مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت دوم - ایجاد اولین فرم
در قسمت قبل، مروری داشتیم بر تفاوت‌های دو نوع مختلف فناوری‌های ایجاد و مدیریت فرم‌ها در Angular و هچنین ساختار ابتدایی برنامه‌ی این سری را ایجاد کردیم. در ادامه، اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را ایجاد خواهیم کرد.


ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها

پس از ایجاد کامپوننت employee-register، فایل قالب آن یا src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html را گشوده و به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
<h3>Angular Forms</h3>
<form #form="ngForm">
    <input type="text" placeholder="Name">
    <button type="submit">Ok</button>
</form>

form.pristine: {{ form.pristine }}
زمانیکه المان فرم به صفحه اضافه می‌شود، Angular به صورت خودکار دایرکتیو مرتبطی را به فرم اضافه می‌کند. برای دسترسی به این دایرکتیو نیاز است یک template reference variable را تعریف کرد. برای مثال "form="ngForm#  به معنای تعریف متغیر form است که به دایرکتیو توکار ngForm متصل شده‌است و اکنون حاوی وهله‌ای از این دایرکتیو می‌باشد. به همین جهت است که امکان دسترسی به اطلاعات این وهله توسط درج form.pristine در همان قالب وجود دارد.
خاصیت pristine مشخص می‌کند که آیا فرم توسط کاربر تغییر یافته‌است یا خیر؟


مقدار خاصیت pristine در ابتدای کار true است؛ به این معنا که هنوز تغییری در آن اعمال نشده‌است.

یک نکته: ممکن است در حین توسعه‌ی برنامه، خطای ذیل را در کنسول developer tools مرورگرها مشاهده کنید:
 There is no directive with "exportAs" set to "ngForm"
این دایرکتیو تنها زمانی قابل دسترسی است که در قسمت imports ماژول جاری که با آن کار می‌کنید، تعریف FormsModule را به همان نحوی که در انتهای قسمت قبل بررسی کردیم (قسمت «افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه»)، افزوده باشید.

در ادامه، در همین فرمی که تعاریف آن‌را در بالا مشاهده می‌کنید، اطلاعاتی را وارد نمائید. هنوز هم مقدار خاصیت pristine مساوی true است. علت اینجا است که هنوز به Angular اعلام نکرده‌ایم که کدام فیلد یا فیلدهای فرم را باید تحت نظر قرار دهد. برای این منظور ابتدا به المان تعریف شده نامی را انتساب داده و سپس دایرکتیو ngModel را نیز به انتهای تعاریف آن اضافه می‌کنیم:
<h3>Angular Forms</h3>
<form #form="ngForm">
    <input type="text" placeholder="Name" name="name" ngModel>
    <button type="submit">Ok</button>
</form>

form.pristine: {{ form.pristine }}

اکنون اگر مقدار فرم را تغییر دهیم، مشاهده خواهیم کرد که مقدار خاصیتpristine  به false تغییر می‌کند:


یک نکته: زمانیکه دایرکتیو ngModel ذکر می‌شود، تعریف name المان متناظر با آن، الزامی است؛ در غیراینصورت خطای ذیل را در کنسول developer tools مرورگرها مشاهده خواهید کرد:
 Error: If ngModel is used within a form tag, either the name attribute must be set or the form
control must be defined as 'standalone' in ngModelOptions.


خاموش کردن اعتبارسنجی توکار مرورگرها

یکی از کارهایی را که نیاز است در حین کار با فرم‌ها انجام داد، خاموش کردن اعتبارسنجی توکار مرورگرها است. فرض کنید ویژگی معتبر و استاندارد required را به یکی از المان‌های ورودی اضافه کرده‌اید:
<input type="text" required placeholder="Name" name="name" ngModel>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید و بدون تکمیل این فیلد بر روی دکمه‌ی ارسال فرم کلیک نمائید، به ازای مرورگرهای مختلف، پیام انگلیسی «لطفا این فیلد را تکمیل کنید» ظاهر خواهد شد و هر کدام شکل متفاوتی را دارند که جزئیات آن‌ها را نمی‌توان تغییر داد و یا سفارشی سازی کرد. به این مورد، browser validation می‌گویند. به همین جهت برای خاموش کردن این اعتبارسنجی توکار مرورگرها و ارائه‌ی تجربه‌ی کاربری یکنواخت و یکدستی در تمام مرورگرها، نیاز است ویژگی novalidate را به تگ فرم اضافه کرد:
<form #form="ngForm" novalidate>
هر دوی ویژگی‌های novalidate و یاrequired ، جزو استاندارد HTML هستند و ارتباطی به Angular ندارند.


بهبود ظاهر فرم توسط اعمال شیوه‌نامه‌های بوت استرپ

در قسمت قبل، در ابتدای کار تدارک ساختار مثال این سری، بوت استرپ را نیز نصب و تنظیم کردیم. در ادامه می‌خواهیم اندکی ظاهر این فرم را بر اساس شیوه‌نامه‌های بوت استرپ بهبود ببخشیم:
<div class="container">
    <h3>Angular Forms</h3>
    <form #form="ngForm" novalidate>
        <div class="form-group">
            <label>First Name</label>
            <input type="text" class="form-control" required name="firstName" ngModel>
        </div>
        <div class="form-group">
            <label>Last Name</label>
            <input type="text" class="form-control" required name="lastName" ngModel>
        </div>
        <button class="btn btn-primary" type="submit">Ok</button>
    </form>
</div>

form.pristine: {{ form.pristine }}


- برای افزودن بوت استرپ نیازی نیست تا شیوه‌نامه‌ی آن‌را به صورت دستی به Index.html برنامه اضافه کرد. همینقدر که ارجاعی از آن در فایل angular-cli.json. در قسمت شیوه‌نامه‌های آن وجود داشته باشد، به صورت خودکار در bundle نهایی تولید شده‌ی توسط سیستم ساخت برنامه‌ی Angular CLI ظاهر خواهد شد.
- در اینجا ابتدا فرم خود را در داخل یک container قرار داده‌ایم. این مورد سبب می‌شود تا محتوای آن به میانه‌ی صفحه منتقل شود.
- سپس شیوه‌نامه‌ی btn به دکمه‌ی ارسال فرم اضافه شده‌است تا شکل دکمه‌های بوت استرپ را پیدا کند.
- سپس هر فیلد ورودی داخل یک div با کلاس form-group محصور می‌شود و هر کنترل، کلاس form-control را خواهد یافت.


افزودن سایر المان‌های ورودی به فرم

تا اینجا دو text box را به فرم اضافه کرده‌ایم. در ادامه می‌خواهیم المان‌های دیگری را نیز تعریف کنیم:

افزودن Check boxes

        <div class="checkbox">
            <label>
                <input type="checkbox" name="is-full-time" ngModel> Full Time Employee
            </label>
        </div>
چون با بوت استرپ کار می‌کنیم، نیاز است المان ورودی از نوع checkbox را داخل یک div با کلاس checkbox محصور کنیم. سپس یک label را تعریف کرده و Input را داخل آن قرار دهیم. در اینجا نیز همانند سایر المان‌ها نیاز است نامی را به آن انتساب داده و سپس دایرکتیو ngModel را قید نمود تا Angular این کنترل را تحت نظر قرار دهد.


افزودن Radio buttons

        <label>Payment Type</label>
        <div class="radio">
            <label>
                <input type="radio" name="pay-type" value="FullTime" checked>
                Full Time
            </label>
        </div>
        <div class="radio">
            <label>
                <input type="radio" name="pay-type" value="PartTime">
                Part Time
            </label>
        </div>
Radio buttons نیز شبیه به Check boxها تعریف می‌شوند. در اینجا نیز یک div با کلاس radio و سپس label ایی که المان ورودی از نوع radio داخل آن قرار می‌گیرد، افزوده خواهد شد. فقط در اینجا باید دقت داشت که گروه بندی این المان‌ها بر اساس نام آن‌ها انجام می‌شود. به همین جهت است که نام این دو المان یکی وارد شده‌است. همچنین باید value آن‌را نیز تنظیم کرد. این مقداری است که در نهایت به سرور ارسال خواهد شد.


افزودن Drop downs

        <div class="form-group">
            <label>Primary Language</label>
            <select class="form-control">
                <option *ngFor="let lang of languages">
                    {{ lang }}
                </option>
            </select>
        </div>
در اینجا از المان select برای تشکیل یک drop down استفاده می‌کنیم و نحوه‌ی تعریف آن بسیار شبیه است به تعریف text boxهایی که داخل form-group محصور شده و همچنین کلاس form-control را پیدا می‌کنند.
اما قسمت مهم آن، اطلاعاتی است که قرار است در این drop down نمایش داده شوند. این اطلاعات را می‌توان از آرایه‌ی languages گرفت و سپس توسط یک ngFor به المان select اضافه کرد. بنابراین باید به فایل employee-register.component.ts مراجعه کرده و آرایه‌ی languages را به آن افزود:
export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  languages = ["Persian", "English", "Spanish", "Other"];
کاری که در اینجا انجام می‌شود، تکرار المان option توسط ngFor است. برای مثال در اینجا 4 بار المان option توسط عناصر آرایه‌ی زبان‌ها در داخل المان select تکرار خواهد شد. به عبارتی select نهایی رندر شده‌ی در صفحه، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<select class="form-control">
  <option>Persian</option>
  <option>English</option>
  <option>Spanish</option>
  <option>Other</option>
</select>

تا اینجا فرم تشکیل شده‌ی ما چنین نمایی را پیدا می‌کند:


در قسمت بعد این فرم را توسط مباحث data binding و بررسی نحوه‌ی دسترسی به اطلاعات آن در کامپوننت مرتبط، تکمیل خواهیم کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-02.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
آشنایی با الگوی IOC یا Inversion of Control (واگذاری مسئولیت)

کلاس Kid را با تعریف زیر در نظر بگیرید. هدف از آن نگهداری اطلاعات فرزندان یک شخص خاص می‌باشد:

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

اکنون کلاس والد را با توجه به اینکه در حین ایجاد این شیء، فرزندان او نیز باید ایجاد شوند؛ در نظر بگیرید:
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private Kid _obj;

public Parent(int personAge, string personName, int kidsAge, string kidsName)
{
_obj = new Kid(kidsAge, kidsName);
_age = personAge;
_name = personName;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_obj);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

و نهایتا مثالی از استفاده از آن توسط یک کلاینت:

using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Parent p = new Parent(35, "Dev", 6, "Len");
Console.WriteLine(p);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

که خروجی برنامه در این حالت مساوی سطرهای زیر می‌باشد:

KID's Age: 6, Kid's Name: Len
ParentAge: 35, ParentName: Dev

مثال فوق نمونه‌ای از الگوی طراحی ترکیب یا composition می‌باشد که به آن Object Dependency یا Object Coupling نیز گفته می‌شود. در این حالت ایجاد شیء والد وابسته است به ایجاد شیء فرزند.

مشکلات این روش:
1- با توجه به وابستگی شدید والد به فرزند، اگر نمونه سازی از شیء فرزند در سازنده‌ی کلاس والد با موفقیت روبرو نشود، ایجاد نمونه‌ی والد با شکست مواجه خواهد شد.
2- با از بین رفتن شیء والد، فرزندان او نیز از بین خواهند رفت.
3- هر تغییری در کلاس فرزند، نیاز به تغییر در کلاس والد نیز دارد (اصطلاحا به آن Dangling Reference هم گفته می‌شود. این کلاس آویزان آن کلاس است!).

چگونه این مشکلات را برطرف کنیم؟
بهتر است کار وهله سازی از کلاس Kid به یک شیء، متد یا حتی فریم ورک دیگری واگذار شود. به این واگذاری مسئولیت، delegation و یا inversion of control - IOC نیز گفته می‌شود.

بنابراین IOC می‌گوید که:
1- کلاس اصلی (یا همان Parent) نباید به صورت مستقیم وابسته به کلاس‌های دیگر باشد.
2- رابطه‌ی بین کلاس‌ها باید بر مبنای تعریف کلاس‌های abstract باشد (و یا استفاده از interface ها).

تزریق وابستگی یا Dependency injection
برای پیاده سازی IOC از روش تزریق وابستگی یا dependency injection استفاده می‌شود که می‌تواند بر اساس constructor injection ، setter injection و یا interface-based injection باشد و به صورت خلاصه پیاده سازی یک شیء را از مرحله‌ی ساخت وهله‌ای از آن مجزا و ایزوله می‌سازد.

مزایای تزریق وابستگی‌ها:
1- گره خوردگی اشیاء را حذف می‌کند.
2- اشیاء و برنامه را انعطاف پذیرتر کرده و اعمال تغییرات به آن‌ها ساده‌تر می‌شود.

روش‌های متفاوت تزریق وابستگی به شرح زیر هستند:

تزریق سازنده یا constructor injection :
در این روش ارجاعی از شیء مورد استفاده، توسط سازنده‌ی کلاس استفاده کننده از آن دریافت می‌شود. برای نمونه در مثال فوق از آنجائیکه کلاس والد به کلاس فرزندان وابسته است، یک ارجاع از شیء Kid به سازنده‌ی کلاس Parent باید ارسال شود.
اکنون بر این اساس تعاریف، کلاس‌های ما به شکل زیر تغییر خواهند کرد:

//IBuisnessLogic.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
public interface IBuisnessLogic
{
}
}

//Kid.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid : IBuisnessLogic
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private IBuisnessLogic _refKids;

public Parent(int personAge, string personName, IBuisnessLogic obj)
{
_age = personAge;
_name = personName;
_refKids = obj;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_refKids);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David", objKid);
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Constructor Injection";
}
}
}

//Program.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CIOC obj = new CIOC();
obj.FactoryMethod();
Console.WriteLine(obj);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

توضیحات:
ابتدا اینترفیس IBuisnessLogic ایجاد خواهد شد. تنها متدهای این اینترفیس در اختیار کلاس Parent قرار خواهند گرفت.
از آنجائیکه کلاس Kid توسط کلاس Parent استفاده خواهد شد، نیاز است تا این کلاس نیز اینترفیس IBuisnessLogic را پیاده سازی کند.
اکنون سازنده‌ی کلاس Parent بجای ارجاع مستقیم به شیء Kid ، از طریق اینترفیس IBuisnessLogic با آن ارتباط برقرار خواهد کرد.
در کلاس CIOC کار پیاده سازی واگذاری مسئولیت وهله سازی از اشیاء مورد نظر صورت گرفته است. این وهله سازی در متدی به نام Factory انجام خواهد شد.
و در نهایت کلاینت ما تنها با کلاس IOC سرکار دارد.

معایب این روش:
- در این حالت کلاس business logic، نمی‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض باشد.
- هنگامیکه وهله‌ای از کلاس ایجاد شد دیگر نمی‌توان وابستگی‌ها را تغییر داد (چون از سازنده‌ی کلاس جهت ارسال مقادیر مورد نظر استفاده شده است).

تزریق تنظیم کننده یا Setter injection
این روش از خاصیت‌ها جهت تزریق وابستگی‌ها بجای تزریق آن‌ها به سازنده‌ی کلاس استفاده می‌کند. در این حالت کلاس Parent می‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض نیز باشد.

مزایای این روش:
- از روش تزریق سازنده بسیار انعطاف پذیرتر است.
- در این حالت بدون ایجاد وهله‌ای می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد (چون سر و کار آن با سازنده‌ی کلاس نیست).
- بدون نیاز به تغییری در سازنده‌ی یک کلاس می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد.
- تنظیم کننده‌ها دارای نامی با معناتر و با مفهوم‌تر از سازنده‌ی یک کلاس می‌باشند.

نحوه‌ی پیاده سازی آن:
در اینجا مراحل ساخت Interface و همچنین کلاس Kid با روش قبل تفاوتی ندارند. همچنین کلاینت نهایی استفاده کننده از IOC نیز مانند روش قبل است. تنها کلاس‌های IOC و Parent باید اندکی تغییر کنند:

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;

public Parent(int personAge, string personName)
{
_age = personAge;
_name = personName;
}

public IBuisnessLogic RefKID {set; get;}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(RefKID);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David");
_p.RefKID = objKid;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Setter Injection";
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این روش یک خاصیت جدید به نام RefKID به کلاس Parent اضافه شده است که از هر لحاظ نسبت به روش تزریق سازنده با مفهوم‌تر و خود توضیح دهنده‌تر است. سپس کلاس IOC جهت استفاده از این خاصیت اندکی تغییر کرده است.

ماخذ

مطالب
INPC استاندارد با بهره گیری از صفت CallerMemberName
یکی از Attribute‌های بسیار کاربردی که در سی شارپ 5 اضافه شد CallerMemberNameAttribute بود. این صفت به یک متد اجازه میدهد که از فراخواننده‌ی خود مطلع شود. این صفت را می‌توان بر روی یک پارامتر انتخابی که مقدار پیش‌فرضی دارد اعمال نمود.

استفاده از این صفت هم بسیار ساده است:

private void A ( [CallerMemberName] string callerName = "") 
{
  Console.WriteLine("Caller is " + callerName);
}

private static void B()
{
        // let's call A
        A();
}
در کد فوق، متد A به راحتی می‌تواند بفهمد چه کسی آن را فراخوانی کرده است. از جمله کاربردهای این صفت در ردیابی و خطایابی است.

ولی یک استفاده‌ی بسیار کاربردی از این صفت، در پیاده سازی رابط INotifyPropertyChanged می‌باشد.

معمولا هنگام پیاده سازی INotifyPropertyChanged کدی شبیه به این را می‌نویسیم:

    public class PersonViewModel : INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string propertyName)
        {
            if (PropertyChanged != null)
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }

        private string name;
        public string Name
        {
            get { return name; }
            set
            {
                this.name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
    }

یعنی در Setter معمولا نام ویژگی ای را که تغییر کرده است، به متد OnPropertyChanged می‌فرستیم تا اطلاع رسانی‌های لازم انجام پذیرد. تا اینجای کار همه چیز خوب و آرام است. اما به محضی که کد شما کمی طولانی شود و شما به دلایلی نیاز به Refactor کردن کد و احیانا تغییر نام ویژگی‌ها را پیدا کنید، آن موقع مسائل جدیدی بروز پیدا می‌کند.

برای مثال فرض کنید پس از نوشتن کلاس PersonViewModel تصمیم می‌گیرد نام ویژگی Name را به FirstName تغییر دهید؛ چرا که می‌خواهید اجزای نام یک شخص را به صورت مجزا نگهداری و پردازش کنید. پس احتمالا با زدن کلید F2 روی فیلد name آن را به firstName و ویژگی Name را به FirstName تغییر نام می‌دهید. همانند کد زیر:

private string firstName;
public string FirstName
{
            get { return firstName; }
            set
            {
                this.firstName = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
}

برنامه را کامپایل کرده و در کمال تعجب می‌بینید که بخشی از برنامه درست رفتار نمی‌کند و تغییراتی که در نام کوچک شخص توسط کاربر ایجاد می‌شود به درستی بروزرسانی نمی‌شوند. علت ساده است: ما کد را به صورت اتوماتیک Refactor کرده ایم و گزینه‌ی Include String را در حین Refactor، در حالت پیشفرض غیرفعال رها کرده‌ایم. پس جای تعجبی ندارد که در هر جای کد که رشته‌ای به نام "Name" با ماهیت نام شخص داشته ایم، دست نخورده باقی مانده است. در واقع در کد تغییر یافته، هنگام تغییر FirstName، ما به سیستم گزارش می‌کنیم که ویژگی Name (که اصلا وجود ندارد) تغییر یافته است و این یعنی خطا.

حال احتمال بروز این خطا را در ViewModel هایی با ده‌ها ویژگی و ترکیب‌های مختلف در نظر بگیرید. پس کاملا محتمل است و برای خیلی از دوستان این اتفاق رخ داده است.

و اما راه حل چیست؟ به کارگیری صفت CallerMemberName

بهتر است که یک کلاس انتزاعی برای تمام ViewModel‌های خود داشته باشیم و پیاده سازی جدید INPC را در درون آن قرار دهیم تا براحتی VM‌های ما از آن مشتق شوند:

public abstract class ViewModelBase : INotifyPropertyChanged
{
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = "")
        {
            OnPropertyChangedExplicit(propertyName);
        }

        protected void OnPropertyChanged<TProperty>(Expression<Func<TProperty>> projection)
        {
            var memberExpression = (MemberExpression)projection.Body;
            OnPropertyChangedExplicit(memberExpression.Member.Name);
        }

        void OnPropertyChangedExplicit(string propertyName)
        {
            this.CheckPropertyName(propertyName);

            PropertyChangedEventHandler handler = this.PropertyChanged;

            if (handler != null)
            {
                var e = new PropertyChangedEventArgs(propertyName);
                handler(this, e);
            }
        }

        #region Check property name

        [Conditional("DEBUG")]
        [DebuggerStepThrough]
        public void CheckPropertyName(string propertyName)
        {
            if (TypeDescriptor.GetProperties(this)[propertyName] == null)
                throw new Exception(String.Format("Could not find property \"{0}\"", propertyName));
        }

        #endregion // Check property name
}

در این کلاس، ما پارامتر propertyName را از متد OnPropertyChanged، توسط صفت CallerMemberName حاشیه نویسی کرده‌ایم. این کار باعث می‌شود در Setter‌های ویژگی‌ها، به راحتی بدون نوشتن نام ویژگی، عملیات اطلاع رسانی تغییرات را انجام دهیم. بدین صورت که کافیست متد OnPropertyChanged بدون هیچ آرگومانی در Setter فراخوانی شود و صفت CallerMemberName به صورت اتوماتیک نام ویژگی ای که فراخوانی از درون آن انجام شده است را درون پارامتر propertyName قرار می‌دهد.

پس کلاس PersonViewModel را به صورت زیر می‌توانیم اصلاح و تکمیل کنیم:

public class PersonViewModel : ViewModelBase
{
        private string firstName;
        public string FirstName
        {
            get { return firstName; }
            set
            {
                this.firstName = value;

                OnPropertyChanged();
                OnPropertyChanged(() => this.FullName);
            }
        }

        private string lastName;
        public string LastName
        {
            get { return lastName; }
            set
            {
                this.lastName = value;

                OnPropertyChanged();
                OnPropertyChanged(() => this.FullName);
            }
        }

        public string FullName
        {
            get { return string.Format("{0} {1}", FirstName, LastName); }
        }
}
همانطور که می‌بینید متد OnPropertyChanged بدون آرگومان فراخوانی میشود. اکنون اگر شما اقدام به Refactor کردن کد خود بکنید دیگر نگرانی از بابت تغییر نکردن رشته‌ها و کامنت‌ها نخواهید داشت و مطمئن هستید، نام ویژگی هر چیزی که باشد، به صورت خودکار به متد ارسال خواهد شد.

کلاس ViewModelBase یک پیاده سازی دیگر از OnPropetyChanged هم دارد که به شما اجازه می‌دهد با استفاده دستورات لامبدا، OnPropertyChanged را برای هر یک از اعضای دلخواه کلاس نیز فراخوانی کنید. همانطور که در مثال فوق می‌بینید، تغییرات نام خانوادگی در نام کامل شخص نیز اثرگذار است. در نتیجه به وسیله‌ی یک Func به راحتی بیان می‌کنیم که FullName هم تغییر کرده است و اطلاع رسانی برای آن نیز باید صورت پذیرد.

برای استفاده از صفت CallerMemberName باید دات نت هدف خود را 4.5 یا 4.6 قرار دهید.

ارجاع:
Raise INPC witout string name
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دهم - کار با فرم‌ها - قسمت اول
هر برنامه‌ی وبی، نیاز به کار با فرم‌های وب را دارد و به همین جهت، AngularJS 2.0 به همراه دو نوع از فرم‌ها است: فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها و فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها.
کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها ساده‌تر است؛ اما کنترل کمتری را بر روی مباحث اعتبارسنجی داده‌های ورودی توسط کاربر، در اختیار ما قرار می‌دهند. اما فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها هر چند به همراه اندکی کدنویسی بیشتر هستند، اما کنترل کاملی را جهت اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران، ارائه می‌دهند. در این قسمت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها (Template-driven forms) را بررسی می‌کنیم.


ساخت فرم مبتنی بر قالب‌های ثبت یک محصول جدید

در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم به کاربران، امکان ثبت اطلاعات یک محصول جدید را نیز بدهیم. به همین جهت فایل‌های جدید product-form.component.ts و product-form.component.html را به پوشه‌ی App\products برنامه اضافه می‌کنیم (جهت تعریف کامپوننت فرم جدید به همراه قالب HTML آن).
الف) محتوای کامل product-form.component.html
<form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
    <div class="panel panel-default">
        <div class="panel-heading">
            <h3 class="panel-title">
                Add Product
            </h3>
        </div>
        <div class="panel-body form-horizontal">
            <div class="form-group">
                <label for="productName" class="col col-md-2 control-label">Name</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productName" id="productName" required
                           #productName="ngForm"
                           (change)="log(productName)"
                           minlength="3"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productName"/>
                    <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.required">
                            Name is required.
                        </label>
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
                            Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.
                        </label>
                    </div>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="productCode" class="col col-md-2 control-label">Code</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productCode" id="productCode" required
                           #productCode="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productCode"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="productCode.touched && !productCode.valid">
                        Code is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="releaseDate" class="col col-md-2 control-label">Release Date</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="releaseDate" id="releaseDate" required
                           #releaseDate="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.releaseDate"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="releaseDate.touched && !releaseDate.valid">
                        Release Date is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="price" class="col col-md-2 control-label">Price</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="price" id="price" required
                           #price="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.price"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="price.touched && !price.valid">
                        Price is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <textarea ngControl="description" id="description" required
                              #description="ngForm"
                              rows="10" type="text" class="form-control"
                              [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
                    <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
                        Description is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="imageUrl" class="col col-md-2 control-label">Image</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="imageUrl" id="imageUrl" required
                           #imageUrl="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.imageUrl"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="imageUrl.touched && !imageUrl.valid">
                        Image is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
        </div>
        <footer class="panel-footer">
            <button [disabled]="!f.valid"
                    type="submit" class="btn btn-primary">
                Submit
            </button>
        </footer>
    </div>
</form>

ب) محتوای کامل product-form.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
import { Router } from 'angular2/router';
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
    //selector: 'product-form',
    templateUrl: 'app/products/product-form.component.html'
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    log(productName): void {
        console.log(productName);
    }
 
    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}

اکنون ریز جزئیات و تغییرات این دو فایل را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.

تا اینجا در فایل product-form.component.html یک فرم ساده‌ی HTML ایی مبتنی بر بوت استرپ 3 را تهیه کرده‌ایم. نکات ابتدایی آن، دقیقا مطابق است با مستندات بوت استرپ 3؛ از لحاظ تعریف form-horizontal و سپس ایجاد یک div با کلاس form-group و قرار دادن المان‌هایی با کلاس‌های form-control در آن. همچنین برچسب‌های تعریف شده‌ی با ویژگی for، در این المان‌ها، جهت بالارفتن دسترسی پذیری به عناصر فرم، اضافه شده‌اند. این مراحل در مورد تمام فرم‌های استاندارد وب صادق هستند و نکته‌ی جدیدی ندارند.

در ادامه تعاریف AngularJS 2.0 را به این فرم اضافه کرد‌ه‌ایم. در اینجا هر کدام از المان‌های ورودی، تبدیل به Controlهای AngularJS 2.0 شده‌اند. کلاس Control، خواص ویژه‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای مثال value یا مقدار این المان چیست؟ وضعیت touched و untouched آن چیست؟ (آیا کاربر فوکوس را به آن منتقل کرده‌است یا خیر؟) آیا dirty است؟ (مقدار آن تغییر کرده‌است؟) و یا شاید هم pristine است؟ (مقدار آن تغییری نکرده‌است). علاوه بر این‌ها دارای خاصیت valid نیز می‌باشد (آیا اعتبارسنجی آن موفقیت آمیز است؟)؛ به همراه خاصیت errors که مشکلات اعتبارسنجی موجود را باز می‌گرداند.
<div class="form-group">
    <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
    <div class="controls col col-md-10">
        <textarea ngControl="description" id="description" required
                  #description="ngForm"
                  rows="10" type="text" class="form-control"
                  [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
        <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
            Description is required.
        </label>
    </div>
</div>
در اینجا کلاس مفید دیگری به نام ControlGroup نیز درنظر گرفته شده‌است. برای مثال هر فرم، یک ControlGroup است (گروهی متشکل از کنترل‌ها، در صفحه). البته می‌توان یک فرم بزرگ را به چندین ControlGroup نیز تقسیم کرد. تمام خواصی که برای کلاس Control ذکر شدند، در مورد کلاس ControlGroup نیز صادق هستند. با این تفاوت که این‌بار اگر به خاصیت valid آن مراجعه کردیم، یعنی تمام کنترل‌های قرار گرفته‌ی در آن گروه معتبر هستند و نه صرفا یک تک کنترل خاص. به همین ترتیب خاصیت errors نیز تمام خطاهای اعتبارسنجی یک گروه را باز می‌گرداند.
هر دو کلاس Control و ControlGroup از کلاس پایه‌ای به نام AbstractControl مشتق شده‌اند و این کلاس پایه است که خواص مشترک یاد شده را به همراه دارد.

بنابراین برای کار ساده‌تر با یک فرم AngularJS 2.0، کل فرم را تبدیل به یک ControlGroup کرده و سپس هر کدام از المان‌های ورودی را تبدیل به یک Control مجزا می‌کنیم. کار برقراری این ارتباط، با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ای به نام ngControl انجام می‌شود. بنابراین دایرکتیو ngControl، با نامی دلخواه و معین، به تمام المان‌های ورودی، انتساب داده شده‌است.
هرچند در این مثال نام ngControl‌ها با مقدار id هر کنترل یکسان درنظر گرفته شده‌است، اما ارتباطی بین این دو نیست. مقدار id جهت استفاده‌ی در DOM کاربرد دارد و مقدار ngControl توسط AngularJS 2.0 استفاده می‌شود. جهت رسیدن به کدهایی یکدست، بهتر است این نام‌ها را یکسان درنظر گرفت؛ اما هیچ الزامی هم ندارد.

برای بررسی جزئیات این اشیاء کنترل، در المان productName، یک متغیر محلی را به نام productName# تعریف کرده‌ایم و آن‌را به دایرکتیو ngControl انتساب داده‌ایم. این انتساب توسط ngForm انجام شده‌است. زمانیکه AngularJS 2.0 یک متغیر محلی تنظیم شده‌ی به ngForm را مشاهده می‌کند، آن‌را به صورت خودکار به ngControl همان المان ورودی متصل می‌کند. سپس این متغیر محلی را به متد log ارسال کرده‌ایم. این متد در کلاس کامپوننت جاری تعریف شده‌است و کار آن نمایش شیء Control جاری در کنسول developer tools مرورگر است.
<input ngControl="productName" id="productName" required
       #productName="ngForm"
       (change)="log(productName)"
       minlength="3"
       type="text" class="form-control"
       [(ngModel)]="productModel.productName"/>


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، عناصر یک شیء Control، در کنسول نمایش داده شده‌اند و در اینجا بهتر می‌توان خواصی مانند valid و امثال آن‌را که به همراه این کنترل وجود دارند، مشاهده کرد. برای مثال خاصیت dirty آن true است چون مقدار آن المان ورودی، تغییر کرده‌است.

بنابراین تا اینجا با استفاده از دایرکتیو ngControl، یک المان ورودی را به یک شیء Control متصل کردیم. همچنین نحوه‌ی تعریف یک متغیر محلی را در المانی و سپس ارسال آن را به کلاس متناظر با کامپوننت فرم، نیز بررسی کردیم.


افزودن اعتبارسنجی به فرم ثبت محصولات

به کنترل‌هایی که به صورت فوق توسط ngControl ایجاد می‌شوند، اصطلاحا implicitly created controls می‌گویند؛ یا به عبارتی ایجاد آن‌ها به صورت «ضمنی» توسط AngularJS 2.0 انجام می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق نیز مشاهده کردید. این نوع کنترل‌های ضمنی، امکانات اعتبارسنجی محدودی را در اختیار دارند؛ که تنها سه مورد هستند:
الف) required
ب) minlength
ج) maxlength

این‌ها ویژگی‌های استاندارد اعتبارسنجی HTML 5 نیز هستند. نمونه‌ای از اعمال این موارد را با افزودن ویژگی required، به المان‌های فرم ثبت محصولات فوق، مشاهده می‌کنید.
سپس نیاز داریم تا خطاهای اعتبارسنجی را در مقابل هر المان ورودی نمایش دهیم.
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"></textarea>
<div class="alert alert-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
    Description is required.
</div>
پس از افزودن ویژگی required به یک المان، افزودن و نمایش خطاهای اعتبارسنجی، شامل سه مرحله‌ی زیر است:
الف) ایجاد یک div ساده جهت نمایش پیام خطای اعتبار سنجی
ب) افزودن یک متغیر محلی با # و تنظیم شده‌ی به ngForm، جهت دسترسی به شیء کنترل ایجاد شده
ج) استفاده از این متغیر محلی در دایرکتیو ساختاری ngIf* جهت دسترسی به خاصیت valid آن کنترل. بر مبنای مقدار این خاصیت است که تصمیم گرفته می‌شود، پیام اجباری بودن پر کردن فیلد نمایش داده شود یا خیر.
در اینجا یک سری کلاس بوت استرپ 3 هم جهت نمایش بهتر این پیام خطای اعتبارسنجی، اضافه شده‌اند.

علت استفاده از خاصیت touched این است که اگر آن‌را حذف کنیم، در اولین بار نمایش فرم، ذیل تمام المان‌های ورودی، پیام اجباری بودن تکمیل آن‌ها نمایش داده می‌شود. با استفاده از خاصیت touched، اگر کاربر به المانی مراجعه کرد و سپس آن‌را تکمیل نکرد، آنگاه پیام خطای اعتبارسنجی را دریافت می‌کند.



بهبود شیوه نامه‌ی پیش فرض المان‌های ورودی اطلاعات در AngularJS 2.0

می‌خواهیم اگر اعتبارسنجی یک المان ورودی با شکست مواجه شد، یک حاشیه‌ی قرمز، در اطراف آن نمایش داده شود. این مورد را با توجه به اینکه AngularJS 2.0، شیوه نامه‌های ویژه‌ای را به صورت خودکار به المان‌ها اضافه می‌کند، می‌توان به صورت سراسری به تمام فرم‌ها اضافه کرد. برای این منظور فایل app.component.css واقع در ریشه‌ی پوشه‌ی app را گشوده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه کنید:
.ng-touched.ng-invalid{
    border: 1px solid red;
}

ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت شکست اعتبارسنجی؛ مانند ng-invalid


ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت موفقیت اعتبارسنجی؛ مانند ng-valid



مدیریت چندین ویژگی اعتبارسنجی یک المان با هم

گاهی از اوقات نیاز است برای یک المان ورودی، چندین نوع اعتبارسنجی مختلف را تعریف کرد. برای مثال فرض کنید که ویژگی‌های required و همچنین minlength، برای نام محصول تنظیم شده‌اند. در این حالت ذکر productName.valid خیلی عمومی است و هر دو حالت اجباری بودن فیلد و حداقل طول آن‌را با هم به همراه دارد:
<div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.touched && !productName.valid">
   Name is required.
</div>
بنابراین در این حالت از روش ذیل استفاده می‌شود:
<div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.required">
        Name is required.
    </div>
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
        Name should be minimum 3 characters.
    </div>
</div>
خاصیت errors نیز یکی دیگر از خواص شیء کنترل است. اگر نال بود، یعنی خطایی وجود ندارد و در غیراینصورت، به ازای هر نوع اعتبارسنجی تعریف شده، خواصی به آن اضافه می‌شوند. بنابراین ذکر productName.errors.required به این معنا است که آیا خاصیت errors، دارای کلیدی به نام required است؟ اگر بله، یعنی این فیلد هنوز پر نشده‌است.
همچنین چون در این حالت productName.touched نیاز است چندین بار تکرار شود، می‌توان آن‌را در یک div محصور کننده‌ی دو div مورد نیاز جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی قرار داد. به علاوه بررسی نال نبودن productName.errors نیز در div محصور کننده صورت گرفته‌است و دیگر نیازی نیست این بررسی را به ngIfهای داخلی اضافه کرد.

نکته 1
اگر علاقمند بودید تا جزئیات خاصیت errors را مشاهده کنید، آن‌را می‌توان توسط pipe توکاری به نام json به صورت موقت نمایش داد و بعد آن‌را حذف کرد:
 <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
  {{ productName.errors | json }}

نکته 2
بجای ذکر مستقیم عدد سه در «minimum 3 characters»، می‌توان این عدد را مستقیما از تعریف ویژگی minlength نیز استخراج کرد:
 Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.


بررسی ngForm

شبیه به ngControl که یک المان ورودی را به یک کنترل AngularJS 2.0 متصل می‌کند، دایرکتیو دیگری نیز به نام ngForm وجود دارد که کل فرم را به شیء ControlGroup بایند می‌کند و برخلاف ngControl، نیازی به ذکر صریح آن وجود ندارد. هر زمانیکه AngularJS 2.0، المان استاندارد فرمی را در صفحه مشاهده می‌کند، این اتصالات را به صورت خودکار برقرار خواهد کرد.
ngForm دارای خاصیتی است به نام ngSumbit که از نوع EventEmitter است (نمونه‌ای از آن را در مبحث کامپوننت‌های تو در تو پیشتر ملاحظه کرده‌اید). بنابراین از آن می‌توان جهت اتصال رخداد submit فرم، به متدی در کلاس کامپوننت خود، استفاده کرد. متد متصل به این رخداد، زمانی فراخوانی می‌شود که کاربر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کند:
 <form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
همچنین در اینجا متغیر محلی f جهت دسترسی به شیء ControlGroup و ارسال آن به متد onSubmit تعریف شده‌است (شبیه به متغیرهای محلی دسترسی به ngControl که پیشتر جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی، اضافه کردیم).

پس از تعریف این رخداد و اتصال آن در قالب کامپوننت، اکنون می‌توان متد onSubmit را در کلاس آن نیز اضافه کرد.
onSubmit(form): void {
   console.log(form);
}
فعلا هدف از این متد، نمایش جزئیات شیء form دریافتی، در کنسول developer tools است.



غیرفعال کردن دکمه‌ی submit در صورت وجود خطاهای اعتبارسنجی

در قسمت بررسی ngForm، یک متغیر محلی را به نام f ایجاد کردیم که به شیء ControlGroup فرم جاری اشاره می‌کند. از این متغیر و خاصیت valid آن می‌توان با کمک property binding به خاصیت disabled یک دکمه، آن‌را به صورت خودکار فعال یا غیرفعال کرد:
<button [disabled]="!f.valid"
        type="submit" class="btn btn-primary">
    Submit
</button>
هر زمانیکه کل فرم از لحاظ اعتبارسنجی مشکلی نداشته باشد، دکمه‌ی submit فعال می‌شود و برعکس.



نمایش فرم افزودن محصولات توسط سیستم Routing

با نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌ها در قسمت قبل آشنا شدیم. برای نمایش فرم افزودن محصولات، می‌توان تغییرات ذیل را به فایل app.component.ts اعمال کرد:
//same as before...
import { ProductFormComponent }  from './products/product-form.component';
 
@Component({
    //same as before…
    template: `
                //same as before…
                    <li><a [routerLink]="['AddProduct']">Add Product</a></li>
               //same as before…
    `,
    //same as before…
})
@RouteConfig([
    //same as before…
    { path: '/addproduct', name: 'AddProduct', component: ProductFormComponent }
])
//same as before...
ابتدا به RouteConfig، مسیریابی کامپوننت فرم افزودن محصولات اضافه شده‌است. سپس ماژول این کلاس در ابتدای فایل import شده و در آخر routerLink آن به قالب سایت و منوی بالای سایت اضافه شده‌است.



اتصال المان‌های فرم به مدلی جهت ارسال به سرور

برای اتصال المان‌های فرم به یک مدل، این مدل را به صورت یک خاصیت عمومی، در سطح کلاس کامپوننت فرم، تعریف می‌کنیم:
 productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
اگر از اینترفیسی مانند IProduct که در قسمت‌های قبل این سری تعریف شد، نیاز است شیء جدیدی ساخته شود، الزاما نیازی نیست تا یک کلاس جدید را از آن مشتق کرد و بعد متغیر new ClassName را تهیه کرد. در TypeScript می‌توان به صورت خلاصه از syntax فوق نیز استفاده کرد.
پس از تعریف خاصیت productModel، اکنون کافی است با استفاده از two-way data binding، آن‌را به المان‌های فرم نسبت دهیم. برای مثال:
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"
          [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
در اینجا با استفاده از ngModel و انقیاد دو طرفه، کار اتصال به خاصیت توضیحات شیء محصول انجام شده‌است. اکنون بلافاصله تغییرات اعمالی به فرم، به مدل متناظر منعکس می‌شود و برعکس. این ngModel را به تمام المان‌های ورودی فرم متصل خواهیم کرد.
پس از تعریف یک چنین اتصالی، دیگر نیازی به مقدار دهی پارامتر onSubmit(f.form) نیست. زیرا شیء productModel، در متد onSumbit در دسترس است و این شیء همواره حاوی آخرین تغییرات اعمالی به المان‌های فرم است.

پس از اینکه فرم را به مدل آن متصل کردیم، فایل product.service.ts را گشوده و متد جدید addProduct را به آن اضافه کنید:
addProduct(product: IProduct): Observable<IProduct> {
    let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
    return this._http.post(this._addProductUrl, JSON.stringify(product), options)
        .map((response: Response) => <IProduct>response.json())
        .do(data => console.log("Product: " + JSON.stringify(data)))
        .catch(this.handleError);
}
کار این متد، ارسال شیء محصول به یک اکشن متد برنامه‌ی ASP.NET MVC جاری است. با جزئیات کار با obsevables درمطلب «دریافت اطلاعات از سرور» پیشتر آشنا شده‌ایم.
نکته‌ی مهم اینجا است که content type پیش فرض ارسالی متد post آن، plain text است و در این حالت ASP.NET MVC شیء JSON دریافتی از کلاینت را پردازش نخواهد کرد. بنابراین نیاز است تا هدر content type را به صورت صریحی در اینجا ذکر نمود؛ در غیراینصورت در سمت سرور، شاهد نال بودن مقادیر دریافتی از کاربران خواهیم بود.
امضای سمت سرور متد دریافت اطلاعات از کاربر، چنین شکلی را دارد (تعریف شده در فایل Controllers\HomeController.cs):
 [HttpPost]
public ActionResult AddProduct(Product product)
{

اشیاء هدرها و تنظیمات درخواست، در متد addProduct سرویس ProductService، در ماژول‌های ذیل تعریف شده‌اند که باید به ابتدای فایل product.service.ts اضافه شوند:
 import { Headers, RequestOptions } from 'angular2/http';

پس از تعریف متد addProduct در سرویس ProductService، اکنون با استفاده از ترزیق این سرویس به سازنده‌ی کلاس فرم ثبت یک محصول جدید، می‌توان متد this._productService.addProduct را جهت ارسال productModel به سمت سرور، در متد onSubmit فراخوانی کرد:
//Same as before…
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
//Same as before…
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    //Same as before… 

    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}
همانطور که ذکر شد، از آنجائیکه شیء productModel حاوی آخرین تغییرات اعمالی توسط کاربر است، اکنون می‌توان پارامتر form متد onSubmit را حذف کرد.
در اینجا پس از فراخوانی متد addProduct، متد subscribe، در انتهای زنجیره، فراخوانی شده‌است. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست محصولات است. در اینجا this._router از طریق تزریق وابستگی‌های سرویس مسیریاب به سازنده‌ی کلاس، تامین شده‌است. نمونه‌ی آن‌را در قسمت «افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی» مربوطه به مطلب آشنایی با مسیریابی، پیشتر مطالعه کرده‌اید.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part10.zip


خلاصه‌ی بحث

فرم‌های template driven در AngularJS 2.0 به این نحو طراحی می‌شوند:
 1) ابتدا فرم HTML را به حالت معمولی آن طراحی می‌کنیم؛ با تمام المان‌های آن.
 2) به تمام المان‌های فرم، دیراکتیو ngControl را متصل می‌کنیم، تا AngularJS 2.0 آن‌را تبدیل به یک کنترل خاص خودش کند. کنترلی که دارای خواصی مانند valid و touched است.
 3) سپس برای دسترسی به این کنترل ایجاد شده‌ی به صورت ضمنی، یک متغیر محلی آغاز شده‌ی با # را به تمام المان‌ها اضافه می‌کنیم.
 4) اعتبارسنجی‌هایی را مانند required  به المان‌های فرم اضافه می‌کنیم.
 5) از متغیر محلی تعریف شده و ngIf* برای بررسی خواصی مانند valid و touched برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی کمک گرفته می‌شود.
 6) پس از تعریف فرم، تعریف ngControlها، تعریف متغیر محلی شروع شده‌ی با # و افزودن خطاهای اعتبارسنجی، اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سرور است. بنابراین رخداد ngSubmit را باید به متدی در کلاس کامپوننت جاری متصل کرد.
 7) اکنون که با کلیک بر روی دکمه‌ی submit فرم، متد onSubmit متصل به ngSubmit فراخوانی می‌شود، نیاز است بین المان‌های فرم HTML و کلاس کامپوننت، ارتباط برقرار کرد. این‌کار را توسط two-way data binding و تعریف ngModel بر روی تمام المان‌های فرم، انجام می‌دهیم. این ngModelها، به یک خاصیت عمومی که متناظر است با وهله‌ای از شیء مدل فرم، متصل هستند. بنابراین این مدل، در هر لحظه، بیانگر آخرین تغییرات کاربر است و از آن می‌توان برای ارسال اطلاعات به سرور استفاده کرد.
 8) پس از اتصال فرم به کلاس متناظر با آن، اکنون سرویس محصولات را تکمیل کرده و به آن متد HTTP Post را جهت ارسال اطلاعات سمت کاربر، به سرور، اضافه می‌کنیم. در اینجا نکته‌ی مهم، تنظیم content type ارسالی به سمت سرور است. در غیراینصورت فریم ورک سمت سرور قادر به تشخیص JSON بودن این اطلاعات نخواهد شد.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
- یک سری پیشنیاز طراحی رو باید بدونید مانند «کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first ». در اینجا با نحوه تعریف صحیح کلید خارجی به صورت یک خاصیت عددی آشنا خواهید شد. این مورد همان چیزی است که باید از یک drop down list دریافت شود. فقط primary key یک رکورد مهم است نه تمام خواص و فیلدهای مرتبط با آن.
- مرحله بعد ارسال اطلاعات به View هست به این ترتیب:
public ActionResult Index()
{
    var query = db.Users.Select(c => new SelectListItem
                                              {
                                                  Value = c.UserId, 
                                                  Text = c.UserName,
                                                  Selected = c.UserId.Equals(3)
                                              });
    var model = new MyFormViewModel
                    {
                        List = query.ToList()
                    };
    return View(model);
}
در اینجا بر اساس اطلاعات بانک اطلاعاتی SelectListItem‌ها تشکیل شده و به ViewModel فرم جاری ارسال می‌شود (به علاوه باید با ViewModel کار کنید نه مدل جداول بانک اطلاعاتی).
public class MyFormViewModel
{
    public int UserId { get; set; }
    public IList<SelectListItem> List { get; set; }
}
در مورد نگاشت‌ها هم مباحث auto-mapper در سایت هست.
همچنین خاصیت Selected هم در اینجا بر اساس یک شرط تعیین شده.
- قسمت View برنامه هم به این شکل خواهد بود:
@model MyFormViewModel

@Html.DropDownListFor(m => m.UserId, Model.List, "--Select One--")

مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
مطالب
آموزش Coded UI Test #1
اکثر برنامه نویسان با مباحث Unit Testing  آشنایی دارند و بعضی برنامه نویسان هم، از این مباحث در پروژه‌های خود استفاده می‌کنند. ساختار الگو‌های MVC و MVVM به گونه ای است که به راحتی می‌توان برای این گونه پروژه‌ها Unit Test بنویسیم. در پروژه‌های MVC به دلیل عدم وابستگی بین View و Controller به طور مستقیم، امکان نوشتن Unit Test برای Controller امکان پذیر است و از طرفی در الگوی MVVM به دلیل منطق وجود ViewModel می‌توان برای اینگونه پروژه‌ها نیز Unit Test نوشت. اما ساختار سایر پروژه‌ها به گونه ای است که نوشتن Unit Test برای آن‌ها مشکل و در بعضی مواقع غیر ممکن می‌شود. برای مثال در پروژهای Desktop نظیر Windows Application و حتی وب به صورت Asp.Net Web Forms به دلیل وابستگی مستقیم کنترل‌های UI به منطق اجرای برنامه، طراحی و نوشتن Unit Test بسیار مشکل و در برخی موارد بیهوده است. در VS.Net ابزاری وجود دارد به نام Coded UI Test که برای تست این گونه پروژه‌ها طراحی شده است و همان طور که از نامش پیداست صرفا برای تست کنترل‌های UI و رویداد‌های کنترل‌ها و تست درستی برنامه با توجه به داده‌های ورودی به کار می‌رود. یکی از مزیت‌های اصلی آن تسریع عملیات تست در حجم بالا است و زمان ایجاد unit  test را به حداقل می‌رساند. مزیت دوم آن امکان ایجاد unit test برای پروژه‌های که در مراحل پایانی تولید هستند ولی هنوز اطمینانی به عملکرد صحیح برنامه در حالات مختلف نیست.
 در این پست قصد دارم روش استفاده از این گونه پروژه‌های تست را با ذکر یک مثال بررسی کنیم و در پست‌های بعدی به بررسی امکانات دیگر خواهیم پرداخت.

نکته : فقط در Vs.Net با نسخه‌های Ultimate و Premium می‌تونید از Code UI Test استفاده کنید که البته به دلیل اینکه در ایران پیدا کردن نسخه‌های دیگر Vs.Net به غیر از Ultimate سخت‌تر است به طور قطع این محدودیت برای برنامه نویسان ما وجود نخواهد داشت. برای اینکه از نسخه Vs.Net خود اطمینان حاصل کنید از منوی Help گزینه About Microsoft Visual Studio رو انتخاب کنید. پنجره ای به شکل زیر مشاهده خواهید کرد که در آن مشخصات کامل Vs.Net ذکر شده است.

در این مرحله قصد داریم برای فرم زیر Unit Test طراحی کنیم. پروژه به صورت زیر است:

کاملا واضح است که در این فرم دو عدد به عنوان ورودی دریافت می‌شود و بعد از کلیک بر روی CalculateSum نتیجه در textbox سوم نمایش داده می‌شود. برای تست عملکرد صحیح فرم بالا ایتدا به Solution مورد نظر از منوی test Project یک Coded UI Test Project اضافه می‌کنیم. به دلیل اینکه این قبلا در این Solution پروژه تست از نوع Coded UI Test نبود بلافاصله یک پنجره نمایش داده می‌شود. مطمئن شوید گزینه اول انتخاب شده و بعد بر روی Ok کلیک کنید.(گزینه اول به معنی است که قصد داریم عملیات مورد نظر بر روی UI را رکورد کنیم و گزینه دوم به معنی است که قصد داریم از عملیات رکورد شده قبلی استفاده کنیم).  یک کلاس به نام CodeUITest1 به همراه یک متد تست به نام CodedUITestMethod1 ساخته می‌شود. اولین چیزی که جلب توجه می‌کند این است که این کلاس به جای TestClassAttribute دارای نشان CodeUITestAttrbiute است. در گوشه سمت راست Vs.Net خود یک پنجره کوچک به نام UI Map Test Builder مانند شکل زیر خواهید دید.

دکمه قرمز رنگ به نام Record Button است و عملیات تست را رکورد خواهد کرد. دکمه دایره ای به رنگ مشکی برای تعیین Assertion به کار می‌رود. و در نهایت گزینه آخر کد‌های مورد نظر مراحل قبل را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.

#روش کار

روش کار به این صورت است که ابتدا شما مراحل تست خود را شبیه سازی خواهید کرد و بعد از آن Test Builder مراحل تست شما را به صورت کامل به صورت کد‌های قابل فهم تولید خواهد کرد. (دقیقا شبیه به ایجاد UnitTest به روش Arrange/Act/Assert است با این تفاوت که این مراحل توسط UI Map رکورد شده و نیازی به کد نویسی ندارد). در پایان باید یک Data Driven Coded UI Test طراحی کنید تا بتوانید از این مراحل رکورد استفاده نمایید. 

#چگونگی شبیه سازی :

پروژه را اجرا نمایید. زمانی که فرم مورد نظر  ظاهر شد بر روی گزینه Record در TestBuilder کلیک کنید. عملیات ذخیره سازی شروع شده است. در نتیجه به فرم مربوطه رفته و در Textbox اول مقدار 10 و در textbox دوم مقدار 5 را وارد نمایید. با کلیک بر روی دکمه CalculateSum مقدار 15 نمایش داده خواهد شد. از برنامه خارج شوید و بعد بر روی گزینه Generate Code در TestBuilder کلیک کنید با از کلید‌های ترکیبی Alt + G استفاده نمایید.(اگر در این مرحله، از برنامه خارج نشده باشید با خطا مواجه خواهید شد.) در پنجره نمایش داده شده یک نام به متد اختصاص دهید. عملیات تولید کد شروع خواهد شد. بعد کدی مشابه زیر را در متد مربوطه مشاهده خواهید کرد.

   [TestMethod]
        public void CodedUITestMethod1()
        {            
            this.UIMap.CalculateSum();
            this.UIMap.txtSecondValueMustBe10();
        }
بخشی از سورس کد تولید شده برای متد CalculateSum به شکل زیر است:
        public void CodedUITestMethod1 ()
        {
            #region Variable Declarations
            WinEdit uITxtFirstNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtFirstNumberWindow.UITxtFirstNumberEdit;
            WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit;
            WinButton uICalculateSumButton = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UICalculateSumWindow.UICalculateSumButton;
            #endregion

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);

            // Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText;

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(83, 12));

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText1;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);

            // Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText1;

            // Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(49, 11));

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText2;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys2, ModifierKeys.None);

            // Type '5' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText2;

            // Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(74, 16));
        }
همان طور که می‌بینید تمام مراحل تست شما رکورد شده است و به صورت کد قابل فهم بالا ایجاد شده است.
چگونگی ایجاد Assertion
اگر به کد متد تست CodedUITestMethod1 در بالا دقت کنید یک متد به صورت this.UIMap.txtSecondValueMustBe10 فراخوانی شده است. این در واقع یک Assertion  است که در هنگام عملیات رکورد ایجاد کردم و به این معنی است که مقدار TextBox دوم حتما باید 10 باشد. حال روش تولید Assertion‌ها را بررسی خواهیم کرد.
بعد از شروع شدن مرحله رکورد اگر قصد دارید برای یک کنترل خاص Assert بنویسید، دکمه assertion (به رنگ مشکی و به صورت دایره است) را بر روی کنترل مورد نظر drag&drop کنید. یک border آبی برای کنترل مورد نظر ایجاد خواهد شد:

به محض اتمام عملیات drag&drop منوی زیر ظاهر خواهد شد:

از گزینه Add Assertion استفاده کنید و برای کنترل مورد نظر یک assert بنویسید. در شکل زیر یک assert برای textbox دوم نوشتم به صورتی که مقدار آن باید با 5 برابر باشد.


از گزینه آخر برای نمایش پیغام مورد نظر خودتون در هنگامی که aseert با شکست مواجه می‌شود استفاده کنید.
کد تولید شده زیر برای عملیات assert بالا است:
  public void txtSecondValueMustBe10()
        {
            #region Variable Declarations
            WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit;
            #endregion

            // Verify that the 'ControlType' property of 'txtSecondNumber' text box equals '10'
            Assert.AreEqual(this.txtSecondValueMustBe10ExpectedValues.UITxtSecondNumberEditControlType, uITxtSecondNumberEdit.ControlType.ToString());
        }

مرحله اول انجام شد. برای تست این مراحل باید یک Data DrivenTest بسازید که در پست بعدی به صورت کامل شرح داده خواهد شد.
مطالب
Markup Extensions در XAML
Markup Extension‌ها برای مواردی استفاده می‌شوند که قرار است مقداری غیر از یک مقدار ثابت و یک نوع قابل شناسایی در XAML برای یک value تنظیم شود. تمام مواردی در XAML که درون {} قرا می‌گیرند همان Markup Extension‌ها هستند. مانند Binding و یا StaticResoiurces.
علاوه بر Markup Extension‌های از پیش تعریف شده در XAML، می‌توان Markup Extension‌های شخصی را نیز تولید کرد. در واقع به زبان ساده‌تر Markup Extension برای تولید ساده‌ی داده‌های پیچیده در XAML استفاده می‌شوند.

لازم به ذکر است کهMarkup Extension ‌ها می‌توانند به دو صورت Attribute Usage ،درون  {} :
 "{Binding path=something,Mode=TwoWay}”
و یا Property Element Usage (همانند سایر Element هایWPF) درون <> استفاده شوند:
 <Binding Path="Something" Mode="TwoWay"></Binding>
برای تعریف یک Markup Extension، یک کلاس ایجاد می‌کنیم که از Markup Extensions ارث بری می‌کند. این کلاس یک Abstract Method به نام  ProvideValue دارد که باید پیاده سازی  شود. این متد مقدار خصوصیتی که Markup Extensions را فراخوانی کرده به صورت یک Object بر می‌گرداند که یکبار در زمان Load برای خصوصیت مربوطه‌اش تنظیم می‌شود.
 public abstract Object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
همانطورکه ملاحظه می‌کنید ProvideValue یک پارامتر IServiceProvider دارد که ازطریق آن می‌توان به IProvideValueTarget دسترسی داشت. ازاین Interface برای گرفتن اطلاعات کنترل(TargetObject) و خصوصیتی (TargetProperty) که فراخوانی را انجام داده در صورت لزوم استفاده می‌شود.
var target = serviceProviderGetService(typeof(IProvideValueTarget))as IProvideValueTarget;
var host = targetTargetObject as FrameworkElement;
Markup Extension‌ها می‌توانند پارامتر‌های ورودی داشته باشند:
public class ValueExtension : MarkupExtension
{
  public ValueExtension () { }
  public ValueExtension (object value1)
  {
    Value1 = value1;
  }
   public object Value1 { get; set; }
   public override object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
   {
     return Value1;
   }
}
و برای استفاده در فایل Xaml:
 <TextBox  Text="{app:ValueExtension test}" ></TextBox>
و یا می‌توان خصوصیت هایی ایجاد کرد و  از آنها برای ارسال مقادیر به آن استفاده کرد:
  <TextBox  Text="{app:ValueExtension Value1=test}" ></TextBox>
تا اینجا موارد کلی برای تعریف و استفاده از Markup Extensions گفته شد. در ادامه یک مثال کاربردی می‌آوریم. برای مثال در نظر بگیرید که نیاز دارید DataType مربوط به یک DataTemplate را برابر یک کلاس Generic قرار بدهید:
public class EntityBase
{
   public int Id{get;set}
}

public class MyGenericClass<TType> where TType : EntityBase
{
   public int Id{get;set}
   public string Test{  get;set; }

In XAML:

<DataTemplate DataType="{app:GenericType ؟}">
برای انجام این کار یک Markup Extensions به صورت زیر ایجاد می‌کنیم که Type را به عنوان ورودی گرفته و یک نمونه از کلاس Generic ایجاد می‌کند:
public class GenericType : MarkupExtension
{
  private readonly Type _of;
  public GenericType(Type of)
  {
     _of = of;
  }
  public override object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
  {
      return typeof(MyGenericClass<>)MakeGenericType(_of);
 }
}
و برای استفاده از آن یک نمونه از MarkupExtension ایجاد شده ایجاد کرده و نوع Generic را برای آن ارسال می‌کنیم:
 <DataTemplate DataType="{app:GenericType app:EntityBase}">
این یک مثال ساده از استفاده از Markup Extensions است. هنگام کار با WPF می‌توان استفاده‌های زیادی از این مفهوم داشت، برای مثال زمانی که نیاز است ItemsSource یک  Combobox  از Description‌های یک Enum پر شود می‌توان به راحتی با نوشتن یک Markup Extensions ساده این عمل و کارهای مشابه زیادی را انجام داد.  
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت سوم
در قسمت قبل، محیط توسعه نرم افزار مد نظرمان را ایجاد کردیم و توانستیم پروژه پیش فرض Xamarin forms را بیلد کنیم. حالا قصد داریم تا یک مثال ساده را با هم بررسی کنیم و آن را بر روی ویندوز تست کنیم. در قسمت بعدی نیز همین مثال ساده را بر روی Android و در قسمت بعدتر نیز بر روی iOS تست می‌کنیم. پس از اطمینان از اینکه امکان تست برنامه را بر روی هر سه پلتفرم یافته‌اید، بر روی آموزش موارد بیشتری از Xamarin Forms تمرکز می‌کنیم.
برای شروع، Xaml Live را از Visual Studio Marketplace دانلود کنید.
سپس در صورتیکه ابزار git را ندارید، آن را نیز دانلود و نصب کنید و بعد دستور git clone https://github.com/ysmoradi/XamApp را در Command line وارد کنید. دقت کنید پروژه را در جایی Clone نکنید که مسیر فولدر آن طولانی شود. این پروژه، یک پروژه آماده برای تست و تغییر است و ما برای بررسی نحوه اجرا آن در UWP - Android - iOS‌ از آن استفاده می‌کنیم. خود کدها در جلسات بعدتر بررسی خواهند شد. تنها چیزی که الآن اهمیت دارد اطمینان از راه اندازی شدن محیط توسعه نرم افزار شما به بهترین شکل ممکن است.
   
با ساختار پروژه و جزئیات آن در گذر زمان بیشتر آشنا می‌شویم، ولی به صورت کلی این Solution دارای 4 پروژه است:
XamApp - XamApp.Android - XamApp.iOS - XamApp.UWP
- در XamApp، تقریبا تمامی پروژه نوشته می‌شود. این مورد شامل منطق برنامه است که با CSharp نوشته می‌شود و ظاهر برنامه که با XAML نوشته می‌شود. اگر چه که می‌توان ظاهر برنامه را نیز با CSharp زد، انجام این کار به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. در مورد Xaml نیز بعد از راه اندازی این مثال در Windows-Android-iOS صحبت خواهیم کرد.
- XamApp.Android پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های اندرویدی می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش apk را بگیرید و به امکانات پایه Android مانند Activity - Fragment - Android XML - Intent و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. استفاده از این پروژه، مطلب قسمت بعدی این دوره آموزشی است.
- XamApp.iOS پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های iOS ای می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش ipa را بگیرید و به امکانات پایه iOS مانند Delegate - Storyboard و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. در آموزش بعد از آموزش Android، به iOS نیز خواهیم پرداخت.
- XamApp.UWP پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی ویندوز خودتان می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش appxbundle یا msi را بگیرید و به امکانات پایه Windows در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. UWP مخفف Universal windows platform است.

برای شروع پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.iOS را Unload کنید، زیرا در این قسمت با آنها کاری نداریم. همچنین پروژه XamApp.UWP را Set as start up project کنید. 
فقط برای یکبار از منوی Tools در ویژوال استدیو، Options را باز کنید و در قسمت جستجوی آن، عبارت Intellitrace را بنویسید و اگر چیزی پیدا شد، تیک Enable Intellitrace را بردارید تا غیر فعال شود. همچنین مجدد Suppress JIT optimization را جستجو کنید و تیک آن را بزنید تا فعال شود.
دکمه F5 را بزنید و برنامه را اجرا کنید. یک دکمه می‌بینید که Text آن عبارت + است. اگر بر روی آن کلیک کنید، می‌بینید که متن Label بالای آن می‌شود Button tapped 1 time
فایل HelloWorldView.xaml را در فولدر Views در پروژه XamApp، پیدا کنید و نگاهی به کد Label و Button بیاندازید که درون StackLayout هستند و StackLayout خود داخل ContentPage است که در نتیجه صفحه اول ما کل فضایی را که دارد، به StackLayout اختصاص یافته‌است.
    <StackLayout HorizontalOptions="Center" VerticalOptions="Center">
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="+" />
    </StackLayout>
StackLayout نوعی Layout ساده‌است که بسته به تنظیم Orientation اش، می‌تواند Vertical یا Horizontal باشد. آیتم‌های داخل‌اش را که در این مثال Label و Button هستند، یا عمودی یا افقی می‌چیند که پیش فرض‌اش عمودی است. Horizontal Options و Vertical Options اش هم که هر دو Center هستند باعث می‌شود آیتم‌ها دقیقا در وسط StackLayout بنشینند. چون تمامی فضای ContentPage به StackLayout اختصاص یافته‌است، عملا Label و Button در وسط برنامه ظاهر می‌شوند.
Label ما دارای Text ای است که به StepsCount متصل یا Bind شده است ( به کمک Binding StepsCount).
StepsCount عددی است که در ابتدا صفر است و با کلیک دکمه، مقدار آن یکی یکی افزایش می‌یابد. این کد در HelloWorldViewModel.cs و به زبان CSharp نوشته شده‌است. StringFormat نیز در اینجا عملکردی معادل StringFormat در CSharp را دارد.
‌Button دارای Command ای است که به متدی در CSharp به نام IncreaseStepsCount متصل شده‌است.
حال نگاهی به کد CSharp بیندازیم:
    public class HelloWorldViewModel : BitViewModelBase
    {
        public int StepsCount { get; set; }

        public BitDelegateCommand IncreaseStepsCountCommand { get; set; }

        public HelloWorldViewModel()
        {
            IncreaseStepsCountCommand = new BitDelegateCommand(IncreaseStepsCount);
        }

        async Task IncreaseStepsCount()
        {
            StepsCount += 1;
        }
    }
ظاهر برنامه در فایل Xaml ای نوشته شده به نام HelloWorldView.xaml و منطق برنامه در کلاسی است به نام HelloWorldViewModel که این View و ViewModel انتهای نام این دو، از معماری MVVM یا Model - View - View Model می‌آید که در سال 2006~2007 و با معرفی WPF کم کم معروف شد و ما نیز از آن در این مثال داریم استفاده می‌کنیم.
StepsCount که در View به Text آن Label وصل شده بود، در CSharp یک Property از جنس int است. Command ما با نام IncreaseStepsCountCommand به متدی وصل شده‌است که کارش اضافه کردن یکی یکی StepsCount است.

در حالت عادی اگر بخواهید این برنامه را تغییر دهید که مثلا به جای یکی یکی بالا بردن StepsCount، آن را یکی یکی کم کند، ابتدا برنامه را Stop می‌کنید و سپس در Xaml برای Button مربوطه، Text را از + به - تغییر می‌دهید. همچنین کد CSharp را نیز عوض می‌کنید که می‌شود:
StepsCount -= 1
و مجددا F5 را می‌زنید. این روش قطعا خیلی Productive نیست و زمان زیادی را از شما می‌گیرد. شما می‌توانید با Break کردن اجرای برنامه به تغییر کدهای CSharp بپردازید. همچنین بدون Break کردن می‌توانید کدهای Xaml را تغییر دهید و به این روی، خیلی سریع‌تر پروژه را پیش ببرید.
با مشاهده این ویدئو می توانید درک بهتری از عملکرد Edit & continue داشته باشید. دقت کنید که در زمان تغییر ظاهر و منطق، اگر مثلا عدد، تا 17 افزایش داده شده بود برای تست، روی 17 می‌ماند و به صفر بر نمی‌گردد. در واقع کل برنامه Reload نمی‌شود و این تفاوت Edit & continue با Hot reload موجود در سایر ابزارهاست.

همچنین با کوچک و بزرگ کردن برنامه اجرا شده به سایز گوشی‌ها و تبلت‌های مختلف عملا می‌توانید برنامه را در سایزهای مختلف تست کنید. توجه داشته باشید که در Xamarin Forms مقدار دهی به طول و عرض و ... در تمامی پلتفرم‌ها و Device‌ها فارغ از Resolution یکسان است و در همه جا Width=64 عملا به یک سانتی متر اشاره دارد. علاوه بر این بدون اینکه صفحه مانیتور شما Touch باشد، می‌تواند حتی Touch را نیز تست کنید که برای این کار می‌توانید از Simulator استفاده کنید. به این صورت که به جای Local Machine گزینه Simulator را انتخاب می‌کنید.
 

 

برای پابلیش پروژه نیز می‌توانید از آموزش‌های بر روی وب استفاده کنید که شامل ارائه برنامه به استفاده کنندگان با یا بدون Microsoft Store است که از فرمت نه چندان جالب appxbundle استفاده می‌کند و ما از این آموزش عبور می‌کنیم و به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که نسخه بعدی Visual Studio 2017 یعنی 15.9 قابلیت ساختن msix یا Windows installer را نیز دارد که از هر چیزی بهتر است و برای پابلیش بهتر است تا ارائه نسخه Stable بعدی ویژوال استودیو که احتمالا در طی کمتر از یک ماه دیگر ارائه می‌شود، صبر کنید. دقت کنید علاوه بر کامپیوتر، لپ تاپ و تبلت‌های ویندوزی، برنامه‌ی شما بر روی XBox نیز می‌تواند کار کند.

در قسمت بعدی، همین پروژه را بر روی Android نیز اجرا می‌کنیم.