نظرات مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 3
EF Code first هم برای معرفی فیلدهای محاسباتی ویژگی NotMapped را دارد. این فیلدها در بانک اطلاعاتی معادلی ندارند و صرفا جهت اعمال به UI، به کلاس اضافه می‌شن.
البته منطق آنچنانی ندارند و در حد calculated field در sql server به آن نگاه کنید. عموما جمع و ضرب روی فیلدها است یا تبدیل تاریخ و در این حد ساده است. بیشتر از این بود باید از کلاس مدل خارج شود و به لایه سرویس سپرده شود.
و یا روش بهتر تعریف آن‌ها انتقال این موارد به ViewModel است. مدل را باید از این نوع خواص خالی کرد. ViewModel بهتر است محل قرارگیری فیلدهای محاسباتی از این دست باشد که صرفا کاربرد سمت UI دارند و در بانک اطلاعاتی معادل متناظری ندارند.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #13
امکانات Data Annotation‌ها کار تیم EF یا به عبارتی طراحان اصلی دات نت است. بنابراین کمی زیاده روی است که عنوان کنیم غیراصولی هستند. شما در NHibernate چندین و چند روش تعریف نگاشت‌ها و روابط را دارید. از فایل‌های XML تا Data Annotation‌ها تا Fluent NH تا Mapping by code اخیر آن و غیره. تمام این‌ها هست برای برآوردن سلایق مختلف.
در EF Code first هم به همین ترتیب. شما حق انتخاب دارید. به شخصه از ترکیب هر دو حالت Data Annotation‌ها و Fluent API استفاده می‌کنم.
ViewModel فقط بحث مدیریت صحیح ارتباط با کلاینت است (نمایش اطلاعات View) و برعکس (دریافت اطلاعات از کاربر). بنابراین اگر از ViewModel استفاده می‌کنید، نیاز است از Data Annotation‌ها استفاده کنید تا اعتبار سنجی سمت کاربر (که به صورت خودکار توسط MVC اعمال و مدیریت می‌شود) کار کند.
مطالب
Soft Delete در Entity Framework 6
برای حذف نمودن یک رکورد از دیتابیس 2 راه وجود دارد : 1- حذف به صورت فیزیکی 2- حذف به صورت منطقی ( مورد بحث این مطلب )
در حذف رکورد به صورت منطقی، طراحان دیتابیس، فیلدی را با نام‌های متفاوتی همچون Flag , IsDeleted , IsActive , و غیره، در جداول ایجاد می‌نمایند. خوب، این روش مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مثلا شما در هر پرس و جویی که ایجاد می‌نمایید، بایستی این مورد را چک نموده و رکوردهایی را فراخوانی نمایید که فیلد IsDeleted آن برابر با false باشد. و همچنین در زمان حذف رکورد، برنامه نویس بایستی از متد Update به جای حذف فیزیکی استفاده نماید که تمام این موارد حاکی از مشکلات خاص این روش است. 
در این مقاله سعی داریم که مشکلات ذکر شده در بالا را با ایجاد SoftDelete در EF 6 برطرف نماییم .*یکی از پیش نیاز‌های این پست مطالعه ( سری آموزشی EF CodeFirst ) در سایت جاری می‌باشد.
برای شروع، ما نیاز به داشتن یک Attribute برای مشخص ساختن موجودیت هایی داریم که بایستی بر روی آنها SoftDelete فعال گردد. پس برای اینکار کلاسی را به شکل زیر طراحی مینماییم:
using System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm;
public class SoftDeleteAttribute : Attribute
    {
        public string ColumnName { get; set; }
        public SoftDeleteAttribute(string column)
        {
            ColumnName = column;
        }
        public static string GetSoftDeleteColumnName(EdmType type)
        {
            MetadataProperty column = type.MetadataProperties.Where(x => x.Name.EndsWith("customannotation:SoftDeleteColumnName")).SingleOrDefault();
            return column == null ? null : (string)column.Value;
        }
    }
توضیحات کد بالا: در متد سازنده، نام فیلدی را که قرار است بر روی آن SoftDelete به صورت اتوماتیک ایجاد شود، دریافت می‌نماییم و متد GetSoftDeleteColumnName در واقع با استفاده از متادیتاهایی که بر روی فیلد‌ها وجود دارد، فیلدی که انتهای نام آن متادیتای "customannotation:SoftDeleteColumnName" را دارد، انتخاب نموده و برگشت می‌دهد.
سؤال: متادیتای  "customannotation:SoftDeleteColumnName"  از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست ادامه‌ی مطلب را کامل مطالعه نمایید.
حال این Attribute برای استفاده در موجودیت‌های ما آمده است. برای استفاده کافیست به روش زیر عمل نمایید .
    [SoftDelete("IsDeleted")]
    public class TblUser 
    {        
        [Key]
        public int TblUserID { get; set; }

        [MaxLength(30)]
        public string Name { get; set; }

        public bool IsDeleted { get; set; }
    }
برای معرفی این قابلیت جدید به EF 6 کافیست در DbContext برنامه در متد OnModelCreating به نحو زیر عمل نماییم.
 protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            var Conv = new AttributeToTableAnnotationConvention<SoftDeleteAttribute, string>(
                "SoftDeleteColumnName",
                (type, attribute) => attribute.Single().ColumnName);
            modelBuilder.Conventions.Add(Conv);

        }
در واقع ما در اینجا به Ef می‌گوییم که یک Annotation جدید، با نام SoftDeleteColumnName به Entity که توسط این Attribute مزین شده است، اضافه نماید و همچنین مقدار این Annotation را نام فیلدی که در متد سازنده SoftDeleteAttribute معرفی گردیده است قرار دهد.
برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا Annotation جدید به مدل برنامه اضافه شده است یا نه کافیست بر روی فایل cs کانتکست DbContext، کلیک راست نموده و در منوی نمایش داده شده گزینه‌ی EntityFramework و سپس گزینه View Entity Data Model را انتخاب نمایید . مانند تصویر زیر:

در پنجره باز شده به قسمت سوم یعنی <StorageModels> مراجعه نمایید و بایستی گزینه زیر را مشاهده نمایید .

 <EntityType Name="TblUser" customannotation:SoftDeleteColumnName="IsDeleted">

تا اینجای کار ما توانستیم یک Annotation جدید را به Ef اضافه نماییم .

در مرحله بعد بایستی به Ef دستور دهیم که در تولید Query بر روی این Entity، این مورد را نیز لحاظ کند.

برای این کار کلاسی را ایجاد می‌نماییم که از اینترفیس IDbCommandTreeInterceptor ارث بری می‌نماید. مانند کد زیر :

public class SoftDeleteInterceptor : IDbCommandTreeInterceptor
    {
        public void TreeCreated(DbCommandTreeInterceptionContext interceptionContext)
        {
            if (interceptionContext.OriginalResult.DataSpace == System.Data.Entity.Core.Metadata.Edm.DataSpace.SSpace)
            {
                var QueryCommand = interceptionContext.Result as DbQueryCommandTree;
                if (QueryCommand != null)
                {
                    var newQuery = QueryCommand.Query.Accept(new SoftDeleteQueryVisitor());
                    interceptionContext.Result = new DbQueryCommandTree(QueryCommand.MetadataWorkspace, QueryCommand.DataSpace, newQuery);
                }
            }
       }
}

در ابتدا تشخیص داده می‌شود که نوع خروجی Query آیا از نوع Storage Model است . ( برای توضیحات بیشتر ) سپس پرس و جوی تولید شده را با استفاده از الگوی visitor تغییر داده و Query جدید را تولید نموده و در انتها Query جدیدی را به جای Query قبلی جایگزین می‌نماییم.

در اینجا ما نیاز به داشتن کلاس  SoftDeleteQueryVisitor  برای تغییر دادن Query و اضافه نمودن IsDeleted <>1 به Query می‌باشیم.

یک کلاس دیگری با نام  SoftDeleteQueryVisitor  به شکل زیر  به برنامه اضافه می‌نماییم.

  public class SoftDeleteQueryVisitor : DefaultExpressionVisitor
    {
        public override DbExpression Visit(DbScanExpression expression)
        {
            var column = SoftDeleteAttribute.GetSoftDeleteColumnName(expression.Target.ElementType);
            if (column!=null)
            {
                var Binding = DbExpressionBuilder.Bind(expression);
                return DbExpressionBuilder.Filter(Binding, DbExpressionBuilder.NotEqual(DbExpressionBuilder.Property(DbExpressionBuilder.Variable(Binding.VariableType, Binding.VariableName), column), DbExpression.FromBoolean(true)));
            }
            else
            {
                return base.Visit(expression);
            }
        }
    }
در متد Visit تشخیص داده می‌شود که آیا Query ساخته شده دارای customannotation:SoftDeleteColumnName است؟ چنانچه این Annotation را دارا باشد، نام فیلدی را که بالای Entity ذکر شده است، بازگشت می‌دهد و در خط بعدی، نام این فیلد را با مقدار مخالف True به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در نهایت برای اینکه EF تشخیص دهد که یک‌چنین Interceptor ایی وجود دارد، بایستی در کلاس DbContextConfig، کلاس SoftDeleteInterceptor را اضافه نماییم؛ همانند کد زیر:

 public class DbContextConfig : DbConfiguration
    {
        public DbContextConfig()
        {
             AddInterceptor(new SoftDeleteInterceptor());
        }
    }

تا اینجا در تمام Query‌های تولید شده بر روی Entity که با خاصیت SoftDelete مزین شده است، مقدار IsDeleted <> 1 را به صورت اتوماتیک اعمال می‌نماید. حتی به صورت هوشمند چنانچه این موجودیت در یک Join استفاده شده باشد این شرط را قبل از Join به Query تولید شده اضافه می‌نماید.

در مقاله بعدی در مورد تغییر کد Remove به کد Update توضیح داده خواهد شد.


برای مطالعه بیشتر

Entity Framework: Building Applications with Entity Framework 6

مطالب
آشنایی با پلاگین TickTack برای Mask ورودی کاربر

همانطور که می‌دانیم پلاگین‌های جی‌کوئری، نقش مهمی را در محیط وب ایفا می‌کنند. در اینجا با یکی از این پلاگین‌ها و چگونگی استفاده از آن آشنا میشویم.

برای آشنایی با نوشتن Plugin در jQuery، می‌توان مباحث پیشین این سایت را دنبال کرد.(  JQuery Plugins #1  و  JQuery Plugins #2)


jQueryTickTack Plugin   :

این Plugin برای ایجاد یک TextBox برای ورود زمان توسط کاربر استفاده می‌شود. با توجه به اینکه قبلاً چند Plugin برای این کار نوشته شده است ولی هر کدام از آنها معایب  و مزایای خاص خود را داشتند، برای نمونه می‌توانید به این سایت مراجعه کنید.

ویژگی‌های این Plugin عبارتند از:

1- تنظیم زمان پیش فرض

2- کنترل حداقل و حداکثر زمان وارد شده

3- تغییر ساعت و دقیقه بوسیله کلید‌های جهتی بالا و پایین

4- تغییر انتخاب ساعت و دقیقه بوسیله کلید‌های جهتی چپ و راست

5- تغییر ساعت و دقیقه بوسیله فشردن اعداد روی صفحه کلید


چگونگی استفاده از این Plugin

ابتدا کتابخانه jQuery و این پلاگین را به صفحه خود اضافه نمایید و سپس کدهای زیر را برای استفاده از این Plugin اضافه نمایید: 

        jQuery(document).ready(function () {
            $("#TextBox1").TickTack();
            $("#TextBox2").TickTack({
                 initialTime: '8:44',
                minHour: 8,
                minMinute: 0,
                maxHour: 22,
                maxMinute: 40
            });
        });
در ادامه به بررسی تنظیمات انجام شده در این پلاگین می‌پردازیم:

initialTime : زمان اولیه جهت نمایش به کاربر (حتما بایستی ساعت و دقیقه بوسیله : از یکدیگر جداشوند)

minHour : حداقل ساعت ورودی

minMinute : حداقل دقیقه ورودی

maxHour : حداکثر ساعت ورودی

maxMinute : حداکثر دقیقه ورودی

 

پس از انجام این تنظیمات و اجرا کردن برنامه،TextBox شما به صورت زیر نمایش داده  می‌شود: 

پس از انتخاب TextBox، قسمت ساعت به صورت پیش فرض انتخاب می‌شود و کاربر باید ساعت مد نظر را وارد کند؛ در اینجا، عدد اول ساعت، مد نظر است.

برای نمونه در اینجا عدد 2 توسط کاربر وارد می‌شود؛ پس از ورود عدد و با توجه به تنظیمات انجام شده، ساعت به صورت اتوماتیک به حداکثر مقداری که می‌تواند بپذیرد تغییر می‌کند (در این مثال چون کاربر عدد 2 را وارد کرده و در تنظیمات انجام شده حداکثر ساعت دریافتی 22 و حداکثر دقیقه 40 تعریف شده است،  ساعت به صورت پیشفرض به 22:40 تغییر می‌یابد)

و پس از وارد کردن عدد دوم ساعت توسط کاربر مکان نما به قسمت دقیقه منتقل می‌شود که در این جا عدد اول دقیقه مد نظر است

وارد کردن عدد 3 برای دقیقه
 

وارد کردن عدد دوم دقیقه  

پس از وارد کردن کامل دقیقه مکان نما دوباره به قسمت ساعت باز می‌گردد.

در ادامه دوستان علاقمند لطفا جهت بهبود کیفیت کار، باگ و یا مشکلات کدنویسی را اطلاع دهند.

با تشکر

نظرات مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
یک نکته‌ی تکمیلی: متدهای الحاقی خود را به ویژگی‌های Nullable مزین کنید!

فرض کنید قصد دارید یک متد الحاقی را برای متد معروف string.IsNullOrWhiteSpace تهیه کنید. روش متداول آن به صورت زیر است:
public static bool IsNullOrWhiteSpace(this string str)
        => string.IsNullOrWhiteSpace(str);

این روش تعریف، دو نقصیه‌ی ریز را به‌همراه دارد:
الف) اگر در پروژه‌ای حالت nullable reference types فعال باشد (که در تمام پروژه‌های جدید، به صورت پیش‌فرض فعال است) و بخواهیم به این متد الحاقی، یک مقدار نال را ارسال کنیم، با یک اخطار کامپایلر مواجه می‌شویم که ... این متد، نال را نمی‌پذیرد که پیشتر با فعال نبودن گزینه nullable reference types، بدون دریافت اخطاری، می‌شد نال را هم به این متد ارسال کرد. بنابراین بهتر است پارامتر ورودی آن‌را به صورت string? str تعریف کنیم.
ب) اگر از متد اصلی string.IsNullOrWhiteSpace در شرطی استفاده کنیم، پس از استفاده‌ی از آن، در سطرهای بعدی، کامپایلر تشخیص می‌دهد که رشته‌ی بررسی شده، نال بوده یا خیر. اما ... متد الحاقی فوق چنین قابلیتی را به همراه ندارد. برای رفع آن باید به صورت زیر عمل کرد:
public static bool IsNullOrWhiteSpace([NotNullWhen(returnValue: false)] this string? str)
        => string.IsNullOrWhiteSpace(str);
با استفاده از ویژگی NotNullWhen به کامپایلر اعلام می‌کنیم که اگر خروجی این متد false بود، مقدار str نال نخواهد بود. اکنون این متد الحاقی جدید، با نمونه‌ی اصلی، رفتار هماهنگی را داشته و قادر است کامپایلر را در سطرهای بعدی، در مورد نال نبودن رشته‌ی دریافتی، راهنمایی کند.
نظرات مطالب
استفاده از Full text search توسط Entity Framework
البته دستور زیر هم لازم است اضافه شود تا در خط 71 فایل FtsInterceptor  با خطا مواجه نشوید :
static class LanguageExtensions
{
    public static bool In<T>(this T source, params T[] list)
    {
        return (list as IList<T>).Contains(source);
    }
}
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش ششم

#Execute VB code via C

می توان از طریق #C، ماکروهای Visual Basic مورد استفاده‌ی در Office را تولید کرد.
static void AddChartButton( Workbook workBook,
                            Worksheet xlWorkSheetNew,
                            Range currentRange,  int macroId,
                            int startRow, int endRow,
                            int startCol, int endCol,
                            string buttonImagePath )
{
    var cell = currentRange.Next;
    var width = cell.Width;
    var height = 24;
    var left = cell.Left;
    var top = System.Math.Max( cell.Top + cell.Height - height, 0 );
    var button = xlWorkSheetNew.Shapes.AddPicture( buttonImagePath,
                                                    MsoTriState.msoFalse,
                                                    MsoTriState.msoCTrue,
                                                    left, top, width, height );
    var module = workBook.VBProject.VBComponents.Add( vbext_ComponentType.vbext_ct_StdModule );
    module.CodeModule.AddFromString( GetMacro( macroId,
                                                startRow, endRow,
                                                startCol, endCol ) );
    button.OnAction = "Macro" + macroId;
}

static string GetMacro( int macroId,
                        int startRow,  int endRow,
                        int startCol, int endCol )
{
    var sb = new StringBuilder();
    var range = "ActiveSheet.Range(Cells(" + startRow + "," + startCol + "), Cells(" + endRow + "," + endCol + ")).Select";
    sb.AppendLine( "Sub Macro" + macroId + "()" );
    sb.AppendLine( "On Error Resume Next" );
    sb.AppendLine( range );
    sb.AppendLine( "ActiveSheet.Shapes.AddChart.Select" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.ChartType = xlColumn" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.SetSourceData Source:=" + range );
    sb.AppendLine( "On Error GoTo 0" );
    sb.AppendLine( "End Sub" );
    return sb.ToString();
}

و برای استفاده از آن می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد:

var excelApp = new Microsoft.Office.Interop.Excel.Application();
var fileName = @"C:\Users\Vahid\Desktop\VBA.xlsm";
var workBook = excelApp.Workbooks.Open( fileName );
var sheet = workBook.Sheets[1];

AddChartButton( workBook,
                sheet,
                sheet.Range["B1"],
                1231,
                1,
                10,
                1,
                2,
                @"C:\Users\Vahid\Desktop\BarChart.png");

excelApp.DisplayAlerts = false;
workBook.Close( true,
                fileName );

خروجی مثال بالا


نکته: در صورتیکه بعد از اجرای برنامه، خطای " programmatic access to visual basic project is not trusted"  رخ داد از این طریق می‌توانید مشکل را حل کنید.

File -> Options -> Trust Center -> Trust Center Settings -> Macro Settings -> Trust Access to the VBA Project object model


volatile

کلمه کلیدی volatile نشان می‌دهد که یک فیلد ممکن است توسط چندین thread به صورت همزمان تغییر کند. فیلدهایی که به عنوان volatile تعریف می‌شوند، شامل بهینه سازی کامپایلر برای دسترسی از طریق تنها یک thread قرار نمی‌گیرند و بروزرسانی مقدار فعلی این فیلد را در تمامی زمان‌ها، تضمین می‌کند.
class Program
{
    volatile bool _shouldPartyContinue = true;

    static void Main()
    {
        var firstDimension = new Program();
        var secondDimension = new Thread( firstDimension.StartPartyInAnotherDimension );
        secondDimension.Start( firstDimension );
        Thread.Sleep( 5000 );
        firstDimension._shouldPartyContinue = false;
        Console.WriteLine( "Party Finish" );
    }

    void StartPartyInAnotherDimension( object input )
    {
        var currentDimensionInput = (Program)input;
        Console.WriteLine( "let the party begin" );
        while ( currentDimensionInput._shouldPartyContinue ) {}
        Console.WriteLine( "Party ends: (" );
    }
}
نکته: اگر متغیر shouldPartyContinue به وسیله volatile علامت گذاری نشده بود، برنامه در حالت Release (که گزینه Optimize code تیک داشته باشد) هیچگاه به پایان نمی‌رسید.

::global

وقتی که یک عضو توسط موجودیت دیگری با همان نام مخفی شده باشد، با استفاده از کلمه کلیدی ::global (فضای نام سراسری) قابلیت دسترسی به آن امکان پذیر می‌شود.
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        Console.WriteLine( Number );  // Error
        global::System.Console.WriteLine( "Console: " + Console ); //OK
    }

    public class System { }

    // Define a constant called ‘Console’ to cause more problems.
    const int Console = 7;
    const int Number = 67;
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، به دلیل وجود ثابت Console و کلاس System امکان دسترسی به متد WriteLine وجود ندارد، برای در دسترس قرار گرفتن آن باید از ::global استفاده کرد.

DebuggerDisplayAttribute

با استفاده از  DebuggerDisplayAttribute  می‌توانید نحوه نمایش یک فیلد یا یک کلاس را در پنجره متغیر دیباگر مشخص کنید.
[DebuggerDisplay( "{DebuggerDisplay}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public int Age { get; set; }

    [DebuggerBrowsable( DebuggerBrowsableState.Never )]
    string DebuggerDisplay => $"{FirstName} {LastName} {Age} years old";
}
و بعد از استفاده‌ی از آن، خروجی زیر بدست می‌آید:

همچنین شما می‌توانید عبارات مختلفی را به صورت مستقیم در این attribute استفاده کنید.
[DebuggerDisplay( "Age {Age > 0 ? Age : 25}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
 //...
}
اگر مقدار پروپرتی Age بیشتر از 0 باشد، مقدار Age و در غیراینصورت 25 نشان داده می‌شود.
مطالب
مشاهده سایت شیرپوینت به کمک IP Address
در صورتی که نیاز به مشاهده یک سایت شیرپوینت خارج از یک دامین باشد باید تنظیمات مسیر یابی آن فعال باشد تا بتوان آن را بدون نمایش خطا مشاهده کرد . در این پست کوتاه تنظیمات مرتبط به Alternate Access Mappings یا AAM بیان می‌شوند .
در صورتی که هنگام ایجاد application مسیر دامنه را برای آن مشخص کرده باشید و نیاز داشته باشید از خارج از دامنه نیز آن را مشاهده کنید ممکن است در مواردی به مشکل برخورد کنید . مثلا با مشاهده لیست به خطای زیر برخورد کنید : 

برای رفع این مشکل باید مسیر نامعتبر را برای Application به عنوان یک مسیر جایگزین تعریف کرد .

یک راه تعریف AAM برای Application می‌باشد . برای این منظور روی Configure alternate access mappings در بخش مدیریت مرکزی شیرپوینت (در قسمت‌های مشخص شده در تصویر زیر ) بروید : 

سپس روی Add Internal Urls کلیک کنید و در فیلد Url مسیر آدرس را با IP و پورت آن وارد کنید (در صورت وجود ) و zone آن را روی Interanet قرار دهید . (باید SiteCollection را نیز در همین بخش مشخص کنید ) 

البته این تنظیم از بخش Edit Public Urls نیزبا کمی تغییر قابل انجام می‌باشد . 

پس از اعمال تنظیمات مشکل عدم نمایش محتویات رفع خواهد شد .

راه حل دیگر اعمال یک Extend برای Application جاری است . 

در صورتی که از روش دوم یعنی Extend این کار را انجام دهید برای شما یک Application در زیر مجموعه سایت‌های IIS ایجاد می‌شود که ممکن است باز هم همان مشکل رخ دهد . برای رفع ان می‌توان Binding آن را ویرایش کرد و آی پی مورد نظر را یه آن Assign کرد  

موفق باشید 

مطالب
PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند
PersianDatePicker  یک DatePicker شمسی برای نمایش تاریخ شمسی در صفحات وب است.

مهمترین ویژگیها :
  • از تاریخ سرور برای نمایش روز جاری استفاده می‌کند.
  • به زبان جاوااسکریپت است و نیازی به سایر فریمورک‌ها مانند jQuery ندارد.
  • سبک و کم حجم است (3.5 کیلوبایت)
  • روزها به صورت عمودی لیست شده‌اند مانند برنامه هفتگی مدرسه که کاربران فارسی‌زبان با آن راحت‌ترند.

طرز استفاده :

PersianDatePicker.Show(textBox, today)
textBox : کنترلی است که DatePicker برای آن نمایش داده می‌شود.
today : تاریخ روز جاری است.

برای مثال :
<html>
<head>
    <script type="text/javascript" src="Scripts/PersianDatePicker.min.js"></script>
    <link type="text/css" rel="stylesheet" href="Content/PersianDatePicker.min.css" />
</head>
<body>
    <input type="text" onclick="PersianDatePicker.Show(this, '1392/03/22');" />
</body>
</html>

در ASP.NET Web Forms :
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="WebForm1.aspx.cs" Inherits="WebApplication4.WebForm1" %>

<!DOCTYPE html>

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <script src="Scripts/PersianDatePicker.min.js"></script>
    <link href="Content/PersianDatePicker.min.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
        <div>
            <asp:Label runat="server" Text="Label" AssociatedControlID="TextBox1">تاریخ : </asp:Label>
            <asp:TextBox  runat="server" ID="TextBox1"></asp:TextBox>
        </div>
    </form>
</body>
</html>

public partial class WebForm1 : System.Web.UI.Page
{
    protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
    {
        var now = PersianDateTime.Now;
        var today = now.ToString(PersianDateTimeFormat.Date);

        TextBox1.Attributes["onclick"] = "PersianDatePicker.Show(this,'" + today + "');";
    }
}

در مثال بالا برای گرفتن تاریخ روز جاری از PersianDateTime استفاده شده است. 

در ASP.NET MVC یا PHP یا هر زبان دیگری کافیست onclick کنترل متنی مورد نظر در سمت سرور مانند مثال بالا مقدار داده شود. یا می‌توان image کوچکی کنار textbox مورد نظر قرار داد و onclick آن تنظیم شود.

برای استفاده از PersianDatePicker می‌توانید آنرا از NuGet دریافت کنید :
PM> Install-Package PersianDatePicker

همچنین یک مثال کامل ASP.NET MVC آن‌را می‌توانید از اینجا دریافت کنید:
MvcAppPersianDatePicker.zip   
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
تکمیل JavaScript Isolation در Blazor 6x

همانطور که کمی بالاتر نیز عنوان شد، CSS Isolation جزئی از تازه‌های Blazor 5x بود؛ اکنون مشابه این قابلیت جهت فایل‌های js. به Blazor 6x هم اضافه شده‌است و روش کار با آن نیز همانند CSS Isolation است (البته این قابلیت از نگارش 5 هم وجود داشت؛ اما اینبار دیگر نیازی به تعریف فایل ماژول آن در wwwroot نیست). یعنی اگر کامپوننت ما در مسیر Pages/Panel.razor قرار داشته باشد، می‌توان برای این تک فایل، فایل js. متناظری را به نام Pages/Panel.razor.js تعریف کرد؛ با الگوی Component>.razor.js>. سپس اگر محتوی این فایل js. به صورت زیر باشد:
export function error(){
    alert('oops, an error');
}
روش فراخوانی آن در همان کامپوننت به صورت زیر خواهد بود (یعنی در اصل دیگر مهم نیست که این فایل js. کجا قرار می‌گیرد، هنگام publish به خروجی کپی خواهد شد):
var module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./Panel.razor.js");
await module.InvokeVoidAsync("error");
مزیت اینکار، نزدیک نگه داشتن static assets یک کامپوننت، در کنار آن است و به این ترتیب قابل درک‌تر کردن برنامه:
Pages/Panel.razor
Pages/Panel.razor.js
Pages/Panel.razor.css
به علاوه JS Isolation دو مزیت دیگر را هم به همراه دارد:
- دیگر نیازی به تعریف توابع و متدهای جاوا اسکریپتی در global namespace نیست (این متدها و اشیاء، به شیء سراسری window اضافه نمی‌شوند). Isolation در اینجا در اصل به معنای امکان استفاده‌ی از JavaScript modules است.
- استفاده کنندگان از پروژه‌های کتابخانه‌ای دیگر نیازی به الحاق دستی این فایل‌ها ندارند. منظور از الحاق دستی یا ذکر src تگ script اضافه شده به index.html، در مطلب تولید کتابخانه‌های Razor توضیح داده شده‌است و از الگوی content/{PACKAGE ID}/{SCRIPT PATH AND FILENAME (.js)}_/. جهت مشخص سازی نام نهایی فایل js. به همراه کتابخانه، پیروی می‌کند. البته اگر نیاز است این نوع فایل‌ها در کتابخانه‌ها مستقیما استفاده شوند، باید مسیر فوق در کدها حتما ذکر شود:
_module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./_content/RazorClassLibrary/componentName.razor.js");

یک نکته: روش صحیح کار با ماژول‌ها همانطور که در نکات فوق نیز بررسی شد، به صورت زیر است و باید در OnAfterRenderAsync شروع شده و سپس در آخر کار Dispose شوند:
export function showPrompt(message) {
  return prompt(message, 'Type anything here');
}

@page "/call-js-example-6"
@implements IAsyncDisposable
@inject IJSRuntime JS

<h1>Call JS Example 6</h1>

<p>
    <button @onclick="TriggerPrompt">Trigger browser window prompt</button>
</p>

<p>
    @result
</p>

@code {
    private IJSObjectReference? module;
    private string? result;

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", 
                "./scripts.js");
        }
    }

    private async Task TriggerPrompt()
    {
        result = await Prompt("Provide some text");
    }

    public async ValueTask<string?> Prompt(string message) =>
        module is not null ? 
            await module.InvokeAsync<string>("showPrompt", message) : null;

    async ValueTask IAsyncDisposable.DisposeAsync()
    {
        if (module is not null)
        {
            await module.DisposeAsync();
        }
    }
}