اشتراکها
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایلها در ASP.NET Core
در مرورگرها و استانداردهای وب، خیر.
با سلام.
می توان از این مثال در وب نیز استفاده کرد؟
باتشکر.
پیکربندی قسمت لاگها، میتواند برای یک سرور و یا وب سایت خاص از طریق فایل کانفیگ یا از طریق خود IIS انجام گیرد. برای اینکه به بیشتر این قابلیتها در IIS دسترسی داشت، باید یکی از نسخههای ویندوز سرور 2012 و ویندوز 8 را نصب کرده باشید. لاگها به ثبت خطاها و درخواستهای HTTP میپردازند و با تحلیل آنها میتوان عملیات بهینه سازی را بر روی سرو اجرا کرد. تمامی ثبت لاگها توسط Http.sys انجام میگیرد.
نحوهی ذخیره سازی لاگها
در این بخش نحوهی ذخیره سازی و فرمت ذخیرهی لاگها را در دو سطح سایت و سرور به طور جداگانه بررسی میکنیم. در IIS ماژول Logging را باز کنید و در لیست One log file per میتوانید مشخص کنید که لاگها در چه سطحی اجرا شوند. اگر گزینهی server باشد، تمامی خطاها و درخواستهای رسیده به سرور در یک فایل لاگ ثبت میشوند. ولی اگر سطح سایت باشد، برای هر سایت بر روی IIS لاگها، جداگانه بررسی میشوند. به طور پیش فرض سطح سایت انتخاب شده است.
سطح سایت
موقعیکه در لیست، سایت را انتخاب کنید، در لیست format میتوانید تعیین کنید که لاگها به چه صورتی باید ذخیره شوند. مواردی که در این حالت لیست میشوند گزینههای W3C,IIS,NCSA,Custom میباشند که در زیر یکایک آنها را بررسی میکنیم:
فرمت IIS: این فرمت توسط مایکروسافت ارائه شده و در این حالت لاگهای همهی وب سایتها ذخیره میشوند. به این فرمت Fixed ASCII Based Text نیز میگویند؛ چرا که اجازهی خصوصی سازی ندارد و نمیتوانید بگویید چه فیلدهایی در لاگ قرار داشته باشند. لاگ فایلهای این فرمت با ، (کاما) از هم جدا میشوند و مقدار زمانی که برای هر فیلد ثبت میشود، به صورت محلی local Time میباشد.
فیلدهایی که در لاگ این نوع فرمت خواهند آمد، به شرح زیر است:
- Client IP address
- User name
- Date
- Time
- Service and instance
- Server name
- Server IP address
- Time taken
- Client bytes sent
- Server bytes sent
- (Service status code (A value of 200 indicates that the request was fulfilled successfully
- (Windows status code (A value of 0 indicates that the request was fulfilled successfully.
- Request type
- Target of operation
- (Parameters (the parameters that are passed to a script
احتمال این وجود دارد که بعضی از فیلدها در بعضی رکوردها، شامل اطلاعاتی نباشند که به جای مقدار آن علامت - ثبت میگردد و برای کاراکترهایی که قابل نمایش نیستند یا کاراکتر نمایشی ندارند، از علامت + استفاده میشود. دلیل اینکار هم این است که ممکن است یک کاربر مهاجم، به ارسال اطلاعات کلیدهای کنترلی چون Carriage return اختصارا CR یا Line Feed به اختصار LF کند، که باعث شکسته شدن خط لاگ فایل میشود و در نتیجه از استاندارد خارج خواهد شد و هنگام خواندن آن هم با خطا روبرو میشویم؛ در نتیجه با جایگزینی چنین کاراکترهایی با + از این اتفاق جلوگیری میشود.
شکل زیر نمونه ای از یک خط لاگ در این فرمت است:
192.168.114.201, -, 03/20/01, 7:55:20, W3SVC2, SERVER, 172.21.13.45, 4502, 163, 3223, 200, 0, GET, /DeptLogo.gif, -,
نام فیلد | نوع حالت مقداردهی | توضیح اتفاقات افتاده | |
Client IP address | 192.168.114.201 | آی پی کلاینت | |
User name | - | کاربر ناشناس است | |
Date | 03/20/01 | تاریخ فعالیت | |
Time | 7:55:20 | ساعت فعالیت | |
Service and instance | W3SVC2 | لاگی که مربوط به سایت خاصی میشود به صورت #W3SVC نمایش داده میشود که علامت # شماره سایت میباشد که در اینجا این لاگ مربوط به سایت شماره 2 است | |
Server name | SERVER | نام سرور | |
Server IP | 172.21.13.45 | آی پی سرور | |
Time taken | 4502 | چقدر انجام عملیات این درخواست به طول انجامیده است که بر حسب میلی ثانیه است. | |
Client bytes sent | 163 | تعداد بایت هایی که از طرف کلاینت به سرور ارسال شده است | |
Server bytes sent | 3223 | تعداد بایت هایی که از طرف سرور به سمت کلاینت ارسال شده است | |
Service status code | 200 | درخواست کاملا موفقیت آمیز بوده است | |
Windows status code | 0 | درخواست کاملا موفقیت آمیز بوده است | |
Request type | GET | نوع درخواست کاربر | |
Target of operation | /DeptLogo.gif | کاربر قصد دانلود یک فایل تصویری GIF داشته است که نامش Deptlogo است | |
Parameters | - | پارامتری ارسال نشده است |
فرمت NCSA: این فرمت توسط مرکز علمی کاربردهای ابرمحاسباتی National Center for Supercomputing Applications ایجاد شده و دقیقا مانند قبلی نمیتوان در آن نوع فیلدها را مشخص کرد و برای جدا سازی، از فاصله space استفاده میکند و ثبت مقدار زمان در آن هم به صورت محلی و هم UTC میباشد.
این فیلدها در لاگ آن نمایش داده میشوند:
- Remote host address
- (Remote log name (This value is always a hyphen
- User name
- Date, time, and Greenwich mean time (GMT) offset
- Request and protocol version
- (Service status code (A value of 200 indicates that the request was fulfilled successfully
- Bytes sen
نمونه ای از یک لاگ ثبت شده:
172.21.13.45 - Microsoft\JohnDoe [08/Apr/2001:17:39:04 -0800] "GET /scripts/iisadmin/ism.dll?http/serv HTTP/1.0" 200 3401
نام فیلد | مقدار ثبت شده | توضیح اتفاق افتاده |
Remote host address | 172.21.13.45 | آی پی کلاینت |
Remote log name | - | نامی وجود ندارد |
User name | Microsoft\JohnDoe | نام کاربری |
Date, time, and GMT offset | [08/Apr/2001:17:39:04 -0800] | تاریخ و ساعت فعالیت به صورت محلی که 8 ساعت از مبدا گرینویچ بیشتر است |
Request and protocol version | GET /scripts/iisadmin/ism.dll?http/serv HTTP/1.0 | کاربر با متد GET و Http نسخهی یک، درخواست فایل ism.dll را کرده است. |
Service status code | 200 | عملیات کاملا موفقیت آمیز بود. |
Bytes sent | 3401 | تعداد بایتهای ارسال شده به سمت کاربر |
امنیت در برابر کاربران مهاجم مانند همان فرمت قبلی صورت گرفته است.
فرمت W3C: توسط W3C توسط کنسرسیوم جهانی وب ارائه شده است و یک فرمت customizable ASCII text-based است. به این معنی که میتوان فیلدهایی که در گزارش نهایی میآید را خودتان مشخص کنید، که برای اینکار در کنار لیست، دکمهی Select وجود دارد که میتوانید هر کدام از فیلدهایی را که خواستید، انتخاب کنید تا به ترتیب در خط لاگ ظاهر شوند. تاریخ ثبت به صورت UTC است.
نام فیلد | توضیح | به طور پیش فرض انتخاب شده است |
Date | تاریخ رخ دادن فعالیت | بله |
Time | ساعت زخ دادن فعالیت بر اساس UTC | بله |
Client IP Address | آی پی کلاینت | بله |
User Name | نام کاربری که هویت آن تایید شده و در صورتی که هویت تایید شده نباشد و کاربر ناشناس باشد، جای آن - قرار میگیرد | بله |
Service Name and Instance Number | نام و شماره سایتی که درخواست در آن صورت گرفته است | خیر |
Server Name | نام سروری که لاگ روی آن ثبت میشود | خیر |
Server IP Address | آی پی سرور که لاگ روی آن ثبت میشود | بله |
Server Port | شمره پورتی که سرویس مورد نظر روی آن پورت اعمال میشود. | بله |
Method | متد درخواست مثل GET | بله |
URI Stem | هدف درخواست یا Target مثل index.htm | بله |
URI Query | کوئری ارسال شده برای صفحات داینامیک | بله |
HTTP Status | کد وضیعینی HTTP status | بله |
Win32 Status | کد وضعیتی ویندوز | خیر |
Bytes Sent | تعداد بایتهای ارسال شده به سمت کلاینت | خیر |
Bytes Received | تعداد بایتهای دریافت شده از سمت کلاینت | خیر |
Time Taken | زمان به طول انجامیدن درخواست بر حسب میلی ثانیه | خیر |
Protocol Version | درخواست با چه نسخهای از پروتکل http یا ftp ارسال شده است | خیر |
Host | اگر در هدر درخواست ارسالی این گزینه بوده باشد، نوشته خواهد شد. | خیر |
User Agent | اطلاعات را از هدر درخواست میگیرد. | بله |
Cookie | اگر کوکی رد و بدل شده باشد، محتویات کوکی ارسالی یا دریافت شده | خیر |
Referrer | کاربر از چه سایتی به سمت سایت ما آمده است. | خیر |
Protocol Substatus | در صورت رخ دادن خطا در IIS ، کد خطا بازگردانده میشود. در IIS به منظور امنیت بیشتر و کاهش حملات، محتوای خطاهای رخ داده در IIS به صورت متنی نمایش داده نمیشوند و شامل کد خطایی به اسم Substatus Code هستند تا مدیران شبکه با ردیابی لاگها پی به دلیل خطا و درخواستهای ناموفق ببرند. برای مثال Error 404.2 به این معنی است که فایل درخواستی به دلیل قوانین محدود کنده، قفل شده و قابل ارائه نیست. ولی هکر تنها با خطای 404 یعنی وجود نداشتن فایل روبرو میشود. در حالت substatus code، کد شماره 2 را هم خواهید داشت که در لاگ ثبت میشود. هر شخصی که در سرور توانایی دسترسی به لاگها را داشته باشد، میتواند کد دوم خطا را نیز مشاهده کند. برای مثال مدیر سرور متوجه میشود که یکی از فایلهای مورد نظر به کاربران، خطای 404 نمایش میدهد و با بررسی لاگها متوجه میشود که کد خطا 404.9 هست. از آنجا که ما همهی کدها را حفظ نیستیم به این صفحه رجوع میکنیم و متوجه میشویم تعداد کاربرانی که برای این فایل، اتصال connection ایجاد کردهاند بیش از مقدار مجاز است و مدیر میتواند این وضع را کنترل کند. برای مثال تعداد اتصالات مجاز را نامحدود unlimited تعیین کند. | بله |
- uri-query
- host
- (User-Agent)
- Cookie
- Referrer
- substatus
گزینه Custom : موقعی که شما این گزینه را انتخاب کنید ماژول logging غیرفعال خواهد شد. زیرا این امکان در IIS قابل پیکربندی نیست و نوشتن ماژول آن بر عهده شما خواهد بود؛ با استفاده از اینترفیس های ILogPlugin ، ILogPluginEx و ILogUIPlugin آن را پیاده سازی کنید.
ذخیره اطلاعات به انکدینگ UTF-8 و موضوع امنیت
در صورتی که شما از سایتی با زبانی غیر از انگلیسی و لاتین و فراتر از ANSI استفاده میکنید، این گزینه حتما باید انتخاب شده باشد تا درخواست را بهتر لاگ کند. حتی برای وب سایتهای انگلیسی زبان هم انتخاب این گزینه بسیار خوب است؛ چرا که اگر به سمت سرور کاراکترهای خاصی در URL ارسال شوند، نمیتواند با کدپیج موجود آنها را درست تبدیل کند.
ادامهی تنظیمات
موارد بعدی که در تنظیمات لاگها کاملا مشخص و واضح است، عملیات زمان بندی است که برای ساخت یک فایل لاگ جدید به کار میرود؛ برای مثال هر ساعت یک لاگ فایل جدید بسازد و فعالیتهای موجود در هر ساعت در یک لاگ ذخیره میشوند.
گزینهی بعدی حداکثر حجم هر فایل لاگ است که به صورت بایت مشخص میشود. اگر مقداری که تعیین میکنید کمتر از 1048576 بایت باشد، خودش به طور پیش فرض همان 1048576 بایت را در نظر خواهد گرفت.
گزینه بعدی do not create a new logfile بدین معناست که همهی لاگها در یک فایل ذخیره میشوند و فایل جدیدی برای لاگها ایجاد نمیشود.
گزینه آخری به اسم use local time for filenaming and rollover است که اگر انتخاب شود، نامگذاری هر فایل لاگ بر اساس زمان محلی ساخت فایل لاگ خواهد بود. در صورتیکه انتخاب نشود، نامگذاری با زمان UTC درج خواهد شد.
سطح سرور
لاگها فقط در سمت سرور انجام میگیرد و لاگ هر سایت در یک فایل لاگ ثبت میشود. اگر بخواهید لاگها را در سطح سرور انجام دهید، گزینهی binary هم اضافه خواهد شد.
Binary: در این گزینه دیگر از قالب بندی یا فرمت بندی لاگها خبری نیست و لاگ هر وب سایت به صورت اختصاصی صورت نمیگیرد. عملیات ذخیره سازی و ثبت هر لاگ میتواند از منابع یک سرور از قبیل حافظه و CPU و ... استفاده کند و اگر تعداد این وب سایتها بالا باشد، باقی روشها باعث فشار به سرور میشوند. برای همین ایجاد یک فایل خام از لاگها در این مواقع میتواند راهگشا باشد. برای همه یک فایل لاگ ایجاد شده و بدون قالب بندی ذخیره میکند. پسوند این نوع لاگها ibl است که مخفف Internet Binary Log میباشد. دلیل این تغییر پسوند این است که اطمینان کسب شود کاربر، با برنامههای متنی چون notepad یا امثال آن که به Text Utilities معروفند فایل را باز نمیکند. برای خواندن این فایلهای میتوان از برنامهی Log parser استفاده کرد. پروتکلهای FTP,NNTP و SMTP در این حالت لاگشان ثبت نمیشود.
مطالب
NOSQL قسمت اول
در این پست نگاهی کلی به ویژگیهای پایگاههای داده NOSql خواهیم
داشت و با بررسی تاریخچه و دلیل پیدایش این سیستمها آشنا خواهیم شد.
با فراگیر شدن اینترنت در سالهای اخیر و افزایش کاربران ، سیستمهای RDBMS جوابگوی نیازهای برنامهنویسان در حوزهی وب نبودند زیرا نیاز به نگهداری دادهها با حجم بالا و سرعت خواندن و نوشتن بالا از جمله نقط ضعف سیستمهای RDBMS میباشد ، چرا که با افزایش شدید کاربران دادهها اصولا به صورت منطقی ساختار یکدست خود را جهت نگهداری از دست میدهند و به این ترتیب عملیات نرمال سازی منجر به ساخت جداول زیادی میشود که نتیجه آن برای هر کوئری عملیات Joinهای متعدد میباشد که سرعت خواندن و نوشتن را به خصوص برای برنامههای با گسترهی وب پایین میآورد و مشکلات دیگری در سیستمهای RDBMS که ویژگیهای سیستمهای NoSql مشخص کننده آن مشکلات است که در ادامه به آن میپردازیم.
طبق تعریف کلی پایگاه داده NOSql عبارت است از:
نسل بعدی پایگاه داده (نسل از بعد RDBMS ) که اصولا دارای چند ویژگی زیر باشد:
۱- دادهها در این سیستم به صورت رابطهای (جدولی) نمیباشند
۲-دادهها به صورت توزیع شده نگهداری میشوند.
۳-سیستم نرمافزاری متن باز میباشد.
۴-پایگاه داده مقیاس پذیر به صورت افقی میباشد(در مطالب بعدی توضیح داده خواهد شد.)
همانگونه که گفته شد این نوع پایگاه داده به منظور رفع نیازهای برنامههای با حجم ورود و خروج داده بسیار بالا (برنامههای مدرن وب فعلی) ایجاد شدند.
شروع کار پیادهسازی این سیستمها در اوایل سال ۲۰۰۹ شکل گرفت و با سرعت زیادی رشد کرد و همچنین ویژگیهای کلی دیگری نیز به این نوع سیستم اضافه شد.
که این ویژگیها عبارتند از:
جهت پیاده سازی پایگاه داده با این سیستمها تا حدودی نگرش کلی به دادهها و نحوهی چیدمان آنها تغییر میکند ، به صورت کلی مباحث مربوط به normalization و de-normalization و تصور دادهها به صورت جدولی کنار میرود.
سیستم NoSql به جهت دستهبندی نحوهی ذخیرهسازی دادهها و ارتباط بین آنها به ۴ دسته کلی تقسیم میشود که معرفی کلی آن دستهبندیها موضوع مطلب بعدی میباشد.
با فراگیر شدن اینترنت در سالهای اخیر و افزایش کاربران ، سیستمهای RDBMS جوابگوی نیازهای برنامهنویسان در حوزهی وب نبودند زیرا نیاز به نگهداری دادهها با حجم بالا و سرعت خواندن و نوشتن بالا از جمله نقط ضعف سیستمهای RDBMS میباشد ، چرا که با افزایش شدید کاربران دادهها اصولا به صورت منطقی ساختار یکدست خود را جهت نگهداری از دست میدهند و به این ترتیب عملیات نرمال سازی منجر به ساخت جداول زیادی میشود که نتیجه آن برای هر کوئری عملیات Joinهای متعدد میباشد که سرعت خواندن و نوشتن را به خصوص برای برنامههای با گسترهی وب پایین میآورد و مشکلات دیگری در سیستمهای RDBMS که ویژگیهای سیستمهای NoSql مشخص کننده آن مشکلات است که در ادامه به آن میپردازیم.
طبق تعریف کلی پایگاه داده NOSql عبارت است از:
نسل بعدی پایگاه داده (نسل از بعد RDBMS ) که اصولا دارای چند ویژگی زیر باشد:
۱- دادهها در این سیستم به صورت رابطهای (جدولی) نمیباشند
۲-دادهها به صورت توزیع شده نگهداری میشوند.
۳-سیستم نرمافزاری متن باز میباشد.
۴-پایگاه داده مقیاس پذیر به صورت افقی میباشد(در مطالب بعدی توضیح داده خواهد شد.)
همانگونه که گفته شد این نوع پایگاه داده به منظور رفع نیازهای برنامههای با حجم ورود و خروج داده بسیار بالا (برنامههای مدرن وب فعلی) ایجاد شدند.
شروع کار پیادهسازی این سیستمها در اوایل سال ۲۰۰۹ شکل گرفت و با سرعت زیادی رشد کرد و همچنین ویژگیهای کلی دیگری نیز به این نوع سیستم اضافه شد.
که این ویژگیها عبارتند از:
- Schema-free
: بدون شَما ! ، با توجه به برنامههای وبی فعلی ممکن است شمای نگهداری
دادهها ( ساختار کلی ) مرتبا و یا گهگاهی تغییر کند. لذا در این سیستمها
اصولا دادهها بدون شمای اولیه طراحی و ذخیره میشوند. ( به عنوان مثال
میتوان در یک سیستم که مشخصات کاربران وارد سیستم میشود برای یک کاربر یک
سری اطلاعات اضافی و برای کاربری دیگر از ورود اطلاعات اضافی صرفنظر کرد ،
و در مقایسه با RDBMS به این ترتیب از ورود مقادیر Null و یا پیوندهای
بیمورد جلوگیری کرد.
کنترل اطلاعات الزامی توسط لایه سرویس برنامه انجام میشود. ( در زبان جاوا توسط jsr-303 و یاBean Validation ها) - easy replication support : در این سیستم ، نحوهی گرفتن نسخههای پشتیبان و sync بودن نسخههای مختلف بسیار ساده و سر راست میباشد و سرور پایگاه داده به محض عدم توانایی خواندن و یا نوشتن از روی دیسک سراغ نسخهی پشتیبان میرود و آن نسخه را به عنوان نسخهی اصلی در نظر میگیرد.
- Simple API : به دلیل متنباز بودن و فعال بودن Community این سیستمها APIهای ساده و بهینهای برای اکثر زبانهای برنامهنویس محبوب ایجاد شده است که در پستهای بعدی با ارائه مثال آنها را بررسی خواهیم کرد.
- eventually consistent : در سیستمهای RDBMS که دادهها خاصیت ACID را ( در قالب Transaction) پیاده میکنند ، در این سیستمهای دادهها در وضعیت BASE قرار دارند که سرنام کلمات Basically Available ، Soft State ، Eventual Consistency میباشد.
- huge amount of data: این سیستمها به منظور کار با دادههای با حجم بالا ایجاد شدهاند ، یک تعریف کلی میگوید اگر مقدار دادههای نگهداری شده در پایگاههای داده برنامه شما ظرفیتی کمتر از یک ترابایت داده دارد از پایگاه داده RDBMS استفاده کنید واگر ظرفیت آن از واحد ترابایت فراتر میرود از سیستمهای NOSql استفاده کنید.
جهت پیاده سازی پایگاه داده با این سیستمها تا حدودی نگرش کلی به دادهها و نحوهی چیدمان آنها تغییر میکند ، به صورت کلی مباحث مربوط به normalization و de-normalization و تصور دادهها به صورت جدولی کنار میرود.
سیستم NoSql به جهت دستهبندی نحوهی ذخیرهسازی دادهها و ارتباط بین آنها به ۴ دسته کلی تقسیم میشود که معرفی کلی آن دستهبندیها موضوع مطلب بعدی میباشد.
- برای طراحی افزونه پذیر از ExtCore استفاده کنید.
- «کتابخانههای کمکی جهت ساده سازی ثبت تنظیمات اولیهی IoC Container توکار NET Core.» هم که نامبرده شدند، همین کار اسکن و اتصال را انجام میدهند.
مزیت استفاده از یوزر کنترلها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا ، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، میتوان هر کدام را توسط یک یوزر کنترل پیاده سازی کرده و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این یوزر کنترلها تهیه نمود.
با این توضیحات اکنون میخواهیم یک یوزکنترل ASP.Net را توسط jQuery Ajax بارگذاری کرده و نمایش دهیم. حداقل دو مورد کاربرد را میتوان برای آن متصور شد:
الف) در اولین باری که یک صفحه در حال بارگذاری است، قسمتهای مختلف آنرا بتوان از یوزر کنترلهای مختلف خواند و تا زمان بارگذاری کامل هر کدام، یک عبارت لطفا منتظر بمانید را نمایش داد. نمونهی آنرا شاید در بعضی از CMS های جدید دیده باشید. صفحه به سرعت بارگذاری میشود. در حالیکه مشغول مرور صفحه جاری هستید، قسمتهای مختلف صفحه پدیدار میشوند.
ب) بارگذاری یک قسمت دلخواه صفحه بر اساس درخواست کاربر. مثلا کلیک بر روی یک دکمه و امثال آن.
روش کلی کار:
1) تهیه یک متد وب سرویس که یوزر کنترل را بر روی سرور اجرا کرده و حاصل را تبدیل به یک رشته کند.
2) استفاده از متد Ajax جیکوئری برای فراخوانی این متد وب سرویس و افزودن رشته دریافت شده به صفحه.
بدیهی است زمانیکه متد Ajax فراخوانی میشود میتوان عبارت یا تصویر منتظر بمانید را نمایش داد و پس از پایان کار این متد، عبارت (یا تصویر) را مخفی نمود.
پیاده سازی:
قسمت تبدیل یک یوزر کنترل به رشته را قبلا در مقاله "تهیه قالب برای ایمیلهای ارسالی یک برنامه ASP.Net" مشاهده کردهاید. در اینجا برای استفاده از این متد در یک وب سرویس نیاز به کمی تغییر وجود داشت (KeyValuePair ها درست سریالایز نمیشوند) که نتیجه نهایی به صورت زیر است. یک فایل Ajax.asmx را به برنامه اضافه کرده و سپس در صفحه Ajax.asmx.cs کد آن به صورت زیر میتواند باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;
namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}
/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}
/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();
UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);
viewControl.EnableViewState = false;
Type viewControlType = viewControl.GetType();
if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);
if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}
//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();
//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);
//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);
//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();
//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);
// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
چند نکته:
الف) وب کانفیگ برنامه ASP.Net شما اگر با VS 2008 ایجاد شده باشد مداخل لازم را برای استفاده از این وب سرویس توسط jQuery Ajax دارد در غیر اینصورت موفق به استفاده از آن نخواهید شد.
ب) هنگام بازگرداندن این اطلاعات با فرمت json = ResponseFormat.Json جهت استفاده در jQuery Ajax ، گاهی از اوقات بسته به حجم بازگردانده شده ممکن است خطایی حاصل شده و عملیات متوقف شد. این طول پیش فرض را (maxJsonLength) در وب کانفیگ به صورت زیر تنظیم کنید تا مشکل حل شود:
<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>
برای پیاده سازی قسمت Ajax آن برای اینکه کار کمی تمیزتر و با قابلیت استفاده مجدد شود یک پلاگین تهیه شده (فایلی با نام jquery.advloaduc.js) که سورس آن به صورت زیر است:
$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی میشود
};
var options = $.extend(defaults, options);
return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");
$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);
// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
عمده کاری که در این پلاگین صورت میگیرد فراخوانی متد Ajax جیکوئری است. سپس به متد وب سرویس ما (که در اینجا نام آن به صورت پارامتر نیز قابل دریافت است)، پارامترهای لازم پاس شده و سپس نتیجه حاصل به یک شیء در صفحه اضافه میشود.
completeHandler آن اختیاری است و پس از پایان کار متد اجکس فراخوانی میشود. در صورتیکه به آن نیازی نداشتید یا مقدار آن را null قرار دهید یا اصلا آنرا ذکر نکنید.
مثالی در مورد استفاده از این وب سرویس و همچنین پلاگین جیکوئری نوشته شده:
الف) یوزر کنترل ساده زیر را به پروژه اضافه کنید:
<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
سپس کد آنرا به صورت زیر تغییر دهید:
using System;
using System.Threading;
namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
عمدا یک sleep سه ثانیهای در اینجا در نظر گرفته شده تا اثر آنرا بهتر بتوان مشاهده کرد.
ب) اکنون کد مربوط به صفحهای که قرار است این یوزر کنترل را به صورت غیرهمزمان بارگذاری کند به صورت زیر خواهد بود (مهمترین قسمت آن نحوه تشکیل پارامترها و مقدار دهی خواص یوزر کنترل است):
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}
//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });
$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});
</script>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>
</html>
برای ارسال صحیح و امن اطلاعات json به سرور، از اسکریپت استاندارد json2.js استفاده شد.
ابزار دیباگ:
بهترین ابزار برای دیباگ این نوع اسکریپتها استفاده از افزونه فایرباگ فایرفاکس است. برای مثال مطابق تصویر زیر، یوزر کنترلی فراخوانی شده است که در سرور وجود ندارد:
دریافت مثال فوق
مطالب
EF Code First #1
در ادامه بحث ASP.NET MVC میشود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدلهای شما میباشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را میشود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمیتواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی میتواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمیداند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال میشوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور میتواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آنرا سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شدهاند به نامهای:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداختهاند.
در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ میخواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلیهای آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.
مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first
ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالتهای طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانیهای EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه میشوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 میباشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارشهای بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدلها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاسها که در اینجا مدل دادهها نامیده میشوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونهای موجود میسر میگردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس میشد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید میگشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر میشد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیتها آغاز میگشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاسهای شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشتهای خواص کلاسها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل میدهد. البته عموما تعاریف ساده کلاسها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگیها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده میگردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگیها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاسها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز میتوان کمک گرفت.
مزایای EF Code first
- مطلوب برنامه نویسها! : برنامه نویسهایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی میدانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک میکنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر میرسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آنها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، سادهتر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلاسهای خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایلهای EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آنها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری میتوان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمیشوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدلهای برنامه داشته باشیم، میتوان آنها را به المانهای کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر میکند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاسهای انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدلهای برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمیخورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آنها لحاظ شود، این کلاسها در صورت نیاز در سایر پروژهها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی سادهتر تغییرات: روش اصولی کار با پروژههای نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر میشوند.
- سادهتر شدن طراحیهای پیچیدهتر: برای مثال پیاده سازی ارث بری، ایجاد کلاسهای خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی سادهتر است.
دریافت آخرین نگارش EF
برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بستههای مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانههایی که مثلا در گوگلکد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آنها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگلکد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس میباشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلیهای زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشهای به نام packages، فایلهای مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلیهای نصب شده است به پروژه اضافه میشود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانیهای بعدی مطلع خواهد ساخت:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>
همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>
همانطور که ملاحظه میکنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB میباشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس نیز میتوانید دریافت کنید.
البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارشهای SQL Server نیز میتوان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمیکند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثالهایی که در اینجا بررسی میشوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آنها در تمام فناوریهای میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.
قراردادهای پیش فرض EF Code first
عنوان شد که اطلاعات کلاسهای ساده تشکیل دهنده مدلهای برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آنها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آنها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدلهای معروف بلاگ و مطالب آنرا درنظر بگیرید:
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}
یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاسهای مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو میکند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آنرا به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده میگردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شدهاند. به این معنا که در پوشهای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاسهای مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلیهای EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.
EF Code first چگونه کلاسهای مورد نظر را انتخاب میکند؟
ممکن است دهها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاسها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه میکنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلیهای EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}
سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاسهای دومین برنامه را معرفی میکنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوعهای متناظر با آنرا به عنوان کلاسهای دومین درنظر میگیرد و از سایر کلاسهای برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاسهای موجودیتها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet، جمع میباشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.
تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول
تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز میتوان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>
در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:
<connectionStrings>
<add name="MyContextName"
connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>
در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، میتوان به نحو زیر عمل کرد:
public class Context : DbContext
{
public Context()
: base("ConnectionStringName")
{
}
البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آنها تشکیل میگردد:
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}
در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانیهای ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.
تمام اینها بر اساس پیش فرضها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.
در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن میتوان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}
private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}
private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}
متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آنرا یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده میشود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو میکند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته میشود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافهای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first میتوان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش میباشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):
exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1
این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل میشوند. تمام کوئریهای پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عدهای با جمع زدن رشتهها نسبت به نوشتن کوئریهای نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئریهای پارامتری همانند رویههای ذخیره شده رفتار میکند. یعنی query execution plan محاسبه شده آنها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانیهای بعدی میگردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر میکنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش مییابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آنها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامههایی است که از کوئریهای پارامتری استفاده نمیکنند؛ تا حدی که گاهی تصور میکنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.
مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.
تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشتهایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمتهای بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
نظرات مطالب
آشنایی با Fluent interfaces
بله روش دوم ساده نیست اما نتیجه نهایی آن برای کسی که قرار است از API شما استفاده کند یکی است و به همان اندازه ساده. در کل طراحی API خوب کار مشکلی است. برای نمونه ما از LINQ لذت میبریم (به عنوان استفاده کننده نهایی) ولی واقعا پیاده سازی اون مشکل بوده و پشت صحنه سادهای نداره.
ASP.NET Core با ذهنیت پشتیبانی و استفاده از تزریق وابستگیها ایجاد شدهاست. اپلیکیشنهای ASP.NET Core از سرویسهای ذاتی فریم ورک که داخل متدهای کلاس Startup پروژه تزریق شدهاند و همچنین سرویسهای اپلیکیشن که تنظیمات خاص آنها در پروژه انجام گرفته است، استفاده میکنند. سرویس کانتینر پیش فرض ارائه شده توسط ASP.NET Core، مجموعهای حداقلی از ویژگیها را ارائه میکند و هدف آن جایگزینی با دیگر فریم ورکهای تزریق وابستگی نمیباشد.
مشاهده یا دانلود کدهای مقاله
تزریق وابستگی چیست؟
تزریق وابستگی (DI) تکنیکی برای دستیابی به اتصال شل بین اشیاء و همکاران اشیاء و وابستگیهای بین آنها میباشد. یک شیء برای انجام وظایف خود، بجای اینکه اشیاء همکار خود را به صورت مستقیم نمونه سازی کند، یا از ارجاعات استاتیک استفاده نماید، میتواند از اشیائی که برایش تامین شدهاست، استفاده کند. در اغلب موارد کلاسها، وابستگیهای خود را از طریق سازندهی خود درخواست میکنند، که به آنها اجازه میدهد اصل وابستگی صریح را رعایت کنند (Explicit Dependencies Principle). این روش را «تزریق در سازنده» مینامند.
از آنجا که در طراحی کلاسها با استفاده از DI، نمونه سازی مستقیم، توسط کلاسها و به صورت Hard-coded انجام نمیگیرد، وابستگی بین اشیاء کم شده و پروژهای با اتصالات شل به دست میآید. با این کار اصل وابستگی معکوس (Dependency Inversion Principle) رعایت میشود. بر اساس این اصل، ماژولهای سطح بالا نباید به ماژولهای سطح پایین خود وابسته باشند؛ بلکه هر دو باید به کلاسهایی انتزاعی وابسته باشند. اشیاء بجای ارجاع به پیاده سازیهای خاص کلاسهای همکار خود، کلاسهای انتزاعی، معمولاٌ اینترفیس آنها را درخواست میکنند و هنگام نمونه سازی از آنها (داخل متد سازنده) کلاس پیاده سازی شده برایشان تامین میشود. خارج کردن وابستگیهای مستقیم از کلاسها و تامین پیاده سازیهای این اینترفیسها به صورت پارامترهایی برای کلاسها، یک مثال از الگوی طراحی استراتژی (Strategy design pattern) میباشد.
در حالتیکه کلاسها به تعداد زیادی کلاس وابستگی داشته باشند و برای اجرا شدن، نیاز به تامین وابستگیهایشان داشته باشند، بهتر است یک کلاس اختصاصی، برای نمونه سازی این کلاسها با وابستگیهای مورد نیاز آنها، در سیستم وجود داشته باشد. این کلاس نمونه ساز را کانتینرIoC، یا کانتینر DI یا به طور خلاصه کانتینر مینامند ( Inversion of Control (IoC) ). کانتینر در اصل یک کارخانه میباشد که وظیفهی تامین نمونههایی از کلاسهایی را که از آن درخواست میشود، انجام میدهد. اگر یک کلاس تعریف شده، وابستگی به کلاسهای دیگر داشته باشد و کانتینر برای ارائه وابستگیهای کلاس تعریف شده تنظیم شده باشد، هر موقع نیاز به یک نمونه از این کلاس وجود داشته باشد، به عنوان بخشی از کار نمونه سازی از کلاس مورد نظر، کلاسهای وابستهی آن نیز ایجاد میشوند (همهی کارهای مربوط به نمونه سازی کلاس خاص و کلاسهای وابسته به آن توسط کانتینر انجام میگیرد). به این ترتیب، میتوان وابستگیهای بسیار پیچیده و تو در توی موجود در سیستم را بدون نیاز به هیچگونه نمونه سازی hard-code شده، برای کلاسها فراهم کرد. کانتینرها علاوه بر ایجاد اشیاء و وابستگیهای موجود در آنها، معمولا طول عمر اشیاء در اپلیکیشن را نیز مدیریت میکنند.
ASP.NET Core یک کانتینر بسیار ساده را به نام اینترفیس IServiceProvider ارائه داده است که به صورت پیش فرض از تزریق وابستگی در سازندهی کلاسها پشتیبانی میکند و همچنین ASP.NET برخی از سرویسهای خود را از طریق DI در دسترس قرار داده است. کانتینرASP.NET، یک اشارهگر به کلاسهایی است که به عنوان سرویس عمل میکنند. در ادامهی این مقاله، سرویسها به کلاسهایی گفته میشود که به وسیلهی کانتینر ASP.NET Core مدیریت میشوند. شما میتوانید سرویس ConfigureServices کانتینر را در داخل کلاس Startup پروژه خود پیکربندی کنید.
تزریق وابستگی از طریق متد سازندهی کلاس
تزریق وابستگی از طریق متد سازنده، مستلزم آن است که سازندهی کلاس مورد نظر عمومی باشد. در غیر این صورت، اپلیکیشن شما استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان میدهد:
تزریق از طریق متد سازنده مستلزم آن است که تنها یک سازندهی مناسب وجود داشته باشد. البته Overload سازنده امکان پذیر است؛ ولی باید تنها یک متد سازنده وجود داشته باشد که آرگومانهای آن توسط DI قابل ارائه باشند. اگر بیش از یکی وجود داشته باشد، سیستم استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان میدهد:
سازندگان میتوانند آرگومانهایی را از طریق DI دریافت کنند. برای این منظور آرگومانهای این سازندهها باید مقدار پیش فرضی را داشته باشند. به مثال زیر توجه نمایید:
استفاده از سرویس ارائه شده توسط فریم ورک
متد ConfigureServices در کلاس Startup، مسئول تعریف سرویسهایی است که سیستم از آن استفاده میکند. از جملهی این سرویسها میتوان به ویژگیهای پلتفرم مانند EF Core و ASP.NET Core MVC اشاره کرد. IServiceCollection که به ConfigureServices ارائه میشود، سرویسهای زیر را تعریف میکند (که البته بستگی به نوع پیکربندی هاست دارد):
در زیر نمونه ای از نحوهی اضافه کردن سرویسهای مختلف را به کانتینر، با استفاده از متدهای الحاقی مانند AddDbContext، AddIdentity و AddMvc، مشاهده میکنید:
ویژگیها و میان افزارهای ارائه شده توسط ASP.NET، مانند MVC، از یک قرارداد، با استفاده از متد الحاقی AddServiceName برای ثبت تمام سرویسهای مورد نیاز این ویژگی پیروی میکنند.
ثبت سرویسهای اختصاصی
شما میتوانید سرویسهای اپلیکیشن خودتان را به ترتیبی که در تکه کد زیر مشاهده میکنید، ثبت نمایید. اولین نوع جنریک، نوعی است که از کانتینر درخواست خواهد شد و معمولا به شکل اینترفیس میباشد. نوع دوم، نوع پیاده سازی شدهای است که به وسیلهی کانتینر، نمونه سازی خواهد شد و کانتینر برای درخواستهای از نوع اول، این نمونه از تایپ را ارائه خواهد کرد:
نکته:
هر متد الحاقی <services.Add<ServiceName، سرویسهایی را اضافه و پیکربندی میکند. به عنوان مثال services.AddMvc نیازمندیهای سرویس MVC را اضافه میکند. توصیه میشود شما هم با افزودن متدهای الحاقی در فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection این قرارداد را رعایت نمائید. این کار باعث کپسوله شدن ثبت گروهی سرویسها میشود.
متد AddTransient، برای نگاشت نوعهای انتزاعی به سرویسهای واقعی که نیاز به نمونه سازی به ازای هر درخواست دارند، استفاده میشود. در اصطلاح، طول عمر سرویسها در اینجا مشخص میشوند. در ادامه گزینههای دیگری هم برای طول عمر سرویسها تعریف خواهند شد. خیلی مهم است که برای هر یک از سرویسهای ثبت شده، طول عمر مناسبی را انتخاب نمایید. آیا برای هر کلاس که سرویسی را درخواست میکند، باید یک نمونهی جدید ساخته شود؟ آیا فقط یک نمونه در طول یک درخواست وب مورد استفاده قرار میگیرد؟ یا باید از یک نمونهی واحد برای طول عمر کل اپلیکیشن استفاده شود؟
در مثال ارائه شدهی در این مقاله، یک کنترلر ساده به نام CharactersController وجود دارد که نام کاراکتری را نشان میدهد. متد Index، لیست کنونی کاراکترهایی را که در اپلیکیشن ذخیره شدهاند، نشان میدهد. در صورتیکه این لیست خالی باشد، تعدادی به آن اضافه میکند. توجه داشته باشید، اگرچه این اپلیکیشن از Entity Framework Core و ClassDataContext برای دادههای مانا استفاده میکند، هیچیکدام از آنها در کنترلر ظاهر نمیشوند. در عوض، مکانیزم دسترسی به دادههای خاص، در پشت یک اینترفیس (ICharacterRepository) مخفی شده است (طبق الگوی طراحی ریپازیتوری). یک نمونه از ICharacterRepository از طریق سازنده درخواست میشود و به یک فیلد خصوصی اختصاص داده میشود، سپس برای دسترسی به کاراکترها در صورت لزوم استفاده میشود:
ICharacterRepository دو متد مورد نیاز کنترلر برای کار با نمونههای Character را تعریف میکند:
این اینترفیس با نوع واقعی CharacterRepository پیاده سازی شده است که در زمان اجرا استفاده میشود:
توجه داشته باشید که CharacterRepository یک ApplicationDbContext را در سازندهی خود درخواست میکند. همانطور که مشاهده میشود هر وابستگی درخواست شده، به نوبه خود وابستگیهای دیگری را درخواست میکند. تزریق وابستگیهایی به شکل زنجیرهای، همانند این مثال غیر معمول نیست. کانتینر مسئول resolve (نمونه سازی) همهی وابستگیهای موجود در گراف وابستگی و بازگرداندن سرویس کاملا resolve شده میباشد.
نکته
ایجاد شیء درخواست شده و تمامی اشیاء مورد نیاز شیء درخواست شده را گراف شیء مینامند. به همین ترتیب مجموعهای از وابستگیهایی را که باید resolve شوند، به طور معمول، درخت وابستگی یا گراف وابستگی مینامند.
در مورد مثال مطرح شده، ICharacterRepository و به نوبه خود ApplicationDbContext باید با سرویسهای خود در کانتینر ConfigureServices و کلاس Startup ثبت شوند. ApplicationDbContext با فراخوانی متد <AddDbContext<T پیکربندی میشود. کد زیر ثبت کردن نوع CharacterRepository را نشان میدهد:
کانتکست انتیتی فریم ورک، با استفاده از متدهای کمکی که در تکه کد بالا نشان داده شده است، باید با طول عمر Scoped به کانتینر سرویسها افزوده شود. این کار میتواند به صورت اتوماتیک انجام گیرد. همهی ریپازیتوریهایی که از Entity Framework استفاده میکنند، باید از یک طول عمر مشابه استفاده کنند.
هشدار
خطر بزرگی را که باید در نظر گرفت، resolve کردن سرویس Scoped از طول عمر singleton میباشد. در صورت انجام این کار، احتمال دارد که سرویسها وارد حالت نادرستی شوند.
سرویسهایی که وابستگیهای دیگری هم دارند، باید آنها را در کانتینر ثبت کنند. اگر سازندهی سرویس نیاز به یک primitive به عنوان ورودی داشته باشد، میتوان با استفاده از الگوی گزینهها و پیکربندی (options pattern and configuration)، ورودیهای مناسبی را به سازندهها منتقل کرد.
طول عمر سرویسها و گزینههای ثبت
سرویسهای ASP.NET را میتوان با طول عمرهای زیر پیکربندی کرد:
Transient: سرویسهایی با طول عمر Transient، در هر زمان که درخواست میشوند، مجددا ایجاد میشوند. این طول عمر برای سرویسهای سبک و بدون حالت مناسب میباشند.
Scoped: سرویسهایی با طول عمر Scoped، تنها یکبار در طی هر درخواست ایجاد میشوند.
Singleton: سرویسهایی با طول عمر Singleton، برای اولین باری که درخواست میشوند (یا اگر در ConfigureServices نمونهای را مشخص کرده باشید) ایجاد میشوند و درخواستهای آتی برای این سرویسها از همان نمونهی ایجاد شده استفاده میکنند. اگر اپلیکیشن شما درخواست رفتار singleton را داشته باشد، پیشنهاد میشود که سرویس کانتینر را برای مدیریت طول عمر سرویس مورد نیاز پیکربندی کنید و خودتان الگوی طراحی singleton را پیاده سازی نکنید.
سرویسها به چندین روش میتوانند در کانتینر ثبت شوند. چگونگی ثبت کردن یک سرویس پیاده سازی شده برای یک نوع، در بخشهای پیشین توضیح داده شده است. علاوه بر این، یک کارخانه را میتوان مشخص کرد، که برای ایجاد نمونه بر اساس تقاضا استفاده شود. رویکرد سوم، ایجاد مستقیم نمونهای از نوع مورد نظر است که در این حالت کانتینر اقدام به ایجاد یا نابود کردن نمونه نمیکند.
به منظور مشخص کردن تفاوت بین این طول عمرها و گزینههای ثبت کردن، یک اینترفیس ساده را در نظر بگیرید که نشان دهندهی یک یا چند operation است و یک شناسهی منحصر به فرد operation را از طریق OperationId نشان میدهد. برای مشخص شدن انواع طول عمرهای درخواست شده، بسته به نحوهی پیکربندی طول عمر سرویس مثال زده شده، کانتینر، نمونهی یکسان یا متفاوتی را از سرویس، به کلاس درخواست کننده ارائه میدهد. ما برای هر طول عمر، یک نوع را ایجاد میکنیم:
ما این اینترفیسها را با استفاده از یک کلاس واحد به نام Operation پیاده سازی کردهایم. سازندهی این کلاس، یک Guid به عنوان ورودی میگیرد؛ یا اگر Guid برایش تامین نشد، خودش یک Guid جدید را میسازد.
سپس در ConfigureServices، هر نوع با توجه به طول عمر مورد نظر، به کانتینر افزوده میشود:
توجه داشته باشید که سرویس IOperationSingletonInstance، از یک نمونهی خاص، با شناسهی شناخته شدهی Guid.Empty استفاده میکند (این Guid فقط شامل اعداد صفر میباشد). بنابراین زمانیکه این تایپ مورد استفاده قرار میگیرد، کاملا واضح است. تمام این سرویسها وابستگیهای خود را به صورت پراپرتی نمایش میدهند. بنابراین میتوان آنها را در View نمایش داد.
برای نشان دادن طول عمر اشیاء، در بین درخواستهای جداگانهی یک اپلیکیشن، مثال ذکر شده شامل کنترلر OperationsController میباشد که هر کدام از انواع IOperation و همچنین OperationService را درخواست میکند. سپس اکشن Index تمام مقادیر OperationId کنترل کننده و سرویسها را نمایش میدهد:
حالا دو درخواست جداگانه برای این کنترلر ساخته شده است:
به تفاوتهای موجود در مقادیر OperationId در یک درخواست و بین درخواستها توجه کنید:
- OperationId اشیاء Transient همیشه متفاوت میباشند. چون یک نمونه جدید برای هر کنترلر و هر سرویس ایجاد شدهاست.
- اشیاء Scoped در یک درخواست، یکسان هستند؛ اما در درخواستهای مختلف متفاوت میباشند.
- اشیاء Singleton برای هر شیء و هر درخواست (صرف نظر از اینکه یک نمونه در ConfigureServices ارائه شده است) یکسان میباشند.
درخواست سرویس
در ASP.NET سرویسهای موجود در یک درخواست HttpContext از طریق مجموعه RequestServices قابل مشاهده میباشد.
RequestServices نشان دهندهی سرویسهایی است که شما به عنوان بخشی از اپلیکیشن خود، آنها را پیکربندی و درخواست میکنید. هنگامیکه اشیاء اپلیکیشن شما وابستگیهای خود را مشخص میکنند، این وابستگیها با استفاده از نوعهای موجود در RequestServices برآورده میشوند و نوعهای موجود در ApplicationServices در این مرحله مورد استفاده قرار نمیگیرد.
به طور کلی، شما نباید مستقیما از این خواص استفاده کنید و بجای آن، نوعهای کلاس خود را توسط سازندهی کلاس، درخواست کنید و اجازه دهید فریم ورک این وابستگیها را تزریق کند. این کار باعث بهوجود آمدن کلاسهایی با قابلیت آزمونپذیری بالاتر و اتصالات شلتر بین آنها میشود.
نکته
درخواست وابستگیها با استفاده از پارامترهای کلاس سازنده، بر روش کار با مجموعهی RequestServices ارجحیت دارد.
طراحی سرویسها برای تزریق وابستگیها
شما باید سرویسهای خود را طوری طراحی کنید که از تزریق وابستگیها برای ارتباطات خود استفاده نمایند. این کار باعث کاهش استفاده از فراخوانیهای متدهای استاتیک (متدهای استاتیک، حالت دار میباشند و استفادهی زیاد از آنها باعث به وجود آمدن بوی بد کدی به نام static cling، میشود) و همچنین از بین رفتن نیاز به نمونه سازی مستقیم کلاسهای وابسته داخل سرویسها، میشود. هر موقع بخواهید بین new کردن یک کلاس، یا درخواست دادن آن از طریق تزریق وابستگی، یکی را انتخاب کنید، این اصطلاح را به یاد بیاورید، New is Glue. با پیروی از اصول SOLID طراحی شیء گرا، به طور طبیعی کلاسهای شما تمایل به کوچک بودن، کارا و قابل تست بودن را دارند.
اگر متوجه شدید که کلاسهای شما تمایل دارند تا تعداد وابستگیهای زیادی به آنها تزریق شود، چه باید بکنید؟ به طور کلی این مشکل نشانهای است از نقض Single Responsibility Principle یا SRP است و احتمالا کلاسهای شما وظایف بیش از اندازهای را دارند. در این گونه موارد تلاش کنید مقداری از وظایف کلاس را به یک کلاس جدید منتقل کنید. در نظر داشته باشید که کلاسهای کنترلر باید به مسائل UI تمرکز کنند و قوانین کسب و کار و جزئیات دسترسی به دادهها باید در کلاسهایی جداگانه و مرتبط با خود قرار داشته باشند.
به طور خاص برای دسترسی به داده ، شما میتوانید DbContext را به کنترلرهای خود تزریق کنید (با فرض اینکه شما EF را به کانتینر سرویس ConfigureServices اضافه کردهاید). بعضی از توسعه دهندگان به جای تزریق مستقیم DbContext از یک اینترفیس ریپازیتوری استفاده مینمایند. میتوانید با استفاده از یک اینترفیس برای کپسوله کردن منطق دسترسی به دادهها در یک مکان، تعداد تغییرات مورد نیاز را در صورت تغییر دیتابیس، به حداقل برسانید.
تخریب سرویس ها
سرویس کانتینر برای نوعهای IDisposable که خودش ایجاد کردهاست، متد Dispose را فراخوانی خواهد کرد. با این حال، اگر شما خودتان نمونهای را به صورت دستی نمونه سازی و به کانتینر اضافه کرده باشید، سرویس کانتینر آنرا dispose نخواهد کرد.
مثال:
نکته:
در نسخه 1.0، کانتینر برای تمام اشیاء از نوع IDisposable از جمله اشیائی که خودش ایجاد نکرده بود، متد dispose را فراخوانی میکرد.
سرویسهای کانتینر جانشین
کانتینر موجود در net core. به منظور تامین نیازهای اساسی فریم ورک ایجاد شدهاست و تعداد زیادی از اپلیکیشنها از آن استفاده میکنند. با این حال، توسعه دهندگان میتوانند کانتینرهای مورد نظر خود را جایگزین آن کنند. متد ConfigureServices به طور معمول مقدار void را بر میگرداند. اما با تغییر امضای آن به نوع بازگشتیIServiceProvider، میتوان سرویس کانتینر متفاوتی را در اپلیکیشن پیکربندی کرد. سرویسهای کانتینر IOC مختلفی برای NET. وجود دارند؛ در مثال زیر، Autofac استفاده شده است.
در ابتدا بستههای زیر را نصب کنید:
سپس کانتینر را در ConfigureServices پیکربندی کنید و IServiceProvider را به عنوان خروجی بازگردانید:
توصیه ها
هنگام کار با تزریق وابستگیها، توصیههای ذیر را در نظر داشته باشید:
- DI برای اشیایی که دارای وابستگی پیچیده هستند، مناسب میباشد. کنترلرها، سرویسها، آداپتورها و ریپازیتوریها، نمونههایی از این اشیاء هستند که میتوانند به DI اضافه شوند.
- از ذخیرهی دادهها و پیکربندی مستقیم در DI اجتناب کنید. به عنوان مثال، معمولا سبد خرید کاربر نباید به سرویس کانتینر اضافه شود. پیکربندی باید از مدل گزینهها استفاده کند. همچنین از اشیاء "data holder"، که فقط برای دسترسی دادن به اشیاء دیگر ایجاد شدهاند، نیز اجتناب کنید. در صورت امکان بهتر است شیء واقعی مورد نیاز DI درخواست شود.
- از دسترسی استاتیک به سرویسها اجتناب شود.
- از نمونه سازی مستقیم سرویسها در کد برنامه خود اجتناب کنید.
- از دسترسی استاتیک به HttpContext اجتناب کنید.
توجه
مانند هر توصیهی دیگری، ممکن است شما با شرایطی مواجه شوید که مجبور به نقض هر یک از این توصیهها شوید. اما این موارد استثناء بسیار نادر میباشند و رعایت این نکات یک عادت برنامه نویسی خوب محسوب میشود.
مرجع: Introduction to Dependency Injection in ASP.NET Core
مشاهده یا دانلود کدهای مقاله
تزریق وابستگی چیست؟
تزریق وابستگی (DI) تکنیکی برای دستیابی به اتصال شل بین اشیاء و همکاران اشیاء و وابستگیهای بین آنها میباشد. یک شیء برای انجام وظایف خود، بجای اینکه اشیاء همکار خود را به صورت مستقیم نمونه سازی کند، یا از ارجاعات استاتیک استفاده نماید، میتواند از اشیائی که برایش تامین شدهاست، استفاده کند. در اغلب موارد کلاسها، وابستگیهای خود را از طریق سازندهی خود درخواست میکنند، که به آنها اجازه میدهد اصل وابستگی صریح را رعایت کنند (Explicit Dependencies Principle). این روش را «تزریق در سازنده» مینامند.
از آنجا که در طراحی کلاسها با استفاده از DI، نمونه سازی مستقیم، توسط کلاسها و به صورت Hard-coded انجام نمیگیرد، وابستگی بین اشیاء کم شده و پروژهای با اتصالات شل به دست میآید. با این کار اصل وابستگی معکوس (Dependency Inversion Principle) رعایت میشود. بر اساس این اصل، ماژولهای سطح بالا نباید به ماژولهای سطح پایین خود وابسته باشند؛ بلکه هر دو باید به کلاسهایی انتزاعی وابسته باشند. اشیاء بجای ارجاع به پیاده سازیهای خاص کلاسهای همکار خود، کلاسهای انتزاعی، معمولاٌ اینترفیس آنها را درخواست میکنند و هنگام نمونه سازی از آنها (داخل متد سازنده) کلاس پیاده سازی شده برایشان تامین میشود. خارج کردن وابستگیهای مستقیم از کلاسها و تامین پیاده سازیهای این اینترفیسها به صورت پارامترهایی برای کلاسها، یک مثال از الگوی طراحی استراتژی (Strategy design pattern) میباشد.
در حالتیکه کلاسها به تعداد زیادی کلاس وابستگی داشته باشند و برای اجرا شدن، نیاز به تامین وابستگیهایشان داشته باشند، بهتر است یک کلاس اختصاصی، برای نمونه سازی این کلاسها با وابستگیهای مورد نیاز آنها، در سیستم وجود داشته باشد. این کلاس نمونه ساز را کانتینرIoC، یا کانتینر DI یا به طور خلاصه کانتینر مینامند ( Inversion of Control (IoC) ). کانتینر در اصل یک کارخانه میباشد که وظیفهی تامین نمونههایی از کلاسهایی را که از آن درخواست میشود، انجام میدهد. اگر یک کلاس تعریف شده، وابستگی به کلاسهای دیگر داشته باشد و کانتینر برای ارائه وابستگیهای کلاس تعریف شده تنظیم شده باشد، هر موقع نیاز به یک نمونه از این کلاس وجود داشته باشد، به عنوان بخشی از کار نمونه سازی از کلاس مورد نظر، کلاسهای وابستهی آن نیز ایجاد میشوند (همهی کارهای مربوط به نمونه سازی کلاس خاص و کلاسهای وابسته به آن توسط کانتینر انجام میگیرد). به این ترتیب، میتوان وابستگیهای بسیار پیچیده و تو در توی موجود در سیستم را بدون نیاز به هیچگونه نمونه سازی hard-code شده، برای کلاسها فراهم کرد. کانتینرها علاوه بر ایجاد اشیاء و وابستگیهای موجود در آنها، معمولا طول عمر اشیاء در اپلیکیشن را نیز مدیریت میکنند.
ASP.NET Core یک کانتینر بسیار ساده را به نام اینترفیس IServiceProvider ارائه داده است که به صورت پیش فرض از تزریق وابستگی در سازندهی کلاسها پشتیبانی میکند و همچنین ASP.NET برخی از سرویسهای خود را از طریق DI در دسترس قرار داده است. کانتینرASP.NET، یک اشارهگر به کلاسهایی است که به عنوان سرویس عمل میکنند. در ادامهی این مقاله، سرویسها به کلاسهایی گفته میشود که به وسیلهی کانتینر ASP.NET Core مدیریت میشوند. شما میتوانید سرویس ConfigureServices کانتینر را در داخل کلاس Startup پروژه خود پیکربندی کنید.
تزریق وابستگی از طریق متد سازندهی کلاس
تزریق وابستگی از طریق متد سازنده، مستلزم آن است که سازندهی کلاس مورد نظر عمومی باشد. در غیر این صورت، اپلیکیشن شما استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان میدهد:
A suitable constructor for type 'YourType' could not be located. Ensure the type is concrete and services are registered for all parameters of a public constructor.
تزریق از طریق متد سازنده مستلزم آن است که تنها یک سازندهی مناسب وجود داشته باشد. البته Overload سازنده امکان پذیر است؛ ولی باید تنها یک متد سازنده وجود داشته باشد که آرگومانهای آن توسط DI قابل ارائه باشند. اگر بیش از یکی وجود داشته باشد، سیستم استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان میدهد:
Multiple constructors accepting all given argument types have been found in type 'YourType'. There should only be one applicable constructor.
سازندگان میتوانند آرگومانهایی را از طریق DI دریافت کنند. برای این منظور آرگومانهای این سازندهها باید مقدار پیش فرضی را داشته باشند. به مثال زیر توجه نمایید:
// throws InvalidOperationException: Unable to resolve service for type 'System.String'... public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title) { _characterRepository = characterRepository; _title = title; } // runs without error public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title = "Characters") { _characterRepository = characterRepository; _title = title; }
استفاده از سرویس ارائه شده توسط فریم ورک
متد ConfigureServices در کلاس Startup، مسئول تعریف سرویسهایی است که سیستم از آن استفاده میکند. از جملهی این سرویسها میتوان به ویژگیهای پلتفرم مانند EF Core و ASP.NET Core MVC اشاره کرد. IServiceCollection که به ConfigureServices ارائه میشود، سرویسهای زیر را تعریف میکند (که البته بستگی به نوع پیکربندی هاست دارد):
نوع سرویس | طول زندگی |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment | Singleton |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.IApplicationLifetime | Singleton |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartup | Singleton |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.Server.IServer | Singleton |
Microsoft.Extensions.Options.IConfigureOptions | Transient |
Microsoft.Extensions.ObjectPool.ObjectPoolProvider | Singleton |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartupFilter | Transient |
System.Diagnostics.DiagnosticListener | Singleton |
System.Diagnostics.DiagnosticSource | Singleton |
Microsoft.Extensions.Options.IOptions | Singleton |
Microsoft.AspNetCore.Http.IHttpContextFactory | Transient |
Microsoft.AspNetCore.Hosting.Builder.IApplicationBuilderFactory | Transient |
Microsoft.Extensions.Logging.ILogger | Singleton |
Microsoft.Extensions.Logging.ILoggerFactory | Singleton |
در زیر نمونه ای از نحوهی اضافه کردن سرویسهای مختلف را به کانتینر، با استفاده از متدهای الحاقی مانند AddDbContext، AddIdentity و AddMvc، مشاهده میکنید:
// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container. public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { // Add framework services. services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>() .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>() .AddDefaultTokenProviders(); services.AddMvc(); // Add application services. services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>(); services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>(); }
ثبت سرویسهای اختصاصی
شما میتوانید سرویسهای اپلیکیشن خودتان را به ترتیبی که در تکه کد زیر مشاهده میکنید، ثبت نمایید. اولین نوع جنریک، نوعی است که از کانتینر درخواست خواهد شد و معمولا به شکل اینترفیس میباشد. نوع دوم، نوع پیاده سازی شدهای است که به وسیلهی کانتینر، نمونه سازی خواهد شد و کانتینر برای درخواستهای از نوع اول، این نمونه از تایپ را ارائه خواهد کرد:
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>(); services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
نکته:
هر متد الحاقی <services.Add<ServiceName، سرویسهایی را اضافه و پیکربندی میکند. به عنوان مثال services.AddMvc نیازمندیهای سرویس MVC را اضافه میکند. توصیه میشود شما هم با افزودن متدهای الحاقی در فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection این قرارداد را رعایت نمائید. این کار باعث کپسوله شدن ثبت گروهی سرویسها میشود.
متد AddTransient، برای نگاشت نوعهای انتزاعی به سرویسهای واقعی که نیاز به نمونه سازی به ازای هر درخواست دارند، استفاده میشود. در اصطلاح، طول عمر سرویسها در اینجا مشخص میشوند. در ادامه گزینههای دیگری هم برای طول عمر سرویسها تعریف خواهند شد. خیلی مهم است که برای هر یک از سرویسهای ثبت شده، طول عمر مناسبی را انتخاب نمایید. آیا برای هر کلاس که سرویسی را درخواست میکند، باید یک نمونهی جدید ساخته شود؟ آیا فقط یک نمونه در طول یک درخواست وب مورد استفاده قرار میگیرد؟ یا باید از یک نمونهی واحد برای طول عمر کل اپلیکیشن استفاده شود؟
در مثال ارائه شدهی در این مقاله، یک کنترلر ساده به نام CharactersController وجود دارد که نام کاراکتری را نشان میدهد. متد Index، لیست کنونی کاراکترهایی را که در اپلیکیشن ذخیره شدهاند، نشان میدهد. در صورتیکه این لیست خالی باشد، تعدادی به آن اضافه میکند. توجه داشته باشید، اگرچه این اپلیکیشن از Entity Framework Core و ClassDataContext برای دادههای مانا استفاده میکند، هیچیکدام از آنها در کنترلر ظاهر نمیشوند. در عوض، مکانیزم دسترسی به دادههای خاص، در پشت یک اینترفیس (ICharacterRepository) مخفی شده است (طبق الگوی طراحی ریپازیتوری). یک نمونه از ICharacterRepository از طریق سازنده درخواست میشود و به یک فیلد خصوصی اختصاص داده میشود، سپس برای دسترسی به کاراکترها در صورت لزوم استفاده میشود:
public class CharactersController : Controller { private readonly ICharacterRepository _characterRepository; public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository) { _characterRepository = characterRepository; } // GET: /characters/ public IActionResult Index() { PopulateCharactersIfNoneExist(); var characters = _characterRepository.ListAll(); return View(characters); } private void PopulateCharactersIfNoneExist() { if (!_characterRepository.ListAll().Any()) { _characterRepository.Add(new Character("Darth Maul")); _characterRepository.Add(new Character("Darth Vader")); _characterRepository.Add(new Character("Yoda")); _characterRepository.Add(new Character("Mace Windu")); } } }
ICharacterRepository دو متد مورد نیاز کنترلر برای کار با نمونههای Character را تعریف میکند:
using System.Collections.Generic; using DependencyInjectionSample.Models; namespace DependencyInjectionSample.Interfaces { public interface ICharacterRepository { IEnumerable<Character> ListAll(); void Add(Character character); } }
using System.Collections.Generic; using System.Linq; using DependencyInjectionSample.Interfaces; namespace DependencyInjectionSample.Models { public class CharacterRepository : ICharacterRepository { private readonly ApplicationDbContext _dbContext; public CharacterRepository(ApplicationDbContext dbContext) { _dbContext = dbContext; } public IEnumerable<Character> ListAll() { return _dbContext.Characters.AsEnumerable(); } public void Add(Character character) { _dbContext.Characters.Add(character); _dbContext.SaveChanges(); } } }
نکته
ایجاد شیء درخواست شده و تمامی اشیاء مورد نیاز شیء درخواست شده را گراف شیء مینامند. به همین ترتیب مجموعهای از وابستگیهایی را که باید resolve شوند، به طور معمول، درخت وابستگی یا گراف وابستگی مینامند.
در مورد مثال مطرح شده، ICharacterRepository و به نوبه خود ApplicationDbContext باید با سرویسهای خود در کانتینر ConfigureServices و کلاس Startup ثبت شوند. ApplicationDbContext با فراخوانی متد <AddDbContext<T پیکربندی میشود. کد زیر ثبت کردن نوع CharacterRepository را نشان میدهد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseInMemoryDatabase() ); // Add framework services. services.AddMvc(); // Register application services. services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>(); services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>(); services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>(); services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>(); services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty)); services.AddTransient<OperationService, OperationService>(); }
هشدار
خطر بزرگی را که باید در نظر گرفت، resolve کردن سرویس Scoped از طول عمر singleton میباشد. در صورت انجام این کار، احتمال دارد که سرویسها وارد حالت نادرستی شوند.
سرویسهایی که وابستگیهای دیگری هم دارند، باید آنها را در کانتینر ثبت کنند. اگر سازندهی سرویس نیاز به یک primitive به عنوان ورودی داشته باشد، میتوان با استفاده از الگوی گزینهها و پیکربندی (options pattern and configuration)، ورودیهای مناسبی را به سازندهها منتقل کرد.
طول عمر سرویسها و گزینههای ثبت
سرویسهای ASP.NET را میتوان با طول عمرهای زیر پیکربندی کرد:
Transient: سرویسهایی با طول عمر Transient، در هر زمان که درخواست میشوند، مجددا ایجاد میشوند. این طول عمر برای سرویسهای سبک و بدون حالت مناسب میباشند.
Scoped: سرویسهایی با طول عمر Scoped، تنها یکبار در طی هر درخواست ایجاد میشوند.
Singleton: سرویسهایی با طول عمر Singleton، برای اولین باری که درخواست میشوند (یا اگر در ConfigureServices نمونهای را مشخص کرده باشید) ایجاد میشوند و درخواستهای آتی برای این سرویسها از همان نمونهی ایجاد شده استفاده میکنند. اگر اپلیکیشن شما درخواست رفتار singleton را داشته باشد، پیشنهاد میشود که سرویس کانتینر را برای مدیریت طول عمر سرویس مورد نیاز پیکربندی کنید و خودتان الگوی طراحی singleton را پیاده سازی نکنید.
سرویسها به چندین روش میتوانند در کانتینر ثبت شوند. چگونگی ثبت کردن یک سرویس پیاده سازی شده برای یک نوع، در بخشهای پیشین توضیح داده شده است. علاوه بر این، یک کارخانه را میتوان مشخص کرد، که برای ایجاد نمونه بر اساس تقاضا استفاده شود. رویکرد سوم، ایجاد مستقیم نمونهای از نوع مورد نظر است که در این حالت کانتینر اقدام به ایجاد یا نابود کردن نمونه نمیکند.
به منظور مشخص کردن تفاوت بین این طول عمرها و گزینههای ثبت کردن، یک اینترفیس ساده را در نظر بگیرید که نشان دهندهی یک یا چند operation است و یک شناسهی منحصر به فرد operation را از طریق OperationId نشان میدهد. برای مشخص شدن انواع طول عمرهای درخواست شده، بسته به نحوهی پیکربندی طول عمر سرویس مثال زده شده، کانتینر، نمونهی یکسان یا متفاوتی را از سرویس، به کلاس درخواست کننده ارائه میدهد. ما برای هر طول عمر، یک نوع را ایجاد میکنیم:
using System; namespace DependencyInjectionSample.Interfaces { public interface IOperation { Guid OperationId { get; } } public interface IOperationTransient : IOperation { } public interface IOperationScoped : IOperation { } public interface IOperationSingleton : IOperation { } public interface IOperationSingletonInstance : IOperation { } }
سپس در ConfigureServices، هر نوع با توجه به طول عمر مورد نظر، به کانتینر افزوده میشود:
services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>(); services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>(); services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>(); services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>(); services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty)); services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
using DependencyInjectionSample.Interfaces; namespace DependencyInjectionSample.Services { public class OperationService { public IOperationTransient TransientOperation { get; } public IOperationScoped ScopedOperation { get; } public IOperationSingleton SingletonOperation { get; } public IOperationSingletonInstance SingletonInstanceOperation { get; } public OperationService(IOperationTransient transientOperation, IOperationScoped scopedOperation, IOperationSingleton singletonOperation, IOperationSingletonInstance instanceOperation) { TransientOperation = transientOperation; ScopedOperation = scopedOperation; SingletonOperation = singletonOperation; SingletonInstanceOperation = instanceOperation; } } }
using DependencyInjectionSample.Interfaces; using DependencyInjectionSample.Services; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace DependencyInjectionSample.Controllers { public class OperationsController : Controller { private readonly OperationService _operationService; private readonly IOperationTransient _transientOperation; private readonly IOperationScoped _scopedOperation; private readonly IOperationSingleton _singletonOperation; private readonly IOperationSingletonInstance _singletonInstanceOperation; public OperationsController(OperationService operationService, IOperationTransient transientOperation, IOperationScoped scopedOperation, IOperationSingleton singletonOperation, IOperationSingletonInstance singletonInstanceOperation) { _operationService = operationService; _transientOperation = transientOperation; _scopedOperation = scopedOperation; _singletonOperation = singletonOperation; _singletonInstanceOperation = singletonInstanceOperation; } public IActionResult Index() { // viewbag contains controller-requested services ViewBag.Transient = _transientOperation; ViewBag.Scoped = _scopedOperation; ViewBag.Singleton = _singletonOperation; ViewBag.SingletonInstance = _singletonInstanceOperation; // operation service has its own requested services ViewBag.Service = _operationService; return View(); } } }
حالا دو درخواست جداگانه برای این کنترلر ساخته شده است:
به تفاوتهای موجود در مقادیر OperationId در یک درخواست و بین درخواستها توجه کنید:
- OperationId اشیاء Transient همیشه متفاوت میباشند. چون یک نمونه جدید برای هر کنترلر و هر سرویس ایجاد شدهاست.
- اشیاء Scoped در یک درخواست، یکسان هستند؛ اما در درخواستهای مختلف متفاوت میباشند.
- اشیاء Singleton برای هر شیء و هر درخواست (صرف نظر از اینکه یک نمونه در ConfigureServices ارائه شده است) یکسان میباشند.
درخواست سرویس
در ASP.NET سرویسهای موجود در یک درخواست HttpContext از طریق مجموعه RequestServices قابل مشاهده میباشد.
RequestServices نشان دهندهی سرویسهایی است که شما به عنوان بخشی از اپلیکیشن خود، آنها را پیکربندی و درخواست میکنید. هنگامیکه اشیاء اپلیکیشن شما وابستگیهای خود را مشخص میکنند، این وابستگیها با استفاده از نوعهای موجود در RequestServices برآورده میشوند و نوعهای موجود در ApplicationServices در این مرحله مورد استفاده قرار نمیگیرد.
به طور کلی، شما نباید مستقیما از این خواص استفاده کنید و بجای آن، نوعهای کلاس خود را توسط سازندهی کلاس، درخواست کنید و اجازه دهید فریم ورک این وابستگیها را تزریق کند. این کار باعث بهوجود آمدن کلاسهایی با قابلیت آزمونپذیری بالاتر و اتصالات شلتر بین آنها میشود.
نکته
درخواست وابستگیها با استفاده از پارامترهای کلاس سازنده، بر روش کار با مجموعهی RequestServices ارجحیت دارد.
طراحی سرویسها برای تزریق وابستگیها
شما باید سرویسهای خود را طوری طراحی کنید که از تزریق وابستگیها برای ارتباطات خود استفاده نمایند. این کار باعث کاهش استفاده از فراخوانیهای متدهای استاتیک (متدهای استاتیک، حالت دار میباشند و استفادهی زیاد از آنها باعث به وجود آمدن بوی بد کدی به نام static cling، میشود) و همچنین از بین رفتن نیاز به نمونه سازی مستقیم کلاسهای وابسته داخل سرویسها، میشود. هر موقع بخواهید بین new کردن یک کلاس، یا درخواست دادن آن از طریق تزریق وابستگی، یکی را انتخاب کنید، این اصطلاح را به یاد بیاورید، New is Glue. با پیروی از اصول SOLID طراحی شیء گرا، به طور طبیعی کلاسهای شما تمایل به کوچک بودن، کارا و قابل تست بودن را دارند.
اگر متوجه شدید که کلاسهای شما تمایل دارند تا تعداد وابستگیهای زیادی به آنها تزریق شود، چه باید بکنید؟ به طور کلی این مشکل نشانهای است از نقض Single Responsibility Principle یا SRP است و احتمالا کلاسهای شما وظایف بیش از اندازهای را دارند. در این گونه موارد تلاش کنید مقداری از وظایف کلاس را به یک کلاس جدید منتقل کنید. در نظر داشته باشید که کلاسهای کنترلر باید به مسائل UI تمرکز کنند و قوانین کسب و کار و جزئیات دسترسی به دادهها باید در کلاسهایی جداگانه و مرتبط با خود قرار داشته باشند.
به طور خاص برای دسترسی به داده ، شما میتوانید DbContext را به کنترلرهای خود تزریق کنید (با فرض اینکه شما EF را به کانتینر سرویس ConfigureServices اضافه کردهاید). بعضی از توسعه دهندگان به جای تزریق مستقیم DbContext از یک اینترفیس ریپازیتوری استفاده مینمایند. میتوانید با استفاده از یک اینترفیس برای کپسوله کردن منطق دسترسی به دادهها در یک مکان، تعداد تغییرات مورد نیاز را در صورت تغییر دیتابیس، به حداقل برسانید.
تخریب سرویس ها
سرویس کانتینر برای نوعهای IDisposable که خودش ایجاد کردهاست، متد Dispose را فراخوانی خواهد کرد. با این حال، اگر شما خودتان نمونهای را به صورت دستی نمونه سازی و به کانتینر اضافه کرده باشید، سرویس کانتینر آنرا dispose نخواهد کرد.
مثال:
// Services implement IDisposable: public class Service1 : IDisposable {} public class Service2 : IDisposable {} public class Service3 : IDisposable {} public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { // container will create the instance(s) of these types and will dispose them services.AddScoped<Service1>(); services.AddSingleton<Service2>(); // container did not create instance so it will NOT dispose it services.AddSingleton<Service3>(new Service3()); services.AddSingleton(new Service3()); }
نکته:
در نسخه 1.0، کانتینر برای تمام اشیاء از نوع IDisposable از جمله اشیائی که خودش ایجاد نکرده بود، متد dispose را فراخوانی میکرد.
سرویسهای کانتینر جانشین
کانتینر موجود در net core. به منظور تامین نیازهای اساسی فریم ورک ایجاد شدهاست و تعداد زیادی از اپلیکیشنها از آن استفاده میکنند. با این حال، توسعه دهندگان میتوانند کانتینرهای مورد نظر خود را جایگزین آن کنند. متد ConfigureServices به طور معمول مقدار void را بر میگرداند. اما با تغییر امضای آن به نوع بازگشتیIServiceProvider، میتوان سرویس کانتینر متفاوتی را در اپلیکیشن پیکربندی کرد. سرویسهای کانتینر IOC مختلفی برای NET. وجود دارند؛ در مثال زیر، Autofac استفاده شده است.
در ابتدا بستههای زیر را نصب کنید:
Autofac Autofac.Extensions.DependencyInjection
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(); // Add other framework services // Add Autofac var containerBuilder = new ContainerBuilder(); containerBuilder.RegisterModule<DefaultModule>(); containerBuilder.Populate(services); var container = containerBuilder.Build(); return new AutofacServiceProvider(container); }
توصیه ها
هنگام کار با تزریق وابستگیها، توصیههای ذیر را در نظر داشته باشید:
- DI برای اشیایی که دارای وابستگی پیچیده هستند، مناسب میباشد. کنترلرها، سرویسها، آداپتورها و ریپازیتوریها، نمونههایی از این اشیاء هستند که میتوانند به DI اضافه شوند.
- از ذخیرهی دادهها و پیکربندی مستقیم در DI اجتناب کنید. به عنوان مثال، معمولا سبد خرید کاربر نباید به سرویس کانتینر اضافه شود. پیکربندی باید از مدل گزینهها استفاده کند. همچنین از اشیاء "data holder"، که فقط برای دسترسی دادن به اشیاء دیگر ایجاد شدهاند، نیز اجتناب کنید. در صورت امکان بهتر است شیء واقعی مورد نیاز DI درخواست شود.
- از دسترسی استاتیک به سرویسها اجتناب شود.
- از نمونه سازی مستقیم سرویسها در کد برنامه خود اجتناب کنید.
- از دسترسی استاتیک به HttpContext اجتناب کنید.
توجه
مانند هر توصیهی دیگری، ممکن است شما با شرایطی مواجه شوید که مجبور به نقض هر یک از این توصیهها شوید. اما این موارد استثناء بسیار نادر میباشند و رعایت این نکات یک عادت برنامه نویسی خوب محسوب میشود.
مرجع: Introduction to Dependency Injection in ASP.NET Core