مطالب
نمایش بلادرنگ اعلامی به تمام کاربران در هنگام درج یک رکورد جدید
در ادامه می‌خواهیم اعلام عمومی نمایش افزوده شدن یک پیام جدید را بعد از ثبت رکوردی جدید، به تمامی کاربران متصل به سیستم ارسال کنیم. پیش نیاز مطلب جاری موارد زیر می‌باشند:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public Category Category { get; set; }

    }

    public enum Category
    {
        [Display(Name = "دسته بندی اول")]
        Cat1,
        [Display(Name = "دسته بندی دوم")]
        Cat2,
        [Display(Name = "دسته بندی سوم")]
        Cat3
    }
}
در اینجا مدل ما شامل عنوان، توضیح، قیمت و یک enum برای دسته‌بندی یک محصول ساده می‌باشد.
کلاس context نیز به صورت زیر می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class ProductDbContext : DbContext
    {
        public ProductDbContext() : base("productSample")
        {
            Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}
همانطور که در ابتدا عنوان شد، می‌خواهیم بعد از ثبت یک رکورد جدید، پیامی عمومی به تمامی کاربران متصل به سایت نمایش داده شود. در کد زیر اکشن متد Create را مشاهده می‌کنید: 
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }

            return View(product);
        }
می‌توانیم از ViewBag برای اینکار استفاده کنیم؛ به طوریکه یک پارامتر از نوع bool برای متد Index تعریف کرده و سپس مقدار آن را درون این شیء ViewBag انتقال دهیم، این متغییر بیانگر حالتی است که آیا اطلاعات جدیدی برای نمایش وجود دارد یا خیر؟ بنابراین اکشن متد Index را به اینصورت تعریف می‌کنیم:
public ActionResult Index(bool notifyUsers = false)
        {
            ViewBag.NotifyUsers = notifyUsers;
            return View(db.Products.ToList());
        }
در اینجا مقدار پیش‌فرض این متغیر، false می‌باشد. یعنی اطلاعات جدیدی برای نمایش موجود نمی‌باشد. در نتیجه اکشن متد Create را به صورتی تغییر می‌دهیم که بعد از درج رکورد موردنظر و هدایت کاربر به صفحه‌ی Index، مقدار این متغییر به true تنظیم شود:
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index", new { notifyUsers = true });
            }

            return View(product);
        }
قدم بعدی ایجاد یک هاب SignalR می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Hubs
{
    public class NotificationHub : Hub
    {
        public void SendNotification()
        {
            Clients.Others.ShowNotification();
        }
    }
}
در ادامه کدهای سمت کلاینت را برای هاب فوق، داخل ویوی Index اضافه می‌کنیم:
@section scripts
{
    
    <script src="~/Scripts/jquery.signalR-2.0.2.min.js"></script>
    <script src="~/signalr/hubs"></script>
    <script>

        var notify = $.connection.notificationHub;
        notify.client.showNotification = function() {
            $('#result').append("<div class='alert alert-info alert-dismissable'>" +
                "<button type='button' class='close' data-dismiss='alert' aria-hidden='true'>&times;</button>" +
            "رکورد جدیدی هم اکنون ثبت گردید، برای مشاهده آن صفحه را بروزرسانی کنید" + "</div>");
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
        });
    </script>
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، بعد از اینکه اتصال با موفقیت برقرار شد (درون متد done) شرط چک کردن متغییر NotifyUsers را بررسی کرده‌ایم. یعنی در این حالت اگر مقدار آن true بود، متد درون هاب را فراخوانی کرده‌ایم. در نهایت پیام به یک div با آی‌دی result اضافه شده است.
لازم به ذکر است برای حالت‌های حذف و به‌روزرسانی نیز روال کار به همین صورت می‌باشد.
سورس مثال جاری : ShowAlertSignalR.zip
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
با توجه به مطالب مطرح شده در متن فوق و  نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC و همچنین توصیه‌هایی که در رابطه با آدرس‌دهی صحیح WebApiها وجود دارد (استفاده از اسم جمع، استفاده از اسم به جای فعل و ...)، در رابطه با آدرس‌دهی صحیح برای تامین اطلاعات مورد نیاز Viewها  (در حالت ویرایش یا افزودن)، در سمت کلاینت که استفاده کننده آن می‌تواند یک کامپوننت Angular یا هر نوع دیگری باشد آیا دوستان نظر و Best Practice دارند؟
به طور مثال برای ویرایش و افزودن یک محصول به صورت زیر عمل می‌کنیم:
   //ViewModels

    public class CustomListItem
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Text { get; set; }
    }

    public class ProductAddGetViewModel
    {
        public IEnumerable<CustomListItem> Categories { get; set; }
        public IEnumerable<CustomListItem> Groups { get; set; }
    }

    public class ProductAddViewModel
    {
        public string Name { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }

        public int CategoryId { get; set; }
        public int GroupId { get; set; }
    }

    public class ProductEditGetViewModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public IEnumerable<CustomListItem> Categories { get; set; }
        public IEnumerable<CustomListItem> Groups { get; set; }
    }

    public class ProductEditViewModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public int CategoryId { get; set; }
        public int GroupId { get; set; }
    }
و
    // ProductsController - ApiControler

    // GET: api/products/views/add
    [HttpGet("views/add")]
    public async Task<IActionResult> GetAdd()
    {
        ProductAddGetViewModel model = await _productService.GetAddModelAsync();
        return Ok(model)
    }

    // POST: api/products
    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Add(ProductAddViewModel model)
    {
        ...
    }


    // GET: api/products/5/views/edit
    [HttpGet("{id}/views/edit")]
    public async Task<IActionResult> GetEdit(int id)
    {
        ProductEditGetViewModel model = await _productService.GetEditModelAsync(id);
        return Ok(model)
    }

    // PUT: api/products/5
    [HttpPut("{id}")]
    public async Task<IActionResult> Edit(int id, ProductEditViewModel model)
    {
        ...
    }
با توجه به اینکه حالت فوق، احتمالاً دو متد از چند متد مورد استفاده می‌باشد، آیا دوستان درباره متدهای GetAdd , GetEdit و همچنین آدرس‌دهی صحیح این نوع متدها که قرار است از سمت کلاینت فراخوانی شود نظری دارند؟
پ.ن: درباره نامگذاری بهتر ViewModelها هم اگر نظری هست ممنون میشم بیان شود.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
- کامپوننت InputText نیازی به رخداد ذکر شده ندارد؛ چون خاصیت Value آن دوطرفه است و همچنین Value آن با V بزرگ است و نه کوچک و بهتر است این موارد کوچک و بزرگ را با هم ترکیب نکنید. پشت صحنه‌ی روش طراحی آن‌را کمی بالاتر توضیح دادم: «یک نکته‌ی تکمیلی: روش تعریف data binding دو طرفه در کامپوننت‌ها»
نظرات مطالب
فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid
- چون بر اساس اطلاعات header رسیده (contentType و dataType)، سیستم Binding سمت سرور، اطلاعات دریافتی را به یک JSON Object تبدیل می‌کند که این شیء نهایی، قابل انتساب به یک رشته یا عدد ساده نیست: «نکته‌ای در مورد تک پارامترها در ASP.NET Core» 
+ این اطلاعات اضافی، سمت سرور با ارث بری از DataSourceRequest قابل تعریف هستند.
نظرات مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
بهبودهای نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر در NET Core 3.0 Preview 7.

پس از نصب SDK جدید، نحوه‌ی فعالسازی این قابلیت در فایل csproj، به صورت زیر درآمده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>

این موارد در Preview 7 جدید هستند:
1) امکان اضافه کردن قید جدید notnull در حین تعریف نوع‌های جنریک
    interface IDoStuff<TIn, TOut> where TIn : notnull where TOut : notnull
    {
        TOut DoStuff(TIn input);
    }

2) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پیش» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

ویژگی AllowNull به فراخوان‌ها امکان ارسال نال را حتی اگر مجاز نباشد، می‌دهد.  این ویژگی جدید در فضای نام System.Diagnostics.CodeAnalysis تعریف شده‌است. برعکس آن ویژگی DisallowNull، سبب خواهد شد تا فراخوان‌ها حتی در صورت مجاز بودن نیز نتوانند نال ارسال کنند.
using System;
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;

namespace ConsoleApp
{
    public class MyClass
    {
        private string _innerValue = string.Empty;

        [AllowNull]
        public string MyValue
        {
            get
            {
                return _innerValue;
            }
            set
            {
                _innerValue = value ?? string.Empty;
            }
        }
    }
در مثال فوق ویژگی AllowNull سبب می‌شود تا در قسمت setter امکان دریافت نال نیز میسر شود؛ برای مثال جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی برنامه.
دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی پارامترهای متدها، پارامترهایی از نوع in و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

3) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

دو ویژگی جدید MaybeNull و NotNull کار پس بررسی نال پذیری را انجام می‌دهند:
    public class MyArray
    {
        // Result is the default of T if no match is found
        [return: MaybeNull]
        public static T Find<T>(T[] array, Func<T, bool> match)
        {
            //...
        }

        // Never gives back a null when called
        public static void Resize<T>([NotNull] ref T[]? array, int newSize)
        {
            //...
        }
    }
در این مثال، متد Find با تعریف ویژگی return: MaybeNull، ممکن است نال برگرداند. برای مثال اگر چیزی یافت نشد، default را بر گرداند.
در متد Resize، پارامتر array، می‌تواند نال دریافت کند، چون نال‌پذیر تعریف شده‌است؛ اما چون به ویژگی NotNull مزین است، حاصل تغییرات بر روی آن (خروجی از متد، از طریق پارامتری از نوع ref) نمی‌تواند نال باشد.

دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی خروجی متدها، پارامترهایی از نوع out و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

4) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی «شرطی» کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در مثال‌های زیر کاربردهای دو ویژگی شرطی جدید NotNullWhen و MaybeNullWhen را مشاهده می‌کنید:
    public class MyString
    {
        // True when 'value' is null
        public static bool IsNullOrEmpty([NotNullWhen(false)] string? value)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر IsNullOrEmpty مقدار false را بر‌گرداند، مقدار value ارسال شده‌ی به آن، نال نیست.

    public class MyVersion
    {
        // If it parses successfully, the Version will not be null.
        public static bool TryParse(string? input, [NotNullWhen(true)] out Version? version)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(true)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryParse مقدار true را بر‌گرداند، مقدار version خروجی آن، نال نیست.

    public class MyQueue<T>
    {
        // 'result' could be null if we couldn't Dequeue it.
        public bool TryDequeue([MaybeNullWhen(false)] out T result)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [MaybeNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryDequeue مقدار false را برگرداند، مقدار result خروجی آن، می‌تواند نال هم باشد.

5) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای شرط گذاشتن بین ورودی و خروجی، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در متد زیر، هم خروجی و هم ورودی آن می‌توانند نال باشند. اما می‌خواهیم اگر path نال نباشد، اطمینان حاصل کنیم که استفاده کننده می‌داند، خروجی این متد، حتما نال نخواهد بود:
    class MyPath
    {
        [return: NotNullIfNotNull("path")]
        public static string? GetFileName(string? path)
        {
            //...
        }
    }
برای انجام یک چنین اطلاع رسانی‌هایی می‌توان از ویژگی جدید NotNullIfNotNull استفاده کرد. از آن می‌توان برای مزین سازی خروجی متدها و یا پارامترهایی از نوع ref استفاده کرد.

6) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای بررسی سیلان برنامه، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در اینجا نحوه‌ی استفاده از دو ویژگی جدید DoesNotReturn و DoesNotReturnIf را مشاهده می‌کنید:
    internal static class ThrowHelper
    {
        [DoesNotReturn]
        public static void ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument arg)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد ThrowArgumentNullException در جائی فراخوانی شود، سبب بروز یک استثناء می‌شود. استفاده از DoesNotReturn سبب می‌شود تا به کامپایلر اعلام کند، پس از این نقطه، دیگر نیازی به بررسی نال بودن اشیاء نیست؛ چون آن قطعه از کد، غیرقابل اجرا و رسیدن می‌شود. این ویژگی را تنها بر روی متدها می‌توان قرار داد.

    public static class MyAssertionLibrary
    {
        public static void MyAssert([DoesNotReturnIf(false)] bool condition)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد MyAssert فراخوانی شود و ورودی آن false باشد، یک استثناء را صادر می‌کند. با بکارگیری ویژگی [DoesNotReturnIf(false)] این موضوع را به کامپایلر اعلام کرده و از آن درخواست می‌کنیم تا کار بررسی نال بودن اشیاء را از آن سطر به بعد، انجام ندهد. این ویژگی را تنها بر روی پارامترها می‌توان اعمال کرد.
مطالب
آماده سازی زیرساخت تهیه Integration Tests برای ServiceLayer

پیشنیاز

در این مطلب قصد داریم تست ServiceLayer را به جای تست درون حافظه‌ای که با ابزارهای Mocking در قالب Unit Testing انجام میگیرد، به کمک یک دیتابیس واقعی سبک وزن در قالب Integration Testing انجام دهیم.


قدم اول

یک پروژه تست را ایجاد کنید؛ بهتر است برای نظم دهی به ساختار Solution، پروژه‌های تست را در پوشه ای به نام Tests نگهداری کنید.



قدم دوم

بسته‌های نیوگت زیر را نصب کنید:

PM> install-package NUnit
PM> install-package Shouldly
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package FakeHttpContext


قدم سوم

نسخه دیتابیس انتخابی برای تست خودکار، LocalDB می باشد. لازم است در ابتدای اجرای تست‌ها دیتابیس مربوط به Integration Test ایجاد شده و بعد از اتمام نیز دیتابیس مورد نظر حذف شود؛ برای این منظور از کلاس TestSetup استفاده خواهیم کرد.

[SetUpFixture]
public class TestSetup
{
    [OneTimeSetUp]
    public void SetUpDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
        CreateDatabase();
    }

    [OneTimeTearDown]
    public void TearDownDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
    }

   //...
}

با توجه به اینکه کلاس TestSetup با [SetUpFixture] تزئین شده است، Nunit قبل از اجرای تست‌ها سراغ این کلاس آمده و متد SetUpDatebase را به دلیل تزئین شدن با [OneTimeSetUp]، قبل از اجرای تست‌ها و متد TearDownDatabase را بدلیل تزئین شدن با [OneTimeTearDown]  بعد از اجرای تمام تست‌ها، اجرا خواهد کرد.


متد CreateDatabase

private static void CreateDatabase()
{
    ExecuteSqlCommand(Master, string.Format(SqlResource.DatabaseScript, FileName));

    //Use T-Sql Scripts For Create Database
    //ExecuteSqlCommand(MyAppTest, SqlResources.V1_0_0);

    var migration =
        new MigrateDatabaseToLatestVersion<ApplicationDbContext, DataLayer.Migrations.Configuration>();
    migration.InitializeDatabase(new ApplicationDbContext());

}

private static SqlConnectionStringBuilder Master =>
    new SqlConnectionStringBuilder
    {
        DataSource = @"(LocalDB)\MSSQLLocalDB",
        InitialCatalog = "master",
        IntegratedSecurity = true
    };

private static string FileName => Path.Combine(
    Path.GetDirectoryName(
        Assembly.GetExecutingAssembly().Location),
    "MyAppTest.mdf");

برای مدیریت محل ذخیره سازی فایل‌های دیتابیس، ابتدا دستورات ایجاد «دیتابیس تست» را برروی دیتابیس master اجرا می‌کنیم و در ادامه برای ساخت جداول از مکانیزم Migration خود EF استفاده شده است.

لازم است رشته اتصال به این دیتابیس ایجاد شده را در فایل App.config پروژه تست قرار دهید:

<connectionStrings>
  <add name="DefaultConnection" providerName="System.Data.SqlClient" connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDb;Initial Catalog=MyAppTest;Integrated Security=True;" />
</connectionStrings>


متد DestroyDatabase 

private static void DestroyDatabase()
{
    var fileNames = ExecuteSqlQuery(Master, SqlResource.SelecDatabaseFileNames,
        row => (string)row["physical_name"]);

    if (!fileNames.Any()) return;

    ExecuteSqlCommand(Master, SqlResource.DetachDatabase);

    fileNames.ForEach(File.Delete);
}

در این متد ابتدا آدرس فایل‌های مرتبط با «دیتابیس تست» واکشی شده و در ادامه دستورات Detach دیتابیس انجام شده و فایل‌های مرتبط حذف خواهند شد. فایل‌های دیتابیس در مسیری شبیه به آدرس نشان داده شده‌ی در شکل زیر ذخیره خواهند شد.


قدم چهارم

برای جلوگیری از تداخل بین تست‌ها لازم است تک تک تست‌ها از هم ایزوله باشند؛ یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از تراکنش‌ها می‌باشد. برای این منظور امکان AutoRollback را به صورت خودکار به متدهای تست با استفاده از Attribute زیر اعمال خواهیم کرد:

public class AutoRollbackAttribute : Attribute, ITestAction
{
    private TransactionScope _scope;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _scope = new TransactionScope(TransactionScopeOption.RequiresNew,new TransactionOptions {IsolationLevel = IsolationLevel.Snapshot});
    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _scope?.Dispose();
        _scope = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

متدهای BeforTest و AfterTest به ترتیب قبل و بعد از اجرای متدهای تست تزئین شده با این Attribute اجرا خواهند شد. 


در مواقعی هم که به HttpConext نیاز دارید، می‌توانید از کتابخانه FakeHttpContext بهره ببرید. برای این مورد هم میتوان Attributeای را به مانند AutoRollback در نظر گرفت.

public class HttpContextAttribute:Attribute,ITestAction
{
    private FakeHttpContext.FakeHttpContext _httpContext;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _httpContext = new FakeHttpContext.FakeHttpContext();

    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _httpContext?.Dispose();
        _httpContext = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

کاری که FakeHttpContext انجام می‌دهد، مقدار دهی HttpContext.Current با یک پیاده سازی ساختگی می‌باشد.


قدم پنجم

به عنوان مثال اگر بخواهیم برای سرویس «گروه کاربری»، Integration Test بنویسیم، به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

namespace MyApp.IntegrationTests.ServiceLayer
{
    [TestFixture]
    [AutoRollback]
    [HttpContext]
    public class RoleServiceTests
    {
        private IRoleApplicationService _roleService;

        [SetUp]
        public void Init()
        {
        }

        [TearDown]
        public void Clean()
        {
        }

        [OneTimeSetUp]
        public void SetUp()
        {
            _roleService = IoC.Resolve<IRoleApplicationService>();

            using (var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                RoleInitialDataBuilder.Build(uow);
            }
        }

        [OneTimeTearDown]
        public void TearDown()
        {
        }

        [Test]
        [TestCase("Role1")]
        public void Should_Create_New_Role(string role)
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = role
            };

            _roleService.Create(viewModel);

            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == role);
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_With_Admin_Name()
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = "Admin"
            };

            Assert.Throws<DbUpdateException>(() => _roleService.Create(viewModel));
        }

        [Test]
        public void Should_AdminRole_Exists()
        {
            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == "Admin");
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_Without_Name()
        {
            Assert.Throws<ValidationException>(() => _roleService.Create(new RoleCreateViewModel { Name = null }));
        }
    }
}

با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 
مطالب
پشتیبانی از انقیاد پویا در سی‌شارپ
زبان سی‌شارپ strongly typed و type safe است. کامپایلر بیشتر کد را از نظر صحت نوع (Type) بررسی میکند و در صورت بروز خطا، روند کامپایل متوقف خواهد شد. با این وجود سی‌شارپ اجازه میدهد که کدهای داینامیک نیز داشته باشیم؛ کدهایی که در زمان کامپایل برای کامپایلر ناشناس هستند و اگر خطای نوع در آنها وجود داشته باشد، در زمان اجرا مشخص شده و باعث توقف برنامه میشود. 

Type Safety

ایمنی نوع، قاعده‌ای است در زبانهای برنامه‌نویسی که اجازه نمیدهد متغیرها، مقادیری را دریافت کنند که متفاوت با نوع تعریف شده‌ی آنها باشد. اگر این بررسی وجود نداشت، در زمان اجرا مقادیر خوانده شده از حافظه باعث رفتاری غیر قابل پیش‌بینی میشد؛ مثلا در یک متغیر عددی، مقدار رشته‌ای ذخیره و در زمان اجرا با یک مقدار عددی دیگر جمع بسته و نمایش داده شود. کامپایلر همچنین بررسی اعضای اعلان نشده‌ی متغیرها را نیز انجام میدهد که در قطعه کد زیر آمده‌است:
string text = “String value”;
int textLength = text.Length;
int textMonth = text.Month; // won’t compile
با این حال ایمنی نوع در سی‌شارپ کاملا قابل اعتماد نیست و میشود به روشی آن را دور زد!  
public interface IGeometricShape
{
     double Circumference { get; }
     double Area { get; }
}
public class Square : IGeometricShape
{
     public double Side { get; set; }
     public double Circumference => 4 * Side;
     public double Area => Side * Side;
}
public class Circle : IGeometricShape
{
     public double Radius { get; set; }
     public double Circumference => 2 * Math.PI * Radius;
     public double Area => Math.PI * Radius * Radius;
}

IGeometricShape circle = new Circle { Radius = 1 };
Square square = ((Square)circle); // no compiler error
var side = square.Side;
در خط کدی که با کامنت مشخص شده، هر چند که دیده میشود نوع circle نمیتواند به نوع square تبدیل شود، اما این کد بدون خطا کامپایل و خطای InvalidCastException  در زمان اجرا رخ خواهد داد. به دلیل اینکه هر دو نوع circle و square از نوع پایه IGeometricShape هستند، کامپایلر خطایی نخواهد گرفت؛ اما در زمان اجرا و زمانیکه برنامه میخواهد اجزاء circle را به square تبدیل کند، مشخص میشود که امکان تبدیل کامل circle به square نیست و خطا رخ خواهد داد.

Dynamic Binding

توسط انقیاد پویا در سی‌شارپ، کامپایلر بررسی نوع را در زمان کامپایل انجام نخواهد داد. کامپایلر فرض را بر این میگیرد که کد معتبر است و تمام متغیرها به درستی قابل دسترسی هستند. بررسی‌ها در زمان اجرا خواهند بود و زمانی خطا رخ خواهد داد که مثلا دسترسی به یک عضو از یک متغیر امکانپذیر نباشد؛ به این دلیل که آن عضو برای آن نوع وجود ندارد. 
توسط کلمه کلیدی dynamic میتوان متغیرهایی را تعریف کرد که در زمان کامپایل از نظر نوع بررسی نشوند؛ مانند مثال زیر.
dynamic text = “String value”;
int textLength = text.Length;
int textMonth = text.Month; // throws exception at runtime
واضح است که مثال بالا بی‌فایده است؛  اولا خطا در زمان کامپایل مشخص نمیشود و ثانیا مدیریت خطا در زمان اجرا بر کارآیی برنامه تاثیر خواهد داشت. روش دیگر استفاده از dynamic که کارآیی پایینی دارد در مثال زیر آمده.  
public dynamic GetAnonymousType()
{
  return new
    {
        Name = “John”,
        Surname = “Doe”,
        Age = 42
    };
}

dynamic value = GetAnonymousType();
Console.WriteLine($”{value.Name} {value.Surname}, {value.Age}”);
در مثال بالا نوع بازگشتی متد و متغیری که برای نگهداری نوع بازگشتی تعریف شده از نوع dynamic هستند. هر چند که در زمان کامپایل میشود هر مقداری و نوعی را از متد بازگشت داد، اما مانند مثال قبل، تا زمان اجرا، صحت اینکه آیا واقعا چنین نوعی جهت بازگشت وجود دارد یا نه و همچنین اساسا نوع بازگشت داده شده قابل استفاده و تبدیل هست یا نه، بررسی نخواهد شد. مضاف بر این مشکلات، IntelliSense نخواهیم داشت و اگر بخواهیم از یک اسمبلی دیگر به متد بالا دسترسی پیدا کنیم با خطای RuntimeBinderException مواجه خواهیم شد؛ علت این است که  نوع‌های anonymous به صورت internal اعلان می‌شوند. اما میشود استفاده‌های بهتری از نوع dynamic داشت؛ برای مثال زمان استفاده از کتابخانه‌ی JSON.NET که نمونه‌ای از آن در زیر آمده.
string json = @"
{
     ""name"": ""John"",
     ""surname"": ""Doe"",
     ""age"": 42
}";

dynamic value = JObject.Parse(json);
Console.WriteLine($"{ value.name} { value.surname}, { value.age}");
مانند نوع anonymous در مثال قبل، متد Parse میتواند مقادیر را به صورت پویا برگشت دهد و میتوان از این مقادیر مانند خصوصیات شیء ایجاد شده، از JSON استفاده کرد، بدون آنکه کامپایلر از وجود آنها اطلاعی داشته باشد. به این ترتیب در زمان اجرا میشود اشیاء JSON را به برنامه داد و از مقادیر آن مانند دسترسی به یک property استفاده کرد؛ کاری که نمیشود با نوعهای anonymous که در مثال بالاتر آورده شد انجام داد. برای حل این مسئله میتوان از دو شیء کمکی در کتابخانه NET Framework. استفاده کرد.

ExpandoObject

بین این دو شیء، ExpandoObject ساده‌تر است. به همراه کلمه کلیدی dynamic، این شیء اجازه میدهد که به نوع ساخته شده از آن در زمان اجرا و به صورت پویا، عضوی اضافه یا حذف کنیم؛ این اعضا میتوانند متد هم باشند.
dynamic person = new ExpandoObject();
person.Name = "John";
person.Surname = "Doe";
person.Age = 42;
person.ToString = (Func<string>)(() => $”{person.Name} {person.Surname}, {person. Age}”);

Console.WriteLine($"{ person.Name}{ person.Surname}, { person.Age}");

  برای اینکه ببینیم در زمان اجرا چه اعضایی به این شی اضافه شده، می‌توان نمونه ساخته شده از آن را به نوع <IDictionary<string, object تبدیل و در یک حلقه به آنها دسترسی پیدا کرد. از همین طریق هم میشود عضوی را حذف کرد.

var dictionary = (IDictionary<string, object>)person;
foreach (var member in dictionary)
{
     Console.WriteLine($”{member.Key} = {member.Value}”);
}
dictionary.Remove(“ToString”);

DynamicObject

از آنجایی که ExpandoObject برای سناریو‌های ساده کاربرد دارد و کنترل کمتری بر روی اعضا و نمونه‌های ایجاد شده‌ی توسط آن داریم، می‌توان از شیء DynamicObject استفاده کرد؛ البته نیاز به کدنویسی بیشتری دارد. پیاده‌سازی اعضا برای شیء DynamicObject در یک کلاس صورت میگیرد که در زیر آورده شده‌است:

class MyDynamicObject : DynamicObject
{
       private readonly Dictionary<string, object> members = new Dictionary<string, object>();

       public override bool TryGetMember(GetMemberBinder binder, out object result)
       {
              if (members.ContainsKey(binder.Name))
              {
                  result = members[binder.Name];
                  return true;
              }
              else
              {
                  result = null;
                  return false;
             }
       }

      public override bool TrySetMember(SetMemberBinder binder, object value)
      {
               members[binder.Name] = value;
              return true;
      }

      public bool RemoveMember(string name)
      {
            return members.Remove(name);
      }

}

dynamic person = new MyDynamicObject();
person.Name = “John”;
person.Surname = “Doe”;
person.Age = 42;
person.AsString = (Func<string>)(() => $”{person.Name} {person.Surname}, {person.
Age}”);
یک نکته در قطعه کد بالا وجود دارد. در شیء ExpandoObject، متد ToString را اضافه کردیم، اما برای شیء DynamicObject نام آن را تغییر داده و مثلا AsString گذاشتیم. اگر از نام ToString استفاده میکردیم در زمان فراخوانی، متد پیش‌فرض کلاس DynamicObject فراخوانی میشد. DynamicObject زمانی یک عضو پویا را فراخوانی میکند که آن عضو جدید از قبل وجود نداشته باشد. از آنجا که خود کلاس، متد ToString را دارد متد TryGetMember برای فراخوانی کردن آن اجرا نخواهد شد.
نظرات مطالب
نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
- این مطلب برای بوت استرپ 2 نوشته شده. (از فایل‌های نگارش 3 استفاده نکنید)
+ چه چیزی رو نمایش نمی‌ده؟ کلا صفحه باز نمیشه؟ یا اینکه صفحه باز میشه اما دراپ داون آن خالی است؟ اگر صفحه باز نمیشه که سورس کامل این قسمت در اولین نظر بحث ارسال شده. مقایسه کنید چه مواردی رو لحاظ نکردید. همچنین برنامه رو در فایرباگ دیباگ کنید شاید اسکریپتی فراموش شده. اگر دراپ داون صفحه باز شده خالی است، طبیعی هست. چون در متد RenderModalPartialView که نوشتید ViewBag ایی مقدار دهی نشده. بنابراین دیتاسورس مدنظر شما نال هست.
روش بهتر این است که یک خاصیت به ViewModel ایی که تعریف کردید اضافه کنید:

 public IEnumerable<SelectListItem> Names { get; set; }
بعد این خاصیت را در زمان بازگشت اطلاعات از اکشن متد مقدار دهی کنید:
model: new ProductCategoryViewModel { Names = ... }

- نیازی نیست کلا بازنویسی شود. در Razor view engine تفاوتی بین فایل نهایی View و Partial View نیست. به همین جهت برای اینکه این‌دو با هم اشتباه گرفته نشوند یک _ در ابتدای نام partial view قرار می‌دهند. فقط چند div مخصوص modal-header و موارد دیگری که در متن ذکر شده را باید به قالب قبلی اضافه کنید تا برای فرم‌های مودال هم کار کند. تفاوت دیگری ندارد.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
یک نکته‌ی تکمیلی
اگر خواستید استراتژی آغازین DropCreateDatabaseAlways مربوط به EF 6.x را با EF Core شبیه سازی کنید، می‌توان یک چنین کدی را در سازنده‌ی کلاس Context نوشت (مفید برای انجام Integration Tests):
public class SampleDBContext : DbContext
{
    private static bool _created = false; 
    public SampleDBContext() 
    { 
        if (!_created) // DropCreateDatabaseAlways
        { 
            _created = true; 
            Database.EnsureDeleted(); 
            Database.EnsureCreated(); 
        } 
    }
مطالب
آموزش WAF
دز طراحی پروژه‌های مقیاس بزرگ و البته به صورت ماژولار همیشه ساختار پروژه اهمیت به سزایی دارد. متاسفانه این مورد خیلی در طراحی پروژه‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و اغلب اوقات شاهد آن هستیم که یک پروژه بسیار بزرگ دقیقا به همان صورت پروژهای کوچک و کم اهمیت‌تر مدیریت و پیاده سازی می‌شود که این مورد هم مربوط به پروژه‌های تحت وب و هم پروژه‌های تحت ویندوز و WPF است. برای مدیریت پروژه‌های WPF و Silverlight در این پست به اختصار درباره PRISM بحث شد. مزایا و معایب آن  بررسی و در طی این پست ها(^ و ^) مثال هایی را پیاده سازی کردیم. اما در این پست مفتخرم شما را با یکی دیگر از کتابخانه‌های مربوط به پیاده سازی مدل MVVM آشنا کنم. کتابخانه ای متن باز، بسیار سبک با کارایی بالا.
اما نکته ای که ذکر آن خالی از لطف نیست این است که قبلا از این کتابخانه در یک پروژه بزرگ  و ماژولار WPF  استفاده کردم و نتیجه مطلوب نیز حاصل شد.
معرفی:
WPF Application Framework یا به اختصار WAF کتابخانه کم حجم سبک و البته با کارایی عالی برای طراحی پروژه‌های ماژولار WPF در مقیاس بزرگ طراحی شده است که مدل پیاده سازی ان بر مبنای مدل MVVM و MVC است. شاید برایتان جالب باشد که این کتابخانه دقیقا مدل MVC را با مدل MVVM ترکیب کرده در نتیجه مفاهیم آن بسیار شبیه به پروژه‌های تحت وب MVC است. همانطور که از نام آن پیداست این کتابخانه صرفا برای پروژه‌های WPF طراحی شده، در نتیجه در پروژه‌های Silverlight نمی‌توان از آن استفاده کرد.
ساختار کلی آن به شکل زیر می‌باشد:

همانطور که مشاهده می‌کنید پروژه‌های مبتنی بر این کتابخانه همانند سایر کتابخانه‌های MVVM از سه بخش تشکیل شده اند. بخش اول با عنوان Shell یا Presentation معرف فایل‌های Xaml پروژه است، بخش دوم یا Application معرف ViewModel و Controller و البته IView  می‌باشد. بخش Domain نیز در برگیرنده مدل‌های برنامه است.

معرفی برخی مفاهیم:

»Shell :  این کلاس معادل یک فایل Xaml است که حتما باید یک اینترفیس IView را پیاده سازی نماید.
»IView : معرف یک اینترفیس جهت برقراری ارتباط بین ViewModel و Shell
»ViewModel : در این جا ViewModel با مفهوم ViewModel در سایر کتابخانه‌های MVVM  کمی متفاوت است. در این کتابخانه ViewModel فقط شامل تعاریف است  و هیچ گونه پیاده سازی در اینجا صورت نمی‌گیرد. دقیقا معادل مفهوم ViewModel در پروژه‌های MVC تحت وب.
»Controller : پیاده سازی ViewModel و تعریف رفتارها در این قسمت انجام می‌گیرد.

اما در بسیاری از پروژها نیاز به پیاده سازی الگوی DataModel-View-ViewModel است که این کتابخانه با دراختیار داشتن برخی کلاس‌های پایه این مهم را برایمان میسر کرده است.

همانطور که می‌بینید در این حالت بر خلاف حالت قبلی ViewModel  و کنترلر‌های پروژه به جای ارتباط با مدل با مفهوم DataModel تغذیه می‌شوند که یک پیاده سازی سفارشی از مدل‌های پروژه است. هم چنین این کتابخانه یک سری Converter‌های سفارشی جهت تبدیل Model به DataModel و برعکس را ارائه می‌دهد.
سرویس‌های پیش فرض: که شامل DialogBox جهت نمایش پیغام‌ها و Save|Open File Dialog سفارشی نیز می‌باشد.
 »برای پیاده سازی Modularity از کتابخانه MEF استفاده شده است.
Command‌های سفارشی: پیاده سازی خاص از اینترفیس ICommand
»مفاهیم مربوط به Weak Event Pattern به صورت توکار در این کتابخانه تعبیه شده است.
»به صورت پیش فرض مباحث مربوط به اعتبارسنجی با استفاده از DataAnnotation   و IDataErrorInfo در این کتابخانه تعبیه شده است.
»ارائه Extension‌های مربوط به UnitTest نظیر Exceptions  و CanExecuteChangedEvent و PopertyChanged جهت سهولت در تهیه unit test

دانلود و نصب
با استفاده از nuget  و دستور زیر می‌توانید این کتابخانه را نصب نمایید:
Install-Package waf
هم چنین می‌توانید سورس آن به همراه فایل‌های باینری را از اینجا دریافت کنید. در پست بعدی یک نمونه از پیاده سازی مثال با این کتابخانه را بررسی خواهیم کرد.