مطالب
Pipeها در Angular 2 – قسمت سوم – Pipeهای Pure و Impure
 در قسمت قبل بیان شد که Angular برای اعمال Pipe بر روی Template expressions باید تمامی رخدادهای برنامه را تحت نظر قرار داده و با مشاهده‌ی هر تغییری بر روی عبارت ورودی Pipe، فراخوانی Pipe را آغاز کند. از جمله این رخدادها می‌توان به رخدادهای mouse move، timer tick، server response و فشرده شدن کلیدهای ماوس و یا کیبورد اشاره کرد. واضح است که بررسی تغییرات عبارت در این همه رخداد می‌تواند مخرب باشد و بر روی کارآئی (Performance) تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما Angular برای حل این مشکل و همچنین هنگام مشاهده سریع تغییرات هنگام استفاده از Pipeها، الگوریتم‌های سریع و ساده‌ای در نظر گرفته است که آن‌ها را در این بخش مورد برسی قرار خواهیم داد.


Pipeهای Pure و Impure

Pipeها کلا در دو دسته‌ی Pure و Impure قرار می‌گیرند. هنگام ساخت Pipe سفارشی در صورتیکه نوع Pipe مشخص نشود، به صورت پیش فرض از نوع Pure خواهد بود. برای تعریف Pipeهایی از نوع Impure کافی است در متادیتای Pipe@، پرچم Pure را به مقدار false تنظیم کنید.
@Pipe({ name: 'impurePipe', pure: false })
تفاوت این Pipeها در زمان فراخوانی دوباره آنها است.


Pure Pipe

این نوع Pipeها تنها زمانی فراخوانی مجدد می‌شوند که یک تغییر محض (Pure Change) بر روی عبارت ورودی آنها رخ دهد. هر نوع تغییری بر روی عبارات ورودی از جنس string ، number ، Boolean ، Symbol و عبارات اولیه، یا هرنوع تغییری در ارجاع یک شیء مانند  Date ، Array ، Function و Object نیز تغییر محض محسوب می‌شود. به عنوان مثال هیچکدام از تغییرات زیر یک تغییر محض محسوب نمی‌شوند:
numbers.push(10);
obj.name = ‘javad’;
زیرا با اضافه شدن عنصری به یک آرایه یا تغییر خصوصیتی از یک شیء، باعث تغییری در ارجاع آنها نمی‌شود و همانطور که اشاره شد، در عبارات از نوع آرایه و Object، فقط تغییر در ارجاع آن‌ها یک تغییر محض محسوب می‌شود.
حالا می‌توان به این نتیجه رسید که اضافه شدن مقداری به آرایه یا به‌روزرسانی یک property از object، باعث فراخوانی مجدد Pure Pipe نخواهد نشد. شاید این نوع از Pipeها محدود کننده باشند، اما بسیار سریع هستند (برسی تغییر در ارجاع یک شیء بسیار سریعتر از بررسی کامل یک شیء، صورت می‌گیرد).


Impure Pipe

این نوع Pipeها در اغلب رخدادهای کامپوننت از جمله فشره شدن کلید یا حرکت ماوس و رخدادهای دیگر فراخوانی مجدد می‌شوند. با در نظر گرفتن این نگرانی، هنگام پیاده سازی این نوع Pipeها باید مراقب بود؛ زیرا این نوع Pipeها با اجرای طولانی خود می‌توانند رابط کاربری شما را نابود کنند. برای درک کامل تفاوت این دو نوع از Pipeها مثالی را دنبال می‌کنیم.

مثال: قصد داریم Pipe سفارشی را پیاده سازی کنیم تا آرایه‌ای از اعداد را دریافت و فقط اعداد زوج را فیلتر کرده و نمایش دهد.
برای این منظور یک فایل جدید را با نام even-numbers.pipe.ts با محتویات زیر ایجاد می‌کنیم: 
import { Pipe, PipeTransform } from '@angular/core';

@Pipe({
  name: 'evenNumbers'
})
export class EvenNumbersPipe implements PipeTransform {
  transform(numbers: Array<number>): Array<number> {
    var x=numbers.filter(r => r % 2 == 0);
    return x;
  }
}
همانطور که مشخص است این Pipe در متد transform، آرایه‌ای از اعداد را دریافت کرده و فقط اعداد زوج را بازگشت می‌دهد. حالا باید Pipe تعریف شده خود را در AppModule در قسمت declares تعریف کنیم.
// . . .
import { EvenNumbersPipe } from './pipes/even-numbers.pipe'
@NgModule({
  declarations: [
    . . .
    EvenNumbersPipe
  ],
 . . .
})
export class AppModule { }

سپس در کامپوننت مورد نظر خود متغیری را به نام numbers از نوع آرایه، با مقدار اولیه‌ی اعداد از یک تا ده، تعریف می‌کنیم:
numbers: Array<number> = [1,2,3,4,5,6,7,8,9,10];
برای نمایش این اعداد در رابط کاربری تگ‌های زیر را به قالب کامپوننت خود اضافه می‌کنیم:
<h1>All numbers</h1>
<span *ngFor="let number of numbers">
  {{number}}
</span>
همچنین با استفاده از تگ‌های زیر یک input برای اضافه کردن مقدار جدید به آرایه درنظر می‌گیریم:
<p>
  <input type="text" #number />
  <input type="button" (click)="numbers.push(number.value)" value="Add number"/>
</p>

تگ‌های زیر را نیز برای اعمال Pipe نمایش اعداد زوج، به قالب کامپوننت اضافه می‌کنیم:
<h1>even numbers</h1>
<span *ngFor="let number of numbers | evenNumbers">
  {{number}}
</span>
بعد از اجرای برنامه، یک عدد جدید زوج را به آرایه اضافه کنید. متوجه خواهید شد با اینکه لیست اعداد در قسمت All numbers به‌روز می‌شوند، ولی Pipe، متوجه تغییری بر روی آرایه نشده‌است و همچنان اعداد قبلی را نمایش می‌دهد. دلیل این امر همانطور که قبلا نیز اشاره شد، بخاطر Pure بودن Pipe و عدم فراخوانی مجدد این نوع Pipe‌ها در زمان اضافه شدن مقداری به آرایه یا تغییری در خصوصیت یک شیء است.

برای حل این مشکل، هنگام اضافه شدن عدد به آرایه، اگر ارجاع آرایه را تغییر دهیم، Pure Pipe متوجه تغییرات خواهد شد و لیست اعداد را به‌روز رسانی می‌کند (تغییر در ارجاع یک شیء، از نوع تغییرات محض است):
<p>
  <input type="text" #number />
  <input type="button" (click)="numbers = numbers.concat(number.value)" value="Add number"/>
</p>
با تغییر نحوه اضافه شدن عنصر به آرایه به شکل بالا خواهیم دید که با افزودن اعداد جدید، لیست اعداد زوج نیز در لحظه اعمال خواهند شد. این راه‌حل همیشه کارآمد نخواهد بود. همیشه تشخیص محل اضافه شدن عنصر به آرایه در برنامه کار ساده‌ای نیست تا در آنجا ارجاع آرایه را نیز تغییر دهیم. راه‌حل، استفاده از Impure Pipe است. کافی است متادیتای Pipe@ را هنگام تعریف به شکل زیر تغییر دهید:
@Pipe({
  name: 'evenNumbers',
  pure: false
})
export class EvenNumbersPipe implements PipeTransform {
   //…
}

کسانیکه با Angular 1.x آشنایی دارند، شاید اکنون متوجه این شده‌اند که چرا در Angular به مشابه Angular 1.x دیگر خبری ازfilter و orderBy نیست. با توجه به اینکه این دو فیلتر فقط با عبارات از نوع object سروکار داشتند، پیاده‌سازی آنها فقط با Impure Pipeها امکان پذیر بود و با توجه به اینکه Impure Pipeها در هر بار چرخه تغییرات کامپوننت اجرا خواهند شد، باعث کندی در صفحات خواهند شد. 
مطالب
OpenCVSharp #6
نمایش ویدیو و اعمال فیلتر بر روی آن

در قسمت قبل با نحوه‌ی نمایش تصاویر OpenCV در برنامه‌های دات نتی آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم همان نکات را جهت پخش یک ویدیو توسط OpenCVSharp بسط دهیم.


روش‌های متفاوت پخش ویدیو و یا کار با یک Capture Device

OpenCV امکان کار با یک WebCam، دوربین و یا فیلم‌های آماده را دارد. برای این منظور کلاس CvCapture در OpenCVSharp پیش بینی شده‌است. در اینجا قصد داریم جهت سهولت پیگیری بحث، یک فایل avi را به عنوان منبع CvCapture معرفی کنیم:
using (var capture = new CvCapture(@"..\..\Videos\drop.avi"))
{
     var image = capture.QueryFrame();
}
روش کلی کار با CvCapture را در اینجا ملاحظه می‌کنید. متد QueryFrame هربار یک frame از ویدیو را بازگشت می‌دهد و می‌توان آن‌را در یک حلقه، تا زمانیکه image نال بازگشت داده نشده، ادامه داد. همچنین برای نمایش آن نیز می‌توان از یکی از روش‌های مطرح شده، مانند picture box استاندارد یا PictureBoxIpl (روش توصیه شده) استفاده کرد. اگر از PictureBoxIpl استفاده می‌کنید، متد pictureBoxIpl1.RefreshIplImage آن دقیقا برای یک چنین مواردی طراحی شده‌است تا سربار نمایش تصاویر را به حداقل برساند.
در اینجا اولین روشی که جهت به روز رسانی UI به نظر می‌رسد، استفاده از متد Application.DoEvents است تا UI فرصت داشته باشد، تعداد فریم‌های بالا را نمایش دهد و خود را به روز کند:
IplImage image;
while ((image = Capture.QueryFrame()) != null)
{
    _pictureBoxIpl1.RefreshIplImage(image);
 
    Thread.Sleep(interval);
    Application.DoEvents();
}
این روش هرچند کار می‌کند اما همانند روش استفاده از متد رخدادگردان Application Do Idle که صرفا در زمان بیکاری برنامه فراخوانی می‌شود، سبب خواهد شد تا تعدادی فریم را از دست دهید، همچنین با CPU Usage بالایی نیز مواجه شوید.
روش بعدی، استفاده از یک تایمر است که Interval آن بر اساس نرخ فریم‌های ویدیو تنظیم شده‌است:
timer = new Timer();
timer.Interval = (int)(1000 / Capture.Fps);
timer.Tick += Timer_Tick;
این روش بهتر است از روش DoEvents و به خوبی کار می‌کند؛ اما باز هم کار دریافت و همچنین پخش فریم‌ها، در ترد اصلی برنامه انجام خواهد شد.
روش بهتر از این، انتقال دریافت فریم‌ها به تردی جداگانه و پخش آن‌ها در ترد اصلی برنامه است؛ زیرا نمی‌توان GUI را از طریق یک ترد دیگر به روز رسانی کرد. برای این منظور می‌توان از BackgroundWorker دات نت کمک گرفت. رخ‌داد DoWork آن در تردی جداگانه و مجزای از ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود، اما رخ‌داد ProgressChanged آن در ترد اصلی برنامه اجرا شده و امکان به روز رسانی UI را فراهم می‌کند.


استفاده از BackgroundWorker جهت پخش ویدیو به کمک OpenCVSharp


ابتدا دو دکمه‌ی Start و Stop را به فرم اضافه خواهیم کرد (شکل فوق).
سپس در زمان آغاز برنامه، یک PictureBoxIpl را به فرم جاری اضافه می‌کنیم:
private void FrmMain_Load(object sender, System.EventArgs e)
{
    _pictureBoxIpl1 = new PictureBoxIpl
    {
        AutoSize = true
    };
    flowLayoutPanel1.Controls.Add(_pictureBoxIpl1);
}
و یا همانطور که در قسمت پیشین نیز عنوان شد، می‌توانید این کنترل را به نوار ابزار VS.NET اضافه کرده و سپس به سادگی آن‌را روی فرم قرار دهید.

در دکمه‌ی Start، کار آغاز BackgroundWorker انجام خواهد شد:
private void BtnStart_Click(object sender, System.EventArgs e)
{
    if (_worker != null && _worker.IsBusy)
    {
        return;
    }
 
    _worker = new BackgroundWorker
    {
        WorkerReportsProgress = true,
        WorkerSupportsCancellation = true
    };
    _worker.DoWork += workerDoWork;
    _worker.ProgressChanged += workerProgressChanged;
    _worker.RunWorkerCompleted += workerRunWorkerCompleted;
    _worker.RunWorkerAsync();
 
    BtnStart.Enabled = false;
}
در اینجا یک سری خاصیت را مانند امکان لغو عملیات، جهت استفاده‌ی در دکمه‌ی Stop، به همراه تنظیم رخ‌دادگردان‌هایی جهت دریافت و نمایش فریم‌ها تعریف کرده‌ایم. کدهای این روال‌های رخدادگردان را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
private void workerDoWork(object sender, DoWorkEventArgs e)
{
    using (var capture = new CvCapture(@"..\..\Videos\drop.avi"))
    {
        var interval = (int)(1000 / capture.Fps);
 
        IplImage image;
        while ((image = capture.QueryFrame()) != null &&
                _worker != null && !_worker.CancellationPending)
        {
            _worker.ReportProgress(0, image);
            Thread.Sleep(interval);
        }
    }
}
 
private void workerProgressChanged(object sender, ProgressChangedEventArgs e)
{
    var image = e.UserState as IplImage;
    if (image == null) return;
 
    Cv.Not(image, image);
    _pictureBoxIpl1.RefreshIplImage(image);
}
 
private void workerRunWorkerCompleted(object sender, RunWorkerCompletedEventArgs e)
{
    _worker.Dispose();
    _worker = null;
    BtnStart.Enabled = true;
}
متد workerDoWork کار دریافت فریم‌ها را در یک ترد مجزای از ترد اصلی برنامه به عهده دارد. این فریم‌ها توسط متد ReportProgress به متد workerProgressChanged جهت نمایش نهایی ارسال خواهند شد. این متد در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود و در اینجا کار با UI، مشکلی را به همراه نخواهد داشت و برنامه کرش نمی‌کند. اگر در متد workerDoWork کار به روز رسانی UI را مستقیما انجام دهیم، چون ترد اجرایی آن، با ترد اصلی برنامه یکی نیست، برنامه بلافاصله کرش خواهد کرد.
متد workerRunWorkerCompleted در پایان کار نمایش ویدیو، به صورت خودکار فراخوانی شده و در اینجا می‌توانیم دکمه‌ی Start را مجددا فعال کنیم.
همچنین در حین نمایش ویدیو، با کلیک بر روی دکمه‌ی Stop، می‌توان درخواست لغو عملیات را صادر کرد:
private void BtnStop_Click(object sender, System.EventArgs e)
{
    if (_worker != null)
    {
        _worker.CancelAsync();
        _worker.Dispose();
    }
    BtnStart.Enabled = true;
}


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
در این مطلب، روش ساخت یک برنامه‌ی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامه‌ی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد برنامه‌های ابتدایی مورد نیاز

در ابتدا دو پوشه‌ی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد می‌کنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا می‌کنیم تا دو برنامه‌ی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامه‌ی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریم‌ورک 4x باشد.


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

چون می‌خواهیم کدهای برنامه‌ی BlazorServerApp ما در برنامه‌ی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایل‌های اصلی آن‌را به یک پروژه‌ی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه‌، یک پوشه‌ی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا می‌کنیم.


انتقال فایل‌های پروژه‌ی Blazor به پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

در ادامه این فایل‌ها را از پروژه‌ی BlazorServerApp به پروژه‌ی BlazorClassLibrary منتقل می‌کنیم:
- کل پوشه‌ی Data
- کل پوشه‌ی Pages
- کل پوشه‌ی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشه‌ی wwwroot

پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانه‌ی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایل‌های اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <PropertyGroup>
    <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" />
  </ItemGroup>
</Project>
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایل‌های cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آن‌را که به BlazorServerApp قبلی اشاره می‌کنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary
@using BlazorClassLibrary.Shared
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم می‌شود:
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کرده‌ایم، جهت اصلاح مسیر فایل‌های css استفاده شده‌ی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
<link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژه‌ها‌ی کتابخانه‌ای کامپوننت‌های Blazor» بیشتر بحث شده‌است.


پس از این تغییرات، برای اینکه برنامه‌ی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژه‌ی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
اکنون جهت آزمایش برنامه‌ی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشده‌اند.


ویرایش برنامه‌ی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor

تا اینجا برنامه‌ی Blazor Server ما تمام فایل‌های مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت می‌کند و بدون مشکل اجرا می‌شود. در ادامه می‌خواهیم کار هاست این class lib را در برنامه‌ی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژه‌ی WinForms اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>
</Project>

در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp;

partial class Form1
{
    private void InitializeComponent()
    {
      this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView();

      this.SuspendLayout();

      this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right)));
      this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181);
      this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1";
      this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257);
      this.blazorWebView1.TabIndex = 20;
      this.Controls.Add(this.blazorWebView1);

      this.components = new System.ComponentModel.Container();
      this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
      this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450);
      this.Text = "Form1";

      this.ResumeLayout(false);
    }

     private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1;
}
کامپوننت WebView را نمی‌توان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده می‌کنید، اندکی ویرایش نمود.


هاست برنامه‌ی Blazor در برنامه‌ی WinForm

پس از تغییرات فوق، نیاز است فایل‌های wwwroot را از پروژه‌ی class lib به پروژه‌ی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایل‌ها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژه‌ی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
  
  <ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>
  
</Project>
Sdk این فایل تغییر کرده‌است تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایل‌های واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشه‌ی wwwroot که از پروژه‌ی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" />
    <title>Blazor WinForms app</title>
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

<body>
    <div id="app"></div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="">Reload</a>
        <a>🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.webview.js"></script>
</body>

</html>
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامه‌های Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده می‌شود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.‌های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.

مرحله‌ی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System;
using System.Windows.Forms;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using BlazorServerApp.Data;
using BlazorClassLibrary;

namespace WinFormsApp;

public partial class Form1 : Form
{
private readonly AppState _appState = new();

    public Form1()
    {
        var serviceCollection = new ServiceCollection();
        serviceCollection.AddBlazorWebView();
        serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
        serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>();

        InitializeComponent();

        blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html";
        blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider();
        blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app");

        //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill;
    }
}


نکته‌ی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)

در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویس‌های مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین می‌کنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شده‌است. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامه‌ی Blazor هستند.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


اکنون برنامه‌ی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شده‌است و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.


تعامل بین برنامه‌ی WinForm و برنامه‌ی Blazor


می‌خواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامه‌ی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده می‌کنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
 که چنین محتوایی را دارد:
 namespace BlazorServerApp.Data;

public class AppState
{
   public int Counter { get; set; }
}
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژه‌ی Blazor Server اضافه می‌کنیم:
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
سپس در فایل Counter.razor آن‌را تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آن‌را اضافه می‌کنیم:
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState

// ...


@code {

    private void IncrementCount()
    {
       // ...
       AppState.Counter++;
    }
}
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامه‌ی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامه‌ی Blazor و هم در برنامه‌ی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامه‌ی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
{
   MessageBox.Show(
     owner: this,
     text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}",
     caption: "Counter");
}
در اینجا می‌توان با استفاده از وهله‌ی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شده‌ی در برنامه‌ی Blazor دسترسی یافت.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
مطالب
رسم نمودار توسط Kendo Chart
پیشتر مطالبی در سایت، درباره KenoUI و همچنین ویجت‌های وب آن منتشر گردید. در این مطلب نگاهی خواهیم داشت بر تعدادی از ویجت‌های Kendo UI جهت رسم نمودار. توسط Kendo UI می‌توانیم نمودار‌های زیر را ترسیم کنیم:
  • Bar and Column
  • Line and Vertical Line
  • Area and Vertical Area
  • Bullet
  • Pie and Donut
  • Scatter
  • Scatter Line
  • Bubble
  • Radar and Polar

برای رسم نمودار می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:

1- ابتدا باید استایل‌های مربوط به Data Visualization را به صفحه اضافه کنیم:

<link href="Content/kendo.dataviz.min.css" rel="stylesheet" />
<link href="Content/kendo.dataviz.default.min.css" rel="stylesheet" />
2- سپس یک عنصر را بر روی صفحه جهت نمایش نمودار، تعیین می‌کنیم:
<div id="chart"></div>
برای عنصر فوق می‌توانیم درون CSS و یا به صورت inline طول و عرضی را برای چارت تعیین کنیم:
<div id="chart" style="width: 400px; height: 600px"></div>
با فراخوانی تابع KendoChart، چارت بر روی صفحه نمایش داده می‌شود:
$("#chart").kendoChart();

همانطور که مشاهده می‌کنید هیچ داده‌ایی را هنوز برای چارت تعیین نکرده‌ایم؛ در نتیجه همانند تصویر فوق یک چارت خالی بر روی صفحه نمایش داده می‌شود. برای چارت فوق می‌توانیم خواصی از قبیل عنوان و ... را تعیین کنیم:
$("#chart").kendoChart({
    title: {
         text: "چارت آزمایشی"
    }
});

نمایش داده‌ها بر روی چارت:

داده‌ها را می‌توان هم به صورت local و هم به صورت remote دریافت و بر روی چارت نمایش داد. اینکار را می‌توانیم توسط قسمت series انجام دهیم:
$("#chart").kendoChart({
    title: {
         text: "عنوان چارت"
    },
    series: [
         { name: "داده‌های چارت", data: [200, 450, 300, 125] }
    ]
});
برای تعیین برچسب برای هر یک از داده‌ها نیز می‌توانیم خاصیت category axis را مقداردهی کنیم:
$("#chart").kendoChart({
                title: {
                    text: "عنوان چارت"
                },
                series: [
                     {
                         name: "داده‌های چارت",
                         data: [200, 450, 300, 125]
                     }
                ],
                categoryAxis: {
                    categories: [2000, 2001, 2002, 2003]
                }
            });

دریافت اطلاعات از سرور:
کدهای سمت سرور:
public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<ProductViewModel> Get()
        {
            var products = _productService.GetAllProducts();
            var query = products.GroupBy(p => p.Name).Select(p => new ProductViewModel
            {
                Value = p.Key,
                Count = p.Count()
            });
            return query;
        }
    }

    public class ProductViewModel
    {
        public string Value { get; set; }
        public int Count { get; set; }
    }

سپس برای دریافت اطلاعات از سمت سرور باید DataSource مربوط به چارت را مقداردهی کنیم:
var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown.stack);
                },
                pageSize: 5,
                sort: { field: "Id", dir: "desc" }
            });

            $("#chart").kendoChart({
                title: {
                    text: "عنوان چارت"
                },
                dataSource: productsDataSource,
                series: [
                    {
                        field: "Count",
                        categoryField: "Value",
                        aggregate: "sum"
                    }
                ]
            });
همانطور که مشاهده می‌کنید در این حالت باید برای سری، field و categoryField را مشخص کنیم.
موارد فوق را می‌توانیم به صورت یک افزونه نیز کپسوله کنیم.

کدهای افزونه jquery.ChartAjax:
(function($) {
    $.fn.ShowChart = function(options) {
        var defaults = {
            url: '/',
            text: 'نمودار دایره ایی',
            theme: 'blueOpal',
            font: '13px bbc-nassim-bold',
            legendPosition: 'left',
            seriesField: 'Count',
            seriesCategoryField: 'Value',
            titlePosition: 'top',
            chartWidth: 400,
            chartHeight: 400
        };
        var options = $.extend(defaults, options);
        return this.each(function() {
            var chartDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: options.url,
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    // handle error
                }
            });
            $(this).kendoChart({
                chartArea: {
                    height: options.chartHeight
                },
                theme: options.theme,
                title: {
                    text: options.text,
                    font: options.font,
                    position: options.titlePosition
                },
                legend: {
                    position: options.legendPosition,
                    labels: {
                        font: options.font
                    }
                },
                seriesDefaults: {
                    labels: {
                        visible: false,
                        format: "{0}%"
                    }
                },
                dataSource: chartDataSource,
                series: [
                    {
                        type: "pie",
                        field: options.seriesField,
                        categoryField: options.seriesCategoryField,
                        aggregate: "sum",
                    }
                ],
                tooltip: {
                    visible: true,
                    template: "${category}: ${value}",
                    font: options.font
                }
            });
            
        });
    };
})(jQuery);
برای افزونه فوق موارد زیر در نظر گرفته شده است:
chartArea : جهت تعیین طول و عرض چارت
theme : جهت تعیین قالب‌های از پیش‌تعریف شده:
  • Black
  • BlueOpal
  • Bootstrap
  • Default
  • Flat
  • HighContrast
  • Material
  • MaterialBlack
  • Metro
  • MetroBlack
  • Moonlight
  • Silver
  • Uniform

title : جهت تعیین عنوان چارت

legend : جهت تنظیم ویژگی‌های قسمت گروه‌بندی چارت

tooltip : جهت تنظیم ویژگی‌های مربوط به نمایش tooltip در هنگام hover بر روی چارت.

لازم به ذکر است در قسمت series می‌توانید نوع چارت را تعیین کنید.

نحوه استفاده از افزونه فوق:
$('#chart').ShowChart({
                        url: "/Report/ByUnit",
                        legendPosition: "bottom"
});


دریافت سورس مثال جاری (KendoChart.zip)

مطالب
سری بررسی SQL Smell در EF Core - ایجاد روابط Polymorphic - بخش اول
سناریویی را در نظر بگیرید که برای هر کدام از مدلهای Article, Video, Event می‌خواهیم قابلیت کامنت‌گذاری جداگانه‌ای را داشته باشیم. چندین روش برای پیاده‌سازی این سناریو وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. 

Polymorphic association  
در این روش بجای تعریف چند کلید خارجی، تنها یک فیلد جنریک را تعریف خواهیم کرد که می‌تواند همزمان یک ارجاع را به مدل‌های مطرح شده داشته باشد. برای تعیین نوع کلید هم نیاز به یک فیلد دیگر جهت تعیین نوع ارجاع خواهیم داشت. در واقع با کمک آن می‌توانیم تشخیص دهیم که ارجاع موردنظر به کدام موجودیت اشاره دارد: 


public enum CommentType
{
    Article,
    Video,
    Event
}

public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    public int? TypeId { get; set; }
    public CommentType CommentType { get; set; }
}

public class Article
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
}

public class Video
{
    public int Id { get; set; }
    public string Url { get; set; }
    public string Description { get; set; }
}

public class Event
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public DateTimeOffset? Start { get; set; }
    public DateTimeOffset? End { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Article> Articles { get; set; }
    public DbSet<Video> Videos { get; set; }
    public DbSet<Event> Events { get; set; }
    public DbSet<Comment> Comments { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
        => options.UseSqlite("Data Source=polymorphic.db");
}

این روش در واقع به عنوان یک Anti Pattern و SQL Smell شناخته می‌شود؛ زیرا امکان کوئری گرفتن از دیتابیس را دشوار خواهد کرد. اکثر فریم‌ورک‌های غیر دات‌نتی به صورت توکار قابلیت پیاده‌سازی این نوع ارتباط را ارائه می‌دهند. اما در Entity Framework باید به صورت دستی تنظیمات انجام شوند و همچنین به دلیل نداشتن ارجاع مستقیم (کلید خارجی) درون جدول Comments با مشکل data integrity مواجه خواهیم شد. یکی دیگر از مشکلات آن امکان درج orphaned record است؛ زیرا هیچ Constraintی بر روی Polymorphic Key تعریف نشده‌است. در این روش مدیریت واکشی اطلاعات سخت خواهد بود و در حین کوئری گرفتن دیتا باید CommentType را نیز به همراه TypeId به صورت صریحی قید کنیم:
var articleComments = dbContext.Comments
                .Where(x => x.CommentType == CommentType.Article && x.TypeId.Value == 1);
foreach (var articleComment in articleComments)
{
    Console.WriteLine(articleComment.CommentText);
}

Join Table Per Relationship Type
 یک روش دیگر ایجاد Join Table به ازای هر ارتباط است:


public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    
    public virtual ICollection<ArticleComment> ArticleComments { get; set; }
    public virtual ICollection<VideoComment> VideoComments { get; set; }
    public virtual ICollection<EventComment> EventComments { get; set; }
}

public class Article
{
    public Article()
    {
        ArticleComments = new HashSet<ArticleComment>();
    }
    
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    public virtual ICollection<ArticleComment> ArticleComments { get; set; }

}

public class Video
{
    public Video()
    {
        VideoComments = new HashSet<VideoComment>();
    }
    
    public int Id { get; set; }
    public string Url { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    
    public virtual ICollection<VideoComment> VideoComments { get; set; }
}

public class Event
{
    public Event()
    {
        EventComments = new HashSet<EventComment>();
    }
    
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public DateTimeOffset? Start { get; set; }
    public DateTimeOffset? End { get; set; }
    
    public virtual ICollection<EventComment> EventComments { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Article> Articles { get; set; }
    public DbSet<ArticleComment> ArticleComments { get; set; }
    public DbSet<Video> Videos { get; set; }
    public DbSet<VideoComment> VideoComments { get; set; }
    public DbSet<Event> Events { get; set; }
    public DbSet<EventComment> EventComments { get; set; }
    public DbSet<Comment> Comments { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
        => options.UseSqlite("Data Source=polymorphic.db");

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Entity<ArticleComment>(entity =>
        {
            entity.HasKey(e => new { e.CommentId, e.ArticleId })
                .HasName("PK_dbo.ArticleComments");

            entity.HasIndex(e => e.ArticleId)
                .HasName("IX_ArticleId");

            entity.HasIndex(e => e.CommentId)
                .HasName("IX_ArticleCommentId");

            entity.HasOne(d => d.Article)
                .WithMany(p => p.ArticleComments)
                .HasForeignKey(d => d.ArticleId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.ArticleComments_dbo.Articles_ArticleId");

            entity.HasOne(d => d.Comment)
                .WithMany(p => p.ArticleComments)
                .HasForeignKey(d => d.CommentId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.ArticleComments_dbo.Comments_CommentId");
        });
        
        modelBuilder.Entity<VideoComment>(entity =>
        {
            entity.HasKey(e => new { e.CommentId, e.VideoId })
                .HasName("PK_dbo.VideoComments");

            entity.HasIndex(e => e.VideoId)
                .HasName("IX_VideoId");

            entity.HasIndex(e => e.CommentId)
                .HasName("IX_VideoCommentId");

            entity.HasOne(d => d.Video)
                .WithMany(p => p.VideoComments)
                .HasForeignKey(d => d.VideoId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.VideoComments_dbo.Videos_VideoId");

            entity.HasOne(d => d.Comment)
                .WithMany(p => p.VideoComments)
                .HasForeignKey(d => d.CommentId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.VideoComments_dbo.Comments_CommentId");
        });
        
        modelBuilder.Entity<EventComment>(entity =>
        {
            entity.HasKey(e => new { e.CommentId, e.EventId })
                .HasName("PK_dbo.EventComments");

            entity.HasIndex(e => e.EventId)
                .HasName("IX_EventId");

            entity.HasIndex(e => e.CommentId)
                .HasName("IX_EventCommentId");

            entity.HasOne(d => d.Event)
                .WithMany(p => p.EventComments)
                .HasForeignKey(d => d.EventId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.EventComments_dbo.Events_EventId");

            entity.HasOne(d => d.Comment)
                .WithMany(p => p.EventComments)
                .HasForeignKey(d => d.CommentId)
                .HasConstraintName("FK_dbo.EventComments_dbo.Comments_CommentId");
        });
    }
}


همانطور که مشاهده میکنید روش فوق نیاز به اضافه کردن مدلهای بیشتری دارد و همچنین تمام روابط چند به چند نیز نیاز است به صورت کامل تنظیم شوند. مزیت این روش داشتن Constraint برای تمامی کلیدهای خارجی است؛ بنابراین می‌توانیم از صحت دیتا مطمئن شویم:
var article = new Article
{
    Title = "Article A",
    Slug = "article_a",
    Description = "No Description"
};
var comment = new Comment
{
    CommentText = "It's great",
    User = "Sirwan"
};
dbContext.ArticleComments.Add(new ArticleComment
{
    Article = article,
    Comment = comment
});

dbContext.SaveChanges();

var articleOne = dbContext.Articles
    .Include(article => article.ArticleComments)
    .ThenInclude(comment => comment.Comment)
    .First(article => article.Id == 1);
var article1Comments = articleOne.ArticleComments.Select(x => x.Comment);
Console.WriteLine(article1Comments.Count());

Exclusive Belongs To  
یک روش دیگر، اضافه کردن ارجاعی به ازای هر کدام از مدلهای عنوان شده، درون موجودیت Comment می‌باشد که به صورت nullable خواهند بود. بنابراین اگر به عنوان مثال بخواهیم برای یک Article یک کامنت داشته باشیم، کلید رکورد ذخیره شده را به عنوان کلید خارجی در جدول Comments اضافه خواهیم کرد:


public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string CommentText { get; set; }
    public string User { get; set; }
    
    // Article
    public virtual Article Article { get; set; }
    public int? ArticleId { get; set; }
    
    // Video
    public virtual Video Video { get; set; }
    public int? VideoId { get; set; }
    
    // Event
    public virtual Event Event { get; set; }
    public int? EventId { get; set; }
}
public class Article
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Slug { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Video
{
    public int Id { get; set; }
    public string Url { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class Event
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public DateTimeOffset? Start { get; set; }
    public DateTimeOffset? End { get; set; }
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

public class MyDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Article> Articles { get; set; }
    public DbSet<Video> Videos { get; set; }
    public DbSet<Event> Events { get; set; }
    public DbSet<Comment> Comments { get; set; }
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options)
        => options.UseSqlite("Data Source=polymorphic.db");
}


این روش از لحاظ منطقی و طراحی دیتابیس بدون اشکال است؛ زیرا مقدار نامعتبری را نمی‌توانیم برای کلیدهای خارجی درج کنیم. چون برای کلیدهای تعریف شده درون جدول Comment یکسری Constraint تعریف شده‌اند که صحت دیتای ورودی را بررسی خواهند کرد. حتی در صورت نیاز نیز می‌توانیم یک Constraint ترکیبی را جهت مطمئن شدن از خالی نبودن همزمان ستون‌های FK اضافه کنیم. البته SQLite Provider از HasCheckConstraint پشتیبانی نمی‌کند، ولی اگر به عنوان مثال از MySQL استفاده می‌کنید می‌توانید Constraint موردنظر را اینگونه اضافه کنید: 
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Comment>(entity =>
        entity.HasCheckConstraint("CHECK_FKs", 
            "(`ArticleId`  IS NOT NULL) AND (`VideoId`  IS NOT NULL) AND (`EventId`  IS NOT NULL)"));
}

با طراحی فوق می‌توانیم مطمئن شویم که orphaned record نخواهیم داشت. اما اگر تعداد مدل‌ها بیشتر شوند، باید به ازای هر مدل جدید، یک ارجاع به آن را به جدول Comment اضافه کنیم که در نهایت با تعداد زیادی کلیدهای خارجی مواجه خواهیم شد که در آن واحد فقط یکی از آنها مقدار دارند و بقیه NULL خواهند شد. در مقابل، مزیت این روش، امکان کوئری نویسی ساده‌ی آن است:
var articles = dbContext.Articles
                .Include(x => x.Comments).Where(x => x.Id == 1);
foreach (var article in articles)
{
    Console.WriteLine($"{article.Title} - Comments: {article.Comments.Count}");
}
var comment = dbContext.Comments.Include(x => x.Article)
    .FirstOrDefault(x => x.Id == 1);
Console.WriteLine(comment?.Article.Title);

کدهای مطلب جاری را می‌توانید از اینجا دریافت کنید (هر مثال بر روی برنچی جدا قرار دارد)
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی
نظرات مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز جمعه 6 آبان 1390
سلام جناب مهندس نصیری
ممنون از مطالب ارزندتون. من چند وقتی هست که دنبال یادگیری WPF و نوشتن پروژه هام بر اساس اون هستم اما مشکلی که دارم باهاش ارتباط برقرار نمیکنم. منظورم اینه که مثلا من وقتی از VB 6 به ویندوز فرم سوئیچ کردم شاید براحتی و در یک هفته راحت راه افتادم و کارهامو باهاش انجام دادم. حتی وفتی که برای برنامه نویسی وب از ASP.Net استفاده کردم حدود دو ماه طول کشید تا به سینتکسش و کنترلهاش آشنا بشم.اما در مورد WPF اینطور نیست هر چی میخونم و فیلم آموزشی میبینم بیشتر گیج میشم. یجوری همه چیز تو همه و اینکه در هر کنترل تعداد زیادی Attribute هست که هیچ tooltip و توضیحی براش نیست و باید بریم کلی سرچ کنیم. معماری MVVM هم برام ثقیله در حالی که زود به MVC آشنا شدم. میخواستم ببینم این اشکال از منه یا منابعی که مطالعه کردم.اگر شما منبعی رو میشناسید که خوب توضیح داده باشه ممنون میشم معرفی کنید.
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 2
لطفا قسمت اول را در اینجا مطالعه بفرمائید

گام سوم: افزودن یک button
در این مرحله یک button را به صفحه html اضافه می‌کنیم. button زمانی فعال می‌شود که هیچ متنی در فیلد input موجود نباشد. زمانی که کاربر بر روی دکمه کلیک می‌کند نام Meysam Khoshbakht را در کادر قرمز رنگ می‌نویسد.
تگ <button> را بصورت زیر در زیر فیلد input ایجاد کنید
...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
  <div>
    <button id="generateButton">Aye! Gimme a name!</button>
  </div>
</div>
...
در زیر دستور import و بصورت top-level متغیر زیر را تعریف کنید تا یک ButtonElement در داخل آن قرار دهیم.
import 'dart:html';

ButtonElement genButton;
توضیحات
- ButtonElement یکی از انواع المنت‌های DOM می‌باشد که در کتابخانه dart:html قرار دارد
- اگر متغیری مقداردهی نشده باشد بصورت پیش فرض با null مقداردهی می‌گردد
به منظور مدیریت رویداد کلیک button کد زیر را به تابع main اضافه می‌کنیم
void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
  genButton = querySelector('#generateButton');
  genButton.onClick.listen(generateBadge);
}
جهت تغییر محتوای کادر قرمز رنگ تابع top-level زیر را به piratebadge.dart اضافه می‌کنیم
...

void setBadgeName(String newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName;
}
جهت مدیریت رویداد کلیک button تابع زیر را بصورت top-level اضافه می‌کنیم
...

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName('Meysam Khoshbakht');
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، با فشردن button تابع generateBadge فراخوانی میشود و این تابع نیز با فراخوانی تابع setBadgeName محتوای badge یا کادر قرمز رنگ را تغییر می‌دهد. همچنین می‌توانیم کد موجود در updateBadge مربوط به رویداد input فیلد input را بصورت زیر تغییر دهیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
}
جهت بررسی پر بودن فیلد input می‌توانیم از یک if-else بصورت زیر استفاده کنیم که با استفاده از توابع رشته ای پر بودن فیلد را بررسی می‌کند.
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    // To do: add some code here.
  } else {
    // To do: add some code here.
  }
}
توضیحات
- کلاس String شامل توابع و ویژگی‌های مفیدی برای کار با رشته‌ها می‌باشد. مثل trim که فواصل خالی ابتدا و انتهای رشته را حذف می‌کند و isEmpty که بررسی می‌کند رشته خالی است یا خیر.
- کلاس String در کتابخانه dart:core قرار دارد که بصورت خودکار در تمامی برنامه‌های دارت import می‌شود
حال جهت مدیریت وضعیت فعال یا غیر فعال بودن button کد زیر را می‌نویسیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    genButton..disabled = false
             ..text = 'Aye! Gimme a name!';
  } else {
    genButton..disabled = true
             ..text = 'Arrr! Write yer name!';
  }
}
توضیحات
- عملگر cascade یا آبشاری (..)، به شما اجازه می‌دهد تا چندین عملیات را بر روی اعضای یک شی انجام دهیم. اگر به کد دقت کرده باشید با یک بار ذکر نام متغیر genButton ویژگی‌های disabled و text را مقدار دهی نمودیم که موجب تسریع و کاهش حجم کد نویسی می‌گردد.
همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input و خالی کردن آن وضعیت button را بررسی کنید. همچنین با کلیک بر روی button نام درج شده در badge را مشاهده کنید.
 

گام چهارم: ایجاد کلاس PirateName

در این مرحله فقط کد مربوط به فایل dart را تغییر میدهیم. ابتدا کلاس PirateName را ایجاد می‌کنیم. با ایجاد نمونه ای از این کلاس، یک نام بصورت تصادفی انتخاب می‌شود و یا نامی بصورت اختیاری از طریق سازنده انتخاب می‌گردد.

نخست کتابخانه dart:math را به ابتدای فایل dart اضافه کنید

import 'dart:html';

import 'dart:math' show Random;

توضیحات

- با استفاده از کلمه کلیدی show، شما می‌توانید فقط کلاسها، توابع و یا ویژگی‌های مورد نیازتان را import کنید.

- کلاس Random یک عدد تصادفی را تولید می‌کند

در انتهای فایل کلاس زیر را تعریف کنید

...

class PirateName {
}

در داخل کلاس یک شی از کلاس Random ایجاد کنید

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
}

توضیحات

- با استفاده از static یک فیلد را در سطح کلاس تعریف می‌کنیم که بین تمامی نمونه‌های ایجاد شده از کلاس مشترک می‌باشد

- متغیرهای final فقط خواندنی می‌باشند و غیر قابل تغییر هستند.

- با استفاده از new می‌توانیم سازنده ای را فراخوانی نموده و نمونه ای را از کلاس ایجاد کنیم

دو فیلد دیگر از نوع String و با نام‌های _firstName و _appelation به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
  String _firstName;
  String _appellation;
}

متغیرهای خصوصی با (_) تعریف می‌شوند. Dart کلمه کلیدی private را ندارد.

دو لیست static به کلاس فوق اضافه می‌کنیم که شامل لیستی از name و appelation می‌باشد که می‌خواهیم آیتمی را بصورت تصادفی از آنها انتخاب کنیم.

class PirateName {
  ...
  static final List names = [
    'Anne', 'Mary', 'Jack', 'Morgan', 'Roger',
    'Bill', 'Ragnar', 'Ed', 'John', 'Jane' ];
  static final List appellations = [
    'Jackal', 'King', 'Red', 'Stalwart', 'Axe',
    'Young', 'Brave', 'Eager', 'Wily', 'Zesty'];
}

کلاس List می‌تواند شامل مجموعه ای از آیتم‌ها می‌باشد که در Dart تعریف شده است.

سازنده ای را بصورت زیر به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  PirateName({String firstName, String appellation}) {
    if (firstName == null) {
      _firstName = names[indexGen.nextInt(names.length)];
    } else {
      _firstName = firstName;
    }
    if (appellation == null) {
      _appellation = appellations[indexGen.nextInt(appellations.length)];
    } else {
      _appellation = appellation;
    }
  }
}

توضیحات

- سازنده تابعی همنام کلاس می‌باشد

- پارامترهایی که در {} تعریف می‌شوند اختیاری و Named Parameter می‌باشند. Named Parameter‌ها پارمترهایی هستند که جهت مقداردهی به آنها در زمان فراخوانی، از نام آنها استفاده می‌شود.

- تابع nextInt() یک عدد صحیح تصادفی جدید را تولید می‌کند.

- جهت دسترسی به عناصر لیست از [] و شماره‌ی خانه‌ی لیست استفاده می‌کنیم.

- ویژگی length تعداد آیتم‌های موجود در لیست را بر می‌گرداند.

در این مرحله یک getter برای دسترسی به pirate name ایجاد می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  String get pirateName =>
    _firstName.isEmpty ? '' : '$_firstName the $_appellation';
}

توضیحات

- Getter‌ها متدهای خاصی جهت دسترسی به یک ویژگی به منظور خواندن مقدار آنها می‌باشند.

- عملگر سه گانه :? دستور میانبر عبارت شرطی if-else می‌باشد

- $ یک کاراکتر ویژه برای رشته‌های موجود در Dart می‌باشد و می‌تواند محتوای یک متغیر یا ویژگی را در رشته قرار دهد. در رشته '$_firstName the $_appellation' محتوای دو ویژگی _firstName و _appellation در رشته قرار گرفته و نمایش می‌یابند.

- عبارت (=> expr;) یک دستور میانبر برای { return expr; } می‌باشد.

تابع setBadgeName را بصورت زیر تغییر دهید تا یک پارامتر از نوع کلاس PirateName را به عنوان پارامتر ورودی دریافت نموده و با استفاده از Getter مربوط به ویژگی pirateName، مقدار آن را در badge name نمایش دهد.

void setBadgeName(PirateName newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName;
}

تابع updateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا یک نمونه از کلاس PirateName را با توجه به مقدار ورودی کاربر در فیلد input تولید نموده و تابع setBadgeName رافراخوانی نماید. همانطور که در کد مشاهده می‌کنید پارامتر ورودی اختیاری firstName در زمان فراخوانی با ذکر نام پارامتر قبل از مقدار ارسالی نوشته شده است. این همان قابلیت Named Parameter می‌باشد.

void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  
  setBadgeName(new PirateName(firstName: inputName));
  ...
}

تابع generateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا به جای نام ثابت Meysam Khoshbakht، از کلاس PirateName به منظور ایجاد نام استفاده کند. همانطور که در کد می‌بینید، سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس PirateName فراخوانی شده است.

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName(new PirateName());
}

همانند گام سوم برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید.

مطالب
ایجاد سرویس Account Manager با تکنولوژی های Identity 2.1 و Web API 2.2
ASP.NET Identity 2.1 جدیدترین فریم ورک عضویت و مدیریت کاربر است که چندی پیش توسط شرکت مایکروسافت منتشر شد. این سیستم عضویت می‌تواند به تمامی فریم‌ورک‌های دات نتی مانند Web API، MVC و ... متصل گردد.
در این دوره چند قسمتی به همراه یک پروژه‌ی نمونه، نحوه‌ی ارتباط Identity و Web API را نمایش خواهیم داد. در قسمت front-end این پروژه‌ی SPA، ما از AngularJs استفاده خواهیم نمود. قسمت front-end که توسط AngularJs توسعه داده می‌شود از bearet token based authentication استفاده می‌کند. این متد از JSON Web Token برای فرایند Authorization بهره می‌گیرد که به اختصار آن را JWT نیز می‌نامند. این روش سیستم اعتبار سنجی role based بوده و  تمامی آنچه را که در یک سیستم membership داریم، پوشش می‌دهد. توجه داشته باشید که برای فهم بهتر تمامی مراحل، ما پروژه را بدون هیچ قالب از پیش تعریف شده‌ای در VS2013 آغاز می‌کنیم.
به دلیل اینکه پروژه در طی چند قسمت انجام می‌پذیرد آن را به بخش‌های زیر تقسیم می‌کنیم.
  1.  تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API
  2.  ایجاد Account Confirmation به وسیله Identity به همراه تنظیمات policy برای user name و password
  3.  توسعه OAuth Json Web Token Authentication به کمک Web API و Identity
  4.  ایجاد یک سیستم Role Based و تایید صلاحیت‌های مربوط به آن
  5.  توسعه Web API Claims Authorization در Identity 2.1
  6.  توسعه بخش front-end با AngularJs

تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API 

1. تنظیمات ASP.Net Identity 2.1

1-1. ساخت یک پروژه Web API

در ابتدا ما یک empty solution را با نام "AspNetIdentity" همانند شکل مقابل می‌سازیم.

یک ASP.NET Web Application با نام "AspNetIdentity.WebApi" را به این solution اضافه می‌نماییم. در بخش select template ما empty template را انتخاب می‌کنیم. همچنین در قسمت add folders and core references for: نیز هیچیک از گزینه‌ها را انتخاب نمی‌کنیم.

1-2. نصب package‌های مورد نیاز از Nuget

در زیر package‌های مورد نیاز برای ASP.NET Web API و Owin را مشاهده میکنید. همچنین package‌های مربوط به ASP.Net Identity 2.1 نیز در زیر قرار داده شده‌اند.

Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.Owin -Version 5.2.2
Install-Package Microsoft.Owin.Security.OAuth -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.Owin.Cors -Version 3.0.0

1-3. اضافه کردن user class و database context

حال که تمامی پکیج‌های مورد نیاز را به پروژه خود اضافه نمودیم، قصد داریم تا اولین کلاس EF را با نام "ApplicationUser" به پروژه اضافه کنیم. این کلاس، کاربری را که قصد ثبت نام در membership system، دارد را نمایش می‌دهد. برای این کار ما یک کلاس جدید را به نام "ApplicationUser" می‌سازیم و کلاس "Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUser" را در آن به ارث می‌بریم.

برای این کار ما یک پوشه‌ی جدید را در برنامه با نام "Infrastructure" می‌سازیم و درون آن کلاس ذکر شده را اضافه می‌کنیم:

 public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string FirstName { get; set; }
 
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string LastName { get; set; }
 
        [Required]
        public byte Level { get; set; }
 
        [Required]
        public DateTime JoinDate { get; set; }
 
    }

پس از افزودن کلاس User، نوبت به اضافه نمودن Db Context است. این کلاس وظیفه‌ی ارتباط با پایگاه داده را بر عهده دارد. ما یک کلاس جدید را با نام ApplicationDbContext، به پوشه‌ی Infrastructure اضافه می‌نماییم. کد مربوط به این کلاس به صورت زیر است:

 public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false)
        {
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
        }
 
        public static ApplicationDbContext Create()
        {
            return new ApplicationDbContext();
        }
 
    }

همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از IdentityDbContext ارث بری نموده است. این کلاس یک نسخه‌ی جدیدتر از DbContext است که تمامی نگاشت‌های Entity Framework Code First را انجام می‌دهد. در ادامه ما یک Connection String را با نام DefaultConnection در فایل web.config اضافه می‌نماییم.

همچنین متد static ایی را با نام Create که در تکه کد فوق از سوی Owin Startup class فراخوانی می‌گردد که در ادامه به شرح آن نیز خواهیم پرداخت.

ConnectionString قرار داده شده در فایل web.config در قسمت زیر قرار داده شده است:

<connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=.\sqlexpress;Initial Catalog=AspNetIdentity;Integrated Security=SSPI;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>

قدم 4: ساخت پایگاه داده و فعال سازی DB Migration

حال ما باید EF CodeFirst Migration را برای آپدیت کردن دیتابیس، بجای دوباره ساختن آن به ازای هر تغییری، فعال نماییم. برای این کار بایستی در قسمت NuGet Package Manager Console عبارت زیر را وارد نماییم:

enable-migrations
add-migration InitialCreate

اگر تا به اینجای کار تمامی مراحل به درستی صورت گرفته باشند، پوشه‌ی Migration با موفقیت ساخته می‌شود. همچنین پایگاه داده متشکل از جداول مورد نیاز برای سیستم Identity نیز ایجاد می‌شود. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید مقالات مرتبط با Code First را مطالعه نمایید. ساختار جداول ما باید به صورت زیر باشد:

در بخش بعدی، کلاس‌های مربوط به UserManager را ایجاد خواهیم کرد و پس از آن فایل Startup Owin را برای مدیریت کاربران، تشریح می‌کنیم.

مطالب
بازسازی کد: جایگزینی آرایه با شیء (Replace array with object)
از آرایه برای ذخیره سازی آیتم‌های مشابه استفاده می‌شود. این تشابه باید علاوه بر اینکه در نوع داده‌ای آیتم‌ها رعایت شود، باید از نظر مفهومی نیز رعایت شود.
زمانیکه از یک آرایه برای نگهداری المنت‌های غیر مشابه استفاده می‌شود، نیاز به چنین بازسازی کدی است. به طور مثال آرایه‌ای که آیتم اول آن "نام" و آیتم دوم آن "امتیاز" است. قطعا کار با چنین آرایه‌ای بسیار مشکل خواهد بود. زمانیکه یک آرایه را از نوع داده‌ای عمومی‌تری (مثلا object در سی شارپ) تعریف و انواع داده‌ای متفاوت را در آیتم‌های آن نگهداری کنیم، اوضاع بسیار بدتر خواهد شد. 
محور اصلی بازسازی کد "جایگزینی آرایه با شیء" ایجاد یک کلاس، برای ذخیره اطلاعات آرایه است. به این صورت که برای هر آیتم آرایه، یک خصوصیت در کلاس مربوطه ایجاد می‌شود. 
به طور مثال به آرایه زیر توجه نمایید:
var row = new string[3]; 
row[0] = "Liverpool"; 
row[0] = "15";
در آرایه بالا، آیتم اول نشان دهنده نام تیم و آیتم دوم نشان دهنده امتیاز تیم است. با وجود اینکه این مثال کمی غیر واقعی به نظر میرسد، اما چنین مثال‌هایی در برنامه نویسی روزمره ممکن است به اشکال مختلفی مشاهده شود. مانند استفاده از dictionary برای دریافت اطلاعات فرم وب، استفاده از Tuple (در زبان سی شارپ) برای انتقال اطلاعات و … 
در این مثال طراحی بهتر، ایجاد یک کلاس یا ساختار (بسته به شرایط کلی مسئله) برای نشان دادن امتیاز تیم است:  
public class Performance 
{ 
       public string TeamName { get; set; } 
       public int Score { get; set; } 
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، به ازای هر یک از آیتم‌های آرایه، خصوصیتی در کلاس جدید ایجاد شده‌است. همچنین انتخاب انواع داده‌ای نیز در طراحی جدید، ساده‌تر و اصولی‌تر انجام خواهد شد.
تمامی استفاده‌ها از آرایه‌ها، در دسته بندی این نوشتار برای بازسازی کد قرار نمی‌گیرند. آرایه‌هایی که اصل مشابه بودن آیتم‌ها را رعایت می‌کنند، معمولا نیازی به بازسازی کد ندارند. به طور مثال در نرم افزارهای فروشگاه اینترنتی، خصوصیات کالا به صورت داینامیک ذخیره شده و احتمالا برای دسترسی و مدیریت آن، از آرایه یا لیست استفاده می‌شود. اما با کمی دقت خواهیم دید، این استفاده از آرایه، با تعریف مشابه بودن آیتم‌ها همخوانی دارد. زیرا تمامی آیتم‌های آرایه به طور مثال از نوع خصوصیت کالا هستند. همچنین عملا امکان بازسازی و ایجاد کلاس در این مثال وجود ندارد؛ زیرا خصوصیات کالاها در زمان توسعه مشخص نیستند و در زمان اجرای برنامه تنظیم می‌شوند.