ها کار کند که اتفاقا از امکانات این مجموعه، آگاهی داریم. در همان مثال loggingIdentity، ما نیاز داشتیم تا به خصوصیت length آرگومان arg دسترسی داشته باشیم و کامپایلر در همان ابتدا، به دلیل اینکه همه نوع داده‌ها از این خصوصیت برخوردار نیستند، خطایی را به ما نشان میدهد.
در ادامه تابعی را پیاده سازی میکنیم که جوابگوی تمام نوع داده‌ها بوده، به شرطی که حداقل خصوصیت length را داشته باشند. لذا باید نیاز خود را در قالب یک محدودیت بر آنچه که T میتواند انجام دهد، فهرست کنیم.
interface Lengthwise {
    length: number;
}

function loggingIdentity<T extends Lengthwise>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Now we know it has a .length property, so no more error
    return arg;
}
در کد بالا برای توصیف محدودیت خود از یک اینترفیس به نام Lengthwise استفاده کرده‌ایم که فقط یه خصوصیت length را دارد و با استفاده از آن و کلمه‌ی کلیدی extends، محدودیت خود را اعمال کرده ایم.
استفاده از تابع بالا:
loggingIdentity(3);  // Error, number doesn't have a .length property
چون تابع جنریک ما الان محدود میباشد و با تمام نوع داده‌ها کار نخواهد کرد، با خطای بالا روبرو خواهیم شد.
loggingIdentity({length: 10, value: 3});
در عوض مثال بالا، محدودیت ما را به همراه دارد (داشتن خصوصیت length) و بدون هیچ خطایی جواب خواهیم گرفت.

استفاده از Type Parameter‌ها در تعریف محدودیت
در برخی از سناریو‌ها شاید نیاز باشد که یکی از type parameter‌ها توسط دیگری محدود شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
function find<T, U extends Findable<T>>(n: T, s: U) {   // errors because type parameter used in constraint
  // ...
}
find (giraffe, myAnimals);
همانطور که مشخص است، کامپایلر ما را با نشان دادن خطایی متوقف خواهد کرد. چون اجازه‌ی استفاده از type parameter را در اعمال محدودیت، نداریم. در عوض میشود به شکل زیر عمل کرد:
function find<T>(n: T, s: Findable<T>) {
  // ...
}
find(giraffe, myAnimals);
این بار آرگومان s ما باید از نوع <Findable<T باشد که باز هم توانسته‌ایم محدودیت خود را توسط یک type parameter بر آن یکی اعمال کنیم.
نکته : دو پیاده سازی بالا اصلا یکسان نیستند؛ نوع بازگشی در تابع اول میبایستی از نوع U می‌بود، ولی در پیاده سازی دوم اینگونه نیست.(در صورت نبودن خطا)
 
استفاده از کلاس‌ها در جنریک‌ها
زمانی که قصد دارید با استفاده از جنریک‌ها، factory‌ها را پیاده سازی کنید، باید با استفاده از سازنده‌ی کلاس‌ها، به آنها اشاره کنید. به مثال زیر توجه کنید:
function create<T>(c: {new(): T; }): T {
    return new c();
}
تابع بالا به عنوان یک object factory می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و نکته آن در تعریف نوع آرگومان c میباشد که باز هم به صورت object literal معرفی شده است. اگر در قسمت‌های بالا به یاد داشته باشید، می‌توان این مورد را هم داخل یک اینترفیس گنجاند.
به عنوان یک مثال پیشرفته‌تر هم میتوان به استفاده از prototype property برای استنتاج type parameter‌ها و تحمیل کردن ارتباط بین تابع سازنده و وهله کلاس‌ها، اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید:
class BeeKeeper {
    hasMask: boolean;
}

class ZooKeeper {
    nametag: string;
}

class Animal {
    numLegs: number;
}

class Bee extends Animal {
    keeper: BeeKeeper;
}

class Lion extends Animal {
    keeper: ZooKeeper;
}

function findKeeper<A extends Animal, K> (a: {new(): A;
    prototype: {keeper: K}}): K {

    return a.prototype.keeper;
}
در کد بالا از دو کلاس BeeKeeper و ZooKeeper برای نوع بازگشتی متد‌های موجود در کلاس‌های Bee و Lion استفاده شده‌است. کلاس Animal به عنوان کلاس پایه دو کلاس Bee و Lion که یک خصوصیت numLegs دارد، تعریف شده‌است. از تابع جنریک findKeeper برای مشخص کردن نگهبان مرتبط با Animal ای که به عنوان type parameter توسط A مشخص میشود، استفاده می‌گردد. محدودیتی که بر روی A اعمال شده است نشان دهنده‌ی این است که نوع داده‌ی مورد نظر باید حتما یک Animal باشد و همچنین با اعمال محدودیتی که در قالب object literal مشخص است، تعیین شده است که نوع مورد نظر باید یک کلاس باشد و در نهایت با استفاده از prototype مشخص کرده‌ایم که متدی به نام Keeper آن کلاس، باید نوع برگشتی از نوع K را که به عنوان type parameter مطرح شده‌ی در امضای تابع است، دارا باشد. K نشان دهنده نوع داده بازگشتی این تابع جنریک نیز میباشد.
استفاده از تابع بالا:
findKeeper(Lion).nametag;  // typechecks!
بله همانطور که مشخص است، type parameter‌های مورد نظر به اصطلاح infer شده‌اند و خصوصیت nametag نشان از این دارد که ZooKeeper به صورت خودکار به عنوان نوع داده K تشخیص داده شده است.
بازخوردهای دوره
تهیه کوئری بر روی ایندکس‌های Full Text Search
آقای نصیری عزیز ، بسیار ممنون از پاسختون ،
کوئری که نوشتین رو تست کردم اما یه مشکلی که هست اینه که از اونجایی که داریم Inner Join میدیم با Freetexttable کتاب ، حتما باید متنی که جستجو می‌کنیم ابتدا داخل جدول کتاب وجود داشته باشه. یعنی اگر اسم نویسنده جستجو بشه کوئری بالا نتیجه ای در بر نخواهد داشت. تنها راهی که به ذهن بنده میرسه جستجوی مجزای این دو جدول هست. آیا راه بهینه‌تری وجود داره؟
ممنون
نظرات مطالب
بهینه سازی برنامه‌های وب ASP.NET برای موتورهای جستجو (SEO)
پیرو تکمیل صحبت آقای نصیری،
احتمالا جستجو در وب سایت مورد نظر در دو صفحه مجزا طراحی شده :
1.جستجوی‌های طبقه بندی شده بر اساس اطلاعات استخراجی شان از ابزار‌ها ارزیابی وب سایت‌ها مانند Google analytics (راهنما در کامنت قبل)
2. جستجوی لحظه ای در محتوای سایت 
این نکته در متا تگ‌های ایجاد شده نیز قابل مشاهده است :

تعداد نتایج یافت شده متفاوت این دو صفحه (با یک عنوان جستجو) نشان از تایید مطلب دارد.