مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
تا اینجا با نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌ها و انتقال اطلاعات به آن‌ها و برعکس، آشنا شدیم. در ادامه علاقمندیم اگر کامپوننتی را به صورت زیر تعریف کردیم:
<Comp1>This is a content coming from the parent</Comp1>
محتوایی را که بین تگ‌های این کامپوننت فرزند، توسط کامپوننت والد تنظیم شده‌است، در قسمت مشخصی از UI کامپوننت فرزند نمایش دهیم.


معرفی مفهوم Render Fragment

برای درج محتوای تامین شده‌ی توسط کامپوننت والد در یک کامپوننت فرزند، از ویژگی به نام Render Fragment استفاده می‌شود. مثالی جهت توضیح جزئیات آن:
در ابتدا یک کامپوننت والد جدید را در مسیر Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component"></ChildComponent>

@code {

}
- در اینجا یک کامپوننت متداول با مسیریابی منتهی به ParentComponent/ تعریف شده‌است.
- سپس دوبار کامپوننت فرضی ChildComponent به همراه پارامتر Title و یک محتوای جدید قرار گرفته‌ی در بین تگ‌های آن، در صفحه تعریف شده‌اند.
- بار دومی که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، به همراه محتوای جدیدی در بین تگ‌های خود نیست.

برای دسترسی به این کامپوننت از طریق منوی برنامه، مدخل منوی آن‌را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="ParentComponent">
       <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Parent/Child Relation
    </NavLink>
</li>
اکنون می‌خواهیم کامپوننت ChildComponent را افزوده و انتظارت یاد شده (دریافت یک پارامتر و نمایش محتوای سفارشی تنظیم شده) را پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<div>
    <div class="alert alert-info">@Title</div>
    <div class="alert alert-success">
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    </div>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string Title { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }
}
توضیحات:

- خاصیت عمومی Title که توسط ویژگی Parameter مزین شده‌است، امکان تنظیم مقدار مشخصی را توسط کامپوننت دربرگیرنده‌ی ChildComponent میسر می‌کند.
- در اینجا پارامتر عمومی دیگری نیز تعریف شده‌است که اینبار از نوع ویژه‌ی RenderFragment است. توسط آن می‌توان به محتوایی که در کامپوننت والد ChildComponent در بین تگ‌های آن تنظیم شده‌است، دسترسی یافت. همچنین اگر این محتوا توسط کامپوننت والد تنظیم نشده باشد، مانند دومین باری که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، می‌توان با بررسی نال بودن آن، یک محتوای پیش‌فرض را نمایش داد.


با این خروجی:



روش دیگری برای فراخوانی Event Call Back ها

در قسمت قبل روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های فرزند، به والد مشاهده کردیم. فراخوانی آن‌ها در سمت Child Component نیاز به یک متد اضافی داشت و همچنین تنها یک پارامتر را هم ارسال کردیم. برای ساده سازی این عملیات از روش زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
<button class="btn btn-danger"
        @onclick="@(() => OnClickBtnMethod.InvokeAsync((1, "A message from child!")))">
   Show a message from the child!
</button>


@code {
    // ...

    [Parameter]
    public EventCallback<(int, string)> OnClickBtnMethod { get; set; }
}
- در اینجا برای تعریف و ارسال بیش از یک پارامتر، از tuples استفاده شده‌است.
- همچنین فراخوانی OnClickBtnMethod.InvokeAsync را نیز در محل تعریف onclick@ بدون نیازی به یک متد اضافی، مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم آن، قرار دادن این قطعه کد داخل ()@ است تا ابتدا و انتهای کدهای #C مشخص شود؛ وگرنه کامپایل نمی‌شود.

در سمت کامپوننت والد برای دسترسی به OnClickBtnMethod که اینبار یک tuple را ارسال می‌کند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>

@code {
    string MessageText = "";

    private void ShowMessage((int Value, string Message) args)
    {
        MessageText = args.Message;
    }
}
در اینجا OnClickBtnMethod تعریف شده، به متد ShowMessage متصل شده‌است که یک tuple از جنس (int, string) را دریافت می‌کند. سپس با انتساب خاصیت رشته‌ای آن به فیلد جدید MessageText، سبب نمایش آن می‌شویم.


امکان تعریف چندین RenderFragment

تا اینجا یک RenderFragment را در کامپوننت فرزند تعریف کردیم. امکان تعریف چندین RenderFragment در ChildComponent.razor نیز وجود دارند:
@code {
    // ...

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment DangerChildContent { get; set; }
}
در یک چنین حالتی، روش استفاده‌ی از این پارامترهای RenderFragment در سمت والد (ParentComponent.razor) به صورت زیر خواهد بود:
<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>
که به همراه ذکر صریح نام پارامترها به صورت تگ‌هایی جدید، داخل تگ اصلی است.

از آنجائیکه ذکر این تگ‌ها اختیاری است، نیاز است در ChildComponent.razor بر اساس null بودن آن‌ها، تصمیم به رندر محتوایی پیش‌فرض گرفت:
    @if(DangerChildContent == null)
    {
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    }
    else
    {
        <span>@DangerChildContent</span>
    }




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-08.zip
مطالب
آشنایی با Feature Toggle - بخش دوم
در بخش اول آشنایی با Feature Toggle، با مفهوم Feature Toggle آشنا شدیم و در بخش پایانی مقاله، به معرفی یکی از کتابخانه‌های نوشته شده توسط مایکروسافت پرداختیم.
در این مقاله به صورت کاربردی‌تر به استفاده از کتابخانه‌ی مورد استفاده می‌پردازیم. برای ادامه نیاز هست بسته‌ی زیر را که مخصوص برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET CORE است نصب نمایید :
Install-package Microsoft.FeatureManagement.AspNetCore

فرض کنید یک قابلیت را تحت عنوان Chat پیاده سازی کرده و با توجه به تکنولوژی‌هایی که استفاده کرده‌اید، فقط با مرورگر کروم سازگار هست و شما باید این قابلیت را فقط برای کاربرانی که مروگر کروم دارند، فعال نمایید؛ در غیر اینصورت غیرفعال و در دسترس کاربران نباشد. برای این منظور فرض میکنیم کنترلر زیر مسئول تمام کارهای مربوط به قابلیت چت می‌باشد :
[FeatureGate("chat")]
public class ChatController : Controller
{
      public IActionResult Index()
      {
          // do sth
      }
}
همانطور که در کد بالا قابل مشاهده می‌باشد ، کنترلر با یک Attribute مزین شده‌است که از Attribute‌های توکار کتابخانه می‌باشد. با استفاده از این ویژگی می‌توانیم یک کنترلر و یا اکشن متد را کلا از دسترس خارج کنیم (اگر مقدار این قابلیت در appsetting.json غیرفعال باشد).
اگر درخواستی به کنترلر Chat ارسال شود و قابلیت چت در فایل appsetting.json غیرفعال باشد (طبق روش‌هایی که در مقاله قبل توضیح داده شد) کاربر با خطای 404 مواجه خواهد شد.
میتوان به FeatuteGate اسم چندین قابلیت را داد و اگر همه‌ی آنها فعال باشند، کنترلر/اکشن در دسترس خواهد بود؛ در غیر اینصورت خطای 404 دریافت می‌شود.
[FeatureGate("feature1", "feature2")]
public class ChatController : Controller
 {
        public IActionResult Index()
        {
            // do sth
        }
 }
  "FeatureManagement": {
    "feature1": true,
    "feature2": false
  },

 برای حالتیکه نیاز هست اسم چندین قابلیت را به FeatureGate بدهیم، میتوانیم تعیین کنیم که آیا همه‌ی قابلیت‌ها باید فعال باشند تا کنترلر/ اکشن در دسترس باشد یا خیر؟ برای این منظور یک Enum توکار، به اسم RequirementType به همراه این کتابخانه وجود دارد که کار آن And/OR است:
public enum RequirementType
    {
        //
        // Summary:
        //     The enabled state will be attained if any feature in the set is enabled.
        Any = 0,
        //
        // Summary:
        //     The enabled state will be attained if all features in the set are enabled.
        All = 1
    }
همانطور که از توضیحات آن قابل تشخیص است، در زمان استفاده از FeatureGate میتوانیم با استفاده از این enum مشخص کنیم که اگر فقط یکی از قابلیت‌ها فعال بود، کنترلر/اکشن موردنظر فعال و در دسترس باشد، در غیر اینصورت از دسترس خارج شود و تمامی درخواست‌ها را با خطای 404 پاسخ دهد.
نمونه‌ای از استفاده از این enum به صورت زیر است:
 [FeatureGate(RequirementType.Any,"feature1", "feature2","feature3")]
 public class ChatController : Controller
 {
        public IActionResult Index()
        {
            // do sth
        }
 }

تگ <feature>
تا اینجا موفق شدیم یک کنترلر و یا اکشن متد را غیرفعال و از دسترس خارج نماییم. فرض کنید قابلیت چت بنا بر تنظیمات انجام شده، غیرفعال می‌باشد، منتها در منوی سایت همچنان لینک آن در حال نمایش است و کاربران میتوانند لینک را کیک کنند (و در نتیجه با خطای 404 مواجه می‌شوند). برای غیر فعال کردن المان‌هایی (تگ) مربوط به یک قابلیت، می‌توانیم از tag helper مربوطه به صورت زیر استفاده نماییم :
@addTagHelper *, Microsoft.FeatureManagement.AspNetCore // put this line in _ViewImports

<feature name="feature1,feature2,feature3">
  <li>
        <a asp-area="" asp-controller="Chat" asp-action="index">Stay in contact</a>
    </li>
</feature>
 لازم به ذکر هست اینجا هم می‌توان با مقداردهی خصویت requirement با یکی از مقدارهای Any و یا All، مشخص نماییم به صورت And اجرا شود یا خیر.

نوشتن Handler سفارشی
همانطور که در بالا هم بیان شد، اگر یک قابلیت به هر دلیلی غیرفعال باشد، کاربران با خطای 404 مواجه خواهند شد. اگر نیاز داشتید کاربر را به صفحه‌ی دیگری هدایت کنید و یا Status Code بهتری را برگردانید، میتوانید این‌کار را با پیاده سازی یک هندلر سفارشی که اینترفیس IDisabledFeaturesHandler را پیاده سازی میکند، انجام دهید. در زیر یک نمونه پیاده سازی شده را مشاهده می‌کنید:
public class RedirectDisabledFeatureHandler : IDisabledFeaturesHandler
    {
        public Task HandleDisabledFeatures(IEnumerable<string> features, ActionExecutingContext context)
        {
            context.Result = new RedirectResult("url");
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
و سپس نیاز هست تا این هندلر را به صورت زیر ثبت نماییم :
  public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
   {
            services.AddFeatureManagement().UseDisabledFeaturesHandler(new RedirectDisabledFeatureHandler()); ;
    }
مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش اول
Window Function‌ها برای اولین بار در نسخه SQL Server 2005 ارائه گردیدند، و در ورژن‌های جدیدتر SQL Server، به تعداد این فانکشنها افزوده شده است.

تعریف Window Function :
        معمولا از این نوع فانکشنها روی مجموعه ای از ROW‌های یک جدول، در جهت اعمال عملیاتهای محاسباتی ،ارزیابی داده ها، رتبه بندی و غیرو... استفاده می‌گردد، به بیان ساده‌تر بوسیله Window Function‌ها می‌توان، ROW‌های یک جدول را گروه بندی نمود. و روی گروه‌ها از توابع جمعی (Aggregate Functions ) استفاده کرد. این نوع فانکشنها از قابلیت و انعطاف پذیری زیادی برخوردار می‌باشند، و بوسیله آنها می‌توان نتایج (خروجی) بسیار مفیدی از Query ها، بدست آورد، معمولا از این نوع فانکشنها در            Data Mining (داده کاوی) و گزارشگیری‌ها استفاده می‌گردد. و آگاهی و روش استفاده از Window Function‌ها برای برنامه نویسان و DBA ها، می‌تواند بسیار مفید باشد.
مفهوم Window Function مطابق استاندارد ISO و ANSI می‌باشد، و دیتابیس هایی همچون Oracle،DB2،Sybase از آن پشتیبانی می‌نمایند.برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت‌های زیر مراجعه کنید:
کلمه "Window" در  Window Function، به مجموعه ROW هایی اشاره می‌کند، که محاسبات و ارزیابی و غیرو... روی آنها اعمال می‌گردد. 
Window Function‌ها برای ارائه قابلیت‌های خود، از Over Clause استفاده می‌کنند. اگر مقاله آشنایی با Row_Number،Rank،Dense_Rank،NTILE را مطالعه کرده باشید، می‌توان هریک از آنها را یک Window Function دانست.
برای شروع، به بررسی Over Clause می‌پردازیم، و Syntax آن به شرح ذیل می‌باشد:
OVER ( 
       [ <PARTITION BY clause> ]
       [ <ORDER BY clause> ] 
       [ <ROW or RANGE clause> ]
      )

<PARTITION BY clause> ::=
PARTITION BY value_expression , ... [ n ]

<ORDER BY clause> ::=
ORDER BY order_by_expression
    [ COLLATE collation_name ] 
    [ ASC | DESC ] 
    [ ,...n ]

<ROW or RANGE clause> ::=
{ ROWS | RANGE } <window frame extent>

<window frame extent> ::= 
{   <window frame preceding>
  | <window frame between>
}

<window frame between> ::= 
  BETWEEN <window frame bound> AND <window frame bound>

<window frame bound> ::= 
{   <window frame preceding>
  | <window frame following>
}

<window frame preceding> ::= 
{
    UNBOUNDED PRECEDING
  | <unsigned_value_specification> PRECEDING
  | CURRENT ROW
}

<window frame following> ::= 
{
    UNBOUNDED FOLLOWING
  | <unsigned_value_specification> FOLLOWING
  | CURRENT ROW
}

<unsigned value specification> ::= 
{  <unsigned integer literal> }
OVER دارای سه آرگومان اختیاری است که هر کدام را به تفصیل بررسی می‌کنیم:
1- PARTITION BY clause : بوسیله این پارامتر می‌توانیم Row‌های یک جدول را گروه بندی نماییم. این پارامتر یک  value_expression می پذیرد. یک Value_expression می‌تواند نام یک ستون ، یک Scalar Subquery ، Scalar Function و غیرو باشد.
2- ORDER BY clause : از نامش مشخص است و برای Sort استفاده می‌شود، و ویژگی‌های Order By در آن اعمال می‌گردد. به جز Offset.
3- ROW or RANGE clause :این پارامتر بیشتر برای محدود نمودن Row در یک Partition (گروه) مورد استفاده قرار می‌گیرد، به عنوان مثال نقطه شروع و پایان را می‌توان بوسیله پارامتر فوق تعیین نمود.
Row و Range نسبت به هم یک تفاوت عمده دارند،و آن این است که، اگر از ROW Clause استفاده نمایید، ارتباط ROW‌های قبلی یا بعدی، نسبت به Row جاری،بصورت فیزیکی (physical association ) سنجیده می‌شود، بطوریکه با استفاده از Range Clause ارتباط سطرهای قبلی و بعدی، نسبت به سطر جاری بصورت منطقی (logical association ) در نظر گرفته می‌شود. ممکن است درک این مطلب کمی سخت باشد، در ادامه با مثالهایی که بررسی می‌نماییم، براحتی تفاوت این دو را متوجه می‌شوید.
Row یا Range در قالب‌های متفاوتی مقدار می‌پذیرند، که هر کدام را بررسی می‌کنیم:
UNBOUNDED PRECEDING : بیانگر اولین سطر Partition می‌باشد. UNBOUNDED PRECEDING  فقط نقطه شروع را مشخص می‌نماید.
UNBOUNDED FOLLOWING : بیانگر آخرین سطر Partition می‌باشد. UNBOUNDED FOLLOWING فقط نقطه پایانی را مشخص می‌نماید.
CURRENT ROW : اولین سطر جاری یا آخرین سطر جاری را مشخص می‌نماید.
n PRECEDING یا unsigned value specification> PRECEDING> : تعداد سطر‌های قبل از سطر جاری را تعیین می‌کند، n یا <unsigned value specification>تعداد سطر‌های قبل از سطر جاری را تعیین می‌نماید. از n PRECEDING نمی توان برای Range استفاده نمود.  
n FOLLOWING یا unsigned value specification> FOLLOWING> : تعداد سطرهای بعد از سطر جاری را تعیین می‌کند، n یا<unsigned value specification> تعداد سطر  های بعد از سطر جاری را تعیین می‌نماید. از n FOLLOWING نمی توان برای Range استفاده نمود.
<BETWEEN <window frame bound > AND <window frame bound  : از چارچوب فوق برای Range و Row می‌توان استفاده نمود، و نقطه آغازین و نقطه پایانی توسط قالب فوق تعیین می‌گردد. نکته قابل توجه آن است که نقطه پایانی نمی‌تواند، کوچکتر از نقطه آغازین گردد.
در ادامه برای درک هرچه بیشتر تعاریف بیان شده، چندین مثال می‌زنیم و هر کدام را بررسی می‌نماییم:
در ابتدا Script زیر را اجرا نمایید، که شامل جدولی به نام Revenue (سود،درآمد) و درج چند درکورد در آن:
CREATE TABLE REVENUE
(
[DepartmentID] int,
[Revenue] int,
[Year] int
);
 
insert into REVENUE
values (1,10030,1998),(2,20000,1998),(3,40000,1998),
 (1,20000,1999),(2,60000,1999),(3,50000,1999),
 (1,40000,2000),(2,40000,2000),(3,60000,2000),
 (1,30000,2001),(2,30000,2001),(3,70000,2001)
 
مثال اول : می‌خواهیم براساس فیلد DepartmentID جدول Revenue را Partition بندی نماییم و از توابع جمعی AVG و SUM روی فیلد درآمد(Revenue) استفاده کنیم.
ابتدا Script زیر را اجرا می‌کنیم:
 select *,
 avg(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as AverageRevenue,
 sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as TotalRevenue
from REVENUE
order by departmentID, year;
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

        مطابق شکل، جدول براساس  فیلد DepartmentID به سه Partition تقسیم شده است، و عملیات میانگین و جمع روی فیلد Revenue انجام شده است و عملیات Sort روی هرگروه بطور مستقل انجام گرفته است. چنین کاری را نمی‌توانستیم بوسیله Group By انجام دهیم.
مثال دوم : نحوه استفاده از ROWS PRECEDING،در این مثال قصد داریم عملیات جمع را روی فیلدRevenue انجام دهیم. بطوریکه جمع هر مقدار برابر است با سه مقدار قبلی + مقدار جاری:
 لطفا رکورد‌های زیر را به جدول فوق درج نمایید:
 insert into REVENUE
 values(1,90000,2002),(2,20000,2002),(3,80000,2002),
 (1,10300,2003),(2,1000,2003), (3,90000,2003),
 (1,10000,2004),(2,10000,2004),(3,10000,2004),
 (1,20000,2005),(2,20000,2005),(3,20000,2005),
 (1,40000,2006),(2,30000,2006),(3,30000,2006),
 (1,70000,2007),(2,40000,2007),(3,40000,2007),
 (1,50000,2008),(2,50000,2008),(3,50000,2008),
 (1,20000,2009),(2,60000,2009),(3,60000,2009),
 (1,30000,2010),(2,70000,2010),(3,70000,2010),
 (1,80000,2011),(2,80000,2011),(3,80000,2011),
 (1,10000,2012),(2,90000,2012),(3,90000,2012)
سپس Script زیر را اجرا می‌نماییم:
select Year, DepartmentID, Revenue,
sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
             ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی :

        در Script بالا، جدول را براساس فیلد DepartmentID گروه بندی می‌کنیم، که سه گروه ایجاد می‌شود، هر گروه را بطور مستقل، روی فیلد Year بصورت صعودی مرتب می‌نماییم. حال برای آنکه بتوانیم سیاست جمع، روی فیلد Revenue، را پیاده سازی نماییم ، قطعه کد زیر را در Script بالا اضافه کردیم.
ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3
     برای شرح چگونگی استفاده از PRECEDING،فقط به شرح گروه اول بسنده می‌کنیم. مقدار جمع فیلد Revenue سطر اول، که قبل از آن سطری وجود ندارد، برابر است با  مقدار خود، یعنی 10030، مقدار جمع فیلد Revenue سطر دوم برابر است با حاصل جمع مقدار فیلدRevenue سطر اول و دوم ، یعنی 30030 . این روند تا سطر چهار ادامه دارد، اما برای بدست آوردن مقدار جمع فیلدRevenue سطر پنجم، مقدار جمع فیلد Revenue سطر دوم،سوم،چهارم و پنجم در نظر گرفته می‌شود، و مقدار فیلدRevenue سطر اول در حاصل جمع در نظر گرفته نمی‌شود،بنابراین مقدار جمع فیلد Revenue سطر پنجم برابر است با 180000. در صورت مسئله گفته بودیم، مقدار جمع فیلد Revenue هر سطر جاری برابر است با حاصل جمع مقدارسطر جاری و مقادیر سه سطر ماقبل خود.

مثال سوم: نحوه استفاده از  ROWS FOLLOWING، این مثال عکس مثال دوم است، یعنی حاصل جمع مقدار فیلد Revenue هر سطر برابر است با حاصل جمع سطر جاری با سه سطر بعد از خود. بنابراین Script زیر را اجرا نمایید:
select Year, DepartmentID, Revenue,
 sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
              ROWS BETWEEN CURRENT ROW AND 3 FOLLOWING) as Next3
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی :

مطابق شکل مقدار جمع فیلد اول برابراست با حاصل جمع مقدار سطر جاری و سه سطر بعد از آن.
نکته ای که در مثالهای دوم و سوم،می بایست به آن توجه نمود، این است که در زمان استفاده از Row یا Range ، استفاده از Order by در Partition الزامی است، در غیر این صورت با خطا مواجه می‌شوید.


نحوه استفاده از UNBOUNDED PRECEDING ، این امکان در T-SQL Server 2012 افزوده شده است. 
مثال چهار: در این مثال می‌خواهیم کمترین سود بدست آمده در چند سال را بدست آوریم:
ابتدا Script زیر را اجرا نمایید:
select Year, DepartmentID, Revenue,
       min(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
                    ROWS UNBOUNDED PRECEDING) as MinRevenueToDate
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی:

طبق تعریف UNBOUNDED PRECEDING اولین سطر هر Partition را مشخص می‌نماید، و چون از PRECEDING استفاده کرده ایم، بنابراین مقایسه همیشه بین سطر جاری و  سطر‌های قبل از آن انجام می‌پذیرد. بنابراین خواهیم داشت، کمترین مقدار فیلد Revenue در سطر اول، برابر با مقدار خود می‌باشد، چون هیچ سطری ماقبل از آن وجود ندارد. در سطر دوم مقایسه کمترین مقدار، بین 20000 و 10030 انجام می‌گیرد، که برابر است با 10030، در سطر سوم، مقایسه بین مقادیر سطر اول،دوم و سطر سوم صورت می‌گیرد، یعنی کمترین مقدار بین 40000،20000 و 10030، بنابراین کمترین مقدار سطر سوم برابر است با 10030. 
به بیان ساده‌تر برای بدست آوردن کمترین مقدار هر سطر، مقدار سطر جاری با مقادیر همه سطرهای ماقبل خود مقایسه می‌گردد.
برای بدست آوردن کمترین مقدار در سطر ششم، مقایسه بین مقادیر سطر‌های اول،دوم،سوم،چهارم،پنجم و ششم صورت می‌گیرد که عدد 10000 بدست می‌آید و الی آخر...
نکنه: اگر در Over Clause شرط Order by را اعمال نماییم، اما از Row یا Range استفاده نکنیم، SQL Server بصورت پیش فرض از قالب زیر استفاده می‌نماید:
RANGE UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW 
برای روشن‌تر شدن مطلب فوق مثالی می‌زنیم:
ابتدا Script زیر را اجرا نمایید، که شامل ایجاد یک جدول و درج چند رکورد در آن می‌باشد:
CREATE TABLE Employees (  
    EmployeeId INT IDENTITY PRIMARY KEY,  
    Name VARCHAR(50),  
    HireDate DATE NOT NULL,  
    Salary INT NOT NULL  
)  
GO  
INSERT INTO Employees (Name, HireDate, Salary)  
VALUES   
    ('Alice', '2011-01-01', 20000),  
    ('Brent', '2011-01-15', 19000),  
    ('Carlos', '2011-02-01', 22000),  
    ('Donna', '2011-03-01', 25000),  
    ('Evan', '2011-04-01', 18500)  
GO  
سپس Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO 
خروجی :

حال اگر Script زیر را نیز اجرا نمایید، خروجی آن مطابق شکل بالا خواهد بود:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate 
                 RANGE BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO
توضیح درباره Script بالا، در این روش برای بدست آوردن میانگین هر سطر، مقدار سطر جاری با مقادیر سطر‌های ماقبل خود جمع و تقسیم بر تعداد سطر می‌شود.
سطر دوم 20000 + 19000 تقسیم بر دو برابر است با 19500
میانگین سطر پنجم، حاصل جمع فیلد Salary همه مقادیر سطرها تقسیم بر 5 
*** اگر بخواهید بوسیله Over Clause ، میانگین همه سطر‌ها یکسان باشد می‌توانید از Script زیر استفاده نمایید:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate   
                        RANGE   
                        BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING   
                        AND UNBOUNDED FOLLOWING  
                    ) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO  
خروجی :

منظور از  ROWS BETWEEN  UNBOUNDED PRECEDING AND UNBOUNDED FOLLOWING  یعنی در محاسبه میانگین برای هر سطر تمامی مقادیر سطر‌های دیگر در نظر گرفته شود.
پایان بخش اول
امیدوارم مفید واقع شده باشد.
مطالب
پیاده سازی یک تامین کننده MySQL برای ASP.NET Identity
در این مقاله جایگزینی پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. در ادامه خواهید خواند:

  • جزئیات نحوه پیاده سازی یک Storage Provider برای ASP.NET Identity
  • تشریح اینترفیس هایی که باید پیاده سازی شوند، و نحوه استفاده از آنها در ASP.NET Identity
  • ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
  • نحوه استفاده از یک ابزار کلاینت (MySQL Workbench) برای مدیریت دیتابیس مذکور
  • نحوه جایگزینی پیاده سازی سفارشی با نسخه پیش فرض در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC
در انتهای این مقاله یک اپلیکیشن ASP.NET MVC خواهیم داشت که از ASP.NET Identity و تامین کننده سفارشی جدید استفاده می‌کند. دیتابیس اپلیکیشن MySQL خواهد بود و روی Windows Azure میزبانی می‌شود. سورس کد کامل این مثال را هم می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


پیاده سازی یک Storage Provider سفارشی برای ASP.NET Identity

ASP.NET Identity سیستم توسعه پذیری است که می‌توانید بخش‌های مختلف آن را جایگزین کنید.در این سیستم بناهای سطح بالایی مانند Managers و Stores وجود دارند.
Managers کلاس‌های سطح بالایی هستند که توسعه دهندگان از آنها برای اجرای عملیات مختلف روی ASP.NET Identity استفاده می‌کنند. مدیریت کننده‌های موجود عبارتند از UserManager و RoleManager. کلاس UserManager برای اجرای عملیات مختلف روی کاربران استفاده می‌شود، مثلا ایجاد کاربر جدید یا حذف آنها. کلاس RoleManager هم برای اجرای عملیات مختلف روی نقش‌ها استفاده می‌شود.

Stores کلاس‌های سطح پایین‌تری هستند که جزئیات پیاده سازی را در بر می‌گیرند، مثلا اینکه موجودیت‌های کاربران و نقش‌ها چگونه باید ذخیره و بازیابی شوند. این کلاس‌ها با مکانیزم ذخیره و بازیابی تلفیق شده اند. مثلا Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام UserStore دارد که برای ذخیره و بازیابی User‌ها و داده‌های مربوطه توسط EntityFramework استفاده می‌شود.

Managers از Stores تفکیک شده اند و هیچ وابستگی ای به یکدیگر ندارند. این تفکیک بدین منظور انجام شده که بتوانید مکانیزم ذخیره و بازیابی را جایگزین کنید، بدون اینکه اپلیکیشن شما از کار بیافتد یا نیاز به توسعه بیشتر داشته باشد. کلاس‌های Manager می‌توانند با هر Store ای ارتباط برقرار کنند. از آنجا که شما از API‌های سطح بالای UserManager برای انجام عملیات CRUD روی کاربران استفاده می‌کنید، اگر UserStore را با پیاده سازی دیگری جایگزین کنید، مثلا AzureTable Storage یا MySql، نیازی به بازنویسی اپلیکیشن نیست.

در مثال جاری پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را با یک  تامین کننده MySQL جایگزین می‌کنیم.

پیاده سازی کلاس‌های Storage
برای پیاده سازی تامین کننده‌های سفارشی، باید کلاس هایی را پیاده سازی کنید که همتای آنها در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند:
  • <UserStore<TUser
  • IdentityUser
  • <RoleStore<TRole
  • IdentityRole
پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.
Users

Roles

در مخزن پیش فرض ASP.NET Identity EntityFramework کلاس‌های بیشتری برای موجودیت‌ها مشاهده می‌کنید.

  • IdentityUserClaim
  • IdentityUserLogin
  • IdentityUserRole
همانطور که از نام این کلاس‌ها مشخص است، اختیارات، نقش‌ها و اطلاعات ورود کاربران توسط این کلاس‌ها معرفی می‌شوند. در مثال جاری این کلاس‌ها را پیاده سازی نخواهیم کرد، چرا که بارگذاری اینگونه رکوردها از دیتابیس به حافظه برای انجام عملیات پایه (مانند افزودن و حذف اختیارات کاربران) سنگین است. در عوض کلاس‌های backend store اینگونه عملیات را بصورت مستقیم روی دیتابیس اجرا خواهند کرد. بعنوان نمونه متد ()UserStore.GetClaimsAsync را در نظر بگیرید. این متد به نوبه خود متد (userClaimTable.FindByUserId(user.Id را فراخوانی می‌کند که یک کوئری روی جدول مربوطه اجرا می‌کند و لیستی از اختیارات کاربر را بر می‌گرداند.
public Task<IList<Claim>> GetClaimsAsync(IdentityUser user)
{
    ClaimsIdentity identity = userClaimsTable.FindByUserId(user.Id);
    return Task.FromResult<IList<Claim>>(identity.Claims.ToList());
}
برای پیاده سازی یک تامین کننده سفارشی MySQL مراحل زیر را دنبال کنید.
1. کلاس کاربر را ایجاد کنید، که اینترفیس IUser را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityUser : IUser
{
    public IdentityUser(){...}

    public IdentityUser(string userName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string UserName { get; set; }

    public string PasswordHash { get; set; }

    public string SecurityStamp { get; set; }
}
2. کلاس User Store را ایجاد کنید، که اینترفیس‌های IUserStore, IUserClaimStore, IUserLoginStore, IUserRoleStore و IUserPasswordStore را پیاده سازی می‌کند. توجه کنید که تنها اینترفیس IUserStore را باید پیاده سازی کنید، مگر آنکه بخواهید از امکاناتی که دیگر اینترفیس‌ها ارائه می‌کنند هم استفاده کنید.
public class UserStore : IUserStore<IdentityUser>,
                         IUserClaimStore<IdentityUser>,
                         IUserLoginStore<IdentityUser>,
                         IUserRoleStore<IdentityUser>,
                         IUserPasswordStore<IdentityUser>
{
    public UserStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityUser user){...}

    public Task<IdentityUser> FindByIdAsync(string userId){...}   
...
}
3. کلاس Role را ایجاد کنید که اینترفیس IRole را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityRole : IRole
{
    public IdentityRole(){...}

    public IdentityRole(string roleName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
4. کلاس Role Store را ایجاد کنید که اینترفیس IRoleStore را پیاده سازی می‌کند. توجه داشته باشید که پیاده سازی این مخزن اختیاری است و در صورتی لازم است که بخواهید از نقش‌ها در سیستم خود استفاده کنید.
public class RoleStore : IRoleStore<IdentityRole>                        
{
    public RoleStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityRole role){...}

    public Task<IdentityRole> FindByIdAsync(string roleId){...}   
....
}
کلاس‌های بیشتری هم وجود دارند که مختص پیاده سازی مثال جاری هستند.
  • MySQLDatabase: این کلاس اتصال دیتابیس MySql و کوئری‌ها را کپسوله می‌کند. کلاس‌های UserStore و RoleStore توسط نمونه ای از این کلاس وهله سازی می‌شوند.
  • RoleTable: این کلاس جدول Roles و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserClaimsTable: این کلاس جدول UserClaims و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserLoginsTable: این کلاس جدول UserLogins و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserRolesTable: این کلاس جدول UserRoles و عملیات CRUD مربوطه به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserTable: این کلاس جدول Users و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.

ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure

1. به پورتال مدیریتی Windows Azure وارد شوید.
2. در پایین صفحه روی NEW+ کلیک کنید و گزینه STORE را انتخاب نمایید.

در ویزارد Choose Add-on به سمت پایین اسکرول کنید و گزینه ClearDB MySQL Database را انتخاب کنید. سپس به مرحله بعد بروید.

4. راهکار Free بصورت پیش فرض انتخاب شده، همین گزینه را انتخاب کنید و نام دیتابیس را به IdentityMySQLDatabase تغییر دهید. نزدیک‌ترین ناحیه (region) به خود را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.

5. روی علامت checkmark کلیک کنید تا دیتابیس شما ایجاد شود. پس از آنکه دیتابیس شما ساخته شد می‌توانید از قسمت ADD-ONS آن را مدیریت کنید.

6. همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، می‌توانید اطلاعات اتصال دیتابیس (connection info) را از پایین صفحه دریافت کنید.

7. اطلاعات اتصال را با کلیک کردن روی دکمه مجاور کپی کنید تا بعدا در اپلیکیشن MVC خود از آن استفاده کنیم.


ایجاد جداول ASP.NET Identity در یک دیتابیس MySQL

ابتدا ابزار MySQL Workbench را نصب کنید.
1. ابزار مذکور را از اینجا دانلود کنید.
2. هنگام نصب، گزینه Setup Type: Custom را انتخاب کنید.
3. در قسمت انتخاب قابلیت ها، گزینه‌های Applications و MySQLWorkbench را انتخاب کنید و مراحل نصب را به اتمام برسانید.
4. اپلیکیشن را اجرا کرده و روی MySQLConnection کلیک کنید تا رشته اتصال جدیدی تعریف کنید. رشته اتصالی که در مراحل قبل از Azure MySQL Database کپی کردید را اینجا استفاده کنید. بعنوان مثال:
 Connection Name: AzureDB; Host Name: us-cdbr-azure-west-b.cleardb.com; Username: <username>; Password: <password>; Default Schema: IdentityMySQLDatabase 
5. پس از برقراری ارتباط با دیتابیس، یک برگ Query جدید باز کنید. فرامین زیر را برای ایجاد جداول مورد نیاز کپی کنید.
CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`users` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `UserName` VARCHAR(45) NULL,
  `PasswordHash` VARCHAR(100) NULL,
  `SecurityStamp` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `Name` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userclaims` (
  `Id` INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
  `UserId` VARCHAR(45) NULL,
  `ClaimType` VARCHAR(100) NULL,
  `ClaimValue` VARCHAR(100) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userlogins` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `ProviderKey` VARCHAR(100) NULL,
  `LoginProvider` VARCHAR(100) NULL,
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userroles` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `RoleId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  PRIMARY KEY (`UserId`, `RoleId`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) 
on delete cascade
on update cascade,
  FOREIGN KEY (`RoleId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (`Id`)
on delete cascade
on update cascade);
6. حالا تمام جداول لازم برای ASP.NET Identity را در اختیار دارید، دیتابیس ما MySQL است و روی Windows Azure میزبانی شده.


ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC و پیکربندی آن برای استفاده از MySQL Provider

2. در گوشه سمت راست پایین صفحه روی دکمه Download Zip کلیک کنید تا کل پروژه را دریافت کنید.
3. محتوای فایل دریافتی را در یک پوشه محلی استخراج کنید.
4. پروژه AspNet.Identity.MySQL را باز کرده و آن را کامپایل (build) کنید.
5. روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Project را انتخاب نمایید. پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را به IdentityMySQLDemo تغییر دهید.

6. در پنجره New ASP.NET Project قالب MVC را انتخاب کنید و تنظیمات پیش فرض را بپذیرید.

7. در پنجره Solution Explorer روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده عبارت "Identity.EntityFramework" را وارد کنید. در لیست نتایج این پکیج را انتخاب کرده و آن را حذف (Uninstall) کنید. پیغامی مبنی بر حذف وابستگی‌ها باید دریافت کنید که مربوط به پکیج EntityFramework است، گزینه Yes را انتخاب کنید. از آنجا که کاری با پیاده سازی فرض نخواهیم داشت، این پکیج‌ها را حذف می‌کنیم.

8. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Add, Reference, Solution, Projects را انتخاب کنید. در دیالوگ باز شده پروژه AspNet.Identity.MySQL را انتخاب کرده و OK کنید.

9. در پروژه IdentityMySQLDemo پوشه Models را پیدا کرده و کلاس IdentityModels.cs را حذف کنید.

10. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات ";using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را با ";using AspNet.Identity.MySQL" جایگزین کنید.

11. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات به کلاس "ApplicationUser" را با "IdentityUser" جایگزین کنید.

12. کنترلر Account را باز کنید و متد سازنده آنرا مطابق لیست زیر تغییر دهید.

public AccountController() : this(new UserManager<IdentityUser>(new UserStore(new MySQLDatabase())))
{

}

13. فایل web.config را باز کنید و رشته اتصال DefaultConnection را مطابق لیست زیر تغییر دهید.

<add name="DefaultConnection" connectionString="Database=IdentityMySQLDatabase;Data Source=<DataSource>;User Id=<UserID>;Password=<Password>" providerName="MySql.Data.MySqlClient" />

مقادیر <DataSource>, <UserId> و <Password> را با اطلاعات دیتابیس خود جایگزین کنید.


اجرای اپلیکیشن و اتصال به دیتابیس MySQL

1. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Set as Startup Project را انتخاب کنید.
2. اپلیکیشن را با Ctrl + F5 کامپایل و اجرا کنید.
3. در بالای صفحه روی Register کلیک کنید.
4. حساب کاربری جدیدی بسازید.

5. در این مرحله کاربر جدید باید ایجاد شده و وارد سایت شود.

6. به ابزار MySQL Workbench بروید و محتوای جداول IdentityMySQLDatabase را بررسی کنید. جدول users را باز کنید و اطلاعات کاربر جدید را بررسی نمایید.

برای ساده نگاه داشتن این مقاله از بررسی تمام کدهای لازم خودداری شده، اما اگر مراحل را دنبال کنید و سورس کد نمونه را دریافت و بررسی کنید خواهید دید که پیاده سازی تامین کنندگان سفارشی برای ASP.NET Identity کار نسبتا ساده ای است.

اشتراک‌ها
آنالیز استاتیک "is"
بررسی و آنالیز جالبی که Eric Lippert بر روی عملگر is با استفاده از کامپایلر جدید C# 5.0 انجام داده است.
آنالیز استاتیک "is"