مطالب
Angular CLI - قسمت دوم - ایجاد یک برنامه‌ی جدید
اولین کاری را که می‌توان پس از نصب Angular CLI انجام داد، ایجاد یک برنامه‌ی جدید است و نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل بررسی کردیم. در ادامه می‌خواهیم به پارامترهای بیشتر مرتبط با آن و همچنین نحوه‌ی سفارشی سازی ایجاد برنامه‌های جدید بپردازیم.


ایجاد برنامه‌های جدید توسط Angular CLI

دستور خط فرمان ابتدایی ایجاد یک برنامه‌ی جدید توسط Angular CLI به صورت ذیل است
> ng new my-app
در اینجا ng همان Angular CLI است. new عملی است که قرار است رخ دهد و my-app یک نام دلخواه می‌باشد.
پس از اجرای این دستور، برنامه‌ی جدید ایجاد شده، در پوشه‌ی جدید my-app قرار می‌گیرد.

گزینه‌ی دیگر این دستور، استفاده از پرچم dry-run است:
> ng new my-app --dry-run
کار این پرچم صرفا گزارش دادن جزئیات عملیات ng new است؛ بدون اینکه فایلی را تولید کند. به این ترتیب می‌توان برآوردی را از فایل‌های تولید شده‌ی توسط فرامین ng، پیش از تولید واقعی آن‌ها، مشاهده کرد. برای مثال:
>ng new my-app --dry-run
installing ng
You specified the dry-run flag, so no changes will be written.
  create .editorconfig
  create README.md
  create src\app\app.component.css
  create src\app\app.component.html
.
.
.
Project 'my-app' successfully created.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در ابتدای کار پیامی را مبنی بر عدم نوشته شدن این فایل‌ها بر روی فایل سیستم، ارائه داده‌است.

گزینه‌ی دیگر دستور ng new را که در قسمت قبل ملاحظه کردید:
> ng new my-app --skip-install
کار پرچم skip-install عدم فراخوانی خودکار دستور npm install است که سبب خواهد شد، برنامه بدون نصب وابستگی‌های npm آن، با سرعت هرچه بیشتر، ایجاد شود. از این گزینه می‌توان جهت مشاهده‌ی ساختار فایل‌های تولیدی استفاده کرد و در نهایت در این حالت باید دستور npm install را به صورت دستی فراخوانی کرد. پرچم dry-run نیز skip-install را به صورت ضمنی به همراه دارد.

برای مشاهده‌ی سایر پرچم‌های مرتبط با دستور ng new می‌توان از پرچم help استفاده کرد:
> ng new --help


بررسی فایل angular-cli.json.

فایل angular-cli.json‌. حاوی تنظیمات Angular CLI است.
در ابتدای این فایل، نام برنامه‌ی جدید را مشاهده می‌کنید. این نام، همانی است که توسط دستور ng new my-app تعیین گردید.
"project": {
      "name": "my-app"
  },
سپس محل پوشه‌ی source برنامه و همچنین خروجی نهایی آن، مشخص می‌شوند:
"apps": [
{
   "root": "src",
   "outDir": "dist",

یکی از تنظیمات مهم این فایل، مقدار prefix است:
"prefix": "app",
از این مقدار برای تنظیم مقدار prefix تمام کامپوننت‌ها و دایرکتیوهای تولیدی توسط Angular CLI استفاده می‌شود. برای مثال اگر به فایل src\app\app.component.ts دقت کنید:
@Component({
  selector: 'app-root',
نام selector آن با app- شروع شده‌است که این app، از مقدار prefix فایل angular-cli.json‌. دریافت شده‌است.
تغییر این مقدار صرفا بر روی کامپوننت‌های جدید تولید شده‌ی توسط Angular CLI تاثیرگذار خواهند بود. اگر می‌خواهید در ابتدای کار تولید یک برنامه، این مقدار را مشخص کنید، می‌توان از پرچم prefix استفاده کرد و در صورت عدم ذکر آن، مقدار پیش فرض app برای آن درنظر گرفته می‌شود:
> ng new my-project --skip-install --prefix myCompany


عدم ایجاد مخزن Git به همراه ng new

با صدور فرمان ng new، کار ایجاد یک مخزن Git نیز به صورت خودکار انجام خواهد شد. برای نمونه اگر خواستید برنامه‌ای را بدون نصب وابستگی‌ها، بدون ایجاد تست‌ها و بدون ایجاد مخزن git آن تولید کنید، می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
> ng new my-project --skip-install --skip-git --skip-tests --skip-commit


استفاده‌ی از sass بجای css توسط Angular CLI

سیستم Build همراه با Angular CLI مبتنی بر webpack است و به خوبی قابلیت پردازش فایل‌های sass را نیز دارا است. اگر خواستید حالت پیش فرض تولید فایل‌های css این ابزار را که در فایل angular-cli.json‌. نمونه‌ای از آن ذکر شده‌است، به همراه فایل‌هایی مانند app.component.css، به sass تغییر دهید:
"styles": [
     "styles.css"
],

"defaults": {
   "styleExt": "css",
   "component": {}
  }
تنها کافی است پرچم style را با sass مقدار دهی کرد که حالت پیش فرض آن css است:
> ng new my-project --skip-install --style sass
با ذکر این پرچم، تغییرات فایل angular-cli.json‌  به صورت ذیل خواهند بود:
"styles": [
    "styles.sass"
],
"defaults": {
   "styleExt": "sass",
   "component": {}
}
و حتی کامپوننت src\app\app.component.ts نیز به همراه شیوه‌نامه‌ای از نوع sass که در حین ارائه نهایی توسط webpack به صورت خودکار پردازش می‌شود (بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری)، مقدار دهی شده‌است:
@Component({
    selector: 'app-root',
    templateUrl: './app.component.html',
    styleUrls: ['./app.component.sass']
})
و یا حتی اگر علاقمند به استفاده‌ی از less باشید نیز می‌توان پرچم style less-- را استفاده نمود.


انجام تنظیمات مسیریابی پیش فرض پروژه جدید توسط Angular CLI

حالت پیش فرض تولید برنامه‌های جدید Angular CLI به همراه تنظیمات مسیریابی آن نیست. اگر علاقمند هستید تا مبحث مسیریابی را خلاصه کرده و به سرعت تنظیمات ابتدایی مسیریابی را توسط این ابزار تولید کنید، می‌توان پرچم routing را نیز در اینجا ذکر کرد:
> ng new my-project --skip-install --routing
در این حالت اگر به پوشه‌ی src\app مراجعه کنید، فایل جدید app-routing.module.ts را نیز مشاهده خواهید کرد که AppRoutingModule پیش فرضی در آن تنظیم شده‌است و آماده‌ی استفاده می‌باشد.
const routes: Routes = [
  {
     path: '',
     children: []
  }
];
همچنین فایل app.module.ts را نیز اندکی تغییر داده و این AppRoutingModule جدید را نیز به آن معرفی کرده‌است.
imports: [
   BrowserModule,
   FormsModule,
   HttpModule,
   AppRoutingModule
],
به این ترتیب ارتباطات ابتدایی مورد نیاز سیستم مسیریابی برقرار شده و قابل استفاده‌است. بنابراین ذکر پرچم routing می‌تواند یکی از پرچم‌های اصلی ایجاد برنامه‌های جدید مبتنی بر Angular CLI باشد.


اجرای ابتدایی یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI

پس از انتخاب پرچم‌های مناسب جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI و همچنین نصب وابستگی‌های آن‌ها و یا عدم ذکر پرچم skip-install، اکنون نوبت به اجرای این پروژه‌است. به همین جهت از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پوشه‌ی برنامه‌ی جدید ایجاد شده، وارد شوید. سپس دستور ذیل را صادر کنید:
>ng serve -o
در اینجا o- به معنای open است؛ یا گشودن آن در یک مرورگر. به این ترتیب کار کامپایل برنامه صورت گرفته و توسط مرورگر پیش‌فرض سیستم به صورت خودکار باز خواهد شد. آدرس پیش فرض آن نیز به صورت ذیل است:
 http://localhost:4200/


نکته‌ی جالب این وب سرور در این است که تغییرات شما را به صورت خودکار دنبال کرده و بلافاصله ارائه می‌دهد. برای مثال فایل src\app\app.component.html را گشوده و به صورت ذیل تغییر دهید:
 <h1>
Test
  {{title}}
</h1>
پس از ذخیره‌ی آن، بلافاصله خروجی نهایی را در مرورگر خواهید دید.


تغییر پیش فرض‌های عمومی Angular CLI

تا اینجا مشاهده کردیم که اگر بخواهیم مقدار prefix پیش فرض را که به app تنظیم شده‌است به myCompany تغییر دهیم، یا می‌توان از پرچم prefix در ابتدای کار فراخوانی دستور ng new استفاده کرد و یا می‌توان فایل angular-cli.json. را نیز دستی ویرایش نمود. برای تغییر عمومی و سراسری مقدار پیش فرض app می‌توان از دستور ng set استفاده کرد:
>ng set apps.prefix myCompany
>ng set apps.prefix myCompany -g
دستور اول فایل angular-cli.json. پروژه‌ی جاری را ویرایش می‌کند و دستور دوم، فایل angular-cli.json سراسری Angular CLI را مقدار دهی خواهد کرد (با توجه به سوئیچ g- آن). البته بدیهی است ویرایشگرهای امروزی به خوبی قابلیت ویرایش فایل‌های json را ارائه می‌دهند و شاید نیازی به استفاده‌ی از این دستورات،‌حداقل برای اعمال تغییرات محلی نباشد.
و یا اگر بخواهید نوع شیوه‌نامه‌ی مورد استفاده را ویرایش کنید، می‌توان از یکی از دو دستور ذیل استفاده کرد (اولی محلی است و دومی عمومی):
>ng set defaults.styleExt sass
>ng set defaults.styleExt sass -g


اجرای امکانات Linting پروژه‌های مبتنی بر Angular CLI

برای بررسی کیفیت کدهای نوشته شده، می‌توان از امکانات Linting استفاده کرد. برای این منظور تنها کافی است دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا نمود:
> ng lint
برای مشاهده‌ی تمام گزینه‌های آن دستور زیر را صادر کنید:
> ng lint --help
اگر علاقمند هستید تا خروجی این ابزار، با رنگ‌های بهتری نمایش داده شوند، می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
> ng lint --format stylish
به علاوه این ابزار قابلیت رفع مشکلات را با اعمال تغییراتی در کدهای موجود نیز به همراه دارد:
>ng lint --fix
برای این منظور می‌توان از پرچم fix آن استفاده کرد.

یک مثال: فایل src\app\app.component.ts‌  را باز کنید و به عمد تعدادی مشکل را در آن ایجاد نمائید. برای نمونه دو سطر ابتدایی آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
import { Component } from '@angular/core'
let number = 10;
اکنون اگر ng lint را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
>ng lint --format stylish

/src/app/app.component.ts[3, 5]: Identifier 'number' is never reassigned; use 'const' instead of 'let'.
/src/app/app.component.ts[1, 42]: Missing semicolon

Lint errors found in the listed files.
عنوان می‌کند که بهتر است number به صورت یک const تعریف شود و همچنین یک سمی‌کالن در سطر اول فراموش شده‌است.
اکنون اگر دستور ng lint --fix را فراخوانی کنیم، تغییرات ذیل به فایل src\app\app.component.ts اعمال خواهند شد:
import { Component } from '@angular/core';
const number = 10;
به صورت خودکار، به سطر اول، یک سمی‌کالن را اضافه کرده و همچنین سطر دوم را نیز به const تبدیل کرده‌است.
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت اول
 آشنایی

این قسمت از مقاله به ایده اصلی برنامه نویسی تابعی و دلیل وجودی آن خواهد پرداخت. هیچ شکی نیست که بزرگترین چالش در توسعه نرم افزار‌های بزرگ، پیچیدگی آن است. تغییرات همیش اجتناب ناپذیر هستند. به خصوص زمانی که صحبت از پیاده سازی امکان جدیدی باشد، پیچیدگی اضافه خواهد شد. در نتیجه منجر به سخت شدن فهمیدن کد می‌شود، زمان توسعه را بالاتر می‌برد و باگ‌های ناخواسته را به وجود خواهد آورد. همچنین تغییر هر چیزی در دنیای نرم افزار بدون به وجود آوردن رفتار‌های ناخواسته و یا اثرات جانبی، تقریبا غیر ممکن است. در نهایت همه این موارد می‌توانند سرعت توسعه را پایین برده و حتی باعث شکست پروژه‌های نرم افزاری شوند. سبک‌های کد نویسی دستوری (Imperative) مانند برنامه نویسی شیء گرا، میتوانند به کاهش این پیچیدگی‌ها تا حد خوبی کمک کنند. البته در صورتیکه به طور صحیحی پیاده شوند. در واقع با ایجاد Abstraction در این مدل برنامه نویسی، پیچیدگی‌ها را مخفی میکنیم.


سیر تکاملی الگو‌های برنامه نویسی


برنامه نویسی شیء گرا در خون برنامه نویس‌های سی شارپ جاری است؛ ما معمولا ساعت‌ها درباره اینکه چگونه میتوانیم با استفاده از ارث بری و ترتیب پیاده کلاس‌ها، یک هدف خاص برسیم، بر روی کپسوله سازی تمرکز میکنیم و انتزاع (Abstraction) و چند ریختی ( Polymorphism ) را برای تغییر وضعیت برنامه استفاده میکنیم. در این مدل همیشه احتمال این وجود دارد که چند ترد به صورت همزمان به یک ناحیه از حافظه دسترسی داشته باشند و تغییری در آن به وجود بیاورند و باعث به وجود آمدن شرایط Race Condition شوند. البته همگی به خوبی میدانیم که میتوانیم یک برنامه‌ی کاملا Thread-Safe هم داشته باشیم که به خوبی مباحث همزمانی و همروندی را مدیریت کند؛ اما یک مساله اساسی در مورد کارآیی باقی می‌ماند. گرچه Parallelism به ما کمک میکند که کارآیی برنامه خود را افزایش دهیم، اما refactor کردن کد‌های موجود، به حالت موازی، کاری سخت و پردردسر خواهد بود.


راهکار چیست؟

برنامه نویسی تابعی، یک الگوی برنامه نویسی است که از یک ایده قدیمی (قبل از اولین کامپیوتر‌ها !) برگرفته شده‌است؛ زمانیکه دو ریاضیدان، یک تئوری به نام  lambda calculus را معرفی کردند، که یک چارچوب محاسباتی می‌باشد؛ عملیاتی ریاضی را انجام می‌دهد و نتیجه را محاسبه میکند، بدون اینکه تغییری را در وضعیت داده‌ها و وضعیت، به وجود بیاورد. با این کار، فهمیدن کد‌ها آسانتر خواهد بود و اثرات جانبی را کمتر خواهد کرد، همچین نوشتن تست‌ها ساده‌تر خواهند شد.


زبان‌های تابعی

جالب است اگر زبان‌های برنامه نویسی را که از برنامه نویسی تابعی پشتیبانی میکنند، بررسی کنیم، مانند Lisp , Clojure, Erlang, Haskel، هر کدام از این زبان‌ها جنبه‌های مختلفی از برنامه نویسی تابعی را پوشش میدهند. #F یک عضو از خانواده ML می‌باشد که بر روی دات نت فریمورک در سال 2002 پیاده سازی شده. ولی جالب است بدانید بیشتر زبان‌های همه کاره مانند #C به اندازه کافی انعطاف پذیر هستند تا بتوان الگوهای مختلفی را توسط آن‌ها پیاده کرد. از آنجایی که اکثرا ما از #C برای توسعه نرم افزارهایمان استفاده میکنیم، ترکیب ایده‌های برنامه نویسی تابعی میتواند راهکار جالبی برای حل مشکلات ما باشد.


مفاهیم پایه ای

قبلا درباره توابع ریاضی صحت کردیم. در زبان‌های برنامه نویسی هم ایده همان است؛ ورودی‌های مشخص و خروجی مورد انتظار، بدون تغییری در حالت برنامه. به این مفاهیم شفافیت و صداقت توابع میگوییم که در ادامه با آن بیشتر آشنا میشویم. به این نکته توجه داشته باشید که منظور از تابع در #C فقط Method نیست؛ Func , Action , Delegate هم نوعی تابع هستند.


شفافیت توابع (Referential Transparency)

به طور ساده با نگاه کردن به ورودی‌های تابع و نام آن‌ها باید بتوانیم کاری را که انجام میدهد، حدس بزنیم. یعنی یک تابع باید بر اساس ورودی‌های آن کاری را انجام دهد و نباید یک پارامتر Global آن را تحت تاثیر قرار دهد. پارامتر‌های Global میتوانند یک Property در سطح یک کلاس باشند، یا یک شیء که وضعیت آن تحت کنترل تابع نیست؛ مانند شی DateTime. به مثال زیر توجه کنید:
public int CalculateElapsedDays(DateTime from)
{
   DateTime now = DateTime.Now;
   return (now - from).Days;
}
این تابع شفاف نیست. چرا؟ چون امروز، یک خروجی را میدهد و فردا یک خروجی دیگر را! به بیان دیگر وابسته به یک شیء سراسری DateTime.Now است.
آیا میتوانید این تابع را شفاف کنیم؟ بله!
چطور؟ به سادگی! با تغییر پارامتر‌های ورودی:
 public static int CalculateElapsedDays(DateTime from, DateTime now) => (now - from).Days;
در مثال بالا، ما وابستگی به یک شیء سراسری را از بین بردیم.


صداقت توابع (Function Honesty)

صداقت یک تابع یعنی یک تابع باید همه اطلاعات مربوط به ورودی‌ها و خروجی‌ها را پوشش دهد. به این مثال دقت کنید:
public int Divide(int numerator, int denominator)
{
   return numerator / denominator;
}
آیا این تابع شفاف است؟ بله.
آیا این همه مواردی را که از آن انتظار داریم پوشش میدهد؟ احتمالا خیر!

اگر دو عدد صحیح را به این تابع بفرستیم، احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد. اما همانطور که حدس میزنید اگر پارامتر دوم 0 باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
var result = Divide(1,0);
قطعا خطای Divide By Zero را خواهیم گرفت. امضای این تابع به ما اطلاعاتی درباره خطاهای احتمالی نمی‌دهد.

چگونه مشکل را حل کنیم؟ تایپ ورودی را به شکل زیر تغییر دهیم:
public static int Divide(int numerator, NonZeroInt denominator)
{
   return numerator / denominator.Value;
}
NonZeroInt یک نوع ورودی اختصاصی است که خودمان طراحی کرده‌ایم که تمام مقادیر را به جز صفر، قبول میکند.

به طور کلی تمرین زیادی لازم داریم تا بتوانیم با این مفاهیم به طور عمیق آشنا شویم. در این مقاله قصد دارم جنبه‌های ابتدایی برنامه نویسی تابعی مانند  Functions as first class values ، High Order Functions و Pure Functions را مورد بررسی قرار دهم.

Functions as first-class values

ترجمه فارسی این کلمه ما را از معنی اصلی آن خیلی دور می‌کند؛ احتمالا یک ترجمه ساد‌ه‌ی آم میتواند «تابع، ارزش اولیه کلاس» باشد!
وقتی توابع first-class values باشند، یعنی می‌توانند به عنوان ورودی سایر توابع استفاده شوند، می‌توانند به یک متغیر انتساب داده شوند، دقیقا مثل یک مقدار. برای مثال:
Func<int, bool> isMod2 = x => x % 2 == 0;
var list = Enumerable.Range(1, 10);
var evenNumbers = list.Where(isMod2);
در این مثال، تابع، First-class value می‌باشد؛ چون شما می‌توانید آن را به یک متغیر نسبت دهید و به عنوان ورودی به تابع بعدی بدهید. در مدل برنامه نویسی تابعی، تلقی شدن توابع به عنوان مقدار، ضروری است. چون به ما امکان تعریف توابع High-Order را میدهد.


High-Order Functions (HOF)

توابع مرتبه بالا! یک یا چند تابع را به عنوان ورودی می‌گیرند و یک تابع را به عنوان نتیجه بر میگرداند. در مثال بالا Extension Method ، Where یک تابع High-Order می‌باشد.
پیاده سازی Where احتمالا به شکل زیر می‌باشد:
public static IEnumerable<T> Where<T>(this IEnumerable<T> ts, Func<T, bool> predicate)
{
   foreach (T t in ts)
      if (predicate(t))
         yield return t;
}
1. وظیفه چرخیدن روی آیتم‌های لیست، مربوط به Where می‌باشد.
2. ملاک تشخیص اینکه چه آیتم‌هایی در لیست باید وجود داشته باشند، به عهده متدی می‌باشد که آن را فراخوانی میکند.

در این مثال، تابع Where، تابع ورودی را به ازای هر المان، در لیست فراخوانی میکند. این تابع می‌تواند طوری طراحی شود که تابع ورودی را به صورت شرطی اعمال کند. آزمایش این حالت به عهده شما می‌باشد. اما به صورت کلی انتظار می‌رود که قدرت توابع High-Order را درک کرده باشید.


Pure Functions

توابع خالص در واقع توابع ریاضی هستند که دو مفهوم ابتدایی که قبلا درباره آن‌ها صحبت کردیم را دنبال می‌کنند؛ شفافیت و صداقت توابع. توابع خالص نباید هیچوقت اثر جانبی (side effect) ای داشته باشند. این یعنی نباید یک global state را تغییر دهند و یا از آن‌ها به عنوان پارامتر ورودی استفاده کنند. توابع خالص به راحتی قابل تست شدن هستند. چون به ازای یک ورودی، یک خروجی ثابت را بر میگردانند. ترتیب محاسبات اهمیتی ندارد! این‌ها بازیگران اصلی یک برنامه تابعی می‌باشد که می‌توانند برای اجرای موازی، محاسبه متاخر ( Lazy Evaluation ) و کش کردن ( memoization ) استفاده شوند.

در ادامه این سری مقالات، به پیاده سازی‌ها و الگوهای رایج برنامه نویسی تابعی با #C بیشتر خواهیم پرداخت.
اشتراک‌ها
شش زبان برنامه نویسی برتر در حوزه پروژه های اینترنت اشیاء

Looking for a programming language to use for IoT projects? Having difficulty deciding which to choose? Selecting a language for IoT projects is as difficult as selecting a hardware platform. Here are top 6 programming languages that are best for IoT projects. 

شش زبان برنامه نویسی برتر در حوزه پروژه های اینترنت اشیاء
مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش سوم
در این بخش به دو Function از Analytic Function‌ها (توابع تحلیلی)، یعنی Lead Function و  LAG Function می پردازیم.
قبل از اینکه به توابع ذکرشده بپردازیم، باید عرض کنم، شرح عملکرد اینگونه توابع کمی مشکل می‌باشد، بنابراین با ذکر مثال و توضیح آنها،سعی می‌کنیم،قابلیت هریک را بررسی و درک نماییم. 
  • Lead Function:
       این فانکشن در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر بعدی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،   
       Syntax تابع فوق بصورت زیر است:
LEAD ( scalar_expression [ ,offset ] , [ default ] ) 
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
شرح Syntax:
  1. Scalar_expression: در Scalar_expression، نام یک فیلد یا ستون درج می‌شود، و مقدار برگشتی فیلد مورد نظر، به مقدار تعیین شده offset نیز بستگی دارد. خروجی Scalar_expression فقط یک مقدار است.
  2. offset: منظور از Offset در این Syntax همانند عملکرد Offset در Syntax مربوط به Over می‌باشد. یعنی هر عددی برای offset در نظر گرفته شود، بیانگر نقطه آغازین سطر بعدی یا قبلی نسبت به سطر جاری است. به بیان دیگر، عدد تعیین شده در Offset به Sql server می‌فهماند چه تعداد سطر را در محاسبه در نظر نگیرد.
  3. Default: زمانی که برای Offset مقداری را تعیین می‌نمایید، SQL Server به تعداد تعیین شده در Offset، سطر‌ها را در نظر نمی‌گیرد، بنابراین مقدار خروجی Scalar_expression بطور پیش فرض Null در نظر گرفته می‌شود، چنانچه بخواهید، مقداری غیر از Null درج نمایید، می‌توانید مقدار دلخواه را در قسمت Default وارد کنید.
  4. (OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause : در بخش اول بطور کامل توضیح داده شده است.
     برای درک بهتر Lead Function چند مثال را بررسی می‌نماییم:
     ابتدا Script زیر را اجرا می‌نماییم، که شامل ایجاد یک جدول و درج 18 رکورد در آن:
Create Table TestLead_LAG
(SalesOrderID int not null,
 SalesOrderDetailID int not null ,
 OrderQty smallint not null);
 GO
Insert Into TestLead_LAG 
       Values (43662,49,1),(43662,50,3),(43662,51,1),
          (43663,52,1),(43664,53,1),(43664,54,1),
  (43667,77,3),(43667,78,1),(43667,79,1),
  (43667,80,1),(43668,81,3),(43669,110,1),
  (43670,111,1),(43670,112,2),(43670,113,2),
  (43670,114,1),(43671,115,1),(43671,116,2)
مثال:قصد داریم در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد دیگری به نام LeadValue نمایش دهیم، بنابراین Script زیر را ایجاد می‌کنیم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

     مطابق شکل، براحتی واضح است، که در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد LeadValue درج و نمایش داده می‌شود. فقط در سطر 10، چون مقدار بعدی برای فیلد SalesOrderDetailID وجود ندارد، SQL Server مقدار فیلد LeadValue را، Null در نظر می‌گیرد.
در این مثال فقط از آرگومان Scalar_expression، استفاده کردیم، و Offset و Default را مقدار دهی ننمودیم، بنابراین SQL Server بطور پیش فرض هیچ سطری را حذف نمی‌کند و مقدار Default را Null در نظر می‌گیرد.
مثال دوم: قصد داریم در هر سطر مقدار دو سطر بعدی فیلد SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue نمایش دهیم، و در صورت وجود نداشتن مقدار فیلد SalesOrderDetailID، مقدار پیش فرض صفر ،در فیلد LeadValue قرار دهیم،بنابراین Script آن بصورت زیر خواهد شد:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی:

    در صورت مسئله بیان کرده بودیم، در هر سطر،مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعدی، را نمایش دهیم، بنابراین مقداری که برای Offset در نظر می‌گیریم، برابر دو خواهد بود، سپس گفته بودیم، چنانچه در هر سطر مقدار  فیلد SalesOrderDetailID وجود نداشت،بجای مقدار پیش فرض Null،از مقدار صفر استفاده شود، بنابراین به Default مقدار صفر را نسبت دادیم.
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0)
در شکل، مطابق صورت مسئله، مقدار فیلد LeadValue سطر اول برابر است با 78،  
به بیان ساده‌تر برای بدست آوردن مقدار فیلد LaedValue هر سطر، می‌بایست هر سطر را به علاوه 2 (Offset) نماییم، تا سطر بعدی بدست آید، سپس مقدار SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue قرار می‌دهیم.
به سطر 9 و 10 توجه نمایید، که مقدار فیلد LeadValue آنها برابر با صفر است، واضح است، سطر 10 + 2 برابر است با 12( 10+2=12 )، چنین سطری در خروجی نداریم، بنابراین بطور پیش فرض مقدار LeadVaule توسط Sql Server برابر Null در نظر گرفته می‌شود، اما نمی‌خواستیم، که این مقدار Null باشد، بنابراین به آرگومان Default مقدار صفر را نسبت دادیم، تا SQL Server ، به جای استفاده از Null، مقدار در نظر گرفته شده صفر را استفاده نماید.
اگر چنین فانکشنی وجود نداشت، برای شبیه سازی آن می‌بایست از Join روی خود جدول استفاده می‌نمودیم، و یکسری محاسابت دیگر، که کار را سخت می‌نمود، مثال دوم را با Script زیر می‌توان شبیه سازی نمود:
WITH cteLead
AS
(
SELECT SalesOrderID,SalesOrderDetailID,OrderQty,
       ROW_NUMBER() OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) AS sn
FROM TestLead_LAG
WHERE
SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
)
SELECT m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty,
       case  when sLead.SalesOrderDetailID is null Then 0 Else sLead.SalesOrderDetailID END as leadvalue
FROM cteLead AS m
LEFT OUTER JOIN cteLead AS sLead ON sLead.sn = m.sn+2
ORDER BY m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty
       جدول موقتی ایجاد نمودیم، که ROW_Number را در آن اضافه کردیم، سپس جدول ایجاد شده را با خود Join کردیم، و گفتیم، که مقدار فیلدLeadValue  هر سطر برابر است با مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعد از آن. و با Case نیز مقدار پیش فرض را صفر در نظر گرفتیم.

  • LAG Function:
       این فانکشن نیز در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر قبلی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،  
Syntax آن شبیه به فانکشن Lead میباشد و بصورت زیر است:
LAG (scalar_expression [,offset] [,default])
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
Syntax مربوط به فانکشن LAG را شرح نمی‌دهم، بدلیل آنکه شبیه به فانکشن Lead می‌باشد، فقط تفاوت آن در Offset است، Offset در فانکشن LAG روی سطرهای ماقبل سطر جاری اعمال می‌گردد.
مثال دوم را برای حالت LAG Function شبیه سازی می‌نماییم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LAG(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی :

همانطور که گفتیم، LAG Function عکس LEAD Function میباشد. یعنی مقدار فیلد LAGValue سطر جاری برابر است با مقدار SalesOrderDetailID دو سطر ما قبل خود. 
مقدار فیلد LAGValue دو سطر اول و دوم نیز برابر صفر است، چون دو سطر ماقبل آنها وجود ندارد، و مقدار صفر نیز بدلیل این است که Default را برابر صفر در نظر گرفته بودیم.
مثال: در این مثال از Laed Function و LAG Function بطور همزمان استفاده می‌کنیم، با این تفاوت، که از گروه بندی نیز استفاده شده است:
Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
       Lead(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue,
       LAG(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی:

با بررسی هایی که در مثالهای قبل نمودیم،خروجی زیر را می‌توان براحتی تشخیص داد، و توضیح بیشتری نمی‌دهم.
موفق باشید.
اشتراک‌ها
خواندن و نوشتن فایل CSV در #C
A common requirement is to have applications share data with other programs. Although there are interfaces available to work with, for example, Microsoft Excel data files, this approach is generally complex, involves a fair amount of overhead, and requires that support libraries accompany your application
خواندن و نوشتن فایل CSV در #C
اشتراک‌ها
کنفرانس Build 2017

Build 2017, 411 episodes
May 10–12, 2017
Software continues to transform the world in remarkable ways and developers are at the center of it.  

کنفرانس Build 2017