You want your local web development set up to reflect your production
reality as much as possible. URL parsing, routing, redirects, avoiding
mixed-content warnings, etc. It's very easy to accidentally find oneself
on http:// when everything in 2018 should be under https://.
I'm using ASP.NET Core 2.1 which makes local SSL super easy. After installing from http://dot.net I'll "dotnet new razor" in an empty folder to make a quick web app.
شروع کار با تکنولوژی های وب
برپایی تنظیمات اولیهی سیستم مسیریابی در AngularJS 2.0
برای کار با سیستم مسیریابی AngularJS 2.0، ابتدا باید اسکریپتهای آن به صفحه اضافه شوند. در ادامه المان پایهای تعریف شده و سپس باید سرویس پروایدر مسیریابی را رجیستر کرد. جزئیات این موارد را در ادامه بررسی میکنیم:
الف) سرویس مسیریابی، جزئی از angular2/core نیست. به همین جهت مدخل اسکریپت متناظر با آن باید به صفحهی اصلی سایت اضافه شود که این مورد، در قسمت اول بررسی پیشنیازهای نصب AngularJS 2.0 صورت گرفتهاست:
<!-- Required for routing --> <script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script>
ب) افزودن المان base به ابتدای صفحه:
<!DOCTYPE html> <html> <head> <base href="/">
از آنجائیکه فایل index.html در ریشهی سایت قرار گرفتهاست، مقدار آغازین href آن به / تنظیم شدهاست.
ج) شبیه به حالت ثبت پروایدر HTTP در قسمت قبل، برای ثبت پروایدر مسیریابی نیز به فایل App\app.component.ts مراجعه میکنیم:
//same as before ... import { ROUTER_PROVIDERS } from 'angular2/router'; //same as before ... @Component({ //same as before … providers: [ ProductService, HTTP_PROVIDERS, ROUTER_PROVIDERS ] }) //same as before ...
علت ختم شدن نام این سرویسها به PROVIDERS این است که این تعاریف، امکان استفادهی از چندین سرویس زیر مجموعهی آنها را فراهم میکنند و صرفا یک سرویس نیستند.
ساخت کامپوننت نمایش جزئیات محصولات
در ادامه میخواهیم جزئیات هر محصول را با کلیک بر روی نام آن در لیست محصولات، در آدرسی دیگر به صورتی مجزا مشاهده کنیم. به همین منظور به پوشهی products برنامه مراجعه کرده و دو فایل جدید product-detail.component.ts و product-detail.component.html را ایجاد کنید؛ با این محتوا:
الف) محتوای فایل product-detail.component.html
<div class='panel panel-primary'> <div class='panel-heading'> {{pageTitle}} </div> </div>
import { Component } from 'angular2/core'; @Component({ templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html' }) export class ProductDetailComponent { pageTitle: string = 'Product Detail'; }
اگر دقت کنید، این کامپوننت ویژه دارای خاصیت selector نیست. ذکر selector تنها زمانی اجباری است که بخواهیم این کامپوننت را داخل کامپوننتی دیگر قرار دهیم. در اینجا قصد داریم این کامپوننت را به صورت یک View جدید، توسط سیستم مسیریابی نمایش دهیم و نه به صورت جزئی از یک کامپوننت دیگر.
افزودن تنظیمات مسیریابی به برنامه
مسیریابی در AngularJS 2.0، مبتنی بر کامپوننتها است. به همین جهت، ابتدای کار مسیریابی، مشخص سازی تعدادی از کامپوننتها هستند که قرار است به عنوان مقصد سیستم راهبری (navigation) مورد استفاده قرار گیرند و به ازای هر کدام، یک مسیریابی و Route جدید را تعریف میکنیم. تعریف هر Route جدید شامل انتساب نامی به آن، تعیین مسیر مدنظر و مشخص سازی کامپوننت مرتبط است:
{ path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent },
این تنظیمات به عنوان یک متادیتای جدید دیگر به کلاس AppComponent، در فایل app.component.ts اضافه میشوند:
//same as before … import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig } from 'angular2/router'; //same as before … @Component({ //same as before … }) @RouteConfig([ { path: '/welcome', name: 'Welcome', component: WelcomeComponent, useAsDefault: true }, { path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent } ]) export class AppComponent { pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP"; }
همانطور که ملاحظه میکنید، یک کلاس میتواند بیش از یک decorator داشته باشد.
()RouteConfig@ را به کامپوننتی الصاق میکنیم که قصد میزبانی مسیریابی را دارد (Host component). این مزین کننده، آرایهای از اشیاء را قبول میکند و هر شیء آن دارای خواصی مانند مسیر، نام و کامپوننت است. باید دقت داشت که نام هر مسیریابی تعریف شده باید pascal case باشد. در غیراینصورت مسیریاب ممکن است این نام را با path اشتباه کند.
همچنین امکان تعریف خاصیت دیگری به نام useAsDefault نیز در اینجا میسر است. از آن جهت تعریف مسیریابی پیش فرض سیستم، در اولین بار نمایش آن، استفاده میشود.
در اینجا نام کامپوننت، رشتهای ذکر نمیشود و دقیقا اشاره دارد به نام کلاس متناظر. بنابراین هر نام کلاسی که در اینجا اضافه میشود، باید به همراه import ماژول آن نیز در ابتدای فایل جاری باشد. به همین جهت اگر تنظیمات فوق را اضافه کنید، ذیل کلمهی WelcomeComponent یک خط قرمز مبتنی بر عدم تعریف آن کشیده میشود. برای تعریف آن، پوشهی جدیدی را به ریشهی سایت به نام home اضافه کنید و به آن دو فایل ذیل را اضافه نمائید:
الف) محتوای فایل welcome.component.ts
import { Component } from 'angular2/core'; @Component({ templateUrl: 'app/home/welcome.component.html' }) export class WelcomeComponent { public pageTitle: string = "Welcome"; }
<div class="panel panel-primary"> <div class="panel-heading"> {{pageTitle}} </div> <div class="panel-body"> <h3 class="text-center">Default page</h3> </div> </div>
پس از تعریف این کامپوننت، اکنون باید import ماژول آنرا به ابتدای فایل app.component.ts اضافه کنیم، تا مشکل عدم شناسایی نام کلاس WelcomeComponent برطرف شود:
import { WelcomeComponent } from './home/welcome.component';
فعال سازی مسیریابیهای تعریف شده
روشهای مختلفی برای دسترسی به اجزای یک برنامه وجود دارند؛ برای مثال کلیک بر روی یک لینک، دکمه و یا تصویر و سپس فعال سازی مسیریابی متناظر با آن. همچنین کاربر میتواند آدرس صفحهای را مستقیما در نوار آدرسهای مرورگر وارد کند. به علاوه امکان کلیک بر روی دکمههای back و forward مرورگر نیز همواره وجود دارند. تنظیمات مسیریابیهای انجام شده، دو مورد آخر را به صورت خودکار مدیریت میکنند. در اینجا تنها باید مدیریت اولین حالت ذکر شده را با اتصال مسیریابیها به اعمال کاربران، انجام داد.
به همین جهت منویی را به بالای صفحهی برنامه اضافه میکنیم. برای این منظور، فایل app.component.ts را گشوده و خاصیت template کامپوننت AppComponent را به نحو ذیل تغییر میدهیم:
@Component({ //same as before … template: ` <div> <nav class='navbar navbar-default'> <div class='container-fluid'> <a class='navbar-brand'>{{pageTitle}}</a> <ul class='nav navbar-nav'> <li><a [routerLink]="['Welcome']">Home</a></li> <li><a [routerLink]="['Products']">Product List</a></li> </ul> </div> </nav> <div class='container'> <router-outlet></router-outlet> </div> </div> `, //same as before … })
سپس جهت تعریف لینکهای هر آیتم، از یک دایرکتیو توکار AngularJS 2.0 به نام routerLink استفاده میکنیم. هر routerLink به یکی از آیتمهای تنظیم شدهی در RouteConfig بایند میشود. بنابراین نامهایی که در اینجا قید شدهاند، دقیقا نامهایی هستند که در خاصیت name هر کدام از اشیاء تشکیل دهندهی RouteConfig، تعریف و مقدار دهی گردیدهاند.
اکنون اگر کاربر بر روی یکی از لینکهای Home و یا Product List کلیک کند، مسیریابی متناظر با آن فعال میشود (بر اساس این نام، در لیست عناصر RouteConfig جستجویی صورت گرفته و عنصر معادلی بازگشت داده میشود) و سپس View آن کامپوننت نمایش داده خواهد شد.
تا اینجا دایرکتیو جدید routerLink به قالب کامپوننت اضافه شدهاست؛ اما AngularJS 2.0 نمیداند که باید آنرا از کجا دریافت کند. به همین جهت ابتدا import آنرا (ROUTER_DIRECTIVES) به ابتدای ماژول جاری اضافه خواهیم کرد:
import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig, ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router';
directives: [ROUTER_DIRECTIVES],
تا اینجا اگر دقت کرده باشید، کامپوننت نمایش لیست محصولات را از کامپوننت ریشهی سایت حذف کردهایم و بجای آن منوی بالای سایت را نمایش میدهیم که توسط آن میتوان به صفحهی آغازین و یا صفحهی نمایش لیست محصولات، رسید. به همین جهت خاصیت directives دیگر شامل ذکر کلاس کامپوننت لیست محصولات نیست.
در انتهای قالب کامپوننت ریشهی سایت، یک دایرکتیو جدید به نام router-outlet نیز تعریف شدهاست. وقتی یک کامپوننت فعال میشود، نیاز است View مرتبط با آن نیز نمایش داده شود. دایرکتیو router-outlet محل نمایش این View را مشخص میکند.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، به این شکل خواهیم رسید:
اگر دقت کنید، آدرس بالای صفحه، در اولین بار نمایش آن به http://localhost:2222/welcome تنظیم شده و این مقدار دهی بر اساس خاصیت useAsDefault تنظیمات مسیریابی سایت انجام شدهاست (نمایش welcome به عنوان صفحهی اصلی و پیش فرض).
همچنین با کلیک بر روی لینک لیست محصولات، کامپوننت آن فعال شده و نمایش داده میشود. محل قرارگیری این کامپوننتها، دقیقا در محل قرارگیری دایرکتیو router-outlet است.
ارسال پارامترها به سیستم مسیریابی
در ابتدا بحث، مقدمات کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول انتخابی را تهیه کردیم. برای فعال سازی این کامپوننت و مسیریابی آن، نیاز است بتوان پارامتری را به سیستم مسیریابی ارسال کرد. برای مثال با انتخاب آدرس product/5، جزئیات محصول با ID مساوی 5 نمایش داده شود.
برای این منظور:
الف) اولین قدم، تعریف مسیریابی آن است. به همین جهت به فایل app.component.ts مراجعه و دو تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
//same as before … import { ProductDetailComponent } from './products/product-detail.component'; @Component({ //same as before … }) @RouteConfig([ //same as before … { path: '/product/:id', name: 'ProductDetail', component: ProductDetailComponent } ]) //same as before …
تفاوت این مسیریابی با نمونههای قبلی در تعریف id:/ است. پس از ذکر :/، نام یک متغیر عنوان میشود و اگر نیاز به چندین متغیر بود، همین الگو را تکرار خواهیم کرد.
ب) سپس نحوهی فعال سازی این مسیریابی را توسط تعریف لینکی جدید، معرفی میکنیم. بنابراین فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سپس بجای نمایش عنوان محصول:
<td>{{ product.productName }}</td>
<td> <a [routerLink]="['ProductDetail', {id: product.productId}]"> {{product.productName}} </a> </td>
اکنون که از دایرکتیو جدید routerLink در این قالب استفاده شدهاست، نیاز است تعریف دایرکتیو آنرا به متادیتای کلاس کامپوننت لیست محصولات نیز اضافه کنیم تا AngularJS 2.0 بداند آنرا از کجا باید تامین کند:
import { Component, OnInit } from 'angular2/core'; import { ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router'; //same as before … @Component({ //same as before … directives: [StarComponent, ROUTER_DIRECTIVES] })
در ادامه اگر برنامه را اجرا کنید، عنوانهای محصولات، به آدرس نمایش جزئیات آنها لینک شدهاند:
ج) در آخر زمانیکه View نمایش جزئیات محصول فعال میشود، نیاز است این id را از url جاری دریافت کند. به همین جهت فایل product-detail.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core'; import { RouteParams } from 'angular2/router'; @Component({ templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html' }) export class ProductDetailComponent { pageTitle: string = 'Product Detail'; constructor(private _routeParams: RouteParams) { let id = +this._routeParams.get('id'); this.pageTitle += `: ${id}`; } }
در این حالت، id دریافتی، به متغیر pageTitle اضافه شده و در قالب مربوطه به صورت خودکار نمایش داده میشود.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، صفحهی نمایش جزئیات یک محصول، با کلیک بر روی عناوین آنها به صورت زیر نمایش داده میشود:
افزودن دکمهی back با کدنویسی
اکنون برای بازگشت مجدد به لیست محصولات، میتوان از دکمهی back مرورگر استفاده کرد، اما امکان طراحی این دکمه در قالبها نیز پیش بینی شدهاست.
برای این منظور قالب product-detail.component.html را به نحو ذیل بازنویسی میکنیم:
<div class='panel panel-primary'> <div class='panel-heading'> {{pageTitle}} </div> <div class='panel-footer'> <a class='btn btn-default' (click)='onBack()' style='width:80px'> <i class='glyphicon glyphicon-chevron-left'></i> Back </a> </div> </div>
سپس کدهای product-detail.component.ts را به صورت ذیل تکمیل خواهیم کرد:
import { Component } from 'angular2/core'; import { RouteParams, Router } from 'angular2/router'; @Component({ templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html' }) export class ProductDetailComponent { pageTitle: string = 'Product Detail'; constructor(private _routeParams: RouteParams, private _router: Router) { let id = +this._routeParams.get('id'); this.pageTitle += `: ${id}`; } onBack(): void { this._router.navigate(['Products']); } }
رفع تداخل مسیریابیهای ASP.NET MVC با مسیریابیهای AngularJS 2.0
در طی بحث جاری عنوان شد که اگر کاربر مسیر http://localhost:2222/product/2 را جایی ثبت کرده یا bookmark کند، پس از فراخوانی مستقیم آن در نوار آدرسهای مرورگر، بلافاصله به این آدرس هدایت خواهد شد. این مورد صحیح است اگر از index.html بجای بکارگیری ASP.NET MVC، جهت هاست برنامه استفاده شود. اگر چنین آدرسی را در یک برنامهی ASP.NET MVC فراخوانی کنیم، ابتدا به دنبال کنترلری به نام product میگردد (ابتدا وارد موتور ASP.NET MVC میشود) و چون این کنترلر در سمت سرور تعریف نشدهاست، پیام 404 و یا یافت نشد را مشاهده خواهید کرد و فرصت به اجرای برنامهی AngularJS نخواهد رسید.
برای حل این مشکل نیاز است یک route جدید را به نام catch all، در انتهای مسیریابیهای فعلی اضافه کنید؛ تا سایر درخواستهای رسیده را به صفحهی نمایش برنامهی AngularJS هدایت کند:
public class RouteConfig { public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}"); routes.MapRoute( name: "Default", url: "{controller}/{action}/{id}", defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }, constraints: new { controller = "Home" } // for catch all to work, Home|About|SomeName ); // Route override to work with Angularjs and HTML5 routing routes.MapRoute( name: "NotFound", url: "{*catchall}", defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } ); } }
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part9.zip
خلاصهی بحث
حین ایجاد کامپوننتها باید به نحوهی نمایش آنها نیز فکر کرد. اگر کامپوننتی قرار است داخل یک کامپوننت دیگر نمایش یابد، باید دارای selector باشد. یک چنین کامپوننتی نیاز به تعریف مسیریابی ندارد. برای کامپوننتهایی که به عنوان یک View مستقل طراحی میشوند و قرار است در یک صفحهی مجزا نمایش داده شوند، نیازی به تعریف selector نیست؛ اما باید برای آنها مسیریابیهای ویژهای را تعریف کرد. همچنین نیاز است مدیریت اعمال کاربران را جهت فعال سازی آنها نیز مدنظر داشت. برای استفاده از امکانات مسیریابی توکار AngularJS 2.0 نیاز است اسکریپت آنرا به صفحهی اصلی اضافه کرد. سپس باید المان base را جهت نحوهی تشکیل آدرسهای مسیریابی، به صفحه اضافه کرد. در ادامه کار ثبت ROUTER_PROVIDERS در بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننتهای سایت انجام میشود. با استفاده از RouteConfig کار تنظیمات ابتدایی مسیریابی صورت خواهد گرفت. این decorator به کامپوننتی که قرار است کار میزبانی مسیریابی را انجام دهد، متصل میشود. پس از تعریف مسیریابیها با ذکر یک نام منحصربفرد، مسیری که باید توسط کاربر وارد شود و نام کامپوننت مدنظر، با استفاده از دایرکتیو routerLink کار تعریف این آدرسها، در رابط کاربری برنامه انجام میشود. این دایرکتیو جدید، جزئی از مجموعهی ROUTER_DIRECTIVES است که باید به لیست دایرکتیوهای کامپوننت ریشههای سایت و هر کامپوننتی که از routeLink استفاده میکند، اضافه شود. برای بایند این دایرکتیو به مسیریابیهای تعریف شده، سمت راست این اتصال باید به آرایهای از مقادیر مقدار دهی شود که اولین عنصر آن، نام یکی از عناصر مسیریابی تعریف شدهی در RouteConfig است. از دومین عنصر آن برای مقدار دهی پارامترهای ارسالی به سیستم مسیریابی استفاده میشود. کار دایرکتیو router-outlet، مشخص سازی محل نمایش یک View است که عموما در قالب میزبان مسیریابی قرار میگیرد. برای تعیین پارامترهای مسیریابی، از الگوی paramName:/ استفاده میشود. برای دسترسی به این مقادیر در یک کامپوننت، میتوان از سرویس RouteParams استفاده کرد. برای فعال سازی یک مسیریابی با کدنویسی، از سرویس Router و متد navigate آن کمک میگیریم.
تزریق خودکار وابستگیها در برنامههای ASP.NET MVC
Mark Seemann توصیه کردهاست که از IDependencyResolver استفاده نکنید. روش دیگری برای کار با Web API مورد تائید ایشان است:
Dependency Injection and Lifetime Management with ASP.NET Web API
Dependency Injection in ASP.NET Web API with Castle Windsor
پیاده سازی این نکته با StructureMap در اینجا:
Better way to configure StructureMap in ASP.NET WebAPI
- چت روم: هر منطقه دارای یک چت روم میباشد که بدون تداخل با همدیگر میتوانند کار خود را انجام دهند.
- وب سایت: بات داری وبسایت میباشد که در بات میتوان با کلیک بر دکمه آن وارد وبسایت شد و درون وب میتوان نظرات خود را برای ادمین فرستاد.
- ذخیره شدن اطلاعات کاربران: تمام چتها، عکسها و حتی مکانهای کاربر در بانک ذخیره میشود.
- قابلیت آپدیت: هنگام آپدیت برنامه، کاربران کاملا مدیریت شده و تداخلی در برنامه ایجاد نخواهد شد و پیغامی به تمام کاربران فرستاده میشود.
- زمان بندی کاربران: امکانی که در هیچ کدام از باتهای دیگر موجود نیست، مدیریت کاربران آنلاین میباشد. GooglemapBot با استفاده از الگوریتمی که برای آن طراحی شده است، میتواند بعد از زمان مشخصی در صورتیکه کاربر فعالیت نداشته باشد، او را از بات خارج کند.
- نمایش افراد آنلاین: یکی دیگر از قابلیتهای بات، امکان نمایش کاربران بر روی نقشه میباشد. هر کاربری بعد از ورود و خروج به صورت آنی با عکس پروفایلش بر روی نقشه نمایش داده میشود.
- محاسبه دقیق فاصله: هنگام ورود به بات، فاصله دقیق کاربر تا تهران محاسبه شده و نمایش داده میشود.
- پنل مدیریت: داخل بات مدیر با وارد کردن پسورد خود شاهد پنل مدیریتی خواهد بود و با خروج پنل بات نمایش داده میشود.
مقدمه:
شروع را با نصب ویژوال استودیوی نسخه رایگان 2013 برای وب و یا نسخهی 2013 آغاز میکنیم. برای راهنمایی استفاده ازDropbox, GitHub, Linkedin, Instagram, buffer salesforce STEAM, Stack Exchange, Tripit, twitch, Twitter, Yahoo و بیشتر اینجا کلیک کنید.توجه:
برای استفاده از Google OAuth 2 و دیباگ به صورت لوکال بدون اخطار SSL، شما میبایستی نسخهی ویژوال استودیو 2013 آپدیت 3 و یا بالاتر را نصب کرده باشید.ساخت اولین پروژه:
ویژوال استودیو را اجرا نماید. در سمت چپ بر روی آیکن Web کلیک کنید تا آیتم ASP.NET Web Application در دات نت 4.5.1 نمایش داده شود. یک نام را برای پروژه انتخاب نموده و OK را انتخاب نماید.در دیالوگ بعدی آیتم MVC را انتخاب و اطمینان داشته باشید Individual User Accounts که با انتخاب Change Authentication به صورت دیالوگ برای شما نمایش داده میشود، انتخاب گردیده و در نهایت بر روی OK کلیک کنید.
فعال نمودن حساب کاربری گوگل و اعمال تنظیمات اولیه:
در این بخش در صورتیکه حساب کاربری گوگل ندارید، وارد سایت گوگل شده و یک حساب کاربری را ایجاد نماید. در غیر اینصورت اینجا کلیک کنید تا وارد بخش Google Developers Console شوید.در بخش منو بر روی ایجاد پروژه کلیک کنید تا پروژهای جدید ایجاد گردد.
در دیالوگ باز شده نام پروژه خودتان را وارد کنید و دکمهی Create را زده تا عملیات ایجاد پروژه انجام شود. در صورتیکه با موفقیت پیش رفته باشید، این صفحه برای شما بارگزاری میگردد.
فعال سازی Google+API
در سمت چپ تصویر بالا آیتمی با نام APIs & auth خواهید دید که بعد از کلیک بر روی آن، زیر مجموعهای برای این آیتم فعال میگردد که میبایستی بر روی APIs کلیک و در این قسمت به جستجوی آیتمی با نام Google+ API پرداخته و در نهایت این آیتم را برای پروژه فعال سازید.
ایجاد یک Client ID :
در بخش Credentials بر روی دکمهی Create new Client ID کلیک نماید.
در دیالوگ باز شده از شما درخواست میشود تا نوع اپلیکشن را انتخاب کنید که در اینجا میبایستی آیتم اول (Web application ) را برای گام بعدی انتخاب کنید و با کلیک بر روی Configure consent screen به صفحهی Consent screen هدایت خواهید شد. فیلدهای مربوطه را به درستی پر کنید (این بخش به عنوان توضیحات مجوز ورود بین سایت شما و گوگل است).
در نهایت بعد از کلیک بر روی Save به صفحهی Client ID بازگشت داده خواهید شد که در این صفحه با این دیالوگ برخورد خواهید کرد.
پروژهی MVC خودتان را اجرا و لینک و پورت مربوطه را کپی کنید ( http://localhost:5063 ).
در Authorized JavaScript Origins لینک را کپی نماید و در بخش Authorized redirect URls لینک را مجدد کپی نماید. با این تفاوت که بعد از پورت signin-google را هم قرار دهید. ( http://localhost:5063/signin-google )
حال بر روی دکمهی Create Client ID کلیک کنید.
پیکربندی فایل Startup.Auth :
فایل web.config را که در ریشهی پروژه قرار دارد باز کنید. در داخل تگ appSettings کد زیر را کپی کنید. توجه شود بجای دو مقدار value، مقداری را که گوگل برای شما ثبت کرده است، وارد کنید.
<appSettings> <!--Google--> <add key="GoogleClientId" value="555533955993-fgk9d4a9999ehvfpqrukjl7r0a4r5tus.apps.googleusercontent.com" /> <add key="GoogleClientSecretId" value="QGEF4zY4GEwQNXe8ETwnVHfz" /> </appSettings>
فایل Startup.Auth را باز کنید و دو پراپرتی و یک سازندهی بدون ورودی را تعریف نماید. توضیحات بیشتر به صورت کامنت در کد زیر قرار گرفته است.
//فضا نامهای استفاده شده در این کلاس using System; using System.Configuration; using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.AspNet.Identity.Owin; using Microsoft.Owin; using Microsoft.Owin.Security.Cookies; using Microsoft.Owin.Security.Google; using Owin; using Login.Models; //فضا نام جاری پروژه namespace Login { /// <summary> /// در ریشه سایت فایلی با نام استارت آپ که کلاسی هم نام این کلاس با یک تابع و یک ورودی از نوع اینترفیس تعریف شده است ///که این دو کلاس به صورت پارشال مهروموم شده اند /// </summary> public partial class Startup { /// <summary> /// این پراپرتی مقدار کلایت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند /// </summary> public string GoogleClientId { get; set; } /// <summary> /// این پراپرتی مقدار کلایت سیکرت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند /// </summary> public string GoogleClientSecretId { get; set; } /// <summary> /// سازنده بدون ورودی /// به ازای هر بار نمونه سازی از کلاس، سازندههای بدون ورودی کلاس هر بار اجرا خواهند شد، توجه شود که میتوان از /// سازندههای استاتیک هم استفاده کرد، این سازنده فقط یک بار، در صورتی که از کلاس نمونه سازی شود ایجاد میگردد /// </summary> public Startup() { //Get Client ID from Web.Config GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"]; //Get Client Secret ID from Web.Config GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"]; } ///// <summary> ///// سازنده استاتیک کلاس ///// </summary> //static Startup() //{ //در صورتی که از این سازنده استفاده شود میبایست پراپرتیهای تعریف شده در سطح کلاس به صورت استاتیک تعریف گردد تا //بتوان در این سازنده سطح دسترسی گرفت // GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"]; // GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"]; //} // For more information on configuring authentication, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=301864 public void ConfigureAuth(IAppBuilder app) { // Configure the db context, user manager and signin manager to use a single instance per request app.CreatePerOwinContext(ApplicationDbContext.Create); app.CreatePerOwinContext<ApplicationUserManager>(ApplicationUserManager.Create); app.CreatePerOwinContext<ApplicationSignInManager>(ApplicationSignInManager.Create); // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider // Configure the sign in cookie app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions { AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie, LoginPath = new PathString("/Account/Login"), Provider = new CookieAuthenticationProvider { // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in. // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account. OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>( validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(30), regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager)) } }); app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie); // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process. app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5)); // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email. // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from. // This is similar to the RememberMe option when you log in. app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie); //Initialize UseGoogleAuthentication app.UseGoogleAuthentication(new GoogleOAuth2AuthenticationOptions() { ClientId = GoogleClientId, ClientSecret = GoogleClientSecretId }); } } }
حال پروژه را اجرا کرده و به صفحهی ورود کاربر رجوع نمائید. همانگونه که در تصوبر زیر مشاهده میکنید، دکمهای با مقدار نمایشی گوگل در سمت راست، در بخش Use another service to log in اضافه شده است که بعد از کلیک بر روی آن، به صفحهی هویت سنجی گوگل ریداریکت میشوید.
در اینجا از کاربر سوال پرسیده میشود که آیا به سایت پذیرنده اجازه داده شود که اطلاعات و ایمیل شما ارسال گردند که بعد از انتخاب دکمهی Accept، لاگین انجام گرفته و اطلاعات ارسال میگردد.
توجه: رمز عبور شما به هیچ عنوان برای سایت پذیرنده ارسال نمیگردد.
لاگین با موفقیت انجام شد.
در مطلب بعدی سایر سایتهای اجتماعی قرار خواهند گرفت.
Media Type یا MIME Type نشان دهنده فرمت یک مجموعه داده است. در HTTP، مدیا تایپ بیان کننده فرمت message body یک درخواست / پاسخ است و به دریافت کننده اعلام میکند که چطور باید پیام را بخواند. محل استاندارد تعیین Mime Type در هدر Content-Type است. درخواست کننده میتواند با استفاده از هدر Accept لیستی از MimeTypeهای قابل قبول را به عنوان پاسخ، به سرور اعلام کند.
Asp.net Web API از MimeType برای تعیین نحوه serialize یا deserialize کردن محتوای دریافتی / ارسالی استفاده میکند
MediaTypeFormatter
Web API برای خواندن/درج پیام در بدنه درخواست/پاسخ از MediaTypeFormmaterها استفاده میکند. اینها کلاسهایی هستند که نحوهی Serialize کردن و deserialize کردن اطلاعات به فرمتهای خاص را تعیین میکنند. Web API به صورت توکار دارای formatter هایی برای نوعهای XML ، JSON، BSON و Form-UrlEncoded میباشد. همه اینها کلاس پایه MediaTypeFormatter را پیاده سازی میکنند.
مسئله
یک پروژه Web API بسازید و view model زیر را در آن تعریف کنید:
public class NewProduct { [Required] public string Name { get; set; } public double Price { get; set; } public byte[] Pic { get; set; } }
همانطور که میبینید یک فیلد از نوع byte[] برای تصویر محصول در نظر گرفته شده است.
حالا یک کنترلر API ساخته و اکشنی برای دریافت اطلاعات محصول جدید از کاربر مینویسیم :public class ProductsController : ApiController { [HttpPost] public HttpResponseMessage PostProduct(NewProduct model) { if (ModelState.IsValid) { // ثبت محصول return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.Created); } return Request.CreateErrorResponse(HttpStatusCode.BadRequest, ModelState); } }
و یک صفحه html به نام index.html که حاوی یک فرم برای ارسال اطلاعات باشد :
<!DOCTYPE html> <html> <head> <title></title> </head> <body> <h1>ساخت MediaTypeFormatter برای Multipart/form-data</h1> <h2>محصول جدید</h2> <form id="newProduct" method="post" action="/api/products" enctype="multipart/form-data"> <div> <label for="name">نام محصول : </label> <input type="text" id="name" name="name" /> </div> <div> <label for="price">قیمت : </label> <input type="number" id="price" name="price" /> </div> <div> <label for="pic">تصویر : </label> <input type="file" id="pic" name="pic" /> </div> <div> <button type="submit">ثبت</button> </div> </form> </body> </html>
زمانی که فرم حاوی فایلی برای آپلود باشد مشخصه encType باید برابر با Multipart/form-data مقداردهی شود تا اطلاعات فایل به درستی کد شوند. در زمان ارسال فرم Content-type درخواست برابر با Multipart/form-data و فرمت اطلاعات درخواست ارسالی به شکل زیر خواهد بود :
همانطور که میبینید هر فیلد در فرم، در یک بخش جداگانه قرار گرفته است که با خط چین هایی از هم جدا شده اند. هر بخش، headerهای جداگانه خود را دارد.
- Content-Disposition که نام فیلد و نام فایل را شامل میشود .
- content-type که mime type مخصوص آن بخش از دادهها را مشخص میکند.
پس از اینکه فرم را تکمیل کرده و ارسال کنید ، با پیام خطای زیر مواجه میشوید :
خطای روی داده اعلام میکند که Web API فاقد MediaTypeFormatter برای خواندن اطلاعات ارسال شده با فرمتMultiPart/Form-data است. Web API برای خواندن و بایند کردن پارامترهای complex Type از درون بدنه پیام یک درخواست از MediaTypeFormatter استفاده میکند و همانطور که گفته شد Web API فاقد Formatter توکار برای deserialize کردن دادههای با فرمت Multipart/form-data است.
راه حلها :روشی که در سایت asp.net برای آپلود فایل در web api استفاده شده، عدم استفاده از پارامترها و خواندن محتوای Request در درون کنترلر است. که به طبع در صورتی که بخواهیم کنترلرهای تمیز و کوچکی داشته باشیم روش مناسبی نیست. از طرفی امتیاز parameter binding و modelstate را هم از دست خواهیم داد.
روش دیگری که میخواهیم در اینجا پیاده سازی کنیم ساختن یک MediaTypeFormatter برای خواندن فرمت Multipart/form-data است. با این روش کد موردنیاز کپسوله شده و امکان استفاده از binding و modelstate را خواهیم داشت.
برای ساختن یک MediaTypeFormatter یکی از 2 کلاس MediaTypeFormatter یا BufferedMediaTypeFormatter را باید پیاده سازی کنیم . تفاوت این دو در این است که BufferedMediaTypeFormatter برخلاف MediaTypeFormatter از متدهای synchronous استفاده میکند.
یک کلاس به نام MultiPartMediaTypeFormatter میسازیم و کلاس MediaTypeFormatter را به عنوان کلاس پایه آن قرار میدهیم .
public class MultiPartMediaTypeFormatter : MediaTypeFormatter { ... }
ابتدا در تابع سازنده کلاس فرمت هایی که میخواهیم توسط این کلاس خوانده شوند را تعریف میکنیم :
public MultiPartMediaTypeFormatter() { SupportedMediaTypes.Add(new MediaTypeHeaderValue("multipart/form-data")); }
سپس با پیاده سازی توابع CanReadType و CanWriteType مربوط به کلاس MediaTypeFormatter مشخص میکنیم که چه مدلهایی را میتوان توسط این کلاس serialize / deserialize کرد. در اینجا چون میخواهیم این کلاس محدود به یک مدل خاص نباشد، از یک اینترفیس برای شناسایی کلاسهای مجاز استفاده میکنیم .
public interface INeedMultiPartMediaTypeFormatter { }
و آنرا به کلاس newProduct اضافه میکنیم :
public class NewProduct : INeedMultiPartMediaTypeFormatter { ... }
public override bool CanReadType(Type type) { return typeof(INeedMultiPartMediaTypeFormatter).IsAssignableFrom(type); } public override bool CanWriteType(Type type) { return false; }
و اما تابع ReadFromStreamAsync که کار خواندن محتوای ارسال شده و بایند کردن آنها به پارامترها را برعهده دارد
public async override Task<object> ReadFromStreamAsync(Type type, Stream stream, HttpContent content, IFormatterLogger formatterLogger)
ابتدا محتوای ارسال شده را خوانده و اطلاعات فرم را استخراج میکنیم و از طرف دیگر با استفاده از کلاس Activator یک نمونه از مدل جاری را ساخته و لیست propertyهای آنرا استخراج میکنیم.
MultipartMemoryStreamProvider provider = await content.ReadAsMultipartAsync(); IEnumerable<HttpContent> formData = provider.Contents.AsEnumerable(); var modelInstance = Activator.CreateInstance(type); IEnumerable<PropertyInfo> properties = type.GetProperties();
سپس در یک حلقه به ترتیب برای هر property متعلق به مدل، در میان اطلاعات فرم جستجو میکنیم. برای پیدا کردن اطلاعات متناظر با هر property در هدر Content-Disposition که در بالا توضیح داده شد، به دنبال فیلد همنام با property میگردیم .
foreach (PropertyInfo prop in properties) { var propName = prop.Name.ToLower(); var propType = prop.PropertyType; var data = formData.FirstOrDefault(d => d.Headers.ContentDisposition.Name.ToLower().Contains(propName));
گفتیم که هر فیلد یک هدر، Content-Type هم میتواند داشته باشد. این هدر به صورت پیش فرض معادل text/plain است و برای فیلدهای عادی قرار داده نمیشود . در این مثال چون فقط یک
فیلد غیر رشته ای داریم فرض را بر این گرفته ایم که در صورت وجود Content-Type، فیلد مربوط به تصویر است. در صورتیکهContentType وجود داشته باشد، محتوای فیلد را به شکل Stream
خوانده به byte[] تبدیل و با استفاده از متد SetValue در property مربوطه قرار میدهیم.
if (data != null) { if (data.Headers.ContentType != null) { using (var fileStream = await data.ReadAsStreamAsync()) { using (MemoryStream ms = new MemoryStream()) { fileStream.CopyTo(ms); prop.SetValue(modelInstance, ms.ToArray()); } } }
در صورتی که Content-Type غایب باشد بدین معنی است که محتوای فیلد از نوع رشته است ( عدد ، تاریخ ، guid ، رشته ) و باید به نوع مناسب تبدیل شود. ابتدا آن را به صورت یک رشته میخوانیم و با استفاده از Convert.ChangeType آنرا به نوع مناسب تبدیل میکنیم و در property متناظر قرار میدهیم .
if (data != null) { if (data.Headers.ContentType != null) { //... } else { string rawVal = await data.ReadAsStringAsync(); object val = Convert.ChangeType(rawVal, propType); prop.SetValue(modelInstance, val); } }
return modelInstance;
config.Formatters.Add(new MultiPartMediaTypeFormatter());
چند روزی هست که به دلیل قطعی کابل، فایلهای فلش سایتها از کار افتاده!
فایلهای فلش را بر اساس mime type آنها فیلتر کردهاند یعنی هر چه application/x-shockwave-flash که از طرف وب سرور شما سرو شود فیلتر میشود.
یک راه حل این است که پسوند تمام فایلهای فلش را تغییر داد تا وب سرور دیگر این mime type را از خودش بروز ندهد (در یک وب سرور هر mime type دقیقا به یک یا چند نوع پسوند فایل map شده). این مورد نیاز به اصلاح تمام صفحات سایت نیز خواهد داشت (علاوه بر تغییر پسوند فایلهای موجود). خوشبختانه فلش پلیر کاری به mime type یا حتی پسوند فایل، جهت نمایش آن ندارد.
راه حل سادهتر (بدون نیاز به تغییری در فایلها) هم این است که کمی تغییرات وب سرور خود را تغییر داد:
در IIS6 :
در IIS7 :
کلا mime type موجود را به برای مثال image/png تغییر دهید تا قسمتهای از کار افتاده سایت مجددا برقرار شود و آبروی کاری رفته مجددا به جوی بازگردد.
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامهی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامهی Web API
روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائهی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمونهای یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافتهاست که خلاصهای از آن را در این مطلب بررسی میکنیم.
آزمونهای یکپارچگی در ASP.NET Core
آزمونهای یکپارچگی، برخلاف آزمونهای واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده میکنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا میشوند. به همین جهت تنظیمات اولیهی آنها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آنها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمونهای واحد بیشتر است.
برای ایجاد آزمونهای یکپارچگی در برنامههای ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژهی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایشهای ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواستها به آن و دریافت پاسخهای نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورکهای unit testing) برای اجرای آزمایشها
ایجاد یک پروژهی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایشهای یکپارچگی
فرض کنید میخواهیم برای همان پروژهی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژهی کتابخانهی جدید که قرار است هاست آزمایشهای ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آنرا به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework> <NoWarn>RCS1090</NoWarn> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" /> <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" /> <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" /> <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" /> <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" /> </ItemGroup> </Project>
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژهی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه میخواهیم فایل Program.cs آنرا برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بستهی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام میدهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایلهای پروژهی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام میدهد.
4) روش افزودن بستههای MSTest را مشاهده میکنید.
5) همچنین جهت سادهتر شدن بررسی نتایج آزمونهای انجام شده میتوان از fluentassertions نیز استفاده کرد.
راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمونهای واحد
پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژهی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp; using Microsoft.AspNetCore.Hosting; using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing; using Microsoft.AspNetCore.TestHost; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions; using Microsoft.Extensions.Hosting; namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests { public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program> { protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder() { var builder = base.CreateWebHostBuilder(); builder.ConfigureLogging(logging => { //TODO: ... }); return builder; } protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder) { builder.ConfigureTestServices(services => { // Don't run `IHostedService`s when running as a test services.RemoveAll(typeof(IHostedService)); }); } } }
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory را مشاهده میکنید. برای مثال اگر خواستید سرویسها و تنظیمات پیشفرض برنامهی اصلی را تغییر دهید میتوانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، میتوان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.
استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient
هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن میتوان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامهی وبی که در پشت صحنه راه اندازی میشود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنهاست. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامهی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا میشود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمونهای بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت میتوان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهلهی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System; using System.Threading; using System.Net.Http; namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests { public static class TestsHttpClient { private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder = new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication); /// <summary> /// A lazy loaded thread-safe singleton /// </summary> public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value; private static HttpClient getHttpClient() { var services = new CustomWebApplicationFactory(); return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton. } } }
نوشتن اولین آزمون یکپارچگی
پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره میکند، اکنون میتوان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http; using System.Net.Http.Headers; using System.Text; using System.Text.Json; using System.Threading.Tasks; using FluentAssertions; using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting; namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests { [TestClass] public class JwtTests { [TestMethod] public async Task TestLoginWorks() { // Arrange var client = TestsHttpClient.Instance; // Act var token = await doLoginAsync(client); // Assert token.Should().NotBeNull(); token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty(); token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty(); } [TestMethod] public async Task TestCallProtectedApiWorks() { // Arrange var client = TestsHttpClient.Instance; // Act var token = await doLoginAsync(client); // Assert token.Should().NotBeNull(); token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty(); token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty(); // Act const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi"; client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken); var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl); response.EnsureSuccessStatusCode(); // Assert var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync(); responseString.Should().NotBeNullOrEmpty(); var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase }; var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options); apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty(); apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]"); } private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client) { const string loginUrl = "/api/account/login"; var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" }; var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl) { Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json") }); response.EnsureSuccessStatusCode(); var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync(); responseString.Should().NotBeNullOrEmpty(); return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString); } } }
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شدهی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهلهای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامهی اصلی اشاره میکند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شدهی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایشها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال میکنیم. چون HttpClient دریافتی توسط CustomWebApplicationFactory تنظیم شدهاست، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایهی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرسهای ذکر شدهی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.
یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامههای Web API فعال کنید، میتوان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آنها در اینجا استفاده کرد.
اجرای آزمونهای یکپارچگی نوشته شده
چون ظاهر این آزمونها با آزمونهای واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، میتوان از امکانات IDEها برای اجرای آنها استفاده کرد و یا حتی میتوان دستور dotnet test را نیز در ریشهی این پروژهی جدید برای اجرای تمام آزمونهای نوشته شده، اجرا کرد:
کدهای کامل این مطلب را در اینجا میتوانید مشاهده کنید.