اشتراک‌ها
بازنشستگی آکادمی مجازی مایکروسافت (MVA)

برای ساده کردن سفر آموزش فن‌آوری تان، ما در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۹ با جایگزینی آکادمی مجازی مایکروسافت، منابع یادگیری خود را تقویت می‌کنیم. در آن تاریخ، سایت کامل و همه دوره‌ها در حال آرشیو شدن هستند. برای کسب گواهی‌نامه دوره‌های خود، باید تا ۱۰ ژوئن ۲۰۱۹ آنها را به پایان برسانید و مدارک و رونوشت را تا قبل همان زمان دانلود کنید. برای مسیرهای بیشتر یادگیری، (Microsoft Learn) را بررسی کنید. 

بازنشستگی آکادمی مجازی مایکروسافت (MVA)
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت سوم
در قسمت قبل، محیط توسعه نرم افزار مد نظرمان را ایجاد کردیم و توانستیم پروژه پیش فرض Xamarin forms را بیلد کنیم. حالا قصد داریم تا یک مثال ساده را با هم بررسی کنیم و آن را بر روی ویندوز تست کنیم. در قسمت بعدی نیز همین مثال ساده را بر روی Android و در قسمت بعدتر نیز بر روی iOS تست می‌کنیم. پس از اطمینان از اینکه امکان تست برنامه را بر روی هر سه پلتفرم یافته‌اید، بر روی آموزش موارد بیشتری از Xamarin Forms تمرکز می‌کنیم.
برای شروع، Xaml Live را از Visual Studio Marketplace دانلود کنید.
سپس در صورتیکه ابزار git را ندارید، آن را نیز دانلود و نصب کنید و بعد دستور git clone https://github.com/ysmoradi/XamApp را در Command line وارد کنید. دقت کنید پروژه را در جایی Clone نکنید که مسیر فولدر آن طولانی شود. این پروژه، یک پروژه آماده برای تست و تغییر است و ما برای بررسی نحوه اجرا آن در UWP - Android - iOS‌ از آن استفاده می‌کنیم. خود کدها در جلسات بعدتر بررسی خواهند شد. تنها چیزی که الآن اهمیت دارد اطمینان از راه اندازی شدن محیط توسعه نرم افزار شما به بهترین شکل ممکن است.
   
با ساختار پروژه و جزئیات آن در گذر زمان بیشتر آشنا می‌شویم، ولی به صورت کلی این Solution دارای 4 پروژه است:
XamApp - XamApp.Android - XamApp.iOS - XamApp.UWP
- در XamApp، تقریبا تمامی پروژه نوشته می‌شود. این مورد شامل منطق برنامه است که با CSharp نوشته می‌شود و ظاهر برنامه که با XAML نوشته می‌شود. اگر چه که می‌توان ظاهر برنامه را نیز با CSharp زد، انجام این کار به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. در مورد Xaml نیز بعد از راه اندازی این مثال در Windows-Android-iOS صحبت خواهیم کرد.
- XamApp.Android پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های اندرویدی می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش apk را بگیرید و به امکانات پایه Android مانند Activity - Fragment - Android XML - Intent و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. استفاده از این پروژه، مطلب قسمت بعدی این دوره آموزشی است.
- XamApp.iOS پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های iOS ای می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش ipa را بگیرید و به امکانات پایه iOS مانند Delegate - Storyboard و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. در آموزش بعد از آموزش Android، به iOS نیز خواهیم پرداخت.
- XamApp.UWP پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی ویندوز خودتان می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش appxbundle یا msi را بگیرید و به امکانات پایه Windows در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. UWP مخفف Universal windows platform است.

برای شروع پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.iOS را Unload کنید، زیرا در این قسمت با آنها کاری نداریم. همچنین پروژه XamApp.UWP را Set as start up project کنید. 
فقط برای یکبار از منوی Tools در ویژوال استدیو، Options را باز کنید و در قسمت جستجوی آن، عبارت Intellitrace را بنویسید و اگر چیزی پیدا شد، تیک Enable Intellitrace را بردارید تا غیر فعال شود. همچنین مجدد Suppress JIT optimization را جستجو کنید و تیک آن را بزنید تا فعال شود.
دکمه F5 را بزنید و برنامه را اجرا کنید. یک دکمه می‌بینید که Text آن عبارت + است. اگر بر روی آن کلیک کنید، می‌بینید که متن Label بالای آن می‌شود Button tapped 1 time
فایل HelloWorldView.xaml را در فولدر Views در پروژه XamApp، پیدا کنید و نگاهی به کد Label و Button بیاندازید که درون StackLayout هستند و StackLayout خود داخل ContentPage است که در نتیجه صفحه اول ما کل فضایی را که دارد، به StackLayout اختصاص یافته‌است.
    <StackLayout HorizontalOptions="Center" VerticalOptions="Center">
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="+" />
    </StackLayout>
StackLayout نوعی Layout ساده‌است که بسته به تنظیم Orientation اش، می‌تواند Vertical یا Horizontal باشد. آیتم‌های داخل‌اش را که در این مثال Label و Button هستند، یا عمودی یا افقی می‌چیند که پیش فرض‌اش عمودی است. Horizontal Options و Vertical Options اش هم که هر دو Center هستند باعث می‌شود آیتم‌ها دقیقا در وسط StackLayout بنشینند. چون تمامی فضای ContentPage به StackLayout اختصاص یافته‌است، عملا Label و Button در وسط برنامه ظاهر می‌شوند.
Label ما دارای Text ای است که به StepsCount متصل یا Bind شده است ( به کمک Binding StepsCount).
StepsCount عددی است که در ابتدا صفر است و با کلیک دکمه، مقدار آن یکی یکی افزایش می‌یابد. این کد در HelloWorldViewModel.cs و به زبان CSharp نوشته شده‌است. StringFormat نیز در اینجا عملکردی معادل StringFormat در CSharp را دارد.
‌Button دارای Command ای است که به متدی در CSharp به نام IncreaseStepsCount متصل شده‌است.
حال نگاهی به کد CSharp بیندازیم:
    public class HelloWorldViewModel : BitViewModelBase
    {
        public int StepsCount { get; set; }

        public BitDelegateCommand IncreaseStepsCountCommand { get; set; }

        public HelloWorldViewModel()
        {
            IncreaseStepsCountCommand = new BitDelegateCommand(IncreaseStepsCount);
        }

        async Task IncreaseStepsCount()
        {
            StepsCount += 1;
        }
    }
ظاهر برنامه در فایل Xaml ای نوشته شده به نام HelloWorldView.xaml و منطق برنامه در کلاسی است به نام HelloWorldViewModel که این View و ViewModel انتهای نام این دو، از معماری MVVM یا Model - View - View Model می‌آید که در سال 2006~2007 و با معرفی WPF کم کم معروف شد و ما نیز از آن در این مثال داریم استفاده می‌کنیم.
StepsCount که در View به Text آن Label وصل شده بود، در CSharp یک Property از جنس int است. Command ما با نام IncreaseStepsCountCommand به متدی وصل شده‌است که کارش اضافه کردن یکی یکی StepsCount است.

در حالت عادی اگر بخواهید این برنامه را تغییر دهید که مثلا به جای یکی یکی بالا بردن StepsCount، آن را یکی یکی کم کند، ابتدا برنامه را Stop می‌کنید و سپس در Xaml برای Button مربوطه، Text را از + به - تغییر می‌دهید. همچنین کد CSharp را نیز عوض می‌کنید که می‌شود:
StepsCount -= 1
و مجددا F5 را می‌زنید. این روش قطعا خیلی Productive نیست و زمان زیادی را از شما می‌گیرد. شما می‌توانید با Break کردن اجرای برنامه به تغییر کدهای CSharp بپردازید. همچنین بدون Break کردن می‌توانید کدهای Xaml را تغییر دهید و به این روی، خیلی سریع‌تر پروژه را پیش ببرید.
با مشاهده این ویدئو می توانید درک بهتری از عملکرد Edit & continue داشته باشید. دقت کنید که در زمان تغییر ظاهر و منطق، اگر مثلا عدد، تا 17 افزایش داده شده بود برای تست، روی 17 می‌ماند و به صفر بر نمی‌گردد. در واقع کل برنامه Reload نمی‌شود و این تفاوت Edit & continue با Hot reload موجود در سایر ابزارهاست.

همچنین با کوچک و بزرگ کردن برنامه اجرا شده به سایز گوشی‌ها و تبلت‌های مختلف عملا می‌توانید برنامه را در سایزهای مختلف تست کنید. توجه داشته باشید که در Xamarin Forms مقدار دهی به طول و عرض و ... در تمامی پلتفرم‌ها و Device‌ها فارغ از Resolution یکسان است و در همه جا Width=64 عملا به یک سانتی متر اشاره دارد. علاوه بر این بدون اینکه صفحه مانیتور شما Touch باشد، می‌تواند حتی Touch را نیز تست کنید که برای این کار می‌توانید از Simulator استفاده کنید. به این صورت که به جای Local Machine گزینه Simulator را انتخاب می‌کنید.
 

 

برای پابلیش پروژه نیز می‌توانید از آموزش‌های بر روی وب استفاده کنید که شامل ارائه برنامه به استفاده کنندگان با یا بدون Microsoft Store است که از فرمت نه چندان جالب appxbundle استفاده می‌کند و ما از این آموزش عبور می‌کنیم و به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که نسخه بعدی Visual Studio 2017 یعنی 15.9 قابلیت ساختن msix یا Windows installer را نیز دارد که از هر چیزی بهتر است و برای پابلیش بهتر است تا ارائه نسخه Stable بعدی ویژوال استودیو که احتمالا در طی کمتر از یک ماه دیگر ارائه می‌شود، صبر کنید. دقت کنید علاوه بر کامپیوتر، لپ تاپ و تبلت‌های ویندوزی، برنامه‌ی شما بر روی XBox نیز می‌تواند کار کند.

در قسمت بعدی، همین پروژه را بر روی Android نیز اجرا می‌کنیم.

مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

نظرات مطالب
بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core
- توسط httpContextAccessor امکان دسترسی به سشن هم وجود دارد: httpContextAccessor.HttpContext.Session.GetInt32("count").Value 
- متغیر Application مربوط هست به دوران Classics ASP دهه‌ی نود میلادی (حتی پیش از معرفی ASP.NET Web Forms). این متغیر این روزها با یک ConcurrentDictionary که بدون نیاز به قفل گذاری، امکان تهیه یک دیکشنری thread-safe را میسر می‌کند، قابلیت جایگزینی را دارد. یک مثال از کاربرد ConcurrentDictionary (OnlineVisitorsModule.zip برای ASP.NET 4.x و MVC 5.x)
- رویدادهای Session_Start و Session_End و کلا مباحث Global.asax در اصل بهتر است به HTTP Modules تبدیل و refactor شوند. HTTP Modules هم در ASP.NET Core به صورت کامل حذف و با مفهوم جدیدی به نام Middlewares جایگزین شده‌اند. امکان نوشتن Middlewareهای سفارشی هم وجود دارد.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوازدهم - توزیع برنامه
یکی از مشکلاتی را که حین کار با AngularJS 2.0 به کرات شاهدش خواهید بود، کش شدن تک اسکریپت‌های ماژول‌های آن است. برای مثال فایل ts ایی را تغییر می‌دهید؛ به فایل js معادل آن کامپایل می‌شود. چون برنامه ماژولار است و این ماژول پیشتر توسط مرورگر بارگذاری شده‌است، بار دیگر نسبت به دریافت مجدد آن اقدام نمی‌کند. همچنین با ارائه‌ی نگارش RC، دیگر خبری از فایل‌های bundle این مجموعه نیست و اینبار اگر تبادلات شبکه‌ی بین سرور و برنامه را مرور کنید، به چند صد رفت و برگشت، برای دریافت فایل‌های JS کتابخانه‌های مرتبط خواهید رسید که اصلا بهینه نیست. در این قسمت قصد داریم، یک Gulp Task را ایجاد کنیم تا تمام اسکریپت‌های موجود را با هم یکی کرده و توزیع برنامه را ساده‌تر کند؛ به همراه بالا رفتن سرعت کار با این سیستم، بدون نیازی به توزیع تک تک فایل‌های js نهایی، که شاید صدها فایل باشند.


نصب پیشنیازهای کار با Gulp و TypeScript

فایل package.json در قسمت اول این سری معرفی شد. دراینجا قسمت devDependencies آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
"devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.10",
        "gulp": "^3.9.1",
        "path": "^0.12.7",
        "gulp-clean": "^0.3.2",
        "fs": "^0.0.2",
        "gulp-concat": "^2.6.0",
        "gulp-typescript": "^2.13.1",
        "gulp-tsc": "^1.1.5",
        "del": "^2.2.0",
        "gulp-autoprefixer": "^3.1.0",
        "gulp-cssnano": "^2.0.0",
        "gulp-html-replace": "^1.5.4",
        "gulp-htmlmin": "^1.0.5",
        "gulp-uglify": "^1.5.3",
        "merge-stream": "^1.0.0",
        "systemjs-builder": "^0.15.16",
        "typings": "^0.8.1"
    },
به این ترتیب، پس از ذخیره‌ی فایل و یا کلیک راست بر روی نام فایل و انتخاب گزینه‌ی restore packages، وابستگی‌هایی مانند gulp، gulp-typescript و یک سری فشرده ساز CSS و HTML دریافت خواهند شد.
نکته‌ی مهم آن systemjs-builder است. این کتابخانه کار کامپایل systemjs.config.js را به یک تک اسکریپت انجام می‌دهد. به این ترتیب مشکل صدها بار رفت و برگشت به سرور، برای دریافت وابستگی‌های AngularJS 2.0، به طور کامل برطرف می‌شود.


افزودن فایل gulpfile.js به پروژه

یا یک فایل جدید جاوا اسکریپتی را به نام gulpfile.js به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا از منوی project -> add new item نیز می‌توانید گزینه‌ی gulp configuration file را در VS 2015 انتخاب نمائید. محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
var gulp = require("gulp"),
    concat = require("gulp-concat"),
    tsc = require("gulp-typescript"),
    jsMinify = require("gulp-uglify"),
    cssPrefixer = require("gulp-autoprefixer"),
    cssMinify = require("gulp-cssnano"),
    del = require("del"),
    merge = require("merge-stream"),
    minifyHTML = require('gulp-htmlmin'),
    SystemBuilder = require("systemjs-builder");
 
var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
 
gulp.task("clean", () => {
    return del(outFolder);
});
 
gulp.task("shims", () => {
    return gulp.src([
            "node_modules/es6-shim/es6-shim.js",
            "node_modules/zone.js/dist/zone.js",
            "node_modules/reflect-metadata/Reflect.js"
    ])
    .pipe(concat("shims.js"))
    .pipe(jsMinify())
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
});
 
gulp.task("tsc", () => {
    var tsProject = tsc.createProject("./tsconfig.json");
    var tsResult = gulp.src([
         appFolder + "/**/*.ts"
    ])
    .pipe(tsc(tsProject), undefined, tsc.reporter.fullReporter());
 
    return tsResult.js.pipe(gulp.dest("build/"));
});
 
gulp.task("system-build", ["tsc"], () => {
    var builder = new SystemBuilder();
 
    return builder.loadConfig("systemjs.config.js")
        .then(() => builder.buildStatic(appFolder, outFolder + "/js/bundle.js"))
        .then(() => del("build"));
});
 
 
gulp.task("buildAndMinify", ["system-build"], () => {
    var bundle = gulp.src(outFolder + "/js/bundle.js")
        .pipe(jsMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    var css = gulp.src(outFolder + "/css/styles.css")
        .pipe(cssMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    return merge(bundle, css);
}); 
 
gulp.task("favicon", function () {
    return gulp.src("./app/favicon.ico")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("css", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.css")
      .pipe(cssPrefixer())
      .pipe(cssMinify())
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("templates", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.html")
        .pipe(minifyHTML())
        .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("assets", ["templates", "css", "favicon"], function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.png")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
}); 
 
gulp.task("otherScriptsAndStyles", () => {
    gulp.src([
            "jquery/dist/jquery.*js",
            "bootstrap/dist/js/bootstrap*.js"
    ], {
        cwd: "node_modules/**"
    })
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css"
    ]).pipe(cssMinify()).pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/fonts/*.*"
    ]).pipe(gulp.dest(outFolder + "/fonts/"));
}); 
 
//gulp.task("watch.tsc", ["tsc"], function () {
//    return gulp.watch(appFolder + "/**/*.ts", ["tsc"]);
//});
 
//gulp.task("watch", ["watch.tsc"]); 
 
gulp.task("default", [
    "shims",
    "buildAndMinify",
    "assets",
    "otherScriptsAndStyles"
    //,"watch"
]);
توضیحات

در این فایل فرض شده‌است که خروجی نهایی برنامه قرار است در پوشه‌ای به نام wwwroot کپی شود و پوشه‌ی اصلی برنامه، همان پوشه‌ای به نام app، در ریشه‌ی پروژه است.
 var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
سپس در اینجا یک سری task کامپایل و کپی کردن فایل‌ها تهیه شده‌اند:
 1) وظیفه‌ی clean، کار تمیز کردن پوشه‌ی نهایی خروجی برنامه را انجام می‌دهد (حذف تمام فایل‌های آن).
 2) وظیفه‌ی shims، کار بسته بندی، یکی کردن و فشرده کردن سه اسکریپت es6-shim.js، zone.js و Reflect.js را انجام می‌دهد. سپس تک فایل حاصل را به نام shims.js، در پوشه‌ی wwwroot/js کپی می‌کند.
 3) وظیفه‌ی tsc، یکبار دیگر کامپایلر TypeScript را اجرا می‌کند تا مطمئن شویم با آخرین نگارش فایل‌های js برنامه کار می‌کنیم.
 4) وظیفه‌ی system-build، کار پردازش خودکار مداخل فایل systemjs.config.js را انجام می‌دهد. در آخرین نگارش ارائه شده‌ی AngularJS 2.0، بجای ذکر مداخل مورد نیاز آن، این  تک فایل systemjs.config.js را به صفحه پیوست می‌کنیم تا اسکریپت‌های لازم را (چند صد عدد)، به صورت خودکار بارگذاری کند. برای یکی کردن این چند صد عدد اسکریپت، از کتابخانه‌ی SystemBuilder  آن کمک گرفته و کار کامپایل نهایی را انجام می‌دهیم. خروجی تمام این فایل‌ها، به همراه کلیه فایل‌های js حاصل از کامپایل فایل‌های TypeScript برنامه، در فایلی به نام bundle.js کپی شده‌ی در پوشه‌ی wwwroot/js نوشته می‌شود. بنابراین دیگر نیازی نیست تا فایل‌های js پوشه‌ی app و همچنین فایل‌های js وابستگی‌های AngularJS 2.0 را توزیع کنیم. تک فایل bundle.js، حاوی تمام این‌ها است.
 5) وظیفه‌ی buildAndMinify کار اجرای وظیفه‌ی system-bulder را به همراه فشرده سازی تک فایل bundle.js، به عهده دارد. به علاوه اگر در پوشه‌ی css آن نیز فایل styles.css موجود باشد، آن را فشرده می‌کند.
 6) در ادامه یک سری وظیفه‌ی کپی کردن منابع برنامه را مشاهده می‌کنید. مانند favicon که کار کپی کردن این آیکن را به پوشه‌ی wwwroot انجام می‌دهد. وظیفه‌ی css، فایل‌های css موجود در پوشه‌های برنامه را به wwwroot و زیر پوشه‌های آن کپی می‌کند. وظیفه‌ی templates، کار کپی کردن فایل‌های html قالب‌های کامپوننت‌ها را بر عهده دارد. وظیفه‌ی assets، کار کپی کردن فایل‌های png را انجام می‌دهد.
 7) وظیفه‌ی otherScriptsAndStyles یک سری css و js ثالث را به پوشه‌ی wwwroot کپی می‌کند؛ مانند فایل‌های بوت استرپ و جی‌کوئری.
 8) وظیفه‌ی default، کار اجرای تمام این وظایف را با هم به عهده دارد.

اکنون اگر بر روی gulpfile.js کلیک راست کنید، گزینه‌ی task runner explorer ظاهر خواهد شد. آن‌را انتخاب کنید:


بر روی وظیفه‌ی default کلیک راست کرده و آن‌را اجرا کنید. پس از مدتی پوشه‌ی جدید wwwroot ساخته شده و فایل‌های نهایی برنامه به آن کپی می‌شوند.
 

اصلاح فایل index.html و یا Views\Shared\_Layout.cshtml

اکنون که تمام فایل‌های مورد نیاز پروژه در پوشه‌ی wwwroot کپی شده‌اند، نیاز است فایل index.html را به نحو ذیل تغییر داد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/wwwroot/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/wwwroot/app.component.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <script src="~/wwwroot/js/shims.js"></script>
</head>
 
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    <script src="~/wwwroot/js/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bundle.js"></script>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار دیگر خبری از systemjs.config.js و وابستگی‌های آن نیست.
اسکریپت‌های shims که برای مرورگرهای قدیمی‌تر درنظر گرفته شده‌اند، به تک فایل wwwroot/js/shims.js منتقل شده‌اند.
تمام اسکریپت‌های AngularJS 2.0 و وابستگی‌های آن به همراه تمام اسکریپت‌های برنامه‌ی خودمان، به تک فایل wwwroot/js/bundle.js منتقل شده‌اند.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، سرعت آن با قبل قابل مقایسه نیست! اینبار دیگر نه نیازی به بارگذاری تمام وابستگی‌های AngularJS 2.0 به صورت مجزا توسط systemjs.config.js وجود دارد و نه به ازای مشاهده‌ی هر صفحه‌ای، یکبار قرار است فایل js کامپوننت آن بارگذاری شود. تمام این‌ها داخل فایل wwwroot/js/bundle.js قرار گرفته‌اند و تنها یکبار بارگذاری می‌شوند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part12.zip


خلاصه‌ی بحث

با نوشتن یک Gulp Task جدید می‌توان بر اساس فایل systemjs.config.js، تمام اسکریپت‌های دخیل در اجرای برنامه را به صورت خودکار یافته و به صورت یک تک فایل نهایی، بسته بندی و توزیع کرد.
مطالب
آموزش QUnit #3
در قسمت‌های قبلی با مفهوم تست واحد و کتابخانه quint آشنا شدید و مثالی را نیز با هم بررسی کردیم. در ادامه به قابلیت‌های بیشتر این کتابخانه می‌پردازیم.

توابع اعلان نتایج:
qunit سه تابع را جهت اعلان نتایج تست واحد فراهم نموده است
تابع ok:
تابع پایه‌ای تست واحد، دو پارامتر را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و در صورتیکه بررسی نتیجه پارامتر اول برابر true باشد، تست با موفقیت روبرو شده است. پارامتر دوم برای نمایش یک پیام است. در مثال زیر حالت‌های مختلف آن بررسی شده است. مقادیر true، non-empty string به معنی موفقیت و مقادیر false،0،NaN،""،null و undefined به معنی شکست تست می‌باشد. در واقع خروجی تایع ارسالی به اعلان ok یکی از نتایج بالا می‌تواند باشد.
//ok( truthy [, message ] )

test( "ok test", function() {
  ok( true, "true succeeds" );
  ok( "non-empty", "non-empty string succeeds" );
 
  ok( false, "false fails" );
  ok( 0, "0 fails" );
  ok( NaN, "NaN fails" );
  ok( "", "empty string fails" );
  ok( null, "null fails" );
  ok( undefined, "undefined fails" );
});

تابع equal:
این اعلان یک مقایسه ساده بین پارامتر اول و دوم تایع می‌باشد که شرط برابری(==) را بررسی می‌نماید. وقتی مقدار اول و دوم برابر باشند، اعلان موفقیت و در غیر این صورت، تست با شکست رویرو شده و هر دو پارامتر نمایش داده می‌شوند.
//equal( actual, expected [, message ] )

test( "equal test", function() {
  equal( 0, 0, "Zero; equal succeeds" );
  equal( "", 0, "Empty, Zero; equal succeeds" );
  equal( "", "", "Empty, Empty; equal succeeds" );
  equal( 0, 0, "Zero, Zero; equal succeeds" );
 
  equal( "three", 3, "Three, 3; equal fails" );
  equal( null, false, "null, false; equal fails" );
});
زمانی که می‌خواهید مؤکداً شرط === را بررسی نمایید از ()strictEqual استفاده کنید.

تایع deepEqual:
تکمیل شده دو تایع قبل می‌باشد و حتی امکان مقایسه دو شی را نیز با هم دارا است. علاوه بر این، امکان مقایسه NaN، تاریخ، عبارات باقاعده، آرایه‌ها و توابع نیز وجود دارند.
//deepEqual( actual, expected [, message ] )

test( "deepEqual test", function() {
  var obj = { foo: "bar" };
 
  deepEqual( obj, { foo: "bar" }, "Two objects can be the same in value" );
});
در صورتیکه نمی‌خواهید محتوای دو مقدار را با هم مقایسه کنید، از equal استفاده نمایید اما عموما deepEqual انتخاب بهتری می‌باشد.

تست عملیات کاربر:
گاهی لازم است رویداد‌هایی که از عملیات کاربران صدا زده می‌شوند تست شوند. در این موارد با صدا زدن تابع trigger جی‌کوئری، تابع مورد نظر را تست نمایید. به مثال زیر توجه نمایید:
function KeyLogger( target ) {
  if ( !(this instanceof KeyLogger) ) {
    return new KeyLogger( target );
  }
  this.target = target;
  this.log = [];
 
  var self = this;
 
  this.target.off( "keydown" ).on( "keydown", function( event ) {
    self.log.push( event.keyCode );
  });
}
این مثال یک گزارش دهنده است و در صورتیکه کاربر، کلیدی را فشار دهد، کد آن را گزارش می‌دهد و در آرایه log ذخیره می‌نماید. حال لازم است بصورت دستی این رویداد را صدا زده و تایع را تست کنیم. تست را بصورت زیر می‌نویسیم:
test( "keylogger api behavior", function() {
 
  var event,
      $doc = $( document ),
      keys = KeyLogger( $doc );
 
  // trigger event
  event = $.Event( "keydown" );
  event.keyCode = 9;
  $doc.trigger( event );
 
  // verify expected behavior
  equal( keys.log.length, 1, "a key was logged" );
  equal( keys.log[ 0 ], 9, "correct key was logged" );
 
});

برای این کار تابع KeyLogger را با شی document جی کوئری صدا زدیم و نتیجه را در متغییر keys قرار داده‌ایم. بعد رویداد keydown را با کد 9 پرکرده تایع  trigger متغییر doc$ را با مقدار event صدا زده‌ایم که در واقع بصورت دستی، یک رویداد اتفاق افتاده است. در آخر هم با اعلان equal تست واحد را انجام داده‌ایم.

مطالب
JQuery Plugins #1
جی‌کوئری به عنوان مهم‌ترین و پرکاربردترین کتابخانه جاوا اسکریپتی، حالا در اکثر سایت‌های اینترنتی استفاده می‌شود و هر روز به قابلیت‌ها و امکانات آن اضافه می‌گردد. اما بیش از خود این کتابخانه، پلاگین‌های آن است که تحول عظیمی را در طراحی وب سایت‌ها ایجاد نموده است. از انواع اسلایدها، تصاویر، منو‌ها، Tooltip ها، نمودارها، انیمیشن، جداول و هزاران پلاگین دیگر، همه و همه کد‌های جاوا اسکریپتی است که با استفاده از جی کوئری به صورت پلاگین نوشته شده است و امکان استفاده مجدد را به ما می‌دهد.

از کجا شروع کنیم
برای نوشتن پلاگین یک تابع با نام خاصیتی جدید را به jQuery.fn اضافه می‌نماییم.
jQuery.fn.myPlugin = function() {
//محتویات پلاگین را اینجا می‌نویسیم
};
اما، برای اینکه بتوانیم از میانبر $ در پلاگین استفاده نماییم و تداخلی با سایر کتابخانه‌ها نداشته باشد، از الگوی (IIFE (Immediately Invoked Function Expression D به صورت زیر استفاده می‌نماییم:
(function( $ ) {
  $.fn.myPlugin = function() {
  //محتویات پلاگین را اینجا می‌نویسیم
    };
})( jQuery );

محتوای پلاگین
حال می‌توانیم در تابع، کدهای پلاگین خود را بنویسیم. برای دسترسی به شیء پاس داده شده به پلاگین، از کلمه کلیدی this استفاده کرده و لازم نیست از (this)$ استفاده نماییم. در زیر یک پلاگین ساده تهیه شده است که با رفتن ماوس بر روی یک متن، خطی زیر آن می‌کشد:
(function($){
    $.fn.underline= function() {
        this.hover(function(){
            $(this).css( { text-decoration : underline })
        }, function(){
            $(this).css( { text-decoration : none } )
        });
    };
})(jQuery);
 
$("p").underline();
پلاگین بالا مقدار یا شیء ایی را بر نمی‌گرداند؛ اما اگر بخواهیم مقداری را برگردانیم از return استفاده می‌نماییم:
(function( $ ){

  $.fn.maxHeight = function() {
  
    var max = 0;

    this.each(function() {
      max = Math.max( max, $(this).height() );
    });

    return max;
  };
})( jQuery );
var tallest = $('div').maxHeight(); // بیشترین ارتفاع عنصر را برمی گرداند

حفظ خاصیت زنجیره‌ای پلاگین ها
در مثال بالا یک مقدار عددی برگردانده شده است؛ اما برای اینکه بتوانیم بصورت زنجیر وار خروجی پلاگین را به تابع یا هر پالاگین دیگری پاس دهیم از تابع each بصورت زیر استفاده می‌نماییم:
(function( $ ){

  $.fn.lockDimensions = function( type ) {  

    return this.each(function() {

      var $this = $(this);

      if ( !type || type == 'width' ) {
        $this.width( $this.width() );
      }

      if ( !type || type == 'height' ) {
        $this.height( $this.height() );
      }

    });

  };
})( jQuery );
$('div').lockDimensions('width').css('color', 'red');
در پلاگین بالا با از تابع each برای روی this و برگرداندن آن با return برای حفظ خاصیت زنجیره‌ای پلاگین استفاده می‌نماییم. در تابع each می‌بایست از (this)$ برای انجام عملیات بر روی شیء پاس داده شده استفاده کنیم. بدین صورت بعد از صدا زدن پلاگین، دوباره می‌توانیم از هر پلاگین یا تابع جی کوئری دیگری بر روی خروجی استفاده نماییم.

پیش فرض‌ها و تنظیمات
در پلاگین‌های پیشرفته‌تر می‌توانیم تنظیمات پیش فرضی را برای پلاگین در نظر بگیریم و این تنظیمات را به عنوان پارامتر ورودی از کاربر دریافت نماییم. جی کوئری دارای تابعی به نام extend است که امکان گسترش و ترکیب دو شیء را امکان پذیر می‌سازد به مثال زیر توجه نمایید:
(function( $ ){

  $.fn.tooltip = function( options ) {  

    var settings = $.extend( {
      'location'         : 'top',
      'background-color' : 'blue'
    }, options);

    return this.each(function() {        

      // Tooltip plugin code here

    });

  };
})( jQuery );
$('div').tooltip({
  'location' : 'left'
});
در این مثال، شیء settings با دو خاصیت location و background-color تعریف شده که با شیء options که از ورودی پلاگین دریافت نموده‌ایم با استفاده از تابع extend ترکیب شده است. خاصیت‌های که تعیین نشده باشند با مقادیر پیش فرض آن‌ها تکمیل می‌گردد.
ادامه دارد...
مطالب دوره‌ها
آشنایی با مدل برنامه نویسی TAP
تاریخچه‌ی اعمال غیر همزمان در دات نت فریم ورک

دات نت فریم ورک، از زمان ارائه نگارش یک آن، از اعمال غیرهمزمان و API خاص آن پشتیبانی می‌کرده‌است. همچنین این مورد یکی از ویژگی‌های Win32 نیز می‌باشد. نوشتن کدهای همزمان متداول بسیار ساده است. در این نوع کدها هر عملیات خاص، پس از پایان عملیات قبلی انجام می‌شود.
        public string TestNoneAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            return webClient.DownloadString("http://www.google.com");
        }
در این مثال متداول، متد DownloadString به صورت همزمان یا synchronous عمل می‌کند. به این معنا که تا پایان عملیات دریافت اطلاعات از وب، منتظر مانده و ترد جاری را قفل می‌کند. مشکل از جایی آغاز می‌شود که مدت زمان دریافت اطلاعات، طولانی باشد. چون این عملیات در ترد UI در حال انجام است، کل رابط کاربری برنامه تا پایان عملیات نیز قفل شده و دیگر پاسخگوی سایر اعمال رسیده نخواهد بود. در این حالت عموما ویندوز در نوار عنوان برنامه، واژه‌های Not responding را نمایش می‌دهد.
این مورد همچنین در برنامه‌های سمت سرور نیز حائز اهمیت است. با قفل شدن تعداد زیادی ترد در حال اجرا، عملا قدرت پاسخ‌دهی سرور نیز کاهش می‌یابد. بنابراین در این نوع موارد، برنامه‌های چند ریسمانی هرچند در سمت کلاینت ممکن است مفید واقع شوند و برای مثال ترد UI را آزاد کنند، اما اثر آنچنانی بر روی برنامه‌های سمت سرور ندارند. زیرا در آن‌ها می‌توان هزاران ترد را ایجاد کرد که همگی دارای کدهای اصطلاحا blocking باشند. برای حل این مساله استفاده از API غیرهمزمان توصیه می‌شود.
برای نمونه کلاس WebClient توکار دات نت، دارای متدی به نام DownloadStringAsync نیز می‌باشد. این متد به محض فراخوانی، ترد جاری را آزاد می‌کند. به این معنا که فراخوانی آن سبب توقف ترد جاری برای دریافت نتیجه‌ی دریافت اطلاعات از وب نمی‌شود. به این نوع API، یک Asynchronous API گفته می‌شود؛ زیرا با سایر کدهای نوشته شده، هماهنگ و همزمان اجرا نمی‌شود.
هر چند این کد جدید مشکل عدم پاسخ دهی برنامه را برطرف می‌کند، اما مشکل دیگری را به همراه دارد؛ چگونه باید حاصل عملیات آن‌را پس از پایان کار دریافت کرد؟ چگونه باید خطاها و مشکلات احتمالی را مدیریت کرد؟
برای مدیریت این مساله، رخدادی به نام DownloadStringCompleted تعریف شده‌است. روال رویدادگردان آن پس از پایان کار دریافت اطلاعات از وب، فراخوانی می‌گردد.
        public void TestAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            webClient.DownloadStringAsync(new Uri("http://www.google.com"));
            webClient.DownloadStringCompleted += webClientDownloadStringCompleted;
        }

        void webClientDownloadStringCompleted(object sender, DownloadStringCompletedEventArgs e)
        {
            // use e.Result
        }
در اینجا همچنین توسط آرگومان DownloadStringCompletedEventArgs، موفقیت یا شکست عملیات نیز گزارش می‌شود و مقدار e.Result حاصل عملیات است.

مشکل!
ما سادگی یک عملیات همزمان را از دست دادیم. متد TestNoneAsync از لحاظ پیاده سازی و همچنین خواندن و نگهداری آن در طول زمان، بسیار ساده‌تر است از نمونه‌ی TestAsync نوشته شده. در کدهای غیرهمزمان فوق، یک متد ساده، به دو متد مجزا خرد شده‌است و نتیجه‌ی نهایی، درون یک روال رخدادگردان بدست می‌آید.
به این مدل، EAP یا Event based asynchronous pattern نیز گفته می‌شود. EAP در دات نت 2 معرفی شد. روال‌های رخدادگردان در این حالت، در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شوند. اما اگر به حالت اصلی اعمال غیرهمزمان موجود از دات نت یک کوچ کنیم، اینطور نیست. در WinForms و WPF برای به روز رسانی رابط کاربری نیاز است اطلاعات دریافت شده در همان تردی که رابط کاربری ایجاد شده است، تحویل گرفته شده و استفاده شوند. در غیراینصورت استثنایی صادر شده و برنامه خاتمه می‌یابد.


آشنایی با Synchronization Context

ابتدا یک برنامه‌ی WinForms ساده را آغاز کرده و یک دکمه‌ی جدید را به نام btnGetInfo و یک تکست باکس را به نام txtResults، به آن اضافه کنید. سپس کدهای فرم اصلی آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Windows.Forms;

namespace Async02
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void btnGetInfo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var req = (HttpWebRequest)WebRequest.Create("http://www.google.com");
            req.Method = "HEAD";
            req.BeginGetResponse(
                asyncResult =>
                {
                    var resp = (HttpWebResponse)req.EndGetResponse(asyncResult);
                    var headersText = formatHeaders(resp.Headers);
                    txtResults.Text = headersText;
                }, null);
        }

        private string formatHeaders(WebHeaderCollection headers)
        {
            var headerString = headers.Keys.Cast<string>()
                                      .Select(header => string.Format("{0}:{1}", header, headers[header]));
            return string.Join(Environment.NewLine, headerString.ToArray());
        }
    }
}
در اینجا از روش دیگری برای دریافت اطلاعات از وب استفاده کرده‌ایم. با استفاده از امکانات HttpWebRequest، کوئری‌های پیشرفته‌تری را می‌توان تهیه کرد. برای مثال می‌توان نوع متد را به HEAD تنظیم نمود؛ تا صرفا مقادیر هدر آدرس درخواستی از سرور، دریافت شوند.
همچنین در این مثال از متد غیرهمزمان BeginGetResponse نیز استفاده شده‌است. در این نوع API خاص، کار با BeginGetResponse آغاز شده و سپس در callback نهایی توسط EndGetResponse، نتیجه‌ی عملیات به دست می‌آید.
اگر برنامه را اجرا کنید، با استثنای زیر مواجه خواهید شد:
 An exception of type 'System.InvalidOperationException' occurred in System.Windows.Forms.dll but was not handled in user code
Additional information: Cross-thread operation not valid: Control 'txtResults' accessed from a thread other than the thread it was created on.
علت اینجا است که asyncResult دریافتی، در تردی دیگر نسبت به ترد اصلی برنامه که UI را اداره می‌کند، اجرا می‌شود. یکی از راه حل‌های این مشکل و انتقال اطلاعات به ترد اصلی برنامه، استفاده از Synchronization Context است:
        private void btnGetInfo_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var sync = SynchronizationContext.Current;
            var req = (HttpWebRequest)WebRequest.Create("http://www.google.com");
            req.Method = "HEAD";
            req.BeginGetResponse(
                asyncResult =>
                {
                    var resp = (HttpWebResponse)req.EndGetResponse(asyncResult);
                    var headersText = formatHeaders(resp.Headers);
                    sync.Post(delegate { txtResults.Text = headersText; }, null);
                }, null);
        }
SynchronizationContext.Current در اینجا چون در ابتدای متد دریافت اطلاعات اجرا می‌شود، به ترد UI، یا ترد اصلی برنامه اشاره می‌کند. به همین جهت این زمینه را نباید داخل Async callback دریافت کرد؛ زیرا ترد جاری آن، ترد UI مدنظر ما نیست. سپس همانطور که ملاحظه می‌کنید، توسط متد Post آن می‌توان اطلاعات را در زمینه‌ی تردی که SynchronizationContext به آن اشاره می‌کند اجرا کرد.


برای درک بهتر آن، سه break point را پیش از متد BeginGetResponse، داخل  Async calback و داخل delegate متد Post قرار دهید. پس از اجرای برنامه، از منوی دیباگ در VS.NET گزینه‌ی Windows و سپس Threads را انتخاب کنید.
در اینجا همانطور که مشخص است، کد داخل delegate تعریف شده، در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود و نه یکی از Worker threadهای ثانویه.
هر چند استفاده از متدهای تو در تو و lambda syntax، نیاز به تعریف چندین متد جداگانه را برطرف کرده‌است، اما باز هم کد ساده‌ای به نظر نمی‌رسد. در سی شارپ 5، برای مدیریت بهتر تمام مشکلات یاد شده، پشتیبانی توکاری از اعمال غیرهمزمان، به هسته‌ی زبان اضافه شده‌است.


Syntax ابتدایی یک متد Async

در ابتدا کلاس و متد Async زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    public class AsyncExample
    {
        public async Task DoWorkAsync(int parameter)
        {
            await Task.Delay(parameter);
            Console.WriteLine(parameter);
        }
    }
}
شیوه‌ی نگارش آن بر اساس راهنمای نوشتن برنامه‌های Async یا Task asynchronous programming model یا به اختصار TAP است:
- در مدل برنامه نویسی TAP، متدهای غیرهمزمان باید یک Task را بازگشت دهند؛ یا نمونه‌ی جنریک آن‌را. البته کامپایلر، async void را نیز پشتیبانی می‌کند ولی در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد که چرا استفاده از آن مشکل‌زا است و باید از آن پرهیز شود.
- همچنین مطابق TAP، اینگونه متدها باید به پسوند Async ختم شوند تا استفاده کننده در حین کار با Intellisense، بتواند آ‌ن‌ها را از متدهای معمولی سریعتر تشخیص دهد.
- از واژه‌ی کلیدی async نیز استفاده می‌گردد تا کامپایلر از وجود اعمال غیر همزمان مطلع گردد.
- await به کامپایلر می‌گوید، عبارت پس از من، یک وظیفه‌ی غیرهمزمان است و ادامه‌ی کدهای نوشته شده، تنها زمانی باید اجرا شوند که عملیات غیرهمزمان معرفی شده، تکمیل گردد.

در متد DoWorkAsync، ابتدا به اندازه‌‌ای مشخص توقف حاصل شده و سپس سطر بعدی یعنی Console.WriteLine اجرا می‌شود.


یک اشتباه عمومی! استفاده از واژه‌های کلیدی async و await متد شما را async نمی‌کنند.

برخلاف تصور ابتدایی از بکارگیری واژه‌های کلیدی async و await، این کلمات نحوه‌ی اجرای متد شما را async نمی‌کنند. این کلمات صرفا برای تشکیل متدهایی که هم اکنون غیرهمزمان هستند، مفید می‌باشند. برای توضیح بیشتر آن به مثال ذیل دقت کنید:
        public async Task<double> GetNumberAsync()
        {
            var generator = new Random();
            await Task.Delay(generator.Next(1000));

            return generator.NextDouble();
        }
در این متد با استفاده از Task.Delay، انجام یک عملیات طولانی شبیه سازی شده‌است؛ مثلا دریافت یک عدد یا نتیجه از یک وب سرویس. سپس در نهایت، عددی را بازگشت داده است. برای بازگشت یک خروجی double، در اینجا از نمونه‌ی جنریک Task استفاده شده‌است.
در ادامه برای استفاده از آن خواهیم داشت:
        public async Task<double> GetSumAsync()
        {
            var leftOperand = await GetNumberAsync();
            var rightOperand = await GetNumberAsync();

            return leftOperand + rightOperand;
        }
خروجی این متد تنها زمانی بازگشت داده می‌شود که نتایج leftOperand و rightOperand از وب سرویس فرضی، دریافت شده باشند و در اختیار مصرف کننده قرارگیرند. بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید از واژه‌ی کلیدی await جهت تشکیل یک عملیات غیرهمزمان و مدیریت ساده‌تر کدهای نهایی، شبیه به کدهای معمولی همزمان استفاده شده‌است.
در کدهای همزمان متداول، سطر اول ابتدا انجام می‌شود و بعد سطر دوم و الی آخر. با استفاده از واژه‌ی کلیدی await یک چنین عملکردی را با اعمال غیرهمزمان خواهیم داشت. پیش از این برای مدیریت اینگونه اعمال از یک سری callback و یا رخداد استفاده می‌شد. برای مثال ابتدا عملیات همزمانی شروع شده و سپس نتیجه‌ی آن در یک روال رخ‌داد گردان جایی در کدهای برنامه دریافت می‌شد (مانند مثال ابتدای بحث). اکنون تصور کنید که قصد داشتید جمع نهایی حاصل دو عملیات غیرهمزمان را از دو روال رخدادگردان جدا از هم، جمع آوری کرده و بازگشت دهید. هرچند اینکار غیرممکن نیست، اما حاصل کار به طور قطع آنچنان زیبا نبوده و قابلیت نگهداری پایینی دارد. واژه‌ی کلیدی await، انجام اینگونه امور غیرهمزمان را طبیعی و همزمان جلوه می‌دهد. به این ترتیب بهتر می‌توان بر روی منطق و الگوریتم‌های مورد استفاده تمرکز داشت، تا اینکه مدام درگیر مکانیک اعمال غیرهمزمان بود.

امکان استفاده از واژه‌ی کلیدی await در هر جایی از کدها وجود دارد. برای نمونه در مثال زیر، برای ترکیب دو عملیات غیرهمزمان، از await در حین تشکیل عملیات ضرب نهایی، دقیقا در جایی که مقدار متد باید بازگشت داده شود، استفاده شده‌است:
        public async Task<double> GetProductOfSumAsync()
        {
            var leftOperand = GetSumAsync();
            var rightOperand = GetSumAsync();

            return await leftOperand * await rightOperand;
        }
اگر await را از این مثال حذف کنیم، خطای کامپایل زیر را دریافت خواهیم کرد:
 Operator '*' cannot be applied to operands of type 'System.Threading.Tasks.Task<double>' and 'System.Threading.Tasks.Task<double>'
خروجی متد GetSumAsync صرفا یک Task است و نه یک عدد. پس از استفاده از await، عملیات آن انجام شده و بازگشت داده می‌شود.


اگر متد DownloadString همزمان ابتدای بحث را نیز بخواهیم تبدیل به نمونه‌ی async سی‌شارپ 5 کنیم، می‌توان از متد الحاقی جدید آن به نام DownloadStringTaskAsync کمک گرفت:
        public async Task<string> DownloadAsync()
        {
            var webClient = new WebClient();
            return await webClient.DownloadStringTaskAsync("http://www.google.com");
        }
نکته‌ی مهم این کد علاوه بر ساده سازی اعمال غیر همزمان، برای استفاده از نتیجه‌ی نهایی آن، نیازی به SynchronizationContext معرفی شده در تاریخچه‌ی ابتدای بحث نیست. نتیجه‌ی دریافتی از آن در ترد اصلی برنامه تحویل داده شده و به سادگی قابل استفاده است.


سؤال: آیا استفاده از await نیز ترد جاری را قفل می‌کند؟

اگر به کدها دقت کنید، استفاده از await به معنای صبر کردن تا پایان عملیات async است. پس اینطور به نظر می‌رسد که در اینجا نیز ترد اصلی، همانند قبل قفل شده‌است.
        public void TestDownloadAsync()
        {
            Debug.WriteLine("Before DownloadAsync");
            DownloadAsync();
            Debug.WriteLine("After DownloadAsync");
        }
اگر این متد را اجرا کنید (در آن await بکار نرفته)، بلافاصله خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:
 Before DownloadAsync
After DownloadAsync
به این معنا که در اصل، همانند سایر روش‌های async موجود از دات نت یک، در اینجا نیز فراخوانی متد async ترد اصلی را بلافاصله آزاد می‌کند و ترد آن‌را قفل نخواهد کرد. استفاده از await نیز عملکرد کدها را تغییر نمی‌دهد. تنها کامپایلر در پشت صحنه همان کدهای لازم جهت مدیریت روال‌های رخدادگردان و callbackها را تولید می‌کند، به نحوی که صرفا نحوه‌ی کدنویسی ما همزمان به نظر می‌رسد، اما در پشت صحنه، نحوه‌ی اجرای آن غیرهمزمان است.


برنامه‌های Async و نگارش‌های مختلف دات نت

شاید در ابتدا به نظر برسد که قابلیت‌های جدید async و await صرفا متعلق هستند به دات نت 4.5 به بعد؛ اما خیر. اگر کامپایلری را داشته باشید که از این واژه‌های کلیدی را پشتیبانی کند، امکان استفاده از آن‌ها را با دات نت 4 نیز خواهید داشت. برای این منظور تنها کافی است از VS 2012 به بعد استفاده نمائید. سپس در کنسول پاورشل نیوگت دستور ذیل را اجرا نمائید (فقط برای برنامه‌های دات نت 4 البته):
 PM> Install-Package Microsoft.Bcl.Async
این روال متداول VS.NET بوده است تا به امروز. برای مثال اگر VS 2010 را نصب کنید و سپس یک برنامه‌ی دات نت 3.5 را ایجاد کنید، امکان استفاده‌ی کامل از تمام امکانات سی‌شارپ 4، مانند آرگومان‌های نامدار و یا مقادیر پیش فرض آرگومان‌ها را در یک برنامه‌ی دات نت 3.5 نیز خواهید داشت. همین نکته در مورد async نیز صادق است. VS 2012 (یا نگارش‌های جدیدتر) را نصب کنید و سپس یک پروژه‌ی دات نت 4 را آغاز کنید. امکان استفاده از async و await را خواهید داشت. البته در این حالت دسترسی به متدهای الحاقی جدید را مانند DownloadStringTaskAsync نخواهید داشت. برای رفع این مشکل باید بسته‌ی  Microsoft.Bcl.Async را نیز توسط نیوگت نصب کنید.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 20 - کار با فرم‌ها - بخش 8 - استفاده از یک کامپوننت ثالث HTML Editor
در این قسمت می‌خواهیم بجای دریافت اطلاعات توضیحات یک اتاق، توسط یک text area متداول، برای مثال از Quill rich text editor استفاده کنیم. برای این منظور می‌توان از کامپوننت Blazor محصور کننده‌ی آن به نام Blazored TextEditor کمک گرفت.


نصب کامپوننت Blazored TextEditor

ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را با اجرای دستور زیر، به پروژه‌ی Blazor خود اضافه کرد:
dotnet add package Blazored.TextEditor
و همچنین کتابخانه‌ی اصلی quill را نیز در مسیر wwwroot/lib/quill نصب می‌کنیم:
libman install quill --provider unpkg --destination wwwroot/lib/quill
سپس به فایل Pages\_Host.cshtml مراجعه کرده و ابتدا مداخل تعریف فایل‌های CSS آن‌را اضافه می‌کنیم:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/quill/dist/quill.snow.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/quill/dist/quill.bubble.css" rel="stylesheet" />
و در ادامه سه مدخل اسکریپتی زیر را نیز به قسمت پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
 <script src="lib/quill/dist/quill.min.js"></script>
<script src="_content/Blazored.TextEditor/quill-blot-formatter.min.js"></script>
<script src="_content/Blazored.TextEditor/Blazored-BlazorQuill.js"></script>
<script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
اگر برنامه‌ی مورد نظر از نوع Blazor WASM است، این تنظیمات به فایل wwwroot\index.html منتقل می‌شوند.

و در آخر جهت سهولت کار با این کامپوننت می‌توان فضای نام آن‌را به فایل BlazorServer.App\_Imports.razor به صورت زیر اضافه کرد:
@using Blazored.TextEditor


استفاده از کامپوننت Blazored.TextEditor در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor

می‌خواهیم در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor مثال این سری، بجای کامپوننت InputTextArea مورد استفاده، از یک HTML Editor استفاده کنیم:
<div class="form-group">
    <label>Details</label>
    @*<InputTextArea @bind-Value="HotelRoomModel.Details" class="form-control"></InputTextArea>*@
    <BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml">
        <ToolbarContent>
            <select class="ql-header">
                <option selected=""></option>
                <option value="1"></option>
                <option value="2"></option>
                <option value="3"></option>
                <option value="4"></option>
                <option value="5"></option>
            </select>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-bold"></button>
                <button class="ql-italic"></button>
                <button class="ql-underline"></button>
                <button class="ql-strike"></button>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <select class="ql-color"></select>
                <select class="ql-background"></select>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-list" value="ordered"></button>
                <button class="ql-list" value="bullet"></button>
            </span>
            <span class="ql-formats">
                <button class="ql-link"></button>
            </span>
        </ToolbarContent>
        <EditorContent>
        </EditorContent>
    </BlazoredTextEditor>
</div>
- در اینجا قسمت محتوای EditorContent مثال آن‌را خالی کرده‌ایم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تعریف به همراه یک ارجاع به وهله‌ای از آن نیز هست:
<BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml">
به همین جهت نیاز است فیلد متناظر با آن‌را در قسمت کدهای کامپوننت، به صورت زیر تعریف کرد:
@code
{
   private BlazoredTextEditor QuillHtml;
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر می‌رسیم:


برای تغییر اندازه و مقدار placeholder پیش‌فرض آن، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="form-group pb-4" style="height:250px;">
    <label>Details</label>
    <BlazoredTextEditor @ref="@QuillHtml" Placeholder="Please enter the room's detail">


تنظیم و دریافت متن نمایشی HTML Editor

مطابق مستندات این کامپوننت، روش تنظیم متن نمایشی آن، به کمک متد LoadHTMLContent است. به همین جهت متد زیر را به کدهای کامپوننت جاری اضافه می‌کنیم:
    private async Task SetHTMLAsync()
    {
        if(!string.IsNullOrEmpty(HotelRoomModel.Details))
        {
            await QuillHtml.LoadHTMLContent(HotelRoomModel.Details);
        }
    }
بنابراین روش متداول two-way binding در اینجا کار نمی‌کند و باید متن این ادیتور را به نحو فوق تنظیم کرد و برای مثال در زمان بارگذاری اولیه‌ی این کامپوننت و در حالت ویرایش، متن دریافتی از بانک اطلاعاتی را به ادیتور فوق ارسال نمود:
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        if (Id.HasValue)
        {
            // Update Mode
            Title = "Update";
            HotelRoomModel = await HotelRoomService.GetHotelRoomAsync(Id.Value);
            await SetHTMLAsync();
        }

        // ... 
    }
و یا در زمان ثبت اولیه و یا حتی در حالت ویرایش اطلاعات در متد HandleHotelRoomUpsert، با استفاده از متد GetHTML آن، خاصیت HotelRoomModel.Details را مقدار دهی اولیه کرد:
    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
       // ...

       // Create Mode
       HotelRoomModel.Details = await QuillHtml.GetHTML();

       // ...
    }

مشکل! ادیتور در زمان ویرایش یک رکورد، اطلاعات پیشین را نمایش نمی‌دهد!

پس از اعمال تغییرات فوق، برنامه را اجرا می‌کنیم. سپس یک اتاق جدید را اضافه کرده و در لیست نمایش اتاق‌ها، گزینه‌ی ویرایش آن‌را انتخاب می‌کنیم. در این حالت هرچند کار مقدار دهی HotelRoomModel.Details در زمان ثبت اطلاعات انجام شده، اما ... در زمان ویرایش چیزی نمایش داده نمی‌شود و تغییراتی را که به متد رویدادگردان OnInitializedAsync اضافه کرده‌ایم، عمل نمی‌کنند.
در این مورد در قسمت بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها توضیحاتی ابتدایی ارائه شد:
«رویدادهای OnAfterRender و OnAfterRenderAsync

پس از هر بار رندر کامپوننت، این متدها فراخوانی می‌شوند. در این مرحله کار بارگذاری کامپوننت، دریافت اطلاعات و نمایش آن‌ها به پایان رسیده‌است. یکی از کاربردهای آن، آغاز کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی است که برای کار، نیاز به DOM را دارند؛ مانند نمایش یک modal بوت استرپی.»

بنابراین در این حالت خاص که ادیتور جاوا اسکریپتی مورد استفاده، پس از رندر کامل UI نمایش داده می‌شود، قرار دادن متد SetHTML در روال رویدادگردان OnInitializedAsync کار نخواهد کرد و باید آن‌را به روال رویدادگردان OnAfterRender انتقال دهیم:
protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
{
   await SetHTMLAsync();
}
پس از این تغییرات هم باز متن وارد شده‌ی در قسمت توضیحات، در حالت ویرایش نمایش داده نمی‌شود! علت آن‌را نیز در مطلب بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها بررسی کردیم: «یک نکته: هر تغییری که در مقادیر فیلدها در این رویدادها صورت گیرند، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در مرحله‌ی آخر رندر UI قرار دارند.» به همین جهت نیاز به فراخوانی دستی StateHasChanged وجود دارد:
    private async Task SetHTMLAsync()
    {
        if(!string.IsNullOrEmpty(HotelRoomModel.Details))
        {
            await QuillHtml.LoadHTMLContent(HotelRoomModel.Details);
            StateHasChanged();
        }
    }


مشکل! اگر در این حالت سعی کنیم متنی را در ادیتور وارد کنیم، میسر نیست و همچنین CPU Usage سیستم به 100 درصد رسیده‌است!

علت اینجا است که فراخوانی StateHasChanged، هر چند سبب رندر مجدد UI می‌شود، اما چون در پایان کار رندر قرار داریم، یک حلقه‌ی بی‌نهایت را سبب خواهد شد. به همین جهت باید در متد OnAfterRenderAsync، بر اساس پارامتر firstRender، از رندرهای بعدی جلوگیری کرد:
    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (!firstRender)
        {
            return;
        }

        while (true)
        {
            try
            {
                await SetHTMLAsync();
                break;
            }
            catch
            {
                await Task.Delay(100); // Quill needs some time to load
            }
        }
    }
در اینجا هم مدیریت firstRender را مشاهده می‌کنید، تا دیگر یک حلقه‌ی بی‌نهایت رخ ندهد و هم حلقه‌ای را جهت منتظر ماندن تا بارگذاری کامل Quill در این مثال. این افزونه‌ی جاوا اسکریپتی، حتی پس از پایان رندر کامپوننت هم نیاز به مدت زمانی دارد تا بتواند کامل بارگذاری شده و قابل استفاده شود.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-20.zip