نظرات مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان بالابردن سرعت بارگذاری برنامه‌های مبتنی بر EF 6.2 به صورت توکار

با به روز رسانی ارجاعات EF مورد استفاده:
To Update 
PM> Update-Package EntityFramework -Version 6.2.0

To install
PM> Install-Package EntityFramework -Version 6.2.0
 تنها کافی است قطعه کد ذیل را به اسمبلی حاوی Context خود اضافه کنید:
public class MyDbConfiguration : DbConfiguration
{
   public MyDbConfiguration() : base()
   {
       SetModelStore(new DefaultDbModelStore(Directory.GetCurrentDirectory()));
   }
}
تشخیص و استفاده‌ی از آن توسط EF 6.2 خودکار است. پس از آن یک کش محلی، از مدل سیستم تهیه می‌شود (Entity Framework Code First Model Cache) و در مسیری که قید شده (پارامتر DefaultDbModelStore)، ذخیره خواهد شد؛ مانند:
 /bin/Debug/MyAssembly.MyNamespace.MyDbContext.edmx
بازسازی این کش محلی بجای تولید پویای آن در هربار بارگذاری برنامه (که سرعت آغاز برنامه را کاهش می‌دهد)، بر اساس مقایسه‌ی تاریخ آخرین تغییر اسمبلی حاوی Context برنامه با تاریخ آخرین تغییر فایل کش محلی است. اگر این دو یکی نبودند، این کش بازتولید خواهد شد.

پس از این تغییر کوچک، اولین بار اجرای برنامه همانند حالت تولید پویای Entity Framework Code First Model Cache که پیشتر در حافظه انجام می‌شد، اندکی طول کشیده و نتیجه‌ی آن در فایل edmx یاد شده ذخیره می‌شود. از بار دوم اجرای برنامه، Model Cache از فایل edmx محلی خوانده شده و به این ترتیب سرعت آغاز برنامه به شدت افزایش خواهد یافت.
برای نمونه عنوان شده‌است که با استفاده از این روش، سرعت بارگذاری Context ایی با 600 مدل، از 14 ثانیه به 2 ثانیه کاهش یافته‌است.

یک نکته: برای برنامه‌های وب بهتر است از مسیر پوشه‌ی محافظت شده‌ی App_Data به عنوان پارامتر DefaultDbModelStore استفاده کنید:
var appDataDirectory = Path.Combine(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory, "App_Data");
//OR
var appDataDirectory = AppDomain.CurrentDomain.GetData("DataDirectory").ToString();
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
در قسمت‌های قبلی این سری، به ترتیب ابتدا در مورد مبحث تزریق وابستگی‌ها صبحت کردیم، بعد اولین سرویس‌مان را در ASP.NET Core ثبت و واکشی کردیم. در بخش سوم، تنظیمات را درون سامانه، ثبت و استفاده کردیم و حالا در این بخش می‌خواهیم به مبحث طول حیات سرویس‌ها بپردازیم.
همانطور که گفتیم، وظیفه‌ی DI Container، ایجاد یک نمونه از سرویس درخواست شده، تزریق آن به کلاس درخواست دهنده و در انتها از بین بردن یا Dispose شیء ایجاد شده از سرویس ثبت شده‌است. بنابراین ما باید در هنگام ثبت سرویس، بر اساس تحلیل و نیاز برنامه‌ی خودمان، طول عمر سرویس/Service Life Time را مشخص کنیم.

بصورت کلی در Microsoft Dependency Injection Container و اکثر DI Container‌های دیگر، 3 نوع کلی چرخه‌ی حیات وجود دارند که به ترتیب پایداری و طول عمر شیء ایجاد شده، در زیر آورده شده‌اند:
  •  Singleton
  •  Scoped
  •  Transient

Singleton (یگانه)

فقط و فقط یک شیء از سرویس ثبت شده با این طول عمر، در اولین درخواست ایجاد می‌شود و سپس در کل طول حیات برنامه، از همین شیء ایجاد شده، استفاده می‌گردد.  به همین دلیل به آن «یگانه» یا Singleton می‌گویند. هر زمانیکه این سرویس در خواست داده می‌شود، DI Container، همان یک شیء را در اختیار درخواست دهنده قرار می‌دهد و این شیء، هیچگاه از بین نمی‌رود.  به بیان دیگر، DI Container هیچگاه این شیء را از بین نمی‌برد. شیء ساخته شده از سرویس ثبت شده‌ی با حالت Singleton، بین تمامی استفاده کنندگان، به صورت اشتراکی استفاده می‌شود. این طول عمر تقریبا مشابه‌ی اشیاء ساخته شده توسط Singleton Pattern عمل می‌کند.
با توجه به مطالب گفته شده، ویژگی‌های سرویس‌های Singleton به شرح زیر هستند:
  •   در اولین درخواست به سرویس، یک نمونه از آن ساخته می‌شود و تا پایان برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود.
  •   در سایر درخواست‌ها، همان یک نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس، ارائه داده می‌شود. 
  •   به علت موجود بودن در حافظه، معمولا دسترسی به آن‌ها و عملکرد آن‌ها سریعتر است.
  •   بار کاری بر روی Garbage Collector فریمورک را کاهش می‌دهند.

بنابراین در هنگام تعریف کردن یک سرویس به صورت Singleton باید نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
  • باید سرویس مورد نظر Thread Safe باشد .
  •  نباید استفاده کننده‌ی از این سرویس، امکان تغییر State آن را داشته باشد.
  •  اگر ساخت شیء‌ای از یک سرویس، هزینه‌ی زیادی را داشته باشد ، احتمالا Singleton کردن آن می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.
  •  شیء ساخته شده‌ی از این سرویس، تا زمان اجرای برنامه، بخشی از حافظه‌ی برنامه را اشغال می‌کند. پس باید حجم اشغالی در حافظه را نیز مد نظر قرار داد.
  •  تعداد دفعات استفاده را در برابر مصرف حافظه در نظر بگیرید.
معمولا سرویس‌هایی مثل تنظیمات برنامه، از این نوع تعریف می‌شوند.

برای ثبت یک سرویس به صورت Singleton می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام ()AddSingleton، با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. علاوه بر این، در هنگام استفاده از Option Pattern، متد Configure، خودش سرویس مورد نظر را به صورت Singleton ثبت می‌کند.

خب، به روش زیر سرویس GuidProvider را بعنوان یک Singleton  تعریف می‌کنیم:
services.AddSingleton(services => new GuidProvider());
 اکنون این سرویس را درون اکشن Index  و کنترلر HomeController تزریق می‌کنیم:
        public HomeController(ILogger<HomeController> logger,
            IMessageServiceA messageService,
            LiteDbConfig liteDbConfig,
            GuidProvider guidHelper)
        {
            _logger = logger;
            _messageService = messageService;
            _messageService = new MessageServiceAA();
            _guidHelper = guidHelper;
        }

حالا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌بینید که با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index ، همچنان Id، برابر با یک رشته‌ی یکسان است. حتی اگر تب دیگری را در مرورگر باز کنیم و دوباره به این صفحه برویم، می‌بینیم که Id برابر همان رشته‌ی قبلی است و دلیل این موضوع، ثبت سرویس Guid Service به صورت Singleton است.


Scoped ( محدود شده )

به ازای هر درخواست (در اینجا معمولا درخواست‌های Http مد نظر است) یک نمونه از این سرویس ساخته می‌شود و در طول حیات این درخواست، DI Container به هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد، همان یک نمونه را برگشت می‌دهد و این نمونه در کل طول اجرای این درخواست، بین تمامی سرویس گیرندگان، یکسان است. هر زمانی، درخواست به پایان برسد، نمونه‌ی ساخته شده از سرویس، Disposed می‌گردد و GC می‌تواند آن را از بین ببرد.

معمولا سرویس‌های اتصال به پایگاه داده‌ها و کار بر روی آنها که شامل خواندن، نوشتن، ویرایش، حذف می‌شوند را با طول حیات Scoped ، درون DI Container ثبت می‌کنند . EF Core به صورت پیش فرض ، Db Context را به صورت Scoped ثبت می‌کند.

سرویس‌های Scoped در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت Scoped ، توجه داشته باشید.

تمام Middleware ‌های ASP.NET Core هم فقط همان نمونه‌ی ایجاد شده از سرویس Scoped را در طی اجرای یک درخواست خاص، می‌گیرند.

هر سرویسی که به سرویس‌های Scoped نیاز دارد، یا باید به صورت Transient و یا باید به صورت Scoped ثبت شود، تا مانع از این شویم که شیء ساخته شده، فراتر از طول حیات موردنظرمان، در حافظه بماند و از آن استفاده شود .

برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام AddScoped() با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. در اینجا از نسخه‌ای که دو پارامتر جنریک را می‌گیرد، برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped استفاده می‌کنیم:

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();

می توانیم سرویس GuidProvider را  به جای Signleton ، به صورت Scoped ثبت کنیم: 

services.AddScoped(services => new GuidProvider());
حال اگر برنامه را اجرا کنیم، می بینید که این بار با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index، مقدار  Id برابر با یک رشته‌ی جدید است.  

 

Transient (گذرا)

به ازای هر درخواست دهنده‌ی جدید، یک نمونه‌ی جدید از سرویس، توسط DI Container ساخته می‌شود و در اختیار آن قرار می‌گیرد.

سرویس‌هایی را به این صورت ثبت کنید که:

  •   نیاز به Thread Safe بودن داشته باشند.
  • نمی توانید طول عمر سرویس را حدس بزنید.

سرویس‌های Transient ، کارآیی پائین‌تری دارند و سربار عملکردی زیادی بر روی Garbage Collector می گذارند؛ ولی به علت اینکه به ازای هر واکشی، یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته می‌شود و State بین این اشیاء به اشتراک گذاشته نمی‌شود، امنیت بیشتری دارند و درک و خطایابی آنها ساده‌تر است.

برای ثبت سرویس‌های Transient از متد توسعه‌ای AddTransient() استفاده می‌کنیم. سربارهای این متد مانند سربارهای متدهای AddSingleton() و AddScoped() است:

services.AddTransient<IMessageServiceC, MessageServiceCA>();

 

وابستگی‌های محصور شده

یک سرویس نباید وابسته‌ی به سرویسی باشد که طول حیاتی کمتر از طول حیات خودش را دارد.

برای مثال اگر درون سرویسی با طول حیات Singleton، از یک سرویس با طول حیات Transient استفاده کنیم، اینکار باعث می‌شود که یک نمونه از سرویس Transient در طول حیات برنامه، همیشه درون حافظه بماند و این ممکن است باعث خطاهای عجیبی در هنگام اجرا شود که معمولا خطایابی و رفع آن‌ها مشکل است.


اثرات جانبی وابستگی‌های محصور شده:

  • به اشتراک گذاری تصادفی وضعیت یک شیء بین Thread ‌ها درون سرویس‌هایی که Thread Safe نیستند.
  • اشیاء، بیش از زمان پیش بینی شده‌ی برایشان، درون حافظه باقی می‌مانند.


سرویس‌های Transient می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  •   Transient
  •   Scoped
  •   Singleton

 

سرویس‌های Scoped می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  • Transient
  •   Scoped


سرویس‌های Singleton می‌توانند به سرویس هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

Singleton  


می‌توانید از جدول زیر به عنوان راهنمای خلاصه شده‌ی برای استفاده‌ی امن از سرویس‌ها درون یکدیگر بهره ببرید:


Scope Validation 

این قابلیت که به صورت پیش فرض در حالت توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core فعال است، در زمان شروع برنامه و در Startup ، بررسی می‌کند که سرویس‌ها، وابستگی به سرویس‌هایی با طول حیاتی مناسب، داشته باشند.

نظرات مطالب
فعال سازی سطح دوم کش در Fluent NHibernate
سلام،

کلا سطح دوم کش در NH بر اساس 4 مکانیزم در طول یک سشن فکتوری عمل می‌کند:
- کش مربوط به موجودیت‌ها (entities cache) که بر اساس متد session.Get یا Load فعال می‌شود
و همچنین Collections cache (متدهای List و Enumerable)
- کش مربوط به کوئری‌ها (queries cache) با اعمال متد Cacheable به کوئری مورد نظر.
- timestamp cache که به معنای آخرین زمان نوشتن در یک جدول می‌باشد (و این timestamp فقط و فقط بر اساس وجود تراکنش‌ها عمل می‌کند). به این ترتیب در زمان insert/update/delete به صورت خودکار کش موجود منقضی اعلام می‌شود تا اطلاعات قدیمی به کاربر تحویل داده نشود و کش سطح دوم جهت کوئری‌های بعدی بازسازی خواهد شد.

و در مثال شما:
- در کوئری دوم هم باید متد Cacheable ذکر شود اگر نشود به صورت متداول با آن برخورد خواهد شد.
- زمانیکه از متد Cacheable استفاده می‌شود، حالت queries cache فعال می‌شود. چون در مثال شما دو کوئری مختلف داریم، پس به کش مربوط به کوئری اول مراجعه نخواهد شد. این کوئری کش، با تغییر مقادیر پارامترهای یک کوئری هم مجددا به روز می‌شود. (این حالت برای کوئر‌ی‌هایی که با پارامترهای یکسان به طور متناوب فراخوانی می‌شوند، بسیار مناسب است)
- سطح دوم کش فقط پس از commit یک تراکنش معنا پیدا می‌کند. بنابراین اگر جهت آزمایش داخل یک تراکنش، پشت سر هم کوئری‌ها را نوشته‌اید ... در این لحظه از سطح دوم کش بی‌بهره خواهید بود (فقط سطح اول کش فعال است) و کوئری‌های پس از پایان تراکنش جاری، از نتیجه کش آن می‌توانند استفاده کنند.
- در مورد کش مربوط به موجودیت‌ها و تفاوت آن با کش کوئری‌ها در بالا صحبت شد (شما در یک جا کش کوئری را فعال کرده‌اید در جای دیگر کش entities را طلب می‌کنید که نمی‌شود).
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت اول - معرفی
مستندسازی یک API، مهم است. اگر این API عمومی باشد، نیاز به مستندات ویژه‌ی آن، امری بدیهی است و اگر عمومی نباشد، باز هم باید دارای مستندات باشد؛ از این جهت که سایر توسعه دهنده‌های یک تیم بتوانند به سادگی از آن استفاده کنند و همچنین نیازی نباشد تا یک سؤال مشخص را بارها پاسخ داد. به علاوه عدم وجود مستندات کافی در مورد یک API سبب خواهد شد تا سایر توسعه دهنده‌ها تصور کنند قابلیتی که مدنظرشان است هنوز پیاده سازی نشده‌است و خودشان شروع به توسعه‌ی آن کنند که سبب اتلاف وقت و هزینه خواهد شد. با استفاده از Swagger که «سوواَگِر» تلفظ می‌شود و یا OpenAI می‌توان این مشکل را برطرف کرد که ارائه دهنده‌ی توضیحی استاندارد از API شما می‌باشد. توسط آن می‌توان قابلیت‌های یک API را دریافت و یا نحوه‌ی تعامل با آن‌را از طریق HTTP، بررسی کرد. چون خروجی آن استاندارد است و مبتنی بر JSON و یا YAML می‌باشد، ابزارهایی نیز برای آن تهیه شده‌اند که برای نمونه می‌توانند بر مبنای آن، یک UI را طراحی و ارائه کنند. البته این ابزارهای ثالث صرفا محدود به تولید UI مستندات مبتنی بر OpenAPI نیستند، بلکه امکان تولید کد و یا آزمون‌های واحد نیز توسط آن‌ها وجود دارد.
به OpenAPI Specification عبارت Swagger Specification نیز گفته می‌شود؛ اما OpenAPI عبارتی است که باید ترجیح داده شود.


OpenAPI و Swagger

تا اینجا دریافتیم که استاندارد OpenAPI و یا Swagger، صرفا دو واژه برای انجام کاری مشابه هستند. اما در عمل Swagger تشکیل شده‌است از تعدادی ابزار سورس باز که برفراز استاندارد OpenAPI کار کرده و قابلیت‌هایی را ارائه می‌دهند؛ مانند Swagger Editor (برای تولید استاندارد)، Swagger UI (برای تولید UI مستندات)، Swagger CodeGen (برای تولید کدهای خودکار) و غیره. برای نمونه swagger-ui را می‌توانید در مخزن کد GitHub آن ملاحظه کنید.
البته این ابزارها به صورت عمومی تهیه شده‌اند. به همین جهت محصور کننده‌هایی نیز برای آن‌ها جهت یکپارچگی با ASP.NET Core، طراحی شده‌اند؛ مانند میان‌افزار Swashbuckle.AspNetCore. کار آن تولید OpenAPI Specification بر اساس ASP.NET Core 2x API شما می‌باشد که جزئیات انجام اینکار را به مرور بررسی خواهیم کرد. این کامپوننت به همراه یک swagger-ui جایگذاری شده (embedded) نیز می‌باشد که کار تهیه‌ی یک UI خودکار را بر اساس این استاندارد میسر می‌کند.
البته محصورکننده‌های متعددی برای ابزارهای Swagger، برای پروژه‌های ASP.NET Core وجود دارند که یکی دیگر از آن‌ها NSwag است. هرچند Swashbuckle.AspNetCore پرکاربردترین مورد تا به امروز بوده‌است.


ساختار نمونه برنامه‌ای که در این سری تکمیل خواهد شد


در اینجا ساختار برنامه‌ی ASP.NET Core 2.2x نمونه‌ی این سری را ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، ارائه‌ی دو کنترلر Web API برای کتاب‌ها و نویسنده‌های آن‌ها می‌باشد:


برای نمونه اگر برنامه را اجرا کنید، در مسیر https://localhost:5001/api/authors، لیست تمام نویسندگانی که به صورت اطلاعات آغازین برنامه، توسط OpenAPISwaggerDoc.DataLayer ثبت شده‌اند، قابل مشاهده‌است:


و یا کتاب‌های نویسنده‌ای خاص را در آدرسی مانند https://localhost:5001/api/authors/2902b665-1190-4c70-9915-b9c2d7680450/books می‌توان مشاهده کرد:



کدهای کامل آغازین این نمونه برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-01.zip و شامل این اجزا است:
- OpenAPISwaggerDoc.Entities: به همراه موجودیت‌های نویسنده و کتاب است.
- OpenAPISwaggerDoc.DataLayer: شامل DbContext برنامه است؛ به همراه تعدادی رکورد پیش‌فرض جهت آغاز بانک اطلاعاتی و چون DbContext را در یک پروژه‌ی مجزا قرار داده‌ایم، نیاز به IDesignTimeDbContextFactory نیز دارد که این مورد هم در این پروژه لحاظ شده‌است.
- OpenAPISwaggerDoc.Models: شامل DTOهای برنامه است. برای نگاشت این DTOها به موجودیت‌ها و برعکس، از AutoMapper استفاده شده‌است که کار این نگاشت‌ها و تعریف پروفایل متناظر با آن‌ها، در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Profiles صورت می‌گیرد.
- OpenAPISwaggerDoc.Services: کار استفاده‌ی از لایه‌ی OpenAPISwaggerDoc.DataLayer را جهت دسترسی به بانک اطلاعاتی و کار با موجودیت‌های کتاب‌ها و نویسندگان، انجام می‌دهد. از این سرویس‌ها در دو کنترلر Web API برنامه، برای دریافت اطلاعات نویسندگان و کتاب‌های آن‌ها از بانک اطلاعاتی، استفاده می‌شود.
- OpenAPISwaggerDoc.Web: پروژه‌ی اصلی است که دو کنترلر Web API را هاست می‌کند و تنظیمات اولیه‌ی این سرویس‌ها را در کلاس Startup انجام داده و همچنین کار اعمال خودکار Migrations را نیز در کلاس Program (بالاترین سطح برنامه) تکمیل می‌کند. رشته‌ی اتصالی این برنامه، در فایل appsettings.json تعریف شده‌است و به یک بانک اطلاعاتی LocalDB اشاره می‌کند که پس از اجرای برنامه به صورت خودکار ساخته شده و مقدار دهی می‌شود.


در قسمت بعد، کار مستند سازی این API را شروع می‌کنیم.
مسیرراه‌ها
Entity framework code-first
شروع به کار با EF Code first

برای تکمیل بحث نیاز است تغییرات انجام شده از نگارش 4 به 6 را نیز مد نظر داشته باشید:


آشنایی با مباحث Migrations



آشنایی با تنظیمات نگاشت‌ها به دو روش استفاده از ویژگی‌ها و Fluent API



اعتبارسنجی و بررسی استثناءها



ردیابی تغییرات



استفاده از SQL خام و بانک‌های اطلاعاتی متفاوت

      نکات مهم کوئری نویسی در EF



      استفاده از EF در WPF


      لایه بندی پروژه‌های EF Code first



      پروژ‌ه‌های انجام شده با EF Code first

       
      مطالب
      شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
      در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود»، نحوه‌ی مهندسی معکوس ساختار جداول و ارتباطات یک بانک اطلاعاتی از پیش موجود را به روش Code First بررسی کردیم. با توجه به رسمی بودن این ابزار، می‌توان از آن برای یافتن معادل‌های سمت بانک اطلاعاتی، در EF Core نیز استفاده کرد. برای مثال بررسی کرد، درک EF Core از بانک اطلاعاتی طراحی شده چیست و هر چند در آن مطلب عنوان شد که می‌توان با پارامتر data-annotations-- ، خروجی نهایی را بر اساس روش data-annotations، بجای Fluent API به دست آورد، اما در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» مشاهده کردیم که بسیاری از تنظیمات پیشرفته‌ی EF Core، اساسا معادل data-annotation ایی ندارند. بنابراین بهتر است این پارامتر را فعال سازی نکنید.


      تنظیمات روابط یک به چند در EF Core

      همان اسکریپت ابتدای مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود» را درنظر بگیرید. رابطه‌ی تعریف شده‌ی در آن از نوع one-to-many است: یک بلاگ که می‌تواند چندین مطلب را داشته باشد.


      اگر EF Core را وادار به تولید نگاشت‌های Code First معادل آن کنیم، به این خروجی‌ها خواهیم رسید:
      الف) با استفاده از روش Fluent API
      دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
       dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose
      با خروجی:
      using System;
      using System.Collections.Generic;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class Blog
          {
              public Blog()
              {
                  Post = new HashSet<Post>();
              }
      
              public int BlogId { get; set; }
              public string Url { get; set; }
      
              public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
          }
      }

      using System;
      using System.Collections.Generic;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class Post
          {
              public int PostId { get; set; }
              public string Content { get; set; }
              public string Title { get; set; }
      
              public virtual Blog Blog { get; set; }
              public int BlogId { get; set; }
          }
      }

      using System;
      using Microsoft.EntityFrameworkCore;
      using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class MyDBDataContext : DbContext
          {
              protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
              {
                  optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
              }
      
              protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
              {
                  modelBuilder.Entity<Blog>(entity =>
                  {
                      entity.Property(e => e.Url).IsRequired();
                  });
      
                  modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
                  {
                      entity.HasOne(d => d.Blog)
                          .WithMany(p => p.Post)
                          .HasForeignKey(d => d.BlogId);
                  });
              }
      
              public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
              public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
          }
      }

      نحوه‌ی تشخیص خودکار روابط

      EF Core به صورت پیش فرض، روابط را بر اساس ارجاعات بین کلاس‌ها تشخیص می‌دهد. در اینجا به خاصیت Blog نام navigation property را می‌دهند:
       public virtual Blog Blog { get; set; }
      و به خاصیت Post نیز Collection navigation property می‌گویند:
       public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
      در اینجا اگر تنها دو navigation property، در کلاس‌های به هم مرتبط شده، یافت شوند، به صورت خودکار به عنوان دو سر رابطه تنظیم می‌شوند. اگر بیشتر از یک navigation property در کلاسی وجود داشت، هیچ رابطه‌ای به صورت خودکار تشکیل نشده و باید ابتدا و انتهای روابط را به صورت دستی مشخص نمود.


      نحوه‌ی تشخیص خودکار کلیدهای خارجی
      اگر در یک طرف رابطه‌ی تشخیص داده شده، خاصیتی با یکی از سه نام زیر وجود داشت:
      <primary key property name>
      <navigation property name><primary key property name>
      <principal entity name><primary key property name>
      آنگاه این خاصیت به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی تنظیم می‌شود. در رابطه‌ی فوق Blog از نوع principal است (پدر رابطه) و Post از نوع dependent (فرزند رابطه).
      برای مثال در رابطه‌ی فوق، نام خاصیت BlogId دقیقا بر اساس همان الگوی <primary key property name> طرف دیگر رابطه‌است:
        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
      بنابراین به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی درنظر گرفته می‌شود.

      تا اینجا اگر مطلب را دنبال کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که دو کلاس فوق، اساسا نیازی به هیچ نوع تنظیم Fluent و یا Data annotations ایی برای برقراری ارتباط یک به چند ندارند. چون روابط بین آن‌ها بر اساس خواص راهبری (navigation property) و همچنین الگوی <primary key property name>، به صورت خودکار قابل تشخیص و تنظیم است. به علاوه ... در هر طرف رابطه، فقط یک navigation property وجود دارد و نیازی به تنظیم دستی سر دیگر رابطه نیست.


      استفاده از Fluent API برای تنظیم رابطه‌ی One-to-Many

      در تنظیمات فوق، در متد OnModelCreating، ذکر صریح این روابط را صرفا جهت از بین بردن هرگونه ابهامی مشاهده می‌کنید:
      modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
      {
          entity.HasOne(d => d.Blog)
                   .WithMany(p => p.Post)
                   .HasForeignKey(d => d.BlogId);
      });
      از هر طرفی که شروع می‌کنید، متدهای HasOne و یا HasMany، مشخص کننده‌ی navigation property هستند که در سمت موجودیت معرفی شده قرار دارند. در اینجا چون کار با موجودیت Post شروع شده‌است، متد HasOne به خاصیت راهبری در همان سمت و به خاصیت Blog آن اشاره می‌کند.
      مرحله‌ی بعد، مشخص کردن سر دیگر رابطه (inverse navigation) است. این‌کار توسط یکی از متدهای WithOne و یا WithMany انجام می‌شود.
      متدهایی که اسامی فرد دارند مانند HasOne/WithOne به یک navigation property ساده اشاره می‌کنند.
      متدهایی که اسامی جمع دارند مانند HasMany/WithMany به collection navigation properties اشاره خواهند کرد.
      متد HasForeignKey نیز برای ذکر صریح کلید خارجی بکار رفته‌است.


      ب) با استفاده از روش data-annotations
      دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
       dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose -a
      با خروجی:
      using System;
      using System.Collections.Generic;
      using System.ComponentModel.DataAnnotations;
      using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class Blog
          {
              public Blog()
              {
                  Post = new HashSet<Post>();
              }
      
              public int BlogId { get; set; }
      
              [Required]
              public string Url { get; set; }
      
              [InverseProperty("Blog")]
              public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
          }
      }

      using System;
      using System.Collections.Generic;
      using System.ComponentModel.DataAnnotations;
      using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class Post
          {
              public int PostId { get; set; }
              public string Content { get; set; }
              public string Title { get; set; }
      
              [ForeignKey("BlogId")]
              [InverseProperty("Post")]
              public virtual Blog Blog { get; set; }
              public int BlogId { get; set; }
          }
      }

      using System;
      using Microsoft.EntityFrameworkCore;
      using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;
      
      namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
      {
          public partial class MyDBDataContext : DbContext
          {
              protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
              {
                  optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
              }
      
              protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
              {
              }
      
              public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
              public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
          }
      }
      همانطور که در توضیحات روش Fluent API عنوان شد، این مدل خاص، چون دقیقا بر اساس پیش فرض‌های EF Core طراحی شده‌است، نیازی به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. اما اگر کلید خارجی، مطابق سه الگویی که عنوان شد، قابل تشخیص نباشد، باید آن‌را در روش data annotations توسط ویژگی ForeignKey، به نحو صریحی مشخص کرد:
        [ForeignKey("BlogId")]
        [InverseProperty("Post")]
        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
      همچنین اگر بیش از یک خاصیت راهبری (navigation property) وجود داشت، ذکر InverseProperty نیز ضروری است تا مشخص شود سر دیگر این رابطه دقیقا کدام است.
      در این حالت (داشتن بیش از یک خاصیت راهبری)، باید ویژگی InverseProperty را نیز به سر دوم رابطه، اعمال کرد.
         [InverseProperty("Blog")]
        public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }

      مطالب تکمیلی

      علت virtual بودن خواص راهبری تولید شده

      اگر دقت کنید، EF Core کدی را که تولید کرده‌است، به همراه خاصیت‌هایی virtual است:
      public virtual Blog Blog { get; set; }
      در اینجا تمام خاصیت‌های راهبری virtual تعریف شده‌اند. علت آن، به پیاده سازی مباحث AOP بر می‌گردد. زمانیکه خاصیتی به صورت virtual تعریف می‌شود، EF core می‌تواند آن‌را توسط یک شیء پروکسی شفاف احاطه کند. این پروکسی‌ها دو هدف را دنبال می‌کند:
      الف) پیاده سازی lazy loading (بارگذاری خودکار اعضای مرتبط (همان خواص راهبری) با اولین دسترسی به آن‌ها)
      ب) پیاده سازی change tracking

      مبحث lazy loading فعلا در EF Core 1.0 پشتیبانی نمی‌شود. اما change tracking آن فعال است.
      بنابراین اگر مشاهده کردید خواص راهبری به صورت virtual تعریف شده‌اند، علت آن فعال سازی lazy loading است و اگر سایر خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند، هدف اصلی آن بهبود عملکرد سیستم change tracking است.
      همچنین اگر دقت کرده باشید، نوع مجموعه‌ها نیز ICollection ذکر شده‌است. این مورد نیز یکی دیگر از پیش فرض‌های توکار EF Core است؛ در جهت تشکیل پروکسی‌ها بر روی خواص راهبری مجموعه‌ای (علاوه بر virtual تعریف کردن آن‌ها). عنوان شده‌است که اگر برای مثال از List استفاده کنید (پیاده سازی اینترفیس) یا هر اینترفیس دیگری که از ICollection  مشتق شده‌است، این پروکسی‌ها تشکیل نخواهند شد.


      واکشی اعضای به هم مرتبط

      همانطور که عنوان شد، نگارش اول EF Core برخلاف EF 6.x از Lazy loading پشتیبانی نمی‌کند. البته این مساله در کل مورد مثبتی است؛ خصوصا در برنامه‌های وب! چون استفاده‌ی نادرست از Lazy loading که به select n+1 نیز مشهور است، سبب رفت و برگشت‌های بی‌شماری به بانک اطلاعاتی می‌شود و عموم برنامه نویس‌های وب باید مدام توسط برنامه‌های Profiler بررسی کنند که آیا این مساله رخ داده‌است یا خیر. فعلا EF Core از این مشکل در امان است!
      اما ... اگر به روش کار EF 6.x عادت کرده باشید، قطعه کد ذیل:
       var firstPost = context.Post.First();
      Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);
      چنین خطایی را صادر می‌کند:
       System.NullReferenceException
      Object reference not set to an instance of an object.
      علت اینجا است که چون Lazy loading غیرفعال است (هنوز در EF Core 1.0 پیاده سازی نشده‌است)، اولین دسترسی به شیء Blog، سبب وهله سازی خودکار آن نشده و این شیء نال است. به همین جهت استثنای فوق را مشاهده می‌کنیم.
      برای رفع این مشکل باید توسط متد Include، سبب لغو عملیات Lazy loading و واکشی صریح Blog مرتبط شویم که اصطلاحا به آن eager loading می‌گویند:
       var firstPost = context.Post.Include(x => x.Blog).First();
      Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);

      نکته‌ای در مورد سطوح بارگذاری اعضای به هم مرتبط در EF Core

      متد Include ایی را که تا اینجا مشاهده کردید، با EF 6.x تفاوتی ندارد. برای مثال اگر شیء Blog حاوی خواص راهبری Posts و همچنین Owner باشد، برای بارگذاری این اعضای مرتبط، می‌توان همانند قبل، متدهای Include را پشت سر هم ذکر کرد:
      var blogs = context.Blogs
                                    .Include(blog => blog.Posts)
                                    .Include(blog => blog.Owner)
                                    .ToList();
      اما فرض کنید خاصیت Post، دارای یک خاصیت راهبری دیگری به نام Author نیز باشد و می‌خواهیم این خاصیت هم بارگذاری شود:
      var blogs = context.Blogs
                                    .Include(blog => blog.Posts)
                                            .ThenInclude(post => post.Author)
                                    .ToList();
      روش انجام چنین کاری در EF Core، توسط متد الحاقی جدید ThenInclude است. ابتدا لیست Blogها عنوان شده‌است. سپس در این لیست علاقمند به واکشی تمام مطالب این بلاگ‌ها هم بوده‌ایم. به علاوه در این مطالب، نیاز است خاصیت Author آن‌ها نیز از پیش مقدار دهی شده و قابل دسترسی باشد. به همین جهت برای دسترسی به چندین سطح مختلف از متد ThenInclude کمک گرفته شده‌است.
      همچنین در اینجا امکان ذکر زنجیروار متدهای ThenInclude هم هست:
      var blogs = context.Blogs
                                    .Include(blog => blog.Posts)
                                       .ThenInclude(post => post.Author)
                                              .ThenInclude(author => author.Photo)
                                    .ToList();
      در این مثال یک سطح دیگر جلو رفته و شیء Photo مربوط به شیء Author را هم واکشی کرده‌ایم.
      به علاوه امکان ذکر چندین ریشه و چندین زیر ریشه هم وجود دارند:
      var blogs = context.Blogs
                                    .Include(blog => blog.Posts)
                                        .ThenInclude(post => post.Author)
                                            .ThenInclude(author => author.Photo)
                                    .Include(blog => blog.Owner)
                                          .ThenInclude(owner => owner.Photo)
                                    .ToList();

      یک نکته: متد Include تنها زمانی درنظر گرفته خواهد شد که نوع خروجی نهایی کوئری، دقیقا از نوع موجودیتی باشد که با آن شروع به کار کرده‌ایم. برای مثال اگر در این بین یک Select اضافه شود و فقط تنها تعدادی از خواص Blog واکشی شوند، از تمام Includeهای ذکر شده صرفنظر می‌شود؛ مانند کوئری ذیل:
      var blogs = context.Blogs
                                    .Include(blog => blog.Posts)
                                    .Select(blog => new
                                     {
                                        Id = blog.BlogId,
                                        Url = blog.Url
                                     })
                                     .ToList();


      تنظیمات حذف آبشاری در رابطه‌ی one-to-many

      زمانیکه در رابطه‌ی one-to-many قسمت principal (والد رابطه) و یا همان Blog در مثال جاری حذف می‌شود، سه اتفاق برای فرزندان آن میسر خواهند بود:
      الف) Cascade : در این حالت ردیف‌های فرزندان وابسته نیز حذف خواهند شد.
      باید دقت داشت که حالت Cascade فقط برای موجودیت‌هایی اعمال می‌شود که توسط Context بارگذاری شده و در آن وجود دارند. اگر می‌خواهید سایر موجودیت‌های مرتبط نیز با این روش حذف شوند، باید در سمت دیتابیس نیز تنظیماتی مانند ON DELETE CASCADE زیر نیز وجود داشته باشند:
       CONSTRAINT [FK_Post_Blog_BlogId] FOREIGN KEY ([BlogId]) REFERENCES [Blog] ([BlogId]) ON DELETE CASCADE
      و اگر با EF Core بانک اطلاعاتی خود را ایجاد می‌کنید (مباحث مهاجرت‌ها)، این تنظیم به صورت خودکار اعمال خواهد شد؛ اگر DeleteBehavior را به نحو ذیل مشخص کرده باشید:
      modelBuilder.Entity<Post>()
                          .HasOne(p => p.Blog)
                          .WithMany(b => b.Posts)
                          .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);
      ب) SetNull: در این حالت فرزندان وابسته حذف نمی‌شوند و تنها کلید خارجی آن‌ها به نال تنظیم می‌شود.
      ج) Restrict: هیچ تغییری بر روی فرزندان رابطه رخ نمی‌دهد.

      یک نکته: به صورت پیش فرض اگر رابطه‌ی one-to-many، به Required تنظیم شود، حالت حذف آن cascade خواهد بود. در غیراینصورت برای حالت‌های Optional، حالت SetNull تنظیم می‌گردد:
      modelBuilder.Entity<Post>()
                          .HasOne(p => p.Blog)
                          .WithMany(b => b.Posts)
                          .IsRequired();
      در اینجا ذکر صریح متد IsRequired به این معنا است که مقدار دهی کلید خارجی سر دیگر رابطه، اجباری است.
      به علاوه باید دقت داشت، همان مباحث «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core» در قسمت قبل، در اینجا هم صادق است. برای مثال چون BlogId (کلید خارجی در کلاس Post) از نوع int است و نال پذیر نیست، بنابراین از دیدگاه EF Core یک فیلد اجباری درنظر گرفته می‌شود. به همین جهت است که در کدهای تولید شده‌ی توسط EF Core در ابتدای بحث، ذکر متد IsRequired و یا OnDelete را مشاهده نمی‌کنید.
      بنابراین اگر می‌خواهید حالت SetNull را فعال کنید، باید این کلید خارجی را نیز نال پذیر و به صورت int? BlogId ذکر کنید تا optional درنظر گرفته شود.
      نظرات مطالب
      امکان استفاده‌ی مستقیم از کتابخانه‌های Full .NET Framework در NET Core 2.0.
      target framework کتابخانه inferno ورژن 4.5.2 هست که دات نت استاندارد 1.6 رو پیاده سازی کرده
      پروژه ما هم که target framework اش netcore2 هست که پیاده کننده استاندارد 2 هست
      و اینم میدونیم که استاندارد 1.6 زیر مجموعه ای از استاندارد 2 هست
      خوب به نظر باید پیغام خطایی که میداد این باشه که کتابخانه بر اساس فریم ورک 4.5.2 هست و ممکن هست استفاده کننده از api هایی باشه که در استاندار 2 یا net core 2 پیاده سازی نشده
      حتی اگر target framework کتابخانه inferno ورژن 4.6.1 هم بود باز تضمینی برای اجرا روی net framework 2 نبود
      چرا تو پیغام خطا اشاره به full framework 4.6.1 داره؟
      مطالب
      روش نصب اندروید 10 بر روی گوشی‌های قدیمی سامسونگ
      چند سال قبل یک گوشی Samsung galaxy J7 را که به صورت پیش‌فرض به همراه اندروید 6 است، تهیه کردم. الان حدود دو هفته‌ای است که اندروید 10 را از طریق LineageOS بر روی این گوشی نصب کرده‌ام که در ادامه روش نصب آن‌را برای علاقمندان توضیح خواهم داد.


      LineageOS چیست؟

      یکی از مهم‌ترین مزایای استفاده از گوشی‌های اندرویدی نسبت به iOS ای، آزادی نصب نرم افزار و خصوصا سیستم عامل‌های مختلف بر روی آن‌ها است. در حال حاضر، محبوب‌ترین و پر استفاده‌ترین نگارش آزاد اندروید که مستقل از گوگل عمل می‌کند، LineageOS نام‌دارد (لی‌نی‌ایج OS) که پیشتر با نام‌های CyanogenMod و قبل از آن، Cyanogen (سیانوژن) ارائه می‌شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن، امکان نصب آخرین نگارش اندروید بر روی گوشی‌هایی است که دیگر پشتیبانی رسمی نمی‌شوند و خط تولید آن‌ها خاتمه یافته‌است.
      به LineageOS یک Custom ROM هم گفته می‌شود. ROM مخفف read-only memory است و دقیقا جائی‌است که هسته‌ی Android در آن مشغول به کار است. بنابراین منظور از Custom ROM، همان نگارش سفارشی از Android است. به عملیات نصب LineageOS در اصطلاح Flashing هم گفته می‌شود که به معنای بازنویسی قسمتی از یک نرم‌افزار، با نرم‌افزار دیگری است.


      پیشنیازهای ضروری نصب LineageOS

      - داشتن یک گوشی یا تبلت سازگار با آن (متاسفانه سایت lineageos.org با IP ایرانی باز نمی‌شود)
      - دسترسی به یک کابل USB مخصوص گوشی
      - داشتن یک کامپیوتر دسکتاپ و یا لپ‌تاپ
      - دسترسی به اینترنت
      - زمان! ... (انجام این عملیات برای من در بار اول، حدودا یک روز طول کشید! (صرف نظر از تحقیقات یک هفته‌ای روش انجام آن) البته نه به علت طولانی بودن زمان نصب آن، بلکه به علت وجود نکات ریزی که در هیچ مستنداتی، به صورت مدون پیدا نخواهید کرد و عدم آشنایی با آن‌ها ممکن است سبب بروز حمله‌ی قلبی، به علت در دست داشتن سخت افزاری شود که هم اکنون کل آن‌را فرمت کرده‌اید و ... راهنماهای ارائه شده‌ی در اینترنت هم بر روی آن کار نمی‌کنند! به یک چنین سخت افزاری، brick یا «پاره آجر» هم گفته می‌شود!)


      دریافت Custom ROM سازگار با گوشی یا تبلت

      مرحله‌ی اول نصب LineageOS، دریافت Custom ROM آن است. برای این منظور به آدرس download.lineageos.org مراجعه کرده و ابتدا از منوی سمت چپ صفحه، گوشی خود را پیدا کنید و سپس با انتخاب آن، امکان دریافت ROM مخصوص آن‌را خواهید یافت.

      نکته‌ی مهم! متاسفانه در اولین دریافت من از این سایت، به علت ناقص بودن دانلود، فایل دریافتی به همراه CRC Error بود و در زمان نصب فایل zip آن، خطای کلی e1001 ظاهر شد و نه هیچ چیز دیگری. این لحظه واقعا لحظه‌ای است که ممکن است عرق سرد بر روی پیشانی شما ظاهر شود! به صورت اتفاقی با بررسی فایل zip آن بر روی کامپیوتر متوجه شدم که فایل، ناقص دریافت شده. به همین جهت پیش از شروع به نصب، فایل zip را در یک برنامه‌ی باز کننده‌ی آن‌ها مانند winrar و یا 7-zip باز کرده و بر روی دکمه‌ی test آن‌ها کلیک کنید. اگر خطایی را گزارش ندادند، شروع به ادامه‌ی مراحل نصب کنید.


      دریافت فایل Recovery سفارشی

      در اینجا نیاز است با دو واژه‌ی جدید bootloader و recovery آشنا شد. زمانیکه گوشی خودتان را روشن می‌کنید، اولین نرم افزاری که حتی پیش از سیستم عامل اجرا می‌شود، bootloader نام دارد که کار آن آغاز سایر پروسه‌ها است. بعد از بارگذاری بوت‌لودر، برنامه‌ی دیگری به نام recovery، کار بارگذاری سیستم عامل را انجام می‌دهد. بوت‌لودر و recovery پیش‌فرض اندروید، اجازه‌ی نصب یک custom ROM را نمی‌دهند. به همین جهت نیاز است این برنامه‌ی recovery را با یک نمونه‌ی سفارشی بازنویسی کرد که این نمونه‌ی سفارشی در اینجا TWRP نام دارد و نمونه‌ی مخصوص گوشی خود را می‌توانید با جستجوی در لیست https://twrp.me/Devices دریافت کنید. ابتدا نوع گوشی و سپس مدل آن‌را یافته و سپس در صفحه‌ای که ظاهر می‌شود، بر روی download link آن کلیک کنید تا لیست فایل‌های موجود ظاهر شوند. در ابتدا آخرین نگارش موجود را دریافت کنید.

      یک تجربه! متاسفانه آخرین نگارش TWRP دریافت شده، بر روی گوشی من کار نکرد و پس از نصب آن، مدام وارد همان سیستم عامل قبلی، با ارائه‌ی پیام «Recovery is NOT SEANDROID Enforcing» می‌شد و هیچ تاثیری را نداشت. در این حالت نصب نگارش قدیمی‌تر 3.3.1، کار کرد. بنابراین بهتر است چندین نگارش آن‌را دریافت کنید؛ تا در صورت لزوم بتوانید یکی یکی، آن‌ها را آزمایش کنید.


      دریافت Google Apps

      LineageOS به همراه برنامه‌های گوگل، مانند play store و امثال این‌ها نیست. به همین جهت نیاز است آن‌ها را از آدرس https://opengapps.org دریافت کنید. در اینجا دقت داشته باشید که چه چیزی را انتخاب می‌کنید! برای نمونه برای گوشی من گزینه‌های ARM، نگارش 10 و pico انتخاب شدند و سپس کلیک بر روی دکمه‌ی دانلود. گزینه‌ی pico، یکی از کم حجم‌ترین نگارش‌ها است و همینقدر برای شروع به کار، کافی است. نگارش را 10 انتخاب می‌کنیم چون می‌خواهیم اندروید 10 را نصب کنیم و انتخاب معماری CPU گوشی هم مهم است. با استفاده از برنامه‌ای مانند device info، به برگه‌ی CPU آن مراجعه کرده و CPU Type گوشی خود را دقیق بررسی کنید. اگر مانند گوشی من، 32bit بود، باید ARM را انتخاب کنید و اگر 64bit بود، گزینه‌ی ARM64 را انتخاب کنید و اگر یک گوشی قدیمی را مانند ASUS دارید، ممکن است CPU آن از نوع intel و x86 باشد.



      دریافت برنامه‌ی فعالسازی دسترسی root

      اگر می‌خواهید دسترسی root هم داشته باشید (این گزینه اختیاری است و من آن‌را نصب نکردم)، در نگارش‌های قبلی LineageOS از برنامه‌ای به نام SU برای انجام اینکار استفاده می‌شد. این برنامه دیگر نگهداری نمی‌شود و نباید آن‌را به همراه آخرین نگارش LineageOS نصب کرد (خیلی مهم!)؛ وگرنه گوشی شما را حتما به هم خواهد ریخت. برنامه‌ی جایگزین آن Magisk نام دارد که باز هم من آن‌را توصیه نمی‌کنم! چون اگر به انجمن‌های LineageOS مراجعه کنید، مشاهده شده‌است که پس از نصب به روز رسانی‌های جدید هفتگی LineageOS، ممکن است به علت عدم سازگاری با Magisk، سیستم عامل گوشی شما بالا نیاید و در یک حلقه‌ی بی‌پایان قرار بگیرید. به همین جهت بهتر است از این گزینه صرفنظر کنید.



      آماده سازی گوشی برای اتصال USB و اجرای فرامین بر روی آن

      مرحله‌ی بعد، نصب برنامه‌ی recovery سفارشی است. برای اینکار نیاز است گوشی خود را توسط سیم USB، به یک کامپیوتر متصل کرده و سپس توسط برنامه‌ای خاص که در ادامه معرفی می‌شود، برنامه‌ی TWRP را بر روی آن نصب کرد. به همین جهت به قسمت «تنظیمات» گوشی اندرویدی خود رفته و گزینه‌ی «درباره‌ی دستگاه (About)» را پیدا کنید. سپس بر روی شماره‌ی build آن «Build Number»، هفت بار ضربه بزنید. اینکار سبب می‌شود تا یک منوی مخفی به نام «Developer Mode» یا «گزینه‌های توسعه دهندگان/برنامه نویسان»، به لیست منوهای تنظیمات سیستم عامل فعلی اضافه شود. پس از فعال شدن «Developer Mode»، به این گزینه وارد شده و دو گزینه‌ی زیر را در آن فعال کنید:
      - USB debugging
      - OEM unlocking

      اکنون اگر گوشی خود را از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل کنید، یک دیالوگ باکس پرسشی، در اندروید جاری ظاهر می‌شود که درخواست دسترسی به ADB را از شما سؤال می‌پرسد. گزینه‌ی «Always Allow From This Computer» را انتخاب کرده و با کلیک بر روی OK، این دسترسی را فعال کنید.



      دریافت برنامه‌های انتقال اطلاعات به گوشی اندرویدی

      پس از دریافت فایل‌های مورد نیاز (TWRP.img, firmware.zip و gapps.zip)، اکنون نوبت به نصب TWRP.img است تا برنامه‌ی recovery پیش‌فرض گوشی را با یک نمونه‌ی سفارشی که امکان نصب custom ROM را میسر می‌کند، بازنویسی کنیم. بر روی گوشی‌های سامسونگ، برنامه‌ی ODIN یک چنین قابلیتی را به همراه دارد.


      البته اگر کمی جستجو کنید، به دستورات زیر هم خواهید رسید که توسط برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot قابل اجرا هستند:
      adb devices
      adb reboot bootloader
      fastboot devices
      fastboot flash recovery TWRP.img
      fastboot reboot-bootloader
      من تمام این دستورات را آزمایش کردم و بر روی گوشی سامسونگ کار نکردند! اما ODIN کار کرد.
      البته برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، برنامه‌ی بسیار مفیدی است و در ادامه کاربردهایی از آن‌را مطالعه خواهید کرد.


      بررسی امنیتی مهم! آیا فایل ROM دریافت شده، بر روی گوشی من نصب می‌شود؟!

      در ادامه پیش از نصب، یکبار گوشی را فرمت می‌کنیم. در این حال اگر در حین نصب، پیام سازگار نبودن فایل ROM را دریافت کنیم، بسیار دیر است! به همین جهت پس از نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، به پوشه‌ی آن وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید (با این فرض که گوشی شما از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل است و همچنین دسترسی دیباگی را هم که در گوشی عنوان شد، داده‌اید):
      adb devices
      adb shell getprop ro.product.device
      adb shell getprop ro.build.product
      دستور اول، adb server را اجرا کرده و سیستم شما را به گوشی متصل می‌کند. همچنین یک id را هم نمایش می‌دهد که نشان از موفقیت آمیز بودن اتصال دارد. دو دستور بعدی، شماره دستگاه و مدل آن‌را بازگشت می‌دهند. این خروجی‌ها را به دقت بخاطر بسپرید.
      سپس فایل custom ROM دریافت شده را باز کرده و به پوشه‌ی «META-INF\com\google\android» آن وارد شوید. در اینجا فایل متنی updater-script را باز کنید. برای مثال در مورد گوشی من، چنین سطری در ابتدای آن درج شده:
      assert(getprop("ro.product.device") == "j7elte" || getprop("ro.build.product") == "j7elte"
      || abort("E3004: This package is for device: j7elte; this device is " + getprop("ro.product.device") + "."););
      این سطر، دقیقا بررسی می‌کند که اگر خاصیت‌های ro.build.product یا ro.product.device مساوی j7elte نبودند، کل عملیات نصب، abort شود.
      بنابراین حتما پیش از مطالعه و اجرای ادامه‌ی بحث، مقادیر این ویژگی‌ها را با سطر اول فایل updater-script انطباق دهید تا اگر یکی نبودند، به اشتباه گوشی خود را فرمت نکنید!
      البته در جائی دیدم که عده‌ای برای «خوراندن» rom سفارشی دریافت شده، این سطر بررسی را از فایل یاد شده، پاک کرده و سپس فایل zip جدیدی را تولید و نصب کرده‌اند. بهتر است اینکار را نکنید و با جستجوی دقیق مطمئن شوید که یک چنین تغییری، برای سیستم شما مشکلی را ایجاد نمی‌کند!


      بازنویسی برنامه‌ی recovery گوشی توسط ODIN

      پس از دریافت برنامه‌ی odin، نیاز است گوشی خود را خاموش کنید. فرض بر این است که پیشتر حداقل از contacts خود پشتیبان تهیه کرده‌اید. چون از این قسمت به بعد، به مراحل بدون بازگشتی قدم خواهیم گذاشت و قرار است گوشی را کاملا فرمت کنیم!
      پس از خاموش کردن گوشی، اکنون نیاز است گوشی را در حالت download بالا بیاوریم. برای اینکار سه دکمه‌ی Volume Down + Home + Power با هم بفشارید. بنابراین ابتدا دکمه‌ی «کاهش صدا» را نگه دارید و رها نکنید، سپس دکمه‌ی home را نگه دارید و رها نکنید و در آخر دکمه‌ی power را نگه دارید تا گوشی به حالت ویژه‌ی download وارد شود.
      البته در ابتدا یک صفحه‌ی اخطار را نمایش می‌دهد که در آن درج شده برای ادامه نیاز است دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید.


      پس از ظاهر شدن تصویر فوق، اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید تا وارد حالت دانلود شوید. در اینجا «حالت دانلود» یعنی گوشی قابلیت دریافت فایلی را پیدا کرده‌است.


      پس از بالا آوردن گوشی در حالت دانلود، برنامه‌ی odin را باز کنید:


      - در اینجا در قسمت AP، فایل tar مربوط به TWRP را انتخاب کنید.
      - سپس در برگه‌ی options، تیک گزینه‌ی Auto reboot را بردارید (بسیار مهم!). اگر این تیک را برندارید، پس از کار نوشتن برنامه‌ی recovery سفارشی، گوشی شما reboot شده و ... وارد برنامه‌ی recovery ... نمی‌شود! چون سیستم امنیتی توکار اندروید، آن‌را با نمونه‌ی اصلی جایگزین می‌کند!
      - اکنون بر روی دکمه‌ی start کلیک کنید تا کار بازنویسی شروع شود.

      پس از پایان بازنویسی برنامه‌ی recovery، باید وارد این برنامه‌ی جدید بشویم که روش ورود به آن به صورت زیر است:
      پس از پایان بازنویسی، در بعضی از گوشی‌ها در همین حالت که گوشی، حالت download را نمایش می‌دهد، اگر ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» را بفشارید (اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» است و نه کاهش صدا)، وارد این برنامه‌ی recovery جدید می‌شوید. اما در مورد گوشی من چنین چیزی رخ نداد. در این حالت تنها روشی که پاسخ داد، «خارج کردن باطری گوشی» بود (در همین حالتی که صفحه‌ی آبی رنگ download نمایش داده می‌شود، باطری را خارج کنید)؛ چون حتی در حالت خاموش کردن معمولی هم برنامه‌ی recovery سفارشی را پاک و نمونه‌ی اصلی را جایگزین می‌کرد!
      سپس سیستم را به صورت معمولی روشن نکنید. اینبار نیاز است وارد منوی recovery شویم. بنابراین مجددا باطری را قرار داده و اینبار با فشردن ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» به منوی جدید recovery وارد خواهیم شد.


      مرحله‌ی آخر! نصب سیستم عامل جدید و برنامه‌های گوگل

      تا اینجا باید وارد منوی recovery جدید شده باشید. روش خارج کردن باطری را هم فراموش نکنید! (چون اگر سیستم به صورت معمولی ری‌استارت شود، یا حتی به صورت معمولی خاموش شود، برنامه‌ی recovery سفارشی را بی‌اثر کرده و پاک می‌کند)
      - پس از بارگذاری برنامه، پیام «Swipe to Allow Modifications» ظاهر می‌شود. برای این منظور، فلش آبی رنگ ظاهر شده را به سمت راست بکشید تا بتوانید وارد برنامه شوید.
      - اکنون این مراحل را طی کنید:

      الف) انتخاب Wipe


      در اینجا در ابتدا گزینه‌ی Format Data را انتخاب کنید.


      سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار فرمت کردن سیستم شروع شود.
      در ادامه در همین قسمت گزینه‌ی Advanced Wipe را انتخاب کرده (همیشه با انتخاب دکمه‌ی back می‌توان به منوی اصلی و گزینه‌های آن رسید) و Dalvik / ART Cache,Data, System, Cache, Internal storage را انتخاب کنید. سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار پاک کردن سیستم شروع شود. در اینجا همه چیز را منهای SD Card، پاک خواهیم کرد. بدون انجام اینکار، وارد یک حلقه‌ی بی‌نهایت خواهید شد و سیستم اصلی پس از نصب، راه اندازی نمی‌شود (آزمایش کردم!).


      ب) انتقال فایل‌های Custom ROM و GApps به گوشی

      اکنون به کامپیوتر خود و پوشه‌ی محل نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید تا فایل‌ها به گوشی منتقل شوند:
      adb devices
      adb push LINEAGE.zip /sdcard/
      adb push GAPPS.zip /sdcard/
      دو نکته:
      1- فایل‌های custom ROM و GApps دریافت شده را به درون پوشه‌ی Minimal_ADB_Fastboot کپی کنید. در اینجا منظور از LINEAGE.zip نام کاملی مانند lineage-17.1-20210114-nightly-j7elte-signed.zip است که دریافت کرده‌اید و همچنین منظور از GAPPS.zip، نام کاملی مانند open_gapps-arm-10.0-pico-20210116.zip است.
      2- برای اجرای این دستورات، نیازی به داشتن یک sdcard نیست. نامی که در اینجا ذکر شده، فقط یک نام پوشه‌ی جدید، در گوشی شما است که قرار است در ادامه فایل‌ها را از آن انتخاب کنیم.

      یک نکته‌ی تکمیلی: در حالت منوی recovery و بعد از پاک کردن همه چیز، اگر فولدرهای گوشی در windows explorer مشخص نیستند، باید آن‌ها را mount کرد تا بشود فایل‌ها را به آن‌ها کپی کرد (روش دوم کپی کردن فایل‌ها به گوشی). اگر به منوی ابتدایی TWRP دقت کنید، یک گزینه‌ی mount هم دارد که دقیقا برای همین منظور است. پوشه‌ها را که mount کردید، در windows explorer جهت کپی کردن معمولی ظاهر می‌شوند.


      ج) نصب نهایی سیستم عامل و برنامه‌های گوگل

      پیش از هر کاری به گزینه‌ی Settings در برنامه‌ی TWRP مراجعه کرده و در برگه‌ی General آن، تیک زیر را بر دارید: Prompt to install TWRP app if not installed!

      اکنون که فایل‌های custom ROM و GApps به گوشی کپی شدند، از منوی اصلی TWRP، اینبار گزینه‌ی Install را انتخاب کنید (همانطور که عنوان شد، در اینجا همیشه دکمه‌ی back، برای بازگشت به صفحه‌ی اصلی کار می‌کند).


      اگر از طریق دستورات adb فایل‌ها را به پوشه‌ی sdcard منتقل کرده باشید، به صورت خودکار اولین فایل انتخاب شده همان فایل ROM است. سپس بر روی دکمه‌ی «Add more zips» کلیک کرده و فایل zip مربوط به GApps را انتخاب کنید. در بالای صفحه «two of max 10 File queued» باید ظاهر شده باشد (مهم) که به معنای تعداد فایل‌های موجود در صف نصب است. اکنون فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار نصب شروع شود.
      پس از پایان نصب این دو برنامه، یکبار بر روی دکمه‌ی Wipe cache/dalvik کلیک کنید (به همراه به سمت راست کشیدن دکمه‌ی فلش آبی پایین صفحه) و سپس بر روی دکمه‌ی Reboot System تا ... وارد  اندروید 10 شوید!

      یک نکته: در اینجا در حین reboot سؤال می‌پرسد که آیا نیاز است TWRP را نیز به صورت جداگانه‌ای نصب کند. عنوان کنید، خیر.


      چگونه به روز رسانی‌های LineageOS را نصب کنیم؟

      LineageOS هفته‌ای یکبار، آخرین به روز رسانی‌های اندروید را توزیع می‌کند. برای نصب آن‌ها پیامی را ظاهر کرده و امکان دانلود را فراهم می‌کند. پس از دانلود، اگر بر روی دکمه‌ی install کلیک کنید، به صورت خودکار شما را وارد منوی recovery فوق می‌کند (و نه نصب خودکار). در اینجا تنها کاری را که باید انجام دهید، انتخاب گزینه‌ی install است و سپس انتخاب پوشه‌ی data/lineageos_updates که محل قرار گیری این فایل zip دریافت شده‌است. با انتخاب فایل zip، مراحل نصب آن مانند قبل است. پس از پایان نصب، یکبار بر روی دکمه‌ی پاک کردن کش dalvik کلیک کنید و سپس بر روی reboot. کش dalvik همواره به صورت خودکار توسط اندروید ساخته می‌شود و پاک کردن آن مشکلی را ایجاد نمی‌کند.
      پس از راه اندازی مجدد سیستم، به منوی Settings>about phone>lineageOS مراجعه کرده و فایل zip قدیمی را حذف کنید (در همان صفحه‌ای که پیام دریافت و نصب را نمایش می‌داد، اکنون پیام delete ظاهر شده‌است).
      اشتراک‌ها
      کش کردن حاصل عملیات در EF Core

      Entity Framework (EF) Core is the rearchitected and rewritten version of the Entity Framework object relational mapping engine for .NET Core applications. It is very light-weight, extensible, and cross platform.

      However, high transaction .NET Core applications using EF Core face performance and scalability bottlenecks in the database-tier under peak loads. This is because, although you can linearly scale the application tier by adding more application servers, you cannot add more database servers to scale it.

      But, if you use a distributed cache like NCache in your .NET Core applications, you can quickly remove these performance and scalability bottlenecks and handle extreme transaction loads. 

      کش کردن حاصل عملیات در EF Core