مطالب
ویدیوهای آموزشی MVVM

یک سری ویدیوی رایگان آموزشی MVVM از مایکروسافت و همچنین شرکت Infragistics در دسترس هستند که جهت سهولت، لیست آن‌ها را ادامه می‌توانید مشاهده نمائید:


نظرات مطالب
ASP.NET MVC #21
با سلام
کدی که در آخر مطلب جهت فعال کردن دوباره اعتبار سنجی نوشتید چگونه باید استفاده کرد!؟
منظورم:
var onSuccess = function(result) {
// enable unobtrusive validation for the contents
// that was injected into the <div id="result"></div> node
$.validator.unobtrusive.parse("#result");
};
سوال دیگه اینکه چطور می‌تونم محل دقیق loading Image رو مشخص کرد، مثلا هنگام کلیک روی دکمه سرچ کنار آن نمایش داده شود و هنگام کلیک روی لینک کنار لینک نمایش داده شود.
با تشکر
بازخوردهای دوره
صفحات مودال در بوت استرپ 3
با سلام، من می‌خواهم کاربر یتواند یک فایل آپلود کند درون فرم مودال کد زیر را نوشتم
  <div>
                                <input type="file" name="siteIcon" id="siteIcon" />
                              
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.SiteImage)
                            </div>
ولی زمانی که کاربر بر روی دکمه ثبت کلیک می‌کند فایل انتخاب شده به سمت سرور ارسال نمی‌شود.
 public virtual ActionResult Create(Site site, HttpPostedFileBase siteIcon)
        {
}

یعنی پارامتر siteIcon همیشه مقدار NULL رو داره. ممنون میشم راهنمایی کنید.
مطالب
ضبط تصاویر Webcam در پروژه‌های Angular
هدف ما از این مقاله این است که از طریق وب کم، تصاویر را ضبط کنیم (یک نمونه ). برای انجام این کار فایل app.component.html  را باز کرده و مطابق زیر ویرایش کنید: 
<div id="app">
  <div><video #video id="video" width="640" height="480" autoplay></video></div>
  <div><button id="snap" (click)="capture()">ضبط تصویر</button></div>
  <canvas #canvas id="canvas" width="640" height="480"></canvas>
  <ul>
    <li *ngFor="let capture of captures">
        <img src="{{ capture }}" height="50" />
    </li>
 </ul>
</div>
کد‌های HTML زیادی در اینجا وجود ندارند. به تگ <video> و <canvas> توجه کنید. برای هر کدام از این تگ‌ها، یک local variable وجود دارد که با سمبل # مشخص شده‌اند. به عبارت دیگر، دو متغیر video# و canvas# وجود دارند . این گونه است که ما می‌توانیم به این المنت‌ها، در کد‌های تایپ اسکریپت دسترسی داشته باشیم.  
المنت <button>، در رویداد کلیک آن، متد capture را فراخوانی می‌کند که کارش ضبط تصویر می‌باشد. 
و در پایان یک حلقه بر روی آرایه‌ی captures داریم که کارش نمایش تصاویر ضبط شده است. چون هر بار که بر روی دکمه ضبط تصویر کلیک کنیم، یک تصویر به آرایه‌ی captures  اضافه می‌شود .
 
فایل app.component.ts :
export class AppComponent implements OnInit, AfterViewInit {
  @ViewChild('video')
  public video: ElementRef;

  @ViewChild('canvas')
  public canvas: ElementRef;

  public captures: Array<any>;

  public constructor() {
    this.captures = [];
  }

  public ngOnInit() { }

  public capture() {
    this.canvas.nativeElement.getContext('2d').drawImage(this.video.nativeElement, 0, 0, 640, 480);
    this.captures.push(this.canvas.nativeElement.toDataURL('image/png'));
  }

  public ngAfterViewInit() {
    if (navigator.mediaDevices && navigator.mediaDevices.getUserMedia) {
      navigator.mediaDevices.getUserMedia({ video: true }).then(stream => {
        this.video.nativeElement.src = window.URL.createObjectURL(stream);
        this.video.nativeElement.play();
      });
    }
  }
}

توضیحات :

با استفاده از local variable ‌هایی که در کد‌های HTML تعریف کردیم و ViewChild@، می‌توانیم المنت‌ها را در متغیر‌ها، load کنیم. در این حالت این امکان وجود دارد تا المنت‌های DOM را دستکاری کنیم.
  public ngAfterViewInit() {
    if (navigator.mediaDevices && navigator.mediaDevices.getUserMedia) {
      navigator.mediaDevices.getUserMedia({ video: true }).then(stream => {
        this.video.nativeElement.src = window.URL.createObjectURL(stream);
        this.video.nativeElement.play();
      });
    }
  }
  1. MediaDevices : این اینترفیس دستیابی به دستگاه‌های ورودی متصل شده، مثلا دوربین، میکروفن و ... را فراهم می‌سازد. 
  2. MediaDevices.getUserMedia: با گرفتن مجوزی از کاربر از طریق یک هشدار، دوربین کاربر را روشن می‌کند و هم چنین این متد یک promise را بازگشت می‌دهد؛ در صورتیکه کاربر اجازه دسترسی بدهد.
  3. URL.createObjectURL: یک URL را برای یک BLOB  مشخص شده ایجاد می‌کند ( BLOB: Binary large object ) که می‌تواند به متدی که انتظار یک URL را دارد، پاس داده شود. بعد از برگشت URL، متد ()revokeObjectURL فراخوانی میشود که کارش آزاد سازی منابع مرتبط با url ایجاد شده‌ی توسط createObjectURL  می‌باشد. در ضمن طول عمر url ایجاد شده برابر با بستن سند (document) در پنجره‌ای (window) که در آن ایجاد شده‌است، می‌باشد. 
 
عملیات ضبط تصویر در این متد انجام میشود:
  public capture() {
    this.canvas.nativeElement.getContext('2d').drawImage(this.video.nativeElement, 0, 0, 640, 480);
    this.captures.push(this.canvas.nativeElement.toDataURL('image/png'));
  }
  1. ()getContext : این متد یک شیء را برگشت می‌دهد که فراهم کننده‌ی متد‌ها و خصوصیت‌ها، برای رسم در Canvas میباشد. 
  2. ()drawImage: این متددر Canvas رسم را انجام می‌دهد و همچنین این متد می‌تواند بخش‌هایی از یک تصویر را رسم کند یا سایز یک تصویر را افزایش یا کاهش دهد.
  3.  () toDataURL: این متد یک data URI  را بازگشت می‌دهد که یک تصویر در فرمت مشخص شده را بر اساس پارامتر type، برگشت می‌دهد (پیش فرض آن png می‌باشد). 
تمام !
DEMO  
مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید. 
مطالب
کنترلرهای تو در تو در angularJs و نحوه ارث بری متدها و property ها در آن - بخش اول
در این مقاله قصد داریم تا به بررسی و پیاده سازی کنترلر‌های تو در تو در AngularJs بپردازیم. به این صورت که میتوانیم در یک صفحه یک کنترلر اصلی را در نظر بگیریم و کنترلر‌های دیگر را در این کنترلر قرار دهیم. نحوه‌ی ارث بری متغیرها، انقیاد داده‌ها و مقادیر تعریف شده در $scope، از جمله مواردی است که به آن خواهیم پرداخت. تمامی مواردی که ذکر خواهد شد در قالب یک پروژه قرار داده شده است.
حال به بررسی جزئی کنترلر‌های تودرتو یا همان Nested Controllers می‌پردازیم. در این پروژه قصد داریم تا با تعریف سه متغییر firstName و lastName و middleName نحوه ارث بری پارامترها را در این کنترلر‌های تو در تو بررسی نماییم. ساختار یک صفحه با کنترلر‌های تو در تو به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید کنترلر دوم و سوم به صورت nested درون کنترلر اول تعریف شده اند.
<body ng-app ="app">
      <div ng-controller="firstControllerScope">
            <div ng-controller="secondControllerScope">
                   <div ng-controller="thirdControllerScope">
                   </div>
             </div>
    </div>
</body>
در کدهای پیاده سازی شده این کنترلر به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید در کنترلر اول تنها پارامتر firstName و در کنترلر دوم و سوم نیز به ترتیب lastName و middleName اضافه شده اند. همچنین دو تابع utility به نام getFullName در کنترلر دوم و سوم تعریف شده است.
var firstControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.firstName = "John";
};

var secondControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.lastName = "Doe";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.lastName;
    };
};

var thirdControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.middleName = "Al";
    $scope.lastName = "Smith";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.middleName + " " + $scope.lastName;
    };
};
فایل html حاوی این کنترلر‌ها در زیر نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید تمامی کنترلر دوم یعنی secondControllerScope و کنترلر سوم درون firstControllerScope تعریف شده اند. همچنین دو تابع utility با نام‌های getFullName نیز در زیر مقدار fullName را باز میگردانند. 
    <div ng-controller="firstControllerScope">
        <h3>First controller</h3>
        <strong>First name:</strong> {{firstName}}<br />
        <br />
        <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
        <br />
        

        <div ng-controller="secondControllerScope">
            <h3>Second controller (inside First)</h3>
            <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
            <strong>Last name (new variable):</strong> {{lastName}}<br />
            <strong>Full name:</strong> {{getFullName()}}<br />
            <br />
            <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
            <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label><br />
            <br />
            

            <div ng-controller="thirdControllerScope">
                <h3>Third controller (inside Second and First)</h3>
                <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
                <strong>Middle name (new variable):</strong> {{middleName}}<br />
                <strong>Last name (from Second):</strong> {{$parent.lastName}}<br />
                <strong>Last name (redefined in Third):</strong> {{lastName}}<br />
                <strong>Full name (redefined in Third):</strong> {{getFullName()}}<br />
                <br />
                <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
                <label>middle name: <input type="text" ng-model="middleName" /></label><br />
                <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label>
            </div>
        </div>
    </div>
با توجه به مقادیر تعریف شده درون هر یک از کنترلر‌ها و با اجرای پروژه نمونه مشاهده میکنیم که اگر یک پارامتر مدل (مانند middleName) را درون کنترلر فرزند به وسیله input field‌ها تغییر دهیم، این تغییر به والد منتقل نمیشود. یعنی اگر به عنوان مثال ما lastName را در کنترلر سوم تغییر دهیم دیگر lastName که در کنترلر سوم است تغییر نخواهد کرد. حال اگر همان lastName در کنترلر دوم که در یک فیلد input قرار داده شده تغییر کند، مشاهده میکنیم که در کنترلر سوم نیز مقدار lastName تغییر خواهد کرد.
در بخش بعدی نوع دیگری از ارث بری پارامتر‌ها و تابع‌ها در کنترلر‌های AngularJs را شرح خواهیم داد.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />



مطالب
روش کار با فایل‌های ایستا در برنامه‌های React
روش ذکر فایل‌های ایستا در کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی برنامه‌های React

React، برای مدیریت پروژه‌ی خود، از Webpack استفاده می‌کند و در این حالت، کار با فایل‌های ایستا مانند تصاویر و قلم‌های وب، شبیه به کار با فایل‌های CSS خواهد بود؛ یعنی این نوع فایل‌ها را باید در فایل‌های جاوا اسکریپتی برنامه، import کرد. به این ترتیب Webpack کار یکی سازی این فایل‌ها را با bundle نهایی تولید شده، انجام می‌دهد.

یک مثال: فرض کنید فایل button.css به صورت زیر تعریف شده‌است:
.Button {
    padding: 20px;
}

برای استفاده‌ی از این فایل css در یک کامپوننت، ابتدا آن‌را import کرده و سپس از classNameهای تعریف شده‌ی در آن استفاده می‌کنیم:
import React, { Component } from 'react';
import './Button.css'; 

class Button extends Component {
  render() {
    return <div className="Button" />;
  }
}
در حالت توسعه، با هر تغییری در این فایل css، بارگذاری مجدد برنامه به صورت خودکار صورت گرفته و نتیجه‌ی نهایی رندر خواهد شد. در حالت نهایی ارائه‌ی برنامه، تمام فایل‌های css، با هم یکی شده و نگارش minified آن‌ها، به bundle نهایی برنامه اضافه می‌شوند. توصیه شده‌است یک فایل css را در چندین کامپوننت برنامه import نکنید. بهتر است یک کامپوننت دکمه را ایجاد کنید که فایل css مشخصی را import می‌کند و سپس از آن کامپوننت در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنید.

البته برخلاف حالت کار با CSS imports، با import یک فایل ایستا، یک رشته در اختیار ما قرار می‌گیرد که از آن می‌توان در کدهای خود استفاده کرد. برای کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور، اگر فایل‌های تصویری با فرمت‌های bmp, gif, jpg, jpeg و  png، کمتر از 10,000 بایت باشند، از data URI آن‌ها بجای مسیر نهایی استفاده خواهد شد. این مورد شامل فایل‌های svg نمی‌شود.

یک مثال:
import React from 'react';
import logo from './logo.svg'; 

console.log(logo);

function Header() {
  return <img src={logo} alt="Logo" />;
}

export default Header;
در اینجا ابتدا یک فایل تصویری، import شده‌است. سپس می‌توان از رشته‌ی متناظر با آن، به عنوان src المان تصویر استفاده کرد.

این مورد برای تصاویر ذکر شده‌ی در فایل‌های CSS نیز صادق است:
.Logo {
    background-image: url(./logo.png);
}
Webpack در فایل‌های CSS به دنبال مسیرهای فایل‌های ثابت شروع شده‌ی با /. می‌گردد و مسیرهای این نوع فایل‌ها را با مسیر نهایی ارائه‌ی برنامه، به صورت خودکار جایگزین و اصلاح می‌کند. همچنین نیازی هم به نگرانی در مورد کش شدن این فایل‌های ثابت وجود ندارد؛ چون webpack از نام‌های خاصی به همراه hash این نوع فایل‌ها، برای جایگزینی نهایی استفاده خواهد کرد و اگر محتوای فایل‌های ثابت تغییر کنند، این هش نیز تغییر کره و مرورگر نگارش جدید آن‌ها را دریافت می‌کند. مزیت دیگر کار با webpack، ارائه‌ی خطاهای زمان کامپایل برنامه است. برای مثال اگر فایل‌های ثابت مورد استفاده‌ی در برنامه به درستی مسیر دهی نشده باشند، یک خطای زمان کامپایل صادر می‌شود.

یک مثال: فرض کنید در برنامه‌ی ASP.NET Core خود که با React یکی شده‌است، فایل project_folder/ClientApp/src/images/progress_bar.gif را قرار داده‌اید. روش import آن با توجه به مسیرهای نسبی برنامه به صورت زیر است:
import progressBar from '../images/progress_bar.gif';
و روش فراخوانی آن در کدهای یک کامپوننت به نحو زیر خواهد بود:
<img alt="loading..." src={progressBar} />


روش ذکر فایل‌های ایستا در کامپوننت‌های تایپ اسکریپتی برنامه‌های React

اگر از تایپ‌اسکریپت استفاده می‌کنید، چنین importهایی سبب بروز خطای «'Cannot find module './logo.png» می‌شوند. برای رفع این مشکل، فایلی را به نام assets.d.ts به پروژه‌ی خود اضافه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
declare module "*.gif";
declare module "*.jpg";
declare module "*.jpeg";
declare module "*.png";
declare module "*.svg";
به این ترتیب پسوند‌های فایل‌های مختلف ایستا، به عنوان فرمت‌های مجاز ماژول‌ها، قابل استفاده می‌شوند.


نحوه‌ی پردازش پوشه‌ی ویژه‌ی public در برنامه‌های React

اگر فایلی در پوشه‌ی ویژه‌ی public برنامه‌های react قرار گیرد، توسط webpack پردازش نخواهد شد. در این حالت این نوع فایل‌ها بدون هیچ نوع تغییری به پوشه‌ی build نهایی کپی می‌شوند. بنابراین برای کار با فایل‌های ایستای قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی public باید از متغیر خاصی به نام PUBLIC_URL استفاده کرد. برای مثال درون فایل index.html، چنین تعریفی را می‌توان مشاهده کرد:
<link rel="shortcut icon" href="%PUBLIC_URL%/favicon.ico">
اگر نیاز به استفاده‌ی از فایلی درون پوشه‌ی src و یا node_modules دارید، باید آن‌ها را به این پوشه کپی کنید تا جزئی از پروسه‌ی build شوند. متغیر PUBLIC_URL در زمان اجرای دستور npm run build، با مسیر صحیحی جایگزین خواهد شد.
برای دسترسی به این مسیر در کامپوننت‌های برنامه نیز می‌توان از متغیر محیطی process.env.PUBLIC_URL استفاده کرد:
render() {
    return <img src={process.env.PUBLIC_URL + '/img/logo.png'} />;
}
البته روش توصیه شده، همان ذکر importهای فایل‌های ایستا است و بهتر است از این متغیر محیطی زیاد استفاده نکنید؛ چون پردازش ثانویه‌ای بر روی آن‌ها صورت نمی‌گیرد و یا minified نمی‌شوند. نبود آن‌ها سبب بروز خطای زمان کامپایل نخواهد شد و همچنین هیچ hash ای به نام نهایی آن‌ها به صورت خودکار اضافه نمی‌گردد که ممکن است سبب بروز مشکلات کش شدن طولانی مدت این فایل‌های ایستا شود.

بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چه زمانی بهتر است از پوشه‌ی public استفاده شود؟
- اگر می‌خواهید نام فایل نهایی ایستای مدنظر مانند manifest.json، بدون تغییر باقی بماند.
- هزاران فایل ایستا را دارید و می‌خواهید این مسیرها را به صورت پویا در برنامه فراخوانی کنید (و قرار نیست جزئی از bundle نهایی شوند).
- می‌خواهید فایل‌های js خاصی را خارج از سیستم bundle اصلی قرار دهید؛ چون به هر دلیلی این نوع فایل‌ها با سیستم webpack سازگاری ندارند و نباید توسط آن پردازش شوند. در این حالت باید این نوع فایل‌ها را با تگ script به فایل index.html به صورت دستی معرفی کنید.
مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت دوم
اولین برنامه‌ی Xamarin:
پروژه‌ی جدیدی را در ویژوال استودیو از نوع Android(Blank) Project ایجاد نمایید. اگر در حال حاضر برنامه را اجرا نمایید، ویژوال استودیو شبیه ساز مورد نظر را اجرا می‌کند و بعد از آن Package برنامه‌ی شما را ساخته و برنامه را در شبیه ساز اجرا می‌کند (ما در قسمت قبل Xamarin Android Player را معرفی کردیم).
بیایید یک نگاهی به Solution برنامه بیندازیم. برنامه از یک پروژه تشکیل شده است. پروژه شامل بخش‌های مختلفی می‌باشد.
یکی از بخش‌های مهم آن، Properties می‌باشد که شامل چندین بخش می‌شود. قسمت Application در قسمت اول توضیح داده شد. قسمت‌های دیگر هم به مرور بررسی می‌شوند.
فولدر Asset می‌تواند شامل فایل‌ها، فونت‌ها و هر چیزی که برنامه‌ی ما احتیاج دارد باشد (حتی دیتابیس).
فولدر Resource که در زیر مجموعه‌ی آن:
- فولدر drawable وجود دارد که حاوی آیکن‌ها و تصاویر و همچنین استایل‌های ما می‌باشد.
- فولدر layout که  طرح های(layout) برنامه را شامل می‌شود.
- فولدر value که شامل مجموعه‌ای از فایل‌های XML می‌باشد که می‌تواند شامل stringها، colorها و مقادیر عددی ثابت باشد.
- فولدر menu که منوهای برنامه را در خود جای داده است.
و البته منابع(Resources) دیگری که به صورت پیش فرض تعبیه شده‌اند و می‌توان از آن‌ها استفاده کرد مانند: anim، animator، color، raw، xml.
Resourceها مزایای زیادی برای ما دارند! کدهای برنامه را از تصاویر، متن‌ها، آیکن‌ها، منوها و انیمیشن‌ها و ... جدا می‌کند و به راحتی پشتیبانی از تنظیمات مختلف دستگاه‌ها را برای ما فراهم می‌نماید. برای مثال بدون نیاز به کدنویسی می‌توانید با دستگاه‌های مختلفی از لحاظ سایز و Local و ... ارتباط برقرار نمایید.
Resourceها به صورت static در اختیار کدهای برنامه قرار می‌گیرند و در زمان کامپایل چک می‌شوند و احتیاجی به اجرای برنامه برای اطمینان از صحت آن‌ها وجود ندارد.
 فایل Resource.Designer.cs که برای دسترسی از طریق کد به منابع تعبیه شده و به ازای هر یک از منابع مقداری را از طریق پروپرتی‌های static در اختیار ما قرار می‌دهد. شما به هیچ وجه آن را تغییر ندهید؛ اما اجازه‌ی مشاهده‌ی کلاس را دارید!
public partial class Resource {
    public partial class Attribute
    {
    }
    public partial class Drawable {
        public const int Icon=0x7f020000;
    }
    public partial class Id
    {
        public const int Textview=0x7f050000;
    }
    public partial class Layout
    {
        public const int Main=0x7f030000;
    }
    public partial class String
    {
        public const int App_Name=0x7f040001;
        public const int Hello=0x7f040000;
    }
}
نحوه‌ی استفاده از Resourceها در کد به این صورت می‌باشد:
@[<PackageName>.]Resource.<ResourceType>.<ResourceName>
که از سمت چپ به ترتیب شامل:
  • نام Package که برای منابع پروژه‌ی جاری نیازی به ذکر آن نیست.
  • Resource که همیشه قید می‌شود.
  • <ResourceType> نوع منبع را مشخص می‌کند و می‌تواند Id، String، Color، Layout،Drawable و ... باشد.
  • <ResourceName> نام منبع را مشخص مینماید.

برای استفاده‌ی از منابع در XML به صورت زیر عمل می‌کنیم:
@[<PackageName>:]<ResourceType>/<ResourceName>
به سلوشن برمی‌گردیم و به سراغ کلاس‌های Activity می‌رویم.
Activityها اساس ساختمان برنامه‌های اندرویدی می‌باشند و در واقع Screen‌های ما هستند و در طول عمرشان (از ایجاد تا تخریب) شامل حالت‌های زیادی می‌باشند. نحوه‌ی اجرای برنامه‌ها در اندروید بسیار متفاوت است با برنامه‌های رایج. معمولا برای شروع یک برنامه، تابعی static با نام main وجود دارد که نقطه‌ی شروع برنامه می‌باشد. در اندروید هر کلاسی می‌تواند به عنوان نقطه‌ی شروع برنامه باشد. البته فقط یک Activity می‌تواند شروع کننده باشد. اما اگر برنامه crash کند و یا توسط اندروید متوقف شود، سیستم عامل نیز می‌تواند از همان نقطه‌ی توقف و یا هر نقطه‌ی دیگری برنامه را دوباره اجرا نماید. 
Activityها برای هر حالت دارای یک متد هستند و به اندروید کمک می‌کنند تا Activityهایی را که زمان زیادی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند، تشخیص داده و حافظه و منابع را مدیریت کند. در شکل زیر حالت‌های مختلف یک Activity را می‌توانید مشاهده نمایید.

برای مدیریت این حالت‌ها برای Activity‌ها، متدهایی نیز تعبیه شده‌است که ما با استفاده از آن‌ها می‌توانیم در هر حالتی از Activity، تصمیمات لازم را اتخاذ کنیم. برای استفاده از این متد‌ها شما باید آن‌ها را داخل Activity خود override نمایید. متدهای موجود به قرار زیر است:

OnCreate: اولین متدی می‌باشد که موقع ایجاد Activity فراخوانی می‌شود. این متد همیشه برای مقداردهی اولیه override می‌شود. شما می‌توانید برای ساخت ویوها، مقداردهی متغیرها و همچنین مقداردهی لیست‌ها از آن استفاده نمایید. آرگومان ورودی این متد (bundle) از نوع کلاس Bundle می‌باشد و در صورتی که null نباشد، یعنی برنامه Restart شده (با توجه به تصویر حالت‌های مختلف Activity) و اگر null باشد، یعنی برنامه شروع به کار نموده است. از این bundle که در واقع یک دیکشنری است می‌توان برای نگهداری حالت‌های برنامه استفاده نمود.
OnStart: همیشه بعد از OnCreate اجرا می‌شود و برای انجام کارهایی که لازم داریم قبل از نمایش Activity به کاربر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
OnResume: بعد از نمایش Activity به کاربر این متد اجرا می‌شود. از این متد می‌توان برای اجرای انیمیشن‌ها، گوش دادن به بروزرسانی‌های GPS، نمایش پیغام و ... در ابتدای نمایش Activity استفاده کرد.
OnPause: این متد موقعی اجرا می‌شود که برنامه به Background برود. شما اگر می‌خواهید کارهایی مانند:
  • آزادسازی منابع
  • بستن دیالوگ‌های باز شده!
  • ذخیره سازی اطلاعات تایید نشده
  • توقف انیمیشن‌ها و ...
را انجام دهید باید این متد را override نمایید. نکته‌ی مهم این است که یکی از دو متد OnResume و OnStop امکان دارد بعد از این متد اجرا شوند (به همین دلیل یکی از مهمترین متدهای برنامه، OnResume می‌باشد).
OnStop: زمانیکه یک Activity، دیگر به کاربر نمایش داده نمی‌شود، این متد اجرا می‌شود و در یکی از حالت‌ها زیر این اتفاق می‌افتد:
  • یک Activity جدید اجرا شود.
  • فعالیت یک Activity که قبلا اجرا شده، ادامه پیدا کند.
  • برنامه متوقف گردد.
ممکن است در بعضی مواقع به دلیل کمبود حافظه این متد اجرا نشود.
OnDestroy: زمانی که برنامه کاملا از حافظه پاک شود، این متد اجرا می‌گردد.
OnRestart: این متد بعد از Stop شدن یک Activity و قبل از Start دوباره‌ی آن اجرا می‌شود.

خوب! به سراغ متد OnCreate داخل Activity که به صورت اتوماتیک ایجاد شده می‌رویم. در جاوا باید تمام Activityها را در Manifest معرفی نماییم و نقطه‌ی شروع را مشخص کنیم. اما همیشه در سی شارپ کار برای ما راحت‌تر بوده است! نحوه‌ی کار به این صورت است که با اجرای برنامه‌ی ما، آن کلاسی که از Activity ارث برده باشد و با ActivityAttribute با مقدار ورودی  MainLauncher =  true  مزین شده باشد، اجرا می‌شود.
با استفاده از SetContentView می‌توانیم یک ویو (View) را برای نحوه‌ی نمایش Activity مشخص کنیم و باید از قبل ویو را در پوشه‌ی Layout ساخته باشیم که البته این کار بصورت اتوماتیک انجام شده است.

مطالب
گروه بندی اطلاعات در jqGrid
فرض کنید لیستی از مطالب را به فرمت ذیل در اختیار داریم:
namespace jqGrid10.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string CategoryName { set; get; }
        public int NumberOfViews { set; get; }
    }
}
می‌خواهیم آن‌ها را با شرایط ذیل گروه بندی کنیم:
- گروه بندی بر روی ستون CategoryName انجام شود.
- ستونی که بر روی آن گروه بندی انجام می‌شود، نمایش داده نشود.
- در ابتدای نمایش گروه‌ها، تمام آن‌ها به صورت جمع شده و Collapsed نمایش داده شوند.
- پس از نمایش گروه‌ها، اولین گروه به صورت خودکار باز شود.
- تعداد ردیف هر گروه به عنوان گروه اضافه شود.
- جمع کل ستون تعداد بار مشاهدات هر گروه قابل محاسبه شود.
- جمع کل هر گروه در زمانیکه هر گروه نیز بسته‌است نمایش داده شود.
- رنگ ردیف جمع کل قابل تنظیم باشد.



فعال سازی گروه بندی در jqGrid

فعال سازی گروه بندی در jqGrid به سادگی افزودن تعاریف ذیل است:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //...
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['CategoryName'],
                    groupOrder: ['asc'],
                    groupText : ['<b>{0} - {1} ردیف</b>'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: false,
                    groupCollapse: true,
                    groupSummary: [true],
                    showSummaryOnHide: true
                }
            });
grouping: true سبب می‌شود تا گروه بندی فعال شود. سپس نیاز است ستون یا ستون‌هایی را که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد، معرفی کنیم. اینکار توسط خواص شیء groupingView انجام می‌شوند.
groupField بیانگر آرایه‌ای از ستون‌هایی است که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد.
groupOrder آرایه‌ای اختیاری از مقادیر asc یا desc است که متناظر هستند با نحوه‌ی مرتب سازی پیش فرض ستون‌های معرفی شده در آرایه groupField.
groupText آرایه‌ای اختیاری از عناوین گروه بندی‌های انجام شده‌است. اگر ذکر شود، {0} آن با نام گروه و {1} آن با تعداد عناصر گروه جایگزین می‌شود.
تنظیم groupDataSorted سبب خواهد شد تا نام ستونی که بر روی آن گروه بندی صورت می‌گیرد، به سرور ارسال شود (توسط پارامتر sidx). به این ترتیب در سمت سرور می‌توان اطلاعات را به صورت پویا مرتب سازی کرده و بازگشت داد.
با تنظیم groupColumnShow به false سبب خواهیم شد تا ستون‌های معرفی شده در قسمت groupField نمایش داده نشوند.
با تنظیم groupCollapse به true، در ابتدای نمایش گروه‌ها، ردیف‌های آن‌ها نمایش داده نخواهند شد و در حالت جمع شده قرار می‌گیرند.
groupSummary به معنای فعال سازی نمایش ردیف محاسبه‌ی summary مانند sum، min، max و امثال آن بر روی یک گروه است.
اگر مقدار showSummaryOnHide مساوی true باشد، ردیف محاسبه‌ی summary حتی در حالت groupCollapse: true نمایش داده خواهد شد.


فعال سازی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات مطالب

برای فعال سازی نهایی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات، علاوه بر تنظیم groupSummary به true، نیاز است در همان ستون مشخص کنیم که این محاسبات چگونه باید انجام شوند:
                colModel: [
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        align: 'right',
                        width: 150,
                        summaryTpl: '<div style="text-align: left;">خلاصه </div>',
                        summaryType: function (val, name, record) {
                            return "";
                        }
                    },
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        align: 'center',
                        width: 70,
                        summaryType: 'sum', summaryTpl: '<b>جمع مشاهدات: {0}</b>'
                    }
                ],
خاصیت summaryType نوع متد محاسبه‌ی summary مانند sum را مشخص می‌کند. خاصیت summaryTpl اختیاری است. اگر ذکر شود سبب فرمت مقدار محاسبه شده‌ی نهایی می‌گردد. در اینجا {0} به مقدار نهایی که قرار است در این سلول درج شود، اشاره می‌کند.
summaryType مانند ستون عنوان، سفارشی شده نیز می‌توان باشد. در ردیف summary و ستون عنوان تنها می‌خواهیم یک مقدار ثابت را نمایش دهیم، به همین جهت summaryType آن به یک مقدار خالی تنظیم شده‌است.


تغییر رنگ ردیف خلاصه عملیات هر گروه به همراه گشودن خودکار اولین گروه

گروه بندی به همراه یک سری متد توکار نیز هست. برای مثال اگر متد groupingToggle را بر روی Id هر گروه فراخوانی کنیم، می‌توان سبب باز یا بسته شده آن گروه شد. متدهای دیگری مانند groupingGroupBy برای گروه بندی پویا و groupingRemove برای حذف گروه بندی نیز وجود دارند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //.........
                loadComplete: function() {
                    //.........
                    $('#list').jqGrid('groupingToggle', 'list' + 'ghead_0_0');
                    $("tr.jqfoot td").css({
                        "background": "#2f4f4f",
                        "color": "#FFF"
                    });
                },
            });
بهترین محل اعمال رنگ به ردیف‌های summary، در روال رویدادگردان loadComplete گرید است.


مثال کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid10.zip