مطالب
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت دوم

در قسمت قبل ایده‌ی اصلی و مفاهیم مرتبط با استفاده از Iterators مطرح شد. در این قسمت به یک مثال عملی در این مورد خواهیم پرداخت.

چندین کتابخانه و کلاس جهت مدیریت Coroutines در دات نت تهیه شده که لیست آن‌ها به شرح زیر است:
1) Using C# 2.0 iterators to simplify writing asynchronous code
2) Wintellect's Jeffrey Richter's PowerThreading Library
3) Rob Eisenberg's Build your own MVVM Framework codes

و ...

مورد سوم که توسط خالق اصلی کتابخانه‌ی Caliburn (یکی از فریم ورک‌های مشهور MVVM برای WPF و Silverlight) در کنفرانس MIX 2010 ارائه شد، این روزها در وبلاگ‌های مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تقریبا به یک روش استاندارد تبدیل شده است. این روش از یک اینترفیس و یک کلاس به شرح زیر تشکیل می‌شود:

using System;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public interface IResult
{
void Execute();
event EventHandler Completed;
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public class ResultEnumerator
{
private readonly IEnumerator<IResult> _enumerator;

public ResultEnumerator(IEnumerable<IResult> children)
{
_enumerator = children.GetEnumerator();
}

public void Enumerate()
{
childCompleted(null, EventArgs.Empty);
}

private void childCompleted(object sender, EventArgs args)
{
var previous = sender as IResult;

if (previous != null)
previous.Completed -= childCompleted;

if (!_enumerator.MoveNext())
return;

var next = _enumerator.Current;
next.Completed += childCompleted;
next.Execute();
}
}
}

توضیحات:
مطابق توضیحات قسمت قبل، برای مدیریت اعمال همزمان به شکلی پی در پی، نیاز است تا یک IEnumerable را به همراه yield return در پایان هر مرحله از کار ایجاد کنیم. در اینجا این IEnumerable را از نوع اینترفیس IResult تعریف خواهیم کرد. متد Execute آن شامل کدهای عملیات Async خواهند شد و پس از پایان کار رخداد Completed صدا زده می‌شود. به این صورت کلاس ResultEnumerator به سادگی می‌تواند یکی پس از دیگری اعمال Async مورد نظر ما را به صورت متوالی فراخوانی نمائید. با هر بار فراخوانی رخداد Completed، متد MoveNext صدا زده شده و یک مرحله به جلو خواهیم رفت.
برای مثال کدهای ساده WCF Service زیر را در نظر بگیرید.

using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Activation;
using System.Threading;

namespace SLAsyncTest.Web
{
[ServiceContract(Namespace = "")]
[AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode
= AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]
public class TestService
{
[OperationContract]
public int GetNumber(int number)
{
Thread.Sleep(2000);//Simulating a log running operation
return number * 2;
}
}
}

قصد داریم در طی دو مرحله متوالی این WCF Service را در یک برنامه‌ی Silverlight فراخوانی کنیم. کدهای قسمت فراخوانی این سرویس بر اساس پیاده سازی اینترفیس IResult به صورت زیر درخواهند آمد:

using System;
using SLAsyncTest.Helper;

namespace SLAsyncTest.Model
{
public class GetNumber : IResult
{
public int Result { set; get; }
public bool HasError { set; get; }

private int _num;
public GetNumber(int num)
{
_num = num;
}

#region IResult Members
public void Execute()
{
var srv = new TestServiceReference.TestServiceClient();
srv.GetNumberCompleted += (sender, e) =>
{
if (e.Error == null)
Result = e.Result;
else
HasError = true;

Completed(this, EventArgs.Empty); //run the next IResult
};
srv.GetNumberAsync(_num);
}

public event EventHandler Completed;
#endregion
}
}
در متد Execute کار فراخوانی غیرهمزمان WCF Service به صورتی متداول انجام شده و در پایان متد Completed صدا زده می‌شود. همانطور که توضیح داده شد، این فراخوانی در کلاس ResultEnumerator یاد شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
اکنون قسمت‌های اصلی کدهای View Model برنامه به شکل زیر خواهند بود:

private void doFetch(object obj)
{
new ResultEnumerator(executeAsyncOps()).Enumerate();
}

private IEnumerable<IResult> executeAsyncOps()
{
FinalResult = 0;
IsBusy = true; //Show BusyIndicator

//Sequential Async Operations
var asyncOp1 = new GetNumber(10);
yield return asyncOp1;

//using the result of the previous step
if(asyncOp1.HasError)
{
IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
yield break;
}

var asyncOp2 = new GetNumber(asyncOp1.Result);
yield return asyncOp2;

FinalResult = asyncOp2.Result; //Bind it to the UI

IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
}
در اینجا یک IEnumerable از نوع IResult تعریف شده است و در طی دو مرحله‌ی متوالی اما غیرهمزمان کار دریافت اطلاعات از WCF Service صورت می‌گیرد. ابتدا عدد 10 به WCF Service ارسال می‌شود و خروجی 20 خواهد بود. سپس این عدد در مرحله‌ی بعد مجددا به WCF Service ارسال گردیده و حاصل نهایی که عدد 40 می‌باشد در اختیار سیستم Binding قرار خواهد گرفت.
اگر از این روش استفاده نمی‌شد ممکن بود به این جواب برسیم یا خیر. ممکن بود مرحله‌ی دوم ابتدا شروع شود و سپس مرحله‌ی اول رخ دهد. اما با کمک Iterators و yield return به همراه کلاس ResultEnumerator موفق شدیم تا عملیات دوم همزمان را در حالت تعلیق قرار داده و پس از پایان اولین عملیات غیر همزمان، مرحله‌ی بعدی فراخوانی را بر اساس مقدار حاصل شده از WCF Service آغاز کنیم.
این روش برای برنامه‌ نویس‌ها آشناتر است و همان سیستم فراخوانی A->B->C را تداعی می‌کند اما کلیه اعمال غیرهمزمان هستند و ترد اصلی برنامه قفل نخواهد شد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
پلاگین جستجو با jquery و twitter bootstrap
در این مطلب با نحوه استفاده از پلاگین جستجوی سفارشی searchboxmvc.js آشنا خواهید شد. 

قبلاً در اینجا با نحوه ایجاد پلاگین jQuey آشنا شدید. روشی دیگری نیز برای ایجاد این نوع پلاگین‌ها وجود دارد و آن استفاده از widget factory موجود در پلاگین jQuery UI می‌باشد. 
برای استفاده از این پلاگین که کدهای کامل آن در فایل پیوست موجود است، ابتدا باید فایل‌های لازم را به پروژه خود اضافه کنیم:
    <link rel="stylesheet" href="@Url.Content("~/Content/bootstrap-rtl.css")" type="text/css" />
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/jquery-2.0.2.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/jquery-ui-1.10.3.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/bootstrap-rtl.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/searchboxmvc.js")"></script>
سپس در کنترلر خود یک Action بصورت زیر ایجاد کنید:
 [HttpPost]
        public virtual ActionResult LoadData(string fieldName, string value, string stringFilterMode = "startWith")
        {
            Thread.Sleep(2000);
            var models = MakePersons();
            if (fieldName == "Id")
            {
                models = models.Where(p => p.Id == int.Parse(value)).Take(1).ToList();
            }
            else if (fieldName == "FirstName")
            {
                models = models.Where(p => p.FirstName.StartsWith(value)).ToList();
            }

            return Json(new { Status = "OK", Records = models });
        }
        private List<Person> MakePersons()
        {
            var lst = new List<Person>();
            lst.Add(new Person() { Id = 1, Code = "Uytffs-098", FirstName = "احمدرضا", LastName = "عابدزاده" });
            lst.Add(new Person() { Id = 2, Code = "fTuuuw-652", FirstName = "کریم", LastName = "باقری" });
            lst.Add(new Person() { Id = 3, Code = "Lopapo-123", FirstName = "خداداد", LastName = "عزیزی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 4, Code = "Utppq-981", FirstName = "علی", LastName = "دایی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 5, Code = "zttsn-471", FirstName = "علی", LastName = "کریمی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 6, Code = "poiud-901", FirstName = "مهدی", LastName = "مهدوی کیا" });
            lst.Add(new Person() { Id = 7, Code = "wqrPoP-391", FirstName = "علیرضا", LastName = "منصوریان" });
            return lst;
        }
در ادامه در ویوی مورد نظر خود یک div ایجاد کنید. همین div خام با اعمال پلاگین بر روی آن ، بصورت یک پلاگین جستجو عمل خواهد کرد.
حال کدهای جاوا اسکریپت مورد نظر را برای اعمال پلاگین و تنظیمات موردنیاز آن به div ایجاد شده می‌نویسیم:
...
<div id="div_SearchBoxContainer">
</div>
...
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        $("#div_SearchBoxContainer").searchboxmvc({
            loadUrl: '@Url.Action(actionName: "LoadData", controllerName: "Home")',
            defaultStringFilterMode: "startWith",
            loadDataOnLeave: true,
            displayClass: "",
            displayNoResultClass: "",
            display: function (element, record) {
                $(element).html(record.FirstName + "  " + record.LastName);
            },
            listItemsDisplay: function (element, record, index) {
                return record.LastName + " " + record.FirstName + "(" + record.Code + ")";
            },
            fields: [
                {
                    fieldName: "Id",
                    fieldTitle: "شناسه",
                    width: 100,
                    defaultValueField: true
                },
                {
                    fieldName: "FirstName",
                    fieldTitle: "نام",
                    width: 200,
                    defaultDisplayField: true,
                    filter: true,
                    isStringType: true
                },
                {
                    fieldName: "LastName",
                    fieldTitle: "نام خانوادگی",
                    filter: false,
                    isStringType: true
                }
            ]
        });
    </script>
}

شرح پارامترهای افزونه searchboxmvc.js 
loadUrl : آدرس اکشن متدی است که بصورت ajax ای فراخوانی شده و نتایج حاصل را بازگشت میدهد.
 نتایج حاصله باید با فرمت json بازگشت داده شوند. اگر نتایج موفقیت باشد باید بصورت  ({Json(new { Status = "OK", Records = models بازگشت داده شوند و اگر خطایی در این بین صورت گرفت مقدار Status نباید مقدار OK باشد.
پارامترهای مورد نیاز این اکشن نیز باید به ترتیب با نام های fieldName و value باشند که fieldName نام فیلدی است که جستجو بر اساس آن صورت می‌گیرد و value همان مقدار وارد شده توسط کاربر است. 
defaultStringFilterMode : اگر فیلد مورد جستجو از نوع رشته ای باشد (یعنی isStringType  آن برابر true باشد) آنگاه پارامتر سوم اکشن متد بطور خودکار مقداردهی خواهد شد. مقادیر این خاصیت میتواند startWith  یا contains و یا equal باشد.
loadDataOnLeave : اگر برابر false باشد، هربار که متن input تغییر کرد بلافاصله یک تقاضا برای یافتن مقادیر به سرور فرستاده میشود و نیازی نیست که فوکوس از کنترل خارج شود.
displayClass : نام کلاس css است که به div 3 اعمال خواهد شد.
displayNoResultClass : در صورتیکه جستجو نتیجه ای نداشته باشد این کلاس به div 3 اعمال خواهد شد.
display : یک فانکشن که برای ایجاد خروجی html برای نمایش در div 3 بکار می‌رود.
listItemsDisplay : یک فانکشن که برای ایجاد خروجی html برای آیتم‌ها بکار می‌رود.
fields : یک آرایه از فیلدهای موردنیاز پلاگین .
خاصیت‌های فیلد نیز بصورت زیر است:
fieldName : نام فیلد
fieldTitle : عنوان فیلد
defaultValueField : فیلد پیش فرض که جستجو بر اساس آن صورت می‌گیرد. اگر تعیین نشود فیلد اول آرایه به عنوان فیلد پیش فرض انتخاب خواهد شد.
defaultDisplayField : فیلد پیش فرض که برای نمایش متن div 3 بکار می‌رود(البته اگر پارامتر display تعیین نشود)
filter : اگر برابر true باشد این فیلد در لیست فیلدهای جستجو خواهد آمد و کاربر می‌تواند بر اساس آن جستجو انجام دهد.
isStringType : اگر برابر true باشد ، پارامتر سوم اکشن متد بطور خودکار مقداردهی خواهد شد.
لازم به ذکر است که این پلاگین کامل نیست و فقط برای ارائه مثال اینجا آورده شده است. هر یک از دوستان می‌توانند محتوای پلاگین را به سلیقه خود تغییر داده و پلاگین را کاملتر کنند.
sample_mvc.zip
نظرات مطالب
مراحل تنظیم Let's Encrypt در IIS
- دستور netstat -ab را هم آزمایش کنید. نام برنامه‌ی استفاده کننده را هم مشخص می‌کند.
+ پورت 443 روی سرور شما قابل دسترسی نیست. برای آزمایش آن از راه دور دستور telnet yoursite.com 443 را صادر کنید. پس از آن دو حالت ممکن است رخ دهند:
الف) پیام «connection refused» را دریافت می‌کنید. یعنی یا این پورت بسته‌است و یا هیچ برنامه‌ای بر روی سرور شما در حال گوش فرا دادن به آن نیست.
ب) پس از اجرای دستور فوق، بلافاصله یک صفحه‌ی سیاه رنگ ظاهر می‌شود. این مورد یعنی اتصال برقرار شده و پورت 443 قابل دسترسی است.
مطالب
نگاهی به هویت سنجی کاربران در ASP.NET MVC 5
در مقاله پیش رو، سعی شده‌است به شکلی تقریبا عملی، کلیاتی در مورد Authentication در MVC5 توضیح داده شود. هدف روشن شدن ابهامات اولیه در هویت سنجی MVC5 و حل شدن مشکلات اولیه برای ایجاد یک پروژه است.
در MVC 4 برای دسترسی به جداول مرتبط با اعتبار سنجی (مثلا لیست کاربران) مجبور به استفاده از متدهای از پیش تعریف شده‌ی رفرنس‌هایی که برای آن نوع اعتبار سنجی وجود داشت، بودیم. راه حلی نیز برای دسترسی بهتر وجود داشت و آن هم ساختن مدل‌های مشابه آن جدول‌ها و اضافه کردن چند خط کد به برنامه بود. با اینکار دسترسی ساده به Roles و Users برای تغییر و اضافه کردن محتوای آنها ممکن می‌شد. در لینک زیر توضیحاتی در مورد روش اینکار وجود دارد.
 در MVC5 داستان کمی فرق کرده است. برای درک موضوع پروژه ای بسازید و حالت پیش فرض آن را تغییر ندهید و آن را اجرا کنید و ثبت نام را انجام دهید، بلافاصله تصویر زیر در دیتابیس نمایان خواهد شد.

دقت کنید بعد از ایجاد پروژه در MVC5 دو پکیج بصورت اتوماتیک از طریق Nuget به پروژه شما اضافه میشود:
 Microsoft.AspNet.Identity.Core
Microsoft.AspNet.Identity.EntityFrameWork
عامل اصلی تغییرات جدید، همین دو پکیج فوق است.
 اولین پکیج شامل اینترفیس‌های IUser و IRole است که شامل فیلدهای مرتبط با این دو می‌باشد. همچنین اینترفیسی به نام IUserStore وجود دارد که چندین متد داشته و وظیفه اصلی هر نوع اضافه و حذف کردن یا تغییر در کاربران، بر دوش آن است.
 دومین پکیج هم وظیفه پیاده سازی آن‌چیزی را دارد که در پکیج اول معرفی شده است. کلاس‌های موجود در این پکیج ابزارهایی برای ارتباط EntityFramework با دیتابیس هستند.
اما از مقدمات فوق که بگذریم برای درک بهتر رفتار با دیتابیس یک مثال را پیاده سازی خواهیم کرد.

 فرض کنید میخواهیم چنین ارتباطی را بین سه جدول در دیتابیس برقرار کنیم، فقط به منظور یادآوری، توجه کنید که جدول ASPNetUsers جدولی است که به شکل اتوماتیک پیش از این تولید شد و ما قرار است به کمک یک جدول واسط (AuthorProduct) آن را به جدول Product مرتبط سازیم تا مشخص شود هر کتاب (به عنوان محصول) به کدام کاربر (به عنوان نویسنده) مرتبط است.
 بعد از اینکه مدل‌های مربوط به برنامه خود را ساختیم، اولا نیاز به ساخت کلاس کانتکست نداریم چون خود MVC5 کلاس کانتکست را دارد؛ ثانیا نیاز به ایجاد مدل برای جداول اعتبارسنجی نیست، چون کلاسی برای فیلدهای اضافی ما که علاقمندیم به جدول Users اضافه شود، از پیش تعیین گردیده است.

دو کلاسی که با فلش علامت گذاری شده اند، تنها فایل‌های موجود در پوشه مدل، بعد از ایجاد یک پروژه هستند. فایل IdentityModel را به عنوان فایل کانتکست خواهیم شناخت (چون یکی از کلاسهایش Context است). همانطور که پیش از این گفتیم با وجود این فایل نیازی به ایجاد یک کلاس مشتق شده از DbContext نیست. همانطور که در کد زیر میبینید این فایل دارای دو کلاس است:
namespace MyShop.Models
{
    // You can add profile data for the user by adding more properties to your ApplicationUser class, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=317594 to learn more.
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
    }

    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection")
        {
        }
      
}
کلاس اول همان کلاسی است که اگر به آن پراپرتی اضافه کنیم، بطور اتوماتیک آن پراپرتی به جدول ASPNetUsers در دیتابیس اضافه می‌شود و دیگر نگران فیلدهای نداشته‌ی جدول کاربران ASP.NET نخواهیم بود. مثلا در کد زیر چند عنوان به این جدول اضافه کرده ایم.
namespace MyShop.Models
{
    // You can add profile data for the user by adding more properties to your ApplicationUser class, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=317594 to learn more.
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [Display(Name = "نام انگلیسی")]
        public string EnglishName { get; set; }

        [Display(Name = "نام سیستمی")]
        public string NameInSystem { get; set; }

        [Display(Name = "نام فارسی")]
        public string PersianName { get; set; }

        [Required]
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        public string Email { get; set; }
     }
}
کلاس دوم نیز محل معرفی مدلها به منظور ایجاد در دیتابیس است. به ازای هر مدل یک جدول در دیتابیس خواهیم داشت. مثلا در شکل فوق سه پراپرتی به جدول کاربران اضافه میشود. دقت داشته باشید با اینکه هیچ مدلی برای جدول کاربران نساخته ایم اما کلاس ApplicatioUsers کلاسی است که به ما امکان دسترسی به مقادیر این جدول را می‌دهد(دسترسی به معنای اضافه و حذف وتغییر مقادیر این جدول است) (در MVC4 به کمک کلاس membership کارهای مشابهی انجام میدادیم)
 در ساختن مدل هایمان نیز اگر نیاز به ارتباط با جدول کاربران باشد، از همین کلاس فوق استفاده میکنیم. کلاس واسط(مدل واسط) بین AspNetUsers و Product در کد زیر زیر نشان داده شده است :
namespace MyShop.Models
{
    public class AuthorProduct
    {
        [Key]
        public int AuthorProductId { get; set; }
       /* public int UserId { get; set; }*/

        [Display(Name = "User")]
        public string ApplicationUserId { get; set; }

        public int ProductID { get; set; }

        public virtual Product Product { get; set; }
    
        public virtual ApplicationUser ApplicationUser { get; set; }
    }
}
همانطور که مشاهده میکنید، به راحتی ارتباط را برقرار کردیم و برای برقراری این ارتباط از کلاس ApplicationUser استفاده کردیم. پراپرتی ApplicationUserId نیز فیلد ارتباطی ما با جدول کاربران است. جدول product هم نکته خاصی ندارد و به شکل زیر مدل خواهد شد.
namespace MyShop.Models
{
    [DisplayName("محصول")]
    [DisplayPluralName("محصولات")]
    public class Product
    {
        [Key]
        public int ProductID { get; set; }

        [Display(Name = "گروه محصول")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public int ProductGroupID { get; set; }

        [Display(Name = "مدت زمان")]
        public string Duration { get; set; }

   
        [Display(Name = "نام تهیه کننده")]
        public string Producer { get; set; }

        [Display(Name = "عنوان محصول")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public string ProductTitle { get; set; }

        [StringLength(200)]
        [Display(Name = "کلید واژه")]
        public string MetaKeyword { get; set; }

        [StringLength(200)]
        [Display(Name = "توضیح")]
        public string MetaDescription { get; set; }

        [Display(Name = "شرح محصول")]
        [UIHint("RichText")]
        [AllowHtml]
        public string ProductDescription { get; set; }

        [Display(Name = "قیمت محصول")]
        [DisplayFormat(ApplyFormatInEditMode = true, DataFormatString = "{0:#,0 ریال}")]
        [UIHint("Integer")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public int ProductPrice { get; set; }
        [Display(Name = "تاریخ ثبت محصول")]

        public DateTime? RegisterDate { get; set; }

    }
}
به این ترتیب هم ارتباطات را برقرار کرده‌ایم و هم از ساختن یک UserProfile اضافی خلاص شدیم.
برای پر کردن مقادیر اولیه نیز به راحتی از seed موجود در Configuration.cs مربوط به migration استفاده میکنیم. نمونه‌ی اینکار در کد زیر موجود است:
protected override void Seed(MyShop.Models.ApplicationDbContext context)
        {
            context.Users.AddOrUpdate(u => u.Id,
                      new ApplicationUser() {  Id = "1",EnglishName = "MortezaDalil", PersianName = "مرتضی دلیل", UserDescription = "توضیح در مورد مرتضی", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "2", EnglishName = "MarhamatZeinali", PersianName = "محسن احمدی", UserDescription = "توضیح در مورد محسن", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "3", EnglishName = "MahdiMilani", PersianName = "مهدی محمدی", UserDescription = "توضیح در مورد مهدی", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "4", EnglishName = "Babak", PersianName = "بابک", UserDescription = "کاربر معمولی بدون توضیح", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" }
                     
                        );


            context.AuthorProducts.AddOrUpdate(u => u.AuthorProductId,
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 1, ProductID = 1, ApplicationUserId = "2" },
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 2, ProductID = 2, ApplicationUserId = "1" },
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 3, ProductID = 3, ApplicationUserId = "3" }

          );
 می‌توانیم از کلاس‌های خود Identity برای انجام روش فوق استفاده کنیم؛ فرض کنید بخواهیم یک کاربر به نام admin و با نقش admin به سیستم اضافه کنیم.
            if (!context.Users.Where(u => u.UserName == "Admin").Any())
            {
                var roleStore = new RoleStore<IdentityRole>(context);
                var rolemanager = new RoleManager<IdentityRole>(roleStore);

                var userstore = new UserStore<ApplicationUser>(context);
                var usermanager = new UserManager<ApplicationUser>(userstore);
                
                var user = new ApplicationUser {UserName = "Admin"};
                
                usermanager.Create(user, "121212");
                rolemanager.Create(new IdentityRole {Name = "admin"});
                
                usermanager.AddToRole(user.Id, "admin");
            }
   در عبارت شرطی موجود کد فوق، ابتدا چک کردیم که چنین یوزری در دیتابیس نباشد، سپس از کلاس RoleStore که پیاده سازی شده‌ی اینترفیس IRoleStore است استفاده کردیم. سازنده این کلاس به کانتکست نیاز دارد؛ پس به آن context را به عنوان ورودی می‌دهیم. در خط بعد، کلاس rolemanager را داریم که بخشی از پکیج Core است و پیش از این درباره اش توضیح دادیم ( یکی از دو رفرنسی که خوبخود به پروژه اضافه میشوند) و از ویژگی‌های Identity است. به آن آبجکتی که از RoleStore ساختیم را پاس میدهیم و خود کلاس میداند چه چیز را کجا ذخیره کند.
برای ایجاد کاربر نیز همین روند را انجام می‌دهیم. سپس یک آبجکت به نام user را از روی کلاس ApplicationUser میسازیم. برای آن پسورد 121212 سِت میکنیم و نقش ادمین را به آن نسبت میدهیم. این روش قابل تسری به تمامی بخش‌های برنامه شماست. میتوانید عملیات کنترل و مدیریت اکانت را نیز به همین شکل انجام دهید. ساخت کاربر و لاگین کردن یا مدیریت پسورد نیز به همین شکل قابل انجام است.
 بعد از آپدیت دیتابیس تغییرات را مشاهده خواهیم کرد. 
مطالب
افزونه جملات قصار jQuery

چندی قبل مطلبی را در مورد پردازش فایل‌های xml با استفاده از قابلیت Ajax جی کوئری نوشتم. در سایت پی‌سافت، تعدادی فایل XML از شعرا و جملات قصار و امثال آن موجود است (با تقدیر و تشکر از زحمات این عزیزان) که امروز قصد داریم از فایل XML جملات قصار آن یک افزونه jQuery درست کنیم تا آن‌ها را به صورت اتفاقی (random) در صفحه نمایش دهد:

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
$("#output").append($(this).text() +' ');
});
}
}

//ajax loader
$(document).ready(function(){
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});
});

//timer
window.setInterval(function(){
$("#output").empty().hide();
parseXml(ourXml);
$("#output").fadeIn("slow");
}, 10000);
</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

توضیحات:
همه چیز از قسمت Ajax کد فوق شروع می‌شود. فایل Ghesaar.xml بارگذاری شده و به تابع parseXml ارسال می‌شود. در این تابع یک کپی از xml دریافت شده را نگهداری می‌کنیم تا در تایمری که بعدا جهت نمایش اتفاقی پیام‌ها درست خواهیم کرد، مجبور نشویم مجددا محتویات فایل xml را بارگذاری کنیم.
در تابع parseXml قصد داریم فایل xml ایی با فرمت زیر را پردازش کنیم:

  <Ghesaar10>
<M1>ناامیدی، آخرین نتیجه گیری </M1>
<M2>بی خردان است</M2>
<M3>
</M3>
<M4>« ضرب المثل انگلیسی »</M4>
</Ghesaar10>

برای مثال در اینجا باید به دنبال Ghesaar10>M1 برای یافتن متن تگ M1 گشت و الی آخر. کلا چهار تگ داریم که در یک حلقه آن‌ها را استخراج خواهیم کرد. سپس یک عدد اتفاقی بین 1 تا 130 هم تولید کرده و بجای عدد پس از Ghesaar قرار می‌دهیم. یعنی هر بار به صورت اتفاقی یک مجموعه از جملات قصار، دریافت و پردازش خواهند شد. نهایتا این جملات استخراج شده را به یک span با id مساوی output‌ اضافه می‌کنیم.
تا اینجا فقط یکی از جملات قصار در هنگام بارگذاری صفحه نمایش داده خواهند شد. برای تکرار نمایش، از یک تایمر می‌توان کمک گرفت که کد آن‌را در بالا ملاحظه می‌کنید.
همین!

برای تبدیل آن به یک پلاگین/افزونه جی‌کوئری ، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

$.fn.ghesaar = function(options){
var defaults = {
interval: 1
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function(){
var obj = $(this);
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
obj.append($(this).text() + ' ');
});
}
}

//ajax loader
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});

//timer
window.setInterval(function(){
obj.empty().hide();
parseXml(ourXml);
obj.fadeIn("slow");
}, options.interval * 1000);

});


};

فرمت این فایل ساده و استاندارد است. نام فایل jquery.ghesaar.js خواهد بود.
سپس قسمت استاندارد توسعه options اضافه می‌شود تا بتوان به تابع افزونه خود مقدار interval را پاس کرد تا از این حالت خشک و جمود خارج شود.
کل وقایع افزونه درون تابع زیر رخ می‌دهد:

return this.each(function(){
...

});

اینجا همان کدهایی را که پیشتر توسعه دادیم بدون هیچ تغییری قرار می‌دهیم.
سپس در ابتدای کار شیء this که اشاره‌گری است به شیء انتخاب شده توسط جی‌کوئری را دریافت کرده و هرجایی را که قبلا $("#output") داشتیم، تبدیل به obj می‌کنیم. (یعنی این مورد هم به انتخاب کاربر خواهد شد)
جهت دریافت مقدار تنظیمی interval هم می‌توان از options.interval استفاده کرد.
به این صورت کد ما تبدیل به یک افزونه جی‌کوئری می‌شود.

اینبار نحوه‌ی استفاده از افزونه‌ی تولیدی به صورت زیر است: (عدد interval بر اساس ثانیه است)

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script src='jquery.ghesaar.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function(){
$("#output").ghesaar({interval:5});
});

</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

بهتر شد، نه؟!

به صورت ساده:
برای استفاده از آن، سه فایل jquery-1.3.min.js (یا نگارش جدیدتر آن)، jquery.ghesaar.js و Ghesaar.xml را باید آپلود کنید. چند سطری را که در قسمت head صفحه فوق مشاهده می‌نمائید باید اضافه شوند. سپس یک span یا div را جهت نمایش این جملات قصار به هر جایی از ساختار صفحه خود که علاقمند بودید اضافه کنید (id آن مهم است و در قسمت نمایش جملات قصار مورد جستجو قرار می‌گیرد).

فایل‌های این پروژه را از اینجا دریافت کنید.

مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #2

در ادامه‌ی مطلب قبلی، نکاتی دیگر را جهت افزایش کارآیی سیستم‌های مبتنی بر EF اشاره خواهیم کرد:

عدم استفاده از کوئری‌های کلی

فرض کنید در یک فرم جستجو، 4 تکست باکس FirstName, LastName, City و PostalZipCode برای عملیات جستجو در نظر گرفته شده است و کاربر می‌تواند بر اساس آنها جستجو را انجام دهد.

var searchModel = new Pupil
{
    FirstName = "Ben",
    LastName = null,
    City = null,
    PostalZipCode = null
};

List<Pupil> pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
    .Take(100)
    .ToList()
در کد بالا کاربر فقط فیلد نام را برای جستجو انتخاب کرده است و سایر فیلدها را خالی در نظر گرفته است و کوئری بالا صادر شده است و دستورات زیر به اس کیو ال ارسال شده‌اند:
 USE [EFSchoolSystem]
DECLARE @p__linq__0 NVarChar(4000) SET @p__linq__0 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__1 NVarChar(4000) SET @p__linq__1 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__2 NVarChar(4000) SET @p__linq__2 = ''
DECLARE @p__linq__3 NVarChar(4000) SET @p__linq__3 = ''
DECLARE @p__linq__4 NVarChar(4000) SET @p__linq__4 = ''
DECLARE @p__linq__5 NVarChar(4000) SET @p__linq__5 = ''
DECLARE @p__linq__6 NVarChar(4000) SET @p__linq__6 = ''
DECLARE @p__linq__7 NVarChar(4000) SET @p__linq__7 = ''

-- Executed query
SELECT TOP (100)
        [Extent1].[PupilId] AS [PupilId] ,
        [Extent1].[FirstName] AS [FirstName] ,
        [Extent1].[LastName] AS [LastName] ,
        [Extent1].[Address1] AS [Address1] ,
        [Extent1].[Adderss2] AS [Adderss2] ,
        [Extent1].[PostalZipCode] AS [PostalZipCode] ,
        [Extent1].[City] AS [City] ,
        [Extent1].[PhoneNumber] AS [PhoneNumber] ,
        [Extent1].[SchoolId] AS [SchoolId] ,
        [Extent1].[Picture] AS [Picture]
FROM    [dbo].[Pupils] AS [Extent1]
WHERE   (@p__linq__0 IS NULL OR [Extent1].[FirstName] = @p__linq__1)
        AND (@p__linq__2 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__3)
        AND (@p__linq__4 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__5)
        AND (@p__linq__6 IS NULL OR [Extent1].[PostalZipCode] = @p__linq__7)
هنگامیکه کوئری، سمت اس کیو ال سرور اجرا می‌شود، در صورتیکه پلن مربوط به آن وجود نداشته باشد، اس کیو ال سرور اقدام به ایجاد پلن، براساس پارامترهای ورودی می‌کند و از این به بعد، کوئری‌هایی یکسان، با پارامترهای متفاوت، از پلن کش شده استفاده خواهند کرد و از ایجاد پلن دیگری بدلیل هزینه بر بودن آن جلوگیری می‌شود.
مشکلی که در این دسته از کوئری‌های عمومی ایجاد می‌گردد آن است که ممکن است پلنی که برای یک گروه از پارامترهای ورودی مناسب باشد (جستجو بر اساس نام) برای سایر پارامترهای ورودی نامناسب باشد. تصور کنید تمام دانش آموزان، در شهر نیویورک یا بوستون زندگی می‌کنند. بنابراین این ستون از تنوع انتخاب کمتری برخوردار است در مقایسه با ستون نام خانوادگی و فرض کنید پلن، براساس پارامتر شهر ایجاد شده است. بنابراین ایجاد این پلن برای سایر پارامترها از کارآیی کافی برخوردار نیست. این مشکل با نام Bad Parameter Sniffing شناخته می‌شود و درباره‌ی Parameter Sniffing در اینجا به تفصیل اشاره شده است.
این مشکل زمانی بیشتر مشکل ساز خواهد شد که 99 درصد دانش آموزان در شهر نیویورک و فقط 1 درصد آن‌ها در شهر بوستون زندگی می‌کنند و پلن ایجاد شده بر اساس پارامتر شهر بوستون باشد.

راه حل اول:
برای حل این مشکل تنها یک راه حل خاص وجود ندارد و باید براساس شرایط برنامه، کوئری از حالت عمومی خارج گردد؛ مانند زیر:
 if (searchModel.City == null)
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}
else
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}

راه حل دوم:

کامپایل مجدد پلن در اجرای هر کوئری، اما این راه حل سرباری را تحمیل می‌کند. بدین منظور مترجم زیر را ایجاد کنید:
public class RecompileDbCommandInterceptor : IDbCommandInterceptor
{
    public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
    {
        if(!command.CommandText.EndsWith(" option(recompile)"))
        {
            command.CommandText += " option(recompile)";
        }
    }
    //and implement other interface members
}
و مانند زیر استفاده کنید:
 var interceptor = new RecompileDbCommandInterceptor();
DbInterception.Add(interceptor);
var pupils = db.Pupils.Where(p => p.City = city).ToList();
DbInterception.Remove(interceptor);

راه حل سوم:

استفاده از اجرای به تعویق افتاده به شکل زیر است:

var result = db.Pupils.AsQueryable();

if(searchModel.FirstName != null )
     result = result.Where(p => p.FirstName == searchModel.FirstName);

if(searchModel.LastName != null )
     result = result.Where(p => p.LastName == searchModel.LastName);

if(searchModel.PostalZipCode != null )
     result = result.Where(p => p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode);

if(searchModel.City != null )
     result = result.Where(p => p.City == searchModel.City);

افزونگی کشِ پلن

استفاده‌ی مجدد از پلن بدلیل عدم ایجاد مجدد آن در زمان اجرای هر کوئری، بسیار خوب است. برای استفاده‌ی مجدد از پلن، باید دستورات ارسالی یکسان باشند؛ مانند کوئری‌های پارامتریک. در EF هنگامیکه از متغیرها استفاده کنید، کوئری‌ها پارامتریک تولید می‌کند؛ اما یک استثناء وجود دارد: ()Skip و ()Take

2 متد فوق بیشتر جهت صفحه بندی استفاده می‌شوند:

var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(model.Page * model.ResultsPerPage)
    .Take(model.ResultsPerPage)
    .ToList();
فرض کنید مقدار ResultsPerPage برابر 100 باشد و مقدار Page برابر 417. کوئری ارسالی به شکل زیر خواهد بود:

حال اگر قصد دریافت اطلاعات صفحه‌ی 500 را داشته باشید، مقادیر کوئری بعدی بترتیب 100 و 50000 خواهد بود و بجای مقادیر تصویر بالا 100 و 50000 قرار داده می‌شوند و کوئری متفاوتی با پلن متفاوتی ایجاد خواهد شد و اس کیو ال پلن کوئری قبلی را مورد استفاده قرار نخواهد داد و با اجرای کوئری دوم، پلن متفاوتی ایجاد خواهد کرد که این باعث ایجاد افزونگی پلن‌ها خواهد شد و همانگونه که قبلا اشاره شد ایجاد پلن جدید هزینه بر است.

نکته: جهت مشاهده پلن‌های کش شده در اس کیو ال، دستور زیر اجرا کنید:
SELECT  text, query_plan
FROM    sys.dm_exec_cached_plans
        CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle)
        CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(plan_handle)
درصورتیکه کوئری دوم را برای صفحه 500 اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد پلن کش شده‌ی دیگری ایجاد شده است. این افزونگی، نامناسب است به دو دلیل:
  1. صدمه به کارآیی؛ هربار EF یک کوئری و اس کیو ال یک پلن جدید را ایجاد می‌کنند.
  2. افزایش اشغال حافظه؛ کش شدن کوئری‌ها توسط EF سمت کلاینت و کش شدن پلن‌ها در اس کیو ال سرور (کش بی رویه‌ی پلن‌ها باعث حذف سایر پلن‌های مورد استفاده بدلیل محدودیت حافظه می‌شود که امکان بروز اختلال در کارآیی را به‌همراه خواهد داشت.)


علت بروز مشکل:

هنگامیکه یک مقدار int، به متدهای ()Skip و ()Take ارسال می‌شود، EF نمی‌تواند تشخیص دهد این مقدار ارسالی ثابت (absolute) مانند (100)Take است یا توسط یک متغیر مانند (متغیر)Take تولید شده است. به همین خاطر EF مقدار ارسال شده را پارامتریک در نظر نمی‌گیرد.


راه حل:

در EF6 پیاده سازی دیگری برای متدهای ()Skip و ()Take ارائه شده است که برای حل مشکل فوق می‌توان به کار گرفت، این پیاده سازی امکان دریافت lambada بجای int را دارد که باعث ایجاد کوئری‌های پارامتریک خواهد شد.

int resultsToSkip = model.Page * model.ResultsPerPage;
var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(() => resultsToSkip) //must pre-calculate this value
    .Take(() => model.ResultsPerPage)
    .ToList();
اکنون کوئری ارسال شده به اس کیو ال به صورت زیر خواهد بود:

همانطور که مشاهده می‌کنید این بار  EF کوئری پارامتریک ایجاد و ارسال کرده است.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
با عرض سلام و تشکر
1. در پروژه برای کلاس Product و Category، مثالی برای اعمال CRUD در سطح کنترلر ارائه نشده، یا من پیدا نکردم؟ یا چون در بحث Identity نبوده تکمیل نشده این قسمت.
در این پروژه آیا برای انجام عملیات CRUD، به روشی که در پروژه «اعتبار سنجی مبتنی بر Jwt در ASP.net Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» معرفی کردین عمل کنم ؟

2. تفاوت طراحی این دو پروژه در قسمتهای تزریق وابستگی، و دقیقا انجام عملیات CRUD در کنترلرهای سطح پروژه وب، چیست ؟

نظرات مطالب
ایجاد یک Repository در پروژه برای دستورات EF
- در مورد آرایه بحث شده در MSDN. ضمن اینکه استفاده از متد عموما برای حالتیکه عملیات قابل توجهی در بدنه آن قرار است صورت گیرد، توصیه می‌شود . البته در اینجا چون عملیات دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی می‌تواند سنگین درنظر گرفته شود، استفاده از متد ارجحیت دارد. خواص نمایانگر اطلاعاتی سبک و با دسترسی سریع هستند.
- خروجی لیست بهتر است. (^) + اگر ReSharper جدید را نصب کنید استفاده از IEnumerable را نیز توصیه نمی‌کند ؛ چون ممکن است چندین بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی در این بین صورت گیرد.
- مشکلی ندارد. خود EF Code first چنین متدی را دارد. (^) بحث کلاس تک وظیفه‌ای متفاوت است با متدی که نهایتا قرار است اطلاعات یک رکورد را در بانک اطلاعاتی تغییر دهد (اگر نبود ثبتش کند؛ اگر بود فقط همان رکورد مشخص را به روز رسانی کند).
مطالب
بهبود کارآیی کنترل‌های لیستی WPF در حین بارگذاری تعداد زیادی از رکوردها
کنترل‌های WPF در حالت پیش فرض و بدون اعمال قالب خاصی به آن‌ها عموما خوب عمل می‌کنند. مشکل از جایی شروع می‌شود که قصد داشته باشیم حالت پیش فرض را اندکی تغییر دهیم و یا Visual tree این کنترل‌ها اندکی پیچیده شوند. برای نمونه مدل زیر را در نظر بگیرید:
using System;

namespace WpfLargeLists.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public string Address { set; get; }
        public DateTime DateOfBirth { set; get; }
    }
}
قصد داریم فقط 1000 رکورد ساده از این مدل را به یک ListView اعمال کنیم.
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab1}" Grid.Row="1" Margin="3">
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
در اینجا UsersTab1، لیستی حاوی فقط 1000 رکورد از شیء User است. در حالت معمولی این لیست بدون مشکل بارگذاری می‌شود. اما با اعمال مثلا قالب MahApp.Metro، بارگذاری همین لیست، حدود 5 ثانیه با CPU usage صد در صد طول می‌کشد. علت اینجا است که در این حالت WPF سعی می‌کند تا ابتدا در VisualTree، کل 1000 ردیف را کاملا ایجاد کرده و سپس نمایش دهد.


راه حل توصیه شده برای بارگذاری تعداد بالایی رکورد در WPF  : استفاده از UI Virtualization

UI Virtualization روشی است که در آن تنها المان‌هایی که توسط کاربر در حال مشاهده هستند، تولید و مدیریت خواهند شد. در این حالت اگر 1000 رکورد را به یک ListBox یا ListView ارسال کنید و کاربر بر اساس اندازه صفحه جاری خود تنها 10 رکورد را مشاهده می‌کند، WPF فقط 10 عنصر را در VisualTree مدیریت خواهد کرد. با اسکرول به سمت پایین، مواردی که دیگر نمایان نیستند dispose شده و مجموعه نمایان دیگری خلق خواهند شد. به این ترتیب می‌توان حجم بالایی از اطلاعات را در WPF با میزان مصرف پایین حافظه و همچنین مصرف CPU بسیار کم مدیریت کرد. این مجازی سازی در WPF به وسیله VirtualizingStackPanel در دسترس است.

برای اینکه WPF virtualization به درستی کار کند، نیاز است یک سری شرایط مقدماتی فراهم شوند:
- از کنترلی استفاده شود که از virtualization پشتیبانی می‌کند؛ مانند ListBox و ListView.
- ارتفاع کنترل لیستی باید دقیقا مشخص باشد؛ یا درون یک ردیف از Grid ایی باشد که ارتفاع آن مشخص است. برای نمونه اگر ارتفاع ردیف Grid ایی که ListView را دربرگرفته است به * تنظیم شده، مشکلی نیست؛ اما اگر ارتفاع این ردیف به Auto تنظیم شده، کنترل لیستی برای محاسبه vertical scroll bar خود دچار مشکل خواهد شد.
- کنترل مورد استفاده نباید در یک کنترل  ScrollViewer محصور شود؛ در غیر اینصورت virtualization رخ نخواهد داد. علاوه بر آن در خود کنترل باید خاصیت ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility نیز به Disabled تنظیم گردد.
- در کنترل در حال استفاده، ScrollViewer.CanContentScroll باید به true تنظیم شود.

مورد مشخص بودن ارتفاع بسیار مهم است. برای نمونه در برنامه‌ای پس از فعال سازی مجازی سازی، کنترل لیستی کلا از کار افتاد و حرکت scroll bar آن سبب بروز CPU Usage بالایی می‌شد. این مشکل با تنظیم ارتفاع آن به شکل زیر برطرف شد:
 Height="{Binding Path=RowDefinitions[1].ActualHeight, RelativeSource={RelativeSource AncestorType=Grid}}"
در این تنظیم، ارتفاع کنترل، به ارتفاع سطر دوم گرید دربرگیرنده ListView متصل شده است.

- پس از اعمال موارد یاد شده، باید VirtualizingStackPanel کنترل را فعال کرد. ابتدا دو خاصیت زیر باید مقدار دهی شوند:
   VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
  VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling"
سپس ItemsPanelTemplate کنترل باید به صورت یک VirtualizingStackPanel مقدار دهی شود. برای مثال اگر از ListBox استفاده می‌کنید، تنظیمات آن به نحو زیر است:
 <ListBox.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel IsVirtualizing="True" VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListBox.ItemsPanel>
و اگر از ListView استفاده می‌شود، تنظیمات آن مشابه ListBox است:
 <ListView.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel
               IsVirtualizing="True"
               VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListView.ItemsPanel>
با این توضیحات ListView ابتدای بحث به شکل زیر تغییر خواهد یافت تا مجازی سازی آن فعال گردد:
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab2}" Grid.Row="1" Margin="3"
                              ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled"
                              ScrollViewer.CanContentScroll="True"
                              VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
                              VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling">
                        <ListView.ItemsPanel>
                            <ItemsPanelTemplate>
                                <VirtualizingStackPanel 
                                        IsVirtualizing="True" 
                                        VirtualizationMode="Recycling" />
                            </ItemsPanelTemplate>
                        </ListView.ItemsPanel>
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
کدهای کامل مثال فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: WpfLargeLists.zip
در این مثال دو برگه را ملاحظه می‌کنید. برگه اول حالت normal ابتدای بحث است و برگه دوم پیاده سازی UI Virtualization را انجام داده است.

مطالب
دریافت و نمایش فایل‌های PDF در برنامه‌های Blazor WASM
زمانیکه قرار است با فایل‌های باینری واقع در سمت سرور کار کنیم، اگر اکشن متدهای ارائه دهنده‌ی آن‌ها محافظت شده نباشند، برای نمایش و یا دریافت آن‌ها تنها کافی است از آدرس مستقیم این منابع استفاده کرد و در این حالت نیازی به رعایت هیچ نکته‌ی خاصی نیست. اما اگر اکشن متدی در سمت سرور توسط فیلتر Authorize محافظت شده باشد و روش محافظت نیز مبتنی بر کوکی‌ها نباشد، یعنی این کوکی‌ها در طی درخواست‌های مختلف، به صورت خودکار توسط مرورگر به سمت سرور ارسال نشوند، آنگاه نیاز است با استفاده از HttpClient برنامه‌های Blazor WASM، درخواست دسترسی به منبعی را به همراه برای مثال JSON Web Tokens کاربر به سمت سرور ارسال کرد و سپس فایل باینری نهایی را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت نمود. در این حالت با توجه به ماهیت Ajax ای این این عملیات، برای نمایش و یا دریافت این فایل‌های محافظت شده در مرورگر، نیاز به دانستن نکات ویژه‌ای است که در این مطلب به آن‌ها خواهیم پرداخت.



کدهای سمت سرور دریافت فایل PDF

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک فایل PDF ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : ControllerBase
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            //TODO: create the `sample.pdf` report file on the server

            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: استفاده مستقیم از کتابخانه‌های تولید PDF در برنامه‌های سمت کاربر Blazor منطقی نیست؛ چون به ازای هر کاربر، گاهی از اوقات مجبور به ارسال بیش از 8 مگابایت اضافی مختص به فایل‌های dll. آن کتابخانه‌ی تولید PDF خواهیم شد. بنابراین بهتر است تولید PDF را در سمت سرور و در اکشن متدهای Web API انجام داد و سپس فایل نهایی تولیدی را در برنامه‌ی سمت کلاینت، دریافت و یا نمایش داد. به همین جهت در این مثال خروجی نهایی یک چنین عملیات فرضی را توسط یک اکشن متد Web API ارائه داده‌ایم که در بسیاری از موارد حتی می‌تواند توسط فیلتر Authorize نیز محافظت شده باشد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در برنامه‌های Blazor نیاز است اینکار را توسط JS Interop آن انجام داد؛ از این جهت که API تولید یک Blob URL، صرفا توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل دسترسی است. به همین جهت فایل جدید Client\wwwroot\site.js را با محتوای زیر ایجاد کرده و همچنین مدخل آن‌را در به انتهای فایل Client\wwwroot\index.html، پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
window.JsBinaryFilesUtils = {
  createBlobUrl: function (byteArray, contentType) {
    // The byte array in .NET is encoded to base64 string when it passes to JavaScript.
    const numArray = atob(byteArray)
      .split("")
      .map((c) => c.charCodeAt(0));
    const uint8Array = new Uint8Array(numArray);
    const blob = new Blob([uint8Array], { type: contentType });
    return URL.createObjectURL(blob);
  },
  downloadFromUrl: function (fileName, url) {
    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = url;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
    document.body.removeChild(anchor);
  },
  downloadBlazorByteArray: function (fileName, byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.downloadFromUrl(fileName, blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  printFromUrl: function (url) {
    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = url;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  },
  printBlazorByteArray: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.printFromUrl(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  showUrlInNewTab: function (url) {
    window.open(url);
  },
  showBlazorByteArrayInNewTab: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.showUrlInNewTab(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
};
توضیحات:
- زمانیکه در برنامه‌های Blazor با استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync آرایه‌ای از بایت‌های یک فایل باینری را دریافت می‌کنیم، ارسال آن به کدهای جاوااسکریپتی به صورت یک رشته‌ی base64 شده صورت می‌گیرد (JS Interop اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد). به همین جهت در متد createBlobUrl روش تبدیل این رشته‌ی base64 دریافتی را به آرایه‌ای از بایت‌ها، سپس به یک Blob و در آخر به یک Blob URL، مشاهده می‌کنید.  این Blob Url اکنون آدرس موقتی دسترسی به آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی توسط مرورگر است. به همین جهت می‌توان از آن به عنوان src بسیاری از اشیاء HTML استفاده کرد.
- متد downloadFromUrl، کار دریافت یک Url و سپس دانلود خودکار آن‌را انجام می‌دهد. اگر به یک anchor استاندارد HTML، ویژگی download را نیز اضافه کنیم، با کلیک بر روی آن، بجای گشوده شدن این Url، مرورگر آن‌را دریافت خواهد کرد. متد downloadFromUrl کار ساخت لینک و تنظیم ویژگی‌های آن و سپس کلیک بر روی آن‌را به صورت خودکار انجام می‌دهد. از متد downloadFromUrl زمانی استفاده کنید که منبع مدنظر، محافظت شده نباشد و Url آن به سادگی در مرورگر قابل گشودن باشد.
- متد downloadBlazorByteArray همان کار متد downloadFromUrl را انجام می‌دهد؛ با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد downloadFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.
- متد printFromUrl که جهت دسترسی به منابع محافظت نشده طراحی شده‌است، Url یک منبع را دریافت کرده، آن‌را به یک iframe اضافه می‌کند و سپس متد print را بر روی این iframe به صورت خودکار فراخوانی خواهد کرد تا سبب ظاهر شدن صفحه‌ی پیش‌نمایش چاپ شود.
- printBlazorByteArray همان کار متد printFromUrl را انجام می‌دهد؛  با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد printFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.


تهیه‌ی متدهایی الحاقی جهت کار ساده‌تر با JsBinaryFilesUtils

پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils فوق، می‌توان با استفاده از کلاس زیر که به همراه متدهایی الحاقی جهت دسترسی به امکانات آن است، کار با متدهای دریافت، نمایش و چاپ فایل‌های باینری را ساده‌تر کرد و از تکرار کدها جلوگیری نمود:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils
{
    public static class JsBinaryFilesUtils
    {
        public static ValueTask<string> CreateBlobUrlAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeAsync<string>("JsBinaryFilesUtils.createBlobUrl", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask DownloadFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string fileName, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadFromUrl", fileName, url);
        }

        public static ValueTask DownloadBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            string fileName, byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadBlazorByteArray",
                    fileName, byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask PrintFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printFromUrl", url);
        }

        public static ValueTask PrintBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printBlazorByteArray", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask ShowUrlInNewTabAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showUrlInNewTab", url);
        }

        public static ValueTask ShowBlazorByteArrayInNewTabAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showBlazorByteArrayInNewTab", byteArray, contentType);
        }
    }
}


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت ارائه‌ی محتوای blob

پس از دریافت فایل PDF به صورت یک blob، با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر و همچنین اشیاء از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
img-src 'self' data: blob:
default-src 'self' blob:
object-src 'self' blob:
در غیراینصورت مرورگر، نمایش یک چنین تصاویر و یا اشیایی را سد خواهد کرد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و نمایش آن در صفحه‌ی جاری

در ادامه کدهای کامل مرتبط با تصویری را که در ابتدای بحث مشاهده کردید، ملاحظه می‌کنید:
@page "/"

@using BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils

@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject HttpClient HttpClient

<h1>Display PDF Files</h1>
<button class="btn btn-info" @onclick="handlePrintPdf">Print PDF</button>
<button class="btn btn-primary ml-2" @onclick="handleShowPdf">Show PDF</button>
<button class="btn btn-success ml-2" @onclick="handleDownloadPdf">Download PDF</button>

@if(!string.IsNullOrWhiteSpace(PdfBlobUrl))
{
    <section class="card mb-5 mt-3">
        <div class="card-header">
            <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <iframe title="PDF Report" width="100%" height="600" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType"></iframe>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using object</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <object data="@PdfBlobUrl" aria-label="PDF Report" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%"></object>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <embed aria-label="PDF Report" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%">
        </div>
    </section>
}

@code
{
    private const string ReportUrl = "/api/Reports/GetPdfReport";
    private const string PdfContentType = "application/pdf";

    private string PdfBlobUrl;

    private async Task handlePrintPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `PrintFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.PrintBlazorByteArrayAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleDownloadPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `DownloadFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.DownloadBlazorByteArrayAsync("report.pdf", byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleShowPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `ReportUrl` as the `src` of the `iframe` directly.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        PdfBlobUrl = await JSRuntime.CreateBlobUrlAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    // Tips:
    // 1- How do I enable/disable the built-in pdf viewer of FireFox
    // https://support.mozilla.org/en-US/kb/disable-built-pdf-viewer-and-use-another-viewer
    // 2- How to configure browsers to use the Adobe PDF plug-in to open PDF files
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/kb/pdf-browser-plugin-configuration.html
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/using/display-pdf-in-browser.html
    // 3- Microsoft Edge is gaining new PDF reader features within the Windows 10 Fall Creator’s Update (version 1709).
}
توضیحات:
- پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils و متدهای الحاقی متناظر با آن، اکنون تنها کافی است با  استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync، فایل PDF ارائه شده‌ی توسط یک اکشن متد را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت و سپس به متدهای چاپ (PrintBlazorByteArrayAsync) و دریافت (DownloadBlazorByteArrayAsync) آن ارسال کنیم.
- در مورد نمایش آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی، وضعیت کمی متفاوت است. ابتدا باید توسط متد CreateBlobUrlAsync، آدرس موقتی این آرایه را در مرورگر تولید کرد و سپس این آدرس را برای مثال به src یک iframe انتساب دهیم تا PDF را با استفاده از امکانات توکار مرورگر، نمایش دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmShowBinaryFiles.zip