نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
- MyViewModel اول مطرح شده: عنوان شد که این مورد نباید استفاده شود.
MyViewModel دوم مطرح شده: این صحیح است و فیلدهایی که در آن مشاهده می‌کنید بر اساس ساختار  View (ایی فرضی جهت توضیح بحث) تعریف شدن و تناظر یک به یک وجود دارد.
- بله ViewModel ساختار فیلدهای تشکیل دهند‌ه‌اش رو (یعنی نحوه تعریف خواص/طراحی خودش رو) از کنترلر نمی‌گیره (بر مبنای ساختار View متناظر تعریف میشه). اما در کنترلر هست که مقدار دهی خواهد شد و نهایتا در اختیار View قرار می‌گیره. بنابراین فرق است بین طراحی ساختار یک کلاس بر اساس Viewایی متناظر و در ادامه نحوه مقدار دهی آن در یک کنترلر و نهایتا ارسال آن به View جهت استفاده. وجود منطق در اینجا یعنی پیاده سازی مستقیم؛ نه اینکه مجاز نیستیم یک نام ترکیبی بر اساس نیاز View تعریف/طراحی کنیم.
همچنین وجود فیلدهای محاسباتی خیلی جزئی با پیاده سازی اندک هیچ ایرادی در ViewModel ندارد و بسیار هم مورد استفاده است. مثلا جمع زدن نام‌ها؛ تبدیل تاریخ، محاسبه درصد مالیات و موارد جزئی از این دست که مستقیما در View صرفا جهت نمایش استفاده می‌شوند. منطق‌ها و پیاده سازی‌های بیش از یک سطر رو به لایه سرویس منتقل، در کنترلر فراخوانی و سپس در وهله سازی ViewModel ازش استفاده کنید.


مطالب
ایجاد اعتبار سنجی های شرطی با Foolproof
ابتدا کلاس زیر را در نظر بگیرید:
public class UserVM  
 {
        public string Name { get; set; }
        public bool  Gender { get; set; }
        public string Soldier { get; set; }
    }
قصد داریم یک سری اعتبار سنجی را بر روی خصوصیات کلاس فوق ایجاد کنیم. می‌خواهیم اگر کاربر جنسیت مرد را انتخاب کرد، حتما مقداری برای فیلد محل خدمت خود که در این کلاس Soldier می‌باشد، انتخاب کند. شاید انتخاب اول برای انجام چنین کاری، کنترل کردن آن در سمت کاربر با استفاده از جاوا اسکریپت باشد که می‌بایست یک رویداد را برای چک باکس جنسیت تعریف کنیم و بر اساس اینکه مرد انتخاب شده یا زن، ادامه کار را انجام دهیم.

روش اول: نوشتن یک کلاس سفارشی برای اعتبار سنجی کلاس فوق
public class SoldierValidation : ValidationAttribute
{
    public override bool IsValid(object value)
    {
        UserVM app = value as UserVM ;
        if (app.Gender && app.Soldier.Length==0)
        {
            ErrorMessage = "لطفا محل خدمت را وارد نمایید";

            return false;
        }
        return true;
    }
}
و سپس اعمال به کلاس مورد نظر همانند زیر :
[SoldierValidation ]
   public class UserVM
    {
        public string Name { get; set; }
        public bool  Gender { get; set; }       
        public string Soldier { get; set; }
    }
تا اینجای کار، اگر کاربر از DropDown و یا RadioButton، آقا را انتخاب کرده باشد و View مورد نظر را برای Update و یا Insert ارسال کند، با خطای «لطفا محل خدمت را وارد نمایید» مواجه خواهد شد. تا به اینجا به مقصود مورد نظرمان رسیدیم.

روش دوم
لازم نیست چرخ رو دوباره اختراع کنید (البته در بعضی مواقع لازم است)
استفاده از MVC Foolproof:
ّFoolprof یک سری Annotation هایی را در اختیار شما قرار  می‌دهد که با استفاده از آنها می‌توانید اعتبار سنجی‌های شرطی را انجام دهید؛ دقیقا همانند کاری که در بالا برای آن یک Validation سفارشی نوشتیم. البته Foolproof فقط به این مورد ختم نمی‌شود. در ادامه با چند مورد از آنها آشنا خواهیم شد.

ابتدا از طریق NuGet اقدام به نصب Foolproof نمایید:
PM> Install-Package foolproof
سپس اینبار همان مثال خود را با FoolPfoof انجام می‌دهیم:
   public class UserVM
    {
        public string Name { get; set; }
        public bool  Gender { get; set; }
        [RequiredIfTrue("Gender ")]
        public string Soldier { get; set; }
    }
 با استفاده از RequiredIfTrue دقیقا به همان مقصود خواهیم رسید که از ورودی، اسم فیلدی را می‌گیرد که می‌خواهیم آن را چک کنیم.

حال بپردازیم به چندین Annotation دیگر که در Foolproof وجود دارند:
GreatThan: همانطور که از نام آن پیداست، برای موقعیکه می‌خواهیم این فیلد بزرگتر از فیلد مورد نظرمان باشد:
public class EventViewModel
{
    public string Name { get; set; }
    public DateTime Start { get; set; }

    [Required]
    [GreaterThan("Start")]
    public DateTime End { get; set; }
}
جهت آشنایی بیشتر، در ادامه فقط لیست Annotation‌های موجود در این پکیج قرار داده شده است .
[Is]
[EqualTo]
[NotEqualTo]
[GreaterThan]
[LessThan]
[GreaterThanOrEqualTo]
[LessThanOrEqualTo]
و
[RequiredIf]
[RequiredIfNot]
[RequiredIfTrue]
[RequiredIfFalse]
[RequiredIfEmpty]
[RequiredIfNotEmpty]
[RequiredIfRegExMatch]
[RequiredIfNotRegExMatch]
اشتراک‌ها
پلاگین جی‌کوئری برای تکرار عناصر فرم‌ها

تا به حال شده نیاز داشته باشید مثلا 3 تکست باکس چند بار تکرار شوند؟ با این پلاگین می‌توانید چند فیلد تعریف کنید و به هر تعداد که می‌خواهید آن‌ها را تکرار کنید

دموی پلاگین 

برای مسئله Binding مدل ارسالی از سمت کاربر هم می‌توانید از این لینک استفاده کنید

پلاگین جی‌کوئری برای تکرار عناصر فرم‌ها
مطالب
ایجاد صفحات راهنما برای ASP.NET Web API
وقتی یک Web API می‌سازید بهتر است صفحات راهنمایی هم برای آن در نظر بگیرید، تا توسعه دهندگان بدانند چگونه باید سرویس شما را فراخوانی و استفاده کنند. گرچه می‌توانید مستندات را بصورت دستی ایجاد کنید، اما بهتر است تا جایی که ممکن است آنها را بصورت خودکار تولید نمایید.

بدین منظور فریم ورک ASP.NET Web API کتابخانه ای برای تولید خودکار صفحات راهنما در زمان اجرا (run-time) فراهم کرده است.


ایجاد صفحات راهنمای API

برای شروع ابتدا ابزار ASP.NET and Web Tools 2012.2 Update را نصب کنید. اگر از ویژوال استودیو 2013 استفاده می‌کنید این ابزار بصورت خودکار نصب شده است. این ابزار صفحات راهنما را به قالب پروژه‌های ASP.NET Web API اضافه می‌کند.

یک پروژه جدید از نوع ASP.NET MVC Application بسازید و قالب Web API را برای آن انتخاب کنید. این قالب پروژه کنترلری بنام ValuesController را بصورت خودکار برای شما ایجاد می‌کند. همچنین صفحات راهنمای API هم برای شما ساخته می‌شوند. تمام کد مربوط به صفحات راهنما در قسمت Areas قرار دارند.

اگر اپلیکیشن را اجرا کنید خواهید دید که صفحه اصلی لینکی به صفحه راهنمای API دارد. از صفحه اصلی، مسیر تقریبی Help/ خواهد بود.

این لینک شما را به یک صفحه خلاصه (summary) هدایت می‌کند.

نمای این صفحه در مسیر Areas/HelpPage/Views/Help/Index.cshtml قرار دارد. می‌توانید این نما را ویرایش کنید و مثلا قالب، عنوان، استایل‌ها و دیگر موارد را تغییر دهید.

بخش اصلی این صفحه متشکل از جدولی است که API‌‌ها را بر اساس کنترلر طبقه بندی می‌کند. مقادیر این جدول بصورت خودکار و توسط اینترفیس IApiExplorer تولید می‌شوند. در ادامه مقاله بیشتر درباره این اینترفیس صحبت خواهیم کرد. اگر کنترلر جدیدی به API خود اضافه کنید، این جدول بصورت خودکار در زمان اجرا بروز رسانی خواهد شد.

ستون "API" متد HTTP و آدرس نسبی را لیست می‌کند. ستون "Documentation" مستندات هر API را نمایش می‌دهد. مقادیر این ستون در ابتدا تنها placeholder-text است. در ادامه مقاله خواهید دید چگونه می‌توان از توضیحات XML برای تولید مستندات استفاده کرد.

هر API لینکی به یک صفحه جزئیات دارد، که در آن اطلاعات بیشتری درباره آن قابل مشاهده است. معمولا مثالی از بدنه‌های درخواست و پاسخ هم ارائه می‌شود.


افزودن صفحات راهنما به پروژه ای قدیمی

می توانید با استفاده از NuGet Package Manager صفحات راهنمای خود را به پروژه‌های قدیمی هم اضافه کنید. این گزینه مخصوصا هنگامی مفید است که با پروژه ای کار می‌کنید که قالب آن Web API نیست.

از منوی Tools گزینه‌های Library Package Manager, Package Manager Console را انتخاب کنید. در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.HelpPage
این پکیج اسمبلی‌های لازم برای صفحات راهنما را به پروژه اضافه می‌کند و نماهای MVC را در مسیر Areas/HelpPage می‌سازد. اضافه کردن لینکی به صفحات راهنما باید بصورت دستی انجام شود. برای اضافه کردن این لینک به یک نمای Razor از کدی مانند لیست زیر استفاده کنید.

@Html.ActionLink("API", "Index", "Help", new { area = "" }, null)

همانطور که مشاهده می‌کنید مسیر نسبی صفحات راهنما "Help/" می‌باشد. همچنین اطمینان حاصل کنید که ناحیه‌ها (Areas) بدرستی رجیستر می‌شوند. فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را در صورتی که وجود ندارد اضافه کنید.
protected void Application_Start()
{
    // Add this code, if not present.
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();

    // ...
}

افزودن مستندات API

بصورت پیش فرض صفحات راهنما از placeholder-text برای مستندات استفاده می‌کنند. می‌توانید برای ساختن مستندات از توضیحات XML استفاده کنید. برای فعال سازی این قابلیت فایل Areas/HelpPage/App_Start/HelpPageConfig.cs را باز کنید و خط زیر را از حالت کامنت درآورید:

config.SetDocumentationProvider(new XmlDocumentationProvider(
    HttpContext.Current.Server.MapPath("~/App_Data/XmlDocument.xml")));
حال روی نام پروژه کلیک راست کنید و Properties را انتخاب کنید. در پنجره باز شده قسمت Build را کلیک کنید.

زیر قسمت Output گزینه XML documentation file را تیک بزنید و در فیلد روبروی آن مقدار "App_Data/XmlDocument.xml" را وارد کنید.

حال کنترلر ValuesController را از مسیر Controllers/ValuesController.cs/ باز کنید و یک سری توضیحات XML به متدهای آن اضافه کنید. بعنوان مثال:

/// <summary>
/// Gets some very important data from the server.
/// </summary>
public IEnumerable<string> Get()
{
    return new string[] { "value1", "value2" };
}

/// <summary>
/// Looks up some data by ID.
/// </summary>
/// <param name="id">The ID of the data.</param>
public string Get(int id)
{
    return "value";
}

اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و به صفحات راهنما بروید. حالا مستندات API شما باید تولید شده و نمایش داده شوند.

صفحات راهنما مستندات شما را در زمان اجرا از توضیحات XML استخراج می‌کنند. دقت کنید که هنگام توزیع اپلیکیشن، فایل XML را هم منتشر کنید.


توضیحات تکمیلی

صفحات راهنما توسط کلاس ApiExplorer تولید می‌شوند، که جزئی از فریم ورک ASP.NET Web API است. به ازای هر API این کلاس یک ApiDescription دارد که توضیحات لازم را در بر می‌گیرد. در اینجا منظور از "API" ترکیبی از متدهای HTTP و مسیرهای نسبی است. بعنوان مثال لیست زیر تعدادی API را نمایش می‌دهد:

  • GET /api/products
  • {GET /api/products/{id
  • POST /api/products

اگر اکشن‌های کنترلر از متدهای متعددی پشتیبانی کنند، ApiExplorer هر متد را بعنوان یک API مجزا در نظر خواهد گرفت. برای مخفی کردن یک API از ApiExplorer کافی است خاصیت ApiExplorerSettings را به اکشن مورد نظر اضافه کنید و مقدار خاصیت IgnoreApi آن را به true تنظیم نمایید.

[ApiExplorerSettings(IgnoreApi=true)]
public HttpResponseMessage Get(int id) {  }

همچنین می‌توانید این خاصیت را به کنترلر‌ها اضافه کنید تا تمام کنترلر از ApiExplorer مخفی شود.

کلاس ApiExplorer متن مستندات را توسط اینترفیس IDocumentationProvider دریافت می‌کند. کد مربوطه در مسیر Areas/HelpPage/XmlDocumentation.cs/ قرار دارد. همانطور که گفته شد مقادیر مورد نظر از توضیحات XML استخراج می‌شوند. نکته جالب آنکه می‌توانید با پیاده سازی این اینترفیس مستندات خود را از منبع دیگری استخراج کنید. برای اینکار باید متد الحاقی SetDocumentationProvider را هم فراخوانی کنید، که در HelpPageConfigurationExtensions تعریف شده است.

کلاس ApiExplorer بصورت خودکار اینترفیس IDocumentationProvider را فراخوانی می‌کند تا مستندات API‌ها را دریافت کند. سپس مقادیر دریافت شده را در خاصیت Documentation ذخیره می‌کند. این خاصیت روی آبجکت‌های ApiDescription و ApiParameterDescription تعریف شده است.


مطالعه بیشتر

نظرات مطالب
روش نامگذاری Smurf ایی!
- برنامه FxCop می‌تونه اسمبلی‌های شما رو آنالیز کنه و دقیقا گزارش بده که چه مواردی هم نام کلاس‌های پایه دات نت هستند و بهتر است تغییر نام پیدا کنند. بنابراین به این صورت می‌تونید خیلی سریع حجم بالایی از کدها رو بررسی و رفع اشکال کنید.
- به علاوه زمانیکه طراح شما هستید، محدودیتی در نامگذاری نهایی وجود ندارد. مثلا نام کلاس مشتق شده را NumericTextBox قرار دهید و مواردی مانند این که بیانگر عملکرد سفارشی و ویژه کلاس مشتق شده جدید هستند:
public class RequiredTextBox : TextBox

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
راه حل توکاری ندارد؛ چون این فناوری سمت سرور است. حتی Razor هم یک فناوری سمت سرور است. بنابراین یا باید وقت بگذارید این روش‌های قدیمی را به جدید ترجمه کنید:
و یا یک تامین کننده‌ی منابع عمومی اسکریپت‌ها را تعریف کنید:
<script type="text/javascript">
if (!window.resourceProvider) {
    window.resourceProvider = {
        message1: '',
        message2: ''
    };
}
</script>
سپس در View باید این کلیدها را بر اساس سرویس سمت سرور بومی سازی، مقدار دهی کنید:
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization
@inject IViewLocalizer Localizer

@section Scripts
{
  <script type="text/javascript">
    resourceProvider.message1 = '@Localizer["About Title"]';
  </script> 
}
و در آخر به صورت زیر در هر قسمتی قابل استفاده خواهند بود:
<script type="text/javascript">
   alert(resourceProvider.message1); 
</script>
مطالب
Asp.Net Identity #2
پیشتر در اینجا در مورد تاریخچه‌ی سیستم Identity مطالبی را عنوان کردیم. در این مقاله می‌خواهیم نحوه‌ی برپایی سیستم Identity را بحث کنیم.
ASP.NET Identity مانند ASP.NET Membership به اسکیمای SQL Server وابسته نیست؛ اما Relational Storage همچنان واحد ذخیره سازی پیش فرض و آسانی می‌باشد. بدین جهت که تقریبا بین همه‌ی توسعه دهندگان جا افتاده است. ما در این نوشتار از LocalDB جهت ذخیره سازی جداول استفاده می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که سیستم Identity از Entity Framework Code First جهت ساخت اسکیما استفاده می‌کند.
پیش از هر چیز، ابتدا یک پروژه‌ی وب را ایجاد کنید؛ مانند شکل زیر:

در مرحله‌ی بعد سه پکیج زیر را باید نصب کنیم :

- Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework

-   Microsoft.AspNet.Identity.OWIN

-  Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

بعد از اینکه پکیج‌های بالا را نصب کردیم، باید فایل Web.config را بروز کنیم. اولین مورد، تعریف یک Connection String می‌باشد:
<connectionStrings>
 <add name="IdentityDb" 
      providerName="System.Data.SqlClient"
      connectionString="Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=IdentityDb;Integrated Security=True;Connect Timeout=15;Encrypt=False;TrustServerCertificate=False;MultipleActiveResultSets=True"/>
 </connectionStrings>
بعد از آن، تعریف یک کلید در قسمت AppSettings تحت عنوان Owin:AppStartup است:
<appSettings>
 <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
 <add key="webpages:Enabled" value="false" />
 <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
 <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
 <add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />
 </appSettings>
Owin مدل شروع برنامه (Application Startup Model) خودش را تعریف می‌کند که از کلاس کلی برنامه (منظور Global.asax) جداست. AppSetting تعریف شده با نام owin:Startup شناخته می‌شود و مشخص کننده کلاسی است که Owin وهله سازی خواهد کرد. وقتی برنامه شروع به کار می‌کند، تنظیمات خودش را از این کلاس دریافت خواهد کرد (در این نوشتار کلاس IdentityConfig می‌باشد).

ساخت کلاس User
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس User می‌باشد. این کلاس بیانگر یک کاربر می‌باشد. کلاس User باید از کلاس IdentityUser ارث بری کند که این کلاس در فضای نام Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. کلاس IdentityUser فراهم کننده‌ی یک کاربر عمومی و ابتدایی است. اگر بخواهیم اطلاعات اضافی مربوط به کاربر را ذخیره کنیم باید آنها در کلاسی که از کلاس IdentityUser ارث بری می‌کند قرار دهیم. کلاس ما در اینجا AppUser نام دارد.
using System;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
namespace Users.Models 
{
   public class AppUser : IdentityUser 
  {
      // پروپرتی‌های اضافی در اینجا
  }
}

ساخت کلاس Database Context برنامه
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس DbContext برنامه می‌باشد که بر روی کلاس AppUser عمل میکند. کلاس Context برنامه که ما در اینجا آن را AppIdentityDbContext تعریف کرده‌ایم، از کلاس <IdentityDbContext<T ارث بری می‌کند که T همان کلاس User می‌باشد (در مثال ما AppUser) .
using System.Data.Entity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Users.Models;
namespace Users.Infrastructure {
 public class AppIdentityDbContext : IdentityDbContext<AppUser> 
{
   public AppIdentityDbContext() 
              : base("IdentityDb") { }

  static AppIdentityDbContext() 
 {
    Database.SetInitializer<AppIdentityDbContext>(new IdentityDbInit());
  }
 public static AppIdentityDbContext Create() {
 return new AppIdentityDbContext();
 }
 }
public class IdentityDbInit
 : DropCreateDatabaseIfModelChanges<AppIdentityDbContext> {
 protected override void Seed(AppIdentityDbContext context) {
 PerformInitialSetup(context);
 base.Seed(context);
 }
 public void PerformInitialSetup(AppIdentityDbContext context) {
 // initial configuration will go here
 }
 }
}

ساخت کلاس User Manager
یکی از مهمترین کلاسهای Identity کلاس User Manager (مدیر کاربر) می‌باشد که نمونه‌هایی از کلاس User را مدیریت می‌کند. کلاسی را که تعریف می‌کنیم، باید از کلاس <UserManager<T ارث بری کند که T همان کلاس User می‌باشد. کلاس UserManager خاص EF نمی‌باشد و ویژگی‌های عمومی بیشتری برای ساخت و انجام عملیات بر روی داده‌های کاربر را فراهم می‌نماید.

کلاس UserManager حاوی متدهای بالا است. اگر دقت کنید، می‌بینید که تمامی متدهای بالا به کلمه‌ی Async ختم می‌شوند. زیرا Asp.Net Identity تقریبا کل ویژگیهای برنامه نویسی Async را پیاده سازی کرده است و این بدین معنی است که عملیات میتوانند به صورت غیر همزمان اجرا شده و دیگر فعالیت‌ها را بلوکه نکنند.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Users.Models;

namespace Users.Infrastructure 
{
 public class AppUserManager : UserManager<AppUser> 
{

 public AppUserManager(IUserStore<AppUser> store)
 : base(store) {
 }
 public static AppUserManager Create( IdentityFactoryOptions<AppUserManager> options, IOwinContext context) 
{
 AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();
 AppUserManager manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db));
 return manager;
 }
 }
}

زمانی که Identity نیاز به وهله‌ای از کلاس AppUserManager داشته باشد، متد استاتیک Create را صدا خواهد زد. این عمل زمانی اتفاق می‌افتد که عملیاتی بر روی داده‌های کاربر انجام گیرد. برای ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager نیاز به کلاس <UserStor<AppUser دارد. کلاس <UserStore<T یک پیاده سازی از رابط <IUserStore<T  توسط  EF میباشد که وظیفه‌ی آن فراهم کننده‌ی پیاده سازی Storage-Specific متدهای تعریف شده در کلاس User Manager (که در اینجا AppUserManager ) می‌باشد. برای ساخت <UserStore<T نیاز به وهله‌ای از کلاس AppIdentityDbContext می‌باشد که از طریق Owin به صورت زیر قابل دریافت است:

AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();

یک پیاده سازی از رابط IOwinContext، به عنوان پارامتر به متد Create پاس داده می‌شود. در این پیاده سازی، یک تابع جنریک به نام Get تعریف شده که اقدام به برگشت وهله ای از اشیای ثبت شده‌ی در کلاس شروع Owin می‌نماید.


ساخت کلاس شروع Owin

اگر خاطرتان باشد یک کلید در قسمت AppSettings فایل Web.config به صورت زیر تعریف کردیم:

<add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />

قسمت Value کلید بالا از دو قسمت تشکیل شده است: Users بیانگر فضای نام برنامه‌ی شماست و IdentityConfig بیانگر کلاس شروع می‌باشد. (البته شما می‌توانید هر نام دلخواهی را برای کلاس شروع بگذارید. فقط دقت داشته باشید که نام کلاس شروع و مقدار، با کلیدی که تعریف می‌کنید یکی باشد)

Owin مستقل از ASP.NET اعلام شده است و قراردادهای خاص خودش را دارد. یکی از این قراردادها تعریف یک کلاس و وهله سازی آن به منظور بارگذاری و پیکربندی میان افزار و انجام دیگر کارهای پیکربندی که نیاز است، می‌باشد. به طور پیش فرض این کلاس Start نام دارد و در پوشه‌ی App_Start تعریف می‌شود. این کلاس حاوی یک متد به نام Configuration می‌باشد که بوسیله زیرساخت Owin فراخوانی می‌شود و یک پیاده سازی از رابط Owin.IAppBuilder به عنوان آرگومان به آن پاس داده می‌شود که کار پشتیبانی از Setup میان افزار مورد نیاز برنامه را برعهده دارد.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Owin;
using Users.Infrastructure;
namespace Users 
{
 public class IdentityConfig 
{
 public void Configuration(IAppBuilder app) 
{
 app.CreatePerOwinContext<AppIdentityDbContext>(AppIdentityDbContext.Create);
 app.CreatePerOwinContext<AppUserManager>(AppUserManager.Create);
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions {
 AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
 LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
 });
 }
 }
}

رابط IAppBuilder بوسیله تعدادی متد الحاقی که در کلاسهایی که در فضای نام Owin تعریف شده‌اند، تکمیل شده است. متد CreatePerOwinContext کار ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager و کلاس AppIdentityDbContext را برای هر درخواست بر عهده دارد. این مورد تضمین می‌کند که هر درخواست، به یک داده‌ی تمیز از Asp.Net Identity دسترسی خواهد داشت و نگران اعمال همزمانی و یا کش ضعیف داده نخواهد بود. متد UseCookieAuthentication به Asp.Net Identity می‌گوید که چگونه از کوکی‌ها برای تصدیق هویت کاربران استفاده کند که Optionهای آن از طریق کلاس CookieAuthenticationOptions مشخص می‌شود. مهمترین قسمت در اینجا پروپرتی LoginPath می‌باشد و مشخص می‌کند که کلاینت‌های تصدیق هویت نشده، هنگام دسترسی به یک منبع محافظت شده، به کدام URL هدایت شوند که توسط یک رشته به متد PathString پاس داده می‌شود.

خوب دوستان برپایی سیستم Identity به پایان رسید. انشالله در قسمت بعدی به چگونگی استفاده‌ی از این سیستم خواهیم پرداخت.

نظرات اشتراک‌ها
بررسی کدها و تشخیص کیفیت کاری افراد
مشکلی نداشتند. بیشتر بحث بر سر این بوده که اگر قرار است الگوریتمی را پیاده سازی کنید، بهتر است با یک برنامه‌ی کنسول ساده کار کنید تا مثلا یک وب فرم یا یک وین‌فرم. UI در اینجا مدنظر نیست.
مطالب
آغاز کار با WPF
من خودم به شخصه هنوز تا به حال با WPF کار نکرده‌ام؛ اما قصد دارم از امروز در هر فرصتی که پیش می‌آید به یادگیری این فناوری پر سر و صدا بپردازم. از آنجا که مجموعه‌ی مرتب و به ترتیبی مثل MVC و EF در این زمینه در سایت موجود نبود، تصمیم گرفتم که خودم استارت این کار را بزنم که باعث میشه هم خودم بهتر یاد بگیرم و هم این سری برای افراد تازه کار موجود باشه.

آشنایی اولیه
WPF مخفف عبارات Windows Presentation Foundation است که ویکی پدیا این گونه ترجمه می‌کند : بنیاد نمایش ویندوزی. در برنامه نویسی «ویندوز فرم» ما تمرکز دقیقی بر ساخت رابط کاربری برنامه به خصوص در رزولوشن‌های مختلف نداریم و در بسیاری از اوقات کد با رابط کاربری به شدت وابسته میشد که با ارائه WPF از نسخه‌ی سوم دات نت فریم ورک به بعد، این مشکل حل شد و همچنین عملیات refactoring  را بسیار ساده‌تر کرد. در حالت ویندوز فرم به خاطر وابستگی شدید کد و UI، عملیات بهینه سازی کد اصلا موفق نبود.
 WPF از ترکیب عناصر دو بعدی و سه بعدی، اسناد، موارد چند رسانه‌ای و رابط کاربری تشکیل شده‌است و موتور رندر آن بر اساس اطلاعات برداری از کارت گرافیک جهت نمایش ظاهر برنامه کمک می‌گیرد که باعث تهیه برنامه‌ای با رابط کاربری سریعتر، مقیاس پذیرتر و بدون وابستگی به رزولوشن می‌شود.

جداسازی رفتارها و ظاهر برنامه

همانطور که گفتیم بخش رابط کاربری دیگر مستقل از کد برنامه شده است و ظاهر برنامه توسط زبان نشانه گذاری XAML ایجاد می‌شود و بخش کد هم با یکی از زبان‌های موجود در مجموعه دات نت نوشته خواهد شد. نهایتا این دو بخش توسط رویدادها، فرامین و DataBinding با یکدیگر متصل می‌شوند. از مزایای جدا بودن این ویژگی:

  • عدم وابستگی این دو بخش
  • طراح و کدنویس می‌توانند هر کدام به طور جداگانه کار کنند.
  • ابزارهای طراحی میتوانند به طور جداگانه‌ای بر روی اسناد XML کار کنند بدون اینکه نیاز به درگیری با کدنویسی داشته باشند.
یکی از برنامه هایی که به طراحی رابط کاربری با پشتیبانی از XAML می‌پردازد برنامه Microsoft Experssion Blend از مجموعه Blend است


Rich Composition
یکی از ویژگی‌های XAML، ساخت اشیاء ترکیبی هست که به راحتی با ترکیب تگ‌ها با یکدیگر و قرار دادن هر شیء داخل یک شیء دیگر می‌توان به یک شیء جدید دست یافت؛ مثل قرار دادن مجموعه ویدیوها در یک لیست. شیء زیر از ترکیب سه شیء تصویر و متن و دکمه ایجاد شده است:
<Button Margin="148,123,126,130">
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <Image Source="speaker.png" Stretch="Uniform"/>
                <TextBlock Text="Play Sound" VerticalAlignment="Center" Margin="10" />
            </StackPanel>
        </Button>


Highly Customizable
با استفاده از مفهوم Style همانند آنچه که در Html و CSS دارید می‌توانید اشیاء خود را خصوصی سازی کنید و ظاهر آن شیء را به طور کل تغییر دهید.



Resolution Independence
عدم وابستگی به رزولوشن یا وضوح تصویر دارد و به جای واحد پیکسل، از یک واحد منطقی که یک نود و ششم اینچ است، بهره می‌برد. از آنجا که این سیستم بر اساس وکتور ایجاد شده است، مقیاس پذیری آن در تغییر اندازه یا وضوح تصویر به شدت بالا رفته است.

به زودی در قسمت اول این سری کار را با XAML آغاز خواهیم کرد.
مطالب
نحوه ایجاد فیلدهای محاسباتی در PdfReport
در گزارشات، گاهی از اوقات نیاز خواهد شد تا تعدادی ستون جدید را بر اساس مقادیر فیلدهای موجود در منبع داده گزارش، به صورت پویا محاسبه و تولید کنیم (ایجاد ستون‌هایی که در منبع داده وجود خارجی ندارند). در ادامه با نحوه انجام اینکار در PdfReport آشنا خواهیم شد.
در ابتدا کدهای کامل گزارش این قسمت را در ادامه ملاحظه خواهید کرد (در این کلاس از دو کلاس User و AppPath قسمت قبل نیز استفاده شده است):
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CalculatedFields
{
    public class CalculatedFieldsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.RainyDayTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (int i = 0; i < 220; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(5);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel(footer: "Footer text", header: "&24&U&\"Arial,Regular Bold\" New rpt.", pageLayoutView: true);
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptCalculatedFieldsSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
- در این مثال از یک قلم سفارشی به نام Iranian Sans استفاده شده که در پوشه bin\fonts سورس به روز شده پروژه، قابل دریافت است.
- برخلاف قسمت قبل، از متد table.NumberOfDataRowsPerPage استفاده نشده است. به این ترتیب تعداد ردیف‌ها به صورت خودکار بر اساس اندازه صفحه محاسبه می‌شود.
- منبع داده تعریف شده توسط  dataSource.StronglyTypedList، بسیار مناسب است جهت کار با انواع و اقسام ORMها. تفاوتی نمی‌کند از چه ORM ایی استفاده می‌کنید؛ همینقدر که خروجی کار شما یک List باشد، در اینجا قابل استفاده خواهد بود. حتی نیازی هم به بانک اطلاعاتی نیست و در این مثال از یک منبع داده درون حافظه‌ای استفاده شده است.
- توضیحاتی در مورد ColumnsWidthsType :
برای تعیین عرض ستون‌ها، چهار حالت بر اساس مقادیر enum ایی به نام TableColumnWidthType میسر است:
الف) Relative : عرض نسبی. به این معنا که اگر سه ستون با عرض‌های 2, 1, 1 تعریف کنید، کل عرض صفحه به 4 قسمت تقسیم می‌شود. از این 4 قسمت، 2 قسمت به ستون اول و یک قسمت به ستون دوم و همچنین یک قسمت به ستون سوم اختصاص خواهد یافت.
ب) Absolute : در این حالت باید عرض ستون‌ها را دقیقا بر اساس user space units مشخص کنید.
ج) FitToContent : سعی خواهد کرد بر اساس طول محتوای یک سلول، عرض بهینه‌ای را محاسبه کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
د) EquallySized : به صورت خودکار عرض تمام ستون‌ها را یکسان محاسبه می‌کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
- اولین فیلد محاسباتی که در PdfReport به صورت توکار و خودکار در اختیار شما است، فیلد شماره ردیف می‌باشد که به صورت زیر مشخص می‌شود:
 column.IsRowNumber(true);
بنابراین نیازی نیست تا منبع داده شما شامل یک ستون اضافی به نام ردیف باشد. PdfReport این مورد را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.
- سپس دو فیلد و ستون محاسباتی در گزارش فوق قابل مشاهده هستند:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
برای اینکه یک فیلد پویا را به مجموعه فیلدهای مهیا شده توسط منبع داده اضافه کنیم، از متد CalculatedField با پارامتر اول مساوی true استفاده خواهیم کرد. سپس نیاز است نحوه محاسبه این فیلد را مشخص کنیم. امضای متد CalculatedField به صورت زیر است:
 public void CalculatedField(bool isCalculatedField, Func<IList<CellData>, object> calculatedFieldFormula)
به این معنا که توسط آرگومان دوم آن، لیست کلیه مقادیر ردیف جاری در اختیار شما قرار خواهد گرفت. در این بین فرصت خواهیم داشت بر این اساس، فیلد و مقدار جدیدی را تولید کرده و بازگشت دهیم؛ که نمونه‌ای از اینکار را در فیلد محاسبانی CF1 فوق مشاهده می‌کنید.
باید دقت داشت که نام خواص (column.PropertyName) باید منحصربفرد باشند و گرنه برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد. اگر ستون معرفی شده متناظر است با یک فیلد یا خاصیت منبع داده، باید PropertyName با رعایت کوچکی و بزرگی حروف، معادل فیلد متناظر باشد. اگر ستون تعریف شده یک فیلد محاسباتی است، تنها کافی است یک نام دلخواه غیرتکراری را ذکر کرد.
همچنین جهت سهولت کار، در فضای نام PdfRpt.Core.Helper، تعدادی متد برای کار با لیستی از CellDataها تدارک دیده شده‌اند؛ که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با استفاده از متدهای GetSafeStringValueOf ملاحظه می‌کنید.

- فیلد محاسباتی دیگری نیز در این گزارش قابل مشاهده است:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
در اینجا در متد  column.CalculatedField، مقدار فیلد موجودی (Balance) ردیف جاری دریافت شده و سپس مقدار دلخواه جدیدی تولید و بازگشت داده شده است.
همچنین توسط متد column.AggregateFunction، مشخص کرده‌ایم که این ستون جدید نیاز به جمع پایین صفحه هم دارد. به علاوه توسط متد column.ColumnItemsTemplate، با مشخص سازی DisplayFormatFormula، پیش از نمایش اطلاعات فیلد جاری، مقدار آن‌را دریافت و فرمت کرده‌ایم؛ که در اینجا سه رقم جداکننده اعداد اضافه شده است.
ذکر متد template.TextBlock اختیاری است و حالت پیش فرض می‌باشد. قالب‌های دیگری نیز در اینجا تعریف شده‌اند که در مثال‌های قسمت‌های بعدی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد (امکان نمایش تصویر، لینک، بارکد و غیره).