مطالب
وضعیت فناوری‌های مرتبط با دات نت از دیدگاه مرگ و زندگی!

مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قول‌ها و بررسی وضعیت اعضای تیم‌های مرتبط با فناوری‌های مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!

ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعه‌ی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET‌ اولین فناوری دسترسی به داده‌ها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبان‌های آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمده‌ای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی می‌دهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده‌ است.
البته این مورد تنها مورد مرده‌ای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شده‌اند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.


LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخه‌ی عمومی‌تر با پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آن‌را خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به داده‌های مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!

ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.


Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلوم‌تر از این یکی در دات نت یافت نمی‌شود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحت‌تر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلب‌ترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشته‌اند، دردناک خواهد بود اما با وجود توانایی‌های WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمه‌ی خاص در آن نقطه‌ی معلوم قرار می‌گیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب می‌شود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازه‌های مختلف مرورگر یا اندازه‌ی قلم‌های بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستم‌های طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه می‌دهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls می‌باشد. چقدر خوب می‌شد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحه‌ای توضیح دهند که چگونه می‌توان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیده‌اید.


ASP.NET Web forms : داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخه‌ی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشته‌اند. تمام تمرکز و نوآوری‌ها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخه‌ی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترل‌ها را خودتان هم در زمان رندر نهایی می‌توانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهم‌ترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC‌ واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایه‌های برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب می‌کنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال ساده‌تر برنامه نویس‌های VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترل‌های سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام این‌ها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زده‌ایم)

در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!


و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمان‌هایی که برنامه‌های نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر می‌خواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز می‌خواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).

اشتراک‌ها
خلاصه بحث طراحی BulkUpdate و BulkDelete در EF Core 7
  • Implement terminating BulkUpdate/BulkDelete operators that work with new: 
context.Customers.Where(...).BulkDelete();
context.Customers.Where(...).BulkUpdate(c => new Customer { Age = c.Age + 1 });
context.Customers.Where(...).BulkUpdate(c => new { Age = c.Age + 1 });

خلاصه بحث طراحی BulkUpdate و BulkDelete در EF Core 7
اشتراک‌ها
کتاب رایگان PowerShell Succinctly

Learn to leverage a variety of PowerShell commands to invoke scripts that work with existing frameworks, including .NET and XML, to optimize productivity. 

کتاب رایگان PowerShell Succinctly
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران
مباحث پایه‌ای اعتبارسنجی کاربران در ASP.NET Core با نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، آنچنان تفاوت ساختاری مهمی ندارند و یکی هستند. عمده‌ی تفاوت‌ها در نحوه‌ی برپایی تنظیمات اولیه‌ی اسکریپت‌های آن‌ها و همچنین یک سری Tag Helper جدید معادل با HTML Helperهای متداول اعتبارسنجی هستند.


دریافت وابستگی‌های سمت کاربر مباحث اعتبارسنجی

زمانیکه گزینه‌ی ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core را در VS.NET انتخاب می‌کنیم، علاوه بر قالب empty آن، قالب دیگری به نام web application نیز در آن موجود است. با انتخاب این قالب، فایلی را به نام bower.json نیز با این محتوا مشاهده می‌کنید:
 {
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
"bootstrap": "3.3.6",
"jquery": "2.2.0",
"jquery-validation": "1.14.0",
"jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این مداخل تمام پیشنیازهای مباحث اعتبارسنجی کاربران را به صورت خودکار به پروژه اضافه می‌کنند. بنابراین افزودن فایل جدید bower.json به پروژه با محتوای فوق و سپس مراجعه به solution explorer و کلیک راست بر روی گره dependencies و در آخر انتخاب restore packages، سبب دریافت خودکار این بسته‌ها می‌شود.


این بسته‌ها را پس از دریافت، در پوشه‌ی bower_components خواهید یافت:


البته باید دقت داشت که استفاده از bower در اینجا الزامی نیست. اگر علاقمند بودید از npm و node.js استفاده کنید.


افزودن وابستگی‌های سمت کاربر مباحث اعتبارسنجی و عمومی کردن آن‌ها

پس از دریافت وابستگی‌های مورد نیاز توسط bower، به فایل layout برنامه مراجعه کرده و سپس آن‌ها را به ترتیب ذیل اضافه می‌کنیم:
    <script src="~/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
    <script src="~/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
 
    @RenderSection("scripts", required: false)
</body>
</html>
هرچند این ترتیب درست است، اما ... کار نمی‌کند. علت را هم در مبحث «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» بررسی کردیم: تمام پوشه‌های موجود در ریشه‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET Core، غیرعمومی هستند (و توسط کاربران قابل درخواست نیستند)، مگر اینکه آن‌ها‌را توسط میان افزار static files، عمومی کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سپس به متد Configure آن، تنظیمات ذیل را اضافه کنید:
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /bower_components as a separate root
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
    // Set root of file server
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "bower_components")),
    // Only react to requests that match this path
    RequestPath = "/bower_components",
    // Don't expose file system
    EnableDirectoryBrowsing = false
});
به این ترتیب فایل‌های موجود در پوشه‌ی bower_components به مسیر bower_components/ نگاشت می‌شوند. البته انتخاب مقدار RequestPath در اینجا اختیاری است و برای مثال می‌توانید مسیر scripts/ را نیز معرفی کنید (نگاشت مسیر فیزیکی و واقعی فایل‌ها به URL خاص دیگری که توسط وب سرور ارائه خواهد شد).
اگر RequestPath را به مسیر دیگری تنظیم کردید، نیاز است ابتدای سه مدخل ذکر شده را بر این اساس اصلاح کنید، تا فایل‌ها توسط وب سرور قابل ارائه شوند.


استفاده از CDN برای توزیع اسکریپت‌های اعتبارسنجی مورد نیاز

در مورد environment tag helper در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» پیشتر بحث شد. در اینجا نیز می‌توان برای مثال در حال توسعه، از اسکریپت‌های محلی
<environment name="Development">
   <script src="~/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
   <script src="~/bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
   <script src="~/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
</environment>
و در حالت نهایی توزیع برنامه، از CDNهای ارائه‌ی اسکریپت‌ها، جهت کاهش بار سرور استفاده کرد:
<environment names="Staging, Production">
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jquery/jquery-2.1.4.min.js"
asp-fallback-src="/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery">
  </script>
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jquery.validate/1.14.0/jquery.validate.min.js"
asp-fallback-src="bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery && window.jQuery.validator">
  </script>
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/mvc/5.2.3/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
asp-fallback-src="/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery && window.jQuery.validator && window.jQuery.validator.unobtrusive">
  </script>
</environment>
در اینجا fallback به آدرس محلی دریافت اسکریپت‌های مدنظر، در صورت در دسترس نبودن CDN، تنظیم شده‌است.
روش عملکرد fallback هم به این صورت است که بررسی می‌شود آیا عبارت ذکر شده‌ی در قسمت asp-fallback-test قابل اجرا است یا خیر؟ اگر خیر، یعنی CDN قابل دسترسی نیست و از نمونه‌ی محلی استفاده می‌کند.


خلاصه‌ای از Tag helpers اعتبارسنجی

در جدول «راهنمای تبدیل HTML Helpers به Tag Helpers» مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers»، معادل‌های HTML Helpers مباحث اعتبارسنجی را نیز ملاحظه کردید. خلاصه‌ی تکمیلی آن به صورت ذیل است:

ValidationSummary.All سبب نمایش خطاهای اعتبارسنجی خواص و همچنین کل مدل می‌شود:
@Html.ValidationSummary(false)
معادل است با
<div asp-validation-summary="All"></div>

ValidationSummary.ModelOnly صرفا خطاهای اعتبارسنجی در سطح مدل را نمایش می‌دهد:
@Html.ValidationSummary(true)
معادل است با
<div asp-validation-summary="ModelOnly"></div>

و برای تعیین نمایش خطاهای اعتبارسنجی یک خاصیت از مدل:
@Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName, "", new { @class = "text-danger" })
معادل است با
<span asp-validation-for="UserName" class="text-danger"></span>
مطالب
مقدمه‌ای بر Docker
Docker به صورت ساده، پلتفرمی است که به سادگی قابلیت ساخت، انتقال و اجرا کردن Image‌ها را در اختیار دارد و همچنین به صورت native درون سرور‌های لینوکسی و ویندوزی اجرا میشود؛ به علاوه اینکه در محیط محلی، برای تست نیز بر روی ماشین‌های ویندوزی و مک از طریق virtual machine قابل اجراست.

دو مفهوم اساسی در محیط Docker وجود دارند که دانستن آن‌ها ضروری است: Image و Container
image عملا چیزی است که از آن برای Build یک Container استفاده می‌شود. image دارای یک سری فایل‌های لازم و اساسی است که باعث می‌شود بر روی یک Operation System اجرا شود؛ مثل Ubuntu یا Windows. بنابراین شما Application Framework خود را خواهید داشت و همچنین Databaseی که با آن کار میکند. بنابراین قابلیت استفاده از زبان‌ها و فریم ورک‌های مختلف چون Asp.net Core, Nodejs, Python و غیره را خواهد داشت. یک image به خودی خود غیر قابل استفاده است تا زمانیکه بر روی یک Container توزیع شده باشد، تا قابلیت اجرا پیدا کند. بنابراین نقطه‌ی شروع اصلی اجرایی یک برنامه با Container مربوط به آن میباشد.
به صورت خلاصه Image یک template از نوع Readonly است که ترکیبی از لایه‌های File System می‌باشد، به همراه فایل‌های share شده‌ی دیگر (از قبیل فریم ورک‌ها و ...) که میتوانند یک Docker Container Instance را تولید نمایند.
Container یک محیط امن و ایزوله است که به وسیله‌ی image ساخته شده است و میتواند اجرا، متوقف، منتقل و یا حذف شود (بطور قابل ملاحظه‌ای اجرا کردن و متوقف کردن آن سریع میباشد).


تفاوت Docker Containers و Virtual Machines

Virtual Machines همیشه بر روی Host Operation System اجرا میشوند (که می‌تواند بر روی ویندوز یا لینوکس باشد) و بعد از آن اجرای Guest OS بر روی سطحی به نام Hypervisor. پس میتوان گفت یک کپی کامل از سیستم عامل است که که بر روی hypervisor اجرا میشود و خودش نیز بر روی سخت افزار اجرا میشود. بنابراین میتوان مثل شکل زیر، یک App داشت که عملا یک سری باینری و کتابخانه است و اگر قرار باشد بر روی سیستم عامل‌های مختلفی کار کند، احتیاج به کپی کردن کل آن می‌باشد و بطور واضحی زمان و هزینه‌ی بیشتری برای بالا آوردن آن لازم است.
اما بر خلاف آن، داکر با استفاده از ابزاری به نام Docker Engine کار میکند که میتواند Container‌های مختلفی از OS‌های مختلف را اجرا نماید و نیازی به کپی گرفتن از کل سیستم عامل برای اجرای هر container نخواهد بود.


بنابراین با استفاده از ابزار‌های مجازی سازی چون Vmware، نسخه‌ی کاملی را از سیستم عامل مطبوع خود میتوان نصب و اجرا نمود؛ اما برخلاف آن با استفاده از داکر، یک نسخه‌ی کوچک از سیستم عامل، بدون وابستگی‌ها و پیچیدگی‌های نسخه‌ی اصلی در اختیار خواهد بود.
با این وجود، بوسیله داکر به راحتی میتوان تعداد زیادی از Container‌ها را به راحتی و با سرعت بالا اجرا نموده و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


چطور Docker میتواند سریعتر از Virtual Machine‌ها عمل کند ؟

داکر از چیزی به نام Copy On Write استفاده میکند؛ به معنای کپی کردن همزمان با نوشتن. همانطور که گفته شد هر Container از یک Image ساخته میشود و عملا Imageها همان FileSystem‌های از قبل تولید شده هستند و هر کدام از لایه‌ای از کتابخانه‌ها استفاده میکنند که برای اجرای برنامه‌های کاربردی مورد استفاده قرار می‌گیرند. سرور آپاچی را در نظر بگیرید، به عنوان یک فایل image که FileSystem بر روی آن ذخیره شده‌است. با نصب Php یک لایه بر روی لایه دیگر ایجاد شده و فقط تغییرات جدید به آن اضافه خواهند شد و حال اگر بخواهید تغییری را بر روی source code خود بدهید، عملا فقط آن تغییر به Image و FileSystem اضافه خواهد شد. این معماری لایه لایه باعث تولید یک FileSystem بصورت read-only میشود که شامل لایه‌های متفاوتی است و سبب کم حجم شدن آن، بالا رفتن سرعت آن می‌شود و همچنین با استفاده از Caching، قدرت زیادی را بدان می‌بخشد.


پس همانطور که در شکل فوق مشاهده میکنید، هر image از لایه‌های مختلفی تشکیل شده است و توانایی به اشتراک گذاشتن این لایه‌های متمایز از یکدیگر در Container‌ها وجود دارد.


بنابراین طبق شکل فوق، بحث را اینگونه خلاصه میکنیم که هر Image از ترکیبی از لایه‌هایی از نوع read-only تشکیل شده است و با اضافه شدن Container، عملا یک لایه‌ی دیگری که قابلیت read/write را دارد بر روی آن اضافه میشود و درون آن source code میتواند قرار گیرد و اینکه بر مبنای شکل زیر میبینید که قابلیت به اشتراک گذاری Image layer‌ها به Container‌های مختلف تعبیه شده است که باعث میشود لایه‌ی نصب شده بر روی سیستم، بصورت اشتراکی قابل استفاده‌ی مجدد باشد و فضای دیسک کمتری، به علاوه سرعت اجرای بالاتری را داشته باشد. هر لایه یک مقدار هش شده‌ی یکتایی را در اختیار دارد تا از لایه‌های دیگر تمیز داده شود و قابل شناسایی باشد.




داکر در شبکه چگونه کار میکند؟

ضمنا نکته‌ی قابل توجه که در مقاله‌های بعدی به صورت عملی به آن میپردازیم این است که با استفاده از داکر میتوانیم وب سرورهایی را بر روی Container‌های مختلفی داشته باشیم که همگی بر روی پورت بطور مثال 80 هستند؛ طوری که درون هر Container بدلیل ایزوله بودن پروسس‌های مخصوص Container مربوط به خود، به پورت‌های باز داخل آن شبکه دسترسی دارند و میتوانند پورت در نظر گرفته شده‌ی درون Container را با پورت دیگری بیرون Container به اصطلاح Expose نمایند.
ضمن اینکه نکته‌ی دیگری که وجود دارد، ارتباط Container‌ها با یکدیگر است. برای مثال یک Container برای Database و دیگری برای WebApp میباشد که باید به همدیگر link شده تا قابل استفاده گردند و عملا نیازی به نوشتن ip یکدیگر در این حالت وجود ندارد. البته راه‌های دیگری از قبیل Compose کردن نیز وجود دارد که در ادامه بیشتر با آن‌ها آشنا خواهیم شد.


Docker Volume چیست؟

بحث دیگری که وجود دارد، Volumeها هستند که قسمتی از FileSystem‌ها میباشند و بصورت ساده، مثال کاربردی‌اش میتواند قسمتی از یک سیستم و دایرکتوری خاصی را بر روی Container خاصی Map کردن باشد و عملا داخل آن دایرکتوری میتواند source code بوده باشد (یکی از راه‌های ممکن برای map کردن source code به container) و بر روی Container ایجاد شود.
فوایدی که با استفاده از Volume‌ها میتوان به آن رسید از قبیل موارد زیر میباشند:
قابلیت به اشتراک گذاری یک Volume بین Container‌های مختلف که به شدت میتواند قابل استفاده باشد.
Data Volume‌ها ماندگار هستند. یعنی حتی بعد از اینکه Container مربوطه را حذف نمایید، volume مربوط به آن بطور اتوماتیک حذف نمیشود (مگر اینکه خودتان دستور حذف کردن آن را وارد نمایید). پس عملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را نیز خواهد داشت.

طبق شکل فوق ما میتوانیم درون یک container یک volume داشته باشیم. وقتی ما چیزی را درون آن مینویسیم عملا داریم در قسمت خاصی به نام Docker Host عمل write کردن را انجام میدهیم که باعث میشود داکر متوجه آن شود. وقتی اسمی را به یک Volume انتساب میدهیم همانند /var/www، در واقع یک اسم مستعار (alias) میباشد که اشاره میکند به این Docker host موجود. در ادامه بیشتر با Volume‌ها آشنا خواهیم شد. 


DockerFile و ساخت image‌ها چگونه است؟

روش دیگر برای اجرای source code در داکر، ساخت یک image اختصاصی از آن و اجرا کردن آن بر روی یک container مجزا است.  با استفاده از DockerFile میتوانید image‌های خود را build کرده که عملا هر image در آخر باید به یک سیستم عامل برسد و همانطور که گفته شد به صورت لایه‌ای کار میکنند و مراتب اجرای آن از قبیل working directory و expose کردن بر روی پورتی خاص، همچنین استفاده از Environment Variable‌ها میباشد و همچنین با استفاده از DockerHub (که نسخه‌ی enterprise نیز دارد) میتوان image‌های ساخته شده را بر روی cloud نگه داشت و همه‌ی اعضای تیم از یک image بخصوص استفاده کنند؛ برای مثال همه‌ی اعضای تیم از یک نسخه‌ی Nodejs استفاده کنند و اشتباها بر روی ماشین‌های توسعه‌ی مختلف برنامه نویسان، از نسخه‌های مختلفی استفاده نشود و همچنین روند به‌روز رسانی به سادگی انجام گیرد.


مزایای Docker برای برنامه نویسان

فرض کنید که یک App Service از Azure تهیه کرده باشید. تست‌های unit, integration, acceptance را انجام داده و با خیال راحت Container خود را از طریق برای مثال Visual studio team service بر روی App service به صورت انتشار از طریق مدل Continuous Integration و  Continuous Deployment داشته باشید. پس عملا داکر به Devops بودن محیط و چابک بودن تیم توسعه کمک شایانی کرده و فرآیند‌های سخت و زمانبر انتقال Codeها از محیط توسعه به محیط انتشار را تسریع میبخشد.
بنابراین از داکر به راحتی میتوان در محیط Production نیز استفاده کرد و مزایای فوق العاده ای را برای برنامه نویسان ارائه کرده است. بطور مثال فرض کنید در تولید نرم‌افزار یک Web server ، تعدادی Database و یک Caching server که کانفیگ کردن، اجرا و ... به صورت عادی بسیار صعب و مشکل ساز بوده را به راحتی میتوان اجرا نمود. ضمن اینکه ممکن است هر کدام از ابزارهایی که استفاده شده، فقط مخصوص سیستم عاملی خاص باشد که قاعدتا احتیاج به بالا آوردن Virtual Machine خواهید بود و در سناریو‌های خاصی مثل سیستم هایی با معماری Microservice که هر کدام از این ریز سرویس‌ها ممکن است زبان، فریم ورک، دیتابیس و ... مخصوص به خود را داشته باشند، عملا کار بسیار سخت و پر هزینه خواهد بود (ضمن اینکه استفاده‌ی همزمان از چند Virtual Machine در کنار هم در محیط توسعه، حجم زیادی از memory و disk سیستم شما را خواهد گرفت و شما را مجبور به ارتقای سیستم خود خواهد کرد!).

مشکل دیگری که Docker آن را حل کرده، Conflict‌های ورژن‌های مختلف ابزار‌های مورد استفاده است. به راحتی میتوان Containerی از Image‌ها را به صورت ایزوله با ورژن‌های مختلفی ایجاد کرد تا بطور کامل برنامه نویسان را از مشکل همیشگی به‌روزرسانی‌ها و Role-back کردن‌ها آسوده خاطر نماید. 

از آنجایی که داکر قابلیت اجرای در محیط production را نیز دارد، عملا محیط Development با محیط Production تفاوتی ندارد و این جمله‌ی معروف که «در سیستم من کار میکند اما در نسخه‌ی انتشار داده شده خیر» دیگر اتفاق نخواهد افتاد.

به راحتی میتوانید از یک Image خاص، Containerهای ایزوله‌ی متفاوتی را ساخته و همگی آنها را در کنار هم اجرا نمود و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


Dokcer hub

مخرنی است از هزاران Image آماده از قبیل سیستم عامل، فریم ورک و... که قابلیت استفاده‌ی مجدد خواهد داشت. همچنین شما میتوانید Image‌های خود را نیز بدان اضافه نموده تا دیگران از آن استفاده نمایند. استفاده از مخزن‌های public آن رایگان میباشد. از آنجایی که Docker یک محصول متن باز و رایگان است، یک بخش از درآمد‌های آن از فروش اختصاصی مخزن‌ها در DokcerHub میباشد (چیزی شبیه به Private Repository در Github).
بیشتر از این به مفاهیم نمیپردازیم. برای مطالعه‌ی بیشتر، کتاب فوق العاده‌ی Mastering Docker را پیشنهاد میکنم. 


شروع به کار با Docker

بعد از نصب کردن نسخه‌ی رسمی Docker و باز کردن ترمینال مربوطه، اولین دستوراتی را که باید با آن آشنا باشیم، شامل موارد زیر میباشد:

لیست Image‌های کش شده‌ی بر روی سیستم:
 docker images
لیست container‌های در حال اجرای بر روی ماشین محلی:
 docker ps
بعد از تست کردن دو دستور فوق مشاهده میکنید که هیچ image و containerی بر روی سیستم شما وجود ندارد.

برای آزمایش کردن و نصب اولین image، دستور زیر را وارد میکنیم (میتوانید اطلاعات بیشتری از imageها را در dockerHub پیدا کنید). من در اینجا  kitematic/hello-world-nginx را به عنوان image از مخزن dokcerhub، بر روی سیستم خود pull کرده‌ام (این یک نسخه‌ی بسیار سبک از کانتینر nginx میباشد).
 docker pull kitematic/hello-world-nginx
بعد از اجرای دوباره‌ی دستور docker images مشاهده میکنید که image مربوطه بر روی سیستم شما نصب شده است.
حال وقت اجرای این image و توزیع آن بر روی container میباشد که با استفاده از دستور زیر است:
 docker run -p 80:80 kitematic/hello-world-nginx
پرچم p- برای مقدار دهی پورت خارجی و داخلی میباشد و بعد از آن هم که نام image مربوطه برای اجرای container میباشد (فلگ‌های خیلی بیشتر و تخصصی‌تری در رابطه با اجرا وجود دارند که در ادامه بیشتر مورد بحث قرار می‌گیرند) .

بعد از اجرای این دستور میتوانید با وارد کردن ip مربوط به virtual machine ساخته شده بر روی سیستم خود (اگر از مک یا ویندوز استفاده میکنید احتمالا 192.168.99.100 خواهد بود) که البته با دستور docker-machine ip میتوانید آن را پیدا کنید و وارد کردن آن بر روی مرورگر خود، تصویری مثل زیر را مشاهده کنید:

بدین معناست که container شما اجرا شده و قابلیت مورد استفاده قرار گرفتن را خواهد داشت. حال اگر دستور docker ps را مجددا وارد نمایید، اطلاعات این container را از نوع id, status port و غیره، مشاهده خواهید کرد.
مطالب
تازه‌های سرویس پک یک VS 2010 ؛ یکپارچگی با IIS Express

در مورد تنظیمات دستی IIS Express که یک نسخه‌ی سبک IIS 7.5 قابل اجرا بر روی ویندوز XP نیز می‌باشد، پیشتر در این سایت مطلبی را مطالعه کرده‌اید (+). اکنون که سرویس پک یک VS 2010 ارائه شده (+)، دیگر نیازی به آن تنظیمات دستی نبوده و امکان استفاده یکپارچه و خودکار از این نسخه‌ی ساده شده IIS 7.5 به شرح زیر وجود دارد:

ابتدا نیاز است تا هر دو مورد سرویس پک یک VS 2010 و همچنین IIS Express به صورت جداگانه نصب شوند. سپس:

الف) ابتدا از منوی Tools‌ ، گزینه‌ی Options را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده در قسمت Projects and solutions ذیل گزینه‌ی Web projects نیاز است تا یکبار مجوز استفاده از IIS express صادر شود:



ب) اکنون بر روی نام پروژه در Solution explorer موجود در Visual studio کلیک راست کرده و گزینه‌ی Use IIS Express را انتخاب نمائید:



به این صورت تنظیمات لازم به صورت خودکار اعمال خواهد گردید و جهت مشاهده آن‌ها می‌توان به خواص پروژه، برگه‌ی Web مراجعه کرد:



نکته مهم:
نسخه‌ی RTM ویژوال استودیوی 2010 تنظیمات فوق را که در تصویر ملاحظه می‌کنید، ندارد. به عبارتی پس از اعمال تغییرات فوق باید دقت داشت سایرینی که قرار است از پروژه‌ی شما استفاده کنند نیز باید پیشنیازهای ذکر شده را رعایت نمایند و یا جهت توزیع سورس می‌توان مجددا بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و اینبار گزینه‌ی Use Visual Studio Development Server قدیمی را انتخاب کرد.

مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
در این مطلب مثالی را در مورد نحوه‌ی تنظیمات یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core، جهت استفاده‌ی از یک پروژه‌ی Angular CLI قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیازها

 - مطالعه‌ی سری کار با Angular CLI خصوصا قسمت نصب و قسمت ساخت برنامه‌های آن، پیش از مطالعه‌ی این مطلب ضروری است.
 - همچنین فرض بر این است که سری ASP.NET Core را نیز یکبار مرور کرده‌اید و با نحوه‌ی برپایی یک برنامه‌ی MVC آن و ارائه‌ی فایل‌های استاتیک توسط یک پروژه‌ی ASP.NET Core آشنایی دارید.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017

در ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core را در VS 2017 ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور:
 - ابتدا از طریق منوی File -> New -> Project (Ctrl+Shift+N) گزینه‌ی ایجاد یک ASP.NET Core Web application را انتخاب کنید.
 - در صفحه‌ی بعدی آن هم گزینه‌ی «empty template» را انتخاب نمائید.


تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI

برای اجرای یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI، نیاز است بر روی فایل csproj برنامه‌ی ASP.NET Core کلیک راست کرده و گزینه‌ی Edit آن‌را انتخاب کنید.
سپس محتوای این فایل را به نحو ذیل تکمیل نمائید:

الف) درخواست عدم کامپایل فایل‌های TypeScript
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp1.1</TargetFramework>
    <TypeScriptCompileBlocked>true</TypeScriptCompileBlocked>
  </PropertyGroup>
چون نحوه‌ی کامپایل پروژه‌های Angular CLI صرفا مبتنی بر کامپایل مستقیم فایل‌های TypeScript آن نیست و در اینجا از یک گردش کاری توکار مبتنی بر webpack، به صورت خودکار استفاده می‌کند، کامپایل فایل‌های TypeScript توسط ویژوال استودیو، مفید نبوده و صرفا سبب دریافت گزارش‌های خطای بیشماری به همراه کند کردن پروسه‌ی Build آن خواهد شد. بنابراین با افزودن تنظیم TypeScriptCompileBlocked به true، از VS 2017 خواهیم خواست تا در این زمینه دخالت نکند.

ب) مشخص کردن پوشه‌هایی که باید الحاق و یا حذف شوند
  <ItemGroup>
    <Folder Include="Controllers\" />
    <Folder Include="wwwroot\" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="node_modules\**" />
    <Content Remove="node_modules\**" />
    <EmbeddedResource Remove="node_modules\**" />
    <None Remove="node_modules\**" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="src\**" />
    <Content Remove="src\**" />
    <EmbeddedResource Remove="src\**" />    
  </ItemGroup>
در اینجا پوشه‌های کنترلرها و wwwroot به پروژه الحاق شده‌اند. پوشه‌ی wwwroot جایی است که فایل‌هایی خروجی را Angular CLI ارائه خواهد کرد.
سپس دو پوشه‌ی node_modules و src واقع در ریشه‌ی پروژه را نیز به طور کامل از سیستم ساخت و توزیع VS 2017 حذف کرده‌ایم. پوشه‌ی node_modules وابستگی‌های Angular را به همراه دارد و src همان پوشه‌ی برنامه‌ی Angular ما خواهد بود.

ج) افزودن وابستگی‌های سمت سرور مورد نیاز
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore" Version="1.1.1" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc" Version="1.1.2" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.StaticFiles" Version="1.1.1" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <!-- extends watching group to include *.js files -->
    <Watch Include="**\*.js" Exclude="node_modules\**\*;**\*.js.map;obj\**\*;bin\**\*" />
  </ItemGroup>
برای اجرای یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب Angular، صرفا به وابستگی MVC و StaticFiles آن نیاز است.
در اینجا Watcher.Tools هم به همراه تنظیمات آن اضافه شده‌اند که در ادامه‌ی بحث به آن اشاره خواهد شد.


افزودن یک کنترلر Web API جدید

با توجه به اینکه دیگر در اینجا قرار نیست با فایل‌های cshtml و razor کار کنیم، کنترلرهای ما نیز از نوع Web API خواهند بود. البته در ASP.NET Core، کنترلرهای معمولی آن، توانایی ارائه‌ی Web API و همچنین فایل‌های Razor را دارند و از این لحاظ تفاوتی بین این دو نیست و یکپارچگی کاملی صورت گرفته‌است.
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.Controllers
{
  [Route("api/[controller]")]
  public class ValuesController : Controller
  {
    // GET: api/values
    [HttpGet]
    [ResponseCache(NoStore = true, Location = ResponseCacheLocation.None)]
    public IEnumerable<string> Get()
    {
      return new string[] { "Hello", "DNT" };
    }
  }
}
در اینجا کدهای یک کنترلر نمونه را جهت بازگشت یک خروجی JSON ساده مشاهده می‌کنید که در ادامه، در برنامه‌ی Angular CLI تهیه شده از آن استفاده خواهیم کرد.


تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular

در ادامه به فایل Startup.cs برنامه‌ی خالی جاری، مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();
 
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
 
            app.Use(async (context, next) => {
                await next();
                if (context.Response.StatusCode == 404 &&
                    !Path.HasExtension(context.Request.Path.Value) &&
                    !context.Request.Path.Value.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    context.Request.Path = "/index.html";
                    await next();
                }
            });
 
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
            app.UseDefaultFiles();
            app.UseStaticFiles();
        }
    }
}
در اینجا برای ارائه‌ی کنترلر Web API، نیاز به ثبت سرویس‌های MVC است. همچنین ارائه‌ی فایل‌های پیش فرض و فایل‌های استاتیک (همان پوشه‌ی wwwroot برنامه) نیز فعال شده‌اند.
در قسمت app.Use آن، تنظیمات URL Rewriting مورد نیاز جهت کار با مسیریابی برنامه‌های Angular را مشاهده می‌کنید. برای نمونه اگر کاربری در ابتدای کار آدرس /products را درخواست کند، این درخواست به سمت سرور ارسال می‌شود و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، خطای 404 بازگشت داده می‌شود و کار به پردازش برنامه‌ی Angular نخواهد رسید. اینجا است که تنظیم میان‌افزار فوق، کار مدیریت خروجی‌های 404 را بر عهده گرفته و کاربر را به فایل index.html برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، هدایت می‌کند. به علاوه در اینجا اگر درخواست وارد شده، دارای پسوند باشد (یک فایل باشد) و یا با api/ شروع شود (اشاره کننده‌ی به کنترلرهای Web API برنامه)، از این پردازش و هدایت به صفحه‌ی index.html معاف خواهد شد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core‌، جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد، وارد شده و دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng new ClientApp --routing --skip-install --skip-git --skip-commit
به این ترتیب پوشه‌ی جدید ClientApp، در داخل پوشه‌ی برنامه اضافه خواهد شد که در آن تنظیمات اولیه‌ی مسیریابی Angular نیز انجام شده‌است؛ از دریافت وابستگی‌های npm آن صرفنظر شده و همچنین کار تنظیمات git آن نیز صورت نگرفته‌است (تا از تنظیمات git پروژه‌ی اصلی استفاده شود).
پس از تولید ساختار برنامه‌ی Angular CLI، به پوشه‌ی آن وارد شده و تمام فایل‌های آن را Cut کنید. سپس به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core جاری، وارد شده و این فایل‌ها را در آنجا paste نمائید. به این ترتیب به حداکثر سازگاری ساختار پروژه‌های Angular CLI و VS 2017 خواهیم رسید. زیرا اکثر فایل‌های تنظیمات آن‌را می‌شناسد و قابلیت پردازش آن‌ها را دارد.
پس از این cut/paste، پوشه‌ی خالی ClientApp را نیز حذف کنید.


تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot

برای اینکه سیستم Build پروژه‌ی Angular CLI جاری، خروجی خود را در پوشه‌ی wwwroot قرار دهد، تنها کافی است فایل .angular-cli.json را گشوده و outDir آن‌را به wwwroot تنظیم کنیم:
"apps": [
    {
      "root": "src",
      "outDir": "wwwroot",
به این ترتیب پس از هر بار build آن، فایل‌های index.html و تمام فایل‌های js نهایی، در پوشه‌ی wwwroot که در فایل Startup.cs‌، کار عمومی کردن آن انجام شد، تولید می‌شوند.


فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI

در ادامه صرفا جهت آزمایش برنامه، فایل src\app\app.component.ts را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http'; 
 
@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent implements OnInit {
  constructor(private _httpService: Http) { }
 
  apiValues: string[] = [];
 
  ngOnInit() {
    this._httpService.get('/api/values').subscribe(values => {
      this.apiValues = values.json() as string[];
    });
  }
}
در اینجا خروجی JSON کنترلر Web API برنامه دریافت شده و به آرایه‌ی apiValues انتساب داده می‌شود.

سپس این آرایه را در فایل قالب این کامپوننت (src\app\app.component.html) استفاده خواهیم کرد:
<h1>Application says:</h1>
<ul *ngFor="let value of apiValues">
  <li>{{value}}</li>
</ul>
<router-outlet></router-outlet>
در اینجا یک حلقه ایجاد شده و عناصر آرایه‌ی apiValues به صورت یک لیست نمایش داده می‌شوند.


نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI

در ابتدای ایجاد پوشه‌ی ClientApp، از پرچم skip-install استفاده شد، تا صرفا ساختار پروژه، جهت cut/paste آن با سرعت هر چه تمام‌تر، ایجاد شود. اکنون برای نصب وابستگی‌های آن یا می‌توان در solution explorer به گره dependencies مراجعه کرده و npm را انتخاب کرد. در ادامه با کلیک راست بر روی آن، گزینه‌ی restore packages ظاهر می‌شود. و یا می‌توان به روش متداول این نوع پروژه‌ها، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شد و دستور npm install را صادر کرد. بهتر است اینکار را از طریق خط فرمان انجام دهید تا مطمئن شوید که از آخرین نگارش‌های این ابزار که بر روی سیستم نصب شده‌است، استفاده می‌کنید.


روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

تا اینجا اگر برنامه را از طریق VS 2017 اجرا کنید، خروجی را مشاهده نخواهید کرد. چون هنوز فایل index.html آن تولید نشده‌است.
بنابراین روش اول اجرای این نوع برنامه‌ها، شامل مراحل ذیل است:
الف) ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch
 > ng build --watch
برای اجرای آن از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور فوق را وارد کنید. به این ترتیب کار build پروژه انجام شده و همچنین فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرند. به علاوه چون از پرچم watch استفاده شده‌است، با هر تغییری در پوشه‌ی src برنامه، این فایل‌ها به صورت خودکار به روز رسانی می‌شوند. بنابراین این پنجره‌ی خط فرمان را باید باز نگه داشت تا watcher آن بتواند کارش را به صورت مداوم انجام دهد.

ب) اجرای برنامه از طریق ویژوال استودیو
اکنون که کار ایجاد محتوای پوشه‌ی wwwroot برنامه انجام شده‌است، می‌توان برنامه را از طریق VS 2017 به روش متداولی اجرا کرد:


یک نکته: می‌توان قسمت الف را تبدیل به یک Post Build Event هم کرد. برای این منظور باید فایل csproj را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<Target Name="AngularBuild" AfterTargets="Build">
    <Exec Command="ng build" />
</Target>
به این ترتیب با هربار Build پروژه در VS 2017، کار تولید مجدد محتوای پوشه‌ی wwwroot نیز انجام خواهد شد.
تنها مشکل روش Post Build Event، کند بودن آن است. زمانیکه از روش ng build --watch به صورت مستقل استفاده می‌شود، برای بار اول اجرا، اندکی زمان خواهد برد؛ اما اعمال تغییرات بعدی به آن بسیار سریع هستند. چون صرفا نیاز دارد این تغییرات اندک و تدریجی را کامپایل کند و نه کامپایل کل پروژه را از ابتدا.


روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

روش دومی که در اینجا بررسی خواهد شد، مستقل است از قسمت «ب» روش اول که توضیح داده شد. برنامه‌های NET Core. نیز به همراه CLI خاص خودشان هستند و نیازی نیست تا حتما از VS 2017 برای اجرای آن‌ها استفاده کرد. به همین جهت وابستگی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز در ابتدای کار به وابستگی‌های برنامه اضافه کردیم.

الف) در ادامه، VS 2017 را به طور کامل ببندید؛ چون نیازی به آن نیست. سپس دستور ذیل را در خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه‌، صادر کنید:
> dotnet watch run
این دستور پروژه‌ی ASP.NET Core را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد:
>dotnet watch run
[90mwatch : [39mStarted
Hosting environment: Production
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
به علاوه پارامتر watch آن سبب خواهد شد تا هر تغییری که در کدهای پروژه‌ی ASP.NET Core صورت گیرند، بلافاصله کامپایل شده و قابل استفاده شوند.

ب) در اینجا چون برنامه بر روی پورت 5000 ارائه شده‌است، بهتر است دستور ng serve -o را صادر کرد تا بتوان به نحو ساده‌تری از سرور وب ASP.NET Core استفاده نمود. در این حالت برنامه‌ی Angular CLI بر روی پورت 4200 ارائه شده و بلافاصله در مرورگر نیز نمایش داده می‌شود.
مشکل! سرور وب ما بر روی پورت 5000 است و سرور آزمایشی Angular CLI بر روی پورت 4200. اکنون برنامه‌ی Angular ما، یک چنین درخواست‌هایی را به سمت سرور، جهت دریافت اطلاعات ارسال می‌کند: localhost:4200/api
برای رفع این مشکل می‌توان فایلی را به نام proxy.config.json با محتویات ذیل ایجاد کرد:
{
  "/api": {
    "target": "http://localhost:5000",
    "secure": false
  }
}
سپس دستور ng server صادر شده، اندکی متفاوت خواهد شد:
 >ng serve --proxy-config proxy.config.json -o
در اینجا به ng serve اعلام کرده‌ایم که تمامی درخواست‌های ارسالی به مسیر api/  (و یا همان localhost:4200/api جاری) را به سرور وب ASP.NET Core، بر روی پورت 5000 ارسال کن و نتیجه را در همینجا بازگشت بده. به این ترتیب مشکل عدم دسترسی به سرور وب، جهت تامین اطلاعات برطرف خواهد شد.
مزیت این روش، به روز رسانی خودکار مرورگر با انجام هر تغییری در کدهای قسمت Angular برنامه است.

نکته 1: بدیهی است می‌توان قسمت «ب» روش دوم را با قسمت «الف» روش اول نیز جایگزین کرد (ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch). اینبار گشودن مرورگر بر روی پورت 5000 (و یا آدرس http://localhost:5000) را باید به صورت دستی انجام دهید. همچنین هربار تغییر در کدهای Angular، سبب refresh خودکار مرورگر نیز نمی‌شود که آن‌را نیز باید خودتان به صورت دستی انجام دهید (کلیک بر روی دکمه‌ی refresh پس از هر بار پایان کار ng build).
نکته 2: می‌توان قسمت «الف» روش دوم را حذف کرد (حذف dotnet run در حالت watch). یعنی می‌خواهیم هنوز هم ویژوال استودیو کار آغاز IIS Express را انجام دهد. به علاوه می‌خواهیم برنامه را توسط ng serve مشاهده کنیم (با همان پارامترهای قسمت «ب» روش دوم). در این حالت تنها موردی را که باید تغییر دهید، پورتی است که برای IIS Express تنظیم شده‌است. عدد این پورت را می‌توان در فایل Properties\launchSettings.json مشاهده کرد و سپس به تنظیمات فایل proxy.config.json اعمال نمود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.zip
به همراه این کدها تعدادی فایل bat نیز وجود دارند که جهت ساده سازی عملیات یاد شده‌ی در این مطلب، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:
 - فایل restore.bat کار بازیابی و نصب وابستگی‌های پروژه‌ی دات نتی و همچنین Angular CLI را انجام می‌دهد.
 - دو فایل ng-build-dev.bat و ng-build-prod.bat بیانگر قسمت «الف» روش اول هستند. فایل dev مخصوص حالت توسعه است و فایل prod مخصوص ارائه‌ی نهایی.
 - دو فایل dotnet_run.bat و ng-serve-proxy.bat خلاصه کننده‌ی قسمت‌های «الف» و «ب» روش دوم هستند.
مطالب
پیاده سازی PWA در Angular
امروزه طراحی اپلیکیشن‌های موبایل بخش زیادی از جامعه را در برگرفته است و روز به روز در حال توسعه میباشند. موازی با رشد روز افزون و نیاز بیشتر به این اپلیکیشن‌ها فریمورک‌های زیادی نیز  ابداع شده اند. از جمله این فریم ورک‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

Ionic  , react native , flutter , xamarin ….

دیگر لازم نیست برای طراحی اپلیکیشن خود حتما از زبان‌های native  استفاده کنید. بیشتر فریم ورک‌های معرفی شده جاوا اسکریپتی میباشند.

 
مزایای نوشتن یک اپلیکیشن با  فریم ورک‌ها:

1-  نوشتن کد به مراتب آسانتر است.
۲- چون اکثر فریم ورک‌ها، فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی هستند، سرعت بالایی هنگام run کردن برنامه دارند ولی در build آخر و خروجی نهایی بر روی پلتفرم، این سرعت کندتر می‌شود.
۳- cossplatform بودن. با طراحی یک اپلیکیشن برای یک پلتفرم می‌توان همزمان برای پلتفرم‌های دیگر خروجی گرفت.


معایب:

۱- برنامه نویس را محدود  میکند.
۲- سرعت اجرای پایینی دارد.
۳- حجم برنامه به مراتب بالاتر میباشد.
۴- از منابع سخت افزاری بیشتری استفاده می‌کند.

اگر شما هم میخواهید از فریم ورک‌ها برای طراحی اپلیکیشن استفاده کنید در اینجا  می‌توانید اطلاعات بیشتری را درباره هر کدام از فریم ورک‌ها ببینید. هر کدام از این فریم ورک‌ها دارای مزایا معایب و همچنین رزومه کاری خوب می‌باشند. بیشتر فریم ورک‌های بالا در رندر آخر، همان کد native را تولید می‌کنند؛ مثلا اگر برنامه‌ای را با react native بنویسید، میتوانید همان برنامه را بر روی اندروید استودیو و کد native بالا بیارید. توضیحات  بالا مقایسه فریم ورک‌های Cross Platform با زبان‌های native بود. اما در این مقاله قصد آشنایی با تکنولوژی جدیدی را داریم که شما را قادر می‌سازد یک وب اپلیکیشن را با آن طراحی کنید.


 pwa چیست؟

pwa مخفف Progressive Web Apps است و یک تکنولوژی برای طراحی وب اپلیکیشن‌های تحت مرورگر میباشد. شما با pwa میتوانید اپلیکیشن خود را بر روی پلتفرم‌های مختلفی اجرا کنید، طوری که کاربران متوجه نشوند با یک صفحه‌ی وبی دارند کار میکنند. شاید شما هم فکر کنید این کار را هم میتوان با html ,css و responsive کردن صفحه انجام داد! ولی اگر بخواهید کاربر متوجه استفاده‌ی از یک صفحه‌ی وبی نشود، باید حتما از pwa استفاده کنید! برای مثال یک صفحه‌ی وبی معمولی حتما باید در بستر اینترنت اجرا شود، ولی با pwa با یکبار وصل شدن به اینترنت و کش کردن داده‌ها، برای بار دوم دیگر نیازی به اینترنت ندارد و میتواند به صورت offline  کار کند. شما حتی با pwa می‌توانید اپلیکیشن را در background اجرا کنید و notification ارسال کنید.


مزیت pwa

۱- یکی از مزیت‌های مهم pwa، حالت offline آن میباشد که حتی با قطع اینترنت، شما میتوانید همچنان با اپلیکیشن کار کنید.
۲- با توجه به اینکه شما در حقیقت با یک صفحه‌ی وبی کار میکنید، دیگر نیازی به دانلود و نصب ندارید.
۳- امکان به‌روز رسانی کردن، بدون اعلام کردن نسخه جدید.
۴- از سرعت بسیار زیادی برخوردار است.
۵- چون pwa از پروتکل https استفاده می‌کند، دارای امنیت بالایی میباشد.


معایب

۱- محدود به مرورگر می‌باشد.
۲- هرچند امروزه اکثر مرورگر‌ها pwa را پشتیبانی میکنند، ولی در بعضی از مرورگر‌ها و مرورگر‌های با ورژن پایین، pwa پشتیبانی نمیشود.
3- نمیتوان یک برنامه‌ی مبتنی بر os را نوشت و محدود به مرورگر میباشد


چند نکته درباره pwa

1- برای pwa  لزومی ندارد حتما از فریم ورک‌های spa استفاده کنید. شما از هر فریم ورک Client Side ای می‌توانید استفاده کنید.
۲- چون صفحات شما در پلتفرم‌های مختلف و با صفحه نمایش‌های مختلفی اجرا می‌شود، باید صفحات به صورت کاملا responsive شده طراحی شوند.
۳- باید از پروتکل https استفاده کنید.

ما در این مقاله از فریم ورک angular  استفاده  خواهیم کرد.

قبل از شروع، با شیوه کار pwa آشنا خواهیم شد. یکی از قسمت‌های مهم  Service Worker ،pwa میباشد که از جمله کش کردن، notification فرستادن و اجرای پردازش‌ها در پس زمینه را بر عهده دارد.


با توجه به شکل بالا، Service Worker مانند یک لایه‌ی نرم افزاری مابین کلاینت و سرور قرار دارد که درخواست‌های داده شده از کلاینت را در صورت اتصال به اینترنت، ارسال کرده و مجددا response را برگشت میدهد‌. اگر به هر دلیلی اینترنت قطع باشد، درخواست به صورت آفلاین به کش مرورگر که توسط proxy ساخته شده است، فرستاده میشود و response را برگشت میدهد.


چند نکته  در رابطه با Service Worker

- نباید برای  نگهداری داده global از Service Worker استفاد کرد. برای استفاده از داده‌های Global میتوان از Local Storage یا IndexedDB استفاده کرد.
- service worker  به dom دسترسی ندارند.


 سناریو

 قبل از شروع، سناریوی پروژه را تشریح خواهیم کرد. رکن اصلی یک برنامه‌ی وب، UI آن میباشد و قصد داریم کاربران را متوجه کار با یک صفحه‌ی وبی نکنیم. قالبی که ما در این مثال در نظر گرفتیم خیلی شبیه به یک اپلیکیشن پلتفرم اندرویدی میباشد. یک کاربر با کشیدن منوی کشویی میتواند گزینه‌های خود را انتخاب نمایند. اولین گزینه‌ای که قصد پیاده سازی آن را داریم، ثبت کاربران میباشد. بعد از ثبت کاربران در یک Component جدا، کاربران را در یک جدول نمایش خواهیم داد.


 قبل از شروع لازم است به چند نکته زیر توجه کرد

1-  سرویس crud را به صورت کامل در پروژه قرار خواهیم داد، ولی چون از حوصله‌ی مقاله خارج است، فقط ثبت کاربران و نمایش کاربران را پیاده سازی خواهیم کرد.
2 - هر اپلیکیشنی قطعا نیاز به یک وب سرویس دارد که واسط بین دیتابیس و اپلیکیشن باشد. ولی ما چون در این مثال به عنوان front end کار قصد طراحی  اپلیکیشن را داریم، برای حذف back end از firebase استفاده خواهیم کرد و مستقیما از انگولار به دیتابیس firebase کوئری خواهیم زد.


 شروع به کار

پیش نیاز‌های یک پروژه‌ی انگیولاری را بر روی سیستم خود فراهم کنید. ما در این مثال از یک template آماده انگیولاری استفاده خواهیم کرد. پس برای اینکه با جزئیات و طراحی ui درگیر نشویم، از لینک github پروژه را دریافت کنید.
سپس وارد root پروژه شوید و با دستور زیر پکیج‌های پروژه را نصب کنید:
 npm install
پس از نصب پکیج‌ها، با دستور ng serve، پروژه را اجرا کنید.

پس از اجرا باید خروجی بالا را داشته باشید. می‌خواهیم یکی از قابلیت‌های pwa را بررسی کنیم. بر روی صفحه کلیک راست کرده و وارد inspect شوید. وارد تب Application  شوید و Service Worker را انتخاب کنید.
 


قبل از اینکه کاری را انجام دهید، چند بار صفحه را refresh کنید! صفحه بدون هیچ تغییری refresh میشود. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید.
این بار صفحه No internet به معنی قطع بودن اینترنت نمایش داده میشود و شما دیگر نمی‌توانید بر روی اپلیکیشن خود فعالیتی داشته باشید! 


نصب pwa  بر روی پروژه

برای اضافه کردن pwa به پروژه وارد ریشه‌ی پروژه شوید و دستور زیر را وارد کنید:
 ng add @angular/PWA
پس از  اجرای دستور بالا، تغییراتی در پروژه لحاظ میشود از جمله در فایل‌هایindex.html,app-module,angular.json، همچنین یک پوشه‌ی جدید به نام icons در assets و دو فایل جیسونی زیر به روت پروژه اضافه شده‌اند:
 Manifest.json : اگر محتویات فایل را مشاهده کرده باشید، شامل تنظیمات فنی وب اپلیکیشن می‌باشد؛ از جمله Home Screen Icon و نام وب اپلیکیشن و سایر تنظیمات دیگر.
 Nsgw-config.json : این فایل نسبت به فایل manifest فنی‌تر میباشد و بیشتر به کانفیگ مد آفلاین و کش کردن مرتبط میشود. در ادامه با این فایل بیشتر کار داریم.

بعد از نصب pwa  بر روی پروژه، همه تنظیمات به صورت خودکار انجام می‌شود. البته می‌توانید تنظیمات مربوط به کش کردن داده‌ها را به صورت پیشرفته‌تر کانفیگ کنید.


  اجرا کردن وب اپلیکیشن

 برای اجرا کردن و نمایش خروجی از وب اپلیکیشن، ابتدا باید از پروژه build گرفت. با استفاده از دستور زیر از پروژه خود build بگیرید:
 ng build -- prod
سپس  با دستور زیر وارد پوشه‌ای که فایل‌های Build  شده در آن قرار دارند، شوید:
 cd dist/Web Application  Pwa
بعد با دستور زیر برنامه را اجرا کنید:
 Http-server -o
اگر چنانچه با دستور بالا به خطا برخوردید، با دستور زیر پکیج npm آن را نصب کنید:
 npm i http-server
اگر تا به اینجای کار درست پیش رفته باشید، پروژه را بدون هیچ تغییری مشاهده خواهیم کرد. inspect گرفته و وارد تب Application شوید. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید! اینبار برنامه بدون هیچ مشکلی کار میکند. حتی شما میتوانید در کنسول، برنامه را به صورت کامل stop کنید.


برسی فایل Nsgw-config.json 

وارد فایل Nsgw-config.json شوید: 

"$schema": "./node_modules/@angular/service-worker/config/schema.json",
  "index": "/index.html",
  "assetGroups": [
    {
      "name": "app",
      "installMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/favicon.ico",
          "/index.html",
          "/*.css",
          "/*.js"
        ]
      }
    }, {
      "name": "assets",
      "installMode": "lazy",
      "updateMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/assets/**",
          "/*.(eot|svg|cur|jpg|png|webp|gif|otf|ttf|woff|woff2|ani)"
        ]
      }

    }
  ],
  "dataGroups": [
    {
      "name": "api-performance",
      "urls": [
        "https://api/**"
      ],
      "cacheConfig": {
        "strategy": "performance",
        "maxSize": 100,
        "maxAge": "3d"
      }
    }
  ]
}
 این فایل مربوط به کش کردن داده‌ها میباشند و میتواند شامل چند object زیر باشد. مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد:
  ۱- assetGroups : کش کردن اطلاعات مربوط به اپلیکیشن
  ۲- Index : کش کردن  فایل مربوط به index.html
  ۳-  assetGroups : کش کردن فایل‌های مربوط به asset، شامل فایل‌های js، css  و  غیره
  ۴- dataGroups : این object مربوط به وقتی است که برنامه در حال اجرا است. میتوان داده‌های در حال اجرای اپلیکیشن را کش کرد. داده‌ی در حال اجرا میتواند شامل فراخوانی apiها باشد. برای مثال فرض کنید شما در حالت کار کردن online با اپلیکیشن، لیستی از اسامی کاربران را از api گرفته و نمایش میدهید. وقتی دفعه‌ی بعد در حالت offline  اپلیکیشن را باز کنیم، اگر api را کش کرده باشیم، اپلیکیشن داده‌ها را از کش فراخوانی میکند. این عمل درباره post کردن داده‌ها هم صدق میکند.

خود dataGroups شامل چند object زیر میباشد:
  ۱- name :  یک نام انتخابی برای Groups  میباشد.
 ۲- urls  : شامل آرایه‌ای از آدرس‌ها میباشد. میتوان آدرس یک دومین را همراه با کل apiها به صورت زیر کش کرد:
"https://api/**"
۳- cacheConfig  : که شامل
  ۱- maxSize  : حداکثر تعداد کش‌های مربوط به Groups .
  ۲- maxAge  : حداکثر  lifetime مربوط به کش.
  ۳- strategy  : که میتواند یکی از مقادیر freshness به معنی Network-First یا performance  به معنی Cache-First باشد.


 پیاده سازی پیغام نمایش به‌روزرسانی جدید وب اپلیکیشن

در اپلیکیشن‌های native  وقتی به‌روزرسانی جدیدی برای app اعلام میشود، در فروشگاهای اینترنتی پیغامی مبنی بر به‌روزرسانی جدید app برای کاربران ارسال میشود که کاربران میتوانند app خود را به‌روزرسانی کنند. ولی در pwa تنها با یک رفرش صفحه میتوان اپلیکیشن را به جدیدترین امکانات به‌روزرسانی کرد! برای اینکه بتوانیم با هر تغییر، پیغامی را جهت به‌روزرسانی نسخه یا هر  پیغامی دیگری را نمایش دهیم، از کد زیر استفاده میکنم:
if(this.swUpdate.isEnabled)
    {
      this.swUpdate.available.subscribe(()=> {

        if(confirm("New Version available.Load New Version?")){
          window.location.reload();
        }
      })
    }


وصل شدن به دیتابیس

برای اینکه بتوانیم یک وب اپلیکیشن کامل را طراحی کنیم، قطعا نیاز به دیتابیس داریم. برای دیتابیس از firebase استفاده میکنیم. قبل از شروع، وارد سایت firebase  شوید. پس از لاگین، بر روی Add Project کلیک کنید. بعد از انتخاب نام مناسب، create Project را انتخاب کنید. ساختار دیتابیس‌های firebase  شبیه nosqlها می‌باشد و بر پایه‌ی json کار میکنند. پس از ساخت پروژه و دریافت کد جاواسکریپتی زیر شروع به طراحی فیلد‌های دیتابیس خواهیم کرد.


در منوی سمت چپ، بر روی database کلیک کنید و یک دیتابیس را در حالت test mode  ایجاد نماید. سپس یک collection را به نام user ایجاد کرده و فیلد‌های زیر را به آن اضافه کنید:
Age :number
Fullname :string
Mobile : string
مرحله‌ی بعد، config پروژه‌ی انگیولاری میباشد. وارد  vscode شوید و با دستور زیر پکیج firebase را اضافه کنید:
  npm install --save firebase @angular/fire
سپس وارد appmodule شوید و آن‌را به صورت زیر کانفیگ کنید:

@NgModule({
  declarations: [AppComponent, RegisterComponent,AboutComponent, UserListComponent],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    HttpClientModule,
    SharedModule,
    AppRoutingModule,
    AngularFireModule.initializeApp(environmentFirebase.firebase),
    AngularFireDatabaseModule,
    ServiceWorkerModule.register('ngsw-worker.js', { enabled: environment.production }),
  ],
  providers: [FirebaseService],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule {}
خط ۱۰ مربوط به pwa است که هنگام نصب pwa اضافه شده‌است و خط ۸ و مربوط به apiKey فایربیس میباشد. می‌شود گفت environmentFirebase.firebase شبیه  connection string می‌باشد که به صورت زیر کانفیگ شده است:
export const environment ={
   production: true,
   firebase: {
     apiKey: "AIz×××××××××××××××××××××××××××××××××8",
     authDomain: "pwaangular-6c041.firebaseapp.com",
     databaseURL: "https://pwaangular-6c041.firebaseio.com",
     projectId: "pwaangular-6c041",
     storageBucket: "pwaangular-6c041.appspot.com",
     messagingSenderId: "545522081966"
   }

}

FirebaseService در قسمت providers مربوط به سرویس crud میباشد. اگر وارد فایل مربوطه شوید، چند عمل اصلی به صورت زیر در آن پیاده سازی شده است:

import { Injectable } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs';
import * as firebase from 'firebase';
import { AngularFireDatabase } from '@angular/fire/database';
import { HttpClient } from '@angular/common/http';
import { map } from 'rxjs/operators';
import { ThrowStmt } from '@angular/compiler';
@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class FirebaseService {

  ref = firebase.firestore().collection('users');
  constructor(public db: AngularFireDatabase,public _http:HttpClient) { 
 
  }

  getUsers(): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.onSnapshot((querySnapshot) => {
        let User = [];
        querySnapshot.forEach((doc) => {
          let data = doc.data();
          User.push({
            key: doc.id,
            fullname: data.fullname,
            age: data.age,
            mobile: data.mobile
          });
        });
        observer.next(User);
      });
    });
  }

  getUser(id: string): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).get().then((doc) => {
        let data = doc.data();
        observer.next({
          key: doc.id,
          title: data.title,
          description: data.description,
          author: data.author
        });
      });
    });
  }

  postUser(user): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      
      this.ref.add(user).then((doc) => {
        observer.next({
          key: doc.id,
        });
      });
    });
  }

  updateUser(id: string, data): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).set(data).then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

  deleteUser(id: string): Observable<{}> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).delete().then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

getDataOnApi(){
  return this._http.get('https://site.com/api/General/Getprovince')
  .pipe(
      map((res: Response) => {
return res;

      })
  );
}

getOnApi(){
  return  this._http.get("https://site.com/api/General/Getprovince",).pipe(
    map((response:any) => {
       
return  response
    } )
    );
}
}
اگر دقت کرده باشید، خیلی شبیه به کد نویسی سمت سرور میباشد.

با دستورات زیر میتوانید مجددا پروژه را اجرا کنید:
ng build --prod
cd dist/Pwa-WepApp
Http-server -o


تست وب اپلیکیشن بر روی پلتفرم‌های مختلف

برای اینکه بتوانیم خروجی وب اپلیکیشن را بر روی پلتفرم‌های مختلفی تست کنیم، میتوانیم آن را آپلود کرده و مثل یک سایت اینترنتی، با وارد کردن دومین، وارده پروژه شد. ولی کم هزینه‌ترین راه، استفاده از ابزار ngrok میباشد. میتوانید توسط این مقاله پروژه خودتان در لوکال بر روی https سوار کنید.

نکته! توجه کنید apiهای مربوط به firebase را نمیتوان کش کرد.


کد‌های مربوط به این قسمت را میتوانید از این repository دریافت کنید .
اشتراک‌ها
سری آموزشی Vue.js 3

Vue.js 3 Tutorial for Beginners
Vue.js is a popular javascript framework for building user interfaces. The core Vue library is focussed on doing one thing and doing that one thing really well which is building user interfaces. Vue currently has 175000 github stars on its repo which makes it the third most starred github repository in the world. 

سری آموزشی Vue.js 3
اشتراک‌ها
راهنمای ساخت URLهای مناسب

This document covers the best practices and pitfalls for building UI to display URLs in browsers and other apps. It covers the main categories of problems and challenges that we’ve seen in building Chrome. The guidance is intended to be generally applicable, but includes some Chrome-specific notes throughout. 

راهنمای ساخت URLهای مناسب