مطالب
برنامه LINQPad و مثال‌های جدید آن

برنامه معروف LINQPad تا کنون به همراه مثال‌های کتاب C# 3.0 in a Nutshell به صورت یکپارچه ارائه می‌شد.
اکنون مثال‌های کتاب LINQ in Action نیز قابلیت یکپارچگی با این برنامه را یافته‌اند. به این صورت بسیار ساده و در همان محیط LINQPad می‌توان این مثال‌ها را مرور و اجرا کرد که در یادگیری LINQ کمک شایانی می‌نمایند.
برای نصب این مثال‌های یکپارچه جدید، بر روی لینک Download more samples آن کلیک کرده و در صفحه‌ی باز شده، بر روی لینکی به نام Download full code listings into LINQPad کلیک کنید.



اکنون مثال‌های سی شارپ و VB.Net آن به صورت یکپارچه در اختیار شما خواهند بود.


مطالب
Blazor 5x - قسمت 18 - کار با فرم‌ها - بخش 6 - حذف اطلاعات
در این قسمت می‌خواهیم اطلاعات اتاق‌های ثبت شده را به همراه تصاویر مرتبط با آن‌ها، حذف کنیم و همچنین به یک خطای مهم در حین کار با EF-Core برسیم و متوجه شویم که روش کار با DbContext در برنامه‌های مبتنی بر Blazor Server .... با روش کار متداول با آن در برنامه‌های Web API، یکی نیست!


مشکل حذف تصاویر آپلود شده

در قسمت قبل، این امکان را مهیا کردیم که کاربران بتوانند پیش از ثبت اطلاعات یک اتاق، تصاویر آن‌را به سرور آپلود کنند. یعنی تصاویری که در ابتدای کار آپلود می‌شوند، هنوز در بانک اطلاعاتی ثبت نشده‌اند و هیچ رکوردی از آن‌ها موجود نیست. در این حالت اگر کاربری تصاویری را آپلود کرده و سپس بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، با تعدادی تصویر آپلود شده‌ی غیرمنتسب به اتاق‌های موجود، مواجه خواهیم شد. همچنین اگر شخصی به قسمت ویرایش تصاویر مراجعه کند و با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف یک تصویر، آن‌را حذف کند، این حذف باید در بانک اطلاعاتی هم منعکس شود؛ در غیر اینصورت باز هم کاربر می‌تواند تصویری را حذف کند، اما در آخر بر روی دکمه‌ی به روز رسانی اطلاعات رکورد کلیک نکند. در این حالت در دفعات بعدی مراجعه‌ی به اطلاعات یک چنین اتاقی، با نقص اطلاعات تصاویری مواجه می‌شویم که در لیست تصاویر منتسب به یک اتاق وجود دارند، اما اصل فایل تصویری متناظر با آن‌ها از سرور حذف شده‌است.


حذف اطلاعات تصاویر، در حالت ثبت اطلاعات


زمانیکه قرار است اطلاعات اتاقی برای اولین بار ثبت شود، حذف تصاویر آپلود شده‌ی مرتبط با آن ساده‌است؛ چون هنوز اصل رکورد اتاق ثبت نشده‌است و این تصاویر در این لحظه، به رکوردی تعلق ندارند. بنابراین ابتدا متد رویدادگردان DeletePhoto را به دکمه‌ی حذف اطلاعات هر تصویر نمایش داده شده، انتساب می‌دهیم:
@if (HotelRoomModel.HotelRoomImages.Count > 0)
{
    var serial = 1;
    foreach (var roomImage in HotelRoomModel.HotelRoomImages)
    {
        <div class="col-md-2 mt-3">
            <div class="room-image" style="background: url('@roomImage.RoomImageUrl') 50% 50%; ">
                <span class="room-image-title">@serial</span>
            </div>
            <button type="button"
                    @onclick="()=>DeletePhoto(roomImage)"
                    class="btn btn-outline-danger btn-block mt-4">Delete</button>
        </div>
        serial++;
    }
}
و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private const string UploadFolder = "Uploads";

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto);
        }
    }
}
- با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی Delete، شیء HotelRoomImageDTO متناظری به متد DeletePhoto ارسال می‌شود.
- در این شیء، مقدار خاصیت RoomImageUrl، همواره با نام پوشه‌ای که فایل‌های تصویری در آن آپلود شده‌اند، شروع می‌شود. به همین جهت نام پوشه را از آن حذف کرده و بر این اساس، متد FileUploadService.DeleteFile را فراخوانی می‌کنیم تا تصویر جاری را از سرور حذف کند.
- سپس با فراخوانی متد Remove بر روی لیست تصاویر موجود، سبب به روز رسانی UI نیز خواهیم شد و به این ترتیب، تصویری که فایل آن از سرور حذف شده، از UI نیز حذف خواهد شد.


حذف تصاویر، در زمان ویرایش اطلاعات یک اتاق تعریف شده

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، نمی‌خواهیم در حالت ویرایش یک رکورد، با کلیک بر روی حذف یک تصویر، بلافاصله آن‌را از سرور نیز حذف کنیم. چون ممکن است کاربری تصویری را حذف کند، اما بجای ذخیره سازی اطلاعات رکورد، بر روی دکمه‌ی back کلیک کند. بنابراین در اینجا حذف تصاویر را صرفا به حذف آن‌ها از UI محدود می‌کنیم و حذف نهایی را به زمان کلیک بر روی دکمه‌ی ذخیره سازی اطلاعات در حال ویرایش، موکول خواهیم کرد.
به همین جهت در ابتدا با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، ابتدا با حذف آن تصویر از HotelRoomImages، سبب به روز رسانی UI خواهیم شد، اما این تصویر را واقعا حذف نمی‌کنیم. در اینجا فقط نام آن‌را در یک لیست، برای حذف نهایی، ذخیره سازی خواهیم کرد:
@code
{
    private List<string> DeletedImageFileNames = new List<string>();

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            // ...              
        }
        else
        {
            // Edit Mode
            DeletedImageFileNames.Add(imageFileName);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto); // Update UI
        }
    }
به این ترتیب اگر کاربر بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد؛ نه رکوردی از بانک اطلاعاتی و نه فایل تصویری از سرور حذف می‌شود.

سپس در جائیکه کار مدیریت ثبت اطلاعات صورت می‌گیرد، پس از به روز رسانی رکورد متناظر با یک اتاق، بر اساس لیست DeletedImageFileNames، فایل‌های علامتگذاری شده‌ی برای حذف را نیز واقعا از سرور حذف می‌کنیم:
    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        // ...
 
        if (HotelRoomModel.Id != 0 && Title == "Update")
        {
            // Update Mode
            var updatedRoomDto = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel);

            foreach(var imageFileName in DeletedImageFileNames)
            {
                FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            }

            // await AddHotelRoomImageAsync(updatedRoomDto);
            await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully.");
        }
        else
        {
           // ... 
        }
    }
}
در اینجا باز هم نیازی نیست تا یک حلقه را تشکیل دهیم و اطلاعات را مستقیما از جدول تصاویر حذف کنیم. HotelRoomModel ارسال شده‌ی به متد UpdateHotelRoomAsync، چون به همراه لیست جدید HotelRoomImages است (که توسط فراخوانی HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove به روز شده‌است)، در حین Update، تصاویری که در این لیست وجود نداشته باشند، به صورت خودکار توسط EF-Core از سر دیگر رابطه حذف می‌شوند.


نمایش «لطفا منتظر بمانید» در حین آپلود تصاویر

در ادامه می‌خواهیم تا پایان نمایش آپلود تصاویر، پیام «لطفا منتظر بمانید» را به همراه یک spinner نمایش دهیم. بنابراین در ابتدا کلاس‌های جدید زیر را به فایل wwwroot\css\site.css اضافه می‌کنیم:
.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}
سپس برای مدیریت نمایش spinner فوق، در ابتدای کار آپلود، فیلدIsImageUploadProcessStarted را به true تنظیم کرده و در پایان کار، آن‌را false می‌کنیم. به همین جهت نیاز به یک try/finally خواهد بود:
@code
{
    private bool IsImageUploadProcessStarted;

    private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        try
        {
            IsImageUploadProcessStarted = true;
            // ...
        }
        finally
        {
            IsImageUploadProcessStarted = false;
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است بر اساس مقدار جاری این فیلد، ذیل فیلد InputFile، پیامی را نمایش دهیم:
<InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile>
<div class="row">
@if (IsImageUploadProcessStarted)
{
    <div class="col-md-12">
        <span><i class="spinner"></i> Please wait.. Images are uploading...</span>
    </div>
}

دریافت تائیدیه‌ی حذف، پس از کلیک بر روی دکمه‌های حذف تصاویر


در قسمت 12 این سری، کامپوننت Confirmation.razor را توسعه دادیم. در اینجا می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ها‌ی حذف تصاویر، ابتدا توسط این کامپوننت، تائیدیه‌ای دریافت شود و در صورت تائید، آن تصویر انتخابی را حذف کنیم.
به همین جهت در ابتدا فایل Confirmation.razor را به پوشه‌ی جدید Pages\Components کپی می‌کنیم. سپس فضای نام آن‌را به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorServer.App.Pages.Components
سپس در ابتدا کامپوننت Confirmation را به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteImageClicked"
    OnConfirm="@(()=>OnConfirmDeleteImageClicked(ImageToBeDeleted))">
    <div>
        Do you want to delete @ImageToBeDeleted?.RoomImageUrl image?
    </div>
</Confirmation>
- ref تعریف شده سبب می‌شود تا بتوان متدهای عمومی تعریف شده‌ی در این کامپوننت، مانند Show و Hide را فراخوانی کرد.
- سپس روال‌های رویدادگردان OnCancel و OnConfirm به متدهایی در کامپوننت جاری متصل شده‌اند.
- در آخر پیامی تعریف شده‌است.

برای اینکه کامپوننت فوق عمل کند، نیاز است تغییرات زیر را به قسمت کدها اعمال کنیم:
    private Confirmation Confirmation1;
    private HotelRoomImageDTO ImageToBeDeleted;

    private void OnCancelDeleteImageClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        ImageToBeDeleted = imageDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private void OnConfirmDeleteImageClicked(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
- توسط وهله‌ی Confirmation1، می‌توان متد Show را زمانیکه بر روی دکمه‌ی Delete هر تصویر کلیک می‌شود، فراخوانی کنیم. قبل از آن مشخصات شیء تصویر درخواستی را در فیلد ImageToBeDeleted ذخیره می‌کنیم تا پس از تائید کاربر، دقیقا بر اساس اطلاعات آن بتوانیم متد OnConfirmDeleteImageClicked را پردازش کنیم.
- در اینجا محتوای متد DeletePhoto اصلی را (متدی را که تا پیش از این مرحله تکمیل کردیم) به متد جدید OnConfirmDeleteImageClicked منتقل کرده‌ایم. یعنی در ابتدا فقط یک modal نمایش داده می‌شود. پس از اینکه کاربر عملیات حذف را تائید کرد، رویداد OnConfirm، سبب فراخوانی متد OnConfirmDeleteImageClicked خواهد شد (که همان DeletePhoto قبل از این تغییرات است).


حذف کامل یک اتاق به همراه تمام تصاویر منتسب به آن

مرحله‌ی آخر این قسمت، اضافه کردن دکمه‌ی حذف، به ردیف‌های کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها است که این مورد نیز باید به همراه دریافت تائیدیه‌ی حذف و همچنین حذف تمام وابستگی‌های اتاق ثبت شده باشد:
<td>
    <NavLink href="@($"hotel-room/edit/{room.Id}")" class="btn btn-primary">Edit</NavLink>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="()=>HandleDeleteRoom(room)">Delete</button>
</td>
در کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor، دکمه‌ی Delete را به نحو فوق اضافه کرده‌ایم که با کلیک بر روی آن، روال رویدادگردان HandleDeleteRoom اجرا شده و room متناظری را دریافت می‌کند.
اکنون برای مدیریت دریافت تائیدیه‌ی حذف از کاربر، کامپوننت Confirmation را اضافه کرده:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteRoomClicked"
    OnConfirm="OnConfirmDeleteRoomClicked">
    <div>
        Do you want to delete @RoomToBeDeleted?.Name?
    </div>
</Confirmation>
و به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private List<HotelRoomDTO> HotelRooms = new List<HotelRoomDTO>();
    private HotelRoomDTO RoomToBeDeleted;
    private Confirmation Confirmation1;

    private void OnCancelDeleteRoomClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void HandleDeleteRoom(HotelRoomDTO roomDto)
    {
        RoomToBeDeleted = roomDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private async Task OnConfirmDeleteRoomClicked()
    {
        if(RoomToBeDeleted is null)
        {
            return;
        }

        await HotelRoomService.DeleteHotelRoomAsync(RoomToBeDeleted.Id);
        HotelRooms.Remove(RoomToBeDeleted); // Update UI
    }
با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، متد HandleDeleteRoom اجرا شده و فیلد RoomToBeDeleted را مقدار دهی می‌کند. از این فیلد پس از دریافت تائید، در متد OnConfirmDeleteRoomClicked برای حذف اتاق انتخابی استفاده شده‌است.

مشکل! این روش استفاده‌ی از DbContext کار نمی‌کند!

اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر می‌رسیم:
An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'.
System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed.
This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext.
For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
عنوان می‌کند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیه‌ای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازه‌ی استفاده‌ی از آن‌را نمی‌دهد. در مورد روش حل این مشکل ویژه، در قسمت بعد بحث خواهیم کرد.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-18.zip
مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت هفتم - مدیریت اجرای چندین کانتینر به هم وابسته
تا اینجا نحوه‌ی اجرای برنامه‌ها، وب سرورها و حتی بانک‌های اطلاعاتی را توسط داکر بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم یک برنامه و بانک اطلاعاتی مخصوص آن‌را داخل یک کانتینر اجرا کنیم و برای این منظور از ابزار ساده کننده‌ی docker-compose استفاده خواهیم کرد.


docker-compose چیست؟

فرض کنید برنامه‌ی ما، از یک قسمت منطق خود برنامه و قسمت دیگر بانک اطلاعاتی آن تشکیل شده‌است. در این حالت برای توزیع آن توسط کانتینرها، نیاز به دو کانتینر مجزا خواهد بود؛ یکی برای برنامه و دیگری برای بانک اطلاعاتی:
dockerrun --name db`
-d `
-p 3306:3306 `
-e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw `
-v db:/var/lib/mysql`
mysql

dockerinspect db # extract ipaddress

dockerrun --name web `
-d `
-p 8080:80 `
-e MY_DB_PORT=3306 `
-e MY_DB_HOST=? `
-v /my/php/app:/usr/share/nginx/html `
nginx
تمام این دستورات را به همراه یک ` نیز مشاهده می‌کنید. این روشی است که از آن برای چندسطری کردن دستورات در PowerShell استفاده می‌شود.
- دستور اول مطابق توضیحات قسمت قبل، یک بانک اطلاعاتی MySQL را در پس زمینه، با نام db که در آن، پورت 3306 میزبان به پورت 3306 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین بانک اطلاعاتی آن در یک volume نامدار به نام db با مسیر نگاشت شده‌ی به /var/lib/mysql/ داخل کانتینر ایجاد می‌شود، اجرا می‌کند.
- دستور دوم کار استخراج اطلاعات این کانتینر را انجام می‌دهد که شامل آدرس IP آن نیز می‌باشد. از این IP در برنامه‌ی وب استفاده خواهیم کرد.
- دستور سوم مطابق توضیحات قسمت پنجم، یک وب سرور nginx را برای هاست یک برنامه‌ی PHP که در آن پورت 8080 میزبان به پورت 80 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین فایل‌های آن از مسیر /my/php/app/ میزبان به مسیر /usr/share/nginx/html/ داخل کانتینر نگاشت و تامین می‌شوند، اجرا می‌کند. در اینجا از پارامتر e برای تعریف یک سری متغیر محیطی مانند شماره‌ی پورت و IP کانتینر اجرا کننده‌ی mysql، استفاده شده‌است.

در این مثال دو کانتینر به هم وابسته را اجرا کرده‌ایم و برای اجرای کانتینر دوم، نیاز است حداقل IP کانتینر اول را دانست و در قسمت MY_DB_HOST مقدار دهی کرد. روش دیگری نیز برای مدیریت ساده‌تر اجرای چندین کانتینر به هم وابسته توسط ابزاری به نام docker-compose وجود دارد. اگر از Dockerfile (که آن‌را در قسمت پنجم معرفی کردیم) جهت ایجاد Imageهای سفارشی بکار می‌رود، فایل docker-compose.yml، کار خودکار سازی ایجاد و اجرای چندین کانتینر را انجام می‌دهد که با قالب YAML تعریف می‌شود:
version: '2'
services:
    db:
         image: mysql
         ports:
             -3306:3306
         environment:
             -MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw
         volumes:
             -db:/var/lib/mysql

    web:
         image: nginx
         ports:
             -8080:80
         environment:
             -MY_DB_PORT=3306
             -MY_DB_HOST=db
         volumes:
             -/my/php/app:/usr/share/nginx/html
همانطور که مشاهده می‌کنید، هرچند قالب آن اندکی متفاوت شده‌است، اما در اصل با دستورات docker ای که در ابتدا معرفی کردیم، تفاوتی ندارد. محتوای فوق را در یک فایل متنی ویژه به نام docker-compose.yml ذخیره و آن‌را به ابزار خط فرمان دیگری به نام docker-compose معرفی می‌کنیم.
در ابتدای این فایل، شماره نگارش قالب YAML مورد استفاده، مشخص شده‌است. در این نگارش، به کانتینرها، services گفته می‌شود که در اینجا دو سرویس db و web را مشاهده می‌کنید. در فایل‌های yml، فضاهای خالی و indentations مهم هستند و بر این اساس است که کانتینرها و سپس مشخصات این کانتینرها، تمیز داده می‌شوند.


راه اندازی TeamCity به کمک فایل docker-compose.yml آن

در اینجا محتویات فایل docker-compose.yml مخصوص راه اندازی TeamCity را مشاهده می‌کنید که از سه کانتینر تشکیل شده‌است و از بانک اطلاعاتی postgres استفاده می‌کند:
version: '2'
services:
    teamcity:
        image: sjoerdmulder/teamcity
        ports:
            - 8111:8111
    teamcity-agent:
        image: sjoerdmulder/teamcity-agent
        environment:
            - TEAMCITY_SERVER=http://teamcity:8111
    postgres:
        image: postgres
        environment:
            - POSTGRES_DB=teamcity
در این تنظیمات، پورت 8111 میزبان به پورت 8111 کانتینر teamcity نگاشت شده‌است. در ادامه teamcity-agent نیاز به IP این کانتینر را دارد (یک build-server است). زمانیکه چندین کانتینر را توسط فایل docker-compose.yml راه اندازی می‌کنیم، داکر یک شبکه‌ی ایزوله (private network) را نیز برای اینکار مهیا می‌کند. داخل این شبکه‌ی ایزوله، یک DNS سرور توکار نیز وجود دارد که امکان دسترسی به کانتینرهای مختلف را از طریق نام کانتینرهای آن‌ها میسر می‌کند. به همین جهت است که مقدار TEAMCITY_SERVER، به http://teamcity:8111 تنظیم شده‌است و دقیقا از نام کانتینر teamcity برای یافتن IP آن استفاده می‌کند. همچنین باید دقت داشت در این آدرس، عدد 8111 به پورت داخل کانتینر teamcity اشاره می‌کند و نه به پورت میزبان. کانتینرها از طریق آدرس IP و پورت خودشان با هم در تماس هستند. پورت میزبان 8111، صرفا جهت فراخوانی teamcity از طریق سیستم میزبان مشخص شده‌است.


در ادامه برای کار با آن، ابتدا این محتویات را به صورت یک فایل متنی docker-compose.yml ذخیره کنید. سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی آن وارد شده و دستور docker-compose up را صادر کنید. docker-compose یکی دیگر از ابزارهای خط فرمان نصب شده‌ی به همراه داکر است و پارامتر up آن کار راه اندازی و اجرای کانتینرهای ذکر شده‌ی در فایل yml موجود را انجام می‌دهد. نام پوشه‌ای که این فایل در آن قرار دارد، به عنوان نام پروژه‌ی مشترک بین این کانتینرها در گزارشات آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پس از صدور این فرمان، ابتدا تمام imageهای ذکر شده‌ی در فایل yml دریافت می‌شوند (سه image در اینجا) و هر سه کانتینر راه اندازی می‌شوند. اکنون می‌توان در سیستم میزبان به آدرس http://localhost:8111 مراجعه کرد و از برنامه‌ی teamcity استفاده نمود. البته صفحه‌ی ابتدایی آن کار تنظیمات بانک اطلاعاتی آن‌را انجام می‌دهد و جائیکه در مورد database type سؤال می‌پرسد می‌توان postgres را انتخاب کرد و سپس در ذیل آن مقدار database host را نیز postgres وارد می‌کنیم. علت آن‌را نیز پیشتر توضیح دادیم. postgres در اینجا نام کانتینر نیز هست و ذکر نام آن، با ذکر IP مرتبط با آن کانتینر، یکی است. نام بانک اطلاعاتی را teamcity وارد کنید (مطابق تنظیمات فایل yml فوق) و نام کاربری آن نیز postgres است؛ بدون کلمه‌ی عبور. البته می‌شد در فایل yml فوق، متغیر محیطی POSTGRES_PASSWORD=xyz را نیز تنظیم کرد و سپس از آن در اینجا استفاده نمود.


docker-compose و ایجاد شبکه‌های ایزوله

توسط دستور docker network ls می‌توان لیست شبکه‌های مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker را مشاهده کرد (و همچنین سایر network adapters موجود). اگر این دستور را اجرا کنید، کارت شبکه‌ی مجازی متناظر با شبکه‌ی خصوصی teamcity_default را که پیشتر در مورد آن توضیح داده شد، می‌توانید مشاهده کنید. این teamcity در اینجا همان نام پروژه و یا در اصل نام پوشه‌ای است که فایل docker-compose را از آنجا اجرا کردیم.
برای دریافت اطلاعات بیشتری در مورد این کارت شبکه‌ی به خصوص، می‌توان دستور docker network inspect teamcity_default را صادر کرد. یکی از قسمت‌های خروجی این گزارش، لیست کانتینرهایی است که هم اکنون به این شبکه متصل هستند؛ که در اینجا teamcity و بانک اطلاعاتی آن است.
مزیت ایجاد یک شبکه‌ی خصوصی مخصوص کانتینرهای به هم پیوسته، علاوه بر سادگی تشکیل فایل docker-compose آن‌ها با اشاره‌ی به نام کانتینرها، بجای ذکر مستقیم آدرس IP هر کدام، ایزوله ساختن این شبکه، از شبکه‌ی پیش‌فرض docker و بالا بردن میزان امنیت سایر کانتینرهایی است که هم اکنون از آن شبکه استفاده می‌کنند.


docker-compose و ایجاد DNS Server توکار

همانطور که عنوان شد، در این شبکه‌ی خصوصی ویژه‌ی کانتینرهای به هم پیوسته که توسط docker-compse اجرا و مدیریت شده‌اند، می‌توان از نام containerها بجای آدرس IP آن‌ها استفاده کرد و این مورد با وجود یک DNS Server توکار در این شبکه میسر شده‌است. برای آزمایش بیشتر این قابلیت، ابتدا دستور docker ps را صادر می‌کنیم تا نام کانتینرهای در حال اجرا را بدست بیاوریم. سپس سعی می‌کنیم پروسه‌ی bash shell داخل کانتینر بانک اطلاعاتی را اجرا کنیم:
docker ps
docker exec -it teamcity_postgres_1 bash
#exit
استفاده از docker exec یک روش است برای دسترسی به shell این کانتینر در حال اجرا؛ روش دیگر، استفاده از خود docker-compse می‌باشد که در این حالت، کار با آن ساده‌تر است:
 docker-compose exec postgres bash
در اینجا نیازی به ذکر سوئیچ it نیست؛ چون مقدار پیش‌فرض آن است و همچنین دیگر نیازی به اجرای docker ps برای یافتن نام کانتینری هم نیست و مستقیما می‌توان از نام‌های سرویس‌هایی که در فایل docker-compose.yml تعریف شده‌اند، استفاده کرد.
پس از دسترسی به شل، دستور زیر را اجرا کنید:
#ping teamcity
#exit
مشاهده خواهید کرد که این کانتینر می‌تواند کانتینر دیگری را صرفا با ذکر نام آن، ping کند.

یک نکته: اگر بخواهیم از وضعیت بانک‌های اطلاعاتی postgres توسط برنامه‌ی psql آن گزارش بگیریم نیز روش اجرای آن به همین صورت است:
docker-compose exec postgres psql -U postgres
postgres=#\l
postgres=#\q


اتصال یک کانتینر خارج از شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose به آن

فرض کنید می‌خواهید کانتینر کم حجم لینوکس alpine را اجرا کنید و توسط آن به شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose متصل شوید. روش آن به صورت زیر است:
 docker run --name apline -it --rm --net teamcity_default alpine sh
در اینجا توسط سوئیچ net، می‌توان نام شبکه‌ی مجازی را که نیاز است به آن متصل شویم، ذکر کرد. نام teamcity_default نیز از طریق اجرای دستور docker netwrok ls بدست آمده‌است.
این دستور، کانتینر لینوکس alpine را در حالت interactive جهت اجرای shell آن، راه اندازی می‌کند. سپس به شبکه‌ی مجازی teamcity_default متصل می‌شود. برای آزمایش این اتصال، در این shell راه اندازی شده، دستور ping teamcity را می‌توان صادر کرد. همچنین از داخل کانتینر teamcity نیز می‌توان این کانتینر را با نام آن ping کرد.


راه اندازی مجدد کانتینرها توسط docker-compose

اگر دستور docker-compose ps را دقیقا در پوشه‌ای که فایل yml آن قرار دارد اجرا کنیم، می‌توان گزارشی را صرفا از وضعیت کانتینرهای مرتبط با این فایل yml بدست آورد. دستور docker ps، لیست وضعیت تمام کانتینرهای در حال اجرای موجود را بر می‌گرداند. اکنون فرض کنید یکی از کانتینرهای اجرای شده‌ی توسط docker-compose، دیگر در حال اجرا نیست. برای راه اندازی مجدد آن می‌توان از دستور docker-compose start teamcity-agent استفاده کرد. همچنین دستور docker-compose logs teamcity-agent، لیست آخرین لاگ‌های مرتبط با یک کانتینر را بر می‌گرداند که می‌تواند برای رفع اشکال بسیار مفید باشد.


حذف کانتینرهای به هم پیوسته‌ی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose

در ذیل ابتدا یک سری دستور را جهت مشاهده‌ی وضعیت سیستم مشاهده می‌کنید. سپس دستور docker-compose stop، کار متوقف کردن کانتینرهای مرتبط با فایل yml آن‌را انجام می‌دهد. دستور docker-compose rm -v، علاوه بر حذف این کانتینرها، volumeهای بانک‌های اطلاعاتی مرتبط را نیز حذف می‌کند. در آخر دستور docker-compose down، شبکه‌ی مجازی مرتبط را نیز حذف خواهد کرد. سپس مجددا از وضعیت سیستم گزارش گیری شده‌است.
 docker ps
docker-compose ps
docker volume ls
docker network ls

docker-compose stop
docker-compose rm -v
docker-compose down

docker ps -a
docker volume ls
docker network ls


اجرای پروژه‌ی ASP.NET Core Music Store توسط docker-compose

پروژه‌ی معروف Music Store مایکروسافت را به همراه فایل docker-compose.windows.yml آن، در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. محتوای این فایل نیز به صورت زیر است:
version: '3'
services:
  db:
    image: microsoft/mssql-server-windows-developer
    environment:
      sa_password: "Password1"
      ACCEPT_EULA: "Y"
    ports:
      - "1433:1433" # REMARK: This is currently required, needs investigation
    healthcheck:
      test: [ "CMD", "sqlcmd", "-U", "sa", "-P", "Password1", "-Q", "select 1" ]
      interval: 1s
      retries: 30
web:
    build:
      context: .
      dockerfile: Dockerfile.windows
    environment:
      - "Data:DefaultConnection:ConnectionString=Server=db,1433;Database=MusicStore;User Id=sa;Password=Password1;MultipleActiveResultSets=True"
    depends_on:
      - db
    ports:
      - "5000:5000"
در اینجا تعریف دو کانتینر را مشاهده می‌کنید:
- کانتینر db که بر اساس image مخصوص mssql-server-windows-developer راه اندازی می‌شود. تنظیمات آن نیز بسیار شبیه به مطلب «کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت ششم - کار با بانک‌های اطلاعاتی درون Containerها» است که پیشتر در مورد آن بحث کردیم.
- کانتینر web آن که از فایل Dockerfile.windows برای build سپس publish و در آخر run خودکار این برنامه‌ی ASP.NET Core، کمک می‌گیرد. در اینجا context به پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند. در قسمت تنظیمات بانک اطلاعاتی آن، استفاده‌ی از نام کانتینر db را در قسمت رشته‌ی اتصالی مشاهده می‌کنید. قسمت depends_on آن ترتیب اجرای این کانتینرها را مشخص می‌کند. یعنی ابتدا باید کانتینر db اجرا شود و سپس web.
محتوای فایل Dockerfile.windows آن نیز به صورت زیر است که بر اساس دستورات NET Core CLI. تهیه شده‌است:
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-sdk-nanoserver
SHELL ["powershell", "-Command", "$ErrorActionPreference = 'Stop'; $ProgressPreference = 'SilentlyContinue';"]
ENV NUGET_XMLDOC_MODE skip
ENV DOTNET_SKIP_FIRST_TIME_EXPERIENCE 1
RUN New-Item -Path \MusicStore\samples\MusicStore -Type Directory
WORKDIR app
ADD samples/MusicStore/MusicStore.csproj samples/MusicStore/MusicStore.csproj
ADD build/dependencies.props build/dependencies.props
ADD NuGet.config .
RUN dotnet restore --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
ADD samples samples
RUN dotnet publish --output /out --configuration Release --framework netcoreapp2.0 --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-runtime-nanoserver
WORKDIR /app
COPY --from=0 /out .
EXPOSE 5000
ENV ASPNETCORE_URLS http://0.0.0.0:5000
CMD dotnet musicstore.dll
روش اجرای آن‌را نیز به صورت زیر بیان کرده‌است:
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml build
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml up
البته باید دقت داشت که اجرای فرمان up، به صورت خودکار کار build را هم انجام می‌دهد. پس از اجرای آن، برنامه را بر روی پورت 5000 می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
بازگردانی پایگاه داده بدون فایل لاگ
در بعضی مواقع ممکن است که در حین کار و با تراکنش‌های باز، دیتابیس SQL Server دچار مشکل شود و از دسترس خارج شود و این فرض را هم در نظر بگیرید که بک آپ دیتابیس مربوط به زمانی بیش از حد انتظار است. آیا ممکن است که دیتابیس را با وجود از دست دادن فایل لاگ آن بازگردانی کرد؟
جواب: بله ولی بدون عواقب نیست.
بطور معمول در زمانی که تراکنش‌های باز بر روی سرور دیتابیس وجود دارد و بانک کرش میکند، کرش ریکاوری، تراکنش‌های باز را رول بک میکند. این امر مانع از اثرات پراکنده از تراکنش‌های فعلی در پایگاه داده می‌باشد.
اگر لاگ در دسترس نباشد هنگامی که کار سرور SQL شروع می‌شود، پایگاه داده در حالت SUSPECT  قرار داده می‌شود. در این مواقع تنها راه آن لاین نمودن بانک ( البته منظور آماده بکار نمودن بانک نیست) استفاده از حالت قابلیت تعمیر اورژانسی است که از نسخه 2005 افزده شده است که با ساخت یک فایل لاگ جدید و سپس اجرا نمودن DBCC CHECKDB با استفاده از REPAIR_ALLOW_DATA_LOSS انجام می‌شود.
مشکل اینجاست که اگر شما به همین طریق بخواهید ادامه بدهید و از این قابلیت اورژانسی استفاده کنید، مسلما امکان وجود دسته‌ای از تغییرات در بانک که ممکن است در میانه اعمال بروز رسانی چند رکورد فروش در یک جدول نیمی از تراکنش‌های آن‌ها روی بانک اعمال شده و بعد از راه اندازی دوباره با لاگ جدید، امکان برگرداندن آن‌ها وجود داشته باشد، مواجه شوید. به این معنی که در بهترین حالت، پایگاه داده بدست آمده با برنامه هماهنگ نیست و یا اینکه به بک آپی که وجود دارد رضایت بدهید.
حالت تعمیر اورژانسی، زمانیکه همه راه‌حل‌های بازگردانی بانک مغلوب شوند آخرین روش مانده است. این حالت، حالتی بین دو شر، ریکاور کردن بانک به حالتی نا هماهنگ با نرم افزار و یا برگرداندن به زمانی خیلی عقب‌تر است که در نهایت اقدام به انجام هر دو و هماهنگ‌تر کردن بانک برای کار با برنامه میشوید که بسیار وقت گیر و مشکل ساز است.
ولی باز ممکن است این وضعیت پیش بیاد چون شما از اتفاقی که در زمان کرش در بانک افتاده اطلاعی ندارید. برای جلوگیری از این موارد در آینده سازوکار بک آپ گیری از بانک را باید تغییر بدهید و دفعات بک آپ گیری را افزایش بدهید و نیز از روش‌های جدید که قابلیت دسترسی بالا دارند استفاده کنید همانند mirroring و SQL Server 2012 Availability Groups است.

 منبع: ^

لینکهای مرتبط:
1. Is the recovery interval guaranteed? ^
2. Scaling and Sharding Deep Freeze ^
3. Why Database Operations Hit the Wall ^
4. Avoiding logging for user operations ^
5. Resolving the Database Performance Problem Blame Game ^
نظرات مطالب
Identity و مباحث مربوطه (قسمت دوم) نحوه بدست آوردن مقادیر Identity
ببین دوست من مطلبتون رو خوندم هم اینو و هم قبلی رو، ازش خوشم اومد اما چیزی راجب درج صریح یا بروز رسانی مقادیر Identity ننوشته بودین. یا اینکه نمیشه در یک جدول دو identity property داشت.
من بلدم با set identity_insert table_name on/off کاری کنم که خودم دستی مقداری را برای خصیصه identity لحاظ کنم. ولی متاسفانه نتونستم مقدار یک ستون با خصیصه Identity رو بروز رسانی (یا همون update) کنم. لطفا بهم بگید که اصلا این کار ممکنه یا من بلد نیستم. البته براساس query زیر بمن SQL Server گفته که نمیشه این ستون را update کرد که ظاهرا هم همین طور(ستون id همانطور که در پیام آمده از نوع identity هست)
update t
set id = new_id
from (select id, row_number() over(order by id) new_id from #temp)t

--Cannot update identity column 'id'.

اصلا اجازه بدین یه جور دیگه سوال رو مطرح کنم من نیاز دارم تمام مقادیر identity رو بروز رسانی کنم تا کاملا پشت سر هم و متوالی بشن این کار را میتونم با یک تابع row_number و یک derived table انجام بدم (اگر بذارن!) همانطور که قبلا نشان دادم، یا با روش زیر این کار را بکنم که البته اجرا نمیشه به این دلیل که در یک جدول نمیشه دو identity property داشت. با فرض اجرا شدن دستور select into باز هم در دستور update با مشکل بر می‌خوردیم (چون نمیشه ستون id را بروز رسانی کرد)
select id, identity(int, 1,1) new_id
into #temptable
from #temp
order by id asc

/*
cannot add identity column, using the SELECT INTO statement, to table '#temptable',
 which already has column 'id' that inherits the identity property.
*/
update t
set id = new_id
from #temp t
join #temptable d
on t.id = d.id;
البته یک راهی برای حل این مساله هست اونم اینه که ابتدا بیاییم تمام داده‌ها جدول را در جدول دیگه ای درج کنیم سپس تمام داده‌های جدول را حذف کنیم سپس داده‌های حذف شده را با id جدید و مرتب شده در جدول اول درج کنیم. به این شکل
declare @t table(id int)

insert into @t
select id from #temp

delete from #temp

set identity_insert #temp on
insert #temp (id)
select row_number() over(order by id) from @t
set identity_insert #temp off
اما مشکلی که وجود داره اینه که اگر جدول ما parent باشه با مشکل واجه میشیم تمام سطرهای جداول child یتیم میشن.

من قصد ندارم صورت مساله نقد و بررسی بشه و اصولی بودن یا صحیح بودنش مورد ارزیابی قرار بگیره فقط برام این یک سوال شده.
مساله عمومی که راجب این ستون وجود داره استفاده کردن از Gap‌های حاصل شده در این ستون برای درج‌های بعدی است. که query آن نیز بسیار ساده و در دسترس است.
آیا شما میدانید که چگونه این مشکل با sequence ای که در نسخه 2012 معرفی شده است حل می‌شود؟
مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
آزمایش ساده‌تر Web APIs توسط strest
در سری کار با Postman، یک روش بسیار متداول آزمایش Web APIs را بررسی کردیم. اما ... برای کار آن با مدام نیاز است از این برگه به آن برگه مراجعه کرد و ارتباط دادن درخواست‌های متوالی در آن مشکل است. به همین منظور تابحال راه‌حل‌های زیادی برای جایگزین کردن postman ارائه شده‌اند که یکی از آن‌ها strest است. این ابزار خط فرمان:
- بسیار سبک ورزن است و تنها نیاز به نصب بسته‌ی npm آن‌را دارد.
- با فایل‌های متنی معمولی کار می‌کند که ویرایش و copy/paste در آن‌ها بسیار ساده‌است.
- قرار دادن فایل‌های نهایی متنی آن در ورژن کنترل بسیار ساده‌است.
- امکان نوشتن درخواست‌های به هم وابسته و آزمودن نتایج حاصل را دارا است.
- چون یک ابزار خط فرمان است، امکان استفاده‌ی از آن به سادگی در فرآینده‌های توسعه‌ی مداوم وجود دارد.
- ابزارهای npm، چندسکویی هستند.


نصب strest

در ادامه قصد داریم مطلب «آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT» را با استفاده از strest بازنویسی کنیم. به همین جهت در ابتدا نیاز است بسته‌ی npm آن‌را به صورت سراسری نصب کنیم:
npm i -g @strest/cli
پس از آن فایل جدید JWT.strest.yml را در پوشه‌ای ایجاد کرده و آن‌را تکمیل می‌کنیم. برای اجرای فرامین موجود در آن تنها کافی است دستور strest JWT.strest.yml را درخط فرمان صادر کنیم.


مرحله 1: خاموش کردن بررسی مجوز SSL برنامه
مرحله 2: ایجاد درخواست login و دریافت توکن‌ها

مجوز SSL آزمایشی برنامه‌ی ASP.NET Core ما، از نوع خود امضاء شده‌است. به همین جهت اگر سعی در اجرای strest را با درخواست‌های ارسالی به آن داشته باشیم، باشکست مواجه خواهند شد. بنابراین در ابتدا، خاصیت allowInsecure را به true تنظیم می‌کنیم:
version: 2

variables:
  baseUrl: https://localhost:5001/api
  logResponse: false

allowInsecure: true
- این تنظیمات با فرمت yaml نوشته می‌شوند. به همین جهت در اینجا تعداد spaceها مهم است.
- همچنین در ابتدای این تنظیمات، روش تعریف متغیرها را نیز مشاهده می‌کنید که برای مثال توسط آن‌ها baseUrl تعریف شده‌است.
درست در سطر پس از این تنظیمات، دستور اجرا و اعتبارسنجی درخواست Login را می‌نویسیم:
requests:
  loginRequest:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/account/login
      method: POST
      postData:
        mimeType: application/json
        text:
          username: "Vahid"
          password: "1234"
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content.access_token
        type: [string]
      - jsonpath: content.refresh_token
        type: [string]
توضیحات:
- درخواست‌ها با requests شروع می‌شوند. سپس ذیل آن می‌توان نام چندین درخواست یا request را ذکر کرد که برای مثال نام درخواست تعریف شده‌ی در اینجا loginRequest است. این نام مهم است؛ از این جهت که با اشاره‌ی به آن می‌توان به فیلدهای خروجی response حاصل، در درخواست‌های بعدی، دسترسی یافت.
- سپس، آدرس درخواست مشخص شده‌است. در اینجا روش کار با متغیرها را نیز مشاهده می‌کنید.
- نوع درخواست POST است.
- در ادامه جزئیات اطلاعات ارسالی به سمت سرور باید مشخص شوند. برای مثال در اینجا با فرمت application/json قرار است یک شیء تشکیل شده‌ی از username و password ارسال شوند.
- در سطر بعدی، خاصیت log با متغیر logResponse مقدار دهی شده‌است. اگر به true تنظیم شود، اصل خروجی response را توسط برنامه‌ی خط فرمان strest می‌توان مشاهده کرد. اگر اینکار خروجی را شلوغ کرد، می‌توان آن‌را به false تنظیم کرد و این خروجی را در فایل strest_history.json نهایی که حاصل از اجرای آزمایش‌های تعریف شده‌است، در کنار فایل JWT.strest.yml خود یافت و مشاهده کرد.
- سپس به قسمت آزمودن نتیجه‌ی درخواست می‌رسیم. در اینجا انتظار داریم که درخواست حاصل که با فرمت json است، دارای دو خاصیت رشته‌ای access_token و refresh_token باشد.


 مرحله‌ی 3: ذخیره سازی توکن‌های دریافتی در متغیرهای سراسری
 مرحله‌ی 3: ذخیره سازی مراحل انجام شده
در حین کار با strest نیازی به ذخیره سازی نتیجه‌ی حاصل از response، در متغیرهای خاصی نیست. برای مثال اگر بخواهیم به نتیجه‌ی حاصل از عملیات لاگین فوق در درخواست‌های بعدی دسترسی پیدا کنیم، می‌توان نوشت <$ loginRequest.content.access_token $>
در اینجا درج متغیرها توسط <$ $> صورت می‌گیرد. سپس loginRequest به نام درخواست مرتبط اشاره می‌کند. خاصیت content.access_token نیز مقدار خاصیت access_token شیء response را بر می‌گرداند.

همچنین ذخیره سازی مراحل انجام شده نیز نکته‌ی خاصی را به همراه ندارد. یک تک فایل متنی JWT.strest.yml وجود دارد که آزمایش‌های ما در آن درج می‌شوند.


مرحله‌ی 4: دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور

در ادامه روش تعریف دو درخواست جدید دیگر را در فایل JWT.strest.yml مشاهده می‌کنید که از نوع Get هستند و به اکشن متدهای محافظت شده ارسال می‌شوند:
  myProtectedApiRequest:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/MyProtectedApi
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ loginRequest.content.access_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content.title
        expect: "Hello from My Protected Controller! [Authorize]"

  mProtectedAdminApiRequest:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/MyProtectedAdminApi
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ loginRequest.content.access_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content.title
        expect: "Hello from My Protected Admin Api Controller! [Authorize(Policy = CustomRoles.Admin)]"
دو نکته‌ی جدید در اینجا قابل مشاهده‌است:
- چون نیاز است به همراه درخواست خود، هدر اعتبارسنجی مبتنی بر JWT را که به صورت Bearer value است نیز به سمت سرور ارسال کنیم، خاصیت headers را توسط یک name/value مشخص کرده‌ایم. همانطور که عنوان شد در فایل‌های yaml، فاصله‌ها و تو رفتگی‌ها مهم هستند و حتما باید رعایت شوند.
- سپس دومین آزمون نوشته شده را نیز مشاهده می‌کنید. در قسمت validate، مشخص کرده‌ایم که خاصیت title دریافتی از response باید مساوی مقدار خاصی باشد.

دقیقا همین نکات برای درخواست دوم به MyProtectedAdminApi تکرار شده‌اند.


مرحله‌ی 5: ارسال Refresh token و دریافت یک سری توکن جدید

اکشن متد account/RefreshToken در سمت سرور، نیاز دارد تا یک شیء جی‌سون با خاصیت refreshToken را دریافت کند. مقدار این خاصیت از طریق response متناظر با درخواست نام‌دار loginRequest استخراج می‌شود که در قسمت postData مشخص شده‌است:
  refreshTokenRequest:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/account/RefreshToken
      method: POST
      postData:
        mimeType: application/json
        text:
          refreshToken: <$ loginRequest.content.refresh_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content.access_token
        type: [string]
      - jsonpath: content.refresh_token
        type: [string]
در آخر، به قسمت آزمودن نتیجه‌ی درخواست می‌رسیم. در اینجا انتظار داریم که درخواست حاصل که با فرمت json است، دارای دو خاصیت رشته‌ای access_token و refresh_token باشد که بیانگر صدور توکن‌های جدیدی هستند.


مرحله‌ی 6: آزمایش توکن جدید دریافتی از سرور

در قسمت قبل، توکن‌های جدیدی صادر شدند که اکنون برای کار با آن‌ها می‌توان از متغیر refreshTokenRequest.content.access_toke استفاده کرد:
  myProtectedApiRequestWithNewToken:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/MyProtectedApi
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ refreshTokenRequest.content.access_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content.title
        expect: "Hello from My Protected Controller! [Authorize]"
در اینجا با استفاده از توکن جدید درخواست نام‌دار refreshTokenRequest، آزمون واحد نوشته شده با موفقیت به پایان می‌رسد (یا باید برسد که اجرای نهایی آزمایش‌ها، آن‌را مشخص می‌کند).


مرحله‌ی 7: آزمایش منقضی شدن توکنی که در ابتدای کار پس از لاگین دریافت کردیم

اکنون که refresh token صورت گرفته‌است، دیگر نباید بتوانیم از توکن دریافتی پس از لاگین استفاده کنیم و برنامه باید آن‌را برگشت بزند:
  myProtectedApiRequestWithOldToken:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/MyProtectedApi
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ loginRequest.content.access_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: status
        expect: 401
به همین جهت، درخواستی ارسال شده که به نتیجه‌ی درخواست نام‌دار loginRequest اشاره می‌کند. در این حالت برای آزمایش عملیات، اینبار status بازگشتی از سرور که باید 401 باشد، بررسی شده‌است.


مرحله‌ی 8: آزمایش خروج از سیستم

در اینجا نیاز است به آدرس account/logout، یک کوئری استرینگ را با کلید refreshToken و مقدار ریفرش‌توکن دریافتی از درخواست نام‌دار refreshTokenRequest، به سمت سرور ارسال کنیم:
  logoutRequest:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/account/logout
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ refreshTokenRequest.content.access_token $>
      queryString:
        - name: refreshToken
          value: <$ refreshTokenRequest.content.refresh_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: content
        expect: true
خروجی آزمایش شده‌ی در اینجا، دریافت مقدار true از سمت سرور است.


مرحله‌ی 9: بررسی عدم امکان دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، پس از logout

در مرحله‌ی قبل، از سیستم خارج شدیم. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا توکن دریافتی پیشین هنوز معتبر است یا خیر؟ آیا می‌توان هنوز هم به منابع محافظت شده دسترسی یافت یا خیر:
  myProtectedApiRequestWithNewTokenAfterLogout:
    request:
      url: <$ baseUrl $>/MyProtectedApi
      method: GET
      headers:
        - name: Authorization
          value: Bearer <$ refreshTokenRequest.content.access_token $>
    log: <$ logResponse $>
    validate:
      - jsonpath: status
        expect: 401
به همین جهت هدر Authorization را با اکسس‌توکنی که در مرحله‌ی ریفرش‌توکن دریافت کردیم (پیش از logout)، مقدار دهی می‌کنیم و سپس درخواستی را به یک منبع محافظت شده ارسال می‌کنیم. نتیجه‌ی حاصل باید status code ای مساوی 401 داشته باشد که به معنای برگشت خوردن آن است


مرحله‌ی 10: اجرای تمام آزمون‌های واحد نوشته شده

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد فقط کافی است دستور strest JWT.strest.yml را در خط فرمان اجرا کنیم تا آزمون‌های ما به ترتیب اجرا شوند:


فایل نهایی این آزمایش را در اینجا می‌توانید مشاهده می‌کنید.
مطالب دوره‌ها
استفاده از Async و Await در برنامه‌های ASP.NET MVC
از ASP.NET MVC 4 به بعد، امکان استفاده از اکشن متدهای async در ASP.NET MVC میسر شده‌است. البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، شرط استفاده از امکانات async در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، استفاده از کامپایلری است که بتواند کدهای async را تولید کند و این مورد تنها از VS 2012 به بعد ممکن شده‌است.

علت استفاده از اکشن متدهای async در ASP.NET MVC

اگر نیاز دارید که برنامه‌ی وبی، به شدت مقیاس پذیر را تولید کنید، باید بتوانید مجموعه تردهای سیستم را تا حد ممکن مشغول به کار و سرویس دهی نگه دارید. در برنامه‌های وب ASP.NET تنها تعداد مشخصی ترد، برای پاسخ دهی به درخواست‌های رسیده، همواره مشغول به کار می‌باشند. در اینجا اگر این تردها را برای مدت زمان زیادی جهت اعمال IO مشغول نگه داریم، دست آخر به سیستمی خواهیم رسید که تردهای مفید آن، جهت پایان عملیات مرتبط بیکار شده‌اند و دیگر ASP.NET قادر نیست از آن‌ها جهت پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده استفاده کند.
برای مثال یک اکشن متد را درنظر بگیرید که نیاز است با یک وب سرویس، برای دریافت نتیجه کار کند. اگر این عملیات اندکی طول بکشد، به همین میزان ترد جاری درحال پردازش این درخواست، بیکار شده و منتظر دریافت پاسخ خواهد ایستاد و اگر به همین ترتیب تعداد تردهای بیکار، بیشتر و بیشتر شوند، دیگر سیستم قادر نخواهد بود به درخواست‌های جدید رسیده پاسخ دهد و ASP.NET مجبور خواهد شد این درخواست‌ها را در صف قرار دهد تا بالاخره زمانی این تردها آزاد شده و قابل استفاده‌ی مجدد گردند. برای رفع این مشکل، استفاده از اعمال غیرهمزمان ابداع گردیدند تا در آن‌ها ترد مورد استفاده جهت پردازش درخواست رسیده را آزاد کرده و به این ترتیب دیگر نیازی نباشد تا تردجاری، تا پایان عملیات IO بلاک شده و بدون استفاده باقی بماند.
در ASP.NET MVC 3 برای نوشتن اکشن متدهای async می‌بایستی از روش قدیمی مدل‌های Async در دات نت مانند APM استفاده می‌شد و همچنین کنترلر جاری بجای ارث بری از کلاس Controller می‌بایستی از کلاس AsyncController مشتق می‌شد. به علت سخت بودن استفاده از آن، این روش و کنترلرهای async در نگاش 3 آن آنچنان مقبولیت و استفاده‌ی گسترده‌ای نیافتند. چون هر اکشن متد تبدیل می‌شد به دو قسمت Begin و End متداول روش‌های APM. سپس در کشن متد دومی، نتیجه‌ی این عملیات به View بازگشت داده می‌شد.
از ASP.NET MVC 4 به بعد، خالی کردن تردهای سیستم و استفاده‌ی مجدد و مشغول به کار نگه داشتن مداوم آن‌ها با استفاده از امکانات توکار زبان‌هایی مانند سی‌شارپ 5، ساده‌تر و خواناتر شده‌است.
البته باید دقت داشت که این بحث صرفا سمت سرور بوده و ارتباطی به مباحث غیرهمزمان سمت کلاینت، مانند Ajax ندارد (A در Ajax نیز به معنای Async است) و از دید مصرف کننده‌ی نهایی، نامرئی می‌باشد. کار Aajx در سمت کلاینت نیز خالی کردن ترد UI مرورگر است (و نه سرور) و در نهایت تهیه‌ی برنامه‌هایی با قابلیت پاسخ‌دهی بهتر.


نوشتن اکشن متدهای Async در ASP.NET MVC

اولین کاری که باید صورت گیرد، اندکی تغییر امضای اکشن متدهای متداول است:
 public ActionResult Index()
این اکشن متد متداول، در یک ترد اجرا شده و این ترد تا پایان کار آن بلاک خواهد شد. برای مثال اگر قرار است مانند قسمت قبل، متد GetStringAsync در آن پردازش شود، تا پایان مدت زمان پردازش این متد، ترد جاری بلاک شده و سیستم قادر به استفاده‌ی مجدد از آن جهت پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده نخواهد بود. برای تبدیل آن به یک اکشن متد async باید به نحو ذیل عمل کرد:
 public async Task<ActionResult> Index()
ابتدا واژه‌ی کلیدی async به ابتدای امضای متد اضافه می‌شود. سپس خروجی آن اینبار بجای ActionResult، نسخه‌ی جنریک Task of T خواهد بود. همچنین دیگر نیازی نیست مانند MVC 3، کنترلر جاری از کلاس AsyncController مشتق شود.
زمانیکه به امضای متدی، async اضافه می‌شود، یعنی جایی در داخل بدنه‌ی آن باید await بکار رود:
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Mvc;

namespace Async11.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public async Task<ActionResult> Index()
        {
            var url = "https://www.dntips.ir";
            var client = new HttpClient(); // make sure you have an assembly reference to System.Net.Http.dll
            client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.ParseAdd("Test Async");
            var result = await client.GetStringAsync(url);
            return View(result);
        }
    }
}
بنابراین اگر داخل اکشن متد جاری، جایی از await استفاده نمی‌شود، async کردن آن بی‌معنا است. این await است که سبب آزاد شدن ترد جاری جهت استفاده‌ی مجدد از آن برای پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده می‌شود.


یک نکته در مورد WCF 4.5

از WCF 4.5 به بعد، در صفحه‌ی معروف Add service references آن، با کلیک بر روی گزینه‌ی advanced و تنظیمات سرویس، امکان انتخاب گزینه‌ی Create task based operations نیز وجود دارد. این مورد دقیقا برای سهولت استفاده از آن با async و await سی‌شارپ 5 و مدل TAP آن طراحی شده‌است.


تعیین timeout در اکشن متدهای async

برای مشخص سازی صریح timeout در اکشن متدهای غیرهمزمان، می‌توان از ویژگی خاصی به نام AsyncTimeout به نحو ذیل استفاده کرد:
   [AsyncTimeout(duration: 1200)]
  public async Task<ActionResult> Index(CancellationToken ct)
در مورد لغو اعمال غیرهمزمان پیشتر صحبت شد. در اینجا پارامتر CancellationToken توسط فریم ورک جاری تنظیم شده و می‌توان آن‌را به متدهایی که قادرند اعمال غیر همزمان خود را بر اساس درخواست رسیده CancellationToken لغو کنند، ارسال کرد.


استفاده از قابلیت‌های غیرهمزمان EF 6 به همراه ASP.NET MVC 5

EF 6 به همراه یک سری متد و همچنین متد الحاقی جدید است که اعمال Async را پشتیبانی می‌کنند. اگر در حین انتخاب گزینه‌ی ایجاد کنترلر جدید، گزینه‌ی MVC 5 Controller with views, using EF را انتخاب کنید، امکان تولید اکشن متدهای async نیز به صورت پیش فرض پیش بینی شده‌است:


   public async Task<ActionResult> Index()
  {
     var model = await db.Books.ToListAsync();
     return View(model);
  }
در اینجا نیز امضای اکشن متد، همانند توضیحاتی است که در ابتدای بحث ارائه شد. فقط بجای متد ToList معمولی EF، از نگارش Async آن استفاده شده‌است و همچنین برای دریافت نتیجه‌ی آن از کلمه‌ی کلیدی await استفاده گردیده است.
به علاوه متد Find اکنون معادل FindAsync نیز دارد و همچنین SaveChanges دارای معادل غیرهمزمانی شده‌است به نام SaveChangesAsync .
البته باید دقت داشت که برای Where معادل Async ایی طراحی نشده‌است؛ زیرا نوع IQueryable صرفا یک عبارت است و اجرای آن تا زمانیکه ToList، First و امثال آن فراخوانی نشوند، به تعویق خواهد افتاد.
نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت نهم- مدیریت طول عمر توکن‌ها
«... البته باید درنظر داشت اگر طول عمر این توکن دسترسی را برای مثال به 120 یا 2 دقیقه تنظیم کنید، پس از سپری شدن این 2 دقیقه ... هنوز هم برنامه‌ی کلاینت قادر است به Web API دسترسی داشته باشد. علت آن وجود بازه‌ی 5 دقیقه‌ای است که در طی آن، انجام این عملیات مجاز شمرده می‌شود و برای کلاینت‌هایی درنظر گرفته شده‌است که ساعت سیستم آن‌ها ممکن است اندکی با ساعت سرور IDP تفاوت داشته باشند ...» به این زمان «clock skew» هم گفته می‌شود که با خاصیت JwtValidationClockSkew قابل تنظیم است.
//...
 .AddIdentityServerAuthentication(options =>
        {
            options.JwtValidationClockSkew = TimeSpan.Zero;
مطالب
مشکل در جابجایی پروژه های svn
بنا به دلایلی، کدهای نگهداری شده توسط svn در سیستم خودم رو باید به سیستم دیگری وارد می‌کردم که شامل چند پروژه می‌شد و در قسمت مربوطه چند پروژه کار شده بود. تا این که مشکلی پیش آمد و جهت ادامه توسعه مجبور به برگرداندن پروژه‌ها به سیستم قبلی شدیم. حالا مشکل این بود که به repository قبلی هیچ گونه دسترسی نداشتیم و نمیخواستیم که کدهای در دست هم بصورت یک پروژه تازه وارد سرور svn شود. برای همین مجبور بودیم که از طریق relocate کردن، این کار را انجام دهیم، که به خطای زیر برخورد کردم:

بله؛ مشکل از اینجا ناشی می‌شد که سرور دوم کدها را import نکرده بود و بلکه با یک کامیت ساده، کدها وارد سرور شده بودند.
راه حل: در کل برای تغییر این uid که در تصویر مشخص شده، باید فایل SQLite مربوطه را یافت و به راحتی، دو مشخصه مربوط به آدرس مخزن و uid را در آن اصلاح کرد.
در پوشه svn کنار پروژه، فایلی با نام wc.db از نوع SQLite وجود دارد:

که به سادگی می‌توان آن‌را با برنامه‌ای مانند افزونه ای در فایرفاکس گشود و ویرایش کرد:


  همانطور که مشخص است، در جدول repository، تک ردیفی وجود دارد که مشخصات مربوط به مخزن svn در آن ذخیره شده است:


نکته: در این نوع آدرس دهی، باید حتما به نوع قرار گیری پروژه‌ها در کنار هم نیز دقت داشت. مثلا به محل آخری که در آدرس وجود دارد باید دقت کرد تا در مسیردهی، اشتباهی صورت نگیرد و فایلها جابجا کامیت نشوند.