مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

مطالب
xamarin.android قسمت دوم
در بحث گذشته کنترل‌های مورد نظر را بصورت داینامیک تولید کردیم که در طراحی Appهای پیچیده مناسب نمی‌باشد و بهتر است فرم و طراحی گرافیکی را از قبل آماده کرده و در activity اجرا نماییم. به فرم‌های از قبل طراحی شده، layout گفته میشود. layout‌ها با فرمت xml ساخته می‌شوندو بنابراین به زبان سی شارپ مربوط نمی‌باشد.
   
در زامارین 2 نوع layout داریم
1: صفحات razor از قبل پردازش شده PreProcessRazorPaged
2: layout استاندارد اندروید با ساختار xml که در زامارین ساخته میشود. در اینجا یک طراح جهت طراحی گرافیکی اندروید نصب میشود که خروجی را به xml تبدیل میکند.
  
محل استاندارد طراحی layout
در دایرکتوری resource بر روی دایرکتوری layout راست کلیک نموده و add new item و سپس android layout را انتخاب می‌کنیم که در این حالت یک فایل با پسوند xml اضافه میشود. با انتخاب layout و زدن دکمه f4، پنجره properties باز شده و میتوانیم خصوصیات layout را تغییر دهیم.
پس از ایجاد layout که دستورات غیر اجرایی (مرده) می‌باشد، بایستی آن‌ها به کلاس‌های کنترل معادل خود در اندروید تبدیل شوند که به این عملیات inflating و یا inflation نیز گفته میشود. پس از عملیات inflating می‌توان کنترل‌ها را پیدا کرده و آنها را برنامه نویسی کنیم.

FindViewbyid در پارامتر ورودی خود از طریق Resource.id، نام کنترل را دریافت نموده و بصورت Object باز می‌گرداند که بایستی نتیجه خروجی را به کلاس همان کنترل Cast نماییم:
Button btn = FindViewById<Button>(Resource.Id.button1);
در اینجا جهت ساده شدن دستور Find، از ساختار Generic استفاده می‌شود. در این روش پس از دستور FindviewById، نوع کنترل را مشخص می‌نماییم و نتیجه خروجی را در متغیری از نوع var ذخیره نماییم که بطور اتوماتیک در سی شارپ نوع var به نوع آن شیء تبدیل میشود.
EditText همان Textbox خودمان می‌باشد. در Toolbox کنترلی به نام PlainText یک TextBox را به layout اضافه میکند؛ ولی در Activity یا همان برنامه نویسی، نام کلاس اصلی Textbox جهت برنامه نویسی، EditText می‌باشد:
FindViewById<EditText>(Resource.Id.txtname).Text = "";
که برای دسترسی مستقیم به Text و مقدار دهی به Property و یا Event‌ها، اینطور هم استفاده میشود.
  
ساخت برنامه‌های چندین فرمی

هر layout یک اکتیویتی مربوط به خودش را دارد. اگر بخواهیم بین فرم‌های مختلف حرکت کنیم، به ازای هر فرم، یک Activity کنترل کننده همان فرم را اضافه می‌کنیم. در یک Activity با ارسال سیگنالی به نام Intent که پارامتر اول آن، Activity مبدا یا This و پارامتر دوم آن، Activity مقصد می‌باشد. سپس به سیستم عامل اطلاع میدهیم که می‌خواهیم این سیگنال را ارسال کنیم و ارسال آن با StartActivity می‌باشد:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
StartActivity(_intent);


ارسال پارامتر

جهت ارسال داده‌های معمولی bool,double,string,float,long,... و آرایه ای از آن، از دستور PutExtra استفاده می‌شود:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
string Test="Vlaueone";

_intent.PutExtra("mainactivity", Test);
StartActivity(_intent);



گرفتن پارامتر

در Activity مقصد، اطلاعات مربوط به سیگنال ارسال شده، در مقادیر Global intent ذخیره می‌شود و بر اساس نوع داده ارسال شده، تابع GetExtra را می‌نویسیم:
string Getintent = Intent.GetStringExtra("mainactivity");



ارسال object از کلاس‌ها بین Activityها


در زامارین، object کلاس‌ها را به یک string استاندارد بصورت json تبدیل می‌کنیم و به این عملیات Serialization گفته میشود. این کار نیز توسط کتابخانه‌های مختلفی انجام می‌شود مانند NewtonSoft. سپس رشته json ایجاد شده را با تابع PutExtra، به همراه سیگنال Intent، به Activity دوم پاس میدهیم:
List<Product> products;
products = new List<Product>();
Product p = new Product
            {

                name = FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextname).Text,
                price = Convert.ToInt32(FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextprice).Text)
            };
products.Add(p);
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
_intent.PutExtra("products", JsonConvert.SerializeObject(products));
StartActivity(_intent);
در Activity دوم آن‌را توسط کتابخانه‌ی NewtonSoft، به کلاس اصلی DeSerialize میکنیم که عملیات آن با دستورات ذیل انجام  میشود:
var p = JsonConvert.DeserializeObject<List<Product>>(Intent.GetStringExtra("products"));
foreach (var item in p)
{
   Toast.MakeText(this, $" {item.name} , {item.price}",
                  ToastLength.Long).Show();
};
در کد بالا Toast را در حلقه می‌بینید که در واقع همانند alert در وب و یا همانند MessageBox در ویندوز فرم یا Wpf عمل میکند. در پارامتر اول به آن میگوییم که برای این اکتیویتی است. پارامتر دوم آن جهت نمایش مقدار و در پارامتر سوم، مدت نمایش طولانی برای آن در نظر گرفته شده است و با جایگزینی Long با Short، زمان نمایش آن کوتاه‌تر میشود و در آخر با show هم آن را نمایش میدهد.

در ادامه کلاس‌های مورد نظر را جهت تعریف در دایرکتوری Model ایجاد میکنیم. مثل کلاس Product که بصورت Public نیز می‌باشد. از منوی Tools -> Nuget Package Management -> Manage nuget Package for Solution  را انتخاب و سپس NewtonSoft را اضافه می‌کنیم.
از متد Finish برای اتمام کار و یا پایان Activity نیز استفاده میشود.
 
AleartDialog

AlertDialog زیر کلاس Dialog است که می‌تواند یک، دو و یا سه دکمه را نمایش دهد. اگر فقط می‌خواهید یک رشته را در این کادر محاوره ای نمایش دهید، از روش SetMessage استفاده کنید. قطعه کد زیر می‌تواند برای ایجاد یک AlertDialog ساده با دو دکمه حذف و لغو استفاده شود: 
//set alert for executing the task
AlertDialog.Builder alert = new AlertDialog.Builder(this);
alert.SetTitle("Confirm delete");
alert.SetMessage("Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit.");
alert.SetPositiveButton("Delete", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Deleted!", ToastLength.Short).Show();
            });

alert.SetNegativeButton("Cancel", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Cancelled!", ToastLength.Short).Show();
            });

Dialog dialog = alert.Create();
dialog.Show();
 
DialogFragment
AleartDialog فقط میتواند اطلاعات محدودی را نمایش دهد؛ مانند نمایش حداکثر یک یا دو Button,EditText به کاربر. در حالیکه در برنامه نیاز به دیالوگی با ظاهر سفارشی داریم تا بتوانیم ظاهر آن را تغییر دهیم.

Fragment

با استفاده از Fragment میتوانیم layout هایی از پیش طراحی شده را بسازیم و چند صفحه را بصورت layout با Activity پیاده سازی کنیم. در اینجا اگر layout دوم load بشود، در این حالت اگر نیاز به ورود داده‌های مورد نیاز از طریق layout اول یا اصلی را داشته باشد، برای کاربر خسته کننده می‌‌شود. از این رو بهتر است layout دوم کوچکی بر روی layout اول یا اصلی نمایش داده شود. از این رو میتوان بجای layout از DialogFragment استفاده کنیم.
کلاس  DialogFragment میتواند دیالوگی را در وسط صفحه نمایش دهد ولی view و ظاهر آن از یک layout از قبل ساخته شده load و نمایش داده میشود. این کار از طریق تکنیک Inflate انجام میشود.
در ادامه یک کلاس را از Dialog Fragment مشتق کرده و در تابع oncreate، ظاهر و یا layout از پیش طراحی شده را بصورت ذیل در حافظه load کرده و بعنوان نتیجه خروجی باز می‌گردانیم:
public class DialogFragmentActivity : DialogFragment
{
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater, ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            var dlg = inflater.Inflate(Resource.Layout.layoutDialog, container, false);
            return dlg;
        }
}
و در اکتیویتی اصلی برای فراخوانی کلاس فرگمنت از کد زیر استفاده میشود:
DialogFragmentActivity dlg = new DialogFragmentActivity ();
dlg.Show(this.FragmentManager, "Fragment");
پارامتر اول در واقع بعنوان fragment manager معاون اکتیویتی می‌باشد و در پارامتر دوم هم یک اسم دلخواه را برای آن انتخاب میکنیم. در متد باز نویسی شده On start نیز میتوان طول و عرض آن و رنگ پشت زمینه Fragment را تغییر داد که کد‌های آن را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
public override void OnStart()
{
            base.OnStart();
            Dialog dialog = Dialog;
            if (dialog != null)
            {
                dialog.Window.SetLayout(ViewGroup.LayoutParams.MatchParent, ViewGroup.LayoutParams.WrapContent);
                dialog.Window.SetBackgroundDrawable(new ColorDrawable(Color.Transparent));
            }
}
اگر برنامه را اجرا و فرگمنت را نیز اجرا کنید، می‌بینید که یک کادر، بصورت Header در بالای فرگمنت نمایان شده‌است که زیاد جالب نیست. برای حذف Header فرگمنت، از کد ذیل میتوانید استفاده کنید:
public override Dialog OnCreateDialog(Bundle savedInstanceState)
{
            Dialog NotTitle = base.OnCreateDialog(savedInstanceState);
            NotTitle.Window.RequestFeature(WindowFeatures.NoTitle);

            return NotTitle;
}
مطالب
آشنایی با WPF قسمت دوم: Layouts بخش اول
layout‌‌‌ها یکی از مهمترین قسمت‌های یک برنامه‌ی کاربردی هستند. چیدمان کنترل‌ها روی یک ناحیه با دادن مختصات پیکسلی ثابت، ممکن است در یک محیط محدود خود را خوب نشان بدهد ولی به زودی با تغییر محیط برنامه و یا تغییر وضوح تصویر صفحه نمایش، برنامه از کنترل خارج خواهد شد؛ در نتیجه استفاده از Layout‌ها یا پنل‌ها در WPF امری حیاتی و مهم هستند. layout‌‌ها که با نام container هم شناخته می‌شوند وظیفه دارند که بگویند چه کنترل‌هایی در کجا و چگونه باید در صفحه‌ی برنامه قرار بگیرند. پنل‌های توکار در WPF به دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند:
  • Grid Panel
  • Stack Panel
  • Dock Panel
  • Wrap Panel
  • Canvas Panel

StackPanel

این پنل یکی از ساده‌ترین و سودمندترین پنل هاست که بر اساس جهت Orientation افقی یا عمودی که به آن تنظیم می‌شود، کنترل‌ها را کنار یکدیگر یا زیر یکدیگر قرار می‌دهد. این کنترل برای ایجاد و تهیه لیست‌های مختلف مناسب است. در ساختار داخلی کنترل‌های لیست و کامبو و منو‌ها که در WPF موجود هستند این پنل استفاده شده است. کد زیر یک نمونه کاربرد Stack Panel را نشان می‌دهد که به صورت عمودی چینش شده است.
<StackPanel>
  <TextBlock Margin="10" FontSize="20">How do you like your coffee?</TextBlock>
  <Button Margin="10">Black</Button>
  <Button Margin="10">With milk</Button>
  <Button Margin="10">Latte machiato</Button>
  <Button Margin="10">Chappuchino</Button>
</StackPanel>

نکته‌ی مهم اینکه میتوانید در اینجا از یک nested layout هم استفاده کنید بدین صورت که یک layout را داخل یک layout دیگر قرار دهید. کد زیر ترکیب دو stack panel را به صورت افقی و عمودی به ما نشان می‌دهد:

<StackPanel Orientation="Vertical"> <!-- Vertical is the default -->
  <Label Background="Red">Red 1</Label>
  <Label Background="LightGreen">Green 1</Label>
  <StackPanel Orientation="Horizontal">
    <Label Background="Red">Red 2</Label>
    <Label Background="LightGreen">Green 2</Label>
    <Label Background="LightBlue">Blue 2</Label>
    <Label Background="Yellow">Yellow 2</Label>
    <Label Background="Orange">Orange 2</Label>
  </StackPanel>
  <Label Background="LightBlue">Blue 1</Label>
  <Label Background="Yellow">Yellow 1</Label>
  <Label Background="Orange">Orange 1</Label>
</StackPanel>


Dock Panel

احتمالا به خاطر نامش، نحوه کارش را حدس زده اید. این پنل، اشیاء موجود را در 4 جهت و مرکز می‌چسباند. مشخص نمودن جهت چسبیده شدن هر کنترل توسط خاصیت DockPanel.Dock صورت می‌گیرد و مقدار Left، مقدار پیش فرض است. در صورتی که بخواهید المانی را در مرکز بچسبانید باید آن را به عنوان آخرین المان معرفی کرده و در Dock Panel مقدار خاصیت LastChildFill را با True برابر کنید.

<DockPanel LastChildFill="True">
    <Button Content="Dock=Top" DockPanel.Dock="Top"/>
    <Button Content="Dock=Bottom" DockPanel.Dock="Bottom"/>
    <Button Content="Dock=Left"/>
    <Button Content="Dock=Right" DockPanel.Dock="Right"/>
    <Button Content="LastChildFill=True"/>
</DockPanel>


به نحوه‌ی تعریف خاصیت DockPanel.Dock دقت کنید به این نوع خاصیت‌ها،  Attached Dependency Property (شاید در فارسی بتوانیم خاصیت‌های وابستگی متصل صدا بزنیم) می‌گویند. این خاصیت‌ها نوع خاصی از خاصیت‌های وابستگی هستند که به شما اجازه می‌دهند مقداری را به شیء‌ایی نسبت دهید که آن شیء چیزی در مورد آن نمی‌داند. بهترین مثال در مورد این ویژگی، پنل‌ها هستند که یکی از موارد استفاده‌ی از آن را در بالا می‌بینید. هر پنل می‌تواند تا بی نهایت المان فرزند داشته باشد که هر المان باید خواصش توسط پنل مشخص گردد. ولی اگر پنل ما تعداد زیادی فرزند داشته باشد، نوشتن خواص هر کدام از فرزندها داخل تگ پنل، کاری غیر ممکن است. اینجاست که این نوع خاصیت‌ها خودشان را نشان می‌دهند. پس به این نحو مقادیر، داخل کنترل هر تگ تعریف می‌شود ولی توسط پنل مورد استفاده قرار می‌گیرد. نحوه‌ی نوشتن این نوع خاصیت: ابتدا یک پیشوند از نوع تگ پنل را در ابتدا آورده و سپس بعد از .(نقطه) نام خاصیت را ذکر می‌کنیم.

نحوه‌ی تعریف این نوع خاصیت‌ها در یک کلاس به صورت زیر است که برای شیء یا پنل canvas می‌باشد:

public static readonly DependencyProperty TopProperty =
    DependencyProperty.RegisterAttached("Top", 
    typeof(double), typeof(Canvas),
    new FrameworkPropertyMetadata(0d,
        FrameworkPropertyMetadataOptions.Inherits));
 
public static void SetTop(UIElement element, double value)
{
    element.SetValue(TopProperty, value);
}
 
public static double GetTop(UIElement element)
{
    return (double)element.GetValue(TopProperty);
}
در مثال dockPanel بالا در هر طرف تنها یک المان قرار دادیم. برای قرار دادن المان‌های بیشتر در طرفین، تنها ذکر یک المان جدید با خاصیت Dockpanel.dock کافی است و الویت نمایش آن‌ها بر اساس ترتیب نوشتن تگها توسط شماست. مثال زیر این نکته را نشان می‌دهد:
    <Button Content="Dock=Top" DockPanel.Dock="Top"/>
        <Button Content="Dock=Bottom" DockPanel.Dock="Bottom"/>
        <Button Content="Dock=Left"/>
        <Button Content="Dock=Left2"/>
        <Button Content="Right2" DockPanel.Dock="Right"/>
        <Button Content="Dock=Right" DockPanel.Dock="Right"/>
        <Button Content="LastChildFill=True"/>



Wrap Panel
این پنل بسیار شبیه StackPanel هست ولی مثل آن اشیاء را در یک سطر یا ستون ادامه نمی‌دهد؛ بلکه با رسیدن به انتهای پنجره، سطر یا ستون جدیدی را آغاز می‌کند. در stack panel با پایان پنجره، ادامه اشیا آن قابل مشاهده نبود ولی در این شیء با اتمام و رسیدن به لبه‌ی پنجره، اشیاء در سر جدید (افقی) یا ستون جدید (عمودی) نمایش داده می‌شوند. این پنل‌ها می‌توانند در ساخت تب‌ها و نوار ابزار استفاده شوند.

Canvas Panel

پایه‌ای‌ترین layout موجود در WPF است. موقعیت قرارگیری المان‌های فرزندش بر اساس نقاط تعیین شده است.این پنل بیشتر برای رسم اشکال و گرافیک دو بعدی مناسب است و اصلا برای قرارگیری کنترل‌های WPF روی آن توصیه نمی‌شود و مشکل winform‌ها در آن رخ خواهد داد.

شروع ترسیم یک شکل دو بعدی روی آن بر اساس دوتا از چهار "خاصیت‌های وابستگی متصل" صورت می‌گیرد که به شرح زیر هستند:

  • Canvas.LEFT
  • Canvas.RIGHT
  • Canvas.TOP
  • Canvas.BOTTOM

نمونه از کد نوشته شده آن به صورت زیر است:

<Canvas>
    <Rectangle Canvas.Left="40" Canvas.Top="31" Width="63" Height="41" Fill="Blue"  />
    <Ellipse Canvas.Left="130" Canvas.Top="79" Width="58" Height="58" Fill="Blue"  />
    <Path Canvas.Left="61" Canvas.Top="28" Width="133" Height="98" Fill="Blue" 
          Stretch="Fill" Data="M61,125 L193,28"/>
</Canvas>

ترتیب قرارگیری اشکال روی هم در canvas به ترتیبی انجام می‌گیرد که در XAML نوشته اید ولی می‌توان با استفاده از خاصیت Canvas.ZIndex این ترتیب را تغییر داد.

<Canvas>
    <Ellipse Fill="Green" Width="60" Height="60" Canvas.Left="30" Canvas.Top="20"    
             Canvas.ZIndex="1"/>
    <Ellipse Fill="Blue"  Width="60" Height="60" Canvas.Left="60" Canvas.Top="40"/>
</Canvas>
شکل زیر در سمت راست، نتیجه‌ی کد بالاست ولی بدون ذکر ZIndex شکل سمت چپ نتیجه‌ی کار خواهد بود.

ViewBox
شاید عده‌ای به سختی آن را یک Layout بدانند و بیشتر آن را یک کنترل معمولی می‌شناسند ولی وظیفه‌ی آن بسیار شبیه Layout هاست. خصوصیتی که این شیء دارد این است که با تغییر اندازه محیط برنامه به هر نحوی، یک تغییر مقیاس روی اشیاء داخل آن رخ می‌دهد و کنترل‌ها به همراه متون و هر چیزی که در درخت منطقی و بصری است Scale آن تغییر می‌یابند.
نمونه‌ی کد زیر را تست کنید تا تفاوت بین دو Button را ببینید:
  <StackPanel Orientation="Vertical">
        <Button Content="Test" />
        <Viewbox Stretch="Uniform">
            <Button Content="Test" />
        </Viewbox>
    </StackPanel>
نتیجه‌ی کار:

در بخش دوم Layout‌ها مبحث گرید و ساخت Layout اختصاصی و تعدادی از خاصیت‌ها را بررسی خواهیم کرد.

نظرات اشتراک‌ها
کارکرد متد مهم ConfigureAwait
فکر کنم شما رفتار پیش فرض ASP.NET Core و ASP.NET رو با NET Core. و NET. اشتباه گرفتید.
اگه من با NET Core. یه برنامه WPF بزنم، رفتاری که میگید رخ می‌ده؟
نظرات مطالب
کنترل DatePicker شمسی مخصوص Silverlight 4
احتمالا از نسخه‌ی سیلورلایت 4 استفاده می‌کنید. بهتر است سورس نهایی را از اینجا دریافت و کامپایل کنید. این سورس به روزتر است از DLLهای منتشر شده. خصوصا نسخه‌ی WPF آن تغییرات زیادی داشته‌است که فقط از قسمت سورس‌ها قابل دریافت است.
نظرات مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
سلام.آیا برای بهبود سرعت در EF Designer  database Model در  WPF هست؟
در این روش برای بار اول وقتی با دیتابیس برخورد میکنه حدود 5 ثانیه طول میکشه از دفعات بعد سرعت عالی میشه ، لطفا راهی بهم پیشنهاد بدین