مطالب
رده‌ها و انواع مختلف بانک‌های اطلاعاتی NoSQL
4 رده و گروه عمده بانک‌های اطلاعاتی NoSQL وجود دارند؛ شامل:
الف) Key-Value stores که پایه بانک‌های اطلاعاتی NoSQL را تشکیل داده و اهدافی عمومی را دنبال می‌کنند.
ب) Wide column stores که در شرکت‌های بزرگ اینترنتی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
ج) Document stores یا بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا.
د) Graph databases که بیشتر برای ردیابی ارتباطات بین موجودیت‌ها بکار می‌روند.

و در تمام این گروه‌ها، مکانیزم‌های Key-Value به شدت مورد استفاده‌اند.


الف) Key-Value stores
Key-Value stores یکی از عمومی‌ترین و پایه‌ای‌ترین گروه‌های بانک‌های اطلاعاتی NoSQL را تشکیل می‌دهند. البته این مورد بدین معنا نیست که این رده، جزو محبوب‌ترین‌ها نیز به‌شمار می‌روند.


این نوع بانک‌های اطلاعاتی شامل جداولی از اطلاعات هستند. هر جدول نیز شامل تعدادی ردیف است؛ چیزی همانند بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای. اما در هر ردیف، یک Dictionary یا آرایه‌ای از اطلاعات key-value شکل را شاهد خواهید بود. در اینجا ساختار و اسکیمای ردیف‌ها می‌توانند نسبت به یکدیگر کاملا متفاوت باشند (دید لیبرال نسبت به اسکیما، که در قسمت قبل به آن پرداخته شد). در این بین، تنها تضمین خواهد شد که هر ردیف، Id منحصربفردی دارد.
از این نوع بانک‌های اطلاعاتی، در سکوهای کاری ابری زیاد استفاده می‌شود. دو مثال مهم در اینباره شامل Amazon SimpleDB و Azure Table Storage هستند.
سایر نمونه‌های مهم دیگری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL که بر مبنای مفهوم Key-Value stores کار می‌کنند، عبارتند از MemcacheDB و Voldemort. به علاوه در Amazon web services بانک اطلاعاتی دیگری به نام DynamoDB به عنوان یک سرویس عمومی در دسترس است. همچنین Dynomite نیز به عنوان نمونه سورس باز Dynamo مطرح است.
Redis و Riak نیز جزو بانک‌های اطلاعاتی Key-Value store بسیار معروف به‌شمار می‌روند.

همانطور که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، Key-Value stores دارای بانک‌های اطلاعاتی شامل جداول مختلف هستند. در اینجا همچنین ساختار ردیف‌هایی از اطلاعات این جداول نیز مشخص شده‌اند. هر ردیف، یک کلید دارد به همراه تعدادی جفت کلید-مقدار. در این جداول، اسکیما ثابت نگه داشته شده است و از ردیفی به ردیف دیگر متفاوت نیست؛ اما این مساله اختیاری است. برای مثال می‌توان در ردیف اطلاعات یک مشتری خاص، کلید-مقدارهایی خاص او را نیز درج کرد که لزوما در سایر ردیف‌ها، نیازی به وجود آن‌ها نیست.
به علاوه باید به خاطر داشت که هرچند به ظاهر last_orderها به شماره Id سفارشات مرتبط هستند، اما مفاهیمی مانند کلیدهای خارجی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، در اینجا وجود خارجی ندارند. بیشتر در اینجا هدف سهولت جستجوی اطلاعات است.


ب) Wide column stores
Wide column stores دارای جداولی است که درون آن‌ها ستون‌هایی قابل تعریف است. درون این ستون‌ها که یادآور بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای هستند، اطلاعات به شکل key-value با ساختاری متفاوت، قابل ذخیره سازی هستند. در اینجا هر ستون، می‌تواند شامل گروهی از ستون‌ها که بر اساس مفاهیم جفت‌های key-value کار می‌کنند، باشد.
این نوع بانک‌های اطلاعاتی عموما در سایت‌های اینترنتی بسیار بزرگ و برنامه‌های «Big data» استفاده می‌شوند. برای مثال:


- BigTable گوگل که یک محصول اختصاصی و غیرعمومی است؛ اما جزئیات آن را به عنوان مقالات علمی منتشر کرده است.
- دنیای سورس باز به رهبری Yahoo، نمونه سورس باز BigTable را به نام Hbase ارائه داده است.
- در فیس بوک، از بانک اطلاعاتی دیگری به نام Cassandra استفاده می‌کنند. در اینجا به گروهی از ستون‌ها super columns و جداول super column families گفته می‌شود.

در اینجا نیز جداول و ردیف‌ها وجود دارند و هر ستون باید عضوی از خانواده یک super column باشد. ساختار ردیف‌ها در این تصویر یکسان درنظر گرفته شده‌اند، اما اگر نیاز بود، برای مثال می‌توان در ردیفی خاص، ساختار را تغییر داد و مثلا middle name را نیز بر اساس نیاز، به ردیفی اضافه کرد.


ج) Document stores
Document stores بجای جداول، دارای بانک‌های اطلاعاتی مختلفی هستند و در اینجا بجای ردیف‌ها، سند یا document دارند. ساختار سندها نیز عموما بر مبنای اشیاء JSON تعریف می‌گردد (که البته این مورد الزامی نبوده و از هر محصول، به محصول دیگری ممکن است متفاوت باشد؛ اما عمومیت دارد). بنابراین هر سند دارای تعدادی خاصیت است (چون اشیاء JSON به این نحو تعریف می‌گردند) که دارای مقدار هستند. در نگاه اول، شاید این نوع اسناد، بسیار شبیه به key-value stores به نظر برسند. اما در حین تعریف اشیاء JSON، یک مقدار می‌تواند خود یک شیء کامل دیگر باشد و نه صرفا یک مقدار ساده. به همین جهت عده‌ای به این نوع بانک‌های اطلاعاتی، بانک‌های اطلاعاتی Key-value store سفارشی و خاص نیز می‌گویند.
این نوع ساختار منعطف، برای ذخیره سازی اطلاعات اشیاء تو در تو و درختی بسیار مناسب است. همچنین این اسناد می‌توانند حاوی پیوست‌هایی نیز باشد؛ مانند پیوست یک فایل به یک سند.
در Document stores، نگارش‌های قدیمی اسناد نیز نگهداری می‌گردند. به همین جهت این نوع بانک‌های اطلاعاتی برای ایجاد برنامه‌های مدیریت محتوا نیز بسیار مطلوب می‌باشند.
با توجه به مزایایی که برای این رده از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ذکر گردید، Document stores در بین برنامه نویس‌ها بسیار محبوب و پرکاربرد هستند.
از این دست بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، می‌توان به CouchDB ، MongoDB و RavenDB اشاره کرد.
سایر مزایای Document stores که به پرکاربرد شدن آن‌ها کمک کرده‌اند به شرح زیر هستند:
- هر سند را می‌توان با یک URI آدرس دهی کرد.
- برای نمونه CouchDB از یک full REST interface برای دسترسی و کار با اسناد پشتیبانی می‌کند (چیزی شبیه به ASP.NET WEB API در دات نت). در اینجا با استفاده از یک وب سرور توکار و بکارگیری HTTP Verbs مانند Put، Delete، Get و غیره، امکان کار با اسناد وجود دارد.
- اغلب بانک‌های اطلاعاتی Document stores از JavaScript به عنوان native language خود بهره می‌برند (جهت سهولت کار با اشیاء JSON).


در اینجا دو دیتابیس، بجای دو جدول وجود دارند. همچنین در مقایسه با بانک‌های اطلاعاتی key-value، برای نمونه، مقدار خاصیت آدرس، خود یک شیء است که از دو خاصیت تشکیل شده است. به علاوه هر خاصیت Most_Recent یک Order، به سند دیگری در بانک اطلاعاتی Orders لینک شده است.


د) Graph databases
Graph databases نوع خاصی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL هستند که جهت ردیابی ارتباطات بین اطلاعات طراحی شده‌اند و برای برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی بسیار مفید هستند.
در واژه نامه این بانک‌های اطلاعاتی Nodes و Edges (اتصال دهنده‌های نودها) تعریف شده‌اند. در اینجا نودها می‌توانند دارای خاصیت‌ها و مقادیر متناظر با آن‌ها باشند.
یکی از معروفترین Graph databases مورد استفاده، Neo4j نام دارد.


در اینجا یک شخص را که دارای رابطه آدرس با شیء آدرس ذکر شده است را مشاهده می‌کنید. همچنین این شخص دارای رابطه دوستی با سه شخص دیگر است.
اشتراک‌ها
تفاوت string و String

این دو کلمه که کاربرد یکسان دارند ولی در کوچکی و بزرگی حرف اول تفاوت دارند.

تفاوت string و String
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت اول - معرفی و تعیین نوع props کامپوننت‌ها
React به صورت پیش‌فرض از ES6 برای توسعه‌ی برنامه‌‌های خودش استفاده می‌کند؛ اما استفاده‌ی از TypeScript با پروژه‌های React، مزایای قابل توجهی را مانند type checking در زمان کامپایل برنامه، دسترسی به intellisense آنی، امکان refactoring بهتر را در اختیار توسعه دهنده قرار می‌دهد که نه فقط سرعت و سهولت توسعه را افزایش می‌دهند، بلکه از بروز بسیاری از خطاهای زمان اجرای برنامه نیز جلوگیری می‌کند.


ایجاد پروژه‌های React مبتنی بر TypeScript

برای ایجاد ساختار ابتدایی پروژه‌های React که جهت استفاده‌ی از TypeScript تنظیم شده‌اند، دستور زیر را در خط فرمان اجرا می‌کنیم:
npx create-react-app tssample --template typescript
مزیت کار با npx، عدم نیاز به نصب محلی برنامه‌ی create-react-app است. به این ترتیب هربار که این دستور را به این نحو اجرا می‌کنیم، مطمئن خواهیم بود که از آخرین نگارش برنامه‌ی create-react-app استفاده خواهد شد؛ و نه نگارش محلی که پیشتر نصب کرده‌ایم که ممکن است هم اکنون تاریخ مصرف گذشته باشد.
بنابراین npx create-react-app کار اجرای آخرین نسخه‌ی برنامه‌ی ایجاد ساختار پروژه‌های React را انجام می‌دهد. پس از آن یک نام دلخواه ذکر شده‌است و در آخر توسط سوئیچ template typescript-- سبب خواهیم شد تا این ساختار بجای استفاده‌ی از ES6 پیش‌فرض، بر اساس TypeScript ایجاد و تنظیم شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی TypeScript ای ایجاد شده


در تصویر فوق، نمونه‌ای از این ساختار ابتدایی ایجاد شده‌ی مبتنی بر TypeScript را مشاهده می‌کنید. اولین تفاوت مهم این ساختار، با ساختار پیش‌فرض پروژه‌های React مبتنی بر ES6، وجود فایل جدید tsconfig.json است. کار آن تنظیم پارامترهای کامپایلر TypeScript است. همچنین اینبار بجای پسوندهای js و jsx، پسوندهای ts و tsx قابل مشاهده هستند؛ مانند فایل‌های serviceWorker.ts ، index.tsx و App.tsx. البته اگر به ساختار این فایل‌ها دقت کنید، آنچنان تفاوت مهمی را با نمونه‌های قبلی ES6 خود ندارند و تقریبا یکی هستند. روش اجرای آن‌ها نیز مانند قبل است و با همان دستور npm start صورت می‌گیرد:



قابلیت استفاده‌ی از کدهای جاوا اسکریپتی موجود، در پروژه‌های تایپ اسکریپتی جدید

داخل پوشه‌ی src، پوشه‌ی جدید components را ایجاد کرده و داخل آن فایل جدید Head.js را اضافه می‌کنیم. سپس داخل آن rfac را نوشته و دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم تا ساختار ابتدایی یک react arrow functional component جدید ایجاد شود:
import React from "react";

export const Head = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Hello</h1>
    </div>
  );
};
در ادامه جهت نمایش آن، آن‌را به فایل src\App.tsx به شکل متداولی، ابتدا با import تابع آن و سپس درج المان متناظر با آن در تابع App، اضافه می‌کنیم:
import { Head } from "./components/Head";
// ...

function App() {
  return (
    <div className="App">
      <Head />
      // ... 
    </div>
  );
}

export default App;
اگر دقت کرده باشید، پسوند این فایل را js درنظر گرفته‌ایم (src\components\Head.js) و نه ts و بدون مشکل می‌توان از آن در داخل یک فایل tsx استفاده کرد. علت آن به وجود تنظیم allowJs در فایل tsconfig.json برنامه بر می‌گردد. مزیت وجود یک چنین تنظیمی، امکان مهاجرت ساده‌تر کدهای ES6 موجود، به یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی جدید است. به این ترتیب می‌توان از تمام این کدها بدون مشکل در برنامه‌ی جدید خود استفاده کرد و سر فرصت، یکی یکی آن‌ها را به tsx تبدیل نمود.
به همین جهت پس از مشاهده‌ی این قابلیت، پسوند فایل کامپوننت جدید js ایجاد شده را به tsx تغییر می‌دهیم (src\components\Head.tsx). البته در یک چنین حالتی اگر هنوز دستور npm start در حال اجرا است، نیاز خواهید داشت یکبار آن‌را بسته و مجددا اجرا کنید. پس از آن، باز هم برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود و نشان دهنده‌ی این است که کدهای نوشته شده‌ی در کامپوننت Head، کدهای کاملا معتبر تایپ اسکریپتی نیز هستند. علت اینجا است که TypeScript، در حقیقت Superset جاوا اسکریپت به‌شمار می‌رود و قابلیت‌های جدیدی را به TypeScript استفاده می‌کند. بنابراین کدهای جاوااسکریپتی موجود، کدهای معتبر تایپ اسکریپتی نیز به‌شمار می‌روند.


مشخص کردن نوع props کامپوننت‌ها توسط TypeScript

اولین استفاده‌ی ما از TypeScript در اینجا، مشخص کردن نوع props یک کامپوننت است:
import React from "react";

export const Head = ({ title, isActive }) => {
  return (
    <div>
      <h1>{title}</h1>
      {isActive && <h3>Active</h3>}
    </div>
  );
};
برای این منظور، دو خاصیت جدید را از طریق شیء props به این کامپوننت ارسال کرده و از آن‌ها جهت نمایش یک عنوان و تعیین نمایش یک برچسب استفاده می‌کنیم. اولین موردی را که پس از این تغییر متداول مشاهده می‌کنیم، خط قرمز کشیده شدن زیر متغیرهای حاصل از Object Destructuring مربوط به شیء props است:


علت اینجا است که این فایل، tsx است و نه js. به همین جهت نوع این متغیرها را، همان حالت پیش‌فرض جاوا اسکریپت که any است، درنظر گرفته‌است و ... این مورد بر اساس تنظیمات فایل tsconfig.json برنامه، ممنوع است. البته اگر به این فایل دقت کنید، شاید چنین گزینه‌ای را به صورت صریح نتوانید در آن پیدا کنید. علت اینجا است که تعداد گزینه‌های قابل تنظیم در فایل tsconfig روز به روز بیشتر می‌شوند. به همین جهت برای ساده سازی فعالسازی آن‌ها، از TypeScript 2.3 به بعد، پرچم strict نیز به این تنظیمات اضافه شده‌است. کار آن فعالسازی یکجای تمام بررسی‌های strict است؛ مانند noImplicitAny، strictNullChecks و غیره.
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true  /* Enable all strict type-checking options. */ 
    } 
}
در این حالت اگر نیاز به لغو یکی از گزینه‌ها بود، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true, 
        "noImplicitAny": false 
    } 
}
گزینه‌ی strict تمام بررسی‌های متداول را فعال می‌کند؛ اما ذکر و تنظیم صریح noImplicitAny به false، تنها این یک مورد را لغو خواهد کرد.
بنابراین چون در فایل tsconfig.json برنامه‌ی React ما گزینه‌ی strict به true تنظیم شده‌است، گزینه‌ی فعال noImplicitAny نیز جزئی از آن است و دیگر نمی‌توان متغیر یا خاصیتی را بدون ذکر صریح نوع آن، رها کرد.

برای رفع خطای noImplicitAny موجود، به ابتدای فایل src\components\Head.tsx، نوع جدید Props را اضافه می‌کنیم (نام آن کاملا دلخواه است):
type Props = {
  title: string;
  isActive: boolean;
};
و سپس از آن جهت مشخص سازی نوع شیء props رسیده، به نحو زیر استفاده خواهیم کرد:
export const Head = ({ title, isActive }: Props) => {
پس از این تغییر، خطای noImplicitAny پیشین، برطرف می‌شود و دیگر خطوط قرمز ذیل دو متغیر حاصل از Object Destructuring، مشاهده نمی‌شوند.

یک نکته: البته اگر از سری React 16x بخاطر داشته باشید، می‌توان یک چنین قابلیتی را توسط propTypes خود React نیز پیاده سازی کرد:
Head.propTypes = {
  title: PropTypes.string,
  isActive: PropTypes.bool
}
 اما روش کار با TypeScript، نسبت به آن بسیار پیشرفته‌تر است. برای کار با TypeScript، نیازی به import یک بسته‌ی جدید، مانند PropTypes نیست و همچنین بررسی PropTypes توسط خود React، در زمان اجرای برنامه صورت می‌گیرد؛ اما با TypeScript، بررسی زمان کامپایل برنامه را خواهیم داشت و همچنین نمایش آنی خطاهای مرتبط با عدم رعایت آن‌ها، در ادیتورهایی مانند VSCode. به علاوه روش تعریف type ذکر شده‌ی توسط TypeScript، نسبت به نمونه‌ی پیشنهاد شده‌ی توسط React با propTypes، بسیار تمیزتر و خواناتر است.

پس از این تغییر، اگر به فایل src\App.tsx مراجعه کنیم، مشاهده می‌کنیم که ذیل تعریف المان کامپوننت Head، مجددا خط قرمزی کشیده شده‌است:


عنوان می‌کند که بر اساس نوع جدید Props ای که تعریف کرده‌اید، نیاز است دو خاصیت اجباری title و isActive را نیز در اینجا ذکر کنید؛ وگرنه تعریف این المان، بدون آن‌ها ناقص است.
امکان جالب دیگری که با تعریف نوع props توسط تایپ‌اسکریپت رخ می‌دهد، فعال شدن intellisense متناظر با تعریف این خواص و ویژگی‌ها است:


در ادامه با تعریف این دو ویژگی جدید، خط قرمز رنگ ذیل کامپوننت Head برطرف می‌شود:
<Head title="Hello" isActive={true} />
و اگر در حین تعریف این ویژگی‌ها، نوع‌های مقادیر آن‌ها را به درستی وارد نکنیم، بازهم شاهد تذکر آنی خطاهای مرتبط با آن‌ها خواهیم بود:


همچنین در این حالت، کد برنامه نیز کامپایل نمی‌شود و ذکر این خطاها صرفا منحصر به ادیتور مورد استفاده نیست.

بنابراین به صورت خلاصه مزیت‌های کار با TypeScript برای تعاریف نوع props به شرح زیر است:
- auto-complete و داشتن intellisense خودکار.
- اگر نام المان کامپوننتی و یا نام یکی از props را به اشتباه وارد کنیم، بلافاصله خطای یافت نشدن آن‌ها را نمایش می‌دهد.
- اگر ذکر یک prop اجباری را فراموش کنیم، بلافاصله خطای متناظری را دریافت می‌کنیم.
- اگر نوع مقدار یکی از props را به اشتباه وارد کنیم، باز هم خطایی را جهت گوشزد کردن آن مشاهده خواهیم کرد.
- فعال بودن TypeScript، امکان refactoring بسیار قوی‌تری را میسر می‌کند. برای مثال با فشردن دکمه‌ی F2 می‌توان نام یک کامپوننت را در کل برنامه به سادگی تغییر داد. همچنین یک چنین قابلیتی برای تغییر نام props نیز میسر است و به صورت خودکار تمام کاربردهای آن‌را نیز به روز می‌کند.
- اگر نوع prop ای را در تعریف آن تغییر دادیم، اما مقدار منتسب به آن‌را خیر، باز هم بلافاصله متوجه این مشکل خواهیم شد.

به این ترتیب با دسترسی به بررسی‌های دقیق زمان کامپایل برنامه، می‌توان مشکلات بسیار کمتری را در زمان اجرای آن شاهد بود.
مطالب
دریافت فایل از یوتیوب

سلام

سال نو مبارک! به امید سالی بهتر از پارسال!

این روزها با هزینه‌‌ای معادل هزینه‌ی تهیه‌ی یک هاست اشتراکی سالیانه برای بالاگذاری یک سایت معمولی در 5 سال قبل، می‌توان یک VPS تهیه کرد و به این صورت قفل و کلید یک نیمچه سرور را (با 200 و خرده‌ای مگ رم، 30 گیگ فضا، سرعت CPU نزدیک به 700 MHz و ویندوز سرور 2003 یا 2008) در اختیار شما قرار می‌دهند (البته به قول معروف هر چقدر پول بدهید همانقدر هم سخت افزار در اختیار شما قرار می‌دهند) بجای صرفا یک دایرکتوری مجازی محدود با 100 مگ فضای هاست که هر احدی در آن هاست اشتراکی می‌تواند سر مبارک را اندکی چرخانده و تمام زندگی شما را مرور کند و غیره!
استفاده‌ی مفیدی هم که این VPS برای من داشته، ترنس لود کردن یک سری فایل است (با توجه به سرعت‌های نجومی دریافت فایل این سرورها). برای مثال دریافت فایل از یوتیوب و انتقال به یک هاست دیگر برای دریافت ساده‌تر خودم و یا دیگران.
برای نمونه سایت dotnet-tv.com را در نظر بگیرید. تعدادی از ویدیوهای این سایت در یوتیوب هاست شده و از این دست زیاد هستند. خیلی‌ها برای فرار از مشکلات کمبود پهنای باند از یوتیوب استفاده می‌کنند. یوتیوب هم که از این طرف بسته است. خوب، من الان می‌خواهم ویدیوی مربوط به ASP.Net MVC آن را مشاهده کنم، چکار باید کرد؟!
یک برنامه‌ی ساده‌ی کنسول را تهیه کرده‌ام که این کار را برای VPS‌ داران تسهیل می‌کند.
- دریافت فایل از یوتیوب
- آپلود خودکار آن به رپیدشیر


یک نمونه خروجی آن: (فایل‌های یوتیوب سایت ذکر شده که به رپیدشیر منتقل شده)
دریافت

در سورس این برنامه موارد زیر پیاده سازی شده است:
- یافتن لینک‌های یوتیوب سایت dotnet-tv.com با استفاده از regular expressions
- یافتن لینک دانلود مستقیم این فایل‌ها از سایت یوتیوب که شامل استفاده از regular expressions برای استخراج قسمت‌های مفید از صفحات و همچنین استفاده از امکانات Json دات نت فریم ورک سه و نیم برای parse قسمت‌های استخراج شده است.
- ایجاد یک thread pool سفارشی که هر بار 7 لینک مستقیم را به صورت همزمان از یوتیوب دریافت می‌کند. (thread pool پیش فرض دات نت تمام تردها را به یکباره شروع می‌کند که برای اینکار مفید نیست. به همین جهت از این thread pool سفارشی شده استفاده شد)
پیش فرض فایلی که از سایت یوتیوب دریافت می‌شود MP4 با کیفیت بالا است که با fmt=18 در فایل Youtube.cs مشخص شده. فرمت‌های دیگر را می‌توانید از این فایل ایده بگیرید.
- آپلود فایل دریافتی از یوتیوب به یک اکانت رایگان کالکتور در رپیدشیر. (ماخذ این مورد در سایت code projects)
مشخصات این اکانت رایگان کالکتور در فایل app.config باید ذکر شود.

این سورس می‌تونه ایده‌ی ابتدایی بسیاری از کارهای مشابه باشد. برای مثال ایجاد یک وب سرویس، یک وب سایت، یک سرویس ایمیلی و غیره.



پ.ن.
کار انجام شده فعالیت وارز محسوب نمی‌شود زیرا مجوز ویدیوهای سایت یوتیوب این امکان توزیع (و بسیاری موارد دیگر) را به شما می‌دهد.

مطالب دوره‌ها
چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server
مقدمه

فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شده‌اند و بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.



چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server

یک سند XML معمولا بیشتر از یک قطعه داده را در خود نگهداری می‌کند و نوع داده‌ی پیچیده محسوب می‌شود؛ برخلاف داده‌هایی مانند int یا varchar که نوع‌هایی ساده بوده و تنها یک قطعه از اطلاعات خاصی را در خود نگهداری می‌کنند. بنابراین شاید این سؤال مطرح شود که چرا از این نوع داده پیچیده در SQL Server پشتیبانی شده‌است؟
- از سال‌های نسبتا دور، از XML برای انتقال داده‌ها بین سیستم‌ها و سکوهای کاری مختلف استفاده شده‌است.
- استفاده‌ی گسترده‌ای در برنامه‌های تجاری دارد.
- بسیاری از فناوری‌های موجود از آن پشتیبانی می‌کنند.
برای مثال اگر با فناوری‌های مایکروسافتی کار کرده باشید، به طور قطع حداقل در یک یا چند قسمت از آن‌ها، مستقیما از XML استفاده شده‌است.
بنابراین با توجه به اهمیت و گستردگی استفاده از آن، بهتر است پشتیبانی توکاری نیز از آن داخل موتور یک بانک اطلاعاتی، پیاده سازی شده باشد. این مساله سهولت تهیه پشتیبان‌های خودکار، بازیابی آن‌ها و امنیت یکپارچه با SQL Server را به همراه خواهد داشت؛ به همراه تمام زیرساخت‌های مهیای در SQL Server.



روش‌های مختلف ذخیره سازی XML در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای

الف) ذخیره سازی متنی
این روش نیاز به نگارش خاصی از SQL Server یا بانک اطلاعاتی الزاما خاصی نداشته و با تمام بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای سازگار است؛ مثلا از فیلدهای varchar برای ذخیره سازی آن استفاده شود. مشکلی که این روش به همراه خواهد داشت، از دست دادن ارزش یک سند XML و برخورد متنی با آن است. زیرا در این حالت برای تعیین اعتبار آن یا کوئری گرفتن از آن‌ها نیاز است اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خارج کرده و در لایه‌ای دیگر از برنامه، کار جستجو پردازش آن‌ها را انجام داد.

ب) تجزیه XML به چندین جدول رابطه‌ای
برای مثال یک سند XML را درنظر بگیرید که دارای اطلاعات شخص و خرید‌های او است. می‌توان این سند را به چندین فیلد در چندین جدول مختلف رابطه‌ای تجزیه کرد و سپس با روش‌های متداول کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای از آن‌ها استفاده نمود.

ج) ذخیره سازی آن‌ها توسط فیلدهای خاص XML
در این حالت با استفاده از فیلدهای ویژه XML می‌توان از فناوری‌های مرتبط با XML تمام و کمال استفاده کرد. برای مثال تهیه کوئری‌های پیچیده داخل همان بانک اطلاعاتی بدون نیاز به تجزیه سند به چندین جدول و یا خارج کردن آن‌ها از بانک اطلاعاتی و جستجوی بر روی آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.


موارد کاربرد XML در SQL Server

کاربردهای مناسب

- اطلاعات، سلسله مراتبی و تو در تو هستند. XQuery و XPath در این موارد بسیار خوب عمل می‌کند.
- ساختار قسمتی از اطلاعات ثابت است و قسمتی از آن خیر. برای نمونه، یک برنامه‌ی فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از یک فیلد XML، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.
نمونه‌ی دیگر آن ذخیره سازی خواص متغیر اشیاء است. هر شیء دارای یک سری خواص ثابت است اما خواص توصیف کننده‌ی آن‌ها از هر رکورد به رکوردی دیگر متفاوت است.

کاربردهای نامناسب

- کل اطلاعات را داخل فیلد XML قرار دادن. هدف از فیلدهای XML قرار دادن یک دیتابیس داخل یک سلول نیست.
- ساختار تعریف شده کاملا مشخص بوده و به این زودی‌ها هم قرار نیست تغییر کند. در این حالت استفاده از قابلیت‌های رابطه‌ای متداول SQL Server مناسب‌تر است.
- قرار دادن اطلاعات باینری بسیار حجیم در سلول‌های XML ایی.
 


تاریخچه‌ی پشتیبانی از XML در نگارش‌های مختلف SQL Server

الف) SQL Server 2000
در SQL Server 2000 روش (ب) توضیح داده شده در قسمت قبل، پشتیبانی می‌شود. در آن برای تجزیه یک سند XML به معادل رابطه‌ای آن، از تابعی به نام OpenXML استفاده می‌شود و برای تبدیل این اطلاعات به XML از روش Select … for XML می‌توان کمک گرفت. همچنین تاحدودی مباحث XPath Queries نیز در آن گنجانده شد‌ه‌است.

ب) SQL Server 2005
در نگارش 2005 آن، برای اولین بار نوع داده‌ای ویژه XML معرفی گشت به همراه امکان تعریف اسکیمای XML و اعتبارسنجی آن و پشتیبانی از XQuery برای جستجوی سریع بر روی داده‌های XML داخل همان بانک اطلاعاتی، بدون نیاز به استخراج اطلاعات XML و پردازش مجزای آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.

ج) SQL Server 2008 به بعد
در اینجا فاز نگهداری این نوع داده خاص شروع شده و بیشتر شامل یک سری بهبودهای کوچک در کارآیی و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها می‌شود.



استفاده از XML با کمک SQLCLR

از SQL Server 2005 به بعد، امکان استفاده از کلیه‌ی امکانات موجود در فضای نام System.Xml دات نت، در SQL Server نیز به کمک SQL CLR مهیا شده‌است. همچنین از SQL Server 2008 به بعد، امکانات فضای نام System.Xml.Linq و مباحث LINQ to XML نیز توسط SQL CLR پشتیبانی می‌شوند.
البته این امکانات در SQL Server 2005 نیز قابل استفاده هستند، اما اسمبلی شما unsafe تلقی می‌شود. پس از آزمایشات و بررسی کافی، فضای نام مرتبط با LINQ to XML و امکانات آن، به عنوان اسمبلی‌هایی امن و قابل استفاده در SQL Server 2008 به بعد، معرفی شده‌اند.




مزایای وجود فیلد ویژه XML در SQL Server

پس از اینکه فیلدهای XML به صورت یک نوع داده بومی بانک اطلاعاتی SQL Server معرفی شدند، مزایای ذیل بلافاصله در اختیار برنامه نویس‌ها قرار گرفت:
- امکان تعریف آن‌ها به صورت یک ستون جدولی خاصی
- استفاده از آن‌ها به عنوان یک پارامتر رویه‌های ذخیره شده
- امکان تعریف خروجی توابع scalar سفارشی تعریف شده به صورت XML
- امکان تعریف متغیرهای T-SQL از نوع XML

برای مثال در اینجا نحوه‌ی تعریف یک جدول جدید دارای فیلدی از نوع XML را مشاهده می‌کنید:
 CREATE TABLE xml_tab
(
  id INT,
  xml_col  XML
)
- پشتیبانی از فناوری‌های XML ایی مانند اعتبارسنجی اسکیما و نوشتن کوئری‌های پیشرفته با XQuery و XPath.
- امکان تعریف ایندکس‌های XML ایی اضافه شده‌است.



چه نوع XML ایی را می‌توان در فیلدهای XML ذخیره کرد؟

فیلدهای XML امکان ذخیره سازی داده‌های XML خوش فرم را مطابق استاندارد یک XML، دارند. حداکثر اندازه قابل ذخیره سازی در یک فیلد XML دو گیگابایت است.
البته امکانات مهیای در SQL Server در بسیاری از موارد فراتر از استاندارد یک XML هستند. به این معنا که در فیلدهای XML می‌توان Documents و یا Fragments را ذخیره سازی کرد. یک سند XML یا Document حاوی تنها یک ریشه اصلی است؛ اما یک Fragment می‌تواند بیش از یک ریشه اصلی را در خود ذخیره کند. یک مثال:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- document
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/>')
-- fragment
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/><person/>')
SELECT * FROM @xml_tab
مدل داده‌ای XML در SQL Server بر مبنای استانداردهای  XQuery و XPath طراحی شده‌است و این استانداردها Fragments را به عنوان یک قطعه داده XML معتبر، قابل پردازش می‌دانند؛ علاوه بر آن مقادیر null و خالی را نیز معتبر می‌دانند. برای مثال عبارات ذیل معتبر هستند:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- text only
INSERT @xml_tab VALUES ('data data data .....')
-- empty string
INSERT @xml_tab VALUES ('')
-- null value
INSERT @xml_tab VALUES (null)
SELECT * FROM @xml_tab
همچنین امکان ذخیره سازی یک متن خالی بدون فرمت نیز در اینجا مجاز است. بنابراین به کمک T-SQL می‌توان برای مثال نوع داده varchar و varchar max را به XML تبدیل کرد و برعکس. امکان تبدیل Text و NText (منسوخ شده) نیز به XML وجود دارد ولی در این حالت خاص، عکس آن، پشتیبانی نمی‌شود.
به علاوه باید دقت داشت که در SQL Server نوع داده‌ای XML برای ذخیره سازی داده‌ها بکار گرفته می‌شود. به این معنا که در اینجا پیشوندهای فضاهای نام XML بی‌معنا هستند.
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.doctors.com"/>')
-- این سه سطر در عمل یکی هستند
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<dd:doc xmlns:dd="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<rr:doc xmlns:rr="http://www.documents.com"/>')
SELECT * FROM @xml_tab
در این مثال، سه insert آخر در عمل یکی درنظر گرفته می‌شوند.



Encoding ذخیره سازی داده‌های XML

SQL Server امکان ذخیره سازی اطلاعات متنی را به فرمت UFT8، اسکی و غیره، دارد. اما جهت پردازش فیلدهای XML و ذخیره سازی آن‌ها از Collation پیش فرض بانک اطلاعاتی کمک خواهد گرفت. البته ذخیره سازی نهایی آن همیشه با فرمت UCS2 است (یونیکد دو بایتی).
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
N'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<doc1>
  <row name="vahid"></row>
</doc1>
')
برای نمونه به مثال فوق دقت کنید. اگر آن‌را اجرا کنید، برنامه با خطای ذیل متوقف خواهد شد:
 XML parsing: line 1, character 38, unable to switch the encoding
علت اینجا است که با قرار دادن N در ابتدای رشته XML ایی در حال ذخیره سازی، آن‌را به صورت یونیکد دوبایتی معرفی کرده‌ایم اما encoding سند در حال ذخیره سازی utf-8 تعریف شده‌است و این‌دو با هم سازگاری ندارند.
برای حل این مشکل باید N ابتدای رشته را حذف کرد. روش دوم، معرفی و استفاده از utf-16 است بجای utf-8 در ویژگی encoding.
همچنین در این حالت اگر encoding را utf-16 معرفی کنیم و ابتدای رشته در حال ذخیره سازی N قرار نگیرد، باز با خطای unable to switch the encoding مواجه خواهیم شد.



نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات XML ایی در SQL Server

SQL Server فرمت اطلاعات XML وارد شده را حفظ نمی‌کند. برای مثال اگر قطعه کد زیر را اجرا کنید
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?><doc1><row name="vahid"></row></doc1>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
خروجی Select انجام شده به صورت زیر است:
 <doc1>
  <row name="vahid" />
</doc1>
اطلاعات و داده نهایی، بدون تغییری از آن قابل استخرج است. اما اصطلاحا lexical integrity آن حفظ نشده و نمی‌شود. بنابراین در اینجا ذکر سطر xml version ضروری نیست و یا برای مثال اگر ویژگی‌ها را توسط " و یا ' مقدار دهی کنید، همیشه توسط "  ذخیره خواهد شد.



ذخیره سازی داده‌هایی حاوی کاراکترهای غیرمجاز XML

اطلاعات دنیای واقعی همیشه به همراه اطلاعات تک کلمه‌ای ساده نیست. ممکن است نیاز شود انواع و اقسام حروف و تگ‌ها نیز در این بین به عنوان داده ذخیره شوند. روش حل استاندارد آن بدون نیاز به دستکاری اطلاعات ورودی، استفاده از CDATA است:
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<person><![CDATA[ 3 > 2 ]]></person>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
در این حالت خروجی select اطلاعات ذخیره شده به صورت زیر خواهد بود:
 <person> 3 &gt; 2 </person>
به صورت خودکار قسمت CDATA پردازش شده و اصطلاحا حروف غیرمجاز XML ایی به صورت خودکار escape شده‌اند.



محدودیت‌های فیلدهای XML

- امکان مقایسه مستقیم را ندارند؛ بجز مقایسه با نال. البته می‌توان XML را تبدیل به مثلا varchar کرد و سپس این داده رشته‌ای را مقایسه نمود. برای مقایسه با null توابع isnull و coalesce نیز قابل بکارگیری هستند.
- order by و group by بر روی این فیلدها پشتیبانی نمی‌شود.
- به عنوان ستون کلید قابل تعریف نیست.
- به صورت منحصربفرد و unique نیز قابل علامتگذاری و تعریف نیست.
- فیلدهای XML نمی‌توانند دارای collate باشند.
مطالب
استفاده از Google Analytics در ASP.Net

قبل از استفاده از بلاگر، در سایت wordpress وبلاگ داشتم، که به‌دلایلی کنسل شد. تفاوت محسوسی را که اینجا مشاهده می‌کنم، نبود قسمت آمار سایت است. در سایت wordpress آمار مبسوطی را از بازدید کنندگان سایت می‌توانید در کنترل پنل مدیریتی وبلاگ مشاهده کنید، اما در اینجا خیر.
به همین جهت اولین کاری را که انجام دادم استفاده از سرویس رایگان persianstat بود که انصافا هم با کیفیت است و قابل مقایسه با آماری که wordpress ارائه می‌دهد، می‌باشد.
جالب اینجا است که هر چند هاست اینجا، گوگل است اما استفاده‌ی خودکار از ابزار Google analytics در آن مهیا نیست. احتمالا علت آن آماده نبودن API آن است که قرار است به زودی ارائه شود، بنابراین ارزش وقت گذاشتن را دارد.



برای استفاده از Google analytics ، پس از ثبت نام و ورود به آن، سایت مورد نظر را معرفی کرده (در قسمت Add Website Profile) و نهایتا یک کد جاوا اسکریپتی به شما خواهد داد که می‌توانید آنرا به صفحات مورد نظر خود در سایت اضافه نمائید تا تحت کنترل آماری قرار گیرد. محدودیتی هم در مورد تعداد سایت وجود ندارد و با یک اکانت می‌توانید چندین سایت را معرفی کرده و تحت کنترل قرار دهید.
اگر از ASP.Net استفاده می‌کنید، تنها کافی است به master page سایت مراجعه کنید و پیش از بسته شدن تگ body ، اسکریپت مربوط به Google analytics را اضافه کنید تا تمام سایت را تحت کنترل قرار دهید.
یا اگر علاقمند بودید که اینکار را به صورت "شیک‌تری" انجام دهید، می‌توان از این http module استفاده کرد. به این صورت ابتدا تگ بسته شدن body به صورت خودکار پیدا شده و سپس اسکریپت به پیش از آن اضافه می‌شود.
این روش بار بزرگ تهیه آمار سایت را حذف خواهد کرد. عموما دیتابیس جمع آوری آمار سایت خیلی زود (برای مثال پس از گذشت 6 ماه) حجیم می‌شود و تاثیر مشهودی را بر روی کارآیی سایت خواهد گذاشت. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا گوگل اینکار را برای ما انجام ندهد؟! هزینه بانک اس کیوال سرور بر روی هاست‌های اینترنتی بالا بوده و حجمی را هم که در اختیار قرار می‌دهند محدود است. در صورت نیاز به حجم‌های بالاتر باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد. بنابراین هم از لحاظ قیمت و هچنین کارآیی سایت، استفاده از این سرویس واقعا مقرون به صرفه است. بعلاوه از تنوع آماری که ارائه می‌دهد نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد. برای مثال کاربران چه واژه‌های کلیدی را در موتورهای جستجو وارد کرده‌اند تا به سایت شما رسیده‌اند؟ چند درصد کاربر وفادار دارید؟! (کاربرهای وفادار، منظور افرادی هستند که به صورت منظم به سایت سر می‌زنند) و امثال این. انصافا تهیه چنین ماژولی برای یک سایت از لحاظ برنامه نویسی شاید با برنامه نویسی کل یک سایت برابری کند.
اگر هم نیاز به یک برنامه سورس باز داشتید که هر روز به اکانت Google analytics شما سر بزند و اطلاعات آنرا استخراج کرده و در یک بانک SQL server ذخیره کند، می‌توانید به پروژه سی شارپ زیر مراجعه نمائید:
Google Analytics Data Extractor

البته باید دقت داشت که پس از ارائه API کامل Google analytics ، دیگر نیازی به این نوع روش‌های ابتکاری وجود نداشته و استخراج داده از آن بسیار ساده‌تر خواهد شد.

مطالب
نصب خودکار اطلاعات فایل‌های PFX در سیستم

در مورد نحوه رمزنگاری فایل‌های PDF به کمک روش Public-key encryption توسط iTextSharp مطلبی را پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید.
این روش یک مشکل مهم دارد: «ارائه فایل PFX و همچنین کلمه عبور آن به کاربر نهایی»
خوب، این یعنی اینکه شما به راحتی می‌تونید اطلاعات را رمزگشایی کنید؛ چون همه چیز سخاوتمندانه در اختیارتان است. بنابراین ضرورت رمزنگاری آن در ابتدای امر زیر سؤال می‌رود.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان این اطلاعات را تا حد قابل قبولی مخفی کرد؟ مثلا یک برنامه را در اختیار کاربر قرار داد که اطلاعات فایل PFX را به همراه کلمه عبور آن در سیستم نصب کند.
پاسخ:
دات نت به صورت توکار از این نوع فایل‌های مجوز پشتیبانی می‌کند:

using System.Security.Cryptography.X509Certificates;

namespace InstallPfx
{
class Program
{
private static void InstallCertificate(string cerFileName, string password)
{
var certificate = new X509Certificate2(cerFileName, password, X509KeyStorageFlags.PersistKeySet);
var store = new X509Store(StoreName.My);
store.Open(OpenFlags.ReadWrite);
store.Add(certificate);
store.Close();
}

static void Main(string[] args)
{
InstallCertificate(@"D:\forTest\file.pfx", "123456");
}
}
}

پس از اجرای کد فوق، امکان مشاهده فایل‌های PDF رمزنگاری شده به کمک اطلاعات فایل file.pfx، میسر می‌شود.
برای مشاهده این مجوز نصب شده هم می‌توان در دیالوگ Run ویندوز نوشت : certmgr.msc تا کنسول مدیریتی مجوز‌های ویندوز ظاهر شود. سپس به قسمت personal certificates باید مراجعه کرد.