مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش دوم
در بخش اول، کارهایی که انجام دادیم به طور خلاصه عبارت بودند از:
1-  حذف کاربرانی که نام کاربری و ایمیل تکراری داشتند
2-  تغییر نام فیلد Password به PasswordHash در جدول User
 
سیستم مدیریت محتوای IRIS، برای استفاده از Entity Framework، از الگوی واحد کار (Unit Of Work) و تزریق وابستگی استفاده کرده است و اگر با نحوه‌ی پیاده سازی این الگو‌ها آشنا نیستید، خواندن مقاله EF Code First #12  را به شما توصیه می‌کنم.
برای استفاده از ASP.NET Identity نیز باید از الگوی واحد کار استفاده کرد و برای این کار، ما از مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity استفاده خواهیم کرد.
نکته مهم: در ادامه اساس کار ما بر پایه‌ی مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity است و چیزی که بیشتر برای ما اهمیت دارد کدهای نهایی آن هست؛ پس حتما به مخزن کد آن مراجعه کرده و کدهای آن را دریافت کنید.
 
تغییر نام کلاس User به ApplicationUser

اگر به کدهای مثال رسمی ASP.NET Identity نگاهی بیندازید، می‌بینید که کلاس مربوط به جدول کاربران ApplicationUser نام دارد، ولی در سیستم IRIS نام آن User است. بهتر است که ما هم نام کلاس خود را از User به ApplicationUser تغییر دهیم چرا که مزایای زیر را به دنبال دارد:

1- به راحتی می‌توان کدهای مورد نیاز را از مثال Identity کپی کرد.
2- در سیستم Iris، بین کلاس User متعلق به پروژه خودمان و User مربوط به HttpContext تداخل رخ می‌داد که با تغییر نام کلاس User دیگر این مشکل را نخواهیم داشت.
 
برای این کار وارد پروژه Iris.DomainClasses شده و نام کلاس User را به ApplicationUser تغییر دهید. دقت کنید که این تغییر نام را از طریق Solution Explorer انجام دهید و نه از طریق کدهای آن. پس از این تغییر ویژوال استودیو می‌پرسد که آیا نام این کلاس را هم در کل پروژه تغییر دهد که شما آن را تایید کنید.

برای آن که نام جدول Users در دیتابیس تغییری نکند، وارد پوشه‌ی Entity Configuration شده و کلاس UserConfig را گشوده و در سازنده‌ی آن کد زیر را اضافه کنید:
ToTable("Users");

نصب ASP.NET Identity

برای نصب ASP.NET Identity دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Get-Project Iris.DomainClasses, Iris.Datalayer, Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.DomainClasses کلاس‌های CustomUserRole، CustomUserLogin، CustomUserClaim و CustomRole را به پروژه Iris.DomainClasses منتقل کنید. تنها تغییری که در این کلاس‌ها باید انجام دهید، اصلاح namespace آنهاست.
همچنین بهتر است که به کلاس CustomRole، یک property به نام Description اضافه کنید تا توضیحات فارسی نقش مورد نظر را هم بتوان ذخیره کرد:

 
    public class CustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole>
    {
        public CustomRole() { }
        public CustomRole(string name) { Name = name; }

        public string Description { get; set; }

    }

نکته: پیشنهاد می‌کنم که اگر می‌خواهید مثلا نام CustomRole را به IrisRole تغییر دهید، این کار را از طریق find and replace انجام ندهید. با همین نام‌های پیش فرض کار را تکمیل کنید و سپس از طریق خود ویژوال استودیو نام کلاس را تغییر دهید تا ویژوال استودیو به نحو بهتری این نام‌ها را در سرتاسر پروژه تغییر دهد.
 
سپس کلاس ApplicationUser پروژه IRIS را باز کرده و تعریف آن را به شکل زیر تغییر دهید:
public class ApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>

اکنون می‌توانید property‌های Id،  UserName، PasswordHash و Email را حذف کنید؛ چرا که در کلاس پایه IdentityUser تعریف شده اند.
 
تغییرات DataLayer

وارد Iris.DataLayer شده و کلاس IrisDbContext را به شکل زیر ویرایش کنید:
public class IrisDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>,
        IUnitOfWork

اکنون می‌توانید property زیر را نیز حذف کنید چرا که در کلاس پایه تعریف شده است: 
 public DbSet<ApplicationUser> Users { get; set; }

 

نکته مهم: حتما برای کلاس IrisDbContext سازنده ای تعریف کنید که صراحتا نام رشته اتصالی را ذکر کرده باشد، اگر این کار را انجام ندهید با خطاهای عجیب غریبی روبرو می‌شوید. 

        public IrisDbContext()
            : base("IrisDbContext")
        {
        }

همچنین درون متد OnModelCreating کدهای زیر را پس از فراخوانی متد (base.OnModelCreating(modelBuilder  جهت تعیین نام جداول دیتابیس بنویسید:
            modelBuilder.Entity<CustomRole>().ToTable("AspRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserClaim>().ToTable("UserClaims");
            modelBuilder.Entity<CustomUserRole>().ToTable("UserRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserLogin>().ToTable("UserLogins");
از این جهت نام جدول CustomRole را در دیتابیس AspRoles انتخاب کردم تا با نام جدول Roles نقش‌های کنونی سیستم Iris تداخلی پیش نیاید.
اکنون دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید تا کدهای مورد نیاز برای مهاجرت تولید شوند:
Add-Migration UpdateDatabaseToAspIdentity
public partial class UpdateDatabaseToAspIdentity : DbMigration
{
        public override void Up()
        {
            CreateTable(
                "dbo.UserClaims",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ClaimType = c.String(),
                        ClaimValue = c.String(),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserLogins",
                c => new
                    {
                        LoginProvider = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        ProviderKey = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.LoginProvider, t.ProviderKey, t.UserId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserRoles",
                c => new
                    {
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        RoleId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.UserId, t.RoleId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .ForeignKey("dbo.AspRoles", t => t.RoleId, cascadeDelete: true)
                .Index(t => t.RoleId)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.AspRoles",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        Description = c.String(),
                        Name = c.String(nullable: false, maxLength: 256),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .Index(t => t.Name, unique: true, name: "RoleNameIndex");
            
            AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "SecurityStamp", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumber", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc", c => c.DateTime());
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount", c => c.Int(nullable: false));
        }
        
        public override void Down()
        {
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "RoleId", "dbo.AspRoles");
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserLogins", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserClaims", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropIndex("dbo.AspRoles", "RoleNameIndex");
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "RoleId" });
            DropIndex("dbo.UserLogins", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserClaims", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc");
            DropColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumber");
            DropColumn("dbo.Users", "SecurityStamp");
            DropColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed");
            DropTable("dbo.AspRoles");
            DropTable("dbo.UserRoles");
            DropTable("dbo.UserLogins");
            DropTable("dbo.UserClaims");
        }
}

بهتر است که در کدهای تولیدی فوق، اندکی متد Up را با کد زیر تغییر دهید: 
AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false, defaultValue:true));

چون در سیستم جدید احتیاج به تایید ایمیل به هنگام ثبت نام است، بهتر است که ایمیل‌های قبلی موجود در سیستم نیز به طور پیش فرض تایید شده باشند.
در نهایت برای اعمال تغییرات بر روی دیتابیس دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Update-Database
 
تغییرات ServiceLayer

ابتدا دستور زیر را در کنسول Nuget  وارد کنید: 
Get-Project Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin
سپس از فولدر Contracts پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer فایل‌های IApplicationRoleManager، IApplicationSignInManager، IApplicationUserManager، ICustomRoleStore و ICustomUserStore را در فولدر Interfaces پروژه Iris.ServiceLayer کپی کنید. تنها کاری هم که نیاز هست انجام بدهید اصلاح namespace هاست.

باز از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer کلاس‌های ApplicationRoleManager، ApplicationSignInManager،  ApplicationUserManager، CustomRoleStore، CustomUserStore، EmailService و SmsService را به پوشه EFServcies پروژه‌ی Iris.ServiceLayer کپی کنید.
نکته: پیشنهاد می‌کنم که EmailService را به IdentityEmailService تغییر نام دهید چرا که در حال حاضر سیستم Iris دارای کلاسی به نامی EmailService هست.
 
تنظیمات StructureMap برای تزریق وابستگی ها
پروژه Iris.Web  را باز کرده، به فولدر DependencyResolution بروید و به کلاس IoC کدهای زیر را اضافه کنید:
                x.For<IIdentity>().Use(() => (HttpContext.Current != null && HttpContext.Current.User != null) ? HttpContext.Current.User.Identity : null);

                x.For<IUnitOfWork>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<IrisDbContext>();

                x.For<IrisDbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());
                x.For<DbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());

                x.For<IUserStore<ApplicationUser, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<CustomUserStore>();

                x.For<IRoleStore<CustomRole, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<RoleStore<CustomRole, int, CustomUserRole>>();

                x.For<IAuthenticationManager>()
                      .Use(() => HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication);

                x.For<IApplicationSignInManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationSignInManager>();

                x.For<IApplicationRoleManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationRoleManager>();

                // map same interface to different concrete classes
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<SmsService>();
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<IdentityEmailService>();

                x.For<IApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<ApplicationUserManager>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("smsService").Is<SmsService>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("emailService").Is<IdentityEmailService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.SmsService).Is<SmsService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.EmailService).Is<IdentityEmailService>();

                x.For<ApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (ApplicationUserManager)context.GetInstance<IApplicationUserManager>());

                x.For<ICustomRoleStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomRoleStore>();

                x.For<ICustomUserStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomUserStore>();

اگر ()HttpContext.Current.GetOwinContext شناسایی نمی‌شود دلیلش این است که متد GetOwinContext یک متد الحاقی است که برای استفاده از آن باید پکیج نیوگت زیر را نصب کنید:
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

تغییرات Iris.Web
در ریشه پروژه‌ی Iris.Web  یک کلاس به نام Startup  بسازید و کدهای زیر را در آن بنویسید:
using System;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Microsoft.Owin.Security.DataProtection;
using Owin;
using StructureMap;

namespace Iris.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            configureAuth(app);
        }

        private static void configureAuth(IAppBuilder app)
        {
            ObjectFactory.Container.Configure(config =>
            {
                config.For<IDataProtectionProvider>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use(() => app.GetDataProtectionProvider());
            });

            //ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().SeedDatabase();

            // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
            // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
            // Configure the sign in cookie
            app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.
                    OnValidateIdentity = ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().OnValidateIdentity()
                }
            });
            app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

            // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
            app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5));

            // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email.
            // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from.
            // This is similar to the RememberMe option when you log in.
            app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

            app.CreatePerOwinContext(
               () => ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>());

            // Uncomment the following lines to enable logging in with third party login providers
            //app.UseMicrosoftAccountAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

            //app.UseTwitterAuthentication(
            //   consumerKey: "",
            //   consumerSecret: "");

            //app.UseFacebookAuthentication(
            //   appId: "",
            //   appSecret: "");

            //app.UseGoogleAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

        }
    }
}

تا به این جای کار اگر پروژه را اجرا کنید نباید هیچ مشکلی مشاهده کنید. در بخش بعدی کدهای مربوط به کنترلر‌های ورود، ثبت نام، فراموشی کلمه عبور و ... را با سیستم Identity پیاده سازی می‌کنیم.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی
مطالب
C# 12.0 - Collection Expressions & Spread Operator
C# 12 به همراه روش جدیدی برای آغاز مجموعه‌ها است که با آرایه‌ها، Spanها و هر نوعی که آغازگرهای مجموعه‌ها را بپذیرد، کار می‌کند. همچنین اپراتور جدیدی را هم به نام spread operator به صورت .. به زبان #C اضافه کرده‌است که امکان ساده‌تر ترکیب مجموعه‌ها را میسر می‌کند.


آغاز ساده‌تر مجموعه‌ها با کمک Collection Expressions

تا پیش از C# 12 برای آغاز یک آرایه می‌توان از روش زیر استفاده کرد که در آن نوع آرایه از طریق نوع اعضای آن حدس زده می‌شود:
var numbers1_CS11 = new[] { 1, 2, 3 };
که در حقیقت ساده شده‌ی تعریف اصلی زیر است:
var numbers1_CS_11 = new int[] { 1, 2, 3 };
در C# 12، می‌توان این تعاریف را به کمک collection expressions، خلاصه‌تر هم کرد:
int[] numbers1_CS12 = [ 1, 2, 3 ];
که در اینجا، {}‌ها به [] تبدیل شده‌اند و ذکر نوع آرایه، ضروری است (یعنی نمی‌توان از var جهت تعریف آن‌ها استفاده کرد)؛ در غیراینصورت با خطای زیر متوقف می‌شویم:
error CS9176: There is no target type for the collection expression.

یک collection expression و یا collection literals، به مجموعه‌ای از عناصر گفته می‌شود که بین دو براکت [] قرار می‌گیرند.

نمونه‌ی دیگر آن کار با Spanها است که نمونه کد C# 11 آن:
Span<string> span1_CS11 = new string[] { "AC", "AL" };
در C# 12 به صورت زیر خلاصه می‌شود:
Span<string> span1_CS12 = [ "AC", "AL" ];
و در اینجا امکان کار با ReadOnlySpan‌ها هم وجود دارد:
ReadOnlySpan<string> readOnlySpan_CS12 = [ "Africa",  "Asia", "Europa"];

مثال دیگر، نحوه‌ی آغاز آرایه‌های چندبعدی است:
int[][] array2D_CS11 =
  {
    new int[] { 2002, 2006, 2010},
    new int[] { 2014, 2018},
    new int[] { 2022, 2026, 2030}
  };
که در C# 12 به صورت خلاصه‌ی زیر قابل بیان است:
int[][] array2D_CS12 =
  [
     [2002, 2006, 2010],
     [2014, 2018],
     [2022, 2026, 2030]
  ];

و یا حتی این مورد را در مورد نحوه‌ی آغاز Listهای پیش از C#12
List<string> list_CS11 = new List<string> { "Item 1", "Item 2" };
نیز می‌توان بکار گرفت:
List<string> list_CS12 = [ "Item 1", "Item 2" ];

در کل همانطور که مشاهده می‌کنید، این تغییر، تغییر مثبتی است و حجم قابل ملاحظه‌ای از کدها را کاهش داده و خواندن آن‌ها را نیز ساده‌تر می‌کند.

یک نکته: روش ساده شده‌ی آغاز یک لیست با مجموعه‌ای خالی در C# 12 به صورت زیر است:
// Before C#12
List<User> users = new List<User>();
// or
var users = new List<User>();
// or
List<User> user = new();

// C#12
List<User> users = [];


اضافه شدن spread operator به زبان #C

اگر پیشتر با زبان JavaScript کار کرده باشید، با spread operator هم آشنایی دارید. کار آن ساده سازی یکی کردن مجموعه‌ها و یا افزودن ساده‌تر عناصری به آن‌ها است و .. بالاخره به زبان #C هم راه پیدا کرده‌است! برای مثال دو آرایه‌ی زیر را درنظر بگیرید:
int[] numbers1_CS12 = [ 1, 2, 3 ];
int[] numbers2_CS12 = [ 4, 5, 6 ];
در C# 12 برای یکی کردن آن‌ها می‌توان از spread operator به صورت زیر استفاده کرد:
int[] allItems = [ ..numbers1_CS12, ..numbers2_CS12 ];
Spread به معنای «پخش کردن»/«گسترده کردن»/«باز کردن» هست. برای مثال در اینجا، اعضای دو آرایه را داخل یک آرایه‌ی جدید، پخش کرده‌ایم!

اگر در نگارش‌های قبلی #C بخواهیم چنین کاری را انجام دهیم، یک روش آن به صورت زیر است:
int[] allItems_CS11 = numbers1_CS12.Concat(numbers2_CS12).ToArray();
که ... نگارش C# 12 آن کارآیی بیشتری دارد؛ چون تعداد بار اختصاص حافظه‌ی آن کمتر است. در C# 12، هنگام استفاده از spread operator، کار کپی کردن اطلاعات صورت نمی‌گیرد و همچنین طول نهایی مجموعه‌ی حاصل دقیقا مشخص می‌شود که این مورد از چندین بار تخصیص حافظه برای چسباندن آرایه‌های مختلف به هم جلوگیری می‌کند.

همچنین اپراتور پخش کردن، قابلیت قرارگرفتن در کنار سایر اعضای یک آرایه را هم به سادگی و با خوانایی بیشتری به همراه دارد:
int[] join = [..a, ..b, ..c, 6, 5];

به علاوه محدودیتی در مورد نوع مجموعه‌ی بکار گرفته شده نیز در اینجا وجود ندارد. برای نمونه در مثال زیر، یک آرایه، یک Span و یک لیست، با هم یکی شده‌اند:
int[] a =[1, 2, 3];
Span<int> b = [2, 4, 5, 4, 4];
List<int> c = [4, 6, 6, 5];

List<int> join = [..a, ..b, ..c, 6, 5];

و مثالی دیگر، نحوه‌ی ساده‌ی تعریف لیستی از tuples است:
List<(string, int)> otherScores = [("Dave", 90), ("Bob", 80)];
و سپس باز کردن آن داخل آرایه‌ای از tuples:
(string name, int score)[] scores = [("Alice", 90), ..otherScores, ("Charlie", 70)];
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 14

در بسیاری از زبان‌های برنامه نویسی امکان null بودن Reference types وجود دارد. به همین جهت مرسوم است پیش از استفاده از آن‌ها، بررسی شود آیا شیء مورد استفاده نال است یا خیر و سپس برای مثال متد یا خاصیت مرتبط با آن فراخوانی گردد؛ در غیر اینصورت برنامه با یک استثناء خاتمه خواهد یافت.
مشکلی هم که با این نوع بررسی‌ها وجود دارد این است که پس از مدتی کد موجود را تبدیل به مخزنی از انبوهی از if و else ها خواهند کرد که هم درجه‌ی پیچیدگی متدها را افزایش می‌دهند و هم نگهداری ‌آن‌ها را در طول زمان مشکل می‌سازند. برای حل این مساله، الگوی استانداردی وجود دارد به نام null object pattern؛ به این معنا که بجای بازگشت دادن null و یا سبب بروز یک exception شدن، بهتر است واقعا مطابق شرایط آن متد یا خاصیت، «هیچ‌کاری» را انجام نداد. در ادامه، توضیحاتی در مورد نحوه‌ی پیاده سازی این «هیچ‌کاری» را انجام ندادن، ارائه خواهد شد.


الف) حین معرفی خاصیت‌ها از محافظ استفاده کنید.

برای مثال اگر قرار است خاصیتی به نام Name را تعریف کنید که از نوع رشته‌ است، حالت امن آن رشته بجای null بودن، «خالی» بودن است. به این ترتیب مصرف کننده مدام نگران این نخواهد بود که آیا الان این Name نال است یا خیر. مدام نیاز نخواهد داشت تا if و else بنویسد تا این مساله را چک کند. نحوه پیاده سازی آن هم ساده است و در ادامه بیان شده است:

private string name = string.Empty;
public string Name
{
    get { return this.name; }
    set
    {
        if (value == null)
        {
            this.name = "";
            return;
        }
        this.name = value;
    }
}

دقیقا در زمان انتساب مقداری به این خاصیت، بررسی می‌شود که آیا مثلا null است یا خیر. اگر بود، همینجا و نه در کل برنامه، مقدار آن «خالی» قرار داده می‌شود.

ب) سعی کنید در متدها تا حد امکان null بازگشت ندهید.

برای نمونه اگر متدی قرار است لیستی را بازگشت دهد:

public IList<string> GetCultures()
{
//...
}

و حین تهیه این لیست، عضوی مطابق منطق پیاده سازی آن یافت نشد، null را بازگشت ندهید؛ یک new List خالی را بازگشت دهید. به این ترتیب مصرف کننده دیگری نیازی به بررسی نال بودن خروجی این متد نخواهد داشت.


ج) از متدهای الحاقی بجای if و else استفاده کنید.

پیاده سازی حالت الف زمانی میسر خواهد بود که طراح اصلی ما باشیم و کدهای برنامه کاملا در اختیار ما باشند. اما در شرایطی که امکان دستکاری کدهای یک کتابخانه پایه را نداریم چه باید کرد؟ مثلا دسترسی به تعاریف کلاس XElement دات نت فریم ورک را نداریم (یا حتی اگر هم داریم، تغییر آن تا زمانیکه در کدهای پایه اعمال نشده باشد، منطقی نیست). در این حالت می‌شود یک یا چند extension method را طراحی کرد:

public static class LanguageExtender
{
public static string GetSafeStringValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? string.Empty : input.Value;
}

public static DateTime GetSafeDateValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? DateTime.MinValue : DateTime.Parse(input.Value);
}
}

به این ترتیب می‌توان امکانات کلاس پایه‌‌ای را بدون نیاز به دسترسی به کدهای اصلی آن مطابق نیاز‌های خود تغییر و توسعه داد.


مطالب
Span در C# 7.2
C# 7.2 به همراه تعداد کوچکی از بهبودهای کامپایلر است و با Visual Studio 2017 نگارش 15.5 ارائه شده و روش فعالسازی آن با نگارش 7.1 آن یکی است (انتخاب گزینه‌ی «C# latest minor version (latest)» در تنظیمات پیشرفته‌ی Build خواص پروژه). همچنین اگر از VSCode استفاده می‌کنید، نگارش 1.14 افزونه‌ی #C آن، پشتیبانی کاملی را از C# 7.2 به همراه دارد؛ در اینجا، افزودن خاصیت <LangVersion>latest</LangVersion> به فایل csproj برنامه برای استفاده‌ی از آخرین نگارش کامپایلر نصب شده، کفایت می‌کند. البته باید دقت داشت کامپایلر C# 7.2 به همراه NET Core SDK 2.1.2. ارائه شده‌است. بنابراین تنها نصب آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode برای کامپایل آن کافی نیست و باید حداقل SDK یاد شده (یا نگارش جدیدتر آن) را هم نصب کنید.
 

نوع‌های جدید <Span<T و  <ReadOnlySpan<T در C# 7.2

نوع‌های جدید <Span<T و <ReadOnlySpan<T جهت ارائه‌ی ناحیه‌های اختیاری پیوسته‌ای از حافظه، شبیه به آرایه‌ها تدارک دیده شده‌اند و هدف استفاده‌ی از آن‌ها، تولید برنامه‌های سمت سرور با کارآیی بالا است.
برای کار با این نوع‌ها، هم نیاز به کامپایلر C# 7.2 است و هم نصب بسته‌ی نیوگت System.Memory:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
    <LangVersion>latest</LangVersion>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.Memory" Version="4.4.0-preview1-25305-02" />
  </ItemGroup>
</Project>
این بسته از .NETStandard 1.0. به بعد را پشتیبانی می‌کند؛ یعنی با +NET 4.5+ ،Mono 4.6.  و +NET Core 1.0. سازگار است.


Spanها و امکان دسترسی به انواع حافظه

Spanها می‌توانند به حافظه‌ی مدیریت شده، حافظه‌ی بومی (native) و حافظه‌ی اختصاص داده شده‌ی در Stack اشاره کنند. به عبارتی Spanها یک لایه انتزاعی، برفراز تمام انواع و اقسام حافظه‌هایی هستند که می‌توانند در اختیار توسعه دهندگان NET. باشند.
- البته اکثر توسعه دهندگان دات نت از حافظه‌ی مدیریت شده استفاده می‌کنند. برای مثال Stack memory تنها از طریق کدهای unsafe و واژه‌ی کلیدی stackalloc قابل تخصیص است. این نوع حافظه بسیار سریع است و همچنین بسیار کوچک؛ کمتر از یک مگابایت که به خوبی در CPU cache جا می‌شود. اما اگر در این بین حجم حافظه‌ی تخصیصی بیشتر از یک مگابایت شود، بلافاصله استثنای StackOverflowException غیرقابل مدیریتی را به همراه خاتمه‌ی فوری برنامه به همراه خواهد داشت. برای نمونه از این نوع حافظه در جهت مدیریت رخ‌دادهای داخلی corefx زیاد استفاده می‌شود.
- حافظه‌ی مدیریت شده، همان حافظه‌ای است که توسط واژه‌ی کلیدی new در برنامه، جهت ایجاد اشیاء، تخصیص داده می‌شود و طول عمر آن تحت مدیریت GC است.
- حافظه‌ی مدیریت نشده یا بومی از دید GC مخفی است و توسط متدهایی مانند Marshal.AllocHGlobal و Marshal.AllocCoTaskMem در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. این حافظه باید به صورت صریحی توسط توسعه دهنده به کمک متدهایی مانند Marshal.FreeHGlobal و Marshal.FreeCoTaskMem آزاد شود. وب سرور Kestrel مخصوص ASP.NET Core، از این روش جهت کار با آرایه‌های حجیم، جهت کاهش بار GC استفاده می‌کند.

مزیت کار با Spanها این است که دسترسی امن و type safeایی را به انواع حافظه‌های مهیا، جهت توسعه دهندگانی که عموما کدهای unsafe ایی را نمی‌نویسند و با اشاره‌گرها به صورت مستقیم کار نمی‌کنند، میسر می‌کند. برای مثال تا پیش از معرفی Spanها، برای دسترسی به 1000 عنصر یک آرایه‌ی 10 هزار عنصری و ارسال آن به یک متد، نیاز بود تا ابتدا یک کپی از این 1000 عنصر را تهیه کرد. این عملیات از لحاظ میزان مصرف حافظه و همچنین زمان انجام آن، بسیار هزینه‌بر است. با استفاده از <Span<T می‌توان یک دید مجازی از آن آرایه را بدون اختصاص آرایه‌ای و یا آرایه‌هایی جدید، ارائه کرد.


مثالی از کاربرد Spanها جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه

برای نمونه، متد IsValidName زیر، بررسی می‌کند که طول رشته‌ی دریافتی حداقل 2 باشد و حتما با یک حرف شروع شده باشد:
    static class NameValidatorUsingString
    {
        public static bool IsValidName(string name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;
        }
    }
در این حالت یک نمونه مثال از استفاده‌ی آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
string fullName = "User 1";
string firstName = fullName.Substring(0, 4);
NameValidatorUsingString.IsValidName(firstName);
در اینجا زمانیکه از متد Substring استفاده می‌شود، در حقیقت تخصیص حافظه‌ی دومی جهت تولید firstName رخ می‌دهد.

همچنین اگر این اطلاعات را از طریق شبکه دریافت کرده باشیم، ممکن است به صورت آرایه‌ای از حروف دریافت شوند:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
که به صورت مستقیم در متد IsValidName قابل استفاده نیست و خطای عدم امکان تبدیل []char به string، از طرف کامپایلر صادر می‌شود:
NameValidatorUsingString.IsValidName(anotherFullName);
در این حالت برای استفاده‌ی از این آرایه، نیاز است یک تخصیص حافظه‌ی دیگر نیز صورت گیرد:
NameValidatorUsingString.IsValidName(new string(anotherFullName));

اکنون در C# 7.2، بازنویسی این متد توسط ReadOnlySpan، به صورت ذیل است:
    static class NameValidatorUsingSpan
    {
        public static bool IsValidName(ReadOnlySpan<char> name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;

        }
    }
که این مزایا را به همراه دارد:
ReadOnlySpan<char> fullName = "User 1".AsSpan();
ReadOnlySpan<char> firstName = fullName.Slice(0, 4);
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(firstName);
کار با API مربوط به Spanها به همراه تخصیص حافظه‌ی جدیدی نیست. برای نمونه در اینجا متد Slice این API، سبب تخصیص حافظه‌ی جدیدی نمی‌شود (برخلاف متد Substring) و فقط به قسمتی از حافظه‌ی موجود اشاره می‌کند (بدون نیاز به کار مستقیم با اشاره‌گرها و کدهای unsafe).

و یا اینبار امکان استفاده‌ی از آرایه‌ای از کاراکترها، بدون نیاز به تخصیص حافظه‌ای جدید، برای بررسی اعتبار مقادیر دریافتی میسر است:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(anotherFullName);

برای نمونه از یک چنین APIایی در پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند SignalR و یا Roslyn، برای بالا بردن کارآیی برنامه، با کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه‌ی مورد نیاز، بسیار استفاده شده‌است. برای نمونه در NET Core 2.1.، حجم رشته‌های تخصیص داده شده‌ی در فریم ورک‌های وابسته، به این ترتیب به شدت کاهش یافته‌است.


مثال‌هایی از کار با API نوع Span

امکان ایجاد یک Span از یک array
var arr = new byte[10];
Span<byte> bytes = arr; // Implicit cast from T[] to Span<T>
پس از آن کار با این span همانند کار با آرایه‌های معمولی است؛ با این تفاوت که این span تنها یک دید مجازی از قسمتی از این آرایه را ارائه می‌دهد؛ بدون سربار تخصیص حافظه‌ی اضافی و کپی اطلاعات:
Span<byte> slicedBytes = bytes.Slice(start: 5, length: 2);
slicedBytes[0] = 42;
slicedBytes[1] = 43;
slicedBytes[2] = 44; // Throws IndexOutOfRangeException
bytes[2] = 45; // OK
در اینجا slicedBytes یک دید مجازی از ایندکس 5 تا 7 آرایه‌ی arr را ارائه می‌دهد. کار کردن با آن نیز همانند آرایه‌ها، توسط ایندکس‌ها میسر است.
همچنین تغییرات بر روی Span (غیر read only) بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر گذار است. برای مثال در اینجا با تغییر bytes[2]، مقدار arr[2] نیز تغییر می‌کند.

و یا روش دیگر ایجاد Span استفاده از متد AsSpan است:
var array = new byte[100];
Span<byte> interiorRef1 = array.AsSpan().Slice(start: 20);
همین عملیات را توسط new Span نیز می‌توان به صورت ساده‌تری ارائه داد:
Span<byte> interiorRef2 = new Span<byte>(array: array, start: 20, length: array.Length - 20);


محدودیت‌های کار با Spanها

- Span تنها یک نوع stack-only است.
- Spanها در بین تردها به اشتراک گذاشته نمی‌شوند. هر استک در یک زمان تنها توسط یک ترد قابل دسترسی است. بنابراین Spanها thread-safe هستند.
- طول عمر Spanها کوتاه است و قابلیت قرارگیری بر روی heap با طول عمر بیشتر را ندارند؛ یعنی:
  • به صورت فیلد در یک نوع non-stackonly قابل تعریف نیستند:
class Impossible
{
   Span<byte> field;
}
فیلدهای یک کلاس در heap ذخیره می‌شوند. بنابراین محل ذخیره سازی spanها نیستند.
  • به عنوان پارامترهای متدهای async قابل استفاده نیستند. چون در این بین در پشت صحنه یک AsyncMethodBuilder تشکیل می‌شود که در قسمتی از آن، پارامترها بر روی heap قرار می‌گیرند.
  • هرجائیکه عملیات boxing صورت گیرد، نتیجه‌ی عملیات بر روی heap قرار می‌گیرد. بنابراین در یک چنین مواردی نمی‌توان از Spanها استفاده کرد. برای مثال تعریف Func<T> valueProvider و سپس فراخوانی ()valueProvider.Invoke به همراه یک boxing است. بنابراین نمی‌توان از spanها به عنوان نوع آرگومان جنریک استفاده کرد. این مورد هرچند کامپایل می‌شود، اما در زمان اجرا سبب خاتمه‌ی برنامه خواهد شد و یا نمونه‌ی دیگر، عدم امکان دسترسی به آن‌ها توسط reflection invoke APIs است که سبب boxing می‌شود.


معرفی نوع <Memory<T

با توجه به محدودیت‌های Span و خصوصا اینکه به عنوان پارامتر متدهای async قابل استفاده نیست (چون بر روی stack ذخیره می‌شوند)، نوع دیگری به نام <Memory<T نیز به همراه C# 7.2 ارائه شده‌است. البته این نوع هنوز به بسته‌ی نیوگت فوق اضافه نشده‌است و به همراه ارائه نهایی NET Core 2.1. ارائه خواهد شد.
این نوع، محدودیت <Span<T را نداشته و قابلیت ذخیره سازی بر روی heap را دارا است.
static async Task<int> ChecksumReadAsync(Memory<byte> buffer, Stream stream)
{
   int bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer);
   return Checksum(buffer.Span.Slice(0, bytesRead));
   // Or buffer.Slice(0, bytesRead).Span
}
در اینجا نیز می‌توان از یک آرایه، یک <Memory<T را ایجاد و سپس یک <Span<T را از آن دریافت و با Sliceهای آن کار کرد.
مطالب
درج یک باره چندین رکورد بصورت همزمان هنگام استفاده از ORMها
همونطور که میدونیم درج یکباره چندین رکورد هنگام استفاده از Entity Framework فعلا امکان پذیر نیست و باید از یک حلقه استفاده کرد و آنها رو یک به یک وارد کرد که هنگامی تعداد رکوردها زیاد باشن زمان اجرا یکم زیاد میشه. برای رفع این مشکل در EF Code First میتونین خاصیت AutoDetectChangesEnabled رو برای Context غیرفعال کنید که استفاده از این روش قبلا در این مقاله توضیح داده شده است. راه دیگه استفاده از SqlBulkCopy هست که میتوانید هنگام استفاده از ORMها ازش استفاده کنید. اگه قبلا از ADO.NET استفاده کرده باشید و خواسته باشید تعداد زیادی رکورد رو بصورت همزمان وارد دیتابیس کنید حتما با SqlBulkCopy آشنایی دارید.

فرض کنید دارید در پروژه، از Entity Framework استفاده میکنید و یک مدل با نام Person دارید که تعریفش به صورت زیر است 

public class Person
{
     public int PersonId { get; set; }

     public string Name { get; set; }
}

حالا میخوایم تعداد ٥٠٠٠ رکورد از Person رو یکجا وارد دیتابیس کنیم. برای استفاده از SqlBulkCopy، روش به این شکل هست که ابتدا یکDataTable  ایجاد میکنیم. سپس ستونهای متناظر با جدول Person رو با استفاده از DataColumn ایجاد میکنیم و DataColumnهای ایجاد شده رو به DataTable اضافه میکنیم و سپس اطلاعات رو وارد DataTable میکنیم و اون رو با استفاده از SqlBulkCopy وارد دیتابیس میکنیم که این روش یکم وقتگیر و خسته کننده است. 

راه آسانتر استفاده از یک کتابخانه با نام EntityDataReader هست که توسط مایکروسافت نوشته شده که دیگه نیازی به ساختنDataTable  نیست و این کتابخانه کارهای لازم رو خودش انجام میده. در پروژەتون یک کلاس با نامEntityDataReader ایجاد کنید و سورس مربوط این کلاس رو از اینجا copy و در داخل کلاس paste کنید. 

حالا یک لیست از Pesron با نام personList ایجاد مینماییم و با استفاده از یک حلقه تعداد ٥٠٠٠ تا نمونه از Person ایجاد و به لیست اضافه میکنیم.

var personList = new List<Person>();
for (var i = 0; i < 5000; i++)
{
    var person = new Person
        {
            Name = "John Doe",
        };
}

در ادامه برای استفاده از SqlBulkCopy نیاز به ConnectionString و نام جدول متناظر با کلاس Person در دیتابیس داریم.

اگر از پروژ وب استفاده میکنید میتونید با این خط کد ConnectionString رو که در فایل web.config ذخیره شده است بروگردونید که در اینجا DataConnection نام ConnectionString ذخیره شده در web.config هست.

var connectionString = ConfigurationManager.ConnectionStrings["DataConnection"].ConnectionString;

اگر از EF Code First استفاده میکنید و در تنظیمات Context خاصیت PluralizingTableNameConvention رو حذف کردیدەاید نام جدول dbo.Person هست و در غیر اینصورت db.People هست.

و در ادامه داریم:   

var connectionString = ConfigurationManager.ConnectionStrings["DataConnection"].ConnectionString;
var bulkCopy = new SqlBulkCopy(connectionString) { DestinationTableName = "dbo.Person" };
bulkCopy.WriteToServer(personList.AsDataReader()  );

سرعت این روش بسیار بالاست و برای درجهای با تعداد بالا بهینه است.

برای ویرایش و حذف چندین رکورد بصورت همزمان متیونید از کتابخانه Entity Framework Extended Library استفاده کنید که امکانات دیگری هم داره و از طریق nuget هم قابل نصب است.

مطالب
سازگار سازی EFTracingProvider با EF Code first
برای ثبت SQL تولیدی توسط EF، ابزارهای پروفایلر زیادی وجود دارند (+). علاوه بر این‌ها یک پروایدر سورس باز نیز برای این منظور به نام EFTracingProvider موجود می‌باشد که برای EF Database first نوشته شده است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این پروایدر را در برنامه‌های EF Code first مرور خواهیم کرد.

الف) دریافت کدهای EFTracingProvider اصلی: (+)
از کدهای دریافتی این مجموعه، فقط به دو پوشه EFTracingProvider و EFProviderWrapperToolkit آن نیاز است.

ب) اصلاح کوچکی در کدهای این پروایدر جهت بررسی نال بودن شیء‌ایی که باید dispose شود
در فایل DbConnectionWrapper.cs، متد Dispose را یافته و به نحو زیر اصلاح کنید (بررسی نال نبودن wrappedConnection اضافه شده است):

        protected override void Dispose(bool disposing)
        {
            if (disposing)
            {
                if (this.wrappedConnection != null)
                    this.wrappedConnection.Dispose();
            }

            base.Dispose(disposing);
        }

ج) ساخت یک کلاس پایه Context با قابلیت لاگ فرامین SQL صادره، جهت میسر سازی استفاده مجدد از کدهای آن
د) رفع خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از EFTracingProvider

در ادامه کدهای کامل این دو قسمت به همراه یک مثال کاربردی را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Configuration;
using System.Data;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using EFTracingProvider;

namespace Sample
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            var className = this.ContextType.FullName;
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            TargetDatabase = new DbConnectionInfo(connectionStringData.ConnectionString, connectionStringData.ProviderName);
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            for (int i = 0; i < 7; i++)
                context.Users.Add(new Person { Name = "name " + i });

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class MyContext : MyLoggedContext
    {
        public DbSet<Person> Users { get; set; }
    }

    public abstract class MyLoggedContext : DbContext
    {
        protected MyLoggedContext()
            : base(existingConnection: createConnection(), contextOwnsConnection: true)
        {
            var ctx = ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext;
            ctx.GetTracingConnection().CommandExecuting += (s, e) =>
            {
                Console.WriteLine("{0}\n", e.ToTraceString());
            };
        }

        private static DbConnection createConnection()
        {
            var st = new StackTrace();
            var sf = st.GetFrame(2); // Get the derived class Type in a base class static method
            var className = sf.GetMethod().DeclaringType.FullName;
            
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            if (!isEFTracingProviderRegistered())
                EFTracingProviderConfiguration.RegisterProvider();

            EFTracingProviderConfiguration.LogToFile = "log.sql";
            var wrapperConnectionString =
                string.Format(@"wrappedProvider={0};{1}", connectionStringData.ProviderName, connectionStringData.ConnectionString);
            return new EFTracingConnection { ConnectionString = wrapperConnectionString };
        }

        private static bool isEFTracingProviderRegistered()
        {
            var data = (DataSet)ConfigurationManager.GetSection("system.data");
            var providerFactories = data.Tables["DbProviderFactories"];
            return providerFactories.Rows.Cast<DataRow>()
                                         .Select(row => (string)row.ItemArray[1])
                                         .Any(invariantName => invariantName == "EF Tracing Data Provider");
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var users = ctx.Users.AsEnumerable();
                if (users.Any())
                {
                    foreach (var user in users)
                    {
                        Console.WriteLine(user.Name);
                    }
                }

                var rnd = new Random();
                var user1 = ctx.Users.Find(1);
                user1.Name = "test user " + rnd.Next();
                ctx.SaveChanges();
            }

        }
    }
}

توضیحات:
تعریف TargetDatabase در Configuration سبب می‌شود تا خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از این پروایدر جدید برطرف شود. به علاوه همانطور که ملاحظه می‌کنید اطلاعات رشته اتصالی بر اساس قراردادهای توکار EF Code first به نام کلاس Context تنظیم شده است.
کلاس MyLoggedContext، کلاس پایه‌ای است که تنظیمات اصلی «EF Tracing Data Provider» در آن قرار گرفته‌اند. برای استفاده از آن باید رشته اتصالی مخصوصی تولید و در اختیار کلاس پایه DbContext قرار گیرد (توسط متد createConnection ذکر شده).
به علاوه در اینجا توسط خاصیت EFTracingProviderConfiguration.LogToFile می‌توان نام فایلی را که قرار است عبارات SQL تولیدی در آن درج شوند، ذکر نمود. همچنین یک روش دیگر دستیابی به کلیه عبارات SQL تولیدی را با مقدار دهی CommandExecuting در سازنده کلاس مشاهده می‌کنید.
اکنون که این کلاس پایه تهیه شده است، تنها کافی است Context معمولی برنامه به نحو زیر تعریف شود:
 public class MyContext : MyLoggedContext
در ادامه اگر متد RunTests را اجرا کنیم، خروجی ذیل را می‌توان در کنسول مشاهده کرد:
insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 0"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 1"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 2"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 3"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 4"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 5"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 6"

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

name 0
name 1
name 2
name 3
name 4
name 5
name 6

update [dbo].[People]
set [Name] = @0
where ([Id] = @1)
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "test user 1355460609"

-- @1 (dbtype=Int32, size=0, direction=Input) = 1

قسمتی از این خروجی مرتبط است به متد Seed تعریف شده که تعدادی رکورد را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند.
دو select نیز در انتهای کار قابل مشاهده است. اولین مورد به علت فراخوانی متد Any صادر شده است و دیگری به حلقه foreach مرتبط می‌باشد (چون از AsEnumerable استفاده شده، هربار ارجاع به شیء users، یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را سبب خواهد شد. برای رفع این حالت می‌توان از متد ToList استفاده کرد.)
در پایان کار، متد update مربوط است به فراخوانی متدهای find و save changes ذکر شده. این خروجی در فایل sql.log نیز در کنار فایل اجرایی برنامه ثبت شده و قابل مشاهده می‌باشد.

کاربردها
اطلاعات این مثال می‌تواند پایه نوشتن یک برنامه entity framework profiler باشد.
 
مطالب
نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection
طبق این استاندارد قالب نقشه‌ی سایت به فرم زیر می‌باشد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<urlset xmlns="http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9">
   <url>
      <loc>http://www.example.com/</loc>
      <lastmod>2005-01-01</lastmod>
      <changefreq>monthly</changefreq>
      <priority>0.8</priority>
   </url>
</urlset>

که یک فایل XML متشکل از یک تگ urlset  است و این تگ نیز حاوی یک یا چند تگ url می‌باشد. با توجه به تعاریف بالا به یک چنین کلاسی خواهیم رسید: 

public enum ChangeFreq
        {
            Always,
            Hourly,
            Daily,
            Weekly,
            Monthly,
            Yearly,
            Never
        }

        [XmlElement("loc")]
        public string Url { get; set; }

        [XmlElement("lastmod")]
        public DateTime? LastModified { get; set; }
        public bool ShouldSerializeLastModified()
        {
            return LastModified.HasValue;
        }

        [XmlElement("changefreq")]
        public ChangeFreq? ChangeFrequency { get; set; }
        public bool ShouldSerializeChangeFrequency()
        {
            return ChangeFrequency.HasValue;
        }
        [XmlElement("priority")]
        public float? Priority { get; set; }
        public bool ShouldSerializePriority()
        {
            return Priority.HasValue;
        }
    }

دقت داشته باشید که چون پروپرتی‌های LastModified ، ChangeFrequency و Priority از نوع Nullable تعریف شده‌اند، پس باید کاری کنیم در صورتیکه این پروپرتی‌ها نال بودند سریالیز نشوند. بدین منظور از تابع ShouldSerialize[MemberName] استفاده می‌شود. این تابع  جزئی از دات نت است. کافی است بعد از ShouldSerialize نام پروپرتی را ذکر کنید. حال به کلاس دیگری نیاز داریم تا لیستی از کلاس فوق را دربر داشته باشد. 

[XmlRoot("urlset",Namespace = "http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9")]
    public class SiteMp
    {
        private readonly List<Location> _locations;

        public SiteMp()
        {
            _locations = new List<Location>();
        }

        [XmlElement("url")]
        public List<Location> Locations
        {
            get { return _locations; }
            set
            {
                foreach (var location in value)
                {
                    Add(location);
                }
            } 
            
        }

        public void Add(Location location)
        {
            _locations.Add(location);
        }
    }

حال برای پردازش کلاس بالا لازم است ActionResultی را طراحی کنیم تا خروجی Response را به فرمت XML پردازش کند:

public class XmlResult : ActionResult
    {
        private readonly object _objectToSerialize;

        public XmlResult(object objectToSerialize)
        {
            _objectToSerialize = objectToSerialize;
        }
        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (_objectToSerialize == null)
               return;
             context.HttpContext.Response.Clear();
             var xmlSerializer = new XmlSerializer(_objectToSerialize.GetType());
             context.HttpContext.Response.ContentType = "text/xml";
             xmlSerializer.Serialize(context.HttpContext.Response.Output, _objectToSerialize);            
        }
    }

و در آخر یک کنترلر ساخته و به صورت زیر از آن استفاده می‌کنیم: 

public class SiteMapController : Controller
    {
        // GET: SiteMap
        public ActionResult Index()
        {
            SiteMp siteMap = new SiteMp();
            siteMap.Add(new Location
            {
                Url = Request.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority) + "/Home/Index"
            });
            siteMap.Add(new Location
            {
                Url = Request.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority) + "/Home/NewRequest",
                ChangeFrequency = Location.ChangeFreq.Always,
                LastModified = DateTime.UtcNow,
                Priority = 0.5f
            });
            siteMap.Add(new Location
            {
                Url = Request.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority) + "/Home/FindRequest",
                ChangeFrequency = Location.ChangeFreq.Always,
                LastModified = DateTime.UtcNow,
                Priority = 0.5f
            });
            siteMap.Add(new Location
            {
                Url = Request.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority) + "/ContactUs/Index",
                ChangeFrequency = Location.ChangeFreq.Daily,
                LastModified = DateTime.UtcNow,
                Priority = 0.5f
            });
            return new XmlResult(siteMap);
        }

اگر دقت کنید لینک‌های ثابت باید به صورت دستی اضافه شوند. سناریویی را تصور کنید که لینک‌ها زیاد باشند(جدای از لینک هایی که از دیتابیس لود می‌شوند) این کار کمی ناجور به نظر می‌رسد. در اینجا میخواهیم از طریق امکانات ،Reflection عمل اضافه کردن لینک به صورت خودکار انجام شود. 

public class ControllerScanner
    {
       public static List<string> ScanAllControllers(HttpRequestBase requestBase)
        {
            Assembly asm = Assembly.GetAssembly(typeof(MvcApplication));

            var controllerActionlist = asm.GetTypes()
                .Where(type => typeof (Controller).IsAssignableFrom(type))
                .SelectMany(type => type.GetMethods(BindingFlags.Instance | BindingFlags.DeclaredOnly | BindingFlags.Public))
                .Where((returnType => returnType.ReturnType == (typeof(ViewResult)) || returnType.ReturnType==(typeof(ActionResult))))
                .Select(
                    x =>
                        new
                        {
                            Controller = x.DeclaringType.Name,
                            Action = x.Name,
                            ReturnType = x.ReturnType.Name

                        })
                .OrderBy(x => x.Controller).ThenBy(x => x.Action).Distinct().ToList();

            if (requestBase.Url == null)
                return null;

            var url = requestBase.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority);
            return controllerActionlist.Select(controller => $"{url}/{controller.Controller}/{controller.Action}").ToList();
        }
    }

حال از کلاس بالا در کنترلر SiteMap به صورت زیر استفاده می‌کنیم :

public class SiteMapController : Controller
    {
        // GET: SiteMap
        public ActionResult Index()
        {
            var siteMap = new SiteMap();
            var controllers = ControllerScanner.ScanAllControllers(Request);
            foreach (var controller in controllers)
            {
                siteMap.Add(new Location
                {
                    Url = controller,
                    ChangeFrequency = Location.ChangeFreq.Always,
                    LastModified = DateTime.UtcNow,
                    Priority = 0.5f
                });
            }
            return new XmlResult(siteMap);
        }        
    }

در آخر نیز سطر زیر را به سیستم مسیریابی اضافه نمایید تا در صورت درخواست فایل sitemap.xml  اکشن Index از کنترلر SiteMap فراخوانی شود.

 routes.MapRoute(
                "SiteMap", // Route name
                "sitemap.xml", // URL with parameters
                new { controller = "Sitemap", action = "Index", name = UrlParameter.Optional, area = "" }
            );


مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت اول - معرفی
گاهی از اوقات، برای نوشتن آزمون‌های واحد، ایزوله سازی قسمتی که می‌خواهیم آن‌را بررسی کنیم، از سایر قسمت‌های سیستم مشکل می‌شود. برای مثال اگر در کلاسی کار اتصال به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد و قصد داریم برای آن آزمون واحد بنویسیم، اما قرار نیست که الزاما با بانک اطلاعاتی کار کنیم، در این حالت نیاز به یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock از بانک اطلاعاتی را خواهیم داشت، تا کار دسترسی به بانک اطلاعاتی را شبیه سازی کند. در این سری با استفاده از کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq (ماک‌یو تلفظ می‌شود؛ گاهی از اوقات هم ماک)، کار ایزوله سازی کلاس‌ها را انجام خواهیم داد، تا بتوانیم آن‌ها را مستقل از هم آزمایش کنیم.


Mocking چیست؟

فرض کنید برنامه‌ای را داریم که از تعدادی کلاس تشکیل شده‌است. در این بین می‌خواهیم تعدادی از آن‌ها را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم. البته باید درنظر داشت که این کلاس‌ها در حین اجرای واقعی برنامه، از تعدادی وابستگی خاص در همان سیستم استفاده می‌کنند. برای مثال کلاسی در این بین برای بررسی میزان اعتبار مالی یک کاربر، نیاز دارد تا با یک وب سرویس خارجی کار کند. اما چون می‌خواهیم این کلاس را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم، اینبار بجای استفاده‌ی از وابستگی واقعی این کلاس، آن وابستگی را با یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock object در اینجا، جایگزین می‌کنیم.
بنابراین Mocking به معنای جایگزین کردن یک وابستگی واقعی سیستم که در زمان اجرای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، با نمونه‌ی تقلیدی مختص زمان آزمایش برنامه، جهت بالابردن سهولت نوشتن آزمون‌های واحد است.


دلایل و مزایای استفاده‌ی از Mocking

- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از Mocking، کاهش پیچیدگی تنظیمات اولیه‌ی نوشتن آزمون‌های واحد است. برای مثال اگر در برنامه‌ی خود از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنید و کلاسی دارای چندین وابستگی تزریق شده‌ی به آن است، برای آزمایش این کلاس نیاز به تدارک تمام این وابستگی‌ها را خواهید داشت تا بتوان این کلاس را وهله سازی کرد و همچنین برنامه را نیز کامپایل نمود. اما در این بین ممکن است آزمایش متدی در همان کلاس، الزاما از تمام وابستگی‌های تزریق شده‌ی در یک کلاس استفاده نکند. در این حالت، Mocking می‌تواند تنظیمات پیچیده‌ی وهله سازی این کلاس را به حداقل برساند.
- Mocking می‌تواند سبب افزایش سرعت اجرای آزمون‌های واحد نیز شود. برای مثال با تقلید سرویس‌های خارجی مورد استفاده‌ی در برنامه (هر عملی که از مرزهای سیستم رد شود مانند کار با شبکه، بانک اطلاعاتی، فایل سیستم و غیره)، می‌توان میزان I/O و همچنین زمان صرف شده‌ی به آن‌را به حداقل رساند.
- از mock objects می‌توان برای رهایی از مشکلات کار با مقادیر غیرمشخص استفاده کرد. برای مثال اگر در کدهای خود از DateTime.Now استفاده می‌کنید یا اعداد اتفاقی و امثال آن، هربار که آزمون‌های واحد را اجرا می‌کنیم، خروجی متفاوتی را دریافت کرده و بسیاری از آزمون‌های نوشته شده با مشکل مواجه می‌شوند. به کمک mocking می‌توان بجای این مقادیر غیرمشخص، یک مقدار ثابت و مشخص را بازگشت دهد.
- چون به سادگی می‌توان mock objects را تهیه کرد، می‌توان کار توسعه و آزمایش برنامه را پیش از به پایان رسیدن پیاده سازی اصلی سرویس‌های مدنظر، همینقدر که اینترفیس آن سرویس مشخص باشد، شروع کرد که می‌تواند برای کارهای تیمی بسیار مفید باشد.
- اگر وابستگی مورد استفاده ناپایدار و یا غیرقابل پیش بینی است، می‌توان توسط mocking به یک نمونه‌ی قابل پیش بینی و پایدار مخصوص آزمون‌های برنامه رسید.
- اگر وابستگی خارجی مورد استفاده به ازای هر بار استفاده، هزینه‌ای را شارژ می‌کند، می‌توان توسط mocking، هزینه‌ی آزمون‌های برنامه را کاهش داد.


Unit test چیست؟

بدیهی است در کنار آزمایش ایزوله‌ی قسمت‌های مختلف برنامه توسط mocking، باید کل برنامه را جهت بررسی دستیابی به نتایج واقعی نیز آزمایش کرد که به این نوع آزمون‌ها، آزمون یکپارچگی (Integration Tests)، API Tests ،UI Tests و غیره می‌گویند که در کنار Unit tests ما حضور خواهند داشت. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که یک Unit چیست؟
در برنامه‌ای که از چندین کلاس تشکیل می‌شود، به یک کلاس، یک Unit گفته می‌شود. همچنین اگر در این سیستم، دو یا چند کلاس با هم کار می‌کنند (کلاسی که از چندین وابستگی استفاده می‌کند)، این‌ها با هم نیز یک Unit را تشکیل دهند. بنابراین تعریف Unit بستگی به نحوه‌ی درک عملکرد یک سیستم و تعامل اجزای آن با هم دارد.


واژه‌های متناظر با Mock objects

در حین مطالعه‌ی منابع مرتبط با آزمون‌های واحد ممکن است با این واژه‌های تقریبا مشابه مواجه شوید: fakes ،stubs ،dummies و mocks. اما تفاوت آن‌ها در چیست؟
- Fakes در حقیقت یک نمونه پیاده سازی واقعی، اما غیرمناسب محیط واقعی و اصلی پروژه‌است. برای نمونه EF Core به همراه یک نمونه in-memory database هم هست که دقیقا با مفهوم Fakes تطابق دارد.
- از Dummies صرفا جهت تهیه‌ی پارامترهای مورد نیاز برای اجرای یک آزمایش استفاده می‌شوند. این پارامترها، هیچگاه در آزمایش‌های انجام شده مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.
- از Stubs برای ارائه‌ی پاسخ‌هایی مشخص به فراخوان‌ها استفاده می‌شود. برای مثال یک متد یا خاصیت، دقیقا چه چیزی را باید بازگشت دهند.
- از Mocks برای بررسی تعامل اجزای مختلف در حال آزمایش استفاده می‌شود. آیا متدی یا خاصیتی مورد استفاده قرار گرفته‌است یا خیر؟

باید درنظر داشت که زمانیکه یک شیء Mock را توسط کتابخانه‌ی Moq تهیه می‌کنیم، هر سه مفهوم stubs ،dummies و mocks را با هم به همراه دارد. به همین جهت در این سری زمانیکه به یک mock object اشاره می‌شود، هر سه مفهوم مدنظر هستند.

واژه‌ی دیگری که ممکن است در این گروه زیاد مشاهده شود، «Test double» نام دارد که ترکیب هر 4 مورد fakes ،stubs ،dummies و mocks می‌باشد. در کل هر زمانیکه یک شیء مورد استفاده‌ی در زمان اجرای برنامه را جهت آزمایش ساده‌تر آن جایگزین می‌کنید، یک Test double را ایجاد کرده‌اید.


بررسی ساختار برنامه‌ای که می‌خواهیم آن‌را آزمایش کنیم

در این سری قصد داریم یک برنامه‌ی وام دهی را آزمایش کنیم که قسمت‌های مختلف آن دارای وابستگی‌های خاصی می‌باشند. ساختار این برنامه را در ادامه مشاهده می‌کنید:


موجودیت‌های برنامه‌ی وام دهی
namespace Loans.Entities
{
    public class Applicant
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public int Age { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public decimal Salary { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanProduct
    {
        public int Id { set; get; }

        public string ProductName { set; get; }

        public decimal InterestRate { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanApplication
    {
        public int Id { set; get; }

        public LoanProduct Product { set; get; }

        public LoanAmount Amount { set; get; }

        public Applicant Applicant { set; get; }

        public bool IsAccepted { set; get; }
    }

    public class LoanAmount
    {
        public string CurrencyCode { get; set; }

        public decimal Principal { get; set; }
    }
}

مدل‌های برنامه‌ی وام دهی

namespace Loans.Models
{
    public class IdentityVerificationStatus
    {
        public bool Passed { get; set; }
    }
}

سرویس‌های برنامه‌ی وام دهی

using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface IIdentityVerifier
    {
        void Initialize();

        bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status);
    }
}

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
    }
}

using System;
using Loans.Entities;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class LoanApplicationProcessor
    {
        private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;
        private const int MinimumAge = 18;
        private const int MinimumCreditScore = 100_000;

        private readonly IIdentityVerifier _identityVerifier;
        private readonly ICreditScorer _creditScorer;

        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }

        public bool Process(LoanApplication application)
        {
            application.IsAccepted = false;

            if (application.Applicant.Salary < MinimumSalary)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            if (application.Applicant.Age < MinimumAge)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _identityVerifier.Initialize();

            var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
                application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);

            if (!isValidIdentity)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
            if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            application.IsAccepted = true;
            return application.IsAccepted;
        }
    }
}

using System;
using Loans.Models;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class IdentityVerifierServiceGateway : IIdentityVerifier
    {
        public DateTime LastCheckTime { get; private set; }

        public void Initialize()
        {
            // Initialize connection to external service
        }

        public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            Connect();
            var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
            LastCheckTime = DateTime.Now;
            Disconnect();

            return isValidIdentity;
        }

        private void Connect()
        {
            // Open connection to external service
        }

        private bool CallService(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            // Make call to external service, interpret the response, and return result

            return false; // Simulate result for demo purposes
        }

        private void Disconnect()
        {
            // Close connection to external service
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
توضیحات:
هدف از این برنامه، درخواست یک وام جدید است. Application در اینجا به معنای درخواست یا فرم جدید است و Applicant نیز شخصی است که این درخواست را داده‌است.
در اینجا بیشتر تمرکز ما بر روی کلاس LoanApplicationProcessor است که دارای دو وابستگی تزریق شده‌ی به آن نیز می‌باشد:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }
از این وابستگی‌ها برای تصدیق هویت درخواست کننده و همچنین بررسی میزان اعتبار او استفاده می‌شود.
تمام این منطق نیز در متد Process آن قابل مشاهده‌است که هدف اصلی آن، بررسی قابل پذیرش بودن درخواست یک وام جدید است.


نوشتن اولین تست، برای برنامه‌ی وام دهی

در اولین تصویر این قسمت، پروژه‌ی class library دومی را نیز به نام Loans.Tests مشاهده می‌کنید. فایل csproj آن به صورت زیر برای کار با MSTest تنظیم شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\Loans\Loans.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.3.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.0.0" />    
  </ItemGroup>
</Project>
که در آن ارجاعی به پروژه‌ی Loans.csproj و همچنین وابستگی‌های MSTest، تنظیم شده‌اند.

اکنون اولین آزمون واحد ما در کلاس جدید LoanApplicationProcessorShould چنین شکلی را پیدا می‌کند:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};
            var processor = new LoanApplicationProcessor(null, null);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در حین کار با MSTest، کلاس آزمون واحد باید به ویژگی TestClass و متدهای public void آن به ویژگی TestMethod مزین شوند تا توسط این فریم‌ورک آزمون واحد شناسایی شده و مورد آزمایش قرار گیرند.
در این آزمایش، شخص درخواست کننده، حقوق کمی دارد و می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا LoanApplicationProcessor می‌تواند آن‌را بر اساس مقدار MinimumSalary، رد کند یا خیر؟
public class LoanApplicationProcessor
{
    private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;

در حین وهله سازی LoanApplicationProcessor، دو وابستگی آن به null تنظیم شده‌اند؛ چون می‌دانیم که بررسی MinimumSalary پیش از سایر بررسی‌ها صورت می‌گیرد و اساسا در این آزمایش، نیازی به این وابستگی‌ها نداریم.
اما اگر سعی در اجرای این آزمایش کنیم (برای مثال با اجرای دستور dotnet test در خط فرمان)، آزمایش اجرا نشده و با استثنای زیر مواجه می‌شویم:
Test method Loans.Tests.LoanApplicationProcessorShould.DeclineLowSalary threw exception:
System.ArgumentNullException: Value cannot be null.
Parameter name: identityVerifier
چون در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، در صورت نال بودن وابستگی‌های دریافتی، یک استثناء صادر می‌شود. بنابراین ذکر آن‌ها الزامی است:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }


نصب کتابخانه‌ی Moq جهت برآورده کردن وابستگی‌های کلاس LoanApplicationProcessor

در این آزمایش چون وجود وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس، برای ما اهمیتی ندارند و همچنین ذکر آن‌ها نیز الزامی است، می‌خواهیم توسط کتابخانه‌ی Moq، دو نمونه‌ی تقلیدی از آن‌ها را تهیه کرده (همان dummies که پیشتر معرفی شدند) و جهت برآورده کردن بررسی صورت گرفته‌ی در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، آن‌ها را ارائه کنیم.
کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq، با پروژه‌های مبتنی بر NETFramework 4.5. و همچنین NETStandard 2.0. به بعد سازگار است و برای نصب آن، می‌توان یکی از دو دستور زیر را صادر کرد:
> dotnet add package Moq
> Install-Package Moq

اما چرا کتابخانه‌ی Moq؟
کتابخانه‌ی Moq این اهداف را دنبال می‌کند: ساده‌است، به شدت کاربردی‌است و همچنین strongly typed است. این کتابخانه سورس باز بوده و تعداد بار دانلود بسته‌ی نیوگت آن میلیونی است.


پس از نصب آن، اولین آزمایشی را که نوشتیم، به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در اینجا بجای ارسال null به سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، جهت برآورده کردن مقدار پیش‌فرض پارامترهای آن و کامپایل شدن برنامه، نمونه‌های تقلیدی دو وابستگی مورد نیاز آن‌را تهیه و به آن ارسال کرده‌ایم.
کار با ذکر new Mock شروع شده و آرگومان جنریک آن‌را از نوع وابستگی‌هایی که نیاز داریم، مقدار دهی می‌کنیم. سپس خاصیت Object آن، امکان دسترسی به این شیء تقلید شده را میسر می‌کند.
اکنون اگر مجددا این آزمون واحد را اجرا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که بجای صدور استثناء، با موفقیت به پایان رسیده‌است:



گاهی از اوقات جایگزین کردن یک وابستگی null با نمونه‌ی Mock آن کافی نیست

در مثالی که بررسی کردیم، اشیاء mock، کار برآورده کردن نیازهای ابتدایی آزمایش را انجام داده و سبب اجرای موفقیت آمیز آن شدند؛ اما همیشه اینطور نیست:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {        
        [TestMethod]
        public void Accept()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsTrue(application.IsAccepted);
        }
    }
}
تفاوت این آزمایش جدید با قبلی، در دو مورد است: مقدار Salary به MinimumSalary تنظیم شده‌است و در آخر Assert.IsTrue را داریم.
اگر این آزمایش را اجرا کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. علت اینجا است که هرچند در حال استفاده‌ی از دو mock object به عنوان وابستگی‌های مورد نیاز هستیم، اما تنظیمات خاصی را بر روی آن‌ها انجام نداده‌ایم و به همین جهت خروجی مناسبی را در اختیار LoanApplicationProcessor قرار نمی‌دهند. برای مثال مرحله‌ی بعدی بررسی اعتبار شخص در کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی سرویس identityVerifier و متد Validate آن است که خروجی آن بر اساس کدهای فعلی، همیشه false است:
_identityVerifier.Initialize();
var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
    application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);
در قسمت بعدی، کار تنظیم اشیاء mock را انجام خواهیم داد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-01.zip
اشتراک‌ها
پیشنهاد اضافه شدن Nullable reference types به C# 7
در حال حاضر reference types در زبان #C نال پذیر هستند. جهت بالا بردن میزان امنیت زبان، پیشنهاد شده‌است که حالت پیش فرض reference types به غیرنال پذیر تغییر یابد و اگر علاقمند بودید که نال پذیر شوند، همانند nullable value types فعلی مانند int? x، نوع ?T را تعریف کنید. البته این مورد یک پیشنهاد از طرف اعضای تیم سی‌شارپ است و عده‌ای با آن موافق هستند (جهت بالا بردن ضریب امنیت و کاهش null reference exceptions) و عده‌ای خیر (گیج کننده‌است و کدهای فعلی را با مشکل مواجه می‌کند؛ یا خطاهای زیادی را توسط کامپایلر گزارش خواهد کرد).
پیشنهاد اضافه شدن Nullable reference types به C# 7