مطالب
لیست شماره نگارش‌های دات نت فریم ورک تا این تاریخ

از زمانیکه دات نت فریم ورک ارائه شده (حدودا 8 سال یا بیشتر اگر بتای آن‌را هم به حساب بیاوریم به سال 2000 بر می‌گردد)، نگارش‌های متفاوتی تا به امروز در اختیار عموم قرار گرفته اند.
جدول زیر این موارد را تا این تاریخ لیست کرده و شماره نگارش دقیق آن‌ها را نیز بر می‌شمارد:

.NET version

Actual version

3.5 SP1

3.5.30729.1

3.5

3.5.21022.8

3.0 SP2

3.0.4506.2152

3.0 SP1

3.0.4506.648

3.0

3.0.4506.30

2.0 SP2

2.0.50727.3053

2.0 SP1

2.0.50727.1433

2.0

2.0.50727.42

1.1 SP1

1.1.4322.2032

1.1 SP1 (in 32 bit version of Windows 2003)

1.1.4322.2300

1.1

1.1.4322.573

1.0 SP3

1.0.3705.6018

1.0 SP2

1.0.3705.288

1.0 SP1

1.0.3705.209

1.0

1.0.3705.0


برای بدست آوردن شماره نگارش‌های نصب شده بر روی یک کامپیوتر متاسفانه راه ساده‌‌ای وجود ندارد. امکاناتی هم که خود دات نت فریم ورک به صورت ذاتی ارائه می‌دهد به صورت زیر است:

class NetVersion
{
public static string Version
{
get
{
return Environment.Version + "\n" +
Environment.OSVersion;
}
}
}

که خروجی آن فقط آخرین نگارش CLR را شامل می‌شود.
برای مثال روی ویندوز اکس پی سرویس پک 3 با دات نت فریم ورک سه و نیم، سرویس پک یک خواهیم داشت:
2.0.50727.3053
Microsoft Windows NT 5.1.2600 Service Pack 3
که عدد نگارش ارائه شده با دات نت فریم ورک 2 سرویس پک 2 تطابق دارد. به عبارت دیگر آخرین نگارش CLR هنوز همان 2 است و موارد دیگر (مثل wf و wcf و ...) فقط یک سری افزونه برای این هسته به شمار می‌روند.
خوبی این روش هم این است که اگر در یک هاست اینترنتی قصد داشتید شماره نگارش دات نت فریم ورک سرور را بررسی کنید، بدون مشکل پاسخ خواهد داد. برای مثال اگر به دات نت فریم ورک 2 سرویس پک 2 رسیدید، یعنی دات نت فریم ورک سه و نیم، سرویس پک یک حتما روی سرور نصب است، چون این دو با هم ارائه شده‌اند و به صورت مجزا ارائه نشده‌اند.

برای بدست‌ آوردن لیست دات نت فریم ورک‌های مختلف باید به رجیستری ویندوز مراجعه کرد. مسیرهای:

HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\NET Framework Setup\NDP
HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows\CurrentVersion\Internet Settings\5.0\User Agent\Post Platform


این روش یا حتی لیست کردن فولدرهای نصب شد در مسیر C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework نیز شماره نگارش کامل را ارائه نمی‌دهند. تنها راه باقیمانده مراجعه به فایل mscorlib.dll هر پوشه و بررسی نگارش آن است:



اینکار را با برنامه نویسی به صورت زیر می‌توان انجام داد:

public static string MscorlibVersion
{
get
{
//using System.Diagnostics;
FileVersionInfo myFileVersionInfo = FileVersionInfo.GetVersionInfo(
Environment.GetEnvironmentVariable("windir") +
@"\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\mscorlib.dll");
return myFileVersionInfo.ProductVersion;
}
}

مطالب
بهبود کارآیی کنترل‌های لیستی WPF در حین بارگذاری تعداد زیادی از رکوردها
کنترل‌های WPF در حالت پیش فرض و بدون اعمال قالب خاصی به آن‌ها عموما خوب عمل می‌کنند. مشکل از جایی شروع می‌شود که قصد داشته باشیم حالت پیش فرض را اندکی تغییر دهیم و یا Visual tree این کنترل‌ها اندکی پیچیده شوند. برای نمونه مدل زیر را در نظر بگیرید:
using System;

namespace WpfLargeLists.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public string Address { set; get; }
        public DateTime DateOfBirth { set; get; }
    }
}
قصد داریم فقط 1000 رکورد ساده از این مدل را به یک ListView اعمال کنیم.
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab1}" Grid.Row="1" Margin="3">
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
در اینجا UsersTab1، لیستی حاوی فقط 1000 رکورد از شیء User است. در حالت معمولی این لیست بدون مشکل بارگذاری می‌شود. اما با اعمال مثلا قالب MahApp.Metro، بارگذاری همین لیست، حدود 5 ثانیه با CPU usage صد در صد طول می‌کشد. علت اینجا است که در این حالت WPF سعی می‌کند تا ابتدا در VisualTree، کل 1000 ردیف را کاملا ایجاد کرده و سپس نمایش دهد.


راه حل توصیه شده برای بارگذاری تعداد بالایی رکورد در WPF  : استفاده از UI Virtualization

UI Virtualization روشی است که در آن تنها المان‌هایی که توسط کاربر در حال مشاهده هستند، تولید و مدیریت خواهند شد. در این حالت اگر 1000 رکورد را به یک ListBox یا ListView ارسال کنید و کاربر بر اساس اندازه صفحه جاری خود تنها 10 رکورد را مشاهده می‌کند، WPF فقط 10 عنصر را در VisualTree مدیریت خواهد کرد. با اسکرول به سمت پایین، مواردی که دیگر نمایان نیستند dispose شده و مجموعه نمایان دیگری خلق خواهند شد. به این ترتیب می‌توان حجم بالایی از اطلاعات را در WPF با میزان مصرف پایین حافظه و همچنین مصرف CPU بسیار کم مدیریت کرد. این مجازی سازی در WPF به وسیله VirtualizingStackPanel در دسترس است.

برای اینکه WPF virtualization به درستی کار کند، نیاز است یک سری شرایط مقدماتی فراهم شوند:
- از کنترلی استفاده شود که از virtualization پشتیبانی می‌کند؛ مانند ListBox و ListView.
- ارتفاع کنترل لیستی باید دقیقا مشخص باشد؛ یا درون یک ردیف از Grid ایی باشد که ارتفاع آن مشخص است. برای نمونه اگر ارتفاع ردیف Grid ایی که ListView را دربرگرفته است به * تنظیم شده، مشکلی نیست؛ اما اگر ارتفاع این ردیف به Auto تنظیم شده، کنترل لیستی برای محاسبه vertical scroll bar خود دچار مشکل خواهد شد.
- کنترل مورد استفاده نباید در یک کنترل  ScrollViewer محصور شود؛ در غیر اینصورت virtualization رخ نخواهد داد. علاوه بر آن در خود کنترل باید خاصیت ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility نیز به Disabled تنظیم گردد.
- در کنترل در حال استفاده، ScrollViewer.CanContentScroll باید به true تنظیم شود.

مورد مشخص بودن ارتفاع بسیار مهم است. برای نمونه در برنامه‌ای پس از فعال سازی مجازی سازی، کنترل لیستی کلا از کار افتاد و حرکت scroll bar آن سبب بروز CPU Usage بالایی می‌شد. این مشکل با تنظیم ارتفاع آن به شکل زیر برطرف شد:
 Height="{Binding Path=RowDefinitions[1].ActualHeight, RelativeSource={RelativeSource AncestorType=Grid}}"
در این تنظیم، ارتفاع کنترل، به ارتفاع سطر دوم گرید دربرگیرنده ListView متصل شده است.

- پس از اعمال موارد یاد شده، باید VirtualizingStackPanel کنترل را فعال کرد. ابتدا دو خاصیت زیر باید مقدار دهی شوند:
   VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
  VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling"
سپس ItemsPanelTemplate کنترل باید به صورت یک VirtualizingStackPanel مقدار دهی شود. برای مثال اگر از ListBox استفاده می‌کنید، تنظیمات آن به نحو زیر است:
 <ListBox.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel IsVirtualizing="True" VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListBox.ItemsPanel>
و اگر از ListView استفاده می‌شود، تنظیمات آن مشابه ListBox است:
 <ListView.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel
               IsVirtualizing="True"
               VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListView.ItemsPanel>
با این توضیحات ListView ابتدای بحث به شکل زیر تغییر خواهد یافت تا مجازی سازی آن فعال گردد:
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab2}" Grid.Row="1" Margin="3"
                              ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled"
                              ScrollViewer.CanContentScroll="True"
                              VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
                              VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling">
                        <ListView.ItemsPanel>
                            <ItemsPanelTemplate>
                                <VirtualizingStackPanel 
                                        IsVirtualizing="True" 
                                        VirtualizationMode="Recycling" />
                            </ItemsPanelTemplate>
                        </ListView.ItemsPanel>
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
کدهای کامل مثال فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: WpfLargeLists.zip
در این مثال دو برگه را ملاحظه می‌کنید. برگه اول حالت normal ابتدای بحث است و برگه دوم پیاده سازی UI Virtualization را انجام داده است.

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهارم - معرفی فرم‌های جدید تعاملی
در قسمت قبل مشاهده کردیم که چگونه می‌توان کل برنامه را به صورت سراسری، تعاملی کرد تا بتوان توسط آن، Blazor Server سنتی را شبیه سازی نمود؛ اما ... آیا واقعا نیاز است چنین کاری را انجام دهیم؟! چون در این صورت از قابلیت‌‌های جدید SSR به همراه Blazor 8x محروم می‌شویم. اگر کل قابلیت‌های تعاملی مورد نیاز ما در حد یک فرم و ارسال اطلاعات آن به سمت سرور است، می‌توان در Blazor 8x هنوز هم در همان حالت SSR قرار گرفت و از فرم‌های جدید تعاملی آن استفاده کرد تا برای پردازش چنین مواردی، نیازی به برقراری اتصال دائم SignalR نباشد. جزئیات نحوه‌ی کار با اینگونه فرم‌ها را در ادامه بررسی می‌کنیم.


امکان تعریف HTML Forms استاندارد در Blazor 8x

فرم‌های استاندارد HTML، پیش از ظهور جاوااسکریپت و SPAها وجود داشتند (دقیقا همان زمانیکه که فقط مفهوم SSR وجود خارجی داشت) و هنوز هم جزء مهمی از اغلب برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهند. با ارائه‌ی دات نت 8 و قابلیت server side rendering آن، کامپوننت‌های برنامه، فقط یکبار در سمت سرور رندر شده و HTML ساده‌ی آن‌ها به سمت مرورگر کاربر بازگشت داده می‌شود. در این حالت، فرم‌های استاندارد HTML، امکان دریافت ورودی‌های کاربر و ارسال داده‌های آن‌ها را به سمت سرور میسر می‌کنند (چون دیگر خبری از اتصال دائم SignalR نیست و باید اطلاعات را به همان نحو استاندارد پروتکل HTTP، به سمت سرور Post کرد). در دات نت 8، دو راه‌حل برای کار با فرم‌ها در برنامه‌های Blazor وجود دارد: استفاده از EditForm خود Blazor و یا استفاده از HTML forms استاندارد و ساده، به همان نحوی که بوده و هست.


روش کار با EditForm در برنامه‌های Blazor SSR

البته ما قصد استفاده از فرم‌های ساده‌ی HTML را در اینجا نداریم و ترجیح می‌دهیم که از همان EditForm استفاده کنیم. EditForms در Blazor بسیار مفید بوده و امکان بایند خواص یک مدل را به اجزای مختلف ورودی‌های تعریف شده‌ی در آن میسر می‌کند و همچنین قابلیت‌هایی مانند اعتبارسنجی و امثال آن‌را نیز به همراه دارد (اطلاعات بیشتر). اما چگونه می‌توان از این امکان در برنا‌مه‌های Blazor SSR نیز استفاده کرد؟
برای این منظور، ابتدا مثالی را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم (که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه شده) و سپس توضیحات آن ارائه خواهد شد:

الف) تهیه یک مدل برای تعریف محل‌های مرتبط با یک سفارش در فایل Models/OrderPlace.cs

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Models;

public record OrderPlace
{
    public Address BillingAddress { get; set; } = new();
    public Address ShippingAddress { get; set; } = new();
}

public class Address
{
    [Required] public string Name { get; set; } = default!;
    public string? AddressLine1 { get; set; }
    public string? AddressLine2 { get; set; }
    public string? City { get; set; }
    [Required] public string PostCode { get; set; } = default!;
}

ب) تهیه‌ی یک کامپوننت Editor برای دریافت اطلاعات آدرس فوق در فایل Components\Pages\Chekout\AddressEntry.razor

@inherits Editor<Models.Address>

<div>
    <label>Name</label>
    <InputText @bind-Value="Value.Name"/>
</div>
<div>
    <label>Address 1</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine1"/>
</div>
<div>
    <label>Address 2</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine2"/>
</div>
<div>
    <label>City</label>
    <InputText @bind-Value="Value.City"/>
</div>
<div>
    <label>Post Code</label>
    <InputText @bind-Value="Value.PostCode"/>
</div>

ج) استفاده از مدل و ادیتور فوق در یک EditForm تغییر یافته برای کار با برنامه‌های Blazor SSR در فایل Components\Pages\Chekout\Checkout.razor

@page "/checkout"

@using Models
@if (!_submitted && PlaceModel != null)
{
    <EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
        <DataAnnotationsValidator/>

        <h4>Bill To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.BillingAddress"/>

        <h4>Ship To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.ShippingAddress"/>

        <button type="submit">Submit</button>
        <ValidationSummary/>
    </EditForm>
}

@if (_submitted && PlaceModel != null)
{
    <div>
        <h2>Order Summary</h2>

        <h3>Shipping To:</h3>
        <dl>
            <dt>Name</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.Name</dd>
            <dt>Address 1</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine1</dd>
            <dt>Address 2</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine2</dd>
            <dt>City</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.City</dd>
            <dt>Post Code</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.PostCode</dd>
        </dl>
    </div>
}

@code {
    bool _submitted;

    [SupplyParameterFromForm]
    public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        PlaceModel ??= GetOrderPlace();
    }

    private void SubmitOrder()
    {
        _submitted = true;
    }

    private static OrderPlace GetOrderPlace() =>
        new()
        {
            BillingAddress = new Address
                             {
                                 PostCode = "12345",
                                 Name = "Test 1",
                             },
            ShippingAddress = new Address
                              {
                                  PostCode = "67890",
                                  Name = "Test 2",
                              },
        };

}
توضیحات:
باید بخاطر داشت که این فرم بر اساس حالت Server Side Rendering در اختیار مرورگر کاربر قرار می‌گیرد. یعنی برای بار اول، یک HTML خالص، در سمت سرور بر اساس اطلاعات آن تهیه شده و بازگشت داده می‌شود و زمانیکه به کاربر نمایش داده شد، دیگر برخلاف Blazor Server پیشین، اتصال SignalR ای وجود ندارد تا قابلیت‌های تعاملی آن‌را مدیریت کند. در این حالت اگر به view source صفحه‌ی جاری رجوع کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
یعنی زمانیکه این فرم به سمت سرور ارسال می‌شود، همان HTTP POST استاندارد رخ می‌دهد و برای اینکار، نیازی به اتصال وب‌سوکت SignalR ندارد.
این EditForm تعریف شده، دو قسمت اضافه‌تر را نسبت به EditFormهای نگارش‌های قبلی Blazor دارد:
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
در اینجا نوع HTTP Method ارسال فرم، مشخص شده و همچنین یک FormName نیز تعریف شده‌است. علت اینجا است که Blazor باید بتواند اطلاعات POST شده و دریافتی در سمت سرور را به کامپوننت متناظری نگاشت کند؛ به همین جهت این نامگذاری، ضروری است.
همانطور که در نحوه‌ی تعریف فرم HTML ای فوق مشخص است، فیلد مخفی handler_، کار متمایز ساختن این فرم را به عهده داشته و از مقدار آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظر، استفاده خواهد شد.

همچنین برای دریافت و پردازش این اطلاعات در سمت سرور، تنها کافی است خاصیت مرتبط با آن‌را با ویژگی SupplyParameterFromForm مزین کنیم:
[SupplyParameterFromForm]
public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

جریان کاری این فرم به صورت خلاصه به نحو زیر است (که در آن متد OnInitialized دوبار فراخوانی می‌شود و باید به آن دقت داشت):
- در بار اول نمایش این صفحه (با فراخوانی مسیر /checkout در مرورگر)، متد OnInitialized فراخوانی شده و در آن، مقدار شیء PlaceModel نال است.
- بنابراین به متد GetOrderPlace مراجعه کرده و اطلاعاتی را دریافت می‌کند؛ برای مثال، این اطلاعات را از سرویسی می‌خواند.
- پس از پایان هر روال رخدادگردانی در Blazor، در پشت صحنه به صورت خودکار، متد تغییر حالت جاری کامپوننت (متد StateHasChanged) هم فراخوانی می‌شود. این فراخوانی خودکار، باعث رندر مجدد UI آن بر اساس اطلاعات جدید خواهد شد. یعنی قسمت‌های نمایش فرم و نمایش اطلاعات ارسالی، یکبار ارزیابی شده و در صورت برقراری شرط‌ها، نمایش داده می‌شوند.
- در ادامه، کاربر فرم را پر کرده و به سمت سرور POST می‌کند.
- پیش از هر رخ‌دادی، خواص شیء PlaceModel به علت مزین بودن به ویژگی SupplyParameterFromForm، بر اساس اطلاعات ارسالی به سرور، مقدار دهی می‌شوند.
- سپس متد OnInitialized فراخوانی شده و چون اینبار مقدار PlaceModel نال نیست، به متد GetOrderPlace جهت دریافت مقادیر ابتدایی خود مراجعه نمی‌کند. سطر تعریف شده‌ی در متد OnInitialized فقط زمانی سبب مقدار دهی شیء PlaceModel می‌شود که مقدار این شیء، نال باشد (یعنی فقط در اولین بار نمایش صفحه)؛ اما اگر این مقدار توسط پارامتر مزین شده‌ی به SupplyParameterFromForm به علت ارسال داده‌های فرم به سرور، مقدار دهی شده باشد، دیگر به منبع داده‌ی ابتدایی رجوع نمی‌کند.
- چون متد رخ‌دادگردان OnInitialized فراخوانی شده، پس از پایان آن (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید، انجام خواهد شد.
- اکنون است که پس از طی این رخ‌دادها، متد رویدادگردان SubmitOrder فراخوانی می‌شود. یعنی زمانیکه این متد فراخوانی می‌شود، شیء PlaceModel بر اساس اطلاعات رسیده‌ی از طرف کاربر، مقدار دهی شده و آماده‌ی استفاده است (برای مثال آماده‌ی ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی؛ با فراخوانی سرویسی در اینجا).
- پس از پایان فراخوانی متد رویدادگردان SubmitOrder، به علت تغییر حالت کامپوننت (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر نیز کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید انجام خواهد شد. یعنی اینبار قسمت Order Summary نمایش داده می‌شود.


مدیریت تداخل نام‌های HTML Forms در Blazor 8x SSR

تمام فرم‌هایی که به این صورت در برنامه‌های Blazor SSR مدیریت می‌شوند، باید دارای نام منحصربفردی که توسط خاصیت FormName مشخص می‌شود، باشند. برای جلوگیری از این تداخل نام‌ها، کامپوننت جدیدی به نام FormMappingScope معرفی شده‌است که نمونه‌ای از آن‌را در فایل فرضی Components\Pages\Chekout\CheckoutForm.razor تعریف شده‌ی به صورت زیر مشاهده می‌کنید:

@page "/checkout"

<FormMappingScope Name="store-checkout">
    <CheckoutForm />
</FormMappingScope>
در اینجا ابتدا ویژگی page@ کامپوننت CheckoutForm را حذف کرده و آن‌را تبدیل به یک کامپوننت معمولی بدون قابلیت مسیریابی کرده‌ایم. سپس آن‌را توسط کامپوننت FormMappingScope در صفحه‌ای دیگر معرفی و محصور می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و خروجی HTML آن‌را بررسی کنیم، به فرم زیر خواهیم رسید:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="[store-checkout]checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار مقدار فیلد مخفی handler_ که کار متمایز ساختن این فرم را به عهده دارد و از آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظری استفاده می‌شود، با حالتی‌که از کامپوننت FormMappingScope استفاده نشده بود، متفاوت است و نام FormMappingScope را در ابتدای خود به همراه دارد تا به این نحو، از تداخل احتمالی نام‌های فرم‌ها جلوگیری شود.

یک نکته: اگر به تگ‌های فرم HTML ای فوق دقت کنید، به همراه یک anti-forgery token نیز هست که کار تولید و مدیریت آن، به صورت خودکار صورت می‌گیرد و میان‌افزاری نیز برای آن طراحی شده که در فایل Program.cs برنامه، به صورت app.UseAntiforgery بکارگرفته شده‌است.


یک نکته: در Blazor 8x SSR می‌توان بجای EditForm، از همان HTML form متداول هم استفاده کرد

اگر بخواهیم بجای استفاده از EditForm، از فرم‌های استاندارد HTML هم در حالت SSR استفاده کنیم، این کار میسر بوده و روش کار به صورت زیر است:
<form method="post" @onsubmit="SaveData" @formname="MyFormName">
    <AntiforgeryToken />

    <InputText @bind-Value="Name" />

    <button>Submit</button>
</form>
در اینجا ذکر دایرکتیوهای onsubmit@ و formname@ را (شبیه به خواص و رویدادگردان‌های مشابهی در EditForm) به همراه ذکر صریح کامپوننت AntiforgeryToken، مشاهده می‌کنید. در حین استفاده از EditForm، نیازی به درج این کامپوننت نیست و به صورت خودکار اضافه می‌شود.


پردازش فرم‌های GET در Blazor 8x

در حالتی‌که از فرم‌های استاندارد HTML ای استفاده می‌شود، ممکن است method فرم، بجای post، حالت get باشد که نتایج آن به صورت کوئری استرینگ در نوار آدرس مرورگر ظاهر می‌شوند؛ مانند جستجوی گوگل که اشخاص می‌توانند کوئری استرینگ و لینک نهایی را به اشتراک بگذارند. روش پردازش یک چنین فرم‌هایی به صورت زیر است:
@page "/"

<form method="GET">
    <input type="text" name="q"/>
    <button type="submit">Search</button>
</form>


@code {
    [SupplyParameterFromQuery(Name="q")]
    public string SearchTerm { get; set; }
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
       // do something with the search term
    }
}
در اینجا از ویژگی SupplyParameterFromQuery برای دریافت کوئری استرینگ استفاده شده و چون نام پارامتر تعریف شده با نام input فرم یکی نیست، این نام به صورت صریحی توسط خاصیت Name آن مشخص شده‌است.


یک ابتکار! تعاملی کردن قسمتی از صفحه بدون فعالسازی کامل Blazor Server و یا Blazor WASM کامل

این دکمه‌ی قرار گرفته‌ی در یک صفحه‌ی SSR را ملاحظه کنید:
<button class="nav-link border-0" @onclick="BeginSignOut">Log out</button>
در اینجا می‌خواهیم، اگر کاربری بر روی آن کلیک کرد، روال رویدادگردان منتسب به onclick اجرا شود. اما ... اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی Log out کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران BeginSignOut اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند. برای رفع این مشکل یا می‌توان این قسمت از صفحه را کاملا تعاملی کرد که روش انجام آن‌را در قسمت‌های بعدی با جزئیات کاملی بررسی می‌کنیم و یا ... می‌توان این دکمه را داخل یک فرم جدید تعاملی به صورت زیر محصور کرد:
<EditForm Context="ctx" FormName="LogoutForm" method="post" Model="@Foo" OnValidSubmit="BeginSignOut">
     <button type="submit" class="nav-link border-0">Log out</button>
</EditForm>

@code{
    [SupplyParameterFromForm(Name = "LogoutForm")]
    public string? Foo {  get; set; }

    protected override void OnInitialized() => Foo = "";

    async Task BeginSignOut()
    {
        // TODO: SignOutAsync();
        // TODO: NavigateTo("/authentication/logout");
    }
}
در این حالت چون این فرم، از نوع فرم‌های جدید تعاملی است، برای پردازش آن نیازی به اتصال دائم SignalR و یا فعالسازی یک وب‌اسمبلی نیست. پردازش آن بر اساس استاندارد HTTP Post و فرم‌های آن، صورت گرفته و به این ترتیب می‌توان عملکرد onclick@ کاملا تعاملی را با یک فرم تعاملی جدید، شبیه سازی کرد.


یک نکته: می‌توان حالت post-back مانند فرم‌های تعاملی Blazor 8x را تغییر داد.

به همراه ویژگی‌های جدید مرتبط با صفحات SSR، ویژگی هدایت بهبودیافته هم وجود دارد که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی این سری بررسی می‌کنیم. برای نمونه اگر مثال این قسمت را اجرا کنید، فرم آن به همراه یک post-back مانند به سمت سرور است که کاملا قابل احساس است؛ این رفتار هرچند استاندارد است، اما بی‌شباهت به برنامه‌های MVC ، Razor pages و یا وب‌فرم‌ها نیست و با فرم‌های بی‌صدا و سریع نگارش‌های قبلی Blazor متفاوت است. در Blazor8x می‌توان این نوع ارسال اطلاعات را Ajax ای هم کرد که به آن enhanced navigation می‌گویند. برای اینکار فقط کافی است ویژگی Enhance را به تگ EditForm اضافه کرد و یا ویژگی جدید data-enhance را به تگ‌های فرم‌های استاندارد HTML ای افزود. پس از آن اگر برنامه را اجرا کنیم، دیگر یک post-back استاندارد وب‌فرم‌ها مشاهده نمی‌شود و رفتار این صفحه بسیار سریع، نرم و روان خواهد بود.
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout" Enhance>
در اینجا تنها تغییری که حاصل شده، اضافه شدن ویژگی Enhance به المان EditForm است. این ویژگی به صورت پیش‌فرض غیرفعال است که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 1 - برپایی تنظیمات اولیه
در ادامه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» اگر بخواهیم مباحث اعتبارسنجی کاربران و ASP.NET Identity مخصوص آن‌را بررسی کنیم، نیاز است ابتدا مباحث Entity framework Core 1.0 را بررسی کنیم. به همین جهت در طی چند قسمت مباحث پایه‌ای کار با EF Core 1.0 را در ASP.NET Core 1.0، بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز ضروری این مباحث، مطالعه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» است و در آن از مباحثی مانند چگونگی کار با فایل‌های کانفیگ جدید، تزریق وابستگی‌ها و سرویس‌ها، فعال سازی سرویس Logging، فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها و ... در ASP.NET Core 1.0 استفاده خواهد شد.


EF Core چیست؟

EF Core یک ORM یا object-relational mapper چندسکویی است که امکان کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف را از طریق اشیاء دات نتی میسر می‌کند. توسط آن قسمت عمده‌ی کدهای مستقیم کار با بانک‌های اطلاعاتی حذف شده و تبدیل به کدهای دات نتی می‌شوند. مزیت این لایه‌ی Abstraction اضافی (لایه‌ای بر روی کدهای مستقیم لایه ADO.NET زیرین)، امکان تعویض بانک اطلاعاتی مورد استفاده، تنها با تغییر کدهای آغازین برنامه‌است؛ بدون نیاز به تغییری در سایر قسمت‌های برنامه. همچنین کار با اشیاء دات نتی و LINQ، مزایایی مانند تحت نظر قرار گرفتن کدها توسط کامپایلر و برخورداری از ابزارهای Refactoring پیشرفته را میسر می‌کنند. به علاوه SQL خودکار تولیدی توسط آن نیز همواره پارامتری بوده و مشکلات حملات تزریق SQL در این حالت تقریبا به صفر می‌رسند (اگر مستقیما SQL نویسی نکنید و صرفا از LINQ استفاده کنید). مزیت دیگر همواره پارامتری بودن کوئری‌ها، رفتار بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی با آن‌ها همانند رویه‌های ذخیره شده است که به عدم تولید Query plan‌های مجزایی به ازای هر کوئری رسیده منجر می‌شود که در نهایت سبب بالا رفتن سرعت اجرای کوئری‌ها و مصرف حافظه‌ی کمتری در سمت سرور بانک اطلاعاتی می‌گردد.


تفاوت EF Core با نگارش‌های دیگر Entity framework در چیست؟

سورس باز بودن
EF از نگارش‌های آخر آن بود که سورس باز شد؛ اما EF Core از زمان نگارش‌های پیش نمایش آن به صورت سورس باز در GitHub قابل دسترسی است.

چند سکویی بودن
EF Core برخلاف EF 6.x (آخرین نگارش مبتنی بر Full Framework آن)، نه تنها چندسکویی است و قابلیت اجرای بر روی Mac و لینوکس را نیز دارا است، به علاوه امکان استفاده‌ی از آن در انواع و اقسام برنامه‌های دات نتی مانند UWP یا Universal Windows Platform و Windows phone که پیشتر با EF 6.x میسر نبود، وجود دارد. لیست این نوع سکوها و برنامه‌های مختلف به شرح زیر است:
 • All .NET application (Console, ASP.NET 4, WinForms, WPF)
 • Mac and Linux applications (Mono)
 • UWP (Universal Windows Platform)
 • ASP.NET Core applications
 • Can use EF Core in Windows phone and Windows store app

افزایش تعداد بانک‌های اطلاعاتی پشتیبانی شده
در EF Full یا EF 6.x، هدف اصلی، تنها کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌‌ای بود و همچنین مایکروسافت صرفا نگارش‌های مختلف SQL Server را به صورت رسمی پشتیبانی می‌کرد و برای سایر بانک‌های اطلاعاتی دیگر باید از پروایدرهای ثالث استفاده کرد.
در EF Core علاوه بر افزایش تعداد پروایدرهای رسمی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL هم اضافه شده‌است؛ به همراه پروایدر ویژه‌‌ای به نام In Memory جهت انجام ساده‌تر Unit testing. کاری که با نگارش‌های پیشین EF به سادگی و از روز اول پشتیبانی نمی‌شد.

حذف و یا عدم پیاده سازی تعدادی از قابلیت‌های EF 6.x
اگر موارد فوق جزو مهم‌ترین مزایای کار با EF Core باشند، باید درنظر داشت که به علت حذف و یا تقلیل یافتن یک سری از ویژگی‌ها در NET Core.، مانند Reflection (جهت پشتیبانی از دات نت در سکوهای مختلف کاری و خصوصا پشتیبانی از حالتی که کامپایلر مخصوص برنامه‌های UWP نیاز دارد تمام نوع‌ها را همانند زبان‌های C و ++C، در زمان کامپایل بداند)، یک سری از قابلیت‌های EF 6.x مانند Lazy loading هنوز در EF Core پشتیبانی نمی‌شوند. لیست کامل و به روز شده‌ی این موارد را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.
بنابراین امکان انتقال برنامه‌های EF 6.x به EF Core 1.0 عموما وجود نداشته و نیاز به بازنویسی کامل دارند. هرچند بسیاری از مفاهیم آن با EF Code First یکی است.


برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0

برای نصب تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، جهت کار با مشتقات SQL Server (و SQL LocalDB) نیاز است سه بسته‌ی ذیل را نصب کرد (از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console):
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools -Pre
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
البته در این قسمت صرفا از بسته‌ی اول که جهت اتصال به SQL Server است استفاده می‌کنیم. بسته‌های دیگر را در قسمت‌های بعد، برای به روز رسانی اسکیمای بانک اطلاعاتی (مباحث Migrations) و مباحث scaffolding استفاده خواهیم کرد.
پس از اجرای سه دستور فوق، تغییرات مداخل فایل project.json برنامه به صورت ذیل خواهند بود:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": "1.0.0-preview2-final",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": "1.0.0"
    }
}
این مداخلی که توسط نیوگت اضافه شده‌اند، نیاز به اصلاح دارند؛ به این صورت:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": {
            "version": "1.0.0",
            "type": "build"
        }
    },

    "tools": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        }   
   }
}
نیاز است در قسمت dependencies مشخص کنیم که ابزارهای اضافه شده مخصوص build هستند و نه اجرای برنامه. همچنین قسمت tools را باید با Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools مقدار دهی کرد تا بتوان از این ابزار در خط فرمان، جهت اجرای فرامین migrations استفاده کرد.
بنابراین از همین ابتدای کار، بدون مراجعه‌ی به Package Manager Console، چهار تغییر فوق را به فایل project.json اعمال کرده و آن‌را ذخیره کنید؛ تا کار به روز رسانی و نصب بسته‌ها، به صورت خودکار و همچنین صحیحی انجام شود.


فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های EF Core 1.0

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها» با تعدادی از اینگونه صفحات آشنا شدیم. برای EF Core نیز بسته‌ی مخصوصی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore وجود دارد که امکان فعال سازی صفحه‌ی نمایش خطاهای بانک اطلاعاتی را میسر می‌کند. بنابراین ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و این بسته را اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore": "1.0.0"
    }
}
سپس می‌توان متد جدید UseDatabaseErrorPage را در متد Configure کلاس آغازین برنامه، فراخوانی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   if (env.IsDevelopment())
   {
      app.UseDatabaseErrorPage();
   }
با فعال سازی این صفحه، اگر در حین توسعه‌ی برنامه و اتصال به بانک اطلاعاتی، خطایی رخ دهد، بجای مشاهده‌ی یک صفحه‌ی خطای عمومی (اگر UseDeveloperExceptionPage را فعال کرده باشید)، اینبار ریز جزئیات بیشتری را به همراه توصیه‌هایی از طرف تیم EF مشاهده خواهید کرد.


تعریف اولین Context برنامه و مشخص سازی رشته‌ی اتصالی آن


در این تصویر، زیر ساخت نگاشت‌های EF Core را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ، ظرفی را داریم به نام DB Context که در برگیرنده‌ی Db Setها است. در سمت راست که بیانگر ساختار کلی یک بانک اطلاعاتی است، معادل این‌ها را مشاهده می‌کنیم. هر Db Set به یک جدول بانک اطلاعاتی نگاشت خواهد شد و متشکل است از کلاسی به همراه یک سری خواص که این‌ها نیز به فیلدها و ستون‌های آن جدول در سمت بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند.
بنابراین برای شروع کار، پوشه‌ای را به نام Entities به پروژه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه می‌کنیم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
کلاس Person بیانگر ساختار جدول اشخاص بانک اطلاعاتی است. برای اینکه این کلاس را تبدیل و نگاشت به یک جدول کنیم، نیاز است آن‌را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار دهیم و اینکار در کلاسی که از DbContex مشتق می‌شود، صورت خواهد گرفت:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
    }
}
بنابراین در ادامه کلاس جدید ApplicationDbContext را که از کلاس پایه DbContext مشتق می‌شود تعریف کرده و سپس کلاس Person را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم.
سازنده‌ی این کلاس نیز به نحو خاصی تعریف شده‌است. اگر به سورس‌های EF Core مراجعه کنیم، کلاس پایه‌ی DbContext دارای دو سازنده‌ی با و بدون پارامتر است:
protected DbContext()
   : this((DbContextOptions) new DbContextOptions<DbContext>())
{
}

public DbContext([NotNull] DbContextOptions options)
{
  // …
}
اگر از سازنده‌ی بدون پارامتر استفاده کنیم و برای مثال در کلاس ApplicationDbContext فوق، به طور کامل سازنده‌ی تعریف شده را حذف کنیم، باید به نحو ذیل تنظیمات بانک اطلاعاتی را مشخص کنیم:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"... connection string ...");
        }
    }
}
در این حالت باید متد OnConfiguring را override و یا بازنویسی کنیم، تا بتوان از اول مشخص کرد که قرار است از پروایدر SQL Server استفاده کنیم و ثانیا رشته‌ی اتصالی به آن چیست.
اما چون در یک برنامه‌ی ASP.NET Core، کار ثبت سرویس مربوط به EF Core، در کلاس آغازین برنامه انجام می‌شود و در آنجا به سادگی می‌توان به خاصیت Configuration برنامه دسترسی یافت و توسط آن رشته‌ی اتصالی را دریافت کرد، مرسوم است از سازنده‌ی با پارامتر DbContext به نحوی که در ابتدا عنوان شد، استفاده شود.
بنابراین در ادامه، پس از مطالعه‌ی مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» به فایل appsettings.json مراجعه کرده و تنظیمات رشته‌ی اتصالی برنامه را به صورت ذیل در آن مشخص می‌کنیم:
{
    "ConnectionStrings": {
        "ApplicationDbContextConnection": "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbCore2016;Integrated Security = true"
    }
}
باید دقت داشت که نام این مداخل کاملا اختیاری هستند و در نهایت باید در کلاس آغازین برنامه به صورت صریحی مشخص شوند.
در اینجا به وهله‌ی پیش فرض SQL Server اشاره شده‌است؛ از حالت اعتبارسنجی ویندوزی SQL Server استفاده می‌شود و بانک اطلاعاتی جدیدی به نام TestDbCore2016 در آن مشخص گردیده‌است.

پس از تعریف رشته‌ی اتصالی، متد OnConfiguring را از کلاس ApplicationDbContext حذف کرده و از همان نگارش دارای سازنده‌ی با پارامتر آن استفاده می‌کنیم. برای اینکار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و توسط متد AddDbContext این Context را به سرویس‌های ASP.NET Core معرفی می‌کنیم:
    public class Startup
    {
        public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

        public Startup(IHostingEnvironment env)
        {
            var builder = new ConfigurationBuilder()
                                .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                                .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                                .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
            Configuration = builder.Build();
        }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
            {
                options.UseSqlServer(Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
            });
در اینجا جهت یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» نحوه‌ی وهله سازی خاصیت Configuration که در متد UseSqlServer مورد استفاده قرار گرفته‌است، نیز ذکر شده‌است.
بنابراین قسمت options.UseSqlServer را یا در اینجا مقدار دهی می‌کنید و یا از طریق بازنویسی متد OnConfiguring کلاس Context برنامه.


یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه وجود دارد

با توجه به اینکه Context برنامه را به صورت یک سرویس به ASP.NET Core معرفی کردیم، امکان تزریق وابستگی‌ها نیز در آن وجود دارد. یعنی بجای روش فوق، می‌توان IConfigurationRoot را به سازنده‌ی کلاس Context برنامه نیز تزریق کرد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        private readonly IConfigurationRoot _configuration;

        public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        //{
        //}

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(_configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
        }
    }
}
با توجه به اینکه IConfigurationRoot در کلاس ConfigureServices به صورت Singleton، به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه معرفی شده‌است، از آن در تمام کلاس‌های برنامه که تحت نظر سیستم تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core هستند، می‌توان استفاده کرد.
در این حالت متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، چنین شکلی را پیدا می‌کند و ساده می‌شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>();


یک نکته: امکان تزریق ApplicationDbContext به تمام کلاس‌های برنامه وجود دارد

همینقدر که ApplicationDbContext را به عنوان سرویسی در ConfigureServices تعریف کردیم، امکان تزریق آن در اجزای مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core نیز وجود دارد:
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تزریق DB Context برنامه را به یک کنترلر مشاهده می‌کنید. البته هرچند تزریق یک کلاس مشخص به این شکل، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد و هنوز این کنترلر دقیقا وابسته‌است به پیاده سازی خاص کلاس ApplicationDbContext، اما ... در کل امکان آن هست.

در این حالت پس از اجرای برنامه، خطای ذیل را مشاهده خواهیم کرد:


علت اینجا است که هنوز این بانک اطلاعاتی ایجاد نشده‌است و همچنین ساختار جداول را به آن منتقل نکرده‌ایم که این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور خواهیم کرد.
مطالب
استفاده از Kendo UI TreeView به همراه یک منبع داده راه دور
یکی دیگر از ویجت‌های Kendo UI، ویجت نمایش ساختارهای درختی است به نام TreeView. در ادامه قصد داریم با نحوه‌ی نمایش آن، به کمک اطلاعات JSON دریافتی از سرور آشنا شویم.



ساختار مورد نیاز یک Kendo UI Tree View

فرض کنید قصد دارید نظرات تو در توی مطلبی را توسط Kendo UI Tree View نمایش دهید. مدل خود ارجاع دهنده‌ی آن می‌تواند چنین شکلی را داشته باشد:
namespace KendoUI11.Models
{
    public class BlogComment
    {
        public int Id { set; get; }
 
        public string Body { set; get; }
 
        public int? ParentId { get; set; }
 
        // مخصوص کندو یو آی هستند
        public bool HasChildren { get; set; }
        public string imageUrl { get; set; }
    }
}
سه خاصیت اول این کلاس همواره در تمام کلاس‌های خود ارجاع دهنده حضور دارند؛ شماره ردیف، متن و شماره Id والد احتمالی.
چند خاصیت بعدی مانند HasChildren و imageUrl مخصوص Kendo UI هستند. از imageUrl اختیاری می‌توان جهت نمایش آیکنی در کنار یک آیتم استفاده کرد و HasChildren به این معنا است که آیا گره جاری دارای عناصر فرزندی می‌باشد یا خیر.


تهیه یک منبع داده نمونه

شکل ابتدای مطلب، از طریق منبع داده ذیل تهیه شده‌است:
using System.Collections.Generic;
 
namespace KendoUI11.Models
{
    /// <summary>
    /// منبع داده فرضی جهت سهولت دموی برنامه
    /// </summary>
    public static class BlogCommentsDataSource
    {
        private static readonly IList<BlogComment> _cachedItems;
        static BlogCommentsDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogCommentsDataSource();
        }
 
        public static IList<BlogComment> LatestComments
        {
            get { return _cachedItems; }
        }
 
        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>
        private static IList<BlogComment> createBlogCommentsDataSource()
        {
            var list = new List<BlogComment>();
 
            var comment1 = new BlogComment
            {
                Id = 1, Body = "نظر من این است که", HasChildren = true, ParentId = null
            };
            list.Add(comment1);
 
            var comment12 = new BlogComment
            {
                Id = 2, Body = "پاسخی به نظر اول", HasChildren = true, ParentId = 1
            };
            list.Add(comment12);
 
            var comment12A = new BlogComment
            {
                Id = 3, Body = "پاسخی دیگری به نظر اول", HasChildren = false, ParentId = 1
            };
            list.Add(comment12A);
 
            var comment121 = new BlogComment
            {
                Id = 4, Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", HasChildren = false, ParentId = 2
            };
            list.Add(comment121);
 
            var comment2 = new BlogComment
            {
                Id = 5, Body = "نظر 2", HasChildren = true, ParentId = null, imageUrl= "images/search.png"
            };
            list.Add(comment2);
 
            var comment21 = new BlogComment
            {
                Id = 6, Body = "پاسخ به نظر 2", HasChildren = false, ParentId = 5
            };
            list.Add(comment21);
 
            return list;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی مقدار دهی ParentId و HasChildren را جهت تو در تو سازی اطلاعات، مشاهده می‌کنید.
در این لیست دو رکورد، دارای ParentId مساوی null هستند. از این null بودن‌ها جهت کوئری گرفتن و نمایش ریشه‌های TreeView در ادامه استفاده خواهیم کرد.


بازگشت نظرات با فرمت JSON به سمت کلاینت

در ادامه یک کنترلر ASP.NET MVC را مشاهده می‌کنید که توسط اکشن متد GetBlogComments، رکوردهای مورد نظر را با فرمت JSON به سمت کلاینت ارسال می‌کند:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI11.Models;
 
namespace KendoUI11.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetBlogComments(int? id)
        {
            if (id == null)
            {
                //دریافت ریشه‌ها
                return Json(
                    BlogCommentsDataSource.LatestComments
                        .Where(x => x.ParentId == null) // ریشه‌ها
                        .ToList(),
                    JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
            else
            {
                //دریافت فرزندهای یک ریشه
                return Json(
                    BlogCommentsDataSource.LatestComments
                              .Where(x => x.ParentId == id)
                              .ToList(),
                              JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
        }
    }
}
اگر از سمت Kendo UI، مقدار id تنظیم نشود، به معنای درخواست نمایش ریشه‌ها است. در این حالت رکوردها را بر اساس مواردی که دارای ParentId مساوی null هستند، فیلتر خواهیم کرد.
اگر مقدار id به سمت سرور ارسال شود، یعنی کاربر گره و نودی را گشوده‌است. بر این اساس، تمامی فرزندان این گره را یافته و بازگشت می‌دهیم.


کدهای سمت کاربر نمایش Kendo UI Tree View

برای کار با Kendo UI TreeView نیاز است از منبع داده خاصی به نام HierarchicalDataSource به نحو ذیل استفاده کنیم. در قسمت transport آن مشخص می‌کنیم که اطلاعات باید از چه آدرسی خوانده شوند که در اینجا به آدرس اکشن متد  GetBlogComments اشاره می‌کند.
همچنین نیاز است مشخص کنیم کدامیک از خواص مدل بازگردانده شده، همان hasChildren است که در مثال فوق دقیقا به همین نام نیز تنظیم شده‌است.
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <div id="my-treeview"></div>
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var dataSource = new kendo.data.HierarchicalDataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "@Url.Action("GetBlogComments", "Home")",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                schema: {
                    model: {
                        id: "Id",
                        hasChildren: "HasChildren"
                    }
                }
            });
 
            $("#my-treeview").kendoTreeView({
                //استفاده از قالب در صورت نیاز
                template: kendo.template($("#treeview-template").html()),
                checkboxes: {
                    checkChildren: false
                },
                dataSource: dataSource,
                dataTextField: "Body",
                //رخدادها
                select: function (e) { console.log("Selecting: " + this.text(e.node)); },
                check: function (e) { console.log("Checkbox changed :: " + this.text(e.node)); },
                change: function (e) { console.log("Selection changed"); },
                collapse: function (e) { console.log("Collapsing " + this.text(e.node)); },
                expand: function (e) { console.log("Expanding " + this.text(e.node)); }
            });
        });
    </script>
 
    <script id="treeview-template" type="text/kendo-ui-template">
        <strong> #: item.Body # </strong>
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 300px;
        }
    </style>
}
 پس از تنظیم remote data source، اکنون نوبت به تعریف و تنظیم kendoTreeView است.
- در ابتدا به ازای هر ردیف این TreeView، از یک قالب استفاده شده‌است. تعریف این مورد اختیاری است. اگر نیاز به سفارشی سازی نحوه‌ی نمایش هر آیتم را داشتید، می‌توان از قالب‌ها استفاده کرد.
- قسمت checkboxes مشخص می‌کند که آیا نیاز است در کنار هر آیتم یک checkbox نیز نمایش داده شود یا خیر.
- dataSource را به HierarchicalDataSource تنظیم کرده‌ایم.
- dataTextField مشخص می‌کند که کدام فیلد دربرگیرنده‌ی متن هر آیتم TreeView است.
- تعدادی رخداد منتسب به TreeView نیز تنظیم شده‌اند که خروجی آن‌ها را در console تصویر ابتدای بحث مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
با سلام
ما مطابق آموزشی که در این مقاله داده شده  از یک اکشن متد برای ذخیره عکس ارسالی تو یک پوشه و سپس برگشت دادن مسیر عکس و از یک اکشن متد دیگه برای ذخیره اطلاعاتی که قراره همراه با فرم ارسال بشن (به همراه مسیر عکس برگشت داده شده)، استفاده میکنیم
مشکلی که ما موقع استفاده از این افزونه باهاش برخوردیم اینه که گاهی اوقات و همونطور که انتظار میره اکشن متد (AddAvatars) که وظیفه ذخیره عکس رو داره اول اجرا میشه و اکشن متد (Add) که وظیفه ذخیره اطلاعات رو داره دوم، ولی گاهی اوقات این ترتیب به هم میریزه و ابتدا اطلاعات ارسالی ذخیره میشه و بعد اکشن متد ذخیره عکس اجرا میشه.
سناریوی ما هم تا حدی شبیه به سناریویی هست که آقای احمدی مطرح کردند، ولی همونطور که گفتیم مشکل اصلی اینه که اکشن متدها هر بار با ترتیب‌های متفاوت فراخوانی میشن
<div class="container-fluid">
    @using (Ajax.BeginForm("Add", "Authors", new AjaxOptions { UpdateTargetId = "result", InsertionMode = InsertionMode.Replace, HttpMethod = "POST" }, new { @class = "form-horizontal", id = "UploadFile" }))
    {
        @Html.AntiForgeryToken()
                
        <div class="control-group">
            <label class="control-label" for="AuhtorFirstNameAndLastName">نام نویسنده</label>
            <div class="controls">
                @Html.TextBoxFor(author => author.AuhtorFirstNameAndLastName, new { placeholder = "نام نویسنده" })
            </div>
            @Html.ValidationMessageFor(author => author.AuhtorFirstNameAndLastName)
        </div>
      
        <div class="control-group">
            <label class="control-label" for="Status">ارسال عکس</label>
            <div class="controls">
                <input type="file" name="avatarFile" id="avatarFile" />
            </div>
            <div>
                @*<input type="submit" name="btn-submit" value="ارسال" class="btn btn-success" />*@
                <img id="loading" alt="1" src="Images/loading83.gif" style="display: none;" />
            </div>
        </div>
       
        <div id="result"></div>
        <input type="submit" name="btn-submit" value="افزودن نویسنده" class="btn btn-success" />
        <input type="button" name="btn-colose" id="btn-close" value="انصراف" class="btn btn-danger" onclick="$dialog.dialog('close');" />
    }
</div>

<script type="text/javascript">
        $('#UploadFile').submit(function () {
            $("#loading").show();
            $.ajaxFileUpload({
                url: "@Url.Action("AddAvatar","Authors")",
                 secureuri: false,
                 fileElementId: 'avatarFile',
                 dataType: 'json',
                 data: {}, 
                 success: function (data, status) {
                     $("#loading").hide();
                 },
                 error: function (data, status, e) {
                     $("#loading").hide();
                 }
             });
         });
</script>
مطالب
MVC Scaffolding #1
پیشنیازها
کل سری ASP.NET MVC
به همراه کل سری EF Code First


MVC Scaffolding چیست؟

MVC Scaffolding ابزاری است برای تولید خودکار کدهای «اولیه» برنامه، جهت بالا بردن سرعت تولید برنامه‌های ASP.NET MVC مبتنی بر EF Code First.


بررسی مقدماتی MVC Scaffolding

امکان اجرای ابزار MVC Scaffolding از دو طریق دستورات خط فرمان Powershell و یا صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر در پروژه‌های ASP.NET MVC وجود دارد. در ابتدا حالت ساده و ابتدایی استفاده از صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر را بررسی خواهیم کرد تا با کلیات این فرآیند آشنا شویم. سپس در ادامه به خط فرمان Powershell که اصل توانمندی‌ها و قابلیت‌های سفارشی MVC Scaffolding در آن قرار دارد، خواهیم پرداخت.
برای این منظور یک پروژه جدید MVC را آغاز کنید؛ ابزارهای مقدماتی MVC Scaffolding از اولین به روز رسانی ASP.NET MVC3 به بعد با VS.NET یکپارچه هستند.
ابتدا کلاس زیر را به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید:
using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [DisplayName("Is Complete")]
        public bool IsComplete { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }
    }
}
سپس بر روی پوشه Controllers کلیک راست کرده و گزینه Add controller را انتخاب کنید. تنظیمات صفحه ظاهر شده را مطابق شکل زیر تغییر دهید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید در قسمت قالب‌ها، تولید کنترلرهایی با اکشن متد‌های ثبت و نمایش اطلاعات مبتنی بر EF Code First انتخاب شده است. کلاس مدل نیز به کلاس Task فوق تنظیم گردیده و در زمان انتخاب DbContext مرتبط، گزینه new data context را انتخاب کرده و نام پیش فرض آن‌را پذیرفته‌ایم. زمانیکه بر روی دکمه Add کلیک کنیم، اتفاقات ذیل رخ خواهند داد:


الف) کنترلر جدید TasksController.cs به همراه تمام کدهای Insert/Update/Delete/Display مرتبط تولید خواهد شد.
ب) کلاس DbContext خودکاری به نام MvcApplication1Context.cs در پوشه مدل‌های برنامه ایجاد می‌گردد تا کلاس Task را در معرض دید EF Code first قرار دهد. (همانطور که عنوان شد یکی از پیشنیازهای بحث Scaffolding آشنایی با EF Code first است)
ج) در پوشه Views\Tasks، پنج View جدید را جهت مدیریت فرآیندهای نمایش صفحات Insert، حذف، ویرایش، نمایش و غیره تهیه می‌کند.
د) فایل وب کانفیگ برنامه جهت درج رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی تغییر کرده است. حالت پیش فرض آن استفاده از SQL CE است و برای استفاده از آن نیاز است قسمت 15 سری EF سایت جاری را پیشتر مطالعه کرده باشید (به چه اسمبلی‌های دیگری مانند System.Data.SqlServerCe.dll برای اجرا نیاز است و چطور باید اتصال به بانک اطلاعاتی را تنظیم کرد)

معایب:
کیفیت کد تولیدی پیش فرض قابل قبول نیست:
- DbContext در سطح یک کنترلر وهله سازی شده و الگوی Context Per Request در اینجا بکارگرفته نشده است. واقعیت یک برنامه ASP.NET MVC کامل، داشتن چندین Partial View تغدیه شونده از کنترلرهای مختلف در یک صفحه واحد است. اگر قرار باشد به ازای هر کدام یکبار DbContext وهله سازی شود یعنی به ازای هر صفحه چندین بار اتصال به بانک اطلاعاتی باید برقرار شود که سربار زیادی را به همراه دارد. (قسمت 12 سری EF سایت جاری)
- اکشن متدها حاوی منطق پیاده سازی اعمال CRUD یا همان Create/Update/Delete هستند. به عبارتی از یک لایه سرویس برای خلوت کردن اکشن متدها استفاده نشده است.
- از ViewModel تعریف شده‌ای به نام Task هم به عنوان Domain model و هم ViewModel استفاده شده است. یک کلاس متناظر با جداول بانک اطلاعاتی می‌تواند شامل فیلدهای بیشتری باشد و نباید آن‌را مستقیما در معرض دید یک View قرار داد (خصوصا از لحاظ مسایل امنیتی).

مزیت‌ها:
قسمت عمده‌ای از کارهای «اولیه» تهیه یک کنترلر و همچنین Viewهای مرتبط به صورت خودکار انجام شده‌اند. کارهای اولیه‌ای که با هر روش و الگوی شناخته شده‌ای قصد پیاده سازی آن‌ها را داشته باشید، وقت زیادی را به خود اختصاص داده و نهایتا آنچنان تفاوت عمده‌ای هم با کدهای تولیدی در اینجا نخواهند داشت. حداکثر فرم‌های آن‌را بخواهید با jQuery Ajax پیاده سازی کنید یا کنترل‌های پیش فرض را با افزونه‌های jQuery غنی سازی نمائید. اما شروع کار و کدهای اولیه چیزی بیشتر از این نیست.


نصب بسته اصلی MVC Scaffolding توسط NuGet

بسته اصلی MVC Scaffolding را با استفاده از دستور خط فرمان Powershell ذیل، از طریق منوی Tools، گزینه Library package manager و انتخاب Package manager console می‌توان به پروژه خود اضافه کرد:
Install-Package MvcScaffolding
اگر به مراحل نصب آن دقت کنید یک سری وابستگی را نیز به صورت خودکار دریافت کرده و نصب می‌کند:
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding'.
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding.Core'.
Attempting to resolve dependency 'EntityFramework'.
Successfully installed 'T4Scaffolding.Core 1.0.0'.
Successfully installed 'T4Scaffolding 1.0.8'.
Successfully installed 'MvcScaffolding 1.0.9'.
Successfully added 'T4Scaffolding.Core 1.0.0' to MvcApplication1.
Successfully added 'T4Scaffolding 1.0.8' to MvcApplication1.
Successfully added 'MvcScaffolding 1.0.9' to MvcApplication1.
از مواردی که با T4 آغاز شده‌اند در قسمت‌های بعدی برای سفارشی سازی کدهای تولیدی استفاده خواهیم کرد.
پس از اینکه بسته MvcScaffolding به پروژه جاری اضافه شد، همان مراحل قبل را که توسط صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر انجام دادیم، اینبار به کمک دستور ذیل نیز می‌توان پیاده سازی کرد:
Scaffold Controller Task
نوشتن این دستور نیز ساده است. حروف sca را تایپ کرده و دکمه tab را فشار دهید. منویی ظاهر خواهد شد که امکان انتخاب دستور Scaffold را می‌دهد. یا برای نوشتن Controller نیز به همین نحو می‌توان عمل کرد.
نکته و مزیت مهم دیگری که در اینجا در دسترس می‌باشد، سوئیچ‌های خط فرمانی است که به همراه صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر وجود ندارند. برای مثال دستور Scaffold Controller را تایپ کرده و سپس یک خط تیره را اضافه کنید. اکنون دکمه tab را مجددا بفشارید. منویی ظاهر خواهد شد که بیانگر سوئیچ‌های قابل استفاده است.


برای مثال اگر بخواهیم دستور Scaffold Controller Task را با جزئیات اولیه کاملتری ذکر کنیم، مانند تعیین نام دقیق کلاس مدل و کنترلر تولیدی به همراه نام دیگری برای DbContext مرتبط، خواهیم داشت:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext
اگر این دستور را اجرا کنیم به همان نتیجه حاصل از مراحل توضیح داده شده قبل خواهیم رسید؛ البته یا یک تفاوت: یک Partial View اضافه‌تر نیز به نام CreateOrEdit در پوشه Views\Tasks ایجاد شده است. این Partial View بر اساس بازخورد برنامه نویس‌ها مبنی بر اینکه Viewهای Edit و Create بسیار شبیه به هم هستند، ایجاد شده است.


بهبود مقدماتی کیفیت کد تولیدی MVC Scaffolding

در همان کنسول پاروشل NuGet، کلید up arrow را فشار دهید تا مجددا دستور قبلی اجرا شده ظاهر شود. اینبار دستور قبلی را با سوئیچ جدید Repository (استفاده از الگوی مخزن) اجرا کنید:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository
البته اگر دستور فوق را به همین نحو اجرا کنید با یک سری خطای Skipping مواجه خواهید شد مبنی بر اینکه فایل‌های قبلی موجود هستند و این دستور قصد بازنویسی آن‌ها را ندارد. برای اجبار به تولید مجدد کدهای موجود می‌توان از سوئیچ Force استفاده کرد:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اتفاقی که در اینجا رخ خواهد داد، بازنویسی کد بی‌کیفت ابتدایی همراه با وهله سازی مستقیم DbContext در کنترلر، به نمونه بهتری که از الگوی مخزن استفاده می‌کند می‌باشد:
    public class TasksController : Controller
    {
        private readonly ITaskRepository taskRepository;

        // If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public TasksController()
            : this(new TaskRepository())
        {
        }

        public TasksController(ITaskRepository taskRepository)
        {
            this.taskRepository = taskRepository;
        }
کیفیت کد تولیدی جدید مبتنی بر الگوی مخزن بد نیست؛ دقیقا همانی است که در هزاران سایت اینترنتی تبلیغ می‌شود؛ اما ... آنچنان مناسب هم نیست و اشکالات زیر را به همراه دارد:
public interface ITaskRepository : IDisposable
{
  IQueryable<Task> All { get; }
  IQueryable<Task> AllIncluding(params Expression<Func<Task, object>>[] includeProperties);
  Task Find(int id);
  void InsertOrUpdate(Task task);
  void Delete(int id);
  void Save();
}
اگر به ITaskRepository تولیدی دقت کنیم دارای خروجی IQueryable است؛ به این حالت leaky abstraction گفته می‌شود. زیرا امکان تغییر کلی یک خروجی IQueryable در لایه‌های دیگر برنامه وجود دارد و حد و مرز سیستم توسط آن مشخص نخواهد شد. بهتر است خروجی‌های لایه سرویس یا لایه مخزن در اینجا از نوع‌های IList یا IEnumerable باشند که درون آن‌ها از IQueryable‌ها برای پیاده سازی منطق مورد نظر کمک گرفته شده است.
پیاده سازی این اینترفیس در حالت متد Save آن شامل فراخوانی context.SaveChanges است. این مورد باید به الگوی واحد کار (که در اینجا تعریف نشده) منتقل شود. زیرا در یک دنیای واقعی حاصل کار بر روی چندین موجودیت باید در یک تراکنش ذخیره شوند و قرارگیری متد Save داخل کلاس مخزن یا سرویس برنامه، مخزن‌های تعریف شده را تک موجودیتی می‌کند.
اما در کل با توجه به اینکه پیاده سازی منطق کار با موجودیت‌ها به کلاس‌های مخزن واگذار شده‌اند و کنترلرها به این نحو خلوت‌تر گردیده‌اند، یک مرحله پیشرفت محسوب می‌شود.
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
مطالب
سایت‌های مهمی که از ASP.NET MVC استفاده می‌کنند

عموما استفاده وسیع از نگارش‌های مختلف ASP.NET مربوط به اینترانت‌های شرکت‌های خصوصی و دولتی است. برنامه‌هایی که هیچ وقت رنگ آسمان را هم نخواهند دید و کسی از آمار یا وجود آن‌ها مطلع نخواهد شد. اما در این بین هستند سایت‌های عمومی که از این فناوری‌ها استفاده می‌کنند. مهم‌ترین و پرترافیک‌ترین سایت‌هایی که در حال حاضر از ASP.NET MVC کمک می‌گیرند شامل موارد زیر هستند:
جالب اینجا است که اخیرا سایت msnbc استفاده وسیعی از RavenDB را هم شروع کرده است.

سایر منابع:

سؤال: چگونه تشخیص دهیم یک سایت از ASP.NET MVC استفاده می‌کند؟

ابتدا افزونه Server Spy را نصب کنید. این افزونه می‌تواند وب سروری را که یک سایت هم اکنون مورد استفاده قرار داده، تشخیص دهد. اگر IIS بود، یعنی این سایت از یکی از مشتقات ASP یا ASP.NET استفاده می‌کند. اگر پسوند صفحات به asp ختم شده بود، ASP‌ کلاسیک دهه نود است. در غیراینصورت یا Web forms است یا MVC. در این حالت به سورس صفحه مراجعه کنید. اگر از ViewState خبری نبود یعنی ASP.NET MVC است.
البته این روش در 90 درصد موارد جواب می‌دهد. می‌شود هدر ارسالی وب سرور را کلا تغییر داد. یعنی ضرورتی ندارد که یک سایت استفاده کننده از IIS حتما اعلام کند که از این وب سرور خاص استفاده می‌کند. یا در ASP.NET Web forms می‌شود ViewState را با ترفندهایی حذف کرد. اما ... این مسایل همه گیر نیست و روش‌ ذکر شده شناسایی، در اکثر موارد جواب می‌دهد.