اشتراک‌ها
انواع بلاکینگ و کانتکست سوییچ بین ترد های درون یه پروسس

در ادامه قسمت اول اینسری در مورد فرق بین پروسس و ترد صحبت کردیم و انواع بلاک شدن و کانتکست سوییچ بین ترد‌های درون یه پروسس صحبت کردیم.

01:10 Main Thread 

02:50 Multi-Thread Process 

04:25 Thread for GC & Finalization 

05:22 Demo 

08:00 Context switch on threads 

10:50 Thread Blocking 

15:11 Blocking Type (I/O and Compute Bound) 

مدت زمان ویدیو : 19 دقیقه 

انواع بلاکینگ و کانتکست سوییچ بین ترد های درون یه پروسس
مطالب
واکشی اطلاعات به صورت chunk chunk (تکه تکه) و نمایش در ListView
یکی از مسائلی که در هنگام کار با کنترلهای داده‌ای نظیر ListView , GridView و .. با آن روبرو هستیم مسئله صفحه بندی می‌باشد و در بسیاری از موارد، کل اطلاعات در هر درخواست، بارگذاری میشود. در حالیکه روش بهینه به این صورت است که با توجه به PageSize و Index رکورد، می‌توان تعداد رکورد مورد نظر در همان صفحه را بارگذاری کرد، نه کل رکوردها را.
در این مثال که از Ef Code First و الگوی Unit Of Work استفاده کرده ام ، قصد نمایش اطلاعات در یک ListView و صفحه بندی آن را بصورت chunk chunk دارم.
برای آشنایی بیشتر با الگوی Unit Of Work  می‌توانید به مقاله UOW در همین سایت مراجعه کنید.
   
ابتدا یک کنترل ListView روی صفحه ایجاد می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر با این کنترل و بررسی قابلیتهای آن میتوان از این مقاله معرفی کنترل‌های ListView و DataPager استفاده کنید.

سپس با توجه به الگوی Unit Of Work از یک مدل ساده استفاده می‌کنیم. همچنین برای بارگذاری اطلاعات به صورت صفحه به صفحه، نیاز به داشتن Index رکورد و PageSize، جهت محاسبه تعداد رکورد مورد نیاز داریم.

public class User
    {       
        public Int64 UserId { get; set; }       
        public String UserName { get; set; }
     }        
 public interface IUserService
    {        
        int GetCustomerCount();
        List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize);
    }
public class ImplUserService : IUserService
    {
        IUnitOfWork _uow;
        IDbSet<User> _user;

        public ImplUserService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _user = uow.Set<User>();
        }

        public int GetCustomerCount()
        {
            int totalCount = _user.ToList().Count;             
            return totalCount;
        }

        public List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize)
        {
            return _user.OrderBy(i => i.UserId).Skip(StartIndex).Take(PageSize).ToList();
        }
  }
در کدهای بالا متد GetCustomerCount تعداد کل رکوردهایی که باید واکشی شوند را مشخص می‌کند. همچنین می‌توان این تعداد را در cache یا viewState ذخیره کرد تا در دفعات بعدی در صورت خالی نبودن مقدار Cacheبا viewState ، نیاز به محاسبه مجدد count نداشته باشیم.

متد GetCustomer که کار اصلی را انجام میدهد از دو پارامتر استفاده می‌کند: StartIndex نقطه شروع و PageSize تعداد رکورد مورد نظر. در اینجا از دستورات Linq استفاده شده و دستور Skip مشخص میکند از کدام شماره رکورد به بعد شروع به واکشی نماید و دستور Take مشخص می‌کند که چه تعداد رکورد را واکشی نماید.

حالا به سراغ کدهای HTML می‌رویم. در آنجا علاوه بر ListView نیاز به DataPager جهت صفحه بندی و Object DataSource جهت کنترل بارگذاری اطلاعات به صورت chunk chunk داریم.
<asp:ListView ID="ListView1" runat="server" DataSourceID="ObjectDataSource1">
            <ItemTemplate>
                <tr style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserIdLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserId") %>' />
                    </td>
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserNameLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserName") %>' />
                    </td>
                </tr>
            </ItemTemplate>
            
            
            <LayoutTemplate>
                <table runat="server">
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server">
                            <table id="itemPlaceholderContainer" runat="server" border="1" style="background-color: #FFFFFF;
                                border-collapse: collapse; border-color: #999999; border-style: none; border-width: 1px;">
                                <tr runat="server" style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                                    <th runat="server">
                                        UserId
                                    </th>
                                    <th runat="server">
                                        UserName
                                    </th>
                                </tr>
                                <tr id="itemPlaceholder" runat="server">
                                </tr>
                            </table>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server" style="text-align: center; background-color: #CCCCCC;
                            color: #000000;">
                            <asp:DataPager ID="DataPager1" runat="server" PageSize="2">
                                <Fields>
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowFirstPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                    <asp:NumericPagerField />
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowLastPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                </Fields>
                            </asp:DataPager>
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </LayoutTemplate>                        
        </asp:ListView>
همانظور که مشاهده میکنید در DataPager ، مقدار PageSize مشخص شده است.اما Object DataSource
<asp:ObjectDataSource ID="ObjectDataSource1" runat="server" EnablePaging="True" SelectCountMethod="GetCustomerCount"
            SelectMethod="GetCustomers" TypeName="UserService.ImplUserService" EnableViewState="False"
            MaximumRowsParameterName="PageSize" StartRowIndexParameterName="StartIndex">
که فکر می‌کنم با توجه به متدهای تعریف شده در بالا ، تعریف Object DataSource کاملاٌ گویا میباشد.

نکته مهم:
اگر الان برنامه را اجرا کنید با خطای No parameterless constructor defined for this object ر وبرو خواهید شد که جهت حل این مشکل از کد زیر استفاده میکنیم.
protected void ObjectDataSource1_ObjectCreating(object sender, ObjectDataSourceEventArgs e)
        {            
            e.ObjectInstance = ObjectFactory.GetInstance<IUserService>();            
        }
در واقع نیاز است تا یک وهله از کلاس مورد نظر را به Object DataSource معرفی کنیم.
حال با اجرای برنامه و Trace آن متوجه خواهید شد که با کلیک بر روی شماره صفحه، تنها به تعداد رکوردهای همان صفحه، واکشی خواهیم داشت.

با تشکر از راهنمایی‌های آقای نصیری، امیدوارم این مقاله برای دوستان مفید باشه. منتظر نظرات دوستان هستم و اینکه چه جوری بتونیم اینکار رو با jquery ajax و به صورت سبکتر انجام بدیم.

مطالب
نگاشت دیتای XML به کمک AutoMapper
صورت مساله که مشخصه قراره دیتای رو از منبع داده‌ی Xml به model مورد نظرمون نگاشت کنیم چیزی شبیه کاری که متد GetEntries انجام میده و تو این پست معرفی شده...

AutoMapper به صورت داخلی و با استفاده از قرارداد‌ها نمیتونه xml رو به object تبدیل کنه ولی این کار به کمک LINQ to XML قابل انجامه.

مثالی که برای این پست انتخاب شده سوژه‌ی داغ روزهای اخیره ؟!
مدل زیر رو در نظر داشته باشید
 public class PreciousMetal
    {
        public string Name { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public DateTime UpdateTime { get; set; }
    }

قراره از یک وب سرویس اطلاعات مربوط به فلزات گرانبها رو دریافت و به مدل PreciousMetal نگاشت کنیم.ساختار اطلاعات دریافتی ما به شکل زیره
<pricelist currency="usd">
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="gold">1788.70</price>
  <price timestamp="1349347860" per="ozt" commodity="palladium">665.50</price>
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="platinum">1701.25</price>
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="silver">34.91</price>
</pricelist>

برای نگاشت‌های معمولی کار سختی نداریم و از MapFrom استفاده میکنیم مثلا برای قیمت
Mapper.CreateMap<XElement, PreciousMetal>().ForMember(des => des.Price,
                                                                  op =>
                                                                  op.MapFrom(src => src.Value));

ولی برای زمان دریافت قیمت با توجه به متفاوت بودن زمان دریافتی مثلا در اینجا Unix time از Custom value resolvers استفاده میکنیم
public class UnixTimestampResolver : ValueResolver<XElement, DateTime>
    {
        protected override DateTime ResolveCore(XElement source)
        {
            var origin = new DateTime(1970, 1, 1, 0, 0, 0, 0);
            return origin.AddSeconds(Convert.ToDouble(source.Attribute("timestamp").Value));
        }
    }

همچنیا میخواهیم از معادل فارسی نام فلزات گرانبها استفاده کنیم
public class EnglishPMetalToFarsiResolver : ValueResolver<XElement, string>
    {
        readonly Dictionary<string, string> _pMetaldic = new Dictionary<string, string>
                                                       {
                                                           {"gold", "طلا"},
                                                           {"palladium", "پالادیوم"},
                                                           {"platinum", "پلاتین "},
                                                           {"silver", "نقره"}
                                                       };
        protected override string ResolveCore(XElement source)
        {
            string pMetalFarsi;
            return _pMetaldic.TryGetValue(source.Attribute("commodity").Value, out pMetalFarsi) ? pMetalFarsi : string.Empty;
        }
    }

نکته:از سری قبلی آشنایی با AutoMapper همیشه بین انتخاب Custom Value Formatters و Custom value resolvers مشکل داشتم مثلا همین قسمت بنظر خودم Custom Value Formatters مناسبتر میاد بعد کمی وقت گذاشتن مشخص شد گویا یه جورایی Custom Value Formatters اضافه س و اشتباه تو طراحی بوده.

و اما نحوه استفاده
static void Main(string[] args)
        {
            //تعریف نگاشت‌ها Mapper.CreateMap<XElement, PreciousMetal>().ForMember(des => des.Name,
                                                                  op => op.ResolveUsing<EnglishPMetalToFarsiResolver>())
                .ForMember(des => des.Price,
                           op =>
                           op.MapFrom(src => src.Value))

                .ForMember(des => des.UpdateTime, op => op.ResolveUsing<UnixTimestampResolver>());

            Mapper.AssertConfigurationIsValid();

            //دریافت قیمت‌ها از منبع داده
            var doc = XDocument.Load("http://www.xmlcharts.com/cache/precious-metals.xml");
            var priceData = doc.Descendants("pricelist").Take(1).Elements("price");

            //فراخوانی نگاشت
            var preciousMetals = Mapper.Map<IEnumerable<XElement>, IList<PreciousMetal>>(priceData);


            foreach (var preciousMetal in preciousMetals)
            {
                Console.WriteLine(preciousMetal.Name + " " + preciousMetal.Price + " " + preciousMetal.UpdateTime.ToShortDateString());
            }

            Console.ReadLine();

        }

مطالب
اعتبارسنجی سرویس های WCF
حالتی را در نظر بگیرید که سرویس‌های یک برنامه در آدرسی مشخص هاست شده اند. اگر اعتبار سنجی برای این سرویس‌ها در نظر گرفته نشود به راحتی می‌توان با در اختیار داشتن آدرس مورد نظر تمام سرویس های  برنامه را فراخوانی کرد و اگر رمزگذاری اطلاعات بر روی سرویس‌ها فعال نشده باشد می‌توان تمام اطلاعات این سرویس‌ها را به راحتی به دست آورد. کمترین تلاش در این مرحله برای پیاده سازی امنیت این است که برای فراخوانی هر سرویس حداقل یک شناسه و رمز عبور چک شود و فقط در صورتی که فراخوانی سرویس همراه با شناسه و رمز عبور درست بود اطلاعات در اختیار کلاینت قرار گیرد. قصد داریم طی یک مثال این مورد را بررسی کنیم:
ابتدا یک پروژه با دو Console Application  با نام های  Service و Client ایجاد کنید. سپس در پروژه Service یک سرویس به نام BookService ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
Contract مربوطه به صورت زیر است:
[ServiceContract]
public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        int GetCountOfBook();
    }
کد‌های مربوط به سرویس:
 [ServiceBehavior(IncludeExceptionDetailInFaults = true)]
    public class BookService : IBookService
    {
        public int GetCountOfBook()
        {
            return 10;
        }
    }
فایل Program در پروژه Service را باز نمایید و کد‌های زیر را که مربوط به hosting سرویس مورد نظر است در آن کپی کنید:
 class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ServiceHost host = new ServiceHost(typeof(BookService));

            var binding = new BasicHttpBinding();
            
            host.AddServiceEndpoint(typeof(IBookService), binding, "http://localhost/BookService");
            host.Open();

            Console.Write("BookService host");

            Console.ReadKey();
        }
    }
بر اساس کد‌های بالا، سرویس BookService در آدرس http://localhost/BookService هاست می‌شود.  نوع Binding نیز BasicHttpBinding انتخاب شده است.
حال نوبت به پیاده سازی سمت کلاینت می‌رسد. فایل Program سمت کلاینت را باز کرده و کد‌های زیر را نیز در آن کپی نمایید:
        static void Main(string[] args)
        {
            Thread.Sleep(2000);
            BasicHttpBinding binding = new BasicHttpBinding();

            ChannelFactory<IBookService> channel = new ChannelFactory<IBookService>(binding, new EndpointAddress("http://localhost/BookService"));

            Console.WriteLine("Count of book: {0}", channel.CreateChannel().GetCountOfBook());

            Console.ReadKey();
        }
در کد‌های عملیات ساخت ChannelFactory برای برقراری اطلاعات با سرویس مورد نظر انجام شده است. پروژه را Build نمایید و سپس آن را اجرا کنید.
 خروجی زیر مشاهده می‌شود:

تا اینجا هیچ گونه اعتبار سنجی انجام نشد. برای پیاده سازی اعتبار سنجی باید یک سری تنظیمات بر روی Binding و Hosting  سمت سرور و البته کلاینت بر قرار شود. فایل Program پروزه Service را باز نمایید و محتویات آن را به صورت زیر تغییر دهید:

 static void Main(string[] args)
        {
            ServiceHost host = new ServiceHost(typeof(BookService));

            var binding = new BasicHttpBinding();
            binding.Security = new BasicHttpSecurity();
            binding.Security.Mode = BasicHttpSecurityMode.TransportCredentialOnly;
            binding.Security.Transport.ClientCredentialType = HttpClientCredentialType.Basic;

            host.Credentials.UserNameAuthentication.UserNamePasswordValidationMode = System.ServiceModel.Security.UserNamePasswordValidationMode.Custom;

            host.Credentials.UserNameAuthentication.CustomUserNamePasswordValidator = new CustomUserNamePasswordValidator();               

            host.AddServiceEndpoint(typeof(IBookService), binding, "http://localhost/BookService");
            host.Open();


            Console.Write("BookService host");

            Console.ReadKey();
        }
تغییرات اعمال شده:
ابتدا نوع Security در Binding را به حالت TransportCredentialOnly تنظیم کردیم. در یک جمله هیچ گونه تضمینی برای صحت اطلاعات انتقالی در این حالت وجود ندارد و فقط یک اعتبار سنجی اولیه انجام خواهد شد. در نتیجه هنگام استفاده از این حالت باید با دقت عمل نمود و نباید فقط به پیاده سازی این حالت اکتفا کرد.( Encryption اطلاعات سرویس‌ها مورد بحث این پست نیست)
ClientCredentialType نیز باید به حالت Basic تنظیم شود. در WCF اعتبار سنجی به صورت پیش فرض در حالت Windows است (بعنی UserNamePasswordValidationMode برابر مقدار Windows است و اعتبار سنجی بر اساس کاربر انجام می‌شود) . این مورد باید به مقدار Custom تغییر یابد. در انتها نیز باید مدل اعتبار سنجی دلخواه خود را به صورت زیر پیاده سازی کنیم:
در پروژه سرویس یک کلاس به نام CustomUserNamePasswordValidator بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
 public class CustomUserNamePasswordValidator : UserNamePasswordValidator
    {
        public override void Validate(string userName, string password)
        {
            if (userName != "Masoud" || password != "Pakdel")
                throw new SecurityException("Incorrect userName or password");
        }
    }
Validator مورد نظر از کلاسی abstract به نام UserNamePasswordValidator  ارث می‌برد، در نتیجه باید متد abstract به نام Validate را override نماید. در بدنه این متد شناسه و رمز عبور با یک مقدار پیش فرض چک می‌شوند و در صورت عدم درستی این پارارمترها یک استثنا پرتاب خواهد شد.

تغییرات مورد نیاز سمت کلاینت:
اگر در این حالت پروژه را اجرا نمایید از آن جا که از این به بعد، درخواست‌ها سمت سرور اعتبار سنجی می‌شوند در نتیجه با خطای زیر روبرو خواهید شد:

این خطا از آن جا ناشی می‌شود که تنظیمات کلاینت و سرور از نظر امنیتی با هم تناسب ندارد. در نتیجه باید تنظیمات Binding کلاینت و سرور یکی شود. برای این کار کد زیر را به فایل Program سمت کلاینت اضافه می‌کنیم:


static void Main(string[] args)
        {
            Thread.Sleep(2000);
            BasicHttpBinding binding = new BasicHttpBinding();

            binding.Security = new BasicHttpSecurity();
            binding.Security.Mode = BasicHttpSecurityMode.TransportCredentialOnly;
            binding.Security.Transport.ClientCredentialType = HttpClientCredentialType.Basic;            

            ChannelFactory<IBookService> channel = new ChannelFactory<IBookService>(binding, new EndpointAddress("http://localhost/BookService"));

            channel.Credentials.UserName.UserName = "WrongUserName";
            channel.Credentials.UserName.Password = "WrongPassword";

 Console.WriteLine("Count of book: {0}", channel.CreateChannel().GetCountOfBook()); Console.ReadKey(); }
توسط دستور زیر، مقدار شناسه و رمز عبور به درخواست اضافه می‌شود.
channel.Credentials.UserName.UserName = "WrongUserName";
channel.Credentials.UserName.Password = "WrongPassword";
 در اینجا UserName و Password اشتباه مقدار دهی شده اند تا روش کار Validator مورد بررسی قرار گیرد. حال اگر پروژه را اجرا نمایید خواهید دید که در Validator مورد نظر، عملیات اعتبار سنجی به درستی انجام می‌شود:


دریافت سورس مثال بالا
نظرات مطالب
EF Code First #12
با سلام
من از یک سری توابع جنریک استفاده میکنم که نیاز به دسترسی DbContext داره آیا تعریف این توابع در IUnitOfWork درسته؟ یک نمونه

public interface IUnitOfWork
    {
        IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
        int SaveChanges();
        void Update<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
    }


 public class MyContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public void Update<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
        {
            var fqen = GetEntityName<TEntity>();

            object originalItem;
            EntityKey key = (IObjectContextAdapter)this).ObjectContext.CreateEntityKey
                          (fqen, entity);
            if (((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext.TryGetObjectByKey(key, out 
                                            originalItem))
            {
               ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext.ApplyCurrentValues
                  (key.EntitySetName, entity);
            }
               ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext.ApplyCurrentValues
                        (key.EntitySetName, entity);
        }

        private string GetEntityName<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return string.Format("{0}.{1}", ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext.
            DefaultContainerName, _pluralizer.Pluralize(typeof(TEntity).Name));
        }

        #region IUnitOfWork Members
        public new IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return base.Set<TEntity>();
        }
        #endregion
    }

مطالب
آشنایی با Implicit Casting و Explicit Casting
همه ما به نحوی در پروژه‌های خود مجبور به تبدیل انوع داده شده ایم و یک نوع از داده یا Object رو به نوع دیگری از داده یا Object تبدیل کرده ایم. در این پست دو روش دیگر برای تبدیل انواع داده‌ها بررسی میکنیم. برای شروع دو کلاس زیر رو در نظر بگیرید.
#1کلاس Book
    public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }        
    }
#2کلاس NoteBook
    public class NoteBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }        
    }
این دو کلاس هیچ ارتباطی با هم ندارند در نتیجه امکان تبدیل این دو نوع وجود ندارد یعنی اجرای هر دو دستور زیر باعث ایجاد خطای کامپایلری می‌شود.
        static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = (NoteBook)book;//Compile error
            noteBook = book as NoteBook;//Compile error
        }
برای حل این مشکل و تبدیل این دو نوع از Object‌ها می‌تونیم از دو نوع ImplicitCasting و Explicit Casting استفاده کنیم.
#Explicit Casting
public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }

        public static explicit operator NoteBook( Book book )
        {
            return new NoteBook()
            {
                Code = book.Code,
                Title = book.Title
            };
        }
    }
در Explicit یک Operator به صورت Explicit تعریف می‌کنیم که ورودی اون از نوع خود کلاس book و خروجی اون از نوع مورد دلخواه است. Converter مورد نظر رو در بدنه این Operator می‌نویسیم. حالا به راحتی دستور زیر کامپایل می‌شود.
static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = (NoteBook)book;//Correct  
        }

در بالا مشاهده می‌کنید که حتما باید به طور صریح عملیات Cast رو انجام دهیددر غیر این صورت همچنان خطا خواهید داشت. اما می‌توان این مراحل رو هم نادیده گرفت و تبدیل رو به صورت Implicit انجام داد.

#Implicit Casting

public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }

        public static implicit operator NoteBook( Book book )
        {
            return new NoteBook()
            {
                Code = book.Code,
                Title = book.Title
            };
        }
    }
تنها تفاوت این روش با روش قبلی، در نوع تعریف operator است. بعد از تعریف نوع استفاده به صورت زیر خواهد بود.

static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = book;//Correct  
        }
در این روش نیاز به ذکر نوع Object برای Cast نیست و Object مورد نظر به راحتی به نوع داده قبل از اپراتور = تبدیل می‌شود.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />



مطالب
سازگار کردن لینک‌های قدیمی یک سایت با ساختار جدید آن در ASP.NET MVC
اگر پیشتر سایتی را در آدرس مشخصی در اینترنت داشته‌اید و اکنون تنها نرم افزار آن تغییر کرده است، اما نحوه ارائه خدمات آن خیر، لازم است بتوانید شرایط ذیل را مدیریت کنید:
- موتورهای جستجو مدام اطلاعات قبلی خود را به روز می‌کنند. اگر آدرس قبلی مقاله‌ای در سایت شما http://site/year/month/day/title بوده، برای نمونه گوگل هر از چندگاهی مجددا به این آدرس مراجعه می‌کند تا حداقل مطمئن شود وجود خارجی دارد یا خیر (این نکته را از لاگ‌های خطای سایت استخراج کردم).
- سایت‌های زیادی هستند که پیشتر به سایت شما و مطالب آن لینک داده‌اند. نمی‌توانید از آن‌ها درخواست کنید لطفا بانک اطلاعاتی خود را به روز کنید.
- اگر فید قبلی سایت شما http://site/feeds/posts بوده و اکنون چیز دیگری است، باز هم نمی‌توانید از همه درخواست کنید اطلاعات خود را به روز کنند. عده‌ای اینکار را خواهند کرد و تعداد زیادی هم خیر.

برای مدیریت یک چنین مواردی می‌توان از امکانات مسیریابی موجود در ASP.NET MVC استفاده کرد؛ که نمونه‌ای عملی از آن‌را جهت سازگاری سایت جاری با هاست قبلی آن (بلاگر) در ادامه مطالعه خواهید نمود:

الف) سازگار سازی لینک‌های قدیمی برچسب‌های سایت با ساختار جدید آن
در بلاگر آدرس‌های برچسب‌ها، به صورت http://site/search/label/name تعریف شده است. در سایت جاری برچسب‌ها توسط کنترلر Tag مدیریت می‌شوند. برای هدایت آدرس‌های قدیمی (موجود در موتورهای جستجو یا ثبت شده در سایت‌هایی که به ما لینک داده‌اند) می‌توان از تعریف مسیریابی ذیل در فایل global.asax استفاده کرد:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_tags_list", // Route name
                "search/label/{name}", // URL with parameters
                new { controller = "Tag", action = "Index", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );
به این ترتیب به صورت خودکار تمامی آدرس‌های شروع شده با http://site/search/label پالایش شده و سپس قسمت name آن‌ها جدا سازی می‌شود. این نام به متدی به نام Index در کنترلر Tag که دارای پارامتری به نام name است ارسال خواهد شد.

ب) از دست ندادن خوانندگان قدیمی فیدهای سایت
دو نوع فید کلی در بلاگر وجود دارد: http://site/feeds/posts/default و http://site/feeds/comments/default؛ اما در سایت جاری فیدها توسط کنترلری به نام Feed ارائه می‌شوند. برای سازگار سازی آدرس‌های قدیمی و هدایت آن‌ها به صورت خودکار به کنترلر فید می‌توان از دو تعریف مسیریابی ذیل استفاده کرد:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_posts_feeds_list", // Route name
                "feeds/posts/default", // URL with parameters
                new { controller = "Feed", action = "Posts", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );

routes.MapRoute(
                "old_bloger_comments_feeds_list", // Route name
                "feeds/comments/default", // URL with parameters
                new { controller = "Feed", action = "Comments", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );            
در اینجا دو آدرس ذکر شده به کنترلر Feed و متدهای Posts و Comments آن هدایت خواهند شد و به این نحو کاربران قدیمی سایت هیچگونه تغییری را احساس نکرده و باز هم فیدخوان‌های آن‌ها، بدون مشکل کار خواهند کرد.

ج) پردازش لینک‌های قدیمی مطالب سایت و هدایت آن‌ها به آدرس‌های جدید
این مورد اندکی مشکل‌تر از موارد قبلی است:
routes.MapRoute(
                "old_bloger_post_urls",
                "{yyyy}/{mm}/{title}",
                new { controller = "Post", action = "OldBloggerLinks" },
                new { yyyy = @"\d{4}", mm = @"\d{1,2}" }
            );
برای نمونه آدرس مقاله‌ای مانند http://site/2012/05/ef-code-first-15.html را درنظر بگیرید. سه قسمت سال، ماه و عنوان آن، حائز اهمیت هستند. این‌ها را در اینجا به کنترلر Post و متد OldBloggerLinks آن هدایت خواهیم کرد. همچنین برای سال و ماه آن نیز قید تعریف شده است. سال عددی 4 رقمی است و ماه عددی یک تا دو رقمی.
کدهای متد OldBloggerLinks را در اینجا مشاهده می‌کنید:
        public virtual ActionResult OldBloggerLinks(int yyyy, int mm, string title)
        {
            var oldUrl = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "https://www.dntips.ir/{0}/{1}/{2}", yyyy, mm.ToString("00"), title);
            var blogPost = _blogPostsService.FindBlogPost(oldUrl);
            if (blogPost != null)
                return RedirectToActionPermanent(actionName: ActionNames.Index, controllerName: MVC.Post.Name,
                                                 routeValues: new { id = blogPost.Id, name = blogPost.Title.GetPostSlug() });
            return this.Redirect("/");
        }
در اینجا چون ساختار لینک‌ها کلا تغییر کرده است، ابتدا بر اساس پارامترهای دریافت شده، لینک قدیمی بازسازی می‌شود. سپس به بانک اطلاعاتی مراجعه شده و لینک قدیمی به همراه شماره مطلب مرتبط با آن یافت می‌شود (یک فیلد oldUrl برای مطالب قدیمی در بانک اطلاعاتی وجود دارد). در آخر هم به کمک متد  RedirectToActionPermanent آدرس رسیده به آدرس جدید مطلب در سایت ترجمه و هدایت خواهد شد. Permanent بودن آن برای به روز رسانی خودکار اطلاعات موتورهای جستجو مفید است.


نتیجه گیری
به کمک امکانات مسیریابی توکار ASP.NET MVC می‌توان ساختار قدیمی یک سایت را به ساختار جدید آن ترجمه کرد. به این ترتیب لینک‌های قدیمی ثبت شده در صدها سایت اینترنتی که به سایت ما اشاره می‌کنند، مجددا بدون مشکل قابل استفاده بوده و همچنین موتورهای جستجو نیز امکان به روز رسانی اطلاعات خود را خواهند یافت.

اشتراک‌ها
مروری بر ویژگی Expression-Bodied Function Members

In the last post, I looked at auto-property enhancements, with several comments pointing out some nicer usages. I recently went through the HtmlTags codebase, C# 6-ifying “all the things”, and auto property and expression bodied function members were used pretty much everywhere. This is a large result of the codebase being quite tightly defined, with small objects and methods doing one thing well. 

مروری بر ویژگی Expression-Bodied Function Members
مطالب
Blazor 5x - قسمت 13 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - کار با EF Core در برنامه‌های Blazor Server
در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی مدیریت هتل را پیاده سازی کنیم. این پروژه، دو قسمتی است. قسمت اول آن یک پروژه‌ی Blazor Server، برای مدیریت هتل مانند تعاریف اتاق‌ها است و پروژه‌ی دوم آن از نوع Blazor WASM، برای مراجعه‌ی کاربران عمومی و رزرو اتاق‌ها است. هدف، بررسی نحوه‌ی کار با هر دو نوع فناوری است. وگرنه می‌توان کل پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Blazor WASM هم پیاده سازی کرد. در مورد نحوه‌ی انتخاب و مزایا و معایب هرکدام از این فناوری‌ها، در قسمت‌های اول و دوم این سری بیشتر بحث شده‌است.


ساختار پوشه‌ها و پروژه‌های قسمت Blazor Server


قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
- BlazorServer.App: پروژه‌ی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشه‌ی خالی آن آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Common: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژه‌ها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Entities: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف کلاس‌های data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف نگاشت‌های بین DTO's و مجودیت‌های برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Services: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر می‌کند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.


اصلاح پروژه‌ی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan

قالب پیش‌فرض BlazorServer.App، به همراه پوشه‌ی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بسته‌های سمت کلاینت خود نیست، دو پوشه‌ی بوت استرپ و open-iconic آن‌را حذف کرده و از روش مطرح شده‌ی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
در پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌ی BlazorServer.App، دستورات فوق را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های bootstrap و open-iconic را در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب کند و همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید کند.

بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیش‌فرض wwwroot\css\site.css حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
سپس فایل Pages\_Host.cshtml را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS، اشاره کند:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

برای bundling & minification این فایل‌ها می‌توان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.


پروژه‌ی موجودیت‌های مدیریت هتل

فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در این پروژه، کلاس جدید HotelRoom را که بیانگر ساختار جدول متناظری در بانک اطلاعاتی است، به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class HotelRoom
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public int Occupancy { get; set; }

        [Required]
        public decimal RegularRate { get; set; }

        public string Details { get; set; }

        public string SqFt { get; set; }

        public string CreatedBy { get; set; }

        public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public string UpdatedBy { get; set; }

        public DateTime UpdatedDate { get; set; }
    }
}
که شامل فیلدهایی مانند نام، ظرفیت، مساحت و ... یک اتاق هتل است.


پروژه‌ی تعریف DbContext برنامه‌ی مدیریت هتل

فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- در اینجا چون نیاز است موجودیت HotelRoom را به صورت یک DbSet معرفی کنیم، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Entities.csproj تعریف کرده‌ایم.
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرت‌ها را نیز به آن افزوده‌ایم.

پس از تامین این وابستگی‌ها، اکنون می‌توان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; }

        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        { }
    }
}
پس از این مرحله، نیاز است این DbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی اصلی معرفی کرد. بنابراین فایل BlazorServer.App.csproj پروژه‌ی اصلی Blazor Server را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- چون می‌خواهیم ApplicationDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم، بنابراین باید بتوان به کلاس آن نیز دسترسی داشت که اینکار، با تعریف ارجاعی به BlazorServer.DataAccess.csproj میسر شده‌است.
- سپس چون می‌خواهیم از تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگی‌های آن‌را نیز افزوده‌ایم.

با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام می‌دهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها قابل دسترسی شود و همچنین رشته‌ی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کننده‌ی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            // ...
این رشته‌ی اتصالی را به صورت زیر در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\appsettings.json تعریف کرده‌ایم:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}
که در حقیقت یک رشته‌ی اتصالی جهت کار با LocalDB است.


اجرای مهاجرت‌ها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

پس از این تنظیمات، اکنون می‌توانیم به پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- در ابتدا نیاز است ابزارهای مهاجرت EF-Core را نصب کنیم که سطر اول، اینکار را انجام می‌دهد.
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آن‌را مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمی‌شوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام می‌دهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید می‌کند.
در این دستورات ذکر پروژه‌ی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگی‌های پروژه ضروری است.



تکمیل پروژه‌ی DTO‌های برنامه

همواره توصیه شده‌است که موجودیت‌های برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمه‌ی عبور جدید آن‌را دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شود، کاربر می‌تواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل می‌کند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمه‌ی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی می‌کند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آن‌ها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویس‌ها را توسط DTO‌ها که یک سری کلاس ساده‌ی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام می‌دهیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public record HotelRoomDTO
    {
        public int Id { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")]
        public string Name { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")]
        public int Occupancy { get; init; }

        [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")]
        public decimal RegularRate { get; init; }

        public string Details { get; init; }

        public string SqFt { get; init; }
    }
}
Record‌های C# 9.0، انتخاب بسیار مناسبی برای تعریف DTO‌ها هستند. از این لحاظ که قرار نیست اطلاعات دریافتی از کاربر، در این بین و پس از مقدار دهی اولیه، تغییر کنند.
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده می‌کنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازه‌ی مورد قبول، به همراه پیام‌های خطای مرتبط.


نگاشت DTO‌های برنامه به موجودیت‌ها و بر عکس

یا می‌توان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا می‌توان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- پروژه‌ای که کار تعریف نگاشت‌ها را انجام می‌دهد، نیاز به اطلاعات موجودیت‌ها و مدل‌ها (DTO ها)ی متناظر را دارد. به همین جهت ارجاعاتی را به این دو پروژه، تعریف کرده‌ایم.
- همچنین بسته‌ی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگی‌های آن نیز هست، در اینجا افزوده‌ایم.

پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفه‌ی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using AutoMapper;
using BlazorServer.Entities;

namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}
اکنون برای شناسایی پروفایل فوق و معرفی آن به AutoMapper، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و تزریق وابستگی و ردیابی خودکار آن‌را اضافه می‌کنیم که شامل اسکن تمام اسمبلی‌های موجود، جهت یافتن Profile‌های AutoMapper است:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies());

            // ...


تعریف سرویس مدیریت اتاق‌های هتل

پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیت‌ها، DbContext و غیره، اکنون می‌توانیم از آن‌ها جهت ارائه‌ی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}

که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
            hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now;
            hotelRoom.CreatedBy = "";
            var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity);
        }

        public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            if (roomDetails == null)
            {
                return 0;
            }

            _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails);
            return await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }

        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }

        public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name);
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            if (roomId != hotelRoomDTO.Id)
            {
                return null;
            }

            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails);
            room.UpdatedBy = "";
            room.UpdatedDate = DateTime.Now;
            var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا DbContext برنامه و همچنین نگاشت‌گر AutoMapper، به سازنده‌ی سرویس، تزریق شده و توسط آن‌ها، ابتدا اطلاعات DTOها به موجودیت‌ها تبدیل شده‌اند (و یا برعکس) و سپس با استفاده از dbContext برنامه، کوئری‌هایی را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرده‌ایم.
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده می‌کنید. استفاده از این متد، بسیار بهینه‌تر از کار با متد Map درون حافظه‌ای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش می‌دهد. درغیراینصورت باید تمام ستون‌های جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظه‌‌ای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.

در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();

         // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip