مطالب
سفارشی کردن صفحه بندی WebGrid در ASP.NET MVC
بعد از استفاده از گرید‌های Grid.mvc , JQGrid, Kendo و مشکلاتی که با هر کدام از آنها داشتم، در نهایت به WebGrid که به صورت توکار وجود دارد، برای استفاده جهت نمایش اطلاعات رسیدم؛ از این جهت که به کتابخانه‌ی جانبی نیازی ندارد و از نظر سرعت و لود شدن بهینه می‌باشد، البته با اضافه کردن یکسری کدهای css.
برای آشنایی بیشتر با این helper توصیه میکنم ابتدا این مقاله را مطالعه نمایید.
به صورت پیش فرش WbebGrid صفحه بندی را به صورت خیلی ساده فقط با نمایش اعداد و جهت نماهای جلو و عقب، نشان می‌دهد که برای پروژه‌های رسمی تا حدودی جالب نیست.

در این مطلب قصد داریم از کتابخانه‌ی bootstrap جهت صفحه بندی استفاده کنیم و در نهایت به صفحه بندی زیر برسیم:


برای اینکار، ابتدا قبل از هر چیزی به یک متد الحاقی برای انجام صفحه بندی سفارشی سازی شده، نیاز داریم که کدهای این متد به صورت زیر خواهد بود:

public static class WebGridExtensions
{
    public static HelperResult PagerList(
        this WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode = WebGridPagerModes.NextPrevious | WebGridPagerModes.Numeric,
        string firstText = null,
        string previousText = null,
        string nextText = null,
        string lastText = null,
        int numericLinksCount = 5)
    {
        return PagerList(webGrid, mode, firstText, previousText, nextText, lastText, numericLinksCount, explicitlyCalled: true);
    }

    private static HelperResult PagerList(
        WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode,
        string firstText,
        string previousText,
        string nextText,
        string lastText,
        int numericLinksCount,
        bool explicitlyCalled)
    {
        
        int currentPage = webGrid.PageIndex;
        int totalPages = webGrid.PageCount;
        int lastPage = totalPages - 1;

        var ul = new TagBuilder("ul");
        var li = new List<TagBuilder>();

        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(firstText)) {
                firstText = "اولین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(0), firstText)
            };

            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(previousText)) {
                previousText = "قبلی";
            }

            int page = currentPage == 0 ? 0: currentPage - 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), previousText)
            };
            
            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }


       if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.Numeric) && (totalPages > 1)) {
            int last = currentPage + (numericLinksCount / 2);
            int first = last - numericLinksCount + 1;
            if (last > lastPage) {
                first -= last - lastPage;
                last = lastPage;
            }
            if (first < 0) {
                last = Math.Min(last + (0 - first), lastPage);
                first = 0;
            }
            for (int i = first; i <= last; i++) {

                var pageText = (i + 1).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
                var part = new TagBuilder("li") {
                    InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(i), pageText)
                };

                if (i == currentPage) {
                    part.MergeAttribute("class", "active");
                }
                
                li.Add(part);

            }
        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(nextText)) {
                nextText = "بعدی";
            }
            
            int page = currentPage == lastPage ? lastPage: currentPage + 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), nextText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(lastText)) {
                lastText = "آخرین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(lastPage), lastText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }

        ul.InnerHtml = string.Join("", li);

        var html = "";
        if (explicitlyCalled && webGrid.IsAjaxEnabled) {
            var span = new TagBuilder("span");
            span.MergeAttribute("data-swhgajax", "true");
            span.MergeAttribute("data-swhgcontainer", webGrid.AjaxUpdateContainerId);
            span.MergeAttribute("data-swhgcallback", webGrid.AjaxUpdateCallback);

            span.InnerHtml = ul.ToString();
            html = span.ToString();

        } else {
            html = ul.ToString();
        }

        return new HelperResult(writer => {
            writer.Write(html);         
        });
    }

    private static String GridLink(WebGrid webGrid, string url, string text) 
    {
        TagBuilder builder = new TagBuilder("a");
        builder.SetInnerText(text);
        builder.MergeAttribute("href", url);
        if (webGrid.IsAjaxEnabled) {
            builder.MergeAttribute("data-swhglnk", "true");
        }
        return builder.ToString(TagRenderMode.Normal);
    }


    private static bool ModeEnabled(WebGridPagerModes mode, WebGridPagerModes modeCheck)
    {
        return (mode & modeCheck) == modeCheck;
    }

}
کلاس فوق باید در پوشه‌ی App_Code قرار گیرد.
پس از آن در View یی که اطلاعات را نمایش می‌دهید، فقط لازم است کد زیر را اضافه نمایید:
<div>
@grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>
تا اینجا متد مورد نظر برای انجام صفحه بندی گرید پیاده سازی شد. ادامه‌ی کار هم مشخص است؛ داشتن یک PartialView جهت نمایش لیست اطلاعات، پاس دادن دیتا به Partial و تمام.

در ادامه برای تکمیل بحث مثالی را از نحوه‌ی نمایش اطلاعات و صفحه بندی سفارشی نشان خواهیم داد:

PartialView لازم برای نمایش اطلاعات
تنظیمات لازم گرید :
@{  
    WebGrid grid = new WebGrid(Model,
                               rowsPerPage: 10,
                               ajaxUpdateContainerId: "grid");
    
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}
تعیین فیلد‌های گرید :
    @grid.Table(
                            tableStyle: "table table-striped table-hover",
                    headerStyle: "webgrid-header",
          
            alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
            selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
            rowStyle: "webgrid-row-style",
            columns: grid.Columns(
                
                  grid.Column(columnName: "Name", header: "نام استان", style: "myfont"),
                  grid.Column(columnName: "NameEn", header: "نام استان ( انگلیسی )", style: "myfont"),
                  grid.Column(header: "", format: item => @Html.ActionLink("مدیریت شهرها", actionName: MVC.Admin.City.ActionNames.Index, controllerName: MVC.Admin.City.Name, routeValues: new {Code=item.Code },htmlAttributes:null)),
                 grid.Column(header: "",
                 style: "text-align-center-col smallcell",
                             format: item => @Html.ActionLink(linkText: "ویرایش", actionName: "Edit",
                             controllerName: "Province", routeValues: new { area = "Admin", code = item.Code },
                             htmlAttributes: new { @class = "btn-sm btn-info vertical-center" }))
                 ) )

<div>
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

خروجی حاصل به صورت زیر خواهد بود :


اگر طبق توضیحات بالا عمل کرده باشید، در نهایت صفحه بندی شما به صورت عمودی نمایش داده می‌شود؛ یعنی هر کدام از شماره صفحات در یک سطر. دلیل آن هم این است که تگ ul، کلاس .pagination  را ندارد. در کدهای بوت استراپ تعریف شده است که تمام li هایی که به صورت مستقیم داخل کلاس .pagination هستند خصوصیات مورد نظر را بگیرند.

برای این کار دو راه حل وجود دارد :

راه حل اول: تغییر کدهای css

کدهای  نوشته شده برای صفحه بندی در بوت استراپ را از حالت زیر:

.pagination > li
به حالت زیر تغییر دهید:
.pagination li

یادآوری : علامت < در CSS یعنی به صورت مستقیم و در شاخه‌ی اول.

راه حل دوم - افزودن کلاس .pagination  به تگ ul:
ابتدا کلاس .pagination  را از تگ div حذف نمایید:
<div >
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

و در کدهایی کلاس WebGridExtensions،  در قسمتی که تگ ul اصافه می‌شود، کلاس مورد نظر را به آن اضافه می‌کنیم:
  var ul = new TagBuilder("ul");
        ul.AddCssClass("pagination");


دانلود کدهای این مثال


نکته‌ای در مورد Webgrid
اگر نیاز داشتید به یکباره تمام اطلاعات را در گرید لود نکنید و به صورت n تاn تا رکورد‌ها را نمایش دهید، در این حالت پس از پاس دادن لیستی از اطلاعات به View مورد نظر لازم است تعداد کل رکورد‌ها را در یک متغییر به سمت View بفرستید. این کار به این دلیل می‌باشد که بتوان صفحه بندی را تولید کرد. برای این کار در بخش تنظیمات Webgrid مقدار source را برابر null قرار دهید و از قطعه کد زیر جهت بایند کردن گرید، بعد از کدهای تنظیمات WebGrid استفاده نمایید:
grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount);
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی
رفع محدودیت «خروجی کوئری SQL، تنها باید معادل یکی از کلاس‌های موجودیت‌های شما باشد» در نگارش 2.1
در نگارش 2.1 مفهوم جدیدی به نام Query Types ارائه شده‌است که امکان نگاشت به خروجی‌های خاص بانک اطلاعاتی مانند Viewها و یا رویه‌های ذخیره شده را میسر می‌کند که این خروجی‌ها عموما مستقل از فیلدهای جداول و موجودیت‌های تعریف شده‌ی در برنامه هستند.
برای مثال فرض کنید یک View ویژه را بر اساس جدول و یا جداول بانک اطلاعاتی خود طراحی کرده‌اید:
using (var db = new BloggingContext())
{
   db.Database.ExecuteSqlCommand(
         @"CREATE VIEW View_BlogPostCounts AS 
             SELECT Name, Count(p.PostId) as PostCount from Blogs b
             JOIN Posts p on p.BlogId = b.BlogId
             GROUP BY b.Name");
}
خروجی این View که دو ستون name و PostCount را به همراه دارد، متناظر با موجودیت‌های اصلی برنامه نیست. برای تهیه نگاشتی به آن، ابتدا کلاس مدل متناظر با این ستون‌های بازگشتی را تهیه می‌کنیم:
public class BlogPostsCount
{
    public string BlogName { get; set; }
    public int PostCount { get; set; }
}

سپس برای معرفی آن به Context باید دو مرحله انجام شود:
الف) این کلاس به صورت DbQuery در Context معرفی می‌شود:
public class BloggingContext : DbContext
{
    public DbQuery<BlogPostsCount> BlogPostCounts { get; set; }
ب) در متد OnModelCreating همین Context، نگاشت این DbQuery به View یاد شده توسط متد ToView انجام می‌شود:
   protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
   {
      modelBuilder
           .Query<BlogPostsCount>().ToView("View_BlogPostCounts")
           .Property(v => v.BlogName).HasColumnName("Name");
    }
متد ToView الزاما نیازی به یک view ندارد. مفهوم آن صرفا یک خروجی فقط خواندنی است. برای مثال حتی در اینجا یک جدول بانک اطلاعاتی را هم می‌توانید ذکر کنید. اما مفهوم آن غیرقابل تغییر بودن خروجی کوئری‌های آن است. بنابراین باید دقت داشت که در اینجا مهم نیست که کلاس نگاشت تعریف شده دارای کلید هست یا خیر و ارجاعی از این کلاس را نمی‌توان در کلاس‌های موجودیت‌های اصلی مورد استفاده قرار داد.
از متد Property به این جهت استفاده شده‌است که در کلاس BlogPostsCount، خاصیت BlogName، متناظر با هیچکدام از ستون‌های بازگشتی View تعریف شده نیست. به همین جهت با استفاده از این متد مشخص کرده‌ایم که این خاصیت باید به کدام ستون بازگشتی، نگاشت شود.
و در آخر کوئری گرفتن از این DbQuery تعریف شده به صورت زیر است:
using (var db = new BloggingContext())
{
   var postCounts = db.BlogPostCounts.ToList();

مثال کامل این نکته
مطالب
ترفندهای Visual Studio
در این نوشتار چند مورد از مفیدترین کلیدهای میانبر ویژوال استودیو شرح داده می‌شوند. ویژوال استودیو امکانات خوبی را برای سرعت بخشیدن به برنامه‌نویسی دارد. دانستن این نکات سرعت برنامه‌نویسی را افزایش خواهد داد. 

۱) جابجایی بین تب‌ها: «Ctrl + Tab»

با کلیدهای ترکیبی Ctrl + Tab و Ctrl + Shift + Tab می‌توانید بین پنجره‌های Active جابجا شوید. با کلیدهای جهت‌نما هم می‌توانید به بقیه پنجره‌ها از جمله Properties منتقل شوید. ناگفته نماند که این امکان در اکثر قسمت‌های ویندوز و نرم افزارهایی مثل کروم و حتی SSMS نیز وجود دارد. 

به طور کلی کلید شیفت برای دو کاربرد «برگشت از عملیات» و «انتخاب» استفاده می‌شود.


۲) جابه‌جاشدن بین کلاس‌ها، متدها و فایل‌ها : «Ctrl + ,»
معمولا برای رفتن به کلاس یا فایل خاصی، از طریق پنجره Solution Explorer به دنبال فایلی می‌گردیم؛ حتی ممکن است از «Ctrl + ;» برای دسترسی سریع‌تر به‌آن استفاده کنیم؛ با این حال روش بهتری وجود دارد: کلید ترکیبی «کنترل و کلید و» 

برای اینکه جستجویی را فیلتر کنید، می‌توانید از الگوهای زیر استفاده کنید:

f جستجو در فایل‌ها؛ r ‌‌‌برای فایل‌های اخیر؛ t جستجو در تایپ‌ها (مثل کلاس)؛ m ‌‌برای جستجو در اعضا (متدها، پراپرتی‌ها و Eventها).

برای مثال: اگر بنویسید t Controller، فقط Typeها را جست‌وجو می‌کند و نمایش می‌دهد.


۳) کلیپ‌بورد چرخشی : «Ctrl + Shift + V»

ویژوال استودیو تا ۲۰ مقدار کپی‌شده قبلی را در حافظه خود ذخیره نگه می‌دارد. با دکمه‌های ترکیبی گفته شده می‌توان از مقادیر قبلی کلیپ‌بورد هم استفاده کرد. این قابلیت از ویژوال استودیو ۲۰۰۳ وجود داشته است.


۴) اجرای سریع : « Ctrl + Q »

برای دسترسی سریع به تنظیمات ویژوال استودیو (مثل فونت) یا بازکردن پنجره‌هایی که کلید میانبر استاندارد برای آن‌ها تعریف نشده‌است، می‌توان از این منو استفاده کرد.

حتی می‌توان @nuget را نوشت، سپس اسم پکیج موردنظر نوشته می‌شود. با انجام این کار Manage NuGet Packages باز می‌شود و پکیج‌های مرتبط نمایش داده می‌شوند.


۵) پیدا کردن ابتدا و انتهای براکت: « Ctrl + ] »

کاربرد این روش در هنگامی است با Legacy code‌ی مواجه می‌شوید که بلوک‌های بزرگی از کد را دارد که فهم ابتدا و انتهای آن سخت است. با زدن این کلیدها می‌توانید به محلی که براکت باز و بسته مربوطه هست، منتقل شوید.


۶) رفتن به محل کرسر قبلی: « Ctrl + - »

با زدن کلیک‌های کنترل و Dash می‌توانید به جاهایی که قبلا کرسر بوده است، بروید. البته اگر Shift را هم بگیرید، برعکس این کار انجام می‌شود.

منابع: 

۱)  VisualStudioTipsAndTrick 

۲)  VisualStudiosMostUsefulAndUnderusedTips

مطالب
Gulp #1
Gulp  ابزاری ست که شما را در انجام دادن کار‌های مختلف توسعه‌ی وب، در سمت Front-end کمک می‌کند و اغلب برای کارهایی هم‌چون موارد ذیل بکار می‌رود:
  • راه اندازی یک وب سرور
  • بارگذاری مجدد مرورگر به صورت خودکار بعد از ذخیره‌ی هر فایل
  • تبدیل پیش پردازنده‌های CSS مانند LESS, SASS به CSS
  • بهینه سازی فایل‌های asset شامل CSS,JS و همچنین عکسها
و در طی این سری آموزشی، همه‌ی آنها را پوشش خواهیم داد.

البته این‌ها تنها چیزهایی نیستند که گالپ می‌تواند آنها را انجام دهد. اگر علاقمند باشید، می‌توانید یک سازنده‌ی سایت ایستا را با گالپ درست کنید! گالپ واقعا قدرتمند است و در این سری آموزش‌ها قرار است با آن آشنا شویم و از آن استفاده کنیم.
قبل از اینکه کار با گالپ را شروع کنیم، به این می‌پردازیم که چرا باید گالپ را از میان ابزار‌های مشابه انتخاب کرد.

چرا گالپ ؟

ابزار‌های مشابه گالپ، تحت عنوان نام "build tools" یا ابزار‌های ساخت شناخته می‌شوند. دو مورد از معروف‌ترین آنها Gulp و Grunt هستند. اما در سویی دیگر، ابزاری به نام Boroccoli داریم که تمرکزش را بر روی کامپایل فایل‌های asset گذاشته است. تفاوت اصلی بین آنها، چگونگی پیکربندی workflow تان با آن است.



Gulp در مقایسه با گرانت، پیکربندی مختصر و آسان‌تری دارد و سریعتر نیز اجرا می‌شود. اگر می‌خواهید بیشتر در مورد تفاوت Grunt و Gulp بدانید مراجعه کنید به ++ و + .

نصب گالپ

برای نصب گالپ باید NodeJS را بر روی سیستم خود نصب داشته باشید. برای اینکار به سایت  ند جی اس مراجعه کنید و آن را دانلود کرده و نصب کنید. پس از این‌کار حالا در خط فرمان سیستم عامل خود، دستور زیر را برای نصب گالپ وارد کنید :
sudo npm install -g gulp
npm install دستوری است که با استفاده از Node Package Manager یا npm یک پکیج گالپ را از مخزن‌های Node دانلود و بر روی سیستم شما نصب می‌کند. توجه کنید که فقط کاربران مک و لینوکس می‌توانند از sudo استفاده کنند. برای ویندوز باید خط فرمان خود را به صورت Run As Admin باز کنید؛ در غیر این صورت ممکن است در هنگام نصب، با خطا مواجه شوید.
g- یک دستور پرچم است که باعث نصب گالپ به صورت global بر روی سیستم شما می‌شود تا در کل سیستم شما، دستور گالپ در دسترس باشد و نه منحصرا در مسیر نصب کنونی.
بسته به سرعت اینترنت شما، زمانی طول خواهد کشید و در نهایت برای اینکه مطمئن شوید که گالپ بر روی سیستم شما نصب شده‌است، دستور زیر را در خط فرمان وارد کنید:
gulp -v
اگر خروجی مشابه زیر را مشاهده کردید، نصب گالپ با موفقیت انجام شده‌است:
 CLI version 3.9.0
Local version 3.9.0
در قسمت بعدی به ساخت یک پروژه با گالپ خواهیم پرداخت و درک مفاهیم گفته شده در این جلسه را که شاید برایتان گنگ باشد، به صورت عملی کار خواهیم کرد.
مطالب
MongoDB #12
ایندکس گذاری در MongoDB
ایندکس‌ها تاثیر بسیاری در اجرای کوئری‌ها دارند. بدون ایندکس‌ها، MongoDB باید تمام سندهای یک مجموعه را برای انتخاب سندهایی که با عبارت کوئری مطابقت دارند، اسکن کند. این اسکن بسیار ناکارآمد است و در این حالت mongoDB به پردازش حجم بزرگی از داده‌ها نیاز دارد.
ایندکس‌ها ساختار‌های داده‌ی مخصوصی هستند که بخش کوچکی از مجموعه داده‌ها را به شکل ساده‌ای برای پیمایش، ذخیره می‌کنند. ایندکس، مقدار فیلد یا فیلدهای خاصی را که بعنوان ایندکس تعیین شده‌اند، ذخیره می‌کند.

متد ()ensureIndex
برای ساخت یک ایندکس باید از متد ()ensureIndex در MongoDB استفاده کنید.

گرامر
گرامر پایه متد ()ensureIndex به شکل زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.ensureIndex({KEY:1})
در اینجا، key نام فیلدی است که می‌خواهید بر روی آن ایندکس بسازید و مقدار 1 برای مرتب سازی بصورت صعودی است. برای ساخت ایندکس‌هایی با مرتب سازی نزولی باید از مقدار 1- استفاده کنید.

مثال
>db.mycol.ensureIndex({"title":1})
در متد ()ensureIndex برای ساخت ایندکس بر روی چندین فیلد، می‌توانید چندین فیلد را به آن پاس دهید:
>db.mycol.ensureIndex({"title":1,"description":-1})
متد ()ensureIndex همچنین یک لیست از اختیارات را قبول می‌کند که در ادامه آمده‌اند:
پارامتر  نوع داده  توضیحات
background   Boolean  ایندکس را در پس زمینه می‌سازد؛ بنابراین عمل ساخت ایندکس، بقیه فعالیت‌های پایگاه داده را مسدود یا متوقف نمی‌کند. برای این کار مقدار را true تعیین کنید. مقدار پیش فرض false است.
 unique  Boolean  یک ایندکس یکتا را می‌سازد. در این حالت مجموعه، اجازه درج سندهایی را که مقدار کلید یا کلیدهای آنها از قبل وجود دارند، نخواهد داد. برای ساخت یک ایندکس یکتا مقدار را true تعیین کنید. مقدار پیش فرض آن false است.
 name  string  نام ایندکس. اگر تعیین نشود MongoDB نام خودکاری را توسط الحاق نام فیلدها و ترتیب مرتب سازی تولید می‌کند.
 dropDups  Boolean ایندکسی را بر روی فایل می‌سازد که ممکن است مقادیر تکراری داشته باشد. MongoDB فقط اولین پیشامد از یک کلید را ایندکس می‌کند و همه سندهایی را که پیشامد ثانویه کلید هستند، از مجموعه حذف می‌کند. برای ساخت ایندکس یکتا مقدار را true تعیین کنید. مقدار پیش فرض آن false است.
 sparse  Boolean  اگر مقدار آن true تعیین شود، ایندکس فقط به سندهایی با فیلد تعیین شده رجوع می‌کند. این ایندکس‌ها از فضای کمی استفاده کرده و در برخی موقعیت‌ها متفاوت رفتار می‌کنند. مقدار پیش فرض آن false است.
 expireAfterSeconds  integer  تعیین یک مقدار به ثانیه بعنوان TTL، برای کنترل کردن اینکه چه مدت MongoDB اسناد را در این مجموعه نگه دارد.
 v  index version  شماره‌ی نسخه ایندکس. نسخه‌ی ایندکس پیش فرض بستگی به نسخه mongod درحال اجرای هنگام ساخت ایندکس دارد.
 weights    document  وزن یک عدد بین 1 تا 99999 است و مشخص کننده‌ی اهمیت فیلد با دیگر فیلدهای ایندکس شده از نظر امتیاز است.
 default_language  string  برای یک ایندکس متنی، زبانی برای تعیین کردن لیست کلمات متوقف کننده و نقش هایی برای ریشه‌یابی و نشانه گذاری کلمات.
 language_override  string  برای یک ایندکس متنی، تعیین کننده نام فیلد در سند که شامل زبانی برای لغو کردن زبان پیش فرض است. مقدار پیش فرض آن language است.
مطالب
تهیه بک آپ‌های خودکار از SQL Server Express

SQL Server express edition نگارش مجانی و ساده شده‌ی اس کیوال سرور است. این نگارش مجانی فاقد SQL Server agent برای زمان بندی انجام امور تکراری، برای مثال تهیه بک آپ‌های خودکار است. این مورد در کل ایرادی محسوب نمی‌شود زیرا می‌توان این عملیات را با استفاده از سیستم استاندارد scheduled tasks ویندوز نیز پیاده سازی کرد.
برنامه خط فرمان سورس بازی به نام ExpressMaint موجود است که می‌تواند از دیتابیس‌های اس کیوال سرور اکسپرس (و غیر اکسپرس) بک آپ تهیه کند. فقط کافی است این برنامه را به عنوان یک scheduled task ویندوز معرفی کنیم تا در زمان‌های تعیین شده در مکان‌هایی مشخص، بک آپ تهیه کند. همچنین این برنامه فایل‌های بک آپ تهیه شده را نیز تعیین اعتبار می‌کند.
با پارامترهای خط فرمان آن در این‌جا می‌توانید آشنا شوید. خلاصه کاربردی آن را به صورت چند دستور در ادامه مرور خواهیم کرد.

الف) یک فایل bat را با محتوای زیر درست کنید :

C:\backup\expressmaint.exe -S (local)\sqlexpress -D ALL_USER -T DB -R C:\backup -RU WEEKS -RV 2 -B C:\backup -BU DAYS -BV 2 -V -C
توضیحات: در این فایل bat ، مسیر فایل اجرایی برنامه حتما باید دقیقا ذکر شود و گرنه scheduled task ویندوز درست کار نخواهد کرد. همچنین instance اس کیوال سرور اکسپرس در اینجا (local)\sqlexpress فرض شده است. این دستور از تمامی دیتابیس‌های غیرسیستمی در مسیر C:\backup بک آپ می‌گیرد (به ازای هر دیتابیس یک پوشه مجزا درست خواهد کرد و هر فایل را بر اساس تاریخ و ساعت مشخص می‌سازد). همچنین لاگ عملیات را نیز در همان پوشه تهیه می‌کند (نتیجه اعتبار سنجی صورت گرفته بر روی بک آپ‌های تهیه شده در این فایل‌ها ثبت می‌شود). مطابق پارامترهای بکار گرفته شده، بک آپ‌های قدیمی‌تر از دو روز به صورت خودکار حذف شده و لاگ فایل‌ها به مدت 2 هفته نگهداری می‌شوند.

ب) برای اجرای زمان بندی شده‌ی این فایل bat تهیه شده، دستورات زیر را در خط فرمان اجرا کنید (فرض بر این است که فایل bat تهیه شده در مسیر مشخص شده C:\backup\backup.bat قرار دارد) :

AT 23:30 /EVERY:m,t,w,th,f,s,su C:\backup\backup.bat
AT 11:30 /EVERY:m,t,w,th,f,s,su C:\backup\backup.bat
به این صورت ویندوز هر روز، دوبار در طول روز از کلیه دیتابیس‌ها به صورت خودکار بک آپ تهیه می‌کند.

روشی که در این‌جا ذکر شد منحصر به نگارش express نیست و با کلیه نگارش‌های SQL Server سازگار است.


مطالب
ایجاد Structural Directives در Angular 2
در مقاله پیشین در مورد Attribute Directive‌ها صحبت کردیم که به کمک آن‌ها میتوانیم باعث تغییری در یک المان شویم. در این مقاله، نوع جدید دیگری از دایرکتیوها را به نام Structural Directive، بررسی می‌نماییم. این نوع دایرکتیوها در انگیولار به وفور استفاده میشوند و ngIf و ngFor نمونه‌ای از آن‌ها هستند. در این ادامه قصد داریم نمونه‌ای از ngIf را بازسازی کنیم و در واقع این بازسازی به ما میگوید که ngIf چگونه کار می‌کند:
import { Directive, TemplateRef, ViewContainerRef } from '@angular/core';

@Directive({
  selector: '[myIf]',
  inputs:["myIf"]
})
export class UnlessDirective {

  constructor(private _templateRef:TemplateRef<any>,private _viewContainerRef:ViewContainerRef) { 
  }

  set myIf(condition:true)
  {
    if(!condition)
    {
      this._viewContainerRef.clear();
    }
    else{
      this._viewContainerRef.createEmbeddedView(this._templateRef);
    }
  }
}
نام این دایرکتیو را myIf قرار میدهیم و ورودی آن را هم به همین نام، تعیین میکنیم. سازنده‌ی این کلاس دارای دو پارامتر هست که یکی از آن‌ها مقدار TemplateRef است که تگ و فرزندان آن تگی را که دایرکتیو بر روی آن اعمال شده است، به همراه دارد که بعدا موقع نمایش، باید از این TemplateRef برای بازسازی‌های داخلی آن شامل بایند کردن‌ها و ... استفاده کند.  ElementRef نیز در ساختار داخلی آن قرار دارد. دومین پارامتر آن از نوع ViewContainerRef است که شما میتوانید TemplateRef را به آن attach کنید.

سپس ورودی را به شکل متد نوشته و عبارت set را جلوی آن می‌نویسیم. عبارت set به این معناست که وقتی مقداری به این ورودی set شد، متد myIf را اجرا کن. اگر نتیجه شرط ورودی false شده باشد، محتوای ViewContainer پاک خواهد شد و اگر محتوای true داشته باشد templateRef به آن اضافه خواهد شد.

برای استفاده‌ی از دایرکتیو نوشته شده، از تکه کد زیر استفاده میکنیم:
<input type="text" #x  (keyup)="0"/>
<div *myIf="x.value=='yes'">
it means we are on condition
</div>
ابتدا یک المان ورودی را تعریف کرده و برای این المان از طریق # یک ID تعریف میکنیم تا از این طریق به آن متصل شویم. از آنجاکه در خط بعدی دایرکتیو را صدا میزنیم و مقدار این ورودی را بررسی مینماییم، باید به کنترل ورودی، رویداد KeyUp را معرفی کنیم تا این رویداد فعال شود. از آنجاکه قصد معرفی تابعی را برای keyup نداریم، عدد 0 را وارد می‌نماییم تا تنها این رویداد را فعال کنیم. حال هر موقع عبارت yes در کنترل ورودی نوشته شود، شرط true شده و عبارت it means we are on Condition به کاربر نمایش داده خواهد شد.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت پنجم
مدیریت کدهای وضعیت در Web API
تمامی پاسخ‌های دریافتی از Web API توسط Client، باید در قالب کدهای وضعیت HTTP باشند. دو کلاس جدید با نام‌های HttpResponseMessage و HttpResponseException همراه با ASP.NET MVC 4 معرفی شده اند که ارسال کدهای وضعیت پردازش درخواست به Client را آسان می‌سازند. به عنوان مثال، ارسال وضعیت برای چهار عمل اصلی بازیابی، ایجاد، آپدیت و حذف رکورد را بررسی می‌کنیم.

بازیابی رکورد
بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، در صورتی که منبع درخواستی Client پیدا نشد، باید کد وضعیت 404 برگشت داده شود. این حالت را در متد ذیل پیاده سازی کرده ایم.
public Product GetProduct(int id)
{
    Product item = repository.Get(id);
    if (item == null)
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound)); 
    }
    return item;
}
در صورتی که رکوردی با مشخصه‌ی درخواستی پیدا نشد، با استفاده از کلاس HttpResponseException، خطایی به Client ارسال خواهد شد. پارامتر سازنده‌ی این کلاس، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage است. سازنده‌ی کلاس HttpResponseMessage، مقداری از یک enum با نام HttpStatusCode را می‌پذیرد. مقدار NotFound، نشان از خطای 404 است و زمانی به کار می‌رود که منبع درخواستی وجود نداشته باشد. اگر محصول درخواست شده یافت شد، در قالب JSON برگشت داده می‌شود. در شکل ذیل، پاسخ دریافتی در زمان درخواست محصولی که وجود ندارد را ملاحظه می‌کنید.

ایجاد رکورد
برای ایجاد رکورد، Client درخواستی از نوع POST را همراه با داده‌های رکورد در بدنه‌ی درخواست به Server ارسال می‌کند. در ذیل، پیاده سازی ساده ای از این حالت را مشاهده می‌کنید.
public Product PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    return item;
}
 این پیاده سازی کار می‌کند اما کمبودهایی دارد:
  • کد وضعیت پردازش درخواست: به طور پیش فرض، Web API، کد 200 را در پاسخ ارسال می‌کند، اما بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که یک درخواست از نوع POST منجر به تولید منبعی می-شود، Server باید کد وضعیت 201 را به Client برگشت بدهد.
  • آدرس منبع جدید ایجاد شده: بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که منبعی بر روی Server ایجاد می‌شود، باید آدرس منبع جدید ایجاد شده از طریق هدر Location به Client ارسال شود.
با توجه به این توضیحات، متد قبل به صورت ذیل در خواهد آمد.
public HttpResponseMessage PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, item);

    string uri = Url.Link("DefaultApi", new { id = item.Id });
    response.Headers.Location = new Uri(uri);
    return response;
}
همان طور که ملاحظه می‌کنید، خروجی متد از نوع کلاس HttpResponseMessage است، چون با استفاده از این نوع می‌توانیم جزئیات مورد نیاز را در مورد نتیجه‌ی پردازش درخواست به مرورگر ارسال کنیم. همچنین، داده‌های رکورد جدید نیز در بدنه‌ی پاسخ، با یک فرمت مناسب مانند XML یا JSON برگشت داده می‌شوند. با استفاده از متد CreateResponse کلاس Request و پاس دادن کد وضعیت و شی ای که قصد داریم به Client ارسال شود به این متد، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage ایجاد می‌کنیم. آدرس منبع جدید نیز با استفاده از response.Headers.Location مشخص شده است. نمونه ای از پاسخ دریافت شده در سمت Client به صورت ذیل است.


آپدیت رکورد
آپدیت با استفاده از درخواست‌های از نوع PUT انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.

public void PutProduct(int id, Product product)
{
    product.Id = id;
    if (!repository.Update(product))
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound));
    }
}
نام متد با عبارت Put آغاز شده است. بنابراین توسط Web API برای پردازش درخواست‌های از نوع PUT در نظر گرفته می‌شود. متد قبل، دو پارامتر ورودی دارد. id برای مشخصه‌ی محصول، و محصول آپدیت شده که در پارامتر دوم قرار می‌گیرد. مقدار پارامتر id از آدرس دریافت می‌شود و مقدار پارامتر product از بدنه‌ی درخواست. به طور پیش فرض، Web API، مقدار داده هایی با نوع ساده مانند int، string و bool را از طریق route، و مقدار نوع‌های پیچیده‌تر مانند داده‌های یک کلاس را از بدنه‌ی درخواست می‌خواند.

حذف یک رکورد
حذف یک رکورد، با استفاده از درخواست‌های از نوع DELETE انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.
public HttpResponseMessage DeleteProduct(int id)
{
    repository.Remove(id);
    return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NoContent);
}
بر اساس مستندات پروتکل HTTP، اگر منبعی که Client قصد حذف آن را دارد از پیش حذف شده است، نباید خطایی به وی گزارش شود. معمولاً در متدهایی که وظیفه‌ی حذف منبع را بر عهده دارند، کد 204 مبنی بر پردازش کامل درخواست و پاسخ خالی برگشت داده می‌شود. این کد با استفاد از مقدار NoContent برای HttpStatusCode مشخص می‌شود.

فراخوانی متدها و مدیریت کدهای وضعیت HTTP در سمت Client
حال ببینیم چگونه می‌توان از متدهای قبل در سمت Client استفاده و خطاهای احتمالی آنها را مدیریت کرد.
بهتر است مثال را برای حالتی که در آن رکوردی آپدیت می‌شود بررسی کنیم. کدهای مورد نیاز برای فراخوانی متد PutProduct در سمت Client به صورت ذیل است.
var id = $("#myTextBox").val();

$.ajax({
  url: "/api/Test/" + id,
   type: 'PUT',
   data: { Id: "1", Name: "Tomato Soup", Category: "Groceries", Price: "1.39M" },
   cache: false,
   statusCode: {
       200: function (data) {
           alert("آپدیت انجام شد");
        },
       404:
            function () {
                alert("خطا در آپدیت");
            }
      }
});
از متدهای get، getJson یا post در jQuery نمی‌توان برای عمل آپدیت استفاده نمود، چون Web API انتظار دارد تا نام فعل درخواستی، PUT باشد. اما با استفاده از متد ajax و ذکر نام فعل در پارامتر type آن می‌توان نوع درخواست را PUT تعریف کرد. خط 5 بدین منظور است. از طریق خصیصه‌ی statusCode نیز می‌توان کدهای وضعیت مختلف HTTP را بررسی کرد. دو کد 200 و 404 که به ترتیب نشان از موفقیت و عدم موفقیت در آپدیت رکورد هستند تعریف شده و پیغام مناسب به کاربر نمایش داده می‌شود.
در حالتی که آپدیت با موفقیت همراه باشد، بدنه‌ی پاسخ به شکل ذیل است.


  و در صورتی که خطایی رخ دهد، بدنه‌ی پاسخ دریافتی به صورت ذیل خواهد بود.