مطالب
React 16x - قسمت 22 - ارتباط با سرور - بخش 1 - برپایی تنظیمات
هر برنامه‌ی وب، دارای یک frontend و یک backend است. تا اینجا، تمام تمرکز این سری، بر روی پیاده سازی frontend بود و هیچکدام از برنامه‌هایی را که تکمیل کردیم، تبادل اطلاعاتی را با وب سرویس‌های backend نداشتند؛ اما به عنوان یک توسعه دهنده‌ی React، نیاز است با نحوه‌ی ارتباط با سرور آشنایی داشت که در طی چند قسمت به آن می‌پردازیم.


ایجاد برنامه‌ی backend ارائه دهنده‌ی REST API

در اینجا یک برنامه‌ی ساده‌ی ASP.NET Core Web API را جهت تدارک سرویس‌های backend، مورد استفاده قرار می‌دهیم. هرچند این مورد الزامی نبوده و اگر علاقمند بودید که مستقل از آن کار کنید، حتی می‌توانید از سرویس آنلاین JSONPlaceholder نیز برای این منظور استفاده کنید که یک Fake Online REST API است. کار آن ارائه‌ی یک سری endpoint است که به صورت عمومی از طریق وب قابل دسترسی هستند. می‌توان به این endpintها درخواست‌های HTTP خود را مانند GET/POST/DELETE/UPDATE ارسال کرد و از آن اطلاعاتی را دریافت نمود و یا تغییر داد. به هر کدام از این endpointها یک API گفته می‌شود که جهت آزمایش برنامه‌ها بسیار مناسب هستند. برای نمونه در قسمت resources آن اگر به آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts مراجعه کنید، می‌توان لیستی از مطالب را با فرمت JSON مشاهده کرد. کار آن ارائه‌ی آرایه‌ای از اشیاء جاوا اسکریپتی قابل استفاده‌ی در برنامه‌های frontend است. بنابراین زمانیکه یک HTTP GET را به این endpoint ارسال می‌کنیم، آرایه‌ای از اشیاء مطالب را دریافت خواهیم کرد. همین endpoint، امکان تغییر این اطلاعات را توسط برای مثال HTTP Delete نیز میسر کرده‌است.

اگر علاقمندید بودید می‌توانید از JSONPlaceholder استفاده کنید و یا در ادامه دقیقا ساختار همین endpoint ارائه‌ی مطالب آن‌را با ASP.NET Core Web API نیز پیاده سازی می‌کنیم (برای مطالعه‌ی قسمت «ارتباط با سرور» اختیاری است و از هر REST API مشابهی که توسط nodejs یا PHP و غیره تولید شده باشد نیز می‌توان استفاده کرد):

مدل مطالب
namespace sample_22_backend.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        public int UserId { set; get; }
    }
}
ساختار این مدل، با ساختار مدل مطالب JSONPlaceholder یکی درنظر گرفته شده‌است، تا مطلب قابلیت پیگیری بیشتری را پیدا کند.


منبع داده‌ی فرضی مطالب

برای ارائه‌ی ساده‌تر برنامه، یک منبع داده‌ی درون حافظه‌ای را به همراه یک سرویس، در اختیار کنترلر مطالب، قرار می‌دهیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using sample_22_backend.Models;

namespace sample_22_backend.Services
{
    public interface IPostsDataSource
    {
        List<Post> GetAllPosts();
        bool DeletePost(int id);
        Post AddPost(Post post);
        bool UpdatePost(int id, Post post);
        Post GetPost(int id);
    }

    /// <summary>
    /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
    /// </summary>
    public class PostsDataSource : IPostsDataSource
    {
        private readonly List<Post> _allPosts;

        public PostsDataSource()
        {
            _allPosts = createDataSource();
        }

        public List<Post> GetAllPosts()
        {
            return _allPosts;
        }

        public Post GetPost(int id)
        {
            return _allPosts.Find(x => x.Id == id);
        }

        public bool DeletePost(int id)
        {
            var item = _allPosts.Find(x => x.Id == id);
            if (item == null)
            {
                return false;
            }

            _allPosts.Remove(item);
            return true;
        }

        public Post AddPost(Post post)
        {
            var id = 1;
            var lastItem = _allPosts.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }

            post.Id = id;
            _allPosts.Add(post);
            return post;
        }

        public bool UpdatePost(int id, Post post)
        {
            var item = _allPosts
                .Select((pst, index) => new { Item = pst, Index = index })
                .FirstOrDefault(x => x.Item.Id == id);
            if (item == null || id != post.Id)
            {
                return false;
            }

            _allPosts[item.Index] = post;
            return true;
        }

        private static List<Post> createDataSource()
        {
            var list = new List<Post>();
            var rnd = new Random();
            for (var i = 1; i < 10; i++)
            {
                list.Add(new Post { Id = i, UserId = rnd.Next(1, 1000), Title = $"Title {i} ...", Body = $"Body {i} ..." });
            }
            return list;
        }
    }
}
در این سرویس، نیازمندی‌های کنترلر مطالب مانند ارائه لیست تمام مطالب، نمایش اطلاعات یک مطلب، به روز رسانی، ایجاد و حذف یک مطلب، تدارک دیده شده‌اند. سپس از این سرویس در کنترلر زیر استفاده می‌کنیم:


کنترلر Web API برنامه‌ی backend

using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using sample_22_backend.Models;
using sample_22_backend.Services;

namespace sample_22_backend.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class PostsController : ControllerBase
    {
        private readonly IPostsDataSource _postsDataSource;

        public PostsController(IPostsDataSource postsDataSource)
        {
            _postsDataSource = postsDataSource;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<List<Post>> GetPosts()
        {
            return _postsDataSource.GetAllPosts();
        }

        [HttpGet("{id}")]
        public ActionResult<Post> GetPost(int id)
        {
            var post = _postsDataSource.GetPost(id);
            if (post == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(post);
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        public ActionResult DeletePost(int id)
        {
            var deleted = _postsDataSource.DeletePost(id);
            if (deleted)
            {
                return Ok();
            }
            return NotFound();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<Post> CreatePost([FromBody]Post post)
        {
            post = _postsDataSource.AddPost(post);
            return CreatedAtRoute(nameof(GetPost), new { post.Id }, post);
        }

        [HttpPut("{id}")]
        public ActionResult<Post> UpdatePost(int id, [FromBody]Post post)
        {
            var updated = _postsDataSource.UpdatePost(id, post);
            if (updated)
            {
                return Ok(post);
            }
            return NotFound();
        }
    }
}
این کنترلر که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است که در ادامه، در برنامه‌ی React خود از آن‌ها استفاده خواهیم کرد. پس از ایجاد این پروژه‌ی web api، یک نمونه خروجی آن در مسیر https://localhost:5001/api/posts، به صورت زیر خواهد بود:


البته نمایش فرمت شده‌ی JSON در مرورگر کروم، نیاز به نصب این افزونه را دارد.


ایجاد ساختار ابتدایی برنامه‌ی ارتباط با سرور

در اینجا برای بررسی کار با سرور، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-22-frontend
> cd sample-22-frontend
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سپس فایل app.js را به شکل زیر تکمیل می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  handleAdd = () => {
    console.log("Add");
  };

  handleUpdate = post => {
    console.log("Update", post);
  };

  handleDelete = post => {
    console.log("Delete", post);
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <button className="btn btn-primary mt-1 mb-1" onClick={this.handleAdd}>
          Add
        </button>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Update</th>
              <th>Delete</th>
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.posts.map(post => (
              <tr key={post.id}>
                <td>{post.title}</td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-info btn-sm"
                    onClick={() => this.handleUpdate(post)}
                  >
                    Update
                  </button>
                </td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                    onClick={() => this.handleDelete(post)}
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default App;
که حاصل آن، یک دکمه، برای افزودن مطلبی جدید، به همراه جدولی است از مطالب که قصد داریم در ادامه، اطلاعات آن‌را از سرور دریافت کرده و حذف و یا به روز رسانی کنیم:



نگاهی به انواع و اقسام HTTP Client‌های مهیا

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا از طریق برنامه‌های React خود، درخواست‌های HTTP را به سمت سرور (یا همان برنامه‌ی backend) ارسال کنیم، تا بتوان اطلاعاتی را از آن دریافت کرد و یا تغییری را در اطلاعات موجود، ایجاد نمود. همانطور که پیشتر نیز در این سری عنوان شد، React برای این مورد نیز راه‌حل توکاری را به همراه ندارد و تنها کار آن، رندر کردن View و مدیریت DOM است. البته شاید این مورد یکی از مزایای کار با React نیز باشد! چون در این حالت می‌توانید از کتابخانه‌هایی که خودتان ترجیح می‌دهید، نسبت به کتابخانه‌هایی که به شما ارائه/تحمیل (!) می‌شوند (مانند برنامه‌های Angular) آزادی انتخاب کاملی را داشته باشید. برای مثال هرچند Angular به همراه یک HTTP Module توکار است، اما تاکنون چندین بار بازنویسی از ابتدا شده‌است! ابتدا با یک کتابخانه‌ی HTTP مقدماتی شروع کردند. بعدی آن‌را منسوخ شده اعلام و با یک ماژول جدید جایگزین کردند. بعد در نگارشی دیگر، چون این کتابخانه وابسته‌است به RxJS و خود RxJS نیز بازنویسی کامل شد، روش کار کردن با این HTTP Module نیز مجددا تغییر پیدا کرد! بنابراین اگر با Angular کار می‌کنید، باید کارها را آنگونه که Angular می‌پسندد، انجام دهید؛ اما در اینجا خیر و آزادی انتخاب کاملی برقرار است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در React، برای برقراری ارتباط با سرور، چه باید کرد؟ در اینجا آزاد هستید برای مثال از Fetch API جدید مرورگرها و یا روش Ajax ای مبتنی بر XML قدیمی‌تر آن‌ها، استفاده کنید (اطلاعات بیشتر) و یا حتی اگر علاقمند باشید می‌توانید از محصور کننده‌های آن مانند jQuery Ajax استفاده کنید. بنابراین اگر با jQuery Ajax راحت هستید، به سادگی می‌توانید از آن در برنامه‌های React نیز استفاده کنید. اما ... ما در اینجا از یک کتابخانه‌ی بسیار محبوب و قدرتمند HTTP Client، به نام Axios (اکسیوس/ یک واژه‌ی یونانی به معنای «سودمند») استفاده خواهیم کرد که فقط تعداد بار دانلود هفتگی آن، 6 میلیون بار است!


نصب Axios در برنامه‌ی React این قسمت

برای نصب کتابخانه‌ی Axios، در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios
پس از برپایی این مقدمات، ادامه‌ی مطلب «ارتباط با سرور» را در قسمت بعدی پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-frontend-part-01.zip و sample-22-backend-part-01.zip
نظرات مطالب
متدی برای بررسی صحت کد ملی وارد شده
با سلام
اینم واسه شناسه ملی اشخاص حقوقی منیع
public bool IsValidIranianLegalCode(string input)
        {
            //input has 11 digits that all of them are not equal
            if (!Regex.IsMatch(input, @"^(?!(\d)\1{10})\d{11}$"))
                return false;

            var check = Convert.ToInt32(input.Substring(10, 1));
            int dec = Convert.ToInt32(input.Substring(9, 1)) + 2;
            int[] Coef = new int[10] { 29, 27, 23, 19, 17, 29, 27, 23, 19, 17 };

            var sum = Enumerable.Range(0, 10)
                          .Select(x => (Convert.ToInt32(input.Substring(x, 1)) + dec) * Coef[x])
                          .Sum() % 11;

            return sum == check;
        }

مطالب
تنظیمات JSON در ASP.NET Web API
ASP.NET Web API در سمت سرور، برای مدیریت ApiControllerها و در سمت کلاینت‌های دات نتی آن، برای مدیریت HttpClient، به صورت پیش فرض از JSON.NET استفاده می‌کند. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به تنظیمات JSON در سرور و کلاینت‌های ASP.NET Web API.


آماده سازی یک مثال Self host

برای اینکه خروجی‌های JSON را بهتر و بدون نیاز به ابزار خاصی مشاهده کنیم، می‌توان یک پروژه‌ی کنسول جدید را آغاز کرده و سپس آن‌را تبدیل به Host مخصوص Web API کرد. برای اینکار تنها کافی است در کنسول پاور شل نیوگت دستور ذیل را صادر کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
سپس کنترلر Web API ما از کدهای ذیل تشکیل خواهد شد که در آن در متد Post، قصد داریم اصل محتوای دریافتی از کاربر را نمایش دهیم. توسط متد GetAll آن، خروجی نهایی JSON آن در سمت کاربر بررسی خواهد شد.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Http;

namespace WebApiSelfHostTests
{
    public class UsersController : ApiController
    {
        public IEnumerable<User> GetAllUsers()
        {
            return new[]
            {
                new User{ Id = 1, Name = "User 1", Type = UserType.Admin },
                new User{ Id = 2, Name = "User 2", Type = UserType.User }
            };
        }

        public async Task<HttpResponseMessage> Post(HttpRequestMessage request)
        {
            var jsonContent = await request.Content.ReadAsStringAsync();
            Console.WriteLine("JsonContent (Server Side): {0}", jsonContent);
            return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.Created);
        }
    }
}
که در آن شیء کاربر چنین ساختاری را دارد:
namespace WebApiSelfHostTests
{
    public enum UserType
    {
        User,
        Admin,
        Writer
    }

    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public UserType Type { set; get; }
    }
}
برای اعمال تنظیمات self host ابتدا نیاز است یک کلاس Startup مخصوص Owin را تهیه کرد:
using System.Web.Http;
using Newtonsoft.Json;
using Newtonsoft.Json.Converters;
using Owin;

namespace WebApiSelfHostTests
{
    /// <summary>
    /// PM> Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
    /// </summary>
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder)
        {
            var config = new HttpConfiguration();
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
                );

            appBuilder.UseWebApi(config);
        }
    }
}
که سپس با فراخوانی چند سطر ذیل، سبب راه اندازی سرور Web API، بدون نیاز به IIS خواهد شد:
 var server = WebApp.Start<Startup>(url: BaseAddress);


Console.WriteLine("Press Enter to quit.");
Console.ReadLine();
server.Dispose();
در ادامه اگر در سمت کلاینت، دستورات ذیل را برای دریافت لیست کاربران صادر کنیم:
 using (var client = new HttpClient())
{
   var response = client.GetAsync(BaseAddress + "api/users").Result;
   Console.WriteLine("Response: {0}", response);
   Console.WriteLine("JsonContent (Client Side): {0}", response.Content.ReadAsStringAsync().Result);
}
به این خروجی خواهیم رسید:
 JsonContent (Client Side): [{"Id":1,"Name":"User 1","Type":1},{"Id":2,"Name":"User 2","Type":0}]
همانطور که ملاحظه می‌کنید، مقدار Type مساوی صفر است. در اینجا چون Type را به صورت enum تعریف کرده‌ایم، به صورت پیش فرض مقدار عددی عضو انتخابی در JSON نهایی درج می‌گردد.


تنظیمات JSON سمت سرور Web API

برای تغییر این خروجی، در سمت سرور تنها کافی است به کلاس Startup مراجعه و HttpConfiguration را به صورت ذیل تنظیم کنیم:
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder)
        {
            var config = new HttpConfiguration();
            config.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings = new JsonSerializerSettings
            {
                Converters = { new StringEnumConverter() }
            };
در اینجا با انتخاب StringEnumConverter، سبب خواهیم شد تا کلیه مقادیر enum، دقیقا مساوی همان مقدار اصلی رشته‌ای آن‌ها در JSON نهایی درج شوند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی حاصل می‌گردد و در آن دیگر Type مساوی صفر نیست:
 JsonContent (Client Side): [{"Id":1,"Name":"User 1","Type":"Admin"},{"Id":2,"Name":"User 2","Type":"User"}]


تنظیمات JSON سمت کلاینت Web API

اکنون در سمت کلاینت قصد داریم اطلاعات یک کاربر را با فرمت JSON به سمت سرور ارسال کنیم. روش متداول آن توسط کتابخانه‌ی HttpClient، استفاده از متد PostAsJsonAsync است:
var user = new User
{
   Id = 1,
   Name = "User 1",
   Type = UserType.Writer
};

var client = new HttpClient();
client.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

var response = client.PostAsJsonAsync(BaseAddress + "api/users", user).Result;
Console.WriteLine("Response: {0}", response);
با این خروجی سمت سرور
 JsonContent (Server Side): {"Id":1,"Name":"User 1","Type":2}
در اینجا نیز Type به صورت عددی ارسال شده‌است. برای تغییر آن نیاز است به متدی با سطح پایین‌تر از PostAsJsonAsync مراجعه کنیم تا در آن بتوان JsonMediaTypeFormatter را مقدار دهی کرد:
            var jsonMediaTypeFormatter = new JsonMediaTypeFormatter
            {
                SerializerSettings = new JsonSerializerSettings
                {
                    Converters = { new StringEnumConverter() }
                }
            };
            var response = client.PostAsync(BaseAddress + "api/users", user, jsonMediaTypeFormatter).Result;
            Console.WriteLine("Response: {0}", response);
خاصیت SerializerSettings کلاس JsonMediaTypeFormatter برای اعمال تنظیمات JSON.NET پیش بینی شده‌است.
اینبار مقدار دریافتی در سمت سرور به صورت ذیل است و در آن، Type دیگر عددی نیست:
 JsonContent (Server Side): {"Id":1,"Name":"User 1","Type":"Writer"}

مثال کامل این بحث را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
UsersController.zip
مطالب
تبدیل اعداد صحیح و اعشاری به حروف در T-SQL با استفاده از Join
استفاده شده از SQL 2008 

روش کار :

1-  دریافت پارامتر ورودی به صورت رشته
2-  درج عناوین اعداد، ارزش مکانی اعداد صحیح و اعشاری  هرکدام در یک جدول
3-  جدا کردن ارقام صحیح و اعشاری
4-  جداکردن سه رقم سه رقم اعداد صحیح و انتقال آنها به جدول مربوطه
5-  Join  جداول عناوین و ارقام جدا شده
6-  ارسال ارقام اعشاری به همین تابع
7-  مشخص کردن ارزش مکانی رقم اعشار
8-  اتصال رشته حروف صحیح و اعشاری

در آخر این مطلب کد این تابع را به صورت کامل، برای دانلود قرار داده ام.

بررسی قسمت‌های مختلف کد


برای اینکه محدودیتی در تعداد ارقام صحیح و اعشاری نداشته باشیم، پارامتر ورودی را از نوع VARCHAR می‌گیریم. پس باید ورودی را بررسی کنیم تا رشته عددی باشد.

بررسی رشته ورودی:

-- @pNumber   پارامتر ورودی

IF LEN(ISNULL(@pNumber, '')) = 0  RETURN NULL

IF (PATINDEX('%[^0-9.-]%', @pNumber) > 0)
   OR (LEN(@pNumber) -LEN(REPLACE(@pNumber, '-', '')) > 1)
   OR (LEN(@pNumber) -LEN(REPLACE(@pNumber, '.', '')) > 1)
   OR (CHARINDEX('-', @pNumber) > 1)
RETURN 'خطا'

IF PATINDEX('%[^0]%', @pNumber) = 0  RETURN 'صفر'
IF (CHARINDEX('.', @pNumber) = 1) SET @pNumber='0'+@pNumber

DECLARE @Negative AS VARCHAR(5) = '';
IF LEFT(@pNumber, 1) = '-'
BEGIN
    SET @pNumber = SUBSTRING(@pNumber, 2, 100)
    SET @Negative = 'منفی '
END
- بررسی NULL  ، خالی بودن و یا داشتن فاصله در رشته،  با دانستن اینکه تابع LEN  فاصله‌های آخر یک رشته را درنظر نمی‌گیرد.
- بررسی رشته ورودی برای پیدا کردن کاراکتر غیر عددی، نقطه و منفی. بررسی تعداد علامت منفی و نقطه که بیشتر از یک مورد نباشند، و در نهایت بررسی اینکه علامت منفی در ابتدای رشته ورودی باشد.
- بررسی صفر بودن ورودی(0)، مقدار ورودی شروع شونده با ممیز(0213. ) و مقدار عددی منفی(21210.0021-).
چیز دیگری به ذهنم نرسید!

درج عناوین در جداول مربوطه:

فکر کنم اینجا به علت وجود کاراکترهای فارسی و انگلیسی کد کمی بهم ریخته نمایش داده می‌شود.

DECLARE @NumberTitle TABLE (val  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @NumberTitle (val,Title)
VALUES(0, ''),(1, 'یک') ,(2, 'دو'),(3, 'سه'),(4, 'چهار')
,(5, 'پنج'),(6, 'شش'),(7, 'هفت'),(8, 'هشت')
,(9, 'نه'),(10, 'ده'),(11, 'یازده'),(12, 'دوازده')
,(13, 'سیزده'),(14, 'چهارده'),(15, 'پانزده'),(16, 'شانزده')
,(17, 'هفده'),(18, 'هجده'),(19, 'نوزده'),(20, 'بیست')
,(30, 'سی'),(40, 'چهل'),(50, 'پنجاه'),(60, 'شصت')
,(70, 'هفتاد'),(80, 'هشتاد'),(90, 'نود'),(100, 'صد')
,(200, 'دویست'),(300, 'سیصد'),(400, 'چهارصد'),(500, 'پانصد')
,(600, 'ششصد'),(700, 'هفتصد'),(800, 'هشتصد'),(900, 'نهصد')

DECLARE @PositionTitle TABLE (id  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @PositionTitle (id,title)
VALUES (1, ''),(2, 'هزار'),(3, 'میلیون'),(4, 'میلیارد'),(5, 'تریلیون')
,(6, 'کوادریلیون'),(7, 'کوینتیلیون'),(8, 'سیکستیلون'),(9, 'سپتیلیون')
,(10, 'اکتیلیون'),(11, 'نونیلیون'),(12, 'دسیلیون')
,(13, 'آندسیلیون'),(14, 'دودسیلیون'),(15, 'تریدسیلیون')
,(16, 'کواتردسیلیون'),(17, 'کویندسیلیون'),(18, 'سیکسدسیلیون')
,(19, 'سپتندسیلیون'),(20, 'اکتودسیلیوم'),(21, 'نومدسیلیون')

DECLARE @DecimalTitle TABLE (id  INT,Title NVARCHAR(100));
INSERT INTO @DecimalTitle (id,Title)
VALUES( 1 ,'دهم' ),(2 , 'صدم'),(3 , 'هزارم')
,(4 , 'ده-هزارم'),(5 , 'صد-هزارم'),(6 , 'میلیون ام')
,(7 , 'ده-میلیون ام'),(8 , 'صد-میلیون ام'),(9 , 'میلیاردم')
,(10 , 'ده-میلیاردم')


جداسازی رقم صحیح و اعشاری:

عدد ورودی ممکن است حالت‌های مختلفی داشته باشد مثل:         .00002 , 0.000000 , 234.434400000000 , 123.
بنابراین براساس ممیز، قسمت صحیح را از اعشاری جدا می‌کنیم. برای ورودی که با ممیز شروع شود، در ابتدا تابع بررسی می‌کنیم و عدد صفر را به رشته اضافه می‌کنیم.

بعد از ممیز و اعداد بزرگتر از یک، با صفرهای بی ارزش چه کنیم؟ شاید اولین چیزی که به ذهن برسد استفاده از حلقه (WHILE) برای حذف صفرهای بی ارزش قسمت ممیز باشد؛ ولی من ترجیح می‌دهم که از روش دیگری استفاده کنم :

برعکس کردن رشته قسمت اعشاری، پیدا کردن مکان اولین عدد غیر صفر منهای یک ، و کم کردن عدد بدست آمده از طول رشته اعشاری، قسمت مورد نظر ما را برخواهد گرداند:
SUBSTRING(@DecimalNumber,1, len(@DecimalNumber )-PATINDEX('%[^0]%', REVERSE (@DecimalNumber))-1)
 اما اگر عدد ورودی 20.0 باشد همچنان صفر بی ارزش بعداز ممیز را خواهیم داشت. برای رفع این مشکل کافی است که کاراکتری غیر از صفر را به اول رشته اعشاری اضافه کنیم. من از علامت '?' استفاده کردم. پس به علت اضافه کردن کاراکتر، استارت را از 2 شروع کرده و دیگر نیازی به -1 نخواهیم داشت. با کد زیر قسمت صحیح و اعشاری را بدست می‌آوریم:
DECLARE @IntegerNumber NVARCHAR(100),
@DecimalNumber NVARCHAR(100),
@PointPosition INT =case CHARINDEX('.', @pNumber) WHEN 0 THEN LEN(@pNumber)+1 ELSE CHARINDEX('.', @pNumber) END

SET @IntegerNumber= LEFT(@pNumber, @PointPosition - 1)
SET @DecimalNumber= '?' + SUBSTRING(@pNumber, @PointPosition + 1, LEN(@pNumber))
SET @DecimalNumber=  SUBSTRING(@DecimalNumber,2, len(@DecimalNumber )-PATINDEX('%[^0]%', REVERSE (@DecimalNumber)))

SET @pNumber= @IntegerNumber


جداد کردن سه رقم سه رقم :

- بدست آوردن یکان، دهگان و صدگان
- برای قسمت دهگان، اگر عددی بین 10 تا 19 باشد به صورت کامل (مثلا 15) و در غیر این صورت فقط رقم دهگان. برای بدست آوردن یکان اگر دو رقم آخر بین 10 و 19 بود صفر و در غیر این صورت یکان برگردانده می‌شود و در جدول MyNumbers درج می‌گردد. 
DECLARE @Number AS INT
DECLARE @MyNumbers TABLE (id INT IDENTITY(1, 1), Val1 INT, Val2 INT, Val3 INT)

WHILE (@pNumber) <> '0'
BEGIN
    SET @number = CAST(SUBSTRING(@pNumber, LEN(@pNumber) -2, 3)AS INT)
    
INSERT INTO @MyNumbers
SELECT (@Number % 1000) -(@Number % 100),
CASE 
WHEN @Number % 100 BETWEEN 10 AND 19 THEN @Number % 100
ELSE (@Number % 100) -(@Number % 10)
END,
CASE 
WHEN @Number % 100 BETWEEN 10 AND 19 THEN 0
ELSE @Number % 10
END
    
    IF LEN(@pNumber) > 2
        SET @pNumber = LEFT(@pNumber, LEN(@pNumber) -3)
    ELSE
        SET @pNumber = '0'
END

سطری که تمام مقادیر آن صفر باشد برای ما بی ارزش محسوب می‌شود، مانند سطر یک در عکس زیر (جدول MyNumbers) برای عدد 1200955000 :
@MyNumbers

استفاده از JOIN :

JOIN  کردن جدول اعداد با عناوین عددی براساس ارزش آن‌ها و JOIN  جدول اعداد با جدول ارزش مکانی براساس ID به صورت نزولی(شماره سطر).
DECLARE @Str AS NVARCHAR(2000) = '';
SELECT @Str += REPLACE(REPLACE(LTRIM(RTRIM(nt1.Title + ' ' + nt2.Title + ' ' + nt3.title)),'  ',' '),' ', ' و ')
       + ' ' + pt.title + ' و '
FROM   @MyNumbers  AS mn
       INNER JOIN @PositionTitle pt
            ON  pt.id = mn.id
       INNER JOIN @NumberTitle nt1
            ON  nt1.val = mn.Val1
       INNER JOIN @NumberTitle nt2
            ON  nt2.val = mn.Val2
       INNER JOIN @NumberTitle nt3
            ON  nt3.val = mn.Val3
WHERE  (nt1.val + nt2.val + nt3.val > 0)
ORDER BY pt.id DESC
Replace داخلی: جایگزین کردن "دو فاصله‌ی خالی" با "یک فاصله‌ی خالی"
Replace بیرونی: جایگزینی فاصله‌های خالی با ' و '
همانطور که در بالا اشاره کردم سطرهایی که val2,val1 و val3 آن صفر باشد برای ما بی ارزش هستند، پس آنها را با شرط نوشته شده حذف می‌کنیم.


بدست آوردن مقدار اعشاری:

خوب! حالا نوبت به عدد اعشاری می‌رسد. برای بدست آوردن حروف، مقدار اعشاری بدست آمده را به همین تابع ارسال می‌کنیم و برای بدست آوردن عنوان ارزش مکانی، براساس طول اعشار (ID) آن را در جدول مربوطه پیدا می‌کنیم.
اگر عدد ورودی مثلا 0.355 باشد، تابع باید صفر اول را شناسایی و قسمت عناوین اعشاری را به آن اضافه کند، که این کار با شرط ذیل انجام می‌شود.
اگر رشته اعشار بدون مقدار باشد، تابع مقدار NULL بر می‌گرداند (قسمت بررسی رشته ورودی) و هر رشته ای که با NULL جمع شود برابر با NULL خواهد بود. در این صورت با توجه به کد زیر مقداری به رشته Str به عنوان قسمت اعشاری، اضافه نمی‌گردد.
IF @IntegerNumber='0'  
SET @Str=CASE WHEN PATINDEX('%[^0]%', @DecimalNumber) > 0 THEN @Negative ELSE '' END + 'صفر'
ELSE
SET @Str = @Negative  + LEFT (@Str, LEN(@Str) -2)

DECLARE @PTitle NVARCHAR(100)=ISNULL((SELECT Title FROM @DecimalTitle WHERE id=LEN(@DecimalNumber)),'')
SET @Str += ISNULL(' ممیز '+[dbo].[fnNumberToWord_Persian](@DecimalNumber) +' '+@PTitle,'')
RETURN @str

مثال: رشته '5445789240.54678000000000'

پنج میلیارد و چهارصد و چهل و پنج میلیون و هفتصد و هشتاد و نه هزار و دویست و چهل  ممیز پنجاه و چهار هزار و ششصد و هفتاد و هشت  صد-هزارم  

دانلود فایل



مطالب
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC
مدل زیر را در نظر بگیرید:
/// <summary>
    /// 
    /// </summary>
    public class CompanyModel
    {
        /// <summary>
        /// Table Identity
        /// </summary>
        public int Id { get; set; }

        /// <summary>
        /// Company Name
        /// </summary>
        [DisplayName("نام شرکت")]
        public string CompanyName { get; set; }

        /// <summary>
        /// Company Abbreviation
        /// </summary>
        [DisplayName("نام اختصاری شرکت")]
        public string CompanyAbbr { get; set; }
    
    }
از View زیر جهت نمایش لیستی از شرکت‌ها متناظر با مدل جاری استفاده میشود:
@{
    const string viewTitle = "شرکت ها";
    ViewBag.Title = viewTitle;
    const string gridName = "companies-grid";
}
<div class="col-md-12">
    <div class="form-panel">
        <header>
            <div class="title">
                <i class="fa fa-book"></i>
                @viewTitle
            </div>
        </header>
        <div class="panel-body">
            <div id="@gridName">
            </div>
        </div>
    </div>
</div>
</div>
@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#@gridName").kendoGrid({
                dataSource: {
                    type: "json",
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Html.Raw(Url.Action(MVC.Company.CompanyList()))",
                            type: "POST",
                            dataType: "json",
                            contentType: "application/json"
                        }
                    },
                    schema: {
                        data: "Data",
                        total: "Total",
                        errors: "Errors"
                        }
                    },
                    pageSize: 10,
                    serverPaging: true,
                    serverFiltering: true,
                    serverSorting: true
                },
                pageable: {
                    refresh: true
                },
                sortable: {
                    mode: "multiple",
                    allowUnsort: true
                },
                editable: false,
                filterable: false,
                scrollable: false,
                columns: [ {
                    field: "CompanyName",
                    title: "نام شرکت",
                    sortable: true,
                }, {
                    field: "CompanyAbbr",
                    title: "مخفف نام شرکت",
                    sortable: true
                }]
            });
        });
    </script>
}


مشکلی که در کد بالا وجود دارد این است که با تغییر نام هر یک از متغییر هایمان ، اطلاعات گرید در ستون مربوطه نمایش داده نمیشود.همچنین عناوین ستونها نیز از DisplayName مدل پیروی نمیکنند.توسط متدهای الحاقی زیر این مشکل برطرف شده است.

 /// <summary>
    /// 
    /// </summary>
    public static class PropertyExtensions
    {
        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="T"></typeparam>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <returns></returns>
        public static MemberInfo GetMember<T>(this Expression<Func<T, object>> expression)
        {
            var mbody = expression.Body as MemberExpression;

            if (mbody != null) return mbody.Member;
            //This will handle Nullable<T> properties.
            var ubody = expression.Body as UnaryExpression;
            if (ubody != null)
            {
                mbody = ubody.Operand as MemberExpression;
            }
            if (mbody == null)
            {
                throw new ArgumentException("Expression is not a MemberExpression", "expression");
            }
            return mbody.Member;
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="T"></typeparam>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <returns></returns>
        public static string PropertyName<T>(this Expression<Func<T, object>> expression)
        {
            return GetMember(expression).Name;
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="T"></typeparam>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <returns></returns>
        public static string PropertyDisplay<T>(this Expression<Func<T, object>> expression)
        {
            var propertyMember = GetMember(expression);
            var displayAttributes = propertyMember.GetCustomAttributes(typeof(DisplayNameAttribute), true);
            return displayAttributes.Length == 1 ? ((DisplayNameAttribute)displayAttributes[0]).DisplayName : propertyMember.Name;
        }
    }



public static string PropertyName<T>(this Expression<Func<T, object>> expression)
جهت بدست آوردن نام متغییر هایمان استفاده مینماییم.


public static string PropertyDisplay<T>(this Expression<Func<T, object>> expression)
جهت بدست آوردن DisplayNameAttribute استفده میشود. درصورتیکه این DisplayNameAttribute یافت نشود نام متغییر بازگشت داده میشود.

بنابراین View مربوطه را اینگونه بازنویسی میکنیم:

@using Models
@{
    const string viewTitle = "شرکت ها";
    ViewBag.Title = viewTitle;
    const string gridName = "companies-grid";
}
<div class="col-md-12">
    <div class="form-panel">
        <header>
            <div class="title">
                <i class="fa fa-book"></i>
                @viewTitle
            </div>
        </header>
        <div class="panel-body">
            <div id="@gridName">
            </div>
        </div>
    </div>
</div>
</div>
@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#@gridName").kendoGrid({
                dataSource: {
                    type: "json",
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Html.Raw(Url.Action(MVC.Company.CompanyList()))",
                            type: "POST",
                            dataType: "json",
                            contentType: "application/json"
                        }
                    },
                    schema: {
                        data: "Data",
                        total: "Total",
                        errors: "Errors"
                        }
                    },
                    pageSize: 10,
                    serverPaging: true,
                    serverFiltering: true,
                    serverSorting: true
                },
                pageable: {
                    refresh: true
                },
                sortable: {
                    mode: "multiple",
                    allowUnsort: true
                },
                editable: false,
                filterable: false,
                scrollable: false,
                columns: [ {
                    field: "@(PropertyExtensions.PropertyName<CompanyModel>(a => a.CompanyName))",
                    title: "@(PropertyExtensions.PropertyDisplay<CompanyModel>(a => a.CompanyName))",
                    sortable: true,
                }, {
                    field: "@(PropertyExtensions.PropertyName<CompanyModel>(a => a.CompanyAbbr))",
                    title: "@(PropertyExtensions.PropertyDisplay<CompanyModel>(a => a.CompanyAbbr))",
                    sortable: true
                }]
            });
        });
    </script>
}


مطالب
سرریز اعداد و checked در #C
حلقه زیر را در نظر بگیرید :
                for (byte i = 0; i <= 255; i++)
                {
                    ...
                }
به نظر شما این حلقه چند بار اجرا می‌شود؟

این حلقه را در یک برنامه استفاده کرده بودم. مشکل اینجا بود که برنامه وارد حلقه می‌شد اما از آن خارج نمی‌شد و یک حلقه بی‌نهایت ایجاد شده بود.
اما چرا؟

دلیل آن این است که وقتی i به 255 رسیده و می‌خواهد به اضافه یک شود، حاصل 256 نمی‌شود که شرط i<=255 برقرار نشود و برنامه از حلقه خارج شود. بلکه چون i از نوع byte است، سرریز کرده و نتیجه صفر می‌شود.
این حالت برای int و سایر نوع اعداد هم صادق است.
برای رفع این مشکل چکار باید کرد؟

چاره آن کلمه کلیدی checked است که از سرریز اعداد جلوگیری می‌کند :
            checked
            {
                for (byte i = 0; i <= 255; i++)
                {
                    ...
                }
            }
در این حالت زمانی که i به 255 رسیده و می‌خواهد به اضافه یک شود، OverflowException ایجاد می‌شود.

در مقابل کلمه 
unchecked هم هست که عکس checked عمل می‌کند.
مطالب دوره‌ها
بررسی مقدماتی مراحل کامپایل یک قطعه کد سی‌شارپ و آشنایی با OpCodes
کامپایلر سی‌شارپ چگونه عمل می‌کند؟

کار یک کامپایلر ترجمه قطعه‌ای از اطلاعات به چیز دیگری است. کامپایلر سی‌شارپ، machine code معادل دستورات دات نتی را تهیه نمی‌کند. Machine code، کدی است که مستقیما بر روی CPU قابل اجرا است. در دات نت این مرحله به CLR یا Common language runtime واگذار شده است تا کار اجرای نهایی کدهای تهیه شده توسط کامپایلر سی‌شارپ را انجام دهد.
بنابراین زمانیکه در VS.NET سعی در اجرای یک قطعه کد می‌نمائیم، مراحل ذیل رخ می‌دهند:
الف) فایل‌های سی‌شارپ پروژه، توسط کامپایلر بارگذاری می‌شوند.
ب) کامپایلر کدهای این فایل‌ها را پردازش می‌کند.
ج) سپس چیزی را به نام MSIL تولید می‌کند.
د) در ادامه فایل خروجی نهایی، با افزودن PE Headers تولید می‌شود. توسط PE headers مشخص می‌شود که فایل تولیدی نهایی آیا اجرایی است، یا یک DLL می‌باشد و امثال آن.
ه) و در آخر، فایل اجرایی تولیدی توسط CLR بارگذاری و اجرا می‌شود.


MSIL چیست؟

MSIL مخفف Microsoft intermediate language است. به آن CIL یا Common intermediate language هم گفته می‌شود و این دقیقا همان کدی است که توسط CLR خوانده و اجرا می‌شود. MSIL یک زبان طراحی شده مبتنی بر پشته‌ها است و بسیار شبیه به سایر زبان‌های اسمبلی موجود می‌باشد.


یک سؤال: آیا قطعه کدهای ذیل، کدهای IL یکسانی را تولید می‌کنند؟

namespace FastReflectionTests
{
    public class Test
    {
        public void Method1()
        {
            var x = 10;
            var y = 20;
            if (x == 10)
            {
                if (y == 20)
                {

                }
            }
        }

        public void Method2()
        {
            var x = 10;
            var y = 20;
            if (x == 10 && y == 20)
            {

            }
        }
    }
}
برای یافتن کدهای MSIL یا IL یک برنامه کامپایل شده می‌توان از ابزارهایی مانند Reflector یا ILSpy استفاده کرد. برای نمونه اگر از برنامه ILSpy استفاده کنیم چنین خروجی IL معادلی را می‌توان مشاهده کرد:
.class public auto ansi beforefieldinit FastReflectionTests.Test
extends [mscorlib]System.Object
{
// Methods
.method public hidebysig 
instance void Method1 () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3bd0
// Code size 17 (0x11)
.maxstack 2
.locals init (
[0] int32 x,
[1] int32 y
)

IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010

IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop

IL_0010: ret
} // end of method Test::Method1

.method public hidebysig 
instance void Method2 () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3bf0
// Code size 17 (0x11)
.maxstack 2
.locals init (
[0] int32 x,
[1] int32 y
)

IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010

IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop

IL_0010: ret
} // end of method Test::Method2

.method public hidebysig specialname rtspecialname 
instance void .ctor () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3c0d
// Code size 7 (0x7)
.maxstack 8

IL_0000: ldarg.0
IL_0001: call instance void [mscorlib]System.Object::.ctor()
IL_0006: ret
} // end of method Test::.ctor

} // end of class FastReflectionTests.Test
همانطور که مشاهده می‌کنید، کدهای IL با یک برچسب شروع می‌شوند مانند IL_0000. پس از آن OpCodes یا Operation codes قرار دارند. برای مثال ldc کار load constant را انجام می‌دهد. به این ترتیب مقدار ثابت 10 بارگذاری شده و بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود و نهایتا در سمت راست، مقادیر را ملاحظه می‌کنید؛ برای مثال مقادیری مانند 10 و 20.
این کدها در حالت کامپایل Release تهیه شده‌اند و در این حالت، کامپایلر یک سری بهینه سازی‌هایی را جهت بهبود سرعت و کاهش تعداد OpCodes مورد نیاز برای اجرا برنامه، اعمال می‌کند.


بررسی OpCodes مقدماتی

الف) OpCodes ریاضی
مانند Add، Sub، Mul و Div

ب) OpCodes کنترل جریان برنامه
مانند Jmp، Beq، Bge، Ble، Bne، Call و Ret
برای پرش به یک برچسب، بررسی تساوی و بزرگتر یا کوچک بودن، فراخوانی متدها و بازگشت دادن مقادیر

ج) OpCodes مدیریت آرگومان‌ها
مانند Ldarg، Ldarg_0 تا Ldarg_3 ، Ldc_I4 و Ldc_I4_1 تا Ldc_I4_8
برای بارگذاری آرگومان‌‌ها و همچنین بارگذاری مقادیر قرار گرفته شده بر روی پشته ارزیابی.

برای توضیحات بهتر این موارد می‌توان کدهای IL فوق را بررسی کرد:
 IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010
IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop
در اینجا تعدادی مقدار بر روی پشته ارزیابی بارگذاری می‌شوند. تساوی آن‌ها بررسی شده و نهایتا متد خاتمه می‌یابد.


Stack چیست و MSIL چگونه عمل می‌کنید؟

Stack یکی از انواع بسیار متداول ساختار داده‌ها است و اگر بخواهیم خارج از دنیای رایانه‌ها مثالی را برای آن ارائه دهیم می‌توان به تعدادی برگه کاغذ که بر روی یکدیگر قرار گرفته‌اند، اشاره کرد. زمانیکه نیاز باشد تا برگه‌ای از این پشته برداشته شود، باید از بالاترین سطح آن شروع کرد که به آن LIFO یا Last in First out نیز گفته می‌شود. چیزی که آخر از همه بر روی پشته قرار می‌گیرد، در ابتدا برداشته و خارج خواهد شد.
در دات نت، برای قرار دادن اطلاعات بر روی Stack از متد Push و برای بازیابی از متد Pop استفاده می‌شود. استفاده از متد Pop، سبب خذف آن شیء از پشته نیز می‌گردد.
MSIL نیز یک Stack based language است. MSIL برای مدیریت یک سری از موارد از Stack استفاده می‌کند؛ مانند: پارامترهای متدها، مقادیر بازگشتی و انجام محاسبات در متدها. OpCodes کار قرار دادن و بازیابی مقادیر را از Stack به عهده دارند. به تمام این‌ها در MSIL، پشته ارزیابی یا Evaluation stack نیز می‌گویند.

یک مثال: فرض کنید می‌خواهید جمع 5+10 را توسط MSIL شبیه سازی کنیم.
الف) مقدار 5 بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود.
ب) مقدار 10 بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود. این مورد سبب می‌شود که 5 یک سطح به عقب رانده شود. به این ترتیب اکنون 10 بر روی پشته است و پس از آن 5 قرار خواهد داشت.
ج) سپس OpCode ایی مساوی Add فراخوانی می‌شود.
د) این OpCode سبب می‌شود تا دو مقدار موجود در پشته Pop شوند.
ه) سپس Add، حاصل عملیات را مجددا بر روی پشته قرار می‌دهد.


یک استثناء
در MSIL برای مدیریت متغیرهای محلی تعریف شده در سطح یک تابع، از Stack استفاده نمی‌شود. این مورد شبیه سایر زبان‌های اسمبلی است که در آن‌ها می‌توان مقادیر را در برچسب‌ها یا رجیسترهای خاصی نیز ذخیره کرد.
مطالب
اشیاء Enumerable و Enumerator و استفاده از قابلیت‌های yield (قسمت دوم)
در مطلب قبل متوجه شدیم که Enumerable و Enumerator چه چیزی هستند و آن‌ها را چگونه می‌سازند. در انتهای آن مطلب نیز قطعه کدی وجود داشت که در آن دیدیم چگونه یک شئ Enumerable می‌تواند در عملیاتی نسبتاً پیچیده یک شئ Enumerator ایجاد کند.
حال می‌خواهیم قابلیت زبانی‌ای را بررسی کنیم که در اصل مشابه همین کاری که ما انجام دادیم یعنی ایجاد شئ جداگانهٔ Enumerator و برگرداندن یک نمونه از آن در زمانی که ما GetEnumerator را از Enumerableمان فراخوانی می‌کنیم را انجام می‌دهد.

yield و نحوهٔ پیاده‌سازی آن

در اینجا قطعه کدی قرار دارد که در اصل جایگزین دو کلاسی‌است که در انتهای مطلب قبل قرار داشت که به کمک قابلیت yield آن را بازنویسی کرده‌ایم:
    public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>
    {
        T[] _array;
        public ArrayEnumerable(T[] array)
        {
            _array = array;
        }


        public IEnumerator<T> GetEnumerator()
        {
            int index = 0;
            while (index < _array.Length)
            {
                yield return _array[index];
                index++;
            }
            yield break;
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(yield break در اینجا مانند return در یک تابع/متد با نوع خروجی void اضافی‌است و فقط برای آشنایی با syntax دومی که yield در سی‌شارپ پشتیبانی می‌کند قرار داده شده‌است)

همانطور که می‌بینیم کد قبلی ما به مقدار بسیاری ساده‌تر و خواناتر شد و برای فهم آن کافی است که مفهوم yield را بدانیم.

yield به معنای برآوردن یا ارائه‌کردن کلید واژه‌ای است که می‌توان آن را اینگونه تصور کرد که با هر با صدا زده‌شدن کد را متوقف می‌کند و نتیجه‌ای را برمی‌گرداند و با درخواست ما برای ادامهٔ کار (با MoveNext) کار خود را از همان جای متوقف شده ادامه می‌دهد.

حالا اگر کمی دقیقتر باشیم سوالی که باید برای ما پیش بیاید این است که آیا CLR خود yield را پشیبانی می‌کند؟
این قطعه کدی است که با کمک بازگردانی مجدد همین کلاس به زبان سی‌شارپ دیده می‌شود:
public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>, IEnumerable
{
    // Fields
    private T[] _array;

    // Methods
    public ArrayEnumerable(T[] array)
    {
        this._array = array;
    }

    public IEnumerator<T> GetEnumerator()
    {
        return new <GetEnumerator>d__0(0);
    }

    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
        return this.GetEnumerator();
    }

    // Nested Types
    [CompilerGenerated]
    private sealed class <GetEnumerator>d__0 : IEnumerator<T>, IEnumerator, IDisposable
    {
        // Fields
        private int <>1__state;
        private T <>2__current;
        public ArrayEnumerable<T> <>4__this;
        public int <index>5__1;

        // Methods
        [DebuggerHidden]
        public <GetEnumerator>d__0(int <>1__state)
        {
            this.<>1__state = <>1__state;
        }

        private bool MoveNext()
        {
            switch (this.<>1__state)
            {
                case 0:
                    this.<>1__state = -1;
                    this.<index>5__1 = 0;
                    while (this.<index>5__1 < ArrayEnumerable<T>._array.Length)
                    {
                        this.<>2__current = ArrayEnumerable<T>._array[this.<index>5__1];
                        this.<>1__state = 1;
                        return true;
                    Label_0050:
                        this.<>1__state = -1;
                        this.<index>5__1++;
                    }
                    break;

                case 1:
                    goto Label_0050;
            }
            return false;
        }

        [DebuggerHidden]
        void IEnumerator.Reset()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        void IDisposable.Dispose()
        {
        }

        // Properties
        T IEnumerator<T>.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }

        object IEnumerator.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }
    }
}
(توجه: برای خواندن این کد، <...>ها را نادیده بگیرید، اینها هیچ وظیفهٔ خاصی ندارند و کار خاصی نمی‌کنند)
این کد را که البته چندان خوانا نیست اگر با کد انتهای مطلب قبل مقایسه کنید متوجه می‌شوید که دارای اشتراک‌هایی‌است. در آن مثال نیز شئ Enumerable یک شئ جداگانه بود (در اینجا یک کلاس درونی است) که هنگامی که GetEnumerator را صدا می‌زدیم نمونه‌ای از آن ایجاد می‌شد و بازگردانیده می‌شد.

در این کد کامپایلر وضعیت‌های مختلفی که برای توقف و ادامهٔ کار MoveNext که مهم‌ترین بخش کد هست را با کمک ترکیبی از switch case و goto پیاده‌سازی کرده‌است که با کمی دقت می‌توانید متوجه منطق آن شوید :)

ممکن است به نظرتان برسد که این قطعه کد از نظر (حداقل نامگذاری) در سی‌شارپ صحیح نیست. اینگونه نامگذاری‌ها که از نظر CLR (و زبان IL) درست ولی از نظر زبان سطح بالا نادرست هستند باعث می‌شوند که از هرگونه برخورد نامی احتمالی با نام‌های معتبر تعریف شده توسط کاربر جلوگیری شود.

احتمالاً اگر پیش‌زمینه نسبت به این مطلب داشته باشید با خود خواهید گفت که «این که واضح بود، اصلاً وظیفهٔ ماشین در سطح پایین نیست که چنین عملی را پشتیبانی کند». واضح‌بودن این موضوع برای شما شاید به این دلیل باشد که پیاده‌سازی yield را قبلاً جای دیگری ندیده‌اید. برای درک این مطلب در اینجا نحوهٔ پیاده‌سازی yield را در پایتون بررسی می‌کنیم.
def array_iterator(array):
    length = len(array)
    index = 0
    while index < length:
        yield array[index]
        index = index + 1
اگر کد مفسر پایتون را برای این generator بررسی کنیم متوجه می‌شویم که پایتون دارای عملگر خاصی در سطح ماشین برای yield است:
>>> import dis
>>> dis.dis(array_iterator)
  2           0 LOAD_GLOBAL              0 (len)
              3 LOAD_FAST                0 (array)
              6 CALL_FUNCTION            1
              9 STORE_FAST               1 (length)

  3          12 LOAD_CONST               1 (0)
             15 STORE_FAST               2 (index)

  4          18 SETUP_LOOP              35 (to 56)
        >>   21 LOAD_FAST                2 (index)
             24 LOAD_FAST                1 (length)
             27 COMPARE_OP               0 (<)
             30 POP_JUMP_IF_FALSE       55

  5          33 LOAD_FAST                0 (array)
             36 LOAD_FAST                2 (index)
             39 BINARY_SUBSCR
             40 YIELD_VALUE
             41 POP_TOP

  6          42 LOAD_FAST                2 (index)
             45 LOAD_CONST               2 (1)
             48 BINARY_ADD
             49 STORE_FAST               2 (index)
             52 JUMP_ABSOLUTE           21
        >>   55 POP_BLOCK
        >>   56 LOAD_CONST               0 (None)
             59 RETURN_VALUE 
همانطور که می‌بینیم پایتون دارای عملگر خاصی برای پیاده‌سازی yield بوده و به مانند سی‌شارپ از قابلیت‌های قبلی ماشین برای پیاده‌سازی yield استفاده نکرده‌است.
yield و iteratorها قابلیت‌های زیادی را در اختیار برنامه‌نویسان قرار می‌دهند. برنامه‌نویسی async یکی از این قابلیت‌هاست. پیوندهای ابتدای مقالهٔ اول را در این زمینه مطالعه کنید (البته با ورود دات‌نت ۴.۵ شیوهٔ دیگری نیز برای برنامه‌نویسی async ایجاد شده). از قابلیت‌های دیگر طراحی سادهٔ یک ماشین حالت است.
کد زیر ساده‌ترین حالت یک ماشین حالت را نمایش می‌دهد که به کمک قابلیت yield ساده‌تر پیاده‌سازی شده‌است:
    public class SimpleStateMachine : IEnumerable<bool>
    {
        public IEnumerator<bool> GetEnumerator()
        {
            while (true)
            {
                yield return true;
                yield return false;
            }
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(البته استفاده اینگونه از yield (در حلقهٔ بی‌نهایت) خطرناک است و ممکن است برنامه‌تان را در اثر بی‌دقتی قفل کنید، حداقل به همین دلیل بهتر است همیشه چنین اشیائی دارای محدودیت باشند.)
می‌توانید از SimpleStateMachine به این شکل استفاده کنید:
new SimpleStateMachine().Take(20).ToList().ForEach(x => Console.WriteLine(x));
 که ۲۰ حالت از این ماشین حالت را چاپ خواهد کرد که البته اگر Take را قرار نمی‌دادیم برنامه را قفل می‌کرد.
مطالب
WF:Windows Workflow #۵
در این قسمت به پیاده سازی یک فرآیند سفارش ساده می‌پردازیم. ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application را ایجاد کرده و نام آن را Order Process می‌گذاریم و سپس کلاس‌های زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
public class OrderItem
    {
        public int OrderItemID { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public string ItemCode { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public Order()
        {
            Items = new List<OrderItem>();
        }
        public int OrderID { get; set; }        
        public string Description { get; set; }         
        public decimal TotalWeight { get; set; }         
        public string ShippingMethod { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; } 
    }
در اینجا دوکلاس تعریف شده است؛ یکی به نام OrderItem می‌باشد که شامل اطلاعات مربوط به میزان سفارش بوده و دیگری کلاس Order می‌باشد که شامل مشخصات سفارش است. سپس فایل OrderWF.xaml را باز کرده و شروع به ساخت فرآیند مورد نظر می‌کنیم. ابتدا یک Sequence را به درون صفحه کشیده و پس از آن در قسمت Arguments دو متغییر را تعریف می‌کنیم. یکی به نام TotalAmount و از نوع Decimal و Out می‌باشد و دیگری به نام OrderInfo که از نوع کلاس Order و In می‌باشد. سپس  یک کنترل WriteLine را به آن اضافه می‌کنیم و در خاصیت Text آن رشته "Order Received" را قرار می‌دهیم. در ادامه یک کنترل Assign را در زیر آن قرار داده و مقدار متغییر TotalAmount را مساوی صفر وارد می‌کنیم.

نکته : برای اینکه نوع متغییر OrderInfo را از نوع کلاس Order قرار دهیم٬ ابتدا DropDown مربوطه را انتخاب کرده و گزینه Browse For Type را انتخاب می‌کنیم تا پنجره مورد نظر باز شود و از طریق آن، کلاس مورد نظر را انتخاب می‌کنیم. اگر در این قسمت کلاس مورد نظر یافت نشد، نیاز است ابتدا عمل Build Project را یک بار انجام دهیم.

 بعضی از کنترل‌های Workflow در قسمت Toolbox موجود نمی‌باشند. از جمله این کنترل‌ها می‌توان به کنترل Add اشاره کرد. برای استفاده از این کنترل، ابتدا باید آن را به لیست کنترل‌ها اضافه نمود. جهت این امر٬ ابتدا در قسمت Toolbox یک Tab جدید را با نام دلخواه ایجاد کرده و سپس بر روی Tab کلیک راست نموده و گزینه Choose Items را انتخاب می‌کنیم. سپس از قسمت System.Activities.Components کنترل Add را انتخاب کرده و سپس بر روی دکمه OK کلیک می‌نمائیم. حال کنترل Add به لیست کنترل‌ها در Tab مورد نظر اضافه شده است.
در ادامه یک کنترل Switch را به فرایند خود اضافه کرده و مقدار T آن را برابر String قرار می‌دهیم؛ زیرا نوع داده‌ای که در قسمت Expression کنترل Switch قرار می‌گیرد، از نوع رشته می‌باشد. پس از اضافه کردن کنترل مورد نظر، کد زیر را به قسمت Expression کنترل اضافه خواهیم کرد:
OrderInfo.ShippingMethod
سپس در کنترل Switch، بر روی قسمت Add new case کلیک کرده و رشته‌های مورد نظر را اضافه می‌کنیم که شامل  "" NextDay"" و  ""2ndDay"" می‌باشند. اکنون در بدنه هر دو Case، کنترل Add را اضافه می‌کنیم. در هنگام اضافه کردن باید برای سه خصوصیت، نوع مشخص شود و نوع هر سه را برابر Decimal قرار می‌دهیم.
در ادامه کنترل Add را انتخاب کرده و به خاصیت Right آنها به ترتیب مقدار های 10.0m و 15.0m را اضافه می‌کنیم و برای خصوصیت Result هر دو کنترل، متغیر TotalAmount را انتخاب می‌کنیم. سپس یک کنترل Assign را به صفحه اضافه کرده و در قسمت To، متغییر  TotalAmount را قرار می‌دهیم و در قسمت Value کد زیر را:
TotalAmount + (OrderInfo.TotalWeight * 0.50m) 
و در آخر با ستفاده از کنترل WriteLine به چاپ محتوای متغییر TotalAmount می‌پر‌دازیم.

اکنون برای اینکه بتوانیم برنامه را اجرا کنیم، کد زیر را به کلاس Program.cs اضافه می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            Order myOrder = new Order
            {
                OrderID = 1,
                Description = "Need some stuff",
                ShippingMethod = "2ndDay",
                TotalWeight = 100
            };
            IDictionary<String, object> input = new Dictionary<String, Object>
            {
                { "OrderInfo",myOrder}
            };
            IDictionary<String, Object> output = WorkflowInvoker.Invoke(new OrderWF(), input);
            Decimal total = (Decimal)output["TotalAmount"];
            Console.WriteLine("Workflow returned ${0} for my order total", total);
            Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
            Console.ReadLine();

            //Activity workflow1 = new OrderWF();
            //WorkflowInvoker.Invoke(workflow1);
        }
در اینجا علت استفاده از IDictionary، نوع خروجی متد Invoke می‌باشد. در ادامه به کامل کردن این مثال پرداخته می‌شود.