مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت یازدهم
در این قسمت قصد بررسی کامپوننت‌های فوق العاده‌ی Syncfusion را داریم. احتمالا Syncfusion را با کتاب‌های Succinctly Series آن می شناسید. این شرکت برای Xamarin Forms نزدیک به 130‌ کامپوننت، شامل موارد کار با دیتا، اعم از فرم‌های Data Entry ،Data Grid و ListView را نوشته که در کنار کنترل‌های کار با فایل‌های Office-PDF و همچنین گزارشات و چارت‌ها و سایر کنترل‌های آن، نیاز هر برنامه‌ای را برآورده می‌کند. یکی از چند ده کتاب Xamarin Forms نیز توسط این شرکت نوشته شده‌است.
ما ضمن استفاده کامپوننت List View آن، هم کار با List View را یاد می‌گیریم و هم کار با Syncfusion را. در نظر داشته باشید که خود Xamarin Forms نیز List View دارد و در نسخه‌ی 4 آن که هم اکنون در مرحله‌ی Preview است، کنترل جدیدی به نام CollectionView نیز ارائه شده که امکانات خیلی خوبی دارد.
توجه: مطالب آموزش زیر، از این لینک آورده شده‌است.

برای شروع، ابتدا Nuget Package مربوطه را در پروژه‌ی XamApp نصب کنید. نیازی به نصب کردن آن در XamApp.Android و XamApp.iOS و XamApp.UWP نیست، ولی باز و بسته کردن ویژوال استودیو بعد از نصب و راست کلیک کردن بر روی Solution و زدن Restore nuget packages ایده‌ی خوبی است!

در پروژه‌ی iOS، در فایل AppDelegate.cs، بعد از Forms.Init، کد زیر را کپی کنید:

SfListViewRenderer.Init();

همین کد را در MainPage.xaml.cs در پروژه UWP، قبل از LoadApplication قرار دهید. نیازی به انجام کاری در Android نیست.

سپس Product Key این محصول را به دست آورده و در پروژه XamApp، فولدر Views در فایل SyncfusionLicense قرار دهید.

حال برای نمایش لیستی از محصولات، ابتدا کلاس Product را ایجاد می‌کنیم. چه در زمانیکه یک Rest api را در سمت سرور فراخوانی می‌کنیم و چه زمانیکه با دیتابیس بر روی گوشی یعنی Sqlite کار می‌کنیم، در نهایت لیستی از یک کلاس را داریم (در اینجا Product).

    public class Product : Bindable
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }

در یک View Model جدید با نام ProductsViewModel، در OnNavigatedToAsync، دیتا را از سرور یا دیتابیس، بر روی گوشی دریافت می‌کنیم؛ اما در این مثال، برای راحتی بیشتر یک List را New می‌کنیم:

    public class ProductsViewModel : BitViewModelBase
    {
        public List<Product> Products { get; set; }

        public async override Task OnNavigatedToAsync(INavigationParameters parameters)
        {
            Products = new List<Product> // getting products from server or sqlite database
            {
                new Product { Id = 1, IsActive = true, Name = "Product1" , Price = 12.2m /* m => decimal */ },
                new Product { Id = 2, IsActive = false, Name = "Product2" , Price = 14 },
                new Product { Id = 3, IsActive = true, Name = "Product3" , Price = 11 },
            };
            await base.OnNavigatedToAsync(parameters);
        }
    }

حال نوبت به دادن یک Template می‌رسد. مثلا فرض کنید می‌خواهیم نام را درون یک Label نمایش دهیم و بر اساس فعال یا غیر فعال بودن Product، یک Checkbox را تغییر داده، تیک بزنیم یا نزنیم و در نهایت نمایش قیمت را در یک Label دیگر خواهیم داشت.

    <sfListView:SfListView ItemsSource="{Binding Products}">
        <sfListView:SfListView.ItemTemplate>
            <DataTemplate>
                <FlexLayout x:DataType="model:Product" Direction="Row">
                    <Label
                        FlexLayout.Basis="50%"
                        Text="{Binding Name}"
                        VerticalTextAlignment="Center" />
                    <bitControls:BitCheckbox InputTransparent="True" FlexLayout.Basis="25%" IsChecked="{Binding IsActive}" />
                    <Label
                        FlexLayout.Basis="25%"
                        Text="{Binding Price}"
                        VerticalTextAlignment="Center" />
                </FlexLayout>
            </DataTemplate>
        </sfListView:SfListView.ItemTemplate>
    </sfListView:SfListView>

همانطور که می‌بینید، در DataTemplate از Flex Layout استفاده شده است. Flex Layout در کنار Grid, Stack, Relative, Absolute و سایر Layout‌‌های Xamarin Forms در پروژه قابلیت استفاده دارد و مزیت‌های خاص خود را دارد.

این Data Template توسط List View، حداکثر سه بار ساخته می‌شود؛ چون View Model در لیست مثال خود، سه Product دارد. خود List View تکنیک‌های Virtualization و Cell Reuse را بدون نیاز به هیچ کد اضافه‌ای هندل می‌کند و Performance خوبی دارد. در View مربوطه یعنی ProductsView.xaml، هر Binding ای (مثل Binding Products) به View Model اشاره می‌کند، اما درون Data Template، هر Binding به Product ای اشاره می‌کند که آن ردیف List View، دارد نمایش‌اش می‌دهد. برای همین x:DataType را روی Flex Layout درون Data Template به Product وصل کرده‌ایم. در این صورت اگر بنویسیم Binding N_ame، به ما خطا داده می‌شود که کلاس Product هیچ Property با نام N_ame ندارد که خطای درستی است.

روی BitCheckbox مقدار InputTransparent را برابر با True داده‌ایم که باعث می‌شود کلیک روی Checkbox عملا در نظر گرفته نشود. این منطقی است، زیرا عوض کردن مقدار Checkbox در این مثال ما ذخیره نمی‌شود و کاربرد نمایشی دارد و فقط باعث گیج شدن کاربر می‌شود.

کنترل BitCheckbox از مجموعه کنترل‌های Bit است که اخیرا با BitDatePicker آن آشنا شده‌اید. برای آشنایی با نحوه افزودن این کنترل‌ها به یک پروژه، به مستندات Bit Framework مراجعه کنید. خود Syncfusion نیز Checkbox دارد.

حال فرض کنید که قرار است دکمه‌ای برای هر ردیف List View داشته باشیم که با زدن روی آن، اطلاعات Product به سرور ارسال شود و جزئیات بیشتری دریافت و در قالب یک Alert نمایش داده شود.  برای این کار، ابتدا به Data Template که Flex Layout است، یک دکمه اضافه می‌کنیم. سپس Command آن دکمه را به View Model بایند می‌کنیم. در آن Command البته احتیاج داریم بدانیم درخواست نمایش جزئیات بیشتر، برای کدام Product داده شده. این مهم با Command Parameter شدنی است.

برای پیاده سازی این مثال، در سمت View Model داریم:

 
public BitDelegateCommand<Product> ShowProductDetailsCommand { get; set; }
public IUserDialogs UserDialogs { get; set; } async Task ShowProductDetails(Product product) { string productDetail = $"Product: {product.Name}'s more info: ..."; // get more info from server. await UserDialogs.AlertAsync(productDetail, "Product Detail"); }

کامند ShowProductDetailCommand یک پارامتر را از جنس Product می‌گیرد و آن Product ای است که روی دکمه آن کلیک شده‌است. با Clone کردن آخرین نسخه XamApp و درخواست نمایش صفحه‌ی Products در App.xaml.cs به صورت زیر و اجرای برنامه، می‌توانید درک بهتری از عملکرد آن داشته باشید:

await NavigationService.NavigateAsync("/Nav/Products", animated: false);

سپس در View مربوطه داریم:

 
...
<Button Command="{Binding ShowProductDetailsCommand}" CommandParameter="{Binding .}" Text="Detail..." /> </FlexLayout> </DataTemplate>

CommandParameter اگر برابر با Binding Id می‌بود، به Command در سمت View Model، بجای کل Product، فقط Id آن ارسال می‌شد. ولی Show Product Detail Command منتظر یک Product کامل است، نه فقط Id آن. با نوشتن 

CommandParameter="{Binding .}"

کل Product با کلیک روی دکمه به Command ارسال می‌شود.

اکنون اگر پروژه را Build کنید، خطایی را از x:DataType خواهید گرفت که منطقی است. اگر Binding Name و Binding Price دو Property با نام‌های Name و Price را از کلاس Product جستجو می‌کنند، پس قاعدتا ShowProductDetailCommand نیز در همان کلاس مدل، یعنی Product جستجو می‌شود! ولی می‌دانیم که این Command در View Model ما یعنی ProductsViewModel است. برای حل این مشکل، به جای Binding از bit:ViewModelBinding استفاده می‌کنیم:

Command="{bit:ViewModelBinding ShowProductDetailsCommand}"

در این صورت، بجای جستجو کردن ShowProductDetailCommand در کلاس Product، این را در ProductsViewModel جستجو می‌کند که منجر به خروجی درست می‌شود.

این List View دارای امکاناتی چون Infinite loading، Pull to refresh و Grouping-Sorting-Filtering و ... است که می‌توانید از روی مستندات خوب Syncfusion، آنها را راه اندازی کنید و اگر به مشکلی برخوردید نیز اینجا بپرسید. همچنین نگاهی به لیست 129 کنترل دیگر بیاندازید و ببینید که در برنامه‌های خود از کدام یک از آنها می‌توانید استفاده کنید.

مطالب
نکات استفاده از افزونه‌ی Web Essentials جهت پردازش LESS
در این مطلب، نحوه‌ی استفاده از افزونه‌ی Web Essentials جهت پردازش فایل‌های LESS را بررسی می‌کنیم. پیش‌تر مطالبی را در رابطه با CSS pre-processorها مطالعه کرده‌اید، LESS نیز یک CSS pre-processor است، یا در واقع بهتر است بگوئیم یک زبان جهت پویا کردن CSS می‌باشد که در سال 2009 توسط Alexis Sellier به صورت سورس باز ایجاد شد. یکی از خصوصیات جالب LESS نسبت به دیگر CSS preprocessorها، قابلیت کامپایل فایل‌های CSS به صورت real-time از طریق مرورگر توسط LESS.js می‌باشد.

روش‌های استفاده از LESS در دات نت
1- استفاده از SimpLESS
SimpLESS تمام تغییرات فایل‌های CSS را مشاهده می‌کند و در نهایت به صورت خودکار آنها را به CSS کامپایل و همچنین miniy می‌کند. این روش مستقل از دات نت است و برای هر فایل LESSی جوابگو خواهد بود.

2- استفاده از {}less.

Dotless یک پیاده سازی از کتابخانه جاوا اسکریپتی LESS برای دات نت می‌باشد. پکیج نیوگت DotLess را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید. بعد از اضافه شدن فایل‌های آن، یک ارجاع به dotless.core به پروژه تان اضافه خواهد شد. همچنین در فایل Web.Config در قسمت HttpHandler خط زیر اضافه خواهد شد:

<add type="dotless.Core.LessCssHttpHandler,dotless.Core" validate="false" path="*.LESS" verb="*" />

خط فوق یعنی به محض مواجه شدن با فایل LESS، پردازشگر فایل‌های LESS وارد عمل می‌شود. همچنین خط زیر نیز جهت پیکربندی به قسمت configSections در فایل Web.Config اضافه می‌شود:

<section name="dotless" type="dotless.Core.configuration.DotlessConfigurationSectionHandler,dotless.Core" />

همچنین اگر مایل بودید می‌توانید تنظیمات مربوط به فشرده سازی و caching را نیز فعال کنید:

<dotless minifyCss="false" cache="true" />

3- استفاده از افزونه‌ی Web Essentials

Web Essentials برای کامپایل فایل‌های LESS از کامپایلر node استفاده می‌کند. کار با این افزونه خیلی ساده است. کافی است پسوند فایل CSS موجود در پروژه تان را درون ویژوال استودیو، به less. تغییر دهید. با دوبار کلیک بر روی فایل، ویرایشگر فایل‌های LESS برای شما نمایش داده می‌شود، همزمان نیز فایل یک فایل CSS و یک نسخه از فایل CSS را به صورت فشرده، برایتان تولید می‌کند. خب، هر بار که فایل LESS را تغییر دهید، Web Essentials به صورت خودکار فایل‌های css. و min.css. را برایتان روز رسانی می‌کند.

خوب با کلیک بر روی فایل less، ویرایشگر فایل‌های less نمایش داده می‌شود که با تغییر فایل css می‌توانید پیش نمایش آنرا در سمت راست مشاهده کنید:

تعریف متغیر

با استفاده از syntax زیر می‌توانید متغیرهای خود را تعریف کنید:

@variable-name: variableValue;

یکی از قابلیت‌های جالب در حین مقداردهی متغیرها به خصوص زمانیکه مقدار یک کد رنگی باشد، نمایش کادر انتخاب رنگ است، این کادر بلافاصله بعد از نوشتن علامت # در ابتدای مقدار متغیر نمایش داده می‌شود:

به طور مثال با تعریف متغیر فوق هر جایی می‌توانیم برای تعیین رنگ از آن استفاده کنیم:

@primary-color: #ff6a00;
body
{
    background-color: @primary-color;
}

استفاده از توابع

LESS شامل تعداد زیادی توابع از پیش نوشته شده است که می‌توانید به راحتی از آنها استفاده کنید، توابعی از جمله کار با رنگ ها، اعمال ریاضی و غیره. استفاده از آنها خیلی ساده است. به طور مثال در کد زیر از تابع percentage جهت تبدیل 0.5 به 50% استفاده کرده ایم:

.myClass
{
    width: percentage(0.5);
}

استخراج یک فایل

یکی دیگر از قابلیت‌های Web Essentials استخراج(Extract) یک فایل می‌باشد به طور مثال فایل LESS شما شامل متغیرهای زیر است:

@primary-color: #7BA857;
@primary-color-light: #B6DE8F;
@primary-color-lighter: #D3EFC3;
@primary-color-lightest: #EFFAE6;
@secondary-color: #AE855C;
@text-color-light: #666666;
@text-color-dark: #0444;

به راحتی می‌توانید تعاریف فوق را درون یک فایل LESS دیگر با نام colors.less قرار دهید:

تغییر تنظیمات پیش فرض Web Essentials

افزونه Web Essentials دارای یک قسمت جهت تغییر تنظیمات پیش فرض برای کار با LESS می‌باشد که با مراجعه به منوی Tools در ویژوال استودیو و سپس Options می‌توانید آنها را تغییر دهید:

Auto-compile dependent files on save: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های که import کرده ایم تنها در صورتی که تغییر کرده و ذخیره شده باشند، در فایل CSS جاری کامپایل شوند.

Compile files on build: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های less در زمان Build پروژه کامپایل شوند.

Compile files on save: توسط این گزینه می‌توانیم تعیین کنیم که فایل‌های less در زمان ذخیره کردن پروژه کامپایل شوند. 

Create source map files: اگر این گزینه True باشد فایل map. نیز تولید خواهد شد.

Custom output directory: اگر می‌خواهید خروجی در پوشه‌ی موردنظر شما نمایش داده شود می‌توانید آدرس آن را تعیین کنید.

Don't save raw compilation output: با فعال بودن این گزینه فایل CSS عادی ایجاد نخواهد شد.

Process source maps: توسط این گزینه می‌توانید قابلیت‌های ویرایشگر فایل‌های source map را فعال یا غیرفعال کنید.

Strict Math: با فعال بودن این گزینه LESS تمام اعمال ریاضی درون فایل CSS را پردازش خواهد کرد.

Show preview pane: از این گزینه نیز جهت نمایش یا عدم نمایش preview window استفاده می‌شود.

مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت سوم - گردش کاری‌های متداول
در قسمت قبل، دو عمل متداول نحوه‌ی ایجاد و اجرای یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core را بررسی کردیم. در ادامه می‌خواهیم معادل سایر اعمالی را که می‌توان با نگارش کامل ویژوال استودیو انجام داد، در VSCode نیز برشماریم.


کار با IDE و حرکت بین کدها

در ادامه‌، همان پروژه‌ای را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مجددا با وارد شدن به پوشه‌ی آن و اجرای دستور . code، توسط VSCode باز خواهیم کرد. سپس فایل Program.cs آن‌را باز کنید. فرض کنید در سطر ذیل آن:
 .UseStartup<Startup>()
می‌خواهیم به نحو ساده‌تری به کلاس Startup آن مراجعه کنیم. برای اینکار دو روش وجود دارد:
الف) اشاره‌گر ماوس را به آن نزدیک کنید و سپس دکمه‌ی Ctrl را نگه دارید. به این ترتیب واژه‌ی Startup تبدیل به یک لینک خواهد شد که با کلیک بر روی آن می‌توان به کلاس Startup رسید.
ب) روش دوم، قرار دادن اشاره‌گر متنی بر روی واژه Startup و سپس فشردن دکمه‌ی F12 است. این گزینه بر روی منوی کلیک راست بر روی این واژه نیز وجود دارد.

اگر دکمه‌ی F12 را بر روی کلاسی فشار دهید که کدهای آن در IDE وجود ندارند، یک صفحه‌ی جدید باز شده و کلاس تعریف آن‌را بر اساس ساختار و متادیتای این اسمبلی، به همراه مستندات کامل آن‌ها نمایش می‌دهد.

در این حالت اگر خواستید به مکان قبلی بازگردید فقط کافی است دکمه‌های alt + left cursor key را بفشارید.


در اینجا امکان یافتن ارجاعات به یک کلاس، مشاهده‌ی پیاده سازی‌ها و همچنین یک Refactoring به نام rename symbol نیز موجود است که با استفاده‌ی از آن، تمام ارجاعات به این کلاس در IDE نیز تغییرنام خواهند یافت.


یافتن سریع فایل‌ها در IDE

در یک پروژه‌ی بزرگ، برای یافتن سریع یک فایل، تنها کافی است دکمه‌های Ctrl+P را فشرده و در صفحه‌ی دیالوگ باز شده، قسمتی از نام آن‌را جستجو کنید:


همچنین اگر می‌خواهید محتوای فایل‌ها را جهت یافتن واژه‌ای خاص جستجو کنید، کلیدهای Ctrl+Shift+F (منوی Edit بالای صفحه و یا دومین آیکن در نوار ابزار عمودی سمت چپ صفحه) چنین امکانی را فراهم می‌کنند:



افزودن فایل‌های جدید به پروژه

فرض کنید می‌خواهیم یک کنترلر جدید را به پوشه‌ی Controllers اضافه کنیم:


برای اینکار ابتدا پوشه‌ی Controllers را انتخاب کنید. در همین حال، نوار ابزاری ظاهر می‌شود که توسط آن می‌توان در این پوشه، یک فایل جدید و یا یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرد.
اگر علاقمند به ایجاد فایل یا پوشه‌ای در ریشه‌ی پروژه باشید، باید تمام فایل‌ها و پوشه‌های موجود، در حالت انتخاب نشده قرار بگیرند. به همین جهت فقط کافی است در یک مکان خالی، در لیست فایل‌ها کلیک کنید تا فایل‌ها و پوشه‌ها از حالت انتخاب شده خارج شوند. اکنون نوار ابزار ظاهر شده‌ی افزودن فایل‌ها، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه اشاره می‌کند.

در ادامه فایل جدید AboutController.cs را در پوشه‌ی Controllers ایجاد کنید. مشاهده خواهید کرد که یک فایل کاملا خالی ایجاد شده‌است. در VSCode به ازای پسوندهای مختلف فایل‌ها، قالب‌های از پیش آماده شده‌ای برای آن‌ها درنظر گرفته نمی‌شود و نمای ابتدایی تمام آن‌ها خالی است.
اما در اینجا اگر کلمه‌ی name را تایپ کنیم، دو پیشنهاد افزودن فضای نام را ارائه می‌دهد:


اولی صرفا نام namespace را در صفحه درج خواهد کرد. دومی به یک code snippet اشاره می‌کند و کار آن ایجاد قالب یک فضای نام جدید است. برای درج آن فقط کافی است دکمه‌ی tab را بفشارید.
همین کار را در مورد class نیز می‌توان تکرار کرد و در اینجا در intellisense ظاهر شده یا می‌توان واژه‌ی class را درج کرد و یا code snippet آن‌را انتخاب نمود که یک کلاس جدید را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در VSCode نیازی نیست تا مدام دکمه‌های Ctrl+S را جهت ذخیره سازی فایل‌های تغییر کرده فشرد. می‌توان از منوی فایل، گزینه‌ی Auto Save را انتخاب کرد تا این‌کار را به صورت خودکار انجام دهد.


ایجاد Code Snippets جدید

هرچند تا اینجا با استفاده از code snippets پیش فرض فضاهای نام و کلاس‌ها، یک کلاس جدید را ایجاد کردیم، اما روش ساده‌تری نیز برای انجام این‌کارها و تکمیل کنترلر وجود دارد.
برای این منظور به منوی File -> Preferences -> User snippets مراجعه کنید و سپس از لیست ظاهر شده، زبان #C را انتخاب کنید:


به این ترتیب یک قالب جدید code snippet تولید خواهد شد. در اینجا می‌خواهیم برای تولید Actionهای یک کنترلر نیز یک code snippet جدید را تهیه کنیم:
{
    "MVC Action": {
        "prefix": "mvcAction",
        "body": [
            "public IActionResult ${1:ActionName}()",
            "{",
            " $0 ",
            " return View();",
            "}"
        ],
        "description": "Creates a simple MVC action method."
    }
}
- کدهای snippet، در داخل آرایه‌ی body درج می‌شوند. هر عضو این آرایه یک سطر از کدها را تشکیل خواهد داد.
- در این آرایه، 0$ جائی است که اشاره‌گر متنی پس از درج snippet قرار می‌گیرد و 1$ به نامی که قرار است توسط کاربر تکمیل شود، اشاره می‌کند که در اینجا یک نام پیش فرض مانند ActionName را هم می‌توان برای آن درنظر گرفت.
- در اینجا prefix نامی است که اگر در صفحه تایپ شود، منوی انتخاب این code snippet را ظاهر می‌کند:



استفاده از بسته‌های Code Snippets آماده

خوشبختانه پشتیبانی جامعه‌ی توسعه دهندگان از VSCode بسیار مطلوب است و علاوه بر افزونه‌های قابل توجهی که برای آن نوشته شده‌اند، بسته‌های Code Snippets آماده‌ای نیز جهت بالابردن سرعت کار با آن وجود دارند. برای دریافت آن‌ها، به نوار ابزار عمودی که در سمت چپ صفحه وجود دارد، مراجعه کنید و گزینه‌ی extensions آن‌را انتخاب نمائید:


در اینجا اگر aspnetcore را جستجو کنید، لیست بسته‌های code snippets برچسب گذاری شده‌ی با aspnetcore ظاهر می‌شود. در همینجا اگر یکی از آن‌ها را انتخاب کنید، در سمت راست صفحه می‌توانید توضیحات آن را نیز مشاهده و مطالعه نمائید (بدون نیاز به خروج از IDE).
برای مثال wilderminds-aspnetcore-snippets را نصب کنید. پس از آن تنها کافی است mvc6 را درون یک کلاس کنترلر تایپ نمائید تا امکانات آن ظاهر شوند:


برای نمونه پس از ایجاد یک فایل خالی کنترلر، انتخاب code snippet ایی به نام mvc6-controller، سبب ایجاد یک کنترلر کامل به همراه اکشن متدهایی پیش فرض می‌شود. بنابراین معادل قالب‌های new items در نگارش کامل ویژوال استودیو در اینجا می‌توان از Code Snippets استفاده کرد.

درکل برای یافتن مواردی مشابه، بهتر است واژه‌ی کلیدی snippets را در قسمت extensions جستجو نمائید و آن‌ها صرفا مختص به #C یا ASP.NET Core نیستند.


مدیریت ارجاعات و بسته‌های نیوگت در برنامه‌های ASP.NET Core

تا اینجا مدیریت فایل‌ها و نحوه‌ی تکمیل آن‌ها را توسط code snippets، بررسی کردیم. قدم بعدی و گردش کاری مهم مورد نیاز دیگر، نحوه‌ی افزودن ارجاعات به پروژه در VSCode است.
مدیریت ارجاعات در نگارش‌های جدید ASP.NET Core، در فایل csproj برنامه انجام می‌شوند. در اینجا است که بسته‌های نیوگت جدید، ارجاعات به پروژه‌های دیگر و حتی شماره فریم ورک مورد استفاده تعیین می‌شوند.
برای نمونه بسته‌ی نیوگت DNTPersianUtils.Core را به لیست ارجاعات آن اضافه کنید:
 <PackageReference Include="DNTPersianUtils.Core" Version="2.2.0" />
بلافاصله با انجام این تغییر و ذخیره‌ی فایل csproj، گزینه‌ی بازیابی و نصب آن نیز ظاهر می‌شود:


در اینجا با کلیک بر روی لینک و یا دکمه‌ی restore ، کار دریافت این بسته و نصب آن انجام خواهد شد.
اگر علاقمند بودید تا اینکار را در خط فرمان به صورت دستی انجام دهید، دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده، تا امکانات خط فرمان درون VSCode ظاهر شوند و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

روش دوم ثبت بسته‌های نیوگت در فایل csproj، مراجعه به خط فرمان (فشردن دکمه‌های دکمه‌های Ctrl+ back-tick) و صدور دستور ذیل است:
 > dotnet add package DNTPersianUtils.Core
به این ترتیب با استفاده از امکانات dotnet-cli نیز می‌توان آخرین نگارش یک بسته‌ی نیوگت را دریافت و به صورت خودکار به پروژه اضافه نمود. اگر نگارش خاصی مدنظر است، باید توسط پرچم version-- آن‌را در انتهای دستور مشخص کرد.


دیباگ برنامه‌های ASP.NET Core در VSCode

در قسمت قبل با فرامین dotnet run و dotnet build و همچنین نحوه‌ی اجرای سریع آن‌ها آشنا شدیم. در ادامه اگر به نوار ابزار عمودی کنار صفحه‌ی آن دقت کنید، گزینه‌ی دیباگ نیز وجود دارد:


در اینجا دو نوع نحوه‌ی برپایی و اجرای برنامه را مشاهده می‌کنید که هر دو مورد در فایل vscode\launch.json. زمانیکه دیباگ پروژه را در ابتدای باز کردن آن در VSCode فعال می‌کنیم، تعریف شده‌اند.
برای بررسی آن فایل HomeController.cs را گشوده و در ابتدای متد About آن یک break point را قرار دهید (با حرکت دادن اشاره‌گر ماوس، جائیکه شماره سطرها قرار دارند، علامت درج break point ظاهر می‌شود که با کلیک بعدی، دائمی خواهد شد و برعکس):


پس از آن تنها کاری که باید انجام داد، فشردن دکمه‌ی F5 است که به معنای اجرای برنامه به همراه اتصال دیباگر به آن می‌باشد (در قسمت قبل، Ctrl+F5 را بررسی کردیم که به معنای اجرای برنامه، بدون اتصال دیباگر به آن است).
در ادامه پس از اجرای برنامه، بر روی لینک About کلیک کنید تا اکشن متد آن اجرا شود. بلافاصله کنترل کار به VSCode بازگشته و سطری که بر روی آن break-point قرار داده بودیم، ظاهر می‌شود:


اطلاعات بیشتر آن در برگه‌ی دیباگ ظاهر می‌شوند و در کل تجربه‌ی کاربری آن همانند سایر IDEهایی است که تاکنون با آن‌ها کار کرده‌اید.

یک نکته: در اینجا در داخل فایل‌های View (فایل‌های razor) نیز می‌توان break point قرار داد.


برپایی یک Watcher Build

ابزار ویژه‌ای به همراه ابزارهای Build مخصوص پروژه‌های NET Core. وجود دارد به نام watcher که تغییرات پوشه‌های برنامه را تحت نظر قرار داده و با هر تغییری، پروژه را کامپایل می‌کند. به این ترتیب به سرعت می‌توان آخرین تغییرات برنامه را در مرورگر بررسی کرد. برای نصب آن، تنظیم ذیل را به فایل csproj برنامه اضافه کنید:
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
پس از آن دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده تا امکانات خط فرمان، درون VSCode ظاهر شود و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

اکنون برای استفاده‌ی از آن تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنید:
 >dotnet watch run
?[90mwatch : ?[39mStarted
Hosting environment: Production
Content root path: D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
همانطور که مشاهده می‌کنید، پروژه را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. به علاوه از این پس با هر تغییری در فایل‌های #C پروژه، این کامپایل خودکار بوده و نیازی به تکرار این عملیات نیست.

یک نکته: اینبار برای دیباگ برنامه، باید گزینه‌ی attach را انتخاب کرد:


اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ کنار آن کلیک کنید، لیست پروسه‌های دات نتی ظاهر شده و در این حالت می‌توانید دیباگر را به پروسه‌ی dotnet exec ایی که به dll برنامه اشاره می‌کند، متصل کنید (و نه پروسه‌ی dotnet watch run که در حقیقت پروسه‌ی dotnet exec را مدیریت می‌کند).
مطالب
Performance در AngularJS قدم چهارم
امیدوارم از مقالات قبلی لذت برده باشید. در این مقاله می‌خواهم در مورد $watch صحبت کنم.

سوال اول: $watch چیست و چه کاربردی دارد؟
$watch همان عملکرد Watching در AngularJS را انجام می‌دهد؛ ولی کاربردهای جالبی دارد. به کد زیر دقت کنید.
var errorChat=false;
$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
فرض کنید سناریوی پروژه به این صورت است که ما قسمت‌های مختلفی را در صفحه داریم و یکی از این قسمت‌ها، چت روم می‌باشد. می‌خواهیم در صورتیکه خطای اتصال و یا هر نوع خطایی در این قسمت بود، با پیغامی به کاربر گزارش داده شود. ما از متغیر errorChat برای این کار استفاده کرده‌ایم. با فرض اینکه در توابع دیگر در صورتیکه خطایی وجود داشته باشد، مقدار این متغیر را true می‌کند و ما بر حسب رصد این متغیر پیغام خطا را نمایش می‌دهیم. 

سوال دوم: این کد به نحوه احسن کار می‌کند؛ پس مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست بعد از اینکه متغیر errorChat مقدار true گرفت و ما هشدار را نمایش دادیم، باز این متغییر رصد می‌شود که لزومی به این کار نیست (فرض ما بر این است که بعد از بروز خطا دیگر قسمت چت روم کار نخواهد کرد) و متوقف کردن این متغیر باعث می‌شود Performance در نهایت بهتر شود. خوب برای اینکه رصد این متغییر را متوقف کنیم از کد زیر استفاده می‌کنیم. به کد زیر توجه کنید:
var errorChat=false;
var stop=$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          stop();
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
خوب؛ فکر کنم تفاوت این دو کد با هم روشن است. ما یک متغییر stop به کد اضافه کردیم. این متغیر با تابع متوقف کننده $watch مربوط به errorChat پر می‌شود و در نهایت با اجرای این تابع، عمل watching متغییر errorChat متوقف می‌شود. اگر با setInterval یا setTimeout در Javascript کار کرده باشید، شباهت این موردها را متوجه خواهید شد.
مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت دوم
در قسمت قبلی شما را با DataTables آشنا کردم. به طور خلاصه نحوه اعمال کردن DataTables به یک جدول ساده html را گفتیم که با این کار به صورت پیش فرض، امکاناتی مثل فیلتر کردن داده ها، صفحه بندی و مرتب سازی آنها و نیز اعمال شدن استایل‌های css به همین جدول html خام اضافه می‌شود. نکته مهم در مثال قبلی این بود که داده‌های درون این جدول با کدنویسی خام html فراهم شدند، اما این را در نظر داشته باشید که اکثریت مواقع باید داده‌ها از یک بانک اطلاعاتی دریافت شوند و سپس درون جدول قرار بگیرند.

در این قسمت سعی خواهیم کرد تا منبع داده جدول را یک آرایه جاوا اسکریپتی و سپس کالکشنی از آبجکتهای جاوا اسکریپتی (json) در نظر بگیریم و نیز برخی ویژگی‌های پیش فرض پلاگین را غیر فعال نمائیم.

فرض کنید می‌خواهید لیستی از اطلاعات دانشجویان شامل نام (FirstName)، نام خانوادگی (LastName)، و سن (Age) را نمایش دهید. اطلاعات قرار است در جدول زیر قرار بگیرند:
<table id="std-grid">
      <thead>
           <th>نام</th>
           <th>نام خانوادگی</th>
           <th>سن</th>
     </thead>
     <tbody>
                
     </tbody>
</table>


مشاهده می‌کنید که این جدول فقط شامل قسمت header است و در بدنه آن هیچ سطری قرار نگرفته است. در این مثال اطلاعات از یک آرایه جاوا اسکریپتی باید خوانده شوند و تبدیل به html شده و در نهایت درون قسمت <tbody></tbody> آن تزریق شوند. خوشبختانه DataTables برای این کار امکانات آماده ای را در اختیار قرار می‌دهد. این کار بدین صورت قابل انجام است:
<script>        
        $(document).ready(function() {
            $('#std-grid').dataTable({
                "aaData": [
                        ["پژمان", "پارسائی", "24"],
                        ["سعید", "الیاسی", "25"],
                        ["محمد رضا", "گلزار", "20"],
                        ["آرش", "ایرانی", "19"],
                        ["مرتضی", "فرمانی", "22"],
                        ["سعید", "حمیدیان", "23"],
                        ["امین", "پارسانیا", "23"],
                        ["محمد امین", "فقیهی", "24"],
                        ["محمد", "خرمی", "25"],
                        ["سینا", "امیریان", "20"],
                        ["آرش", "ایرانی", "19"],
                        ["وحید", "فرزانه", "22"],
                        ["امیر علی", "فرمانی", "23"],
                        ["امین", "حسینی", "23"],
            });
        });
        
    </script>

شرح کد:
aaData : یک آرایه دو بعدی (که به آن ماتریس یا آرایه ای از آرایه‌ها هم گفته می‌شود) است که مقادیر سلول هایی را نشان می‌دهد که در جدول قرار خواهند گرفت. تعداد ستون‌ها در این آرایه دو بعدی باید با تعداد ستون‌های جدول html متناظر یکسان باشند.

در مثال بالا از یک ماتریس به عنوان منبع داده استفاده شد. منبع داده می‌تواند به فرمت json نیز باشد. البته در این صورت باید ستون‌های جدول html را هم به پلاگین معرفی کنید، بدین صورت:
$(document).ready(function() {            
            $('#std-grid').dataTable({
                "aaData": [
                    {"FirstName" : "پژمان", "LastName" : "پارسائی", "Age" : "24"},
                    { "FirstName": "سعید", "LastName": "الیاسی", "Age": "25" },
                    { "FirstName": "محمد رضا", "LastName": "گلزار", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "آرش", "LastName": "ایرانی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "مرتضی", "LastName": "فرمانی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "سعید", "LastName": "حمیدیان", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "امین", "LastName": "پارسانیا", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "محمد امین", "LastName": "فقیهی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "محمد", "LastName": "خرمی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "سینا", "LastName": "امیریان", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "آرش", "LastName": "ایرانی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "وحید", "LastName": "فرزانه", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "امیر علی", "LastName": "فرمانی", "Age": "24" },
                    { "FirstName": "امین", "LastName": "حسینی", "Age": "24" },
                ],
                "aoColumns": [
                      { "mDataProp": "FirstName" },
                      { "mDataProp": "LastName" },
                      { "mDataProp": "Age" }
                ]
            });
        });

aaData : همان طور که گفته شد در این قسمت دیتاهای درون جدول آورده می‌شوند و در این مثال آنها به فرمت json نوشته شده اند.
aoColumns : در این قسمت باید اسم ستون‌های جدول ذکر شوند.


غیرفعال کردن بعضی از ویژگی‌های پیش فرض DataTables

همان طور که گفته شد پلاگین DataTables به صورت پیش فرض ویژگی‌های مرتب سازی (sorting)، صفحه بندی (paging)، فیلتر کردن داده‌ها (filtering)، و غیره را به جدول مورد نظرش اعمال می‌کند. و بدین صورت قابل تغییر است:
$('#std-grid').dataTable({
          "bPaginate": false,
          "bLengthChange": false,
          "bFilter": false,
          "bSort": false,
          "bInfo": true,
          "bAutoWidth": false
});

bPaginate : بیان می‌کند آیا صفحه بندی سطرهای جدول فعال باشد یا نه.
bLengthChange : در صورتی که قابلیت صفحه بندی فعال باشد ، بیان می‌کند که کاربر بتواند اندازه صفحه را تغییر دهد یا نه.
bFilter : بیان می‌کند آیا قابلیت فیلتر کردن داده‌ها فعال باشد یا نه.
bSort : بیان می‌کند قابلیت مرتب سازی داده‌های جدول فعال باشد یا نه.
bInfo : بیان می‌کند که قسمت info زیر گرید نشان داده شود یا نه (در این قسمت اطلاعاتی راجع به تعداد کل رکوردهای بایند شده به جدول و نیز رکوردهای درون صفحه جاری نشان داده می‌شود)
bAutoWidth : در صورتی که این گزینه فعال باشد اندازه عرض هر ستون به صوتر خودکار توسط DataTables مقدار دهی خواهد شد.

مقدارهای قابل قبول برای هر کدام از این خصوصیات : true یا false

کدهای مربوط به این مثال را می‌توانید از لینک زیر دریافت کنید:
DataTables-DoteNetTips-Tutorial-02.zip 
مطالب
آغاز کار با الکترون
در مقاله «آشنایی با الکترون» با نحوه نصب و راه اندازی آن آشنا شدیم. در این مقاله با تعدادی اصطلاح، آشنا شده و یک برنامه ساده را برای نوشتن و خواندن فایل‌ها، می‌نویسیم.
فرآیندها (Processes) در الکترون به دو بخش تقسیم می‌شوند:

یک. فرآیند اصلی (Main Process) که همان فایل جاوااسکریپتی است و توسط main، در فایل package.json مشخص شده‌است .فرآیند اصلی تنها فرآیندی است که قابلیت دسترسی به امکانات گرافیکی سیستم عامل را از قبیل نوتیفیکشن ها، دیالوگ‌ها ،Tray و ... دارد. فرآیند اصلی می‌تواند با استفاده از شیء BrowserWindow که در قسمت قبلی کاربرد آن را مشاهده کردیم، render process را ایجاد کند. با هر بار ایجاد یک نمونه از این شیء، یک Render Process ایجاد می‌شود.

دو. فرآیند رندر (Render Process): از آنجا که الکترون از کرومیوم استفاده می‌کند و کرومیوم شامل معماری چند پردازشی است، هر صفحه‌ی وب می‌تواند پردازش خود را داشته باشد که به آن Render Process می‌گویند. به طور معمول در مرورگرها، صفحات وب در محیطی به نام SandBox اجرا می‌شوندکه اجازه دسترسی به منابع بومی را ندارند. ولی از آنجا که الکترون می‌تواند از Node.js استفاده کند، قابلیت دسترسی به تعاملات سطح پایین سیستم عامل را نیز داراست.

در فرآیند اصلی، پنجره‌ها توسط BrowserWindow ایجاد می‌شوند و هر پنجره‌ای که صفحه وبی را برای خودش باز می‌کند، شامل Render Process خودش است و هر پنجره‌ای که کارش خاتمه یابد، فرآیند مربوط به خودش به اتمام می‌رسد. فرآیند اصلی، همه صفحات وب به همراه Render Process مربوط به خودشان را مدیریت می‌کند و هر فرآیند رندر، از دیگری مجزا و محافظت شده است و تنها تمرکزش بر روی صفحه وبی است که متعلق به خودش است.


در ابتدا قصد داریم یک منو برای برنامه‌ی خود درست کنیم. برای ساخت منو، راه‌های متفاوتی وجود دارند که فعلا ما راه استفاده از template را بر می‌گزینیم که به صورت یک آرایه نوشته می‌شود. کدهای زیر را در فایل index.js یا هر اسمی که برای آن انتخاب کرده‌اید بنویسید:
const electron = require('electron');
const {app,dialog,BrowserWindow,Menu,shell} = electron;

let win;

app.on('ready', function () {
  win = new BrowserWindow({width: 800, height: 600});
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);

var app_menu=[
  {
    label:'پرونده',
    submenu:[
      {
        label:'باز کردن',
        accelerator:'CmdOrCtrl+O',
        click:()=>{
        }
      },
      {
        label:'ذخیره',
        accelerator:'CmdOrCtrl+S',
        click:()=>{
        }
      }
    ]
  },
  {
    label:'سیستم',
    submenu:[
        {
        label:'درباره ما',
        click:()=>
        {
                   shell.openExternal('https://www.dntips.ir');
        }
      },
      {
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        click:()=>
        {
          win=null;
          app.quit();
        }
      }
    ]
  }
];
تا به اینجای کار، بیشتر کدها برای شما آشناست و فقط تغییرات اندکی در آن‌ها ایجاد شده‌است. مثلا شیء app و سایر اشیاء به طور خلاصه‌تری نوشته شده‌اند. در اینجا دو شیء menu و dialogو shell برای شما جدید هستند. بعد از آن ما یک آرایه را برای منو تدارک دیده‌ایم که نحوه ساخت آن و تعاریفی مثل عنوان، کلید میانبر یا ترکیبی و نحوه انتساب رویدادها را می‌بینید.
 
در خطوط بعدی، یک کار اضافه‌تر را جهت آشنایی بیشتر انجام می‌دهیم. قصد داریم اگر سیستم عامل مکینتاش بود، نام برنامه هم در ابتدای نوار منو نمایش داده شود. به همین جهت در ادامه خطوط زیر را اضافه می‌کنیم:
  if(process.platform=="darwin")
  {
    const app_name=app.getName();
    app_menu.unshift({
      label:app_name
    })
  }
با استفاده از process.platform در node.js می‌توانیم نوع پلتفرم جاری را دریافت کنیم. مقادیر زیر، مقادیری هستند که بازگردانده می‌شوند:

ویندوز
win32 حتی اگر 64 بیتی باشد.
 لینوکس  linux
 مک  darwin
 فری بی اس دی
 freebsd
سولاریس
 sunos
سپس نام برنامه را از شیء app دریافت می‌کنیم و با استفاده از متد unshift، مقادیر داده شده را به ابتدای آرایه اضافه می‌کنیم.

دستو shell در بالا به شما اجازه می‌دهد با محیط دسکتاپ، یکپارچگی خود را حفظ کنید و دستوراتی از قبیل باز کردن url، باز کردن یک مسیر دایرکتوری، باز کردن یک فایل، انتقال فایل به سطل آشغال یا بازیافت و صدای بوق سیستم (بیپ) را به شما می‌دهد. مستندات این شیء را در اینجا مطالعه فرمایید.

دستور app.quit همانطور که از نامش پیداست، باعث خاتمه برنامه می‌شود. ولی یک نکته در اینجا وجود دارد که الزامی به نوشتن کدی برای اینکار نیست. می‌توانید زیرمنوی بالا را به شکل زیر هم بنویسید:
{
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        role:'close'
 }
خصوصیت role شامل چندین نوع اکشن مانند minimize,close,undo,redo و... می‌باشد که لیست کاملتر آن در اینجا قرار دارد. اگر خصوصیت کلیک و role را همزمان استفاده کنید، خصوصیت role نادیده گرفته خواهد شد.

در انتها با اجرای دو دستور زیر، منو ساخته می‌شود:
  var menu=Menu.buildFromTemplate(app_menu);
  Menu.setApplicationMenu(menu);
در خط اول، منو توسط قالبی که با آرایه‌ها ایجاد کردیم ساخته می‌شود و در خط دوم، منو به برنامه ست می‌شود.
حال قصد داریم برای زیرمنوی «باز کردن فایل» یک دیالوگ open درخواست کنیم. برای این کار از شیء dialog استفاده می‌کنیم. پس خطوط زیر را به رویداد کلیک این زیرمنو اضافه می‌کنیم:
 dialog.showOpenDialog({
             title:'باز کردن فایل متنی',
              properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
             ,filters:[
             {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
             {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
              ]
           },
             (filename)=>{
               if(filename===undefined)
                  return;
               dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
            });
این متد سه پارامتر دارد که اولین و آخرین پارامتر آن اختیاری می‌باشد. اولین پارامتر آن شیء پنجره است. دومین پارامتر آن، تنظیم یک سری خصوصیات که شامل (پسوند‌های قابل قبول، عنوان، مسیر پیش فرض، قابلیت انتخاب چندگانه، قابلیت باز کردن دایرکتوری و...) می‌شود که لیست کامل آن را می‌توانید در این صفحه ببینید. سومین پارامتر هم که در کد بالا ذکر شده است، callback می‌باشد که خروجی آن، مسیر فایل مورد نظر است و اگر انتخاب چندگانه باشد، آرایه‌ای با نام فایل‌هاست، که همگی آن‌ها به همراه مسیرشان می‌باشند. در صورتیکه کاربر از دیالوگ انصراف بدهد، پارامتر دریافتی با خروجی undefined همراه است.  آخرین دیالوگ هم نمایش یک پیام ساده است که نام فایل جاری را بر میگرداند. اگر خصوصیت buttons را با آرایه خالی مقداردهی کنید، دکمه Ok نمایش داده می‌شود و اگر هم مقداردهی نکنید با خطا روبرو خواهید شد.
برای قسمت ذخیره هم کد زیر را می‌نویسیم:
    dialog.showSaveDialog({
            title:'باز کردن فایل متنی',
             properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
            ,filters:[
            {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
             ]
          },
            (filename)=>{
              if(filename===undefined)
                 return;

           });

حال بهتر است این دیالوگ‌های جاری را هدفمند کنیم و بتوانیم فایل‌های متنی را به کاربر نمایش دهیم، یا آن‌ها را ذخیره کنیم. به همین علت فایل html زیر را نوشته و طبق دستوری که در مقاله «آشنایی با الکترون» فرا گرفتیم، آن را نمایش می‌دهیم:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
  </head>
  <body>
    Fie Content:<br/>
    <textarea id="TextFile" cols="100" rows="50"></textarea>
 
  </body>
</html>
برای تشکیل ساختار HTML می‌توانید عبارت HTML را تایپ نمایید تا بعد از زدن Enter، ساختار آن به طور خودکار تشکیل شود. سپس محتوا را مثل بالا به شکل دلخواه تغییر می‌دهیم.

کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که فایل متنی را باز کرده و محتوای آن را در کادر متنی نشان دهیم و موقع ذخیره نیز محتوای نوشته شده در کادر متنی را در فایلی ذخیره کنیم. از آنجا که main Process به المان‌های DOM یا Render Process دسترسی ندارد، باید از طریقی، ارتباط آن را برقرار کنیم. یکی از راه‌های برقراری این ارتباط، IPC است. IPC در واقع یک فرستنده و یک شنونده است که هر کدام در یک سمت قرار گرفته اند. فرستنده پیام را تحت یک عنوان ارسال می‌کند و شنونده منتظر دریافت پیامی تحت همان عنوان میماند و پیام دریافتی را پاسخ می‌دهد. در این مقاله، ما فقط قسمتی از این نوع ارتباطات را بررسی میکنیم.

در نتیجه محتوای callback کدهای دیالوگ open و save را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
Open
 dialog.showOpenDialog({
                 title:'باز کردن فایل متنی',
                  properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                 ,filters:[
                 {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
                 {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
                  ]
               },
                 (filename)=>{
                   if(filename===undefined)
                      return;

                      win.webContents.send('openFile',filename);
                  // dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
                });
Save
  dialog.showSaveDialog({
                title:'باز کردن فایل متنی',
                 properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                ,filters:[
                {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
                 ]
              },
                (filename)=>{
                  if(filename===undefined)
                     return;
                       win.webContents.send('saveFile',filename);
               });
دستور win.webContents.send یک پیام را به صورت Async به سمت RenderProcess مربوطه ارسال میکند. پارامتر اول، عنوان IPC است و پارامتر دوم، پیام IPC است.
برای ایجاد شنونده هم کد زیر را به فایل index.html اضافه می‌کنیم:
  <script>
    const {ipcRenderer} = require('electron');
    var fs=require('fs');

    ipcRenderer.on('openFile', (event, arg) => {
      var content=  fs.readFileSync(String(arg),'utf8');
      document.getElementById("TextFile").value=content;
    });

    ipcRenderer.on('saveFile', (event, arg) =>{
      var content=document.getElementById("TextFile").value;
      fs.writeFileSync(String(arg),content,'utf8');
      alert('ذخیره شد');
    });
    </script>

در اینجا شونده‌هایی را از نوع ipcRenderer ایجاد می‌کنیم و با استفاده از متد on، به پیام‌هایی تحت عنوان‌های مشخص شده گوش فرا می‌دهیم. پیام‌های ارسالی را که حاوی آدرس فایل می‌باشند، به شیءای که از نوع fs می‌باشد، می‌دهند و آن‌ها را می‌خوانند یا می‌نویسند. خواندن و نوشتن فایل، به صورت همزمان صورت میگیرد. ولی اگر دوست دارید که به صورت غیر همزمان پیامی را بخوانید یا بنویسید، باید عبارت Sync را از نام متدها حذف کنید و یک callback را به عنوان پارامتر دوم قرار دهید و محتوای آن را از طریق نوشتن یک پارامتر در سازنده دریافت کنید.

فایل‌های پروژه
 

مطالب
React reconciliation
در پروژه‌های React، نقطه‌ی آغازین فرآیند rendering، قطعه کد زیر میباشد که درون فایل index.js قرار دارد:
ReactDOM.render(<App />, document.getElementById('root'));
 
توسط متد ReactDOM.render یک وهله از کامپوننت App ایجاد شده و منجر به فراخوانی متد render کامپوننت مربوطه خواهد شد. درون متد ذکر شده ممکن است چندین کامپوننت تعریف شده باشند. در نتیجه به ازای هر کامپوننت، متد render متناظر با آن فراخوانی خواهد شد. در نهایت یک ساختار سلسله مراتبی از عناصر HTML تشکیل شده و توسط آرگومان دوم متد فوق، درون عنصری با آی‌دی root درج خواهند شد. 
برای مثال کامپوننت‌های زیر را در نظر بگیرید که هر کدام درون فایل مربوط به خودشان هستند:
// List.js
import React, { Component } from 'react';
import { ActionButton } from './ActionButton';
export class List extends Component {
    constructor(props) {
        super(props);
        this.state = {
            items: [
                { id: 1, title: "Item 1" },
                { id: 2, title: "Item 2" },
                { id: 3, title: "Item 3" },
                { id: 4, title: "Item 4" },
                { id: 5, title: "Item 5" },
            ]
        };
    }

    reverse = () => {
        this.setState({ items: this.state.items.reverse() });
    }

    render() {
        console.log("Render List Component");
        return (
            <div className="list-container">
                <ActionButton callback={this.reverse} />
                <ul>
                    {this.state.items.map(item => {
                        return <li key={item.id}>
                            {item.title}
                        </li>
                    })}
                </ul>
            </div>
        );
    }
}

// ActionButton.js
import React, { Component } from 'react';
export class ActionButton extends Component {
    render() {
        console.log("Render ActionButton Component");
        return (
            <button onClick={this.props.callback}>Click me</button>
        );
    }
}
در نهایت درون کامپوننت App.js نیز همچین ساختاری خواهیم داشت:
import React from 'react';
import './App.css';
import { List } from './List';

function App() {
  console.log("Render App Component");
  return (
    <div className="App">
      <h1>Reconciliation Process</h1>
      <List />
    </div>
  );
}

export default App;

 
درون متد render هر کدام از کامپوننت‌های فوق یک console.log نوشته شده است. با اجرای برنامه خروجی زیر در کنسول مرورگر قابل مشاهده است:
Render App Component
Render List Component
Render ActionButton Component

دلیل آن نیز این است که با اجرای اپلیکیشن، React از تمامی کامپوننت‌ها درخواست فراخوانی متد renderشان را خواهد کرد. به محض اینکه محتوای HTML درون صفحه نمایش داده شد، اپلیکیشن در وضعیتی تحت عنوان reconciled قرار خواهد گرفت؛ در این مرحله، خروجی نمایش داده شده با state کامپوننت‌ها سازگار است. React منتظر خواهد بود تا تغییری رخ دهد که در بیشتر اپلیکیشن‌ها این تغییر توسط کاربر انجام خواهد گرفت که در نهایت منجر به فراخوانی متد setState میشود. متد setState در واقع state dataی یک کامپوننت را بروزرسانی میکند؛ اما اینکار کامپوننت را stale یا کهنه میکند. یعنی محتوای HTMLی نمایش داده شده به کاربر قدیمی خواهد شد و با تنها یک رخداد ممکن است چندین state data تغییر کنند. این کار باعث خواهد شد که متد render برای تمامی کامپوننت‌های تغییر کرده فراخوانی شود. اما از آنجائیکه بروزرسانی DOM عملی هزینه‌بر است، در نتیجه React محتوای قبلی (کش شده با عنوان Virtual DOM) را با محتوای جدید مقایسه میکند تا کمترین میزان بروزرسانی DOM را داشته باشد. به این فرآیند Reconciliation گفته میشود.
برای درک بهتر این فرآیند، درون کامپوننت List یک آی‌دی به عنصر ul اضافه خواهیم کرد:
<ul id="list">
    {this.state.items.map(item => {
        return <li key={item.id}>
            {item.title}
        </li>
    })}
</ul>

اکنون در حالیکه پروژه در حال اجرا است، کد زیر را درون کنسول مرورگر اجرا کنید:
document.getElementById("list").classList.add("message")

همانطور که مشخص است کد فوق کلاسی با نام message را به عنصر ul اضافه کرده است:

.message {
  border: 1px solid green;
  padding: 2rem;
}


اکنون وقتی بر روی دکمه Click me کلیک کنیم، محتوای درون کامپوننت فوق تغییر پیدا میکند، اما عنصر ul همچنان دارای کلاس message است؛ دلیل آن نیز همانطور که عنوان شد این است که React محتوای تولید شده توسط کامپوننت List را با Virtual DOM خودش مقایسه میکند و چون از لحاظ ساختار DOM با هم برابر هستند تغییری در ساختار خروجی کامپوننت ایجاد نمیکند و فقط قسمت‌هایی را که تغییر کرده‌اند، بروزرسانی خواهد کرد.


اکنون کامپوننت فوق را اینگونه تغییر خواهیم داد:

import React, { Component } from 'react';
import { ActionButton } from './ActionButton';
export class List extends Component {
    constructor(props) {
        // as before
    }

    reverse = () => {
        this.setState({ items: this.state.items.reverse(), wrapInDiv: true });
    }

    generateElement = () => {
        const list = <ul id="list">
            {this.state.items.map(item => {
                return <li key={item.id}>
                    {item.title}
                </li>
            })}
        </ul>;

        return this.state.wrapInDiv ? <div>{list}</div> : list;
    }

    render() {
        console.log("Render List Component");
        return (
            <div className="list-container">
                <ActionButton callback={this.reverse} />
                {this.generateElement()}
            </div>
        );
    }
}

  در اینجا اگر مجدداً کلاس ذکر شده را به عنصر ul اضافه کنیم و سپس بر روی دکمه کلیک کنیم، خواهیم دید که کلاس message از عنصر ul حذف خواهد شد. دلیل آن نیز این است که ساختار HTML با Virtual DOM یکی نیست و React کامپوننت موردنظر را با تغییرات جدید مجدداً رندر خواهد کرد. 

نکته: برای مشاهده تغییرات DOM می‌توانید قابلیت Paint flashing را در مرورگر Chrome از قسمت Developer Tool > More tools > Rendering فعال کنید و تغییرات را به صورت visual ببینید.
مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت دوم - ایجاد و اجرای اولین برنامه
پس از معرفی ابتدایی VSCode و نصب افزونه‌ی #C در قسمت قبل، در ادامه می‌خواهیم اولین پروژه‌ی ASP.NET Core خود را در آن ایجاد کنیم.


نصب ASP.NET Core بر روی سیستم عامل‌های مختلف

برای نصب پیشنیازهای کار با ASP.NET Core به آدرس https://www.microsoft.com/net/download/core مراجعه کرده و NET Core SDK. را دریافت و نصب کنید. پس از نصب آن جهت اطمینان از صحت انجام عملیات، دستور dotnet --version را در خط فرمان صادر کنید:
 C:\>dotnet --version
1.0.1
در اینجا SDK نصب شده، شامل هر دو نگارش 1.0 و 1,1 است. همچنین در همین صفحه‌ی دریافت فایل‌ها، علاوه بر نگارش ویندوز، نگارش‌های Mac و لینوکس آن نیز موجود هستند. بر روی هر کدام که کلیک کنید، ریز مراحل نصب هم به همراه آن‌ها وجود دارد. برای مثال نصب NET Core. بر روی Mac شامل نصب OpenSSL به صورت جداگانه است و یا نصب آن بر روی لینوکس به همراه چند دستور مختص به توزیع مورد استفاده می‌باشد که به خوبی مستند شده‌اند و نیازی به تکرار آن‌ها نیست و همواره آخرین نگارش آن‌ها بر روی سایت dot.net موجود است.


ایجاد اولین پروژه‌ی ASP.NET Core توسط NET Core SDK.

پس از نصب NET Core SDK.، به پیشنیاز دیگری برای شروع به کار با ASP.NET Core نیازی نیست. نه نیازی است تا آخرین نگارش ویژوال استودیوی کامل را نصب کنید و نه با به روز رسانی آن، نیاز است چندگیگابایت فایل به روز رسانی تکمیلی را دریافت کرد. همینقدر که این SDK نصب شود، می‌توان بلافاصله شروع به کار با این نگارش جدید کرد.
در ادامه ابتدا پوشه‌ی جدید پروژه‌ی خود را ساخته (برای مثال در مسیر D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject) و سپس از طریق خط فرمان به این پوشه وارد می‌شویم.

یک نکته: در ویندوزهای جدید فقط کافی است در نوار آدرس بالای صفحه تایپ کنید cmd. به این صورت بلافاصله command prompt استاندارد ویندوز در پوشه‌ی جاری در دسترس خواهد بود و دیگر نیازی نیست تا چند مرحله را جهت رسیدن به آن طی کرد.

پس از وارد شدن به پوشه‌ی جدید از طریق خط فرمان، دستور dotnet new --help را صادر کنید:
D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet new --help
Getting ready...
Template Instantiation Commands for .NET Core CLI.

Usage: dotnet new [arguments] [options]

Arguments:
  template  The template to instantiate.

Options:
  -l|--list         List templates containing the specified name.
  -lang|--language  Specifies the language of the template to create
  -n|--name         The name for the output being created. If no name is specified, the name of the current directory is used.
  -o|--output       Location to place the generated output.
  -h|--help         Displays help for this command.
  -all|--show-all   Shows all templates


Templates                 Short Name      Language      Tags
----------------------------------------------------------------------
Console Application       console         [C#], F#      Common/Console
Class library             classlib        [C#], F#      Common/Library
Unit Test Project         mstest          [C#], F#      Test/MSTest
xUnit Test Project        xunit           [C#], F#      Test/xUnit
ASP.NET Core Empty        web             [C#]          Web/Empty
ASP.NET Core Web App      mvc             [C#], F#      Web/MVC
ASP.NET Core Web API      webapi          [C#]          Web/WebAPI
Solution File             sln                           Solution

Examples:
    dotnet new mvc --auth None --framework netcoreapp1.1
    dotnet new xunit --framework netcoreapp1.1
    dotnet new --help
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار بجای انتخاب گزینه‌های مختلف از صفحه دیالوگ new project template داخل ویژوال استودیوی کامل، تمام این قالب‌ها از طریق خط فرمان در اختیار ما هستند. برای مثال می‌توان یک برنامه کنسول و یا یک کتابخانه‌ی جدید را ایجاد کرد.
در ادامه دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet new mvc --auth None
به این ترتیب یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core، بدون تنظیمات اعتبارسنجی و ASP.NET Core Identity، در کسری از ثانیه ایجاد خواهد شد.


سپس جهت گشودن این پروژه در VSCode تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:
 D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>code .
در ادامه یکی از فایل‌های #C آن‌را گشوده و منتظر شوید تا کار دریافت خودکار بسته‌های مرتبط با افزونه‌ی #C ایی که در قسمت قبل نصب کردیم به پایان برسند:


اینکار یکبار باید انجام شود و پس از آن امکانات زبان #C و همچنین دیباگر NET Core. در VS Code قابل استفاده خواهند بود.
در تصویر فوق دو اخطار را هم مشاهده می‌کنید. مورد اول برای فعال سازی دیباگ و ساخت پروژه‌ی جاری است. گزینه‌ی Yes آن‌را انتخاب کنید و اخطار دوم جهت بازیابی بسته‌های نیوگت پروژه‌است که گزینه‌ی restore آن‌را انتخاب نمائید. البته کار بازیابی بسته‌ها از طریق کش موجود در سیستم به سرعت انجام خواهد شد.


گشودن کنسول از درون VS Code و اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core

روش‌های متعددی برای گشودن کنسول خط فرمان در VS Code وجود دارند:
الف) فشردن دکمه‌های Ctrl+Shift+C
اینکار باعث می‌شود تا command prompt ویندوز از پوشه‌ی جاری به صورت مجزایی اجرا شود.
ب) فشردن دکمه‌های Ctrl+` (و یا Ctrl+ back-tick)
به این ترتیب کنسول پاورشل درون خود VS Code باز خواهد شد. اگر علاقمند نیستید تا از پاورشل استفاده کنید، می‌توانید این پیش‌فرض را به نحو ذیل بازنویسی کنید:
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، از طریق منوی File->Preferences->Settings می‌توان به تنظیمات VS Code دسترسی یافت. پس از گشودن آن، یک سطر ذیل را به آن اضافه کنید:
 "terminal.integrated.shell.windows": "cmd.exe"
اکنون Ctrl+ back-tick را فشرده تا کنسول خط فرمان، داخل VS Code نمایان شود و سپس دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet run
Hosting environment: Production
Content root path: D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
در اینجا دستور dotnet run سبب کامپایل و همچنین اجرای پروژه شده‌است و اکنون این برنامه‌ی وب بر روی پورت 5000 قابل دسترسی است:



ساده سازی ساخت و اجرای یک برنامه‌ی ASP.NET Core در VS Code


زمانیکه گزینه‌ی افزودن امکانات ساخت و دیباگ را انتخاب می‌کنیم (تصویر فوق)، دو فایل جدید به پوشه‌ی vscode. اضافه می‌شوند:


دراینجا فایل tasks.json، حاوی وظیفه‌ای است جهت ساخت برنامه. یعنی بجای اینکه مدام بخواهیم به خط فرمان مراجعه کرده و دستوراتی را صادر کنیم، می‌توان از وظایفی که در پشت صحنه همین فرامین را اجرا می‌کنند، استفاده کنیم؛ که نمونه‌ای از آن، به صورت پیش فرض به پروژه اضافه شده است.
برای دسترسی به آن، دکمه‌های ctrl+shift+p را فشرده و سپس در منوی ظاهر شده، واژه‌ی build را جستجو کنید:


با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+Shift+B هم در دسترس است)، کار ساخت برنامه انجام شده و dll مرتبط با آن در پوشه‌ی bin تشکیل می‌شود.
 
همچنین در اینجا برای ساخت و بلافاصله نمایش آن در مرورگر پیش فرض سیستم، می‌توان مجددا دکمه‌های ctrl+shift+p را فشرد و در منوی ظاهر شده، واژه‌ی without را جستجو کرد:


با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+F5 نیز در دسترس است)، برنامه ساخته شده، اجرا و نمایش داده می‌شود و برای خاتمه‌ی آن می‌توانید دکمه‌های Ctrl+C را بفشارید تا کار وب سرور موقتی آن خاتمه یابد.


در قسمت بعد مباحث دیباگ برنامه و گردش کار متداول یک پروژه‌ی ASP.NET Core را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت سیزدهم- فعالسازی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای
در انتهای «قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل»، کار «اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است» انجام شد. اما این مورد یک مشکل امنیتی را هم ممکن است ایجاد کند. اگر IDP ثالث، ایمیل اشخاص را تعیین اعتبار نکند، هر شخصی می‌تواند ایمیل دیگری را بجای ایمیل اصلی خودش در آنجا ثبت کند. به این ترتیب یک مهاجم می‌تواند به سادگی تنها با تنظیم ایمیل کاربری مشخص و مورد استفاده‌ی در برنامه‌ی ما در آن IDP ثالث، با سطح دسترسی او فقط با دو کلیک ساده به سایت وارد شود. کلیک اول، کلیک بر روی دکمه‌ی external login در برنامه‌ی ما است و کلیک دوم، کلیک بر روی دکمه‌ی انتخاب اکانت، در آن اکانت لینک شده‌ی خارجی است.
برای بهبود این وضعیت می‌توان مرحله‌ی دومی را نیز به این فرآیند لاگین افزود؛ پس از اینکه مشخص شد کاربر وارد شده‌ی به سایت، دارای اکانتی در IDP ما است، کدی را به آدرس ایمیل او ارسال می‌کنیم. اگر این ایمیل واقعا متعلق به این شخص است، بنابراین قادر به دسترسی به آن، خواندن و ورود آن به برنامه‌ی ما نیز می‌باشد. این اعتبارسنجی دو مرحله‌ای را می‌توان به عملیات لاگین متداول از طریق ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور در IDP ما نیز اضافه کرد.


تنظیم میان‌افزار Cookie Authentication

مرحله‌ی اول ایجاد گردش کاری اعتبارسنجی دو مرحله‌ای، فعالسازی میان‌افزار Cookie Authentication در برنامه‌ی IDP است. برای این منظور به کلاس Startup آن مراجعه کرده و AddCookie را اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public const string TwoFactorAuthenticationScheme = "idsrv.2FA";

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddAuthentication()
                .AddCookie(authenticationScheme: TwoFactorAuthenticationScheme)
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }


اصلاح اکشن متد Login برای هدایت کاربر به صفحه‌ی ورود اطلاعات کد موقتی

تا این مرحله، در اکشن متد Login کنترلر Account، اگر کاربر، اطلاعات هویتی خود را صحیح وارد کند، به سیستم وارد خواهد شد. برای لغو این عملکرد پیش‌فرض، کدهای HttpContext.SignInAsync آن‌را حذف کرده و با Redirect به اکشن متد نمایش صفحه‌ی ورود کد موقتی ارسال شده‌ی به آدرس ایمیل کاربر، جایگزین می‌کنیم.
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> Login(LoginInputModel model, string button)
        {
    // ... 

            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (await _usersService.AreUserCredentialsValidAsync(model.Username, model.Password))
                {
                    var user = await _usersService.GetUserByUsernameAsync(model.Username);
                    
                    var id = new ClaimsIdentity();
                    id.AddClaim(new Claim(JwtClaimTypes.Subject, user.SubjectId));
                    await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));

                    await _twoFactorAuthenticationService.SendTemporaryCodeAsync(user.SubjectId);

                    var redirectToAdditionalFactorUrl =
                        Url.Action("AdditionalAuthenticationFactor",
                            new
                            {
                                returnUrl = model.ReturnUrl,
                                rememberLogin = model.RememberLogin
                            });                   

                    // request for a local page
                    if (Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect(redirectToAdditionalFactorUrl);
                    }

                    if (string.IsNullOrEmpty(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect("~/");
                    }

                    // user might have clicked on a malicious link - should be logged
                    throw new Exception("invalid return URL");
                }

                await _events.RaiseAsync(new UserLoginFailureEvent(model.Username, "invalid credentials"));
                ModelState.AddModelError("", AccountOptions.InvalidCredentialsErrorMessage);
            }

            // something went wrong, show form with error
            var vm = await BuildLoginViewModelAsync(model);
            return View(vm);
        }
- در این اکشن متد، ابتدا مشخصات کاربر، از بانک اطلاعاتی بر اساس نام کاربری او، دریافت می‌شود.
- سپس بر اساس Id این کاربر، یک ClaimsIdentity تشکیل می‌شود.
- در ادامه با فراخوانی متد SignInAsync بر روی این ClaimsIdentity، یک کوکی رمزنگاری شده را با scheme تعیین شده که با authenticationScheme تنظیم شده‌ی در کلاس آغازین برنامه تطابق دارد، ایجاد می‌کنیم.
 await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));
سپس کد موقتی به آدرس ایمیل کاربر ارسال می‌شود. برای این منظور سرویس جدید زیر را به برنامه اضافه کرده‌ایم:
    public interface ITwoFactorAuthenticationService
    {
        Task SendTemporaryCodeAsync(string subjectId);
        Task<bool> IsValidTemporaryCodeAsync(string subjectId, string code);
    }
- کار متد SendTemporaryCodeAsync، ایجاد و ذخیره‌ی یک کد موقتی در بانک اطلاعاتی و سپس ارسال آن به کاربر است. البته در اینجا، این کد در صفحه‌ی Console برنامه لاگ می‌شود (یا هر نوع Log provider دیگری که برای برنامه تعریف کرده‌اید) که می‌توان بعدها آن‌را با کدهای ارسال ایمیل جایگزین کرد.
- متد IsValidTemporaryCodeAsync، کد دریافت شده‌ی از کاربر را با نمونه‌ی موجود در بانک اطلاعاتی مقایسه و اعتبار آن‌را اعلام می‌کند.


ایجاد اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor و View مرتبط با آن

پس از ارسال کد موقتی به کاربر، کاربر را به صورت خودکار به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor هدایت می‌کنیم تا این کد موقتی را که به صورت ایمیل (و یا در اینجا با مشاهده‌ی لاگ برنامه)، دریافت کرده‌است، وارد کند. همچنین returnUrl را نیز به این اکشن متد جدید ارسال می‌کنیم تا بدانیم پس از ورود موفق کد موقتی توسط کاربر، او را باید در ادامه‌ی این گردش کاری به کجا هدایت کنیم. بنابراین قسمت بعدی کار، ایجاد این اکشن متد و تکمیل View آن است.
ViewModel ای که بیانگر ساختار View مرتبط است، چنین تعریفی را دارد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AdditionalAuthenticationFactorViewModel
    {
        [Required]
        public string Code { get; set; }

        public string ReturnUrl { get; set; }

        public bool RememberLogin { get; set; }
    }
}
که در آن، Code توسط کاربر تکمیل می‌شود و دو گزینه‌ی دیگر را از طریق مسیریابی و هدایت به این View دریافت خواهد کرد.
سپس اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor در حالت Get، این View را نمایش می‌دهد و در حالت Post، اطلاعات آن‌را از کاربر دریافت خواهد کرد:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult AdditionalAuthenticationFactor(string returnUrl, bool rememberLogin)
        {
            // create VM
            var vm = new AdditionalAuthenticationFactorViewModel
            {
                RememberLogin = rememberLogin,
                ReturnUrl = returnUrl
            };

            return View(vm);
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> AdditionalAuthenticationFactor(
            AdditionalAuthenticationFactorViewModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }

            // read identity from the temporary cookie
            var info = await HttpContext.AuthenticateAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);
            var tempUser = info?.Principal;
            if (tempUser == null)
            {
                throw new Exception("2FA error");
            }

            // ... check code for user
            if (!await _twoFactorAuthenticationService.IsValidTemporaryCodeAsync(tempUser.GetSubjectId(), model.Code))
            {
                ModelState.AddModelError("code", "2FA code is invalid.");
                return View(model);
            }

            // login the user
            AuthenticationProperties props = null;
            if (AccountOptions.AllowRememberLogin && model.RememberLogin)
            {
                props = new AuthenticationProperties
                {
                    IsPersistent = true,
                    ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(AccountOptions.RememberMeLoginDuration)
                };
            }

            // issue authentication cookie for user
            var user = await _usersService.GetUserBySubjectIdAsync(tempUser.GetSubjectId());
            await _events.RaiseAsync(new UserLoginSuccessEvent(user.Username, user.SubjectId, user.Username));
            await HttpContext.SignInAsync(user.SubjectId, user.Username, props);

            // delete temporary cookie used for 2FA
            await HttpContext.SignOutAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);

            if (_interaction.IsValidReturnUrl(model.ReturnUrl) || Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
            {
                return Redirect(model.ReturnUrl);
            }

            return Redirect("~/");
        }
توضیحات:
- فراخوانی HttpContext.SignInAsync با اسکیمای مشخص شده، یک کوکی رمزنگاری شده را در اکشن متد Login ایجاد می‌کند. اکنون در اینجا با استفاده از متد HttpContext.AuthenticateAsync و ذکر همان اسکیما، می‌توانیم به محتوای این کوکی رمزنگاری شده دسترسی داشته باشیم و از طریق آن، Id کاربر را استخراج کنیم.
- اکنون که این Id را داریم و همچنین Code موقتی نیز از طرف کاربر ارسال شده‌است، آن‌را به متد IsValidTemporaryCodeAsync که پیشتر در مورد آن توضیح دادیم، ارسال کرده و اعتبارسنجی می‌کنیم.
- در آخر این کوکی رمزنگاری شده را با فراخوانی متد HttpContext.SignOutAsync، حذف و سپس یک کوکی جدید را بر اساس اطلاعات هویت کاربر، توسط متد HttpContext.SignInAsync ایجاد و ثبت می‌کنیم تا کاربر بتواند بدون مشکل وارد سیستم شود.


View متناظر با آن نیز در فایل src\IDP\DNT.IDP\Views\Account\AdditionalAuthenticationFactor.cshtml، به صورت زیر تعریف شده‌است تا کد موقتی را به همراه آدرس بازگشت پس از ورود آن، به سمت سرور ارسال کند:
@model AdditionalAuthenticationFactorViewModel

<div>
    <div class="page-header">
        <h1>2-Factor Authentication</h1>
    </div>

    @Html.Partial("_ValidationSummary")

    <div class="row">
        <div class="panel panel-default">
            <div class="panel-heading">
                <h3 class="panel-title">Input your 2FA code</h3>
            </div>
            <div class="panel-body">
                <form asp-route="Login">
                    <input type="hidden" asp-for="ReturnUrl" />
                    <input type="hidden" asp-for="RememberLogin" />

                    <fieldset>
                        <div class="form-group">
                            <label asp-for="Code"></label>
                            <input class="form-control" placeholder="Code" asp-for="Code" autofocus>
                        </div>

                        <div class="form-group">
                            <button class="btn btn-primary">Submit code</button>
                        </div>
                    </fieldset>
                </form>

            </div>
        </div>
    </div>
</div>

آزمایش برنامه جهت بررسی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای

پس از طی این مراحل، اعتبارسنجی دو مرحله‌ای در برنامه فعال شده‌است. اکنون برای آزمایش آن، برنامه‌ها را اجرا می‌کنیم. پس از لاگین، صفحه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


همچنین کد موقتی این مرحله را نیز در لاگ‌های برنامه مشاهده می‌کنید:


پس از ورود آن، کار اعتبارسنجی نهایی آن انجام شده و سپس بلافاصله به برنامه‌ی MVC Client هدایت می‌شویم.


اضافه کردن اعتبارسنجی دو مرحله‌ای به قسمت ورود از طریق تامین کننده‌های هویت خارجی

دقیقا همین مراحل را نیز به اکشن متد Callback کنترلر ExternalController اضافه می‌کنیم. در این اکشن متد، تا قسمت کدهای مشخص شدن user آن که از اکانت خارجی وارد شده‌است، با قبل یکی است. پس از آن تمام کدهای لاگین شخص به برنامه را از اینجا حذف و به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor در همین کنترلر منتقل می‌کنیم.




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
ممنون بررسی کردم به نظر میرسد مرورگر‌ها ( کروم و فایرفاکس تست شدند) در حالت reload کردن صفحه مجددا صفحات را درخواست میکنند و در این حالت کش را ندید میگیرند. طبق بررسی‌ها متدهای reload در جاوا اسکریپت نیز به همین شکل کش را ندید میگیرد. جهت تست و بررسی میتوانید لینک مورد نظر را در تب دیگری باز کرده تا نتیجه را مشاهده کنید.
نکته دیگری که در جست و جو‌ها برخورد کردم این است که ممکن است مرورگر (بیشتر در رابطه با کروم بود) که کش را ممکن است روی حالت ssl نامعتبر نیز عمل نکند و ندید گرفته شود.