مطالب
OpenCVSharp #7
معرفی اینترفیس ++C کتابخانه‌ی OpenCVSharp

اینترفیس یا API زبان C کتابخانه‌ی OpenCV مربوط است به نگارش‌های 1x این کتابخانه و تمام مثال‌هایی را که تاکنون ملاحظه کردید، بر مبنای همین اینترفیس تهیه شده بودند. اما از OpenCV سری 2x، این اینترفیس صرفا جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی، نگهداری می‌شود و اینترفیس اصلی مورد استفاده، API جدید ++C آن است. به همین جهت کتابخانه‌ی OpenCVSharp نیز در فضای نام OpenCvSharp.CPlusPlus و توسط اسمبلی OpenCvSharp.CPlusPlus.dll، امکان دسترسی به این API جدید را فراهم کرده‌است که در ادامه نکات مهم آن‌را بررسی خواهیم کرد.


تبدیل مثال‌های اینترفیس C به اینترفیس ++C

مثال «تبدیل تصویر به حالت سیاه و سفید» قسمت سوم را درنظر بگیرید. این مثال به کمک اینترفیس C کتابخانه‌ی OpenCV کار می‌کند. معادل تبدیل شده‌ی آن به اینترفیس ++C به صورت ذیل است:
// Cv2.ImRead
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
using (var dst = new Mat())
{
    Cv2.CvtColor(src, dst, ColorConversion.BgrToGray);
 
    // How to export
    using (var bitmap = dst.ToBitmap()) // => OpenCvSharp.Extensions.BitmapConverter.ToBitmap(dst)
    {
        bitmap.Save("gray.png", ImageFormat.Png);
    }
 
    using (new Window("BgrToGray C++: src", image: src))
    using (new Window("BgrToGray C++: dst", image: dst))
    {
        Cv2.WaitKey();
    }
}
نکاتی را که باید در اینجا مدنظر داشت:
- بجای IplImage، از کلاس Mat استفاده شده‌است.
- برای ایجاد Clone یک تصویر نیازی نیست تا پارامترهای خاصی را به Mat دوم (همان dst) انتساب داد و ایجاد یک Mat خالی کفایت می‌کند.
- اینبار بجای کلاس Cv اینترفیس C، از کلاس Cv2 اینترفیس ++C استفاده شده‌است.
- متد الحاقی ToBitmap نیز که در کلاس OpenCvSharp.Extensions.BitmapConverter قرار دارد، با نمونه‌ی Mat سازگار است و به این ترتیب می‌توان خروجی معادل دات نتی Mat را با فرمت Bitmap تهیه کرد.
- بجای CvWindow، در اینجا باید از Window سازگار با Mat، استفاده شود.
- new Mat معادل Cv2.ImRead است. بنابراین اگر مثال ++C ایی را در اینترنت یافتید:
cv::Mat src = cv::imread ("foo.jpg");
cv::Mat dst;
cv::cvtColor (src, dst, CV_BGR2GRAY);
معادل متد imread آن همان new Mat کتابخانه‌ی OpenCVSharp است و یا متد Cv2.ImRead آن.


کار مستقیم با نقاط در OpenCVSharp

متدهای ماتریسی OpenCV، فوق العاده در جهت سریع اجرا شدن و استفاده‌ی از امکانات سخت افزاری و پردازش‌های موازی، بهینه سازی شده‌اند. اما اگر قصد داشتید این متدهای سریع را با نمونه‌هایی متداول و نه چندان سریع جایگزین کنید، می‌توان مستقیما با نقاط تصویر نیز کار کرد. در ادامه قصد داریم کار فیلتر توکار Not را که عملیات معکوس سازی رنگ نقاط را انجام می‌دهد، شبیه سازی کنیم.

در اینجا نحوه‌ی دسترسی مستقیم به نقاط تصویر بارگذاری شده را توسط اینترفیس C، ملاحظه می‌کنید:
using (var src = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
using (var dst = new IplImage(src.Size, src.Depth, src.NChannels))
{
    for (var y = 0; y < src.Height; y++)
    {
        for (var x = 0; x < src.Width; x++)
        {
            CvColor pixel = src[y, x];
            dst[y, x] = new CvColor
            {
                B = (byte)(255 - pixel.B),
                G = (byte)(255 - pixel.G),
                R = (byte)(255 - pixel.R)
            };
        }
    }
 
    // [C] Accessing Pixel
    // https://github.com/shimat/opencvsharp/wiki/%5BC%5D-Accessing-Pixel
 
    using (new CvWindow("C Interface: Src", image: src))
    using (new CvWindow("C Interface: Dst", image: dst))
    {
        Cv.WaitKey(0);
    }
}
IplImage امکان دسترسی به نقاط را به صورت یک آرایه‌ی دو بعدی میسر می‌کند. خروجی آن از نوع CvColor است که در اینجا از هر عنصر آن، 255 واحد کسر خواهد شد تا فیلتر Not شبیه سازی شود. سپس این رنگ جدید، به نقطه‌ای معادل آن در تصویر خروجی انتساب داده می‌شود.
روش ارائه شده‌ی در اینجا یکی از روش‌های دسترسی به نقاط، توسط اینترفیس C است. سایر روش‌های ممکن را در Wiki آن می‌توانید مطالعه کنید.


شبیه به همین کار را می‌توان به نحو ذیل توسط اینترفیس ++C کتابخانه‌ی OpenCVSharp نیز انجام داد:
// Cv2.ImRead
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
using (var dst = new Mat())
{
    src.CopyTo(dst);
 
    for (var y = 0; y < src.Height; y++)
    {
        for (var x = 0; x < src.Width; x++)
        {
            var pixel = src.Get<Vec3b>(y, x);
            var newPixel = new Vec3b
            {
                Item0 = (byte)(255 - pixel.Item0), // B
                Item1 = (byte)(255 - pixel.Item1), // G
                Item2 = (byte)(255 - pixel.Item2) // R
            };
            dst.Set(y, x, newPixel);
        }
    }
 
    // [Cpp] Accessing Pixel
    // https://github.com/shimat/opencvsharp/wiki/%5BCpp%5D-Accessing-Pixel
 
    //Cv2.NamedWindow();
    //Cv2.ImShow();
    using (new Window("C++ Interface: Src", image: src))
    using (new Window("C++ Interface: Dst", image: dst))
    {
        Cv2.WaitKey(0);
    }
}
ابتدا توسط کلاس Mat، کار بارگذاری و سپس تهیه‌ی یک کپی، از تصویر اصلی انجام می‌شود. در ادامه برای دسترسی به نقاط تصویر، از متد Get که خروجی آن از نوع Vec3b است، استفاده خواهد شد. این بردار دارای سه جزء است که بیانگر اجزای رنگ نقطه‌ی مدنظر می‌باشند. در اینجا نیز 255 واحد از هر جزء کسر شده و سپس توسط متد Set، به تصویر خروجی اعمال خواهند شد.
می‌توانید سایر روش‌های دسترسی به نقاط را توسط اینترفیس ++C، در Wiki این کتابخانه مطالعه نمائید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
علت آن‌را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 2.0 - معرفی بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.All» مطالعه کنید. مطالب تکمیلی مرتبط با نگارش‌های 3x و تغییرات صورت گرفته هم به عنوان نظرات تکمیلی آن ارسال شده‌اند.
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت دوم - شروع به مستند سازی یک API
پس از معرفی اجمالی OpenAPI و Swagger در قسمت قبل و همچنین ارائه‌ی یک برنامه‌ی نمونه که آن‌را به مرور تکمیل خواهیم کرد، در ادامه کتابخانه‌ی Swashbuckle را نصب کرده و شروع به مستند سازی API ارائه شده خواهیم کرد.


نصب Swashbuckle (سوواَش باکِل)

اگر عبارت Swashbuckle.AspNetCore را در سایت NuGet جستجو کنیم، چندین بسته‌ی مختلف مرتبط با آن‌را خواهیم یافت. ما در این بین، بیشتر به این بسته‌ها علاقمندیم:
- Swashbuckle.AspNetCore.Swagger: کار آن ارائه‌ی خروجی OpenAPI تولیدی بر اساس ASP.NET Core API برنامه‌ی ما، به صورت یک JSON Endpoint است.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerGen: کار آن ساخت Swagger document objects است؛ یا همان OpenAPI Specification.
عموما این دو بسته را با هم جهت ارائه‌ی OpenAPI Specification استفاده می‌کنند.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI: این بسته، نگارش جایگذاری شده‌ی (embedded) ابزار swagger-UI را به همراه دارد. کار آن، ارائه‌ی یک UI خودکار، بر اساس OpenAPI Specification است که از آن برای آزمایش API نیز می‌توان استفاده کرد.

یک نکته: اگر صرفا بسته‌ی Swashbuckle.AspNetCore را نصب کنیم، هر سه بسته‌ی فوق را با هم دریافت خواهیم کرد و اگر از Visual Studio برای نصب آن‌ها استفاده می‌کنید، انتخاب گزینه‌ی Include prerelease را فراموش نکنید؛ از این جهت که قصد داریم از نگارش 5 آن‌ها استفاده کنیم. چون این نگارش است که از OpenAPI 3x، پشتیبانی می‌کند. خلاصه‌ی این موارد، افزودن PackageReference زیر به فایل پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj است و سپس اجرای دستور dotnet restore:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="5.0.0-rc2" />
  </ItemGroup>
</Project>


تنظیم میان‌افزار Swashbuckle

پس از افزودن ارجاعی به Swashbuckle.AspNetCore، اکنون نوبت انجام تنظیمات میان‌افزارهای آن است. برای این منظور ابتدا به کلاس Startup و متد ConfigureServices آن مراجعه می‌کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
    // ...
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
                   name: "LibraryOpenAPISpecification",
                   info: new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiInfo()
                   {
                       Title = "Library API",
                       Version = "1",
                       Description = "Through this API you can access authors and their books.",
                       Contact = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiContact()
                       {
                           Email = "name@site.com",
                           Name = "DNT",
                           Url = new Uri("https://www.dntips.ir")
                       },
                       License = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiLicense()
                       {
                           Name = "MIT License",
                           Url = new Uri("https://opensource.org/licenses/MIT")
                       }
                   });
            });
        }
در اینجا نحوه‌ی تنظیمات ابتدایی سرویس‌های مرتبط با SwaggerGen را ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است یک SwaggerDoc به آن اضافه شود که یک name و info را دریافت می‌کند. این name، جزئی از آدرسی است که در نهایت، OpenAPI Specification تولیدی را می‌توان در آنجا یافت. پارامتر Info آن نیز به همراه یک سری مشخصات عمومی درج شده‌ی در مستندات OpenAPI است.

اکنون در متد Configure، میان‌افزار آن‌را خواهیم افزود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
    // ...
        }
بهتر است UseSwagger را پس از UseHttpsRedirection درج کرد تا هر نوع درخواست HTTP به آن، به صورت خودکار به HTTPS تبدیل و هدایت شود.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، می‌توان OpenAPI Specification تولیدی را در آدرس زیر یافت:
 https://localhost:5001/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json


در این آدرس، LibraryOpenAPISpecification، همان نامی است که در قسمت setupAction.SwaggerDoc تنظیم کردیم.


نگاهی به OpenAPI Specification تولیدی

در ابتدای swagger.json تولیدی، همانطور که در تصویر فوق نیز مشخص است، همان مشخصات ذکر شده‌ی در قسمت info متد setupAction.SwaggerDoc، قابل مشاهده‌است. سپس لیست مسیرهای این API مشخص شده‌اند:


این‌ها مسیرهایی هستند که توسط دو کنترلر کتاب‌ها و نویسندگان برنامه‌ی Web API ما عمومی شده‌اند. در اینجا مقابل هر مسیر، تعداد آیتم‌های متناظری نیز ذکر شده‌اند. این موارد مرتبط هستند با HTTP methods پشتیبانی شده‌:


که هر کدام به همراه نام متدها و پارامترهای متناظر با آن‌ها نیز می‌شوند. به علاوه نوع responseهای پشتیبانی شده‌ی توسط این متدها نیز ذکر شده‌اند. هر کدام از خروجی‌ها نیز نوع مشخصی دارند که توسط قسمت components -> schemas تصاویر فوق، جزئیات دقیق آن‌ها بر اساس نوع مدل‌های متناظر، استخراج و ارائه شده‌اند.


مشکل: نوع Response تولیدی در OpenAPI Specification صحیح نیست


اگر به جزئیات مسیر /api/authors/{authorId} دقت کنیم، نوع response آن‌را صرفا 200 یا Ok ذکر کرده‌است؛ در حالیکه GetAuthor تعریف شده، حالت NotFound را نیز دارد:
[HttpGet("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> GetAuthor(Guid authorId)
{
    var authorFromRepo = await _authorsService.GetAuthorAsync(authorId);
    if (authorFromRepo == null)
    {
        return NotFound();
    }
    return Ok(_mapper.Map<Author>(authorFromRepo));
}
نمونه‌ی دیگر آن اکشن متد public async Task<ActionResult<Book>> CreateBook است که می‌تواند NotFound یا 404 و یا CreatedAtRoute را که معادل 201 است، بازگشت دهد و در اینجا فقط 200 را ذکر کرده‌است که اشتباه است. بنابراین برای نزدیک کردن این خروجی به اطلاعات واقعی اکشن متدها، نیاز است کار بیشتری انجام شود.


افزودن و راه اندازی Swagger UI

در ادامه می‌خواهیم یک رابط کاربری خودکار را بر اساس OpenAPI Specification تولیدی، ایجاد کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
            app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
            });

    // ...
        }
برای این منظور میان‌افزار SwaggerUI را پس از UseSwagger، در متد Configure کلاس Startup، تعریف می‌کنیم. در اینجا باید مشخص کنیم که OpenAPI Specification تولید شده، دقیقا در چه آدرسی قرار دارد که روش انجام آن‌را در متد setupAction.SwaggerEndpoint ملاحظه می‌کنید. پارامتر دوم آن یک نام اختیاری است.
پس از این تنظیم اگر آدرس https://localhost:5001/swagger/index.html را در مرورگر باز کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و اگر بر روی هر کدام کلیک کنیم، ریز جزئیات آن‌ها بر اساس OpenAPI Specification ای که بررسی کردیم، تولید شده‌است (از پارامترها تا نوع خروجی):


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی try it out آن نیز کلیک کنید، در همینجا می‌توان این API را آزمایش کرد. برای مثال Controls Accept header را بر روی application/json قرار داده و سپس بر روی دکمه‌ی execute که پس از کلیک بر روی دکمه‌ی try it out ظاهر شده‌است، کلیک کنید تا بتوان خروجی Web API را مشاهده کرد.

در انتهای این صفحه، در قسمت schemas آن، مشخصات مدل‌های بازگشت داده شده‌ی توسط Web API نیز ذکر شده‌اند:



یک نکته: تغییر آدرس  https://localhost:5001/swagger/index.html به ریشه‌ی سایت

اگر علاقمند باشید تا زمانیکه برای اولین بار آدرس ریشه‌ی سایت را در مسیر https://localhost:5001 باز می‌کنید، Swagger UI نمایان شود، می‌توانید تنظیم RoutePrefix زیر را اضافه کنید:
app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
                setupAction.RoutePrefix = "";
            });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-02.zip

در قسمت بعد، به بهبود و غنی سازی جزئیات OpenAPI Specification تولیدی خواهیم پرداخت.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، امکان سفارش یک اتاق را به همراه پرداخت آنلاین آن، به برنامه‌ی Blazor WASM این سری اضافه کردیم؛ اما ... هویت کاربری که مشغول انجام اینکار است، هنوز مشخص نیست. بنابراین در این قسمت می‌خواهیم مباحثی مانند ثبت نام و ورود به سیستم را تکمیل کنیم. البته مقدمات سمت سرور این بحث را در مطلب «Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت»، بررسی کردیم.


ارائه‌ی AuthenticationState به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor WASM

در قسمت 22، با مفاهیم CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView در برنامه‌های Blazor Server آشنا شدیم؛ این مفاهیم در اینجا نیز یکی هستند:
- کامپوننت CascadingAuthenticationState سبب می‌شود AuthenticationState (لیستی از Claims کاربر)، به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌یBlazor  ارسال شود. در مورد پارامترهای آبشاری، در قسمت نهم این سری بیشتر بحث شد و هدف از آن، ارائه‌ی یکسری اطلاعات، به تمام زیر کامپوننت‌های یک کامپوننت والد است؛ بدون اینکه نیاز باشد مدام این پارامترها را در هر زیر کامپوننتی، تعریف و تنظیم کنیم. همینقدر که آن‌ها را در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده تعریف کردیم، در تمام زیر کامپوننت‌های آن نیز در دسترس خواهند بود.
- کامپوننت AuthorizeRouteView امکان محدود کردن دسترسی به صفحات مختلف برنامه‌ی Blazor را بر اساس وضعیت اعتبارسنجی و نقش‌های کاربر جاری، میسر می‌کند.

روش اعمال این دو کامپوننت نیز یکی است و نیاز به ویرایش فایل BlazorWasm.Client\App.razor در اینجا وجود دارد:
<CascadingAuthenticationState>
    <Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
        <Found Context="routeData">
            <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)">
                <Authorizing>
                    <p>Please wait, we are authorizing the user.</p>
                </Authorizing>
                <NotAuthorized>
                    <p>Not Authorized</p>
                </NotAuthorized>
            </AuthorizeRouteView>
        </Found>
        <NotFound>
                <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
                    <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
                </LayoutView>
        </NotFound>
    </Router>
</CascadingAuthenticationState>
کامپوننت CascadingAuthenticationState، اطلاعات AuthenticationState را در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار می‌دهد و کامپوننت AuthorizeRouteView، امکان نمایش یا عدم نمایش قسمتی از صفحه را بر اساس وضعیت لاگین شخص و یا محدود کردن دسترسی بر اساس نقش‌ها، میسر می‌کند.


مشکل! برخلاف برنامه‌های Blazor Server، برنامه‌های Blazor WASM به صورت پیش‌فرض به همراه تامین کننده‌ی توکار AuthenticationState نیستند.

اگر سری Blazor جاری را از ابتدا دنبال کرده باشید، کاربرد AuthenticationState را در برنامه‌های Blazor Server، در قسمت‌های 21 تا 23، پیشتر مشاهده کرده‌اید. همان مفاهیم، در برنامه‌های Blazor WASM هم قابل استفاده هستند؛ البته در اینجا به علت جدا بودن برنامه‌ی سمت کلاینت WASM Blazor، از برنامه‌ی Web API سمت سرور، نیاز است یک تامین کننده‌ی سمت کلاینت AuthenticationState را بر اساس JSON Web Token دریافتی از سرور، تشکیل دهیم و برخلاف برنامه‌های Blazor Server، این مورد به صورت خودکار مدیریت نمی‌شود و با ASP.NET Core Identity سمت سروری که JWT تولید می‌کند، یکپارچه نیست.
بنابراین در اینجا نیاز است یک AuthenticationStateProvider سفارشی سمت کلاینت را تهیه کنیم که بر اساس JWT دریافتی از Web API کار می‌کند. به همین جهت در ابتدا یک JWT Parser را طراحی می‌کنیم که رشته‌ی JWT دریافتی از سرور را تبدیل به <IEnumerable<Claim می‌کند. سپس این لیست را در اختیار یک AuthenticationStateProvider سفارشی قرار می‌دهیم تا اطلاعات مورد نیاز کامپوننت‌های CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView تامین شده و قابل استفاده شوند.


نیاز به یک JWT Parser

در قسمت 25، پس از لاگین موفق، یک JWT تولید می‌شود که به همراه قسمتی از مشخصات کاربر است. می‌توان محتوای این توکن را در سایت jwt.io مورد بررسی قرار داد که برای نمونه به این خروجی می‌رسیم و حاوی claims تعریف شده‌است:
{
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1616396383,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress": "vahid@dntips.ir",
  "Id": "582855fb-e95b-45ab-b349-5e9f7de40c0c",
  "DisplayName": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1616396383,
  "exp": 1616397583,
  "aud": "Any"
}
بنابراین برای استخراج این claims در سمت کلاینت، نیاز به یک JWT Parser داریم که نمونه‌ای از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Security.Claims;
using System.Text.Json;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    /// <summary>
    /// From the Steve Sanderson’s Mission Control project:
    /// https://github.com/SteveSandersonMS/presentation-2019-06-NDCOslo/blob/master/demos/MissionControl/MissionControl.Client/Util/ServiceExtensions.cs
    /// </summary>
    public static class JwtParser
    {
        public static IEnumerable<Claim> ParseClaimsFromJwt(string jwt)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var payload = jwt.Split('.')[1];

            var jsonBytes = ParseBase64WithoutPadding(payload);

            var keyValuePairs = JsonSerializer.Deserialize<Dictionary<string, object>>(jsonBytes);
            claims.AddRange(keyValuePairs.Select(kvp => new Claim(kvp.Key, kvp.Value.ToString())));
            return claims;
        }

        private static byte[] ParseBase64WithoutPadding(string base64)
        {
            switch (base64.Length % 4)
            {
                case 2: base64 += "=="; break;
                case 3: base64 += "="; break;
            }
            return Convert.FromBase64String(base64);
        }
    }
}
که آن‌را در فایل BlazorWasm.Client\Utils\JwtParser.cs برنامه‌ی کلاینت ذخیره خواهیم کرد. متد ParseClaimsFromJwt فوق، رشته‌ی JWT تولیدی حاصل از لاگین موفق در سمت Web API را دریافت کرده و تبدیل به لیستی از Claimها می‌کند.


تامین AuthenticationState مبتنی بر JWT مخصوص برنامه‌‌های Blazor WASM

پس از داشتن لیست Claims دریافتی از یک رشته‌ی JWT، اکنون می‌توان آن‌را تبدیل به یک AuthenticationStateProvider کرد. برای اینکار در ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization را به برنامه‌ی کلاینت اضافه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization" Version="5.0.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس سرویس سفارشی AuthStateProvider خود را به پوشه‌ی Services برنامه اضافه می‌کنیم و متد GetAuthenticationStateAsync کلاس پایه‌ی AuthenticationStateProvider استاندارد را به نحو زیر بازنویسی و سفارشی سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class AuthStateProvider : AuthenticationStateProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public AuthStateProvider(HttpClient httpClient, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _localStorage = localStorage ?? throw new ArgumentNullException(nameof(localStorage));
        }

        public override async Task<AuthenticationState> GetAuthenticationStateAsync()
        {
            var token = await _localStorage.GetItemAsync<string>(ConstantKeys.LocalToken);
            if (token == null)
            {
                return new AuthenticationState(new ClaimsPrincipal(new ClaimsIdentity()));
            }

            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", token);
            return new AuthenticationState(
                        new ClaimsPrincipal(
                            new ClaimsIdentity(JwtParser.ParseClaimsFromJwt(token), "jwtAuthType")
                        )
                    );
        }
    }
}
- اگر با برنامه‌های سمت کلاینت React و یا Angular پیشتر کار کرده باشید، منطق این کلاس بسیار آشنا به نظر می‌رسد. در این برنامه‌ها، مفهومی به نام Interceptor وجود دارد که توسط آن به صورت خودکار، هدر JWT را به تمام درخواست‌های ارسالی به سمت سرور، اضافه می‌کنند تا از تکرار این قطعه کد خاص، جلوگیری شود. علت اینجا است که برای دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نیاز است هدر ویژه‌ای را به نام "Authorization" که با مقدار "bearer jwt" تشکیل می‌شود، به ازای هر درخواست ارسالی به سمت سرور نیز ارسال کرد؛ تا تنظیمات ویژه‌ی AddJwtBearer که در قسمت 25 در کلاس آغازین برنامه‌ی Web API انجام دادیم، این هدر مورد انتظار را دریافت کرده و پردازش کند و در نتیجه‌ی آن، شیء this.User، در اکشن متدهای کنترلرها تشکیل شده و قابل استفاده شود.
در اینجا نیز مقدار دهی خودکار httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را مشاهده می‌کنید که مقدار token خودش را از Local Storage دریافت می‌کند که کلید متناظر با آن‌را در پروژه‌ی BlazorServer.Common به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        // ...
        public const string LocalToken = "JWT Token";
    }
}
به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود در تمام سرویس‌های برنامه‌ی WASM که با HttpClient کار می‌کنند، مدام سطر مقدار دهی httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را تکرار کنیم.
- همچنین در اینجا به کمک متد JwtParser.ParseClaimsFromJwt که در ابتدای بحث تهیه کردیم، لیست Claims دریافتی از JWT ارسالی از سمت سرور را تبدیل به یک AuthenticationState قابل استفاده‌ی در برنامه‌ی Blazor WASM کرده‌ایم.

پس از تعریف یک AuthenticationStateProvider سفارشی، باید آن‌را به همراه Authorization، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه در فایل Program.cs اضافه کرد:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddAuthorizationCore();
            builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, AuthStateProvider>();

            // ...
        }
    }
}
و برای سهولت استفاده‌ی از امکانات اعتبارسنجی فوق در کامپوننت‌های برنامه، فضای نام زیر را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization


تهیه‌ی سرویسی برای کار با AccountController

اکنون می‌خواهیم در برنامه‌ی سمت کلاینت، از AccountController سمت سرور که آن‌را در قسمت 25 این سری تهیه کردیم، استفاده کنیم. بنابراین نیاز است سرویس زیر را تدارک دید که امکان لاگین، ثبت نام و خروج از سیستم را در سمت کلاینت میسر می‌کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientAuthenticationService
    {
        Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication);
        Task LogoutAsync();
        Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration);
    }
}
و به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientAuthenticationService : IClientAuthenticationService
    {
        private readonly HttpClient _client;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public ClientAuthenticationService(HttpClient client, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _client = client;
            _localStorage = localStorage;
        }

        public async Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signin", userFromAuthentication);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<AuthenticationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalToken, result.Token);
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails, result.UserDTO);
                _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", result.Token);
                return new AuthenticationResponseDTO { IsAuthSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }

        public async Task LogoutAsync()
        {
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalToken);
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails);
            _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = null;
        }

        public async Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signup", userForRegisteration);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<RegisterationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return new RegisterationResponseDTO { IsRegisterationSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }
    }
}
که به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientAuthenticationService, ClientAuthenticationService>();
            // ...
        }
    }
}
توضیحات:
- متد LoginAsync، مشخصات لاگین کاربر را به سمت اکشن متد api/account/signin ارسال کرده و در صورت موفقیت این عملیات، اصل توکن دریافتی را به همراه مشخصاتی از کاربر، در Local Storage ذخیره سازی می‌کند. این مورد سبب خواهد شد تا بتوان به مشخصات کاربر در صفحات دیگر و سرویس‌های دیگری مانند AuthStateProvider ای که تهیه کردیم، دسترسی پیدا کنیم. به علاوه مزیت دیگر کار با Local Storage، مواجه شدن با حالت‌هایی مانند Refresh کامل صفحه و برنامه، توسط کاربر است. در یک چنین حالتی، برنامه از نو بارگذاری مجدد می‌شود و به این ترتیب می‌توان به مشخصات کاربر لاگین کرده، به سادگی دسترسی یافت و مجددا قسمت‌های مختلف برنامه را به او نشان داد. نمونه‌ی دیگر این سناریو، بازگشت از درگاه پرداخت بانکی است. در این حالت نیز از یک سرویس سمت سرور دیگر، کاربر به سمت برنامه‌ی کلاینت، Redirect کامل خواهد شد که در اصل اتفاقی که رخ می‌دهد، با Refresh کامل صفحه یکی است. در این حالت نیز باید بتوان کاربری را که از درگاه بانکی ثالث، به سمت برنامه‌ی کلاینت از نو بارگذاری شده، هدایت شده، بلافاصله تشخیص داد.

- اگر برنامه، Refresh کامل نشود، نیازی به Local Storage نخواهد بود؛ از این لحاظ که در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor، طول عمر تمام سرویس‌ها، صرفنظر از نوع طول عمری که برای آن‌ها مشخص می‌کنیم، همواره Singleton هستند (ماخذ).
Blazor WebAssembly apps don't currently have a concept of DI scopes. Scoped-registered services behave like Singleton services.
بنابراین می‌توان یک سرویس سراسری توکن را تهیه و به سادگی آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه تزریق کرد. این روش هرچند کار می‌کند، اما همانطور که عنوان شد، به Refresh کامل صفحه حساس است. اگر برنامه در مرورگر کاربر Refresh نشود، تا زمانیکه باز است، سرویس‌های در اصل Singleton تعریف شده‌ی در آن نیز در تمام قسمت‌های برنامه در دسترس هستند؛ اما با Refresh کامل صفحه، به علت بارگذاری مجدد کل برنامه، سرویس‌های آن نیز از نو، وهله سازی خواهند شد که سبب از دست رفتن حالت قبلی آن‌ها می‌شود. بنابراین نیاز به روشی داریم که بتوانیم حالت قبلی برنامه را در زمان راه اندازی اولیه‌ی آن بازیابی کنیم و یکی از روش‌های استاندارد اینکار، استفاده از Local Storage خود مرورگر است که مستقل از برنامه و توسط مرورگر مدیریت می‌شود.

- در متد LoginAsync، علاوه بر ثبت اطلاعات کاربر در Local Storage، مقدار دهی client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز ملاحظه می‌کنید. همانطور که عنوان شد، سرویس‌های Blazor WASM در اصل دارای طول عمر Singleton هستند. بنابراین تنظیم این هدر در اینجا، بر روی تمام سرویس‌های HttpClient تزریق شده‌ی به سایر سرویس‌های برنامه نیز بلافاصله تاثیرگذار خواهد بود.

- متد LogoutAsync، اطلاعاتی را که در حین لاگین موفق در Local Storage ذخیره کردیم، حذف کرده و همچنین client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز نال می‌کند تا دیگر اطلاعات لاگین شخص قابل بازیابی نبوده و مورد استفاده قرار نگیرد. همین مقدار برای شکست پردازش درخواست‌های ارسالی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور کفایت می‌کند.

- متد RegisterUserAsync، مشخصات کاربر در حال ثبت نام را به سمت اکشن متد api/account/signup ارسال می‌کند که سبب افزوده شدن کاربر جدیدی به بانک اطلاعاتی برنامه و سیستم ASP.NET Core Identity خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-31.zip
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: چگونه پس از نصب SDK 3x جدید، بتوانیم همان پروژه‌ی قبلی را بدون به روز رسانی یا هیچگونه تغییری در آن، باز هم استفاده کنیم؟

با توجه به اینکه امضای یکسری از اینترفیس‌های نگارش 3x با 2x یکی نیست (مانند ILookupNormalizer)، پس از نصب SDK 3x، دیگر قادر به اجرای برنامه‌های 2x خود نخواهید شد؛ چون پروژه‌های NET Core. همواره از آخرین نگارش SDK نصب شده استفاده می‌کنند. برای قفل کردن شماره SDK یک Solution به نگارش 2x به صورت زیر عمل کنید:
dotnet --list-sdks
dotnet new globaljson --sdk-version 2.2.106
دستور اول لیست SDKهای نصب شده را نمایش می‌دهد و دستور دوم یک فایل global.json جدید را بر اساس شماره‌ای که از طریق اجرای دستور اول یافته‌اید، تولید می‌کند. این فایل باید در ریشه‌ی Solution قرار گیرد.
مطالب
غیرفعال سازی کش مرورگر در مورد تصاویر ایستا

امروز هنگام نمایش تصاویر در یک گرید با مشکل زیر مواجه شده بودم. (گرفتار شده بودم!!)
فرض کنید یک فرم درست کرده‌اید که یک تصویر به همراه توضیحاتی توسط آن ثبت می‌شود. جهت اطمینان خاطر ثبت کننده، تصاویر ثبت شده در یک گرید پائین فرم نمایش داده خواهند شد. نام این تصاویر همواره ثابت است (برای مثال نام تصویر تشکیل شده است از یک شماره پروژه بعلاوه پسوند فایل).
مشکلی در ثبت تصاویر یا توضیحات آنها وجود نداشت. مشکل در این بود که پس از ویرایش رکورد و انتخاب تصویری جدید و ثبت آن، همان تصویر قبلی در مرورگر نمایش داده می‌شد. این مورد را می‌شد با فشردن دکمه‌های ctrl+f5 حل کرد (به روز کردن کش مرورگر)، اما این راه حل اصولی حل این مشکل نیست. (تصورش را بکنید که به کاربر گفته شود پس از هر بار فشردن دکمه ثبت، یکبار هم دکمه‌های ctrl+f5 را فشار دهید!)
راه ‌حل‌های استاندارد غیرفعال کردن کش در ASP.Net هم هیچکدام افاقه نکردند. ترکیبی از موارد زیر در page_load صفحه تست شدند:
            //do not cache...
Response.CacheControl = "no-cache";
Response.AddHeader("Pragma", "no-cache");
Response.Expires = -1;
Response.Cache.SetNoStore();
Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.NoCache);

چون نام تصاویر تغییری نمی‌کرد، برای مثال 1234 همیشه همان 1234 باقی می‌ماند (صرفنظر از محتوای جدید آن)، مرورگر این تصویر غیرپویا را کش می‌کرد و فقط با ctrl+f5 این کش به روز می‌شد. (روش فوق در مورد غیرفعال کردن کش کردن یک صفحه پویای ASP.Net مؤثر است (برای مثال توصیه می‌شود که کش کردن صفحات لاگین را حتما به این صورت غیرفعال کنید)، اما در مورد اشیاء غیرپویای صفحه مطابق آزمایش من اثری نداشت)

این مشکل به صورت زیر حل شد: (یک ستون GridView است)
<asp:TemplateField HeaderText="لوگو">
<ItemTemplate>
<asp:Image ID="Image2" runat="server"
ImageUrl='<%# "pics/"+Eval("filename")+"?uid="+Guid.NewGuid().ToString("N") %>' />
</ItemTemplate>
<ItemStyle HorizontalAlign="Center" />
</asp:TemplateField>

یک عبارت منحصر بفرد به صورت کوئری استرینگ به انتهای نام تصویر اضافه شد. مشکلی هم در نمایش تصویر ایجاد نمی‌کند، مرورگر آن‌را یک تصویر جدید به حساب آورده و دوباره همان تصویر قبلی موجود در کش را نمایش نخواهد داد. (با IE و فایرفاکس تست شد و اینجا دیگر مهم نیست که وضعیت تنظیمات به روز رسانی کش مرورگرهای تک تک کاربران به چه صورتی است و آیا باید نگران همه‌ی آنها بود یا خیر یا این‌که اصلا ارزش آن‌را دارد که برای یک صفحه کلا کش مرورگر را غیرفعال کرد؟)

زمانیکه GridView رندر شود، تصویر ما به صورت زیر خواهد بود:
<img id="GridView1__ctl2_Image2" src="pics/123456.PNG?uid=2a2c4247ae264ef49be46a2436ae03c9" border="0" />

نظرات مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper
این سربار اینقدر نیست که اهمیتی داشته باشد. فقط قرار است یک کوئری LINQ به معادل SQL آن ترجمه شود. خیلی سریع است. همچنین امکان تهیه Compiled linq queries هم وجود دارد (^).
ضمن اینکه مثلا NHibernate قابلیتی دارد به نام second level cache که اساسا برای پروژه‌های وب طراحی شده. قابلیت کش در سطح کوئری یا اطلاعات پرکاربرد و عمومی سایت را به صورت خودکار دارد. در موردش قبلا مطلب نوشتم : (^). سطح اول کش آن هم پیاده سازی حرفه‌ای همین باز نگه داشتن کانکشنی است که در کد SqlHelper بالا نویسنده موفق به پیاده سازی آن نشده، به علاوه کاهش رفت و آمدها به سرور: (^)
به علاوه NHibernate یک قابلیت دیگر هم دارد به نام ToFuture که می‌تونه چندین کوئری رو در طی یک رفت و برگشت برای شما انجام بده (^).
و ... خیلی از best practices دیگر هم در آن لحاظ شده. خلاصه اینکه توانایی‌های بسیار ارزنده‌ای رو با عدم استفاده از ORMs از دست خواهید داد. منجمله همان بحث کوئری‌های پارامتری که عموما از نوشتن آن طفره می‌روند اما اینجا به صورت خودکار برای شما انجام می‌شود.