نظرات مطالب
تنظیمات CORS در ASP.NET Core
یک نکته‌ی تکمیلی: دریافت خطای CORS پس از نصب تازه‌ی NET Core SDK.
پس از نصب تازه‌ی NET Core SDK. و ارسال پیامی از طرف برنامه، ممکن است خطاهای زیر را مشاهده کنید که از طرف مرورگر به اشتباه، خطای CORS گزارش می‌شوند:
در فایرفاکس:

در کروم:

برای رفع این مشکل فقط کافی است دو دستور زیر را با دسترسی مدیریتی اجرا کنید:

dotnet dev-certs https --clean
dotnet dev-certs https --trust
تا مجوز SSL آزمایشی NET Core.، به صورت امنی به سیستم معرفی شود.
این تنظیمات، نیاز به ری‌استارت کامل سیستم را هم دارند و تا آن زمان، باز هم خطاهای یاد شده را در مرورگرها مشاهده خواهید کرد.
نظرات اشتراک‌ها
طول عمر NET Core 2.2. تا 2 هفته‌ی دیگر به پایان می‌رسد
بله. با توجه به «خلاصه‌ی سرفصل‌های مورد نیاز جهت ارتقاء به ASP.NET Core 3.0»، تغییرات انجام شده قابل توجه هستند و هرچه زودتر اینکار را انجام دهید، به نفع شما خواهد بود. چون قطعا با این تغییرات اساسی صورت گرفته، دیگر وقتی برای پشتیبانی نگارش‌های ناسازگار قبلی نخواهند گذاشت.
مطالب
EF Code First #7

مدیریت روابط بین جداول در EF Code first به کمک Fluent API

EF Code first بجای اتلاف وقت شما با نوشتن فایل‌های XML تهیه نگاشت‌ها یا تنظیم آن‌ها با کد، رویه Convention over configuration را پیشنهاد می‌دهد. همین رویه، جهت مدیریت روابط بین جداول نیز برقرار است. روابط one-to-one، one-to-many، many-to-many و موارد دیگر را بدون یک سطر تنظیم اضافی، صرفا بر اساس یک سری قراردادهای توکار می‌تواند تشخیص داده و اعمال کند. عموما زمانی نیاز به تنظیمات دستی وجود خواهد داشت که قراردادهای توکار رعایت نشوند و یا برای مثال قرار است با یک بانک اطلاعاتی قدیمی از پیش موجود کار کنیم.


مفاهیمی به نام‌های Principal و Dependent

در EF Code first از یک سری واژه‌های خاص جهت بیان ابتدا و انتهای روابط استفاده شده است که عدم آشنایی با آن‌ها درک خطاهای حاصل را مشکل می‌کند:
الف) Principal : طرفی از رابطه است که ابتدا در بانک اطلاعاتی ذخیره خواهد شد.
ب) Dependent : طرفی از رابطه است که پس از ثبت Principal در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود.
Principal می‌تواند بدون نیاز به Dependent وجود داشته باشد. وجود Dependent بدون Principal ممکن نیست زیرا ارتباط بین این دو توسط یک کلید خارجی تعریف می‌شود.


کدهای مثال مدیریت روابط بین جداول

در دنیای واقعی، همه‌ی مثال‌ها به مدل بلاگ و مطالب آن ختم نمی‌شوند. به همین جهت نیاز است یک مدل نسبتا پیچیده‌تر را در اینجا بررسی کنیم. در ادامه کدهای کامل مثال جاری را مشاهده خواهید کرد:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
public string LastName { set; get; }

public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
public int Id { get; set; }
public string Aka { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
public int Id { get; set; }
public bool LikesPasta { get; set; }
public bool LikesPizza { get; set; }
public int AverageDailyCalories { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}



همچنین تعاریف نگاشت‌های برنامه نیز مطابق کد‌های زیر است:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();

// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});

// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


به همراه Context زیر:

using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample35.Mappings;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.DataLayer
{
public class Sample35Context : DbContext
{
public DbSet<AlimentaryHabits> AlimentaryHabits { set; get; }
public DbSet<Customer> Customers { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerAliasConfig());

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}

public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample35Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample35Context context)
{
base.Seed(context);
}
}
}


که نهایتا منجر به تولید چنین ساختاری در بانک اطلاعاتی می‌گردد:



توضیحات کامل کدهای فوق:

تنظیمات روابط one-to-one و یا one-to-zero

زمانیکه رابطه‌ای 0..1 و یا 1..1 است، مطابق قراردادهای توکار EF Code first تنها کافی است یک navigation property را که بیانگر ارجاعی است به شیء دیگر، تعریف کنیم (در هر دو طرف رابطه).
برای مثال در مدل‌های فوق یک مشتری که در حین ثبت اطلاعات اصلی او، «ممکن است» اطلاعات جانبی دیگری (AlimentaryHabits) نیز از او تنها در طی یک رکورد، دریافت شود. قصد هم نداریم یک ComplexType را تعریف کنیم. نیاز است جدول AlimentaryHabits جداگانه وجود داشته باشد.

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

در اینجا خواص virtual تعریف شده در دو طرف رابطه، به EF خواهد گفت که رابطه‌ای، 1:1 برقرار است. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خطای زیر برخواهیم خورد:

Unable to determine the principal end of an association between 
the types 'EF_Sample35.Models.Customer' and 'EF_Sample35.Models.AlimentaryHabits'.
The principal end of this association must be explicitly configured using either
the relationship fluent API or data annotations.

EF تشخیص داده است که رابطه 1:1 برقرار است؛ اما با قاطعیت نمی‌تواند طرف Principal را تعیین کند. بنابراین باید اندکی به او کمک کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا توسط متد WithRequired طرف Principal و توسط متد HasOptional، طرف Dependent تعیین شده است. به این ترتیب EF می‌توان یک رابطه 1:1 را تشکیل دهید.
توسط متد WillCascadeOnDelete هم مشخص می‌کنیم که اگر Principal حذف شد، لطفا Dependent را به صورت خودکار حذف کن.

توضیحات ساختار جداول تشکیل شده:
هر دو جدول با همان خواص اصلی که در دو کلاس وجود دارند، تشکیل شده‌اند.
فیلد Id جدول AlimentaryHabits اینبار دیگر Identity نیست. اگر به تعریف قید FK_AlimentaryHabits_Customers_Id دقت کنیم، در اینجا مشخص است که فیلد Id جدول AlimentaryHabits، به فیلد Id جدول مشتری‌ها متصل شده است (یعنی در آن واحد هم primary key است و هم foreign key). به همین جهت به این روش one-to-one association with shared primary key هم گفته می‌شود (کلید اصلی جدول مشتری با جدول AlimentaryHabits به اشتراک گذاشته شده است).


تنظیمات روابط one-to-many

برای مثال همان مشتری فوق را درنظر بگیرید که دارای تعدادی نام مستعار است:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

همین میزان تنظیم کفایت می‌کند و نیازی به استفاده از Fluent API برای معرفی روابط نیست.
در طرف Principal، یک مجموعه یا لیستی از Dependent وجود دارد. در Dependent هم یک navigation property معرف طرف Principal اضافه شده است.
جدول CustomerAlias اضافه شده، توسط یک کلید خارجی به جدول مشتری مرتبط می‌شود.

سؤال: اگر در اینجا نیز بخواهیم CascadeOnDelete را اعمال کنیم، چه باید کرد؟
پاسخ: جهت سفارشی سازی نحوه تعاریف روابط حتما نیاز به استفاده از Fluent API به نحو زیر می‌باشد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

اینکار را باید در کلاس تنظیمات CustomerAlias انجام داد تا بتوان Principal را توسط متد HasRequired به Customer و سپس dependent را به کمک متد WithMany مشخص کرد. در ادامه می‌توان متد WillCascadeOnDelete یا هر تنظیم سفارشی دیگری را نیز اعمال نمود.
متد HasRequired سبب خواهد شد فیلد Customer_Id، به صورت not null در سمت بانک اطلاعاتی تعریف شود؛ متد HasOptional عکس آن است.


تنظیمات روابط many-to-many

برای تنظیم روابط many-to-many تنها کافی است دو سر رابطه ارجاعاتی را به یکدیگر توسط یک لیست یا مجموعه داشته باشند:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
// ...
public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
}
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، یک مشتری می‌تواند چندین نقش داشته باشد و هر نقش می‌تواند به چندین مشتری منتسب شود.
اگر برنامه را به این ترتیب اجرا کنیم، به صورت خودکار یک رابطه many-to-many تشکیل خواهد شد (بدون نیاز به تنظیمات نگاشت‌های آن). نکته جالب آن تشکیل خودکار جدول ارتباط دهنده واسط یا اصطلاحا join-table می‌باشد:

CREATE TABLE [dbo].[RolesJoinCustomers](
[RoleId] [int] NOT NULL,
[CustomerId] [int] NOT NULL,
)

سؤال: نام‌های خودکار استفاده شده را می‌خواهیم تغییر دهیم. چکار باید کرد؟
پاسخ: اگر بانک اطلاعاتی برای بار اول است که توسط این روش تولید می‌شود شاید این پیش فرض‌ها اهمیتی نداشته باشد و نسبتا هم مناسب هستند. اما اگر قرار باشد از یک بانک اطلاعاتی موجود که امکان تغییر نام فیلدها و جداول آن وجود ندارد استفاده کنیم، نیاز به سفارشی سازی تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API خواهیم داشت:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});
}
}
}


تنظیمات روابط many-to-one

در تکمیل مدل‌های مثال جاری، به دو کلاس زیر خواهیم رسید. در اینجا تنها در کلاس مشتری است که ارجاعی به کلاس آدرس او وجود دارد. در کلاس آدرس، یک navigation property همانند حالت 1:1 تعریف نشده است:

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// …
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

این رابطه توسط EF Code first به صورت خودکار به یک رابطه many-to-one تفسیر خواهد شد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
زمانیکه جداول برنامه تشکیل شوند، جدول Addresses موجودیتی مستقل خواهد داشت و جدول مشتری با یک فیلد به نام Address_Id به جدول آدرس‌ها متصل می‌گردد. این فیلد نال پذیر است؛ به عبارتی ذکر آدرس مشتری الزامی نیست.
اگر نیاز بود این تعاریف نیز توسط Fluent API سفارشی شوند، باید خاصیت public virtual ICollection<Customer> Customers به کلاس Address نیز اضافه شود تا بتوان رابطه زیر را توسط کدهای برنامه تعریف کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

متد HasOptional سبب می‌شود تا فیلد Address_Id اضافه شده به جدول مشتری‌ها، null پذیر شود.

مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
نظرات مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
تاریخچه‌ی پشتیبانی از TLS 1.2 در NET. به این صورت است:
وضعیت پشتیبانی از TLS 1.2
 نگارش دات نت
 پشتیبانی نمی‌شود. راه حلی هم ندارد.
 NET 3.5. یا قبل از آن
 پشتیبانی نمی‌شود. اما اگر نگارش بالاتری نصب است، قطعه کد زیر را استفاده کنید:
ServicePointManager.SecurityProtocol = 
  (SecurityProtocolType)3072;
 NET 4.0.
 پشتیبانی می‌شود، اما حالت پیش‌فرض نیست و باید دستی انتخاب شود:
ServicePointManager.SecurityProtocol = 
  SecurityProtocolType.Tls12;
 NET 4.5.
 حالت پیش‌فرض است و نیاز به تنظیمات خاصی ندارد.
 NET 4.6. و یا بالاتر
- بنابراین اگر از Full .NET استفاده می‌شود، فقط کافی است که Target Framework برنامه را به بالاتر از NET 4.6. تنظیم کنید (الان نگارش 4.8 ارائه شده) و سرور هم همان نگارش را نصب کند. نیاز به تنظیم بیشتری ندارد. در مورد NET Core. هم به همین صورت است و HttpClient آن برای دریافت صفحات ارائه شده‌ی با TLS 1.2 هیچ مشکلی ندارد.
- سطر ServerCertificateValidationCallback که true کردید یعنی مجوز SSL سرور شما حتی اگر معتبر نبود (و همچنین کل اینترنت؛ چون این تنظیم سراسری است)، معتبر تشخیص داده شود که غیرضروری است.
- مورد لاگ کردن، وابستگی به بانک اطلاعاتی خاصی ندارد. این سطرها را حذف کنید و بجای آن کدهای بانک اطلاعاتی خودتان را قرار دهید. یا اگر logger پیش‌فرض سیستم شما اطلاعات را بجای کنسول یا صفحه‌ی Debug، در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند (^ یا ^)، این قسمت نیازی به تغییر ندارد.
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
چندی قبل مطلب «نرمال سازی اطلاعات کاربران در حین ثبت نام» را در سایت جاری مطالعه کردید. پیاده سازی یک چنین قابلیتی به صورت توکار در ASP.NET Core Identity پیش بینی شده‌است. همچنین تمام اعتبارسنج‌های نام‌های کاربران، کلمات عبور آن‌ها، ایمیل‌های آن‌ها و غیره را نیز می‌توان سفارشی سازی کرد و بجای سرویس‌های پیش‌فرض آن‌ها معرفی و جایگزین نمود.


سفارشی سازی نرمال سازها

اگر به طراحی جداول ASP.NET Core Identity دقت کنید، تعدادی فیلد اضافی حاوی کلمه‌ی Normalized را هم مشاهده خواهید کرد. برای مثال:


در جدول کاربران، فیلدهای Email و UserName به همراه دو فیلد اضافه‌ی NormalizedEmail و NormalizedUserName وجود دارند.
مقدار دهی و مدیریت این فیلدهای ویژه به صورت خودکار توسط کلاسی به نام UpperInvariantLookupNormalizer صورت می‌گیرد:
 public class UpperInvariantLookupNormalizer : ILookupNormalizer
این کلاس اینترفیس ILookupNormalizer را پیاده سازی کرده و تنها کاری را که انجام می‌دهد، تبدیل نام کاربر، نام نقش‌ها و یا ایمیل کاربر به حالت upper case آن است. اما هدف اصلی از آن چیست؟
همانطور که در مطلب «نرمال سازی اطلاعات کاربران در حین ثبت نام» نیز عنوان شد، برای مثال ایمیل‌های جی‌میل را می‌توان با چندین حالت مختلف ثبت کرد و یک کاربر به این صورت می‌تواند شرط یکتا بودن آدرس ایمیل‌های تنظیم شده‌ی در کلاس IdentityServicesRegistry را دور بزند:
 identityOptionsUser.RequireUniqueEmail = true;
به همین جهت برای سفارشی سازی آن کلاس CustomNormalizer با سفارشی سازی UpperInvariantLookupNormalizer پیاده سازی شده‌است.
چون تنها یک اینترفیس ILookupNormalizer وجود دارد، باید بر اساس محتوای کلیدی که به آن ارسال می‌شود:
   public override string Normalize(string key)
تصمیم‌گیری کرد که آیا ایمیل است یا خیر. چون از این نرمال کننده هم برای ایمیل‌ها و هم برای نام‌ها استفاده می‌شود. سپس می‌توان منطق‌های سفارشی خود مانند حذف نقطه‌های اضافی ایمیل‌ها و یا حذف کاراکترهای اضافی اعمالی به نام‌های کاربری را اعمال کرد.
پس از تدارک کلاس CustomNormalizer، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<ILookupNormalizer, CustomNormalizer>();
services.AddScoped<UpperInvariantLookupNormalizer, CustomNormalizer>();
یکبار CustomNormalizer را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی ILookupNormalizer معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار UpperInvariantLookupNormalizer را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomNormalizer ما استفاده خواهد شد.
بنابراین دیگر نیازی نیست تا در حین ثبت‌نام نسبت به تمیزسازی ایمیل‌ها و یا نام‌های کاربری اقدام کنیم. سرویس ILookupNormalizer در پشت صحنه به صورت خودکار در تمام مراحل ثبت نام و به روز رسانی‌ها توسط ASP.NET Core Identity استفاده می‌شود.


سفارشی سازی UserValidator

ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IUserValidator ارائه شده‌است:
 public class UserValidator<TUser> : IUserValidator<TUser> where TUser : class
این سرویس پیش‌فرض و توکار، تنظیمات Options.User.RequireUniqueEmail، Options.User.AllowedUserNameCharacters و امثال آن‌را در مورد نام‌های کاربری و ایمیل‌ها بررسی می‌کند (تنظیم شده‌ی در متد setUserOptions کلاس IdentityServicesRegistry).
بنابراین اگر قصد تهیه‌ی یک IUserValidator جدید را داشته باشیم، از تمام تنظیمات و بررسی‌های پیش فرض سرویس توکار UserValidator فوق محروم می‌شویم. به همین جهت برای سفارشی سازی این سرویس، از خود کلاس UserValidator ارث بری کرده و سپس base.ValidateAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم. با این‌کار سبب خواهیم شد تا تمام اعتبارسنجی‌های پیش‌فرض ASP.NET Core Identity اعمال شده و پس از آن منطق‌های سفارشی اعتبارسنجی خود را که در کلاس CustomUserValidator‌ قابل مشاهده هستند، اضافه می‌کنیم.
        public override async Task<IdentityResult> ValidateAsync(UserManager<User> manager, User user)
        {
            // First use the built-in validator
            var result = await base.ValidateAsync(manager, user).ConfigureAwait(false);
            var errors = result.Succeeded ? new List<IdentityError>() : result.Errors.ToList();

            // Extending the built-in validator
            validateEmail(user, errors);
            validateUserName(user, errors);

            return !errors.Any() ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(errors.ToArray());
        }
در اینجا برای مثال در متد validateEmail سفارشی تهیه شده، لیست یک سری fake email provider اضافه شده‌اند (مدخل EmailsBanList در فایل appsettings.json برنامه) تا کاربران نتوانند از آن‌ها جهت ثبت‌نام استفاده کنند و یا در متد validateUserName سفارشی، اگر نام کاربری برای مثال عددی وارد شده بود، یک new IdentityError بازگشت داده می‌شود.

پس از تدارک کلاس CustomUserValidator، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
 services.AddScoped<IUserValidator<User>, CustomUserValidator>();
services.AddScoped<UserValidator<User>, CustomUserValidator>();
یکبار CustomUserValidator را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی IUserValidator معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار UserValidator را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomUserValidator ما استفاده خواهد شد (حتی اگر UserValidator اصلی از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست شود).


سفارشی سازی PasswordValidator

مراحل سفارشی سازی اعتبارسنج کلمات عبور نیز همانند تهیه‌ی CustomUserValidator فوق است.
ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کلمات عبور کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IPasswordValidator ارائه شده‌است:
 public class PasswordValidator<TUser> : IPasswordValidator<TUser> where TUser : class
در این کلاس، از اطلاعات متد setPasswordOptions کلاس IdentityServicesRegistry
        private static void setPasswordOptions(PasswordOptions identityOptionsPassword, SiteSettings siteSettings)
        {
            identityOptionsPassword.RequireDigit = siteSettings.PasswordOptions.RequireDigit;
            identityOptionsPassword.RequireLowercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireLowercase;
            identityOptionsPassword.RequireNonAlphanumeric = siteSettings.PasswordOptions.RequireNonAlphanumeric;
            identityOptionsPassword.RequireUppercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireUppercase;
            identityOptionsPassword.RequiredLength = siteSettings.PasswordOptions.RequiredLength;
        }
که از فایل appsettings.json و مدخل PasswordOptions آن تامین می‌شود:
"PasswordOptions": {
   "RequireDigit": false,
   "RequiredLength": 6,
   "RequireLowercase": false,
   "RequireNonAlphanumeric": false,
   "RequireUppercase": false
},
جهت اعتبارسنجی کلمات عبور وارد شده‌ی توسط کاربران در حین ثبت نام و یا به روز رسانی اطلاعات خود، استفاده می‌شود.

بنابراین در اینجا نیز ارائه‌ی یک پیاده سازی خام از IPasswordValidator سبب خواهد شد تا تمام اعتبارسنجی‌های توکار کلاس PasswordValidator اصلی را از دست بدهیم. به همین جهت کار را با ارث بری از همین کلاس توکار شروع کرده و ابتدا متد base.ValidateAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم تا مطمئن شویم، مدخل PasswordOptions تنظیمات یاد شده، حتما پردازش خواهند شد. سپس منطق سفارشی خود را اعمال می‌کنیم.
برای مثال در کلاس CustomPasswordValidator تهیه شده، به مدخل PasswordsBanList فایل appsettings.json مراجعه شده و کاربران را از انتخاب کلمات عبوری به شدت ساده، منع می‌کند.

پس از تدارک کلاس CustomPasswordValidator‌، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<IPasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>();
services.AddScoped<PasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>();
یکبار CustomPasswordValidator را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی IPasswordValidator معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار PasswordValidator را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomPasswordValidator ما استفاده خواهد شد (حتی اگر PasswordValidator اصلی از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست شود).


پردازش نتایج اعتبارسنج‌ها

این اعتبارسنج‌ها در خروجی‌های IdentityResult تمام متدهای ASP.NET Core Identity ظاهر می‌شوند. بنابراین فراخوانی ساده‌ی UpdateUserAsync اشتباه است و حتما باید خروجی آن‌را جهت پردازش IdentityResult آن بررسی کرد. به همین جهت تعدادی متد الحاقی به کلاس IdentityExtensions اضافه شده‌اند تا کارکردن با IdentityResult را ساده‌تر کنند.
   public static void AddErrorsFromResult(this ModelStateDictionary modelStat, IdentityResult result)
متد AddErrorsFromResult خطاهای حاصل از عملیات ASP.NET Core Identity را به ModelState جاری اضافه می‌کند. به این ترتیب می‌توان این خطاها را به کاربر در Viewهای برنامه و در قسمت اعتبارسنجی مدل آن نمایش داد.

   public static string DumpErrors(this IdentityResult result, bool useHtmlNewLine = false)
و یا متد DumpErrors تمام خطاهای موجود در IdentityResult  را تبدیل به یک رشته می‌کند. برای مثال می‌توان این رشته را در Remote validationها مورد استفاده قرار داد.
استفاده‌ی از این متدهای الحاقی را در کنترلرهای برنامه می‌توانید مشاهده کنید.


استفاده‌ی از اعتبارسنج‌ها جهت انجام Remote validation

اگر به RegisterController دقت کنید، اکشن متدهای ValidateUsername و ValidatePassword قابل مشاهده هستند:
  [AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken]
  [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
  public async Task<IActionResult> ValidateUsername(string username, string email)

  [AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken]
  [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
  public async Task<IActionResult> ValidatePassword(string password, string username)
این اکشن متدها توسط سرویس‌های
IPasswordValidator<User> passwordValidator,
IUserValidator<User> userValidator,
تزریق شده‌ی به سازنده‌ی کلاس، پیاده سازی شده‌اند. در مورد تامین آن‌ها و سفارشی سازی آن‌ها نیز پیشتر بحث شد. این اینترفیس‌ها دقیقا همان وهله‌های CustomUserValidator و CustomPasswordValidator را در اختیار ما قرار می‌دهند. تنها کاری را که باید انجام دهیم، فراخوانی متد ValidateAsync آن‌ها است. این متد یک خروجی از نوع IdentityResult را دارد. به همین جهت متد DumpErrors را برای پردازش این نتیجه تدارک دیدیم.
به این ترتیب کاربران در حین ثبت نام، راهنمای بهتری را جهت انتخاب کلمات عبور و نام کاربری مشاهده خواهند کرد و این بررسی‌ها نیز Ajax ایی هستند و پیش از ارسال فرم نهایی به سرور اتفاق می‌افتند.

برای فعالسازی Remote validation، علاوه بر ثبت اسکریپت‌های Ajax ایی، خواص کلاس RegisterViewModel نیز از ویژگی Remote استفاده می‌کنند:
  [Required(ErrorMessage = "(*)")]
  [Display(Name = "نام کاربری")]
  [Remote("ValidateUsername", "Register",
AdditionalFields = nameof(Email) + "," + ViewModelConstants.AntiForgeryToken, HttpMethod = "POST")]
  [RegularExpression("^[a-zA-Z_]*$", ErrorMessage = "لطفا تنها از حروف انگلیسی استفاده نمائید")]
  public string Username { get; set; }

یک نکته: برای اینکه Remote Validation را به همراه ValidateAntiForgeryToken استفاده کنیم، تنها کافی است نام فیلد مخفی آن‌را به لیست AdditionalFields به نحوی که مشاهده می‌کنید، اضافه کنیم.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
اشتراک‌ها
کتابخانه‌ی OneOf؛ راه‌حلی برای تعریف discriminated unions در زبان #C

در تایپ‌اسکریپت می‌توان خروجی متدها و یا پارامترها را از چندین نوع مختلف، توسط مفهومی به نام union types معرفی کرد:

function printId(id: number | string) {
  console.log("Your ID is: " + id);
}
چنین قابلیتی هنوز در زبان #C حداقل به این شکل ساده وجود ندارد که کتابخانه‌ی OneOf یک راه‌حل پیاده سازی آن است.
کتابخانه‌ی OneOf؛ راه‌حلی برای تعریف discriminated unions در زبان #C
نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت اول
سلام.
ممنون بابت معرفی این کتابخانه‌ی مفید. جایی فرمودید که «در اینترفیس IJob در ASP.NET، به شی HttpContext دسترسی ندارید.» که درست نیست. شما در همه جای برنامه ASP.NET به کمک HttpContext.Current به HttpContext جاری دسترسی دارید. آیا استفاده از این روش مشکل خاصی داره؟
نظرات مطالب
مروری بر چند تجربه‌ی کاری با SQLite
چند سال بعد ...!

2- اگر از EF-Core استفاده می‌کنید، رشته‌ی اتصالی نهایی آن (که در پشت صحنه تنظیم می‌شود) به همراه تنظیم فعالسازی کلیدهای خارجی نیز هست و نیازی نیست تا تنظیم foreign keys=true به آن اضافه شود.
3- در بانک‌های اطلاعاتی جدید SQLite، حالت WAL فعال است و این مورد دسترسی همزمان به آن‌را بدون بروز مشکل قفل بودن بانک اطلاعاتی میسر می‌کند.
مطالب
آشنایی با Promises در جاوا اسکریپت
در حین انجام اعمال غیرهمزمان جاوا اسکریپتی مانند فراخوانی‌های jQuery AJAX، برای مدیریت دریافت نتایج، عموما از یک سری callback استفاده می‌شود. برای مثال:
 $.get('http://site-url', function(data) {
//این تابع پس از پایان کار عملیات ای‌جکسی در آینده فراخوانی خواهد شد
});
تا اینجا مشکلی به نظر نمی‌رسد. اما مورد ذیل چطور؟
$.get('http://site-url/0', function(data0) {
    // callback #1
    $.get('http://site-url/1', function(data1) {
        // callback #2
        $.post('http://site-url/2', function(data2) {
            // callback #3
        });
    });
});
در اینجا نیاز است پس از پایان کار عملیات Ajax ایی اول، عملیات دوم و پس از آن عملیات سومی انجام شود. همانطور که مشاهده می‌کنید، این نوع کدها به سرعت از کنترل خارج می‌شوند؛ خوانایی پایینی داشته و مدیریت استثناءهای رخ داده در آن‌ها نیز در این بین مشکل است. از این جهت که خطاهای هر کدام به سطحی بالاتر منتقل نمی‌شود و باید همانجا محلی و داخل هر callback مدیریت گردد.
روش‌های زیادی برای حل این مساله ارائه شده‌است و در حال حاضر کار کردن با promiseها متداول‌ترین روش حل مدیریت فراخوانی کدهای همزمان جاوا اسکریپتی است. برای نمونه اگر از AngularJS استفاده کنید، سرویس‌های آن برای دریافت اطلاعات از سرور، از یک چنین مفهومی استفاده می‌کنند.


Promise در جاوا اسکریپت چیست؟

شیء Promise، نمایانگر قراردادی است که در آینده می‌تواند مورد قبول واقع شود، یا رد گردد. بررسی این قرارداد، تنها یکبار می‌تواند رخ دهد (پذیرش یا رد آن). هنگامیکه این بررسی صورت گرفت (رد یا پذیرش آن و نه هردو)، یک callback برای اطلاع رسانی فراخوانی می‌گردد. سپس این callback می‌تواند یک Promise دیگر را سبب شود. به این ترتیب می‌توان Promiseها را زنجیر وار به یکدیگر متصل کرد. برای نمونه jQuery به صورت توکار از promises پشتیبانی می‌کند:
// returns a promise
$.get('http://site-url/0')    
.then(function(data) {
    // callback 1
    // returns a promise
    return $.get('http://site-url/1');   
})
.then(function(data) {
    // callback 2
    // returns a promise
    return $.post('http://site-url/2');
})
.then(function(data) {
    // callback 3
});
متد get در jQuery یک شیء promise را بازگشت می‌دهد. در ادامه می‌توان این نتیجه را توسط متد then، زنجیروار ادامه داد. متدی که به عنوان پارامتر به then ارسال می‌شود، یک callback بوده و پس از پایان کار promise قبلی رخ می‌دهد. آرگومانی که به این callback ارسال می‌شود، نتیجه‌ی promise قبلی است. در حین اعمال jQuery Ajax، این callback تنها زمانی فراخونی می‌شود که عملیات قبلی موفقیت آمیز بوده باشد و data ارائه شده، اطلاعاتی است که توسط response دریافتی از سرور، دریافت گردیده‌است.
در این حالت، هر callback حداقل سه کار را می‌تواند انجام دهد:
الف) یک promise دیگر را بازگشت دهد. نمونه آن‌را با return $.get در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
ب) خاتمه عادی. همینجا کار promise با مقدار بازگشت داده شده، پایان می‌یابد.
ج) صدور یک استثناء. سبب برگشت خوردن و عدم پذیرش promise می‌شود.


استفاده از Promises در سایر کتابخانه‌ها

jQuery پیاده سازی توکاری از promises دارد؛ اما سایر کتابخانه‌ها، مانند AngularJS ایی که مثال زده شده چطور عمل می‌کنند؟
استانداردی به نام  +Promises/A جهت یک دست سازی پیاده سازی‌های promise در جاوا اسکریپت پیشنهاد شده‌است. jQuery نیمی از آن‌را پیاده سازی کرده‌است؛ اما کتابخانه‌ی دیگری به نام Q Library، پیاده سازی نسبتا مفصل‌تری را از این استاندارد ارائه می‌دهد. فریم ورک AngularJS نیز در پشت صحنه از همین کتابخانه برای پیاده سازی promises استفاده می‌کند.


آشنایی با کتابخانه Q

استفاده مقدماتی از Q همانند مثالی است که از jQuery ملاحظه کردید.
 Q.fcall(callback1)
.then(callback2);
اشیاء promise بازگشت داده شده توسط jQuery نیز توسط کتابخانه Q مورد پذیرش واقع می‌شوند:
Q.fcall(function() {
    return $.get('http://my-url');
})
.then(callback3);
علاوه بر این‌ها مفهومی به نام deferred objects نیز در کتابخانه‌ی Q پیاده سازی شده‌است:
function waitForClick() {
    var deferred = Q.defer();

$('#okButton').click(function() {
        deferred.resolve();
    });

$('#cancelButton').click(function() {
        deferred.reject();
    });

return deferred.promise;
}

Q.fcall(waitForClick)
.then(function() {
    //  ok button was clicked
}, function() {
    //  cancel button was clicked
});
توسط deferred objects می‌توان بررسی یک promise را به تاخیر انداخت. در مثال فوق، اولین callback فراخوانی شده به نام waitForClick، از اشیاء به تاخیر افتاده استفاده می‌کند. ابتدا توسط فراخوانی متد Q.defer، یک deferred object ایجاد می‌شود. در این بین اگر کاربر بر روی دکمه‌ی OK کلیک کرد، با فراخوانی deferred.resolve، این promise مورد پذیرش واقع خواهد شد و یا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی cancel کلیک کند، با فراخوانی متد deferred.reject، این promise رد می‌گردد. نهایتا شیء promise توسط deferred.promise بازگشت داده خواهد شد.
در ادامه کار، اینبار متد then، دو callback را قبول می‌کند. Callback اول پس از پذیرش قرار داد و Callback دوم پس از رد قرار داد، فراخوانی خواهد گردید.
در رنجیره تعریف شده، اگر معادلی برای reject درنظر گرفته نشده باشد، مانند مثال ذیل:
 Q.fcall(myFunction1)
.then(success1)
.then(success2, failure1);
Q به دنبال نزدیک‌ترین متد callback گزارش خطای کار خواهد گشت. در این حالت متد failure1 در صورت شکست اولین promise فراخوانی خواهد شد.
همچنین اگر نتیجه‌ی success1 با شکست مواجه شود نیز failure1 فراخوانی می‌گردد. اما باید درنظر داشت که شکست success2، توسط failure1 مدیریت نمی‌شود.


Promises در AngularJS

در AngularJS امکانات کتابخانه Q توسط پارامتری به نام q$ در اختیار سرویس‌های برنامه قرار می‌گیرد (تزریق می‌شود):
var app = angular.module("myApp", []);
app.factory('dataSvc', function($http, $q){
  var basePath="api/books";
  getAllBooks = function(){
   var deferred = $q.defer();
 $http.get(basePath).success(function(data){
    deferred.resolve(data);
   }).error(function(err){
    deferred.reject("service failed!");
   });
   return deferred.promise;
  };
 
  return{
   getAllBooks:getAllBooks
  };
});
 
app.controller('HomeController', function($scope, $window, dataSvc){
 function initialize(){
   dataSvc.getAllBooks().then(function(data){
    $scope.books = data;
   }, function(msg){
    $window.alert(msg);
   });
 }
 
 initialize();
});
در اینجا اگر دقت کنید، مباحث و عملکرد آن دقیقا مانند قبل است. ابتدا یک deferred object با فراخوانی متد q.defer ایجاد شده است. سپس با استفاده از امکانات توکار http آن (بجای استفاده از jQuery Ajax)، کار فراخوانی یک restful service صورت گرفته است (مثلا فراخوانی یک ASP.NET Web API). در صورت موفقیت کار، متد deferred.resolve و در صورت عدم موفقیت، متد deferred.reject فراخوانی شده‌است. نهایتا این سرویس، یک deferred.promise را بازگشت می‌دهد.
اکنون در کنترلری که قرار است از این سرویس استفاده کند، متد then کتابخانه Q را ملاحظه می‌کنید که دو Callback متناظر resolve و reject مدیریت promise بازگشت داده شده را به همراه دارد. اگر عملیات Ajaxایی موفقیت آمیز باشد، شیء books را مقدار دهی می‌کند و اگر خیر، پیامی را به کاربر نمایش خواهد داد.


پشتیبانی مرورگرهای جدید از استاندارد Promise

در حال حاضر کروم 32 و نگارش‌های شبانه فایرفاکس، Promise را که جزئی از استاندارد JavaScript شده‌است، به صورت توکار و بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی، پشتیبانی می‌کنند.
if (window.Promise) { // Check if the browser supports Promises
 var promise = new Promise(function(resolve, reject) {
  //asynchronous code goes here
 });
}
در اینجا با فراخوانی window.Promise مشخص می‌شود که آیا مرورگر جاری از Promises پشتیبانی می‌کند یا خیر. سپس یک شیء promise ایجاد شده و این شیء توسط پارامترهای resolve و reject که هر دو تابع می‌باشند، کار مدیریت کدهای غیرهمزمان را انجام می‌دهد:
if (window.Promise) {
 console.log('Promise found');
 
 var promise = new Promise(function(resolve, reject) {
      // async
  if (result) {
   resolve(data);
  } else {
   reject('error');
  }  
 });
 
 promise.then(function(data) {
  console.log('Promise fulfilled.');
 }, function(error) {
  console.log('Promise rejected.');
 });
} else {
 console.log('Promise not available');
}
در مثال فوق ابتدا یک شیء Promise ایجاد شده است. این شیء استاندارد بوده و با کروم 32 قابل آزمایش است. سپس در callback ابتدایی آن می‌توان یک عملیات AJAX ایی را انجام داد. اگر نتیجه‌ی آن موفقیت آمیز بود، تنها کافی است پارامتر اول این callback را فراخوانی کنیم و اگر خیر، پارامتر دوم آن‌را. برای استفاده از این شیء Promise ایجاد شده، می‌توان از متد then استفاده کرد. این متد نیز در اینجا دو callback پذیرش و رد promise را می‌تواند دریافت کند. برای زنجیر کردن آن کافی است متد then، یک Promise دیگر را بازگشت دهد و از نتیجه‌ی آن در then بعدی استفاده گردد.