پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
توضیح گام های اجرا شده در پروژه
سلام؛
هدف از انجام این پروژه برای من چسباندن قطعات مختلف یک پازل به هم بودند تا بتوان به یک تصویر خوب رسید.منظور من این است که entity framework و ASP.NET MVC و bootstrap و best practice‌های آن‌ها به تنهایی و جدا از هم به نظر ساده و راحت و خوب بیایند، اما درگیر شدن همه‌ی آن‌ها در یک پروژه‌ی واقعی، واقعا چالش بر انگیز است.
من دانشجو هستم و تقریبا استارت این پروژه را از آبان ماه زدم، اما به دلیل یک سری مشکلات از جمله همین دانشجو بودن، کار به کندی پیش رفت و حتی وقفه‌های چند ماهه در آن پیش اومد. هدف من این بود که اساسا یک سیستم با کیفیت بنویسم و در ابتدای کار هم، کار به خوبی پیش می‌رفت، اما با توجه به مشکلات ذکر شده، عمده کار کدنویسی در تعطیلات عید نوروز صورت گرفت، و کاملا از کدنویسی انجام شده مشهود است ک ههمان قسمت هایی که در عید نوروز کدنویسی شده اند، اصطلاحا سرهم بندی شده اند( به خصوص در کدهای سمت کلاینت)
در مورد گام‌های انجام شده؛ پروژه به این منوال انجام شد:
- تحلیل ساختار بانک اطلاعاتی مورد نیاز
- شروع به تحقیق در مورد امکانات مورد نیاز 
- دعوت همکای برای کار گروهی توسط دوستان ( کسی قبول نکرد البته دی:)
- با توجه به محدودیت‌های یافت شده در تحقیقات، ساختار بانک اطلاعاتی نهایی می‌شود.
- انتخاب فریم ورک‌های مناسب( که در اینجا Entity Framework برای orm و ASP.NET MVC برای کدنویسی سمت سرور و bootstrap برای css و jquery هم برای جاوا اسکریپت)
- تحقیق در مورد best practice‌های موجود در مورد هر یک از فریم ورک‌های فوق
-شروع کدنویسی
در مورد قسمت مدیریت کاربران، هدف طراحی یک سیستم خیلی منعطف بود که قطعا با memebrship خود دات نت امکان پذیر نبود. متاسفانه به دلیل مشکلات پیش اومده این قسمت از پروژه هم سرهم بندی کردم و به یک سیستم ساده اکتفا کردم.
برای پیاده سازی آن هم شما کافیست در گوگل عبارت implement custom membership in asp.net mvc را سرچ کنید. مطمئن باشید کلی مطلب پیدا خوهید کرد که با جمع بندی آن یک سیستم خوب می‌توانید پیاده سازی کنید.
الان همین سیستم پیاده سازی شده در سایت یک باگ دارد که بعد از مدتی remember me آ از کار می‌افتد.کوکی کاربر اعتبار دارد، اما رویداد متناظر آن برای اعتبار سنجی اتفاق نمی‌افتد!
الان هم در حال تحقیق برای پیاده سازی یک سیستم اعتبارسنجی  کامل‌تر و اصولی‌تر و یک پارچه‌تر با ASP.NET MVC  هستم که مقاله‌ی زیر خیلی به من کمک کرد.(امیدوارم برای شما هم مفید باشد)
الان هم برنامه ای برای ارتقا این سیستم دارم و مهمترین تغییر آن را می‌توان به استفاده از angularjs برای نوشتن بخش مدیریتی و پیاده سازی آن به صورت single page دانست.( البته اگر این کمردرد بزاره دی:)
امیدوارم دوستان با بازخوردهای خوب خودشون، در ارتقای سطح کیفی کار کمک کنند.
مطالب
آشنایی با mocking frameworks - قسمت دوم

استفاده از mocking frameworks :

تعدادی از چارچوب‌های تقلید نوشته شده برای دات نت فریم ورک مطابق لیست زیر بوده و هدف از آن‌ها ایجاد ساده‌تر اشیاء تقلید برای ما می‌باشد:

Nmock : http://www.nmock.org
Moq : http://code.google.com/p/moq
Rhino Mocks : http://ayende.com/projects/rhino-mocks.aspx
TypeMock : http://www.typemock.com
EasyMock.Net : http://sourceforge.net/projects/easymocknet

در این بین Rhino Mocks که توسط یکی از اعضای اصلی تیم NHibernate به وجود آمده است، در مجامع مرتبط بیشتر مورد توجه است. برای آشنایی بیشتر با آن می‌توان به این ویدیوی رایگان آموزشی در مورد آن مراجعه نمود (حدود یک ساعت است).



خلاصه‌ا‌ی در مورد نحوه‌ی استفاده از Rhino Mocks :
پس از دریافت کتابخانه سورس باز Rhino Mocks ، ارجاعی را به اسمبلی Rhino.Mocks.dll آن، در پروژه آزمون واحد خود اضافه نمائید.
یک Rhino mock test با ایجاد شیءایی از MockRepository شروع می‌شود و کلا از سه قسمت تشکیل می‌گردد:
الف) ایجاد شیء Mock یا Arrange . هدف از ایجاد شیء mock ، جایگزین کردن و یا تقلید یک شیء واقعی جهت مباحثی مانند ایزوله سازی آزمایشات، بالابردن سرعت آن‌ها و متکی به خود کردن این آزمایشات می‌باشد. همچنین در این حالت نتایج false positive نیز کاهش می‌یابند. منظور از نتایج false positive این است که آزمایش باید با موفقیت به پایان برسد اما اینگونه نشده و علت آن بررسی سیستمی دیگر در خارج از مرزهای سیستم فعلی است و مشکل از جای دیگری نشات گرفته که اساسا هدف از تست ما بررسی عملکرد آن سیستم نبوده است. کلا در این موارد از mocking objects استفاده می‌شود:
- دسترسی به شیء مورد نظر کند است مانند دسترسی به دیتابیس یا محاسبات بسیار طولانی
- شیء مورد نظر از call back استفاده می‌کند
- شیء مورد آزمایش باید به منابع خارجی دسترسی پیدا کند که اکنون مهیا نیستند. برای مثال دسترسی به شبکه.
- شیءایی که می‌خواهیم آن‌را تست کنیم یا برای آن آزمایشات واحد تهیه نمائیم، هنوز کاملا توسعه نیافته و نیمه کاره است.
ب) تعریف رفتارهای مورد نظر یا Act
ج) بررسی رفتارهای تعریف شده یا Assert

مثال:
متد ساده زیر را در نظر بگیرید:

public class ImageManagement
{
public string GetImageForTimeOfDay()
{
int currentHour = DateTime.Now.Hour;
return currentHour > 6 && currentHour < 21 ? "sun.jpg" : "moon.jpg";
}

}
آزمایش این متد، وابسته است به زمان جاری سیستم.

using System;
using NUnit.Framework;

[TestFixture]
public class CMyTest
{
[Test]
public void DaytimeTest()
{
int currentHour = DateTime.Now.Hour;

if (currentHour > 6 && currentHour < 21)
{
const string expectedImagePath = "sun.jpg";
ImageManagement image = new ImageManagement();
string path = image.GetImageForTimeOfDay();
Assert.AreEqual(expectedImagePath, path);
}
else
{
Assert.Ignore("تنها در طول روز قابل بررسی است");
}
}

[Test]
public void NighttimeTest()
{
int currentHour = DateTime.Now.Hour;

if (currentHour < 6 || currentHour > 21)
{
const string expectedImagePath = "moon.jpg";
ImageManagement image = new ImageManagement();
string path = image.GetImageForTimeOfDay();
Assert.AreEqual(expectedImagePath, path);
}
else
{
Assert.Ignore("تنها در طول شب قابل بررسی است");
}
}

}
برای مثال اگر بخواهیم تصویر ماه را دریافت کنیم باید تا ساعت 21 صبر کرد. همچنین بررسی اینکه چرا یکی از متدهای آزمون واحد ما نیز با شکست مواجه شده است نیز نیازمند بررسی زمان جاری است و گاهی ممکن است با شکست مواجه شود و گاهی خیر. در این‌جا با استفاده از یک mock object ، این وضعیت غیرقابل پیش بینی را با منطقی از پیش طراحی شده جایگزین کرده و آزمون خود را بر اساس آن انجام خواهیم داد.
برای این‌کار باید DateTime.Now.Hour را تقلید نموده و اینترفیسی را بر اساس آن طراحی نمائیم. سپس Rhino Mocks کار پیاده سازی این اینترفیس را انجام خواهد داد:

using NUnit.Framework;
using Rhino.Mocks;

namespace testWinForms87
{
public interface IDateTime
{
int GetHour();
}

public class ImageManagement
{
public string GetImageForTimeOfDay(IDateTime time)
{
int currentHour = time.GetHour();

return currentHour > 6 && currentHour < 21 ? "sun.jpg" : "moon.jpg";
}
}

[TestFixture]
public class CMocking
{
[Test]
public void DaytimeTest()
{
MockRepository mocks = new MockRepository();
IDateTime timeController = mocks.CreateMock<IDateTime>();

using (mocks.Record())
{
Expect.Call(timeController.GetHour()).Return(15);
}

using (mocks.Playback())
{
const string expectedImagePath = "sun.jpg";
ImageManagement image = new ImageManagement();
string path = image.GetImageForTimeOfDay(timeController);
Assert.AreEqual(expectedImagePath, path);
}
}

[Test]
public void NighttimeTest()
{
MockRepository mocks = new MockRepository();
IDateTime timeController = mocks.CreateMock<IDateTime>();
using (mocks.Record())
{
Expect.Call(timeController.GetHour()).Return(1);
}

using (mocks.Playback())
{
const string expectedImagePath = "moon.jpg";
ImageManagement image = new ImageManagement();
string path = image.GetImageForTimeOfDay(timeController);
Assert.AreEqual(expectedImagePath, path);
}
}
}

}
همانطور که در ابتدای مطلب هم عنوان شد، mocking‌ از سه قسمت تشکیل می‌شود:

MockRepository mocks = new MockRepository();
ابتدا شیء mocks را از MockRepository کتابخانه Rhino Mocks ایجاد می‌کنیم تا بتوان از خواص و متدهای آن استفاده کرد.
سپس اینترفیسی باید به آن پاس شود تا انتظارات سیستم را بتوان در آن بر پا نمود:

IDateTime timeController = mocks.CreateMock<IDateTime>();
using (mocks.Record())
{
Expect.Call(timeController.GetHour()).Return(15);

}
به عبارت دیگر در اینجا به سیستم مقلد خود خواهیم گفت: زمانیکه شیء ساعت را تقلید کردی، لطفا عدد 15 را برگردان.
به این صورت آزمایش ما بر اساس وضعیت مشخصی از سیستم صورت می‌گیرد و وابسته به ساعت جاری سیستم نخواهد بود.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، روش Test Driven Development بر روی نحوه‌ی برنامه نویسی ما و ایجاد کلاس‌ها و اینترفیس‌های اولیه نیز تاثیر زیادی خواهد گذاشت. استفاده از اینترفیس‌ها یکی از اصول پایه‌ای برنامه نویسی شیءگرا است و در اینجا مقید به ایجاد آن‌ها خواهیم شد.

پس از آن‌که در قسمت mocks.Record ، انتظارات خود را ثبت کردیم، اکنون نوبت به وضعیت Playback می‌رسد:
using (mocks.Playback())
{
string expectedImagePath = "sun.jpg";
ImageManagement image = new ImageManagement();
string path = image.GetImageForTimeOfDay(timeController);
Assert.AreEqual(expectedImagePath, path);

}
در اینجا روش کار همانند ایجاد متدهای آزمون واحد متداولی است که تاکنون با آن‌ها آشنا شده‌ایم و تفاوتی ندارد.
با توجه به اینکه پس از تغییر طراحی متد GetImageForTimeOfDay ، این متد اکنون از شیء IDateTime به عنوان ورودی استفاده می‌کند، می‌توان پیاده سازی آن اینترفیس ‌را در آزمایشات واحد تقلید نمود و یا جایی که قرار است در برنامه استفاده شود، می‌تواند پیاده سازی واقعی خود را داشته باشد و دیگر آزمایشات ما وابسته به آن نخواهد بود:

public class DateTimeController : IDateTime
{
public int GetHour()
{
return DateTime.Now.Hour;
}
}

مطالب
پیاده سازی گروه بندی ایمیل‌های ارسالی یا message threading
اگر به ایمیل‌های ارسالی از طرف GitHub دقت کرده باشید، کلاینت‌های دریافت ایمیل‌ها، تمام ایمیل‌های مرتبط با یک Issue موجود را، در ذیل هم نمایش می‌دهند و بجای اینکه چند 10 ایمیل ارسالی را به نحوی جداگانه نمایش دهند، برای خلوت‌تر کردن نحوه‌ی نمایش ایمیل‌های رسیده و کاهش نویز، آن‌ها را تنها در طی یک ایمیل ارائه می‌کنند:


برای نمونه در اینجا کل موضوع مرتبط با ELMAH، تنها در طی یک ایمیل نمایش داده می‌شود و هرچند 13 ایمیل، مرتبط با آن هستند، اما 13 ایمیل به صورت جداگانه نمایش داده شده را دریافت نمی‌کنیم. علت این موضوع به Header خاص این نوع ایمیل‌ها بر می‌گردد:
 From: Atif Aziz <notifications@github.com>
Reply-To: elmah/Elmah <reply+000bb03ad52eb40a4ec2d49bf78c53c3eba42efc401701a592cf00000001143e18c892a169ce0ae0bf4c@reply.github.com>
To: elmah/Elmah <Elmah@noreply.github.com>
Message-ID: <elmah/Elmah/issues/407/260080923@github.com>
In-Reply-To: <elmah/Elmah/issues/407@github.com>
References: <elmah/Elmah/issues/407@github.com>
Subject: Re: [elmah/Elmah] Will ELMAH be ported to ASP.NET Core? (#407)
در اینجا هدرهای استاندارد (RFC 5322) و ویژه‌ی Message-ID، In-Reply-To و References هستند که سبب فعال شدن گروه بندی ایمیل‌های ارسالی یا message threading در کلاینت‌های دریافت و نمایش ایمیل‌ها می‌شوند و فرمت کلی آن‌ها به صورت <ID@HOST> است.
Message-ID بیانگر شماره‌ی منحصربفرد ایمیل ارسالی است.
فیلدهای اختیاری In-Reply-To و References تنها زمانی ذکر می‌شوند که قصد ارسال پاسخی، به یک Message-ID خاص، وجود داشته باشد. بنابراین مقدار درج شده‌ی در آن‌ها دقیقا باید معادل Message-ID ایی باشد که پیشتر ارسال شده‌است.
اگر تنها فیلد References ذکر شود، از آن جهت تشخیص گروه یا Thread ایمیل‌های رسیده استفاده می‌شود.
اگر نیاز به ذکر بیش از یک Message-ID وجود داشته باشد، نحوه‌ی درج آن به صورت ذیل است:
 References:
<11111@yoursite.com>
<22222@yoursite.com>
<33333@yoursite.com>


نحوه‌ی پیاده سازی این قابلیت توسط SmtpClient دات نت

در کدهای ذیل نحوه‌ی افزودن هدرهای یاد شده را توسط SmtpClient دات نت مشاهده می‌کنید:
var smtpClient = new SmtpClient("….",587);

using (MailMessage message = new MailMessage("USERNAME@gmail.com","USERNAME@gmail.com"))
{
   message.Subject = "test";
   message.Headers.Add("Message-ID", "<MESSAGEID@site.com>");   
   smtpClient.Send(message);
}

using (MailMessage message = new MailMessage("USERNAME@gmail.com","USERNAME@gmail.com"))
{
   message.Subject = "Re: test";
   message.Headers.Add("In-Reply-To", "<MESSAGEID@site.com>");
   message.Headers.Add("References",  "<MESSAGEID@site.com>");
   smtpClient.Send(message);
}
ابتدا یک ایمیل معمولی ارسال شده‌است؛ با این تفاوت که هدر جدید Message-ID را به آن افزوده‌ایم.
از این ID در ایمیل‌های بعدی جهت ارجاع به آن و نمایش Thread مانند آن‌ها، به کمک فیلدهای In-Reply-To و References، استفاده خواهیم کرد.

برای مثال هدر اطلاع رسانی شروع یک بحث جدید به صورت ذیل است:
message.Headers.Add("Message-ID", $"<post/{post.id}@your-app-name.example>");
و سپس نظری که برای آن ارسال می‌شود، چنین هدرهایی را خواهد داشت:
message.Headers.Add("Message-ID", $"<comments/{comment.id}@your-app-name.example>");
message.Headers.Add("In-Reply-To", $"<post/{post.id}@your-app-name.example>");
message.Headers.Add("References", $"<post/{post.id}@your-app-name.example>");
نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
البته مشکل عدم رمزگشایی بعد از ریست شدن سرور مختص ویندوز نیست. در حالت پیش فرض محل ذخیره کلیدهای رمزنگاری تولید شده در حافظه است و همانطور که اشاره کردید باید با فراخوانی متد PersistKeysToFileSystem محلی را برای ذخیره سازی دائمی آنها تدارک دید. این محل میتواند پوشه ای در هاست شما باشد. (با توجه به عدم پشتیبانی از دات نت core توسط سرویس دهندگان در حال حاضر) و همچنین میتوان با پیاده‌سازی سفارشی از واسطهای IXmlDecryptor و IXmlEncryptor  و تزریق آنها به سیستم از یک Certificate غیرمعتبر استفاده کرد و نیازی به ثبت آن در Root store نیست. 
نظر شخصی بنده اینست که کلاسهای پیاده سازی شده برای رمزنگاری و رمزگشایی به شدت نگاه امنیتی بالایی را تدارک دیده است که در بیشتر سناریوها واقعا نیازی به اینهمه سطح از پیچیدگی وجود ندارد. در واقع میتوان با پیاده سازی واسط IDataProtectionProvider و تزریق آن به سیستم از روش رمزنگاری و رمزگشایی دلخواهی استفاده کرد.
اشتراک‌ها
5.Visual Studio 2017 15.9 منتشر شد

These are the customer-reported issues addressed in 15.9.5:

Security Advisory Notices

5.Visual Studio 2017 15.9 منتشر شد
اشتراک‌ها
2.Visual Studio 2017 15.7 منتشر شد

These are the customer-reported issues addressed in 15.7.2:

2.Visual Studio 2017 15.7 منتشر شد
مطالب
زیباتر کد بنویسیم

داشتن آگاهی در مورد ساختارهای داده‌‌ها، الگوریتم‌ها و یا عملگرهای بیتی بسیار عالی است و یا تسلط بر نحوه‌ی کارکرد ابزارهایی مانند SharePoint و امثال آن این روزها ضروری است. اما باید در نظر داشت، کدی که امروز تهیه می‌شود شاید فردا یا ماه دیگر یا چند سال بعد نیاز به تغییر داشته باشد، بنابراین دانش زیبا نوشتن یک قطعه کد که خواندن آن‌را ساده‌تر می‌کند و در آینده افرادی که از آن نگهداری خواهند کرد زیاد "زجر" نخواهند کشید، نیز ضروری می‌باشد. (اگر کامنت‌های سایت را خوانده باشید یکی از دوستان پیغام گذاشته بود، اگر به من بگویند یک میلیون بگیرید و برنامه فعلی را توسعه دهید یا رفع اشکال کنید، حاضرم 10 هزارتومان بگیرم و آن‌را از صفر بنویسم! متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که ناشی از عدم خوانا بودن کدهای نوشته شده می‌باشد.)
در ادامه یک سری از اصول زیبا نویسی کدها را بررسی خواهیم کرد.


1- سعی کنید میزان تو در تو بودن کدهای خود را محدود کنید.
لطفا به مثال زیر دقت نمائید:

void SetA()
{
if(a == b)
{
foreach(C c in cs)
{
if(c == d)
{
a = c;
}
}
}
}

توصیه شده است فقط یک سطح تو در تو بودن را در یک تابع لحاظ کنید. تابع فوق 4 سطح تو رفتگی را نمایش می‌دهد (برای رسیدن به a=c باید چهار بار از tab استفاده کنید). برای کاهش این تعداد سطح می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

void SetA()
{
if(a != b)
return;

foreach(C c in cs)
a = GetValueOfA(c);
}

TypeOfA GetValueOfA(C c)
{
if(c == d)
return c;

return a;
}

خواناتر نشد؟!

افزونه‌های CodeRush و refactor pro مجموعه‌ی DevExpress از لحاظ مباحث refactoring در ویژوال استودیو حرف اول را می‌زنند. فقط کافی است برای مثال قطعه کد if داخلی را انتخاب کنید، بلافاصله سه نقطه زیر آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن امکان استخراج یک تابع از آن‌را برای شما به سرعت فراهم خواهد کرد.



مثالی دیگر:

if (foo) {
if (bar) {
// do something
}
}

به صورت زیر هم قابل نوشتن است (جهت کاهش میزان nesting):

if (foo && bar) {
// do something
}

افزونه‌ی Resharper امکان merge خودکار این نوع if ها را به همراه دارد.



و یا یک مثال دیگر:
میزان تو در تو بودن این تابع جاوا اسکریپتی را ملاحظه نمائید:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(!findShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!findInShape(flags, point, attribute)) {
if(!findFromGuide(flags,point) {
if(list.count() > 0 && flags == 1) {
doSomething();
}
}
}
}
}
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت با همان کارآیی اما بسیار خواناتر:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(findShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findInShape(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findFromGuide(flags,point) {
return;
}

if (!(list.count() > 0 && flags == 1)) {
return;
}

doSomething();
}

2- نام‌های با معنایی را برای متغیرها وتوابع خود انتخاب کنید.
با وجود پیشرفت‌های زیادی که در طراحی و پیاده سازی IDE ها صورت گرفته و با بودن ابزارهای تکمیل سازی خودکار متن تایپ شده در آن‌ها، این روزها استفاده از نام‌های بلند برای توابع یا متغیرها مشکل ساز نیست و وقت زیادی را تلف نخواهد کرد. برای مثال به نظر شما اگر پس از یک سال به کدهای زیر نگاه کنید کدامیک خود توضیح دهنده‌تر خواهند بود (بدون مراجعه به مستندات موجود)؟

void UpdateBankAccountTransactionListWithYesterdaysTransactions()
//or?
void UpdateTransactions()

3- تنها زمانی از کامنت‌ها استفاده کنید که لازم هستند.
اگر مورد 2 را رعایت کرده باشید، کمتر به نوشتن کامنت نیاز خواهد بود. از توضیح موارد بدیهی خودداری کنید، زیرا آن‌ها بیشتر سبب اتلاف وقت خواهند شد تا کمک به افراد دیگر یا حتی خود شما. همچنین هیچگاه قطعه کدی را که به آن نیاز ندارید به صورت کامنت شده به مخزن کد در یک سیستم کنترل نگارش ارسال نکنید.

//function thisReallyHandyFunction() {
// someMagic();
// someMoreMagic();
// magicNumber = evenMoreMagic();
// return magicNumber;
//}

زمانیکه از ورژن کنترل استفاده می‌کنید نیازی به کامنت کردن قسمتی از کد که شاید در آینده قرار است مجددا به آن بازگشت نمود، نیست. این نوع سطرها باید از کد شما حذف شوند. تمام سیستم‌های ورژن کنترل امکان revert و بازگشت به قبل را دارند و اساسا این یکی از دلایلی است که از آن‌ها استفاده می‌شود!
به صورت خلاصه جهت نگهداری سوابق کدهای قدیمی باید از سورس کنترل استفاده کرد و نه به صورت کامنت قرار دادن آن‌ها.

از کامنت‌های نوع زیر پرهیز کنید که بیشتر سبب رژه رفتن روی اعصاب خواننده می‌شود تا کمک به او! (خواننده را بی‌سواد فرض نکنید)

// Get the student's id
thisId = student.getId();

کامنت زیر بی معنی است!

// TODO: This is too bad. FIX IT!

اگر شخص دیگری به آن مراجعه کند نمی‌داند که منظور چیست و دقیقا مشکل کجاست. شبیه به افرادی که به فوروم‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند برنامه کار نمی کند و همین! طرف مقابل علم غیب ندارد که مشکل شما را حدس بزند! به توضیحات بیشتری نیاز است.


4- عدم استفاده از عبارات شرطی بی‌مورد هنگام بازگشت دادن یک مقدار bool:
مثال زیر را درنظر بگیرید:

if (foo>bar) {
return true;
} else {
return false;
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

return foo>bar;

5- استفاده از متغیرهای بی مورد:
برای مثال:

Something something = new Something(foo);
return something;

که می‌شود آ‌ن را به صورت زیر هم نوشت:

return new Something(foo);

البته یکی از خاصیت‌های استفاده از افزونه‌ی Resharper ویژوال استودیو، گوشزد کردن و اصلاح خودکار موارد 4 و 5 است.



6- در نگارش‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده از ArrayList منسوخ شده است. بجای آن بهتر است از لیست‌های جنریک استفاده شود. کدی که در آن از ArrayList استفاده می‌شود طعم دات نت فریم ورک 1 را می‌دهد!

7- لطفا بین خطوط فاصله ایجاد کنید. ایجاد فواصل مجانی است!

دو تابع جاوا اسکریپتی زیر را (که در حقیقت یک تابع هستند) در نظر بگیرید:

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));
firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);
radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);
baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);
p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);
pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code
}

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));

firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);

radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);

baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);

p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);

pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code

}

کدامیک خواناتر است؟
استفاده از فاصله بین خطوط در تابع دوم باعث بالا رفتن خوانایی آن شده است و این طور به نظر می‌رسد که سطرهایی با عملکرد مشابه در یک گروه کنار هم قرار گرفته‌اند.

8- توابع خود را کوتاه کنید.
یک تابع نباید بیشتر از 50 سطر باشد (البته در این مورد بین علما اختلاف هست!). اگر بیشتر شد بدون شک نیاز به refactoring داشته و باید به چند قسمت تقسیم شود تا خوانایی کد افزایش یابد.
به صورت خلاصه یک تابع فقط باید یک کار را انجام دهد و باید بتوان عملکرد آن‌را در طی یک جمله توضیح داد.

9- از اعداد جادویی در کدهای خود استفاده نکنید!
کد زیر هیچ معنایی ندارد!

if(mode == 3){ ... }
else if(mode == 4) { ... }

بجای این اعداد بی مفهوم باید از enum استفاده کرد:

if(mode == MyEnum.ShowAllUsers) { ... }
else if(mode == MyEnum.ShowOnlyActiveUsers) { ... }

10- توابع شما نباید تعداد پارامتر زیادی داشته باشند
اگر نیاز به تعداد زیادی پارامتر ورودی وجود داشت (بیش از 6 مورد) از struct و یا کلاس جهت معرفی آن‌ها استفاده کنید.

مطالب
روش بازگشت به قالب‌های کلاسیک پروژه‌ها در دات نت 6
نگارش نهایی دات نت 6، حدود یک ماه دیگر منتشر می‌شود و اگر برای نمونه RC2 آن‌را نصب کرده باشید، با ایجاد یک پروژه‌ی کنسول جدید مبتنی بر آن ... شگفت زده خواهید شد!  شاید انتظار داشته باشید که با چنین فایلی مواجه شوید:
using System; 
 
namespace MyVerboseApp 
{ 
    public class Program 
    { 
        public static void Main(string[] args) 
        { 
            Console.WriteLine("Hello World!"); 
        } 
    } 
}
اما یک چنین خروجی تولید می‌شود:
 // See https://aka.ms/new-console-template for more information
Console.WriteLine("Hello, World!");
این مورد قابلیتی است که به همراه C# 9.0 به نام «Top Level Programs» ارائه شد و اکنون در تمام قالب‌های پیش‌فرض پروژه‌های مبتنی بر دات نت 6، استفاده شده‌است. این قالب شاید برای تازه‌کارها، جالب باشد و کم حجم و کم سطر، اما «ما آن‌را درخواست نداده بودیم!».


روش بازگشت به قالب‌های قبلی

در حال حاضر و در نگارش فعلی و حتی رسمی دات نت 6، روشی برای بازگشت به حالت قبلی وجود ندارد که به احتمال زیاد در نگارش‌های پس از RTM لحاظ خواهد شد (می‌توانید در اینجا ^ و ^ به آن رای دهید). تنها راه حل موجود، استفاده از دستور زیر است:
dotnet new console --framework net5.0 --target-framework-override net6.0
این دستور در اصل به این معنا است که پروژه‌ی من را بر اساس قالب پروژه‌های NET 5.0. تولید کن؛ اما در فایل csproj آن، بجای net5.0 از net6.0 به عنوان target framework استفاده شود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
-    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
+    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در اینجا سطر net5.0 را حذف و با net6.0 جایگزین کنید.
مطالب
بلاگ‌ها و مطالب مطالعه شده در هفته قبل (هفته سوم آبان)

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


ASP. Net


طراحی وب


به روز رسانی‌ها


ابزارها


سی‌شارپ


عمومی دات نت


دلفی



ویندوز


متفرقه

  • کدام سایت‌ها مطالب شما را کپی کرده‌اند؟! (البته شبیه به این کار را با Google alerts هم می‌شود انجام داد. فقط کافی است آدرس سایت خودتان را در گوگل alert اضافه کنید. هر جایی لینکی به شما داده شود یا امثال آن، یک ایمیل آنی یا روزانه بسته به تنظیمات برای شما ارسال خواهد کرد.)


مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت ششم

آشنایی با Automapping در فریم ورک Fluent NHibernate

اگر قسمت‌های قبل را دنبال کرده باشید، احتمالا به پروسه طولانی ساخت نگاشت‌ها توجه کرده‌اید. با کمک فریم ورک Fluent NHibernate می‌توان پروسه نگاشت domain model خود را به data model متناظر آن به صورت خودکار نیز انجام داد و قسمت عمده‌ای از کار به این صورت حذف خواهد شد. (این مورد یکی از تفاوت‌های مهم NHibernate با نمونه‌های مشابهی است که مایکروسافت تا تاریخ نگارش این مقاله ارائه داده است. برای مثال در نگار‌ش‌های فعلی LINQ to SQL یا Entity framework ، اول دیتابیس مطرح است و بعد ساخت کد از روی آن، در حالیکه در اینجا ابتدا کد و طراحی سیستم مطرح است و بعد نگاشت آن به سیستم داده‌ای و دیتابیس)

امروز قصد داریم یک سیستم ساده ثبت خبر را از صفر با NHibernate پیاده سازی کنیم و همچنین مروری داشته باشیم بر قسمت‌های قبلی.

مطابق کلاس دیاگرام فوق، این سیستم از سه کلاس خبر، کاربر ثبت کننده‌ی خبر و گروه خبری مربوطه تشکیل شده است.

ابتدا یک پروژه کنسول جدید را به نام NHSample2 آغاز کنید. سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

سپس پوشه‌ای را به نام Domain به این پروژه اضافه نمائید (کلیک راست روی نام پروژه در VS.Net و سپس مراجعه به منوی Add->New folder). در این پوشه تعاریف موجودیت‌های برنامه را قرار خواهیم داد. سه کلاس جدید Category ، User و News را در این پوشه ایجاد نمائید. محتویات این سه کلاس به شرح زیر هستند:

namespace NHSample2.Domain
{
public class User
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string UserName { get; set; }
public virtual string Password { get; set; }
}
}


namespace NHSample2.Domain
{
public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string CategoryName { get; set; }
}
}


using System;

namespace NHSample2.Domain
{
public class News
{
public virtual Guid Id { get; set; }
public virtual string Subject { get; set; }
public virtual string NewsText { get; set; }
public virtual DateTime DateEntered { get; set; }
public virtual Category Category { get; set; }
public virtual User User { get; set; }
}
}
همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، تمام خواص پابلیک کلاس‌های Domain ما به صورت virtual تعریف شده‌اند تا lazy loading را در NHibernate فعال سازیم. در حالت lazy loading ، اطلاعات تنها زمانیکه به آن‌ها نیاز باشد بارگذاری خواهند شد. این مورد در حالتیکه نیاز به نمایش اطلاعات تنها یک شیء وجود داشته باشد بسیار مطلوب می‌باشد، یا هنگام ثبت و به روز رسانی اطلاعات نیز یکی از بهترین روش‌ها است. اما زمانیکه با لیستی از اطلاعات سروکار داشته باشیم باعث کاهش افت کارآیی خواهد شد زیرا برای مثال نمایش آن‌ها سبب خواهد شد که 100 ها کوئری دیگر جهت دریافت اطلاعات هر رکورد در حال نمایش اجرا شود (مفهوم دسترسی به اطلاعات تنها در صورت نیاز به آن‌ها). Lazy loading و eager loading (همانند مثال‌های قبلی) هر دو در NHibernate به سادگی قابل تنظیم هستند (برای مثال LINQ to SQL به صورت پیش فرض همواره lazy load است و تا این تاریخ راه استانداردی برای امکان تغییر و تنظیم این مورد پیش بینی نشده است).

اکنون کلاس جدید Config را به برنامه اضافه نمائید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHibernate.Cfg;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSample2
{
class Config
{
public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly).Configure(cfg);

return cfg;
}

public static void GenerateDbScript(Configuration config, string filePath)
{
bool script = true;//فقط اسکریپت دیتابیس تولید گردد
bool export = false;//نیازی نیست بر روی دیتابیس هم اجرا شود
new SchemaExport(config).SetOutputFile(filePath).Create(script, export);
}

public static void BuildDbSchema(Configuration config)
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool drop = false;//آیا اطلاعات موجود دراپ شوند
new SchemaExport(config).Execute(script, export, drop);
}

public static void CreateSQL2008DbPlusScript(string connectionString, string filePath)
{
Configuration cfg =
GenerateMapping(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(connectionString)
.ShowSql()
);
GenerateDbScript(cfg, filePath);
BuildDbSchema(cfg);
}

public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType)
.Mappings(m => m.AutoMappings
.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly))
)
.BuildSessionFactory();
}
}
}

در متد GenerateMapping از قابلیت Automapping موجود در فریم ورک Fluent Nhibernate استفاده شده است (بدون نوشتن حتی یک سطر جهت تعریف این نگاشت‌ها). این متد نوع دیتابیس مورد نظر را جهت ساخت تنظیمات خود دریافت می‌کند. سپس با کمک کلاس AutoPersistenceModel این فریم ورک، به صورت خودکار از اسمبلی برنامه نگاشت‌های لازم را به کلاس‌های موجود در پوشه Domain ما اضافه می‌کند (مرسوم است که این پوشه در یک پروژه Class library مجزا تعریف شود که در این برنامه جهت سهولت کار در خود برنامه قرار گرفته است). قسمت Where ذکر شده به این جهت معرفی گردیده است تا Fluent Nhibernate برای تمامی کلاس‌های موجود در اسمبلی جاری، سعی در تعریف نگاشت‌های لازم نکند. این نگاشت‌ها تنها به کلاس‌های موجود در پوشه دومین ما محدود شده‌اند.
سه متد بعدی آن، جهت ایجاد اسکریپت دیتابیس از روی این نگاشت‌های تعریف شده و سپس اجرای این اسکریپت بر روی دیتابیس جاری معرفی شده، تهیه شده‌اند. برای مثال CreateSQL2008DbPlusScript یک مثال ساده از استفاده دو متد قبلی جهت ایجاد اسکریپت و دیتابیس متناظر اس کیوال سرور 2008 بر اساس نگاشت‌های برنامه است.
با متد CreateSessionFactory در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. تنها تفاوت آن در این قسمت، استفاده از کلاس AutoPersistenceModel جهت تولید خودکار نگاشت‌ها است.

در ادامه دیتابیس متناظر با موجودیت‌های برنامه را ایجاد خواهیم کرد:

using System;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Config.CreateSQL2008DbPlusScript(
"Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true",
"db.sql");

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

پس از اجرای برنامه، ابتدا فایل اسکریپت دیتابیس به نام db.sql در پوشه اجرایی برنامه تشکیل خواهد شد و سپس این اسکریپت به صورت خودکار بر روی دیتابیس معرفی شده اجرا می‌گردد. دیتابیس دیاگرام حاصل را در شکل زیر می‌توانید ملاحظه نمائید:



همچنین اسکریپت تولید شده آن، صرفنظر از عبارات drop اولیه، به صورت زیر است:

create table [Category] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
CategoryName NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table [User] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
UserName NVARCHAR(255) null,
Password NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table [News] (
Id UNIQUEIDENTIFIER not null,
Subject NVARCHAR(255) null,
NewsText NVARCHAR(255) null,
DateEntered DATETIME null,
Category_id INT null,
User_id INT null,
primary key (Id)
)

alter table [News]
add constraint FKE660F9E1C9CF79
foreign key (Category_id)
references [Category]

alter table [News]
add constraint FKE660F95C1A3C92
foreign key (User_id)

references [User]

اکنون یک سری گروه خبری، کاربر و خبر را به دیتابیس خواهیم افزود:

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (ISessionFactory sessionFactory = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
using (ISession session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
//با توجه به کلیدهای خارجی تعریف شده ابتدا باید گروه‌ها را اضافه کرد
Category ca = new Category() { CategoryName = "Sport" };
session.Save(ca);
Category ca2 = new Category() { CategoryName = "IT" };
session.Save(ca2);
Category ca3 = new Category() { CategoryName = "Business" };
session.Save(ca3);

//سپس یک کاربر را به دیتابیس اضافه می‌کنیم
User u = new User() { Password = "123$5@1", UserName = "VahidNasiri" };
session.Save(u);

//اکنون می‌توان یک خبر جدید را ثبت کرد

News news = new News()
{
Category = ca,
User = u,
DateEntered = DateTime.Now,
Id = Guid.NewGuid(),
NewsText = "متن خبر جدید",
Subject = "عنوانی دلخواه"
};
session.Save(news);

transaction.Commit(); //پایان تراکنش
}
}
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
جهت بررسی انجام عملیات ثبت هم می‌توان به دیتابیس مراجعه کرد، برای مثال:



و یا می‌توان از LINQ استفاده کرد:
برای مثال کاربر VahidNasiri تعریف شده را یافته، اطلاعات آن‌را نمایش دهید؛ سپس نام او را به Vahid ویرایش کرده و دیتابیس را به روز کنید.

برای اینکه کوئری‌های LINQ ما شبیه به LINQ to SQL شوند، کلاس NewsContext را به صورت ذیل تشکیل می‌دهیم. این کلاس از کلاس پایه NHibernateContext مشتق شده و سپس به ازای تمام موجودیت‌های برنامه، یک متد از نوع IOrderedQueryable را تشکیل خواهیم داد.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class NewsContext : NHibernateContext
{
public NewsContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<News> News
{
get { return Session.Linq<News>(); }
}

public IOrderedQueryable<Category> Categories
{
get { return Session.Linq<Category>(); }
}

public IOrderedQueryable<User> Users
{
get { return Session.Linq<User>(); }
}
}
}
اکنون جهت یافتن کاربر و به روز رسانی اطلاعات او در دیتابیس خواهیم داشت:

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using System.Linq;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (ISessionFactory sessionFactory = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
using (ISession session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
using (NewsContext db = new NewsContext(session))
{
var query = from x in db.Users
where x.UserName == "VahidNasiri"
select x;

//اگر چیزی یافت شد
if (query.Any())
{
User vahid = query.First();
//نمایش اطلاعات کاربر
Console.WriteLine("Id: {0}, UserName: {0}", vahid.Id, vahid.UserName);
//به روز رسانی نام کاربر
vahid.UserName = "Vahid";
session.Update(vahid);

transaction.Commit(); //پایان تراکنش
}
}
}
}
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
مباحث تکمیلی AutoMapping

اگر به اسکریپت دیتابیس تولید شده دقت کرده باشید، عملیات AutoMapping یک سری پیش فرض‌هایی را اعمال کرده است. برای مثال فیلد Id را از نوع identity و به صورت کلید تعریف کرده، یا رشته‌ها را به صورت nvarchar با طول 255 ایجاد نموده است. امکان سفارشی سازی این موارد نیز وجود دارد.

مثال:

using FluentNHibernate.Conventions.Helpers;

public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Conventions.Add()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.Conventions.Add(
PrimaryKey.Name.Is(x => "ID"),
DefaultLazy.Always(),
ForeignKey.EndsWith("ID"),
Table.Is(t => "tbl" + t.EntityType.Name)
)
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly)
.Configure(cfg);

return cfg;
}

تابع GenerateMapping معرفی شده را اینجا با قسمت Conventions.Add تکمیل کرده‌ایم. به این صورت دقیقا مشخص شده است که فیلدهایی با نام ID باید primary key در نظر گرفته شوند، همواره lazy loading صورت گیرد و نام کلید خارجی به ID ختم شود. همچنین نام جداول با tbl شروع گردد.
روش دیگری نیز برای معرفی این قرار دادها و پیش فرض‌ها وجود دارد. فرض کنید می‌خواهیم طول رشته پیش فرض را از 255 به 500 تغییر دهیم. برای اینکار باید اینترفیس IPropertyConvention را پیاده سازی کرد:

using FluentNHibernate.Conventions;
using FluentNHibernate.Conventions.Instances;

namespace NHSample2.Conventions
{
class MyStringLengthConvention : IPropertyConvention
{
public void Apply(IPropertyInstance instance)
{
instance.Length(500);
}
}
}
سپس نحوه‌ی معرفی آن به صورت زیر خواهد بود:

public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Conventions.Add()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.Conventions.Add<MyStringLengthConvention>()
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly)
.Configure(cfg);

return cfg;
}

نکته:
اگر برای یافتن اطلاعات بیشتر در این مورد در وب جستجو کنید، اکثر مثال‌هایی را که مشاهده خواهید کرد بر اساس نگارش بتای fluent NHibernate هستند و هیچکدام با نگارش نهایی این فریم ورک کار نمی‌کنند. در نگارش رسمی نهایی ارائه شده، تغییرات بسیاری صورت گرفته که آن‌ها را در این آدرس می‌توان مشاهده کرد.

دریافت سورس برنامه قسمت ششم


ادامه دارد ...