مطالب
لیست کردن ایمیل‌های موجود در Global address list

Global Address List یا به اختصار GAL و یا همان Microsoft Exchange Global Address Book ، حاوی اطلاعات تمامی کاربران تعریف شده در Exchange server مایکروسافت است و زمانیکه outlook در شبکه به exchange server متصل می‌شود، کاربران می‌توانند با کمک آن لیست اعضاء را مشاهده کرده ، یک یا چند نفر را انتخاب نموده و به آن‌ها ایمیل ارسال کنند (شکل زیر):


نیاز بود تا این لیست تعریف شده در مایکروسافت اکسچنج، با اطلاعات یک دیتابیس مقایسه شوند که آیا این اطلاعات مطابق رکوردهای موجود تعریف شده یا خیر.
بنابراین اولین قدم، استخراج email های موجود در GAL بود (دسترسی به همین برگه‌ی email address که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید از طریق برنامه نویسی) که خلاصه آن تابع زیر است:
جهت استفاده از آن ابتدا باید یک ارجاع به کتابخانه COM ایی به نام Microsoft Outlook Object Library اضافه شود.

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Interop.Outlook;

namespace GAL
{
//add a reference to Microsoft Outlook 12.0 Object Library
class COutLook
{
public struct User
{
public string Name;
public string Email;
}

public static List<User> ExchangeServerEmailAddresses(string userName)
{
List<User> res = new List<User>();
//Create Outlook application
Application outlookApp = new Application();
//Get Mapi NameSpace and Logon
NameSpace ns = outlookApp.GetNamespace("MAPI");
ns.Logon(userName, Missing.Value, false, true);

//Get Global Address List
AddressLists addressLists = ns.AddressLists;
AddressList globalAddressList = addressLists["Global Address List"];
AddressEntries entries = globalAddressList.AddressEntries;
foreach (AddressEntry entry in entries)
{
ExchangeUser user = entry.GetExchangeUser();
if (user != null && user.PrimarySmtpAddress != null && entry.Name != null)
res.Add(new User
{
Name = entry.Name,
Email = user.PrimarySmtpAddress
});
}

ns.Logoff();

// Clean up.
outlookApp = null;
ns = null;
addressLists = null;
globalAddressList = null;
entries = null;

return res;
}
}
}
و نحوه استفاده از آن هم به صورت زیر می‌تواند باشد:

List<COutLook.User> data = COutLook.ExchangeServerEmailAddresses("nasiri");
foreach (var list in data)
{
//....
}
در اینجا Nasiri نام کاربری شخص در دومین است (کاربر جاری لاگین کرده در سیستم).
تنها نکته‌ی مهم این کد، مهیا نبودن فیلد ایمیل در شیء AdderssEntry است که باید از طریق متد GetExchangeUser آن اقدام شود.


نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
باید از Dictionary استفاده کنید برای تعریف خواص پویا:
public class Field
{
  [JsonExtensionData]
  public Dictionary<string, object> Property { get; set; }
}
 
public class FieldType
{
  public string Type { get; set; }
}
و بعد نحوه استفاده از آن به صورت زیر خواهد بود:
var data = new
{
  model = new
  {
   fields = new List<Field>
   {
    new Field
    {
      Property = new Dictionary<string, object>
      {
       {"Id", new FieldType { Type = "number" }},
       {"Name", new FieldType { Type = "string" }}
      }
    }
   }
  }
};
var dataJson = JsonConvert.SerializeObject(data, Formatting.Indented);
با این خروجی:
{
  "model": {
    "fields": [
      {
        "Id": {
          "Type": "number"
        },
        "Name": {
          "Type": "string"
        }
      }
    ]
  }
}
- اگر از Web API استفاده می‌کنید، ذکر سطر JsonConvert.SerializeObject ضروری نیست و به صورت توکار از JSON.NET‌ استفاده می‌کند.
- اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، نیاز است از آن کمک بگیرید. از این جهت که خاصیت JsonExtensionData سبب می‌شود تا نام ثابت خاصیت Property، از خروجی نهایی حذف شود و اعضای دیکشنری، جزئی از خاصیت‌های موجود شوند.
- نکته‌ی «گرفتن خروجی CamelCase از JSON.NET» را هم باید مد نظر داشته باشید.
مطالب
آشنایی با ویژگی DebuggerTypeProxy در VS.Net
در مطالب قبلی، ویژگی DebuggerDisplay معرفی شده بود. ویژگی دیگری شبیه به این ویژگی وجود دارد به نام DebuggerTypeProxy که در ادامه به معرفی آن می‌پردازیم.

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
public class Data
{
    public string Name { get; set; }
    public string ValueInHex { get; set; }
}  
پس از اجرای برنامه ، مقادیر کلاس ایجاد شده به این صورت خواهند بود :


در اینجا مقدار Hex برایمان قابل فهم نیست. سناریویی را در نظر بگیرید که مقادیر باید داخل دیتابیس به صورت Hex نگهداری شوند، اما می‌خواهیم هنگام دیباگ، مقدار پراپرتی HexValue به صورت قابل درک و decimal آن نمایش داده شود.

برای انجام اینکار میتوانیم از DebuggerTypeProxy استفاده کنیم. ابتدا کلاسی ایجاد میکنیم که بعنوان proxy، مقادیر را به شکلی که نیاز داریم نمایش دهد. این کلاس object اصلی را در Constructor دریافت کرده و مقادیر مورد نظرمان، از طریق property هایی که در آن تعریف می‌کنیم قابل دسترسی هستند:

public class DataDebugView
{
    private readonly Data _data;

    public DataDebugView(Data data)
    {
        _data = data;
    }

    public string DecimalValue
    {
        get
        {
            bool isValidHex = int.TryParse(_data.HexValue, System.Globalization.NumberStyles.HexNumber, null, out var value);
            return isValidHex ? value.ToString() : "INVALID HEX STRING";
        }
    }
}

در نهایت برای اعمال کردن این کلاس proxy، از ویژگی DebuggerTypeProxy بر روی کلاس اصلی استفاده می‌کنیم:

[DebuggerTypeProxy(typeof(DataDebugView))]
public class Data
{
    public string Name { get; set; }

    public string HexValue { get; set; }
}

بعد از اعمال تغییرات و اجرای دوباره برنامه، نحوه نمایش مقادیر کلاس به این صورت تغییر خواهند یافت:

نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
فرض کنید که در UI فقط به نام کاربر و آدرس ایمیل کاربر احتیاج است،کلاس کاربر در در Domain به شرح زیر است:
public class User
{
   public int UserId {get;set;}
   public string Name {get;set;}
   public string Family {get;set;}
   public string Web {get;set;}
   public string Email {get;set;}
   public DateTime RegisterDate {get;set;}
}
حالا در یک کنترلر فقط به نام کاربر و آدرس ایمیل کاربر احتیاج است،حالا میایم یک کلاس تعریف میکنیم که شامل فیلدهای مورد نیاز است:
public class UserInfoViewModel
{
   public string Name {get;set;}
   public string Family {get;set;}
   public string Email {get;set;}
}
و لایه سرویس یک متد منحصر بفرد مختص این کار می نویسیم ،مثلاً:
public UserInfoViewModel GetMemberByUserName(string username)
{
   var result = from u in _users
                   where u.UserName == username
                   select new UserInfoViewModel() {Name = u.Name,Family=u.Family,Email=u.Email};

   return result;
}
1-اگه این روش درسته،حالا:
  • - برای هر متد که نیازه یه سری فیلد مورد نیاز رو برگردونه،یه کلاس جداگانه باید تعریف کرد؟(در اینجا UserInfoViewModel
  • - این کلاس UserInfoViewModel باید جز ViewModel‌های لایه UI باشه و در لایه Models قرار بگیره؟
      در اینصورت (کلاس UserInfoViewModel باید جز ViewModel‌های لایه UI باشه )،لایه سرویس   وابسته به لایه UI نمیشه؟
      اگر جواب منفیه،
      کلاس UserInfoViewModel تو کدوم لایه باید قرار بگیره؟
      دیگه نباید پسوند ViewModel رو به این کلاس اضافه کرد،درسته؟
2-اگه این روش کلاً اشتباهه،راه حل شما دقیقاً چیه؟
مطالب دوره‌ها
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
SignalR تنها از Context.ConnectionId خود با خبر است و بس. کاربران واقعی سیستم، پس از اعتبارسنجی می‌توانند با چندین و چند ConnectionId به سیستم متصل شوند؛ برای مثال گشودن چندین مرورگر یا باز کردن برگه‌های مختلف یک مرورگر و یا حتی استفاده از سایر کلاینت‌هایی که SignalR قابلیت کار کردن با آن‌ها را دارد. بنابراین باید بتوان بین ConnectionIdها و کاربران واقعی سیستم، تناظری را برقرار کرد و همچنین نباید تصور کرد که الزاما یک کاربر مساوی است با یک ConnectionId.


اعتبار سنجی کاربران در SignalR

تمام مباحث عنوان شده در مورد نحوه‌ی کار با Forms Authentication استاندارد یک برنامه وب، در SignalR نیز قابل دسترسی است. پس از اینکه کاربری به سایت وارد شد (با استفاده از روش‌های متداول؛ مانند یک صفحه‌ی لاگین)، اطلاعات او در یک Hub نیز قابل استفاده است. برای مثال می‌توان به خاصیت this.Context.User.Identity.IsAuthenticated دسترسی داشت.
به علاوه در این حالت برای محدود کردن دسترسی کاربران اعتبار سنجی نشده به یک هاب فقط کافی است فیلتر Authorize را به هاب اعمال کنیم. باید دقت داشت که این فیلتر در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR تعریف شده است.
[Authorize]
public class ChatHub : Hub
{
  //...
}


نگاشت اتصالات، به کاربران واقعی سیستم

public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر
        

        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }
با توجه به توضیحات ابتدای بحث، هر کاربر با چندین ConnectionId می‌تواند به سیستم متصل شود. بنابراین کلاس کاربران، دارای یک خاصیت اضافی که نیازی هم نیست تا به بانک اطلاعاتی نگاشت شود، به نام ConnectionIds همانند کلاس فوق خواهد بود.
سپس باید لیست اتصالات کاربر را در هربار اتصال و قطع اتصال او به روز کرد:
using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر


        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    public class ChatHubHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();

        public override Task OnConnected()
        {
            connect();
            return base.OnConnected();
        }

        private void connect()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            var user = Users.GetOrAdd(userName,
                _ => new User
                {
                    Name = userName,
                    ConnectionIds = new HashSet<string>()
                });
            lock (user.ConnectionIds)
            {
                user.ConnectionIds.Add(connectionId);
            }
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            connect();
            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            User user;
            Users.TryGetValue(userName, out user);
            if (user != null)
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));

                    if (!user.ConnectionIds.Any())
                    {
                        User removedUser;
                        Users.TryRemove(userName, out removedUser);

                        ///Clients.Others.userDisconnected(userName);
                    }
                }
            }

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
در این مثال با بازنویسی متدهای اتصال، اتصال مجدد و قطع اتصال یک کاربر، توانسته‌ایم:
الف) نگاشتی را بین یک Id اتصال و یک User واقعی سیستم برقرار کنیم.
ب) لیست اتصالات یک کاربر را نیز در اختیار داشته و در زمان قطع اتصال یکی از برگه‌های مرورگر او، تنها یکی از این Idهای اتصال را از لیست حذف خواهیم کرد.

اگر این لیست دیگر Id متصلی نداشت، با فراخوانی متد فرضی Clients.Others.userDisconnected، می‌توان به سایر کاربران مثلا یک Chat، خروج کامل این کاربر را اطلاع رسانی کرد.
با داشتن لیست اتصالات یک کاربر، می‌توان به سایر کاربران اطلاع داد که مثلا کاربر جدیدی به Chat room وارد شده است:
  Clients.AllExcept(user.ConnectionIds.ToArray()).userConnected(userName);
AllExcept در اینجا یعنی سایر کاربران منهای کاربرانی که Id اتصالات آن‌ها ذکر می‌شود. چون این Idها تمامی متعلق به یک کاربر هستند، فراخوانی فوق به معنای اطلاع رسانی به همه، منهای کاربر جاری متصل است.
مطالب
ASP.NET MVC #13

اعتبار سنجی اطلاعات ورودی در فرم‌های ASP.NET MVC

زمانیکه شروع به دریافت اطلاعات از کاربران کردیم، نیاز خواهد بود تا اعتبار اطلاعات ورودی را نیز ارزیابی کنیم. در ASP.NET MVC، به کمک یک سری متادیتا، نحوه‌ی اعتبار سنجی، تعریف شده و سپس فریم ورک بر اساس این ویژگی‌ها، به صورت خودکار اعتبار اطلاعات انتساب داده شده به خواص یک مدل را در سمت کلاینت و همچنین در سمت سرور بررسی می‌نماید.
این ویژگی‌ها در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند که به صورت پیش فرض در هر پروژه جدید ASP.NET MVC لحاظ می‌شود.

یک مثال کاربردی

مدل زیر را به پوشه مدل‌های یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC اضافه کنید:

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "Email address")]
[Required(ErrorMessage = "Email address is required.")]
[RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
ErrorMessage = "Please enter a valid email address.")]
public string Email { set; get; }

[Range(0, 10)]
[Required(ErrorMessage = "Rating is required.")]
public double Rating { set; get; }

[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
}
}

سپس کنترلر جدید زیر را نیز به برنامه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication9.Models;

namespace MvcApplication9.Controllers
{
public class CustomerController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var customer = new Customer();
return View(customer);
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(Customer customer)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
//todo: save data
return Redirect("/");
}
return View(customer);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را Customer انتخاب کنید. همچنین قالب Scaffolding را نیز بر روی Create قرار دهید.

توضیحات تکمیلی

همانطور که در مدل برنامه ملاحظه می‌نمائید، به کمک یک سری متادیتا یا اصطلاحا data annotations، تعاریف اعتبار سنجی، به همراه عبارات خطایی که باید به کاربر نمایش داده شوند، مشخص شده است. ویژگی Required مشخص می‌کند که کاربر مجبور است این فیلد را تکمیل کند. به کمک ویژگی StringLength، حداکثر تعداد حروف قابل قبول مشخص می‌شود. با استفاده از ویژگی RegularExpression، مقدار وارد شده با الگوی عبارت باقاعده مشخص گردیده، مقایسه شده و در صورت عدم تطابق، پیغام خطایی به کاربر نمایش داده خواهد شد. به کمک ویژگی Range، بازه اطلاعات قابل قبول، مشخص می‌گردد.
ویژگی دیگری نیز به نام System.Web.Mvc.Compare مهیا است که برای مقایسه بین مقادیر دو خاصیت کاربرد دارد. برای مثال در یک فرم ثبت نام، عموما از کاربر درخواست می‌شود که کلمه عبورش را دوبار وارد کند. ویژگی Compare در یک چنین مثالی کاربرد خواهد داشت.
در مورد جزئیات کنترلر تعریف شده در قسمت 11 مفصل توضیح داده شد. برای مثال خاصیت this.ModelState.IsValid مشخص می‌کند که آیا کارmodel binding موفق بوده یا خیر و همچنین اعتبار سنجی‌های تعریف شده نیز در اینجا تاثیر داده می‌شوند. بنابراین بررسی آن پیش از ذخیره سازی اطلاعات ضروری است.
در حالت HttpGet صفحه ورود اطلاعات به کاربر نمایش داده خواهد شد و در حالت HttpPost، اطلاعات وارد شده دریافت می‌گردد. اگر دست آخر، ModelState معتبر نبود، همان اطلاعات نادرست وارد شده به کاربر مجددا نمایش داده خواهد شد تا فرم پاک نشود و بتواند آن‌ها را اصلاح کند.
برنامه را اجرا کنید. با مراجعه به مسیر http://localhost/customer/create، صفحه ورود اطلاعات کاربر نمایش داده خواهد شد. در اینجا برای مثال در قسمت ورود اطلاعات آدرس ایمیل، مقدار abc را وارد کنید. بلافاصله خطای اعتبار سنجی عدم اعتبار مقدار ورودی نمایش داده می‌شود. یعنی فریم ورک، اعتبار سنجی سمت کاربر را نیز به صورت خودکار مهیا کرده است.
اگر علاقمند باشید که صرفا جهت آزمایش، اعتبار سنجی سمت کاربر را غیرفعال کنید، به فایل web.config برنامه مراجعه کرده و تنظیم زیر را تغییر دهید:

<appSettings>
<add key="ClientValidationEnabled" value="true"/>

البته این تنظیم تاثیر سراسری دارد. اگر قصد داشته باشیم که این تنظیم را تنها به یک view خاص اعمال کنیم، می‌توان از متد زیر کمک گرفت:

@{ Html.EnableClientValidation(false); }

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کرده و اطلاعات نادرستی را وارد کنیم، باز هم همان خطاهای تعریف شده، به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما اینبار یکبار رفت و برگشت اجباری به سرور صورت خواهد گرفت، زیرا اعتبار سنجی سمت کاربر (که درون مرورگر و توسط کدهای جاوا اسکریپتی اجرا می‌شود)، غیرفعال شده است. البته امکان غیرفعال کردن جاوا اسکریپت توسط کاربر نیز وجود دارد. به همین جهت بررسی خودکار سمت سرور، امنیت سیستم را بهبود خواهد بخشید.

نحوه تعریف عناصر مرتبط با اعتبار سنجی در Viewهای برنامه نیز به شکل زیر است:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.ValidationSummary(true)
<fieldset>
<legend>Customer</legend>

<div class="editor-label">
@Html.LabelFor(model => model.Name)
</div>
<div class="editor-field">
@Html.EditorFor(model => model.Name)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
</div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید به صورت پیش فرض از jQuery validator در سمت کلاینت استفاده شده است. فایل jquery.validate.unobtrusive متعلق به تیم ASP.NET MVC است و کار آن وفق دادن سیستم موجود، با jQuery validator می‌باشد (validation adapter). در نگارش‌های قبلی، از کتابخانه‌های اعتبار سنجی مایکروسافت استفاده شده بود، اما از نگارش سه به بعد، jQuery به عنوان کتابخانه برگزیده مطرح است.
Unobtrusive همچنین در اینجا به معنای مجزا سازی کدهای جاوا اسکریپتی، از سورس HTML صفحه و استفاده از ویژگی‌های data-* مرتبط با HTML5 برای معرفی اطلاعات مورد نیاز اعتبار سنجی است:
<input data-val="true" data-val-required="The Birthday field is required." id="Birthday" name="Birthday" type="text" value="" />

اگر خواستید این مساله را بررسی کنید، فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در آنجا مقدار UnobtrusiveJavaScriptEnabled را false کرده و بار دیگر برنامه را اجرا کنید. در این حالت کلیه کدهای اعتبار سنجی، به داخل سورس View رندر شده، تزریق می‌شوند و مجزا از آن نخواهند بود.
نحوه‌ی تعریف این اسکریپت‌ها نیز جالب توجه است. متد Url.Content، یک متد سمت سرور می‌باشد که در زمان اجرای برنامه، مسیر نسبی وارد شده را بر اساس ساختار سایت اصلاح می‌کند. حرف ~ بکارگرفته شده، در ASP.NET به معنای ریشه سایت است. بنابراین مسیر نسبی تعریف شده از ریشه سایت شروع و تفسیر می‌شود.
اگر از این متد استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد که مسیرهای نسبی را به شکل زیر تعریف کنیم:

<script src="../../Scripts/customvaildation.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت بسته به محل قرارگیری صفحات و همچنین برنامه در سایت، ممکن است آدرس فوق صحیح باشد یا خیر. اما استفاده از متد Url.Content، کار مسیریابی نهایی را خودکار می‌کند.
البته اگر به فایل Views/Shared/_Layout.cshtml، مراجعه کنید، تعریف و الحاق کتابخانه اصلی jQuery در آنجا انجام شده است. بنابراین می‌توان این دو تعریف دیگر مرتبط با اعتبار سنجی را به آن فایل هم منتقل کرد تا همه‌جا در دسترس باشند.
توسط متد Html.ValidationSummary، خطاهای اعتبار سنجی مدل که به صورت دستی اضافه شده باشند نمایش داده می‌شود. این مورد در قسمت 11 توضیح داده شد (چون پارامتر آن true وارد شده، فقط خطاهای سطح مدل را نمایش می‌دهد).
متد Html.ValidationMessageFor، با توجه به متادیتای یک خاصیت و همچنین استثناهای صادر شده حین model binding خطایی را به کاربر نمایش خواهد داد.



اعتبار سنجی سفارشی

ویژگی‌های اعتبار سنجی از پیش تعریف شده، پر کاربردترین‌ها هستند؛ اما کافی نیستند. برای مثال در مدل فوق، StartDate نباید کمتر از سال 2000 وارد شود و همچنین در آینده هم نباید باشد. این موارد اعتبار سنجی سفارشی را چگونه باید با فریم ورک، یکپارچه کرد؟
حداقل دو روش برای حل این مساله وجود دارد:
الف) نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
ب) پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject


تعریف یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute
{
public int MinYear { set; get; }

public override bool IsValid(object value)
{
if (value == null) return false;

var date = (DateTime)value;
if (date > DateTime.Now || date < new DateTime(MinYear, 1, 1))
return false;

return true;
}
}
}

برای نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی، با ارث بری از کلاس ValidationAttribute شروع می‌کنیم. سپس باید متد IsValid آن‌را تحریف کنیم. اگر این متد false برگرداند به معنای شکست اعتبار سنجی می‌باشد.
در ادامه برای بکارگیری آن خواهیم داشت:
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
[MyDateValidator(MinYear = 2000,
ErrorMessage = "Please enter a valid date.")]
public DateTime StartDate { set; get; }

اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. اگر تاریخ غیرمعتبری وارد شود، اعتبار سنجی سمت سرور رخ داده و سپس نتیجه به کاربر نمایش داده می‌شود.


اعتبار سنجی سفارشی به کمک پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject

یک سؤال: اگر اعتبار سنجی ما پیچیده‌تر باشد چطور؟ مثلا نیاز باشد مقادیر دریافتی چندین خاصیت با هم مقایسه شده و سپس بر این اساس تصمیم گیری شود. برای حل این مشکل می‌توان از اینترفیس IValidatableObject کمک گرفت. در این حالت مدل تعریف شده باید اینترفیس یاد شده را پیاده سازی نماید. برای مثال:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using MvcApplication9.CustomValidators;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer : IValidatableObject
{
//... same as before

public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
{
var fields = new[] { "StartDate" };
if (StartDate > DateTime.Now || StartDate < new DateTime(2000, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Please enter a valid date.", fields);

if (Rating > 4 && StartDate < new DateTime(2003, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Accepted date should be greater than 2003", fields);
}
}
}

در اینجا در متد Validate، فرصت خواهیم داشت تا به مقادیر کلیه خواص تعریف شده در مدل دسترسی پیدا کرده و بر این اساس اعتبار سنجی بهتری را انجام دهیم. اگر اطلاعات وارد شده مطابق منطق مورد نظر نباشند، کافی است توسط yield return new ValidationResult، یک پیغام را به همراه فیلدهایی که باید این پیغام را نمایش دهند، بازگردانیم.
به این نوع مدل‌ها، self validating models هم گفته می‌شود.


یک نکته:

از MVC3 به بعد، حین کار با ValidationAttribute، امکان تحریف متد IsValid به همراه پارامتری از نوع ValidationContext نیز وجود دارد. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات سایر خواص نیز دست یافت. البته در این حالت نیاز به استفاده از Reflection خواهد بود و پیاده سازی IValidatableObject، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد:

protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
{
var info = validationContext.ObjectType.GetProperty("Rating");
//...
return ValidationResult.Success;
}




فعال سازی سمت کلاینت اعتبار سنجی‌های سفارشی

اعتبار سنجی‌های سفارشی تولید شده تا به اینجا، تنها سمت سرور است که فعال می‌شوند. به عبارتی باید یکبار اطلاعات به سرور ارسال شده و در بازگشت، نتیجه عملیات به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما ویژگی‌های توکاری مانند Required و Range و امثال آن، علاوه بر سمت سرور، سمت کاربر هم فعال هستند و اگر جاوا اسکریپت در مرورگر کاربر غیرفعال نشده باشد، نیازی به ارسال اطلاعات یک فرم به سرور جهت اعتبار سنجی اولیه، نخواهد بود.
در اینجا باید سه مرحله برای پیاده سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت طی شود:
الف) ویژگی سفارشی اعتبار سنجی تعریف شده باید اینترفیس IClientValidatable را پیاده سازی کند.
ب) سپس باید متد jQuery validation متناظر را پیاده سازی کرد.
ج) و همچنین مانند تیم ASP.NET MVC، باید unobtrusive adapter خود را نیز پیاده سازی کنیم. به این ترتیب متادیتای ASP.NET MVC به فرمتی که افزونه jQuery validator آن‌را درک می‌کند، وفق داده خواهد شد.

در ادامه، تکمیل کلاس سفارشی MyDateValidator را ادامه خواهیم داد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute, IClientValidatable
{
// ... same as before

public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(
ModelMetadata metadata,
ControllerContext context)
{
var rule = new ModelClientValidationRule
{
ValidationType = "mydatevalidator",
ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
};
yield return rule;
}
}
}

در اینجا نحوه پیاده سازی اینترفیس IClientValidatable را ملاحظه می‌نمائید. ValidationType، نام متدی خواهد بود که در سمت کلاینت، کار بررسی اعتبار داده‌ها را به عهده خواهد گرفت.
سپس برای مثال یک فایل جدید به نام customvaildation.js به پوشه اسکریپت‌های برنامه با محتوای زیر اضافه خواهیم کرد:

/// <reference path="jquery-1.5.1-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate.unobtrusive.js" />

jQuery.validator.addMethod("mydatevalidator",
function (value, element, param) {
return Date.parse(value) < new Date();
});

jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("mydatevalidator");

توسط referenceهایی که مشاهده می‌کنید، intellisense جی‌کوئری در VS.NET فعال می‌شود.
سپس به کمک متد jQuery.validator.addMethod، همان مقدار ValidationType پیشین را معرفی و در ادامه بر اساس مقدار value دریافتی، تصمیم گیری خواهیم کرد. اگر خروجی false باشد، به معنای شکست اعتبار سنجی است.
همچنین توسط متد jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool، این متد جدید را به مجموعه وفق دهنده‌ها اضافه می‌کنیم.
و در آخر این فایل جدید باید به View مورد نظر یا فایل master page سیستم اضافه شود:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/customvaildation.js")" type="text/javascript"></script>




تغییر رنگ و ظاهر پیغام‌های اعتبار سنجی

اگر از رنگ پیش فرض قرمز پیغام‌های اعتبار سنجی خرسند نیستید، باید اندکی CSS سایت را ویرایش کرد که شامل اعمال تغییرات به موارد ذیل خواهد شد:

1. .field-validation-error
2. .field-validation-valid
3. .input-validation-error
4. .input-validation-valid
5. .validation-summary-errors
6. .validation-summary-valid




نحوه جدا سازی تعاریف متادیتا از کلاس‌های مدل برنامه

فرض کنید مدل‌های برنامه شما به کمک یک code generator تولید می‌شوند. در این حالت هرگونه ویژگی اضافی تعریف شده در این کلاس‌ها پس از تولید مجدد کدها از دست خواهند رفت. به همین منظور امکان تعریف مجزای متادیتاها نیز پیش بینی شده است:

[MetadataType(typeof(CustomerMetadata))]
public partial class Customer
{
class CustomerMetadata
{

}
}

public partial class Customer : IValidatableObject
{


حالت کلی روش انجام آن هم به شکلی است که ملاحظه می‌کنید. کلاس اصلی، به صورت partial معرفی خواهد شد. سپس کلاس partial دیگری نیز به همین نام که در برگیرنده یک کلاس داخلی دیگر برای تعاریف متادیتا است، به پروژه اضافه می‌گردد. به کمک ویژگی MetadataType، کلاسی که قرار است ویژگی‌های خواص از آن خوانده شود، معرفی می‌گردد. موارد عنوان شده، شکل کلی این پیاده سازی است. برای نمونه اگر با WCF RIA Services کار کرده باشید، از این روش زیاد استفاده می‌شود. کلاس خصوصی تو در توی تعریف شده صرفا وظیفه ارائه متادیتاهای تعریف شده را به فریم ورک خواهد داشت و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
در ادامه کلیه خواص کلاس Customer به همراه متادیتای آن‌ها باید به کلاس CustomerMetadata منتقل شوند. اکنون می‌توان تمام متادیتای کلاس اصلی Customer را حذف کرد.



اعتبار سنجی از راه دور (remote validation)

فرض کنید شخصی مشغول به پر کردن فرم ثبت نام، در سایت شما است. پس از اینکه نام کاربری دلخواه خود را وارد کرد و مثلا به فیلد ورود کلمه عبور رسید، در همین حال و بدون ارسال کل صفحه به سرور، به او پیغام دهیم که نام کاربری وارد شده، هم اکنون توسط شخص دیگری در حال استفاده است. این مکانیزم از ASP.NET MVC3 به بعد تحت عنوان Remote validation در دسترس است و یک درخواست Ajaxایی خودکار را به سرور ارسال خواهد کرد و نتیجه نهایی را به کاربر نمایش می‌دهد؛ کارهایی که به سادگی توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل مدیریت نیستند و نیاز به تعامل با سرور، در این بین وجود دارد. پیاده سازی آن هم به نحو زیر است:
برای مثال خاصیت Name را در مدل برنامه به نحو زیر تغییر دهید:

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
[System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserNameAndEmail",
controller: "Customer",
AdditionalFields = "Email",
HttpMethod = "POST",
ErrorMessage = "Username is not available.")]
public string Name { set; get; }

سپس متد زیر را نیز به کنترلر Customer اضافه کنید:

[HttpPost]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
public ActionResult CheckUserNameAndEmail(string name, string email)
{
if (name.ToLowerInvariant() == "vahid") return Json(false);
if (email.ToLowerInvariant() == "name@site.com") return Json(false);
//...
return Json(true);
}


توضیحات:
توسط ویژگی System.Web.Mvc.Remote، نام کنترلر و متدی که در آن قرار است به صورت خودکار توسط jQuery Ajax فراخوانی شود، مشخص خواهند شد. همچنین اگر نیاز بود فیلدهای دیگری نیز به این متد کنترلر ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را توسط خاصیت AdditionalFields، مشخص کرد.
سپس در کدهای کنترلر مشخص شده، متدی با پارامترهای خاصیت مورد نظر و فیلدهای اضافی دیگر، تعریف می‌شود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا برای مثال پس از بررسی بانک اطلاعاتی، خروجی Json ایی را بازگردانیم. return Json false به معنای شکست اعتبار سنجی است.
توسط ویژگی OutputCache، از کش شدن نتیجه درخواست‌های Ajaxایی جلوگیری کرده‌ایم. همچنین نوع درخواست هم جهت امنیت بیشتر، به HttpPost محدود شده است.
تمام کاری که باید انجام شود همین مقدار است و مابقی مسایل مرتبط با اعمال و پیاده سازی آن خودکار است.


استفاده از مکانیزم اعتبار سنجی مبتنی برمتادیتا در خارج از ASP.Net MVC

مباحثی را که در این قسمت ملاحظه نمودید، منحصر به ASP.NET MVC نیستند. برای نمونه توسط متد الحاقی زیر نیز می‌توان یک مدل را مثلا در یک برنامه کنسول هم اعتبار سنجی کرد. بدیهی است در این حالت نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations، به برنامه اضافه کنیم و تمام عملیات هم دستی است و فریم ورک ویژه‌ای هم وجود ندارد تا یک سری از کارها را به صورت خودکار انجام دهد.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Helper
{
public static class ValidationHelper
{
public static bool TryValidateObject(this object instance)
{
return Validator.TryValidateObject(instance, new ValidationContext(instance, null, null), null);
}
}
}



مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - ایجاد روابط Polymorphic - بخش دوم
در مطلب قبل نحوه‌ی ایجاد روابط Polymorphic را بررسی کردیم و همچنین چندین راه‌حل جایگزین را نیز ارائه دادیم. همانطور که عنوان شد این نوع روابط اساساً از لحاظ طراحی دیتابیس اصولی نیستند و تا حد امکان نباید استفاده شوند. این نوع روابط بیشتر ORM friendly هستند و اکثر فریم‌ورک‌های غیردات‌نتی به عنوان یک گزینه‌ی توکار، امکان ایجاد این روابط را فراهم میکنند. به عنوان مثال درLaravel Eloquent ORM به صورت توکار از این قابلیت پشتیبانی می‌شود: 
<?php

namespace App;

use Illuminate\Database\Eloquent\Model;

class Comment extends Model
{
    /**
     * Get the owning commentable model.
     */
    public function commentable()
    {
        return $this->morphTo();
    }
}

class Post extends Model
{
    /**
     * Get all of the post's comments.
     */
    public function comments()
    {
        return $this->morphMany('App\Comment', 'commentable');
    }
}

class Video extends Model
{
    /**
     * Get all of the video's comments.
     */
    public function comments()
    {
        return $this->morphMany('App\Comment', 'commentable');
    }
}

اما در Entity Framework Core هنوز این قابلیت پیاده‌سازی نشده است. در اینجا می‌توانید وضعیت پیاده‌سازی Polymorphic Association را پیگیری کنید. پیاده‌سازی این قابلیت از این جهت مهم است که امکان کوئری نویسی را برای این نوع روابط ساده‌تر خواهد کرد به عنوان مثال در کدهای PHP فوق جهت واکشی کامنت‌های یک مطلب می‌توانیم اینگونه عمل کنیم:
$post = App\Post::find(1);

foreach ($post->comments as $comment) {
    //
}

همچنین امکان واکشی owner این رابطه را نیز حین کار با کامنت‌ها را خواهیم داشت:
$comment = App\Comment::find(1);

$commentable = $comment->commentable;

در ادامه می‌خواهیم معادل LINQ آن را پیاده‌سازی کنیم. در مطلب قبل مدل Comment این چنین ساختاری داشت:
public enum CommentType
{
    Article,
    Video,
    Event
}

public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    public int? TypeId { get; set; }
    public CommentType CommentType { get; set; }
}

در اینجا همانطور که مشاهده میکنید هیچگونه ارتباط معناداری بین Comment و همچنین owner رابطه (که ممکن است هر کدام از مقادیر Enum فوق باشد) وجود ندارد. اگر این مدل به تنها یک مدل مثلاً Article اشاره داشته باشد، نیاز به تعیین Navigation Property در دو طرف رابطه خواهد بود:
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }

    public virtual Article Article { get; set; }
    public int ArticleId { get; set; }
}

public class Article
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    public virtual ICollection<Article> Articles { get; set; }
}

اما از آنجائیکه رابطه یک حالت پویا دارد، نمی‌توانیم به صورت صریح نوع ارجاعات را در دو طرف رابطه تعیین کنیم. برای داشتن همچین قابلیتی می‌توانیم Navigation Property را به صورت [NotMapped] تعیین کنیم که EF Core آنها را در نظر نگیرید. بنابراین به صورت دستی عملکرد آنها را پیاده‌سازی خواهیم کرد. برای اینکار می‌توانیم یک اینترفیس با عنوان ICommentable را تعریف کنیم و برای هر مدلی که نیاز به قابلیت کامنت دارد، این اینترفیس را پیاده‌سازی کنیم. همچنین یک ارجاع به لیستی از کامنت‌ها را به صورت Navigation Property به هر کدام از مدلها نیز اضافه خواهیم کرد:  
interface ICommentable
{
    int Id { get; set; }
}

public class Article : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Video : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Url { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Event : ICommentable
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public DateTimeOffset? Start { get; set; }
    public DateTimeOffset? End { get; set; }
    
    [NotMapped]
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

سپس درون مدل Comment ارجاع به Polymorphic relation را نیز به صورت [NotMapped] پیاده‌سازی خواهیم کرد:
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    public int? TypeId { get; set; }
    public CommentType CommentType { get; set; }

    ICommentable _parent;

    [NotMapped]
    public ICommentable Parent
    {
        get => _parent;
        set
        {
            _parent = value;
            TypeId = value.Id;
            CommentType = (CommentType) Enum.Parse(typeof(CommentType), value.GetType().Name);
        }
    }
}

کاری که در بالا انجام شده، تنظیم تایپ مدلی است که می‌خواهیم واکشی کنیم. یعنی به محض مقداردهی، پراپرتی Comments مدل مورد نظر به همراه Id و در نهایت نوع آن را تنظیم کرده‌ایم. اکنون برای واکشی کامنت‌های یک مطلب خواهیم داشت:
var article = dbContext.Articles.Find(1);
            
article.Comments = dbContext.Comments
    .Where(c => c.TypeId == article.Id
                && c.CommentType == CommentType.Article)
    .ToList();

foreach (var comment in article.Comments)
    comment.Parent = article;

foreach (var comment in article.Comments)
{
    Console.WriteLine($"{comment.User} - ${comment.CommentText} - {((Article) comment.Parent).Title}");
}

همانطور که مشاهده می‌کنید اکنون می‌توانیم از هر دو طرف رابطه به اطلاعات موردنیازمان دسترسی داشته باشیم.
نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
با تشکر فراوان، مشکل من با Newtonsoft.Json.JsonIgnore  حل شد. 
اما من برای انتخاب تعدادی خصوصیت از کد زیر استفاده کردم، در نتیجه نهایی که در عکس مشخص است، فقط رکورد اول شامل فیلدهای مشخص شده توسط من است، فرزندان این رکورد حاوی تمام فیلدها هستند.
البته در این کدها از using استفاده نشده چون باعث خطای The ObjectContext instance میشود.
باز هم ممنون برای اختصاص وقت. 
    public partial class BlogComment
    {
        public BlogComment()
        {
            this.Children = new HashSet<BlogComment>();
        }
    
        public int Id { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public Nullable<System.DateTime> DateSend { get; set; }
        public Nullable<System.DateTime> DateRead { get; set; }
        public bool IsDeleted { get; set; }
        public int UserId { get; set; }

        [Newtonsoft.Json.JsonIgnore]
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }

        public int? ReplyId { get; set; }
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
        
        
    }

public JsonNetResult Index()
        {
            var ctx = new testEntities();
            var list = ctx.BlogComments
                .Where(p => p.Id == 1)
                .Select(p => new
                               {
                                   p.Id,
                                   p.Body,
                                   p.Children
                               })
            .ToList();

            JsonNetResult jsonNetResult = new JsonNetResult();
            jsonNetResult.Formatting = Formatting.Indented;

            jsonNetResult.SerializerSettings = new JsonSerializerSettings()
                                                   {
                                                       ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore
                                                   };
            jsonNetResult.Data = list;
            return jsonNetResult;
        }

مطالب
مثالی از الگوی Delegate Dictionary
این الگو چیز جدیدی نیست و قبلا تو سری مطالب «مروری بر کاربردهای Action و Func» دربارش مطلب نوشته شده و...
البته با توجه به جدید بودن این الگو اسم واحدی براش مشخص نشده ولی تو این مطلب «الگوی Delegate Dictionary» معرفی شده که بنظرم از بقیه بهتره.
به طور خلاصه این الگو میگه اگه قراره براساس شرایط (ورودی) خاصی کار خاصی انجام بشه بجای استفاده از IF و Switch از DictionaryوFunc یا Action استفاده کنیم.

برای مثال فرض کنید مدلی به شکل زیر داریم
public class Person
{
    public int Id { get; set; }
    public Gender Gender { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
قراره براساس جنسیت(شرایط) شخص اعتبارسنجی متفاوتی(کار خاص) رو انجام بدیدم.مثلا در اینجا قراره چک کنیم اگه شخص مرد بود اسم زنونه انتخاب نکرده باشه و...
خب روش معمول به این شکل میتونه باشه
switch (person.Gender)
{
    case Gender.Male:
        if (IsMale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
    case Gender.Female:
        if (IsFemale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
}
خب این روش خوب جواب میده ولی باید در حد توان استفاده از IF و Switch رو کم کرد.مثلا تو همین مثال ما اصل Open/Closed رو نقض کردیم فکر کنید قرار باشه اعتبارسنجی دیگه ای از همین دست به این کد(کلاس) اضافه بشه باید تغیرش بدیم پس این کد(کلاس) برای تغییر بسته نیست.در اینجور موارد «الگوی Delegate Dictionary» به کار ما میاد.
ما میایم توابع مورد نظرمون رو داخل یک Dictionary ذخیره میکنیم.
var genderFuncs = new Dictionary<Gender, Func<string, bool>>
                {
                    {Gender.Male , (x) => IsMale(x)},
                    {Gender.Female , (x) => IsFemale(x)}
                };
فرض کنید پیاده سازی توابع به شکل زیر باشه
public static bool IsMale(string name)
{
    //check...
    return true;
}
public static bool IsFemale(string name)
{
    //check...
    if (name == "Farzad")
    {
        return false;    
    }
    return true;
}
نحوه استفاده
var dummyPerson = new List<Person>
                {
                    new Person
                        {Id = 1, Gender = Gender.Male, FirstName = "Mohammad", LastName = "Saheb"},
                    new Person
                        {Id = 2, Gender = Gender.Female, FirstName = "Farzad", LastName = "Mojidi"}
                };

foreach (var person in dummyPerson)
{
    bool isValid = genderFuncs[person.Gender].Invoke(person.FirstName);          
}
با همین روش میشه قسمت آخر مقاله ی خوب آقای کیاست رو هم Refactor کرد.
var query = context.Students.AsQueryable();
  if (searchByName)
  {
      query= query.FindStudentsByName(name);
  }
  if (orderByAge)
  {
      query = query.OrderByAge();
  }
  if (paging)
  {
     query =  query.SkipAndTake(skip, take);
  }
  return query.ToList();
توابع رو داخل یک دیکشنری ذخیره میکنیم
var searchTypeFuncs = new Dictionary<SearchType, Func<IQueryable<Student>, string, IQueryable<Student>>>
                    {
                        {SearchType.FirstName, (x, y) => x.FindStudentsByName(y)},
                        {SearchType.LastName, (x, y) => x.FindStudentsByLastName(y)}
                    };
نحوه استفاده
public static IList<Student> SearchStudents(IQueryable<Student> students, SearchType type, string keyword)
{
    var result = searchTypeFuncs[type].Invoke(students, keyword);
    return result.ToList();
}
مطالب
ایجاد یک DbContext مشترک بین entityهای پروژه‌های متفاوت
فر ض کنید پروژه بزرگی دارید که هر قسمت را به یک برنامه نویس می‌سپارید تا آن قسمت را در پروژه مجزایی طراحی و برنامه نویسی کند. هر برنامه نویس Entity‌های خاص خود را در لایه‌های مربوط به پروژه خود تعریف می‌کند و از آنها استفاده می‌کند. حال یکی از برنامه نویس‌ها می‌خواهد از Entity های پروژه دیگر استفاده کند. در این صورت اگر از دو Context شیء‌ایی را بسازد و آنها را با یکدیگر Join  بزند، خطایی مربوط به تعلق داشتن دو  Entity به دو Context متفاوت را می‌گیرد.

در پروژه‌های کوچک، کل تیم بر روی ماژول‌های مختلف یک پروژه کار می‌کنند و یک DbContext مشترک دارند. اما راه حل این مشکل در پروژه‌های بزرگ چیست؟ 
یکی از راه‌های پیشنهادی، استفاده از یک کلاس DbContextBase است که همه پروژه‌ها بایستی Context خود را از این کلاس به ارث ببرند که در این صورت باز هم مشکل ساخت چند DbContext وجود خواهد داشت که فقط می‌توان از Entity‌های موجود در DbContextBase و DbContext پروژه جاری استفاده کرد. اما در شرکت‌های بزرگ که پروژه‌هایی مانندERP دارند، روش دیگری استفاده می‌شود که در ادامه خواهیم دید.
روش مورد استفاده به این صورت است که در زمان اجرا یک DbContext برای همه Entity‌های پروژه‌های مختلف ساخته می‌شود. اجازه بدهید همراه با مثال، این پروژه را پیش برویم. فرض کنید دو تیم برنامه نویسی داریم که هر کدام بر روی پروژه‌های مجزای SampleProject1 و SampleProject2 کار میکنند که Entity‌های هر کدام در لایه‌های Common قرار گرفته‌اند.

در SampleProject1 مدل Product را داریم:

public partial class Product : Entity
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public Nullable<byte> ProductTypeId { get; set; }
    }
و در SampleProject2، مدل ProductType را داریم که هر دو Entity از کلاس Entity ارث بری می‌کند: 
 public partial class ProductType : Entity
    {
        public byte Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
همه پروژه‌ها را در پروژه‌ی SampleProject1.Console، به عنوان رفرنس اضافه می‌کنیم؛ بجز SampleProject2.Console و Output path همه پروژه‌ها را به یک پوشه مشترک هدایت می‌کنیم. در ادامه برای بدست آوردن Entity‌ها از کد زیر استفاده می‌کنیم:
            List<Assembly> allAssemblies = new List<Assembly>();
            string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location);

            foreach (string dll in Directory.GetFiles(path, "*.Common.dll"))
                allAssemblies.Add(Assembly.LoadFile(dll));

            var type = typeof(Entity);
      
            List<Type> types = allAssemblies
             .SelectMany(s => s.GetTypes())
             .Where(p => type.IsAssignableFrom(p)).ToList();

            List<string> entities = new List<string>();
            foreach (var item in types)
            {
                entities.Add(item.Name);
            }

            types.Add(typeof(Entity));
و سپس برای Generate کردن کلاس DbContext از کلاس زیر استفاده می‌کنیم:
public class ContextGenerator
    {
        public void Generate(List<string> entities, params Type[] types)
        {
            StringBuilder code = new StringBuilder();

            code.AppendLine(@"
           using System.Data.Entity;
           using System.Data.Entity.Core.EntityClient;
           using SampleProject1.Common.Models;
           using SampleProject1.Common.Models.Mapping;
           using SampleProject2.Common.Models;
           using SampleProject2.Common.Models.Mapping;

           namespace DbContextGenerator
           {
                public partial class TestContext : DbContext
                {
                    static TestContext()
                    {
                        Database.SetInitializer<TestContext>(null);
                    }

                    public TestContext()
                        : base(""Data Source=.;Initial Catalog=Test;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True"")
                    {
                        }
                ");

            var pluralizeHelper = new PluralizeHelper();

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"public DbSet<{entity}> {pluralizeHelper.Pluralize(entity)} {{ get; set; }}");
            }

            code.AppendLine(@"protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)");
            code.AppendLine(@"{");

            foreach (var entity in entities)
            {
                code.AppendLine($@"modelBuilder.Configurations.Add(new {entity}Map());");
            }
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
            code.AppendLine(@"}");
           
            CSharpCodeProvider provider = new CSharpCodeProvider();
            CompilerParameters parameters = new CompilerParameters();

            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Drawing.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.Data.Entity.dll");
            parameters.ReferencedAssemblies.Add("System.ComponentModel.dll");

            foreach (var type in types)
            {
                parameters.ReferencedAssemblies.Add(type.Assembly.Location);
            }

            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbSet).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(IQueryable<>).Assembly.Location);
            parameters.ReferencedAssemblies.Add(typeof(System.ComponentModel.IListSource).Assembly.Location);

            parameters.GenerateExecutable = false;
            parameters.GenerateInMemory = false;
            parameters.OutputAssembly = "ProjectContext.dll";

            CompilerResults results = provider.CompileAssemblyFromSource(parameters, code.ToString());

            if (results.Errors.HasErrors)
            {
                StringBuilder sb = new StringBuilder();

                foreach (CompilerError error in results.Errors)
                {
                    sb.AppendLine(String.Format("Error ({0}): {1}", error.ErrorNumber, error.ErrorText));
                }

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
        }

    }
و نحوه فراخوانی آن:
 new ContextGenerator().Generate(entities, types.ToArray()); // generate dbContext
همانطور که مشاهده می‌کنید، برای تولید کد، از کلاس CSharpCodeProvider استفاده میکنیم که نتیجه اجرای کد بالا، ساخت DLLی به نام ProjectContext.dll است. با مشاهده DLL ساخته شده توسط نرم افزار ILSpy، کد جنریت شده به صورت زیر خواهد بود: 

حال برای استفاده از Context تولید شده، به صورت زیر شیءایی را ساخته:

 static DbContext _dbContext=null;
        public static DbContext GetDbContextInstance()
        {
            if (_dbContext == null)
            {
                string path = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetEntryAssembly().Location);
                var dllversionAssm = Assembly.LoadFile(path + "\\ProjectContext.dll");
                Type type = dllversionAssm.GetType("DbContextGenerator.TestContext");
                _dbContext = (DbContext)Activator.CreateInstance(type);
            }
            return _dbContext;
        }

و سپس برای ساخت DbSet از هر Entity به کد زیر نیاز خواهیم داشت:

public static System.Data.Entity.DbSet<T> Get<T>() where T : class
        {
            var set = GetDbContextInstance().Set<T>();
            return set;
        }

هم اکنون می‌توان رکوردهای Entity‌ها را واکشی کرده و یا آن‌ها را با یکدیگر Join بزنیم:

            var products = Get<Product>().ToList();

            var productTypes = Get<ProductType>().ToList();


            var query = from p in Get<Product>()
                        join pt in Get<ProductType>() on p.ProductTypeId equals pt.Id
                        select new
                        {
                            Id = p.Id,
                            Name = p.Name,
                            ProductType = pt.Name

                        };

            var JoinResult = query.ToList();

و نتیجه واکشی ها 


کد کامل این پروژه