مطالب
استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET
چندی قبل، معرفی ادیتور سبک وزن و مناسبی را تحت عنوان RedActor، در این سایت ملاحظه کردید. زمانیکه این‌کار انجام شد، این ادیتور هم رایگان بود و هم سورس آخرین نگارش آن به سادگی در دسترس. بعد از مدتی، هر دو ویژگی یاد شده‌ی RedActor حذف شدند. پس از آن ادیتور مدرن و بسیار مناسب دیگری به نام Froala منتشر شد که هرچند نگارش‌های تجاری هم دارد، اما سورس آخرین نگارش آن برای عموم قابل دریافت است. در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه‌ی یکپارچه سازی آن با ASP.NET MVC و همچنین ASP.NET Web forms.


دریافت آخرین نگارش Froala WYSIWYG Editor
برای دریافت فایل‌های آخرین نگارش این ادیتور وب می‌توانید به سایت آن، قسمت دریافت فایل‌ها مراجعه نمائید.
http://editor.froala.com/download
و یا به این آدرس مراجعه کنید:
https://github.com/froala/wysiwyg-editor/releases 


ساختار پروژه و نحوه‌ی کپی فایل‌های آن
در هر دو مثالی که فایل‌های آن‌را از انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید، این ساختار رعایت شده است:


فایل‌های CSS و فونت‌های آن، در پوشه‌ی Content قرار گرفته‌اند.
فایل‌های اسکریپت و زبان آن (که دارای زبان فارسی هم هست) در پوشه‌ی Scripts کپی شده‌اند.

یک نکته
فایل font-awesome.css را نیاز است کمی اصلاح کنید. مسیر پوشه‌ی فونت‌های آن اکنون با fonts شروع می‌شود.


تنظیمات اولیه

تفاوتی نمی‌کند که از وب فرم‌ها استفاده می‌کنید یا MVC، نحوه‌ی تعریف و افزودن پیش نیازهای این ادیتور به نحو ذیل است:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>

    <link href="Content/font-awesome.css" rel="stylesheet" />
    <link href="Content/froala_editor.css" rel="stylesheet" />

    <script src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
    <script src="Scripts/froala_editor.min.js"></script>
    <script src="Scripts/langs/fa.js"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    </form>
</body>
</html>
دو فایل CSS دارد (آیکن‌های آن و همچنین شیوه نامه‌ی اصلی ادیتور) به همراه سه فایل JS (جی‌کوئری، ادیتور و فایل زبان فارسی آن) که باید در فایل master یا layout سایت اضافه شوند.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET MVC

در ادامه نحوه‌ی فعال سازی ادیتور وب Froala را در یک View برنامه‌های ASP.NET MVC ملاحظه می‌کنید:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<style type="text/css">
    /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
    .froala-element {
    }
</style>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home"))
{
    @Html.TextArea(name: "Editor1")
    <input type="submit" value="ارسال" />
}

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#Editor1').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: '@Url.Content("~/Content/img/preloader.gif")',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: '@Url.Action("FroalaAutoSave", "Home")',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: '@Url.Action("FroalaUploadImage", "Home")',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
}
اگر می‌خواهید فونت پیش فرض آن را تنظیم کنید، باید مطابق کدهای ابتدای فایل، ویژگی‌های froala-element را تغییر دهید.
سپس این ادیتور را بر روی المان TextArea قرار گرفته در صفحه، فعال می‌کنیم.
در قسمت مقادیر buttons، تمام حالات ممکن پیش بینی شده‌اند. هر کدام را که نیاز ندارید، حذف کنید.
نحوه‌ی تعریف زبان و راست به چپ بودن این ادیتور را با مقدار دهی پارامترهای language و direction ملاحظه می‌کنید.

پارامترهای autosave، saveURL و saveParams کار تنظیم ارسال خودکار محتوای ادیتور را جهت ذخیره‌ی آن در سرور به عهده دارند. بر اساس مقدار autosaveInterval می‌توان مشخص کرد که هر چند میلی ثانیه یکبار این‌کار باید انجام شود.
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی خودکار
        /// </summary>
        [HttpPost]
        [ValidateInput(false)]
        public ActionResult FroalaAutoSave(string body, int? postId) // نام پارامتر بادی را تغییر ندهید
        {
            //todo: save body ...
            return new EmptyResult();
        }
در قسمت سمت سرور هم می‌توان این مقادیر ارسالی را در اکشن متدی که ملاحظه می‌کنید، دریافت کرد.
چون قرار است تگ‌های HTML به سرور ارسال شوند، ویژگی ValidateInput به false تنظیم شده‌است.
saveParams آن، برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.
در اینجا نام پارامتری که ارسال می‌گردد، دقیقا مساوی body است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.

پارامترهای imageUploadURL و imageParams برای فعال سازی ذخیره تصاویر آن در سرور کاربرد دارند.
اکشن متد مدیریت کننده‌ی آن به نحو ذیل می‌تواند تعریف شود:
        // todo: مسایل امنیتی آپلود را فراموش نکنید
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی تصاویر ارسالی
        /// </summary>
        [HttpPost]
        public ActionResult FroalaUploadImage(HttpPostedFileBase file, int? postId) // نام پارامتر فایل را تغییر ندهید
        {
            var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
            var rootPath = Server.MapPath("~/images/");
            file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));
            return Json(new { link = "images/" + fileName }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در اینجا نام پارامتری که به سرور ارسال می‌گردد، دقیقا معادل file است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.
خروجی آن برای مشخص سازی محل ذخیره سازی تصویر در سرور باید یک خروجی JSON دارای خاصیت و پارامتر link به نحو فوق باشد (این مسیر، یک مسیر نسبی است؛ نسبت به ریشه سایت).
imageParams آن برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET Web forms
تمام نکاتی که در قسمت تنظیمات ASP.NET MVC در مورد ویژگی‌های سمت کلاینت این ادیتور ذکر شد، در مورد وب فرم‌ها نیز صادق است. فقط قسمت مدیریت سمت سرور آن اندکی تفاوت دارد.
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master"
    ValidateRequest="false"
    EnableEventValidation="false"
    AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="FroalaWebFormsTest.Default" %>

<%--اعتبارسنجی ورودی غیرفعال شده چون باید تگ ارسال شود--%>
<%--همچنین در وب کانفیگ هم تنظیم دیگری نیاز دارد--%>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
    <%--حالت کلاینت آی دی بهتر است تنظیم شود در اینجا--%>
    <asp:TextBox ID="txtEditor" ClientIDMode="Static"
        runat="server" Height="199px" TextMode="MultiLine" Width="447px"></asp:TextBox>
    <br />
    <asp:Button ID="btnSave" runat="server" OnClick="btnSave_Click" Text="ارسال" />

    <style type="text/css">
        /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
        .froala-element {
        }
    </style>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#txtEditor').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: 'Content/img/preloader.gif',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: 'FroalaHandler.ashx',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: 'FroalaHandler.ashx',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
</asp:Content>
همانطور که ملاحظه می‌کنید،  ValidateRequest صفحه به false تنظیم شده و همچنین در وب کانفیگ httpRuntime requestValidationMode به نگارش 2 تنظیم گردیده‌است تا بتوان توسط این ادیتور تگ‌های ارسالی را به سرور ارسال کرد.
به علاوه ClientIDMode=Static نیز تنظیم شده‌است، تا بتوان از ID تکست باکس قرار گرفته در صفحه، به سادگی در کدهای سمت کاربر جی‌کوئری استفاده کرد.
اگر دقت کرده باشید، save urlها اینبار به فایل FroalaHandler.ashx اشاره می‌کنند. محتوای این Genric handler را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace FroalaWebFormsTest
{
    public class FroalaHandler : IHttpHandler
    {
        //todo: برای اینکارها بهتر است از وب ای پی آی استفاده شود
        //todo: یا دو هندلر مجزا یکی برای تصاویر و دیگری برای ذخیره سازی متن

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var body = context.Request.Form["body"];
            var postId = context.Request.Form["postId"];
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(body) && !string.IsNullOrWhiteSpace(postId))
            {
                //todo: save changes

                context.Response.ContentType = "text/plain";
                context.Response.Write("");
                context.Response.End();
            }

            var files = context.Request.Files;
            if (files.Keys.Count > 0)
            {
                foreach (string fileKey in files)
                {
                    var file = context.Request.Files[fileKey];
                    if (file == null || file.ContentLength == 0)
                        continue;

                    //todo: در اینجا مسایل امنیتی آپلود فراموش نشود
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var rootPath = context.Server.MapPath("~/images/");
                    file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));


                    var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(new { link = "images/" + fileName });
                    // البته اینجا یک فایل بیشتر ارسال نمی‌شود
                    context.Response.ContentType = "text/plain";
                    context.Response.Write(json);
                    context.Response.End();
                }
            }

            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write("");
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        {
            get { return false; }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی مدیریت سمت سرور auto save و همچنین ارسال تصاویر ادیتور Froala ، ذکر شده‌اند. با استفاده از context.Request.Form می‌توان به عناصر ارسالی به سرور دسترسی پیدا کرد. همچنین توسط context.Request.Files، اگر فایلی ارسال شده بود، ذخیره شده و نهایتا خروجی JSON مدنظر بازگشت داده می‌شود.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
<location path="upload">
  <system.webServer>
    <handlers accessPolicy="Read" />
  </system.webServer>
</location>
تنظیم فوق را در web.config سایت، جهت Read only کردن پوشه‌ی ارسال تصاویر، حتما مدنظر داشته باشید. در اینجا فرض شده‌است که پوشه‌ی uploads قرار است قابلیت اجرای فایل‌های پویا را نداشته باشد.


کدهای کامل این مطلب را در ادامه می‌توانید دریافت کنید
Froala-Sample
 
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 2

قسمت دوم آشنایی با Refactoring به معرفی روش «استخراج متدها» اختصاص دارد. این نوع Refactoring بسیار ساده بوده و مزایای بسیاری را به همراه دارد؛ منجمله:
- بالا بردن خوانایی کد؛ از این جهت که منطق طولانی یک متد به متدهای کوچکتری با نام‌های مفهوم شکسته می‌شود.
- به این ترتیب نیاز به مستند سازی کدها نیز بسیار کاهش خواهد یافت. بنابراین در یک متد، هر جایی که نیاز به نوشتن کامنت وجود داشت، یعنی باید همینجا آن‌ قسمت را جدا کرده و در متد دیگری که نام آن، همان خلاصه کامنت مورد نظر است، قرار داد.
- این نوع جدا سازی منطق‌های پیاده سازی قسمت‌های مختلف یک متد، در آینده نگهداری کد نهایی را نیز ساده‌تر کرده و انجام تغییرات بر روی آن را نیز تسهیل می‌بخشد؛ زیرا اینبار بجای هراس از دستکاری یک متد طولانی، با چند متد کوچک و مشخص سروکار داریم.

برای نمونه به مثال زیر دقت کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day2.ExtractMethod.Before
{
public class Receipt
{
private IList<decimal> Discounts { get; set; }
private IList<decimal> ItemTotals { get; set; }

public decimal CalculateGrandTotal()
{
// Calculate SubTotal
decimal subTotal = 0m;
foreach (decimal itemTotal in ItemTotals)
subTotal += itemTotal;

// Calculate Discounts
if (Discounts.Count > 0)
{
foreach (decimal discount in Discounts)
subTotal -= discount;
}

// Calculate Tax
decimal tax = subTotal * 0.065m;
subTotal += tax;

return subTotal;
}
}
}

همانطور که از کامنت‌های داخل متد CalculateGrandTotal مشخص است، این متد سه کار مختلف را انجام می‌دهد؛ جمع اعداد، اعمال تخفیف، اعمال مالیات و نهایتا یک نتیجه را باز می‌گرداند. بنابراین بهتر است هر عمل را به یک متد جداگانه و مشخص منتقل کرده و کامنت‌های ذکر شده را نیز حذف کنیم. نام یک متد باید به اندازه‌ی کافی مشخص و مفهوم باشد و آنچنان نیازی به مستندات خاصی نداشته باشد:

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day2.ExtractMethod.After
{
public class Receipt
{
private IList<decimal> Discounts { get; set; }
private IList<decimal> ItemTotals { get; set; }

public decimal CalculateGrandTotal()
{
decimal subTotal = CalculateSubTotal();
subTotal = CalculateDiscounts(subTotal);
subTotal = CalculateTax(subTotal);
return subTotal;
}

private decimal CalculateTax(decimal subTotal)
{
decimal tax = subTotal * 0.065m;
subTotal += tax;
return subTotal;
}

private decimal CalculateDiscounts(decimal subTotal)
{
if (Discounts.Count > 0)
{
foreach (decimal discount in Discounts)
subTotal -= discount;
}
return subTotal;
}

private decimal CalculateSubTotal()
{
decimal subTotal = 0m;
foreach (decimal itemTotal in ItemTotals)
subTotal += itemTotal;
return subTotal;
}
}
}

بهتر شد! عملکرد کد نهایی، تغییری نکرده اما کیفیت کد ما بهبود یافته است (همان مفهوم و معنای Refactoring). خوانایی کد افزایش یافته است. نیاز به کامنت نویسی به شدت کاهش پیدا کرده و از همه مهم‌تر، اعمال مختلف، در متدهای خاص آن‌ها قرار گرفته‌اند.
به همین جهت اگر حین کد نویسی، به یک متد طولانی برخوردید (این مورد بسیار شایع است)، در ابتدا حداقل کاری را که جهت بهبود کیفیت آن می‌توانید انجام دهید، «استخراج متدها» است.

ابزارهای کمکی جهت پیاده سازی روش «استخراج متدها»:

- ابزار Refactoring توکار ویژوال استودیو پس از انتخاب یک قطعه کد و سپس کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی Refactor->Extract method، این عملیات را به خوبی می‌تواند مدیریت کند و در وقت شما صرفه جویی خواهد کرد.
- افزونه‌های ReSharper و همچنین CodeRush نیز چنین قابلیتی را ارائه می‌دهند؛ البته توانمندی‌های آن‌ها از ابزار توکار یاد شده بیشتر است. برای مثال اگر در میانه کد شما جایی return وجود داشته باشد، گزینه‌ی Extract method ویژوال استودیو کار نخواهد کرد. اما سایر ابزارهای یاده شده به خوبی از پس این موارد و سایر موارد پیشرفته‌تر بر می‌آیند.

نتیجه گیری:
نوشتن کامنت، داخل بدنه‌ی یک متد مزموم است؛ حداقل به دو دلیل:
- ابزارهای خودکار مستند سازی از روی کامنت‌های نوشته شده، از این نوع کامنت‌ها صرفنظر خواهند کرد و در کتابخانه‌ی شما مدفون خواهند شد (یک کار بی‌حاصل).
- وجود کامنت در داخل بدنه‌ی یک متد، نمود آشکار ضعف شما در کپسوله سازی منطق مرتبط با آن قسمت است.


و ... «لطفا» این نوع پیاده سازی‌ها را خارج از فایل code behind هر نوع برنامه‌ی winform/wpf/asp.net و غیره قرار دهید. تا حد امکان سعی کنید این مکان‌ها، استفاده کننده‌ی «نهایی» منطق‌های پیاده سازی شده توسط کلاس‌های دیگر باشند؛ نه اینکه خودشان محل اصلی قرارگیری و ابتدای تعریف منطق‌های مورد نیاز قسمت‌های مختلف همان فرم مورد نظر باشند. «لطفا» یک فرم درست نکنید با 3000 سطر کد که در قسمت code behind آن قرار گرفته‌اند. code behind را محل «نهایی» ارائه کار قرار دهید؛ نه نقطه‌ی آغاز تعریف منطق‌های پیاده سازی کار. این برنامه نویسی چندلایه که از آن صحبت می‌شود، فقط مرتبط با کار با بانک‌های اطلاعاتی نیست. در همین مثال، کدهای فرم برنامه، باید نقطه‌ی نهایی نمایش عملیات محاسبه مالیات باشند؛ نه اینکه همانجا دوستانه یک قسمت مالیات حساب شود، یک قسمت تخفیف، یک قسمت جمع بزند، همانجا هم نمایش بدهد! بعد از یک هفته می‌بینید که code behind فرم در حال انفجار است! شده 3000 سطر! بعد هم سؤال می‌پرسید که چرا اینقدر میل به «بازنویسی» سیستم این اطراف زیاد است! برنامه نویس حاضر است کل کار را از صفر بنویسد، بجای اینکه با این شاهکار بخواهد سرو کله بزند! هر چند یکی از روش‌های برخورد با این نوع کدها جهت کاهش هراس نگهداری آن‌ها، شروع به Refactoring است.

مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت دوازدهم
در این قسمت قصد داریم به بررسی چند زبانه سازی برنامه‌ها بپردازیم. برای چند زبانه کردن یک برنامه باید حداقل به موارد زیر توجه شود:
1- بحث Right to left و Left to right در صورتیکه زبان هایی که قصد پشتیبانی از آن‌ها را داریم، از هر دو مدل باشند.
2- بحث string‌های استفاده شده در View (مثلا Text یک Button) و View Model (مثل متن هشدار Alert Dialog)
3- بحث تقویم شمسی، قمری و میلادی در صورت لزوم.

همه کنترل‌ها در Xamarin Forms دارای Property ای با نام FlowDirection هستند که مقادیر RightToLeft، LeftToRight و MatchParent را می‌پذیرد. MatchParent که مقدار پیش فرض است، به این معنی است که مثلا اگر در ContentPage، مقدار FlowDirection را RightToLeft دهیم، تمامی کنترل‌های داخل آن صفحه RightToLeft باشند و بالعکس.
برای اطلاعات بیشتر، به مستندات مربوطه مراجعه کنید.

برای string هایی که ممکن است در View یا View Model استفاده شوند، از فایل‌های resx استفاده می‌کنیم. در پروژه XamApp، یک فولدر بسازید با نام Resources و در آن فولدر، یک فایل از نوع Resources file را اضافه کنید با نام Strings.resx

مجددا یک Resources file را با نام Strings.fa.resx و یکی دیگر را با نام Strings.en.resx اضافه کنید. برای درک بهتر وضعیت نهایی، پروژه XamApp را Clone/Pull کنید و آن را بررسی کنید.

در فایل Strings.resx یک ردیف جدید اضافه کنید که Name آن برابر با HelloWorld باشد و Value آن خالی است. این نام، در کد نویسی ما استفاده می‌شود و مثلا نباید شامل Space، علامت ! و ... باشد. در فایل Strings.fa.resx یک ردیف جدید اضافه کنید که Name آن برابر با همان HelloWorld باشد و Value آن برابر با سلام دنیا! در نهایت در فایل Strings.en.resx یک ردیف جدید را اضافه کنید که Name آن HelloWorld بوده و Value آن ! Hello world باشد.

سپس در فایل App.xaml.cs می‌توانید قبل از اولین NavigationService.NavigateAsync، از کد زیر را استفاده کنید:

 
Strings.Culture = CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("en"); // or new CultureInfo("fa");

برای نمایش پیام در View Model با استفاده از IUserDialogs نیز می‌توانید به شکل زیر عمل کنید:

await UserDialogs.AlertAsync(message: Strings.HelloWorld);

در صورتیکه بخواهید پارامتری را در string‌های چند زبانه خود داشته باشید نیز می‌توانید به شکل زیر عمل کنید:

 Name  En Value  Fa Value
 ButtonTappedCount   Button tapped {0} times!   دکمه {0} کلیک شده است 
سپس در Xaml داریم: (مثال در فایل HelloWorldMultiLanguageView.xaml قرار دارد)
<Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat={x:Static resx:Strings.ButtonTappedCount}}" />
که باعث نمایش چنین چیزی می‌شود: "دکمه 7 بار کلیک شده است!" 
namespace مربوطه یعنی resx هم در بالای فایل Xaml باید قرار داده شود، که می‌شود:
xmlns:resx="clr-namespace:XamApp.Resources"
و در CSharp داریم:
await UserDialogs.AlertAsync(string.Format(Strings.ButtonTappedCount, StepsCount));
یکی از کتابخانه‌های خوب در این زمینه، Humanizer است. فرض کنید می‌خواهید string هایی چون "آخرین ورود: بیست ساعت پیش" و ... را بسازید. این کتابخانه فوق العاده در این زمینه به شما کمک می‌کند که استفاده از آن را شدیدا توصیه می‌کنم.
برای داشتن تقویم شمسی، میلادی و هجری نیز می‌توانید از Bit Date Picker استفاده کنید که توضیح نحوه استفاده از آن در این پست آورده شده است.
مطالب
بار کردن ساعت و تاریخ فعلی سرور با JQuery Ajax
در این مطلب می‌خواهم شما را با نحوه بار گزاری ساعت و تاریخ سیستم سرور با استفاده از JQuery Ajax آشنا کنم.
در بعضی از سایتها با استفاده از جاوا اسکریپت تاریخ و ساعت جاری سیستم کلاینت به او نشان داه می‌شود.
این روش یک مزیت دارد: اول اینکه این کدها سمت کلاینت اجرا میشن و برای سرور بار اضافی ایجاد نمیکنن.
و یک عیب هم دارد: در صورتی که ساعت و تاریخ روی سیستم کلاینت تنظیم نباشد، همین ساعت و تاریخ نادرست برای او نمایش داده می‌شود. همین عیب می‌تواند باعث افت کیفیت وب سایت شود.

اما راهی هست که تاریخ و ساعت سیستم سرور برای کاربر نشان داده شود و آن هم استفاده از JQuery Ajax هست. به صورتی که هر ثانیه درخواستی برای یک handler فرستاده می‌شود و آن handler نیز ساعت و تاریخ روی سرور را باز می‌گرداند و این مقدار بازگشته شده را می‌توان در تگی از صفحه وب نمایش داد.

مثال: ابتدا یک صفحه aspx می‌سازیم و تگ زیر را در آن قرار می‌دهیم:
<p id="datetime"></p>
ساعت و تاریخ بار شده از سرور در این تگ باید نشان داده شود.

سپس کدهای اسکریپت زیر را می‌نویسیم:
var auto_referesh = setInterval
 (
     function()
    {
         $.post
         (
            "GetDateTime.ashx",
             function (result) 
            {
                $('#datetime').html(result);
            }
        );
     }, 1000
 );
با نوشتن این کدها هر ثانیه یک بار، بوسیله Ajax درخواستی برای یک handler به اسم GetDateTime.ashx فرستاده می‌شود. وظیفه این handler برگرداندن تاریخ و ساعت فعلی سیستم سرور است. بعد از دریافت مقدار این مقدار از این handler، آنرا در تگ با شناسه datetime قرار می‌دهیم.

کد استفاده شده در handler هم به این صورت است:
<%@ WebHandler Language="C#" Class="GetDateTime" %>

using System;
using System.Web;

public class GetDateTime : IHttpHandler {
    
    public void ProcessRequest (HttpContext context) {
        context.Response.ContentType = "text/plain";
        context.Response.Write(DateTime.Now.ToString());
    }
 
    public bool IsReusable {
        get {
            return false;
        }
    }

}
در انتها فایل ضمیمه این مثال را از این لینک دریافت کنید:
AjaxDateTime.zip

نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
اگر در Model پروپرتی Photo از جنس string باشد و در ViewModel این پروپرتی رو برای استفاده از امکانات validation و غیره به IFormFile تغییر بدیم. برای ارسال آدرس فایل به مدل که از طریق viewmodel تغذیه میشه، آیا نیاز به تعریف یک پروپرتی دیگر از جنس string  در viewmodel داریم؟ یا اینکه روش دیگری برای این کار وجود دارد؟
 public class Model
    {
        public string Photo { get; set; }        
    }

 public class viewModel
    {
        public IFormFile Photo { get; set; }
    }
مطالب دوره‌ها
استفاده از Factories برای حذف Service locators در برنامه‌های WinForms
یک برنامه‌ی WinForms را درنظر بگیرید که از دو فرم تشکیل شده است.
فرم اول کار نمایش فرم 2 را به عهده دارد.
فرم دوم کار ارسال ایمیل را انجام می‌دهد. این ایمیل نیز از طریق سرویس ذیل فراهم می‌شود:
namespace WinFormsIoc.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail(string from, string to, string title, string message);
    }
}

namespace WinFormsIoc.Services
{
    public class EmailsService : IEmailsService
    {
        public void SendEmail(string from, string to, string title, string message)
        {
            //todo: ...
        }
    }
}
پیاده سازی متد SendEmail در اینجا مدنظر نیست. نکته‌ی مهم، مدیریت تامین و تزریق وابستگی‌های تعریف شده در سازنده‌ی آن است:
    public partial class Form2 : Form
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public Form2(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
            InitializeComponent();
        }
احتمالا شاید عنوان کنید که در فرم اول، زمانیکه نیاز است فرم دوم نمایش داده شود، می‌نویسیم new Form2 و در پارامتر آن با استفاده از متد ObjectFactory.GetInstance سازنده‌ی آن‌را فراهم می‌کنیم:
 var form2 = new Form2(ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>());
form2.Show();
و یا اگر مدتی با IoC Containers کار کرده باشید، شاید پیشنهاد دهید که فقط بنویسید:
 var form2 = ObjectFactory.GetInstance<Form2>();
form2.Show();
و همین! به صورت خودکار اگر n پارامتر تزریق شده هم در سازنده‌ی فرم دوم وجود داشته باشند، بر اساس تنظیمات اولیه‌ی IoC Container مورد استفاده، نمونه سازی شده و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد.

مشکل! این دو راه حل هیچکدام به عنوان تزریق وابستگی‌ها شناخته نمی‌شوند و به الگوی Service locator معروف هستند. مشکل آن‌ها این است که کدهای ما در حال حاضر وابستگی مستقیمی به IoC container مورد استفاده پیدا کرده‌اند. در حالت اول ما خودمان دستی درخواست داده‌ایم که کدام وابستگی باید وهله سازی شود و در حالت دوم همانند حالت اول، کدهای ObjectFactory.GetInstance، مختص به یک IoC Container خاص است. نحوه‌ی صحیح کار با IoC Container‌ها باید به این نحو باشد که یکبار در آغاز برنامه تنظیم شوند و در ادامه سایر کلاس‌های برنامه طوری کار کنند که انگار IoC Container ایی وجود خارجی ندارد.


راه حل: ObjectFactory.GetInstance را کپسوله کنید.

using System.Windows.Forms;

namespace WinFormsIoc.IoC
{
    public interface IFormFactory
    {
        T Create<T>() where T : Form;
    }
}

using System.Windows.Forms;
using StructureMap;

namespace WinFormsIoc.IoC
{
    public class FormFactory : IFormFactory
    {
        public T Create<T>() where T : Form
        {
            return ObjectFactory.GetInstance<T>();
        }
    }
}
در اینجا یک اینترفیس را تعریف کرده‌ایم که متد ایجاد وهله‌ا‌ی از یک فرم را ارائه می‌دهد. پیاده سازی آن در برنامه‌‌ای که از StructureMap استفاده می‌کند، مطابق کلاس FormFactory است. اگر IoC Container دیگری باشد، فقط باید این پیاده سازی را تغییر دهید و نه کل برنامه را. اکنون برای استفاده از آن، IFormFactory را در سازنده‌ی کلاسی که نیاز دارد فرم‌های دیگر را نمایش دهد، تزریق می‌کنیم:
using System;
using System.Windows.Forms;
using WinFormsIoc.IoC;

namespace WinFormsIoc
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IFormFactory _formFactory;
        public Form1(IFormFactory formFactory)
        {
            _formFactory = formFactory;
            InitializeComponent();
        }

        private void btnShowForm2_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var form2 = _formFactory.Create<Form2>();
            form2.Show();
        }
    }
}
در کدهای فوق، فرم اول برنامه را ملاحظه می‌کنید که قرار است فرم دوم را نمایش دهد. IFormFactory در سازنده‌ی آن تزریق شده‌است. با فراخوانی متد Create آن، فرم دوم برنامه به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن وهله سازی می‌شوند.
نکته‌ی مهم این کدها عدم وابستگی مستقیم آن به هیچ نوع IoC Container خاصی است. این فرم اصلا نمی‌داند که IoC Container ایی در برنامه وجود دارد یا خیر.


مشکل! با تغییر سازنده‌ی Form1 برنامه دیگر کامپایل نمی‌شود!
اگر فایل Program.cs را باز کنید، یک چنین سطری را دارد:
 Application.Run(new Form1());
چون سازنده‌ی فرم یک، اکنون پارامتر جدیدی پیدا کرده‌است، در اینجا می‌توان ObjectFactory.GetInstance را مستقیما بکار برد (در این حالت خاص که مرتبط است به کلاس آغازین برنامه، با توجه به اینکه وهله سازی آن مستقیما و خارج از کنترل ما انجام می‌شود، دیگر چاره‌ای نداریم و مجبور هستیم از الگوی Service locator استفاده کنیم).
 Application.Run(ObjectFactory.GetInstance<Form1>());

مثال کامل این بحث را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WinFormsIoc.zip
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامه‌های وب
الگوی Service locator را در قسمت دوم بررسی کردیم. همانطور که عنوان شد، بهتر است تا جائیکه امکان دارد از بکارگیری آن به علت ضدالگو بودن پرهیز کرد. در ادامه قسمت‌های مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core را که می‌توان بدون نیاز به استفاده‌ی الگوی Service locator، تزریق وابستگی‌ها را در آن‌ها انجام داد، مرور می‌کنیم.


در کلاس آغازین برنامه

در اینجا در متد Configure آن تنها کافی است اینترفیس سرویس مدنظر خود را مانند IAmACustomService، به صورت یک پارامتر جدید اضافه کنید. کار وهله سازی آن توسط Service Provider برنامه به صورت خودکار صورت می‌گیرد:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } 
  
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IAmACustomService customService) 
    { 
        // ....    
    }         
}

یک نکته‌ی مهم: اگر طول عمر IAmACustomService را Scoped تعریف کرده‌اید و این سرویس از نوع IDisposable نیز می‌باشد، این روش کارآیی نداشته و باید از نکته‌ی «روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core» که در قسمت قبل معرفی شد استفاده کنید.


در میان افزارها

هم سازنده‌ی یک میان افزار و هم متد Invoke آن قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class TestMiddleware 
{ 
    public TestMiddleware(RequestDelegate next, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    } 
 
    public async Task Invoke(HttpContext context, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    }     
}
از سازنده‌ی آن برای تزریق وابستگی سرویس‌هایی با طول عمر Singleton استفاده کنید. ServiceProvider به همراه ویژگی است به نام Scope Validation. در این حالت اگر طول عمر سرویسی Singleton باشد (مانند طول عمر یک میان‌افزار) و در سازنده‌ی آن یک سرویس با طول عمر Scoped تزریق شود، در زمان اجرا یک استثناء را صادر می‌کند؛ چون در این حالت رفتار این سرویس Scoped نیز Singleton می‌شود که احتمالا مدنظر شما نیست. در این حالت از پارامترهای اضافی متد Invoke می‌توان برای تزریق وابستگی‌هایی با طول عمر Transient و یا Scoped استفاده کرد.
البته می‌توان این Scope Validation را در فایل program.cs به نحو زیر غیرفعال کرد، ولی بهتر است اینکار را انجام ندهید و همان مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب است:
public static IWebHostBuilder CreateDefaultBuilder(string[] args) 
{ 
            var builder = new WebHostBuilder() 
//...
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) => 
                { 
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment(); 
                }) 
//...

در کنترلرها

سازنده‌های کنترلرهای برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class HelloController : Controller 
{ 
    private readonly IAmACustomService _customService; 
 
    public HelloController(IAmACustomService customService) 
    { 
        _customService = customService; 
    } 
 
    public IActionResult Get() 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا حتی می‌توان با استفاده از ویژگی FromServices، یک سرویس را توسط پارامترهای یک اکشن متد نیز درخواست کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult Index([FromServices] IAmACustomService service)
{  
   // ...
}
در این حالت بجای model binding، کار دریافت این سرویس درخواستی صورت می‌گیرد.


در مدل‌ها

ویژگی FromServices بر روی مدل‌ها نیز کار می‌کند.
public IActionResult Index(TestModel model)
{
  // ...
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف TestModel را به همراه ویژگی FromServices مشاهده می‌کنید:
public class TestModel 
{        
    public string Name { get; set; } 
 
    [FromServices] 
    public IAmACustomService CustomService { get; set; } 
}
این حالت که property injection نیز نام دارد، نیاز به خاصیتی با یک public setter را دارد.


در Viewها

در Razor Views نیز می‌توان توسط inject directive@ کار تزریق وابستگی‌ها را انجام داد:
 @inject IAmACustomService CustomService
 

در ویژگی‌ها و فیلترها

در ASP.NET Core تزریق وابستگی‌های در سازنده‌های فیلترها نیز کار می‌کند:
public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute  
{  
    private ILogger<ApiExceptionFilter> _logger;  
    private IHostingEnvironment _environment;  
    private IConfiguration _configuration;  
  
    public ApiExceptionFilter(IHostingEnvironment environment, IConfiguration configuration, ILogger<ApiExceptionFilter> logger)  
    {  
        _environment = environment;  
         _configuration = configuration;  
         _logger = logger;  
    }
در این حالت چون سازنده‌ی این ویژگی، پارامتر دار شده‌است و این پارامترها نیز یک مقدار ثابت قابل کامپایل نیستند، برای معرفی یک چنین فیلتری باید از ServiceFilterها به صورت زیر استفاده کرد:
[Route("api/[controller]")]  
[ApiController]  
[ServiceFilter(typeof(ApiExceptionFilter))]  
public class ValuesController : ControllerBase  
{
مطالب
مروری بر کاربرد DoEvents

چند روز قبل هنگام استفاده از DoEvents در یک برنامه windows forms ، ناگهان پیغام stack overflow ظاهر شد! برای علت یابی و رفع آن کمی جستجو کردم که خلاصه‌ی آن به شرح زیر است:


DoEvents چیست؟

DoEvents یکی از متدهای کلاس Application در فضای نام System.Windows.Forms است.
ویندوز جهت مدیریت رخدادهای مختلف از یک صف استفاده می‌کند. رخدادهایی مانند کلیک ماوس، تغییر اندازه‌ی یک فرم و مواردی شبیه به آن ابتدا در یک صف قرار می‌گیرند و سپس پردازش می‌شوند. زمانیکه کنترلی مشغول پاسخ دهی به یک رخ‌داد می‌گردد، سایر رخ‌دادها هنوز در صف هستند و پردازش نخواهند شد. بنابراین اگر برنامه‌ی شما در یک روال رخ‌دادگردان کلیک، عملیاتی طولانی را در حال انجام باشد، بدلیل عدم پردازش سایر رخ‌دادها اینطور به نظر خواهد رسید که هنگ کرده است.
روش صحیح پردازش یک عملیات طولانی استفاده از یک ترد دیگر می‌باشد تا ترد اصلی برنامه که کار مدیریت رابط کاربر برنامه را به عهده دارد، درگیر این عملیات طولانی نشده و پاسخگوی رخ‌دادهای رسیده باشد.
راه میان‌بر و ساده‌ای که اینجا وجود دارد استفاده از DoEvents می‌باشد (بدون ایجاد یک ترد جدید). برای مثال اگر در روال رخ دادگردان کلیک یک برنامه، حلقه‌ای طولانی در حال پردازش است، هر از چندگاهی این متد فراخوانی شود، رخ‌دادهای در صف قرار گرفته فرصت ارسال به ترد اصلی برنامه را یافته و برنامه در حالت هنگ به نظر نخواهد رسید.
برای نمونه مثال زیر را در دو حالت با Application.DoEvents و بدون آن اجرا کنید:

private void btnProcessWithDoEvents_Click(object sender, EventArgs e)
{
for (int i = 0; i < 100000; i++)
{
TextBox1.Text = "Processing " + i.ToString();
Application.DoEvents();
}
}

در حالت بدون استفاده از Application.DoEvents ، تنها آخرین عبارت پردازش شده را در TextBox1 مشاهده خواهید کرد و همچنین در این حین، برنامه در حالت هنگ به نظر می‌رسد و برعکس.

مشکلات احتمالی حاصل از استفاده از Application.DoEvents :

الف) حس غلط پایان یافتن عملیات پیش از موعد
در مثال فوق در حین استفاده از Application.DoEvents ، دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents مجددا فعال شده و قابل کلیک کردن می‌شود ولی آیا این بدین معنا است که پردازش قبلی به پایان رسیده است؟ به یک سری از کاربرها هم click-happy user گفته می‌شود! یعنی از کلیک کردن مجدد لذت می‌برند! در این حالت حتما باید دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents را در ابتدای پردازش غیرفعال کرد و سپس در انتهای آن باید مجددا فعال شود.
مورد مشکل کلیک مجدد حتی می‌تواند منجر به تخریب اطلاعات در حال پردازش شود. فرض کنید برنامه در حال ذخیره‌ی اطلاعات در یک فایل است و کاربر مرتبا بر روی دکمه‌ی پردازش مربوطه کلیک کنید. فایل نهایی از یک سری اطلاعات ناهماهنگ و بی‌ربط پر خواهد شد.

ب) مشکل stack overflow
اگر علاقمند باشید، این مورد را می‌توان به صورت زیر شبیه سازی کرد:

یک تایمر را به برنامه اضافه کنید و یک دکمه. در روال رخ‌دادگردان کلیک مربوط به دکمه، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void btnStartTimer_Click(object sender, EventArgs e)
{
this.timer1.Enabled = true;
this.timer1.Start();
this.timer1.Interval = 20;

}
و در روال tick مربوط به تایمر، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void timer1_Tick(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(50);
Application.DoEvents();
}
برنامه را اجرا کرده و یکی دو دقیقه صبر کنید، حتما با پیغام خطای stack overflow مواجه خواهید شد. چرا؟
فواصل زمانی اجرای تایمر به 20 میلی ثانیه تنظیم شده است اما در روال رخ‌داد گردان tick آن، نیاز به 50 میلی ثانیه (بیش از 20 میلی ثانیه) یا بیشتر برای اجرا دارد. با رسیدن به Application.DoEvents ، رخ‌داد در صف قرار گرفته‌ی دیگر tick بلافاصله اجرا می‌شود و همینطور الی آخر، تا بالاخره stack overflow حاصل خواهد شد.


پس چه باید کرد؟

الف) هنگام استفاده از Application.DoEvents به موارد فوق حتما دقت داشته باشید.
ب) بجای استفاده از این روش که در بیشتر موارد یک ضعف برنامه نویسی محسوب می‌شود، شروع به استفاده از روش‌های غیرهمزمان نمائید. برای مثال استفاده از :
BackgroundWorker
Asynchronous delegates
Threads

تنها موردی را که هنگام کار با تردها باید در نظر داشت این است که امکان دسترسی به کنترل‌های یک فرم را از ترد دیگری که آن کنترل را ایجاد نکرده است، ندارید و برای این مورد راه‌ حل‌های زیادی موجود است.
همچنین بخاطر داشته باشید در یک ترد استفاده از Application.DoEvents هیچ معنایی ندارد. ترد اصلی برنامه وظیفه‌ی به روز رسانی رابط کاربر برنامه و پاسخگویی به رخ‌دادهای رسیده را به عهده دارد. زمانیکه پردازش در تردی دیگر صورت می‌گیرد، ترد اصلی برنامه تا پایان پردازش متد شما قفل نخواهد شد که نیازی به استفاده از این متد باشد. در این حالت استفاده از Application.DoEvents ، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی برنامه و همچنین بالا رفتن میزان مصرف CPU خواهد شد.

جهت مطالعه بیشتر
Keeping your UI Responsive and the Dangers of Application.DoEvents


اشتراک‌ها
درک بیشتر WCF به کمک مثال(ویدیوی فارسی)
در این ویدیو یک مثال بررسی شده است. داشتن اطلاعات ابتدایی از WCF برای درک این ویدیو کافیست.
سولوشنی حاوی دو پروژه تشکیل داده شده است. یکی از پروژه ها، یک سرویس و دومین پروژه یک وب فرم است که قرار است با آن سرویس ارتباط برقرار کند. همچنین در قلب پروژه‌ی وب فرم یک سرویس دیگر قرار داده ایم و دو موضوع را بررسی کرده ایم:
چگونه یک وب فرم با سرویس موجود درون پروژه‌ی خودش تعامل کند؟
چگونه یک وب فرم با یک سرویس خارج از پروژه‌ی خودش تعامل کند؟
- سرویس‌ها از نوع Restful تعریف شده اند.
- داده‌ها از طریق Json ارسال و دریافت شده اند.
- روش POST و GET در هر دو پروژه بررسی شده است. 
- نحوه ارسال و دریافت اطلاعات در فرمت Json به کمک سی شارپ بررسی شده است
درک بیشتر WCF به کمک مثال(ویدیوی فارسی)
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
من می‌خواستم بدونم ViewModel با  DTO فرقی داره؟
الان اگه من یک ویو دارم که با اطلاعات چند Dto  کار میکنه آیا تعریف یک viewModel بصورت زیر صحیح هستش؟    
 public class ProjectViewModel{
        public ProjectDto Project{ get; set; }
        public ProjectProgramDto ProjectProgram { get; set}
        public IEnumerable<SelectListItem> PriorityListItems { get; set; }
     }