مطالب
API Versioning
فرض کنید امروز یک API را برای استفاده عموم ارائه میدهید. آیا با یک breaking change در منابع شما که باعث تغییر در داده‌های ورودی یا خروجی API شود، باید استفاده کنندگان این API در سیستمی که از آن استفاده کرده‌اند، تغییراتی را اعمال کنند یا خیر؟ جواب خیر می‌باشد؛ اصلی‌ترین استفاده از API Versioning دقیقا برای این منظور است که بدون نگرانی از توسعه‌های بعدی، از ورژن‌های قدیمی API بتوانیم استفاده کنیم. 
در این مقاله با روش‌های مختلف ورژن بندی API آشنا خواهید شد.
سه روش اصلی زیر را میتوان برای این منظور در نظر گرفت:
  1.  URI-based versioning 
  2.  Header-based versioning 
  3.  Media type-based versioning 

پیاده سازی URI-based versioning
حداقل به 3 طریق میتوان این مکانیسم را پیاده کرد:
راه حل اول: اگر از Attribute Routing استفاده نمی‌کنید، با تغییر جزئی در تعاریف مسیریابی خود میتوانید به نتیجه مورد نظر برسید. برای ادامه کار دو ویوومدل و دو کنترلر را که هر کدام مربوط به ورژن خاصی از API ما هستند، پیاده سازی میکنیم:
public class ItemViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Country { get; set; }
}
public class ItemV2ViewModel : ItemViewModel
{
    public double Price { get; set; }
}
ItemViewModel مربوط به ورژن 1 میباشد.
 public class ItemsController : ApiController   
 {
        [ResponseType(typeof(ItemViewModel))]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemViewModel { Id = id, Name = "PS4", Country = "Japan" };
            return Ok(viewModel);
        }
    }
 public class ItemsV2Controller : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemV2ViewModel))]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemV2ViewModel { Id = id, Name = "Xbox One", Country = "USA", Price = 529.99 };
            return Ok(viewModel);
        }
    }
ItemsController مربوط به ورژن 1 میباشد.
اگر قرار باشد از مسیرهای متمرکز استفاده کنیم، کافی است که تغییرات زیر را اعمال کنیم:
config.Routes.MapHttpRoute("ItemsV2", "api/v2/items/{id}", new
{
    controller = "ItemsV2",
    id = RouteParameter.Optional
});
config.Routes.MapHttpRoute("Items", "api/items/{id}", new
{
    controller = "Items",
    id = RouteParameter.Optional
});
config.Routes.MapHttpRoute(
    name: "DefaultApi",
    routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
    defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
);
در کد بالا به صراحت برای تک تک کنترلرها مسیریابی متناسب با ورژنی که آن را پشتیبانی میکند، معرفی کرده‌ایم.
نکته: این تنظیمات خاص باید قبل از تنظیمات پیش فرض قرار گیرند.

روش بالا به خوبی کار خواهد کرد ولی آنچنان مطلوب نمیباشد. به همین دلیل یک مسیریابی عمومی و کلی را در نظر میگیریم که شامل ورژن مورد نظر، در قالب یک پارامتر میباشد. در روش جایگزین باید به شکل زیر عمل کنید:
config.Routes.MapHttpRoute(
"defaultVersioned",
"api/v{version}/{controller}/{id}",
new { id = RouteParameter.Optional }, new { version = @"\d+" });

config.Routes.MapHttpRoute(
"DefaultApi",
"api/{controller}/{id}",
new { id = RouteParameter.Optional }
);

با این تنظیمات فعلا به مسیریابی ورژن بندی شده‌ای دست نیافته‌ایم. زیرا فعلا به هیچ طریق به Web API اشاره نکرده‌ایم که به چه صورت از این پارامتر version برای پیدا کردن کنترلر ورژن بندی شده استفاده کند و به همین دلیل این دو مسیریابی نوشته شده در عمل نتیجه یکسانی را خواهند داشت. برای رفع مشکل مطرح شده باید فرآیند پیش فرض انتخاب کنترلر را کمی شخصی سازی کنیم.

IHttpControllerSelector مسئول پیدا کردن کنترلر مربوطه با توجه به درخواست رسیده می‌باشد. شکل زیر مربوط است به مراحل ساخت کنترلر بر اساس درخواست رسیده:

 به جای پیاده سازی مستقیم این اینترفیس، از پیاده سازی کننده پیش فرض موجود (DefaultHttpControllerSelector) اسفتاده کرده و HttpControllerSelector جدید ما از آن ارث بری خواهد کرد.

public class VersionFinder
    {
        private static bool NeedsUriVersioning(HttpRequestMessage request, out string version)
        {
            var routeData = request.GetRouteData();
            if (routeData != null)
            {
                object versionFromRoute;
                if (routeData.Values.TryGetValue(nameof(version), out versionFromRoute))
                {
                    version = versionFromRoute as string;
                    if (!string.IsNullOrWhiteSpace(version))
                    {
                        return true;
                    }
                }
            }
            version = null;
            return false;
        }
        private static int VersionToInt(string versionString)
        {
            int version;
            if (string.IsNullOrEmpty(versionString) || !int.TryParse(versionString, out version))
                return 0;
            return version;
        }
        public static int GetVersionFromRequest(HttpRequestMessage request)
        {
            string version;

            return NeedsUriVersioning(request, out version) ? VersionToInt(version) : 0;
        }
    }

کلاس VersionFinder برای یافتن ورژن رسیده در درخواست جاری  مورد استفاده قرار خواهد گرفت. با استفاده از متد NeedsUriVersioning بررسی صورت می‌گیرد که آیا در این درخواست پارامتری به نام version وجود دارد یا خیر که درصورت موجود بودن، مقدار آن واکشی شده و درون پارامتر out قرار می‌گیرد. در متد GetVersionFromRequest بررسی میشود که اگر خروجی متد NeedsUriVersioning برابر با true باشد، با استفاده از متد VersionToInt مقدار به دست آمده را به int تبدیل کند.

 public class VersionAwareControllerSelector : DefaultHttpControllerSelector
    {
        public VersionAwareControllerSelector(HttpConfiguration configuration) : base(configuration) { }
        public override string GetControllerName(HttpRequestMessage request)
        {
            var controllerName = base.GetControllerName(request);
            var version = VersionFinder.GetVersionFromRequest(request);
                
        return version > 0 ? GetVersionedControllerName(request, controllerName, version) : controllerName;
        }
        private string GetVersionedControllerName(HttpRequestMessage request, string baseControllerName,
        int version)
        {
            var versionControllerName = $"{baseControllerName}v{version}";
            HttpControllerDescriptor descriptor;
            if (GetControllerMapping().TryGetValue(versionControllerName, out descriptor))
            {
                return versionControllerName;
            }

            throw new HttpResponseException(request.CreateErrorResponse(
            HttpStatusCode.NotFound,
                $"No HTTP resource was found that matches the URI {request.RequestUri} and version number {version}"));
        }
    }

متد  GetControllerName وظیفه بازگشت دادن نام کنترلر را برعهده دارد. ما نیز با لغو رفتار پیش فرض این متد و تهیه نام ورژن بندی شده کنترلر و معرفی این پیاده سازی از  IHttpControllerSelector به شکل زیر میتوانیم به Web API بگوییم که به چه صورت از پارامتر version موجود در درخواست استفاده کند. 

config.Services.Replace(typeof(IHttpControllerSelector), new VersionAwareControllerSelector(config));

حال با اجرای برنامه به نتیجه زیر خواهیم رسید: 

راه حل دوم: برای زمانیکه Attribute Routing مورد استفاده شما است میتوان به راحتی با تعریف قالب‌های مناسب مسیریابی، API ورژن بندی شده را ارائه دهید.

[RoutePrefix("api/v1/Items")]
    public class ItemsController : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemViewModel))]
        [Route("{id:int}")]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemViewModel { Id = id, Name = "PS4", Country =        "Japan" };
            return Ok(viewModel);
        }
    }


 [RoutePrefix("api/V2/Items")]
    public class ItemsV2Controller : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemV2ViewModel))]
        [Route("{id:int}")]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemV2ViewModel { Id = id, Name = "Xbox One", Country = "USA", Price = 529.99 };
            return Ok(viewModel);
        }
    }

اگر توجه کرده باشید در مثال ما، نام‌های کنترلر‌ها متفاوت از هم میباشند. اگر بجای در نظر گرفتن نام‌های مختلف برای یک کنترلر در ورژن‌های مختلف، آن را با یک نام یکسان درون namespace‌های مختلف احاطه کنیم یا حتی آنها را درون Class Library‌های جدا نگهداری کنیم، به مشکل "یافت شدن چندین کنترلر که با درخواست جاری مطابقت دارند" برخواهیم خورد. برای حل این موضوع به راه حل سوم توجه کنید. 

راه حل سوم: استفاده از یک NamespaceControllerSelector که پیاده سازی دیگری از اینترفیس IHttpControllerSelector میباشد. فرض بر این است که قالب پروژه به شکل زیر می‌باشد:

کار با پیاده سازی اینترفیس IHttpRouteConstraint آغاز میشود:

public class VersionConstraint : IHttpRouteConstraint
{
    public VersionConstraint(string allowedVersion)
    {
        AllowedVersion = allowedVersion.ToLowerInvariant();
    }
    public string AllowedVersion { get; private set; }

    public bool Match(HttpRequestMessage request, IHttpRoute route, string parameterName,
    IDictionary<string, object> values, HttpRouteDirection routeDirection)
    {
        object value;
        if (values.TryGetValue(parameterName, out value) && value != null)
        {
            return AllowedVersion.Equals(value.ToString().ToLowerInvariant());
        }
        return false;
    }
}

کلاس بالا در واقع برای اعمال محدودیت خاصی که در ادامه توضیح داده میشود، پیاده سازی شده است.

متد Match آن وظیفه چک کردن برابری مقدار کلید parameterName موجود در درخواست را با مقدار allowedVersion ای که API از آن پشتیبانی میکند، برعهده دارد. با استفاده از این Constraint مشخص کرده‌ایم که دقیقا چه زمانی باید Route نوشته شده انتخاب شود.

 به روش استفاده از این Constraint توجه کنید:

namespace UriBasedVersioning.Namespace.Controllers.V1
{
    using Models.V1;

RoutePrefix("api/{version:VersionConstraint(v1)}/items")]
public class ItemsController : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemViewModel))]
        [Route("{id}")]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemViewModel { Id = id, Name = "PS4", Country = "Japan" };
            return Ok(viewModel);
        }
    }
}
namespace UriBasedVersioning.Namespace.Controllers.V2
{
    using Models.V2;


RoutePrefix("api/{version:VersionConstraint(v2)}/items")]
public class ItemsController : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemViewModel))]
        [Route("{id}")]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemViewModel { Id = id, Name = "Xbox One", Country = "USA", Price = 529.99 };
            return Ok(viewModel);
        }
    }
}

با توجه به کد بالا می‌توان دلیل استفاده از VersionConstraint را هم درک کرد؛ از آنجایی که ما دو Route شبیه به هم داریم، لذا باید مشخص کنیم که در چه شرایطی و کدام یک از این Route‌ها انتخاب شود. خوب، اگر برنامه را اجرا کرده و یکی از API‌های بالا را تست کنید، با خطا مواجه خواهید شد؛ زیرا فعلا این Constraint به سیستم Web API معرفی نشده است. تنظیمات زیر را انجام دهید:

var constraintsResolver = new DefaultInlineConstraintResolver();
            constraintsResolver.ConstraintMap.Add(nameof(VersionConstraint), typeof
            (VersionConstraint));
config.MapHttpAttributeRoutes(constraintsResolver);

مرحله بعدی کار، پیاده سازی IHttpControllerSelector می‌باشد:

  public class NamespaceControllerSelector : IHttpControllerSelector
    {
        private readonly HttpConfiguration _configuration;
        private readonly Lazy<Dictionary<string, HttpControllerDescriptor>> _controllers;
        public NamespaceControllerSelector(HttpConfiguration config)
        {
            _configuration = config;
            _controllers = new Lazy<Dictionary<string,
                HttpControllerDescriptor>>(InitializeControllerDictionary);
        }
        public HttpControllerDescriptor SelectController(HttpRequestMessage request)
        {
            var routeData = request.GetRouteData();
            if (routeData == null)
            {
                throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
            }

            var controllerName = GetControllerName(routeData);
            if (controllerName == null)
            {
                throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
            }
            var version = GetVersion(routeData);
            if (version == null)
            {
                throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
            }
            var controllerKey = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "{0}.{1}",
                version, controllerName);
            HttpControllerDescriptor controllerDescriptor;
            if (_controllers.Value.TryGetValue(controllerKey, out controllerDescriptor))
            {
                return controllerDescriptor;
            }
            throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
        }
        public IDictionary<string, HttpControllerDescriptor> GetControllerMapping()
        {
            return _controllers.Value;
        }
        private Dictionary<string, HttpControllerDescriptor> InitializeControllerDictionary()
        {
            var dictionary = new Dictionary<string,
                HttpControllerDescriptor>(StringComparer.OrdinalIgnoreCase);
            var assembliesResolver = _configuration.Services.GetAssembliesResolver();
            var controllersResolver = _configuration.Services.GetHttpControllerTypeResolver();
            var controllerTypes = controllersResolver.GetControllerTypes(assembliesResolver);
            foreach (var controllerType in controllerTypes)
            {
                var segments = controllerType.Namespace.Split(Type.Delimiter);
                var controllerName =
                    controllerType.Name.Remove(controllerType.Name.Length -
                                               DefaultHttpControllerSelector.ControllerSuffix.Length);
                var controllerKey = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "{0}.{1}",
                    segments[segments.Length - 1], controllerName);

                if (!dictionary.Keys.Contains(controllerKey))
                {
                    dictionary[controllerKey] = new HttpControllerDescriptor(_configuration,
                        controllerType.Name,
                        controllerType);
                }
            }
            return dictionary;
        }
        private static T GetRouteVariable<T>(IHttpRouteData routeData, string name)
        {
            object result;
            if (routeData.Values.TryGetValue(name, out result))
            {
                return (T)result;
            }
            return default(T);
        }
        private static string GetControllerName(IHttpRouteData routeData)
        {
            var subroute = routeData.GetSubRoutes().FirstOrDefault();
            var dataTokenValue = subroute?.Route.DataTokens.First().Value;
            var controllerName =
                ((HttpActionDescriptor[])dataTokenValue)?.First().ControllerDescriptor.ControllerName.Replace("Controller", string.Empty);
            return controllerName;
        }
        private static string GetVersion(IHttpRouteData routeData)
        {
            var subRouteData = routeData.GetSubRoutes().FirstOrDefault();
            return subRouteData == null ? null : GetRouteVariable<string>(subRouteData, "version");
        }
    }

سورس اصلی کلاس بالا از این آدرس قابل دریافت است. در تکه کد بالا بخشی که مربوط به چک کردن تکراری بودن آدرس میباشد، برای ساده سازی کار حذف شده است. ولی نکته‌ی مربوط به SubRoutes که برای واکشی مقادیر پارامترهای مرتبط با Attribute Routing می‌باشد، اضافه شده است. روال کار به این صورت است که ابتدا RouteData موجود در درخواست را واکشی کرده و با استفاده از متدهای GetControllerName و GetVersion، پارامتر‌های controller و version را جستجو میکنیم. بعد با استفاده از مقادیر به دست آمده، controllerKey را تشکیل داده و درون کنترلر‌های موجود در برنامه به دنبال کنترلر مورد نظر خواهیم گشت.

کارکرد متد InitializeControllerDictionary :

همانطور که میدانید به صورت پیش‌فرض Web API توجهی به فضای نام مرتبط با کنترلر‌ها ندارد. از طرفی برای پیاده سازی اینترفیس IHttpControllerSelector نیاز است متدی با امضای زیر را داشته باشیم:

public IDictionary<string, HttpControllerDescriptor> GetControllerMapping()

لذا در کلاس پیاده سازی شده، خصوصیتی به نام ‎‎_controllers را که از به صورت Lazy و از نوع بازگشتی متد بالا می‌باشد، تعریف کرده‌ایم. متد InitializeControllerDictionary کار آماده سازی داده‌های مورد نیاز خصوصیت ‎‎_controllers می‌باشد. به این صورت که تمام کنترلر‌های موجود در برنامه را واکشی کرده و این بار کلید‌های مربوط به دیکشنری را با استفاده از نام کنترلر و آخرین سگمنت فضای نام آن، تولید و درون دیکشنری مورد نظر ذخیره کرده‌ایم.

حال تنظیمات زیر را اعمال کنید:

 public static class WebApiConfig
    {
        public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            var constraintsResolver = new DefaultInlineConstraintResolver();
            constraintsResolver.ConstraintMap.Add(nameof(VersionConstraint), typeof
            (VersionConstraint));

            config.MapHttpAttributeRoutes(constraintsResolver);

            config.Services.Replace(typeof(IHttpControllerSelector), new NamespaceControllerSelector(config));

        }
    }

این بار برنامه را اجرا کرده و API‌های مورد نظر را تست کنید؛ بله بدون مشکل کار خواهد کرد.

نکته تکمیلی: سورس مذکور در سایت کدپلکس برای حالتی که از Centralized Routes استفاده میکنید آماده شده است. روش مذکور در این مقاله هم  فقط قسمت Duplicate Routes آن را کم دارد که میتوانید اضافه کنید. پیاده سازی دیگری را از این راه حل هم میتوانید داشته باشید.

پیاده سازی Header-based versioning  

در این روش کافی است هدری را برای دریافت ورژن API درخواستی مشخص کرده باشید. برای مثال هدری به نام api-version، که استفاده کننده از این طریق، ورژن درخواستی خود را اعلام میکند. همانطور که قبلا اشاره کردیم، با استفاده از Constraint‌ها دست شما خیلی باز خواهد بود. برای مثال این بار به جای واکشی پارامتر version از RouteData، کد همان قسمت را برای واکشی آن از هدر درخواستی تغییر خواهیم داد:
public class HeaderVersionConstraint : IHttpRouteConstraint
    {
        private const string VersionHeaderName = "api-version";

        public HeaderVersionConstraint(int allowedVersion)
        {
            AllowedVersion = allowedVersion;
        }

        public int AllowedVersion { get; }

        public bool Match(HttpRequestMessage request, IHttpRoute route, string parameterName,
            IDictionary<string, object> values,
            HttpRouteDirection routeDirection)
        {
            if (!request.Headers.Contains(VersionHeaderName)) return false;

            var version = request.Headers.GetValues(VersionHeaderName).FirstOrDefault();

            return VersionToInt(version) == AllowedVersion;
        }
        private static int VersionToInt(string versionString)
        {
            int version;
            if (string.IsNullOrEmpty(versionString) || !int.TryParse(versionString, out version))
                return 0;
            return version;
        }
    }
این بار در متد Match، به دنبال هدر خاصی به نام api-version می‌گردیم و مقدار آن را با AllowdVersion مقایسه میکنیم تا مشخص کنیم که آیا این Route نوشته شده برای ادامه کار واکشی کنترلر مورد نظر استفاده شود یا خیر. در ادامه یک RouteFactoryAttribute شخصی سازی شده را به منظور معرفی این محدودیت تعریف شده، در نظر میگیریم:
public sealed class HeaderVersionedRouteAttribute : RouteFactoryAttribute
    {
        public HeaderVersionedRouteAttribute(string template) : base(template)
        {
            Order = -1;
        }

        public int Version { get; set; }

        public override IDictionary<string, object> Constraints => new HttpRouteValueDictionary
        {
            {"", new HeaderVersionConstraint(Version)}
        };
    }

با استفاده از خصوصیت Constraints، توانستیم محدودیت پیاده سازی شده خود را به سیستم مسیریابی معرفی کنیم. توجه داشته باشید که این بار هیچ پارامتری در Uri تحت عنوان version را نداریم و از این جهت به صراحت کلیدی برای آن مشخص نکرده ایم (‎‎‎‎‏‏‎‎{"", new HeaderVersionConstraint(Version)} ‎‎ ).
کنترلر‌های ما به شکل زیر خواهند بود:
    [RoutePrefix("api/items")]
    public class ItemsController : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemViewModel))]
        [HeaderVersionedRoute("{id}", Version = 1)]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemViewModel { Id = id, Name = "PS4", Country = "Japan" };
            return Ok(viewModel);
        }
    }
  [RoutePrefix("api/items")]
    public class ItemsV2Controller : ApiController
    {
        [ResponseType(typeof(ItemV2ViewModel))]
        [HeaderVersionedRoute("{id}", Version = 2)]
        public IHttpActionResult Get(int id)
        {
            var viewModel = new ItemV2ViewModel { Id = id, Name = "Xbox One", Country = "USA", Price = 529.99 };
            return Ok(viewModel);
        }
    }

این بار از VersionedRoute برای اعمال مسیر یابی Attribute-based استفاده کرده ایم و به صراحت ورژن هر کدام را با استفاده از خصوصیت Version آن مشخص کرده‌ایم. نتیجه:


پیاده سازی Media type-based versioning
قرار است ورژن API مورد نظر را که استفاده کننده درخواست میدهد، از دل درخواست‌هایی به فرم زیر واکشی کنیم:
GET /api/Items HTTP 1.1
Accept: application/vnd.mediatype.versioning-v1+json
GET /api/Items HTTP 1.1
Accept: application/vnd.mediatype.versioning-v2+json
در این روش دست ما کمی بازتر است چرا که میتوانیم بر اساس فرمت درخواستی نیز تصمیماتی را برای ارائه ورژن خاصی از API  داشته باشیم. روال کار شبیه به روش قبلی با پیاده سازی یک Constraint و یک RouteFactoryAttribute انجام خواهد گرفت.
 public class MediaTypeVersionConstraint : IHttpRouteConstraint
    {
        private const string VersionMediaType = "vnd.mediatype.versioning";

        public MediaTypeVersionConstraint(int allowedVersion)
        {
            AllowedVersion = allowedVersion;
        }

        public int AllowedVersion { get; }

        public bool Match(HttpRequestMessage request, IHttpRoute route, string parameterName, IDictionary<string, object> values,
            HttpRouteDirection routeDirection)
        {
            if (!request.Headers.Accept.Any()) return false;

            var acceptHeaderVersion =
                request.Headers.Accept.FirstOrDefault(x => x.MediaType.Contains(VersionMediaType));

            //Accept: application/vnd.mediatype.versioning-v1+json
            if (acceptHeaderVersion == null || !acceptHeaderVersion.MediaType.Contains("-v") ||
                !acceptHeaderVersion.MediaType.Contains("+"))
                return false;

            var version = acceptHeaderVersion.MediaType.Between("-v", "+");
            return VersionToInt(version)==AllowedVersion;
        }
}
در متد Match کلاس بالا به دنبال مدیا تایپ مشخصی هستیم که با هدر Accept برای ما ارسال میشود. برای آشنایی با فرمت ارسال Media Type‌ها میتوانید به اینجا مراجعه کنید. کاری که در اینجا انجام شده‌است، یافتن ورژن ارسالی توسط استفاده کننده می‌باشد که آن را با فرمت خاصی که نشان داده شد و مابین (v-) و (+) قرار داده، ارسال میشود. ادامه کار به مانند روش Header-based میباشد و از مطرح کردن آن در مقاله خودداری میکنیم.
نتیجه به شکل زیر خواهد بود:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.


مطالب
کاربرد Action ها در Github - خودکار سازی فرآیند کامپایل و آپلود فایل در Release گیت‌هاب
نکته: این آموزش مبتنی بر دات نت نسخه 5 می‌باشد (قابل استفاده در نسخه 3.0 و 3.1 نیز می‌باشد اما تست نشده است). در این آموزش فرض شده‌است که شما توانایی کار کردن با git و گیت‌هاب را دارید. همچنین دقت کنید که گزینه‌های زیر در فایل csproj شما موجود باشد، در غیر این صورت ممکن است با خطا مواجه شوید:
<IncludeNativeLibrariesForSelfExtract>true</IncludeNativeLibrariesForSelfExtract>
<RuntimeIdentifier>win-x86</RuntimeIdentifier>
<PublishSingleFile>true</PublishSingleFile>

چند وقتی می‌شود که گیت‌هاب اکشن‌ها را معرفی کرده که با استفاده از این اکشن‌ها میتوان برخی فعالیت‌های تکراری را، خودکار سازی کرد و در وقت و انرژی صرفه جویی کرد. ما چه کارهایی را میتوانیم با کمک اکشن‌ها انجام بدهیم؟ تقریبا میشود گفت هرکاری را میتوان با اکشن‌ها انجام داد. کامپایل کردن پروژه، تست کردن، پابلیش کردن و...
من معمولا فایل‌های خروجی که برای پروژه‌هایم میگیرم، بدلیل استفاده از ویژگی SelfContained و ایمیج‌های ReadyToRun برای اجرای سریعتر، معمولا حجمی حدود 140 مگ دارند. حالا وقتی آنها را فشرده میکنم، به حدود 50 مگ کاهش پیدا میکنند که اگر من بخواهم هر دفعه که از برنامه خروجی میگیرم، فایل خروجی را فشرده کنم و آن را در گیت‌هاب آپلود کنم، هم فرآیندی زمانبر هست و هم اینکه تکراری و خسته کننده؛ در نتیجه تصمیم گرفتم که از اکشن گیت‌هاب برای خودکارسازی این فرآیند استفاده کنم. 
در این نوشته میخواهیم یک اکشن بنویسیم که بر اساس سورس کد موجود بر روی گیت‌هاب، برنامه را کامپایل کند، فایل اجرایی را بصورت فایل فشرده Zip ایجاد کرده و در نهایت این فایل فشرده را در قسمت Release گیت‌هاب منتشر کند.
برای شروع کار اول باید در مخزن پروژه، در سایت گیت‌هاب، به قسمت Action برویم:

حالا روی قسمت New workflow کلیک میکنیم
 
شما میتونید از قالب‌های پیش‌فرض موجود، هر کدام را که خواستید انتخاب کنید. من ترجیح میدهم با یک قالب خالی شروع کنم. پس بر روی set up a workflow yourself کلیک میکنیم:
 
کدهای پیش‌فرضی که وجود دارند را پاک کنید، تا مثل تصویر زیر، یک فایل کاملا تمیز و خالی را داشته باشیم. نکته‌ای که باید دقت کنید، اسم و مسیر فایل می‌باشد. مسیر فایل را اصلا نباید تغییر داد، ولی اسم فایل را میتوانید اصلاح کنید؛ ولی توجه کنید که پسوند فایل باید yml باشد.
حالا نوبت نوشتن کدهای اکشن رسیده:
اول از همه کد زیر را مینویسیم:
name: "Publish"

این خط، اسم اکشن مارا مشخص میکند که قرار است در لیست workflow‌ها نمایش داده شود:
در کد بعدی که باید بنویسیم (در خط بعدی) باید مشخص بکنیم که این اکشن چه زمانی اجرا بشود. گزینه‌های زیر استفاده بیشتری دارند:
  • push = هر زمان که کامیتی روی گیتهاب پوش شود، اکشن اجرا میشود.
  • pull_request = هر زمانی که یک پول ریکوئست مرج شود، اکشن اجرا میشود.
  • workflow_dispatch = برنامه نویس خودش میتواند با کلیک بر روی دکمه‌ی مشخصی در قسمت اکشن‌ها، اکشن موردنظر را اجرا کند.
لیست کامل تریگر‌ها را میتوانید اینجا مطالعه کنید.
ما از push استفاده میکنیم؛ البته مقداری آن را تغییر میدهیم تا زمانیکه شامل تگ بود، اکشن اجرا شود.
on:
  push:
    tags:
      - "v*"
نکته‌ای که وجود دارد، ما در آخر این دستور، از *v استفاده کردیم که اشاره میکند اگر تگی بصورت v1.0.0 بود، اجرا بشود. * میتواند هر عددی باشد.
3 متغیر ایجاد میکنیم تا محل فایل پروژه، اجرایی و فشرده را نگه دارد، تا فایل اکشن زیاد شلوغ نباشد. 
env:
  PROJECT_PATH: src/HandySub/HandySub.csproj
  ZIP_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub-x86.zip
  EXE_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub.exe
حالا باید دستورات خودکار سازی را بنویسیم. همه دستورات باید در قسمت jobs نوشته شوند:
 jobs:
  deploy:
    runs-on: windows-latest
به قسمت runs-on توجه کنید. این گزینه مشخص میکند که اکشن ما بر روی سرور ویندوزی و آخرین نسخه‌ی از آن اجرا بشود؛ در صورت نیاز میتوانید از linux نیز استفاده کنید.
در خط بعدی باید قدم به قدم دستورات را بنویسیم. ما برای هر قدم، از name استفاده میکنیم که هنگام اجرای اکشن، بصورت مرتب و خوانا بتوانیم بفهمیم که در چه مرحله‌ای از اجرا هستیم.
قدم اول باید اکشن را آماده کنیم. اکثر دستورات مهم در این اکشن موجود است:
 steps:
      - name: Initialize Actions
        uses: actions/checkout@v2
قدم بعدی باید sdk دات نت را بر روی سرور، دانلود و نصب کنیم:
     - name: Initialize .Net
        uses: actions/setup-dotnet@v1
        with:
          dotnet-version: 5.0.x
قبل از بیلد پروژه، باید کتابخانه‌ها و بسته‌های نیوگت را restore کنیم، تا بیلد، خطا نداشته باشد:
  - name: Restore Project
        run: dotnet restore ${{ env.PROJECT_PATH }}
حالا میتوانیم دستور خروجی گرفتن را بنویسیم (حتما باید در فایل csproj پروژه خود، runtimeidentifier  پروژه مشخص باشد که اینجا ما از win-x86 استفاده کردیم؛ در غیر اینصورت خطا میگیرید)  چون در مرحله قبل پروژه را restore کردیم، هنگام خروجی گرفتن، دستور no-restore را مینویسیم تا دوباره بسته‌های نیوگت ری‌استور نشود.
 - name: Publish Project
        run: dotnet publish ${{ env.PROJECT_PATH }} -c Release --self-contained -r win-x86 --no-restore
حالا که فایل اجرایی را ایجاد کردیم، باید آن را بصورت فشرده و zip در بیاوریم. برای اینکار از یک اکشن دیگر کمک میگیریم. اول آن را به اصطلاح using میکنیم؛ سپس از آن استفاده میکنیم. این اکشن 2 ورودی دارد: files و dest که به ترتیب باید آدرس فایل‌ها و محل ذخیره زیپ را به آن بدهیم که ما از متغیرهایی که قبلا ایجاد کرده‌ایم، استفاده میکنیم. 
 - name: Create Zip File
        uses: papeloto/action-zip@v1
        with:
          files: ${{ env.EXE_PATH }}
          dest: ${{ env.ZIP_PATH }}
در مرحله بعدی باید از یک اکشن دیگر برای ساخت Release در قسمت گیت‌هاب کمک بگیریم. دقت کنید که برای آپلود کردن فایل زیپ داخل این Release، ما باید توکن و id این ریلیز را ذخیره کنیم که در اینجا در متغیر GITHUB_TOKEN و id ذخیره میکنیم. توکن را میتوانیم از قسمت secrets خود گیت‌هاب دریافت کنیم. همچنین ما اسم تگ را از طریق github.ref دریافت میکنیم (که مقدار v1.0.0 را به عنوان مثال برای ما برگشت خواهد داد (شماره نسخه همان تگی است که پوش کرده‌ایم) 
 - name: Initialize Release
        uses: actions/create-release@v1
        id: create_release
        env:
          GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
        with:
          tag_name: ${{ github.ref }}
          release_name: ${{ github.ref }}
حالا نوبت این است که فایل زیپ را آپلود کنیم. دوباره باید از اکشن دیگری برای این امر کمک بگیریم. توکنی را که قبلا ذخیره کردیم، همراه با فایل زیپ، به این اکشن میدهیم و در پایان به کمک id که قبلا ذخیره کردیم، لینک فایل آپلود شده را از آن دریافت میکنیم.  
 - name: Create Release 
        uses: csexton/release-asset-action@v2
        with:
          github-token: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
          file: ${{ env.ZIP_PATH }}
          release-url: ${{ steps.create_release.outputs.upload_url }}
کد کامل را اینجا ببینید: 
name: "Publish"

on:
  push:
    tags:
      - "v*"

env:
  PROJECT_PATH: src/HandySub/HandySub.csproj
  ZIP_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub-x86.zip
  EXE_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub.exe
  

jobs:
  deploy:
    runs-on: windows-latest
    steps:
      - name: Initialize Actions
        uses: actions/checkout@v2

      - name: Initialize .Net
        uses: actions/setup-dotnet@v1
        with:
          dotnet-version: 5.0.x
      
      - name: Restore Project
        run: dotnet restore ${{ env.PROJECT_PATH }}

      - name: Publish Project
        run: dotnet publish ${{ env.PROJECT_PATH }} -c Release --self-contained -r win-x86 --no-restore

      - name: Create Zip File
        uses: papeloto/action-zip@v1
        with:
          files: ${{ env.EXE_PATH }}
          dest: ${{ env.ZIP_PATH }}
          
      - name: Initialize Release
        uses: actions/create-release@v1
        id: create_release
        env:
          GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
        with:
          tag_name: ${{ github.ref }}
          release_name: ${{ github.ref }}
      
      - name: Create Release    
        uses: csexton/release-asset-action@v2
        with:
          github-token: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
          file: ${{ env.ZIP_PATH }}
          release-url: ${{ steps.create_release.outputs.upload_url }}

در آخر بر روی دکمه سبز رنگ بالا سمت راست start commit کلیک کنید تا تغییرات ثبت شوند.
به پروژه خود برگردید و ترمینال را باز کنید و یک تگ جدید را ایجاد کنید. 
git tag v1.0.0
سپس تگ ایجاد شده را به مخزن گیت‌هاب پوش کنید:
git push origin tag v1.0.0

 به مخزن گیت‌هاب مراجعه کنید تا ببینید که اکشن شما بصورت خودکار اجرا شده و در پایان، یک ریلیز برای شما ایجاد میکند.
 در قسمت ریلیز میتوانید ببینید که ریلیز توسط ربات گیت‌هاب ایجاد شده‌است:
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت سیزدهم - امکان تعریف Sections
اگر پیشتر با فناوری‌های مرتبط با خانواده‌ی ASP.NET کار کرده باشید، با مفاهیمی مانند ContentPlaceHolder در وب‌فرم‌ها و یا RenderSection در ASP.NET MVC، برخورد داشته‌اید. دقیقا یک چنین قابلیتی نیز به Blazor 8x تحت عنوان Sections اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان محتوای قسمتی از قالب کلی صفحه را از طریق زیر کامپوننت‌های آن تغییر داد و کنترل کرد.


کامپوننت‌های جدید SectionOutlet و SectionContent در Blazor 8x

پیاده سازی Sections در Blazor 8x به کمک دو کامپوننت جدید SectionOutlet و SectionContent میسر شده‌است و برای دسترسی به آن‌ها نیاز است ابتدا به فایل Imports.razor_ پروژه، مراجعه کرد و using زیر را به آن اضافه نمود تا این اشیاء، در کامپوننت‌های برنامه قابل شناسایی و استفاده شوند:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Sections

SectionOutlet کامپوننتی است که محتوای ارائه شده‌ی توسط کامپوننت SectionContent را رندر می‌کند (این محتوا در اصل یک RenderFragment است). ارتباط بین این دو هم توسط خواص SectionName و یا SectionId‌های متناظر، برقرار می‌شود. اگر چندین SectionContent دارای نام و یا Id یکسانی باشند، محتوای آخرین آن‌ها در SectionOutlet متناظر، رندر می‌شود.

برای مثال در فایل MainLayout.razor، تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row"/>
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>
که در آن یک SectionOutlet، با نام before-top-row اضافه شده‌است و سبب درج محتوایی پیش از لینک About می‌شود. پس از این تعریف، اکنون در هر کامپوننتی از برنامه می‌توان محتوای این قسمت را به نحو زیر تامین کرد:
<SectionContent SectionName="before-top-row">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
همانطور که مشخص است، این محتوا بر اساس نام ذکر شده‌ی متناظر با نام SectionOutlet، با آن ارتباط برقرار می‌کند.


روش تعریف یک محتوای پیش‌فرض

این محتوا، فقط زمانی تامین خواهد شد که کامپوننت در حال نمایش SectionContent، قابل مشاهده و فعال شده باشد. یعنی اگر از کامپوننت نمایش دهنده‌ی آن به صفحه‌ی دیگری رجوع کنیم، محتوای SectionOutlet مجددا خالی خواهد شد، تا زمانیکه به آدرس نمایش دهنده‌ی کامپوننت دربرگیرنده‌ی SectionContent متناظر با آن رجوع کنیم. به همین جهت اگر علاقمند به نمایش یک «محتوای پیش‌فرض» هستید، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row" />
    <SectionContent SectionName="before-top-row">
        <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
    </SectionContent>
</div>
به این ترتیب حتی اگر در لحظه‌ی نمایش کامپوننت جاری، هیچ SectionContent متناظری یافت نشد، از همان SectionContent ذیل این SectionOutlet، برای تامین محتوای آن استفاده می‌شود و اگر کامپوننتی محتوای جدیدی را تعریف کرد، چون همیشه آخرین SectionContent رندر شده، محتوای نهایی را تامین می‌کند، این محتوای جدید، جایگزین نمونه‌ی پیش‌فرض خواهد شد.


تفاوت SectionId با SectionName

کامپوننت SectionOutlet، هم می‌تواند یک SectionName را دریافت کند و هم یک SectionId را. SectionNameها، رشته‌ای هستند و تغییرات آتی آن‌ها تحت نظارت کامپایلر نیست. به همین جهت اگر نیاز به Refactoring آن‌ها است، شاید بهتر باشد از خاصیت SectionId که یک Id از نوع strongly typed را مشخص می‌کند، استفاده کنیم.
برای نمونه می‌توان مثال قبلی را به صورت زیر با استفاده از یک SectionId، بازنویسی کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionId="BeforeTopRow" />
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>

@code{

    public static SectionOutlet BeforeTopRow = new(); 
}
که در اینجا SectionId، یک فیلد استاتیک از نوع SectionOutlet است.
سپس هر کامپوننت دیگری که بخواهد از این Id استاتیک استفاده کند، روش کار آن به صورت زیر است:
<SectionContent SectionId="MainLayout.BeforeTopRow">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
نمونه ای از نحوه پیاده سازی ROW_NUMBER در EF:
using System;
using System.Linq;
 
public class Test
{
public static void Main()
{
var beatles = (new[]
            {
                new {id = 1, inst = "guitar", name = "john"},
                new {id = 2, inst = "guitar", name = "george"},
                new {id = 3, inst = "guitar", name = "paul"},
                new {id = 4, inst = "drums", name = "ringo"},
                new {id = 5, inst = "drums", name = "pete"}
            });
 
            var result = beatles
                .GroupBy(g => g.inst)
                .Select(c => c.OrderBy(o => o.id).Select((v, i) => new { i, v }).ToList())
                .SelectMany(c => c)
                .Select(c => new { c.v.id, c.v.inst, c.v.name, rn = c.i + 1 })
                .ToList();
 
            Console.WriteLine("id | inst \t| name  \t| rn");
            foreach (var row in result)
            {
                Console.WriteLine($"{row.id}  | {row.inst}\t| {row.name}  \t| {row.rn}");
            }     
}
}
با این خروجی:
id | inst | name  | rn
1  | guitar| john  | 1
2  | guitar| george  | 2
3  | guitar| paul  | 3
4  | drums| ringo  | 1
5  | drums| pete  | 2
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت هفتم - بهبودهای بصری
در این قسمت ویژگی‌های بصری را مانند مشخص سازی مسیر انتخاب شده، در منوی سایت و همچنین نمایش «لطفا منتظر بمانید» را در حین نمایش قسمت‌هایی که با تاخیر از سرور دریافت می‌شوند، پیاده سازی خواهیم کرد.


تزئین مسیر انتخاب شده در منوی سایت

برای بهبود ظاهر برنامه نیاز است منوی سایت را به نحوی تغییر دهیم که مشخص کند، اکنون کاربر کدام گزینه را انتخاب کرده‌است. این مورد شامل سلسه مراتب مسیریابی‌ها نیز می‌شود؛ برای مثال فعالسازی حالت انتخاب شده‌ی منوی سایت، به همراه برگه‌ی انتخاب شده در یکی از Child Routes.
برای پیاده سازی این قابلیت، دایرکتیو ویژه‌ای به نام routerLinkActive تدارک دیده شده‌است. این دایرکتیو را می‌توان به یک anchor tag و یا المان والد آن انتساب داد. مقدار آن‌را نیز می‌توان به یکی از کلاس‌های CSS برنامه مانند کلاس active تعریف شده‌ی در بوت استرپ تنظیم کرد. هر زمانیکه این مسیریابی فعال شود، مسیریاب به صورت خودکار این کلاس را با درج آن، به المان مرتبط اضافه می‌کند و برعکس.
برای نمونه فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.html را گشوده و سپس تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
            </a>
</div>
در اینجا دایرکتیو‌های routerLinkActive، به هر کدام از لینک‌های تعریف شده اضافه گردیده‌اند. مقدار active در اینجا، به کلاس active بوت استرپ اشاره می‌کند. یا حتی می‌توان تعدادی کلاس جدا شده‌ی با کاما را نیز در اینجا ذکر کرد.

یک نکته: از آنجائیکه در اینجا مقدار active یک string است و نه یک خاصیت یا عبارت متغیر، به همین جهت نیازی نیست تا این دایرکتیو را به صورت [routerLinkActive] تعریف کنیم.


همانطور که مشاهده می‌کنید، همین دو تنظیم ساده سبب مشخص شدن برگه‌ی انتخابی شده‌اند.

منوی بالای سایت نیز چنین تنظیماتی را نیاز دارد. برای این منظور به فایل src\app\app.component.html که دربرگیرنده‌ی منوی سایت است مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products', 0, 'edit']">Add Product</a>
       </li>      
    </ul>
اینبار routerLinkActive به المان‌های li اعمال شده‌است؛ چون این المان‌های لیست، شیوه نامه‌ی المان‌های anchor را بازنویسی می‌کنند و اگر routerLinkActive را به لینک‌ها اعمال می‌کردیم، تغییری مشاهده نمی‌شد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت انتخاب منوی نمایش لیست محصولات، سبب تزئین آن به حالت انتخاب شده نیز گردیده‌است.

مشکل! در همین حالت که مسیر نمایش لیست محصولات انتخاب شده‌است، لینک افزودن یک محصول جدید را نیز انتخاب کنید:


اینبار هر دو گزینه با هم انتخاب شده‌اند. علت اینجا است که این دو مسیر دارای root URL segment یکسانی هستند؛ یا همان products/ در اینجا. به همین جهت routerLinkActive هر دو را به عنوان فعال انتخاب کرده‌است. برای مدیریت میدان دید آن می‌توان از دایرکتیو دیگری به نام routerLinkActiveOptions استفاده کرد:
      <li routerLinkActive="active" [routerLinkActiveOptions]="{ exact: true }">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
routerLinkActiveOptions را تنها به ریشه‌ی مسیر products اعمال کرده‌ایم؛ چون این مسیر است که می‌تواند با تمام مسیرهای مشتق شده‌ی از آن نیز تطابق داشته باشد. تنظیم exact: true آن سبب خواهد شد تا تطابق با مسیرهای مشتق شده‌ی از آن ندید گرفته شوند.


اکنون کاربران بهتر می‌توانند درک کنند در کجای برنامه قرار دارند.


افزودن آیکن خطا به برگه‌ای که دارای مشکل اعتبارسنجی است

در ادامه می‌خواهیم اگر برگه‌ای دارای مشکلات اعتبارسنجی بود، آیکن خطایی را در کنار برچسب آن برگه نمایش دهیم. به این ترتیب مدیریت چندین برگه برای کاربران ساده‌تر خواهد شد و به سادگی می‌توانند برگه‌های مشکل دار را پیدا کنند.
در انتهای مطلب «مسیریابی در Angular - قسمت پنجم - تعریف Child Routes» متد isValid را تعریف کردیم. این متد مسیر یک tab را دریافت کرده و اگر اعتبارسنجی آن مشکلی نداشت، مقدار true را بر می‌گرداند. از این متد جهت نمایش آیکن خطای اعتبارسنجی برگه‌ها استفاده خواهیم کرد.
        <div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('info')}"></span>
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('tags')}"></span>
            </a>
        </div>
در اینجا دو span را تعریف کرده‌ایم که با کمک دایرکتیو ngClass سبب نمایش آیکن exclamation-sign در صورت وجود یک خطای اعتبارسنجی می‌شوند. به عبارتی اگر برگه‌ای معتبر نباشد، سبب درج کلاس آن در span جاری می‌شود:



رخ‌دادهای مسیریابی

هر زمانیکه کاربری مسیرهای مختلف برنامه را پیمایش می‌کند، مسیریاب تعدادی رخ‌داد را نیز تولید خواهد کرد. از این رخ‌دادها جهت تحت نظر قرار دادن، عیب‌یابی و یا اجرای منطقی می‌توان استفاده کرد. این رخ‌دادها شامل موارد ذیل هستند:
- NavigationStart، با آغاز پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- RoutesRecognized، با تشخیص و تطابق یک مسیر، با یکی از المان‌های تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی رخ می‌دهد.
- NavigationEnd، با پایان پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- NavigationCancel، در صورت لغو پیمایش یک مسیریابی توسط محافظ‌های مسیرها و یا هدایت به یک جهت دیگر رخ می‌دهد.
- NavigationError، با شکست پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.

این رخ‌دادها با فعالسازی تنظیم enableTracing تنظیمات مسیریابی به true فعال می‌شوند. برای این منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes/*, { useHash: true }*/, { enableTracing: true })],
پس از این تغییر، اگر به developer tools مرورگر دقت کنید، یک چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا ترتیب اجرای رخ‌دادهای متفاوت پیمایش مسیر نمایش لیست محصولات را مشاهده می‌کنید.
- Router به هر مسیر، یک id خود افزایش یابنده را به صورت خودکار نسبت می‌دهد. برای نمونه، این مسیر خاص، id:2 را یافته‌است. از این id می‌توان برای دسترسی به مجموعه‌ای از رخ‌دادها استفاده کرد.
- در این خروجی، url همان آدرس اصلی مسیر است و urlAfterRedirects به معنای مسیری است که پس از تنظیم redirect در تنظیمات مسیریابی (در صورت وجود) حاصل شده‌است.
- یکی از روش‌هایی که برای دیباگ مسیریابی‌ها می‌توان استفاده کرد، همین فعالسازی enableTracing است.


کار با رخ‌دادهای مسیریابی با کدنویسی

به رخ‌دادهایی که در کنسول developer tools مرورگر مشاهده کردید، با کدنویسی نیز می‌توان دسترسی یافت. برای مثال می‌توان یک تصویر چرخنده یا لطفا منتظر بمانید را در آغاز پیمایش یک مسیریابی نمایش داد و سپس در پایان پیمایش این مسیریابی، آن‌را مخفی کرد. این events نیز از نوع Observable بوده و برای کار با آن‌ها باید مشترکشان شد:
this.router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      //...
    }
});
شیء router به همراه خاصیت events است که با گوش فرادادن به رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن می‌توان دریافت چه نوع رخ‌دادی هم اکنون صادر شده‌است.

در مثال جاری این سری، در «مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات»، سبب شدیم تا کل اطلاعات مورد نیاز یک مسیر، پیش از نمایش آن از سرور دریافت شوند تا به این صورت ابتدا یک قاب خالی نمایش داده نشده و پس از مدتی تکمیل شود. هرچند تجربه‌ی کاربری این روش بهتر از روش قبلی است، اما هنوز هم کاربر تاخیری را در ابتدا حس خواهد کرد (به اندازه‌ی زمان delay تنظیم شده)، بدون اینکه راهنمایی به او ارائه شود. در این حالت بهتر است در ابتدای کار، یک تصویر چرخنده نمایش داده شود تا کاربر متوجه شود، نیاز است اندکی منتظر بماند.
در اینجا می‌خواهیم این تصویر چرخنده برای تمام مسیرهای برنامه فعال شود. به همین جهت گوش فرادادن به رخ‌دادها را در نقطه‌ی آغازین برنامه و یا همان src\app\app.component.ts انجام می‌دهیم:
import { Router, Event, NavigationStart, NavigationEnd, NavigationError, NavigationCancel } from '@angular/router';

import { AuthService } from './user/auth.service';
import { Component } from '@angular/core';


@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  pageTitle: string = 'Routing Lab';

  loading: boolean = true;

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) {
    router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
      this.checkRouterEvent(routerEvent);
    });
  }

  checkRouterEvent(routerEvent: Event): void {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      this.loading = true;
    }

    if (routerEvent instanceof NavigationEnd ||
      routerEvent instanceof NavigationCancel ||
      routerEvent instanceof NavigationError) {
      this.loading = false;
    }
  }

  logOut(): void {
    this.authService.logout();
    this.router.navigateByUrl('/welcome');
  }
}
کدهای کامل AppComponent را جهت گوش فرادادن به رخ‌دادهای شروع و یا خاتمه/لغو/شکست پیمایش یک مسیریابی، در اینجا مشاهده می‌کنید.
- ابتدا وابستگی‌های لازم آن import شده‌اند.
- سپس می‌خواهیم خاصیت عمومی loading را در شروع به پیمایش یک مسیر، به true تنظیم کنیم و اگر این پیمایش به هر نحوی خاتمه یافت، آن‌را false خواهیم کرد.

اکنون برای استفاده‌ی از این خاصیت عمومی و نمایش تصویر چرخنده، نیاز است قالب src\app\app.component.html را ویرایش کنیم:
<span class="glyphicon glyphicon-refresh glyphicon-spin spinner" *ngIf="loading"></span>
با افزودن span فوق به ابتدای فایل app.component.html به تغییرات خاصیت loading واکنش نشان خواهیم داد. کلاس‌های CSS ایی را که در اینجا اضافه شده‌اند، به فایل src\styles.css اضافه می‌کنیم:
/* Spinner */
.spinner {
  font-size:300%;
  position:absolute;
  top: 50%;
  left: 50%;
  z-index:10
}

.glyphicon-spin {
    -webkit-animation: spin 1000ms infinite linear;
    animation: spin 1000ms infinite linear;
}
@-webkit-keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}
@keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}


اکنون مسیرهایی که دارای route resolver هستند (مانند نمایش جزئیات/ویرایش یک محصول)، به همراه یک spinner نمایش داده خواهند شد و سایر مسیرها ابتدا نمایش داده خواهند شد و سپس اطلاعات آن‌ها از سرور دریافت می‌شود (مانند مسیر نمایش لیست محصولات که دارای route resolver نیست).
البته می‌توان این true/false کردن loading را به ابتدا و انتهای کار یک Observable، مانند حالت نمایش لیست محصولات نیز منتقل کرد. اما در این حالت باید span مرتبط را نیز به قالب همان کامپوننت انتقال داد و دیگر سراسری نخواهد بود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-06.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
نحوه‌ی استفاده از ViewComponent درون Controller
در ASP.NET Core یک View Component، در نهایت خلاصه‌ایی از قابلیت‌هایی را ارائه میدهد که قرار است توسط یک کنترلر مدیریت شوند؛ زیرا پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند. یعنی به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. فرض کنید در یک برنامه می‌خواهیم لیست کاربران سایت را نمایش دهیم تا با کلیک بر روی نام کاربر، امکان ویرایش کاربر انتخاب شده را داشته باشیم. با کلیک بر روی لینک مورد نظر، اطلاعات درخواست، به کنترلر UserManagerController و سپس اکشن متد Edit ارسال خواهد شد. در حالت عادی باید یک ViewComponent برای لیست کاربران و همچنین یک UserManagerController، برای ویرایش کاربر درون پروژه داشته باشیم:
public class UserListViewComponent : ViewComponent
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserListViewComponent(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }
    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return View(model: users);
    }
}

ویووی کامپوننت فوق نیز به این صورت تعریف شده است:
@model IList<User>
@foreach (var user in Model)
{
    <li>
        <a asp-controller="UserManager" asp-action="Edit" asp-route-id="@user.Id">@user.Name</a>
    </li>
}
<a class="btn btn-info" asp-controller="UserManager" asp-action="Index">More...</a>

کنترلر UserManager نیز یک چنین تعریفی را دارد:
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }
}

در ادامه ویووهای تعریف شده‌ی برای کنترلر فوق را نیز مشاهده میکنید:
// Views/UserManager/Edit.cshtml
@model User
<div class="row">
    <div class="col-md-8">
        <form method="post">
            <input type="hidden" asp-for="Id" />
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Name"></label>
                <input asp-for="Name" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="LastName"></label>
                <input asp-for="LastName" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Age"></label>
                <input asp-for="Age" class="form-control"/>
            </div>
            <button type="submit" class="btn btn-primary">Save</button>
        </form>
    </div>
</div>

// Views/UserManager/Index.cshtml
@model IList<User>
<table class="table">
    <tr>
        <td>Id</td>
        <td>Name</td>
        <td>LastName</td>
        <td>Age</td>
    </tr>
    @foreach (var user in Model)
    {
         <tr>
            <td>@user.Id</td>
            <td>@user.Name</td>
            <td>@user.LastName</td>
            <td>@user.Age</td>
        </tr>
    }
</table>

همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترلر UserManager و کامپوننت UserList، به ترتیب کار مدیریت و نمایش کاربران را انجام میدهند و منطقاً هر دو جزو قابلیت‌های User هستند. برای جلوگیری از تکرار کد، می‌توانیم کنترلر و ویو‌وکامپوننت فوق را با هم ادغام کنیم؛ در واقع می‌توانیم UserListViewComponent را درون UserManagerController تعریف کنیم. برای این کار کافی است فایل UserManagerController را اینگونه تغییر دهیم:
[ViewComponent(Name = "UserList")]
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }

    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return new ViewViewComponentResult
        {
            ViewData = new ViewDataDictionary<IList<User>>(ViewData, users)
        };
    }
}

  
توضیحات:
همانطور که پیش‌تر نیز بحث شده است، از ویژگی ViewComponent زمانی استفاده خواهد شد که کلاس موردنظر از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده باشد و همچنین نام کلاس به ViewComponent ختم نشده باشد. با تعیین پراپرتی Name، یک نام برای ViewComponent تعیین کرده‌ایم که در نهایت درون ویوو، توسط Component.Invoke@  قابل فراخوانی باشد. همچنین از آنجائیکه UserManagerController از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده است، در نتیجه به اشیاء IViewComponentResult دسترسی نداریم، از این جهت به صورت مستقیم ViewViewComponentResult را ایجاد کرده‌ایم و مدلی که قرار است که به ویوو کامپوننت پاس داده شود را مقداردهی کرده‌ایم.

محل تعریف Viewها
Viewهای کنترلر و همچنین ویووکامپوننت مانند روش فوق قابل ترکیب نیستند؛ در نتیجه نیازی به تغییر هیچکدام از ویووها نخواهیم داشت.
UserManagerController:
/Views/UserManager/Edit.cshtml
/Views/UserManager/Index.cshtml

UserListViewComponent:
/Views/Shared/Components/UserList/Default.cshtml

نکته: دقت داشته باشید که ویجت نمایش لیست کاربران که پیشتر به صورت مستقل از عملکرد یک اکشن متد کار می‌کرده، قرار نیست جایگزین لیست کاربران (اکشن متد Index درون کنترلر UserManager) شود؛ یعنی به صورت مستقل از آن عمل میکند. هدف بیشتر قرار دادن View Component موردنظر درون کنترلر UserManager است.
مطالب
ایجاد پنجره های Bootstrap با HtmlHelper
چند وقت پیش لینکی را معرفی کردم که در آن به طراحی پنجره‌های بوت استرپ 3 با استفاده از جی کوئری پرداخته بود و از آنجا که من دوست دارم انعطاف بیشتری در استفاده از این مدل کتابخانه‌ها داشته باشم و مستندات آن را حفظ نکنم، آن‌ها را به HtmlHelper تبدیل می‌کنم.
ابتدا از این آدرس فایل‌های مورد نظر را دریافت کنید. دو عدد از آن‌ها فایل استایل و دیگری فایل جی کوئری آن است که به ترتیب زیر صدا بزنید:
<script src="//code.jquery.com/jquery-1.11.3.min.js"></script>
    <link rel="stylesheet" href="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/css/bootstrap.min.css">
    <script src="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/js/bootstrap.min.js"></script> 
 <link href="~/content/css/bootstrap-dialog.min.css" rel=stylesheet"></link>
<script src="~/Scripts/bootstrap-dialog.min.js"></script>

پروژه اصلی شامل دو فایل اصلی است؛ یکی که درفضای نام models جهت قرار دادن مدل‌ها قرار گرفته و دیگری در فضای نام Controls جهت ایجاد متدهای Helper یا اجرایی قرار گرفته است.
ابتدا نیاز است که یک کلاس از نوع BootstrapDialog ایجاد کنید تا خصوصیات پنجره مشخص گردند. این خصوصیات به شرح زیر هستند:
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog.Title="عنوان دیالوگ";
dialog.Message="متن پنجره";


//فعال سازی این خصوصیت باعث میشود یک دکمه بستن به   
//پنجره اضافه شده و همچنین توسط کلیک کاربر در خارج از صفحه
//باعث بسته شدن پنجره شود یا استفاده از کلید
//ESC
dialog.Closable=false;


//تغییر اندازه دیالوگ
Dialog.Size=BootstrapDialogSize.SizeNormal;


//رنگ بندی دیالوگ را تغییر میدهد.مقدار زیر باعث میشود
//دیالوگ با رنگبندی قرمز نمایش داده شود تا برای نمایش خطاها مناسب باشد
Dialog.Type=BootstrapDialogType.Danger;


//برای اعمال کردن یک کلاس استابل دلخواه
Dialog.CssClass="";


//آیکن برای دیالوگ-استفاده از نام کلاس آیکن‌های بوت استراپ
Dialog.SpinIcon="";


//یک توصیف است که فقط در کد صفحه نمایش داده میشود
//استفاده خاصی ندارد
Dialog.Description="";


//بعد از بستن دیالوگ ، کدهای آن در صفحه حذف خواهند شد
//اگر میخواهید کد را بارها و بارها نمایش دهید
//آن را با مقدار ناصحیح مقدار دهی کنید
dialog.AutoDestory=false;



//========== رویدادها =============

//این رویدا قبل از نمایش دیالوگ نمایش داده می‌شود
dialog.OnShow="function(){alert('before Dialog');}";


//این رویداد بعد از نمایش دیالوگ اجرا می‌شود
dialog.OnShown="function(){alert('after Dialog shown');}";


//موقع درخواست بستن دیالوگ قبل از بسته شدن اجرا میگردد
dialog.OnHide="function(){alert('before Dialog close');}";


//بعد از بسته شدن دیالوگ اجرا میشود
dialog.OnHidden="function(){alert('after Dialog close');}";
تا اینجا خصوصیات پنجره معرفی شده است. در حال حاضر نیاز است که کدهای آن در قسمت View درج شوند برای اینکار از یک Helper کمک میگیریم:
@{
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog....
// ........
}
@HTML.BootstrapDialog("example1",dialog)
 
در کد، اولین پارامتر نام پنجره است: از این اسم بعدا می‌توانید جهت اجرای متدها، چه دستی توسط خود شما یا ایجاد متدهای ساده توسط خود کلاس استفاده کنید. دومین پارامتر هم دریافت خصوصیات پنجره است که در بالا توضیح دادیم.

دکمه ها
در صورتیکه قصد دارید دکمه‌ای را روی پنجره ایجاد نمایید، با شیوه زیر اینکار صورت می‌گیرد:
var dialog=new BootstrapDialog();
var cancelButton=new BootstrapDialogButton("cancelButton");
//cancelButton.id="cancelButton";
cancelButton.label="Cancel";
cancelButton.Key=65;
cancelButton.Action="function(){alert('You Clicked!');}";
dialog.AddButton(cancelButton);
برای حذف آن هم می‌توانید به صورت زیر اقدام کنید:
dialog.RemoveButton("cancelButton");

داده ها
در صورتیکه قصد دارید داده‌هایی را به این پنجره نسبت دهید تا بعدا در کدهای سمت کلاینت از آن استفاده کنید می‌توانید از کد زیر استفاده کنید:
dialog.AddData("key","value");
جهت حذف:
dialog.RemoveData("key");

متدها
متدها را به دو صورت می‌توانید اعمال کنید:
  1. دستی: که می‌توانید اطلاعات متدها را در همان صفحه مثال و مستندات ببینید و از نامی که به دکمه‌ها و پنجره‌ها می‌دهید آن‌ها را اعمال کنید.
  2. با استفاده از کلاس: کلاس ما شامل دو متد دیگر برای کنترل متدها می‌باشد. حدود 13 متد در آن پشتیبانی می‌شود که باعث می‌شود در بسیاری از اوقات دیگری نیازی به دانستن نام متدها نداشته باشید. یکی از متدها برای استفاده در Helper طراحی شده است که خروجی آن از نوع MvcHtmlString است و متد دیگر خروجی string دارند که می‌توانید در صورتیکه خواستید، در رویدادها و خارج از Html Helper از آن استفاده کنید.
نحوه‌ی استفاده از helper به شکل زیر است؛ فرض شده است که پنجره  را تشکیل داده‌اید و الان قصد دارید با کلیک بر روی یک دکمه آن را نمایش دهید:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Open)
});
البته بعضی از متدها شامل ورودی یا آرگومان هستند که در کامنت مربوط به آن، تعداد پارامترها و ترتیب آن‌ها ذکر شده است. یک نمونه از آن:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.SetData,new{"key","value"})
});
برای استفاده از متد دوم که خروجی آن از نوع string است، می‌توان از آن در بین کد رویدادها استفاده کرد. مثال زیر ایجاد یک رویداد، برای یکی از دکمه‌های پنجره است که با کلیک بر روی آن، پنجره بسته می‌شود:
cancelButton.Action="function(){{{0}}}";
cancelButton.Action=string.format(cancelButton.Action,RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Close));

به عنوان یک مثال نهایی کد زیر را نوشته که نتیجه آن را در تصویر زیر می‌بینم:
    @{
                const string dialogName = "errorDialog";
                var cancelButton = new BootstrapDialogButton();
                cancelButton.Id = "btncancel";
                cancelButton.Label = "بستن";
                cancelButton.Action = "function(){{{0}}}";
                cancelButton.Action = String.Format(cancelButton.Action, Dialogs.RunBootstrapDialogMethod(dialogName, BootstrapDialogMethods.Close));
                            

                var dialog = new BootstrapDialog();
                dialog.AddButton(cancelButton);
                dialog.Title = "عنوان";
                dialog.Message = "پیام هشدار";
                dialog.DialogType=BootstrapDialogType.Warning;
                dialog.DialogSize=BootstrapDialogSize.SizeNormal;
                dialog.Closable = false;
                dialog.AddData("data1","5");
            }

                        @Html.BootstrapDialog(dialogName, dialog)
                        @Html.RunBootstrapDialogMethod(dialogName,BootstrapDialogMethods.Open);



نکته مهم: برای ایجاد پنجره از طریق توابع عمل کنید و خط تعریف پنجره را داخل یک تابع قرار داده و از همانجا آن را باز کنید. در حال حاضر به نظر میرسد در صورتی که تعریف پنجره به طور عمومی باشد، این کتابخانه برای بار دوم به بعد مشکلاتی دارد که مشکل آن بسته نشدن پنجره  است. در حال حاضر در گیت هاب این مسئله را عنوان کردیم، در صورتی که پاسخی ارائه شود همینجا به اطلاع شما می‌رسانم.
مطالب
xamarin.android قسمت اول
در ابتدای کار تشکر و سپاس از استاد دانشمند و پر مایه‌ام جناب مهندس رضا محمد پور که از محضر پر فیض تدریسشان، بهره‌ها برده‌ام.  
هدف از این سری آشنایی با زامارین اندروید میباشدکه آشنایی با سی شارپ پیش نیاز آن میباشد و ورژن ویژوال استودیو 2017 من در حال حاضر 15.7.4 می‌باشد.
 اولین پروژه را با زامارین شروع میکنیم. طبق معمول بعد از نصب ویژوال استودیو از گزینه File گزینه New Project را انتخاب میکنیم.

در ورژن‌های قبلی ویژوال استودیو، در زمان بارگذاری پروژه، احتیاجی به اجرای نرم افزار‌های تحریم گذر نبود؛ همانند ورژن 15.6. ولی در این ورژن که من نصب کردم بدلیل نصب خودکار کتابخانه‌های متریال دیزاین، باید از این گونه نرم افزار‌ها نیز استفاده کرد.

درقسمت بعدی گزینه BlankApp را انتخاب و در قسمت Minimum Android Version که با انتخاب آن میتوانیم ورژن گوشی‌های اندروید برای استفاده از این اپلیکیشن را انتخاب نماییم. به عنوان مثال با انتخاب اندروید 4.4 برنامه ما صرفا برای گوشی‌های اندورید 4.4 به بالا جواب میدهد. بعد از تایید، پروژه باز شده که با این solution روبرو میشویم.

- قسمت Properties را اگر بازکنیم، با دو گزینه روبرو میشویم که یکی فایل android manifest هست و اگر روی properties آن کلیک و ویژگی‌هایی را انتخاب کنیم، بطور خودکار بر روی manifest تاثیر میگذارند. در قسمت‌های بعد در این رابطه جداگانه بحث خواهیم کرد.

- در قسمت Asset که به معنای منابع اندروید می‌باشد، به عنوان مثال صفحات Razor، فونت و یا صفحات HTML و یا عکس و یا ... را می‌توانیم قرار دهیم.

- در قسمت Resource که پوشه‌های آن layout ،mipmap ،values و resource.designer میباشند، در پوشه layout می‌توانیم صفحات استاندارد اندروید را شروع به طراحی کنیم. درقسمت mipmap عکس‌ها و یا فایل‌های xml ایی را که قرار است استفاده کنیم، در پروژه قرار میدهیم. در قسمت value که بیشتر برای انتخاب و تغییر تم یا استفاده از Resource‌ها (همانند Asp.mvc که استفاده میکردیم) است که البته با ساختاری متفاوت در اندروید از آن‌ها استفاده میکنیم، قرار میگیرند.

- در قسمت Resource.Designer که در مطالب بعد با آن آشنا خواهید شد، تمامی آیتم‌های انتخابی از جمله Layout ها  و عکس‌ها و... با ذخیره کردن در این قسمت دخیره میشوند که بعد با رفرنس دادن از طریق resource پروژه میتوانیم از عکس‌ها و لی‌آوت‌ها در کد نویسی استفاده کنیم.

- در انتها جهت معرفی به mainactivity می‌رسیم که یک صفحه است شامل المنت‌ها و اجزای مختلف و کاربر میتواند با آن ارتباط برقرار کند. 

  [Activity(Label = "@string/app_name", Theme = "@style/AppTheme", MainLauncher = true)]
    public class MainActivity : AppCompatActivity
    {
        protected override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
            // Set our view from the "main" layout resource
            SetContentView(Resource.Layout.activity_main);
        }
    }  
  همانطور که مشاهده میکنید اکتیویتی ما از AppCompatactivity ارث بری کرده، همانند ارث بری که در mvc از controller‌ها داشتیم. در قسمت Attribute که به نام اکتیویتی تعریف شده است، برچسب یا همان Lable را که در زمان اجرا به نام اکتیویتی می‌دهد، مشاهده می‌کنید. در قسمت تم، میتوان تمی را که برای آن از قبل نوشته شده‌است و به یک اکتیویتی اختصاص داد، قرار داد. در ضمن این نکته را یاد آوری کنم زمانیکه اکتیویتی ما از Appcompatactivity ارث بری میکند، انتخاب تم اجباری میباشد.

- در گزینه بعدی Mainluncher را میبینیم که تعیین کننده‌ی نقطه شروع اکتیویتی ما در بین اکتیویتی‌های دیگر می‌باشد.


بدیهی است درایور‌های مربوطه به گوشی اندروید را باید تهیه کرد که در سایت مربوط به سازنده و یا در سایت‌های دیگر میتوانید دانلود کنید.  اولین برنامه را می‌نویسیم که هدف از آن، اجرای 10 دکمه بصورت داینامیک هست و اینکه با کلیک بر روی هر کدام از دکمه‌ها، رنگ آن آبی شود.

  protected override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
            LinearLayout ln;
            Button btn;
            // Set our view from the "main" layout resource
            SetContentView(Resource.Layout.activity_main);
            for (int i = 0; i < 5; i++)
            {
             btn = new Button(this);
             btn.Text = i.ToString();
             ln= FindViewById<LinearLayout>(Resource.Id.linearLayout1);
             btn.Click += Btn_Click;
             ln.AddView(btn);
            }
        }
        private void Btn_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            Button btntest = sender as Button; 
            btntest.SetBackgroundColor(Android.Graphics.Color.Blue);
        }
    }
در قسمت تعریف دکمه منظور از This این می‌باشد که این دکمه برای اکتیویتی جاری است و Findview by id که می‌بینید، من در قسمت لی‌آوت activity main، یک LinearLayout و یک Id را قرار داده ام که البته id باید منحصر بفرد باشد و با findviewbyid آی‌دی linearlayout را که قرار داده‌ام، پیدا و استفاده کردم که کد‌های آن را در زیر میتوانید مشاهده کنید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<RelativeLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
    xmlns:tools="http://schemas.android.com/tools"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent"
    android:minWidth="25px"
    android:minHeight="25px">
    <LinearLayout
        android:orientation="vertical"
        android:minWidth="25px"
        android:minHeight="25px"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:id="@+id/linearLayout1" />
</RelativeLayout>
اکنون اولین برنامه را می‌تونید تست و اجرا کنید: AppTrainng-1.zip
مطالب
ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js - قسمت دوم استفاده از Event Bus
در قسمت قبلی، نحوه ارتباط بین کامپوننت‌های Parent و Child را مورد بررسی قرار دادیم و اینکه چگونه داده‌هایشان را به اشتراک میگذارند؛ اما چند موضوع در روش قبلی مورد بحث می‌باشد:

1)  مدیریت nested componentها برای استفاده از چنین روشی مشکل است.
2) اگر تعداد داده‌های اشتراکی زیاد باشد، مدیریت آنها با استفاده از props گیج کننده می‌باشد.

3) اگر دو کامپوننت مجزا (Sibling Component) قصد به اشتراک گذاری اطلاعاتی را داشتند تکلیف چیست؟ (هر چند با استفاده از یک کامپوننت Parent مشترک مقدور می‌باشد)

4) روش ساده‌تری برای ارتباط کامپوننت‌های Parent و Child  و همچنین Sibling Component وجود دارد.

 



استفاده از Event Bus:

با استفاده از EventBus، بسیاری از معایب مطرح شده در روش قبلی را نخواهیم داشت:



 تعریف Event Bus: یک Design Pattern ^ ,^  می باشد. در Vue.js یک نمونه از vue را بصورت سراسری (global) ایجاد میکنیم و درکامپوننت‌هایی که نیاز به ارتباط دارند، آن را فراخوانی (import) و با استفاده از متدهای emit$ و on$، ارتباط را ایجاد میکنیم.


یک فایل جاوا اسکریپتی را با نامی دلخواه (eventBus.js) در فولدر src ایجاد میکنیم و یک نمونه از Vue را در آن وهله سازی میکنیم:

import Vue from 'vue'
export default new Vue()
سپس در کامپوننت‌هایی که قصد ارتباط دارند، این فایل را import میکنیم ( مثال سبد خرید را در مقاله‌ی قبلی، به روش جاری تغییر میدهیم). 

در کامپوننت Shop-Button-Add، کد زیر را در قسمت script اضافه میکنیم:

import  EventBus  from "../eventBus";

کد تابع buttonClicked را بشکل زیر تغییر میدهیم:

 buttonClicked() {
      EventBus.$emit("shop-button-clicked", this.item);
    }

در کامپوننت App.vue  هم کد زیر را در قسمت script اضافه میکنیم:

import  EventBus  from "./eventBus";

و در تابع mounted که از توابع life cycle مربوط به Vue.js میباشد، کد زیر را اضافه میکنیم:

mounted() {
    EventBus.$on("shop-button-clicked", item => {
      this.updateCart(item);
    });
  }


مقایسه‌ی روش استفاده از EventBus با روش قبلی :

مراحل انجام کار در روش قبلی:

دو کامپوننت ارتباط داشتند Shop-Button-Add و App.vue: 

1) در کامپوننت Shop-Button-Add با زدن دکمه Add To Cart متد buttonClicked اجرا میشد.

2) متد buttonClicked  یک سیگنال به کامپوننت Parent خود (Shop-Item) ارسال می‌نمود.

  this.$emit('button-clicked')

3) در کامپوننت Shop-Item مشخص شده بود در صورت ارسال سیگنال از Shop-Button-Add، متد addToCart اجرا شود.

 <Shop-Button-Add    @button-clicked="addToCart(item)"     :item="item">
            <p>Add To Cart</p>
 </Shop-Button-Add>

4) اجرای متد addToCart در کامپوننت Shop-Item یک سیگنال را به کامپوننت App.vue به همراه دیتای مورد نظر ارسال می‌نمود.

addToCart(item) {
                this.$emit('update-cart', item)
            }

5) در کامپوننت App.vue مشخص شده بود با ارسال سیگنال از کامپوننت Shop-Item، متد updateCart اجرا شود.

<shop-item v-for="item in this.items" :item="item" :key="item.id" 
@update-cart="updateCart">
</shop-item>

6) در نهایت کار بروزرسانی سبد خرید با اجرای متد updateCart انجام میشد:

updateCart(e) {
      this.cart.push(e);
      this.total = this.shoppingCartTotal;
    }


نتیجه گیری:

مزایای استفاده از Event Bus :

1) کم شدن مراحل ارتباط بین کامپوننت‌ها

2) حل مشکل ارتباطی بین Sibling Component 

3) نوشتن کد کمتر


 کد سبد خرید به روش مقاله‌ی جاری-استفاده از EventBus  


نکته: برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید:  

npm install

همچنین نیاز هست تا پکیچ node-sass را نیز با دستور زیر برای این مثال نصب کنید.

npm install node-sass