مطالب
پشتیبانی از Generic Attributes در C# 11
هر کلاسی در #C که از کلاس پایه‌ی System.Attribute مشتق شود، یک Attribute نامیده می‌شود و مهم‌ترین و هدف و کاربرد آن‌ها، مزین کردن و علامتگذاری سایر نوع‌ها و فیلدها هستند تا بر اساس آن‌ها بتوان کارکردهای بیشتری را در اختیار آن نوع‌ها قرار داد. برای مثال، استفاده از  ویژگی‌‌های JsonProperty و یا JsonPropertyName در حین اعمال serializations و یا در کاربردهای اعتبارسنجی مانند ویژگی‌های Required، Range و امثال آن‌ها:
public class Student
{
    [JsonPropertyName("id")]
    public int Id { get; set; }

    [JsonPropertyName("name")]
    public string Name { get; set; }
}

public class WeatherForecast
{
    [Required]
    public int TemperatureC { get; set; }

    [MinLength(50)]
    public string Summary { get; set; }
}

روش متداول ارسال نوع‌ها به attributes تا پیش از C# 11

تا پیش از C# 11، روش پیاده سازی یک attribute جنریک که بتواند با انواع و اقسام نوع‌ها کار کند، به صورت زیر است:
- ارسال یک پارامتر از نوع System.Type به سازنده‌ی attribute
- تعریف خاصیتی مانند ParamType در صورت نیاز؛ تا مشخص کند که چه نوعی به سازنده‌ی attribute ارسال شده‌است. مانند مثال فرضی زیر:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
public class CustomDoNothingAttribute: Attribute
{
    // Note the type parameter in the constructor
    public CustomDoNothingAttribute(Type t)
    {
        ParamType = t;
    }

    public Type ParamType { get; }
}
و سپس با استفاده از عملگر typeof، نوع مدنظر را به سازنده‌ی ویژگی تعریف شده، ارسال می‌کنیم:
[CustomDoNothing(typeof(string))]
public class Student
{
    public int Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
یک نمونه مثال دنیای واقعی آن، [ServiceFilter(typeof(ResponseLoggerFilter))] در ASP.NET Core است که دیگر با وجود جنریک‌ها، آنچنان هماهنگ و یک‌دست با سایر اجزای زبان به نظر نمی‌رسد. نمونه‌ی هماهنگ با پیشرفت‌های زبان، باید چنین شکلی را داشته باشد: [<ServiceFilter<ResponseLoggerFilter]


امکان تعریف ویژگی‌های جنریک در C# 11

‍C# 11 به همراه پیشتیبانی از generic attributes ارائه شده‌است. بنابراین اینبار بجای ارسال پارمتری از نوع Type به سازنده‌ی ویژگی‌، می‌توان کلاس آن attribute را به صورت جنریک تعریف کنیم که می‌تواند یک یا چندین نوع را به عنوان پارامتر بپذیرد. بنابراین مثال قبل در C# 11 به صورت زیر بازنویسی می‌شود:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
public class CustomDoNothingAttribute<T> : Attribute
    where T : class
{
    public T ParamType { get; }
}

[CustomDoNothing<string>]
public class Student
{
    public int Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
یک مزیت مهم این روش نسبت به قبل، امکان تعریف قیود و type safety است. برای نمونه در مثال فوق، نوع T به کلاس‌ها محدود شده‌است و نوع‌های دیگر را نمی‌پذیرد. به این ترتیب می‌توان این نوع بررسی‌ها را بجای زمان اجرا و صدور استثناءها، دقیقا در زمان کامپایل انجام داد.
و اگر نیاز به تعیین چند نوع بود، باید خاصیت AllowMultiple نحوه‌ی استفاده از ویژگی را به true تنظیم کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class, AllowMultiple = true)]
public class DecorateAttribute<T> : Attribute where T : class
{
    // ....
}
تا بتوان به تعریف زیر رسید:
[Decorate<LoggerDecorator>]
[Decorate<TimerDecorator>]
public class SimpleWorker
{
    // ....
}


محدودیت‌های انتخاب نوع‌ها در ویژگی‌های جنریک C# 11

در ویژگی‌های جنریک نمی‌توان از نوع‌های زیر استفاده کرد (همان محدودیت‌های typeof، در اینجا هم برقرار هستند):
- نوع‌های dynamic
- nullable reference types مانند ?string
- نوع‌های tuple تعریف شده‌ی به کمک C# tuple syntax مانند (int x, int y)

چون این نوع‌ها به همراه یکسری metadata annotations هستند که صرفا بیانگر توضیحی اضافی در مورد نوع بکارگرفته شده هستند و در صورت نیاز، بجای آن‌ها می‌توانید از نوع‌های زیر استفاده کنید:
- از object بجای dynamic
- از string بجای ?string
- از <ValueTuple<int, int بجای (int X, int Y)

همچنین در زمان استفاده‌ی از یک ویژگی جنریک، باید نوع مورد استفاده، کاملا مشخص و در اصطلاح fully constructed باشد:
public class GenericAttribute<T> : Attribute { }

public class GenericType<T>
{
    [GenericAttribute<T>] // Not allowed! generic attributes must be fully constructed types.
    public string Method1() => default;

    [GenericAttribute<string>]
    public string Method2() => default;
}
نظرات مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
آقای نصیری 
من یه کلاس کش دارم و یک کلاس سرویس که برای کش کردن اطلاعات باید کوئری رو از داخل سرویس به کش پاس بدم و در کلاس کش از Cachable استفاده می‌کنم. همه چی خوب کار می‌کنه بجز Include جواب نمیده 
//‍function in cache class
public IQueryable<T> FindAll(bool doCache)
        {
            if (doCache)
                return _repository.FindAll(doCache).Cacheable();
            else
                return _repository.FindAll(doCache);

        }
// دستور در کلاس سرویس
_cache.FindAll(true).Include(s=>s.Tag)

نظرات مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
با سلام؛ بنده این ساختار رو پیاده سازی کردم و مشکلی باهاش ندارم. فقط مشکلی که دارم اینه که فرم دوبار و گاهی سه بار به سمت کنترلر ارسال می‌گردد. وقتی site.min.js رو برمی دارم همه چیز درسته ولی وقتی می‌ذارمش این مشکل بوجود میاد.
<form asp-controller="Home" asp-action="SaveForm" 
      asp-antiforgery="true" id="TagDetailForm"
      data-ajax="true" data-ajax-begin="onBegin" 
      data-ajax-complete="onComplete" data-ajax-failure="onFailed" 
      data-ajax-success="onSuccess" data-ajax-method="POST">
مشکل از کجا می‌تونه باشه.
نظرات اشتراک‌ها
پیاده سازی generic repository یک ضد الگو است
خلاصه این مطلب خوب به این نحو است:
الف) اگر از یک Generic Repository داخل کدهای یک مثلا کنترلر مستقیما استفاده می‌کنید، فقط خودتان را گول زده‌اید!  این طراحی نشتی دارد و همچنین حد و مرز مشخصی را نمی‌توان برای آن قائل شد.
نشتی یا وابستگی که اینجا عنوان شده نمونه‌اش یک چنین متدی است:
IEnumerable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> query);
در اینجا کار پیاده سازی query به یک لایه بالاتر (مانند یک کنترلر) محول شده که اشتباه است. حد و مرز لایه پیاده سازی کننده منطق تجاری شما باید مشخص باشد و نه باز. یک Expression فقط یک عبارت است که می‌توان با کمک آن انواع و اقسام کوئری‌های وابسته به فناوری دسترسی به داده‌های در حال استفاده را تهیه کرد. به عبارتی اگر تصور می‌کنید که در اینجا کپسوله سازی خوبی را انجام داده‌اید، اینطور نیست. چون دسترسی مستقیم به ORM خود را به لایه‌ای دیگر واگذار کرده‌اید و این دسترسی محصور نشده است.
نمونه خوبی را که مثال زده به صورت زیر است:
public IEnumerable<Customer> FindCustomerByName(string input)
    {
        return internalRepository.FindBy(c => c.Name == input);
    }
در اینجا دقیقا حد و مرز لایه تجاری و امکان دسترسی به آن مشخص است و دارای نشتی (باز بودن برای تغییرات بی حد و حصر در لایه‌های دیگر) نیست.
ب) الزامی به تعریف یک Generic Repository نیست اما اگر آن‌را تعریف کردید، باید این کلاس خاص داخل کدهایی که منطق تجاری برنامه را با حد و مرز مشخصی کپسوله می‌کنند استفاده کنید. نه اینکه آن‌را در خط مقدم کاری (مانند استفاده مستقیم در یک کنترلر) بکار بگیرید. به آن بیشتر به شکل یک سری متد کمکی نگاه کنید و بس. نامگذاری جالبی را هم در این حالت پیشنهاد داده: internalRepository 
مطالب
چه زمان‌هایی ممکن است Page_Load یک صفحه ASP.Net دوبار اجرا شود؟

سؤال مربوط به حالت نخ نمای Page.IsPostBack نیست. مربوط به حالتی است که دقیقا در اولین بار مشاهده‌ی عادی یک صفحه، Page_Load دوبار یا بیشتر (!) اجرا می‌شود.

الف) برنامه‌ی ASP.Net 1.x خود را به نگارش‌های 2+ ارتقاء داده‌اید.
در این حالت هر چند VS.Net پیغام تبدیل با موفقیت یک پروژه‌ی قدیمی را به شما ارائه خواهد داد اما یک سری موارد را پس از تبدیل، باید اصلاح کرد.
پروژه‌های قدیمی ASP.Net در روال InitializeComponent خود سطر زیر را همانند یک پروژه WinForm و امثال آن برای معرفی روال رخداد گردان Page_Load دارند.

this.Load += new System.EventHandler(this.Page_Load);

اما در پروژه‌های ASP.Net 2.0 به بعد دیگر از این روال خبری نیست. پس در این پروژه‌ها کامپایلر چگونه متوجه خواهد شد که Page_Load واقعا یک روال رخ داد گردان است و نه یک روال معمولی؟ در پروژه‌های جدید VS.Net ، خاصیت AutoEventWireup صفحه به true تنظیم شده و دیگر نیازی به معرفی صریح روال‌های رخ داد گردانی مانند Page_Load و یا Page_Init نبوده و تشخیص آن‌ها به صورت خودکار انجام می‌شود.

<% @Page AutoEventWireup="true" %>
بر این اساس با انتقال یک پروژه قدیمی به VS.Net جدید، هم AutoEventWireup=true را خواهیم داشت و هم سطرهای موجود در متد قدیمی InitializeComponent از پروژه حذف نشده‌اند. بنابراین متد Page_Load در دو نقطه، یکبار به صورت خودکار (متد Page_Load بر اساس نام آن با توجه به AutoEventWireup=true تشخیص داده شده و اجرا می‌شود) و یکبار هم بر اساس تعریف دستی موجود فراخوانی می‌شود.
برای حل این مشکل و سازگاری بهتر با نگارش‌های جدیدتر، سطر تعریف دستی روال رخ داد گردان متد Page_Load را حذف کنید.
لازم به ذکر است که این سیم کشی خودکار تنها برای متدهای زیر انجام خواهد شد و نسبت به حذف سایر موارد موجود اقدام نکنید!

Page_PreInit
Page_Init
Page_InitComplete
Page_PreLoad
Page_Load
Page_LoadComplete
Page_DataBind
Page_SaveStateComplete
Page_PreRender
Page_PreRenderComplete
Page_Unload
Page_Error
Page_AbortTransaction
Page_CommitTransaction


ب) وجود هر نوع دکمه‌ی تصویری یا کلا تصویری با ویژگی src مقدار دهی نشده در صفحه
مرورگر IE با این مساله مشکلی ندارد. اما فایرفاکس‌های جدید اگر به src مقدار دهی نشده‌ی تصویری برخورد کنند دقیقا آدرس جاری صفحه را بجای مقدار src قرار داده و مجددا صفحه را درخواست می‌کنند (و البته این مورد ارتباط مستقیمی به ASP.Net یا PHP و امثال آن ندارد و یک مساله‌ی عمومی است). این مورد سبب خواهد شد که Page_Load صفحه، نه فقط دوبار بلکه به تعداد بار src خالی تصاویری که در صفحه وجود دارند، بر اساس درخواست‌های مجدد فایرفاکس از سرور اجرا شود. (مرورگر IE بجای فراخوانی آدرس صفحه جاری، یک null/ را به انتهای آدرس جاری اضافه کرده و آن‌را فراخوانی می‌کند. بنابراین سبب اجرای مجدد هیچ روالی نخواهد شد.)


مآخذ:
Inside AutoEventWireup
How Firefox Handles Empty SRC tags

نظرات مطالب
EF Code First #12
با سلام و تشکر از زحمات استاد نصیری
من چند روز پیش مطلبی رو راجع به ساخت attribute برای compare validation در روش code first عنوان کردم(البته در asp.net web form).که در واقع اصلی‌ترین کاربردش همون کاربرد معروف مقایسه رمز عبور و تکرار رمز عبور هست. یه سری کارایی در این زمینه انجام دادم و خواستم در مورد مشکل مربوطه و در کل ، صحیح یا غلط بودن این روش کمکم کنید.
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Property | AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Parameter, AllowMultiple = true, Inherited = true)]
    public  class CompareAttribute : ValidationAttribute
    {
        public CompareAttribute(string originalProperty, string confirmProperty)
        {
            OriginalProperty = originalProperty;
            ConfirmProperty = confirmProperty;
        }
        public string ConfirmProperty
        {
            get;
            private set;
        }
        public string OriginalProperty
        {
            get;
            private set;
        }
        public override bool IsValid(object value)
        {
            PropertyDescriptorCollection properties = TypeDescriptor.GetProperties(value);
            return String.Equals(((User)value).Password, ((User)value).RepeatPassword);
        }
    }
    
تا اینجا یه کلاس تعریف شده که خیلی خلاصه Validation Attribute رو پیاده سازی کرده.این هم از کلاس User ، فقط در حد تعریف property‌های لازم این مثال
 //[CompareAttribute("Password", "RepeatPassword", ErrorMessage = "Not Compare!")]
    public class User
    {
        public Int64 UserId { get; set; }

 [Required(ErrorMessageResourceName = "Password", ErrorMessageResourceType = typeof(ErrorMessageResource))] public String Password { get; set; }

 [NotMapped] [Required(ErrorMessageResourceName = "RepeatPassword", ErrorMessageResourceType = typeof(ErrorMessageResource))] //[CompareAttribute("Password","RepeatPassword" , ErrorMessage = "Not Compare!")] public String RepeatPassword { get; set; } }
مشکل اصلی استفاده از همین compare attribute  هست که ساخته شده .
وقتی اونو بالای کلاس User میزارم کار میکنه.ولی خب این یه کار خیلی زشتیه! چون به ازای همه property‌ها اجرا میشه.ولی وقتی اونو تو جای اصلیش که همون بالای repeat password هست میزارم کار نمیکنه.
یه جورایی مشکل از اینه که نمیشه انگار مقدار property رو به این سمت پاس داد.ولی در حالتی که بالای کلاس میزارمش چون خود کلاس رو پاس میده ، طبیعتاٌ
اسم property‌ها رو هم پیدا میکنه.
ممنون میشم راهنماییم کنید .


مطالب
پیاده سازی Template تو در تو در AngularJS و ASP.NET MVC
در Angular می شود یک سری Template و ساختار از پیش تعریف شده داشت و در هر زمان که نیاز بود مدلی را به آنها پاس داد و نمای HTML مورد نظر را تحویل گرفت.
بطور مثال در فرم ساز‌ها یا همان فرم‌های داینامیک ما نیاز داریم که مدل یک فرم (مثلا در فرمت JSON) را برای View ارسال کنیم و با استفاده از توانایی‌های Angular بتوانیم فرم مورد نظر را نمایش دهیم و در صورت امکان تغییر دهیم.
ViewModel فرم شما در MVC میتواند چیزی شبیه این باشد
   public class Form
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public List<BaseElement> Elements { get; set; }
    }

    public abstract class BaseElement
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
    public class Section : BaseElement
    {
        public List<TextBox> Elements { get; set; }
    }
    public class TextBox : BaseElement
    {
        public string Value { get; set; }
        public string CssClass { get; set; }
    }
یک کنترلر هم برای مدیریت فرم ایجاد میکنیم
  public class FormBuilderController : Controller
    {
        //
        // GET: /FormBuilder/

        public ActionResult Index()
        {
            var form = new Form();
            var section = new Section() { Title = "Basic Info", Name = "section01" };
            section.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "First Text Box" });
            form.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "Second Text Box" });
            var formJson=JsonConvert.SerializeObject(form);
            return View(formJson);
        }
    }
در این کنترلر ما تنها یک اکشن داریم که در آن یک فرم خام ساده ایجاد کرده و سپس با استفاده از کتابخانه Json.net آنرا سریال و تبدیل به فرمت Json می‌کنیم و سپس آنرا برای View ایی که از Angular قدرت گرفته است، ارسال می‌نمائیم.
پیاده سازی View با Angular به اشکال گوناگونی قابل پیاده سازی و استفاده است که در اینجا و اینجا  می‌توانید ببینید.
 اما برای اینکه مشکل کنترلرهای تودرتو(Section) را حل کنید باید بصورت بازگشتی Template را فراخوانی کنید.
  <script type="text/ng-template" id="ElementTemplate">  
    <div ng-if="control.Type == 'JbSection'">
    <h2>{{control.Title}}</h2>
    <ul>
        <li ng-repeat="control in control.Elements" ng-include="'ElementTemplate'"></li>
    </ul>
    </div>
    </script>
و یا
<script type="text/ng-template" id="element.html">
    {{data.label}}
    <ul>
        <li ng-repeat="element in data.elements" ng-include="'element.html'"></li>
    </ul>
</script>

<ul ng-controller="NestedFormCtrl">
    <li ng-repeat="field in formData" ng-include="'element.html'"></li>
</ul>
در اینجا صفحه element.html یک صفحه بیرونی است که Template ما در آن قرار دارد.
نظرات مطالب
EF Code First #2
سلام جناب نصیری
یه سوال
نحوه ارتباط wcf با model در mvvm با فرض استفاده از تکنولوژی code first به چه صورت است ؟
آیا از DomainClasses می‌توان به عنوان model در mvvm استفاده کرد ؟
با تشکر
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت ششم
در پنج قسمت گذشته به نحوه نصب و راه اندازی Xamarin برای توسعه هر سه پلتفرم Android / iOS / Windows پرداختیم. حال با داشتن محیطی آماده برای کد زدن و تست، می‌توانیم به آموزش کد نویسی بپردازیم.
ابتدا بد نیست نگاهی به ساختار XamApp بیاندازیم. این پروژه‌ی مثال، خود از چهار قسمت تشکیل شده‌است:
XamApp | XamApp.Android | XamApp.UWP | XamApp.iOS
در خود XamApp درصد زیادی (گاهی تا 95%) از کد پروژه پیاده سازی می‌شود که بین سه پلتفرم مشترک است و شامل ظاهر فرم‌ها و منطق برنامه می‌شود. در پاره‌ای از مواقع، لازم می‌شود که از امکانات هر پلتفرم استفاده کنیم و در این صورت به سراغ پروژه‌های Android - iOS - Windows می‌رویم. نه تنها امکانات هر پلتفرم را در همان زبان CSharp و Visual Studio می‌توانید استفاده کنید، بلکه Documentation مربوطه به زبان CSharp برای تک تک امکانات سیستم عامل‌ها وجود دارد و اصلا لازم نیست برای فراگیری نحوه کار AR Kit در iOS به سراغ مستندات Apple بروید و یا برای کار با Intent در Android سری به سایت گوگل بزنید!
برای پیاده سازی UI از XAML استفاده می‌کنیم. XAML خود XML است، به همراه کلی امکانات هیجان انگیز که سعی می‌کنیم بجای ارائه یک توضیح کلی، به مرور و با معرفی امکاناتش، شما را با ماهیت خود XAML آشنا کنیم.
در XAML، همه چیز Tag هست (<>). برای مثال برای ایجاد یک دکمه داریم:
<Button Text="This is a test button" />
در XAML هر تگ، معادل یک کلاس CSharp ای است. در نتیجه ما کلاس Button هم داریم. همچنین Text در مثال بالا به این معنا است که کلاس Button دارای یک Property با نام Text است.

عناصر UI خود به سه دسته تقسیم می‌شوند. Page - Layout - Control
Page‌ها که شامل Content Page - MasterDetail Page - Tabbed Page و ... می‌شوند، صفحات برنامه را تشکیل می‌دهند. Content Page، ساده‌ترین نوع صفحه‌است که کل صفحه نمایش را پر می‌کند و همان طور که از اسمش بر می‌آید، Content ای برای نمایش دارد.

Tabbed Page نیز چندین Tab را نمایش می‌دهد که هر ‌Tab خود یک Content Page است. Carousel Page نیز همانند Tabbed Page است، ولی با Swipe کردن به چپ و راست می‌شود بین صفحات چرخید. هر دوی اینها Multi Page محسوب می‌شوند. MasterDetail نیز این امکان را می‌دهد که از بغل منویی برای Swipe کردن وجود داشته باشد. در نهایت Navigation Page محتوای یک Content Page را نمایش می‌دهد، ولی در بالای آن Navigation Bar دارد؛ شامل دکمه بازگشت به صفحه قبل و Title صفحه جاری و ...


علاوه بر Page ها، Layout‌ها نیز وجود دارند. برای مثال، Stack Layout برای چینش خطی (افقی یا عمودی) استفاده می‌شود. Grid برای ساختار شبکه‌ای استفاده می‌شود و Flex Layout عملکردی مشابه با Flex در وب دارد.

برای مثال، در صورتی که بخواهید چهار دکمه را هم اندازه با هم نمایش دهید، دارید:

    <Grid>
        <Button Text="1" Grid.Row="0" Grid.Column="0" />
        <Button Text="2" Grid.Row="0" Grid.Column="1" />
        <Button Text="3" Grid.Row="1" Grid.Column="0" />
        <Button Text="4" Grid.Row="1" Grid.Column="1" />
    </Grid>


در نهایت کنترل‌ها را داریم. برای مثال Label، Button و ... هر کدام از اینها نقشی را ایفا می‌کنند و امکاناتی دارند.

پس Page داریم، داخل Page از Layout استفاده می‌کنیم برای چینش کلی صفحه و در نهایت از کنترل‌های Image، ListView، Button و ... استفاده می‌کنیم تا ظاهر فرم تکمیل شود.


هر Page علاوه بر ظاهر خود، دارای یک منطق نیز هست. منطق، کاری است که آن فرم انجام می‌دهد. برای مثال فرم لاگین می‌تواند یک Stack Layout عمودی باشد، شامل یک Entry برای گرفتن نام کاربری، یک Entry برای گرفتن رمز عبور، که IsPassword آن True است و در نهایت یک دکمه که برای انجام عمل لاگین است.

در قسمت منطق که با CSharp نوشته می‌شود، ما یک Property از جنس string برای نگه داشتن نام کاربری داریم. یک Property از جنس string برای نگه داشتن رمز عبور و یک Command که عمل لاگین را انجام دهد. Property اول با نام UserName به Text آن Entry اول وصل می‌شود (به اصطلاح Bind می‌شود) و همین طور Property دوم با نام Password نیز به Text آن Entry دوم که IsPassword اش True بود وصل می‌شود و در نهایت Command لاگین به دکمه لاگین وصل می‌شود.


برای زدن ظاهر فرم لاگین، در پروژه XamApp روی فولدر Views راست کلیک نموده و از منوی Add به New Item رفته و Content Page را می‌زنیم. نام آن را LoginView.xaml می‌گذاریم که داخل تگ Content Page خواهیم داشت:

    <StackLayout Orientation="Vertical">
        <Entry Placeholder="User name" Text="{Binding UserName}" />
        <Entry IsPassword="True" Placeholder="Password" Text="{Binding Password}" />
        <Button Command="{Binding LoginCommand}" Text="Login" />
    </StackLayout>

برای زدن منطق، در پروژه XamApp روی فولدر ViewModels راست کلیک نموده و از منوی Add گزینه Class را انتخاب کرده و نام آن را LoginViewModel.cs می‌گذاریم که در داخل آن خواهیم داشت:

public class LoginViewModel : BitViewModelBase
{
        public string UserName { get; set; }

        public string Password { get; set; }

        public BitDelegateCommand LoginCommand { get; set; }

        public LoginViewModel()
        {
            LoginCommand = new BitDelegateCommand(Login);
        }

        public async Task Login()
        {
            // Login implementation ...
        }
}

BitDelegateCommand در این مثال، وظیفه اجرای متد Login را به عهده دارد و آن را اجرا می‌کند؛ زمانیکه کاربر روی دکمه لاگین Click یا Tap کند.


برای این که Content Page جدید، یعنی LoginView به همراه منطق آن، یعنی LoginViewModel در برنامه نشان داده شوند، لازم است با Navigation به آن صفحه برویم. برای این کار، ابتدا باید این زوج را رجیستر کنیم. برای این کار به متد RegisterTypes در کلاس App رفته (زیر فایل App.xaml یک فایل App.xaml.cs است) و خط زیر را به آن اضافه می‌کنیم:

containerRegistry.RegisterForNav<LoginView, LoginViewModel>("Login");

حال در متد OnInitializedAsync در چند خط بالاتر داریم:

await NavigationService.NavigateAsync("/Login", animated: false);

این سطر باعث می‌شود که Navigation Service که همان طور که از اسمش بر می‌آید، کارش Navigation بین صفحات است، صفحه لاگین را باز کند.

هم اکنون پروژه XamApp بروز شده و دارای این مثال است. در صورتی که آن را الآن Clone کنید و یا در صورتی که از قبل گرفته بودید، دستور git pull را برای گرفتن آخرین تغییرات بزنید، می‌توانید این کدها رو داخل پروژه داشته باشید.

برنامه را اجرا کنید و در متد Login، یک Break point بگذارید. سپس برنامه را اجرا کنید. User Name و Password را پر کنید و بر روی دکمه لاگین بزنید. خواهید دید که متد لاگین اجرا می‌شود و User Name و Password با مقادیری که نوشته بودید، پر شده‌اند.

هنوز موارد زیادی برای آموزش باقی مانده، اما با این توضیحات می‌توانید در محیط توسعه‌ای که آماده کرده‌اید، فرم‌هایی ساده را پیاده سازی کنید و برایشان منطق‌هایی ساده را بنویسید و به برنامه بگویید که در ابتدای اجرا آن، صفحه را برای شما باز کند. در قسمت بعدی، به صورت عمیق‌تر وارد UI می‌شویم.