مطالب
Implementing second level caching in EF code first
هدف اصلی از انواع و اقسام مباحث caching اطلاعات، فراهم آوردن روش‌هایی جهت میسر ساختن دسترسی سریعتر به داده‌هایی است که به صورت متناوب در برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند، بجای مراجعه مستقیم به بانک اطلاعاتی و خواندن اطلاعات از دیسک سخت.

عموما در ORMها دو سطح کش می‌تواند وجود داشته باشد:
الف) سطح اول کش
که نمونه بارز آن در EF Code first استفاده از متد context.Entity.Find است. در بار اول فراخوانی این متد، مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت گرفته تا بر اساس primary key ذکر شده در آرگومان آن، رکورد متناظری بازگشت داده شود. در بار دوم فراخوانی متد Find، دیگر مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت و اطلاعات از سطح اول کش (یا همان Context جاری) خوانده می‌شود.
بنابراین سطح اول کش در طول عمر یک تراکنش معنا پیدا می‌کند و به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌شود.

ب) سطح دوم کش
سطح دوم کش در ORMها طول عمر بیشتری داشته و سراسری است. هدف از آن کش کردن اطلاعات عمومی و پر مصرفی است که در دید تمام کاربران قرار دارد و همچنین تمام کاربران می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. بنابراین محدود به یک Context نیست.
عموما پیاده سازی سطح دوم کش خارج از ORM مورد استفاده قرار می‌گیرد و توسط اشخاص و شرکت‌های ثالث تهیه می‌شود.
در حال حاضر پیاده سازی توکاری از سطح دوم کش در EF Code first وجود ندارد و قصد داریم در مطلب جاری به یک پیاده سازی نسبتا خوب از آن برسیم.


تلاش‌های صورت گرفته

تا کنون دو پیاده سازی نسبتا خوب از سطح دوم کش در EF صورت گرفته:

Entity Framework Code First Caching
Caching the results of LINQ queries

مورد اول برای ایده گرفتن خوب است. بحث اصلی پیاده سازی سطح دوم کش، یافتن کلیدی است که معادل کوئری LINQ در حال فراخوانی است. سطح دوم کش را به صورت یک Dictionary تصور کنید. هر آیتم آن تشکیل شده است از یک کلید و یک مقدار. از کلید برای یافتن مقدار متناظر استفاده می‌شود.
اکنون مشکل چیست؟ در یک برنامه ممکن است صدها کوئری لینک وجود داشته باشد. چطور باید به ازای هر کوئری LINQ یک کلید منحصربفرد تولید کرد؟
در مطلب «Entity Framework Code First Caching» از متد ToString استفاده شده است. اگر این متد، بر روی یک عبارت LINQ در EF Code first فراخوانی شود، معادل SQL آن نمایش داده می‌شود. بنابراین یک قدم به تولید کلید منحصربفرد متناظر با یک کوئری نزدیک شده‌ایم. اما ... مشکل اینجا است که متد ToString پارامترها را لحاظ نمی‌کند. بنابراین این روش اصلا قابل استفاده نیست. چون کاربر به ازای تمام پارامترهای ارسالی، همواره یک نتیجه را دریافت خواهد کرد.
در مقاله «Caching the results of LINQ queries» این مشکل برطرف شده است. با parse کامل expression tree یک عبارت LINQ کلید منحصربفرد معادل آن یافت می‌شود. سپس بر این اساس می‌توان نتیجه کوئری را به نحو صحیحی کش کرد. در این روش پارامترها هم لحاظ می‌شوند و مشکل مقاله قبلی را ندارد.
اما این مقاله دوم یک مشکل مهم را به همراه دارد: روشی را برای حذف آیتم‌ها از کش ارائه نمی‌دهد. فرض کنید مقالات سایت را در سطح دوم کش قرار داده‌اید. اکنون یک مقاله جدید در سایت ثبت شده است. اصطلاحا برای invalidating کش در این روش، راهکاری پیشنهاد نشده است.


پیاده سازی بهتری از سطح دوم کش در EF Code fist

می‌توان از همان روش یافتن کلید منحصربفرد معادل با یک کوئری LINQ، که در مقاله دوم فوق، یاد شد، کار را شروع کرد و سپس آن‌را به مرحله‌ای رساند که مباحث حذف کش نیز به صورت خودکار مدیریت شود. پیاده سازی آن را برای برنامه‌های وب در ذیل ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Objects;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace EfSecondLevelCaching.Core
{
    public static class EfHttpRuntimeCacheProvider
    {
        #region Methods (6)

        // Public Methods (2) 

        public static IList<TEntity> ToCacheableList<TEntity>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            return query.Cacheable(x => x.ToList(), durationMinutes, priority);
        }

        /// <summary>
        /// Returns the result of the query; if possible from the cache, otherwise
        /// the query is materialized and the result cached before being returned.
        /// The cache entry has a one minute sliding expiration with normal priority.
        /// </summary>
        public static TResult Cacheable<TEntity, TResult>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            Func<IQueryable<TEntity>, TResult> materializer,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            // Gets a cache key for a query.
            var queryCacheKey = query.GetCacheKey();

            // The name of the cache key used to clear the cache. All cached items depend on this key.
            var rootCacheKey = typeof(TEntity).FullName;

            // Try to get the query result from the cache.
            printAllCachedKeys();
            var result = HttpRuntime.Cache.Get(queryCacheKey);
            if (result != null)
            {
                debugWriteLine("Fetching object '{0}__{1}' from the cache.", rootCacheKey, queryCacheKey);
                return (TResult)result;
            }

            // Materialize the query.
            result = materializer(query);

            // Adding new data.
            debugWriteLine("Adding new data: queryKey={0}, dependencyKey={1}", queryCacheKey, rootCacheKey);
            storeRootCacheKey(rootCacheKey);
            HttpRuntime.Cache.Insert(
                    key: queryCacheKey,
                    value: result,
                    dependencies: new CacheDependency(null, new[] { rootCacheKey }),
                    absoluteExpiration: DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                    slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration,
                    priority: priority,
                    onRemoveCallback: null);

            return (TResult)result;
        }

        /// <summary>
        /// Call this method in `public override int SaveChanges()` of your DbContext class 
        /// to Invalidate Second Level Cache automatically.
        /// </summary>        
        public static void InvalidateSecondLevelCache(this DbContext ctx)
        {
            var changedEntityNames = ctx.ChangeTracker
                                      .Entries()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Added ||
                                                  x.State == EntityState.Modified ||
                                                  x.State == EntityState.Deleted)
                                      .Select(x => ObjectContext.GetObjectType(x.Entity.GetType()).FullName)
                                      .Distinct()
                                      .ToList();

            if (!changedEntityNames.Any()) return;

            printAllCachedKeys();
            foreach (var item in changedEntityNames)
            {
                item.removeEntityCache();
            }
            printAllCachedKeys();
        }
        // Private Methods (4) 

        private static void debugWriteLine(string format, params object[] args)
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            Debug.WriteLine(format, args);
        }

        private static void printAllCachedKeys()
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            debugWriteLine("Available cached keys list:");
            int count = 0;
            var enumerator = HttpRuntime.Cache.GetEnumerator();
            while (enumerator.MoveNext())
            {
                if (enumerator.Key.ToString().StartsWith("__")) continue; // such as __System.Web.WebPages.Deployment
                debugWriteLine("queryKey: {0}", enumerator.Key.ToString());
                count++;
            }
            debugWriteLine("count: {0}", count);
        }

        private static void removeEntityCache(this string rootCacheKey)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(rootCacheKey)) return;
            debugWriteLine("Removing items with dependencyKey={0}", rootCacheKey);
            // Removes all cached items depend on this key.
            HttpRuntime.Cache.Remove(rootCacheKey);
        }

        private static void storeRootCacheKey(string rootCacheKey)
        {
            // The cacheKeys of a cacheDependency that are not already in cache ARE NOT inserted into the cache 
            // on the Insert of the item in which the dependency is used.
            if (HttpRuntime.Cache.Get(rootCacheKey) != null)
                return;

            HttpRuntime.Cache.Add(
                rootCacheKey,
                rootCacheKey,
                null,
                Cache.NoAbsoluteExpiration,
                Cache.NoSlidingExpiration,
                CacheItemPriority.Default,
                null);
        }

        #endregion Methods
    }
}

توضیحات کدهای فوق

در اینجا یک متدالحاقی به نام Cacheable توسعه داده شده است که می‌تواند در انتهای کوئری‌های LINQ شما قرار گیرد. مثلا:

var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());

کاری که در این متد انجام می‌شود به این شرح است:
الف) ابتدا کلید منحصربفرد معادل کوئری LINQ فراخوانی شده محاسبه می‌شود.
ب) بر اساس نام کامل نوع Entity در حال استفاده، کلید دیگری به نام rootCacheKey تولید می‌گردد.
شاید بپرسید اهمیت این کلید چیست؟
فرض کنید در حال حاضر 1000 آیتم در کش وجود دارند. چه روشی را برای حذف آیتم‌های مرتبط با کش Entity1 پیشنهاد می‌دهید؟ احتمالا خواهید گفت تمام کش را بررسی کرده و آیتم‌ها را یکی یکی حذف می‌کنیم.
این روش بسیار کند است (و جواب هم نمی‌دهد؛ چون کلیدی که در اینجا تولید شده، هش MD5 معادل کوئری است و نمی‌توان آن‌را به موجودیتی خاص ربط داد) و ... نکته جالبی در متد HttpRuntime.Cache.Insert برای مدیریت آن پیش بینی شده است: استفاده از CacheDependency.
توسط CacheDependency می‌توان گروهی از آیتم‌های هم‌خانواده را تشکیل داد. سپس برای حذف کل این گروه کافی است کلید اصلی CacheDependency را حذف کرد. به این ترتیب به صورت خودکار کل کش مرتبط خالی می‌شود.
ج) مراحل بعدی آن هم یک سری اعمال متداول هستند. ابتدا توسط HttpRuntime.Cache.Get بررسی می‌شود که آیا بر اساس کلید متناظر با کوئری جاری، اطلاعاتی در کش وجود دارد یا خیر. اگر بله، نتیجه از کش خوانده می‌شود. اگر خیر، کوئری اصطلاحا materialized می‌شود تا بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شده و نتیجه بازگشت داده شود. سپس این نتیجه را در کش قرار می‌دهیم.

مورد بعدی که باید به آن دقت داشت، خالی کردن کش، پس از به روز رسانی اطلاعات توسط کاربران است. این کار در متد InvalidateSecondLevelCache صورت می‌گیرد. به کمک ChangeTracker می‌توان نام نوع‌های موجودیت‌های تغییر کرده را یافت. چون کلید اصلی CacheDependency را بر مبنای همین نام نوع‌های موجودیت‌ها تعیین کرده‌ایم، به سادگی می‌توان کش مرتبط با موجودیت یافت شده را خالی کرد.
استفاده از متد InvalidateSecondLevelCache یاد شده به نحو زیر است:

using System.Data.Entity;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;

namespace EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer
{
    public class ProductContext : DbContext
    {
        public DbSet<Product> Products { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            this.InvalidateSecondLevelCache();
            return base.SaveChanges();
        }        
    }
}

در اینجا با تحریف متد SaveChanges، می‌توان درست در زمان اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، قسمتی از کش را غیرمعتبر کرد.


نحوه استفاده از سطح دوم کش توسعه داده شده

مثالی از کاربرد متدهای الحاقی توسعه داده شده را در ذیل مشاهده می‌کنید:

using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;
using System;

namespace EfSecondLevelCaching
{
    public static class TestUsages
    {
        public static void RunQueries()
        {
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var isActive = true;
                var name = "Product1";

                // reading from db
                var list1 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list2 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list3 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from db
                var list4 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == "Product2")
                                   .ToCacheableList();
            }

            // removes products cache
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var p = new Product()
                {
                    IsActive = false,
                    ProductName = "P4",
                    ProductNumber = "004"
                };
                context.Products.Add(p);
                context.SaveChanges();
            }

            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                var data2 = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                context.SaveChanges();
            }
        }
    }
}

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به یک چنین خروجی در پنجره Debug ویژوال استودیو خواهیم رسید:

Adding new data: queryKey=72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Adding new data: queryKey=11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
queryKey: 11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 3

Removing items with dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
Available cached keys list:
count: 0
Available cached keys list:
count: 0

Adding new data: queryKey=02E6FE403B461E45C5508684156C1D10, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 02E6FE403B461E45C5508684156C1D10
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 2


Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__02E6FE403B461E45C5508684156C1D10' from the cache.

توضیحات:
در زمان تولید list1 چون اطلاعاتی در کش سطح دوم وجود ندارد، پیغام Adding new data قابل مشاهده است. اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و سپس در کش قرار داده می‌شود.
حین فراخوانی list2 که دقیقا همان کوئری list1 را یکبار دیگر فراخوانی می‌کند، به عبارت Fetching object خواهیم رسید که بر دریافت اطلاعات از کش سطح دوم بجای مراجعه به بانک اطلاعاتی دلالت دارد.
در list4 چون پارامترهای کوئری تغییر کرده‌اند، بنابراین دیگر کلید منحصربفرد معادل آن با list1 و lis2 یکی نیست و اینبار پیغام Adding new data مشاهده می‌شود؛ چون برای دریافت اطلاعات آن نیاز است که به بانک اطلاعاتی مراجعه شود.
در ادامه یک context دیگر باز شده و در آن رکوردی به بانک اطلاعاتی اضافه می‌شود. به همین دلیل اینبار پیام Removing items with dependencyKey قابل مشاهده است. به عبارتی متد InvalidateSecondLevelCache وارد عمل شده است و بر اساس تغییری که صورت گرفته، کش را غیرمعتبر کرده است.
سپس در context بعدی تعریف شده، دوبار متد FirstOrDefault فراخوانی شده است. اولین مورد Adding new data است و دومین فراخوانی به Fetching object ختم شده است (دریافت اطلاعات از کش).

کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
  EfSecondLevelCaching.zip
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت چهارم - اعمال تغییرات در داده‌ها
نوع دیگری از کوئری‌های پرکاربرد، کوئری‌های مرتبط با ثبت، حذف و ویرایش اطلاعات هستند که در این قسمت آن‌ها را بررسی می‌کنیم. البته این مثال‌ها از یکسری مثال کوئری‌های مرتبط با PostgreSQL، به EF-Core تبدیل و ترجمه شده‌اند. به همین جهت تطابق یک به یکی در اینجا وجود نداشته و روش شیءگرایی که ORMها برای کار با داده‌ها بکار می‌گیرند، الزاما کوئری‌های یکسانی را تولید نمی‌کنند؛ اما نتیجه‌ی نهایی آن‌ها یکی است.


مثال 1: افزودن ردیفی به یک جدول بانک اطلاعاتی

امکان و ویژگی جدیدی به نام SPA قرار است به مجموعه اضافه شود. اطلاعات آن که شامل موارد ذیل است، نیاز است به جدول facilities اضافه شود:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
اگر قرار باشد چنین کاری را توسط دستورات SQL انجام دهیم، عموما به یکی از دو روش زیر عمل می‌شود:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
-- OR
insert into facilities values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
که معادل آن در EF-Core به صورت زیر است:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });
context.SaveChanges();
ابتدا وهله‌ای از موجودیت Facility به DbSet مرتبط با آن اضافه می‌شود و در آخر SaveChanges فراخوانی خواهد شد تا کوئری متناظر با آن ساخته شده و به بانک اطلاعاتی اعمال شود.


مثال 2: افزودن چندین ردیف از اطلاعات به یک جدول بانک اطلاعاتی

همان مثال قبلی را درنظر بگیرید. اینبار می‌خواهیم دو ردیف را به آن اضافه کنیم:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
facid: 10, Name: 'Squash Court 2', membercost: 3.5, guestcost: 17.5, initialoutlay: 5000, monthlymaintenance: 80.
معادل کدهای SQL چنین عملی، می‌تواند کوئری زیر باشد:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values
        (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800),
        (10, 'Squash Court 2', 3.5, 17.5, 5000, 80);
و روش انجام آن در EF-Core تفاوتی با مثال قبلی ندارد:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });

context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Squash Court 2",
                    MemberCost = 3.5M,
                    GuestCost = 17.5M,
                    InitialOutlay = 5000,
                    MonthlyMaintenance = 80
                });
context.SaveChanges();
در اینجا می‌توان به هر تعدادی که نیاز است وهله‌های جدیدی از Facility را به context افزودن و سپس SaveChanges را در آخر کار فراخوانی کرد. اینکه EF-Core دستورات insert معادل را به یکباره و یا به صورت مجزایی اجرا می‌کند، به مفهومی به نام batching مرتبط است. اطلاعات بیشتر


مثال 3: افزودن اطلاعات محاسبه شده به یک جدول بانک اطلاعاتی

اطلاعات زیر را درنظر بگیرید:
Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
در مثال اصلی عنوان شده که می‌خواهیم ID آن‌را یکی بیشتر از ردیف قبلی ثبت کنیم. در EF-Core و تنظیمات موجودیت‌هایی که داریم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);
چون ستون ID به صورت خود افزایش یابنده معرفی شده‌است که از صفر شروع می‌شود و به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی یکی یکی افزایش می‌یابد، نیازی به حل این مساله وجود ندارد. چون ID افزایش یابنده را خود بانک اطلاعاتی محاسبه می‌کند. همچنین به همین علت در مثال‌های قبلی نیز ID را به صورت مستقیمی مقدار دهی نکردیم. اگر نیاز به انجام چنین کاری وجود داشته باشد (ذکر صریح ID خاصی)، با توجه به طراحی بانک اطلاعاتی حاصل از این تنظیمات:
CREATE TABLE [dbo].[Facilities](
[FacId] [int] IDENTITY(0,1) NOT NULL,
--- ...
 CONSTRAINT [PK_Facilities] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[FacId] ASC
);
باید مانند مثال ثبت اطلاعات اولیه‌ی در بانک اطلاعاتی در قسمت اول این سری، از روش SET IDENTITY_INSERT Facilities ON استفاده کرد تا بتوان مجوز ثبت دستی این ID کنترل شده‌ی توسط بانک اطلاعاتی را پیدا کرد.


مثال 4: به روز رسانی اطلاعاتی از پیش موجود

می‌خواهیم مقدار InitialOutlay دومین زمین تنیس را از 8000 موجود به 10000 تغییر دهیم. با توجه به اینکه ID این زمین شماره 1 است، در حالت متداول SQL نویسی، به کدهای زیر خواهیم رسید:
update facilities
    set initialoutlay = 10000
    where facid = 1;
که معادل EF-Core آن به صورت زیر است:
var facility1 = context.Facilities.Find(1);
facility1.InitialOutlay = 10000;
context.SaveChanges();
این دستورات کوئری مشابهی را تولید نمی‌کنند. ابتدا موجودیت متناظر با ID شماره‌ی 1 از بانک اطلاعاتی واکشی شده و سپس مقدار خاصیتی از آن تغییر کرده‌است. در آخر SaveChanges بر روی آن فراخوانی می‌شود.
EF-Core برای اینکه بتواند تغییرات اعمالی به یک شیء را محاسبه کند، نیاز دارد تا آن شیء را به نحوی در سیستم change tracking خودش موجود داشته باشد. هر نوع کوئری که در EF-Core نوشته می‌شود و به همراه متد AsNoTracking نیست، خروجی تک تک اشیاء حاصل از آن پیش از ارائه‌ی نهایی، وارد سیستم change tracking آن می‌شوند. یعنی اگر مقادیر خواص این اشیاء را تغییر داده و بر روی آن‌ها SaveChanges را فراخوانی کنیم، کوئری‌های متناظر با به روز رسانی تنها این خواص تغییر یافته به صورت خودکار محاسبه شده و به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
فراخوانی متد AsNoTracking بر روی کوئری‌های EF-Core، تولید پروکسی‌های change tracking را غیرفعال می‌کند. یک چنین کوئری‌هایی صرفا کاربردهای گزارشگیری فقط خواندنی را دارند و نسبت به کوئری‌های معمولی، سریعتر و با مصرف حافظه‌ی کمتری هستند. بنابراین نتایج حاصل از کوئری‌های متداول EF-Core، به صورت پیش‌فرض (یعنی بدون داشتن متد AsNoTracking) هم خواندنی و هم نوشتنی با قابلیت اعمال به بانک اطلاعاتی هستند.


مثال 5: به روز رسانی چندین ردیف و چندین جدول در یک زمان

می‌خواهیم مقادیر MemberCost  و GuestCost دو زمین تنیس را به 6 و 30 تغییر دهیم. روش انجام اینکار با SQL نویسی معمولی به صورت زیر است:
update cd.facilities
    set
        membercost = 6,
        guestcost = 30
    where facid in (0,1);
اما همانطور که عنوان شد در EF-Core ابتدا باید اشیاء متناظر با این زمین‌های تنیس را در سیستم change tacking موجود داشت و سپس نسبت به ویرایش آن‌ها اقدام نمود. یکی از روش‌های وارد کردن اشیاء به سیستم change tacking، نوشتن کوئری‌های بدون متد AsNoTracking است و سپس به روز رسانی نتایج حاصل از آن‌ها که اکنون توسط پروکسی‌های change tracking محصور شده‌اند و در آخر فراخوانی SaveChanges بر روی context جاری:
int[] facIds = { 0, 1 };
var tennisCourts = context.Facilities.Where(x => facIds.Contains(x.FacId)).ToList();
foreach (var tennisCourt in tennisCourts)
{
     tennisCourt.MemberCost = 6;
     tennisCourt.GuestCost = 30;
}

context.SaveChanges();


مثال 6: به روز رسانی اطلاعات یک ردیف بر اساس اطلاعات ردیفی دیگر

می‌خواهیم هزینه‌ی دومین زمین تنیس را به نحوی ویرایش کنیم که 10 درصد بیشتر از هزینه‌ی اولین زمین تنیس باشد.
روش پیشنهادی انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
update cd.facilities facs
    set
        membercost = (select membercost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0),
        guestcost = (select guestcost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0)
    where facs.facid = 1;
در EF-Core می‌توان اشیاء متناظر با این دو زمین تنیس را ابتدا واکشی کرد، سپس تغییر داد و در نهایت ذخیره کرد:
var fac0 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 0).First();
var fac1 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 1).First();
fac1.MemberCost = fac0.MemberCost * 1.1M;
fac1.GuestCost = fac0.GuestCost * 1.1M;

context.SaveChanges();


مثال 7: حذف تمام اطلاعات یک جدول

می‌خواهیم تمام اطلاعات جدول bookings را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
delete from bookings
اما ... این تک کوئری، معادلی را در EF-Core استاندارد ندارد. چون EF-Core نیاز دارد مدام تمام اطلاعات ویرایشی/حذف و به روز رسانی را در context و سیستم change tracking خودش داشته باشد، ابتدا باید توسط یک کوئری لیست اشیاء مدنظر را تهیه کرد و سپس آن‌را به متد RemoveRange معرفی کرد تا حذف تک تک آن‌ها که شامل صدها کوئری خواهد شد، صورت گیرد:
context.Bookings.RemoveRange(context.Bookings.ToList());
context.SaveChanges();
این روش سریع نیست؛ اما کار می‌کند!
البته هستند کتابخانه‌های ثالثی (^ و ^) که انجام به روز رسانی دسته‌ای و یا حذف دسته‌ای از رکوردها را تنها با یک کوئری SQL میسر می‌کنند؛ اما ... هنوز جزئی از EF استاندارد نشده‌اند و مهم‌ترین مشکل احتمالی این روش‌ها، همگام نبودن context و سیستم change tacking، با نتیجه‌ی حاصل از به روز رسانی یکباره‌ی صدها ردیف است.



مثال 8: حذف یک کاربر از جدول کاربران

می‌خواهیم کاربر شماره‌ی 37 را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی به صورت زیر است:
delete from members where memid = 37;
و در EF-Core برای انجام اینکار می‌توان ابتدا شیء متناظر با کاربر 37 را از طریق یک کوئری به سیستم change tracking وارد کرد و سپس آن‌را حذف نمود:
var mem37 = context.Members.Where(x => x.MemId == 37).First();
context.Members.Remove(mem37);

context.SaveChanges();

یک نکته: امکان ساده‌تر حذف یک ردیف با داشتن ID آن

کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی، یک روش وارد کردن شیءای به context و سیستم change tacking آن است. در این حالت عموما فرض بر این است که ID شیء را نمی‌دانیم. اما اگر این ID مانند مثال جاری از پیش مشخص بود، نیازی نیست تا ابتدا از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و کل شیء را در حافظه وارد کرد. در این حالت خاص می‌توان با استفاده از روش زیر، این ID را وارد سیستم tracking کرد و سپس حالت آن‌را به Deleted تغییر داد و در آخر آن‌را ذخیره کرد:
var entry = context.Entry(new Member { MemId = 37 });
entry.State = EntityState.Deleted;
context.SaveChanges();
در کدهای فوق می‌توان سطر entry.State = EntityState.Deleted را با context.Remove(entry) نیز جایگزین کرد و هر دو به یک معنا هستند.
روش فوق چنین کوئری‌هایی را ایجاد می‌کند:
SET NOCOUNT ON;
DELETE FROM [Members]
WHERE [MemId] = @p0;
SELECT @@ROWCOUNT;


مثال 9: حذف بر اساس یک sub-query

می‌خواهیم تمام کاربرانی را که هیچگاه رزروی را انجام نداده‌اند، حذف کنیم.
این مورد نیز با SQL نویسی مستقیم نیز توسط یک کوئری دسته‌ای قابل انجام است:
delete from members where memid not in (select memid from cd.bookings);
اما همانطور که عنوان شد، EF-Core این نوع اعمال ویرایش دسته‌ای را در طی یک تک کوئری پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت ابتدا آن‌ها را توسط یک کوئری به context وارد کرده و سپس حذف می‌کنیم:
var mems = context.Members.Where(x =>
  !context.Bookings.Select(x => x.MemId).Contains(x.MemId)).ToList();
context.Members.RemoveRange(mems);

context.SaveChanges();


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
اشتراک‌ها
تفاوت بین NET Core 2.0. و NET Standard 2.0. در چیست؟

NET Standard‌. در حقیقت یک قرار داد است که سکوهای کاری مختلف دات نتی مانند Full .NET Framework ، Xamarin ، Mono ، UWP و غیره می‌توانند آن‌را پیاده سازی کنند. یک نمونه‌ی دیگر این پیاده سازی‌ها نیز NET Core. است. برای مثال دات نت 4.6.1، استاندارد و قرار داد شماره‌ی 2 دات نت را پیاده سازی می‌کند. به همین صورت NET Core 2.0. نیز پیاده سازی کننده‌ی این استاندارد شماره 2 است.
«اما» باید درنظر داشت که دات نت استاندارد، بیش از یک قرار داد چیزی نیست و پیاده سازی کنندگان آن می‌توانند سطح بیشتری را نسبت به این قرار داد نیز لحاظ کنند. برای مثال دات نت 4.6.1 شامل سطح API بیشتری از دات نت استاندارد 2 است.
 
 با تغییرات اخیر، اکنون NuGet می‌تواند کتابخانه‌های مبتنی بر NET Standard 2. را در برنامه‌های مبتنی بر سکوهای کاری که آن‌را پیاده سازی می‌کنند، بدون مشکل اضافه کند. برای مثال می‌توان اسمبلی‌های دات نت 4.6.1 را به برنامه‌های ASP.NET Core 2.0 اضافه کرد (کاری که در نگارش 1x آن به صورت مستقیم میسر نیست) و یا می‌توان اسمبلی‌های کامپایل شده‌ی برای دات نت استاندارد 2 را به برنامه‌های مبتنی بر دات نت 4.6.1 اضافه کرد.
 
«اما» باید درنظر داشت که امکان اضافه کردن یک بسته‌ی نیوگت از یک کتابخانه‌ی نوشته شده‌ی برای دات نت کامل در برنامه‌های دات نت Core به معنای تضمینی برای کار کردن آن در زمان اجرا نخواهد بود. از این جهت که دات نت کامل، به همراه قسمت‌هایی است که در NET Standard. وجود خارجی ندارند. بنابراین اگر کتابخانه‌ی استفاده شده صرفا این API مشترک را هدف قرار داده‌است، هم قابلیت اتصال و هم قابلیت اجرا را خواهد داشت؛ اما اگر برای مثال کسی بسته‌ی NServiceBus را به پروژه‌ی ASP.NET Core 2.0 اضافه کند، بدون مشکل کامپایل خواهد شد. اما از آنجائیکه این کتابخانه از MSMQ استفاده می‌کند که خارج از میدان دید این استاندارد است، در زمان اجرا با شکست مواجه خواهد شد.

تفاوت بین NET Core 2.0. و NET Standard 2.0. در چیست؟
مطالب
DbContext pooling در EF Core 2.0
روش متداول تنظیمات EF Core در برنامه‌های ASP.NET Core، به صورت معرفی یک DbContext سفارشی، به سیستم تزریق وابستگی‌های آن است و سپس می‌توان به وهله‌ای از این Context، توسط تزریق آن به سازنده‌های کلاس‌های مختلف برنامه، دسترسی یافت. به این معنا که به ازای هر درخواست رسیده، یک وهله‌ی جدید از DbContext ایجاد خواهد شد. در نگارش 2، روش جدیدی برای ثبت DbContext برنامه معرفی شده‌است که در صورت بکارگیری آن، بجای وهله سازی مجدد Contextها، ابتدا استخر موجود Contextها بررسی می‌شود و در صورت مهیا بودن نمونه‌ای، بجای نمونه سازی از صفر آن، از این نمونه‌ی موجود، استفاده‌ی مجدد خواهد شد. در پایان کار درخواست، تنها وضعیت این Context به حالت اولیه برگردانده شده و سپس به استخر Contextها برای استفاده‌ی مجدد بازگشت داده می‌شود. این مفهوم درحقیقت پیاده سازی مفهوم connection pooling موجود در ADO.NET است. به این ترتیب هزینه‌ی ساخت و ایجاد اتصالات به بانک اطلاعاتی به شدت کاهش خواهد یافت.


نحوه‌ی معرفی DbContext pooling

اینبار بجای روش قبلی و استفاده از متد AddDbContext
services.AddDbContext<BloggingContext>(
   options => options.UseSqlServer(connectionString));
از متد جدید AddDbContextPool استفاده می‌شود:
services.AddDbContextPool<BloggingContext>(
   options => options.UseSqlServer(connectionString));


محدودیت‌های روش DbContext pooling

در حالت استفاده‌ی از روش AddDbContextPool، دیگر متد OnConfiguring کلاس Context سفارشی شما فراخوانی نخواهد شد. بنابراین تمام تنظیمات ابتدایی برنامه را باید به همان کلاس آغازین برنامه منتقل کنید و کلاس Context، این تنظیمات را به صورت ذیل از طریق سازنده‌ی آن دریافت می‌کند:
public class BloggingContext : DbContext
{
   public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options) : base(options){}

همچنین باید درنظر داشت که استفاده‌ی مجدد از یک Context به معنای حفظ مقادیر فیلدهای private کلاس Context سفارشی شما نیز می‌شود. در اینجا پس از پایان هر درخواست، تنها وضعیت Context از دیدگاه EF به حالت اول بازگشت داده می‌شود؛ اما حالت شیء Context و تمام اطلاعات فیلدهای خصوصی آن در همان حالت قبلی (و همان وهله‌ی موجود پیشین و اصلی) رها می‌شوند. چون وهله سازی مجددی از آن صورت نخواهد گرفت.


یک مثال: بررسی بهبود کارآیی برنامه در حالت استفاده‌ی از DbContext pooling

کدهای کامل این مثال را برای اجرا می‌توانید از اینجا دریافت کنید: ContextPooling.zip

در اینجا یکبار حالت متداول AddDbContext
        public static void RunWithoutContextPooling()
        {
            Console.WriteLine("\nRun Without ContextPooling");
            var serviceProvider = new ServiceCollection()
                .AddEntityFrameworkSqlServer()
                .AddDbContext<BloggingContext>(
                    c => c.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.ContextPooling;Trusted_Connection=True;ConnectRetryCount=0;"))
                .BuildServiceProvider();

            new RunTests().Start(serviceProvider);
        }
و سپس روش جدید AddDbContextPool
        public static void RunWithContextPooling()
        {
            Console.WriteLine("\nRun With ContextPooling");
            var serviceProvider = new ServiceCollection()
                .AddEntityFrameworkSqlServer()
                .AddDbContextPool<BloggingContext>(
                    c => c.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.ContextPooling;Trusted_Connection=True;ConnectRetryCount=0;"),
                    poolSize: 16)
                .BuildServiceProvider();

            new RunTests().Start(serviceProvider);
        }
بررسی و اجرا شده‌اند. نتیجه‌ی نهایی به صورت ذیل است:
Run Without ContextPooling
[10:49:30.728] Context creations: 637 | Requests per second: 597
[10:49:31.746] Context creations: 1069 | Requests per second: 1050
[10:49:32.765] Context creations: 1088 | Requests per second: 1067
[10:49:33.784] Context creations: 1139 | Requests per second: 1119
[10:49:34.802] Context creations: 1138 | Requests per second: 1117
[10:49:35.831] Context creations: 1153 | Requests per second: 1120
[10:49:36.845] Context creations: 1126 | Requests per second: 1111
[10:49:37.873] Context creations: 1014 | Requests per second: 987
[10:49:38.898] Context creations: 1139 | Requests per second: 1111
[10:49:39.918] Context creations: 1086 | Requests per second: 1065

Total context creations: 10592
Requests per second:     1034

Run With ContextPooling
[10:49:40.982] Context creations: 32 | Requests per second: 1388
[10:49:41.991] Context creations: 0 | Requests per second: 1691
[10:49:43.014] Context creations: 0 | Requests per second: 1684
[10:49:44.031] Context creations: 0 | Requests per second: 1702
[10:49:45.049] Context creations: 0 | Requests per second: 1694
[10:49:46.067] Context creations: 0 | Requests per second: 1401
[10:49:47.075] Context creations: 0 | Requests per second: 1510
[10:49:48.107] Context creations: 0 | Requests per second: 1669
[10:49:49.127] Context creations: 0 | Requests per second: 1679
[10:49:50.147] Context creations: 0 | Requests per second: 1688

Total context creations: 32
Requests per second:     1610
همانطور که ملاحظه می‌کنید، در حالت ContextPooling، تعداد وهله سازی‌های صورت گرفته به شدت کاهش یافته‌است و همچنین قابلیت پاسخ‌دهی برنامه به علت کاهش سربار اتصال به بانک اطلاعاتی نیز حدود 55 درصد بهبود یافته‌است.
اشتراک‌ها
کتابخانه EntityFrameworkCore.Cacheable

A high-performance second-level query cache for EF Core.  Nuget Package

Using Example 

dbContext.Books
   .Include(d => d.Pages).ThenInclude(d => d.Lines).Where(d => d.ID == 200)
   .Cacheable(TimeSpan.FromSeconds(60))


Performance Test  

Cacheable vs DataBase

Average database query duration [+00:00:00.0026076].
Average cache query duration [+00:00:00.0000411].
Cached queries are x63 times faster. 

Cacheable vs In-Memory
Average database query duration [+00:00:00.1698972].
Average cache query duration [+00:00:00.0000650].
Cached queries are x2,611 times faster. 
کتابخانه EntityFrameworkCore.Cacheable
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 1 - NET Core. چیست؟
NET Core. چیست؟

برای اغلب توسعه دهنده‌های دات نت (برنامه‌های وب و دسکتاپ) تنها یک دات نت فریم ورک شناخته شده وجود دارد: The `Full` .NET Framework
که تنها بر روی ویندوز قابل اجرا است و آخرین نگارش پایدار آن در زمان نگارش این مطلب، 4.6.1 است. این فریم ورک بزرگ، از اجزایی تشکیل شده‌است که در تصویر ذیل قابل مشاهده‌اند:


مهم‌ترین قسمت‌های این فریم ورک «بزرگ» شامل مواردی مانند CLR که کار تبدیل کدهای IL را به کدهای ماشین انجام می‌دهد، BCL که کلاس‌های پایه‌ای را جهت کار با  IO، Text و غیره، فراهم می‌کنند، هستند؛ به علاوه کتابخانه‌هایی مانند Windows Forms، WPF و ASP.NET که برفراز BCL و CLR کار می‌کنند.
هرچند تعدادی از توسعه دهنده‌های دات نت تنها با Full framework کار می‌کنند، اما در طی سال‌های اخیر انشعابات بسیار دیگری از آن به وجود آمده‌اند؛ مانند دات نت‌های ویژه‌ی ویندوزهای 8 و Universal Windows Platform، دات نت مخصوص ویندوز فون 8 و ویندوز فون مبتنی بر پلتفرم سیلورلایت، به علاوه دات نت پلتفرم زامارین برای توسعه‌ی برنامه‌های iOS و Android نیز هم اکنون وجود دارند (البته در اینجا Mono، دات نت میکرو و غیره را هم باید ذکر کرد). این فریم ورک‌ها و انشعابات، به همراه پیاده سازی یک سری موارد مشترک و مواردی کاملا اختصاصی هستند که به سایر پلتفرم‌های دیگر قابل انتقال نیستند.

با زیاد شدن تعداد انشعابات دات نت «بزرگ»، نوشتن کدی که قابل اجرای بر روی تمام پلتفرم‌های یاد شده باشد، مشکل شد. اینجا بود که مفهومی را به نام PCL یا Portable class libraries معرفی کردند:


هدف از PCLها، ساده سازی کامپایل و به اشتراک گذاری کد بین پلتفرم‌های مختلف بود و پشتیبانی قابل توجهی هم از آن در VS.NET وجود دارد. هرچند این روش نسبتا موفق بود اما مشکلاتی را هم به همراه داشت. برای مثال با ارائه‌ی یک انشعاب و پلتفرم دیگری از دات نت «بزرگ»، کتابخانه‌ی PCL موجود، باید برای این انشعاب جدید مجددا کامپایل شود. به علاوه در اینجا تنها محدود به انتخاب امکانات مشترک بین پلتفرم‌های مختلف هستید.

برای رفع این مشکلات در پایان سال 2014، یک «دات نت فریم ورک جدید» به نام NET Core. معرفی شد که سورس باز است و همچنین چندسکویی (از ویندوز، لینوکس و OSX پشتیبانی می‌کند).


هرچند پیشتر Windows Store و ASP.NET Core app به صورت پلتفرم‌هایی مجزا ارائه شده بودند، اما اکنون از یک BCL مشترک به نام CoreFX استفاده می‌کنند و نحوه‌ی توزیع آن‌ها صرفا از طریق نیوگت است. به عبارتی اینبار بجای دریافت یک فریم ورک «بزرگ»، تنها اجزایی را دریافت می‌کنید که از طریق نیوگت سفارش داده‌اید.
به این ترتیب نه تنها کار توزیع برنامه‌های مبتنی بر NET Core. با سهولت بیشتری انجام خواهد شد، بلکه به روز رسانی اجزای یک برنامه، تاثیری بر روی سایر برنامه‌ها نخواهد داشت و مشکلات جانبی را به وجود نمی‌آورد. به علاوه دیگر نیازی نیست تا منتظر یک نگارش «بزرگ» دیگر باشید تا بتوانید آخرین به روز رسانی‌ها را دریافت کنید. اینبار به روز رسانی بسته‌های نیوگت برنامه معادل هستند با به روز رسانی کل فریم ورک در نگارش‌های قبلی «بزرگ» آن. در اینجا حتی CoreCLR و NET Native runtime. که مربوط به Windows runtime است هم از طریق نیوگت به روز رسانی می‌شود.

البته NET Core. انتهای مسیر نیست و هم اکنون NETStandard نیز جهت رفع مشکلات کامپایل مجدد PCLها در حال توسعه است و پس از ارائه‌ی آن، PCLها منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند. در این حالت با انتخاب target platform ایی به نام NETStandard (بجای مثلا انتخاب دات نت 4.5 و ویندوز فون 8)، اینبار دات نت 4.5 و ویندوز فون 8 و تمام پلتفرم‌های دیگر، به صورت یکجا انتخاب می‌شوند و اگر پلتفرم جدیدی برای مثال از NETStandard نگارش 1.1 پشتیبانی کند، به این معنا است که کتابخانه‌ی شما هم اکنون با آن سازگار است و دیگر نیازی به کامپایل مجدد آن نخواهد بود.
به علاوه هر برنامه‌ای که بر اساس NETStandard تهیه شود، قابلیت اجرای بر روی NET Core. را نیز خواهد داشت. به عبارتی برنامه‌های NETStandard همان برنامه‌های مبتنی بر NET Core. هستند.


ASP.NET Core چیست؟

در زمان نگارش این مطلب، دو گزینه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core 1.0 و همچنین Windows Store apps (مبتنی بر NET Native Runtime.) قابلیت استفاده‌ی از این پلتفرم جدید NET Core. دارند.
ASP.NET Core 1.0، که پیشتر با نام ASP.NET 5 معرفی شده بود، بازنویسی کامل ASP.NET است که با ایده‌ی کاملا ماژولار بودن، تهیه شده‌است و از طریق آن، قابلیت به روز رسانی منظم و توزیع آسان از طریق نیوگت، میسر خواهد شد. به علاوه در آن، بسیاری از الگوهای برنامه نویسی شیء‌گرا مانند تزریق وابستگی‌ها، به صورت توکار و از ابتدا پشتیبانی می‌شوند.
ASP.NET Core 1.0 از WebForms ، VB ، WebPages و SignalR پشتیبانی نمی‌کند. البته در این بین عدم پشتیبانی از «وب فرم‌ها» قطعی است؛ اما افزودن سه مورد دیگر یاد شده، جزو لیست کارهای پس از ارائه‌ی نگارش 1 این فریم ورک قرار دارند و به زودی ارائه خواهند شد.


اکنون وضعیت  ASP.NET MVC 5 و ASP.NET Web API 2 چگونه است؟

ASP.NET Core 1.0 مدل برنامه نویسی ASP.NET MVC و Web API را به صورت یکپارچه ارائه می‌دهد و دیگر خبری از ارائه‌ی مجزای این‌ها نخواهد بود و دقیقا بر مبنای مفاهیم برنامه نویسی این دو بنا شده‌است. به صورت خلاصه MVC + Web API + Web Pages = Core MVC 1.0
پیشتر فضای نام System.Web.MVC مخصوص ASP.NET MVC بود و فضای نام مجزای دیگری به نام System.Web.Http مخصوص ASP.NET Web API. اما اکنون تنها یک فضای نام مشترک و یکپارچه به نام Microsoft.AspNet.Mvc هر دوی این‌ها را پوشش می‌دهد.

در این نگارش جدید وابستگی از system.web مبتنی بر IIS حذف شده‌است و با استفاده از هاست جدید چندسکویی به نام Kesterl، به سرعتی 5 برابر سرعت NodeJS دست یافته‌اند.


آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET MVC 5.x دوشنبه، 20 بهمن 1393 است (با ارائه نگارش 5.2.3 که آخرین نگارش رسمی و پایدار آن است) و آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET Web API 2.x نیز همان روز است.
هرچند مایکروسافت عادت به اعلام رسمی پایان پشتیبانی از بسیاری از محصولات خود را ندارد اما تمام فناوری‌های «قدیمی» خودش را بر روی CodePlex نگهداری می‌کند و تمام فناوری‌های «جدید» را به GitHub منتقل کرده‌است. بنابراین اگر در مورد فناوری خاصی به Codeplex رسیدید، یعنی «دیگر ادامه‌ی رسمی نخواهد یافت» و حداکثر در حد رفع یک سری باگ‌ها و مشکلات گزارش شده باقی می‌مانند.
مثال 1: هم اکنون نگارش دوم ASP.NET Identity را بر روی Codeplex می‌توانید مشاهده کنید. نگارش سوم آن به GitHub منتقل شد‌ه‌است که این نگارش صرفا با ASP.NET Core 1.0 سازگار است. در مورد ASP.NET MVC و Web API نیز چنین حالتی رخ داده‌است. نگارش‌های 5 و 2 آن‌ها بر روی Codeplex موجود هستند و نگارش ششم که به ASP.NET Core 1.0 تغییر نام یافت و ترکیبی است از MVC و Web API، در GitHub توسعه می‌یابد.
مثال 2: WCF به علت پیچیدگی بیش از حد و مدرن نبودن طراحی آن، رقابت را به ASP.NET Web API 2.x واگذار کرد و مدل برنامه نویسی ASP.NET Web API 2.x نیز هم اکنون جزئی از ASP.NET Core 1.0 است. بنابراین اگر قصد ایجاد پروژه‌ی جدیدی را بر این مبنا دارید، بهتر است با APS.NET Core 1.0 کار را شروع کنید.


اما هنوز تعداد زیادی از کتابخانه‌های Full framework به NET Core. انتقال پیدا نکرده‌اند

برای نمونه هنوز EF Core 1.0 که پیشتر نام EF 7.x به آن داده شده بود، به مرحله‌ی نهایی تکمیل قابلیت‌های آن نرسیده‌است. اما باید دانست که ASP.NET Core 1.0 صرفا بر فراز NET Core. قابل اجرا نیست؛ بلکه قابلیت اجرای بر فراز NET 4.6. و یا همان دات نت «بزرگ و کامل» را نیز دارد. بنابراین به سادگی قابلیت اجرای EF 6.x و یا NHibernate را نیز دارا است. تنها مزیتی را که در اینجا از دست خواهید، قابلیت چندسکویی بودن ASP.NET Core 1.0 است؛ زیرا EF 6.x با چنین دیدی طراحی نشده‌است.



همانطور که ملاحظه می‌کنید، ASP.NET Core 1.0 قابلیت اجرای بر روی هر دوی NET Core 1.0. و NET 4.6. را دارا است. اما یکی، چندسکویی است و دیگری صرفا مختص به ویندوز.


فناورهای منسوخ شده‌ی در NET Core.

یکسری از فناوری‌ها و کتابخانه‌ها احتمالا هیچگاه قابلیت انتقال به NET Core. را نخواهند یافت و یا حداقل باید تا چندنگارش بعدی آن صبر کنند. فناوری‌های خاتمه یافته‌ی با NET Core. به شرح زیر هستند:
- Reflection: همانطور که عنوان شد، NET Core. بر فراز CoreCLR و همچنین NET Native runtime. اجرا می‌شود و تولید برنامه‌های native و static linking آن‌ها مانند برنامه‌های ++C، نیاز به دانستن اجزایی دارد که به صورت پویا فراخوانی نمی‌شوند و بلافاصله و در زمان کامپایل، توسط کامپایلر قابل تشخیص هستند. همین محدودیت سبب شده‌است که استفاده‌ی از Reflection در NET Core. به حداقل ممکن آن برسد. برای مثال در System.Object متد GetType آن تنها نام نوع را باز می‌گرداند و نه اطلاعات بیشتری را مانند  GetMembers سابق.
- App Domains: هرچند CoreCLR از App Domains پشتیبانی می‌کند اما NET Native runtime. خیر. به همین جهت برای ایزوله سازی برنامه‌ها توصیه شده‌است که از containerهایی مانند docker استفاده شود.
- Remoting: پیش از WCF جهت برقراری ارتباط بین برنامه‌ها مطرح شده بود و هم اکنون در دات نت کامل هم آنچنان استفاده‌ای از آن نمی‌شود.
- binary serialization: البته کتابخانه‌هایی مانند JSON.NET و امثال آن، نگارش NET Core. هم دارند؛ اما چون binary serialization نیاز به اطلاعات reflection قابل توجهی دارد دیگر پشتیبانی نخواهد شد.


فناور‌هایی که به زودی به NET Core. منتقل می‌شوند

یکسری از فناوری‌ها مانند XAML هنوز معادل NET Core. ندارند و لیست زیر قرار است از طرف مایکروسافت سورس باز شده و همچنین به NET Core. منتقل شود:
System.Data
System.DirectoryServices
System.Drawing
System.Transactions
System.Xml.Xsl and System.Xml.Schema
System.Net.Mail
System.IO.Ports
System.Workflow
System.Xaml


مراحل نصب ASP.NET Core 1.0

پیش از نصب نگارش 1.0 RTM باید به این نکته دقت داشت که نصاب آن، نگارش‌های آزمایشی قبلی را حذف و یا بازنویسی نمی‌کند و همین مساله ممکن است سبب بروز تداخل‌هایی و یا حتی از کار افتادن VS.NET شما شود. بنابراین اگر نگارش‌های RC یا بتا را پیشتر نصب کرده‌اید، به Add remove programs ویندوز مراجعه کرده و سه مورد ذیل را حتما حذف کنید (خیلی مهم):
- Preview Tooling (all versions)
- NET Core Runtime SDK (all versions).
- NET Core Runtime (all Versions).
پس از حذف بسته‌های قدیمی، برای نصب نگارش 1.0 RTM، ابتدا نیاز است Visual Studio 2015 Update 3 را نصب کنید و پس از آن با استفاده از NET Core for Visual Studio Official MSI Installer. کار نصب اجزای مورد نیاز آن انجام خواهد شد.


بررسی شماره نگارش 1.0 RTM

پس از نصب اجزای عنوان شده، خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\Users\Vahid>dotnet --version
1.0.0-preview2-003121
همانطور که مشاهده می‌کنید، نگارش ذکر شده هنوز در مرحله‌ی preview است و صرفا مرتبط است به tooling و یا ابزارهای مرتبط با آن.
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را نیز شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template


در اینجا فایل جدیدی را به نام global.json مشاهده می‌کنید که محتوایات آن شامل دقیقا همین شماره نگارش است؛ به همراه معرفی پوشه‌های اصلی پروژه:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
آموزش Cache در ASP.NET Core - (قسمت اول : مفاهیم اولیه)
امروزه در وب‌سایت‌های شخصی و تجاری، یکی از مهم‌ترین پارامتر‌ها، سرعت پاسخگویی درخواست‌ها به وب‌سایت است. طبق آمار، کاربران آنلاین کنونی که ما با آن‌ها طرفیم، سطح تحملشان به سه ثانیه در یک صفحه میرسد؛ پس ما باید بتوانیم سرعت وب‌سایت‌های خودمان را تا حد ممکن بهبود بخشیم. از طرفی پارامتر سرعت، روی سئو گوگل هم تاثیر بسزایی دارد و Ranking وب‌سایت شمارا تا حد زیادی افزایش می‌دهد. قطعا همه می‌دانید که سرعت وبسایت و برنامه چقدر مهم هست؛ پس زیاده گویی نمی‌کنیم و می‌رویم سراغ اصل مطلب.
یکی از کارهایی که میتوانیم برای افزایش سرعت برنامه انجام دهیم، استفاده از Cache هست. بطور خیلی ساده، Cache یعنی قرار دادن دیتای پرکاربرد، در یک حافظه‌ی نزدیک‌تر از دیتابیس که هروقت به آن نیاز داشتیم، به آن دسترسی سریعی داشته باشیم و سرعت واکشی اطلاعات، از سرعتی که دیتابیس به ما می‌دهد، بیشتر باشد تا درخواست‌های ما با پاسخ سریع‌تری همراه شوند.
این حافظه، Ram هست و عمل Caching به اینصورت خواهد بود که هر وقت دیتای مورد نظر یکبار از دیتابیس واکشی شود، از دفعات بعد، آن دیتا را در Ram ذخیره میکند و برای درخواست‌های بعدی به دیتابیس Query نمیزند و دیتای مورد نیازش را از Ram میگیرد.
این امر در کنار مزایایی که دارد ، حساسیت بالایی هم بهمراه خواهد داشت؛ چرا که حافظه مورد استفاده Ram، یک حافظه محدود هست همچنین میتواند برای هر سخت افزاری متفاوت باشد. پس پیاده سازی این سیستم نیاز به دو دو تا چهارتا و ساختار درست دارد؛ در غیر اینصورت Cache کردن دیتای غلط میتواند به تنهایی وب‌سایتتان را Down کند؛ پس خیلی باید به این موضوع دقت داشت.

چه زمانی بهتر است از کش استفاده کنیم؟
  • وقتی دیتایی داریم که به تکرار از آن در برنامه استفاده میکنیم.
  • وقتی بعد از گرفتن دیتایی از دیتابیس، محاسباتی بر روی آن انجام میدهیم و پاسخ نهایی محاسبه را به کاربر نمایش میدهیم، میتوانیم یکبار پاسخ را کش کنیم تا از محاسبه‌ی هر باره‌ی آن جلوگیری شود.

آیا تمام اطلاعات را میتوان کش کرد؟
خیر.
  • سخت افزاری که برای کش استفاده میکنیم یعنی Ram، بسیار گران‌تر از دیتابیس برای ما تمام میشود؛ چرا که محدود است.
  • اگر همه دیتاهارا کش کنید، عمل سرچ میان آن زمان بیشتری خواهد برد.
پس اکنون میدانید که میتوانیم داده‌های بی نهایتی را در دیتابیس ذخیره کنیم و فقط با ارزش‌ترین‌ها و پر مصرف‌ترین هارا در حافظه کش، ذخیره میکنیم.

عملیات Cache در Asp.Net Core توسط اینترفیس‌های IMemoryCache و IDistributedCache مدیریت میشود و میتوانید با تزریق این اینترفیس‌ها براحتی از متدهایشان استفاده کنید؛ اما قبل از استفاده لازم است با عملکرد هر یک از آن‌ها آشنا شویم.

روش اول : In-memory Caching (Local Caching)
معمول‌ترین و ابتدایی‌ترین روش برای کش کردن اطلاعات، روش Local Caching و بصورت In-Memory است که اطلاعات را در حافظه Ram همان سروری که برنامه در آن اجرا میشود، کش میکند.

این روش تا زمانیکه برنامه‌ی ما برای اجرا شدن، تنها از یک سرور استفاده کند، بهترین انتخاب خواهد بود؛ چرا که به دلیل نزدیک بودن، سریع‌ترین بازخورد را نیز به درخواست‌ها ارائه میدهد.


اما شرایطی را فرض کنید که برنامه از چندین سرور برای اجرا شدن استفاده میکند و به طبع هر سرور درخواست‌های خودش را داراست که ما باید برای هر یک بصورت جداگانه‌ای یک کش In-Memory را در حافظه Ram هرکدام ایجاد کنیم. 

فرض کنید دیتای ما 1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 , 7 , 8 , 9 , 10 باشد. بخشی از دیتا در Server 1 کش میشود (1 , 3 , 5 , 9) و بخشی دیگر در Server 2 کش خواهد شد (2 , 4 , 6 ,7 , 8 , 10).


در اینجا مشکلات و ضعف هایی به وجود خواهد آمد :


  • برای مثال اگر Server 1 به هر دلیلی از بین برود یا Down شود، اطلاعات کش درون آن نیز پاک خواهد شد و بعد از راه اندازی باید همه آن را دوباره از دیتابیس بخواند.
  • هر کدام از سرور‌ها کش‌های جدایی دارند و باهم Sync نیستند و امکان وجود یک داده‌ی حیاتی در یکی و عدم وجود آن در دیگری، بالاست. فرض کنید برنامه برای هر درخواست، نیاز به اطلاعات دسترسی کاربری را دارد. دسترسی‌های کاربر، در Server 1 کش شده، اما در Server 2 موجود نیست. در Server 2 به دلیل عدم وجود این کش، برنامه برای درخواست‌های معمول خود و چک کردن دسترسی کاربر یا باید هربار به دیتابیس درخواستی را ارسال کند که این برخلاف خواسته ماست و یا باید دیتای مربوط به دسترسی‌های کاربر را بعد از یکبار درخواست، از دیتابیس در خودش کش کند که این‌هم دوباره کاری به حساب میاید و دوبار کش کردن یک دیتا، امر مطلوبی نخواهد بود.

روش هایی وجود دارد که بتوان از سیستم Local Caching در حالت چند سروری هم استفاده کرد و این مشکلات را از بین برد، اما روش استاندارد در حالت چند سروری، استفاده از Distributed Cache‌ها است.


روش دوم : Distributed Caching

در این روش برنامه‌ی ما برای اجرا شدن از چندین سرور شبکه شده به هم، در حال استفاده هست و Cache برنامه، توسط سرورها به اشتراک گذاشته شده. 

در این حالت سرور‌های ما از یک کش عمومی استفاده میکنند که مزایای آن شامل :

■ درخواست‌ها به چندین سرور مختلف از هم ارسال شده، اما دیتای کش بصورت منسجم در هریک وجود خواهد داشت.

■ با خراب شدن یا Down شدن یک سرور، کش موجود در سرور‌های دیگر پاک نمیشود و کماکان قابل استفاده است.

■ به حافظه Ram یک سرور محدود نیست و مشکلات زیادی همچون کمبود سخت افزاری و محدودیت‌های حافظه‌ی Ram را تا حد معقولی کاهش میدهد.


طریقه استفاده از Cache در Asp.Net Core :

  • بر خلاف ASP.NET web forms و ASP.NET MVC در نسخه‌های Core به بعد، Cache بصورت از پیش ثبت شده، وجود ندارد. کش در Asp.Net Core با فراخوانی سرویس‌های مربوطه‌ی آن قابل استفاده است و نیاز است قبل از استفاده، سرویس آن را در کلاس Startup برنامه فراخوانی کنید. 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddMemoryCache();
}

  • اینترفیس IMemoryCache از سیستم تزریق وابستگی‌ها در Core استفاده میکند و برای استفاده از اینترفیس آن، پس از اضافه کردن MemoryCache به Startup ، باید در کنترلر، عمل تزریق وابستگی (DI) را انجام دهید؛ سپس متد‌های مورد نیاز برای کش، در دسترس خواهد بود. 
public class HomeController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache  _cache;
    public HomeController(IMemoryCache  cache)
    {
        _cache = cache;
    }
    ....
}

  • برای ذخیره‌ی کش میتوانید از متد Set موجود در این اینترفیس استفاده کنید. 
public IActionResult Set()
{
  _cache.Set("CacheKey", data , TimeSpan.FromDays(1));
  return View();
}

در پارامتر اول این متد (CacheKey)، یک کلید، برای اطلاعاتی که میخواهیم کش کنیم قرار میدهیم. دقت کنید که این کلید، شناسه‌ی دیتای شماست و باید طوری آن را در نظر گرفت که با صدا زدن این کلید از سرویس کش، همان دیتای مورد نظر را برگشت دهد (هر Object دیتا، باید کلید Unique خود را داشته باشد).


در پارامتر دوم، دیتای مورد نظر را که میخواهیم کش کنیم، به متد میدهیم و در پارامتر سوم نیز زمان اعتبار و تاریخ انقضای دیتای کش شده را وارد میکنیم؛ به این معنا که دیتای کش شده، بعد از مدت زمان گفته شده، از حافظه کش(Ram) حذف شود و برای دسترسی دوباره و کش کردن دوباره اطلاعات، نیاز به خواندن مجدد از دیتابیس باشد.


  • برای دسترسی به اطلاعات کش شده میتوانید از متد Get استفاده کنید. 
public IActionResult Get()
{
  string data = _cache.Get("CacheKey");
  return View(data);
}

تنها پارامتر ورودی این متد، کلید از قبل نسبت داده شده به اطلاعات کش هست که با استفاده از یکسان بودن کلید در ورودی این متد و کلید Set شده از قبل در حافظه Ram، دیتا مربوط به آن را برگشت میدهد.


  • متد TryGetValue برای بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید در حافظه کش هست و یک Boolean را خروجی میدهد. 
public IActionResult Set()
  {
        DateTime data;
       // Look for cache key.
       if (!_cache.TryGetValue( "CacheKey" , out data))
       {
              // Key not in cache, so get data.
              data= DateTime.Now;

            // Save data in cache and set the relative expiration time to one day
             _cache.Set( "CacheKey" , data, TimeSpan.FromDays(1));
        }
        return View(data);
  }

این متد ابتدا بررسی میکند که کلیدی با نام "CacheKey" وجود دارد یا خیر؟ در صورت عدم وجود، آن را میسازد و دیتای مورد نظر را به آن نسبت میدهد.


  • با استفاده از متد GetOrCreate میتوانید کار متد‌های Get و Set را باهم انجام دهید و در یک متد، وجود یا عدم وجود کش را بررسی و در صورت وجود، مقداری را return و در صورت عدم وجود، ابتدا ایجاد کش و بعد return مقدار کش شده را انجام دهید. 
 public IActionResult GetOrCreate()
{
         var data = _cache.GetOrCreate( "CacheKey" , entry =>
         entry.SlidingExpiration = TimeSpan.FromSeconds(3);
         return View(data);
});
    return View(data);
}

  • برای مدیریت حافظه‌ی Ram شما باید یک Expiration Time را برای کش‌های خود مشخص کنید؛ تا هم حافظه Ram را حجیم نکنید و هم در هر بازه‌ی زمانی، دیتای بروز را از دیتابیس بخوانید. برای این کار option‌های متفاوتی از جمله absolute expiration و sliding expiration وجود دارند.

در اینجا absolute expiration به این معنا است که یک زمان قطعی را برای منقضی شدن کش‌ها مشخص میکند؛ به عبارتی میگوییم کش با کلید فلان، در تاریخ و ساعت فلان حذف شود. اما در sliding expiration یک بازه زمانی برای منقضی شدن کش‌ها مشخص میکنیم؛ یعنی میگوییم بعد از گذشت فلان دقیقه از ایجاد کش، آن را حذف کن و اگر در طی این مدت مجددا خوانده شد، طول مدت زمان آن تمدید خواهد شد.

این تنظیمات را میتوانید در قالب یک option زمان Set کردن یک کش، به آن بدهید. 

MemoryCacheEntryOptions options = new MemoryCacheEntryOptions();
options.AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddMinutes(1);
options.SlidingExpiration = TimeSpan.FromMinutes(1);
_cache.Set("CacheKey", data, options );

در مثال بالا هردو option اضافه شده یک کار را انجام میدهند؛ با این تفاوت که absolute expiration تاریخ now را گرفته و یک دقیقه بعد را به آن اضافه کرده و تاریخ انقضای کش را با آن تاریخ set میکند. اما sliding expiration از حالا بمدت یک دقیقه اعتبار دارد.


  • یکی از روش‌های مدیریت حافظه Ram در کش‌ها این است که برای حذف شدن کش‌ها از حافظه، اولویت بندی‌هایی را تعریف کنید. اولویت‌ها در چهار سطح قابل دسترسی است: 

  1.  NeverRemove = 3
  2.  High = 2
  3. Normal = 1
  4.  Low = 0 

این اولویت بندی‌ها زمانی کاربرد خواهند داشت که حافظه اختصاصی Ram، برای کش‌ها پر شده باشد و در این حالت سیستم کشینگ بصورت خودمختار، کش‌های با الویت پایین را از حافظه حذف میکند و کش‌های با الویت بیشتر، در حافظه باقی میمانند. این با شماست که الویت را برای دیتا‌های خود تعیین کنید؛ پس باید با دقت و فکر شده این کار را انجام دهید. 

MemoryCacheEntryOptions options = new MemoryCacheEntryOptions();
// Low / Normal / High / NeverRemove
options.Priority = CacheItemPriority.High;
cache.Set("CacheKey", data, options);

به این صورت میتوانید الویت‌های متفاوت را در قالب option به کش‌های خود اختصاص دهید. 

در این مقاله سعی شد مفاهیم اولیه Cache، طوری گفته شود، تا برای افرادی که میخواهند به تازگی این سیستم را بیاموزند و در پروژه‌های خود استفاده کنند، کاربردی باشد و درک نسبی را نسبت به مزایا و محدودیت‌های این سیستم بدست آورند.


در قسمت دوم همین مقاله بطور تخصصی‌تر به این مبحث میپردازیم و یک پکیج آماده را معرفی میکنیم که خیلی راحت‌تر و اصولی‌تر کش را برای ما پیاده سازی میکند.

مطالب
کامپایلر C# 9.0، خطاها و اخطارهای بیشتری را نمایش می‌دهد
یکی از مواردی را که در حین ارتقاء پروژه‌های خود به NET 5.0. و C# 9.0 احتمالا مشاهده خواهید کرد، گزارش خطاهای کامپایلری است که پیشتر با نگارش‌های قبلی #C و NET Core.، اصلا خطا نبوده و بدون مشکل کامپایل می‌شدند. یعنی کدی که با NET Core SDK 3x. بدون مشکل کامپایل می‌شود، الزامی ندارد که با NET 5.0 SDK. نیز کامپایل شود. در این مطلب، تغییرات صورت گرفته‌ی در تنظیمات کامپایلر #C را در NET 5.0 SDK.، بررسی می‌کنیم.


معرفی AnalysisLevel در کامپایلر C# 9.0 و .NET 5.0 SDK

سال‌ها است که تیم کامپایلر #C قصد داشته‌است تا اخطارهای بیشتری را به توسعه دهندگان نمایش دهد؛ اما چون ممکن بود در حالت تنظیم پروژه جهت تبدیل اخطارها به خطا، اینکار به عملی ناخوشایند تبدیل شود، آن‌را انجام نداده بودند. با ارائه‌ی NET 5.، گزینه‌ی جدیدی به نام AnalysisLevel‌، به تنظیمات کامپایلر C# 9.0 اضافه شده‌است که توسط آن می‌توان سطوح نمایش خطاها و اخطارهای ارائه شده را تنظیم کرد. حالت پیش‌فرض آن برای پروژه‌های مبتنی بر net5.0، به عدد 5 تنظیم شده‌است و حتی این مورد را برای سایر SDKها نیز می‌توان تنظیم کرد:
Target Framework             Default for AnalysisLevel
net5.0                       5
netcoreapp3.1 or lower       4
netstandard2.1 or lower      4
.NET Framework 4.8 or lower  4
عدد 5 پیش‌فرض در اینجا سبب خواهد شد تا تعداد اخطارهای قابل ملاحظه‌ای را دریافت کنید؛ مواردی را که پیشتر با نگارش‌های قبلی کامپایلر #C، از آن‌ها ناآگاه بودید.
البته اگر از نگارش‌های کمتر از net5.0 استفاده می‌کنید نیز می‌توانید یک سطر AnalysisLevel زیر را به صورت دستی به فایل csproj خود اضافه کنید تا از اخطارهای بیشتری آگاه شوید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <!-- get more advanced warnings for this project -->
    <AnalysisLevel>5</AnalysisLevel>
  </PropertyGroup>
</Project>
یک نکته: اگر می‌خواهید همواره آخرین حد اخطارهای موجود ممکن را مشاهده کنید، مقدار AnalysisLevel را به latest تنظیم کنید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <!-- be automatically updated to the newest stable level -->
    <AnalysisLevel>latest</AnalysisLevel>
  </PropertyGroup>
</Project>
با اینکار با نصب یک SDK جدید، نیازی به به روز رسانی مقدار AnalysisLevel نخواهد بود و یا اگر می‌خواهید بالاترین سطح ممکن و حتی موارد آزمایشی را نیز بر روی پروژه‌ی خود آزمایش کنید، مقدار سطح آنالیز را به preview تنظیم نمائید:
<AnalysisLevel>preview</AnalysisLevel>
و یا اگر نمی‌خواهید تا این اخطارهای جدید را مشاهده کنید، آن‌را غیرفعال کنید:
<!-- I am just fine thanks -->
<AnalysisLevel>none</AnalysisLevel>


معرفی AnalysisMode در کامپایلر C# 9.0 و NET 5.0 SDK.

از زمان ارائه‌ی NET 5.0 RC2.، گزینه‌ی جدید دیگری به نام AnalysisMode نیز به تنظیمات کامپایلر C# 9.0 اضافه شده‌است:
<PropertyGroup>
  <AnalysisMode>AllEnabledByDefault</AnalysisMode>
</PropertyGroup>
هدف از آن انجام کنترل کیفیت بر روی کدها و ارائه‌ی آن‌ها به صورت اخطارهای کامپایلر است. این گزینه سه مقدار را می‌تواند داشته باشد:
- Default: در این حالت تعداد کمی از گزینه‌‌های کنترل کیفیت فعال هستند.
- AllEnabledByDefault: شدیدترین حالت ممکن؛ با انتخاب آن تمام گزینه‌های تعریف شده به صورت اخطارهای کامپایلر ظاهر می‌شوند.
- AllDisabledByDefault: جهت غیرفعال کردن این گزینه.

نکته 1: اگر می‌خواهید این اخطارها به صورت خطاهای کامپایلر ظاهر شوند، گزینه‌ی CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors را به true تنظیم کنید:
<PropertyGroup>
   <CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>false</CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>
</PropertyGroup>

نکته 2: آنالیز کدها در پروژه‌های مبتنی بر NET 5.0 SDK. به صورت خودکار فعال است. اگر می‌خواهید آن‌ها را در نگارش‌های پیشین NET Core. هم فعال کنید، خاصیت EnableNETAnalyzers را به true تنظیم نمائید:
<PropertyGroup>
   <EnableNETAnalyzers>true</EnableNETAnalyzers>
</PropertyGroup>
لیست کامل مواردی که توسط این گزینه بررسی می‌شوند.


امکان بررسی استایل کد نویسی در کامپایلر C# 9.0 و NET 5.0 SDK.

گزینه‌ی امکان بررسی استایل کدنویسی در کامپایلر C# 9.0، هنوز در مرحله‌ی آزمایشی به سر می‌برد. به همین جهت به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. اگر می‌خواهید آن‌را فعال کنید، روش آن به صورت زیر است که پس از آن، مشکلات موجود به صورت اخطارهایی ظاهر خواهند شد:
<PropertyGroup>
   <EnforceCodeStyleInBuild>true</EnforceCodeStyleInBuild>
</PropertyGroup>


روش اعمال سراسری تنظیمات کامپایلر به تمام پروژه‌های یک Solution

اگر Solution شما از چندین زیر پروژه تشکیل شده‌است، یا می‌توانید تنظیمات یاد شده را یکی یکی به هر کدام اضافه کنید و یا یک فایل مخصوص Directory.Packages.props را در بالاترین پوشه‌ی Solution خود ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل نمائید:
<Project>
  <PropertyGroup>
    <AnalysisLevel>latest</AnalysisLevel>
    <AnalysisMode>AllEnabledByDefault</AnalysisMode>
    <CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>true</CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>
    <EnableNETAnalyzers>true</EnableNETAnalyzers>
    <EnforceCodeStyleInBuild>true</EnforceCodeStyleInBuild>
  </PropertyGroup>
</Project>